سوالی که اخیراً از جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در پی سخنرانیاش در دالاس مطرح شد این بود که اگر رشد اقتصادی ایالات متحده اینقدر مطلوب است، چرا بانک مرکزی باید نرخ بهره را کاهش دهد؟ اما شاید بهتر باشد به اصل موضوع بپردازیم: چرا رشد اینقدر خوب است و فدرال رزرو و دیگران چه میتوانند انجام دهند تا این روند حفظ شود؟
تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) برای دومین سال متوالی از روند پیش از همهگیری کرونا پیشی گرفته است. به طور معمول، فدرال رزرو ممکن است نگران باشد که رشد قوی نشانهای از داغ شدن بیش از حد اقتصاد باشد، اما اینبار چنین نیست. تورم کاهش یافته و رشد بیشتر، عمدتاً ناشی از بالا رفتن بهرهوری و افزایش سریعتر نیروی کار بوده است. رشد ناشی از عرضه، تورمی نیست؛ برعکس، میتواند نقش کلیدی در ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا و کاهش تورم ایفا کند.
عامل اصلی این موفقیت، رشد بهرهوری نیروی کار است که طی دو سال گذشته به طور متوسط ۲.۳ درصد بوده، یعنی حدود نیم درصد بیشتر از میانگین چهار سال پیش از همهگیری. شاید این افزایش اندک به نظر برسد، اما همین تفاوت میتواند نزدیک به ۱۰ سال از زمان لازم برای دو برابر شدن تولید ناخالص داخلی واقعی بکاهد. با این حال، حفظ این سطح بالاتر از بهرهوری در بلندمدت به جز در یک دوره کوتاه در دهه ۱۹۹۰، همواره چالشبرانگیز بوده است.
برای ارزیابی پایداری این افزایش بهرهوری، باید ریشههای آن بررسی شود. یکی از نشانههای امیدوارکننده این است که افزایش قابل توجه درخواستهای تأسیس کسبوکار جدید که از اوایل دوران همهگیری آغاز شد، همچنان ادامه دارد. تحقیقات نشان میدهد که این درخواستها منجر به ایجاد کسبوکارهای جدید با کارکنان جدید شده است؛ به ویژه در بخشهای فناوری که به شدت مبتنی بر نوآوری هستند. پس از دههها کاهش نرخ راهاندازی کسبوکارهای جدید، اقتصاد ایالات متحده از زمان همهگیری به تدریج پویاتر شده است.
افزایش اولیه تشکیل کسبوکار در دوران همهگیری، ظاهراً واکنشی به تغییرات جدی در فعالیتهای اقتصادی ناشی از شرایط اضطراری بهداشتی و تغییر به سمت دورکاری بوده است. همچنین، سیاستهای انبساطی دوران همهگیری به طور ناخواسته موانع مالی برای راهاندازی کسبوکار را کاهش داد. شواهد نشان میدهد که پرداختهای حمایتی و سایر اشکال کمکهای درآمدی به افزایش کارآفرینی کمک کرده است. مناطق با جمعیت بالاتر آمریکاییهای سیاهپوست، که معمولاً در میان صاحبان کسبوکار نمایندگی کمتری دارند، افزایش بیشتری در درخواستها نشان دادند که نشاندهنده اهمیت کاهش موانع ورود است.
رشد بهرهوری تنها به کسبوکارهای نوآورانه جدید محدود نمیشود. این رشد همچنین به جابهجایی کارکنان به مشاغلی که بیشتر با مهارتهایشان همخوانی دارد، مرتبط است. اگرچه این جابهجاییها مخرب هستند، اما به اصطلاح «استعفای بزرگ» در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به بسیاری از کارکنان امکان داد تا به مشاغلی بروند که به آنها اجازه میدهد بهرهوری بیشتری داشته باشند.
پژوهشگران به نرخ بالای جابهجایی کارکنان در اوایل همهگیری به عنوان یکی از دلایل اصلی افزایش اخیر بهرهوری در ایالات متحده اشاره کردهاند. همچنین، درخواستهای تأسیس کسبوکار در صنایعی با نرخ استعفای بالاتر بیشتر بوده است. یک بازار کار پویا به طور مستقیم به محیط کسبوکار پویا وابسته است.
اما چند سال رشد بهرهوری بالاتر کافی نیست. اکنون سوال این است که چگونه میتوان این دستاوردها را ادامه داد. اگرچه دور جدیدی از حمایتهای درآمدی بعید به نظر میرسد، اما راههای دیگری برای کاهش موانع ورود کسبوکارهای جدید وجود دارد.
دولت جدید متعهد شده است تا مقررات را به طور جدی کاهش دهد. با این حال، تمرکز باید بر تنظیمات مدبرانه باشد؛ به شکلی که رقابت و نوآوری را تقویت کند. این رویکرد میتواند از کسبوکارهای جدید، به ویژه در حوزههای نوظهوری مانند هوش مصنوعی مولد، حمایت کند. با تمرکز بر مشکلات کسبوکارهای کوچک و جوان — در مقابل شرکتهای بزرگ و باسابقه که نفوذ زیادی دارند — دولت میتواند نوآوری را تقویت کرده و روندهای اخیر در تأسیس کسبوکارها را ادامه دهد.
فدرال رزرو نیز باید مراقب باشد که اقتصاد را بیش از حد منقبض نکند. نرخهای بهره بالا میتوانند سرمایهگذاری شرکتها در فناوری را کاهش دهند و در نتیجه رشد بهرهوری را کند کنند. در واقع، طی دو سالی که فدرال رزرو افزایش نرخ بهره را آغاز کرده، سرمایهگذاریهای ریسکی تقریباً نصف شده است. محدود کردن رشد زمانی که تورمی است به وظیفه دوگانه فدرال رزرو خدمت میکند، اما کند کردن رشد بهرهوری اینگونه نیست و رشد بلندمدت را در معرض خطر قرار میدهد.
همچنین، خنک شدن تدریجی بازار کار نیز جای نگرانی دارد. نرخ استعفای کارکنان (که اغلب برای یافتن فرصتهای جدید انجام میشود) به سطح سال ۲۰۱۵ بازگشته است، زمانی که رشد بهرهوری به طور قابل توجهی کندتر بود. علاوه بر این، نرخ استعفا نشانهای از تثبیت نشان نمیدهد.
اگرچه این وضعیت ضعف چشمگیری مانند رکود ندارد، اما حفظ پویایی بازار کار باید در اولویت باشد.
برای فدرال رزرو و سایر سیاستگذاران، اکنون زمان آسودگی نیست. بازار کار و نرخ تشکیل کسبوکارهای جدید را زیر نظر داشته باشید: اگر این روندها تضعیف شوند و پویایی کمتری پیدا کنند، بهرهوری و رشد ناشی از عرضه نیز ممکن است کاهش یابد. اقتصاد ایالات متحده در چند سال گذشته پیشرفت زیادی کرده است و نباید اجازه داد این دستاوردها از دست بروند.