با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
اوکراین ماهها از آمریکا میخواست تا اجازه دهد از سلاحهای ساخت آمریکا برای ضربه زدن به اهداف نظامی در داخل روسیه خارج از منطقه مرزی استفاده کند. به گفته افرادی که با این تصمیم آشنا هستند، اکنون، با نزدیک شدن به پایان دوره ریاست جمهوری خود، جو بایدن تسلیم شده و برخی محدودیتها را لغو کرده است.
بر اساس رویکرد جدید، اوکراین میتواند از این تسلیحات علیه اهدافی استفاده کند که مربوط به عملیاتهایش در منطقه کورسک است، بخشی از خاک روسیه که در تابستان آن را اشغال کرد و در مقابل حملات نیروهای روسیه و کره شمالی برای حفظ آن مبارزه میکند. به گفته منابع مطلع، تغییر مسیر ایالات متحده پاسخی به تصمیم کره شمالی برای اعزام بیش از 10000 سرباز به کورسک به عنوان بخشی از اتحاد عمیقتر با مسکو و همچنین تشدید حملات روسیه به زیرساختهای انرژی اوکراین است.
تصمیم آمریکا شامل چه تسلیحاتی میشود؟
تاییدیه ایالات متحده در مورد سیستمهای موشکی تاکتیکی ارتش ساخت آمریکا، معروف به ATACMS اعمال میشود. این موشکهای هدایت شونده مافوق صوت، بردی در حدود 300 کیلومتر (190 مایل) دارند و میتوانند مهمات متعارف یا خوشهای را حمل کنند. این موشکها که توسط شرکت لاکهید مارتین (Lockheed Martin) ساخته شدهاند، میتوانند از سکوی هیمارس (HIMARS) که ایالات متحده برای اوکراین تامین میکند و سکوی MLRS M270 که توسط کشورهایی از جمله بریتانیا ارسال میشود، پرتاب شوند.
اوکراین ماههاست که پهپادهای ساخت داخل خود را به عمق روسیه شلیک کرده است، اما تسلیحات آمریکایی مخربتر هستند.
سایر متحدان اوکراین چه میکنند؟
بریتانیا در حال ارزیابی امکان اجازه دادن به اوکراین برای شلیک موشکهای کروز سایه توفان (Storm Shadow) خود به عمق روسیه است.
مقامات فرانسوی به طور خصوصی تصمیم بایدن را ستایش کردند و ژان نوئل باروت، وزیر امور خارجه، گفت فرانسه برای اجازه دادن به اوکراین برای استفاده از موشکهای دوربرد خود برای حمله به اهداف نظامی در داخل روسیه آماده است. فرانسه موشکهای دوربرد SCALP را به اوکراین میدهد.
✔️ خبر مرتبط: رئیس جمهور اوکراین: اکنون از موشکهای ATACMS استفاده خواهیم کرد
پس از انتشار اخباری درباره تصمیم آمریکا، آلمان بار دیگر از عرضه موشکهای کروز دوربرد تاروس (Taurus) امتناع کرد.
تصمیم ایالات متحده چگونه ممکن است بر روند درگیری تأثیر بگذارد؟
در استدلال برای تایید ایالات متحده، مقامات اوکراین - که زلنسکی، رئیس جمهور - آن مدتها از محدودیتهای حمایت نظامی ایالات متحده شکایت کرده است - گفتند که آنها به توانایی ضربه زدن به پایگاههای هوایی و هواپیماهایی که روسیه برای حملات موشکی و همچنین شبکههای لجستیکی و فرماندهی استفاده میکند، نیاز دارند.
بیش از یک سال پیش، ایالات متحده به اوکراین اجازه استفاده از موشکهای کوتاهبرد آمریکایی را بر روی اهدافی در داخل مناطق تحت اشغال روسیه در اوکراین داد. کییف گفت که این حملات تاثیر زیادی بر میدان جنگ داشته است.
اما مقامات متحد انتظار ندارند که آخرین مجوز تأثیر مشابهی داشته باشد، حداقل در حال حاضر، یا به طور چشمگیری توازن درگیری را تغییر دهد. نیروهای اوکراین در ماههای اخیر در بحبوحه فشارهای شدید نیروهای روسی بیشتر و مجهزتر در حال از دست دادن قدرت خود بودهاند.
پنتاگون در سپتامبر اعلام کرد که روسیه 90 درصد از هواپیماهای مورد استفاده خود را برای بمباران و حملات موشکی به اوکراین به خارج از برد ATACMS منتقل کرده است. همچنین، اوکراین در حال حاضر منابع محدودی از این موشکها را دارد که میتواند بیش از یک میلیون دلار هزینه داشته باشد.
روسیه چگونه پاسخ خواهد داد؟
از زمانی که درخواستهای اوکراین علنی شد، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، هشدار داد که روسیه استفاده از تسلیحات آمریکایی در کشورش را به دقت بررسی خواهد کرد. در ماه سپتامبر، او تهدید کرد که روسیه این اقدام را به عنوان «مشارکت مستقیم» کشورهای ناتو در جنگ اوکراین تلقی خواهد کرد، هرچند او توضیح نداد که مسکو چگونه پاسخ خواهد داد.
✔️ خبر مرتبط: وزیر امور خارجه روسیه: پوتین قبلا در مورد دخالت آمریکا در جنگ اوکراین هشدارهای لازم را داده است
دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین، در یک نشست خبری در 18 نوامبر گفت که تصمیم ایالات متحده باعث ایجاد یک "دور جدید تنش" خواهد شد.
مقامات غربی گفتهاند که روسیه ممکن است با افزایش تلاشهای خرابکارانه در کشورهای متحد اوکراین و احتمالاً کمک به گروههای تحت حمایت ایران برای هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی در خاورمیانه، تلافی کند.
چرا آمریکا نظر خود را تغییر داد؟
به گفته افراد مطلع، تصمیم کاخ سفید پاسخی به افزایش حمایت کره شمالی از ارتش پوتین و افزایش حملات موشکی و پهپادی روسیه به اوکراین بود.
ایالات متحده و متحدانش به شدت نگران موافقت کره شمالی برای استقرار نیروهایش در نبرد در حمایت از روسیه شدهاند. ارزیابیهای برخی از دولتها حاکی از آن است که کره شمالی در نهایت میتواند 100000 سرباز را به روسیه بفرستد - به صورت دستهای، با چرخش نیروها در طول زمان.
بایدن همچنین به دنبال راههایی برای تقویت اوکراین دو ماه قبل از پایان دوره ریاستجمهوری خود و بازگشت دونالد ترامپ با تعهد به پایان سریع جنگ است.
همزمان، مقامات آمریکایی هشدار دادهاند که ارسال موشکهای بیشتر به اوکراین ممکن است نیروهای آمریکایی را از سلاح حیاتی محروم کند.
دولت آینده ترامپ در این باره چه میگوید؟
مایک والتز، نماینده کنگره فلوریدا که توسط ترامپ به عنوان مشاور امنیت ملی معرفی شده است، در 18 نوامبر تصمیم دولت بایدن را بیان کرد و بار دیگر تاکید کرد که رئیس جمهور منتخب قصد دارد برای پایان دادن به جنگ مذاکره کند. به گفته وی ««این یک پله دیگر از نردبان تشدید تنش است و هیچ کس نمیداند هدف چیست."
پسر ترامپ، دون جونیور، در ایکس اعلام کرد که این تصمیم ریسک برانگیختن «جنگ جهانی 3» را دارد که تکرار هشدارهای کرملین است.
ترامپ توضیح نداده است که چگونه جنگ را پایان خواهد داد و این نگرانی را ایجاد کرده است که بتواند اوکراین را برای رسیدن به یک توافق نامطلوب با روسیه تحت فشار قرار دهد.
بیشتر بخوانید:
انتخابات اخیر در ایالات متحده باعث ایجاد دو روایت متفاوت از آینده اقتصادی شده است. یکی از این روایتها به رشد اقتصادی از طریق کاهش مقررات و کاهش مالیاتها اشاره دارد، در حالی که دیگری به ریسکهای نزولی ناشی از تعرفهها و عدم اطمینان کلی سیاستها میپردازد.
با این حال، نباید چشمانداز چرخه کسبوکار را فراموش کرد، که تاکنون عملکرد خوبی داشته است. پیشبینی میشود که در سال 2025، رشد اقتصادی ایالات متحده تنها کمی کاهش یابد و به 2 درصد برسد. همچنین، نرخ بیکاری با افزایش اندکی به 4.5 درصد خواهد رسید.
انتظار میرود که شاخص هسته مخارج مصرف شخصی (Core PCE) در سال آینده 0.5 درصد کاهش یابد و به 2.3 درصد برسد. فدرال رزرو نیز احتمالاً نرخ بهره را در دسامبر 25 نقطهپایه کاهش داده و تا پایان سهماهه سوم 2025 آن را به 3.75 درصد خواهد رساند.
عرضه نیروی کار در چند سال آینده کاهش خواهد یافت و پیشبینی میشود که رشد اشتغال به زیر 100 هزار نفر در سال 2026 برسد. از طرفی، تقاضای نیروی کار نیز کاهش خواهد یافت، اما این کاهش به اندازهای نیست که منجر به رکود اقتصادی شود.
رشد اقتصادی همچنان از افزایش بهرهوری کسبوکارها که به طور معقولی بین 1.5 تا 2 درصد در سال پیشبینی میشود، حمایت خواهد شد. همچنین، سرمایهگذاریهای تجاری و مسکونی حتی با وجود نرخ بالای بهره بلندمدت، هر دو در سال آینده حدود 3 درصد افزایش خواهند داشت.
در مورد سیاستهای تجاری، پیشبینی میشود که تعرفهها روی چین به طور قابل توجهی افزایش یابد، اما تغییرات مهم دیگری در سایر نقاط جهان اعمال نشود. این موضوع منجر به کاهش حجم تجارت و افزایش قیمتهای وارداتی خواهد شد.
به طور معمول، بهترین درمان برای قیمتهای بالا، صرفاً قیمتهای بالاتر است. این درسی است که طلا از راه سخت یاد میگیرید. از زمانی که دورنمای ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ به واقعیت تبدیل شد، طلا با مشکل مواجه شده است. کاهش 220 دلاری به ازای هر اونس تروی یا 8 درصدی از پایان ماه اکتبر ممکن است جزئی به نظر برسد، چرا که در سال جاری طلا همچنان بیش از 25 درصد افزایش یافته است. اما از دست دادن رفتن این مومنتوم صعودی قابل توجه است - طلا دیگر فقط سقفهای بالاتر تشکیل نمیدهد. این که آیا رالی میتواند از سر گرفته شود یا خیر، مشخص نیست.
سقوط طلا در پی پیروزی ترامپ: اصلاح 8 درصدی طلا
در معاملات شاهد فرار از داراییهای امن به داراییهای پرریسکتر و عمدتاً داراییهای دلاری بودهایم. نه تنها طلا پس از رسیدن به رکورد قیمتی در سال جاری به اشباع خرید رسیده، بلکه قیمت آن به دلار برای سرمایهگذاران غیرآمریکایی نیز 5 درصد گرانتر شده است.
در این ماه، خروج سرمایه از صندوق اصلی معامله شده در بورس فیزیکی طلای آمریکا بیش از 1.4 میلیارد دلار یا حدود 20 تن بوده است. در همین حال، طبق گفته تحلیلگران Commerzbank، بانک مرکزی چین در شش ماه گذشته به ذخایر 2264 تنی خود اضافه نکرده است. به نظر میرسد دلیل این مسئله قیمت بالا طلا بوده است. علاوه بر این، شاید بهترین معیار تقاضای خرده فروشی چین، دادههای اداره گمرک فدرال سوئیس، نشان میدهد که ماه اوت اولین ماه در بیش از سه سال بوده که صادراتی به چین انجام نشده است.
✔️ خبر مرتبط: چگونه چین به بزرگترین مصرف کننده و تولید کننده طلا در جهان تبدیل شد؟
تحلیلگران دویچه بانک به رهبری جورج ساراولوس از سقوط طلا سه نتیجه گرفتهاند. اولاً، صرف نظر از پیروزی ترامپ، بازارها نگران ریسک اعتباری ایالات متحده نیستند. این در اسپرد اوراق قرضه شرکتی و با بازده بالا آشکار شده است. نگرانیها در مورد کسریهای مالی یا تردیدها در مورد استقلال فدرال رزرو کاهش یافته است. این کاملاً تغییری نسبت به روایت قبل از انتخابات است که محرک اصلی افزایش قیمت طلا بود.
ثانیاً، به گفته دویچه بانک، تقاضای طلا در ذخایر بانک مرکزی خارجی در حال کاهش است چرا که «با افزایش ارزش پول ایالات متحده» اکنون بسیاری نیاز به هزینهکرد ذخایر دلاری برای دفاع از ذخایر فارکس خود در برابر خروج سرمایه دارند. این مسئله احتمالاً چین را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، این مورد برای همه نیست. شاخص گستردهتر ارز بازارهای نوظهور اماسسیآی (MSCI Emerging Market currency index) از پایان سپتامبر تقریباً 3 درصد بازگشتی داشته است و رشدهای سالانه را از بین برده است.
پادشاهی دلار" ارزش دلار در سال جاری به بالاترین حد خود رسیده است
در نهایت، تحلیلگران دویچه بانک بر این باورند که اگرچه ممکن است نهادهای بخش دولتی خارجی مجبور به فروش دلار باشند، اما در بخش خصوصی اینطور نیست. آنها تاکید میکنند که هر چه ریسک تحریم یک دولت توسط ایالات متحده بیشتر باشد، تقاضای خالص برای دلار بیشتر میشود. دلار پادشاهی میکند چرا که در حال حاضر همه راهها به جشن بزرگی در داراییهای ایالات متحده منتهی میشود - بیت کوین احتمالاً عملکرد برتر قابل توجه دیگری است که از زمان پیروزی ترامپ 37 درصد افزایش یافته است. افزایش تقاضا برای داراییهای ریسکی به شدت به سمت ایالات متحده منحرف شده است، اما مزیت گزاف بودن ارز ذخیره جهانی به این معنی است که این کشور از افزایش تقاضای امن نیز برخوردار است.
تغییر چشم انداز سرمایه گذاری مهم است. اندرو لاپتورن، استراتژیست سوسیته ژنرال، بازار سهام ایالات متحده را «غیرقابل انکار گران» مینامد. ایالات متحده حدود 74 درصد از ارزش بازار شاخص جهانی اماسسیآی را تشکیل میدهد که یک رکورد بالا است. لاپتورن محاسبه میکند: «این تقریباً به طور کامل به پریمیوم ارزش گذاری مربوط میشود، که بدون آن ایالات متحده به 50 درصد از شاخص جهانی اماسسیآی نزدیک میشود.
شایان ذکر است که بقیه جهان تنها یک چهارم از ارزش بازار جهانی سهام را به خود اختصاص داده است.
✔️ خبر مرتبط: در پی پیروزی ترامپ، بزرگ ترین صندوق طلا، بیشترین میزان خروج سرمایه هفتگی از سال 2022 را ثبت کرد
مایکل کلی، رئیس جهانی استراتژیهای چند دارایی در Pinebridge Investments، بر این باور است که ترامپ مشکلات زیادی را ایجاد میکند، به گفته وی: «اروپا در تیررس این مشکلات تجاری قرار دارد». علاوه بر این، سیاستهایی که چین اعمال میکند در بهترین حالت «سرعت کند شدن اقتصاد را کاهش میدهد، اما آن را معکوس نمیکند». بنابراین شرکتها یا کشورهایی که به صادرات به چین متکی هستند واقعاً متضرر خواهند شد.» در صورت وقوع جنگ تعرفهای، صادرکنندگان اروپایی بیشتر در معرض خطر هستند.
به گفته کریس واتلینگ، بنیانگذار Longview Economics، سه عامل مهم تاریخی برای قیمت طلا، دلار، انتظارات تورمی و پیشبینی نرخ بهره هستند. کاهش انتظارات تورمی کمتر از طلا حمایت میکند. حتی با وجود اینکه قیمتهای مصرفکننده در ایالات متحده در ماه اکتبر افزایش یافت، بازار اوراق خزانهداری در مورد آن کاملاً آرام بود و انتظارات برای کاهش 25 نقطه پایهای دیگر از سوی فدرال رزرو در دسامبر را افزایش داد.
با این وجود، جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در سخنرانی اخیر خود در مورد نیاز به کاهش متوالی نرخ بهره کمتر مشتاق به نظر میرسید که باعث میشود احتمال توقف کاهش نرخ بهره در اوایل سال آینده کاملاً ممکن به نظر برسد. با توجه به این که بازده اوراق 10 ساله خزانه داری ایالات متحده نزدیک به 4.5 درصد است، پس از تعدیل تورم، بازده بیش از 2 درصد به صورت واقعی، در این صورت زرق و برق طلا چندان جذاب نیست. پس زمینه به طور ناگهانی از حمایت از طلا به اقدام علیه آن تغییر کرده است.
استراتژیستهای گلدمن ساکس همچنان خوش بین هستند و به دنبال این هستند که فلز زرد در نهایت به 3000 دلار در هر اونس تا پایان سال 2025 برسد که ناشی از تجدید خرید بانک مرکزی و کاهش بیشتر نرخ بهره فدرال رزرو است. آنها دولت ترامپ را که تعرفههای افزایشیافته و به طور بالقوه تشدید کسری بودجه را دنبال میکند، در درازمدت به نفع طلا میدانند. ریاست جمهوری ترامپ غیرقابل پیش بینی خواهد بود. طلا همیشه کاربردهای خود را خواهد داشت، اما ممکن است رویکرد تهاجمیتر کاهش نرخ بهره فدرال رزرو را اتخاذ کند که به طور مادی دلار را تضعیف میکند. با این حال، در نهایت، طلا به نیازها و هوسهای چین وابسته است.
بیشتر بخوانید:
فرانسیسکو بلانچ، استراتژیست کامودیتی بانک آمریکا گفت: وعده دونالد ترامپ برای اعمال تعرفههای سنگین برای تقویت تولید آمریکا و ایجاد شغل، قیمت کامودیتیها را کاهش میدهد.
بلانچ روز دوشنبه در تلویزیون بلومبرگ گفت: «اولویت اقتصاد آمریکا است.»
ترامپ وعده داده است که تعرفه 20 درصدی بر تمامی کامودیتیهای خارجی و 60 درصدی بر واردات از چین اعمال خواهد کرد. در حالی که پیش بینی تأثیر آن دشوار است، برخی کارشناسان هشدار میدهند که این استراتژی تورم را افزایش میدهد.
✔️ خبر مرتبط: دولت سوئیس نگرانی خود را از تعرفههای جدید ترامپ اعلام کرد
بلانچ گفت که دولت ترامپ همچنین احتمالاً صدور مجوزهای صادراتی برای صادرات گاز طبیعی مایع را از سر خواهد گرفت.
دولت بایدن در ژانویه صدور مجوز برای ارسال LNG به کشورهایی را که ایالات متحده با آنها قرارداد تجارت آزاد ندارد، متوقف کرد چرا که مقامات در حال انجام مطالعه بر روی اثرات بالقوه زیست محیطی، اقتصادی و امنیت ملی صادرات هستند.
بیشتر بخوانید:
بازارهای مالی پس از یک دوره نوسانات شدید، اکنون در حال تثبیت هستند. در حال حاضر، انتخاب رئیسجمهور منتخب آمریکا، دونالد ترامپ، برای پست مهم وزیر خزانهداری ایالات متحده در کانون توجه قرار دارد. با توجه به کسری بودجه بزرگ آمریکا، انتظار میرود سرمایهگذاران به دنبال انتخاب فردی با مهارت و تجربه مناسب برای این جایگاه باشند تا اطمینان حاصل شود که اقتصاد به درستی مدیریت خواهد شد. در همین حال، تصمیم نرخ بهره در مجارستان نیز از دیگر مواردی است که امروز توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
دلار آمریکا
شاخص دلار آمریکا (DXY) در شش هفته گذشته حدود 7 درصد رشد داشته است که یکی از سریعترین تغییرات در بازارهای ارز از تابستان 2022 تاکنون محسوب میشود. با این حال، بزرگترین تهدید برای دلار در حال حاضر وضعیت پوزیشنهای سرمایهگذاران است. همچنین ممکن است دوباره موضوع «فصلی بودن دلار» مطرح شود، چرا که شاخص دلار در هشت مورد از ده مورد در دسامبرهای گذشته و به طور متوالی در هفت دسامبر اخیر کاهش یافته است.
در هفته جاری که تقویم دادههای اقتصادی آمریکا نسبتاً آرام است، توجهها به انتخاب اعضای کابینه رئیسجمهور منتخب، دونالد ترامپ، معطوف شده است. یکی از مهمترین موقعیتها برای بازارهای مالی، پست وزیر خزانهداری آمریکاست که هنوز انتخاب نشده است. به نظر میرسد حداقل چهار نامزد برای این پست مطرح هستند: کوین وارش (عضو سابق فدرال رزرو)، مارک روآن (مدیرعامل آپولو گلوبال منیجمنت)، هاوارد لوتنیک (مدیرعامل کانتور فیتزجرالد) و اسکات بسنت (مؤسس Key Square Group).
همچنین در برخی گزارشها از رابرت لایتیزر نیز به عنوان یکی از گزینهها نام برده شده است. اهمیت این انتخاب برای بازارهای مالی به واکنش بازار اوراق قرضه آمریکا بستگی دارد. انتخاب فردی با سابقه قابلاعتماد، استقبال خوبی از سوی بازار اوراق قرضه به همراه خواهد داشت، در حالی که انتخاب فردی با تجربه کمتر – یا فردی که ممکن است تعادل کمتری در برابر برنامههای ترامپ ارائه دهد – میتواند باعث فروش اوراق قرضه بلندمدت و کاهش ارزش دلار شود.
در حال حاضر، شاخص DXY حمایت خود را بالای سطح 106.00 حفظ کرده است و حتی اگر تا 105.65 اصلاح شود، روند صعودی کوتاهمدت همچنان پابرجا خواهد بود. در حال حاضر، هیچ دلیلی برای اصلاح گسترده دلار وجود ندارد، اما همچنین محرک واضحی برای پیشرفت بیشتر نیز دیده نمیشود.
یورو
در حال حاضر، EURUSD پس از برخی اظهارات سیاستگذاران بانک مرکزی اروپا (ECB) که لحنی نسبتاً انقباضی داشتند، کمی اصلاح کرده است. یواخیم ناگل، از اعضای بانک مرکزی اروپا، اشاره کرده است که تجزیه زنجیرههای تأمین جهانی و جنگهای تجاری ممکن است منجر به افزایش تورم شود و در نتیجه نیاز به نرخهای بهره بالاتر ایجاد کند. این اظهارات باعث کاهش اختلاف نرخهای بهره دوساله یورو و دلار آمریکا به میزان 10 نقطه پایه (bp) شد و EURUSD را به سطح 1.06 رساند.
در رابطه با اختلاف نرخهای بهره، بازار در حال حاضر انتظار کاهش 10 نقطه پایهای نرخ بهره توسط فدرال رزرو (Fed) در دسامبر را دارد (در حالی که تحلیلگر ING انتظار کاهش 25 نقطه پایه را دارد) و همچنین کاهش 31 نقطه پایه نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا (ECB) را پیشبینی میکند (تحلیلگر ING کاهش 50 نقطه را محتمل میداند). اگر فدرال رزرو نرخ را 25 واحد کاهش دهد و بانک مرکزی اروپا تنها 25 واحد کاهش دهد، ممکن است کمی تقویت برای EURUSD رخ دهد، بهویژه در چارچوب الگوهای فصلی دلار که در متن قبلی به آن اشاره شد.
با این حال، در حال حاضر دلایل قانعکنندهای برای اصلاح قابلتوجه EURUSD به سمت بالا وجود ندارد. حتی اگر این جفتارز به محدوده 1.0660/65 برسد، همچنان در راستای روند نزولی کوتاهمدت باقی خواهد ماند. انتظار میرود روز آرام دیگری برای EURUSD باشد و تمرکز بازار همچنان روی انتخاب وزیر خزانهداری آمریکا، همانطور که در متن قبلی بحث شد، باقی بماند.
