یوتوتایمز » وبلاگ » تحلیل » تحلیل کامودیتیها » برگه 2
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
به گزارش بلومبرگ، چین در زمینه مواد معدنی حیاتی که میتوانند به عنوان ابزاری در جنگ تجاری با آمریکا استفاده شوند، گزینههای بسیاری دارد. ممنوعیت فروش گالیوم، ژرمانیوم، آنتیموان و مواد فوقسخت به آمریکا که توسط پکن اعلام شد و کنترلهای سختتر بر گرافیت، احتمالاً شروعی برای کنترلهای صادراتی است که ممکن است به چندین ماده نادر دیگر گسترش یابد، اگر تنشهای تجاری با واشنگتن تشدید شود.
بلومبرگ: پس از ناآرامیهای سیاسی در کره جنوبی و فرانسه، قیمت طلا به ثبات رسید. ارزش طلا به ۲۶۴۶ دلار در هر اونس رسید، پس از افزایش ۰.۶ درصدی در جلسه معاملاتی قبلی که بیشتر این افزایش در پایان روز تعدیل شد.
رئیس جمهور کره جنوبی، یون سوک یئول، در شب سهشنبه اعلام غیرمنتظرهای از حکومت نظامی کرد و سپس چند ساعت بعد آن را لغو کرد. در فرانسه، رئیس جمهور امانوئل ماکرون از قانونگذاران خواست تا رای به سقوط دولت ندهند.
همانطور که بارها در گذشته گفته شده است، تحلیلگران بیش از حد روی محور قیمت نمودارها تمرکز میکنند. تحلیل محور زمان نمودارها به ما امکان میدهد تا بینشهای بسیار بیشتری از نمودارها به دست آوریم.
الگوی نزولی در نمودار طلا به نقره دیده میشود. دادهای که باعث میشود ما به این نتیجه برسیم که ماه دی، ماه بسیار مهمی برای نقره است."
همه تحلیلگران روی محور قیمت تمرکز میکنند. در حالی که محور قیمت اطلاعات مرتبط و مهمی را نشان میدهد.
به طور خاص، الگوی M نزولی در نمودار نسبت قیمت طلا به نقره بلند مدت، که در زیر در کادر بنفش نشان داده شده است، دارای نقطه پایان بالقوه در ماه دی (ژانویه 2025) است. اگر تکمیل این الگوی M تأیید شود - که در دوره ژانویه/فوریه 2025 رخ خواهد داد - نشان دهنده کاهش شدید در نسبت طلا به نقره است.
به یاد داشته باشید - یک تحول نزولی در نسبت طلا به نقره حاکی از یک نتیجه صعودی به نفع نقره است.
سناریوی فوق منجر به افزایش شدید قیمت نقره میشود و این اطمینان را افزایش میدهد که نقره به 50 دلار میرود. در این سناریو، قیمت نقره 100 دلاری یک نتیجه احتمالی در دراز مدت باقی میماند.
چه اتفاقی ممکن است برای نقره در ماه دی بیفتد؟
خوب، اول از همه، ما در مورد یک نتیجه بالقوه صحبت میکنیم، نه یک نتیجه تضمین شده.
اگر زمانی وجود داشته باشد که در آن نقره بتواند عملکرد بهتری از طلا داشته باشد، میتواند در ماه دی و بهمن (ژانویه/فوریه 2025) باشد.
✔️ خبر مرتبط: قیمت نقره به زیر ۳۰ دلار سقوط کرد
دلیل این مسئله این است که نسبت طلا به نقره این ساختار الگوی M را دارد که نقطه میانی (ژانویه 2021) دقیقاً 4 سال پس از شروع آن (در ژانویه 2017) شکل گرفته است. در نتیجه، برای اینکه این الگوی M کاملاً متقارن باشد، باید در ژانویه 2025 به پایان برسد.
این ممکن است منجر به کاهش زیر 65 واحدی در نمودار نسبت طلا به نقره شود که با افزایش قیمت نقره به حداقل 37.70 دلار آمریکا در هر اونس مطابقت خواهد داشت، یکی از اهداف بالاتر ما (اما نه "نقطه پایان").
