اخبار فوری فارکس | کامودیتی | ارز دیجیتال | تحلیل فوری اخبار
فیلتر تحلیل کامودیتی‌ها
فیلتر دسته بندی

با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکر‌ها مطلع شوید

تحلیل کامودیتی‌ها

در بحبوحه افزایش سطح بدهی و کاهش ارزش ارزهای فیات، این سوال که فلزات گرانبها مانند نقره در دوران رکود چگونه عمل می‌کنند، به طور فزاینده‌ای مطرح می‌شود و به گفته یک تحلیلگر، بهترین پیش بینی کننده عملکرد فلز خاکستری در طول رکود، فلز پایه آن یعنی مس، است.

رونا اوکانل، رئیس تجزیه و تحلیل بازار برای اروپا، خاورمیانه و آفریقا (EMEA) و آسیا در StoneX Financial، عقیده دارد: «نقره زمانی ضرب مسکوکات بود اما اکنون به یک مولفه صنعتی تبدیل شده است. رابطه نقره با طلا به صدها سال قبل برمی‌گردد، زمانی که هر دو فلز ارز بودند. در قرن 16 و 17، نقره اولین سکه در بریتانیا، اروپا و خاور دورتر بود، در حالی که طلا بیشتر در معاملات درون ملی استفاده می‌شد.

این مسئله، همراه با جذابیت فیزیکی نقره و استفاده از آن در جواهرات، «مسلماً طبقه بندی آن را به عنوان یک فلز گرانبها توجیه می‌‌کند. اوکانل خاطرنشان کرد که نقش نقره به عنوان یک فلز پولی به دلایل مختلفی کاهش یافته است، از جمله این واقعیت که «سکه‌های نقره می‌توانند دستکاری شود، (هنری هشتم از انگلستان عمداً بیش از یک بار اندازه سکه‌ها را کاهش داد) و سکه‌های طلا در اواخر قرن هفدهم معرفی شدند.

نسبت نقره به مس

به گفته وی: "به دلایل لجستیکی، طولی نکشید که طلا در بازار سلطه پیدا کند." نقره نقش خود را به عنوان یک ارز در تعدادی از کشورها تا مدت‌ها بعد حفظ کرد و تنها اخیراً بود که دارایی‌های این فلز در بانک مرکزی روسیه، چین و هند از بین رفته است.

✔️  خبر مرتبط: پیش‌بینی‌های جدید موسسه UBS: نقره در ماه های آینده خواهد درخشید

اوکانل این سوال را مطرح کرد: "آیا واقعاً کمبودی وجود داشته است؟"

وی خاطرنشان کرد: مصرف صنعتی نقره طی پنج سال گذشته به طور متوسط 71 درصد از تقاضای ساخت - یعنی قبل از سرمایه گذاری - را تشکیل داده است. بنابراین قبل از بررسی عملکرد نقره در برابر فلزات دیگر، ارزش دارد که نگاهی سریع به عوامل بنیادی داشته باشیم.

او گفت: «اگرچه به طور کلی پذیرفته شده است که نقره فلزی کمیاب است، اما ما باید «کمبود» را دقیق‌تر تعریف کنیم. برای مثال، با در نظر گرفتن اعداد Metals Focus برای گذشته نزدیک، نشان می‌دهد که بازار واقعاً با کسری مواجه بوده است، اما این پس از درج فعالیت سرمایه‌گذاری فرابورس بود.

اگر فعالیت سرمایه‌گذاری فرابورس از معادله حذف شود، اوکانل خاطرنشان کرد: «از حداقل سال 2015، برای هر سال، نقره با مازادی مواجه بوده است، هرچند که این مقدار کاهش یافته است و پیش‌بینی‌های ما نشان می‌دهد که بر این اساس تا قبل از پایان سال جاری نقره به سمت کسری خواهد رفت (و پس از آن ادامه خواهد داشت). این مازاد تقریباً به 52000 تن یا 20 ماه متوسط تولید معدن در سال 2023 می‌رسد.

او تاکید کرد: «با این حال، سرمایه‌گذاران با جذب خالص تمام فلزات در فرابورس بیش از 65000 تن در همان دوره برابری کرده‌اند.» " «البته، سرمایه‌گذاری به هر دو صورت جریان دارد، و اگر بخواهیم اختلاف نظر داشته باشیم، می‌توان استدلال کرد که سرمایه‌گذاری روش جذاب‌تری برای توصیف حرکت موجودی است!»

اوکانل گفت که این حقیقت با فعالیت محصولات قابل معامله بورسی (ETP) نشان داده می‌شود، چرا که سرمایه‌گذاران در سال 2024 از بازار نقره خارج شدند، در حالی که در سال‌های 2022 و 2023 "سرمایه گذاران خالص" بودند.

✔️  خبر مرتبط: آیا زمان مناسبی برای خرید نقره فرا رسیده است؟

در مورد نحوه عملکرد نقره در صورت وقوع رکود، اوکانل تاکید کرد که عملکرد مس بهترین شاخص است.

او گفت: «ما چهار رکود گذشته را بررسی کرده‌ایم، اگرچه دوره دو ماهه 2020 کوتاه‌تر از آن است که از نظر آماری قابل توجه باشد، اما مورد بررسی قرار گرفت. "نتیجه گیری: در یک دوره رکود، نقره به مس نگاه می‌کند، نه طلا."

او توضیح داد: «ما اغلب متوجه شده‌ایم که وقتی طلا در هیچ جهت خاصی در پیچ و خم نیست، نقره توجه خود را به مس معطوف می‌کند - هم از نظر قیمت و هم از نظر میزان کمتری همبستگی. با توجه به اینکه عرضه اولیه نقره (و بنابراین انعطاف پذیری قیمت) معمولاً کمتر از 30 درصد کل است (این شامل ضایعات صنعتی نیز می‌شود) در رکود نیز همین اتفاق می‌افتد.

اوکانل در پایان گفت: «بنابراین، تا زمانی که بخش‌های طلا/فلزات پایه دچار رکود نشوند، فلز نقره همچنان افزایش خواهد یافت. "البته طلا، هر بار بیشتر رشد می‌کند!"

بیشتر بخوانید:

واردات سنگ آهن چین در ماه سپتامبر نسبت به ماه اوت 2.7 درصد و نسبت به سال قبل 2.9 درصد افزایش یافته، چرا که پیش قراردادها به دلیل کاهش قیمت‌ها و امید به بهبود تقاضا در فصل اوج ساخت و ساز بیشتر شده است.

طبق داده‌های اداره کل گمرک، چین، بزرگترین مصرف‌کننده سنگ آهن جهان، ماه گذشته 104.13 میلیون تن از ماده اصلی فولادسازی را وارد کرد که بالاترین میزان از ژانویه است.

این رقم از پیش‌بینی‌های بین 98 تا 103 میلیون تن تحلیلگران بیشتر بود.

واردات سنگ آهن چین و قیمت سنگ آهن

این حجم در ماه گذشته با 101.39 میلیون تن در ماه اوت و 101.18 میلیون تن در ماه مشابه در سال 2023 مقایسه شده است.

✔️  خبر مرتبط: ترس‌ از رکود جهانی؛ افت شدید قیمت سنگ آهن

کاهش قیمت‌ها به دلیل کاهش تقاضا و بالا بودن ذخایر در انبارها باعث شد تا پیش قراردادها از خارج از کشور با پیش بینی افزایش تقاضا در سپتامبر و اکتبر افزایش یابد.

داده‌های شرکت مشاوره‌ای Steelhome نشان می‌دهد که میانگین قیمت در هر دو ماه اوت و سپتامبر بسیار کمتر از 100 دلار در هر تن بود.

به گفته تحلیلگران، کاهش تولید داخلی همچنین کارخانه‌ها را تشویق به خرید محموله‌های بیشتری از طریق دریا کرد.

داده‌های انجمن معادن متالورژی چین نشان داد که سنگ آهن تولید داخلی چین در ماه اوت با 9.4 درصد کاهش در سال به حدود 22.25 میلیون تن رسید.

به گفته تحلیلگران، واردات در ماه اکتبر احتمالاً بالا خواهد ماند چرا که بهبود قیمت از اواخر سپتامبر، به لطف چشم انداز بهبود تقاضا پس از بسته محرک تهاجمی چین، محموله‌های بیشتری را از استخراج کنندگان پرهزینه به دنبال خواهد داشت.

این داده‌ها نشان می‌دهد که در سه سه ماهه اول سال 2024، واردات سنگ آهن چین به 918.87 میلیون تن رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل 4.9 درصد افزایش داشته است.
تجارت فولاد
صادرات فولاد چین در سپتامبر 25.93 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت و به 10.15 میلیون تن رسید که بالاترین میزان در یک ماه از ژوئیه 2016 است.

صادرات فولاد چین

انجمن آهن و فولاد چین در یادداشتی اعلام کرد که صادرات در 9 ماهه اول سال 21.2 درصد نسبت به سال قبل به 80.71 میلیون تن افزایش یافته است که عمدتاً ناشی از سود ناخالص بهتر در بازار صادراتی نسبت به بازار داخلی است.

چین در ماه گذشته 554000 تن محصولات فولادی وارد کرد که 8.84 درصد نسبت به اوت و 13.44 درصد نسبت به سال قبل کاهش داشت و مجموع ژانویه تا سپتامبر به 5.19 میلیون تن رسید که 9% کاهش سالانه داشته است.

بیشتر بخوانید:

گروه اوپک پلاس به رهبری عربستان سعودی، علیرغم شواهدی مبنی بر اینکه رشد تقاضای نفت در سال جاری کمتر از انتظار اولیه اوپک خواهد بود، قصد دارد تا اوایل دسامبر عرضه نفت خود به بازار را افزایش دهد.

اوپک اکنون برآوردهای خود از رشد تقاضای جهانی نفت را برای سومین ماه متوالی کاهش داده است و انتظار دارد مصرف چین کمتر از پیش بینی‌های قبلی باشد.

با این حال، اوپک پلاس اکنون قصد دارد در دسامبر 180000 بشکه در روز عرضه به بازار را افزایش دهد و کاهش تولید فعلی حدود 2.2 میلیون بشکه در روز را در طول سال 2025 معکوس کند.

گزارش‌هایی وجود دارند مبنی بر اینکه عربستان سعودی، بزرگترین تولیدکننده اوپک و رهبر ائتلاف اوپک پلاس، هدف غیررسمی خود برای رساندن قیمت نفت به مرز 100 دلار در هر بشکه را کنار گذاشته است و می‌تواند با بازگشت به مبارزه برای سهم بازار به دنبال "انضباط" تولیدکنندگان غیراوپک پلاس باشد.

✔️  خبر مرتبط: زنگ خطر برای اقتصاد عربستان: افت فروش نفت، چه تاثیری بر اقتصاد خواهد داشت؟

 

قیمت نفت در اواسط دهه 1980 و اواسط دهه 2010 زمانی که عربستان سعودی تولید نفت خام خود را افزایش داد، کاهش یافت.این رویکرد عربستان، می‌تواند قیمت نفت و در نتیجه درآمدهای نفتی بودجه روسیه را کاهش دهد.

برخی تحلیلگران می‌گویند با توجه به اینکه درآمدهای نفت و گاز حدود 30 درصد از درآمدهای بودجه روسیه را تشکیل می‌دهد، قیمت‌های پایین نفت می‌تواند به طور قابل توجهی به درآمدهای مسکو و توانایی این کشور برای ادامه سرمایه گذاری منابع عظیم در جنگ در اوکراین آسیب بزند.
درآمدهای نفتی روسیه
قیمت‌های پایین نفت می‌تواند حتی بزرگ‌تر از تحریم‌های غرب بر درآمدهای بودجه که روسیه سخت تلاش می‌کند تا از آن دوری کند، تاثیر می‌گذارد.

مسکو به یافتن راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها ادامه می‌دهد و از یکی از آخرین اقدامات، یعنی قرار دادن ده‌ها نفتکش در لیست سیاه برای حمل نفت روسیه، سرپیچی می‌کند و حدود یک سوم از این نفتکش‌ها را برای تحویل نفت خود به کار گرفته است.

ایالات متحده، اتحادیه اروپا و بریتانیا تاکنون 72 نفتکش را به دلیل حمل نفت روسیه بر خلاف تحریم‌ها یا سیاست سقف قیمتی، تعیین کرده‌اند. بر اساس داده‌های ردیابی نفتکش‌های گردآوری شده توسط بلومبرگ، از این 72 نفتکش، حداقل 21 کشتی محموله‌های نفت روسیه را از زمانی که در فهرست سیاه قرار گرفتند، بارگیری کرده‌اند.

با این حال، اگر قیمت نفت در میان عرضه فراوان کاهش یابد، ضربه به درآمد روسیه می‌تواند بزرگ باشد.

درآمد صادرات سوخت فسیلی روسیه

لوک کوپر، یک پژوهشگر دانشیار در روابط بین الملل در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن، در مجله IPS نوشت: «با توجه به اینکه روسیه نفت خود را با نرخ‌های پایین‌تر و با هزینه‌های تولید بالاتر می‌فروشد، فضای ارزان قیمت در بازارهای نفت ممکن است بر توانایی این کشور برای تأمین مالی حملاتش در اوکراین تأثیر بگذارد».

کوپر خاطرنشان می‌کند که از آنجایی که درآمدهای نفتی برای درآمدهای دولت روسیه بسیار مهم است، «نفت به دلیل حساسیت آن به نوسانات قیمت در بازار جهانی، هم منبع قدرتی است که جنگ این کشور را تأمین مالی کرده است و هم یک آسیب پذیری بالقوه است.»

✔️  خبر مرتبط: روسیه پیش‌بینی درآمدهای صادرات نفت و گاز در سال 2024 را 17.4 میلیارد دلار افزایش داد

سیاست نفتی عربستان
اگر عربستان سعودی، متحد اصلی روسیه در پیمان اوپک پلاس، سیاست بازپس گیری سهم بازاری را که در دو سال گذشته از دست داده بود، دنبال کند، این آسیب پذیری می‌تواند عمیق‌تر شود.

فایننشال تایمز ماه گذشته گزارش داد که پادشاهی می‌تواند مایل به تحمل درد کوتاه مدت قیمت نفت و درآمد باشد چرا که در حال چرخش در سیاست است و به دنبال بازپس گیری سهم بازار و کنار گذاشتن هدف غیررسمی قیمت نفت 100 دلاری خود است.

آخرین باری که عربستان سعودی جنگ قیمتی را آغاز کرد، در ماه‌های ابتدایی همه‌گیری ویروس کرونا در سال 2020 بود، زمانی که عربستان و روسیه برای سهم بازار در میان کاهش تقاضا مبارزه کردند.

عربستان بیش از یک سال است که برای محدود کردن عرضه به بازار فراتر رفته است. عربستان سعودی به غیر از سهم کاهش تولید اوپک پلاس که از تابستان گذشته به اجرا درآمده است، به طور داوطلبانه یک میلیون بشکه دیگر در روز را از بازار حذف کرده است.

ین کشور به شدت به برنامه خود برای تولید "حدود 9 میلیون بشکه در روز" پایبند بوده است - این به طور مداوم با تولید نفت هدف این کشور در سال گذشته مطابقت داشته است.

بنابراین، ناامیدی عربستان به دلیل از دست دادن سهم بازار در حالی که قیمت‌ها به زیر 80 دلار در هر بشکه گیر کرده است، حتی با وجود تشدید تنش‌های ژئوپلیتیکی، جای تعجب ندارد.

اگر اوپک پلاس عرضه بیشتری را به بازار بازگرداند در حالی که تقاضا کمتر از انتظارات اولیه بوده است، با اعتراف خود اوپک، درآمد همه کشورهای نفتی - از جمله روسیه - همراه با قیمت نفت کاهش خواهد یافت.
آیا روسیه برای کاهش قیمت نفت آماده است؟
کوپر نوشت: روسیه، برخلاف ایالات متحده، اقتصاد وابسته به نفت دارد که از قدرت کارتل اوپک پلاس سود می‌برد.

این کارشناس افزود: «با این حال، برخلاف عربستان سعودی، استخراج نفت در روسیه  ارزان نیست که این مسئله کار را برای مقابله با شرایط قیمت پایین سخت می‌کند».

روسیه در سال گذشته 3.6% رشد اقتصادی داشت که بسیار بالاتر از میانگین جهانی است.

به گفته استفان هدلاند، مدیر تحقیقات مرکز مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه اوپسالا، با این حال، این عدد یک واقعیت غم انگیز را پنهان می‌کند.

هدلاند در سرویس‌های اطلاعاتی ژئوپلیتیک (Geopolitical Intelligence Services) می‌نویسد، توضیح پشت این شاخص‌های تولید ناخالص داخلی بسیار ساده است: اقتصاد جنگی کنونی روسیه.

هدلوند گفت: «مقدار زیادی پول برای قرارداد سربازان روسی، که بسیاری از آنها در اوکراین کشته خواهند شد، و برای تولید سخت‌افزار نظامی که بسیاری از آنها در میدان نبرد نابود خواهند شد، تخصیص داده می‌شود.

هیچ یک از این خروجی‌ها در بلندمدت قابل توجیه نیستند.»

خود روسیه اعلام می‌کند که به دنبال کاهش وابستگی خود به نفت برای به حداقل رساندن تأثیر نوسان قیمت نفت و گاز بر درآمدهای بودجه خود است.

آنتون سیلوانوف وزیر دارایی روسیه در اوایل این ماه گفت که چند سال پیش درآمدهای نفت و گاز 35 تا 40 درصد از درآمدهای بودجه روسیه را تشکیل می‌داد و افزود که این سهم قرار است در سال آینده به 27 درصد و در سال 2027 به 23 درصد کاهش یابد.

درآمد حاصل از فروش نفت و گاز مهمترین جریان نقدینگی برای بودجه فدرال روسیه است. اقتصاد روسیه بار سنگین سقوط بالقوه قیمت نفت را به دلیل جنگ جدید برای سهم بازار متحمل خواهد شد.

بیشتر بخوانید:

در حالی که بازارها و معامله‌گران منتظر حرکت بعدی در اختلافات ایران و اسرائیل هستند، صحبت‌ها درباره اختلال احتمالی در حیاتی‌ترین مسیر حمل و نقل نفتی جهان، یعنی تنگه هرمز، دوباره مطرح شده است.

به گفته تحلیل‌گران، بستن تنگه هرمز توسط ایران یا تلاش برای این منظور، تنگه باریک بین عمان و ایران که خلیج فارس را به خلیج عمان و دریای عرب متصل می‌کند، می‌تواند به راحتی قیمت نفت را به بالای 100 دلار در هر بشکه برساند.

با این حال، همین تحلیلگران، اختلال در تنگه هرمز را به عنوان یک رویداد که احتمال بسیار پایینی دارد، در نظر می‌گیرند.

احتمال هرج و مرج ترافیکی در تنگه‌ای که 21 درصد از مصرف روزانه نفت جهان از آن عبور می‌کند کم است، اما در بدترین شرایط، تأثیر آن زیاد خواهد بود – نه تنها بر قیمت نفت، بلکه بر بازارهای گاز طبیعی نیز، چرا که ال ان جی قطر از این خط عبور می‌کند.

✔️  خبر مرتبط: آیا قیمت نفت به ۱۰۰ دلار خواهد رسید؟

تنگه هرمز که جریان نفت آن به طور متوسط حدود 21 میلیون بشکه در روز است، به درستی به عنوان مهم ترین گلوگاه ترانزیت نفت در جهان توصیف می‌شود. این تنگه، مسیر اصلی صادرات نفت خاورمیانه به آسیا و شریان اصلی صادرات همه تولیدکنندگان بزرگ منطقه از جمله خود ایران است.

تولید نفت ایران نزدیک به سطح قبل از تحریم افزایش یافته است

به گفته اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، اما تنها عربستان سعودی و امارات متحده عربی خطوط لوله عملیاتی دارند که می‌توانند تنگه هرمز را دور بزنند.

ایران خط لوله گوره- جاسک و پایانه صادراتی جاسک در خلیج عمان را با یک محموله صادراتی در ژوئیه 2021 افتتاح کرد. ظرفیت این خط لوله در آن زمان 300000 بشکه در روز بود، اگرچه ایران از آن زمان تاکنون از این خط لوله استفاده نکرده است.

در صورت بروز اختلال در عرضه، اداره اطلاعات انرژی (EIA) تخمین می‌زند که حدود 3.5 میلیون بشکه در روز از ظرفیت موثر استفاده نشده از این خطوط لوله می‌تواند برای دور زدن تنگه هرمز در دسترس باشد.

این میزان، برای جبران حتی یک روز محاصره احتمالی کافی نیست.

بازار نفت در حال حاضر معتقد نیست که شوک عرضه تنگه هرمز در کار باشد، اگرچه در بدترین سناریو، آنچه اکنون به عنوان احتمال کم دیده می‌شود می‌تواند منجر به اختلال در نسبت‌های با تاثیر بالا باشد.

بیارن شیلدروپ، تحلیلگر ارشد کامودیتی در بانک SEB سوئد، هفته گذشته در یادداشتی نوشت: «قاعده در بازارهای کامودیتی این است که اگر عرضه به شدت محدود شود، قیمت اغلب به 5 تا 10 برابر سطح عادی خود می‌رسد.

«بنابراین اگر بدترین حالت به وقوع می‌پیوندد و تنگه هرمز به مدت یک ماه یا بیشتر بسته می‌شد، احتمالاً قیمت نفت برنت به 350 دلار در هر بشکه افزایش می‌یابد، اقتصاد جهانی سقوط می‌کند و طی مدتی قیمت نفت دوباره به زیر 200 دلار در هر بشکه می‌رسد."

✔️  خبر مرتبط: آیا تنگه هرمز دوباره به صحنه تنش‌ ها باز می گردد؟

به گفته شیلدروپ: «اما به نظر نمی‌رسد که قیمت نفت در حال حاضر در چه وضعیتی قرار گرفته باشد.»

این تحلیلگر افزود: این ریسک دور از دسترس به نظر می‌رسد، در حالی که هر دو ایالات متحده و چین در صورت مسدود شدن این تنگه اقدام به بازگشایی مجدد آن خواهند کرد.

اختلال قابل توجه در جریان در تنگه هرمز 14 میلیون بشکه در روز از عرضه نفت تولیدکنندگان خاورمیانه و ظرفیت مازاد قابل توجه عربستان سعودی و امارات را به خطر می‌اندازد.

وارن پترسون، رئیس استراتژی کامودیتی در بانک ING، روز جمعه نوشت: چنین اختلالی برای رساندن قیمت نفت به رکوردهای جدید کافی است و می‌تواند قیمت از رکورد نزدیک به 150 دلار در هر بشکه در سال 2008 فراتر برود.

در حال حاضر، تقریباً همه تحلیلگران تردید دارند که تشدید تنش در خاورمیانه به قدری جدی باشد که به محاصره تنگه هرمز منجر شود.

تحلیلگران در بروکر نفت PMV اعلام کردند: «آیا آمریکا واقعاً به اسرائیل اجازه خواهد داد که تأسیسات نفتی را در مرز دشمن خود در طول یک سال انتخابات منفجر کند؟ آیا ایران واقعاً تنگه هرمز را که نه تنها صادرات همسایگان را قطع می‌کند، بلکه تنها منبع درآمد بین‌المللی قابل توجه خود است را خواهد بست؟

بیشتر بخوانید:

تحلیل هفتگی برنت دانلی

بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
گزارش اشتغال غیرکشاورزی آمریکا (NFP) فشار زیادی به معامله‌گران اوراق قرضه وارد کرد و باعث تغییر جهت بازار شد. در ماه آگوست، بسیاری فکر می‌کردند که بالاخره رکود بزرگ اقتصادی، که به آن رکود بیگ‌فوت می‌گویند، فرا رسیده است. اما این رکود دوباره ناپدید شد و اقتصاد «گلدیلاکس» به سلامت و ثبات خود ادامه داد. (اقتصاد «گلدیلاکس» که به وضعیتی اشاره دارد که رشد اقتصادی کافی است اما تورم بیش از حد بالا نیست.)

اصطلاح رکود بیگ‌فوت به این دلیل استفاده می‌شود که مشابه افسانه بیگ‌فوت، بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددانان بارها ادعا کرده‌اند که نشانه‌هایی از وقوع رکود اقتصادی دیده‌اند، اما هر بار که انتظار می‌رفت این رکود رخ دهد، در عمل هیچ‌گاه شواهد قطعی یا تجربی برای آن وجود نداشت. درست مانند بیگ‌فوت که بسیاری مدعی دیدن آن شده‌اند، اما تاکنون مدرکی قطعی برای اثبات وجود آن ارائه نشده است.

اکنون گفتمان جدیدی در بازار شکل گرفته است: تورم به کف خود رسیده، رشد اقتصادی آمریکا به ۳.۲ درصد رسیده، بازار کار همچنان قوی است، و در صورت پیروزی ترامپ، ممکن است یک موج جدید از محرک‌های مالی به سبک MMT (نظریه پولی مدرن) در شرایط رشد اقتصادی «گلدیلاکس» به راه بیفتد.

در کنفرانس گرانت، استن دراکنمیلر اظهار داشت: «اگر ترامپ دوباره به ریاست جمهوری انتخاب شود، احتمال دارد که تعرفه‌های تجاری جدیدی وضع شود، و کاهش مهاجرت نیز می‌تواند به محدود شدن عرضه نیروی کار منجر شود. همچنین، کاهش مقررات ممکن است باعث تقویت فعالیت‌های اقتصادی و ایجاد تحرک بیشتر در اقتصاد شود. در حال حاضر، رشد اقتصادی آمریکا به ۳ درصد رسیده است، که این خود نشان‌دهنده سلامت نسبی اقتصاد است.»

گرگ ایپ از وال استریت ژورنال هم با این تیتر به ماجرا پرداخت:

«این وضعیت کاملاً متفاوت با آن پیش‌بینی‌های فاجعه‌بار هشت هفته پیش است.»

در خصوص تورم، اکنون می‌بینیم که روند کاهش آن متوقف شده و تورم بالای ۳ درصد در شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و حدود ۲.۷ درصد در شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی هسته (Core PCE) باقی مانده است. تورم "سوپرهسته‌ای" (Supercore CPI) نیز همچنان حدود ۴ درصد در سال است، همان‌طور که در میانه سال ۲۰۲۳ بود.

اگرچه ما از دوران افزایش شدید قیمت‌ها که ناشی از شوک‌های عرضه پس از دوران کووید بود عبور کرده‌ایم، اما هنوز هم با افزایش‌های قابل توجهی در قیمت‌ها مواجه هستیم. در واقع، تورم سوپرهسته‌ای اکنون بالاتر از سال ۲۰۲۱ است.

بازار اوراق قرضه اکنون با این سوال روبروست که در صورت پیروزی احتمالی جمهوری‌خواهان در انتخابات (Red Sweep)، چه چیزی در پیش خواهد بود، زیرا احتمال اجرای یک بسته مالی بزرگ به سبک MMT مانند آنچه در دوران ترامپ در سال ۲۰۱۷ رخ داد، بیشتر شده است.

هیچ هزینه اضافی یا پرمیومی برای جبران ریسک اجرای دوباره سیاست‌های مالی به سبک MMT، مشابه آنچه در دوران ترامپ در سال ۲۰۱۷ رخ داد، در بازارها وجود ندارد. این بدان معناست که سرمایه‌گذاران انتظار ندارند که چنین سیاست‌هایی در کوتاه‌مدت تأثیر منفی یا تورمی داشته باشند و به همین دلیل، بازار اوراق قرضه در حال حاضر هیچ حاشیه ریسکی برای آن‌ها در نظر نگرفته است. با افزایش احتمال پیروزی کامل جمهوری‌خواهان (Red Sweep) در انتخابات، این موضوع باعث شده است که بازارهای اوراق قرضه به فکر آینده و تحولات احتمالی باشند.

کسری بودجه‌ بزرگ‌تر، کاهش مهاجرت و افزایش تعرفه‌ها همگی عواملی هستند که می‌توانند باعث افزایش تورم در آمریکا شوند. این شرایط با وضعیت سال ۲۰۱۶ تفاوت زیادی دارد؛ چرا که در آن زمان، اقتصاد از نقطه‌ای با تورم پایین‌تر آغاز به رشد کرد. هنگامی که ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ به ریاست جمهوری رسید، نرخ تورم در تمام شاخص‌های اقتصادی حدود ۱۰۰ واحد پایه کمتر بود، و اکنون با توجه به رشد فعلی، فشار تورمی بیشتری پیش‌بینی می‌شود.

نکته قابل توجه اینجاست: با اینکه همه معتقدند سیاست‌های ترامپ در دور جدید می‌تواند تورمی باشد، همین سیاست‌ها در دوره قبلی ریاست‌جمهوری او اثر تورمی چندانی نداشتند. با وجود تعرفه‌ها، کاهش مهاجرت و محرک‌های مالی به سبک MMT، در دوران ترامپ، تورم در یک محدوده محدود نوسان داشت و به‌طور خاص به شکلی قابل توجه افزایش نیافت.

در حال حاضر، تمرکز من بیشتر بر تحلیل واکنش‌های عمومی و برداشت‌های مشترک نسبت به نتایج احتمالی انتخابات است، نه بر پیش‌بینی دقیق سیاست‌ها یا نتایج اقتصادی برای سال ۲۰۲۵ و پس از آن.

اجماع عمومی از واکنش‌های بازار به شرح زیر است:

  • پیروزی کامل جمهوری‌خواهان (Red Sweep): فروش اوراق قرضه، خرید سهام شرکت‌های بزرگ فناوری (Mag7)، خرید USDCNH (دلار آمریکا/یوان چین)، فروش EURUSD (یورو/دلار آمریکا)، فروش AUDUSD (دلار استرالیا/دلار آمریکا)، و خرید ارزهای دیجیتال.
  • پیروزی کامل دموکرات‌ها (Blue Sweep): خرید اوراق قرضه، کاهش نوسانات بازار، فروش دلار آمریکا.
  • پیروزی هریس بدون پیروزی کامل دموکرات‌ها: حفظ وضعیت موجود، کاهش نوسانات.
  • پیروزی ترامپ بدون پیروزی کامل جمهوری‌خواهان: نتیجه مشخص نیست.

در خارج از آمریکا، با اشتیاق منتظر اعلام بسته محرک اقتصادی چین هستیم که قرار است امشب (ساعت ۱۰ صبح شنبه به وقت پکن) اعلام شود. 

نموداری که بلومبرگ ارائه کرده، با توجه به آنچه من مطالعه کرده‌ام، منطقی به نظر می‌رسد. البته ترکیب دقیق محرک‌های اقتصادی اهمیت ویژه‌ای دارد، اما تحلیل و پیش‌بینی کامل آن به‌قدری پیچیده است که امکان تدوین برنامه‌ای جامع و دقیق برای آن وجود ندارد.

با توجه به نوسانات اخیر پیرامون اخبار چین، این پیش‌بینی‌ من از واکنش‌های احتمالی دلار استرالیا (AUD) و دلار نیوزیلند (NZD) در آخر هفته، بر اساس نتایج مختلفی که ممکن است رخ دهد، ارائه می‌شود.

اگر وزارت دارایی چین رقم مشخصی را اعلام نکند، این نتیجه بیشترین ابهام را به همراه خواهد داشت، زیرا در این حالت ممکن است فرض شود که رویای بزرگ بازتاب تورمی همچنان ادامه دارد؛ به این معنا که بازارها همچنان امیدوارند که چین با اجرای یک بسته محرک اقتصادی بزرگ، تقاضا را افزایش داده و تورم را تحریک کند. در این صورت، ما همچنان منتظر یک اعلامیه بزرگ‌تر در اواخر ماه، زمانی که کمیته دائمی کنگره ملی خلق چین جلسه برگزار می‌کند، خواهیم بود.

✔️  بیشتر بخوانید: آشنایی کامل با ساختار سیاسی در چین

پیش‌بینی من برای حالتی که "هیچ عدد مشخصی اعلام نشود" بسیار نامشخص است، چرا که نمی‌توان گفت آیا بازار همچنان این امید و انتظارات را به ماه اکتبر منتقل خواهد کرد یا خیر. اگر وزارت دارایی امشب هیچ عدد دقیقی ارائه نکند، بازار ممکن است همچنان به این امید ادامه دهد، اما اعلام یک عدد مشخص در حدود ۱ تریلیون دلار یا کمتر، بدترین نتیجه خواهد بود. در این حالت، دیگر چیزی برای معامله باقی نمی‌ماند و باعث می‌شود خریداران عمده از بازار خارج شوند.

برای درک بهتر این اعداد، باید توجه داشت که بازار املاک و مستغلات چین بزرگ‌ترین کلاس دارایی در جهان است و ارزش آن بین ۷۰ تا ۱۴۰ تریلیون یوان کاهش یافته است، بسته به اینکه از چه منبعی اطلاعات گرفته شود.

بازار سهام
تمرکز همچنان بر بازار سهام چین است، در حالی که بازار سهام آمریکا به‌طور یکنواخت و بدون هیجان خاصی به مسیر خود به سمت رکوردهای تاریخی جدید ادامه می‌دهد. من بارها تأکید کرده‌ام که باید به بازار سهام چین بیشتر به چشم یک memestock (سهام مبتنی بر هیجان‌های موقت) یا shitcoin (ارز دیجیتال بی‌ارزش) نگاه کرد، تا بازتابی از فعالیت‌های اقتصادی یا سودآوری شرکت‌ها در این کشور.