دلار کانادا
امروز، کانادا ارقام تورم اکتبر را منتشر میکند. انتظار میرود نرخ تورم کل (Headline CPI) به 1.9 درصد در سال نسبت به سال قبل افزایش یابد، در حالی که نرخهای تورم هسته (Core CPI) احتمالاً در حدود 2.4 درصد تثبیت خواهند شد. این گزارش آخرین دادهای است که بانک مرکزی کانادا (BoC) پیش از نشست 11 دسامبر دریافت میکند، به همین دلیل میتواند تأثیر قابلتوجهی بر انتظارات بازار داشته باشد. در حال حاضر، بازار بهطور مساوی شانس کاهش نرخ بهره 25 یا 50 نقطه پایه را پیشبینی میکند.
دو عامل دیگر که برای تصمیمگیری بانک مرکزی کانادا اهمیت دارند، دادههای تولید ناخالص داخلی (GDP) در تاریخ 29 نوامبر و گزارش اشتغال نوامبر در تاریخ 6 دسامبر خواهند بود. با توجه به تثبیت نسبی در فعالیت اقتصادی و تورم و همچنین کاهش انتظارات بازار برای کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، احتمال کاهش نرخ بهره 25 نقطه پایه توسط بانک مرکزی کانادا بیشتر به نظر میرسد.
در همین حال، ممکن است اختلاف نرخهای بهره دوساله بین دلار آمریکا و دلار کانادا (swap rate gap) که اکنون در حدود 100 نقطه پایه است، کمی کاهش یابد. این موضوع میتواند به محدود کردن افزایش USDCAD در کوتاهمدت کمک کند. پیشبینی میشود این جفتارز تا پایان سال کمتر از 1.40 معامله شود.
منبع: ING
دیوید سولومون، رئیس گلدمن ساکس، تاکید کرده است که عدم قطعیتهای موجود در بازارهای چینی، باعث شده است تا بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ جهانی تصمیم بگیرند که فعلاً از ورود به این بازار پرهیز کنند.
امروز، شاخصهای آتی سهام آمریکا و اروپا به همراه بازارهای آسیایی افزایش یافتند؛ زیرا کاهش بازدهی اوراق قرضه خزانهداری آمریکا جذابیت سرمایهگذاری در سهام را افزایش داده است. معاملهگران همچنان به دنبال اطلاعات بیشتری درباره دولت ترامپ هستند.
شاخص بازار آسیایی MSCI تا ۱.۲٪ افزایش یافت و تایوان، هند و اندونزی بیشترین افزایش را داشتند. تجارت موسوم به «تجارت ترامپ» که دلار را تقویت کرده و بازدهی اوراق قرضه آمریکا را افزایش داده بود، حداقل به طور موقت از دست رفته است.
در بازار نفت، قیمتها دیروز به دلیل وقفه در تولید و تضعیف دلار آمریکا افزایش یافت. وقفه در تولید میدان نفتی Johan Sverdrup در نروژ و کاهش تولید در میدان Tengiz در قزاقستان، موجب افزایش قیمتها شد. همچنین، تنشهای ژئوپلیتیکی بین روسیه و اوکراین نیز به افزایش قیمتها کمک کرد.
ین ژاپن در برابر تمام همتایان گروه ۱۰ خود افزایش یافت و بخشی از ضعف اخیر خود را جبران کرد. وزیر دارایی ژاپن، کاتو، اعلام کرد که موضع دولت در اتخاذ اقدامات مناسب برای مقابله با نوسانات بیش از حد ارز تغییر نکرده است.
دلار استرالیا پس از انتشار صورتجلسه بانک مرکزی که نشان داد سیاستگذاران معتقدند تنظیمات فعلی آنها برای کاهش تورم هسته که گفته میشود بسیار بالا است، مناسب است، در بالاترین سطح یک هفتهای باقی ماند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، در حال پر کردن کابینه جدید خود با افرادی است که به دیدگاههای سختگیرانه نسبت به چین معروف هستند. این نشاندهنده رویکرد سختگیرانه ترامپ نسبت به پکن در زمینههای مختلف از امنیت ملی تا تجارت است.
ترامپ روز سهشنبه جان راتکلیف، مدیر سابق اطلاعات ملی، را به عنوان رئیس سیا، پیت هگست، مجری شبکه فاکس نیوز و کهنهسرباز ارتش، را به عنوان وزیر دفاع و مایکل والتز، نماینده کنگره فلوریدا، را به عنوان مشاور امنیت ملی معرفی کرد.
روز دوشنبه، رئیسجمهور منتخب الیز استفانیک، نماینده کنگره نیویورک، را به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل معرفی کرد. همچنین انتظار میرود که مارکو روبیو، سناتور فلوریدا، به عنوان وزیر امور خارجه منصوب شود.
هر پنج نفر به دیدگاههای سختگیرانه نسبت به چین معروف هستند و معتقدند که ایالات متحده و چین در یک مبارزه قدرت قرار دارند و باید رویکرد سختگیرانهای نسبت به پکن اتخاذ کنند.
رئیس موسسه MUFG، اعلام کرده است که بانک مرکزی ژاپن (BoJ) قصد دارد نرخ بهره را به نرخ خنثی 1٪ افزایش دهد.
او بیان کرده است که شرکتهای ژاپنی میتوانند نرخ بهره 1٪ را تحمل کنند. همچنین، او به تأثیرات منفی کاهش ارزش ین بر اقتصاد اشاره کرده و افزوده است که سهام و املاک ژاپن همچنان کمتر از ارزش واقعی خود هستند.
دیوید کلی از جی پی مورگان عقیده دارد که برنامههای تعرفهای تهاجمی دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب، احتمالاً اقتصاد جهانی را کند میکند و فشار صعودی را بر تورم ایالات متحده وارد میکند و ریسکهایی را که عمدتاً در طول دوره پس از انتخابات بازار سهام تحت الشعاع قرار گرفته است، افزایش میدهد.
کلی، استراتژیست ارشد بازار جهانی این شرکت، چهارشنبه به تلویزیون بلومبرگ گفت: اولین سیگنالها نشان میدهد که رویکرد تعرفه بسیار تهاجمی خواهد بود. «چیزهای بسیار کمی وجود دارند که اکسیر رکود تورمی هستند - که در واقع میتوانند تورم را بالا ببرند و همزمان اقتصاد را کاهش دهند. تعرفه در برابر تعرفه کل جهان را فقیرتر خواهد کرد.»
در طول کمپین انتخاباتی، ترامپ پیشنهاد کرد که میتواند تعرفههای 60 درصدی بر محصولات چینی و عوارض 10 تا 20 درصدی بر کالاهای هر جای دیگر اعمال کند. او نگرانیها مبنی بر اینکه آنها به اقتصاد ایالات متحده آسیب میرسانند را رد کرد و تعرفه را «زیباترین کلمه» در فرهنگ لغت نامید و در نقطهای اشاره کرد که ایالات متحده در قرن نوزدهم زمانی که تعرفههای بالا داشت و مالیات بر درآمد فدرال نداشت، شکوفا شد.
هنوز مشخص نیست که ترامپ چه برنامههای سیاستی خاصی را دنبال خواهد کرد، اما پیروزی او باعث شد شرکتهای چندملیتی در زنجیرههای تامین جهانی تجدید نظر کنند و برای جبران هزینهها درباره افزایش قیمت بحث کنند. در همین حال، سرمایه گذاران در حال بررسی تأثیر حمایت گرایی (protectionism) بیشتر بر بازارهای مالی و شرکای تجاری ایالات متحده از جمله در اروپا هستند. (حمایت گرایی سیاست اقتصادی جلوگیری از تجارت بین کشورها از طریق وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی، محدودسازی حجم واردات و شماری دیگر از ضوابط دولتی است. این سیاست با تجارت آزاد، که در آن موانع دولتی باید حداقل نگه داشته شوند، تضاد دارد. این سیاست در سالیان اخیر در راستای جنبشهای ضد جهانیسازی بوده است. این لفظ بیشتر در زمینهٔ علم اقتصاد به کار میرود. ایجاد موانع برای ورود کالاها در بلندمدت به زیان صنایع داخلی، دولت و مصرفکننده است.)
✔️ خبر مرتبط: ریسک تعرفه های ترامپ: محرک های چین مصرف داخلی را افزایش داده است
رابرت لایتیزر، مشاور کلیدی ترامپ که در اولین دولت او نماینده تجاری آمریکا بود، در یک مقاله نظری اخیر در فایننشال تایمز از سیاستهای حمایت گرایانه حمایت کرد.
کلی روز چهارشنبه گفت: «تضادهای زیادی بر سر تعرفهها وجود خواهد داشت. «اگر تعرفهها بر کشوری اعمال شوند، آن کشور هم تعرفههایی اعمال خواهد کرد. به همین دلیل است که آن را جنگ تعرفهای مینامند.
چگونه سایر کشورها به تعرفههای ایالات متحده پاسخ خواهند داد
استراتژیستهای دیگر در وال استریت هشدارهای مشابهی صادر کردهاند. در بازار اوراق بازده به شدت افزایش یافته است چرا که معاملهگران گمانه زنی میکنند که برنامههای کاهش مالیات و تعرفههای او ترمز کاهش نرخ بهره فدرال رزرو را خواهد داشت. در بازار سهام، این نگرانیها تا حد زیادی به خوشبینی مبنی بر اینکه سیاستهای او سود شرکتها را افزایش خواهش داد، عقبنشینی کرده است.
✔️ خبر مرتبط: مقایسه عملکرد کامودیتی ها در دو دوره پیروزی ترامپ در انتخابات
در موسسه TD، استراتژیستها به رهبری اسکار مونوز و گنادی گلدبرگ انتظار دارند که فدرال رزرو کاهش نرخ بهره را در نیمه اول سال 2025 متوقف کند، چرا که سیاستگذاران بانک مرکزی تأثیر سیاستهای ترامپ را ارزیابی میکنند. استراتژیستهای نرخ بهره در جی پی مورگان به طور مشابه انتظارات خود را از فدرال رزرو کاهش دادهاند.
از نظر کلی، درگیری بین فدرال رزرو و کاخ سفید ترامپ در نهایت بسیار محتمل است، با توجه به اینکه سیاستهای ترامپ احتمالاً در تضاد با سیاستهای پولی است که همچنان بر مهار سرعت رشد و کاهش تورم متمرکز است. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، هفته گذشته با این حال از اظهار نظر در مورد اینکه چگونه سیاستهای ترامپ حرکتهای آینده بانک مرکزی را شکل میدهد، خودداری کرد.
کلی گفت: «فدرال رزرو قرار نیست فرض کند یا حدس بزند یا پیشبینی کند که سیاستهای تعرفه یا سیاستهای مالی چه خواهند بود. آنها در مرحلهای باید با هم دعوا کنند، اما فکر نمیکنم فعلاً بخواهند آن را انتخاب کنند.»
بیشتر بخوانید:
قیمت طلا در سال 2024 24 درصد افزایش یافته است و در حال حاضر حدود 2600 دلار در هر اونس است. طلا از زمان رسیدن به رکورد تاریخی در ماه اکتبر کاهش یافته است، اما به گفته پیتر شیف، اقتصاددان ارشد و استراتژیست جهانی در مدیریت دارایی یورو پاسیفیک (Euro Pacific Asset Management)، این افزایش ممکن است تازه شروع باشد.
شیف ماه گذشته طی مصاحبهای با "The Lead-Lag Report" پیش بینی بلندپروازانهای را برای فلز گرانبها ارائه کرد.
وی تصریح کرد: اگر طلا بتواند از 20 دلار در هر اونس به 2600 دلار در هر اونس برسد، میتواند از 2600 دلار به 26000 دلار یا 100000 دلار برسد.
با قیمتهای امروزی، صعود به 100000 دلار نشان دهنده افزایش چشمگیر بیش از 3700٪ است.
همانطور که شیف تاکید کرد، فضای بیشتری برای رشد وجود دارد، "هیچ محدودیتی وجود ندارد، چرا که طلا تغییر نمیکند - تنها کاری که ما انجام میدهیم کاهش ارزش دلار است."
شیف بنیانگذار و رئیس فروشنده فلزات گرانبها SchiffGold است و به عنوان سرمایه گذار و مشاور در Goldmoney، شرکتی که خدمات تجارت فلزات گرانبها، از جمله راه حلهای ذخیره سازی را ارائه میدهد، خدمت میکند.
دلار آمریکا در آستانه "از دست دادن ارزش زیادی" است
پیشبینی جسورانه شیف از قیمت آتی طلا ریشه در دیدگاه دیرینه او در مورد ریسکهای چاپ بیش از حد پول و تورم دارد.
«من فکر میکنم پتانسیل [طلا] بسیار بیشتر است چرا که ما فقط میخواهیم پول زیادی چاپ کنیم. ما آنقدر تورم خواهیم داشت و دلار آنقدر ارزش خود را از دست میدهد که واقعاً برای خرید طلا به دلارهای زیادی نیاز خواهید داشت.»
✔️ خبر مرتبط: بانک گلدمن ساکس: طلا به رکورد جدیدی در سال آینده خواهد رسید
طلا برای مدت طولانی به عنوان یک پوشش ریسک محبوب در برابر تورم در نظر گرفته شده است. برخلاف ارز فیات، فلز زرد را نمیتوان در مقادیر نامحدود توسط بانکهای مرکزی چاپ کرد و با ارزشی که به ارز یا اقتصاد خاصی وابسته نیست، طلا اغلب به عنوان یک دارایی "پناهگاه امن" عمل میکند، به ویژه در دورههای عدم اطمینان اقتصادی یا ژئوپلیتیکی.
این روزها راههای برای قرار گرفتن در معرض طلا وجود دارد. شما میتوانید طلای فیزیکی داشته باشید، ETF طلا بخرید، سهام یا ETF شرکتهای استخراج فلزات گرانبها را بخرید، یا حتی از مزایای مالیاتی بالقوه با حساب بازنشستگی اختصاصی طلا (gold IRA) بهره ببرید.
تورم 9 درصدی در سال 2025؟
نرخ تورم اصلی در ایالات متحده کاهش یافته است. در اکتبر 2024، شاخص قیمت مصرف کننده ایالات متحده افزایش 12 ماهه 2.6 درصدی را نشان داد، که نسبت به اوج اخیر خود در ژوئن 2022، یعنی 9.1 درصد، کاهش قابل توجهی داشت.
در حالی که برخی از اقتصاددانان پیروزی در مبارزه با تورم را اعلام کردهاند، شیف نظر دیگری دارد.
او گفت: «[تورم] اصلاً از بین نرفته است و قویتر از همیشه ظاهر خواهد شد.
کاهش CPI به پایان رسیده است و اکنون به سمت بالا باز خواهد گشت. تورم در یک سال گذشته در محدوده 3 درصد بوده است- این چیزی شبیه به یک کف است. من فکر میکنم که ما در حال بازگشت به روند صعودی هستیم و تا سال 2025، به راحتی میتوانیم در ارزیابی سالانه دوباره به 9 درصد صعود کنیم و یا شاید بالاتر.»
شیف فقط پیش بینیها را بیان نمیکند. او طبق اعتقاداتش سرمایهگذاری میکند. آخرین گزارش از مدیریت دارایی یورو پاسیفیک تاکید قابل توجهی بر طلا در استراتژی سرمایه گذاری شیف را نشان میدهد.
از 30 سپتامبر، بزرگترین هلدینگ در یورو پاسیفیک، شرکت استخراج طلا اگنیکو ایگل (Agnico Eagle Mines) بود. در همین حال، دومین دارایی بزرگ یورو پاسیفیک، بَریک گولد (Barrick Gold)، یکی دیگر از بازیگران سنگین وزن در تجارت معدن طلا بود.
بیشتر بخوانید:
فولادسازان در بزرگترین تولیدکننده جهان به شدت به فروش خارج از کشور متکی هستند تا مازاد ناشی از بحران املاک چند ساله کشور را خنثی کنند. اما آنها با اتهامات دامپینگ (قیمتشکنی) واردکنندگان مواجه شدهاند و دونالد ترامپ حمایت گرای (Protectionism) به زودی به کاخ سفید بازخواهد گشت. شعله ور شدن تنشها شباهت زیادی به آخرین بحران تجاری این صنعت در نزدیک به یک دهه پیش دارد. (حمایت گرایی سیاست اقتصادی جلوگیری از تجارت بین کشورها از طریق وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی، محدودسازی حجم واردات و شماری دیگر از ضوابط دولتی است. این سیاست با تجارت آزاد، که در آن موانع دولتی باید حداقل نگه داشته شوند، تضاد دارد.)
اگر پکن بازی فعلی خود را تمام نکند و تصمیم به تورم مجدد در بازار مسکن بگیرد، در این صورت مصرف فولاد در چین در بلندمدت کاهش مییابد. اما کارخانهها به سختی تولید خود را برای مطابقت با واقعیت کاهش دادهاند و در نتیجه صادرات نزدیک به رکورد است. بیش از 11 میلیون تن فولاد در ماه گذشته صادر شده که بالاترین میزان در 9 سال گذشته است.
سرمایهگذاران نگران هستند که انتخاب مجدد ترامپ باعث جنگ تجاری دیگری خواهد شد. اگرچه چین مقدار زیادی از آلیاژ را مستقیماً به ایالات متحده نمیفروشد، حمایت گرایی میتواند در بازارهای فولاد جهان موج بزند و تجارت جهانی را متوقف کند. بر اساس یادداشت هفته گذشته، تحلیلگران ANZ بر این باورند که کارخانههای چینی ممکن است با افزایش صادرات در چند ماه آینده، هر گونه افزایش تعرفهها را "پیش دستی" کنند.
در اینجا پنج نمودار وجود دارد که نشان میدهد چگونه صادرات چین میتواند به نقطه اوج برسد.
درس تاریخی
فولاد چین سابقه دامن زدن به تنشهای تجاری را دارد. به گفته وزارت بازرگانی چین، کشورهای واردکننده در سال جاری تاکنون 25 تحقیق ضد دامپینگ را آغاز کردهاند که بیشترین میزان از سال 2016 است. با توجه به آن دوران میتوان انتظار داشت که فروش به شدت کاهش یابد.
✔️ خبر مرتبط: آینده نامعلوم صنعت فولاد اوکراین در سایه پیشروی روسیه
میشل لئونگ، تحلیلگر بلومبرگ اینتلیجنس، گفت: "صادرات فولاد چین ممکن است تا پایان سال 2026 شروع به کاهش کند چرا که شرکای تجاری بیشتری کنترلهای صادرات ضد دامپینگ را افزایش میدهند و کل تولید فولاد کاهش مییابد."
اقتصادهای در حال توسعه
چین بیشتر فولاد خود را به اقتصادهای در حال توسعه مجاور صادر میکند که هنوز نیاز به ایجاد زیرساخت دارند. کشورهای آسیای جنوب شرقی، جنوب آسیا و خاورمیانه بیشترین افزایش واردات را در سال جاری داشتهاند و بسیاری از آنها در ابتکار کمربند و راه (Belt and Road Initiative) پکن شریک هستند.
اما حتی این کشورها هم در فولاد غرق شدند و در ازای آن موانع تجاری را بالا میبرند. این برای فولادسازان چینی دردسر ایجاد میکند چرا که نشان میدهد که بازار چقدر اشباع شده است و در صورتی که کارخانهها مجبور به حمل و نقل دورتر شوند، هزینهها بیشتر میشود.
رونق ویتنام
بزرگترین بازار خارج از کشور چین نمونهای از این موضوع است. توماس گوتیرز، تحلیلگر شرکت Kallanish Commodities گفت: وقتی صادرکنندگان ورق گرم چینی به دنیا نگاه میکنند، خیلی نگران ترامپ نیستند، بلکه نگران ویتنام هستند.
ویتنام یکی از کشورهایی است که پس از غرق شدن در فولاد چینی، پل متحرک را بالا کشیده است. اما تاجران در ویتنام نیز با افزایش صادرات واکنش نشان دادند که منجر به بدتر شدن اشباع جهانی در بازار فولاد میشود.
تهدید همسایگان
سایر همسایهها نیز از چین راضی نیستند. صادرات ژاپن و کره جنوبی در مواجهه با رقابت چینی کاهش یافته است، در حالی که بازارهای داخلی آنها نیز با هجوم فولاد تهدید میشود.
ژاپن میخواهد اقدامات ضد دامپینگ خود را برای دستگیری فولاد چینی که از طریق کشورهای ثالث ارسال میشود، گسترش دهد، در حالی که کره جنوبی تحقیقاتی را برای واردات صفحات فولاد ضد زنگ آغاز کرده است چرا که شکایتهایی درباره محصولات تولید شده در چین دارد که کمتر از ارزش بازار فروخته میشوند.
✔️ خبر مرتبط: تقاضای فولاد چین به کمتر از نصف کل جهان کاهش یافته است
مارتینا ریبر، مدیر تحقیقاتی Pala Investments Ltd گفت: افزایش فولاد چینی مقرون به صرفه چالشهایی را برای تولیدکنندگان ژاپن و کره جنوبی ایجاد کرده که منجر به کاهش سهم بازار و حاشیه سود شده است.
حجم بیش از ارزش
صادرات برای سرپا نگه داشتن کارخانههای چینی بسیار مهم بوده است، چرا که در داخل کشور تقاضای کافی برای حفظ 1 میلیارد تن تولید در سال وجود ندارد. اکنون فولاد ارزان چینی کل بازار را با مشکل مواجه کرده است. رقبای غول فولاد اروپایی آرسلور میتال (ArcelorMittal) تا نیپون استیل (Nippon Steel) ژاپن خواستار اقدامات سختتر برای مهار این سیل فولاد شدهاند.
طبق گفته پالا ربر، محصولات فولادی چینی معمولاً 10 تا 20 درصد ارزانتر از سایر تولیدکنندگان بزرگ مانند ژاپن و کره جنوبی هستند. اما علائم نگران کنندهای در برخی از مقاصد مانند هند و فیلیپین وجود دارد، جایی که ارزش صادرات چین حتی با افزایش تناژ کاهش یافته است.
به طور گستردهتر، اگر صادرات نتواند سرعت خود را حفظ کند، استراتژی حجم بیش از ارزش برای کارخانههای چینی مشکل ساز خواهد شد.
شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، از آخرین دیدار خود با جو بایدن برای ارسال پیامی روشن به دونالد ترامپ استفاده کرد: چین میخواهد دوست باشد، اما در صورت لزوم آماده مبارزه است.
آلومینیوم روز جمعه پس از اینکه چین اعلام کرد تخفیف مالیاتی را که به رونق چند دههای صادرات کمک کرده و از صنعت مستعد مازاد ظرفیت محافظت میکند، لغو میکند، افزایش یافت.
بیشتر بخوانید:
هفته گذشته، جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، اعلام کرد که مقامات این بانک مرکزی توجه دقیقی به تورم مسکن دارند؛ بخشی که به گفته پاول، «هنوز به طور کامل به وضعیت عادی بازنگشته و ممکن است این فرایند بیش از یک سال به طول بینجامد.»
طبق پژوهشی که توسط فدرال رزرو کلیولند انجام شده، ممکن است تا اواسط سال ۲۰۲۶ طول بکشد تا تورم اجارهبها در شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) به سطح عادی پیش از همهگیری بازگردد. با اینکه چندین شاخص نشان میدهند که اجارههای جدید به طور شدیدی کاهش یافتهاند، اما تعداد کمتری از افراد در حال جابهجایی و امضای قراردادهای جدید هستند. بنابراین، نمونهگیری از CPI، وضعیت کامل بازار را بازتاب نمیدهد.
بخش مسکن بزرگترین دسته در شاخص CPI به شمار میرود و در ماه اکتبر بیش از نیمی از افزایش ماهانه را به خود اختصاص داده است. اگر همانطور که پیشبینی فدرال رزرو کلیولند نشان میدهد، این شاخص برای یک سال و نیم دیگر همچنان در سطح بالا باقی بماند، میتواند برای سیاستگذاران فدرال رزرو چالشبرانگیز باشد. زیرا کاهش تورم یکی از دلایل کلیدی آنها برای کاهش نرخ بهره است.