اما روند نقره اکنون نزولی شده، درست است؟
اشتباه است، روند نقره نزولی نیست.
ممکن است احساس روند نزولی داشته باشید چرا که اخیراً قیمت بالاتر نمیرود. نقره نسبت به بازارهای دیگر مانند برخی از سهام شرکتهای فناوری و سایر بخشهای بازار سهام عقبمانده است.
اما این ممکن است یک پدیده موقتی باشد.
آنچه مهم است حرکات قیمت است:
برای تمام نقاط قیمت ذکر شده در بالا، قانون قیمت بسته شدن 5 تا 8 روز اعمال میشود.
بیشتر بخوانید:
بر اساس نتایج نظرسنجی رویترز، انتظار میرود که قیمت نفت خام برنت در سال 2025 به طور متوسط 74.53 دلار در هر بشکه باشد. این در حالی است که پیشبینی قبلی در ماه اکتبر 76.61 دلار در هر بشکه بود.
همچنین، قیمت نفت خام آمریکا نیز به طور متوسط 70.69 دلار در هر بشکه پیشبینی شده است که کمتر از پیشبینی قبلی 72.73 دلار در ماه اکتبر است.
پالایشگاههای مستقل چین بشکههایی را از سراسر خاورمیانه و آفریقا خریداری کردهاند، چرا که عرضههای نفت ایران کمیابتر و گرانتر از حد معمول باقی مانده که بخشی از آن به دلیل گسترش تحریمهای آمریکا است.
"یک شرکت بزرگ پردازش نفت، حدود 10 میلیون بشکه نفت خام از انواع مختلف را از ابوظبی و قطر خریداری کرد. این محمولهها قرار است در ماههای دسامبر و ژانویه بارگیری شوند و به کاهش مازاد نفت خام فروخته نشده دورههای معاملاتی قبلی کمک کردهاند."
پالایشگاههای مستقل چین، که به « teapot» معروف هستند، معمولاً نفت خام ارزانتر ایران را ترجیح میدهند و حدود 90% از صادرات این تولیدکننده عضو اوپک را خریداری میکنند. اما کاهش میزان نفت خام در دسترس برای خرید، آنها را مجبور به تغییر عادات خرید کرده است. علاوه بر این، به گفته انرژی اسپکتس (Energy Aspects)، دولت آینده ترامپ نیز برخی از پردازندههای بزرگ را به دلیل قرار گرفتن در معرض بانکهای آمریکایی، از خرید نفت خام تهران منصرف کرده است.
بازرگانان و شرکتهای کشتیرانی، کمبود عرضه نفت ایران را به گسترش تحریمهای آمریکا در ماه اکتبر نسبت میدهند که شامل تعداد بیشتری از نفتکشهای «ناوگان تاریک» فعال در تجارت ایران و چین میشود. این اقدام، تعداد کشتیهای در دسترس برای انتقال کشتی به کشتی را کاهش داده است، که منجر به کاهش عرضه و افزایش قیمتها شده است. (کشتیهای نفتکش ناوگان تاریک (dark fleet)، کشتیهای نفتی هستند که از روشهای فریبکارانه حملونقل برای حمل نفت و سایر کامودیتیها استفاده میکنند تا از تحریمها و هزینههای بالای بیمه اجتناب کنند.)
بر اساس گزارش Kpler، جریان نفت ایران به چین در این ماه نسبت به اکتبر بیش از 10 درصد کاهش یافته است. در همین حال، حجم نفت خام غرب آفریقا در بالاترین سطح ماهانه خود در حداقل دو سال گذشته قرار دارد که تا حدی ناشی از افزایش قیمت نفت ایران است.
✔️ خبر مرتبط: شگفتی های بازار نفت: مازاد عرضه کمتر از آنچه فکر میکنیم، خواهد بود!
همچنین، طبق گفتهی تاجران، اقدام پکن برای صدور مجوزهای واردات بیشتر به پالایشگاههای مستقل چین نیز فعالیت خرید را تحریک کرده است. پالایشگاهها چند ماه پیش درخواست خرید نفت خام بیشتری را ارائه کردند و این هفته تأیید شفاهی دریافت کردند، اما برخی از آنها قبل از تأیید رسمی شروع به خرید کردند.