در نمودار فوق، عملکرد بازارهای سهام "نرمال" از سال ۲۰۱۱ را مشاهده می‌کنید. شایان ذکر است که شاخص DAX یک شاخص بازدهی کل است، به این معنا که علاوه بر تغییرات قیمت سهام، سودهای نقدی نیز در آن لحاظ می‌شوند. در مقابل، سایر شاخص‌ها تنها شاخص‌های قیمتی هستند، یعنی تنها تغییرات قیمت سهام را محاسبه می‌کنند و سودهای نقدی را در نظر نمی‌گیرند. با این حال، این نمودار نشان می‌دهد که یک بازار سهام "نرمال" چگونه عمل می‌کند.

در مقابل، اینجا شاخص ترکیبی شانگهای قرار دارد. همان‌طور که می‌بینید، هیچ روند مثبت پایداری در آن وجود ندارد. این بازار مدتی راکد می‌ماند، سپس با یک جهش ناگهانی روبرو می‌شود، و پس از آن دوباره به سطح اولیه خود بازمی‌گردد. در واقع، شاخص به‌طور مداوم در اطراف یک میانگین ثابت نوسان می‌کند، بدون اینکه یک روند صعودی بلندمدت و مستمر را نشان دهد.

این وضعیت مرا به یاد نحوه معامله دارایی‌های پرنوسانی مانند دوج‌کوین و GME می‌اندازد.

در حالی که معمولاً می‌گویند بازار سهام آمریکا نماینده اقتصاد واقعی آن نیست، این موضوع در چین به مراتب بیشتر صدق می‌کند. بازار سهام چین بیشتر به‌عنوان یک شاخص سفته‌بازی عمل می‌کند، با نوساناتی که ناشی از ریسک‌های مرتبط با سیاست‌های دولتی است؛ سیاست‌هایی که گاه سرمایه‌داری را تشویق می‌کنند و گاه با آن مقابله می‌کنند. این اقدامات ممکن است حتی به زندانی شدن میلیاردرها و فشار بر شرکت‌های بزرگ منجر شود. در حالی که در آمریکا ایده مالکیت یک سهم و بهره‌مندی از سودهای آتی ممکن است کمی انتزاعی به نظر برسد، در چین این مفهوم کاملاً به دنیایی پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی تبدیل شده است.

و اما خلاصه بازار سهام این هفته در ۱۴ کلمه:

اقتصاد آمریکا در وضعیت مطلوب است. سهام آمریکا در اوج تاریخی قرار دارد. چین و انتخابات همچنان عوامل غیرقابل پیش‌بینی هستند.
نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه

  • هیچ نشانه‌ای از رکود دیده نمی‌شود.
  • گاوهای اوراق قرضه در حال عقب‌نشینی‌اند.
  • گفتمان بازار به سرعت در حال تغییر هستند.

فدرال رزرو به‌طور کامل اطمینان نداشت که کاهش ۵۰ واحد پایه در ماه سپتامبر تصمیم درستی بوده است. اکنون، افرادی مانند بوستیک از احتمال "عدم کاهش نرخ بهره" در ماه نوامبر صحبت می‌کنند. گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) نیز بسیار قوی منتشر شد و احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات در حال افزایش است. در ۱۰ روز گذشته، خرس‌های اوراق قرضه پیروزی بزرگی کسب کردند، زیرا تمام فرضیاتی که گاوهای بازار به آن تکیه کرده بودند، اشتباه از آب درآمد.

با این حال، به نظر می‌رسد به‌زودی بازدهی‌ها به سطح مقاومتی مهمی در حدود ۴.۱۵ درصد برسد و اگر این سطح شکسته شود، مقاومت بعدی در ۴.۵۰ درصد قرار دارد، که آخرین سقف قبل از افت بازدهی‌ها در ماه آگوست بوده است.

نمودار و گفتمان فعلی که به فروش اوراق قرضه گرایش دارد، به من نشان می‌دهد که احتمالاً هفته آینده شاهد تثبیت بازدهی‌ها باشیم. پیش‌بینی من این است که بازدهی‌ها در محدوده ۳.۹۰ تا ۴.۱۸ درصد باقی بمانند. با توجه به اینکه تقویم اقتصادی آمریکا به جز سخنرانی والر و گزارش فروش خرده‌فروشی رویداد مهمی در هفته آینده ندارد، احتمالاً تنها یک رویداد بزرگ از سوی چین می‌تواند بازدهی‌ها را از سطح ۴.۲۰ درصد عبور دهد. در حال حاضر به نظر می‌رسد بازار اوراق قرضه به اندازه کافی حرکت کرده و زمان آن رسیده که مدتی آرام بگیرد.

هفته آینده، بانک مرکزی اروپا (ECB) تصمیم خود را در مورد نرخ بهره اعلام خواهد کرد. با این حال، انتظار می‌رود این تصمیم تأثیر خاصی در بازار نداشته باشد، زیرا کاهش ۲۵ واحد پایه قبلاً در قیمت‌گذاری‌ها لحاظ شده و دلیلی برای تغییرات بزرگ در این مرحله وجود ندارد.
ارزهای فیات
نمودار شاخص دلار آمریکا (DXY) شباهت زیادی به نمودار بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله دارد، زیرا تفاوت در نرخ بهره تأثیر خود را به‌خوبی نشان می‌دهد. برای لحظاتی، جفت ارز یورو/دلار (EURUSD) پس از اعلام بسته محرک اقتصادی چین از روند نرخ بهره جدا شد (که باعث شد من به ناچار از پوزیشن فروش یورو/دلار خود خارج شوم)، اما در نهایت، معمولاً تفاوت نرخ بهره تعیین‌کننده است.

علاوه بر تقویت شدید دلار آمریکا، این هفته یک نکته جالب دیگر هم در بازار ارزهای فیات دیده شد: ضعف غیرمنتظره دلار کانادا (CAD). تا همین چند وقت پیش، دلار کانادا وضعیت خوبی داشت و معاملات فروش روی این ارز در دو هفته اول سپتامبر به پایان رسید. اما ناگهان و بدون هیچ دلیل واضح اقتصادی، دلار کانادا به‌شدت افت کرد.

این هفته، گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که احتمالاً یک معامله بزرگ خرید یا ادغام شرکت‌ها بین‌المللی (M&A) دلیل این افت باشد. در چنین معاملاتی که به‌صورت نقدی انجام می‌شوند، حجم بالایی از معاملات ارزی رخ می‌دهد و این معاملات گاهی چند روز طول می‌کشد تا به طور کامل انجام شوند. وقتی معامله تمام می‌شود، معمولاً نرخ ارز به حالت عادی برمی‌گردد، اما پیش‌بینی زمان دقیق این اتفاق دشوار است. معمولاً افرادی که این نوع معاملات را مدیریت می‌کنند، تمایل دارند کار را قبل از موعدهایی مثل پایان هفته یا قبل از انتشار داده‌های مهم اقتصادی به پایان برسانند. با توجه به این رفتارها، گاهی می‌توان پیش‌بینی‌های دقیقی درباره زمان‌بندی معاملات داشت.

یش‌بینی من این است که پیش از تعطیلات آخر هفته در آمریکا، این جریان معاملاتی تا ساعت ۵ عصر امروز به اتمام برسد. حجم ۶.۵ میلیارد دلار در جفت‌ارز دلار آمریکا/دلار کانادا (USDCAD) رقم قابل‌توجهی است، اما تکمیل چنین معاملاتی نباید بیش از چند روز طول بکشد.

هنگامی که حرکت بزرگی در دلار آمریکا رخ می‌دهد و می‌خواهید عملکرد یک ارز خاص را نسبت به سایر ارزها (غیر از دلار) بررسی کنید، دو روش وجود دارد. یکی از این روش‌ها استفاده از شاخص وزنی معاملات است که اغلب اقتصاددانان از آن بهره می‌گیرند. اما معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بیشتر به جفت‌ارزهای اصلی نگاه می‌کنند تا موضوع را دریابند. برای مثال، اگر جفت‌ارزهای EURCAD، AUDCAD و GBPCAD همگی افزایش داشته باشند، این نشان‌دهنده ضعف دلار کانادا است.

همچنین می‌توانید از ابزار WCRS در بلومبرگ استفاده کنید که عملکرد ارزها را در برابر دلار آمریکا در طول هفته نشان می‌دهد.

نکته جالب توجه این است که با وجود کمبود اخبار مهم از چین، دلار استرالیا (AUD) این هفته عملکرد چشمگیری از خود نشان داده است.
ارزهای دیجیتال
در حال حاضر، بازار ارزهای دیجیتال در میان چندین روایت متضاد قرار گرفته است. روند پذیرش ارزهای دیجیتال توسط مؤسسات مالی کُند و بدون تحول بوده، تأثیر رویداد نصف شدن پاداش بیت‌کوین پیشاپیش در قیمت‌ها لحاظ شده است، و نوسانات بازار بدون جهت مشخص و پراکنده به نظر می‌رسد. همچنین مستند شبکه HBO که انتظار می‌رفت تأثیری بر بازار داشته باشد، بدون تغییر قابل‌توجهی به پایان رسید.

یکی از مهم‌ترین رویدادهای اخیر در این فضا، افزایش فعالیت در پلتفرم Polymarket است. با نزدیک شدن به انتخابات، این سایت که یک پلتفرم شرط‌بندی مبتنی بر ارزهای دیجیتال است، توجهات زیادی را به خود جلب کرده است و امکان پیش‌بینی نتایج مختلف در حوزه‌های گوناگون را فراهم می‌کند.

یکی از نکات جالب توجه در این هفته در فضای ارزهای دیجیتال، افزایش اختلاف بین ارزش سهام MSTR و بیت‌کوین است. این اختلاف به دلیل خروج سرمایه‌گذاران از پوزیشن‌های فروش سهام MSTR و خرید بیت‌کوین رخ داده است. چنین شرایطی برای افرادی که در گذشته تجربه مشابهی با نوسانات بازارهایی مانند Palm یا اختلافات قیمتی غیرمنطقی GBTC (Grayscale Bitcoin Trust) یا فشارهای فروش سهام Porsche/VW داشته‌اند، آشنا به نظر می‌رسد. این‌ها پوزیشن‌هایی نیستند که بتوان به‌سادگی از آن‌ها به عنوان "آربیتراژ" استفاده کرد. در واقع، این پوزیشن‌ها بیشتر شبیه به شرط‌بندی‌هایی هستند که ممکن است به شدت نامطلوب نتیجه دهند.

برای درک بهتر این مفهوم، بنجامین گراهام، یکی از چهره‌های برجسته سرمایه‌گذاری، می‌گوید:
"در بلندمدت، بازار به یک ترازوی منصفانه تبدیل می‌شود، اما در کوتاه‌مدت، بازار بیشتر به یک ماشین شرط‌بندی و توزیع ریسک و زیان شباهت دارد."

و کینز، اقتصاددان بزرگ، به‌درستی اشاره کرده است که:
"اختلاف بین ارزش بازاری و ارزش ذاتی ممکن است بیشتر از مدتی که شما توان مالی خود را حفظ کنید، ادامه یابد."

این جملات به این معناست که در کوتاه‌مدت، بازارها ممکن است به شکلی غیرقابل پیش‌بینی عمل کنند و قیمت‌ها می‌توانند به‌طور موقت از ارزش ذاتی خود فاصله بگیرند. در مورد سهام MSTR، هیچ دلیلی وجود ندارد که این سهام نتواند با چند برابر "ارزش واقعی" خود معامله شود، زیرا هیچ رویداد فوری یا تعیین‌کننده‌ای وجود ندارد که باعث بازگشت قیمت‌ها به ارزش منصفانه آن‌ها شود. اکنون که سطح قیمتی ۲۰۰ دلار پشت سر گذاشته شده، هر احتمالی وجود دارد.

این به معنای آن نیست که معاملات مبتنی بر "بازگشت قیمت به ارزش منصفانه"، معاملات خوبی نیست؛ در واقع، این نوع معاملات می‌توانند بسیار پرسود باشند. اما زمان‌بندی چنین معاملات تقریباً غیرممکن است و مدیریت ریسک آن‌ها بسیار دشوار است. بنابراین، احتیاط بسیار ضروری است.

این به معنای آن نیست که معاملات مبتنی بر بازگشت قیمت به ارزش منصفانه معاملات خوبی نیست؛ در واقع، این نوع معاملات می‌توانند بسیار پرسود باشند. اما زمان‌بندی چنین معاملات تقریباً غیرممکن است و مدیریت ریسک آن‌ها بسیار دشوار است. بنابراین، احتیاط بسیار ضروری است.

کامودیتی‌ها
عملکرد چشمگیر طلا همچنان ادامه دارد و سایر کامودیتی‌ها نیز وضعیت نسبتاً پایداری را حفظ کرده‌اند. بیشتر کامودیتی‌ها این هفته تغییرات محسوسی نداشتند و با نوساناتی نامنظم، اما بدون جهت‌گیری مشخص، معامله شدند.

در نمودار می‌توان مشاهده کرد که قیمت نفت در اوایل سپتامبر از سطح حمایتی خود (۷۲ دلار) عبور کرد، در میانه سپتامبر نتوانست آن را مجدداً بازپس گیرد، اما اکنون با وجود اظهارات نزولی از سوی عربستان سعودی، دوباره به بالای این سطح بازگشته است. اگر چین بتواند این آخر هفته با تزریق محرک‌های تورمی جوی از بازتاب تورمی ایجاد کند، احتمالاً نفت می‌تواند برای مدتی وارد روند صعودی شود. هرچند معمولاً به معاملات نفت علاقه‌مند نیستم، اما در شرایط فعلی عملکرد آن بسیار خوب است. اگر بخواهم انتخاب کنم، با احتمال برابر، افزایش قیمت به ۸۰ دلار را بیشتر از کاهش به ۷۰ دلار ترجیح می‌دهم.

منبع: Spectramarkets.com  نویسنده: برنت دانلی

ایران و چین

منابع آگاه به آخرین تحولات به بلومبرگ گفتند، ایران نفت خام خود را به پالایشگاه‌های مستقل چین با تخفیف‌های کمتر نسبت به برنت عرضه می‌کند، چرا که این کشور به دنبال قیمت‌های بالاتر برای صادرات به مقصد بزرگترین واردکننده نفت خام جهان است.

پالایشگاه‌های خصوصی چین خریداران اصلی نفت خام تحریم شده ایران هستند و دو طرف روابط تجاری مطلوبی برای هر دو برقرار کرده‌اند. ایران می‌تواند نفت خام خود را بفروشد که تقریباً همه از آن اجتناب می‌کنند، در حالی که پالایشگاه‌های مستقل چین، به اصطلاح تی پات (Teapot) (پالایشگاه‌های کوچک و مستقل در چین)، نفت ارزان دریافت می‌کنند.

در نتیجه، چین حتی پس از اعمال مجدد تحریم‌های آمریکا علیه نفت ایران در سال 2018، به خرید نفت خام ارزان‌تر از ایران ادامه داد. پکن اعلام کرده است از تحریم‌های یکجانبه تبعیت نمی‌کند.

با این حال، منابع بلومبرگ می‌گویند که اخیراً بین فروشندگان ایرانی و خریداران چینی بن بست وجود داشته است چرا که ایران به دنبال یک دلار در هر بشکه بیشتر برای عیار نفت خام خود نسبت به ماه‌های گذشته است.

در معاملات اخیر، ایران نفت خام سبک ایران را با تخفیف 3.50 دلار در هر بشکه و نفت سنگین خود را با تخفیف حدود 7.50 دلار در هر بشکه نسبت به برنت عرضه کرده است.

پالایشگاه‌های چین به بلومبرگ اعلام کردند که مطمئن نیستند چرا قیمت‌های ایران افزایش می‌یابد.

با این حال، تشدید تنش‌ها در خاورمیانه و پاسخ احتمالی اسرائیل به حمله موشکی ایران در هفته گذشته ممکن است ایران را به دنبال قیمت‌های بالاتر برانگیخته باشد. بلومبرگ خاطرنشان می‌کند که ممکن است پالایشگاه‌های چینی قبل از ضربه احتمالی اسرائیل به زیرساخت‌های انرژی ایران، تقاضای عرضه بیشتری کرده باشند.

هفته گذشته، نفتکش‌های ایرانی در حال دور شدن از جزیره خارگ، بزرگترین پایانه صادرات نفت ایران، در میان ترس از حمله قریب‌الوقوع اسرائیل به مهم‌ترین زیرساخت‌های صادرات نفت خام ایران مشاهده شدند.

در اوایل سال جاری، ایران و چین نیز بر سر قیمت نفت با یکدیگر اختلاف داشتند. پالایشگاه‌های مستقل چین خرید نفت خام از ایران را برای ماه فوریه به تعویق انداختند زیرا جمهوری اسلامی خواستار قیمت‌های بالاتر و پیش‌پرداخت قبل از بارگیری محموله‌ها بود. در نهایت این موضوع حل شد و فروشندگان ایرانی تسلیم شدند.

نفت ایران

تحلیلگران بارکلیز (Barclays) هشدار داده‌اند که یک حمله احتمالی اسرائیل به زیرساخت‌های نفتی ایران می‌تواند بازارهای جهانی نفت را تحت تأثیر قرار دهد. چنین رویدادی می‌تواند ظرفیت مازاد موجود را کاهش دهد که در حال حاضر فشار نزولی بر قیمت‌ها وارد می‌کند و در عین حال یک پریمیوم ریسک ژئوپلیتیکی قابل توجه را معرفی کند. این دینامیک، به گفته آن‌ها، یکی از عوامل اصلی افزایش نوسانات اخیر در بازار نفت بوده است.

بانک Barclays تأکید می‌کند که یک اختلال طولانی‌مدت در تأمین نفت ایران به میزان 1 میلیون بشکه در روز می‌تواند قیمت‌ها را حداقل 15 دلار در هر بشکه افزایش دهد. با این حال، با توجه به چشم‌انداز ژئوپلیتیکی نامشخص، Barclays همچنان محتاط است و احتمال بالایی به این نتیجه نمی‌دهد.

در پی افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک در خاورمیانه، شاهد افزایش هزینه ریسک‌های ژئوپلیتیکی در بازار نفت هستیم. این هزینه‌ها که در بیشتر سال جاری نسبتاً مهار شده بود، اکنون موجب نوسان ۵ تا ۱۰ دلاری در قیمت هر بشکه نفت خام شده است.

پیش از این، این نوسانات در محدوده ۳ تا ۵ دلار بود. یکی از عوامل اصلی این تغییر، افزایش ریسک گسترش درگیری‌های منطقه‌ای است که ممکن است عرضه نفت از کشورهایی نظیر ایران را مختل کند.

این مسئله موجب شده قیمت نفت که در هفته‌های اخیر به حدود ۷۰ دلار کاهش یافته بود، به بازه ۷۸ تا ۸۰ دلار بازگردد. با این حال، این قیمت‌ها همچنان پایین‌تر از میانگین قیمت‌های سه‌ماهه دوم و سوم سال ۲۰۲۴ هستند و به دلیل ضعف تقاضا و عرضه در بازار جهانی همچنان فشار بر قیمت‌ها وجود دارد.

بازار جهانی نفت همچنان با مازاد عرضه ساختاری مواجه است که به‌نظر می‌رسد عامل اصلی تأثیرگذار بر بازار باشد، حتی با وجود افزایش ریسک‌های ژئوپلیتیک. ظرفیت تولید نفت اوپک همچنان بیش از ۵ میلیون بشکه در روز بوده و ۲.۲ میلیون بشکه در روز از کاهش‌های داوطلبانه تولید قرار است به تدریج تا پایان سال جاری بازگردانده شود.

از سوی دیگر، عرضه کشورهای غیر اوپک همچنان رو به افزایش است و رشد تقاضا در چین نیز به دلیل ضعف اقتصادی و تغییرات در سبد انرژی این کشور، بسیار کند باقی مانده است. همچنین، احتمالاتی وجود دارد که اختلالات تولید نفت لیبی نیز برطرف شود.

در سناریوی فعلی، انتظار می‌رود میانگین قیمت نفت برنت در سال ۲۰۲۵ به حدود ۷۰ دلار در هر بشکه برسد. این پیش‌بینی بیشتر بر اساس عوامل اساسی عرضه و تقاضا و ریسک‌های نزولی موجود در بازار انجام شده است.

به گفته جفری کریستین، شریک مدیریت گروه CPM، ابهامات اقتصادی، سیاسی و امنیتی کافی در جهان وجود دارد تا طلا و نقره را بدون توجه به تورم، نرخ بهره یا هر معیار خاص دیگری در شش ماه آینده به قله‌های جدیدی برساند.

کریستین در گزارشی ویدئویی که روز سه شنبه منتشر شد، گفت: «می‌خواهم در مورد دیدگاه بلندمدت اقتصادی و عدم اطمینان صحبت کنم. "برخی افراد می‌گویند که قیمت طلا فقط به دلار واکنش نشان می‌دهد و اگر دلار را درک کنید و دیدگاه قوی در مورد چشم انداز دلار داشته باشید، می‌دانید که در مورد طلا چه فکری کنید. دیگران به شما خواهند گفت که طلا فقط به تورم پاسخ می‌دهد و [اگر] تورم افزایش یابد، قیمت طلا افزایش خواهد یافت. این هم اشتباه است. همه این‌ها هم درست هستند و هم اشتباه.»

وی گفت: واقعیت این است که طلا به تورم، به ناآرامی بازار ارز، به نقاط قوت یا ضعف دلار، به فعالیت‌های اقتصادی به طور کلی، به عدم قطعیت‌های سیاسی، به مشکلات ملی، بین المللی و منطقه‌ای و نگرانی‌های بازار مالی واکنش نشان می‌دهد. مجموعه عظیمی از مسائل وجود دارد که برای تعیین اینکه آیا سرمایه‌گذاران می‌خواهند طلای بیشتری بخرند یا طلای کمتری و اینکه آیا قیمت‌ها در نتیجه آن افزایش یا کاهش می‌یابند، بسیار مهم هستند.

به گفته کریستین قیمت طلا و نقره در هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌های آینده با طیف گسترده‌ای از عدم قطعیت‌ها مواجه خواهد شد. «جنگ‌های سیاسی بین المللی، جنگ‌های منطقه‌ای، اوکراین، خاورمیانه، مسائل سیاسی ملی، روندهای اقتصادی، ثبات بازار مالی از جمله این عدم قطعیت‌ها هستند». طی چهار هفته آینده طیف وسیعی از عدم قطعیت‌های جدید وجود خواهد داشت که می‌تواند خطرناک‌تر از مواردی باشد که در چند ماه گذشته با آن‌ها سروکار داشتیم.»

وی افزود: «ما انتظار داریم طی شش ماه آینده نیز این اتفاق بیفتد. این ترکیبی از عدم قطعیت‌ها است که به نظر ما قیمت طلا و قیمت نقره را در شش ماه آینده به سطوح بالا و احتمالاً به سطوح رکورد جدیدی برای نقره و همچنین برای طلا خواهد رساند.

کریستین گفت که این عدم قطعیت‌ها چیزی است که واقعاً مهم است، بیش از هر همبستگی خاص. او گفت: "خوب و بد وجود دارد و ما سناریوهای مختلفی داریم که ترسیم می‌کنیم." گفتنی است، این محتمل‌ترین سناریوی اقتصادی، سیاسی، مالی، طلا، نقره ما برای دو ماه، دو سال، ده سال آینده است.

او نموداری را به اشتراک گذاشت که تقاضای جهانی طلا را از سال 1966 مثبت و منفی نشان می‌داد.

او گفت: میله‌های سیاه در نمودار سال‌هایی هستند که سرمایه‌گذاران بیش از 20 میلیون اونس طلا خریدند. « در آن سال‌ها پیش‌بینی می‌کنید که افزایش قیمت طلا را شاهد باشید چرا که سرمایه‌گذاران نگران عوامل اقتصادی و سیاسی هستند. میله‌های آبی روشن‌تر سال‌هایی هستند که سرمایه‌گذاران کمتر از 20 میلیون اونس خریده‌اند و می‌توانید ببینید که با قیمت‌های ثابت و پایین‌تر طلا همزمان هستند.

او تاکید کرد: «تنها سه سال است که میله قرمز دارد. تنها سه سال از سال 1966 می‌گذرد که بر اساس برآورد ما، سرمایه‌گذاران، فروشندگان خالص طلا در سطح جهانی بودند. معمولاً، سرمایه‌گذاران در جایی با مشکلات واقعی روبرو هستند و به خرید طلا روی می‌آورند.»

کریستین گفت که همیشه کشورها و مناطقی وجود داشته‌اند که عدم اطمینان به اندازه کافی بالا بوده است تا تقاضای سرمایه گذاری طلا را مثبت نگه دارد. برای چندین دهه، یک یا دو سال عدم قطعیت‌های اقتصادی و سیاسی جهانی را می‌بینید که سرمایه‌گذاران را به سمت خرید بیش از 20 میلیون اونس طلا سوق می‌دهد و قیمت طلا را افزایش می‌دهد.

با نگاه به آینده، گروه CPM انتظار دارد محیط اقتصادی و سیاسی خصمانه‌تری نسبت به قبل از سال 2000 داشته باشیم، اما به سرمایه‌گذاران هشدار داد که به مناطق آبی روشن سال‌های 2013-2014 و 2017-2019 توجه کنند. کریستین گفت: «عدم اطمینان‌ها هم جنبه منفی و هم جنبه مثبت دارند. ما یک سناریوی اصلی داریم و آن سناریوی اصلی این است که قیمت طلا و نقره طی شش ماه آینده، [یا] طی 12، 24 ماه آینده به سطوح بی سابقه‌ای افزایش می‌یابد و این بر اساس تحولات خصمانه اقتصادی و سیاسی است.

اما او پتانسیل تحولات شدیدی را نیز پیش بینی می‌کند. به گفته وی: «در ابتدا، ما شاهد اتفاقات خوبی هستیم. اقتصاد در ایالات متحده، صرف نظر از اینکه شما می‌خواهید به چه چیزی اعتقاد داشته باشید، و صرف نظر از اینکه در هنگام خرید خواربار چه احساسی دارید، وضعیت اقتصاد در واقع بسیار بهتر از آن چیزی است که برخی افراد فکر می‌کنند. اشتغال نسبتاً قوی داریم. خروجی اقتصادی نسبتا قوی داریم. درآمدها به طور کلی و به طور متوسط بیشتر از افزایش تورم در حال افزایش است. تورم از 9% در سال 2021 به حدود 3.5% کاهش یافته است. اکنون شاهد طولانی شدن رشد اقتصادی هستیم.»

کریستین افزود: «مردم از سال 2022 منتظر رکود بودند و هنوز این اتفاق رخ نداده است». ممکن است در شش ماه رکود رخ دهد یا نه. این یکی از ابهامات بازار است. اما واقعیت این است که طی دو یا سه سال گذشته، اقتصاد بسیار بهتر از آنچه مردم فکر می‌کنند، عمل کرده است.»

گروه CPM همچنین تعدادی از سناریوهای بالقوه مثبت را ترسیم کرد، از جمله این احتمال که دولت ایالات متحده بتواند ظرف چند سال به بودجه مازاد تغییر کند. او گفت: «این در سناریوی اصلی ما نیست، اما از جمله عوامل کاهش قیمت طلا خواهد بود.

او پیشنهاد کرد: "شما همچنین می‌توانید یک پایان ناگهانی و مثبت برای تهاجم روسیه به اوکراین ببینید." اگر به دولت و ارتش اوکراین اجازه داده شود از تسلیحات دوربرد برای بازگرداندن جنگ به روسیه حتی بیشتر از حال حاضر، استفاده کنند، این امر می‌تواند نسبتاً سریع به پایان برسد. ممکن است تغییراتی در رژیم در کشورهای مختلف رخ دهد که می‌تواند مثبت باشد. چیزهای زیادی ممکن است اتفاق بیفتد که می‌تواند مثبت باشد و در نتیجه می‌تواند قیمت طلا و نقره را کاهش دهد، نه در شش ماه و یا حتی در 12 ماه یا 24 ماه آینده، بلکه در جایی فراتر از سال 2026.

کریستین گفت که ابهاماتی که محرک‌های واقعی بازارهای فلزات گرانبها هستند، باقی می‌مانند. وی در پایان گفت: «ما شاهد افزایش عدم اطمینان‌ها و مسائل اقتصادی و سیاسی بوده‌ایم و احتمالاً همچنان شاهد آن خواهیم بود».

نفت و تورم

انتظارات تورمی در ناحیه یورو سقوط کرده است. در مقطعی، بازار تنها انتظار تورم کمی بیش از 1.5 درصد در یک سال را داشت - بسیار کمتر از هدف تورمی بانک مرکزی اروپا. مایکل فایستر، تحلیلگر فارکس کامرزبانک ( Commerzbank)، خاطرنشان می‌کند که در چند روز گذشته، انتظارات دوباره اصلاح شده است و انتظار می‌رود در یک سال آینده، تورم در حدود سطح مشاهده شده در پایان ماه اوت باشد.
اقتصاد واقعی عامل کلیدی برای کاهش بیشتر نرخ بهره است
«اصلاح احتمالاً عمدتاً ناشی از افزایش شدید قیمت نفت است. هفته گذشته، به دلیل افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، قیمت نفت تقریباً 8 دلار در هر بشکه افزایش یافت که به خوبی افزایش انتظارات تورمی را توضیح می‌دهد. این پیوند نیز قابل درک است: وقتی قیمت نفت افزایش می یابد، تورم نیز افزایش می یابد. اکنون قیمت نفت تقریباً به سطح مشاهده شده در پایان ماه اوت بازگشته است. (اقتصاد واقعی (Real economy) با توجه به اهمیت رو به رشدِ بخشِ مالی اقتصاد، در عصرِ حاضر، تحلیلگران اصطلاح اقتصادِ واقعی را به کار می‌گیرند تا بخش واقعی اقتصاد را که واقعاً با تولید کالاها و خدمات ارتباط دارد، از بخشِ مالیِ اقتصادی (یا اقتصاد کاغذی) تفکیک کند که مرتبط با خرید و فروش در بازارهای مالی است)

انتظارات نرخ بهره در روزهای اخیر اصلاح شده است، اما نه در دوره افزایش شدید قیمت نفت. در این دوره، انتظارات نرخ بهره نسبتاً بدون تغییر باقی مانده است. انتظارات نرخ بهره تنها پس از آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده غافلگیرکننده روز جمعه اصلاح شد که پس از آن بازار کاهش نرخ بهره را حدود 25 نقطه پایه کاهش داد. با این حال، این مسئله در بلند مدت تاثیر گذار خواهد بود. برای 2-4 جلسه بعدی، به نظر می‌رسد کاهش نرخ بهره در هر جلسه به عنوان سناریو پایه باقی بماند.

«انتظارات تورمی به دلیل آمار اشغال غیرکشاورزی افزایش نیافته است، بلکه ناشی از قیمت نفت بوده است. در عین حال، انتظارات نرخ بهره به دلیل انتظارات تورمی بالاتر اصلاح نشد، بلکه فقط به دلیل آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده بود. اکنون به نظر می‌رسد که بازار به طور کامل این داستان را پذیرفته است که اقتصاد واقعی، به جای تورم، عامل کلیدی برای کاهش بیشتر نرخ بهره است.

 

خاورمیانه

چشم انداز یک جنگ همه جانبه در خاورمیانه پس از حمله موشکی گسترده ایران به اسرائیل در اول اکتبر افزایش یافته است.

اسرائیل تهدید به اقدام تلافی جویانه کرده و نگرانی‌ها در مورد اختلال در جریان نفت و گاز از این منطقه غنی از انرژی را افزایش داده است.

قیمت جهانی نفت از زمان حمله ایران که در بحبوحه جنگ یک ساله اسرائیل در نوار غزه و تهاجم این کشور به جنوب لبنان در اوایل ماه جاری رخ داد، افزایش یافته است.

کارشناسان هشدار می‌دهند که یک درگیری تمام‌ عیار بین اسرائیل و ایران می‌تواند عرضه انرژی بین‌المللی را مختل کند و شوک به سراسر اقتصاد جهانی وارد کند.

فرزان ثابت، محقق ارشد مؤسسه عالی ژنو گفت: «اختلال عمده در صادرات نفت و گاز منطقه‌ای احتمالاً تأثیر زیادی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.

گزارش‌های رسانه‌های اسرائیل حاکی از آن است که این کشور می‌تواند سایت‌های هسته‌ای ایران یا تأسیسات نفت یا گاز آن را هدف قرار دهد.

جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، به اسرائیل درباره حمله به تأسیسات نفتی در ایران، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان جهان، هشدار داد. ایران هشدار داده است که هرگونه حمله به زیرساخت‌های این کشور «پاسخ قوی‌تری» از سوی تهران به دنبال خواهد داشت.

به گفته فرزان ثابت، اگر اسرائیل حمله بزرگی را علیه تأسیسات نفت یا گاز ایران انجام دهد، تهران می‌تواند «به اعمال فشار بر ایستگاه‌های ترانزیت مهم مانند تنگه هرمز متوسل شود».