از سوی دیگر، میشل بومن، عضو فدرال رزرو، اشاره کرده است که در ماه سپتامبر با کاهش نیم درصدی نرخ بهره مخالف بود و به جای آن پلهای کوچکتر را ترجیح میداد. این مخالفت، به ندرت در دوران پاول دیده شده و نشانهای از اختلاف نظر میان سیاستگذاران بود. بانک مرکزی آمریکا به طور یکپارچه در ماه جاری تصمیم به کاهش یکچهارم درصدی نرخ بهره گرفت، اما چشمانداز ماه دسامبر و پس از آن کمتر شفاف است.
پاول هفته گذشته در یک رویداد در دالاس گفت که قدرت اقتصاد ایالات متحده به مقامات اجازه میدهد تا کاهش هزینههای وامگیری را «با احتیاط» ادامه دهند. وی اظهار داشت که اگر دادههای اقتصادی این اجازه را بدهد، کاهش نرخ بهره به طور آهسته اقدامی هوشمندانه خواهد بود.
البته، بانک مرکزی آمریکا تورم را بر اساس یک شاخص جداگانه به نام شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی (PCE) هدفگذاری میکند که به مسکن وزن کمتری میدهد. به همین دلیل، این شاخص نزدیکتر به هدف ۲ درصدی فدرال رزرو است؛ اما شاخص PCE برای محاسبه اجزای مربوط به مسکن از دادههای CPI استفاده میکند، بنابراین تأخیر میتواند هر دو معیار را تحت تأثیر قرار دهد.
شاخص CPI برای اندازهگیری تورم مصرفکنندگان متوسط طراحی شده است و افزایش اجارهها را برای تمام مستأجران، چه در حال تمدید قرارداد و چه در حال عقد قرارداد جدید، نمونهبرداری میکند. اگرچه معیارهای فعلی از شرکتهای Zillow Group Inc. و Apartment List نشان میدهند که رشد اجارهها در ماههای اخیر کاهش یافته یا حتی منفی شده است، CPI تمایل دارد با تأخیر این روندها را دنبال کند.
در شرایط کنونی، بازارهای مالی ایالات متحده با دورهای از آرامش در اخبار اقتصادی کلان مواجه هستند، که این موضوع موجب تمرکز بیشتر بر تغییرات احتمالی در موقعیتهای سرمایهگذاری میشود. در همین حال، توجه بازار به شاخصهای مدیران خرید (PMI) در منطقه یورو معطوف است، چراکه هرگونه ضعف در این دادهها میتواند ارزش یورو را به زیر 1.05 دلار برساند. همچنین، در بریتانیا، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) نقش مهمی در سیاستگذاری پولی خواهد داشت، اما انتظار نمیرود که این دادهها بانک مرکزی انگلستان را به کاهش نرخ بهره در ماه دسامبر سوق دهند.
دلار آمریکا
دادههای CFTC نشان میدهد که موقعیتهای خالص خرید دلار (Net USD longs) در مقایسه با دیگر ارزهای گروه ده (G10) به بالاترین سطح از ژوئيه رسیده است. این رقم در حال حاضر 12 درصد از کل معاملات است که از میانگین بالاتر است، اما هنوز به اوج 24 درصدی در آوریل نمیرسد. با این حال، تحلیلگران معتقدند که رشد موقعیتهای خرید دلار احتمالاً ادامه داشته است و این نشاندهنده رویکرد مثبت ساختاری نسبت به دلار پس از انتخابات دونالد ترامپ است.
با وجود این موقعیتهای گسترده، دلار آمریکا در کوتاهمدت ممکن است با یک اصلاح تکنیکالی روبرو شود، هرچند این اصلاح احتمالی به دلیل اختلاف سیاستهای پولی میان فدرال رزرو و بانکهای مرکزی دیگر کوتاهمدت خواهد بود.
دادههای تورمی همچنان بالاتر از هدف فدرال رزرو است و سخنرانی رئیس فدرال رزرو، جروم پاول، نیز نگرانیهایی درباره کاهش نرخ بهره در آینده ایجاد کرده است.
تحلیلگران انتظار دارند که فدرال رزرو در ماه دسامبر نرخ بهره را کاهش دهد. بازارها این کاهش را 15 نقطه پایه قیمتگذاری کردهاند، اما ممکن است این بازنگری قبل از انتشار دادههای شغلی که 18 روز دیگر اعلام میشود، اتفاق نیفتد. احتمالاً شاخص دلار (DXY) در صورت اصلاح، حمایت خود را در سطح 106.0 حفظ خواهد کرد و حتی ممکن است تا روز شکرگزاری به بالای 107.0 برسد.
بازارها به طور خاص به معرفی نامزدهای کابینه ترامپ، به ویژه برای وزارت خزانهداری، توجه خواهند کرد. دادههای اقتصادی قابلتوجهی برای تغییر روند وجود ندارد، مگر اطلاعاتی مانند مطالبات بیکاری یا شاخص پیشرو که قدرت پیشبینی محدودی دارند. همچنین، انتظار میرود PMIها نشاندهنده ضعف در تولید و قدرت در خدمات باشند. سخنرانی برخی از مقامات فدرال رزرو، از جمله رئیس فدرال رزرو شیکاگو، اوستن گولزبی، نیز مورد توجه خواهد بود.
یورو
پس از تغییر تمرکز بانک مرکزی اروپا (ECB) از تورم به رشد اقتصادی، دادههای فعالیتهای اقتصادی مانند شاخص مدیران خرید (PMI) اهمیت بیشتری یافتهاند. شاخص ترکیبی PMI در منطقه یورو اکنون در سطح 50.0 است که مرز بین انقباض و انبساط اقتصادی را نشان میدهد. تغییرات کوچک در این شاخص میتواند تأثیرات بزرگی بر بازار داشته باشد، بهویژه اگر این تغییرات کاهشی باشند.
اقتصاددانان بهطور محتاطانهای انتظار دارند که عدد شاخص ترکیبی PMI منطقه یورو کمی بالاتر از سطح 50.0 باشد (حدود 50.2)، اما احتمال میدهند که ارقام مربوط به آلمان همچنان ضعیف باشد. همچنین انتخابات زودهنگام آلمان در فوریه مورد توجه قرار گرفته است، زیرا نتایج آن میتواند بر تعادل سیاسی و اقتصادی اروپا و قوانین سختگیرانه مالی آلمان تأثیر بگذارد.
پیشبینی میشود که دولت جدید آلمان در نهایت مجبور به اعمال محرکهای مالی شود، اما این تغییر زمانبر خواهد بود. در این میان، بانک مرکزی اروپا باید نقش اصلی را در حمایت از اقتصاد ایفا کند، بهویژه در مواجهه با موانع رشد مرتبط با افزایش سیاستهای حمایتگرایانه.
انتظار میرود نرخ EURUSD در این هفته بالاتر از 1.050 باقی بماند، زیرا روند صعودی دلار ممکن است متوقف شود. با این حال، این پیشبینی قطعی نیست، چراکه در صورت ضعیف بودن دادههای PMI، احتمال کاهش نرخ وجود دارد. اگر بازارها کاهش 50 نقطه پایه نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا در دسامبر را قیمتگذاری کنند، نرخ EURUSD میتواند به زیر 1.050 سقوط کند.
این هفته، چند سخنرانی کلیدی از مقامات بانک مرکزی اروپا، از جمله رئیس بانک (کریستین لاگارد) و اقتصاددان ارشد (فیلیپ لین) انجام میشود. آخرین صورتجلسه ECB نشاندهنده اختلاف نظرهایی در شورای حکام درباره پایداری عوامل کاهش تورم بود. این سخنرانیها ممکن است تصویر روشنتری از اجماع سیاستی بانک ارائه دهد.
پوند
مهمترین رویداد این هفته برای بازار پوند، انتشار گزارش شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) مربوط به ماه اکتبر در روز چهارشنبه است. تمرکز اصلی بازارها بر تورم خدماتی خواهد بود که انتظار میرود از 4.9 درصد به 5.0 درصد افزایش یابد. با این حال، اگر بخشهایی که تأثیر کمتری بر تصمیمات بانک مرکزی انگلستان دارند کنار گذاشته شوند، تورم خدمات هسته (core services) احتمالاً به طور قابل توجهی به 4.3 درصد کاهش خواهد یافت.
کاهش تورم خدمات هسته خبر خوبی برای بانک مرکزی انگلستان است، اما احتمالاً کافی نخواهد بود تا کاهش نرخ بهره دیگری در دسامبر توجیه شود. در عین حال، بازارها ممکن است بر تورم «خدمات غیر هسته» تمرکز کنند و با احتیاط به قیمتگذاری سیاستهای بانک مرکزی ادامه دهند. این موضوع میتواند مانع از رشد قابل توجه نرخ EURGBP شود.
دیدگاه تحلیلگران نسبت به این جفت ارز در کوتاهمدت نسبتاً نزولی است. انتظار میرود بازنگری سیاستهای بانک مرکزی انگلستان با سوگیری داویش پس از کاهش قابل توجه نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا (ECB) در دسامبر رخ دهد.
منبع: ING
رییک رییدر، مدیر ارشد سرمایهگذاری بخش درآمد ثابت جهانی شرکت بلکراک، پیشبینی میکند که کمیته بازار باز فدرال (FOMC) در دسامبر نرخ بهره را 25 نقطه پایه کاهش دهد. با توجه به بازه هدف فعلی نرخ فدرال فاندز که 4.5٪ تا 4.75٪ است، رییدر این نرخ را محدودکننده میداند و انتظار دارد پس از کاهش در دسامبر، FOMC موقتاً متوقف شود و تعداد و سرعت کاهشهای آتی را ارزیابی کند. او همچنین پیشبینی میکند که حداقل دو کاهش نرخ دیگر در سال 2025 صورت گیرد، اما زمان دقیق آنها مشخص نیست.
بلومبرگ گزارش کرده است که اقدام چین برای کاهش صادرات، باعث نوسان در سهام و قیمتهای آلومینیوم شده است. پکن تخفیفهای مالیاتی صادرات که عرضه را افزایش میداد، حذف کرده است. قیمت آلومینیوم در بورس فلزات لندن از بعد از بسته شدن روز پنجشنبه تقریباً ۶٪ افزایش یافته است.
لغو تخفیفهای مالیاتی صادرات توسط چین صنعت آلومینیوم را در تلاش برای ارزیابی تأثیرات این تغییرات بر جریان عرضه قرار داده است. شرکتهای چینی افت شدید سهام را تجربه کردهاند، در حالی که همتایان بینالمللی آنها رشد کردهاند. پکن اواخر روز جمعه تغییراتی در نظام تخفیف مالیاتی صادرات خود اعلام کرد و اعلام کرد که برنامههایی برای حذف تخفیف مالیاتی ۱۳٪ برای فروشهای خارجی آلومینیوم، مس و همچنین کاهش تخفیف برای باتریها و پنلهای خورشیدی دارد.
غولهای نفتی اروپا از مسیر انرژیهای تجدیدپذیر عقبنشینی کردهاند. شرکت بریتیش پترولیوم (BP) تیم هیدروژن لندن خود را کاهش داده و ۱۸ پروژه را متوقف کرده است. همچنین، شرکت شل (Shell) نیز تلاشهای خود برای انرژیهای کمکربن را کاهش داده و شرکت Equinor نیز عملیات مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر را بازبینی و برخی پروژهها را متوقف کرده است.
در گزارشی آمده است که تقریباً پنج سال پیش، BP تلاش بلندپروازانهای را آغاز کرد تا خود را از یک شرکت نفتی به یک کسبوکار متمرکز بر انرژی کمکربن تبدیل کند. اما این شرکت بریتانیایی اکنون در تلاش است تا به ریشههای خود به عنوان یک غول نفت و گاز بازگردد، سهم بازار خود را بازیابی کرده و نگرانی سرمایهگذاران را درباره سودهای آینده کاهش دهد.
شرکتهای رقیب مانند Shell و Equinor نیز برنامههای انتقال انرژی خود را که در ابتدای این دهه تعیین شده بودند، کاهش دادهاند. تغییر مسیر این شرکتها تحت تأثیر دو عامل بزرگ قرار گرفته است: شوک انرژی ناشی از حمله روسیه به اوکراین و کاهش سودآوری بسیاری از پروژههای تجدیدپذیر، به ویژه باد فراساحلی، به دلیل هزینههای رو به افزایش، مشکلات زنجیره تأمین و مسائل فنی که وجود دارد.
مدیر عامل BP، موری اوچینکلوس، برنامه دارد تا میلیاردها دلار در توسعههای جدید نفت و گاز در خلیج مکزیک و خاورمیانه سرمایهگذاری کند تا عملکرد شرکت را بهبود بخشد و بازدهی را افزایش دهد. همچنین، BP عملیاتهای کمکربن خود را کند کرده، ۱۸ پروژه هیدروژنی اولیه را متوقف کرده و برنامههایی برای فروش عملیاتهای باد و خورشیدی اعلام کرده است.
مدیر عامل Shell، وايل ساوان، قول داده است که با اتخاذ یک رویکرد سختگیرانه، عملکرد و بازدهی شرکت را بهبود بخشد و فاصله ارزشگذاری بین این شرکت و رقبای بزرگ آمریکایی Exxon Mobil و Chevron را کاهش دهد. شرکت Shell نیز عملیاتهای کمکربن خود را کاهش داده و از بازارهای برق اروپایی و چینی خارج شده است. همچنین، برخی اهداف کربنی سال ۲۰۳۰ را نیز تضعیف کرده است.
هر دو شرکت به سرمایهگذاری در انرژیهای کمکربن ادامه میدهند، اما تمرکز بیشتری بر بخشهایی مانند سوختهای زیستی دارند که میتوانند به سرعت سودآور شوند. همچنین، پروژههای بادی فراساحلی و هیدروژنی که قبلاً شروع شده بودند را ادامه میدهند و در صورت بازدهی رقابتی، ممکن است بیشتر سرمایهگذاری کنند.
منبع: رویترز
طبق گفته تحلیلگران بانک گلدمن ساکس، قیمت طلا در سال آینده به دلیل خریدهای بانکهای مرکزی و کاهش نرخ بهره در ایالات متحده به رکورد جدیدی خواهد رسید. این بانک طلا را به عنوان یکی از بهترین معاملات کالاها برای سال 2025 معرفی کرده و گفته است که قیمتها ممکن است در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ افزایش یابد.
تحلیلگران از جمله دان استرویون در یادداشتی با عنوان «به دنبال طلا بروید» هدف قیمت 3000 دلار در هر اونس تا دسامبر 2025 را تکرار کردهاند. عامل اصلی این پیشبینی، تقاضای بیشتر از سوی بانکهای مرکزی است، در حالی که افزایش دورهای از جریانهای صندوقهای قابل معامله در بورس به دلیل کاهش نرخ بهره فدرال رزرو خواهد بود.
انتظار میرود که این عوامل باعث افزایش قابل توجه قیمت طلا شوند و سرمایهگذاران را به سمت این فلز گرانبها جذب کنند. گلدمن ساکس همچنین اشاره کرده است که سیاستهای ترامپ ممکن است به تقویت بازار صعودی طلا کمک کنند.
این هفته، قیمت طلا به مسیر نزولی خود ادامه داد و تحت تأثیر ترکیبی از عوامل مختلف، شامل هیجان ریسکپذیری پس از انتخابات، رویکرد هاوکیش اخیر فدرال رزرو، افزایش ارزش دلار آمریکا و آرامش نسبی در وضعیت ژئوپلیتیک، کاهش یافت.
طلا هفته را در مظنه ۲۶۸۳.۰۲ دلار در هر اونس آغاز کرد و در طول شبانهروز بالای سطح ۲۶۶۰ دلار باقی ماند. اما با شروع معاملات در بازارهای آمریکای شمالی، تحت فشار فروش قرار گرفت و تا ساعت ۱ بعدازظهر روز دوشنبه به پایینترین سطح روزانه خود یعنی نزدیک به ۲۶۱۰ دلار رسید. طلا سپس بهبود جزئی یافت و تا ۲۶۲۵ دلار افزایش داشت، اما در جلسه معاملاتی آسیا دوباره نزول کرد و تا ساعت ۵ صبح روز سهشنبه به کف هفتگی خود در ۲۵۹۲ دلار در هر اونس رسید.
در معاملات اروپایی، طلا تا سطح ۲۶۱۵ دلار در هر اونس رشد کرد، اما با آغاز معاملات در بازار آمریکای شمالی، مجدداً به زیر سطح ۲۶۰۰ دلار سقوط کرد، هرچند این افت دوام زیادی نداشت. پس از دورهای از نوسان محدود در شب، معاملهگران آمریکایی بار دیگر فشار فروش را افزایش دادند و قیمت طلا را از اوج ۲۶۱۶ دلار به ۲۵۷۸ دلار در هر اونس در حوالی ظهر رساندند.
اینبار برخلاف انتظار، بازارهای آسیایی و اروپایی به بهبود طلا کمکی نکردند و روند نزولی آن ادامه یافت. قیمت طلا صبح پنجشنبه در ساعت ۴:۴۵ به پایینترین سطح هفتگی، یعنی حدود ۲۵۴۰ دلار در هر اونس رسید. با آغاز معاملات در آمریکای شمالی، افزایش تقاضا قیمت را تا ۲۵۷۶ دلار در هر اونس بالا برد، اما پس از دو تلاش ناموفق در عبور از این سطح، قیمت در محدوده ۲۵۶۰ دلار به ثبات رسید.
صبح جمعه با اندکی نوسان در بازار طلا همراه بود، اما محدوده قیمتی اخیر حفظ شد و معاملات هفتگی طلا بین ۲۵۶۰ تا ۲۵۷۳ دلار در هر اونس به پایان رسید.
بر اساس آخرین نظرسنجی هفتگی طلای کیتکو، احساسات نزولی در میان کارشناسان صنعت طلا بسیار قوی بوده و معاملهگران خرد نیز نسبت به چشمانداز کوتاهمدت طلا محتاطتر شدهاند.
مارک لیبویت، ناشر نشریه VR Metals/Resource Letter، در این باره اظهار داشت: «اصلاح قیمت طلا همانطور که انتظار میرفت در حال رخ دادن است و احتمال کاهش آن تا سطح ۲۳۰۰ دلار نیز وجود دارد، هرچند دیدگاه بلندمدت همچنان رسیدن به ۳۷۰۰ دلار را مد نظر دارد.»
او در ادامه توضیح داد: «در حال حاضر، طلا بیش از حد معمول فروخته شده است، بنابراین احتمال میرود شاهد یک اصلاح باشیم. در چنین شرایطی، خرید در نقاط ضعف قیمتی برای پوزیشنهای بلندمدت و انجام معاملات کوتاهمدت با رویکرد خرید میتواند یک استراتژی مناسب به حساب آید.»
دارین نیوسام، تحلیلگر ارشد بازار در Barchart.com، در این باره گفت: «برای هفته آتی، روند صعودی پیشبینی میشود. هیجان و جنون حول انتخابات اخیر آمریکا احتمالاً به پایان خود نزدیک میشود و این به معنای آن است که بازار با عدم قطعیتهای جدیدی روبرو خواهد شد. در چنین شرایطی، طلا میتواند بار دیگر بهعنوان یک دارایی امن مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد و به عنوان پوششی در برابر نوسانات سایر بخشهای بازار، به ویژه بازار سهام، خریداری شود.»
دیوید موریسون، تحلیلگر ارشد بازار در Trade Nation، نیز اشاره کرد که اگرچه در کوتاهمدت شرایط تکنیکال طلا تا حدی بهبود یافته است، اما هنوز برای اعلام رسیدن قیمت به کف نهایی کمی زود است.
او ادامه داد: «معاملهگران صعودی امیدوارند که (اگرچه تکیه بر امید، استراتژی مناسبی نیست) فروش شدیدی که از هفته گذشته و پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد، اکنون به پایان رسیده باشد. اما هنوز هیچ نشانهای وجود ندارد که این روند متوقف شده باشد. طلا تا به حال هر روز کاهش یافته و در عرض چهار روز بیش از ۵ درصد از ارزش خود را از دست داده است. این افت حتی شامل ضررهای هفته قبل از روز انتخابات نیز نمیشود.»
موریسون اضافه کرد: «با این حال، شاید خبری خوب در راه باشد. اگرچه طلا دیروز هم با کاهش مواجه شد، اما موفق شد از پایینترین سطح خود به شدت رشد کند و این روند از صبح امروز نیز ادامه داشته است. طلا همچنان در وضعیت اشباع فروش قرار دارد، به طوری که شاخص MACD روزانه به سطوحی رسیده که آخرین بار در جولای ۲۰۲۲ مشاهده شده بود. در همین حال، افزایش قیمتها از روز گذشته، موجب هموار شدن و حتی تغییر روند در شاخصهای MACD در بازههای زمانی کوتاهتر شده است.»
او هشدار داد: «این موضوع تضمینی برای صعود قیمت از اینجا نیست، چه برسد به اینکه بدانیم این جهش موقتی است یا بلندمدت. اما به هر حال، شروع خوبی است. با این حال، طلا هنوز نیاز به کار بیشتری دارد تا سرمایهگذاران را قانع کند که اوجهای قیمتی هنوز در پیش است و به سقفهای خود نرسیده.»
جیمز استنلی، استراتژیست ارشد بازار در Forex.com، افزود: «طلا این هفته با کاهش شدید مواجه شد و به نظر من این کاهش به دلیل شناسایی سود از روند کلی بود. در روز پنجشنبه، سطح حمایتی ۲۵۵۰ دلار در معاملات نقدی حفظ شد و تا پایان معاملات جمعه نیز دوام آورد. به نظر من، سطح ۲۵۰۰ دلار میتواند در هفته آینده نقش کلیدی ایفا کند، البته اگر این سطح تست شود. اما انتظار ندارم که دولت ترامپ بدهیهای کمتری ایجاد کند، بنابراین به نظرم عوامل فاندامنتال همچنان به نفع طلا و روند صعودی آن هستند.»
استنلی توضیح داد: «طلا به شدت به مرحله اشباع خرید رسیده بود و این اصلاح قیمت، با توجه به شرایط کنونی، منطقی به نظر میرسد. همچنین به دلیل تمرکز سرمایهگذاران بر روی بیتکوین، جریانهای سرمایه به سمت دیگری هدایت شده است. اما با نزدیک شدن قیمت بیتکوین به مرز ۱۰۰ هزار دلار، طلا بار دیگر میتواند برای سرمایهگذاران جذاب باشد، بهویژه که در نزدیکی آن سطوح حمایتی مهمی قرار دارد.»
آدریان دی، رئیس Adrian Day Asset Management، گفت: «طلا احتمالاً به کمی زمان نیاز دارد تا بتواند یک سطح حمایتی پایدار را پیدا کند.»
شان لاسک، مدیر مشترک مدیریت پوشش ریسک در Walsh Trading، به تحلیل دلایل مختلف افت قیمت طلا پرداخت و یکی از عوامل اصلی این کاهش را افزایش سریع ارزش دلار عنوان کرد.
لاسک اظهار کرد: «دلار با قدرت، دوباره صعودی شد و به سطح بالایی رسید، در حالی که قیمت انرژی کاهش یافت. از زمان انتخابات، فضای اقتصادی بهنوعی به سمت کاهش تورم سوق پیدا کرده است. با این شرایط و رشد شدید دلار و افزایش بازدهی اوراق قرضه، فشار بیشتری بر طلا وارد شد. هرچند معاملات در شاخص S&P همچنان با هیجان بالایی دنبال میشود، اما این بار شاهد یک ناهماهنگی بین افزایش دلار، بازدهی بالای اوراق و تضعیف طلا بودیم که در نهایت خودش را در قیمتها نشان داد، بدون توجه به آنچه در بازار سهام در حال رخ دادن بود.»
او ادامه داد: «انتظار داشتیم که یک اصلاح قیمتی اتفاق بیفتد و فکر میکردم این اصلاح قبل از انتخابات رخ دهد و معاملهگران مقداری از سود خود را نقد کنند. اما نکته جالب این بود که اصلاح درست بعد از پیروزی ترامپ صورت گرفت و به صعود دلار انجامید. از همه مهمتر، بهنظر میرسد که فدرال رزرو تغییر موضع داده و از سیاستهای تسهیلی اندکی به سمت سیاستهای محدودکنندهتر حرکت کرده است. اکنون فدرال رزرو کاملاً وابسته به دادههای اقتصادی است و [پاول] برخی از کاهشهای احتمالی نرخ بهره را از دستور کار خارج کرده است.»