به گفته تاجران، پالایشگاههای استان شاندونگ مجموعاً به دنبال تخصیص حدود 3.8 میلیون تن یا 28.5 میلیون بشکه بودند که تا پایان سال اعتبار خواهد داشت.
وزارت بازرگانی به پیامی که خواستار اظهارنظر در این مورد بود، پاسخ نداد.
افزایش اولیه نفت خاورمیانه توسط فعالیتهای تجاری گسترده در قراردادهای مرتبط با بازار دبی در ماههای اخیر تحریک شد. این امر منجر به تحویل محمولههایی شد که در نهایت مصرف نشدند و مجبور شدند در تاریخ بعدی خریداری شوند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب، بازار را با تهدید اعمال تعرفهها بر چین، کانادا و مکزیک متزلزل کرده است و سرمایهگذاران منتظرند ببینند دولت او چگونه با ایران برخورد خواهد کرد. به گفته Energy Aspects، انتظار میرود تحریمها علیه این تولیدکننده اوپک تشدید شود.
نگرانیهای اصلی شامل احتمال تحریم کشتیهای نفتکش ناوگان تاریک در مسیر رسیدن به مقصدشان است، اقدامی که بنادر منتظر دریافت این کشتیها را میترساند و منجر به گیر افتادن محمولهها در دریا میشود. انتقال کشتی به کشتی در خارج از مالزی نیز ممکن است با بررسی دقیقتری مواجه شود، فرآیندی که برای پنهان کردن منشاء محمولههای ایرانی با برچسب زدن مجدد آنها به عنوان نفت مالزی استفاده میشود.
بیشتر بخوانید:
قیمت نقره در روز پنجشنبه به زیر ۳۰ دلار در هر اونس کاهش یافت و به پایینترین سطح در ۱۱ هفته گذشته رسید. این کاهش به دلیل کاهش جذابیت نقره به عنوان یک پناهگاه امن و کاهش چشمانداز استفاده صنعتی از این فلز رخ داد. آتشبسی که اخیراً بین اسرائیل و حزبالله با میانجیگری ایالات متحده و فرانسه برقرار شد، تنشهای ژئوپلیتیکی را کاهش داد و از جذابیت نقره به عنوان یک دارایی کمریسک کاست.
علاوه بر این، انتظاراتی که فدرال رزرو ایالات متحده ممکن است در زمینه کاهش نرخ بهره احتیاط بیشتری داشته باشد، بر قیمت نقره تأثیر گذاشت. عدم قطعیتهای اقتصادی در چین، بزرگترین مصرفکننده نقره در جهان، و نگرانیها در مورد تأثیر منفی احتمالی سیاستهای رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، ترامپ، بر بخش انرژیهای تجدیدپذیر نیز به حس منفی بازار کمک کرد. از آنجا که نقره مادهای کلیدی در تولید پنلهای خورشیدی است، هرگونه اختلال در بازار انرژیهای تجدیدپذیر چین فشار بیشتری بر قیمتها وارد کرد.
پیشبینیکنندگان بازار نفت، مانند آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، ممکن است در آخرین ارزیابیهای خود که نشاندهنده مازاد بزرگ برای سال 2025 بود، در مورد تعادل عرضه و تقاضا بیش از حد بدبینانه عمل کرده باشند.
گزارش اخیر بازار نفت آژانس بینالمللی انرژی (IEA) نشان میدهد که روند واقعی ذخایر جهانی نفت در سه ماهه سوم بسیار متفاوتتر از تعادل و پیشبینیهای IEA بوده است.
در ماههای اخیر، برداشت از ذخایر نفت شتاب گرفته است که بیشتر از حد انتظار بوده و شکاف بزرگی از “حجمهای حساب نشده” یا “بشکههای گمشده” را در پیشبینیها ایجاد کرده است.
تحلیلگران میگویند این شکاف گسترده بین سطح ذخایر و پیش بینیهای آژانس بین المللی انرژی میتواند به زودی آژانس را وادار کند تا پیش بینیهای تقاضای خود را اصلاح کند.