ایران سال‌ها تهدید کرده است که تنگه استراتژیک هرمز را که یک پنجم نفت جهان از آن عبور می‌کند، مسدود خواهد کرد.

به گفته نیل کویلیام، کارشناس سیاست انرژی و ژئوپلیتیک در اندیشکده چتم هاوس لندن: «تنگه هرمز برای اقتصاد جهانی حیاتی است.

قطر که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز طبیعی در جهان است نیز از تنگه هرمز برای صادرات خود استفاده می‌کند.

همچنین این نگرانی وجود دارد که در صورت حمله اسرائیل، تهران تأسیسات نفتی کشورهای همسایه را هدف قرار دهد. عراق، کویت، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و ایران در میان کشورهای تولیدکننده نفت در جهان هستند.

مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، هفته گذشته در جریان سفر به قطر با مقامات ارشد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دیدار کرد. بر اساس گزارش‌ها، مقامات به دنبال این بودند که ایران را از بی طرفی خود در درگیری بین تهران و اسرائیل اطمینان دهند.

ثابت گفت که هرگونه اقدام تلافی جویانه ایران در برابر حمله احتمالی اسرائیل که بر قیمت جهانی انرژی یا تجارت تأثیر می‌گذارد، "به عنوان یک اقدام تجاوزکارانه تلقی می‌شود و منجر به فشار بیشتر بر ایران می‌شود."

کویلیام گفت اسرائیل احتمالا به اهدافی حمله خواهد کرد که به جای تاثیر بر بازارهای جهانی نفت، "به رژیم ایران و بر اقتصاد کشور تاثیر می‌گذارد".

در دهه‌های اخیر، پس از تحریم نفتی اعراب در سال 1973 و انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، قیمت انرژی افزایش یافته است.

این وقایع منجر به کمبود شدید گاز در برخی کشورها شد.

اما به گفته کارشناسان حتی یک اختلال عمده در جریان نفت و گاز از خاورمیانه که ناشی از درگیری همه جانبه اسرائیل و ایران است باعث نمی‌شود اقتصاد جهانی از کنترل خارج شود. این تا حد زیادی به دلیل ظهور ایالات متحده به عنوان تامین کننده اصلی نفت و گاز و همچنین کاهش اتکای جهانی به سوخت‌های فسیلی است.

ثابت گفت: مصرف کنندگان غربی افزایش قیمت را در پمپ بنزین احساس خواهند کرد. "[اما] این بسیار کمتر از آنچه در دوره قبلی خواهد بود."

او به این نکته اشاره می‌کند که چگونه هشدارهای مکرر در مورد اختلال در حمل و نقل تجاری در دریای سرخ توسط شورشیان حوثی تحت حمایت ایران در یمن منجر به تورم قابل توجه مصرف کننده در غرب نشده است.

اما ثابت می‌گوید که اختلال عمده در جریان نفت و گاز از خاورمیانه «تأثیر بزرگی» بر اقتصاد چین خواهد داشت.

پکن حدود 1.5 میلیون بشکه در روز نفت از ایران وارد می‌کند که 15 درصد از واردات نفت این کشور از منطقه را تشکیل می‌دهد.

ثابت گفت که افزایش قیمت انرژی برای چین "از طریق زنجیره تامین کالاهای تولیدی که این کشور به ایالات متحده، اروپا و جاهای دیگر صادر می‌کند، فیلتر می‌شود" و به طور بالقوه منجر به "تورم بیشتر برای مصرف کنندگان" می‌شود.

چشم انداز یک جنگ همه جانبه در خاورمیانه پس از حمله موشکی گسترده ایران به اسرائیل در اول اکتبر افزایش یافته است.

اسرائیل تهدید به اقدام تلافی جویانه کرده و نگرانی‌ها در مورد اختلال در جریان نفت و گاز از این منطقه غنی از انرژی را افزایش داده است.

قیمت جهانی نفت از زمان حمله ایران که در بحبوحه جنگ یک ساله اسرائیل در نوار غزه و تهاجم این کشور به جنوب لبنان در اوایل ماه جاری رخ داد، افزایش یافته بود.

کارشناسان هشدار می‌دهند که یک درگیری تمام‌ عیار بین اسرائیل و ایران می‌تواند عرضه انرژی بین‌المللی را مختل کند و شوک به سراسر اقتصاد جهانی وارد کند.

فرزان ثابت، محقق ارشد مؤسسه عالی ژنو گفت: «اختلال عمده در صادرات نفت و گاز منطقه‌ای احتمالاً تأثیر زیادی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.

گزارش‌های رسانه‌های اسرائیل حاکی از آن است که این کشور می‌تواند سایت‌های هسته‌ای ایران یا تأسیسات نفت یا گاز آن را هدف قرار دهد.

جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، به اسرائیل درباره حمله به تأسیسات نفتی در ایران، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان جهان، هشدار داد. ایران هشدار داده است که هرگونه حمله به زیرساخت‌های این کشور «پاسخ قوی‌تری» از سوی تهران به دنبال خواهد داشت.

به گفته فرزان ثابت، اگر اسرائیل حمله بزرگی را علیه تأسیسات نفت یا گاز ایران انجام دهد، تهران می‌تواند «به اعمال فشار بر ایستگاه‌های ترانزیت مهم مانند تنگه هرمز متوسل شود».

ایران سال‌ها تهدید کرده است که تنگه استراتژیک هرمز را که یک پنجم نفت جهان از آن عبور می‌کند، مسدود خواهد کرد.

به گفته نیل کویلیام، کارشناس سیاست انرژی و ژئوپلیتیک در اندیشکده چتم هاوس لندن: «تنگه هرمز برای اقتصاد جهانی حیاتی است.

قطر که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز طبیعی در جهان است نیز از تنگه هرمز برای صادرات خود استفاده می‌کند.

همچنین این نگرانی وجود دارد که در صورت حمله اسرائیل، تهران تأسیسات نفتی کشورهای همسایه را هدف قرار دهد. عراق، کویت، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و ایران در میان کشورهای تولیدکننده نفت در جهان هستند.

مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، هفته گذشته در جریان سفر به قطر با مقامات ارشد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دیدار کرد. بر اساس گزارش‌ها، مقامات به دنبال این بودند که ایران را از بی طرفی خود در درگیری بین تهران و اسرائیل اطمینان دهند.

ثابت گفت که هرگونه اقدام تلافی جویانه ایران در برابر حمله احتمالی اسرائیل که بر قیمت جهانی انرژی یا تجارت تأثیر می‌گذارد، "به عنوان یک اقدام تجاوزکارانه تلقی می‌شود و منجر به فشار بیشتر بر ایران می‌شود."

کویلیام گفت اسرائیل احتمالا به اهدافی حمله خواهد کرد که به جای تاثیر بر بازارهای جهانی نفت، "به رژیم ایران و بر اقتصاد کشور تاثیر می‌گذارد".

در دهه‌های اخیر، پس از تحریم نفتی اعراب در سال 1973 و انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، قیمت انرژی افزایش یافته است.

این وقایع منجر به کمبود شدید گاز در برخی کشورها شد.

اما به گفته کارشناسان حتی یک اختلال عمده در جریان نفت و گاز از خاورمیانه که ناشی از درگیری همه جانبه اسرائیل و ایران است باعث نمی‌شود اقتصاد جهانی از کنترل خارج شود. این تا حد زیادی به دلیل ظهور ایالات متحده به عنوان تامین کننده اصلی نفت و گاز و همچنین کاهش اتکای جهانی به سوخت‌های فسیلی است.

ثابت گفت: مصرف کنندگان غربی افزایش قیمت را در پمپ بنزین احساس خواهند کرد. "[اما] این بسیار کمتر از آنچه در دوره قبلی خواهد بود."

او به این نکته اشاره می‌کند که چگونه هشدارهای مکرر در مورد اختلال در حمل و نقل تجاری در دریای سرخ توسط شورشیان حوثی تحت حمایت ایران در یمن منجر به تورم قابل توجه مصرف کننده در غرب نشده است.

اما ثابت می‌گوید که اختلال عمده در جریان نفت و گاز از خاورمیانه «تأثیر بزرگی» بر اقتصاد چین خواهد داشت.

پکن حدود 1.5 میلیون بشکه در روز نفت از ایران وارد می‌کند که 15 درصد از واردات نفت این کشور از منطقه را تشکیل می‌دهد.

ثابت گفت که افزایش قیمت انرژی برای چین "از طریق زنجیره تامین کالاهای تولیدی که این کشور به ایالات متحده، اروپا و جاهای دیگر صادر می‌کند، فیلتر می‌شود" و به طور بالقوه منجر به "تورم بیشتر برای مصرف کنندگان" می‌شود.

نفت

جف کوری، تحلیلگر ارشد شرکت کارلایل، در تازه‌ترین اظهارات خود به بررسی وضعیت بازار نفت پرداخته و چند نکته کلیدی را مطرح کرده است:

کوری معتقد است که اوپک پلاس، شامل سازمان کشورهای صادرکننده نفت و متحدانش، در شرایط فعلی می‌تواند تولید نفت خود را افزایش دهد. این اقدام به دلیل کمبود موجود در بازار نفت ضروری به نظر می‌رسد.

به گفته کوری، قیمت نفت باید حدود ۱۰ دلار بیشتر از سطح فعلی باشد تا با شرایط واقعی بازار همخوانی داشته باشد. این افزایش قیمت می‌تواند به تعادل بهتر عرضه و تقاضا کمک کند.

کوری هشدار می‌دهد که ریسک‌های مربوط به عرضه نفت در حال حاضر در بالاترین سطح خود در چند دهه اخیر قرار دارد. این وضعیت می‌تواند به نوسانات بیشتر در بازار نفت منجر شود و نیازمند توجه ویژه‌ای از سوی سیاست‌گذاران و فعالان بازار است.

سنگ آهن از بالاترین سطح پنج ماهه سقوط کرده است. فلزات پایه نیز افت کردند چرا که جلسه توجیهی برنامه ریز ارشد اقتصادی چین بدون وعده‌های جدید برای افزایش هزینهکردهای دولت به پایان رسید.

مقامات کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی اقدامات محرک تهاجمی برای افزودن به مجموعه اقدامات سیاستی که در اواخر سپتامبر برای تقویت اقتصاد در حال تقلا اعلام شد بود، اضافه نکردند و سرمایه‌گذاران را ناامید کردند.

سنگ آهن در بازار بورس سنگاپور با 5.1 درصد کاهش به 105.10 دلار در هر تن رسید. این جلسه در زمانی برگزار شد که چین پس از یک هفته تعطیلات عمومی بازگشایی شد و ناامیدی سرمایهگذاران در سراسر بازارهای چین منعکس شد.

هانگ جیانگ، رئیس بازرگانی در Yonggang Resources Co، از شانگهای گفت: «گفت‌وگویی وجود داشت که کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی چین (NDRC) ممکن است تریلیون‌ها یوان محرک اعلام کند، اما چنین نتیجه‌ای وجود نداشت.

معاملات آتی سنگ آهن نسبت به اواخر سپتامبر حدود یک پنجم افزایش یافته است، چرا که این خوش بینی وجود داشت که اقدامات قبلی پکن برای تقویت اقتصاد به دوره تیرگی عمیق صنعت فولاد چین پایان خواهد داد. تقاضا برای مواد تشکیل دهنده فولاد در بحبوحه بحران ملکی چندین ساله آسیب دیده است.

اما سرمایه‌گذاران همچنان به دنبال نشانه‌های ملموس‌تری هستند که نشان دهد تعهدات دولت به فعالیت‌های اقتصادی واقعی منطبق خواهد شد. مقامات NDRC گفتند که هزینهکردها را تسریع خواهند کرد، اما نظرات آنها در مورد سرمایه گذاری و حمایت از گروه‌های کم درآمد عمدتاً تکرار شد.
محرک‌ها کافی نیستند
جیا ژنگ، رئیس بازرگانی در شرکت سرمایه گذاری Soochow Jiuying شانگهای، گفت سرمایه‌گذاران که انتظارات زیادی را از جلسه توجیهی NDRC داشتند، "ناامید" شدند.

سیتی گروپ در یادداشتی پیش از نشست NDRC نوشت: فلزات اساسی باید از ماه گذشته حمایت مستمری از "تغییر مادی در سیاست چین" دریافت کنند. اما به گفته آن‌ها سایر ریسک‌های جهانی - از انتخابات ایالات متحده گرفته تا رشد ضعیف اروپا و درگیری‌های خاورمیانه - احتمالاً در کوتاه‌مدت قیمت‌ها را محدود می‌کنند.

جیانگ از Yonggang گفت: "محرک چین تا کنون نمی‌تواند چرخش قابل توجهی را برای فلزات اساسی ایجاد کند." ما باید قبل از اینکه شاهد افزایش قیمت‌های بزرگ باشیم، محرک‌ها را به شکل یک افزایش واقعی در مصرف ببینیم..»

 نگرانی‌ها از این که اسرائیل به دلیل حملات موشکی اخیر حزب‌الله به زیرساخت‌های نفتی ایران حمله کند، باعث افزایش نگرانی‌ها درباره اختلال در عرضه نفت شده است. تولید روزانه نفت ایران که ۳.۴ میلیون بشکه است، در صورت گسترش درگیری‌ها در خطر قرار می‌گیرد و همین موضوع قیمت نفت را افزایش داده است.

 این وضعیت ژئوپلیتیکی حتی تقاضای نسبتاً ضعیف جهانی، به‌ویژه از سوی چین، را تحت‌تأثیر قرار داده است. نگرانی‌ها درباره داده‌های اقتصادی ضعیف و چشم‌انداز کم‌رمق تقاضای نفت خام از چین، همراه با کندی اقتصاد جهانی، پیش‌تر بر بازارهای نفت فشار آورده بود.

 در میان این عدم قطعیت‌ها و باوجود نگرانی‌های گسترده‌تر درباره تقاضای جهانی، بازارهای نفت به تحولات خاورمیانه بسیار حساس هستند و احتمال اختلال در عرضه از این منطقه می‌تواند قیمت‌ها را افزایش دهد.

 تحلیل تکنیکال USOIL در تایم فریم روزانه

 طبق تحلیل‌های قبل، بعد از رسیدن به ناحیه عرضه مشخص شده شاهد ریزش قیمت نفت بودیم و عملاً این ناحیه برای ورود به پوزیشن فروش مناسب بوده است. باتوجه‌به اینکه خط روند نزولی دوم شکسته نشده است می‌توان همچنان انتظار ریزش نفت را داشت و موقعیت فروش فعلی را حفظ کرد. (فلش قرمزرنگ)

 تحلیل تکنیکال USOIL در تایم فریم ۴ ساعت

 در این تایم فریم دو سناریو مدنظر است. ابتدا ادامه افزایش قیمت نفت باوجود تنش‌ها در خاورمیانه است. در این حالت برای ورود به پوزیشن خرید می‌توان در حوالی ۷۴ دلار ورود انجام داد. (فلش آبی‌رنگ)

 دیگر سناریو موجود نشان از عدم افزایش تنش‌ها دارد که این امر موجب ریزش مجدد قیمت نفت می‌شود. در این حالت طبق مسیر رسم شده با فلش قرمز رنگ و در پولبک به خط روند دوم می‌توان وارد پوزیشن فروش شد.

برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا به صفحه تحلیل‌های فاندامنتال بازار جهانی و فارکس مراجعه کنید.

 

گلدمن ساکس روز جمعه اعلام کرد، اختلالات احتمالی در تولید نفت ایران می‌تواند بر اوج قیمت نفت برنت در سال 2025 تاثیر  داشته باشد.

اسرائیل اعلام کرده است که ایران را به دلیل شلیک رگبار موشکی به سمت اسرائیل در روز سه‌شنبه پس از ترور رهبر حزب‌الله مورد حمله قرار خواهد داد.

این رویدادها ترس از احتمال وقوع یک جنگ گسترده‌تر در خاورمیانه را افزایش داده است و به قیمت نفت کمک کرد تا در هفته گذشته بیشترین افزایش هفتگی خود را در بیش از یک سال گذشته به ثبت برساند.

تحلیلگران گلدمن ساکس در یادداشتی اعلام کردند: با فرض دو میلیون بشکه در روز اختلال شش ماهه در عرضه ایران، ما تخمین می‌زنیم که اگر اوپک به سرعت این کسری را جبران کند، برنت می‌تواند به طور موقت به اوج 90 دلار برسد. و بدون جبران اوپک، اوج قیمتی سال 2025 در محدوده میانی 90 دلار خواهد بود.

این بانک گفت: «با فرض یک میلیون بشکه در روز اختلال مداوم در عرضه ایران، که به عنوان مثال منعکس کننده تشدید اجرای تحریمها است، تخمین می‌زنیم که اگر اوپک به تدریج این کسری را جبران کند، برنت می‌تواند در اواسط 80 دلار به اوج خود برسد.»

تحلیل هفتگی برنت دانلی


بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
این هفته، ایالات متحده در عرصه اقتصاد کلان مشعل را از چین گرفت؛ زیرا داده‌های واقعی مانند فرصت‌های شغلی (JOLTS) ، مدعیان بیمه بیکاری، ADP و گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) همگی نشان‌دهنده بازار کار مقاومی هستند که یادآور سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ است. در مقابل، داده‌های مبتنی بر نظرسنجی همچنان هشدارهای اقتصادی نادرستی را ارائه می‌دهند که خرس‌ها بیهوده به آن‌ها متوسل می‌شوند.

این هفته نگرانی‌هایی در مورد شاخص مدیران خرید بخش تولیدی (ISM) وجود داشت، زیرا زیرشاخص اشتغال آن به شدت کاهش یافت. اما مهم است بدانیم کدام داده‌ها اهمیت دارند و کدام ندارند.

بخش تولید اکنون بخش کم‌اهمیتی در بازار کار ایالات متحده است. این بخش حدود ۴۴ سال است که در حال انقباض است و دلیلی برای توجه به تغییرات اشتغال در این بخش وجود ندارد. در گذشته‌های دور، تولید یک شاخص پیشرو برای اقتصاد بود، اما دیگر چنین نیست.

بنابراین، بخش تولیدی دیگر در اقتصاد آمریکا اهمیت چندانی ندارد و نظرسنجی‌های مربوط به احساسات بازار (sentiment surveys) نیز حداقل در سه سال اخیر به خوبی کار نکرده‌اند. پس آیا باید به نتایج نظرسنجی‌های مربوط به بخش تولید اهمیت دهیم؟ خیر.

این نظرسنجی‌ها معمولاً به عنوان نشانه‌ای از رشد اقتصادی آینده استفاده می‌شدند و در گذشته پیش‌بینی‌های قابل اعتمادی ارائه می‌دادند. اما در این چرخه اقتصادی، چنین نقشی را ایفا نکرده‌اند. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد، اما امروز می‌خواهم نمودار جالبی را با شما به اشتراک بگذارم که شخصا در محیط اکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم.

اگر به شاخص تولید ISM نگاهی بیندازیم، این نظریه وجود دارد که اطلاعات امروز آن می‌تواند به ما نشان دهد که در سال آینده چه اتفاقی برای اقتصاد و تولید ناخالص داخلی (GDP) خواهد افتاد. مثلاً کاهش شاخص ISM معمولاً به عنوان نشانه‌ای از نزدیک شدن به رکود تلقی می‌شود، درست است؟

در اینجا، من شاخص ISM را در مقابل تولید ناخالص داخلی سال بعد مقایسه کرده‌ام و روند آن را در دهه‌های مختلف نشان داده‌ام. این ارتباط در گذشته منطقی بود، اما به مرور زمان این رابطه از بین رفت.

حالا نگاهی به این نمودار پراکندگی بیندازید، که برای هر دهه یک خط روند دارد.

تحلیل بسیار جالبی است. در سه دهه پیش از دوران کووید، رابطه بین شاخص ISM و تولید ناخالص داخلی منطقی و با شیب معتدل بود. اما پس از کووید، این رابطه کاملاً مختل شده و شیب آن بسیار تندتر شده است. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، اگر به دنبال پیش‌بینی اقتصاد آمریکا هستید، بخش تولید، دیگر شاخص مناسبی برای این کار نیست. این روند نیز به این زودی‌ها تغییر نخواهد کرد.

در این میان، چین به دلیل تعطیلات ملی و هفته طلایی در تمام طول هفته تعطیل بود. اکنون همه منتظر بازگشت اقتصاد چین هستیم تا ببینیم چه نتایج مثبتی یا منفی از این بازگشت حاصل خواهد شد.

می‌توان وضعیت کنونی چین را صرفاً یک مسئله مالی در نظر گرفت یا انتظار داشت که محرک‌های اقتصادی و رشد بازار سهام به تدریج به اقتصاد واقعی سرایت کند و باعث نوعی بازگشت جهانی شود. واقعیت این است که سیاست‌های تسهیلی توسط تقریباً تمامی بانک‌های مرکزی در سراسر جهان اجرا می‌شوند، که این امر به نفع سناریوی بازگشت اقتصادی چین است. اما باید توجه داشت که هیچ تضمینی برای موفقیت قطعی این فرآیند وجود ندارد.

برای مثال، در سال ۲۰۰۹، چین محرک اقتصادی عظیمی را اجرا کرد و ابرچرخه‌ای در بازار کالاها شکل گرفت، اما در نهایت سهام چینی سقوط کرد. در سال ۲۰۱۵ نیز حباب بزرگی در بازار سهام چین به وجود آمد، اما این بار کالاها بودند که دچار افت قیمت شدند. باید توجه داشت که تورم دارایی‌های مالی با تورم کالاهای مصرفی یا تورم قیمت تولیدکننده (PPI) یکسان نیست.

این موضوع من را به یاد سال ۲۰۰۹ می‌اندازد، زمانی که همه نگران بودند که تسهیل کمی (QE) منجر به تورم شدید در آمریکا شود. تسهیل کمی موجب افزایش قیمت دارایی‌ها شد، اما تأثیر محسوسی بر قیمت‌های مصرف‌کننده نداشت. باید به‌خوبی درک کنیم که بازارهای مالی و اقتصاد واقعی گاهی همگام هستند، اما همیشه این‌گونه نیست.

در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، ترس از تورم یکی از نمونه‌های بسیاری بود که در آن افراد بدبین، به جای استقبال از یک تحول مثبت (مثل محرک‌های مالی و پولی گسترده)، آن را به فرصتی برای ایجاد ترس و نگرانی در بازار تبدیل کردند. به عنوان مثال:

تاریخ نشان داد که این نگرانی‌ها از سوی مدیران برجسته صندوق‌های پوشش ریسک و اقتصاددانان به‌کلی اشتباه بود. تورم افزایش نیافت و نرخ بیکاری دقیقاً همان ماهی که این نامه منتشر شد به اوج رسید و سپس از ۱۰ درصد به ۴ درصد کاهش یافت. محرک‌های مالی می‌توانند از طریق اعلام برنامه‌ها تأثیر روانی مثبتی داشته باشند و موجب افزایش اعتماد و تغییر رفتارهای اقتصادی شوند. اما به‌خودی‌خود، لزوماً تغییری در اقتصاد واقعی ایجاد نمی‌کنند. ممکن است تأثیرگذار باشند، اما ممکن هم هست که نباشند.

نکته کلیدی این است که اگرچه سیاست‌های مالی و پولی می‌توانند تغییرات مهمی در بازارهای مالی ایجاد کنند، این تغییرات همیشه منعکس‌کننده اقتصاد واقعی نیستند.

رالی بورس چین که توسط دولت هدایت می‌شود، به ما قانون گودهارت را یادآوری می‌کند. این قانون می‌گوید: «وقتی یک شاخص آماری به هدف اصلی سیاست‌گذاری تبدیل شود، دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک شاخص قابل‌اعتماد عمل کند.» یا به‌طور ساده‌تر:

«هر الگوی آماری که مشاهده شود، وقتی تحت فشار برای کنترل و مدیریت قرار گیرد، تمایل به فروپاشی دارد.»

این قانون زمانی به‌خوبی صدق می‌کند که بخواهیم بازار سهام چین را به‌عنوان نشانه‌ای از وضعیت اقتصاد این کشور در نظر بگیریم و از شاخص ترکیبی شانگهای برای پیش‌بینی قیمت مس استفاده کنیم.

یک مثال ساده برای نشان دادن این مسئله این است: فرض کنید یک روز سرد زمستانی در کانادا بیرون ایستاده‌اید. در دستتان یک فنجان قهوه داغ دارید. دماسنج را در قهوه فرو می‌برید و وقتی می‌بینید که دما بالا می‌رود، اعلام می‌کنید که هوا گرم شده و فروش بستنی بالا خواهد رفت! این وضعیت مثل این است که از شاخص ترکیبی شانگهای برای پیش‌بینی قیمت مس استفاده کنید، در حالی که واقعیت چیز دیگری است و شما دماسنج را در محیط اشتباهی قرار داده‌اید.

در حال حاضر به نظر می‌رسد که قیمت مس و دلار استرالیا (AUD) تحت تأثیر بازار سهام چین قرار دارند، زیرا هر دو توسط یک متغیر سوم (اثر اعلامیه محرک‌های اقتصادی چین و سیاست حمایتی شی جین‌پینگ در بازار سهام چین) به سمت بالا حرکت می‌کنند. با این حال، بازار سهام چین به‌عنوان هدف سیاست‌گذاری در نظر گرفته شده است، در حالی که قیمت مس چنین نیست. بنابراین، هیچ تضمینی وجود ندارد که با فروکش کردن اثر این اعلامیه، سهام چین و قیمت مس از هم جدا نشوند. دقیقاً همین وضعیت بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۶ رخ داد.

اثر اعلامیه در ابتدا باعث افزایش دارایی‌های همبسته می‌شود، اما با گذشت زمان و مواجهه با واقعیت اقتصادی، مسیرها ممکن است از هم جدا شوند. اگر متغیر سوم (مانند بازگشت اقتصادی چین) به‌درستی عمل کند، رشد همه آن‌ها ادامه خواهد یافت. در غیر این صورت، همبستگی آن‌ها از بین می‌رود. برای اینکه دلار استرالیا، مس و سهام چین همگی به روند صعودی خود ادامه دهند، متغیر سوم (مثل افزایش مصرف در چین و سرعت گردش پول) باید این روند را پشتیبانی کند. از این پس، سهام چین به‌تنهایی نمی‌تواند قیمت مس یا دلار استرالیا را به جلو براند. اگرچه این دارایی‌ها ممکن است همچنان همبسته باقی بمانند، اما مسیر نهایی آن‌ها می‌تواند به‌طور چشمگیری از یکدیگر جدا شود.

به دلیل نحوه کارکرد همبستگی، ممکن است یک دارایی کاهش یابد و دیگری افزایش پیدا کند، در حالی که همچنان همبستگی مثبتی بین آن‌ها وجود داشته باشد. برای مثال، استفاده از استراتژی فروش قراردادهای آپشن مس و فروش قراردادهای آپشن صندوق ASHR (که مربوط به سهام چینی است) ممکن است یک استراتژی معاملاتی مناسب باشد، البته به شرطی که بتوانید ریسک آن را به‌درستی مدیریت کنید. با این حال، شاید فروش قراردادهای آپشن ASHR بیش از حد ساده و پیش‌بینی‌پذیر به نظر برسد. به‌هرحال، این هم یک نمونه دیگر از تأثیر قانون گودهارت است.
بازار سهام
سهام چین همچنان محور اصلی تحولات بازارهای جهانی است. این کلاس دارایی، که تا همین چهار ماه پیش به عنوان یک گزینه غیرقابل سرمایه‌گذاری شناخته می‌شد، اکنون به محبوب‌ترین سهام در میان بازارهای جهانی تبدیل شده است. همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، این شرایط تا حد زیادی شبیه به حباب سال ۲۰۱۵ در چین است. آن ماجرا پایان خوشی نداشت، اما خب، باید منتظر بمانیم و ببینیم این‌بار چه اتفاقی می‌افتد.

قراردادهای آپشن ۲۵-دلتا روی FXI (یک صندوق قابل معامله بر سهام چین که در بازار آمریکا معامله می‌شود) به این صورت دیده می‌شود:

با نگاهی به این نمودار، شباهت آن با سال ۲۰۱۵ دوباره به‌وضوح نمایان می‌شود.

برای کسانی که در دوران بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ در بازارهای مالی حضور نداشتند و معامله نمی‌کردند، توضیح دادن یا توصیف شدت آن بحران تقریباً غیرممکن است. بحران مالی جهانی (GFC) در سال ۲۰۰۸ یک بحران اقتصادی شدید بود که سیستم‌های مالی جهانی را تحت فشار قرار داد و تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصادهای مختلف داشت. هیچ رویداد دیگری حتی نزدیک به آن، چه قبل و چه بعد از آن، از جمله رکود ناشی از کووید و حباب بعدی آن، بحران منطقه یورو، آبه‌نومیکس یا هر رویداد دیگری قابل مقایسه نیست. عواملی که معمولاً در طول یک هفته ۲۵ واحد حرکت می‌کردند، در آن دوران هر روز ۲۵۰ واحد جا‌به‌جا می‌شدند. کاملاً دیوانه‌کننده بود.

✔️ بیشتر بخوانید: بررسی بحران مالی ۲۰۰۸: بزرگترین بحران مالی هزاره سوم

اجازه دهید همان نمودار قبلی را دوباره با در نظر گرفتن دوره بحران مالی جهانی (GFC) نشان دهم. اگر به آن نمودار دقت نکردید، قبل از مشاهده این نمودار جدید، برگردید و آن را مرور کنید.

در ایالات متحده، بازار سهام در حال حاضر نسبتاً در وضعیت ثابتی باقی مانده‌اند، زیرا منتظر شروع روند صعودی فصلی هستند که احتمالاً حدود یک هفته دیگر آغاز می‌شود.

این هفته وضعیت بازار سهام به این شکل خلاصه می‌شود:

سهام چین در حال صعود است، ایالات متحده به سمت فرودی نرم حرکت می‌کند، الگوهای فصلی به‌زودی بهبود خواهند یافت، و فروش سهام در شرایط فعلی چالشی سخت به‌نظر می‌رسد.
نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه
این هفته یکی از هفته‌های مهم برای داده‌های بازار کار آمریکا بود و من همچنان معتقدم که بازار نسبت به وضعیت اشتغال آمریکا بیش از حد بدبین است. دیدگاه من این است که بازار کار در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ بسیار داغ بود و اکنون در حال حرکت به سوی بازاری متعادل‌تر هستیم، مشابه وضعیت سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸. بسیاری از تحلیل‌ها حاکی از آن بود که نرخ بازدهی ۱۰ ساله آمریکا این هفته در بازه ۳.۹۳٪ تا ۴.۰۰٪ قرار خواهد گرفت که این پیش‌بینی نیز درست از آب درآمد.

نکته‌ای که در نمودارها قابل توجه است، کاهش ناگهانی نرخ بازدهی اوراق قرضه به‌دلیل نگرانی‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه بود. معامله بر اساس اخبار ژئوپلیتیکی معمولاً بسیار پرخطر است، زیرا تقریباً هیچ رابطه پایدار و قابل اعتمادی بین بازارها و تحولات خاورمیانه وجود ندارد.

ارزهای فیات
دلار آمریکا این هفته به‌شدت صعود کرد، زیرا پوزیشن‌های فروش دلار زمانی که به پایین‌ترین محدوده قیمتی خود رسیدند، بیش از حد اشباع شده بودند. این در حالی است که داده‌های اقتصادی آمریکا همچنان نشان‌دهنده نوعی فرود نرم اقتصادی است. نموداری که مشاهده می‌کنید، شاخص اختصاصی پوزیشن‌یابی همراه با شاخص DXY را نشان می‌دهد. همان‌طور که می‌بینید، پوزیشن‌ها بارها در انتهای محدوده قیمتی اشباع شده‌اند. این نمودار قبل از رالی امروز دلار تهیه شده است.

برای اینکه دلار از محدوده فعلی خارج شود، نیاز به خبری مهم و قابل توجه داریم. در غیر این صورت، پوزیشن‌ها بیش از حد اشباع می‌شوند و در غیاب اخبار مهم، قیمت دوباره به محدوده قبلی بازمی‌گردد.

بهترین نتیجه برای خرس‌های دلار (کسانی که انتظار کاهش ارزش دلار را دارند) می‌تواند پیروزی هریس در انتخابات به همراه نشانه‌هایی از بازگشت اقتصادی در چین باشد. پیروزی هریس می‌تواند نگرانی‌هایی درباره کاهش هزینه‌های مالی ایجاد کند، در حالی که رشد اقتصادی چین می‌تواند دلار را به سمت نقطه تعادلی در میانه الگوی لبخند دلار بازگرداند.

خرس‌های دلار امیدوارند شرایطی مانند سال‌های ۲۰۰۳، ۲۰۰۴، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ رخ دهد، اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. اگر پیروزی هریس با بهبود داده‌های اقتصادی چین پس از انتخابات همزمان شود، می‌توانیم شاهد الگوی فروش دلار در پایان سال باشیم.

