خیلیها فکر میکنند هوش مصنوعی (AI) قرار است دنیایی پر از رفاه و فراوانی برای همه ایجاد کند، اما این تصور خیلی خوشبینانه است. هوش مصنوعی بدون شک تحولات بزرگی ایجاد میکند، اما این تحولات لزوماً به نفع همه نخواهد بود. در واقع، یکی از بزرگترین نگرانیها این است که هوش مصنوعی باعث از بین رفتن مشاغل زیادی میشود، به خصوص اگر بتواند رباتهای کارگر را جایگزین انسانها کند.
بعضی از افراد مثل مارک آندریسن، بنیانگذار Netscape، دیدگاه مثبتی به این موضوع دارند. حتی سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، دربارهی دنیایی صحبت میکند که در آن نیازهای اولیه مثل غذا، مسکن و بهداشت بسیار ارزان یا حتی رایگان میشوند. او از مفهومی به نام «اقتصاد پس از کمبود» حرف میزند و پیشنهاد میدهد که یک درآمد پایه جهانی (UBI) مثلاً حدود ۱۴ هزار دلار به مردم پرداخت شود. این ایدهها به نظر جذاب میرسند، اما وقتی دقیقتر نگاه میکنیم، این محاسبات درست از آب درنمیآیند.
ممکن است فکر کنید هوش مصنوعی میتواند هزینههای پرواز را کاهش دهد، اما واقعیت این است که تغییرات در صنعت هواپیمایی خیلی کند اتفاق میافتد. حتی در ۲۰ سال آینده، احتمالاً با همان هواپیماهای امروزی پرواز خواهیم کرد. هوش مصنوعی میتواند کمک کند تا هزینههای کوچکی مثل بهینهسازی مسیر کاهش یابد، اما بزرگترین هزینهها مثل سوخت و خود هواپیما همچنان باقی میمانند. حتی اگر ۱۰ تا ۲۰ درصد از هزینهها کاهش یابد، باز هم پرواز برای ۹۵ درصد مردم در یک دنیای UBI غیرقابل دسترس خواهد بود.
صنعت معدن و مواد اولیه هم همینطور است. این صنعت از قبل به شدت مکانیزه و انرژیبر است. کامیونهای خودران در معادن کار میکنند، اما هوش مصنوعی نمیتواند هزینههای اصلی مثل استخراج و حمل سنگ را به طور چشمگیری کاهش دهد. شاید بتوان با بهینهسازی فرآیندها و کاهش نیروی کار، ۳۰ درصد از هزینهها را کم کرد، اما این کافی نیست تا مواد اولیه را به شدت ارزان کند.
در صنعت تولید، به خصوص در بخش خودرو، نیروی کار فقط ۶ تا ۱۲ درصد از هزینههای نهایی را تشکیل میدهد. حتی اگر هوش مصنوعی بتواند این هزینهها را نصف کند، باز هم نمیتواند خودروها را به شدت ارزان کند. بهینهسازی زنجیره تأمین و کنترل کیفیت کمک میکند، اما این تغییرات آنقدر بزرگ نیستند که زندگی مردم را متحول کنند.
هوش مصنوعی با سه مشکل بزرگ روبهروست: محدودیتهای فیزیکی، اتوماسیون موجود و وابستگی به زیرساختها. مثلاً استخراج مواد اولیه یا تولید انرژی نیاز به منابع فیزیکی دارد که هوش مصنوعی نمیتواند آنها را تغییر دهد. بسیاری از صنایع از قبل به شدت مکانیزه شدهاند، بنابراین هوش مصنوعی نمیتواند تغییرات بزرگی ایجاد کند. همچنین، هزینههای زیرساختی مثل فرودگاهها، جادهها و شبکههای انرژی همچنان باقی میمانند.
هوش مصنوعی بدون شک باعث کاهش هزینهها میشود، اما این کاهش هزینهها (حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد) نمیتواند جبران کاهش ۸۰ تا ۱۰۰ درصدی درآمد میلیونها نفر باشد. حتی اگر هزینهها کمی کاهش یابد، باز هم بسیاری از مردم توانایی خرید کالاها و خدمات را نخواهند داشت. علاوه بر این، رسیدن به یک اجماع سیاسی برای اجرای طرحهایی مثل درآمد پایه جهانی بسیار دشوار خواهد بود. هوش مصنوعی دنیای بهتری برای همه ایجاد نمیکند، مگر اینکه راهحلهای واقعبینانهتری برای مقابله با تأثیرات آن پیدا کنیم.