لاسک توضیح داد که از بالاترین قیمت در هالووین، قرارداد ماه دسامبر حدود ۲۶۰ دلار از ارزش خود را از دست داده است؛ «این افت قابلتوجهی است که در مدت کوتاهی رخ داده و نمیتوان آن را صرفاً یک اصلاح دانست، بلکه نشانهای از تغییر روند در بازار است.»
او انتظار دارد که در آینده نزدیک بحثهای زیادی پیرامون ورود مجدد بانکهای مرکزی به بازار و خرید در قیمتهای پایینتر مطرح شود. به گفته او: «در حال حاضر، جریان سرمایه قابلتوجهی به سمت بازارهای ایالات متحده و دلار حرکت کرده است. ضعف ادامهدار در اقتصاد اروپا به کاهش ارزش یورو دامن زده و سرمایهگذاران بهسوی دلار بازگشتهاند که این روند دلار را به سقفهای جدید رسانده است. حداقل در حال حاضر، شاهد یک رویکرد معاملاتی با چشمانداز رکودی هستیم که تنها به فلزات محدود نمیشود؛ این روند بهطور مشخص در بخشهای غذایی و انرژی نیز دیده میشود، و این همان حوزههایی هستند که احتمالاً شاهد اصلاحات بیشتری خواهند بود.»
لاسک بر این باور است که اگر تقاضا به بازار طلا بازگردد، این تغییر به احتمال زیاد در اواخر سال و از سوی اروپا و کشورهای در حال توسعه رخ خواهد داد.
او گفت: «به نظر میرسد طلا برای مدت کوتاهی همچنان در مسیر ثبات یا کاهش اندک قرار دارد، مگر اینکه تحول جدیدی در عرصه ژئوپلیتیکی رخ دهد یا اعلام دادههای غیرمنتظره اقتصادی، بازار را تکان دهد؛ در این صورت، احتمال بازگشت خریداران به طلا افزایش خواهد یافت.» او افزود: «خوشبینی پس از انتخابات نیز همیشگی نیست و به مرور کمرنگ میشود. در نهایت این پرسش مطرح میشود که سرمایهگذاران در سطح ۶۰۰۰ واحد S&P چه میکنند؟ آیا در این سطح باید فروش انجام داد یا خرید؟ این پرسش کلیدی نشان از سطح قیمتی مهمی دارد و احتمالاً به معنای برخی اصلاحات در بازار خواهد بود.»
لاسک همچنین پیشبینی میکند که چین و اتحادیه اروپا در آینده نزدیک به تزریق محرکهای مالی بیشتری نیاز پیدا کنند. او توضیح داد: «احتمالاً بانکهای مرکزی، به ویژه طی ماههای آینده، به این نتیجه میرسند که باید به اقدامات حمایتی بیشتری دست بزنند. اگر رشد اقتصادی نیازمند تشویقهای بیشتری باشد، آنها راهی برای تأمین این محرکها پیدا خواهند کرد. در این صورت، احتمالاً توجه سرمایهگذاران به طلا به عنوان پناهگاهی امن دوباره افزایش خواهد یافت.»
این هفته، ۱۲ تحلیلگر در نظرسنجی طلای کیتکو نیوز حضور داشتند، و نتایج نشان میدهد که فقط تعداد کمی از کارشناسان والاستریت به صعود طلا در کوتاهمدت امیدوار هستند. از این میان، تنها سه نفر، یا ۲۵ درصد، معتقدند که قیمت طلا طی هفته آینده افزایش خواهد یافت، در حالی که نیمی از تحلیلگران - شش نفر یا ۵۰ درصد - پیشبینی کاهش بیشتر قیمت این فلز گرانبها را دارند. سه تحلیلگر دیگر نیز، معادل ۲۵ درصد، انتظار دارند طلا در محدودهای تثبیت شود اما با گرایش نزولی همراه باشد.
در همین حال، نظرسنجی آنلاین کیتکو با مشارکت ۱۸۱ سرمایهگذار خرد برگزار شد، که در آن، احساسات در میان سرمایهگذاران خرد نیز بهسوی بدبینی متمایل شده، هرچند همچنان نسبت به تحلیلگران والاستریت خوشبینی بیشتری دیده میشود. در این میان، ۷۸ نفر از شرکتکنندگان یا ۴۳ درصد، انتظار افزایش قیمت طلا در هفته آینده را داشتند؛ در حالی که ۷۱ نفر، یا ۳۹ درصد، پیشبینی کاهش قیمت کردند. ۳۲ نفر باقیمانده نیز، معادل ۱۸ درصد از کل شرکتکنندگان، انتظار دارند که قیمت طلا در کوتاهمدت بدون نوسان چشمگیری باقی بماند و به روند خنثی خود ادامه دهد.
در هفته پیش رو، تقویم اقتصادی بار دیگر نسبتاً سبک خواهد بود و تمرکز اصلی بر بخش مسکن ایالات متحده خواهد بود. سهشنبه آمارهای شروع ساختوساز و مجوزهای ساختمانی اکتبر منتشر میشود، و چهارشنبه گزارش درخواستهای وام مسکن MBA ارائه خواهد شد. همچنین پنجشنبه آمار فروش خانههای موجود در ماه اکتبر در کانون توجهات قرار میگیرد. از دیگر رویدادهای برجسته، شاخص تولید فدرال رزرو فیلادلفیا است که پنجشنبه منتشر میشود و تحلیلگران کنجکاو هستند که آیا فیلادلفیا نیز همانند نیویورک شاهد افزایش چشمگیر فعالیتهای صنعتی بوده است یا خیر. در نهایت، شاخص احساسات مصرفکننده دانشگاه میشیگان برای ماه نوامبر از جمله شاخصهایی است که مورد توجه سرمایهگذاران خواهد بود.
علاوه بر این، سخنرانیهای چند مقام بانک مرکزی نیز برای معاملهگران اهمیت ویژهای دارد، چرا که سعی دارند نشانههایی از سرعت و عمق احتمالی کاهش نرخ بهره را دریافت کنند. از جمله سخنرانیهای مهم هفته میتوان به اظهارات گولزبی در روز دوشنبه و حضور دوباره او به همراه همک در روز پنجشنبه اشاره کرد.
مارک چندلر، مدیرعامل Bannockburn Global Forex، خاطرنشان کرد که قیمت طلا برای سومین هفته متوالی کاهش یافته است و افت حدود ۴.۵ درصدی آن بزرگترین زیان سهونیم سال گذشته بوده است. او توضیح داد: «طلا سطح ۲۶۰۰ دلار را شکست که انتظار میرفت نقطهای برای ورود کمریسک باشد، اما تا زمانی که به حدود ۲۵۳۷ دلار نرسید، تقاضای خریدی پیدا نکرد و پیش از پایان هفته به ثبات رسید.»
چندلر افزود: «همزمان، مومنتوم صعودی دلار نیز پیش از تعطیلات آخر هفته متوقف شد. به نظرم این دوره تثبیت قیمت ممکن است به هفته آینده نیز کشیده شود و طلا به بازگشت به محدوده ۲۶۰۰ تا ۲۶۲۵ دلار امیدوار باشد.»
آدام باتن، رئیس استراتژی ارز در Forexlive.com، بر این باور است که طلا به میزان کافی از سودهای قبلی خود را از دست داده و انتظار دارد در محدودهای بالاتر از سطوح فعلی قرار گیرد. به گفته او، بازار در حال حاضر در وضعیت انتظار به سر میبرد تا مشخص شود سال جدید و دولت جدید آمریکا چه تحولاتی را برای بازار رقم خواهند زد.
او با اشاره به چشمانداز پیشروی سرمایهگذاران تا سال ۲۰۲۵، گفت: «اکنون تمرکز همه روی این است که سال آینده در کدام بخشها میتوان رشد چشمگیری را انتظار داشت، و بهنظر میرسد تنها مکانی که پتانسیل رشد قابلتوجهی دارد، ایالات متحده باشد. فعلاً همه چیز به همین مسئله گره خورده است. گرچه تعرفهها ریسک بزرگی به شمار میآیند و شاید در درازمدت چالشبرانگیز شوند، اما در کوتاهمدت رشد اقتصادی آمریکا در مقایسه با دیگر کشورها مطلوبتر ارزیابی میشود.»
او افزود: «بخش قابلتوجهی از این رشد، به هزینههای کسری بودجه برمیگردد که در نهایت میتواند به سود طلا باشد. البته، در کوتاهمدت کسری بودجه چندان مهم نیست، اما نمیتوان برای همیشه با کسری ۷ درصدی به جلو رفت. در مقطعی که کنترل آن آغاز شود، احتمالاً برتری دلار و اقتصاد آمریکا نیز فروکش خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر به تورم بهعنوان راهحلی برای این مشکل روی بیاورند، باز هم این شرایط میتواند به نفع طلا باشد.»
باتن در ادامه گفت: «نگاه بلندمدت به روند طلا در سال گذشته نشان میدهد که این فلز ارزشمند همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است. بسیاری معتقدند که حتی اگر طلا برای مدتی بین ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ دلار نوسان کند، باز هم موقعیت خوبی خواهد داشت. شاید حتی تا سطح ۲۴۰۰ دلار نیز کاهش یابد، اما در همین سطح هم جایگاه مناسبی برای سرمایهگذاری محسوب میشود، هرچند که در محدوده ۲۵۰۰ دلار همچنان قابلقبول است.»
او افزود: «بهنظر نمیرسد طلا تا قبل از مراسم تحلیف به سقفهای جدیدی دست یابد؛ با این حال، این فلز گرانبها از این نقطه هم در معرض خطر جدی افت نیست. میتوان گفت که با خروج اثر انتخاباتی، قیمت طلا کمی بیشتر از حد مورد انتظار کاهش یافته است. بنابراین، احتمال بازگشت قیمت به محدوده ۲۶۰۰ تا ۲۶۵۰ دلار وجود دارد، اما بهتر است صبر کنیم تا سیاستهای تجاری ترامپ مشخص شود و واکنش بازارها به آن را ببینیم.»
✔️ بیشتر بخوانید: از انتخابات تا تحلیف: رئیسجمهور آمریکا چه زمانی کار خود را آغاز میکند؟
الکس کوپتسیکویچ، تحلیلگر ارشد بازار در FxPro، معتقد است که حمایتهای تکنیکالی به سطح قیمت فعلی نزدیک شدهاند و احتمال دارد به تثبیت آن کمک کنند، اما همچنان امکان کاهش بیشتر در کوتاهمدت وجود دارد.
او اشاره کرد: «طلا از پایان اکتبر تحت فشار فروش مداوم بوده است، زیرا سرمایهگذاران پس از یک دوره صعودی طولانی، در حال شناسایی سود هستند. فقط در این هفته، قیمت طلا حدود ۵ درصد افت کرده که این کاهش، بزرگترین افت هفتگی طی سه سال گذشته است. از سقف قیمتی خود، طلا تاکنون بیش از ۲۵۰ دلار یا نزدیک به ۹ درصد از ارزشش را از دست داده که این افت قابلتوجهترین کاهش قیمت از ابتدای ماه تاکنون محسوب میشود.»
او به این نکته اشاره کرد که با وجود افت قابل توجه اخیر، «رالی طلا از اکتبر سال گذشته به حدی قوی بوده که حتی کاهش قیمت تا سطح ۲۴۰۰ دلار، تنها به عنوان یک اصلاح در نظر گرفته میشود و قیمت را به میانگین متحرک ۲۰۰ روزه بازمیگرداند. با توجه به روند نزولی کنونی، طلا احتمالاً میتواند پیش از پایان سال به این سطح دست یابد.»
از نظر تحلیل تکنیکال، کوپتسیکویچ به یک نشانه نزولی مهم در نمودارهای هفتگی اشاره کرد و اظهار داشت: «افت سریع قیمت پس از خروج طلا از ناحیه اشباع خرید، به همراه کاهش شاخص قدرت نسبی (RSI) از سطوح بالای ۸۰، نشانگر یک تغییر مهم در روند بازار است. چنین بازگشتهایی از سطوح اشباع، اغلب به معنای تغییر جهت در نیروی حرکتی بازار تلقی میشوند.»
او در ادامه افزود: «برای بررسی بهتر این شرایط، میتوان به تجربیات گذشته رجوع کرد؛ دو نمونه قبلی که طلا در شرایط مشابه و از سقف تاریخی با بازگشتی نزولی مواجه شد، به سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ برمیگردد.»
او توضیح داد که در سال ۲۰۰۹، «قیمت طلا پس از کاهش ۱۵ درصدی از سقف به کف، با موجی از خرید مجدد روبهرو شد که توانست قیمت را به سطوح تاریخی جدیدی برساند. این روند صعودی نزدیک به دو سال دوام داشت و تنها توقفهای کوتاهی در مسیر آن مشاهده شد.»
در سال ۲۰۱۱، افت اولیه قیمت طلا نزدیک به ۲۰ درصد بود. «هرچند طلا پس از آن حدود ۱۷ درصد از این افت را جبران کرد، اما روند صعودی در آن نقطه شکسته شد و طی چهار سال بعد، طلا حدود ۴۵ درصد از ماکزیمم ارزش خود را از دست داد.»
کوپتسیکویچ خاطرنشان کرد که در هر دو دوره، میانگین متحرک ۵۰ هفتهای نقش یک سطح حمایتی میانمدت را ایفا کرد. او افزود: «در حال حاضر، این میانگین در سطح ۲۳۳۰ دلار قرار دارد و بهطور صعودی در حرکت است و ممکن است تا پایان سال به سطح ۲۴۰۰ دلار برسد. اگر این سطح بهطور قاطع شکسته شود، احتمالاً افت عمیقتری در انتظار قیمت طلا خواهد بود.»
مایکل مور، بنیانگذار Moor Analytics، با نگاهی نزولی به آینده طلا اشاره کرد که در بازه زمانی بلندمدت، همچنان در یک روند صعودی کلان از نوامبر ۲۰۱۵ قرار داریم که به مراحل پایانی خود نزدیک میشود. او بیان کرد: «برخی از پیشبینیهای من برای سطوح قیمت طلا، از حداقل ۱۵۱ دلار تا حداکثر ۹۵۴ دلار از نقطه ۲۱۴۸.۴ دلار بوده است، که تاکنون ۶۵۳.۴ دلار از این پیشبینی محقق شده است. در تایمفریم کوتاهتر، این هفته شاهد ادامه روند نزولی پیشبینیشده از هفته گذشته بودیم، از جمله افت قیمت به دلیل شکست سطح ۲۷۷۳ که فشار قیمتی ۲۳۱.۵ دلاری ایجاد کرد. همچنین، شکست سطوح ۲۷۵۳ و ۲۷۱۴، به ترتیب با کاهشهای ۲۱۲.۴ و ۱۷۲.۹ دلار همراه شد.»
مور در ادامه افزود: «در ۶ نوامبر، یک سیگنال نزولی متوسط نیز مشاهده شد که هشداری برای فشار قیمتی چند روزه بود و از آن زمان قیمت ۱۳۴.۸ دلار کاهش یافته است. احتمال دیگر برای افت قیمت این است که اگر معاملات زیر سطح ۲۵۴۵ با فشار کافی ادامه یابد، کاهش حداقل ۴۲ دلار و حداکثر ۲۷۵ دلار ممکن است. البته، اگر پس از شکست این سطح، قیمت دوباره به بالا برگردد، انتظار بازگشت قدرت چندروزه به بازار میرود.»
جیم وایکوف، تحلیلگر ارشد کیتکو، نیز دیدگاهی نزولی نسبت به هفته آینده دارد و اظهار کرد: «روند نزولی ملایم ادامه خواهد داشت، چرا که نمودارها بهطور کوتاهمدت سیگنال نزولی دارند.»
در زمان نگارش این گزارش، طلا با ۰.۱۲ درصد کاهش روزانه و افت ۴.۵۵ درصدی در هفته، در سطح ۲۵۶۱.۶۵ دلار در هر اونس معامله شد.
✔️ بیشتر بخوانید: بیتکوین، طلا و ترامپ: مثلث طلایی والاستریت
در تحلیل هفتگی برنت دانلی، مروری جامع و دقیق بر تحولات اخیر بازارهای مالی ارائه شده است. در این مقاله به بررسی نقاط کلیدی برای ورود به طلا پرداختهایم و تحلیل کردهایم که آیا اتریوم همچنان میتواند به عنوان یک سرمایهگذاری برتر در حوزه رمزارزها مطرح باشد یا جایگاه خود را به رقبا واگذار کرده است. همچنین، وضعیت حساس بازار سهام و امکان وقوع یک ریزش بزرگ یا ادامه روند صعودی فعلی نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. اگر به دنبال بینشهای حرفهای و ژرف درباره آینده بازارها هستید، این مقاله شما را با تحولات و فرصتهای پیش رو آشنا میکند.
بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
بازارهای مالی در حال حاضر با شرایط ناپایداری مواجهاند و روند سرمایهگذاری در بازار سهام به شدت رشد یافته است. چه مؤسسات و چه سرمایهگذاران فردی، با دید مثبتی نسبت به بازگشت احتمالی دونالد ترامپ، به خرید سهام روی آوردهاند. کاهش مالیاتها و تسهیل مقررات از جمله عواملی هستند که برای سرمایهگذاران جذابیت دارند، اما همانطور که در سال ۲۰۱۸ تجربه شد، جنگهای تجاری لزوماً به رشد ارزش سهام منجر نمیشوند. آن سال، بدلیل سیاستهای هاوکیش فدرال رزرو و جنگهای تجاری، از جمله معدود سالهایی بود که شاخص S&P 500 با افت همراه شد.
در سال ۱۹۸۷، آلن گرینسپن با معرفی مفهوم «فدرال رزرو پوت» تحولی در بازار سهام ایجاد کرد.
فدرال رزرو پوت در واقع به تعهد نانوشتهای اشاره دارد که فدرال رزرو در صورت افت شدید بازار سهام، وارد عمل شده و با سیاستهای حمایتی خود از بازار پشتیبانی میکند.
این رویکرد از آن زمان تا به امروز، در ۷۴ درصد از سالها، منجر به رشد بازار سهام شده است. این در حالی است که پیش از آن (۱۹۲۸ تا ۱۹۸۷)، سهام در ۶۴ درصد از سالها رشد داشت.
با این حال، باید در نظر داشت که در شرایط فعلی، سیاستهای سختگیرانه فدرال رزرو و جنگهای تجاری میتوانند مانع رشد پایدار بازار سهام شوند، بهویژه وقتی ارزشگذاریها در سطح بالایی قرار دارند. در بخش بعدی که به بررسی دقیقتر بازار سهام اختصاص دارد، به این موضوعات خواهیم پرداخت.
در همین حال، برنامه "D.O.G.E."، که با هدف کاهش هزینههای دولتی و افزایش بهرهوری معرفی شده، در تلاش است تا با کاهش ۲ تریلیون دلاری در بودجه، تحولی جدی ایجاد کند. این طرح به عنوان یک پروژه بلندپروازانه توسط مشاورانی خارج از دولت، از جمله ایلان ماسک، مدیریت میشود. برای درک عمق چالش این برنامه، باید در نظر گرفت که هزینههای قابلتنظیم دولت آمریکا حدود ۱.۷ تریلیون دلار است، و هدف کاهش ۲ تریلیون دلاری، نیازمند کاهشی است که از بودجه فعلی هم فراتر میرود و عملاً به معنای کاهش ۱۱۷ درصدی این هزینههاست؛ هدفی که رسیدن به آن دور از ذهن به نظر میرسد.
سوالی که به ذهنم رسید این بود: چقدر احتمال دارد ماسک در این پروژه بماند؟ آیا ترامپ پیش از اواسط سال ۲۰۲۵ او را اخراج میکند یا اینکه ماسک خودش از ادامه همکاری صرفنظر خواهد کرد؟ اینکه این دو مشاور بتوانند چنین کاهش گستردهای را محقق کنند، در نگاه اول هیجانانگیز و حتی سرگرمکننده است، اما موانع و واقعیتهای اجرایی میتواند این طرح را متوقف کند. اگر اخراج ماسک به واقعیت بپیوندد، انتظار میرود این خبر منجر به افت شدید ۳۰ درصدی در سهام تسلا (TSLA) و نیز قیمت دوجکوین (DOGE) شود. مشابه این شرایط در دوره اول ترامپ نیز مشاهده شد، زمانی که طرح اخراج گسترده مهاجران به دلیل پیچیدگیهای اجرایی متوقف شد؛ انتظار میرود که این پروژه نیز با چالشهای جدی در اجرا روبهرو شود.
با وجود اینکه من موافق کاهش اندازه دولت هستم، این طرح به نظر چندان جدی نمیآید. به نظرم احتمال اینکه ماسک از ترامپ خسته شود یا برعکس، ترامپ از ماسک دلزده شود، بیشتر از آن است که این پروژه به سرانجام برسد. نبوغ ماسک قابل انکار نیست، اما در مورد این طرح خاص تردید دارم که چیزی بیشتر از تولید چند میم طنز به دنبال داشته باشد.
ایدههای بزرگ در دنیای سیاست بسیار مطرح میشوند، اما اجرای آنها همیشه کار سادهای نیست. در نتیجه، باید منتظر تیترهای جذاب با پیشرفت اندک باشیم. البته امیدوارم که اشتباه کرده باشم! در حال حاضر، کارشناسانی که این طرح را ارزیابی کردهاند، آن را در مرحلهای ابتدایی و نامشخص توصیف میکنند، چرا که هنوز ساختار و جزئیات دقیقی برای پیادهسازی این هدف مشخص نشده است.
جالب است بدانید که برخی پیشبینیها نشان میدهد احتمال خروج ماسک از این پروژه تا اواسط سال ۲۰۲۵ حدود ۲۱ درصد است.
در زمینه دادههای کلان اقتصادی نیز این هفته شاهد دادههای مهمی از جمله شاخص تورم مصرفکننده (CPI) و شاخص خردهفروشی در ایالات متحده بودیم. همچنین اعلامیههای متعدد کابینه و اظهارنظرهای نسبتاً تند از سوی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، به چشم میخورد. نکته قابل تأمل این است که او پیش از انتخابات با رویکردی ملایم و داویش صحبت میکرد، اما بلافاصله پس از انتخابات، موضعی سختگیرانه اتخاذ کرده است.
من از طرفداران نظریههای توطئه نیستم، اما این تغییر لحن تا حدودی قابل توجه به نظر میرسد.
بازار سهام
نشانههای متعددی از هشدار در بازار سهام به چشم میخورد. پیش از انتخابات، سرمایهگذاران خرد به شکل گستردهای در بازار فعال بودند و اکنون مؤسسات نیز بهطور کامل به پوزیشنهای خرید بازگشتهاند. مطابق با دادههای جیپیمورگان، این بازگشت مؤسسات، سطحی بیسابقه از ورود به بازار را رقم زده است.
روز دوشنبه، در شرایطی که شاخص S&P 500 به سطح ۶۰۰۰ نزدیک میشد، در تحلیلهای روزانه خود توضیح دادم که چرا در حسابهای پسانداز بازنشستگی و آموزشی، سطح سرمایهگذاری خود را در سهام کاهش دادهام. این روزها در یکی از آن دورههای نادر بهسر میبریم که حتی فکر کردن به کاهش پوزیشنهای خرید در سهام، اقدام غیر منطقی به نظر میرسد؛ چرا که انتخابات، نوعی احساسات شدید و هیجانی در بازار به وجود آورده است. با این حال، باور دارم که این سطح از خوشبینی میتواند مخاطرهآمیز باشد. به همین دلیل، تصمیم گرفتم بخشی از داراییهایم را از سهام خارج کرده و به نقدینگی تبدیل کنم.
هرچند دلیل قاطعی برای فروش کامل سهام نمیبینم، اما دلایل متعددی برای کاهش بخشی از سرمایهگذاری در بازار به ذهنم میرسد.