تقویم اقتصادی هفته اینده را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

ارزهای دیجیتال
بین بیت‌کوین و دارایی‌های همبسته مثل طلا و شاخص نزدک شکاف کوچکی ایجاد شده است. تصویر این موضوع در نگاه اول خیلی هیجان‌انگیز به نظر نمی‌رسد، اما با نزدیک شدن به ماه اکتبر (که در جامعه کریپتو به "Uptober" معروف است)، این اختلاف ممکن است مهم‌تر شود. بسیاری از معامله‌گران ارزهای دیجیتال در پایان سپتامبر، با انتظار افزایش قیمت‌های فصلی، اقدام به خرید کردند. اکنون این معامله‌گران در محدوده قیمتی ۶۴ تا ۶۵ هزار دلار در موقعیت خرید (Long) گیر افتاده‌اند و امیدوارند که بازار با رشد، آن‌ها را از این موقعیت خارج کند.

اما حتی اگر قیمت هم مهم نباشد، یک موضوع جالب در راه است! هفته آینده مستندی از شبکه HBO منتشر می‌شود که سازندگان آن ادعا می‌کنند مدارکی دارند که هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت‌کوین، را افشا می‌کند. البته کاملاً طبیعی است که نسبت به این ادعا شک داشته باشید، زیرا این ماجرا شباهت زیادی به تبلیغات بزرگ پیش از افشای اسرار آلو کاپون توسط جرالدو ریورا دارد، که در نهایت به نتیجه خاصی نرسید.

ماجرای افشای اسرار آلو کاپون توسط جرالدو ریورا به یکی از بدنام‌ترین برنامه‌های تلویزیونی در تاریخ رسانه‌های آمریکا تبدیل شده است. در سال ۱۹۸۶، جرالدو ریورا، روزنامه‌نگار و مجری تلویزیونی، یک برنامه زنده با عنوان "اسرار مخفی آلو کاپون" برگزار کرد که در آن ادعا می‌شد قرار است محتویات گاوصندوقی که به آلو کاپون، گانگستر معروف، تعلق داشت، برای اولین بار افشا شود.

این برنامه با تبلیغات و هیاهوی بسیار زیادی همراه بود و میلیون‌ها نفر به تماشای آن نشستند، انتظار داشتند که در این گاوصندوق اسرار بزرگی از زندگی آلو کاپون، مانند پول، اسناد یا اشیاء ارزشمند، پیدا شود. اما وقتی ریورا و تیمش گاوصندوق را باز کردند، در نهایت هیچ چیز جز خاک و آوار در آن پیدا نشد. این برنامه تبدیل به یک شکست بزرگ شد و باعث شد بسیاری آن را به‌عنوان یکی از ناامیدکننده‌ترین لحظات تلویزیون در نظر بگیرند.

این داستان که توسط وبسایت Politico پوشش داده شده، ماجرای افشای هویت ساتوشی ناکاموتو را به‌خوبی شرح می‌دهد و یک نکته جالب را هم بیان می‌کند:

نکته جالب این است که با نزدیک شدن به زمان پخش مستند، تعدادی از کیف‌پول‌های بیت‌کوین که مربوط به دوران اولیه ساتوشی هستند، برای اولین بار از سال ۲۰۰۹ فعال شده‌اند.

بر اساس گزارش Bitcoin Magazine، در دو هفته گذشته حدود ۲۵۰ بیت‌کوین — به ارزش تقریبی ۱۵ میلیون دلار با نرخ روز پنج‌شنبه که هر بیت‌کوین ۶۰,۷۵۴ دلار بود — از این کیف‌پول‌ها خارج شده است. هرچند این کیف‌پول‌ها به‌طور رسمی به ساتوشی ناکاموتو نسبت داده نشده‌اند، اما از زمان‌های اولیه بیت‌کوین که تقریباً هیچ ارزشی نداشت، این کیف‌پول‌ها غیرفعال بودند. احتمالاً این کیف‌پول‌ها متعلق به اولین همکاران ساتوشی هستند.

منتظر پخش مستند در روز چهارشنبه باشید!
کالاها
این هفته قیمت مس در حال تثبیت است در حالی که بازارها چشم‌انتظار بازگشایی چین هستند.

رویداد بزرگ هفته آینده، بازگشایی چین در روز سه‌شنبه (دوشنبه شب به وقت نیویورک) خواهد بود. این رویداد جالب است زیرا برخلاف رویدادهای معمول که در تقویم‌های اقتصادی مشخص بوده و تمامی فعالان بازار از آن مطلع هستند، این بار کمتر به آن توجه شده است. در نتیجه، نوسانات قیمت در بازار فارکس و سایر دارایی‌ها تا تاریخ ۸ اکتبر احتمالاً کمتر از سطح واقعی خود در نظر گرفته شده‌اند.

انتظار می‌رود که پس از بازگشت چین به بازار، حرکت‌های قیمتی بسیار چشمگیر و پرنوسان باشند.

منبع: Spectramarkets.com  نویسنده: Brent Donelly

بر اساس داده‌های اداره اطلاعات انرژی، ایران سومین تولیدکننده بزرگ نفت در میان کشورهای صادرکننده نفت است و تقریباً 4 میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌کند.
تنش‌های خاورمیانه باعث افزایش قیمت نفت شد
اتفاقات بسیاری در یک هفته اخیر رخ داده است. درست یک هفته پیش بود که اوپک تمایل خود را برای تضعیف قیمت نفت برای دفاع از سهم بازار نشان داد. اما اکنون با افزایش نگرانی‌ها مبنی بر اینکه تشدید تنش‌ها در خاورمیانه می‌تواند قیمت نفت را به سه رقمی بازگرداند، این روایت به سرعت در جهت مخالف تغییر کرده است.

این پویایی‌های بازار که به سرعت در حال تغییر هستند، مجموعه‌ای از فرصت‌های بسیار سودآور را برای معامله‌گران باتجربه ارائه کرده تا از عقب‌نشینی اخیر قیمت استفاده کنند.

بر اساس اطلاعات GSC Commodity Intelligence – «منظره مالی در حال تغییر و تغییر چشمگیر امروزی آغاز یک «عصر جدید» برای معامله‌گران کلان (بنیادی) است. به همین دلیل است که فهرست بلندبالایی از قدرتمندترین بانک‌های وال استریت جهان، فضای اقتصادی کنونی را «عصر طلایی معامله‌گری» نامیده‌اند.

به نقل از تحلیلگران در GSC Commodity Intelligence - "وقتی نفت کاهش می‌یابد، باید آن را سریع خریداری کنید چرا که در این محیط ژئوپلیتیک فعلی قیمت‌ها برای مدت طولانی ارزان نمی‌مانند."

و این دقیقاً روندی است که در حال حاضر در بازار نفت خام شاهد آن هستیم.

حملات اخیر ایران به اسرائیل پریمیوم جنگ ژئوپلیتیکی را به بازارهای نفت بازگردانده است چرا که چشم انداز تشدید تنش نظامی بین دو دشمن خاورمیانه جریان‌های حیاتی از بزرگترین منطقه تولید کننده نفت جهان را زیر سوال می‌برد.

روز سه شنبه، پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل، قیمت نفت خام برنت بیش از 5% افزایش یافت. قیمت نفت در روز چهارشنبه به افزایش خود ادامه داد و به بالای 76 دلار در هر بشکه رسید که طی دو روز بیش از 6 دلار افزایش یافت.
سوال بزرگ اکنون این است: قیمت نفت در سه ماهه چهارم 2024 چقدر بالا خواهد رفت؟
بر اساس داده‌های اداره اطلاعات انرژی، ایران سومین تولیدکننده بزرگ نفت در میان کشورهای صادرکننده نفت است و تقریباً 4 میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌کند.

شواهد قاطع نشان می‌دهد، با روی آوردن اسرائیل از غزه به لبنان و ایران، جنگ وارد مرحله جدید و مرتبط با انرژی می‌شود. زیرساخت‌های نفتی ایران از جمله شبکه گسترده میادین نفتی، خطوط لوله، مخازن ذخیره‌سازی، پایانه‌های صادرات و کارخانه‌های فرآوری ممکن است به زودی به هدف اسرائیل تبدیل شوند.

در نهایت مناقشه خاورمیانه می‌تواند بر عرضه جهانی نفت در مقیاسی بسیار بیشتر از گذشته تأثیر بگذارد.

با توجه به آخرین پیشرفت‌ها، سه سناریو احتمالی وجود دارد که می‌تواند رخ دهد.

اگر آمریکا و متحدانش تحریم‌های اقتصادی جدیدی علیه ایران وضع کنند، احتمالاً قیمت نفت به 85 دلار در هر بشکه افزایش می‌یابد. فراتر از آن، در صورتی که اسرائیل به زیرساخت‌های انرژی ایران ضربه بزند، قیمت نفت میتواند بشکه‌ای 90 دلار را تست کند. با این حال، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین تأثیر آن اختلال در جریان عبوری از تنگه هرمز است که می‌تواند قیمت نفت را به بالای 100 دلار در هر بشکه برساند.

اقتصاد ایالات متحده

بر اساس گزارشی از وضعیت بازارهای مالی در اروپا و آسیا، تغییرات اخیر اقتصادی و ژئوپلیتیک بر روند بازارهای سهام و ارزها تأثیر گذاشته است. این گزارش به تحلیل عملکرد شاخص‌های بازارهای جهانی پیش از انتشار گزارش اشتغال (NFP) در ایالات متحده و همچنین پایان اعتصاب کارگران بنادر آمریکا پرداخته است.
وضعیت بازارهای آسیایی
در بازارهای آسیا-اقیانوسیه (APAC)، سهام به شکل میکس معامله شد. شاخص‌ها در شرایطی تغییرات متنوعی را تجربه کردند که محرک‌های اقتصادی خاصی برای منطقه وجود نداشت و تمرکز بیشتر بر گزارش اشتغال آمریکا بود. در استرالیا، شاخص ASX 200 افت کرد و تقریباً تمامی بخش‌ها به‌ویژه بخش معدن کاهش یافتند، اما انرژی در نتیجه افزایش قیمت نفت برخلاف روند کلی بازار رشد کرد.

در ژاپن، شاخص نیکی ۲۲۵ به دلیل تضعیف ین افزایش یافت و سیاست‌های اقتصادی جدیدی توسط نخست‌وزیر این کشور ابلاغ شد. با این وجود، نبود داده‌های کلان تأثیرگذار، باعث شد که افزایش بازار محدود باشد. بازار هنگ‌کنگ نیز پس از افت‌های روز قبل، به کمک رشد بخش فناوری و انرژی، شاهد بهبود بود.
تأثیر اعتصاب بنادر آمریکا
یکی از مهم‌ترین تحولات اقتصادی اخیر، پایان اعتصاب کارگران بنادر آمریکا بود. طبق گزارش‌ها، کارگران بنادر به توافقی با کارفرمایان دست یافتند که به موجب آن حقوق آن‌ها تا ۶۲ درصد افزایش پیدا می‌کند. این اعتصاب تأثیرات قابل توجهی بر زنجیره تأمین و صادرات و واردات آمریکا داشت و پایان آن می‌تواند تنش‌های اقتصادی ناشی از تأخیرهای بندری را کاهش دهد.
وضعیت بازارهای اروپایی و ارزها
در بازارهای اروپایی، سهام نیز به شکل محتاطانه‌ای رشد کرده است. شاخص آتی یورو استاکس ۵۰ به میزان ۰.۱ درصد افزایش یافته است، هرچند که بازارهای نقدی اروپا در روز گذشته با افت ۰.۹ درصدی بسته شدند. در بخش ارزی، شاخص دلار آمریکا (DXY) زیر سطح ۱۰۲ باقی مانده و ین ژاپن در برابر ارزهای اصلی جهان عملکرد بهتری نشان داد.
تأثیرات ژئوپلیتیکی بر بازار
علاوه بر تحولات اقتصادی، تنش‌های ژئوپلیتیکی نیز به شدت بر بازارهای جهانی تأثیرگذار بوده‌اند. حملات موشکی ایران به اسرائیل و درگیری‌های نظامی در لبنان از جمله رویدادهایی هستند که بازارهای نفت و فلزات را تحت تأثیر قرار داده‌اند. قیمت نفت در نتیجه این تنش‌ها و همچنین اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در خصوص حمایت از اسرائیل برای حمله به تأسیسات نفتی ایران، افزایش یافته است.

با توجه به این تحولات، سرمایه‌گذاران به دقت منتظر واکنش بازارها به گزارش‌های اشتغال آمریکا هستند که می‌تواند مسیر اقتصادی پیش‌روی آمریکا و همچنین سیاست‌های پولی بانک فدرال را مشخص کند.
چشم‌انداز آینده
در روزهای آتی، گزارش‌های مهم دیگری از جمله PMI ساخت‌وساز اروپا و بریتانیا، گزارش NFP آمریکا، PMI ایوی کانادا و سخنرانی مقامات بانک‌های مرکزی آمریکا و اروپا منتشر خواهد شد که می‌تواند تأثیرات بیشتری بر بازارها داشته باشد.

در مجموع، سرمایه‌گذاران باید علاوه بر تحولات اقتصادی، تغییرات ژئوپلیتیکی به‌ویژه در خاورمیانه را نیز در نظر بگیرند که می‌تواند به تغییرات ناگهانی در بازارهای نفت و ارز منجر شود.

منبع: newsquawk

قیمت نفت

 

با ورود نیروهای اسرائیلی به لبنان و پرتاب موشک‌های ایران به اسرائیل، قیمت نفت بیش از 4 درصد افزایش یافت.

با ورود نیروهای اسرائیلی به لبنان و حمله موشکی ایران به اسرائیل، به نظر می‌رسد که ریسک جهش قیمت نفت که می‌تواند یک شوک تورمی جهانی دیگر ایجاد کند، در حال تحقق است.

قیمت نفت روز سه شنبه با بیش از 4 درصد افزایش به حدود 75 دلار در هر بشکه رسید.

با این حال، کارشناسان عقیده دارند که سرمایه‌گذاران در شرایطی که تنش‌ها در خاورمیانه تشدید می‌شود، نسبتاً خوش‌بین باقی مانده‌اند، به طوری که قیمت نفت در سه ماه گذشته بیش از 10% کاهش یافته است و بازار سهام ایالات متحده نزدیک به بالاترین حد خود باقی مانده است.

کشورهای غربی ممکن است به دلیل افزایش قیمت نفت، به ویژه پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه آینده، دچار مشکل شوند. تورم در اقتصادهای پیشرفته در ماه‌های اخیر کاهش یافته است و راه را برای کاهش نرخ بهره توسط سیاست گذاران بانک‌های مرکزی بزرگ جهان هموار کرده است.

با این حال، کارشناسان معتقدند بازارهای مالی همچنان می‌توانند از وحشت جلوگیری کنند. آن‌ها به به سه دلیل اصلی اشاره می کنند: انتظارات برای مسیر آینده مناقشه خاورمیانه، ژئوپلیتیک، و سلامت فزاینده متزلزل اقتصاد جهانی.

نووان گونتیلکه، رئیس بازار سرمایه در گروه بیمه فونیکس در لندن، گفت: «وقتی تشدیدها را می‌بینید و هیچ چیز حرکت نمی‌کند، تعجب آور است و معمولاً این چیزی نیست که از بازارها انتظار داریم اما در 12 ماه گذشته این تشدید تنش‌ها وجود داشته است.

"بازار به تماشای آن ادامه خواهد داد تا ببیند آیا درگیری به دیگر نیروگاه‌های منطقه‌ای کشیده می‌شود یا خیر. ایران کشوری است که می‌تواند به طور بالقوه مهیج باشد.»

تحلیلگران امیدوارند که تشدید اخیر تنش‌ها می‌تواند کاهش یابد.

با این حال، ریسک‌ها زیاد هستند. ایران یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت است و علیرغم تحریم‌های غرب، حدود 3 میلیون بشکه در روز - یا حدود 3 درصد از تولید جهانی را تامین می‌کند.

تهران نفوذ قابل‌توجهی بر تنگه هرمز دارد که یک نقطه انسداد کلیدی برای و نفت‌کش‌هایی است که روزانه 20 میلیون بشکه نفت جابجا می‌کنند که تقریباً 30 درصد تجارت جهانی نفت است.

ایران همچنین کنترل دریای سرخ را از طریق حمایت از شورشیان حوثی در یمن اعمال می‌کند که کشتی‌ها را هدف قرار داده‌اند. در اوایل سال جاری، این یکی از بزرگترین ترس‌ها در بازارهای مالی جهانی بود.

اینجا است که ژئوپلیتیک وارد می‌شود. دیگر صادرکنندگان بزرگ نفت و گاز - از جمله عربستان سعودی، عراق، امارات، کویت و قطر - به شدت به هرمز متکی هستند و این چشم‌انداز را ایجاد می‌کند که بسته شدن گلوگاه ایران می‌تواند پیامدهای گسترده‌تری داشته باشد.

تحلیلگران موسسه مشاوره کپیتال اکونومیکس عقیده دارند چنین اقدامی می‌تواند نفت را به 100 دلار در هر بشکه برساند. با این حال، حتی اگر ایران حمل و نقل را محدود کند، روابط نسبتاً گرم تهران با قطر به این معنی است که هنوز هم این کشور می‌تواند به عرضه‌های این کشور اجازه عبور داد. در هر صورت، با توجه به احتمال پاسخ نظامی - احتمالاً به رهبری آمریکا - ما شک داریم که ایران در عمل بتواند تنگه را برای مدت طولانی ببندد.

پس از بحران انرژی روسیه در سال 2022، بسیاری از کشورها به سمت متنوع سازی منابع انرژی از جمله انرژی‌های تجدیدپذیر حرکت کردند. انتظار می‌رود اعضای اوپک پلاس، گروه وسیع‌تری از کشورهای تولیدکننده نفت از جمله روسیه، در نشست روز چهارشنبه نیز به برنامه‌های افزایش حجم عرضه پایبند باشند. این کشورها شامل عربستان سعودی، بزرگترین تولیدکننده جهان است که بنا به گزارش‌ها، هدف قیمت 100 دلاری را کنار گذاشته است.

به گزارش رویترز، توربیورن تورنکویست، مدیر اجرایی شرکت بازرگانی Gunvor، گفت که "بسیار مطمئن است" که عرضه‌ها تحت تأثیر قرار نخواهند گرفت. او گفت: «ما وضعیت خطرناکی در اطراف دریای سرخ و یمن داریم، اما به طور کلی بیشتر شبیه یک مزاحمت است، اما هیچ وجه مختل کننده عرضه نفت نیست."

سومین عاملی که می‌تواند از وحشت بازار مالی جلوگیری کند، خود اقتصاد است.

تقاضای نفت در بحبوحه کاهش رشد جهانی کاهش یافته است - به ویژه در چین، بزرگترین مصرف کننده جهان، جایی که پکن در حال مبارزه برای احیای فعالیت‌های بخش مسکن است. صنعت اروپا نیز در حال رکود است و نظرسنجی‌ها در روز سه‌شنبه نشان می‌دهد تولید کارخانه‌ها در سپتامبر با شدیدترین نرخ امسال کاهش یافته است.

به گفته اوله هانسن، رئیس استراتژی کامودیتی در بانک ساکسو، تقاضا در چین از حدود 1.3 میلیون بشکه در روز در سال 2023 به "چند صد هزار بشکه در روز" کاهش یافته است. او گفت: «ما معتقدیم این ملاحظات نشان‌دهنده گیرکردن قیمت نفت برنت در 70 دلار برای آینده نزدیک است و یک رویداد ژئوپلیتیکی یا بهبودی چین محرک‌های احتمالی هرگونه غافلگیری است.»

دو سال پیش، شوک انرژی روسیه در رأس یک انفجار تورمی رخ داد که ناشی از کاهش محدودیت‌های ویروس کرونا و شامل گلوگاه‌های عرضه و تقاضای داغ از سوی مصرف‌کنندگانی بود که مشتاق به هزینه‌کرد پس از قرنطینه بودند.

این بار، تورم در حال کاهش است و تقاضای مصرف‌کننده ضعیف‌تر شده است، که منعکس‌کننده هزینه‌های مالی خانوار در دوره اخیر افزایش سریع قیمت‌ها و هزینه‌های استقراض بالاتری است که در پاسخ به شوک استفاده شده بود.

قیمت نفت از بیش از 90 دلار در هر بشکه در آوریل به حدود 70 دلار کاهش یافته است که در زمانی که تمرکز عمده در بازارها بر کاهش نرخ بهره بانک‌های مرکزی برای جلوگیری از از بین بردن رشد اقتصادی است، به کاهش فشارهای تورمی بیشتر کمک می‌کند.

با این حال، تشدید تنش بیشتر در خاورمیانه می‌تواند همه اینها را تغییر دهد. گونتیلکه گفت: «هنوز این اتفاق رخ نداده است، اما تشدید درگیری تأثیر چشمگیرتری خواهد داشت.

نفت و چین

چین از سال 2013 بزرگترین واردکننده خالص نفت و سایر سوخت‌های مایع در جهان بوده است. همچنین از سال 2017 نیز به بزرگترین واردکننده ناخالص سالانه نفت خام تبدیل شده و از ایالات متحده در این زمینه پیشی گرفته است. این نقاط عطف به دلیل نیاز به سرعت رو به رشد آن به انرژی برای تقویت توسعه اقتصادی پررونق آن از اواسط دهه 1990، که به نوبه خود باعث کاتالیزور ابر چرخه در آن دوره شد و مشخصه آن افزایش روزافزون قیمت برای کامودیتی‌هایی بود که بیشترین تقاضا را داشتند. هنگامی که ویروس کرونا در پایان سال 2019 شیوع پیدا کرد، چین با سیاست «کووید صفر (Zero Covid)» واکنش نشان داد که کل قطب‌های اقتصادی را تنها با نشانه‌هایی از این ویروس تعطیل می‌کرد. این مسئله باعث شد نرخ رشد اقتصادی آن از بالاترین حد شگفت‌آور که قبلا دیده شده بود، کاهش یابد. بهبود چین از آن زمان تاکنون نابرابر بوده است، اگرچه سال گذشته این کشور توانست به هدف رشد اقتصادی رسمی خود یعنی «حدود 5 درصد» برسد و رشد 5.2 درصدی را تجربه کند. همان هدف حدود 5 درصدی برای سال جاری همچنان برقرار است و به همین منظور هفته گذشته بزرگترین اقدامات محرکی را که از زمان پایان همه گیری ویروس کرونا دیده شده بود، اعلام کرد. با توجه به نقش محوری آن در بازار جهانی انرژی، سوال اصلی این است که این محرک‌ها چه تاثیری بر قیمت نفت خواهند داشت.

بانک خلق چین (PBoC) در 24 سپتامبر، یک روز قبل از زمانی که ریپو معکوس کلیدی 14 روزه خود را تا 10 نقطه پایه کاهش داد، برخی از زمینه‌ها را فراهم کرده بود. در همین راستا، روز بعد بانک مرکزی کاهش 20 نقطه پایه‌ای در ریپو معکوس 7 روزه خود را اعلام کرد و اقدامات محرک دیگری را در کنار آن اضافه کرد - این برای PBoC که معمولاً فقط یک اقدام محرک را در هر زمان اعلام می‌کند، تهاجمی و عجیب بود. یکی از اقدامات دیگر کاهش 50 نقطه پایه‌ای در نسبت ذخیره قانونی (RRR) بود که بار دیگر با هدف آزاد کردن پول بیشتر در بازار آزاد بود. همچنین حداقل 500 میلیارد یوان (71 میلیارد دلار آمریکا) حمایت نقدینگی برای بازار سهام وجود داشت.

علاوه بر این، تمرکز ویژه بانک مرکزی بر روی بخش املاک کشور که مدت‌ها است وضعیت بدی دارد، که اکنون حدود 30 درصد از اقتصاد آن را تشکیل می‌دهد، معطوف شده بود. به همین منظور، بانک مرکزی برنامه وام دهی خود به این بخش را افزایش خواهد داد و 100 درصد از ارزش اصل وام های بانکی اعطایی شده به شرکت‌های دولتی منطقه را تامین می‌کند. یوجنیا ویکتورینو، رئیس استراتژی آسیا برای SEB اعلام کرد: از این نوع وام‌ها برای خرید خانه‌های فروخته نشده با قیمت‌های مناسب استفاده می‌شود که قبل از این، میزان وام 60 درصد بود که اولین بار در ماه مه اعلام شد. وی افزود: «با تأمین 100 درصد بودجه، برنامه توسعه یافته باید تکمیل پروژه‌های برجسته را تسریع کند و همراه با کاهش نرخ وام‌های مسکن موجود، بسته جدید باید به افزایش اطمینان خانوارها در بخش املاک کمک کند.» ویکتورینو تأکید کرد، بودجه تلفیقی 2024 حداقل 6.2 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) را به کسری اختصاص داد که باید برای رسیدن به هدف رشد تولید ناخالص داخلی کافی باشد. او گفت: «با این حال، اجرای بودجه از برنامه زمان‌بندی عقب افتاده است - از ژوئیه، دولت‌های محلی کمتر از 50 درصد از تخصیص سالانه خود را خرج کرده‌اند و با نرخ اجرای کندتر، هزینه‌های دولت محلی نسبت به مدت مشابه در سال 2023 کمتر است.»

علاوه بر این، سه دلیل اساسی هنوز وجود دارد که مخالف هرگونه افزایش قابل توجه قیمت نفت از آخرین اقدامات محرک سیاست پولی چین است. اولین مورد، تغییر ماهیت مدل رشد اقتصادی آن است. از سال 1992 تا 1998، نرخ رشد اقتصادی سالانه چین اساساً 10-15 درصد بود. از 1998 تا 2004، این رشد به 8-10 درصد کاهش یافت و از 2004 تا 2010، مجددا به 10-15 بازگشت. از سال 2010 تا 2016، 6-10 درصد، و از سال 2016 تا سال 2019 شروع سال‌های ویروس کرونا، رشد اقتصادی چین 5-7 درصد بود. در بخش عمده‌ای از دوره از سال 1992 تا اواسط دهه 2010، بیشتر رشد اقتصادی عظیم چین مبتنی بر توسعه عظیم توانمندی‌های تولیدی این کشور بود. حتی پس از اینکه بخشی از رشد چین در مرحله دوم رشد خود به بخش‌های خدماتی کم‌مصرف انرژی روی آورد، سرمایه‌گذاری این کشور در ساخت زیرساخت‌های انرژی بر بسیار بالا باقی ماند. این الگو برای سال‌های متمادی ادامه یافت، در کنار مرحله سوم رشد اقتصادی چین، که ظهور طبقه متوسط بود و منجر به رونق تقاضای مصرف داخلی برای کالاها و خدمات شد. تمام این فازها نتیجه خالص افزایش چشمگیر تقاضای چین برای نفت و گاز بود. فاز فعلی رشد، مرحله‌ای است که به نظر می‌رسد به جای ساخت و ساز املاک و تولید محصولات صادراتی، بر توسعه قابلیت‌های پیشرفته فناوری و تولید متمرکز است، در حالی که مدل جدیدتر انرژی بسیار کمتری حداقل برای زمان حال نسبت به مدل قدیمی‌تر دارد.

دلیل دوم این است که چین نمی‌خواهد قیمت نفت در بالاترین سطح تاریخی باشد. بخشی از دلیل تبدیل شدن این کشور به بزرگترین واردکننده بسیاری از کامودیتی‌ها - از جمله نفت و گاز - این است که منابع بسیار کمی از این موارد را در اختیار دارد. به‌عنوان واردکننده بزرگ نفت در جهان، صرفاً به نفع آن نیست که قیمت در سمت صعودی باشد. درست است که چین از روسیه و ایران تخفیف‌های سنگینی بر روی قیمت های معیار دریافت می کند، اما همچنان برایش بهتر است که این معیارها پایین‌تر باشند. نکته قابل توجه این است که ایالات متحده و چندین متحد کلیدی آن همچنان مشتریان اصلی صادرات چین هستند و ایالات متحده به تنهایی هنوز بیش از 16 درصد از درآمد صادراتی آن را تشکیل می‌دهد. افزایش قیمت انرژی در این کشورها می‌تواند دوباره به تورم دامن بزند و باعث افزایش نرخ بهره شود و چشم انداز کندی اقتصاد را با خود همراه کند، همانطور که در پیامد حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 مشاهده شد. به گفته یک منبع ارشد در مجتمع امنیت انرژی اتحادیه اروپا، آسیب اقتصادی به چین - مستقیماً از طریق واردات انرژی خود و به طور غیرمستقیم از طریق آسیب به اقتصاد بازارهای صادراتی کلیدی آن در غرب - خطرناک خواهد بود و اگر قیمت نفت برنت بیش از 90 تا 95 دلار برای بیش از یک چهارم سال باقی بماند، این آسیب افزایش می‌یابد.

دلیل آخر مستقیماً مربوط به ایالات متحده است، که با توجه به ذخایر عظیم نفت و گاز و حتی قدرت ژئوپلیتیکی بیشتر خود، هنوز هم می‌تواند تأثیر زیادی بر قیمت انرژی داشته باشد – و آن‌ها را نیز در سطح پایین‌تری می‌خواهد. تخمین‌های قدیمی حاکی از آن است که هر 10 دلار آمریکا تغییر در قیمت نفت خام منجر به تغییر 25 تا 30 سنت در قیمت هر گالن بنزین می‌شود و به ازای هر یک سنت که میانگین قیمت هر گالن بنزین افزایش می‌یابد، بیش از یک میلیارد دلار در سال از هزینه‌کرد مصرف‌کننده هدر می‌ود که بر اقتصاد ایالات متحده تأثیر منفی می‌گذارد. از نظر تاریخی، حدود 70 درصد قیمت بنزین از قیمت جهانی نفت ناشی می‌شود. از زمان پایان جنگ جهانی اول تا سال 2018، رئیس جمهور مستقر ایالات متحده در صورتی که اقتصاد در طی دو سال پس از انتخابات آتی در رکود قرار نگیرد، 11 بار از 11 بار در انتخابات پیروز شده است. اگر در این بازه زمانی رکودی رخ می‌داد، از 7 بار تنها 1 رئیس جمهور مجددا انتخاب شده است. حتی این تنها پیروزی نیز قابل بحث است، زیرا برنده - کالوین کولیج در سال 1924 - به طور دقیق در انتخابات قبلی پیروز نشده بود (و بنابراین نمی‌توانست "دوباره انتخاب شود")، بلکه به طور خودکار پس از مرگ وارن گامالیل هاردینگ در مقام ریاست جمهوری، وی به ریاست جمهوری رسیده بود. همین الگو به طور گسترده در مورد شانس انتخاب مجدد نامزدهای حزب رئیس جمهور در انتخابات میان دوره‌ای ایالات متحده نیز صدق می‌کند، که نتیجه آن بر توانایی رهبر فعلی برای پیشبرد برنامه قانونی خود در دو سال ریاست جمهوری آنها تأثیر می‌گذارد. در واقع، طبق یک مطالعه در سال 2016 توسط لورل هاربریج، جان آ. کرسنیک و جفری ام. وولدریج به نام «ریاست جمهوری و قیمت گاز»، افزایش 10 درصدی قیمت بنزین با کاهش 0.6 درصدی شانس پیروزی در ریاست جمهوری در دوره بررسی از ژانویه 1976 تا ژوئیه 2007 مرتبط است.

اوپک

در تازه‌ترین گزارش خود، دویچه بانک پیش‌بینی قیمت نفت برنت برای سال ۲۰۲۵ را با ۱۸ درصد کاهش به ۶۶ دلار در هر بشکه رسانده است. این کاهش به دلیل پیش‌بینی مازاد عرضه زیاد، کاهش رشد اقتصادی چین و برنامه‌های اوپک ‌پلاس برای افزایش تولید صورت گرفته است.

طبق گزارش دویچه بانک، اوپک ‌پلاس در نظر دارد تا در سال آینده عرضه نفت را به میزان حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز افزایش دهد. این افزایش می‌تواند تأثیر چشمگیری بر بازارهای جهانی داشته باشد و مازاد عرضه نفت را قدرت ببخشد.

علاوه بر این، دویچه بانک اشاره کرده است که در کوتاه‌مدت، ریسک‌های موجود به سمت افزایش قیمت تمایل دارند؛ به‌ ویژه پس از مشاهده کسری عرضه ۶۰۰ هزار بشکه‌ای در روز در سه‌ماهه سوم سال جاری و توازن تقریبی عرضه و تقاضا در سه‌ماهه چهارم.

همچنین، طبق گزارش منتشر شده توسط S&P Global، این مؤسسه رتبه‌بندی نیز پیش‌بینی‌های خود از قیمت نفت را بازبینی کرده است که می‌تواند بر تصمیمات آتی بازار نفت تأثیرگذار باشد.

به گزارش اکسیوس، مقامات اسرائیلی اعلام کرده‌اند که در پاسخ به حملات اخیر ایران، در چند روز آینده انتقام خواهند گرفت که ممکن است شامل حمله به تأسیسات نفتی و سایر نقاط راهبردی باشد. این گزارش می‌افزاید که برنامه‌ریزی برای انجام حملات به تأسیسات حیاتی ایران در جریان است و احتمالاً این اقدامات باعث تشدید تنش‌ها در منطقه خواهد شد.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نیز امروز از طریق کانال‌های ارتباطی مختلف تهدید کرده است که اگر اسرائیل به صنعت نفت ایران حمله کند، آنها نیز به کشورهای دیگری مانند آذربایجان، عمان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی حمله خواهد کرد. این تهدیدات نشان از شدت وضعیت موجود در منطقه دارد.

نفتالی بنت، نخست ‌وزیر پیشین اسرائیل، در توییتی اعلام کرده است که اسرائیل اکنون بزرگترین فرصت خود در ۵۰ سال اخیر را برای تغییر چهره خاورمیانه در دست دارد. او تاکید دارد که ایران اشتباه بزرگی مرتکب شده است و اسرائیل باید هم‌اکنون به برنامه هسته‌ای ایران، تأسیسات انرژی آن و ساختارهای کلیدی این کشور حمله کند.

اما در این میان، ایالات متحده به دلیل نزدیک بودن به انتخابات و نگرانی از افزایش قیمت نفت، تمایلی به تشدید تنش‌ها ندارد. افزایش قیمت بنزین می‌تواند تأثیرات منفی بر نتایج انتخابات بگذارد و به همین دلیل این موضوع برای آمریکا اهمیت ویژه‌ای دارد. اگرچه اسرائیل در این زمینه خودمختار است، به نظر می‌رسد که نتانیاهو، نخست ‌وزیر اسرائیل، به نگرانی‌های واشنگتن اهمیت چندانی نمی‌دهد.

در حال حاضر قیمت نفت در محدوده ۷۲ دلار قرار دارد که نسبتاً پایین است، به خصوص با توجه به کاهش نرخ‌ بهره در ایالات متحده و چین. اگر این جنگ تشدید شود، احتمالاً اوپک و به ‌ویژه روسیه تمایلی به افزایش تولید نخواهند داشت تا زمانی که قیمت نفت به ۹۰ دلار برسد. علاوه بر این، اطلاعات موجود نشان می‌دهد که وضعیت بازار نفت همچنان تحت فشار معاملات فروش است.

 قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمدیت (WTI) به بالا ۷۱ دلار افزایش‌یافته است. این افزایش به دلیل تشدید تنش‌ها در خاورمیانه پس از حمله ایران به اسرائیل با بیش از ۲۰۰ موشک بالستیک بود. این حمله نگرانی‌هایی را درباره اختلال در عرضه نفت از منطقه برانگیخت، به‌ویژه پس از اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، وعده تلافی داد. همچنین هشدارهایی وجود دارد مبنی بر اینکه اسرائیل ممکن است تأسیسات نفتی ایران را هدف قرار دهد که نگرانی‌ها از درگیری گسترده‌تر منطقه‌ای و تأثیر آن بر بازارهای جهانی نفت را افزایش داده است.

 در شرایط فعلی کاملاً اخبار جنگ و افزایش تنش‌ها قیمت نفت را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و به‌شدت باید مراقب تغییر جهت‌های ناگهانی نفت بود.

 تحلیل تکنیکال USOIL در تایم فریم روزانه

 در تایم فریم روزانه دو سناریو مدنظر است. ابتدا ادامه رشد قیمت نفت تا خط روند نزولی و ناحیه عرضه مشخص شده در حوالی ۷۴ دلار که در این ناحیه می‌توان وارد پوزیشن فروش نفت شد. (فلش آبی‌رنگ)

دیگر سناریو رشد ادامه‌دار قیمت نفت است. در این حالت بعد از اصلاح تا حوالی ۷۲ دلار می‌توان برای پوزیشن خرید نفت اقدام کرد. این رشد می‌تواند طبق فلش سبزرنگ تا حوالی ۷۷ دلار ادامه داشته باشد یا در صورت شکست خط روند نزولی دوم تا ناحیه عرضه ۸۰ دلار شاهد رشد قیمت نفت باشیم. تشدید تنش‌های منطقه این سناریو را تقویت می‌کند.

 تحلیل تکنیکال USOIL در تایم فریم ۴ ساعت

 در این تایم فریم فعلاً یک سناریو را مدنظر داریم و آن رشد قیمت نفت تا ناحیه عرضه ۷۴ دلار و سپس ادامه کاهش قیمت نفت. این سناریو بر اساس فروکش‌کردن تنش‌ها و ادامه روند نزولی نفت استوار است. در این حالت در ناحیه عرضه مشخص شده می‌تواند وارد پوزیشن فروش نفت شد.

برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا به صفحه تحلیل‌های فاندامنتال بازار جهانی و فارکس مراجعه کنید.

 

بانک ubs

بانک UBS در یادداشتی به بررسی تأثیرات افزایش تنش‌ها در خاورمیانه بر بازارهای جهانی پرداخته و پیش‌بینی‌های خود را برای قیمت طلا و نفت خام برنت ارائه کرده است.
پیش‌بینی‌های طلا
بانک UBS پیش‌بینی کرده است که قیمت طلا تا پایان سال ۲۰۲۴ به ۲۷۵۰ دلار و تا سه‌ماهه چهارم ۲۰۲۵ به ۲۹۰۰ دلار برسد. این بانک معتقد است که طلا همچنان به عنوان یک پوشش در برابر ریسک‌های ژئوپلیتیکی و تغییرات احتمالی در سیاست‌های ایالات متحده مرتبط با انتخابات آینده جذاب باقی می‌ماند. همچنین، کاهش بیشتر نرخ بهره فدرال رزرو، تقاضای قوی بانک‌های مرکزی و افزایش علاقه سرمایه‌گذاران از طریق صندوق‌های قابل معامله در بورس، از عوامل حمایت‌کننده قیمت طلا خواهند بود.
پیش‌بینی‌های نفت خام برنت
چشم‌انداز بازار نفت نیز مثبت ارزیابی شده است. UBS پیش‌بینی کرده است که قیمت نفت خام برنت تا پایان سال در حدود ۸۷ دلار در هر بشکه معامله شود. این پیش‌بینی بر اساس تحریک اقتصادی چین و اقدامات اولیه کاهش نرخ بهره فدرال رزرو است که باید تقاضای انرژی را افزایش دهد. همچنین، نرخ افزایش تولید در ایالات متحده و برزیل کند شده و تولید از لیبی همچنان پایین است.
تأثیرات احتمالی تنش‌های خاورمیانه
بانک UBS انتظار دارد که بازارهای جهانی با اختلالات گاه‌به‌گاه مواجه شوند، اما پیش‌بینی نمی‌کند که بین اسرائیل و ایران یک درگیری تمام‌عیار رخ دهد. جریان انرژی از خاورمیانه به طور عمده بدون وقفه ادامه خواهد یافت. ایران به دلیل وابستگی به صادرات نفت، انگیزه دارد تا جریان انرژی در منطقه را بدون وقفه نگه دارد. با این حال، هرگونه اختلال در مسیرهای اصلی تأمین نفت، مانند تنگه هرمز، یا آسیب به زیرساخت‌های حیاتی نفت می‌تواند قیمت نفت خام برنت را برای چند هفته به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه برساند.

بانک HSBC

بانک HSBC پیش‌بینی خود را برای قیمت نفت خام برنت در سال ۲۰۲۵ به دلیل عرضه بیش از حد، ۸ درصد کاهش داده و به ۷۰ دلار در هر بشکه رسانده است.

گزارش امروز گلدمن ساکس به بررسی فشارهای کاهشی بر تورم ناشی از کاهش قیمت نفت پرداخته است. طبق پیش‌بینی گلدمن ساکس، انتظار می‌رود تورم در ایالات متحده به سطوح پایین‌تر از 2 درصد برسد.

این بانک سرمایه‌گذاری با استفاده از منحنی معاملات آتی نفت، پیش‌بینی می‌کند که شاخص قیمت مصرف‌کننده در آوریل سال آینده به ۱.۸ درصد به ‌صورت سالانه برسد که تقریباً با قیمت‌گذاری که هم‌اکنون در داده‌های تورمی پیش‌بینی می‌شود، همخوانی دارد.

هرچند ممکن است در اواخر امسال به دلیل عوامل فصلی قیمت نفت تحت فشار قرار بگیرد، اما در اوایل سال ۲۰۲۵ همه چیز همسو خواهد شد و این موضوع می‌تواند سیاست‌های انبساطی‌تری از سوی فدرال رزرو را در پی داشته باشد.

با این حال، هرگونه پیش‌بینی مبتنی بر قیمت نفت در شرایطی که خاورمیانه ناپایدار بوده و چین در حال اعمال محرک‌های اقتصادی است، به ‌شدت متغیر و دور از ذهن خواهد بود.

تحلیل هفتگی برنت دانلی


بازارها از منظر اقتصاد کلان
هفته گذشته، نگرانی‌ها درباره رکود اقتصادی چین که مدت‌ها به‌صورت یک معضل بزرگ بر اقتصاد این کشور سایه انداخته بود، به‌طور موقت کاهش یافت. این وضعیت در پی اقدامات حمایتی گسترده‌ای بود که دولت چین، در آستانه تعطیلات بزرگ «هفته طلایی»، معرفی کرد. این سیاست‌ها شامل مجموعه‌ای از تدابیر مالی و پولی است که یادآور اقدام ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا، در سال ۲۰۱۲ است؛ زمانی که او با جمله "هر کاری که لازم باشد" بحران یورو را تا حد زیادی کنترل کرد.

برای درک بهتر این موضوع، باید به بحران یورو در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ بازگردیم؛ زمانی که نگرانی‌ها درباره ورشکستگی یونان، بازگشت آلمان به مارک و احتمال بی‌ارزش شدن اوراق قرضه ایتالیا در اوج خود بود. در این میان، ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا، با خارج شدن از متن سخنرانی‌ از پیش تعیین‌شده‌اش، جمله‌ای تاریخی گفت: "بانک مرکزی اروپا آماده است هر کاری که لازم باشد انجام دهد تا یورو را حفظ کند. و باور کنید، این اقدامات کافی خواهد بود." این جمله، وضعیت بحرانی بازارهای مالی را به‌سرعت آرام کرد.

این اقدام به یکی از لحظات کلیدی در تاریخ معاملات بازار فارکس تبدیل شد و در کنار وقایع بزرگی مانند بحران LTCM، حباب دات‌کام، سیاست‌های آبه در ژاپن، سیاست‌های تسهیلی بانک مرکزی اروپا، شکست بانک ملی سوئیس و مداخلات فدرال رزرو در مارس ۲۰۲۰، جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد.

برای مخاطبینی که با بحران LTCM آشنا نیستند، بحران LTCM یا (Long-Term Capital Management) به سقوط یک صندوق پوشش ریسک (هج‌فاند) معروف در سال ۱۹۹۸ اشاره دارد. LTCM توسط چندین اقتصاددان برجسته، از جمله دو برنده جایزه نوبل، تأسیس شد و استراتژی‌های پیچیده‌ای را برای کسب سود از اختلافات کوچک در قیمت اوراق قرضه و دیگر دارایی‌ها استفاده می‌کرد. در ابتدا موفق بود، اما در پی بحران مالی آسیا و روسیه در سال ۱۹۹۸، سرمایه‌گذاری‌های این صندوق دچار زیان‌های سنگینی شد. بحران به حدی بزرگ شد که فدرال رزرو آمریکا به کمک چند بانک بزرگ وارد عمل شد تا از سقوط کامل آن جلوگیری کند، زیرا فروپاشی LTCM می‌توانست باعث بی‌ثباتی جدی در بازارهای مالی جهانی شود. این رویداد به یکی از مثال‌های مهم در تاریخ مدیریت ریسک مالی تبدیل شد.

به چین برگردیم: به نظر می‌رسد دولت چین با سیاست‌های حمایتی خود به دنبال کنترل بحران اقتصادی است. اما این پرسش باقی است که آیا این اقدامات می‌توانند در بلندمدت اقتصاد این کشور را به مسیر رشد بازگردانند یا خیر؟

در ابتدا، بسیاری نسبت به اقدامات دولت چین تردید داشتند و معتقد بودند که این تلاش‌ها نمی‌تواند تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر بهبود وضعیت بازارها داشته باشد. اما تجربه نشان داده است که دولت‌ها از قدرتی تقریباً نامحدود در هدایت و کنترل بازارها برخوردارند؛ از خرید دارایی‌ها و اصلاح قوانین تا مداخلات قاطع و تنظیم مقررات. در بیشتر موارد، قدرت متمرکز دولت بر نوسانات بازار غلبه کرده و توانسته است سفته‌بازان را مهار کند، هرچند همیشه این‌گونه نیست و در برخی موارد چالش‌هایی وجود دارد.

بازده اوراق قرضه ده ساله ایتالیا

بسیاری از معامله‌گران شکست بانک ملی سوئیس (SNB) در حفظ نرخ مبادله یورو/فرانک سوئیس را نمونه‌ای بارز از ناکامی مداخلات دولتی می‌دانند، اما این مورد بیشتر یک استثنا بوده است تا یک قاعده کلی.

در بیشتر مواقع، مانند مداخلات فدرال رزرو و اقدامات حمایتی سازمان پولی هنگ‌کنگ (HKMA)، دولت‌ها توانسته‌اند به‌خوبی بازارها را کنترل کنند.

جهت یادآوری، باید گفت که بانک ملی سوئیس در سال ۲۰۱۱ کف قیمتی ۱.۲۰ را برای جفت‌ارز یورو/فرانک تعیین کرد. اما در سال ۲۰۱۵، با هجوم بی‌سابقه سفته‌بازان و جریان‌های مالی، دیگر نتوانست این سیاست را حفظ کند و از آن عقب‌نشینی کرد.

در مداخله بانک مرکزی سوئیس، وقتی کف قیمتی ۱.۲۰ برای EURCHF برداشته شد، بازار در عرض تنها ۱۵ دقیقه ۳۷.۵ درصد نوسان کرد. نسیم طالب، نویسنده کتاب معروف "قوی سیاه"، چنین رویدادهایی نادری را «دم چاق»  (Fat tail) می‌نامد.

اصطلاح "دم چاق" در نظریه احتمالات و مدیریت ریسک به توزیعی اشاره دارد که در آن احتمال وقوع رویدادهای نادر و بزرگ (در مقایسه با توزیع نرمال) بیشتر از حد انتظار است. نسیم طالب این مفهوم را به‌عنوان بخشی از تحلیل خود در کتاب "قوی سیاه" معرفی می‌کند. او توضیح می‌دهد که بسیاری از مدل‌های مالی، احتمال وقوع رویدادهای غیرمعمول را نادیده می‌گیرند، در حالی که این رویدادها تأثیرات عظیمی بر بازارها دارند. اصطلاح "دم چاق" به این دلیل انتخاب شده که در نمودار توزیع، انتهای توزیع (دم) پهن‌تر از حالت معمول است و نشان‌دهنده وجود احتمال بالاتری برای وقوع این رویدادهاست.

نوسان EURCHF معادل ۴۴ انحراف معیار از حالت عادی بود. برای درک بهتر این انحراف بزرگ، تصور کنید فردی را پیدا کنید که ۴۴ انحراف معیار از قد متوسط بلندتر باشد؛ این فرد باید حدود ۵ متر قد داشته باشد! چنین اتفاقاتی در بازارهای مالی نادر ولی با پیامدهای عظیم همراه‌اند.

✔️  بیشتر بخوانید: پنجشنبه سیاه سال ۲۰۱۵، روزی که فرانک همه را غافلگیر کرد

چین با اعلام مجموعه‌ای از تغییرات در سیاست‌های پولی و مالی، واکنش مثبتی از سهام‌های خود مشاهده کرد.

دیوید تپر، یکی از برجسته‌ترین سرمایه‌گذاران بازار، تصمیم گرفت با سرمایه‌گذاری بیشتر روی سهام‌های چینی، از این فرصت استفاده کند. در مصاحبه‌ای با CNBC، او اعلام کرد که حتی از محدودیت‌های خودش نیز فراتر رفته است. وقتی از او درباره محدودیت‌های VAR که معیاری برای سنجش میزان ریسک قابل تحمل یک صندوق است، سؤال شد، پاسخ داد: «من به این مسائل اعتقادی ندارم. به اندازه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنم که شب‌ها راحت بخوابم.»

برای اینکه دیدگاه کلی‌تری به بازار سهام چین داشته باشیم، به نمودار سهام‌های این کشور از قبل از حباب ۲۰۱۵ نگاهی بیندازیم.

وضعیت کنونی بازار سهام چین را نیز در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

بازار سهام چین، با توجه به ساختار کمونیستی حاکم بر این کشور، همچنان با چالش‌ها و ریسک‌های خاص خود مواجه است. ترکیب واژه‌های "بازار سهام" و "کمونیسم" به خودی خود پارادوکسی را ایجاد می‌کند که نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در چنین محیطی چقدر می‌تواند پیچیده و پیش‌بینی‌ناپذیر باشد. در این شرایط، شاید منطقی‌ترین رویکرد این باشد که به سیاست‌های دولت دقیقاً گوش داده و مطابق آن‌ها عمل کنیم؛ به این معنا که هنگام مقابله با میلیاردرها از بازار خارج شویم و وقتی دولت وعده حمایت می‌دهد، مجدداً وارد شویم.
بازار سهام

این هفته در بازار سهام، اقتصاد کلان بر الگوهای فصلی پیروز شد و با توجه به سیاست‌های انبساطی فدرال رزرو و بسته‌های حمایتی چین، وضعیت به نفع خریداران سهام تغییر کرد. به‌عبارت‌دیگر، شرایط به‌گونه‌ای است که بازارها در حال ورود به فصلی هستند که می‌تواند بهترین زمان برای رشد بازار باشد.

به‌ندرت پیش می‌آید که شاهد شرایطی بهتر برای بازار سهام باشیم؛ تورم در حال کاهش است، تولید ناخالص داخلی (GDP) ثبات دارد، بازار کار از حالت داغ خارج شده و به وضعیت عادی بازگشته و هزینه‌های دولت همچنان بالاست. انتخابات آمریکا در پس‌زمینه به‌عنوان یک ریسک وجود دارد، اما حتی اگر نتیجه انتخابات را هم بدانیم، پیش‌بینی دقیق واکنش بازار، مثلاً در مورد شاخص S&P، آسان نخواهد بود.

در مورد انتخابات ۲۰۲۴، این هم پیش‌بینی‌های فعلی از نتایج احتمالی توازن قدرت سیاسی:

در حال حاضر، از منظر معاملاتی هیچ تحرکی پیرامون انتخابات دیده نمی‌شود؛ زیرا احتمال‌ها تغییر نمی‌کنند و به‌نوعی شرایط باثباتی داریم.

  • S&P 500: در سقف تاریخی.
  • NASDAQ: نزدیک به سقف تاریخی، اما هنوز به آن نرسیده است.
  • VIX (شاخص نوسانات): در سطح ۱۵.

شاخص VIX به نظر بالا می‌آید، اما آیا واقعاً این‌گونه است؟ شاید کمی بالاتر از حد معمول باشد، اما غیرمعمول نیست.

خلاصه هفتگی بازار سهام در ۱۴ کلمه:

اقتصاد آمریکا در شرایط خوبی است. چین در حال اعمال محرک‌های اقتصادی است. فدرال رزرو در حال کاهش نرخ بهره است. ماه «اُکتوبر» با الگوهای مثبت فصلی خود در راه است.

نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه
نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه آمریکا تغییر چندانی نکرده است، که با توجه به شرایط زیر، جالب توجه است:

  • موضع‌گیری‌های داویش سیاست‌گذاران فدرال رزرو: هنوز تمایل به کاهش نرخ بهره وجود دارد.
  • افت شدید شاخص اعتماد مصرف‌کننده: شاخص اعتماد به ۹۸ کاهش یافت، در حالی که پیش‌بینی ۱۰۳ بود.
  • داده‌های اقتصادی ضعیف در اروپا: شرایط اقتصادی اروپا همچنان نامطلوب است.

با این حال، بازار به شدت در خرید اوراق قرضه فعال است، چین سیاست‌های انبساطی را اعمال می‌کند و انتظار کاهش نرخ بهره فدرال رزرو وجود دارد. اگر فکر می‌کنید روند کاهش نرخ بهره کندتر از حد انتظار خواهد بود، می‌توانید روی افزایش بازدهی اوراق قرضه کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاری کنید.

در اروپا، شرایط اقتصادی همچنان نامطلوب است و بازار به سرعت پیش‌بینی کاهش نرخ بهره بانک مرکزی اروپا (ECB) را برای اکتبر تغییر داده است. نمودار زیر تغییرات پیش‌بینی بازار را از تاریخ ۱۷ سپتامبر به بعد نشان می‌دهد که نشان‌دهنده تغییر سریع انتظارات برای نشست ۱۰ روز آینده است.

ارزهای فیات
این هفته شاهد نوسانات شدیدی در ین ژاپن بودیم. دلار آمریکا در برابر ین ژاپن تا زمان برگزاری انتخابات رهبری حزب لیبرال دموکراتیک (LDP) ژاپن عملکرد مثبتی داشت. اما نتیجه غیرمنتظره‌ای رخ داد: شینزو ایشیبا، نامزد طرفدار سیاست‌های انقباضی، در حالی پیروز شد که تارو آسو از تاکایچی، نامزد موافق سیاست‌های انبساطی، حمایت کرده بود. این نتیجه بر خلاف انتظارات بازارها بود که روی پیروزی تاکایچی حساب کرده بودند. نمودار USD/JPY به‌خوبی نوسانات و واکنش‌های شدید بازار را به این نتایج غیرمنتظره نشان می‌دهد.

در تصویر زیر که از سایت Nikkei گرفته شده، می‌توانید جزئیات این رویداد انتخاباتی ژاپن را مشاهده کنید.

بازارهای مالی این هفته به شدت تحت تأثیر سیاست‌های پولی و مالی جدید چین قرار گرفتند. یکی از دلایل اصلی من برای عدم فروش گسترده دلار این بود که در خارج از آمریکا، مکان مناسبی برای سرمایه‌گذاری وجود نداشت. اما با اعلام بسته‌های چندوجهی حمایت اقتصادی در چین و کاهش سرمایه‌گذاری خارجی، به نظر می‌رسد که اکنون به نقطه میانی منحنی «لبخند دلار» نزدیک می‌شویم. در این حالت، از دیدگاه صعودی دلار باید صرف نظر کرد.

مفهوم «لبخند دلار» به وضعیت‌هایی اشاره دارد که در آن، ارزش دلار آمریکا به سه شکل مختلف رفتار می‌کند. در طرفین لبخند، زمانی که اقتصاد جهانی یا آمریکا در رکود قرار دارد، دلار به عنوان دارایی امن تقویت می‌شود. در بخش میانی لبخند، در شرایطی که رشد اقتصادی جهانی خوب است و ریسک‌پذیری بالاست، دلار تضعیف می‌شود، زیرا سرمایه‌ها به بازارهای پرریسک‌تر هدایت می‌شوند.

این تغییرات در ارزهای وابسته به چین مانند دلار استرالیا نیز مشاهده می‌شود که با نوسانات زیادی همراه بوده است. در نمودار AUD/USD، ابتدا شاهد افزایش ۱ درصدی، سپس افت ۱ درصدی و نهایتاً رشد ۱.۵ درصدی هستیم. این روند نشان می‌دهد که معامله‌گری در شرایط فعلی بسیار پیچیده و دشوار است.

 

ارز دیجیتال
اطلاعات کافی برای ارزیابی دقیق روندهای ماهانه بیت‌کوین در دسترس نیست، زیرا این رمزارز تنها از سال ۲۰۱۶ به‌طور جدی مورد معامله قرار گرفته و در سال ۲۰۲۱ به‌طور کامل وارد جریان اصلی بازارهای وال‌استریت شده است. با این وجود، جامعه کریپتو با اصطلاح "Uptober" به استقبال ماه اکتبر می‌رود و معتقد است که در این ماه، احتمال رشد قیمت بیت‌کوین بیشتر است. جدول زیر عملکرد ماهانه بیت‌کوین را از سال ۲۰۱۶ نشان می‌دهد.

اصطلاح "Uptober": این واژه ترکیبی از "up" (به‌معنای افزایش) و "October" (اکتبر) است و به‌طور غیررسمی به ماه اکتبر اشاره دارد که در آن، سرمایه‌گذاران انتظار رشد قیمت بیت‌کوین را دارند.

صرف نظر از واقعیت داشتن "Uptober"، این انتظار باعث می‌شود که در آغاز ماه اکتبر، خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان در بازار حضور داشته باشند. همزمان، بیت‌کوین و شاخص نزدک نیز با یکدیگر همبستگی قابل‌توجهی دارند که در نمودار زیر مشاهده می‌شود.

کامودیتی‌ها
بازار کامودیتی‌ها این هفته تحت تأثیر رویدادهای مختلف قرار گرفت. بسته حمایتی چین که منجر به بهبود انتظارات اقتصادی در این کشور شد، باعث افزایش قیمت مس شد و این فلز پایه رشد قابل‌توجهی را تجربه کرد.

این در حالی است که انتظار می‌رفت رشد تقاضای چین تأثیر مشابهی بر قیمت نفت نیز داشته باشد، اما برخلاف پیش‌بینی‌ها، عربستان سعودی با تصمیمات خود، مانع از افزایش قیمت نفت شد و بازار همچنان در انتظار یک رالی اساسی در قیمت‌ها است.

در بازار نقره، هرچند قیمت موفق شد از سقف سال ۲۰۱۲ عبور کند، اما نتوانست این سطح را حفظ کرده و با کاهش مواجه شد. این حرکت در تحلیل تکنیکال به "بازگشت شلاقی" یا "Slingshot Reversal" معروف است، جایی که قیمت پس از شکست یک سطح کلیدی، به‌سرعت به محدوده قبلی بازمی‌گردد و فعالان بازار را غافلگیر می‌کند.

این رویدادها نشان می‌دهد که تأثیر سیاست‌های اقتصادی چین بر کامودیتی‌ها یکسان نبوده و هر بازار با توجه به شرایط خاص خود واکنش نشان می‌دهد.

منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donelly

تحلیلگران ولز فارگو پیش بینی کرده‌اند که قیمت نفت تا سال 2025 به دلیل ریسک افزایش مازاد عرضه جهانی پایین خواهد ماند. به گفته کارشناسان، ترکیبی از رشد مداوم تولید نفت شیل ایالات متحده و همچنین کاهش تقاضا از سوی اقتصادهای کلیدی، به ویژه چین، محرک‌های اصلی نزولی هستند. به گفته ولز فارگو با وجود کمبود عرضه فعلی، لغو کاهش تولیدات اوپک پلاس تا پایان سال 2024 احتمال مازاد عرضه در سال 2025 را بیشتر تقویت می‌کند.

ولز فارگو پیش‌بینی کرده است که عرضه جهانی نفت از 102.8 میلیون بشکه در روز در سال 2024 به 104.8 میلیون بشکه در روز در سال 2025 افزایش می‌یابد که توسط تولیدکنندگان غیراوپک مانند ایالات متحده و برزیل همراه با افزایش تولیدات برنامه‌ریزی شده اوپک است. تحلیلگران شباهت‌هایی بین وضعیت فعلی بازار نفت و شرایط سال 1998 ترسیم کرده‌اند، زمانی که قیمت نفت به دلیل ترکیبی از کندی اقتصاد جهانی و هجوم عرضه جدید سقوط کرد.

تحلیلگران گفتند: «ما پیش‌بینی تکرار سال 1998 در سال 2025 را نداریم، اما با توجه به عدم قطعیت‌های اقتصادی در چین و تمایل اوپک پلاس برای لغو کاهش تولیدات، نگرانی سرمایه گذاران را کاملا درک می‌کنیم.

با این حال، رشد عرضه شیل ایالات متحده بعید است مانند سال‌های اخیر نقش مهمی در مازاد عرضه جهانی داشته باشد. تولید نفت آمریکا تا پایان سه ماهه سوم تنها 0.1 میلیون بشکه در روز افزایش یافت که بسیار کمتر از میانگین 0.6 میلیون بشکه در روز در سال‌های رشد قبلی بود.

ولز فارگو پیش‌بینی قیمت نفت خود را کاهش داده است. این بانک اکنون انتظار دارد میانگین نفت برنت در سال 2025 به 70 دلار در هر بشکه برسد، در حالی که پیش بینی می‌شود نفت خام وست تگزاس اینترمدیت (WTI) در سال 2025 به طور متوسط 65 دلار در هر بشکه باشد.

با این حال، ولز فارگو پذیرفته است که عوامل متعددی می‌تواند مسیر قیمت نفت را تغییر دهد، از جمله بهبود سریعتر از حد انتظار تقاضای جهانی، به ویژه از سوی چین و کشورهای سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD).

 

طلا

بازار کالاهای اساسی در روزهای اخیر با نوسانات قابل توجهی همراه بوده است. قیمت فلزات گران‌بها مانند طلا و نقره همچنان در حال افزایش است، در حالی که بازار نفت با فشار ناشی از افزایش عرضه گروه اوپک پلاس روبرو شده است. همچنین، بخش کشاورزی و فلزات صنعتی نیز تحت تأثیر تغییرات اقتصادی در آمریکا و چین قرار گرفته‌اند.
افزایش قیمت فلزات گران‌بها
قیمت طلا و نقره به دلیل امید به کاهش بیشتر نرخ بهره در ایالات متحده به بالاترین سطح خود در چند سال اخیر رسیده است. برخی از سیاست‌گذاران فدرال رزرو حمایت خود را از کاهش‌های بزرگتر نرخ بهره اعلام کرده‌اند که باعث افزایش بیشتر تقاضا برای فلزات گران‌بها شده است. از ابتدای سال، قیمت طلا نزدیک به ۳۰٪ و قیمت نقره نزدیک به ۳۵٪ افزایش یافته است. تقاضای بالای صنعتی و مصرفی در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر نیز به رشد قیمت نقره کمک کرده است.
کاهش قیمت نفت
در بخش انرژی، قیمت نفت همچنان تحت فشار است. قیمت نفت خام WTI در نیویورک تقریباً ۳٪ کاهش یافت و به کمتر از ۶۸ دلار در هر بشکه رسید، در حالی که قیمت نفت برنت در حدود ۷۱ دلار باقی ماند. این کاهش قیمت به دلیل افزایش نگرانی‌ها درباره افزایش عرضه توسط گروه اوپک پلاس و همچنین هشدار آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) درباره احتمال مازاد عرضه جهانی نفت در سال آینده رخ داده است.

از سوی دیگر، پالایشگاه‌های چینی، چه دولتی و چه خصوصی، سطح تولید خود را به بالاترین میزان از ماه مه ۲۰۲۴ رسانده‌اند که نشان‌دهنده افزایش ظرفیت تولید و عرضه بیشتر به بازار است.
رشد مس با محرک‌های اقتصادی چین
مس به عنوان یکی از فلزات صنعتی مهم، با افزایش قیمت به بالای ۱۰,۰۰۰ دلار در هر تن بازگشته است. این افزایش پس از اعلام برنامه‌های حمایتی چین برای بخش املاک و اقتصاد صورت گرفت. دولت چین قول داده است که از افت بازار املاک جلوگیری کرده و نرخ بهره را کاهش دهد. این اقدامات بخشی از تلاش‌های گسترده چین برای رسیدن به اهداف سالانه اقتصادی است. با این حال، تحلیل‌گران معتقدند که برای بهبود کامل بازار مس، نیاز به نشانه‌های پایداری بیشتر در بخش املاک و کاهش موجودی‌های اضافی مسکن است.
وضعیت بخش کشاورزی
در بخش کشاورزی، تولید شکر در هند بدون تغییر باقی مانده و انتظار می‌رود که حدود ۲ میلیون تن شکر برای صادرات در فصل آینده مجاز شود. بر اساس گزارش‌های اخیر، تولید ناخالص شکر در هند برای فصل ۲۰۲۴/۲۵ به میزان ۳۳.۳ میلیون تن پیش‌بینی شده است.

از سوی دیگر، صادرات غلات آمریکا مانند ذرت و گندم به دلیل کاهش تقاضای جهانی کاهش یافته است. داده‌های جدید وزارت کشاورزی آمریکا نشان می‌دهد که فروش هفتگی ذرت و گندم به پایین‌ترین سطح خود در هفته‌های اخیر رسیده است.
نتیجه‌گیری
بازار کالاهای اساسی همچنان تحت تأثیر عوامل اقتصادی جهانی قرار دارد. افزایش قیمت فلزات گران‌بها و رشد مس نشان‌دهنده تغییرات اقتصادی مهم در آمریکا و چین است. در مقابل، بازار نفت به دلیل افزایش عرضه و نگرانی‌های درباره مازاد تولید جهانی تحت فشار قرار دارد. تغییرات در بازار کشاورزی نیز تحت تأثیر کاهش تقاضای جهانی و شرایط تولید در کشورهای بزرگ تولیدکننده قرار گرفته است.

پس از خبرهایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی، بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان، برای رهاکردن هدف غیررسمی ۱۰۰ دلاری به‌ازای هر بشکه و آمادگی برای افزایش تولید فشار فروش بر نفت افزایش‌یافته است. این تغییر رویکرد در حالی رخ می‌دهد که عربستان سعودی همراه با هم‌پیمانان اوپک پلاس، مانند روسیه، پیش‌تر تولید را کاهش داده بودند تا از قیمت‌ها حمایت کنند. بااین‌حال، قیمت نفت امسال تقریباً ۶ درصد کاهش‌یافته است که ناشی از افزایش تولید دیگر تولیدکنندگان، به‌ویژه آمریکا، و کاهش رشد تقاضا در چین بوده است. همچنین، احتمال افزایش عرضه نفت از سوی لیبی و عربستان سعودی به کاهش اخیر قیمت‌ها کمک کرده است.