نخستین نکته: فضای فعلی بازار به طرز عجیبی یادآور شرایط خاصی است که پیشتر تجربه کردهایم. به عنوان مثال به وضعیت بازار سهام پس از پیروزی ریگان در انتخابات نگاهی بیندازید:
دومین نکته این است که شاخص نیکی ژاپن (Nikkei)، که یکی از شاخصهای اصلی سهام در آسیاست، روند صعودی بازارهای سهام دیگر، بهویژه بازارهای آمریکا، را تأیید نکرده است. این یعنی در حالی که سهام در بازارهای دیگر در حال رشد هستند، سهام ژاپن به همان شکل رشد نکرده است. این شرایط شبیه به سال ۲۰۲۱ است، زمانی که بازارهای سهام در جهان رشد داشتند، اما شاخص نیکی به همان اندازه بالا نرفت.
ممکن است دلیل این تفاوت این باشد که سرمایهگذاران انتظار دارند نرخهای مالیاتی در آمریکا کاهش یابد و به همین دلیل بازار سهام آمریکا به شدت در حال صعود است. اما چون چنین انتظاری برای ژاپن وجود ندارد، سهام ژاپن رشد مشابهی را تجربه نکرده است. به هر حال، این عدم همراهی نیکی با دیگر بازارها، از نظر تحلیلی مهم و قابلتأمل است.
سوم: با اینکه بخش عمدهای از هیجانات بازار سهام آمریکا به دلیل امید به کاهش مالیات و در نتیجه افزایش ارزشگذاری سهام ایجاد شده است، اما نکته نگرانکننده این است که کامودیتیها از این روند صعودی پیروی نمیکنند.
الگوهای فصلی در بازار سهام تا پایان سال معمولاً بهشدت صعودی هستند، اما پوزیشنهای فعلی احتمالاً تا حدی این روند را خنثی میکنند. سرمایهگذاران خرد پیش از انتخابات به اوج خوشبینی رسیده بودند و اکنون پس از یک هفته، معاملهگران الگوریتمی و هدفگذاری نوسان نیز وارد این روند شدهاند.
منظور از "هدفگذاری نوسان" (Volatility Targeting) یک استراتژی مدیریت سرمایه است که توسط برخی از معاملهگران، بهویژه الگوریتمهای معاملاتی و سرمایهگذاران نهادی، به کار گرفته میشود. در این روش، معاملهگران میزان سرمایهگذاری خود را بر اساس سطح نوسانات بازار تنظیم میکنند.
در عمل، وقتی نوسانات بازار پایین است، آنها ممکن است پوزیشنهای بزرگتری بگیرند و وقتی نوسانات افزایش مییابد، پوزیشنها را کاهش میدهند تا از ریسکهای ناخواسته جلوگیری کنند. این استراتژی کمک میکند تا عملکرد سرمایهگذاریها در مواجهه با نوسانات شدید بازار پایدارتر بماند و به نوعی ریسک معاملات را کنترل کند.
در نهایت، برداشت کلی من این است که بازار در حال حاضر در حالت هیجانی و سرخوشی مفرط قرار دارد. همانطور که میگویند، زمانی که دیگران حریصاند، محتاط باشید.
افزایش نمودارهای ERP (مازاد بازدهی سهام نسبت به اوراق قرضه) در بازار این روزها این سوال را ایجاد میکند که آیا وضعیت فعلی بازار سهام واقعاً پایدار است یا خیر. برای نمونه، دیو روزنبرگ، تحلیلگر برجسته، نموداری ارائه داده که به این نکته اشاره دارد. اگر به گذشته نگاه کنیم، میبینیم که بزرگترین رشد بازار سهام در زمانی آغاز شد که ERP منفی بود. با این حال، باید توجه کنیم که آن دوره با شرایط فعلی بسیار متفاوت است.
در سال ۱۹۸۰، زمانی که ERP منفی شد، شاهد آغاز بزرگترین دوره رشد در بازار اوراق قرضه بودیم؛ دورهای که طی آن، نرخ بهره از حدود ۱۵ درصد به نزدیک صفر کاهش یافت و این روند به مدت ۳۵ سال ادامه داشت. اما اینبار شرایط متفاوت است. به نظر میرسد که اقتصاد در حال فاصله گرفتن از نرخهای بسیار پایین و رکود طولانیمدت است و ممکن است به یک سطح تعادلی جدید و بالاتر در نرخ بهره برسیم. بنابراین، احتمال کاهش مستمر نرخ بهره مانند دوره ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۹ کم است و اگر چنین کاهشی رخ دهد، احتمالاً نشانه خوبی برای اقتصاد نخواهد بود.
با توجه به این شرایط، من ترجیح میدهم بخشی از سرمایهگذاری خود در سهام را به نقدینگی تبدیل کنم تا در برابر احتمالات آینده آمادهتر باشم.
در بازار گاوی دهه ۱۹۸۰، سهام از شرایط ارزشگذاری پایین و نرخ بهره بالا شروع به رشد کرد. اما امروز، شرایط متفاوت است؛ ارزشگذاریها بسیار بالا رفتهاند و نرخهای بهره در سطحی عادی قرار دارند.
همچنین باید توجه داشت که سرمایهگذاریهای انجامشده در حوزه هوش مصنوعی، مانند سایر هزینههای سرمایهگذاری در صنایع مختلف، طبیعتی دورهای دارند. این به این معنی است که در دورههای رونق اقتصادی، شرکتها تمایل دارند سرمایهگذاریهای خود را در این حوزهها افزایش دهند. اما با گذشت زمان و در صورت تغییر شرایط اقتصادی، ممکن است این سرمایهگذاریها کاهش یابند.
خلاصه وضعیت بازار سهام در این هفته در یک جمله:
سهام در بالاترین سطح قیمتگذاری است و احتمال اصلاح تا ۵۷۰۰ در S&P 500 دیده میشود.
بازدهی اوراق قرضه
بازدهی اوراق قرضه در حال بازگشت به سطوحی است که پیش از "تسویه و معکوس شدن معاملات حملی" در اوت ۲۰۲۴ تجربه کرده بودیم. اکنون بازدهی به ۴.۴۰٪ نزدیک میشود، همان نقطهای که قبل از انتشار گزارش اشتغال (NFP) اوت شاهد آن بودیم.
اگر بازدهی از ۴.۴۰٪ فراتر رود، این احتمال را تقویت میکند که به محدوده بازدهی ۴.۴٪ تا ۵٪ بازگردیم. رسیدن بازدهی به ۵٪ در پیشبینیهای تحلیلگران دیده نمیشود، اما اگر این اتفاق رخ دهد، میتواند باعث نوسانات شدیدتر، کاهش ریسکپذیری در بازار سهام، و فشار کلی بر سایر بازارها شود.
هرچند پیشبینی مشخصی در این زمینه ارائه نمیکنم، اما باید توجه داشت که کلوز روزانه بازدهی اوراق دوساله بالای ۴.۴۰٪ احتمالاً برای داراییهای پرریسک پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت و نیازمند دقت بالای سرمایهگذاران است.
ارزهای فیات
دلار آمریکا در حال رشد است. به نظر میرسد بازار انتظار دارد که سیاستهای تجاری دولت ترامپ، از جمله اعمال تعرفههای جدید، به تقویت دلار کمک کند. همچنین، بازدهیهای بالاتر اوراق قرضه نیز از این روند حمایت میکنند و تأثیرات مثبتی بر دلار دارند.
با این حال، بازار بهشدت در پوزیشن خرید دلار در محدودههای بالای قیمتی قرار گرفته است، که میتواند جای نگرانی باشد؛ زیرا این پوزیشنهای سنگین خرید معمولاً با خطر اصلاح یا بازگشت همراهاند. حتی با وجود اینکه چین تلاش میکند از تضعیف بیشتر یوآن جلوگیری کند، در حال حاضر دشوار است که دلایل محکمی برای نزولی شدن دلار ارائه دهیم.
احتمال دارد در نهایت این روند صعودی دلار به نقطهای برسد که کنترل آن دشوار شود و شاهد یک جهش شدیدتر در ارزش دلار باشیم. اما در حال حاضر، دلار در نزدیکی سطوح کلیدی در حال تثبیت است و باید منتظر واکنش بازار و اقدامات احتمالی آینده باشیم.
شاید تصور کنید که شرکتهای چندملیتی در برابر نوسانات ارز کاملاً خود را پوشش دادهاند، اما در واقعیت اینگونه نیست. اگر شاخص دلار از سطح ۱۰۸.۰۰ عبور کند (به عبارتی، سطح حمایتی ۱.۰۴۴۰ در جفتارز EURUSD شکسته شود)، این میتواند یک عامل دیگر برای فشار بیشتر بر بازار سهام باشد و به زیان شرکتهای چندملیتی که درآمدشان از ارزهای مختلف تامین میشود، بیانجامد.
✔️ بیشتر بخوانید: استراتژیهای هج کردن یا پوشش ریسک در فارکس (Hedging)
برای شفافسازی بیشتر، باید بدانید که جفتارز EURUSD همچنان به شدت تحت تأثیر تفاوت نرخهای بهره میان اروپا و آمریکا قرار دارد.
در حال حاضر، به نظر میرسد که نرخ ارزها در برابر ین ژاپن (JPY) بهطور کلی بسیار بالا رفته است. بهویژه جفتارز CADJPY توجهم را جلب کرده و تمایل دارم در این جفتارز پوزیشن فروش بگیرم.
به طور معمول، اختلاف نرخهای بهره بین کشورها میتواند جهت حرکت جفتارزها را پیشبینی کند. به این معنا که اگر نرخ بهره در یک کشور بالاتر از کشور دیگر باشد، معمولاً ارز آن کشور در برابر ارزهای دیگر تقویت میشود؛ چراکه سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بالاتر هستند و به سمت ارزی میروند که نرخ بهره بالاتری دارد. اما نکته چالشبرانگیز این است که تأثیر این اختلاف نرخها فوراً دیده نمیشود و زمانبندی تأثیرگذاری آنها در بازار مشخص نیست.
بیدلیل نبود که رئیس سابقم درباره معاملات فارکس میگفت:
اگر این کار (ترید) آسان بود، درآمدش هم اینقدر بالا نبود.
رمزارزها
بازار رمزارزها این روزها با سرعت زیادی در حال رشد است، زیرا احتمال کاهش نظارت و قوانین سختگیرانه، بسیاری از سرمایهگذاران را به سوی خرید انواع میمکوینها و آلتکوینها سوق داده است. در توییتر، ایدههای مختلفی درباره میمکوینها مطرح میشود که گرچه به ظاهر عنوان "مشاوره سرمایهگذاری" ندارند، اما محتوای آنها تقریباً همان حس را القا میکند. میمکوینها رمزارزهایی هستند که اغلب بدون هیچگونه کاربرد واقعی خرید و فروش میشوند؛ خرید آنها بیشتر به امید پیدا کردن افرادی است که حاضرند با قیمت بالاتری آن را بخرند. جز دوجکوین، ارزش نهایی بیشتر میمکوینها احتمالاً صفر خواهد بود و این بازار بیشتر شبیه به یک بازی موقت و پرهیجان است که با کاهش اشتیاق معاملهگران از رونق میافتد.
رشد بیتکوین در این هفته اما، دلیل محکمتری دارد. با حمایت دولت ترامپ از رمزارزها، احتمال کاهش نگرانیهای قانونی برای مؤسساتی که تمایل به خرید بیتکوین دارند، افزایش یافته است. این حمایتها میتواند باعث شود که سرمایهگذاران نهادی بدون نگرانی از پیامدهای قانونی، به بیتکوین ورود کنند و همین موضوع موجب افزایش تقاضا و رشد قیمت آن شود.
این روند، نظریهای را که مدتها به آن باور داشتم، تأیید میکند: بیتکوین به عنوان اولین و اصلیترین رمزارز همچنان جایگاه ویژهای دارد و از بسیاری جهات، بدون رقیب است. این در حالی است که اتریوم، به عنوان دومین رمزارز بزرگ، با تعداد زیادی از رمزارزهای دیگر رقابت میکند که شاید قابلیتها و ویژگیهای برتری داشته باشند.
در بازارهای صعودی، معمولاً انتظار میرود که جفتارز ETHBTC (اتریوم به بیتکوین) رشد بیشتری نسبت به بیتکوین داشته باشد. این به این دلیل است که اتریوم بهطور کلی نوسانات بیشتری دارد و در دورههای صعودی بهشدت مورد توجه قرار میگیرد. این الگو در چرخههای صعودی قبلی، مثل سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱، مشاهده شد، اما این بار اوضاع متفاوت است. حتی با وجود رشد قوی در آلتکوینها، اتر نسبت به بیتکوین ضعیفتر عمل کرده است.
در همین حال، توکن سولانا (SOLETH) بهطور قابل توجهی در مقابل اتر رشد کرده و این موضوع باعث شده که برخی سرمایهگذاران اتریوم را به باد انتقاد بگیرند.
این تغییر نشان میدهد که شاید بازار در حال تجربه یک ساختار جدید باشد که در آن سولانا جایگاهی قویتر پیدا کرده است. این تغییر ساختاری احتمالاً در آینده نیز ادامه خواهد داشت و میتواند روند معاملات در این دسته از رمزارزها را تحت تأثیر قرار دهد.
یکی از نکات جالب این است که هر کسی که در اوج حباب داتکام در سال ۱۹۹۹ سهام مایکرواستراتژی (MSTR) را خریداری کرده بود، اکنون، بعد از سالها، به همان سطح سرمایهگذاری اولیه خود بازگشته است. این نوع تقارنهای بلندمدت در بازارهای مالی همیشه توجه سرمایهگذاران را جلب میکند.
همچنین، اگر در جریان نیستید، توییتی از اسکاتی پیپن هم جالب توجه است؛ او پیشبینی کرده بود که بیتکوین تا ۵ نوامبر ۲۰۲۴ به قیمت ۸۴,۶۵۰ دلار خواهد رسید. نمودار ضمیمه نشان میدهد که بیتکوین تنها با اختلاف ۶ روز به این سطح قیمتی نزدیک شده است. این پیشبینی و تقریباً تحقق آن، موجب شگفتی بسیاری از سرمایهگذاران و علاقهمندان به رمزارزها شده است.
کامودیتیها
طلا همچنان به مسیر خود ادامه میدهد، اما بسیاری از معاملهگران در پوزیشنهای خرید افراطی قرار دارند که ممکن است بیش از این تحت فشار قرار گیرند. اگر به دنبال فرصتی برای خرید طلا هستید، سطحهای ۲۴۸۰ و ۲۲۸۰ دلار میتوانند نقاط مناسبی برای ورود باشند. با اینکه به نظر میرسد طلا از اوج خود فاصله گرفته است، اما نگاهی به نمودار نشان میدهد که بازگشت به سطح ۲۰۸۰ دلار (نقطه شکست قبلی) نیز دور از انتظار نیست.
داراییهایی که به سرعت افزایش قیمت پیدا میکنند و فاقد جریان درآمدی پایدار یا روند صعودی طبیعی هستند، ممکن است با همان سرعت افت قیمت را تجربه کنند.
در همین حال، با ناامیدی از برنامههای محرک اقتصادی چین، قیمت مس نیز به سطوح معمولتر بازگشته است. اگرچه این کاهش قیمت مس ممکن است برای برخی معاملهگران ناخوشایند باشد، اما افت شدیدتر بازار سهام چین (A shares) تأثیرات بسیار بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر، بسیاری از سرمایهگذاران در بازار، پوزیشنهای فروش (پوت) در سطح ۲۶ دلار برای شاخص ASHR (شاخص سهام چین) دارند و قیمتها بهآرامی به سمت ۲۷ دلار حرکت میکنند.
اگر سطح ۲۶ دلار شکسته شود، احتمالاً موجی از فروشهای اضطراری به وقوع خواهد پیوست که باعث افت بیشتر قیمتها میشود. این شرایط به معاملهگران هشدار میدهد که ممکن است فشار فروش شدیدی در پیش باشد، اگرچه این یک توصیه سرمایهگذاری نیست و تنها بهعنوان یک دیدگاه تحلیلگرانه ارائه شده است.
منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donnelly
رئیس جمهور شدن ترامپ و توقف احتمالی کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو
دلار آمریکا در هفته گذشته بار دیگر قدرتنمایی کرد که به دلیل تاثیرات انتخاب شدن ترامپ به عنوان رئیس جمهور بعدی آمریکا است. با توجه به اینکه حزب جمهوریخواه، کنگره آمریکا را در هر دو مجلس نمایندگان و سنا در کنترل خود خواهد داشت، پیشبینی میشود اجرای وعدههای پیش از انتخابات ترامپ به آسانی به قانون تبدیل شود.
رئیسجمهور جدید ایالات متحده خواهان کاهشهای جدی در مالیات شرکتها و اعمال تعرفه بر کالاهای وارداتی از سراسر جهان، به ویژه از چین، است. از دیدگاه جامعه مالی، این اقدامات میتوانند تورم را افزایش دهند و فدرال رزرو را از کاهش نرخ بهره در آینده بازدارند.
دادههای تورم ایالات متحده در ماه اکتبر نشاندهنده پایداری فشارهای قیمتی بودند. همچنین، جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، اخیراً اظهار داشت که نیازی به عجله در کاهش نرخ بهره نیست. این موضوع باعث شده است برخی از فعالان بازار به توقف کاهش نرخ بهره در آینده نزدیک معتقد شوند.
احتمال توقف کاهش نرخ بهره در نشست دسامبر ۳۷ درصد و برای نشست ژانویه ۵۷ درصد تخمین زده شده است.
دادههای PMI: کلید تصمیمگیری فدرال رزرو؟
هفته آینده، معاملهگران دلار به دقت برآوردهای اولیه شاخصهای مدیران خرید (PMI) به گزارش S&P Global برای ماه نوامبر را که قرار است جمعه منتشر شوند، بررسی خواهند کرد. این دادهها سرنخهایی درباره وضعیت اقتصاد آمریکا ارائه میدهند و میتوانند مشخص کنند که آیا بانک مرکزی این کشور میتواند روند کاهش نرخ بهره را کندتر کند یا خیر.
زیرشاخص قیمتهای دریافت شده احتمالاً توجه زیادی را به خود جلب خواهد کرد، زیرا معاملهگران میخواهند بدانند آیا فشارهای قیمتی مشاهده شده در ماه اکتبر به نوامبر نیز انتقال یافته است یا خیر. اگر چنین باشد، احتمال توقف کاهش نرخ بهره در ژانویه افزایش خواهد یافت و این موضوع میتواند بازدهی اوراق قرضه خزانهداری و ارزش دلار آمریکا را بیشتر تقویت کند.
چشمانداز یورو در میان نگرانیهای تعرفهای
در همان روز، دادههای PMI ماه نوامبر برای ناحیه یورو و بریتانیا نیز منتشر خواهند شد. در ناحیه یورو، رشد بهتر از انتظار تولید ناخالص داخلی در سهماهه سوم و افزایش تورم در ماه اکتبر احتمال کاهش ۵۰ نقطهپایهای نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا در نشست آینده را کاهش داده است.
با این حال، نگرانیها درباره تأثیر تعرفههای احتمالی دولت ترامپ بر اقتصاد اروپا، یورو را به پایینترین سطح خود در بیش از یک سال اخیر رسانده است.
حتی اگر دادههای PMI بهبود فعالیتهای اقتصادی را نشان دهند، اثر این بهبود بر یورو ممکن است محدود و کوتاهمدت باشد.
علاوه بر این، شرایط سیاسی آلمان نیز میتواند برای معاملهگران یورو چالشبرانگیز باشد. فرآیند طولانی تشکیل دولت ائتلافی جدید ممکن است مذاکرات تجاری با ایالات متحده را به تأخیر بیندازد و بر ارزش یورو تأثیر بگذارد.
آیا دادههای تورم بریتانیا نشانهای از افزایش دوباره خواهند داشت؟
در بریتانیا، دادههای تورم مصرفکننده (CPI) ماه اکتبر روز چهارشنبه منتشر خواهند شد و پیش از دادههای PMI دادههای خردهفروشی نیز در روز جمعه ارائه میشوند.
بانک مرکزی انگلستان در نشست اخیر خود نرخ بهره را ۲۵ نقطهپایه کاهش داد، اما تأکید کرد که در اعمال کاهشهای بیشتر احتیاط خواهد کرد. احتمال کاهش نرخ بهره در نشست دسامبر تنها ۱۸ درصد تخمین زده میشود و یک کاهش ۲۵ نقطهپایهای به طور کامل برای ماه مارس ۲۰۲۵ قیمتگذاری شده؛ در حالی که نرخ تورم سالانه در ماه سپتامبر به ۱.۷ درصد کاهش یافته است.
با این حال، سرمایهگذاران به دلیل باقی ماندن نرخ هسته CPI در سطحی بالا و بازبینیهای صعودی بانک مرکزی انگلستان، این کاهش را به طور کامل در تحلیلهای خود لحاظ نکردهاند. بهعنوان مثال، بانک مرکزی انگلستان پیشبینی تورم برای سال ۲۰۲۵ را از ۲.۲ به ۲.۷ درصد افزایش داده است.
اگر دادههای CPI روز چهارشنبه نشانههایی از افزایش فشارهای قیمتی را به تصویر بکشند، سرمایهگذاران ممکن است زمانبندی کاهش بعدی نرخ بهره را به تعویق بیندازند، که این موضوع میتواند به تقویت ارزش پوند کمک کند؛ بهویژه اگر دادههای خردهفروشی روز جمعه نیز مثبت باشند.
دادههای تورم کانادا و ژاپن نیز در دستور کار
هفته آینده، دادههای تورم کشورهای دیگر نیز منتشر خواهند شد. روز سهشنبه، دادههای تورم کانادا و روز جمعه، شاخص CPI برای ژاپن منتشر میشود.
در کانادا، احتمال کاهش ۵۰ نقطهپایهای نرخ بهره توسط بانک مرکزی این کشور در ماه دسامبر ۳۵ درصد برآورد شده است. دادههای اشتغال ماه اکتبر نتایجی ترکیبی را نشان دادند؛ نرخ بیکاری در سطح ۶.۵ درصد ثابت ماند (برخلاف پیشبینی افزایش به ۶.۶ درصد)، اما تغییر خالص اشتغال کمتر از انتظار بود.
این گزارش نتوانست از افت دلار کانادا در برابر دلار آمریکا جلوگیری کند و جفتارز USDCAD اکنون به پایینترین سطح خود از ماه مه ۲۰۲۰ رسیده است. در ماه اکتبر، نرخ تورم سالانه کل و هسته بهترتیب در ۱.۶ درصد و ۲.۴ درصد ثابت ماندند. کاهش بیشتر تورم میتواند دیدگاه نبود ریسکهای تورمی در کانادا را تأیید کرده و احتمال کاهش ۵۰ نقطهپایهای نرخ بهره در ماه دسامبر را تقویت کند، که این موضوع ممکن است ارزش دلار کانادا را بیش از پیش کاهش دهد.
در ژاپن، بانک مرکزی این کشور در نشست ۳۱ اکتبر نرخ بهره را بدون تغییر نگه داشت، اما اعلام کرد که شرایط افزایش مجدد نرخ بهره در حال مهیا شدن است. این موضوع، همراه با کاهش اخیر ارزش ین، باعث شده است که فعالان بازار انتظار افزایش مجدد نرخ بهره در پایان سال را داشته باشند.
حتی اگر دادههای تورم روز جمعه نشاندهنده افزایش نرخ بهره باشد، بهبود ارزش ین احتمالاً محدود خواهد بود. دلیل این موضوع، پیشبینیهای قوی برای دلار آمریکا و قیمتگذاری قبلی بازار برای این افزایشها است.
اوپک پلاس به زودی باید در سیاستهای خود تجدید نظر کند و نگاهی دقیقتر به واقعیات بازار بیندازد. مشکل اصلی این سازمان، خوشبینی بیش از حد نسبت به تقاضا است.
سال گذشته در همین زمان، اوپک پیشبینی کرده بود که تقاضای جهانی نفت در سال جاری به ۱۰۴.۳۶ میلیون بشکه در روز برسد. این پیشبینی در تضاد آشکار با پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی (IEA) با ۱۰۲.۷۸ میلیون بشکه و اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) با ۱۰۲.۳۴ میلیون بشکه بود.