 بررسی تحلیل تکنیکال USOIL در تایم فریم روزانه

در تایم فریم روزانه همچنان شاهد ادامه روند نزولی نفت هستیم. باتوجه‌به روند فعلی، قیمت نفت می‌تواند تا ۷۲ دلار رشد کند و مجدد پس از برخورد به خط روند نزولی رسم شده ریزش قیمتی را تجربه کند (فلش آبی‌رنگ). همچنین انتظار رشد تا ناحیه عرضه ۷۴ دلار و مجدد ریزش قیمت نیز می می‌تواند به وقوع بپیوندد. در این صورت می‌توان از سناریو ذکر شده برای موقعیت فروش استفاده کرد.
اگر قیمت نفت از حمایت ۶۵.۲۲ دلار یک بازگشت قوی داشته باشد می‌توان این حمایت را به‌عنوان یک کف قیمت جدید در نظر گرفت. در غیر این صورت انتظار بازگشت قیمت از ناحیه تقاضا حوالی ۶۲ دلار را داریم در غیر این صورت ناحیه بعدی می‌تواند به عنوان نقطه ورود بعدی برای خرید را در نظر داشت.

بررسی تحلیل تکنیکال USOIL در تایم فریم ۴ ساعت

  •  در تایم فریم ۴ ساعت دو سناریو مدنظر است.
    سناریو اول: انتظار رشد قیمتی تا ناحیه عرضه حوالی ۷۴ دلار را داریم که در آن جا می‌توان وارد موقعیت فروش شد. (فلش سبزرنگ)
  •  سناریو دوم: یک رشد قیمتی نسبی از قیمت فعلی و مجدد ریزش قیمت نفت تا ناحیه تقاضا مشخص شده اول در حوالی ۶۲ و ۶۳ دلار است.

 همچنین برای خرید باید منتظر بازگشت قیمت از ناحیه تقاضا مشخص شده در حوالی ۶۲ دلار بود

برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا تحلیل روزانه در یوتوفارکس مراجعه کنید.

سنگ آهن

قیمت‌های آتی سنگ‌آهن در روز چهارشنبه به بالاترین سطح خود در بیش از سه هفته گذشته افزایش یافتند، چرا که مجموعه‌ای از سیاست‌های پولی تسهیلی جدید از سوی چین، سنتیمنت بازار را تقویت کرد. در همین حال عرضه پایین‌تر در سطح جهان نیز از قیمت حمایت کرد.

پرمعامله‌ترین قرارداد سنگ آهن ژانویه در بورس کامودیتی دالیان چین (DCE) معاملات روزانه را با 4.19 درصد افزایش به 709 یوان (101.02 دلار) در هر تن پایان داد.

این قرارداد به بالاترین سطح روزانه 730.5 یوان رسید که قوی‌ترین سطح آن از 2 سپتامبر است.

سنگ آهن معیار اکتبر در بورس سنگاپور تا ساعت 07:10 به وقت گرینویچ 1.7 درصد افزایش یافت و به 96.35 دلار در هر تن رسید.

تحلیلگران ANZ عقیده دارند که معاملات آتی سنگ آهن با این امید که اقدامات برای حمایت از بازار املاک و مستغلات چین باعث تغییر سرنوشت این کشور شود، افزایش یافت.

شرکت مشاوره چینی Mysteel گفت که اعلام محرک‌ها باعث افزایش سنتیمنت در بازارهای داخلی کامودیتی‌های آهنی شد و باعث افزایش قیمت سنگ آهن وارداتی در 24 سپتامبر شد.

بانک مرکزی چین روز چهارشنبه هزینه وام‌های میان مدت خود به بانک‌ها را کاهش داد.

این اقدام به دنبال اعلام پکن در روز سه‌شنبه در مورد بزرگترین بسته محرک خود از زمان همه‌گیری ویروس کرونا، از جمله کاهش نرخ بهره و تسهیل الزامات وام مسکن، در تلاش برای احیای فعالیت‌ها و تثبیت بازار املاک بحران زده صورت گرفت.

با این حال، تحلیلگران به عدم وجود سیاست‌های حمایت کننده از فعالیت‌های واقعی اقتصادی اشاره کردند.

به گفته تحلیلگران ANZ، اگرچه اقدامات محرک باید از بدتر شدن شرایط بازار فولاد جلوگیری کند، اما بعید است که تقاضای کوتاه مدت را افزایش دهد، چرا که تولید فولاد امسال همچنان در مسیر پایین‌تر از سال 2023 است.

در همین حال، Mysteel گفت که حجم محموله‌های سنگ آهن ارسال شده در سراسر جهان از 19 بندر و 16 شرکت معدنی در استرالیا و برزیل 4 درصد در هفته به هفته طی 16 تا 22 سپتامبر کاهش یافته است.

بیشتر معیارهای فولادی در بورس آتی شانگهای افزایش داشته‌اند. میلگرد 2.35 درصد، کلاف نورد گرم تقریبا 2.2 درصد، فولاد ضد زنگ 1.56 درصد افزایش یافتند، با این حال مفتول سیم 1.57 درصد کاهش یافت.

 

نفت

بانک UBS انتظار افزایش قیمت نفت خام برنت تا ۸۷ دلار در هر بشکه تا پایان سال را دارد. این پیش‌بینی بر اساس عوامل مختلف عرضه و تقاضا انجام شده است. از جمله این عوامل، سیاست‌های پولی رشد محور فدرال رزرو است که محیطی مطلوب برای قیمت نفت ایجاد کرده است. UBS اشاره می‌کند که نفت خام برنت اغلب از سنتیمنت مثبت بازار بهره‌مند می‌شود که از زمان شروع سیاست‌های تسهیلی فدرال رزرو بهبود یافته است. در بلندمدت، تلاش‌های فدرال رزرو برای تقویت رشد اقتصادی احتمالاً تقاضای نفت را هم در ایالات متحده و هم در سطح جهانی افزایش می‌دهد.

از طرف عرضه، رشد جهانی کند بوده و تنها ۰.۳٪ از دسامبر تا ژوئیه افزایش یافته است که این امر باعث حفظ کسری عرضه در بازار نفت شده است. تولید نفت در ایالات متحده کاهش یافته و تولیدکنندگان کلیدی مانند برزیل و لیبی نیز با تولید ضعیف مواجه بوده‌اند.

با توجه به چرخه تسهیلی فدرال رزرو و دینامیک فعلی عرضه و تقاضا، UBS انتظار دارد که قیمت نفت تا پایان سال به حدود ۸۷ دلار در هر بشکه برسد.

مس

قیمت طلا روز سه‌شنبه به بالاترین حد خود رسید و روند صعودی اخیر را در بحبوحه خوش‌بینی مداوم نسبت به کاهش نرخ بهره آمریکا با و تمرکز بر روی سیگنال‌های بیشتر در این هفته ادامه داد.

در میان فلزات صنعتی، قیمت مس پس از اعلام رگباری از اقدامات محرک از سوی دولت چین که امیدها به بهبود اقتصادی بزرگترین واردکننده مس جهان را افزایش داد، به شدت افزایش یافت.

پس از کاهش شدید نرخ بهره توسط فدرال رزرو، طلا به بالاترین سطح خود رسید و به دلیل چشم انداز برای کاهش بیشتر نرخ بهره فضای بیشتری برای رشد وجود دارد.

انتشار مختلط شاخص مدیران خرید از چندین اقتصاد بزرگ نیز مانند ادامه تنش‌ها در خاورمیانه باعث افزایش تقاضا برای طلا شد.
رشد طلا به دلیل سیگنال‌های بانک مرکزی آمریکا
فلز زرد در مورد چشم انداز نرخ‌های بهره پایین‌تر، با مجموعه‌ای از نشانه‌های بیشتر از سوی فدرال رزرو در روزهای آینده، خوش بین بود.

چند تن از مقامات فدرال رزرو روز دوشنبه اعلام کردند که از کاهش 50 نقطه پایه‌ای بانک حمایت می‌کنند، اما انتظار دارند سرعت کاهش نرخ بهره این بانک در ماه‌های آینده کاهش یابد. اما تحلیلگران سیتی انتظار دارند تا پایان سال نرخ بهره حداقل 125 نقطه پایه کاهش یابد.

قرار است مقامات بیشتری از فدرال رزرو در این هفته صحبت کنند که مهمترین آنها جروم پاول، رئیس بانک مرکزی آمریکا، در روز پنجشنبه است.

تمرکز این هفته نیز بر روی داده‌های شاخص قیمت PCE - نشانگر تورم ترجیحی فدرال رزرو - است که در روز جمعه منتشر می‌شود. انتظار می‌رود این داده نشان دهد که تورم در ماه اوت بالاتر از محدوده هدف فدرال رزرو باقی مانده است.

با توجه به اینکه هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در دارایی‌های بدون بازده کاهش می‌یابد، نرخ‌های پایین‌تر نوید خوبی برای طلا است. بازده دلار و اوراق خزانه داری پس از تصمیم فدرال رزرو کاهش یافت و باعث افزایش بیشتر طلا شد.

سایر فلزات گرانبها در روز سه شنبه افزایش یافتند اما در جلسات اخیر عمدتاً از طلا عقب ماندند. معاملات آتی پلاتین با 1.1 درصد افزایش به 971.20 دلار در هر اونس رسید، در حالی که معاملات آتی نقره با 1.1 درصد افزایش به 31.430 دلار در هر اونس رسید.
قیمت مس تحت تاثیر محرک‌های چین افزایش یافت
معاملات آتی مس در بورس فلزات لندن 1.6 درصد افزایش یافت و به 9702.50 دلار در هر تن رسید، در حالی که معاملات آتی مس یک ماهه با 2.1 درصد افزایش به 4.4380 دلار در هر پوند رسید.

چین روز سه‌شنبه رگباری از اقدامات محرک را اعلام کرد که کاهش 50 نقطه پایه‌ای در نرخ ذخایر قانونی و کاهش نرخ‌های وام‌های مسکن مهم‌ترین آن‌ها هستند.

این اقدامات امیدها را افزایش داد که رشد اقتصادی در بزرگترین واردکننده مس جهان بهبود یابد و به نوبه خود اشتهای آن را برای مس افزایش دهد.

اما تعداد زیادی از داده‌های مختلط شاخص مدیران خرید در سرتاسر جهان، با توجه به اینکه آن‌ها کاهش فعالیت تولیدی را نشان دادند، صعود مس را محدود کردند.

تقاضا نفت

مشکلات اقتصادی و بحران املاک چین بر میزان تقاضای جهانی نفت و انتظارات رشد تقاضا نفت در سال جاری تاثیر گذاشته و افزایش قیمت نفت خام را محدود کرده است.

کاهش رشد چین همچنان بر سنتیمنت بازار تأثیر می‌گذارد، حتی در حالی که قیمت نفت هفته گذشته رشدی داشت، که به دلیل کاهش 50 نقطه پایه‌ای نرخ بهره فدرال رزرو، تنش‌های ژئوپلیتیکی و پایین بودن ذخایر بود.

اوله هانسن، رئیس بخش استراتژی کامودیتی در بانک ساکسو، در یادداشتی روز جمعه نوشت: کاهش اخیر نفت برنت به زیر 70 دلار نسبتا کوتاه مدت بود.

هانسن گفت: "بازار به این نتیجه رسید که سطح قیمتی زیر 70 دلار در کنار این مسئله که صندوق‌های پوشش ریسک باور ضعیفی به قیمت‌های بالاتر نفت خام و محصولات سوختی دارند، نیاز به رکود اقتصادی برای توجیه دارد - ریسکی که کاهش شدید نرخ‌های بهره آمریکا به کاهش آن کمک کرد."

علیرغم برخی خوش‌بینی‌های جدید در پی کاهش شدید نرخ بهره فدرال رزرو، نگرانی‌ها در مورد چین از بین نمی‌روند و ممکن است این ریسک‌ها در میان‌مدت و بلندمدت باقی بماند.

مصرف سوخت چین تا کنون در سال جاری در بحبوحه رشد اقتصادی ضعیف‌تر از حد انتظار و بحران املاک پایین بوده است که همچنان تقاضای دیزل را کاهش می‌دهد.

با این حال، کندی در چین ممکن است فراتر از کوتاه مدت باشد. تحلیلگران بر این باورند که تقاضای سوخت به دلیل افزایش مصرف خودروهای الکتریکی و سهم فزاینده LNG به عنوان سوخت در حمل و نقل، طی یک سال به اوج خود می‌رسد – اگر قبلاً به اوج خود نرسیده باشد.

اوپک پیش‌بینی رشد تقاضای نفت در سال 2024 را با اشاره به نگرانی‌های چین کاهش داد. اوپک در گزارش ماهانه بازار نفت در ماه سپتامبر، انتظار دارد تقاضای جهانی در سال 2024 به میزان 2.03 میلیون بشکه در روز رشد کند که کمتر از برآورد قبلی خود از رشد 2.11 میلیون بشکه در روز است.

رشد تقاضای چین برای سال 2024 از 700000 بشکه در روز به 653000 بشکه در روز کاهش یافت و اوپک خاطرنشان کرد که "عوامل منفی در بخش املاک و افزایش نفوذ کامیون‌های LNG و خودروهای الکتریکی احتمالا بر تقاضای دیزل و بنزین در آینده تاثیر می‌گذارد."

آژانس بین المللی انرژی (IEA) همچنین در گزارش ماهانه خود در این ماه اعلام کرد که رشد تقاضای جهانی نفت به طور قابل توجهی کاهش یافته و به دلیل کاهش سریع مصرف چین، تنها 900000 بشکه در روز در سال 2024 تعیین شده است. آژانس برآورد رشد خود را 70000 بشکه در روز نسبت به ارزیابی ماه گذشته کاهش داد.

آژانس بین‌المللی انرژی در گزارش بازار نفت که به دقت زیرنظر است، اعلام کرد: رشد تقاضای جهانی نفت در نیمه اول سال 2024 تنها 800 هزار بشکه در روز در سال بود که پایین‌ترین نرخ رشد از سال 2020 تاکنون است.

به گفته آژانس مستقر در پاریس، محرک اصلی رشد کند، "کاهش رشد اقتصادی چین" بوده است، جایی که مصرف نفت به صورت سالانه برای چهارمین ماه متوالی در ماه ژوئیه به میزان 280000 بشکه در روز کاهش یافت.

این آژانس با اشاره به چین، پیش‌بینی می‌کند که تقاضای نفت این کشور در سال جاری تنها 180 هزار بشکه در روز افزایش یابد، «چرا که رکود اقتصادی گسترده و جایگزینی سریع نفت به نفع سوخت‌های جایگزین بر مصرف تأثیر می‌گذارد».

تقاضای نفت چین در حال حاضر به شدت در حال انقباض است و در ماه ژوئیه سالانه 1.7 درصد یا 280 هزار بشکه در روز کاهش یافته است که در تضاد قابل توجهی با میانگین نرخ رشد 9.6 درصدی در سال 2023 است. بر این اساس، ما انتظار رشد سالانه تنها 1.1 درصد یا 180 هزار بشکه در روز در سال 2024 را داریم.

آژانس بین المللی انرژی خاطرنشان کرد که در آینده، دیگر اقتصادهای آسیایی در حال ظهور، به ویژه هند، به عنوان محرک‌های تقاضای جهانی نفت پیشتاز خواهند بود.

آژانس بین المللی انرژی تنها آژانسی نیست که از چرخش سریع به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر و خودروهای الکتریکی حمایت می‌کند و تغییر ساختاری در تقاضای نفت چین به دلیل جذب سوخت‌های جایگزین جاده‌ای را پیش‌بینی می‌کند.

مدیران صنعت نفت در کنفرانس APPEC در اوایل ماه جاری در سنگاپور گفتند، رشد تقاضای نفت چین به دلیل عملکرد ضعیف‌تر اقتصادی و تغییر به سمت خودروهای الکتریکی و کامیون‌های با سوخت LNG کاهش یافته است.

راسل هاردی، مدیر عامل بزرگترین تاجر نفت مستقل، گروه ویتول، به بلومبرگ گفت: «احتمالاً تقاضا بنزین امسال یا سال آینده در چین به اوج خود خواهد رسید - به این دلیل که ناوگان به آرامی به سمت خودروهای الکتریکی حرکت می‌کند.

OIL

امروز قیمت نفت خام برنت در بازار جهانی حدود 74.05 دلار در هر بشکه است. همچنین، قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمدیت (WTI) حدود 72.13 دلار در هر بشکه می‌باشد. این قیمت‌ها نشان‌دهنده تغییرات اخیر در بازار نفت هستند که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله تنش‌های خاورمیانه و تغییرات اقتصادی در چین قرار دارند.

در روزهای اخیر، قیمت نفت خام برنت در بازار ICE به بالای 75 دلار در هر بشکه بازگشته است. این در حالی است که اوایل ماه جاری قیمت آن به زیر 70 دلار در هر بشکه کاهش یافته بود. افزایش تنش‌ها در خاورمیانه باعث بازگشت ریسک پریمیوم به بازار نفت شده است، هرچند نگرانی‌ها درباره تقاضا همچنان باقی است. از سوی دیگر، بهبود نسبی سنتیمنت در چین پس از کاهش نرخ بهره معکوس (ریورس ریپو) توسط بانک مرکزی چین به میزان 10 نقطه پایه و احتمال اتخاذ تدابیر دیگر برای حمایت از رشد اقتصادی، مشاهده می‌شود.

داده‌های اخیر نشان می‌دهد که سفته‌بازان با کاهش قیمت‌ها به بازار نفت بازگشته‌اند. پس از کاهش شدید در دو هفته گذشته، موقعیت خالص بلند مدت پول مدیریت شده در NYMEX WTI در هفته گذشته به میزان 28,201 قرارداد افزایش یافته است. به طور مشابه، سفته‌بازان موقعیت‌های خالص کوتاه مدت خود در ICE Brent را به میزان 4,539 قرارداد کاهش داده‌اند و موقعیت‌های خالص کوتاه مدت آنها به 8,141 قرارداد در تاریخ 17 سپتامبر رسیده است. از سوی دیگر، سفته‌بازان همچنان نسبت به محصولات پالایش شده بدبین هستند و موقعیت‌های خالص کوتاه مدت در NYMEX heating oil به میزان 6,828 قرارداد در هفته گذشته افزایش یافته و به رکورد 45,437 قرارداد رسیده است.

چین سومین و احتمالاً آخرین سهمیه صادرات محصولات نفتی برای سال جاری را صادر کرده است. چین 8 میلیون تن صادرات بنزین، دیزل و سوخت جت را در آخرین سهمیه تأیید کرده است که مجموع سهمیه صادرات تأیید شده را به 41 میلیون تن برای سال جاری می‌رساند که کمی بیشتر از سهمیه 40 میلیون تنی تعیین شده برای سال 2023 است. علاوه بر این، چین 1 میلیون تن سهمیه صادرات سوخت کم‌گوگرد را نیز صادر کرده است که مجموع سهمیه آن برای سال جاری حدود 13 میلیون تن است که نسبت به سال گذشته 2 درصد کاهش یافته است.

تحلیل هفتگی برنت دانلی

بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
هفته گذشته تمرکز اصلی بازارهای مالی بر تصمیم فدرال رزرو برای کاهش نرخ بهره بود. این کاهش که به‌طور گسترده‌ای مورد انتظار بود، در نهایت به کاهش ۵۰ واحد پایه منجر شد. جالب اینجاست که اکثر اقتصاددانان انتظار چنین کاهش شدیدی را نداشتند و تعداد کمی از آن‌ها پیش‌بینی کاهش ۵۰ واحد را کرده بودند. اما بازارها به‌درستی احتمال کاهش ۵۰/۵۰ را پیش‌بینی کرده بودند که البته جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، با چالش زیادی برای جلب رضایت اعضای کمیته مواجه بود.

این کاهش اولین مورد از مخالفت یکی از اعضای کمیته از سال ۲۰۰۵ تاکنون بود که نشان‌دهنده اختلاف نظر در داخل فدرال رزرو است. از لحن کنفرانس خبری و ناهماهنگی در پیام‌های قبلی کمیته می‌توان نتیجه گرفت که اعضا به‌طور کامل در این تصمیم متحد نبوده‌اند.

فدرال رزرو با کاهش نرخ بهره به میزان ۵۰ واحد پایه، تأکید کرد که تصمیمات آینده به داده‌های اقتصادی بستگی دارد و این کاهش بزرگ را تضمینی برای کاهش‌های بیشتر ندانست.

نمودار دات پلات (که پیش‌بینی‌های اعضای فدرال رزرو در مورد مسیر آینده نرخ بهره را نشان می‌دهد)، نیز تأیید کننده این عدم قطعیت بودند. این نمودارها حتی نشان دادند که سطح نهایی نرخ بهره (که به عنوان نرخ نهایی یا ترمینال شناخته می‌شود) نسبت به قبل بالاتر رفته است. این موضوع نشان‌دهنده آن است که اعضای فدرال رزرو به سختی می‌توانند نرخ بهره‌ای را که اقتصاد بتواند آن را به‌عنوان نرخ خنثی بپذیرد، تعیین کنند. نرخ خنثی، نرخی است که نه به رشد اقتصادی شتاب می‌دهد و نه آن را کند می‌کند. اما تعیین دقیق این نرخ، امری غیرقابل مشاهده و پیچیده است که به نظر می‌رسد اعضای فدرال رزرو نیز در مورد آن توافق ندارند.

در حالی که توجه اصلی این هفته به فدرال رزرو معطوف بود، اتفاقات دیگری هم در اقتصادهای بزرگ دنیا رخ داد. چین همچنان با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند و اقتصادش در شرایط نامطلوبی قرار دارد. از طرف دیگر، تورم در کانادا به هدف تعیین‌شده بازگشته و بانک مرکزی این کشور در مسیری که تعیین کرده بود، موفق عمل کرده است. رئیس بانک مرکزی ژاپن، کازوئو اوئدا، بار دیگر لحن ملایمی در صحبت‌های خود داشت و به نظر می‌رسد که سیاست‌های پولی انبساطی این کشور همچنان ادامه خواهد داشت. در آلمان نیز، اقتصاد با مشکلات جدی مواجه است و این کشور در تلاش است تا از رکود اجتناب کند و وضعیت اقتصادی خود را حفظ کند.

✔️  بیشتر بخوانید: سیاست پولی چیست؟ ابزارهای اجرای سیاست‌های پولی

بازار سهام
جمعه، به ارزش ۴.۵ تریلیون دلار از آپشن‌های سهام آمریکا منقضی شدند. این بزرگترین انقضای ماه سپتامبر در تاریخ بازارهای مالی آمریکا است. در همین حال، شرایط پیچیده‌ای در بازار آپشن‌های شرکت انویدیا (NVDA) وجود دارد. اگرچه برخی تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که انقضای این آپشن‌ها به نفع انویدیا خواهد بود، اما تعیین جهت‌گیری بازار پس از چنین انقضای بزرگ همیشه پیچیده است. ترکیب الگوهای فصلی نزولی در کنار فضای مثبت اقتصادی، می‌تواند منجر به یک هفته پرتنش و هیجان‌انگیز شود.

شرایط کلی اقتصاد برای بازار سهام مطلوب به نظر می‌رسد. وضعیت کنونی بازار شباهت زیادی به سال‌های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۸ دارد، زمانی که فدرال رزرو نرخ بهره را کاهش می‌داد، در حالی که اقتصاد در شرایط نسبتاً خوبی بود. اگر این فقط یک دوره کوتاه رکود باشد (که من چندین بار در نوشته‌هایم به این موضوع اشاره کرده‌ام)، کاهش نرخ بهره می‌تواند به تقویت تقاضا و بازگشت روحیه ریسک‌پذیری در بازار منجر شود. این وضعیت برای دارایی‌ها تورم‌زا است، اما لزوماً تأثیر زیادی بر قیمت کالاها و خدمات مصرفی ندارد، شاید به استثنای بازار مسکن.

اگر نسبت به بازار سهام خوش‌بین هستید، بهتر است صبر کنید تا الگوهای فصلی نزولی به پایان برسد. با این حال، دوره اکتبر تا دسامبر، احتمالاً بدون توجه به نتایج انتخابات، بسیار صعودی خواهد بود.

پایان ماه سپتامبر به معنای پایان فصل نزولی بازار است. پیش‌بینی می‌شود که تا زمان برگزاری انتخابات، نوساناتی در بازار وجود داشته باشد، اما مگر در شرایطی که با تغییرات سیاسی بزرگی مانند پیروزی کامل جمهوری‌خواهان (Red Sweep) یا دموکرات‌ها (Blue Wave) روبرو شویم، انتظار می‌رود که چند هفته آینده شاهد یک روند صعودی قوی باشیم. تا آن زمان، بهتر است بخشی از سرمایه خود را به‌عنوان ذخیره نگه دارید تا در صورت وقوع نوسانات ناگهانی و افت شدید قیمت‌ها، فرصت مناسبی برای خرید فراهم شود.

در مورد انتخابات، وضعیت کنونی نشان می‌دهد که به احتمال زیاد با یک بن‌بست سیاسی مواجه خواهیم شد، هرچند که هنوز زمان زیادی باقی مانده و ممکن است شرایط به سرعت تغییر کند.

این هفته، بازار سهام را می‌توان با جملات زیر خلاصه کرد:

"اقتصاد در وضعیتی خوبی است. فدرال رزرو در حال کاهش نرخ بهره است. فصل نزولی همیشه ماندگار نیست."
نرخ‌های بازدهی
هفته گذشته اشاره کردم که اگر در بازار اوراق قرضه پوزیشن خرید دارید، اکنون زمان مناسبی برای تسویه سود است، زیرا حرکت مثبت بازار اوراق در کوتاه‌مدت کاهش یافته و بسیاری از عوامل اقتصادی در قیمت‌ها لحاظ شده‌اند. در مدت چهار ماه، نرخ بهره اوراق ۱۰ ساله از ۵٪ به ۳.۵٪ کاهش یافته است. با توجه به شرایط اقتصادی موجود، به نظر نمی‌رسد که عوامل جدیدی برای توجیه کاهش بیشتر نرخ بهره وجود داشته باشد و احتمال می‌رود که بازار اوراق در حالت نوسانی باقی بماند.

این پیش‌بینی دقیق بود؛ زیرا فدرال رزرو در یک اقدام به‌شدت داویش، نرخ‌بهره را 50 واحد پایه کاهش داد اما برخلاف انتظار، قیمت اوراق نیز کاهش یافت.

"وقتی انتظار می‌رود قیمت‌ها به دلیل اخبار منفی کاهش یابند، اما این اتفاق نمی‌افتد، معمولاً این سیگنالی از احتمال صعود قیمت‌ها است، البته همیشه هم این‌طور نیست."

وقتی یک دارایی به‌دلیل اخبار منفی کاهش نمی‌یابد، این معمولاً نشانه‌ای مثبت است. در این مورد، نمودار نرخ بهره اوراق ۱۰ ساله آمریکا در هفته گذشته نشان می‌دهد که با وجود کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، نرخ بهره اوراق همچنان ثابت مانده است. این می‌تواند نشان‌دهنده انتظارات مثبت بازار نسبت به آینده اقتصادی باشد، هرچند که هنوز نیاز به تحلیل بیشتری داریم.

در حال حاضر، نرخ بهره اوراق قرضه تغییر چندانی نکرده، اما پیش‌بینی من این است که در هفته آینده، با توجه به ترکیب رشد اقتصادی متوسط و سیاست‌های پولی انبساطی فدرال رزرو، فروش اوراق افزایش یابد که این به معنای افزایش نرخ‌های بازدهی خواهد بود.

همچنین، داده‌های اعتماد مصرف‌کننده (دانشگاه میشیگان و کنفرانس بورد) هفته آینده منتشر می‌شود و به نظر می‌رسد این شاخص‌ها نشان‌دهنده بهبود در وضعیت اقتصادی باشند. با کاهش قیمت بنزین، افزایش قیمت سهام و ارزهای دیجیتال، و بهبود جزئی در شرایط اجتماعی (مانند کاهش مرگ‌ومیر ناشی از مواد مخدر)، شاید بتوان گفت که دوران رکود روانی به پایان رسیده است.

✔️  بیشتر بخوانید: شاخص احساسات مصرف کننده دانشگاه میشیگان (MCSI) چیست؟

ارزهای فیات
با توجه به پیش‌بینی من از افزایش نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه در هفته آینده، به نظر می‌رسد که جفت ارز USD/JPY (دلار آمریکا به ین ژاپن) به کف قیمتی خود رسیده است و فعلاً این سطح حفظ خواهد شد. بانک مرکزی ژاپن (BOJ) اخیراً نشانه‌هایی از سیاست‌های پولی داویش از خود نشان داده، در حالی که بازار همچنان نسبت به دلار آمریکا در پوزیشن فروش و نسبت به اوراق قرضه در پوزیشن خرید قرار دارد. همچنین، حزب لیبرال دموکرات ژاپن (LDP) در پایان هفته جلسه‌ای برای انتخاب رهبر جدید خود خواهد داشت که این رهبر جدید به عنوان نخست‌وزیر بعدی ژاپن معرفی خواهد شد.

در بسیاری از کشورهای گروه ۱۰ (G10)، سیاست‌های داخلی تأثیر زیادی بر بانک‌های مرکزی مستقل ندارند، اما این شرایط در ژاپن متفاوت است. بانک مرکزی ژاپن به طور کامل مستقل عمل نمی‌کند و دولت ژاپن نقش مهمی در سیاست‌های پولی دارد. همان‌طور که در دوره اجرای سیاست‌های آبه‌نومیکس (Abenomics) دیده شد، همکاری گسترده میان دولت و بانک مرکزی باعث شد تا سیاست‌های پولی به‌طور موثرتری اجرا شوند. این هماهنگی میان دولت و بانک مرکزی، به ویژه در زمان‌هایی که نیاز به تنظیمات شدید اقتصادی وجود دارد، اهمیت بسیاری دارد.

در حال حاضر، ۹ نامزد برای رهبری حزب LDP وجود دارند، اما به نظر می‌رسد تنها سه نفر از آن‌ها شانس واقعی برای پیروزی دارند:

  1. کویزومی (با دیدگاه‌های محافظه‌کارانه و کم‌هیجان)،
  2. ایشیبا (با دیدگاه‌های هاوکیش و نگاه مثبت به ین ژاپن)،
  3. تاکایچی (با دیدگاه‌های داویش و تأثیر منفی بر ارزش ین ژاپن).

با توجه به نامشخص بودن نتایج انتخابات، احتمالاً فعالان بازار تا زمان اعلام نتایج، ریسک خود را کاهش می‌دهند. پیش‌بینی می‌شود که نتیجه نهایی این انتخابات حوالی ساعت ۳ بامداد ۲۷ سپتامبر اعلام شود.

در رابطه با دلار آمریکا، واکنش اولیه بازار به نشست فدرال رزرو، فروش دلار بود، اما در نهایت فروشندگان دلار متضرر شدند چراکه ارزش دلار ثابت ماند. شاید جالب‌ترین نکته هفته گذشته این بود که با وجود کاهش بزرگ نرخ بهره، دلار آمریکا تقریباً بدون تغییر باقی ماند.

تفاوت نرخ‌های بازدهی نیز تغییر چندانی نداشتند. این نمودار نوسانات ۵ دقیقه‌ای جفت ارز EUR/USD را در هفته گذشته و در مقایسه با تفاوت نرخ بهره ۱۰ ساله نشان می‌دهد. بازار با نوسانات شدید و پیش‌بینی‌ناپذیری مواجه بود.

چرا دلار آمریکا با وجود کاهش غیرمنتظره نرخ بهره کاهش نیافت؟ پاسخ به این سؤال ساده نیست. یکی از دلایل می‌تواند این باشد که بازار پیش از این نیز به پوزیشن فروش دلار تمایل داشته است. هنگامی که اولین کاهش نرخ بهره صورت می‌گیرد، بسیاری از حرکات قیمتی پیش‌خور شده‌اند. جفت ارز USD/JPY در ماه‌های گذشته از ۱۶۰ به ۱۴۰ کاهش یافته و EUR/USD از کف ۱.۰۷ جدا شده است. بازار مدت‌هاست که خود را برای آغاز این چرخه کاهش نرخ بهره آماده کرده بود.

در ادامه، نمودارهایی از تغییرات بازار فارکس در ۱۰۰ روز قبل و بعد از اولین کاهش نرخ بهره فدرال رزرو در شش دوره گذشته ارائه می‌شود تا تاریخچه این تغییرات را ببینید. هیچ روند نزولی واضحی برای دلار آمریکا با شروع کاهش نرخ بهره وجود ندارد. این روند بسته به شرایط اقتصادی و تحولات جهانی متفاوت است. اگر با بازار فارکس آشنا نیستید، فقط به چهارمین نمودار (پایین سمت راست) (USD/JPY) نگاه کنید؛ این ساده‌ترین قسمت برای درک این روند است.

برای اینکه کنجکاوی شما را برآورده کنم، بیایید ببینیم که سایر دارایی‌ها چگونه در زمان اولین کاهش نرخ بهره فدرال رزرو واکنش نشان داده‌اند.

طلا: در تمام موارد، قیمت طلا قبل از اولین کاهش نرخ بهره افزایش یافته و به‌جز سال ۱۹۹۸، بعد از آن نیز افزایش پیدا کرده است. البته در سال‌های ۱۹۹۸ و ۲۰۰۱ شاهد تسویه سود سرمایه‌گذاران پس از کاهش نرخ بهره بودیم، در حالی که در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۹ رشد طلا ادامه داشت. سال ۱۹۹۵ هم تغییرات چندانی در قیمت طلا رخ نداد که آن را به یک مورد نامناسب برای مقایسه تبدیل می‌کند.

نرخ‌های بازدهی: در نمودار بعدی محور عمودی بر حسب واحد "بیسیس پوینت" (هر بیسیس پوینت برابر با ۰.۰۱ درصد) نشان داده شده است. جالب است که بعد از اولین کاهش نرخ بهره، تغییرات زیادی در نرخ بهره اوراق دیده نمی‌شود. در سال ۲۰۰۷ کاهش شدیدی مشاهده شد (خط سبز)، در حالی که در سال ۱۹۹۸ نرخ‌های بهره بالاتر بودند؛ زیرا بحران مالی روسیه و صندوق LTCM با تزریق نقدینگی حل شد و به زودی حباب دات‌کام نیز رخ داد. حتی در سال ۲۰۰۱، با وجود رکود، ۱۰۰ روز پس از کاهش نرخ بهره، نرخ بازدهی ۱۰ ساله بالاتر بود، نه پایین‌تر.

بازار سهام: باز هم الگوی مشخصی دیده نمی‌شود. در سال ۲۰۰۱ حباب دات‌کام ترکید و سال ۲۰۰۷ بحران مالی جهانی (GFC) آغاز شد، اما در سال‌های ۱۹۹۵، ۱۹۹۸ و ۲۰۱۹، بازار سهام پس از اولین کاهش نرخ بهره رشد کرد.

نتیجه‌گیری ساده است: اگر رکود اقتصادی در کار باشد، بازار سهام کاهش می‌یابد. اما اگر فرود نرم اقتصادی را داشته باشیم، بازار سهام رشد خواهد کرد. حالا باید انتخاب کنید که کدام سناریو محتمل‌تر است.

در نهایت، هیچ الگوی مشخصی برای خرید بر اساس شایعات و فروش بر اساس واقعیت یا ادامه روند پس از آغاز چرخه کاهش نرخ بهره وجود ندارد. بازار کارآمد است و در قیمت‌گذاری چرخه‌های کاهش نرخ بهره خوب عمل می‌کند. بنابراین، همه چیز به این بستگی دارد که آیا وارد رکود می‌شویم یا نه.

من احتمال رکود را کم می‌دانم.

به یاد داشه باشیم که ما مدت زیادی است که منتظر این رکود بزرگ یا بحران بزرگ هستیم! اما تا به اینجا واقعیت چیز دیگری بوده‌است.

بازار ارزهای دیجیتال
این هفته در بازار ارزهای دیجیتال اتفاق خاصی رخ نداده و قیمت‌ها همگام با سایر دارایی‌های پرریسک افزایش یافته‌اند. به نظر می‌رسد بیشتر حرکات قیمتی بیت‌کوین تحت تأثیر الگوریتم‌های معاملاتی با فرکانس بالا و معامله‌گرانی است که به دنبال همبستگی با دارایی‌های پرریسک هستند.

یکی از نکات عجیب برای من، روند نزولی بی‌وقفه در جفت ارز ETH/BTC (اتریوم به بیت‌کوین) است. این روند نه تنها بدون توقف ادامه دارد، بلکه نوسانات قیمتی نیز نسبت به گذشته به شکل غیرمعمولی کاهش یافته است.

می‌توان کاهش قیمت اخیر اتریوم را به عرضه ضعیف ETF نقدی اتریوم نسبت داد، اما به‌طور کلی کاهش شدید نوسانات قیمتی بسیار جالب توجه است. این موضوع همچنین نشان‌دهنده این است که رشد قیمت آلت‌کوین‌ها و ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال، دیگر همگام با بیت‌کوین نیست. در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱، اتریوم در مقایسه با بیت‌کوین نوسانات بیشتری داشت و به اصطلاح "بتای بالاتری" داشت، اما حالا دیگر این‌طور نیست. این نمودار زیر، نوسانات یک ساله ETH/BTC را نشان می‌دهد.

کامودیتی‌ها
طلا، طلا، طلا! و البته نقره! آیا اکنون زمان آن رسیده که نقره هم به این مهمانی بپیوندد؟ با اینکه قیمت نقره در شش ماه گذشته تقریباً بدون تغییر بوده، در حالی که طلا با قدرت در حال افزایش است، به نظر می‌رسد نقره نیز آماده یک جهش قیمتی باشد.

اگر قیمت نقره از سطح ۳۳ دلار عبور کند، این یک رکورد جدید برای سال جاری خواهد بود و می‌تواند دلیلی برای افزایش پوزیشن‌های خرید نقره باشد. درست مانند جفت ارز ETH/BTC، نسبت نقره به طلا نیز نشان می‌دهد که طلا (قهرمان اصلی) بهتر عمل کرده، در حالی که نقره (همراه دیرینه‌اش) از آن عقب مانده است.

طلا و بیت‌کوین را می‌توان به بتمن تشبیه کرد، در حالی که نقره و اتریوم در نقش رابین قرار دارند. در بیشتر مواقع مردم در مورد نسبت طلا به نقره صحبت می‌کنند، اما برای همخوانی با تحلیل جفت ارز ETH/BTC (یعنی نسبت رابین به بتمن)، نمودار زیر نشان‌دهنده کاهش تدریجی عملکرد نقره نسبت به طلا در سال‌های اخیر است.

منبع: Friday Speedrun نویسنده: Brent Donnelly

نفت

قیمت نفت در روز پنج‌شنبه پس از کاهش قابل توجه نرخ بهره توسط فدرال رزرو آمریکا افزایش یافت، اما نگرانی‌ها در مورد کاهش تقاضای جهانی مانع از افزایش بیشتر قیمت‌ها شد.

بر اساس این گزارش، قیمت نفت خام برنت برای تحویل در ماه نوامبر با ۳۶ سنت (۰.۵٪) افزایش به ۷۴.۰۱ دلار در هر بشکه و قیمت نفت وست تگزاس اینترمدییت (WTI) برای تحویل در ماه اکتبر با ۳۴ سنت (۰.۳٪) افزایش به ۷۱.۱۵ دلار رسید. این قیمت‌ها پس از افت در آغاز معاملات آسیایی، بهبود یافتند.

فدرال رزرو آمریکا نرخ بهره را به میزان نیم درصد کاهش داد. کاهش نرخ بهره معمولاً باعث افزایش فعالیت‌های اقتصادی و تقاضا برای انرژی می‌شود، اما بازار این کاهش را نشانه‌ای از ضعف در بازار کار آمریکا تلقی کرد که می‌تواند به کندی اقتصاد منجر شود.

تحلیل‌گران ANZ اشاره کردند که اگرچه کاهش ۵۰ نقطه پایه نشان‌دهنده مشکلات اقتصادی پیش‌رو است، اما سرمایه‌گذاران بدبین به دلیل افزایش پیش‌بینی‌های میان‌مدت برای نرخ‌های بهره از سوی فدرال رزرو، رضایت کافی نداشتند.

همچنین، تقاضای ضعیف از اقتصاد کند چین بر بازار تاثیرگذار بود. تولید پالایشگاهی چین برای پنجمین ماه متوالی در ماه اوت کاهش یافت و رشد تولید صنعتی نیز به پایین‌ترین سطح در پنج ماه گذشته رسید. فروش خرده‌فروشی و قیمت خانه‌های جدید نیز کاهش بیشتری داشتند.

در همین حال، بازارها به تحولات خاورمیانه نیز توجه داشتند. روز چهارشنبه پس از انفجار چند دستگاه بی‌سیم متعلق به گروه مسلح حزب‌الله لبنان، نگرانی‌های امنیتی افزایش یافت. منابع امنیتی گفتند که سازمان جاسوسی اسرائیل موساد مسئول این حملات است، اما مقامات اسرائیلی اظهار نظری نکردند.

تحلیل‌گران Citi پیش‌بینی می‌کنند که در سه‌ماهه آینده به دلیل کمبود عرضه حدود ۰.۴ میلیون بشکه در روز، قیمت نفت برنت در محدوده ۷۰ تا ۷۵ دلار در هر بشکه باقی بماند، اما این وضعیت موقتی است. آن‌ها همچنین پیش‌بینی کردند که با بدتر شدن ترازهای جهانی نفت در سال ۲۰۲۵، قیمت نفت برنت به ۶۰ دلار در هر بشکه کاهش خواهد یافت.

نفت هند

وزیر نفت هند در کنفرانس Gastech در هیوستون به رویترز گفت: هند سیاست انرژی خود را برای خرید نفت و گاز با کمترین قیمت ممکن تغییر نخواهد داد و به خرید نفت خام ارزان‌تر روسیه ادامه خواهد داد.

به گفته وی: «اگر نهادی تحت تحریم نباشد، شکی نیست که از ارزان‌ترین عرضه‌کننده خرید می‌کنیم».

هند، سومین واردکننده بزرگ نفت خام جهان، که با برنامه‌های توسعه اقتصادی و پالایشگاهی در حال رشد است برای پوشش بیش از 85 درصد از مصرف نفت خود به واردات متکی است.

در دو سال گذشته، هند به خریدار اصلی نفت روسیه، که به دلیل تحریم‌‌ها با تخفیف به فروش می‌رسد، تبدیل شده است.

جذابیت عرضه ارزان‌تر نفت خام، روسیه را به بزرگترین تامین کننده نفت هند تبدیل کرده است.

در ماه ژوئیه، هند حتی از چین پیشی گرفت تا به بزرگترین خریدار نفت خام روسیه تبدیل شود. پالایشگاه‌های چینی خرید خود را در بحبوحه کاهش حاشیه‌های سود پالایشگاهی و تقاضای سوخت ضعیف، کاهش دادند.

بر اساس داده‌های منابع صنعتی و تجاری گردآوری شده توسط رویترز، 44% از کل واردات هند در ماه ژوئیه از روسیه بوده است.

واردات هند از روسیه در ماه ژوئیه به رکورد 2.07 میلیون بشکه در روز رسید که 4.2 درصد نسبت به ژوئن و 12 درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل افزایش داشته است.

هند در دو سال گذشته بخش بزرگی از عرضه نقدی روسیه را به دست آورده است، اما اکنون به دنبال امضای قراردادهای عرضه بلندمدت است.

یک منبع دولتی آگاه به رویترز در ماه ژوئیه به رویترز گفت: پالایشگاه‌های دولتی هند به طور مشترک شروع به گفتگو در مورد شرایط یک قرارداد بالقوه با روسیه برای عرضه بلندمدت نفت روسیه کرده‌اند.

این منبع افزود که هند در بحبوحه افزایش ظرفیت پالایشی به عرضه نفت "قابل پیش بینی و پایدار" نیاز دارد.

به گفته وزیر نفت، هند انتظار دارد ظرفیت پالایش خود را حدود یک پنجم افزایش دهد و تا سال 2028 به 6.19 میلیون بشکه در روز ظرفیت پردازش نفت خام دست یابد.

 

نقره

رکورد شکنی طلا همچنان ادامه دارد و قیمت شمش اکنون به 2600 دلار در هر اونس نزدیک شده است که نشان دهنده افزایش بیش از 25 درصدی سالانه است. این افزایش به این معنی است که یک شمش طلای اونس استاندارد 400 تروی (حدود 12.4 کیلوگرم یا 27.4 پوند)، که معمولاً در سطح بین المللی معامله می‌شود و توسط بانک‌های مرکزی استفاده می‌شود، اکنون بیش از 1 میلیون دلار قیمت دارد که از 725000 دلار در اکتبر گذشته افزایش یافته است. این رشد به دنبال تشدید تنش‌های خاورمیانه پس از حمله حماس به اسرائیل و انتظارات فزاینده برای تغییر چرخه نرخ بهره آمریکا از افزایش به کاهش و همچنین ادامه تقاضای بانک مرکزی و خرید سفته‌بازانه بود.

از آن زمان، طلا نزدیک به 800 دلار افزایش یافته است، تنها با اصلاحات جزئی در طول این رالی طولانی - که حرکت زیربنایی قوی را نشان می‌دهد، که توسط FOMO (ترس از دست دادن) هدایت می‌شود، که به ندرت برای این مدت طولانی ادامه می‌یابد. همانطور که تاکید کردیم، افزایش طلا منعکس کننده جهانی عدم تعادل است. عدم قطعیت‌ها باعث افزایش تقاضا از سوی سرمایه گذاران، چه نهادی و چه فردی و همچنین بانک‌های مرکزی شده است.
در به‌روزرسانی اخیر، ما به عوامل مؤثر در افزایش قیمت طلا اشاره کردیم: بی‌ثباتی مالی، جذابیت دارایی امن، تنش‌های ژئوپلیتیکی، دلارزدایی و پیش بینی کاهش نرخ‌ بهره فدرال رزرو. انتظار می‌رود اولین کاهش از چندین کاهش در 18 سپتامبر، در طول نشست FOMC انجام شود. در حالی که اندازه کاهش (25 یا 50 نقطه پایه) ممکن است باعث نوسانات کوتاه مدت شود، محرک‌های اساسی صعود طلا بعید به نظر می‌رسد محو شوند که نشان دهنده افزایش احتمالی بیشتر در ماه‌های آینده است. با کاهش هزینه فرصت نگهداری طلا، ممکن است شاهد افزایش تقاضا برای ETFهای پشتوانه طلا از سوی مدیران دارایی باشیم، به ویژه در غرب، که تا ماه مه از زمان شروع افزایش تهاجمی نرخ بهره FOMC در سال 2022، فروشندگان خالص بودند.

چه ریسک‌هایی وجود دارند؟
مهم است که به یاد داشته باشید که هیچ دارایی، از جمله طلا، در یک خط مستقیم افزایش نمی‌یابد. اصلاح قیمتی اجتناب ناپذیر است. یکی از ریسک‌های کلیدی، ایجاد موقعیت‌های خرید سفته بازانه است. اگر معامله‌گران طلا قیمت‌های بالاتر را پیش بینی کنند و فلز به زیر سطوح حمایتی کلیدی سقوط کند، این مسلئه می‌تواند موجی ازفشار فروش را به همراه کاهش موقعیت‌ها ایجاد کند و قیمت‌ها را بیشتر پایین بیاورد. علاوه بر این، هر گونه کاهش تنش‌های ژئوپلیتیکی می‌تواند جذابیت طلا را به عنوان یک دارایی امن کاهش دهد و سرمایه‌گذاران را تشویق کند تا به دنبال دارایی‌های ریسکی‌تر و با بازده بالاتر بروند. در نهایت، بانک‌های مرکزی و سرمایه‌گذاران ممکن است برای خرید در چنین سطوح بالایی تردید داشته باشند، چرا که از ارزش‌گذاری بیش از حد می‌ترسند که می‌تواند تقاضا را کاهش دهد و بر قیمت‌ها فشار بیاورد.
نقره سریع‌تر از طلا
در حالی که رکورد جدید قیمتی طلا بیشترین توجه را به خود جلب کرده است، نقره در این ماه عملکرد بهتری داشته و بازدهی دو برابر بیشتر را به ارمغان آورده است. نقش دوگانه نقره به عنوان یک فلز گرانبها و فلز صنعتی به این معنی است که قیمت آن تحت تأثیر طلا، فلزات صنعتی و دلار است. پس از رسیدن به بالاترین قیمت یک دهه اخیر در 32.50 دلار در ماه مه، نقره در کنار فلزات صنعتی به دلیل نگرانی در مورد تقاضای چین، اصلاح عمیقی را تجربه کرد. بین ماه مه و اوت، نسبت طلا به نقره از 73 اونس نقره در هر اونس طلا به 90 اونس افزایش یافت.

با این حال، تداوم رشد طلا و بهبود بخش فلزات صنعتی، با حمایت ضعیف‌تر دلار، این نسبت را به 84 کاهش داده است و نقره یک بار دیگر از طلا پیشی گرفته است. سرمایه گذارانی که در مورد پرداخت قیمت‌های بی سابقه برای طلا محتاط هستند، ممکن است ارزش نقره را بهتر ببینند، که بسیار پایین‌تر از رکورد 50 دلاری خود در سال 2011 باقی مانده است.

نفت

در تاریخ ۱۷ سپتامبر، قیمت نفت به دلیل نگرانی‌های مربوط به تولید در آمریکا پس از طوفان فرانسیس و انتظارات کاهش موجودی نفت خام آمریکا افزایش یافت.
جزئیات قیمت‌ها
قراردادهای آتی نفت برنت برای نوامبر با ۳۶ سنت افزایش (۰.۵٪) به ۷۳.۱۱ دلار در هر بشکه رسید. قراردادهای آتی نفت آمریکا برای اکتبر نیز با ۵۳ سنت افزایش (۰.۸٪) به ۷۰.۶۲ دلار در هر بشکه رسید.
تأثیر طوفان فرانسیس
هر دو قرارداد در روز معاملاتی قبل بالاتر بسته شدند، زیرا تأثیر طوفان فرانسیس بر تولید در خلیج مکزیک آمریکا نگرانی‌های مربوط به تقاضای چین را پیش از تصمیم کاهش نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا در این هفته جبران کرد. بیش از ۱۲٪ از تولید نفت خام و ۱۶٪ از تولید گاز طبیعی در خلیج مکزیک آمریکا همچنان به صورت آفلاین باقی مانده است.
تحلیل بازار
یپ جون رونگ، استراتژیست بازار در IG: «قیمت نفت توانست کمی بهبود یابد … وضعیت بسیار نزولی در هفته‌های گذشته نیاز به تثبیت کوتاه‌مدت داشت، با قیمت‌هایی که قبلاً به پایین‌ترین سطح خود از سال ۲۰۲۱ رسیده بودند.»

وی افزود: «اما داده‌های اقتصادی ضعیف‌تر از انتظار چین می‌تواند همچنان منبع احتیاط باشد، در حالی که نزدیک شدن به تصمیم نرخ بهره FOMC ممکن است برخی از ریسک‌پذیری‌ها را محدود کند.»
انتظارات کاهش نرخ بهره
انتظار می‌رود فدرال رزرو چرخه کاهش نرخ بهره خود را در روز چهارشنبه آغاز کند، با توجه به اینکه بازارها اکنون احتمال ۶۹٪ را برای کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی به میزان ۵۰ نقطه پایه پیش‌بینی می‌کنند.
تأثیر بر بازار کالاها
تحلیلگران ANZ در یادداشتی نوشتند: «انتظارات رو به رشد برای کاهش نرخ بهره تهاجمی احساسات را در سراسر مجموعه کالاها تقویت کرد» و افزودند که اختلالات عرضه نیز از بازارهای نفت حمایت کرد.

کاهش نرخ بهره هزینه وام‌گیری را کاهش می‌دهد و می‌تواند با حمایت از رشد اقتصادی، تقاضای نفت را افزایش دهد.
کاهش موجودی نفت خام
سرمایه‌گذاران همچنین به کاهش احتمالی موجودی نفت خام آمریکا توجه داشتند، که احتمالاً در هفته منتهی به ۱۳ سپتامبر حدود ۲۰۰,۰۰۰ بشکه کاهش یافته است.
نگرانی‌های تقاضای چین
با این حال، رشد تقاضای کمتر از انتظار در چین، بزرگترین واردکننده نفت خام جهان، افزایش قیمت‌ها را محدود کرده است. تولید پالایشگاه‌های نفت چین برای پنجمین ماه متوالی در ماه اوت کاهش یافت، در حالی که تقاضای سوخت کاهش یافته و حاشیه‌های صادرات ضعیف بود.

این افزایش قیمت‌ها نشان‌دهنده تأثیرات ترکیبی از اختلالات عرضه و انتظارات کاهش نرخ بهره فدرال رزرو است که می‌تواند بهبود اقتصادی و افزایش تقاضای نفت را تسهیل کند.

سوخت جت

در تابستان امسال، تقاضا برای سوخت جت در ایالات متحده به طور چشمگیری افزایش یافت. بر اساس گزارشی از الیزابت هوی، تولید سوخت جت در ایالات متحده به 1.9 میلیون بشکه در روز در اوایل ماه اوت رسید که 8 درصد بیشتر از سال 2023 است. افزایش تقاضای سوخت جت به دلیل بازیابی سریع صنعت هوانوردی و افزایش سفرهای هوایی بوده است. تعداد مسافران عبوری از ایستگاه‌های بازرسی امنیتی اداره حمل و نقل ایالات متحده (TSA) از ژانویه تا ژوئيه 2024، در مقایسه با سال گذشته، 6.2 درصد افزایش داشته است که نشانه‌ای از بهبود صنعت هواپیمایی پس از دوران همه‌گیری کرونا است.
رشد تقاضا برای بنزین و سوخت جت
همچنین تقاضا برای بنزین در تابستان به اوج خود رسید. در ماه ژوئيه، مصرف بنزین به 9.4 میلیون بشکه در روز، معادل 395 میلیون گالن، رسید که بالاترین سطح از سال 2019 است. افزایش تقاضای سفرهای جاده‌ای و هوایی در ایالات متحده از دلایل اصلی این رشد بوده است. آمارهای انجمن خودرو آمریکا (AAA) نشان می‌دهد که حدود 70.9 میلیون نفر در تابستان امسال بیش از 50 مایل از خانه خود سفر کرده‌اند که 5 درصد بیشتر از سال 2023 است. همچنین، رزروهای سفر داخلی برای روز کارگر (Labor Day) نیز 9 درصد افزایش داشت.
 پاسخ پالایشگاه‌ها به افزایش تقاضا
برای پاسخ به این تقاضای بالا، پالایشگاه‌ها تولید خود را افزایش دادند. پالایشگاه‌های نفت خام ایالات متحده در تابستان با 90 درصد از ظرفیت خود کار کردند. بزرگترین پالایشگاه ایالات متحده، Marathon Petroleum، در سه‌ماهه دوم سال 2024 با 97 درصد از ظرفیت خود فعالیت کرد، که این میزان در سه‌ماهه اول تنها 82 درصد بود. این افزایش در تولید به پالایشگاه‌ها کمک کرد تا با تقاضای بالا برای سوخت جت و بنزین همگام شوند.
 تاثیرات اقتصادی سوخت جت
هرچند سوخت جت نسبت به بنزین بخش کوچکتری از محصولات پالایشگاهی است، اما تاثیر اقتصادی قابل توجهی دارد. بر اساس گزارش سازمان هوانوردی فدرال ایالات متحده (FAA)، صنعت هوانوردی به تنهایی حدود 1.3 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) ایالات متحده را تشکیل می‌دهد که معادل 535 میلیارد دلار فعالیت اقتصادی و 2.6 میلیون شغل است. سوخت نیز یکی از بزرگترین هزینه‌های متغیر برای خطوط هوایی است و بین 15 تا 20 درصد از هزینه‌های بلیط مسافران را تشکیل می‌دهد.
 آینده قیمت‌ها و انتخابات آینده
با توجه به کاهش موجودی بنزین و تداوم تقاضای بالا، قیمت بنزین و سوخت جت ممکن است در ماه‌های آینده بالا باقی بماند. همچنین، قیمت بنزین می‌تواند به یک موضوع مهم در کمپین‌های انتخاباتی آینده در ایالات متحده تبدیل شود. بنابراین، تقاضا برای مدیریت ریسک در بازارهای سوخت جت و بنزین همچنان قوی خواهد بود.

منبع: cmegroup

رکود جهانی

یکی از ویژگی‌های قابل توجه امسال این بود که علیرغم گسترش جنگ در خاورمیانه و تلاش‌های اوپک برای کنترل عرضه، قیمت نفت همچنان در حال کاهش است و اکنون هر بشکه در بازارهای جهانی کمتر از 70 دلار معامله می‌شود.

در ظاهر، این خبر خوبی برای کامالا هریس است. قیمت بنزین یک معیار ساده است که توسط آمریکایی‌ها برای ارزیابی روند تورم استفاده می‌شود، چرا که آن‌ها هر روز قیمت بنزین را زیرنظر دارند. با توجه به نزدیک شدن قیمت‌ها به زمانی که هریس به عنوان معاون جو بایدن روی کار آمد، این مسئله باید برای دموکرات ها امیدوار کننده باشد.

با این حال، این خوش‌بینی نسبت به تورم با هشدار معمول که وقتی قیمت نفت کاهش می‌یابد، می‌تواند نشانه‌ای از رکود اقتصادی باشد، خنثی می‌شود. نشانه‌های ضعیف شدن اقتصاد ایالات متحده روز به روز بیشتر می‌شود، به طوری که گزارش اشتغال هفته گذشته آخرین نقطه داده بود که نشان می‌داد رونق در حال کاهش است.

با این حال، کاهش سرعت اقتصاد باعث ایجاد رکود نمی‌شود. با کاهش تورم اما دستمزدهای واقعی همچنان در حال افزایش است، به نظر می‌رسد که ایالات متحده می‌تواند به رویای دست نیافتنی که دولت‌ها و بانک‌های مرکزی به دنبال آن هستند، دست یابد: یک فرود نرم. در مورد بقیه اقتصاد جهان، هنوز پویایی زیادی وجود دارد، به طوری که چندین کشور در جنوب و جنوب شرق آسیا و همچنین آفریقا با نرخ‌های چشمگیری در حال رشد هستند.

با این حال، با توجه به اینکه سه جانور بزرگ اقتصاد جهانی - اروپا، چین و آمریکای شمالی - یا رو به رکود هستند یا سرعت رشد کاهش یافته، و تولید نفت و گاز آمریکای شمالی سریع‌تر از آن‌چه اوپک می‌تواند تولیدش را کاهش دهد افزایش می‌یابد که بازار جهانی نفت را با عرضه بیش از حد مواجه می‌کند.

علاوه بر این، جایگزینی زغال سنگ به جای نفت در تولید برق چین، و سرعت گذار همزمان پکن به انرژی‌های تجدیدپذیر، سریع‌تر از پیش‌بینی‌ها پیش می‌رود و تقاضای این کشور برای واردات سوخت را کاهش می‌دهد. مصرف کنندگان چینی در حال حاضر بیشتر از خودروهای ICE (موتورهای احتراق داخلی) خودروهای برقی می‌خرند و این امر باعث کاهش تقاضای خانوار برای نفت شده است. این روال تسریع خواهد شد و روزی که چین از واردات نفت یا گاز دست بردارد، دور از انتظار نخواهد بود.

در تئوری، تقاضای از دست رفته چین باید با خرید جدیدی جایگزین شود، چرا که تمام اقتصادهای نوظهور دیگر - که در حال حاضر خیلی خوب عمل می‌کنند - نیازهای انرژی خود را افزایش می‌دهند. بیشتر آنها متکی به نیروگاه‌های انرژی هستند که سوخت‌های فسیلی را می‌سوزانند و در حین رشد نیاز به واردات نفت و گاز دارند.

با این حال، با توجه به سرعت کاهش قیمت‌های فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر چینی، انتقال انرژی ممکن است در کشورهای در حال توسعه نیز افزایش یابد. به عنوان مثال، به طور کاملا غیرمنتظره، آفریقای جنوبی تا حد زیادی به مشکل مزمن خاموشی برق خود در سال گذشته پایان داد، چرا که کسب و کارها و خانواده‌ها از پنل‌های خورشیدی ارزان قیمت چینی استفاده کردند.

در حال حاضر، اقتصاد جهان عمدتاً از سوخت‌های فسیلی تامین می‌شود که همچنان بیش از چهار پنجم تقاضای انرژی کره زمین را تامین می‌کند و نفت بزرگترین جزء است. بنابراین از سرگیری رشد قوی در یکی از اقتصادهای بزرگ یا گسترش جنگ در خاورمیانه همچنان قیمت‌ها را افزایش می دهد. اما ممکن است که ما در مراحل اولیه گذار از عصر کربن هستیم که می‌تواند به طور پیوسته رشد تقاضای نفت و گاز در آینده را کاهش دهد.

اقتصاد

سقوط اخیر نفت به پایین‌ترین سطح 70 دلار و افت مختصر به محدوده قیمتی 60 دلار می‌تواند راه را برای اقتصادهای بزرگ بازتر کند تا از رکود جلوگیری کنند.

کاهش قیمت بنزین و انرژی تورم را سرکوب می‌کند و به بانک‌های مرکزی مهمات بیشتری برای کاهش سریعتر نرخ بهره می‌دهد. این مسئله به نوبه خود از اقتصاد حمایت می‌کند و قدرت خرید خانوار را افزایش می‌دهد.

کاهش قیمت نفت برنت به زیر 70 دلار در هر بشکه در اوایل این هفته ممکن است خبر بدی برای تولیدکنندگان اوپک پلاس باشد که به دنبال مدیریت عرضه و قیمت هستند، اما به طور کلی خبر خوبی برای فدرال رزرو و سایر بانک‌های مرکزی است.

هر چه فدرال رزرو زودتر سیاست‌های پولی تسهیلی را آغاز کند، فواید آن برای اقتصاد بیشتر خواهد بود و احتمال بیشتری وجود خواهد داشت که اقتصاد ایالات متحده به سمت «فرود نرم» که سیاست‌گذاران به دنبال دستیابی به آن هستند، برسد.

به دلیل نگرانی‌ها در مورد تقاضای جهانی و دومین تجدید نظر نزولی متوالی در برآوردهای اوپک از رشد تقاضای نفت، قیمت نفت خام برنت در اوایل این هفته به زیر 70 دلار در هر بشکه سقوط کرد.

نشانه‌های ضعف تقاضا و تضعیف حاشیه‌ سود پالایشگاه‌ها بر قیمت‌های نفت و جو بازار تاثیر گذاشته و سفته‌بازان و مدیران پول را بر آن داشته تا شرط‌بندی صعودی خود را بر روی قراردادهای آتی نفت به کمترین میزان سابقه خود که به سال 2011 بازمی‌گردد، کاهش دهند.

پس از فشار فروش هفته گذشته، قیمت‌ها در روز دوشنبه تا حدودی تثبیت شدند و پس از اینکه اوپک در دومین گزارش ماهانه متوالی دیدگاه تقاضای خود را کاهش داد، در روز سه شنبه نفت 4 درصد سقوط کرد.
بررسی تورم
تحلیلگران و بانکداران به بلومبرگ اعلام کردند که قیمت نفت در 70 دلار یا کمتر می‌تواند نرخ تورم را کاهش دهد و درآمد قابل تصرف برای مصرف کنندگان را افزایش دهد. (درآمد قابل تصرف (disposable income) درآمدی است، که فرد می‌تواند، به مصرف و پس‌انداز، تخصیص دهد و مقدار آن، از طریق کسر نمودن مالیات بر درآمد از درآمد شخصی بدست می‌آید.)

کریستف رول، تحلیلگر ارشد مرکز سیاست جهانی انرژی دانشگاه کلمبیا، به بلومبرگ گفت: «این مسئله بسیار مفید است، به ویژه برای بانک‌های مرکزی. این مسئله فشار تورم را کاهش می‌دهد، چیزی که بانک‌های مرکزی اکنون به آن نیاز دارند.»

همچنین به لطف کاهش قیمت بنزین و انرژی، داده‌های اداره آمار کار این هفته نشان داد که تورم در ایالات متحده در ماه اوت کاهش یافت. ماه گذشته، قیمت‌های مصرف کننده با کندترین سرعت خود از سال 2021 افزایش یافت. شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) نسبت به سال قبل در ماه اوت 2.5 درصد افزایش یافت، که کاهش قابل توجهی نسبت به رشد سالانه 2.9 درصدی در ماه ژوئیه است.

اداره آمار کار اعلام کرد که شاخص انرژی برای 12 ماه منتهی به اوت 4.0 درصد کاهش یافته است.

با وجود این واقعیت که نرخ تورم در حال کاهش است، همچنان بالاتر از سطح هدف فدرال رزرو 2 درصد باقی می‌ماند.

به طور گسترده انتظار می‌رود که فدرال رزرو اولین کاهش نرخ بهره را در جلسه هفته آینده کمیته انجام دهد.

ابزار CME FedWatch، ابزار گردآوری آخرین احتمالات تغییرات نرخ بهره فدرال رزرو، نشان می‌دهد که معامله‌گران انتظار کاهش نرخ بهره در 18 سپتامبر را دارند. بیشتر آنها انتظار کاهش 0.25 درصدی دارند، اما 13% احتمال کاهش 0.5 درصدی را پیش‌بینی می‌کنند.

گزارش ضعیف اشتغال ایالات متحده در روز جمعه، ترس از رکود را تشدید کرد و به افت قیمت نفت در پایان هفته گذشته کمک کرد.

اما یلن، وزیر خزانه داری آمریکا، روز شنبه گفت که اقتصاد ایالات متحده همچنان قوی است و ممکن است فرود نرمی داشته باشد.

یلن در جشنواره تگزاس تریبون (Texas Tribune) در آستین گفت: "من در حال حاضر به ریسک نزولی در سمت اشتغال توجه دارم، اما آنچه که فکر می‌کنم شاهد آن هستیم و امیدوارم همچنان شاهد آن باشیم، یک اقتصاد خوب و مستحکم است."