حال، پس از گذشت یک سال، اوپک تقاضا را ۱۰۲.۸ میلیون بشکه در روز تخمین میزند، IEA این رقم را ۱۰۱.۹ میلیون بشکه پیشبینی میکند و EIA نیز عدد ۱۰۲.۹ میلیون بشکه را ارائه داده است.
این اختلاف نظرها عمدتاً ناشی از طبقهبندی متفاوت میعانات گازی است، اما نکته مهم اینجاست که پیشبینی اوپک بیش از حد خوشبینانه بوده است، آن هم در شرایطی که اقتصاد جهانی عملکردی بهتر از انتظار داشته است.
برای سال آینده، اوپک رشد تقاضای جهانی را ۱.۵۴ میلیون بشکه در روز تخمین زده، در حالی که دیگر سازمانها این رقم را در محدوده ۹۰۰ هزار تا ۱.۲ میلیون بشکه در روز برآورد کردهاند. نگرانی اصلی این است که رشد عرضه با توجه به افزایش تولید در کشورهای آمریکا، کانادا، گویان و آرژانتین، احتمالاً از ۹۰۰ هزار بشکه در روز فراتر خواهد رفت.
با جمعبندی این موارد، عرضه نفت حتی با وجود ۳ میلیون بشکه نفتی که اوپک از بازار خارج نگه داشته است، از تقاضا پیشی خواهد گرفت. در این شرایط، اوپک چه گزینههایی در اختیار دارد؟ آیا باید تولید را بیشتر کاهش دهد؟ یا تولید فعلی را حفظ کند و امیدوار باشد که رشد تقاضا کمتر از پیشبینیها باشد؟
یکی از راهحلها میتواند این باشد که اوپک منتظر تغییرات ژئوپلیتیکی بماند؛ مثلاً در انتظار اقدام ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، یا نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، برای کاهش ۲ میلیون بشکه نفت ایران از بازار. اما اگر چنین پیشبینی محقق نشود، به نظر میرسد ابزارهای اوپک محدود شدهاند. علاوه بر این، امارات متحده عربی به دلیل سرمایهگذاریهای کلان، به شدت مایل است تولید خود را افزایش دهد.
در نتیجه، این احتمال وجود دارد که اوپک به جای مدیریت بازار، به دنبال حفظ سهم بازار برود و سایر تولیدکنندگان را مجبور به کاهش عرضه و سرمایهگذاری کند. این رویکرد میتواند در کوتاهمدت قیمت نفت را به طور قابل توجهی کاهش دهد که ممکن است به شدت محسوس باشد.
چین با اقتصادی متعادلتر وارد سه ماهه چهارم شد، در حالی که رشد مصرف تقریباً به تولید کارخانهها نزدیک میشود، یک روند صعودی اکنون بستگی به این دارد که پکن در صورت بروز شوک تعرفهای با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در 2025 چقدر محرک بیشتری را اعمال میکند.
بر اساس ارقام منتشر شده توسط اداره ملی آمار در روز جمعه، خرده فروشی در ماه اکتبر به بیشترین سرعت در هشت ماه گذشته افزایش یافت که بیش از پیش بینیهای 29 اقتصاددان مورد نظر بلومبرگ بود. تولید صنعتی با سرعت کمی کمتر از ماه قبل افزایش یافت، اما بالاتر از سطح حیاتی برای دستیابی به هدف رشد دولت حدود 5 درصد در سال 2024 بود.
قدرت مصرف پس از بهبودی غیر متعادل در چین، که در آن هزینهکرد خانوار تولید را پشت سر گذاشت، دلگرمکننده است. افزایش تقاضای داخلی ممکن است پس از انتخاب مجدد ترامپ در هفته گذشته به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، شدیدتر شود، چرا که تهدید وی مبنی بر اعمال تعرفه 60 درصدی بر بیشتر کالاهای وارداتی چین، ریسک تخریب بخش صادرات این کشور آسیایی را به همراه دارد.
اقتصاد چین پس از محرکها به ثبات میرسد: رشد مصرف به بالاترین حد خود در هشت ماه گذشته رسیده است در حالی که تولید کارخانهها کمی کندتر افزایش مییابد
ژاکلین رونگ، اقتصاددان ارشد چین در BNP Paribas SA، گفت: «نشانههای اولیه وجود دارد که سیاستها برای متعادل کردن مجدد اقتصاد و مدل رشد آن در نظر گرفته شده است. این که آیا بهبود خفیف میتواند در سال آینده ادامه یابد یا خیر بستگی به سیاستهای بیشتر دارد. ما فکر میکنیم برای حفظ شتاب رشد در سال 2025، حمایت سیاستهای بیشتری مورد نیاز است.»
شاخص CSI 300 برای مدت کوتاهی زیانهای خود را در معاملات صبحگاهی پس از انتشار دادهها جبران کرد، قبل از اینکه در روز جمعه با کاهش 1.8 درصدی بسته شود. نگرانی ها در مورد تشدید شکاف با ایالات متحده بیشتر از علائم ثبات اقتصادی بود.
تصویر فوری از اقتصاد چین در ماه اکتبر نشانههای دیگری از کاهش فشارها را نشان میدهد.
✔️ بیشتر بخوانید: آشنایی کامل با ساختار سیاسی در چین
سرعت کاهش قیمت مسکن کند شد، اگرچه زمان لازم است تا وضعیت بخش املاک هضم شود و اطمینان توسعهدهندگان به اندازه کافی برای سرمایهگذاری در پروژههای جدید بهبود یابد. سرمایه گذاری در زیرساختها ثابت بود و نرخ بیکاری شهری به پایینترین سطح از ژوئن رسید.
فروش خرده فروشی رکورد زد
مصرف خصوصی افزایش مییابد اما نرخ رشد هنوز پایینتر از سرعت قبل از همهگیری ویروس کرونا است.
ریموند یونگ، اقتصاددان ارشد چین بزرگ در گروه بانکی استرالیا و نیوزلند گفت: در سایه شوک احتمالی ترامپ، چین چارهای جز افزایش هزینهکردهای داخلی ندارد.
او گفت در حالی که دادههای یک ماهه برای تایید تعادل مجدد شرکت به سمت مصرف کافی نیست، "باز کردن قفل پسانداز خانوار مطمئنا تنها راه برای آینده است."
شاخصهای کلیدی یک ثبات را در ماه اکتبر نشان میدهد:
شاخصهای منتشر شده در روز جمعه، اثرات فوری جسورانهترین اقدامات محرک چین از زمان همهگیری ویروس کرونا را نشان میدهد که هدف آن اطمینان از رسیدن این کشور به هدف رشد سالانهاش بود.
پکن همچنین در برنامهای که در اوایل سال جاری اعلام شد و در چند ماه گذشته افزایش یافت، به دنبال افزایش هزینههای مصرفکننده با یارانه خرید تجهیزات، لوازم خانگی و خودرو بوده است.
✔️ خبر مرتبط: چین محدودیتهای صادراتی فلزات مهم را پیش از بازگشت ترامپ تشدید میکند
فروش لوازم خانگی 39 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش یافته است که سریعترین رشد از سال 2010 بدون احتساب اعداد ژانویه و فوریه که به دلیل انحراف از تعطیلات سال نو قمری ترکیب شدهاند.
اکنون سوال این است که پکن تا چه حد مایل است برای تقویت تقاضای داخلی و مقابله با تورم منفی تلاش کند.
اداره ملی آمار چین (NBS) در بیانیهای گفت: "ما باید آگاه باشیم که محیط خارجی به طور فزایندهای پیچیده و شدید است، تقاضای موثر هنوز در داخل ضعیف است و پایههای بهبود مستمر اقتصادی باید تقویت شود."
به گفته اقتصاددان بلومبرگ:
پیام دادههای فعالیت - اقتصاد کلی در حال فروکش کردن است اما هنوز بهبود نیافته است. ما پیش بینی رشد اقتصادی در ماههای آینده را داریم. تا حد زیادی این به لطف تسریع مورد انتظار در هزینهکردهای مالی است، چرا که دولت در تلاش برای پرداخت هزینههای بودجه است.
کاهش سرعت رشد اقتصادی در سه ماهه آخر به ضعیفترین سطح از اوایل سال 2023، سیاستگذاران را بر آن داشته است تا نرخ بهره را کاهش دهند و از بازارهای دارایی و سهام حمایت کنند. مقامات همچنین یک برنامه مبادله بدهی 1.4 تریلیون دلاری را برای مهار ریسکهای بدهی که مقامات محلی با آن مواجه هستند و آزاد کردن فضای مالی برای آنها برای ارتقای رشد اجرا کردند.
دادههایی که قبلاً برای ماه اکتبر منتشر شده بود، تصویری متفاوت از وضعیت دومین اقتصاد بزرگ جهان نشان میداد.
✔️ خبر مرتبط: تهدید تعرفههای ترامپ ممکن است بهبود اقتصاد چین را مختل کند
سنتیمنت در میان تولیدکنندگان و ارائه دهندگان خدمات بهبود یافت و رشد صادرات به بالاترین حد در دو سال گذشته رسید. با این حال، تورم نزدیک به صفر باقیماند و انبساط اعتباری بیش از حد انتظار کاهش یافت که منعکس کننده تقاضای داخلی ضعیف است.
لان فوآن، وزیر دارایی، وعده سیاست مالی «قویتر» را در سال آینده داده است و به افزایش کسری بودجه، گسترش انتشار اوراق قرضه محلی ویژه و استفاده آزادتر از وجوه جمعآوریشده اشاره میکند. او همچنین حمایت بیشتری را از برنامه پول نقد در برابر انباشتهها پیشنهاد کرد.
قرارداد سرمایه گذاری املاک چین عمیقتر میشود: سرمایه گذاری کلی به دلیل فروش بیشتر اوراق قرضه توسط دولت برای هزینه کردن، افزایش مییابد
رونگ از BNP گفت، با توجه به اینکه بخش تولید با ظرفیت مازاد دست و پنجه نرم میکند و نیاز به کاهش موجودی عظیم در بازار املاک و مستغلات دارد، زیرساختها احتمالاً در سال آینده کانون حمایت دولت خواهد بود.
او افزود که انتظار میرود برنامه نقدینگی برای افراد فقیر تمدید شود و ممکن است یارانههای بیشتری به فقرا اعطا شود.
کاهش قیمت مسکن در چین حتی با محرک ادامه دارد: قیمتها در مقایسه با سپتامبر کاهش یافته است، اما هنوز بسیار کمتر از این زمان در سال گذشته است
ارقام NBS نشان میدهد که کاهش قیمت مسکن جدید به کمترین میزان از ماه مارس رسیده، در حالی که کاهش قیمت خانههای مستعمل به کمترین میزان در بیش از یک سال گذشته رسیده است. رکود در فروش ملک نیز کاهش یافته است.
میشل لام، اقتصاددان چین بزرگ در سوسیته ژنرال، گفت که کاهش محدودیتهای خرید در شهرهای درجه اول دلیل اصلی اعداد بهتر بود.
او گفت: «باید دید که بهبود فروش چقدر پایدار خواهد بود و آیا این بهبود میتواند به سایر شهرهای سطح بالا گسترش یابد یا خیر. برای اینکه این اتفاق بیفتد، حمایت دولت مورد نیاز است.»
بیشتر بخوانید:
براین لاندین، سردبیر خبرنامه طلا و مدیر عامل New Orleans Investment Conference، هشدار داد که مدیریت پول فدرال رزرو بحران بعدی را آغاز میکند و بانک مرکزی ایالات متحده را مجبور میکند که نرخ بهره صفر یا حتی منفی را بپذیرد.
لوندین به مجری کیتکو نیوز گفت: «مدیریت پول توسط فدرال رزرو، بحران بعدی را ایجاد خواهد کرد، و زمانی که این اتفاق بیفتد، آنها مجبور خواهند شد به نرخ بهره صفر برگردند.
لاندین خاطرنشان کرد که تصمیم فدرال رزرو برای کاهش 25 نقطه پایهای نرخ بهره در این هفته، پس از کاهش 50 نقطه پایهای در ماه سپتامبر، تنها شروع یک چرخه کاهش نرخ بهره طولانیتر است که ناشی از هزینه ناپایدار خدمات بدهی ملی است.
به گفته وی: «کاهشهای متوالی نرخ بهره به دلیل هزینه هنگفت خدمات بدهی فدرال در این سطوح نرخ بهره، اجتناب ناپذیر است و ما سونامی نرخ بدهی در سطح شرکتها را خواهیم داشت. شرکتها در پرداخت و خدمات دهی به این بدهیها در محیطی با نرخ بهره صفر مشکل داشتند. تقریباً غیرممکن خواهند بود که این بدهیها را با نرخ بهره فعلی ارائه کنند. فدرال رزرو واقعا باید نرخ بهره را پایین بیاورد. هرچه بیشتر صبر کند، در مقطعی فوریت بیشتری باید این کار را انجام دهد."
✔️ خبر مرتبط: تحلیل گر بلومبرگ: با افزایش ریسک های اقتصادی، طلا می تواند از بازار سهام پیشی بگیرد
حتی ممکن است اقتصاد ایالات متحده برای مقابله با بحران بعدی به نرخ بهره منفی نیاز داشته باشد. دیدگاه بلندمدت من این است که ما باید نرخ واقعی منفی با توجه به این بار بدهی بالا داشته باشیم. در غیر این صورت، کل این خانه پوشالی فرو میریزد.
لاندین پیشبینی میکند که طلا در این چرخه بازار صعودی به محدوده 6000 تا 8000 دلار برسد و محاسبات خود را بر اساس الگوهای معاملاتی تاریخی قبلی استوار میکند.
او همچنین به آخرین جدایی طلا از رابطه معکوس سنتی آن با دلار و بازده اوراق قرضه اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
طلا و نقره پس از انتخاب مجدد دونالد ترامپ با مشکل مواجه شدهاند و با نگرانیهایی مانند کاهش ریسک جنگ جهانی سوم، یکی از تحلیلگران گفت که وضعیت صعودی فلزات گرانبها تا زمانی که سرخوشی کنونی بازار فروکش نکند، به تعویق خواهد افتاد.
نیکی شیلز، رئیس تحقیقات و استراتژی فلزات در MKS PAMP، در بررسی بازارها یک هفته پس از پیروزی ترامپ، گفت که "ارواح حیوانات دوباره بیدار شدهاند" و تاکید کرد که "شاخص S&P 500 در محدوده 6 هزار دلار است، بیت کوین چشم به 100 هزار دلار دوخته است، دلار در حال پرواز است، در حالی که فعلاً کامودیتیها در حال عقب نشینی هستند.»
شیلز بر شباهتها در نحوه واکنش بازارها به پیروزی ترامپ در سال 2016 تا امروز تأکید کرد و خاطرنشان کرد: «ترامپ ایدههای زیادی با جمهوریخواهان نزدیک به اکثریت مجلس نمایندگان و در نتیجه واشنگتن دارد، که به بازار از طریق تجارت ترامپ (Trump Trade) با بتای بالاتر (بیتکوین، تسلا، دلار آمریکا و سهام بخش فناوری) پاداش میدهد. ("تجارت ترامپ" به حرکات بازار و رفتارهای سرمایه گذاران اشاره دارد که در پاسخ به سیاستهای اقتصادی و اقدامات سیاسی مرتبط با ریاست جمهوری دونالد ترامپ ظاهر میشوند. این اصطلاح به ویژه پس از انتخاب او در نوامبر 2016، زمانی که بازارها به وعدههای او مبنی بر مقررات زدایی، کاهش مالیات و افزایش هزینههای زیرساختی واکنش نشان دادند، اهمیت پیدا کرد. تجارت ترامپ در درجه اول منعکس کننده انتظارات محیطی طرفدار کسب و کار و تقویت قابل توجه اقتصاد آمریکا از طریق محرک های مالی است.)
عملکرد دارایی ها در دوره اول و دوم ترامپ
او گفت: «این نمودار نشان میدهد که افزایش 2 درصدی دلار آمریکا بسیار با واکنش سال 2016 مطابقت دارد و همچنان باید رشد را تا پایان سال ادامه دهد،» وی افزود: «واکنش در بازده اوراق ایالات متحده این بار بسیار کمتر بوده است(کمتر از 10 نقطه پایه) در مقابل دفعه قبلی (بیشتر از 40 نقطه پایه) و بازار سهام ایالات متحده در بار اول پیروزی ترامپ در سال 2016 یک ماه طول کشید تا بیش از 5% رشد کند اما در دوره جدید این حرکت را در طول یک هفته انجام داد.
نمودار دوم واکنش قیمت کامودیتیهای کلیدی از جمله طلا، نفت خام و مس را بررسی میکند.
او خاطرنشان کرد: کاهش 5 درصدی فعلی طلا دقیقاً مطابق با آنچه در سال 2016 اتفاق افتاد، است (طلا پس از پیروزی ترامپ 12% افت کرد که نشان میدهد کف فعلی طلا 2420 دلار یا نزدیک میانگین متحرک 200 روزه است). مس نسبت به دوره اول ترامپ عملکرد ضعیفی دارد، در حالی که نفت عملکرد مشابهی با دوره اول ترامپ دارد.
شیلز گفت: نقره و پلاتین نیز «کاهشی همانند دوره اول ترامپ را تقلید میکنند».
او خاطرنشان کرد: «در آن زمان، نقره پس از پیروزی ترامپ در انتخابات 2016 کاهش 16 درصدی داشت (که قیمت فعلی نقره را در مسیر 28.50 دلار قرار میدهد) و پلاتین افت 11 درصدی (دوره پیش زیر 900 دلار) رسید. پالادیوم در حال حاضر پس از انتخابات هفته گذشته 11% کاهش یافته است، و به شدت با واکنش گذشته خود مخالفت میکند، در حالی که باید 10 درصد افزایش یابد.
✔️ خبر مرتبط: ما در عصر طلایی طلا زندگی میکنیم
شیلز در مورد چشمانداز برای طلا گفت: هدف او 2500 دلار در هر اونس است، اما کراسهای ترجیحی دیگری نیز وجود دارد.
«تلفیقی از عوامل مخالف تاکتیکی نسبتاً جدید برای طلا وجود دارند، [از جمله] هیچ خبر بد وجود ندارد/پریمویم انتخابات ایالات متحده کنار رفته است، ETFها فروشندگان خالص هستند در حالی که بازار سهام ایالات متحده و سایر تجارت ترامپ عملکرد خوبی داشتند، فدرال رزرو و سایر بانکهای مرکزی تنها در عرض یک هفته هاوکیش شدند، ترامپ طرفدار بیت کوین است، محرکهای چینی بسیار ضعیف بود/چینیها برای خرید طلا عجله ندارند، عوامل ژئوپلیتیک به طرز عجیبی آرام است/موافقت بالقوه صلح اوکراین و روسیه ریسک بیشتری را حذف میکند، تورم در راه است اما نه در حال حاضر.»
شیلز گفت: «پیچیدگی طلا (بالا رفتن در یک خط مستقیم در طول سال 2024، جذب طیف وسیعی از شرکتکنندگان) این است که در این کاهش 200 دلاری، قراردادها و شرکتکنندگان در قیمتهای پایین عصبی میشوند و در اوج قیمتی بیش از حد صعودی میشوند. از نظر ساختاری، هیچ چیز تغییر نکرده است. تنها طلا خیلی سریع قیمت گذاری شده است.»
او گفت که در حالی که "طلا در یک خط مستقیم پایینتر (انتظار تلههای خرسی وجود دارد) نخواهد رفت،" قیمت طلا "به وضوح از "افزایش سریع، کاهش آهسته" (بازار صعودی) به کاهش سریع، رشد آهسته (اهرم زدایی / بازار نزولی) تغییر کرده است.
✔️ خبر مرتبط: در پی پیروزی ترامپ، بزرگ ترین صندوق طلا، بیشترین میزان خروج سرمایه هفتگی از سال 2022 را ثبت کرد
او تاکید کرد: "خریداران طولانی مدت به حاشیه رانده شدهاند." احتمالا محدوده 2540 دلار هدف قیمتی باشد و کراس ترجیحی ما در G10، جفت XAUEUR است.
وی افزود: «ترامپ اروپا را در شرایطی قرار داده است که از لحاظ اقتصادی، از نظر سیاسی (ائتلاف شکستخورده آلمان) و از نظر جغرافیایی (نزدیک به روسیه) در وضعیت ضعیفتری قرار دارد. انتظارات فدرال رزرو اکنون بر این متمرکز است که سیاستهای تورمزای ترامپ را کاهش دهد (تنها 3 کاهش نرخ بهره در سال 2025 انتظار میرود و برخی از تحلیلگران پیش بینی هیچ کاهشی را ندارد) در حالی که بانک مرکزی اروپا مجبور به کاهش سریعتر (در مورد تعرفههای بالقوه ایالات متحده به رشد و/یا هدایت مجدد سرمایهگذاری به هزینهکرد دفاعی) خواهد بود.»
شیلز گفت: نمودار بالا 2400 یورو را نشان میدهد (7% عقب نشینی از اوج تاریخی قیمت) و زیر میانگین متحرک 50 روزه هدف بعدی است.
«به طور کلی، بازارها در حال حاضر در قلمرو سرخوشی قرار دارند. ترس سیاسی ایالات متحده از بین رفته است، ارواح حیوانی آزاد شده است، و فعلا «خبر بد جدیدی» برای طلا (نقره و فلزات گروه پلاتین) وجود ندارد که بتوان از آن استفاده کرد.» بنابراین تا زمانی که این مرحله ماه عسل تجارت ترامپ به پایان برسد، طلا/نقره در مسیری کمتر صعودی قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
طلا از پایان سال ۱۹۹۹ تاکنون به طور قابل توجهی عملکرد بهتری نسبت به سهام آمریکا داشته است.
در حالی که شاخص S&P 500 در حال نزدیک شدن به این است که برای اولین بار از سالهای ۱۹۹۷-۹۸ دو سال متوالی با بازدهی بالای ۲۵ درصد داشته باشد و سهام آمریکا ۶۶ درصد از شاخص جهانی MSCI ACWI را تشکیل میدهد، ممکن است به نظر برسد که بازار سهام آمریکا در حال تجربه یک دوران طلایی است. با این حال، تحلیل تاریخی بانک دویچه نشان میدهد که این تصور درست نیست.
دارایی برتر هزاره جدید: طلا
طلا، با وجود این که یک فلز درخشان است که نه سودی تولید میکند و نه درآمدی ایجاد میکند، از پایان سال ۱۹۹۹ تاکنون بازدهی واقعی ۶.۸ درصد در سال داشته است. این در حالی است که شاخص S&P 500 در همین دوره میانگین بازدهی ۴.۹ درصدی داشته است.
جالب است که شرکتهایی که طلا استخراج کرده و به فروش میرسانند، با وجود توانایی در ایجاد درآمد و پرداخت سود، بازدهی بسیار پایینتری نسبت به شاخص S&P 500 در این دوره داشتهاند.
چرا طلا به این خوبی عمل کرده است؟
1. کاهش هزینه فرصت:
در این دوره، بازدهی اوراق خزانهداری پوشش ریسک در برابر تورم بسیار پایین بود. این امر باعث کاهش هزینه فرصت نگهداری طلا شد، زیرا سرمایهگذاران در ابزارهای مالی دیگر بازده واقعی چشمگیری دریافت نمیکردند.
2. بحران مالی جهانی:
بحران مالی سال ۲۰۰۸ اعتماد عمومی را به پایداری سیستم مالی مبتنی بر ارزهای فیات متزلزل کرد و منجر به استقبال از طلایی شد که در گذشته به عنوان «پول سخت» مورد استفاده قرار میگرفت.
3. رونق کالاها پس از بحران مالی:
اقدامات تحریک اقتصادی چین که به شدت منابعمحور بود، تقاضا برای کالاها از جمله طلا را افزایش داد.
4. خریدهای بانکهای مرکزی:
اخیراً، تحریمهای ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین منجر به افزایش ذخایر طلای بانکهای مرکزی شده و تقاضا برای این فلز گرانبها را بیشتر کرده است.
تأثیر تورم پس از همهگیری
اگرچه تصور میشود که طلا از تورم پس از همهگیری بهره برده است، اما دادهها نشان میدهند که بازده واقعی طلا در دوره افزایش تورم از مارس ۲۰۲۱ تا اوج آن در اواسط ۲۰۲۲ منفی بوده است. تنها پس از کاهش سرعت تورم بود که طلا به رشد خود ادامه داد.
عملکرد ضعیف سهام آمریکا در یک چهارم قرن گذشته
طبق گزارش بانک دویچه، سهام آمریکا در ۲۵ سال گذشته عملکردی ضعیفتر از حد انتظار داشته است. بازده واقعی سالانه ۴.۹ درصدی شاخص S&P 500 در این دوره، دومین عملکرد پایین بازده میان، نه دوره مشابه از سال ۱۸۰۰ تاکنون است.
دو عامل کلیدی این بازدهی ضعیف عبارتند از:
سقوطهای بزرگ بازار سهام: از جمله ترکیدن حباب داتکام در اوایل این دوره.
تورم پس از همهگیری: این تورم در سال ۲۰۲۲ منجر به کاهش ارزش واقعی سهام شد.
نکته پایانی
شروع این دوره زمانی از اوج شاخص S&P 500 در حباب داتکام آغاز شده است. این نکته میتواند زنگ هشداری برای سرمایهگذاران باشد، زیرا ممکن است ما در حال تجربه یک چرخه مشابه دیگر باشیم، هرچند با پایههای قویتر از رشد درآمدها.
تحلیلگران دویچه بانک هشدار میدهند که با توجه به ارزشگذاری بالای سهام آمریکا بر اساس نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر، ممکن است سالها طول بکشد تا داراییهای پرریسک بازده بالاتری نسبت به طلا داشته باشند.
در نهایت، طلا همچنان به عنوان یک پناهگاه امن برای سرمایهگذاران در برابر نوسانات اقتصادی و ژئوپلیتیکی به شمار میرود.
منبع: sherwood.news
دلار آمریکا ممکن است به دلیل موقعیتهای معاملاتی دچار اصلاح قیمتی شود، اما هنوز دادههای اقتصادی و اظهارات مقامات فدرال رزرو، عوامل منفی برای دلار ایجاد نکردهاند. دیروز، جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، بر قدرت اقتصاد آمریکا تأکید کرد و هشدار داد که بازار باید در پیشبینی کاهش نرخ بهره محتاط باشد. این موضوع نشان میدهد که احتمال کاهش نرخ بهره در آینده نزدیک کم است. نرخ جفتارز EURUSD ممکن است بالای 1.050 باقی بماند، اما به نظر میرسد روند کلی همچنان نزولی باشد.
دلار آمریکا
جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در سخنرانی خود در دالاس، بر قدرت اقتصاد آمریکا تأکید کرد و بیان کرد که این قدرت به بانک مرکزی اجازه میدهد تصمیمات سیاستی آینده را با دقت بیشتری اتخاذ کند.
این اظهارات باعث شد که بازارها نسبت به کاهش نرخ بهره در دسامبر محتاطتر شوند و احتمال کاهش نرخ بهره را حدود 5 نقطه پایه کاهش دهند، که اکنون به 15 نقطه پایه رسیده است.
آمار تورم ماه اکتبر (CPI و PPI) نشان داد که نرخ تورم پایه بهصورت ماهانه 0.3% بوده است که برای فدرال رزرو هنوز نرخ بالایی محسوب میشود. این موضوع بازارها را از پیشبینی کاهش نرخ بهره در آینده نزدیک باز داشته است.
امروز، دادههای فروش خردهفروشی ماه اکتبر منتشر خواهد شد. انتظار میرود این دادهها نسبت به سپتامبر کمی کاهش یافته؛ اما همچنان مثبت باشد. هرچند دادهها ممکن است باعث واکنش منفی در قیمت دلار شود؛ اما شتاب دادههای اقتصادی اخیر آمریکا همچنان قوی بوده است.
در کوتاهمدت، دلار ممکن است دچار اصلاح قیمتی شود و بازار باید نسبت به ادامه روند صعودی فعلی محتاط باشد.
با این حال، در بلندمدت و با در نظر گرفتن سیاستهای اقتصادی دولت آینده آمریکا، بازارها همچنان دلار را بهعنوان ارزی قوی در ساختار کلی ترجیح خواهند داد.
یورو
نرخ EURUSD دیروز سطح 1.0500 را آزمایش کرد و پس از آن بهطور موقت افزایش یافت، اما دوباره تحت فشار فروش قرار گرفت. انتظار میرود که نوسانات درونروزی (Intraday Volatility) در روزهای آینده ادامه یابد؛ زیرا موقعیتهای معاملاتی دلار همچنان قوی هستند. با این حال، روند کلی این جفتارز همچنان نزولی است و سرمایهگذاران ترجیح میدهند در افزایش قیمتها موقعیت فروش بگیرند.
صورتجلسه نشست اکتبر بانک مرکزی اروپا نشان میدهد که اعضا همچنان درباره روند تورم کاهنده بحث دارند.
برخی اعضای متمایل به سیاستهای انقباضی با کاهش نرخ بهره مخالفت کردند و آن را اقدامی «مدیریت ریسک» توصیف کردند.
به نظر میرسد که نگرانیها از تورم به رشد اقتصادی منتقل شده است، اما همچنان اجماع قوی برای تسریع سیاستهای انبساطی وجود ندارد.
پیشبینی میشود بانک مرکزی اروپا در ماه دسامبر کاهش 50 نقطه پایهای نرخ بهره را اعلام کند که این موضوع احتمالاً تأثیر نزولی بر یورو خواهد داشت. در حال حاضر، بازار تنها کاهش 30 نقطه پایهای را قیمتگذاری کرده است.
امروز سخنرانی سه عضو متمایل به سیاستهای انبساطی (پانتتا، فلیپ لین، و سیپلونه) انجام میشود.
سطح 1.0500 بهعنوان یک حمایت کلیدی برای یورو در برابر دلار در نظر گرفته میشود، بهویژه با توجه به موقعیتهای معاملاتی موجود است.
تحلیلگران پیشبینی میکنند که نرخ EURUSD تا پایان سال به سطح 1.0400 برسد، که نشاندهنده دیدگاه نزولی به این جفتارز است.
پوند
تولید ناخالص داخلی بریتانیا در سهماهه سوم 0.1% رشد داشته که بسیار کمتر از رشد 0.7% و 0.5% در دو فصل اول سال است. افت غیرمنتظره فعالیت اقتصادی در ماه سپتامبر دلیل اصلی این کاهش است. با این حال، این کاهش نشاندهنده کندی اقتصاد است، اما نه به شدت آنچه ارقام نشان میدهند. رشد در نیمه اول سال بیشتر در بخشهایی بوده که کمتر به اصول بنیادی اقتصاد مرتبط هستند (مانند بخشهای غیرقابلتجارت و غیرمصرفی).
بانک انگلستان (BoE) نیز اذعان دارد که نرخ واقعی رشد احتمالاً در نیمه اول سال کمتر از آنچه گزارش شده بود بوده است.
پیشبینی بانک انگلستان و اجماع بازار برای زمستان به نظر بیش از حد خوشبینانه است. در کوتاهمدت، رشد دستمزد واقعی میتواند تولید ناخالص داخلی را افزایش دهد، اما انتظار میرود این رشد متوسط باشد و در سال آینده با تأثیر مثبت بودجه، کمی بهبود یابد. دادههای تورم بخش خدمات که هفته آینده منتشر میشود، برای بانک انگلستان اهمیت بیشتری دارد. انتظار میرود تورم خدمات در کوتاهمدت در حدود 5% باقی بماند. مگر اینکه کاهش غیرمنتظرهای در تورم رخ دهد، محتملترین نتیجه برای نشست دسامبر بانک انگلستان، توقف در تغییر نرخ بهره است.
جفتارز EURGBP اندکی بالاتر از سطح 0.8300 نوسان میکند. اختلاف نرخ بهره بین بانک مرکزی اروپا و بانک انگلستان فشار بر این جفتارز را حفظ کرده است. با توجه به اینکه احتمال کاهش نرخ بهره توسط بانک انگلستان در دسامبر کم است و پیشبینی میشود بانک مرکزی اروپا در ماه آینده 50 نقطه پایه نرخ بهره را کاهش دهد، انتظار نمیرود که EURGBP تا پایان سال افزایش چشمگیری داشته باشد.
منبع: ING
گلدمن ساکس پیشبینی کرده است که بانک مرکزی کانادا (BoC) در جلسه دسامبر خود نرخ بهره را به میزان ۵۰ نقطه پایه کاهش خواهد داد، در حالی که پیشبینی قبلی ۲۵ نقطه پایه بود.
همچنین، پیشبینی میشود که بانک مرکزی کانادا به کاهش نرخ بهره ادامه دهد تا به نرخ نهایی (ترمینال) ۲.۲۵٪ در ژوئن ۲۰۲۵ برسد، در حالی که پیشبینی قبلی ۲.۵۰٪ بود.
به گزارش رویترز، رشد تولید صنعتی چین در ماه اکتبر کاهش یافته است و هنوز زود است که بگوییم بخش املاک و مستغلات که با بحران مواجه است، بهبود یافته است، هرچند که مصرفکنندگان فعالتر شدهاند. این موضوع باعث شده است که درخواستها برای افزایش محرکهای اقتصادی توسط پکن ادامه یابد.
این دادهها احتمالاً فشار بر سیاستگذاران چینی را حفظ خواهد کرد، زیرا آنها برای بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید آماده میشوند. ترامپ قول داده است که تعرفهها بر کالاهای چینی را افزایش دهد و افراد مخالف چین را به کابینه خود منصوب کرده است، که این موضوع برای دومین اقتصاد بزرگ جهان نگرانکننده است.
رشد تولید صنعتی در ماه اکتبر ۵.۳٪ نسبت به سال گذشته بوده است که از رشد ۵.۴٪ در ماه سپتامبر کمتر است و انتظارات برای افزایش ۵.۶٪ را برآورده نکرده است. با این حال، فروش خردهفروشی که معیاری برای مصرف است، در ماه اکتبر ۴.۸٪ افزایش یافته است که از رشد ۳.۲٪ در ماه سپتامبر بیشتر است و سریعترین رشد از ماه فوریه تاکنون را نشان میدهد.
به گزارش بلومبرگ، اقتصاد ژاپن با سرعتی بیشتر از حد انتظار رشد کرده است که این امر احتمال افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی ژاپن را تقویت میکند و فشار بر دولت را در نهایی کردن اقدامات محرک مالی کاهش میدهد.
تولید ناخالص داخلی ژاپن در سه ماه منتهی به سپتامبر با نرخ سالانه ۰.۹٪ افزایش یافته است، که این رشد از رشد نزولی ۲.۲٪ در دوره قبلی کمتر اما کمی بالاتر از برآورد ۰.۷٪ بوده است.
به گزارش رویترز، قیمتهای تولیدکننده در ایالات متحده در ماه اکتبر افزایش یافتهاند که به دلیل افزایش هزینههای خدماتی مانند مدیریت پورتفولیو و بلیط هواپیما است. این موضوع نشان میدهد که روند تورم کاهنده به تدریج کاهش یافته است.
گزارش وزارت کار این افزایش قیمتها را تأیید میکند و همچنین کاهش در تعداد مدعیان بیکاری اولیه به کمترین میزان در شش ماه گذشته را نشان میدهد. این وضعیت نشان میدهد که کاهش شدید رشد اشتغال در ماه اکتبر یک استثنا بوده است.
اقتصاددانان انتظار دارند که فدرال رزرو در سال ۲۰۲۵ کاهش نرخ بهره کمتری نسبت به چهار بار کاهش پیشبینیشده در ماه سپتامبر انجام دهد، به دلیل اعمال تعرفهها بر کالاهای وارداتی توسط دولت منتخب دونالد ترامپ. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، بیان کرد که اگر دادههای اقتصادی اجازه دهند، کاهش آهستهتر نرخ بهره کار عاقلانهای خواهد بود.
وزارت خزانهداری ایالات متحده اعلام کرده است که هیچیک از شرکای تجاری اصلی ایالات متحده در سال منتهی به ۳۰ ژوئن ارز خود را دستکاری نکردهاند. این گزارش نهایی دوره بایدن درباره ارزهای خارجی است، قبل از اینکه نظارت بر رویههای ارزی به رئیسجمهور منتخب، دونالد ترامپ، منتقل شود.
ترامپ که اغلب از قوی بودن دلار و تأثیر آن بر رقابتپذیری تجاری ایالات متحده شکایت کرده است، دوره اول خود در کاخ سفید را با اعلام ویتنام و سوئیس به عنوان دستکاریکنندگان ارز در دسامبر ۲۰۲۰ به پایان رساند. او همچنین در اوج تنشهای تجاری بین ایالات متحده و چین در اوت ۲۰۱۹، چین را به عنوان دستکاریکننده ارز معرفی کرد. وزارت خزانهداری این عنوان را در ژانویه ۲۰۲۰ حذف کرد، زمانی که مقامات چینی برای امضای توافق تجاری به واشنگتن آمدند.
در چهار سال گذشته، مداخلات ارزی شرکای تجاری ایالات متحده به سمت افزایش ارزش ارزهای خود در برابر دلار حرکت کردهاند، عمدتاً برای مبارزه با تورم. دوره بایدن با اعلام نکردن هیچ دستکاری ارزی به پایان میرسد، اما نگرانیهای مکرری درباره رویههای ارزی چین در گزارشهای نیمسالانه خود مطرح کرده است.
تحلیل اخیر وزارت خزانهداری نشان داد که در چهار فصل منتهی به ۳۰ ژوئن، هیچیک از شرکای تجاری اصلی ایالات متحده همه سه معیار برای تحلیل پیشرفته رویههای ارزی خود را برآورده نکردهاند. این فرآیند منجر به مشاورههای فشرده میشود و میتواند در نهایت به تحریمهای تجاری منجر شود.
وزارت خزانهداری اعلام کرد که چین، ژاپن، کره جنوبی، تایوان، سنگاپور، ویتنام و آلمان در لیست نظارت برای بررسیهای اضافی ارزی قرار دارند. مالزی که در گزارش قبلی در لیست بود، حذف شده و کره جنوبی به دلیل مازاد حساب جاری بزرگ جهانی و کسری تجاری بزرگ با ایالات متحده اضافه شده است.
چین به دلیل مازاد تجاری بزرگ با ایالات متحده و عدم شفافیت در سیاستهای ارزی خود در لیست نظارت باقی مانده است. گزارش نشان داد که با وجود کاهش جزئی در تراز حساب جاری چین به ۱.۲٪ از تولید ناخالص داخلی، حجم صادرات آن به شدت افزایش یافته است که نشاندهنده کاهش قیمتهای صادراتی است. این روند تا سهماهه سوم ۲۰۲۴ ادامه داشته است.
گزارش همچنین خواستار شفافیت بیشتر در رویههای ارزی چین شده است، از جمله استفاده از نرخ ثابت روزانه برای جلوگیری از تضعیف یوان بدون توضیح رسمی. این سیاستها چین را در میان اقتصادهای بزرگ به یک استثنا تبدیل کرده و نیازمند نظارت دقیق وزارت خزانهداری است.
ترامپ قول داده است که تعرفههای حداقل ۶۰٪ بر کالاهای وارداتی چینی اعمال کند، صرفنظر از رویههای ارزی پکن و میخواهد تعرفه ۱۰٪ تا ۲۰٪ بر واردات از سایر نقاط جهان اعمال کند.
گزارش ارزی اعلام کرد که ژاپن به دلیل مازاد تجاری ۶۵ میلیارد دلاری با ایالات متحده و افزایش مازاد حساب جاری جهانی خود به ۴.۲٪ از تولید ناخالص داخلی در لیست نظارت باقی مانده است. وزارت خزانهداری اعلام کرد که وزارت دارایی ژاپن از آوریل سه بار برای تقویت ارزش ین مداخله کرده است: در ۲۹ آوریل، ۱ مه و ۱۱-۱۲ ژوئیه. این اقدامات ژاپن شفاف بودهاند، اما تأکید کرد که مداخله باید فقط در شرایط بسیار استثنایی و بدون مشاوره قبلی انجام شود.
به گفته بانک سرمایهگذاری بارکلیز، ثبات و رشد دلار به دلیل پایداری اقتصادی آمریکا و تغییرات در انتظارات بازار نسبت به سیاستهای نرخ بهره فدرال رزرو است. بارکلیز انتظار دارد که دلار آمریکا تا سال ۲۰۲۵ همچنان قدرت و روند صعودی خود را حفظ کند.
همچنین، سیاستهای تجاری و مالی پیشنهادی رئیسجمهور منتخب ترامپ از دیگر عوامل تقویت دلار به شمار میآیند که بر تأثیرات محدود محرکهای اقتصادی چین برتری دارند. در واقع، تلاشهای احتمالی چین برای تقویت اقتصاد ممکن است تا حدی بر رشد دلار اثرگذار باشد، اما تأثیر قابل توجهی در تضعیف روند صعودی آن نخواهد داشت.
یک مطالعه نشان میدهد که صندوق بینالمللی پول (IMF) برای کمک به کاهش بدهی در کشورهای کمدرآمد که در اثر فجایع مرتبط اقلیمی ویران شدهاند، باید 4% طلای خود را بفروشد.
در این مطالعه آمده است که فروش 4 درصد از طلای این وام دهنده مستقر در واشنگتن، 9.52 میلیارد دلار درآمد خواهد داشت که بخشودگی بدهی 86 کشور را پوشش میدهد.
از دریای کارائیب تا آفریقا، کشورهای کم درآمد در سالهای اخیر برای حمایت از صندوق بینالمللی پول در مواجهه با شوکهایی مانند همهگیری ویروس کرونا روی آوردهاند که باعث افزایش بازپرداخت به آخرین راه حل در سالهای بعد میشود.
به گفته محققان مرکز توسعه جهانی دانشگاه بوستون، اگرچه صندوق بینالمللی پول دارای تسهیلاتی است که به نام صندوق امداد مهار فاجعه (CCRT) شناخته میشود، این تسهیلات تنها 30 کشور فقیر را پوشش میدهد و تنها 103 میلیون دلار در دسترس دارد.
صندوق امداد مهار فاجعه برای پرداخت وامهای یک کشور عضو واجد شرایط به صندوق بین المللی پول به مدت حداکثر دو سال استفاده میشود، که کمک فوری میکند و اجازه میدهد آن وجوه در اولویتهای دیگر هدف قرار گیرد.
محققان در گزارشی میگویند: «بسیاری از کشورهای آسیبپذیر از شرایط اقلیمی قادر به دسترسی به CCRT نبودهاند، چرا که معیارهای واجد شرایط بودن آن برای آسیبپذیری اقلیمی در نظر گرفته نمیشود و بودجه به شدت محدود است».
در این گزارش آمده است که راه حل در فروش برخی از 90.5 میلیون اونس ذخایر طلای صندوق بین المللی پول نهفته است که میتواند از قیمتهای بالا برای تقویت صندوق و تحت پوشش قرار دادن کشورهای بیشتری استفاده کند.
در این بیانیه آمده است: «با قیمت فعلی طلا، بیش از 2600 دلار در هر اونس، فروش بخش کوچکی از طلا پتانسیل ایجاد درآمد قابل توجهی را دارد و به راحتی CCRT را پر میکند.
هر اونس طلا روز چهارشنبه 2606.42 دلار معامله میشد.
فروش ذخایر طلای صندوق بین المللی پول امری نادر است. آخرین مورد در سال 2009/10 رخ داد، زمانی که این صندوق یک هشتم از ذخایر خود را تخلیه کرد، که به دلیل نیاز به افزایش ظرفیت وام دهی آن آغاز شد.
در گزارش تحقیق آمده است که در آغاز در سال 1944، کشورهای عضو سهمیه صندوق بینالمللی پول خود را با طلا پرداخت میکردند، به این معنی که ذخایر خود را با هزینه تاریخی تنها 45 دلار در هر اونس انباشته میکردند.
در این گزارش آمده است که بازپرداخت وامهای صندوق بین المللی پول بخش بزرگی از هزینههای سالانه خدمات بدهی را برای اقتصادهای آسیب پذیر شامل میشود.
✔️ خبر مرتبط: صندوق بینالمللی پول: رشد ۴.۶٪ برای اقتصاد آسیا در ۲۰۲۴ انتظار میرود
این گزارش میافزاید که جزیره ماداگاسکار در اقیانوس هند سال آینده 106 میلیون دلار به صندوق بین المللی پول پرداخت خواهد کرد که یک چهارم از خدمات بدهی خود است که به 158 میلیون دلار و 41% در سال 2026 افزایش مییابد.
محققان دریافتند که موزامبیک همچنین افزایش بازپرداخت به صندوق بین المللی پول را در دوره مشابهی تجربه خواهد کرد.
آنها گفتند که هرگونه فروش طلای صندوق بین المللی پول مستلزم حمایت بخش عمدهای از اعضای هیئت اجرایی آن است و کشورهای عضو متعهد میشوند که سهم خود را از عواید به CCRT اختصاص دهند.
آنها در پایان گفتند: «پر کردن CCRT باید یک اولویت بالا در نظر گرفته شود، چرا که برخلاف سایر برنامههای وامدهی صندوق بینالمللی پول، CCRT بدون شرط و شروط است.»
بیشتر بخوانید:
اوکراین از تقریباً دو سال پیش که جنگ با روسیه شروع شد، حداقل در مورد سنگ آهن، مقداری از قدرت خود را پس گرفته است. در واقع، ممکن است این امر عواقب قابل توجهی بر قیمت سنگ آهن داشته باشد.
بر اساس گزارشهای رسانهای به نقل از دادههای رسمی خدمات گمرکی دولتی، اوکراین تقریباً 28 میلیون تن سنگ آهن بین ژانویه تا اکتبر 2024 صادر کرده است. این نشان دهنده افزایش 96 درصدی نسبت به دوره مشابه در سال 2023 است.
ماه اکتبر هیچ تفاوتی با ماههای قبلی که در آن صادرات سنگ آهن مطرح بود، نداشت. به گفته مرکز GMK، شرکتهای معدنی در اوکراین صادرات را بیش از 31 درصد در مقایسه با سپتامبر به 2.54 میلیون تن افزایش دادند. در مقایسه با اکتبر 2023، این رقم 65.2٪ افزایش داشت.
قبل از جنگ، مشتری سنتی اوکراین چین بود. در حالی که چین همچنان خریدار شماره یک سنگ معدن اوکراین است، اوکراین اکنون تعداد خریداران بیشتری در اتحادیه اروپا از جمله کشورهایی مانند لهستان و اسلواکی دارد.
درگیری و اختلال در مسیرهای لجستیکی ضروری از طریق بنادر جنوبی دریای سیاه تأثیر زیادی بر تولید، حجم صادرات و دسترسی به بازار تولیدکنندگان اوکراینی گذاشته است. با این حال، در این دوران چالش برانگیز، کشورهای اروپای شرقی و مرکزی به عنوان شرکای استراتژیک کلیدی برای صنایع معدنی و متالورژی اوکراین ظاهر شدهاند و بخش قابل توجهی از صادرات اوکراین را جذب میکنند.
✔️ خبر مرتبط: کاهش تقاضا در چین و سقوط قیمت سنگ آهن به زیر 100 دلار در هر تن
بر اساس دادههای سرویس گمرک دولتی اوکراین، کل صادرات سنگ آهن اوکراین به 17.75 تن در سال 2023 کاهش یافته است که 26 درصد کاهش نسبت به 22.37 تن در سال 2022 نشان میدهد. این رقم همچنین نشان دهنده کاهش 60 درصدی نسبت به 28.4 تن در سال 2021، سال قبل از حمله روسیه به اوکراین، است.
ترکیه به عنوان یک شریک حیاتی جدید ظاهر شده است
ترکیه اخیراً به عنوان یک خریدار مهم فولاد اوکراین ظاهر شده است. از ژانویه تا ژوئیه امسال، تولیدکنندگان فولاد ترکیه تقریباً 930 هزار تن سنگ آهن از اوکراین وارد کردند. بر اساس دادههای اولیه موسسه آمار ترکیه (TUIK) که توسط SteelOrbis گزارش شده است، این نشان دهنده افزایش 178.8 درصدی نسبت به 333.44 هزار تنی است که در مدت مشابه در سال 2023 مشاهده شده است.