واقعاً شگفت‌انگیز بوده است که توانستیم تورم را به اندازه‌ فعلی کاهش دهیم. این همان چیزی است که بیشتر مردم آن را فرود نرم می‌نامند.
غول‌های نفتی دیدگاه نزولی برای قیمت نفت دارند
اگر قیمت نفت در سطوح فعلی در 70 دلار یا کمتر باقی بماند، فرود نرم می‌تواند نزدیک‌تر از آن چیزی باشد که قبلا تصور می‌شد.

تاجران مستقل عمده نفت بر این باورند که به دلیل عرضه فراوان و تقاضای ضعیف چین، قیمت‌ها ممکن است در این سطوح باقی بماند یا به زیر آستانه 70 دلار در هر بشکه سقوط کنند.

در رویداد APPEC در سنگاپور در اوایل این هفته، غول‌های تجارت نفت ترافیگورا (Trafigura) و Gunvor دیدگاه‌های کاهشی در مورد قیمت‌ها و تقاضا ابراز کردند.

بن لوکاک، رئیس جهانی نفت در ترافیگورا، اوایل روز دوشنبه گفت که انتظار دارد برنت به قیمت 60 دلار سقوط کند.

توربیورن تورنکویست، یکی از بنیانگذاران و رئیس Gunvor، در کنفرانس گفت که ارزش منصفانه برنت اکنون 70 دلار در هر بشکه است زیرا عرضه از تقاضا پیشی گرفته است. ترنکویست گفت، مشکل مازاد عرضه، سیاست اوپک پلاس نیست، بلکه این واقعیت است که این گروه کنترلی بر جهش عرضه غیراوپک پلاس ندارد.

تیم درایسون، رئیس Legal & General Investment، شرکت خدمات مالی بریتانیایی، و یکی از مقامات سابق خزانه داری بریتانیا، به بلومبرگ گفت: اگر قیمت نفت در سال 2025 به 60 دلار در هر بشکه برسد، "احتمال فرود نرم افزایش می‌یابد - این مسئله برای اروپا و همچنین ایالات متحده صدق می‌کند."

در مجموع، کاهش نرخ بهره و کمک به بانک‌های مرکزی برای بازگشت به نرخ بهره خنثی، برای جهان عامل مثبتی خواهد بود.»

علیرغم اینکه قیمت‌ها در 18 ماه گذشته در سطوح بالا باقی مانده بودند، تحلیلگران HSBC به افزایش ریسک‌های نزولی برای کامودیتی‌ها اشاره کردند.

در درجه اول، محدودیت‌های سمت عرضه قیمت کامودیتی‌ها را هدایت کرده است. اما کاهش تقاضای جهانی و عدم قطعیت‌های ژئوپلیتیکی چالش‌های جدیدی را ایجاد می‌کند.

به گفته تحلیلگران HSBC: «اگرچه قیمت‌های جهانی کامودیتی‌ها بسیار پایین‌تر از اوج قیمتی است که در اواسط سال 2022 به ثبت رسیده بود، اما همچنان قیمت‌ها بالا هستند.

تا اوت 2024، قیمت‌ها همچنان 44 درصد بالاتر از میانگین اسمی قبل از همه گیری ویروس کرونا بودند. با این حال، هنگامی که تورم در نظر گرفته می‌شود، این قیمت‌ها به میانگین تاریخی 20 ساله نزدیک‌تر می‌شوند.

دلیل اصلی این تاب آوری «فشار فوق العاده» در سمت عرضه بوده است که HSBC آن را از سال 2022 به عنوان یک محرک کلیدی معرفی کرده است.

رشد اقتصاد جهانی در حال کاهش است و انتظار می‌رود این امر بر تقاضای کامودیتی‌ها تأثیر بگذارد. HSBC رشد جهانی را 2.6 درصد در سال 2024 و 2025 پیش بینی کرده است که نسبت به 2.7 درصد در سال 2023 کاهش یافته است.

کندی تولید جهانی که به دلیل بحران جاری بخش املاک در چین تشدید شده است، یک عامل منفی بزرگ برای قیمت فلزات است.

بخش مسکن چین که مصرف‌کننده بزرگ فلزاتی مانند سنگ آهن و مس است، همچنان یک ریسک کلیدی در جهت نزولی باقی می‌ماند، چرا که شاخص‌های ساخت و ساز با وجود تلاش‌های محرک دولت همچنان در حال انقباض هستند.

انقباض بخش املاک چین به ویژه برای فلزات صنعتی نگران کننده است.

اگرچه فلزات مرتبط با انتقال انرژی، مانند مس و آلومینیوم، عملکرد بهتری داشته‌اند، اما آنهایی که بیشتر به زیرساخت‌های سنتی مانند سنگ آهن وابسته هستند، با چالش‌های تقاضای قابل توجهی روبرو شدند.

انتخابگر چرخه کامودیتی (COCCLES) اختصاصی HSBC، که از یادگیری ماشینی برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت کامودیتی‌ها استفاده می‌کند، نشان می‌دهد که کامودیتی‌ها در اواسط ژوئیه 2024 وارد فاز نزولی شده‌اند.

این مدل نشان می‌دهد که فشار نزولی بیشتری در طیفی از کامودیتی‌ها از جمله نفت و مس قابل انتظار است، اگرچه برخی از کامودیتی‌ها مانند طلا به دلیل نگرانی‌های ژئوپلیتیکی اخیر شاهد افزایش قیمت بوده‌اند.

در حالی که عوامل سمت تقاضا بر کامودیتی‌ها تاثیر می‌گذارد، محدودیت‌های سمت عرضه همچنان حمایت کننده قیمت هستند. ریسک‌های ژئوپلیتیکی، از جمله درگیری روسیه و اوکراین، اختلالات در دریای سرخ و هزینه‌های بالای حمل و نقل همچنان بالا هستند.

این اختلالات در سمت عرضه، همراه با اثرات تغییرات اقلیمی، مانند آب و هوای غیرعادی که بر تولید محصولات کشاورزی تأثیر می‌گذارد، نوسانات مداومی را در بازارهای جهانی کامودیتی ایجاد می‌کند.

در بخش انرژی، تیم نفت و گاز HSBC پیش‌بینی می‌کند که کاهش تولید اوپک پلاس، همراه با تولید بی‌سابقه نفت خام آمریکا، می‌تواند منجر به مازاد بازار تا سال 2025 شود. با این حال، در حال حاضر، تنش‌های ژئوپلیتیکی قیمت نفت را نسبتاً بالا نگه می‌دارد.

گذار انرژی جهانی در حال افزایش تقاضا برای فلزاتی مانند مس، لیتیوم و هیدروژن را بیشتر می‌کند که برای فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر، وسایل نقلیه الکتریکی و سیستم‌های ذخیره باتری ضروری هستند. (گذار انرژی فرایند همیشگی جایگزینی سوخت‌های فسیلی با منابع انرژی کم‌کربن است. به‌طور کلی‌تر، گذار انرژی یک تغییر ساختاری قابل توجه در یک سیستم انرژی دربارهٔ عرضه و مصرف است.)

با این حال، HSBC هشدار می‌دهد که مسائل زنجیره تامین و چالش‌های ژئوپلیتیکی می‌تواند جریان روان این مواد حیاتی را مختل کند.

در بازارهای کشاورزی، آب و هوا محرک اصلی باقی می‌ماند. غلات مانند گندم و ذرت به دلیل شرایط آب و هوایی مساعد، به ویژه در ایالات متحده، شاهد کاهش قیمت بوده‌اند.

در مقابل، محصولات دیگر مانند کاکائو، قهوه و روغن زیتون به دلیل شرایط نامساعد جوی و اختلالات عرضه در مناطق اصلی تولید، افزایش قیمت قابل توجهی را تجربه کرده‌اند.

موسسه HSBC خاطرنشان می‌کند که قیمت‌های جهانی غذا می‌تواند با ریسک‌های ناشی از تغییرات آب‌وهوایی، تنش‌های ژئوپلیتیکی که بر مسیرهای تجاری تأثیر می‌گذارد، و تغییر در سیاست تجاری، به‌ویژه پس از محدودیت‌های صادرات برنج هند، بی‌ثبات باقی بماند.

فلزات گرانبها، به ویژه طلا، رکورد قیمتی جدیدی، بالای 2500 دلار در هر اونس را ثبت کرده است. تحلیلگران می‌گویند: «این افزایش با خرید دارایی‌های امن و صندوق‌های پوشش ریسک، ناشی از انتظارات برای کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو و سایر بانک‌های مرکزی و عدم اطمینان اقتصادی و ژئوپلیتیکی فزاینده تقویت شده است».

انتظار می‌رود که نقش طلا به‌عنوان یک پوشش ریسک در برابر تورم و عدم اطمینان اقتصادی همچنان قوی باقی بماند و بسته به محیط کلان اقتصادی و سیاسی جهانی، پتانسیل افزایش بیشتری داشته باشد.

تقاضا نفت

بازار نفت در ماه‌های اخیر تاب آوری قابل‌توجهی در برابر ریسک‌های ژئوپلیتیکی نشان داده است، در حالی که درگیری‌های اوکراین و خاورمیانه اخیراً تأثیر کمی بر قیمت‌ها داشته است.

به گفته تحلیلگران S&P Global Commodity Insights در کنفرانس این هفته APPEC، صرف ریسک‌ ژئوپلیتیک منجر به افزایش پراکنده قیمت در سال گذشته شده است، اما بازارهای فیزیکی بدون دردسر زیاد با تغییرات جریان تجاری سازگار شده‌اند.

تغییر مسیر محموله‌های نفت روسیه از اروپا و آسیا و انتقال مجدد تانکرهای نفت از طریق دماغه امید نیک (Cape of Good Hope) از مسیر دریای سرخ ماه‌ها به طول انجامید، اما هیچ کمبود نفتی در هیچ بخشی از جهان در حال حاضر وجود ندارد.

بخشی از این مسئله به دلیل تقاضا ناامیدکننده، از جمله در بزرگترین واردکننده نفت خام جهان یعنی چین بود.

نشانه‌های ضعف تقاضا و تضعیف حاشیه‌های پالایشگاهی بر قیمت‌های نفت و جو بازار تاثیر گذاشته و سفته‌بازان و مدیران پول را بر آن داشته تا شرط‌بندی صعودی خود را بر روی قراردادهای آتی نفت به کمترین میزان سابقه خود که به سال 2011 بازمی‌گردد، کاهش دهند.

پس از فشار فروش هفته گذشته، قیمت‌ها در روز دوشنبه تا حدودی تثبیت شدند و پس از اینکه اوپک در دومین گزارش ماهانه متوالی دیدگاه تقاضای خود را کاهش داد، نفت در روز سه شنبه 4 درصد سقوط کرد.

در روز سه‌شنبه، قیمت نفت خام برنت به زیر 70 دلار در هر بشکه و قیمت نفت خام WTI آمریکا به زیر 66 دلار در هر بشکه سقوط کردند در حالی که هر دو شاخص به پایین‌ترین حد سه سال اخیر - در پایین‌ترین سطح از دسامبر 2021، رسیدند.

نگرانی‌ها در مورد تقاضا در ماه‌های اخیر به شدت بر بازار تاثیر گذاشته است و هر گونه رشد ناشی از مسائل ژئوپلیتیکی  و یا روند صعودی ناشی از اختلالات عرضه مانند تعطیلی تولیدات به دلیل طوفان‌ها در خلیج مکزیک ایالات متحده یا درگیری‌های سیاسی بین دولت‌های رقیب در لیبی را محدود کرده است.

هفته گذشته، حاشیه سود پالایشگاه‌ها در سراسر آسیا به پایین‌ترین سطح خود در این زمان از سال از سال 2020 رسید که می‌تواند منجر به کاهش بیشتر سود در پالایشگاه‌های آسیایی، از جمله در چین شود.

بر اساس داده‌های گروه بورس اوراق بهادار لندن (LSEG) به نقل از رویترز، حاشیه سود پالایشی در مرکز منطقه‌ای سنگاپور در هفته اول سپتامبر نسبت به هفته اول اوت 68 درصد کاهش یافته است.

در نتیجه کاهش حاشیه سود و افزایش عرضه سوخت در بحبوح تضعیف تقاضا، تحلیلگران انتظار کاهش بیشتر در بهره برداری از پالایشگاه را دارند که نویدبخش تقاضای نفت در مهمترین بازار رشد جهان، آسیا نیست.

این هفته، اوپک همچنین با دومین کاهش متوالی پیش‌بینی رشد تقاضای نفت خود در سال جاری و سال آینده، فروشندگان بازار را تغذیه کرد. این کارتل که هفته گذشته لغو کاهش تولیدات خود را به دسامبر از اکتبر به تعویق انداخت، در گزارش ماهانه بازار نفت خود که روز سه شنبه منتشر شد، برآورد رشد تقاضای جهانی نفت را کاهش داد.

اوپک اعلام کرد تقاضای جهانی در سال 2024 به میزان 2.03 میلیون بشکه در روز رشد خواهد کرد که کمتر از برآورد قبلی خود از رشد 2.11 میلیون بشکه در روز است. برای سال 2025، رشد تقاضا اکنون 1.74 میلیون بشکه در روز پیش‌بینی می‌شود که از 1.78 میلیون بشکه در روز در گزارش ماه گذشته کاهش یافته است. اگرچه تعدیل‌های نزولی جزئی به نظر می‌رسند، اما دومین تجدیدنظر متوالی در پیش‌بینی‌های اوپک نشان می‌دهد که این کارتل ممکن است زمانی که بیش از یک سال پیش پیش‌بینی‌های اولیه خود را برای سال 2024 منتشر کرده بود، رشد تقاضا را، به‌ویژه در چین، بیش از حد برآورد کرده است.

رشد تقاضای چین برای سال 2024 از 700 هزار بشکه در روز به 653 هزار بشکه در روز کاهش یافت و اوپک خاطرنشان کرد که «عوامل منفی در بخش املاک و افزایش نفوذ کامیون‌های LNG و خودروهای الکتریکی احتمالاً بر تقاضای دیزل و بنزین در آینده تأثیر می‌گذارد».

در رویداد APPEC، غول‌های تجارت نفتی ترافیگورا (Trafigura) و گانوور (Gunvor) دیدگاه‌های نزولی در مورد قیمت‌ها و تقاضا را ابراز کردند.

بن لوکاک، رئیس جهانی نفت در ترافیگورا، اوایل روز دوشنبه اعلام کرد که انتظار دارد برنت به قیمت 60 دلار سقوط کند، اگرچه او هشدار داد که معامله‌گران نباید تمام تخم مرغ های خود را در سمت فروش قرار دهند. توربیورن تورنکویست، یکی از بنیانگذاران و رئیس گانوور در این کنفرانس گفت که ارزش منصفانه برنت اکنون 70 دلار در هر بشکه است چرا که عرضه از تقاضا پیشی گرفته است.

واردات چین

چین در ماه اوت بیشترین حجم ماهانه نفت خام در یک سال را وارد کرد. خریدهای این کشور با کاهش قیمت بین المللی نفت در بحبوحه کاهش محموله‌ها افزایش یافته است.

بر اساس داده‌های رسمی چین گزارش شده توسط کلاید راسل (Clyde Russell)، ستون نویس رویترز، واردات نفت خام چین در ماه اوت به 11.56 میلیون بشکه در روز جهش کرد که بالاترین سطح از اوت 2023 و یک بازگشت بزرگ از پایین‌ترین سطح ژوئیه 9.97 میلیون بشکه در روز است.

واردات نفت خام چین در ماه ژوئیه به ضعیف‌ترین میزان در دو سال اخیر رسید. واردات نفت خام در اوت افزایش یافت، اما همچنان 7 درصد کمتر از اوت 2023 بود.

علاوه بر این، واردات نفت خام چین در ژانویه تا اوت 2024 نسبت به مدت مشابه سال 2023 3.1% کاهش یافته است.

داده‌های واردات نفت خام چین در ماه اوت نمی‌تواند پاسخی قطعی به این سوال بدهد که بسیاری از تحلیل‌گران در سال جاری به آن فکر کرده‌اند - اینکه آیا واردات چین منعکس‌کننده افزایش تقاضا است یا تمایل پکن برای حجم بیشتر واردات در صورت کاهش قیمت‌های نفت.

راسل خاطرنشان می‌کند که واردات در ماه اوت احتمالاً در پنجره‌های ماه مه و ژوئن کاهش یافته است، زمانی که قیمت نفت خام بین المللی در حال کاهش بود.

قیمت برنت در ماه مه و ژوئن از بالاترین سطح بیش از 90 دلار در هر بشکه (در اوایل تا اواسط آوریل) کاهش یافت، که بالاترین میزان در سال جاری بود.

بازگشت مجدد واردات چین در ماه اوت را می‌توان تا حدی به الگوهای تقاضای فصلی نسبت داد، چرا که واردکنندگان تمایل به افزایش خرید در سه ماهه سوم برای ذخیره سوخت برای اوج تقاضای زمستان دارند.

اما بخشی از بهبود واردات را می‌توان به کاهش قیمت نفت نسبت داد.

تمایل چین به انبار کردن کامودیتی‌ها با قیمت‌های پایین‌تر می‌تواند توضیح دهد که چرا بیشتر کامودیتی‌ها با وجود رشد اقتصادی پایین‌تر از انتظارات، واردات بیشتری داشته‌اند.

از آنجایی که تقاضای ظاهری نفت چین ضعیف‌تر از حد انتظار است، قیمت‌های بین‌المللی پایین‌تر ممکن است نقش مهم‌تری در خرید چین در ماه اوت داشته باشد.

 

سنگ آهن

سنگ آهن برای اولین بار از سال 2022 به زیر 90 دلار در هر تن سقوط کرد چرا که کامودیتی‌های صنعتی با فشار مداوم ناشی از تقاضای ضعیف چین و افزایش نگرانی‌ها نسبت به رشد جهانی مواجه شدند.

معاملات آتی سنگ آهن در سال جاری بیش از یک سوم کاهش یافته است چرا که بحران فولاد حل نشده در چین تقاضا برای مواد خام را تهدید می‌کند. اما عوامل منفی گسترده‌تری وجود دارد، به طوری که فلزات اساسی و نفت خام نیز در هفته‌های اخیر عقب‌نشینی کرده‌اند. سال 2024 سال پرآشوبی در کل مجموعه کامودیتی‌‌ها است.

جیا ژنگ، رئیس بازرگانی در شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری شانگهای سوچو جیوینگ، گفت: «سرمایه‌گذاران تمرکز خود را از تورم ایالات متحده به ترس از رشد تغییر می‌دهند.» چین فاقد حمایت محرک قابل توجه است و بازار بدبین است.

فضای محتاطانه‌تر فلزات در هفته گذشته ارائه شده توسط گلدمن ساکس که حدود 5000 دلار در هر تن پیش‌بینی خود را برای مس کاهش داد – که عمدتاً به دلیل تقاضای ضعیف چین بود – بسیار زیرنظر است. سیتی گروپ اعلام کرد که عدم اطمینان در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در ماه نوامبر، اقتصاد جهانی را تحت فشار نگه می‌دارد و بر قیمت فلزات تاثیر می‌گذارد.

سنگ آهن در سنگاپور با 2.3 درصد کاهش به 89.60 دلار در هر تن رسید. آلومینیوم پس از هشتمین کاهش روزانه در روز جمعه تغییر چندانی نداشت. شاخص LMEX از شش فلز در حال حاضر تنها 3 درصد در سال جاری افزایش یافته است، در حالی که در اواسط ماه مه 25 درصد افزایش یافته بود.

مصرف فولاد در چین به دلیل کندی طولانی مدت بخش املاک و مستغلات این کشور تضعیف شده است، به طوری که بزرگترین تولید کننده فولاد جهان، بائواستیل (Baowu)، شرکت دولتی فولاد چینی، اعلام کرد این صنعت ممکن است با بحرانی بدتر از رکود در سال 2008 و 2015 مواجه شود. در حالی که صادرات و رشد در سایر بخش‌ها آسیب‌ها را کاهش می‌دهد، کاهش تولید فولاد بازار سنگ آهن را با عرضه مازاد بر بازار مواجه کرده است.
ریسک‌های نزولی
به گفته ژانگ شاودا، تحلیلگر شرکت China Futures، انتظار می‌رود معاملات آتی سنگ آهن در بورس کامودیتی دالیان (Dalian Commodity Exchange) چین 600 یوان (84 دلار) در هر تن را تست کند که بیش از 10 درصد کمتر از آخرین سطوح است.

گرانت اسپور و امانوئل مونجری، تحلیلگران بلومبرگ اینتلیجنس (Bloomberg Intelligence) در یادداشتی درباره سنگ آهن نوشتند: «اقدامات محرک در چین تاکنون به حجم بحرانی برای بهبود روحیه سرمایه گذاری نرسیده است و برخی از شاخص‌های اصلی نشانه‌هایی از وخامت بیشتر را نشان می‌دهند.»

تحلیلگران فلزات سیتی اعلام کردند که انتخابات آمریکا و ریسک تجدید جنگ تجاری در دولت دونالد ترامپ، با تحریک پکن برای به تاخیر انداختن واکنش سیاست قوی‌تر، به چین سرایت کرده است. تورم هسته چین به ضعیف‌ترین میزان در بیش از سه سال گذشته کاهش یافت، که این آخرین نشانه‌ای از تقاضای ضعیف در دومین اقتصاد بزرگ جهان است.

با این حال، خرید فولاد معمولاً پس از ماه‌های تابستان بهبود می‌یابد که می‌تواند برای کارخانه‌ها تنفسی ایجاد کند.

کان پکر، تحلیلگر رویال بانک کانادا (RBC Capital Markets)، با اشاره به تعطیلی یک هفته‌ای چین در آغاز ماه اکتبر گفت: "ما انتظار داریم که قیمت سنگ آهن از اواسط سپتامبر با شروع فصل ساخت و ساز پاییز چین و با افزایش ذخیره فصلی قبل از تعطیلات هفته طلایی حمایت شود."

 

هند و چین

به دستور وزارت دارایی هند، این کشور تعرفه‌هایی بین 12 تا 30 درصد بر برخی از محصولات فولادی وارداتی از چین و ویتنام در تلاش برای محافظت و تقویت صنعت داخلی اعمال خواهد کرد.

طبق دستور دهلی نو که در 10 سپتامبر صادر شد، لوله‌های فولادی ضد زنگ جوش داده شده چین، بزرگترین تولید کننده فولاد جهان، و همچنین ویتنام، برای پنج سال آینده مشمول مالیات خواهند بود.

روابط بین دو کشور پرجمعیت جهان از زمان درگیری نظامیان آنها در مرز مورد مناقشه هیمالیا در سال 2020 تیره شده است و دهلی نو را بر آن داشت تا نظارت دقیق بر سرمایه گذاری‌های چینی را انجام دهد و پروژه‌های بزرگ را متوقف کند.

با این حال، سوبرهمانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، روز سه‌شنبه گفت که درهای دهلی نو "به روی تجارت چین بسته نیست" اما خاطرنشان کرد که موضوع بیشتر این است که پکن در چه بخش‌هایی و با چه شرایطی تجارت می‌کند.

 

فلزات گرانبها

برخی ممکن است بر این باور باشند که گرانبهاترین فلزات روی زمین طلا، نقره و پلاتین هستند. در حالی که آن‌ها پرمعامله‌ترین فلزات گرانبها هستند، اما بسیاری فلزات حتی گرانبهاتری وجود دارند که کاربردهای مختلفی دارند.
گرانبهاترین فلزات
ارزش یک فلز گرانبها عمدتاً به کمیاب بودن، استفاده و تقاضا، فرآیند استخراج و خواص آن بستگی دارد. برخی از فلزات گرانبها به دلیل کاربرد آن در صنعت یا مقدار کمی که می‌توان آن را استخراج کرد، بسیار ارزشمند هستند.
رودیم

رودیم (Rhodium) با قیمتی 4700 دلار در هر اونس مسلماً گرانبهاترین فلز جهان است. رودیم در مبدل‌های کاتالیزوری خودروها و سایر وسایل نقلیه استفاده می‌شود. صنعت خودروسازی 80 درصد تقاضای این فلز را به خود اختصاص می‌دهد. رودیم بخشی از فلزات گروه پلاتین (PGM) است که به دلیل خواص کاتالیزوری شناخته شده است. (فلزات گروه پلاتین یا خانواده پلاتین شامل ۶ عنصر فلزی ِ پلاتین، پالادیم، رودیم، روتنیوم، ایریدیوم و اوسمیوم می‌شود. همگی آن‌ها از فلزات واسطه هستند که در بلوک دی جدول تناوبی جای می‌گیرند.

در حالی که رودیم (Rhodium) ممکن است چهار برابر طلا ارزش داشته باشد، عرضه آن کمیاب نیست. سالانه 30 تن رودیم از آفریقای جنوبی استخراج می‌شود که 80 درصد کل رودیم استخراج شده را تشکیل می‌دهد. کشورهای دیگری مانند روسیه، ایالات متحده، کانادا، زیمبابوه، بوتسوانا، کلمبیا و فنلاند نیز دارای ذخایر زیادی از رودیم هستند.
ایریدیم

ایریدیم (Iridium) با قیمت 4650 دلار در هر اونس یکی از گرانبهاترین فلزاتی است که زمین در پوسته خود دارد و همچنین یکی از کمیاب‌ترین فلزات است. سالانه سه تن ایریدیوم از برزیل، آمریکا، میانمار، آفریقای جنوبی، روسیه و استرالیا استخراج می‌شود.

ایریدیوم به دلیل سختی آن شناخته شده است و اغلب برای تشکیل آلیاژهای قوی‌تر استفاده می‌شود. این فلز معمولاً در موتورهای هواپیما، لوله‌های آب عمیق، نوک قلم و قطب نما و بسیاری چیزهای دیگر یافت می‌شود.
طلا
شاید معروف‌ترین فلز گرانبها روی زمین باشد، اما جای تعجب نیست که یکی از با ارزش‌ترین فلزات گرانبها در جهان است. طلا از زمان‌های بسیار قدیم جزو با ارزش‌ترین فلزات روی زمین بوده است.

البته از طلا برای جواهرات استفاده می شود، اما از آن به عنوان هادی برای وسایل الکترونیکی نیز استفاده می‌شود. همچنین طلا در ایمپلنت‌های دندان و داروهای مختلف یافت می‌شود. طلا همچنین پرمعامله‌ترین فلز روی زمین است که یکی از امن‌ترین سرمایه گذاری‌ها به حساب می‌آید. طلا در سراسر جهان، به ویژه در چین استخراج می‌شود.
پالادیوم
پالادیوم، PGM دیگر، 931 دلار در هر اونس ارزش دارد. از پالادیوم در مبدل‌های کاتالیزوری استفاده می‌شود و آن را به یکی از گرانبهاترین فلزات روی زمین شبیه رودیم تبدیل می‌کند. پالادیوم انتشار کربن از لوله‌های اگزوز را کاهش می‌دهد.

پالادیوم در راه‌های دیگری مانند ساخت جواهرات خوب، تصفیه هیدروژن و تصفیه آب‌های زیرزمینی نیز استفاده می‌شود.
پلاتین
قیمت پلاتین 921 دلار در هر اونس است که آن را به یکی از گرانبهاترین فلزات روی زمین تبدیل می‌کند. آفریقای جنوبی مسئول استخراج 80% از عرضه پلاتین جهان است که در مجموع بیش از 160 تن از آن استخراج می‌شود.
پلاتین تقریباً در همه چیز استفاده می‌شود، اما عمدتاً در جواهرات و به عنوان سرمایه گذاری استفاده می‌شود. بر خلاف طلا، پلاتین سرمایه‌گذاری پرنوسان‌تری است که در زمان‌های خوب به قیمت‌های بالاتر می‌رود و در شرایط بد افت زیادی دارد.
روتنیوم

این فلز گرانبها عمدتاً در وسایل الکترونیکی استفاده می‌شود و در هر اونس 390 دلار ارزش دارد. روتنیوم (Ruthenium) در تولید سیم و الکترود استفاده می‌شود.

قیمت روتنیوم ممکن است افزایش یابد چرا که مشخص شده است که خواص جذب نور خوبی دارد و به طور بالقوه برای پنل‌های خورشیدی ارزشمند است.
اسمیم

اسمیم (Osmium) با قیمت تقریبی 364 دلار در هر اونس، یکی دیگر از گرانبهاترین فلزات جهان است. به عنوان بخشی از PGMها، کاربردهای دقیق‌تری نسبت به سایر اعضای گروه دارد. از اسمیم برای ساخت نوک خودکارها و سوزن‌های دستگاه ضبط استفاده می‌شود و در دستگاه‌های اندازه گیری یافت می‌شود.
اسکاندیم

اسکاندیم (Scandium) فلز نرمی است که در معادن اسکاندیناوی یافت می‌شود و ارزش آن حدود 98 دلار در هر اونس است. اسکاندیم را می‌توان در تلویزیون، لامپ، چوب بیسبال و قاب دوچرخه پیدا کرد. اسکاندیم در طول سال‌ها به دلیل افزایش استفاده به طور پیوسته محبوبیت پیدا کرده است. سالانه بین 15 تا 20 تن از این فلز گرانبها استخراج می‌شود.
رنیوم
قیمت رنیوم (Rhenium) حدود 77 دلار در هر اونس قیمت دارد که آن را تبدیل به یک فلز بسیار گرانبها می‌کند. رنیوم که معمولاً در کنار نیکل در معادن نیکل یافت می‌شود، یکی از کمیاب‌ترین فلزات در پوسته زمین است. این فلز در ایالات متحده، کانادا، شیلی، لهستان و روسیه استخراج می‌شود و سالانه حدود 40 تن از آن استخراج می‌شود.
نقره
نقره که زمانی ارزشمندتر از پلاتین بود، اکنون حدود 28 دلار در هر اونس ارزش دارد. نقره هنوز هم یکی از گرانبهاترین فلزات روی زمین است و به طرق مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نقره یک سرمایه گذاری مطمئن در کنار طلا محسوب می‌شود و به همان اندازه طلا در جواهرات استفاده می‌شود. با این حال، بسیار ارزان‌تر از طلا است، چرا که سالانه 40 تن استخراج می‌شود و همین امر آن را بسیار رایج‌تر می‌کند.

نفت چین

یک محقق نفتی چین که نخواست نامش فاش شود به رویترز گفت: تقاضای فرآورده‌های نفتی چین در سال گذشته به اوج خود رسید و پیش‌بینی می‌شود امسال تقاضا کاهش یابد و در سال‌های آینده روند کاهش تسریع شود.

به گفته این محقق، تقاضای چین برای فرآورده‌های نفتی در سال 2023 به اوج خود رسید و اکنون تخمین زده می‌شود تا سال 2025 سالانه 1.1 درصد کاهش یابد.

انتظار می‌رود این کاهش در اواخر این دهه، زمانی که تقاضای محصولات نفتی چین از سال 2025 تا 2030 سالانه 2.7 درصد و بین سال‌های 2030 تا 2035 هر سال 3.2 درصد کاهش یابد، شتاب گیرد.

تحلیلگران و مدیران صنعت نفت اخیرا اعلام کردند که اوج تقاضای بنزین و فرآورده‌های نفتی چین نزدیک است.

اوایل این هفته، راسل هاردی، مدیر اجرایی بزرگترین تاجر مستقل نفت جهان، گروه ویتول، اعلام کرد که تغییر تدریجی چین به سمت خودروهای الکتریکی باعث می‌شود تقاضای داخلی بنزین در سال جاری یا سال آینده به اوج خود برسد.

راسل هاردی، مدیرعامل گروه ویتول در مصاحبه‌ای که روز دوشنبه منتشر شد به بلومبرگ گفت: «احتمالاً بنزین امسال یا سال آینده در چین به اوج خود خواهد رسید - نه به این دلیل که هیچ‌کس از وسایل نقلیه استفاده نمی‌کند، بلکه صرفاً به این دلیل که این کشور به آرامی به سمت خودروهای الکتریکی تغییر رویکرد می‌دهد.

در اوایل سال جاری، ویتول جدول زمانی مورد انتظار خود را برای اوج تقاضای جهانی نفت پس از سال 2030 به عقب انداخت. هاردی در فوریه گفت که سرعت پایین‌تر انتقال انرژی، اوج تقاضا برای نفت را فراتر از سال 2030 خواهد رساند.

با این وجود، ویتول به دلیل برقی‌سازی وسایل حمل‌ونقل و استفاده بیشتر از LNG برای سوخت کامیون‌ها، رشد تقاضای بنزین چین و تقاضای دیزل را ضعیف پیش‌بینی می‌کند.

واحد تحقیقات شرکت ملی نفت چین (CNPC) در اوایل سال 2024 پیش بینی کرد که تقاضا برای فرآورده‌های نفتی در چین ممکن است قبل از سال آینده به اوج خود برسد. این پیش‌بینی مبتنی بر انتظارات است که انتقال انرژی به سرعت افزایش یابد تا رشد تقاضای محصولات نفتی را حذف کند.

مدیران صنعت نفت روز دوشنبه در کنفرانس سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا-پاسفیک (APPEC) در سنگاپور اعلام کردند که رشد تقاضای نفت چین به دلیل عملکرد ضعیف‌تر اقتصادی و تغییر به سمت خودروهای الکتریکی و کامیون‌های با سوخت LNG کاهش یافته است.