تنها در ماه ژوئیه، ترکیه 77.03 هزار تن سنگ آهن اوکراین وارد کرد که نسبت به ماه قبل 51.4 درصد کاهش داشت. در ژوئیه 2023، این حجم فقط 3.2 هزار تن بود. به طور کلی، واردات سنگ آهن ترکیه در دوره هفت ماهه با افزایش 58 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به 6.68 تن رسید و هزینهها با افزایش 61.9 درصدی به 869.34 میلیون دلار رسید.
در ماه ژوئیه، ترکیه 1.26 تن واردات داشته است که نسبت به ژوئن 34.5 درصد و نسبت به سال گذشته 98.8 درصد افزایش داشته است. هزینه واردات ماهانه به 148.81 میلیون دلار رسید که 27.2 درصد نسبت به ژوئن و 101.5 درصد نسبت به ژوئیه 2023 افزایش داشت.
اثرات بالقوه بر قیمت سنگ آهن
قیمت سنگ آهن تقریباً یک چهارم از سطح سال 2023 کاهش یافته است. چند روز پیش، در حالی که اقدامات محرک اقتصادی اخیر پکن کمتر از انتظارات سرمایه گذاران بود، سنگ آهن به 100 دلار در هر تن نزدیک شد. در همان زمان، افزایش ذخایر در بنادر چین بر عرضه فراوان تاکید کرد.
دوشنبه گذشته، معاملات آتی سنگ آهن در سنگاپور پس از افت در جمعه گذشته تا 2 درصد کاهش یافت. این اقدام در پی اعلام دولت چین مبنی بر یک طرح مبادله بدهی بود که فاقد تدابیری برای تحریک مستقیم تقاضای داخلی، بهویژه در بخش مسکن است.
چین یک عامل اصلی باقی میماند
کامودیتی فولادسازی به شدت تحت تاثیر رکود املاک چین و افزایش تولید معدنچیان قرار گرفته است. در شرایطی که کارخانهها در بزرگترین کشور تولیدکننده فولاد جهان با تقاضای داخلی ضعیف مواجه هستند، صادرات فولاد در ماه گذشته به بالاترین سطح خود از سال 2015 رسیده است.
تنها یک ماه پیش، سنگ آهن پس از کاهش محدودیتهای خرید خانه توسط سه شهر بزرگ چین، شاهد افزایش قیمت قابل توجهی بود. این اقدام با هدف تقویت تقاضا و حمایت از بازار پر مشکل املاک انجام شد و به فولادسازانی که با عرضه بیش از حد فولاد دست و پنجه نرم میکنند، کمک کرد.
ذخایر سنگ آهن در بنادر چین نیز طی چهار هفته گذشته افزایش یافته و به بالاترین سطح خود از اوایل سپتامبر رسیده است. از نظر فصلی، این موجودیها در این فصل از سال در بالاترین حد خود قرار دارند. در نهایت، سنگ آهن یکی از ضعیفترین کامودیتیها باقی مانده است.
بیشتر بخوانید:
قیمت مصرف کننده ایالات متحده در ماه اکتبر نسبت به سپتامبر 0.2 درصد و بدون احتساب انرژی و مواد غذایی (تورم هسته) 0.3 درصد افزایش یافت. این مسئله در هر دو مورد مطابق با انتظارات بود. با این حال، این طور به نظر میرسد که فشار تورمی به آرامی در حال کاهش است. دکتر کریستوف بالز و برند ویدنشتاینر، اقتصاددانان کامرزبانک (Commerzbank) خاطرنشان کردند که دادهها مخالف کاهش سیاستهای تسهیلی بیشتر توسط فدرال رزرو نیستند، اما میتوانند از کسانی حمایت کنند که میخواهند سرعت کاهش نرخ بهره را کاهش دهند.
فدرال رزرو در ماه دسامبر نرخ بهره را 25 نقطه پایه کاهش میدهد
"دادههای قیمت مصرف کننده ایالات متحده در ماه اکتبر فاجعه آمیز نیست، اما هیچ پیشرفت واضحی نیز نشان نمیدهد. این امر به ویژه در مورد نرخ تورم هسته، یعنی نرخ تورم بدون احتساب قیمتهای نوسان انرژی و مواد غذایی، که نشانه بهتری از روند را ارائه میدهد، صدق میکند. در اینجا، نرخ ماهانه 0.3٪ بود. این مانند ماههای اوت و سپتامبر بود و با توجه به هدف تورم فدرال رزرو بسیار بالا بود.
✔️ خبر مرتبط: چرا رویکرد ترامپ نسبت به فدرال رزرو ممکن است این بار متفاوت باشد؟
در واقع، قیمتهای مصرفکننده بدون احتساب انرژی و مواد غذایی با نرخ سالانه 3.6% در سه ماه گذشته افزایش یافت که به این معنی است که این شتاب دوباره افزایش یافته است. با این حال، چندین مرحله از این قبیل در گذشته وجود داشته است. ثابت شده است که اینها فقط موقتی هستند و بنابراین نرخ سالانه بیشتر تمایل به کاهش داشت. بنابراین ما این بار نیز پایان روند نزولی تورم را اعلام نمیکنیم.
با این حال، باید دید که آیا این بار وضعیت دوباره آرام خواهد شد یا خیر. در هر صورت، ارقام از ارزیابی ما حمایت میکند که تورم ایالات متحده در بلندمدت بالاتر از هدف بانک مرکزی باقی خواهد ماند. این امر با توجه به سیاست نوظهور رئیس جمهور آینده ترامپ که به شدت به تعرفهها و کاهش مهاجرت متکی است که منجر به بازار کار رقابتی بیشتر میشود، بیشتر صدق میکند.
بیشتر بخوانید:
در نظرسنجی جدید رویترز که به تازگی انجام شده است، ۶۹ از ۷۵ اقتصاددان پیشبینی کردهاند که بانک مرکزی اروپا (ECB) در ماه دسامبر نرخ سپرده خود را به میزان ۲۵ نقطه پایه کاهش خواهد داد، در حالی که دو نفر از این اقتصاددانان اعتقاد دارند که این کاهش ممکن است به ۵۰ نقطه پایه برسد.
همچنین، ۳۴ از ۳۹ اقتصاددان در نظرسنجی رویترز معتقدند که تعرفههای پیشنهادی دونالد ترامپ تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد منطقه یورو خواهد داشت و ممکن است منجر به کاهش رشد اقتصادی در این منطقه شود.
همچنین، ۴۳ از ۶۳ اقتصاددان پیشبینی کردهاند که بانک مرکزی اروپا تا پایان سال ۲۰۲۵ نرخ سپرده را به ۲.۰۰٪ یا کمتر کاهش خواهد داد.
پس از انتشار گزارش شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) ایالات متحده، بازارها به سرعت دلار آمریکا را خریداری کردند. این حرکت نشاندهنده انتظارات مثبت برای دلار در سال آینده است، زیرا سیاستهای دولت ترامپ به گونهای است که میتواند سبب تقویت پایدار دلار شود. در کوتاهمدت، پیشبینیها نشان میدهند که ممکن است دلار به طور موقت کاهش یابد، اما احتمالاً این کاهش نیز دوام زیادی نخواهد داشت.
سناتور جان تون
دلار آمریکا
تمایل بازار به دلار آمریکا همچنان قوی است. اولین توصیه برای معاملات ارزی در سال ۲۰۲۵ این است که بر قدرت دلار بیش از حد تحلیل نکنید و به مسیر کلی تقویت دلار، که با سیاستهای داخلی و تجاری ترامپ حمایت میشود، اعتماد کنید. بر اساس رفتار اخیر بازار، انتظار میرود که در دوره دوم ترامپ، اصلاحات کوتاهمدت دلار (مانند اصلاح پس از انتشار شاخص قیمت مصرفکننده دیروز) فرصتی برای خرید دلار در سطوح جذابتر باشد.
در عرصه سیاسی، مجلس نمایندگان به جمهوریخواهان تعلق گرفت و این امر به ترامپ اجازه میدهد تا تا انتخابات میاندورهای ۲۰۲۶ کنترل کامل بر قوه مقننه و مجریه داشته باشد. همچنین انتصابات کابینه ترامپ بیشتر شامل وفاداران به او بوده است، که نشاندهنده تصمیمگیریهای متمرکزتر در اطراف شخص رئیسجمهور است. تنها مسئلهای که ممکن است مانعی برای ترامپ باشد، انتخاب جان تون به عنوان رهبر جمهوریخواهان در سنا است. تون از طرفداران تجارت آزاد است و تحلیلگران سیاسی احتمال بروز اختلافنظرهایی بر سر سیاستهای حمایتی ترامپ را پیشبینی میکنند.
با اینکه انتظار میرود دلار در سال آینده قوی بماند، اما در کوتاهمدت موقعیتهای خرید دلار به نظر اشباع شده میآید و ممکن است یک اصلاح کوتاهمدت و محدود برای دلار در پیش باشد. یکی از عوامل ممکن، انتشار آمار شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) امروز است که برای اندازهگیری تورم توسط فدرال رزرو اهمیت دارد. پیشبینیها نشان میدهند که PPI از ۰.۰٪ به ۰.۲٪ افزایش مییابد و شاخص اصلی نیز ثابت در ۰.۲٪ خواهد ماند. هرگونه رقم کمتر از انتظار میتواند تأثیر منفی نامتقارن بر دلار داشته باشد.
رویداد مهم دیگر سخنرانی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در دالاس است که در آن چشمانداز اقتصادی و پرسش و پاسخ در مورد آخرین آمار تورم و تأثیر سیاستهای حمایتی بر سیاستهای پولی مطرح خواهد شد. با توجه به اشباع موقعیتهای خرید دلار، این رویداد میتواند ریسکهای نزولی برای دلار ایجاد کند، زیرا پاول ممکن است از مرتبط کردن سیاستهای ترامپ با تصمیمات فدرال رزرو خودداری کند. این امر میتواند پیامی ملایمتر به بازار ارسال کرده و قیمت دلار را کاهش دهد.
احتمالاً اصلاحات مبتنی بر موقعیتهای خرید در شاخص دلار (DXY) مانع از افت این شاخص به زیر ۱۰۶.۰ میشود و به زودی تمایل به خرید دلار در اصلاحات بازار دوباره پدیدار خواهد شد.
یورو
اختلاف نرخ بهره کوتاهمدت بین دلار و یورو یکی از دلایل اصلی فروش یورو در برابر دلار است. اما با در نظر گرفتن سایر عوامل بازار، مانند قیمت سهام و کالاها، نشانههایی از افزایش «پریمیوم ریسک» برای یورو دیده میشود که حدود ۱.۵٪ بیشتر از ارزش منصفانه است.
آیا این بدان معنی است که نرخ EURUSD باید بیش از ۱.۵٪ افزایش یابد؟ نه لزوماً. تحلیلگران بر این باورند که از تاریخ ۵ نوامبر به بعد وارد مرحلهای شدهایم که پریمیوم ریسک منفی برای یورو به دلیل ریسک مرتبط با سیاستهای خارجی و تجاری ترامپ به وضعیت عادی تبدیل میشود. از این منظر، یک پریمیوم ریسک ۱.۵ درصدی هنوز کم در نظر گرفته میشود و این رقم میتواند به راحتی به بیش از ۴ درصد برسد، اگر بازارها ریسکهای ژئوپلیتیکی یا سیاستهای حمایتی بیشتری را در قیمتگذاری لحاظ کنند.
در حال حاضر، احتمال اصلاح صعودی برای نرخ EURUSD وجود دارد، اما انتظار میرود که بازارها از این فرصت برای فروش یورو در زمان افزایش نرخ بهرهمند شوند و بازگشت پایدار بالای سطح ۱.۰۷۰ بعید به نظر میرسد.
در تقویم امروز منطقه یورو، تجدیدنظر اولیه رشد تولید ناخالص داخلی سهماهه سوم و آمار اشتغال به همراه صورتجلسه نشست اکتبر بانک مرکزی اروپا (ECB) قرار دارند. این اطلاعات ممکن است نشانههای ملایمی از سیاستهای پولی تسهیلی (داویش) را نشان دهند، اما ممکن است بازارها به شواهد بیشتری از کاهش رشد اقتصادی (مانند PMIها) یا کاهش نرخ تورم نیاز داشته باشند تا پیشبینی کاهش نرخ بهره ۵۰ نقطه پایه در دسامبر را در نظر بگیرند.
دلار استرالیا
در ماه اکتبر، اشتغال استرالیا ۱۶ هزار نفر افزایش یافت که کمتر از حد انتظار بود و کاهش سرعت رشد اشتغال نسبت به ماه سپتامبر (با افزایش قوی ۶۱ هزار نفری) را نشان میدهد. نرخ بیکاری نیز بدون تغییر در ۴.۱ درصد باقی ماند و نرخ مشارکت نیز ۰.۱ درصد کاهش یافت.
این آمار تأثیر چندانی بر دلار استرالیا نداشت و AUD همچنان تحت تأثیر تحولات کلی دلار آمریکا معامله میشود. جالب اینجاست که نرخ یEURAUD از شب انتخابات بیش از ۱ درصد کاهش یافته است که نشان میدهد بازارها در حال حاضر ریسکهای بیشتری را برای منطقه یورو در مقایسه با چین (و بهتبع آن استرالیا) در سیاستهای پیشبینیشده ترامپ لحاظ میکنند.
در صورتی که اصلاحی برای دلار آمریکا در روزهای آینده رخ دهد، انتظار میرود که دلار استرالیا نسبت به سایر ارزها بیشتر افزایش یابد، زیرا آمارهای اخیر و رویکرد سیاستگذاری نشان میدهند که بانک مرکزی استرالیا (RBA) عجلهای برای اتخاذ سیاستهای داویش ندارد. همچنین، ممکن است بازارها نسبت به ارزهای استرالیا و نیوزیلند دیدگاه نسبتا مثبتی نسبت به ارزهای اروپایی داشته باشند. بنابراین، احتمال بازگشت نرخ AUDUSD به سطح ۰.۶۵۵۰ در کوتاهمدت وجود دارد.
منبع: ING
قیمت طلا برای پنجمین روز متوالی کاهش یافته و به 2,555 دلار رسیده است که بدترین عملکرد هفتگی را برای طلا در سال جاری نشان میدهد.
این کاهش به سطوح تکنیکالی کلیدی نزدیک شده است، از جمله میانگین متحرک 100 روزه که تقریباً در 2,543 دلار قرار دارد. شکست این سطح میتواند به فروش بیشتر و کاهش قیمت منجر شود. معاملهگران به این سطوح توجه دارند و ممکن است این موضوع بر روند آینده طلا تأثیر بگذارد.
جفت ارز USDJPY افزایش پیدا کرده است و اکنون بالای 155.87 است. هیچ اظهار نظری از سوی مقامات ژاپنی برای مداخله در این مسئله وجود ندارد.
بانک مرکزی چین باید بیشتر تلاش کند تا یوآن را پشتیبانی کند، زیرا ین چینی تحت فشار افزایش نرخ دلار آمریکا ادامه دارد. بانک مرکزی چین تعهد کرده است که نرخ تبادل یوآن را در سطح مناسب و متوازن حفظ کند.
جفت ارز EURUSD به پایینترین حد خود در یک سال گذشته رسیده است و در حدود 1.0555 قرار دارد. دلار آمریکا همچنان در حال افزایش است.
به نظر میرسد که فدرال رزرو در مسیر کاهش نرخ بهره در ماه دسامبر قرار دارد، اما این موضوع باعث نگرانی سرمایهگذاران دلار نشده است. سیاستهای ترامپ که به تقویت دلار کمک میکنند، همچنان تاثیرگذار هستند. ترامپ تا بعد از 20 ژانویه به طور رسمی رئیسجمهور نخواهد شد، اما بازارها آینده را پیشبینی میکنند و در حال حاضر دلار قویتر است.
به گزارش رویترز، رافائل گروسی، رئیس سازمان بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) روز چهارشنبه وارد ایران شد تا درباره مسائل هستهای با مقامات ایرانی گفتگو کند. این سفر در حالی انجام میشود که گروسی از ایران خواسته است تا اقدامات لازم برای حل مسائل طولانیمدت با این سازمان را انجام دهد. انتظار میرود گروسی با سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، بهروز کمالوندی، دیدار کند.
گروسی مدتهاست که به دنبال پیشرفت در موضوعاتی نظیر همکاریهای نظارتی بیشتر در سایتهای هستهای و توضیح ردپای اورانیوم در سایتهای اعلام نشده است. این دیدار یک هفته قبل از نشست شورای 35 نفره IAEA در وین برگزار میشود، جایی که اعضای اروپایی توافق 2015 - بریتانیا، آلمان و فرانسه درباره افزایش فشار بر ایران به دلیل عدم همکاری تصمیمگیری خواهند کرد.
با بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری و پیشبینی سیاست فشار حداکثری بر ایران، سفر گروسی ممکن است نشانههایی از نحوه پیشروی ایران در ماههای آینده را ارائه دهد. ایران از سال 2019 فعالیتهای هستهای خود را افزایش داده است و در حال حاضر اورانیوم را تا خلوص 60 درصد غنیسازی میکند، که نزدیک به خلوص مورد نیاز برای یک بمب هستهای است.
به گزارش رویترز، بانکها روز سهشنبه با انتشار اوراق قرضه با درجه سرمایهگذاری به ارزش 23.5 میلیارد دلار، بزرگترین انتشار اوراق قرضه توسط موسسات مالی در یک روز از ابتدای سال 2016 را انجام دادند. این اقدام به دلیل انتظار برای افزایش نرخهای بهره در سال آینده صورت گرفت.
طبق گزارش موسسه BMO Capital Markets، هفتاد و هشت درصد از کل فروش اوراق قرضه با درجه بالا در روز سهشنبه که به ارزش 30.15 میلیارد دلار بود، توسط مؤسسات مالی انجام شد. بزرگترین عرضه اوراق بهادار از سوی HSBC بوده که 6.5 میلیارد دلار اوراق برای تامین مالی پیشنهادی خریداری برای بانک که در سالهای 2025 و 2026 سررسید میشوند، به فروش رسانده است.
بانکهای بزرگ دیگری مانند BNP Paribas، Citigroup، Goldman Sachs، Huntington Bancshares، Societe Generale و Westpac نیز در این اقدام مشارکت داشتند. بانکهای غیر آمریکایی که به بازار داخلی دسترسی داشتهاند، 14.5 میلیارد دلار از عرضه روز سهشنبه را تشکیل دادهاند.
تقاضا برای فروش این اوراق بسیار قوی بوده و بیش از سه برابر حجم عرضه شده است. در کل، 13 وامدهنده اوراق قرضه فروختند که شامل معاملههای غیر بانکی از خودروساز مرسدس بنز و سازنده تجهیزات ساختمانی کاترپیلار نیز بوده است.
موسسه رتبهبندی فیچ: با توجه به تحولات اخیر در صحنه سیاسی این کشور، عدم ثبات سیاسی میتواند بر روند اقتصادی و اعتبار ژاپن تأثیرگذار باشد.
این تغییرات میتوانند موجب نگرانیهایی در مورد سیاستهای اقتصادی و تصمیمات مالی آینده شوند که در نتیجه ممکن است چشمانداز مثبت فعلی را تهدید کنند.
سیتیگروپ پیشبینی کوتاهمدت خود برای قیمت مس را به دلیل احتمال افزایش تعرفههای تجاری آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ و محرکهای ضعیفتر از حد انتظار چین، 11 درصد کاهش داد.
تحلیلگران سیتیگروپ در یادداشتی نوشتند: «انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور، نقطه عطفی واضح در سیاست تعرفههای تجاری جهانی است.» و افزودند: «عدم تسهیل چین تا به امروز ما را شگفتزده کرده است.»
به گزارش بلومبرگ، اقتصاد چین در ماه گذشته با بهبود شاخصهای اولیه پس از اجرای اقدامات محرک اقتصادی توسط دولت در اواخر سپتامبر، رشد ملایمی داشته است.
تولید صنعتی و فروش خردهفروشی در ماه اکتبر نسبت به سپتامبر با سرعت بیشتری رشد کردهاند. حمایت دولت از بازار مسکن به افزایش فروش خانهها کمک کرده است و تعطیلات طولانی در اوایل اکتبر نیز باعث افزایش هزینههای خردهفروشی و گردشگری شده است.
با این حال، بازگشت ترامپ و تهدید به تعرفهها ممکن است بهبودی نوپای اقتصاد چین را مختل کند.
وال استریت، شب گذشته با نتایج میکس به کار خود پایان داد، در حالی که دادههای تورم امید به کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو را حفظ کرد. شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در اکتبر مطابق با پیشبینیها افزایش یافت.
سهام Rivian پس از افزایش سرمایهگذاری فولکسواگن رشد کرد، در حالی که سهام Spirit Airlines پس از گزارش آمادگی برای ورشکستگی سقوط کرد. شاخصهای داو جونز و S&P 500 کمی افزایش یافتند، در حالی که شاخص نزدک کاهش یافت.
بازده اوراق قرضه دوساله خزانهداری آمریکا پس از گزارش تورم کاهش یافت، اما بازده اوراق قرضه 10 ساله به دلیل انتظارات از سیاستهای ترامپ افزایش یافت. انتظار میرود دولت جدید ترامپ رویکردی حمایت از کسبوکارها داشته باشد و احتمالا مالیاتها را کاهش دهد.
بلومبرگ در مقالهای تحلیل کرده است که چین دیگر تهدید بزرگی برای برتری اقتصادی آمریکا نیست. اقتصاد چین که زمانی به عنوان رقیب اصلی آمریکا شناخته میشد، اکنون آسیبپذیریهای زیادی نشان داده است.
در مقابل، آمریکا همچنان رهبری اقتصاد جهانی را در دست دارد و پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول نیز چشمانداز قویتری برای آمریکا نشان میدهد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب، به نظر میرسد که نیازی به مبارزه با جنگ تجاری با چین ندارد.
بر اساس گزارش فاکس نیوز، ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، به زودی یک نماینده ارشد و معتبر را به عنوان فرستادهای برای مذاکرات صلح میان روسیه و اوکراین منصوب خواهد کرد. گفته میشود این نماینده با مأموریتی ویژه، سعی در پیدا کردن راهحلی برای خاتمه این بحران خواهد داشت.
ترامپ پیش از این در جریان کارزار انتخاباتی خود، وعده داده بود که تنها ظرف ۲۴ ساعت پس از آغاز ریاست جمهوریاش، به جنگ اوکراین خاتمه خواهد داد. در همین راستا، برخی مشاوران او به ترامپ توصیه کردهاند که اوکراین را به پذیرش شرایطی ترغیب کند که منجر به ایجاد یک منطقه غیرنظامی به طول ۸۰۰ مایل شود و روسیه نیز بتواند مناطق تصرف شده را که حدود ۲۰ درصد خاک این کشور را شامل میشود، حفظ کند.
همچنین، پیشنهادی مطرح شده که اوکراین برای ۲۰ سال از پیوستن به ناتو خودداری کند؛ مسئلهای که منتقدان این طرح آن را به عنوان امتیازدهی به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، مورد انتقاد قرار دادهاند.
با این حال، روسیه نیز این تغییر رویکرد احتمالی را مشاهده میکند و ممکن است آن را نشانهای از عدم تمایل دولت ایالات متحده به تأمین مالی این جنگ تلقی نماید. در چنین شرایطی، ممکن است هیچ محدودیتی برای پیشرویهای روسیه در اوکراین وجود نداشته باشد.
این تغییرات میتواند بر بازارهای جهانی نیز تأثیرگذار باشد؛ اما همچنان مشخص نیست که این تحولات چه معنایی برای بازار نفت خواهد داشت. این احتمال وجود دارد که در صورت کاهش تنشها، جریان صادرات نفت روسیه تسهیل شود، هرچند که در حال حاضر نیز این جریان به طور کامل متوقف نشده است.