برای ماهها، آژانس بینالمللی انرژی (IEA) سوگیری نزولی اتخاذ کرده و نسبت به مازاد بزرگ در بازار نفت در سال 2025 هشدار داده است. طبق گزارش ماهانه بازار نفت (OMR) این آژانس که هفته گذشته منتشر شد، عرضه جهانی قرار است در سال آینده بیش از 1 میلیون بشکه در روز از تقاضا پیشی بگیرد.
✔️ خبر مرتبط: اتحادیه اروپا تحریمهای جدید علیه تانکرهای نفتی روسیه اعمال میکند
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) گفت: "تقاضای ضعیف چین، از سرگیری تولید کامل نفت در لیبی و برنامهریزی برای لغو کاهش تولید اوپک پلاس، همگی نشانههای یک بازار نفت پر عرضه در سال 2025 هستند."
با این حال، ذخایر جهانی با نرخی بسیار بیشتر از آنچه که آژانس بین المللی انرژی پیش بینی میکرد، کاهش یافته است.
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) در گزارش ماه نوامبر خود به کاهش شدید ذخایر در انبارهای جهانی نفت اشاره کرد.
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) اعلام کرد که ذخایر جهانی نفت در ماه سپتامبر به میزان 47.5 میلیون بشکه کاهش یافته و به پایینترین سطح خود از ژانویه رسیده است. این کاهش عمدتاً به دلیل برداشت شدید از محصولات نفتی OECD و ذخایر نفت خام غیر OECD بوده است. ذخایر صنعتی OECD به میزان 36.4 میلیون بشکه به 2.8 میلیارد بشکه کاهش یافته است که 95.3 میلیون بشکه کمتر از میانگین پنج ساله است. طبق گفتههای IEA، دادههای اولیه نشان میدهند که کل ذخایر جهانی در ماه اکتبر برای پنجمین ماه متوالی کاهش یافته است.
دادههای اولیه برای سه ماهه سوم نشان داد که ذخایر جهانی نفت با نرخی حدود 1.16 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.
با این حال، طبق ارقام IEA که توسط بلومبرگ گردآوری شده است، این آژانس پیش از این در پیشبینیهای خود، میزان برداشت را تنها 380000 بشکه در روز در طول دوره ژوئیه تا سپتامبر تعیین کرده بود.
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) به بلومبرگ اعلام کرده است که شکاف بزرگ بین برداشتهای واقعی و کاهشهای بسیار کوچکتر مورد انتظار توسط این آژانس احتمالاً بازتابدهنده روندهای موجودی در کشورهایی است که دادههای آنها ناقص است یا بسیار خوب نیستند.
✔️ خبر مرتبط: اوپک پلاس مذاکرات خود را برای به تعویق انداختن از سرگیری مجدد تولید نفت آغاز کرد
برخی تحلیلگران معتقدند که در نهایت، آژانس بینالمللی انرژی (IEA) ممکن است مجبور شود برآوردهای تقاضای خود را به سمت بالا تجدید نظر کند و چشمانداز کمتر نزولی برای تعادل بازار نفت در سال 2025 ارائه دهد.
جیووانی استانوو ، تحلیلگر کامودیتی در UBS ، به بلومبرگ گفت: "انتظار من این است که پیشبینیهای تقاضا به سمت بالا تجدید نظر شود و تعادلهای آژانس کمتر نزولی به نظر برسد."
پیش بینی کنندگان به غیر از آژانس بین المللی انرژی، پیشبینی کاهش شدید ذخایر جهانی نفت در ماههای ژوئیه تا سپتامبر را دارند.
آژانس اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA) در چشمانداز انرژی کوتاهمدت (STEO) ماه نوامبر خود تخمین زده است که ذخایر جهانی نفت در سه ماهه سوم به میزان 900000 بشکه در روز کاهش یافته است. این کاهش ضمنی در ذخایر بزرگترین کاهش از سه ماهه چهارم سال 2021 بوده است که تقاضای سرکوبشده پس از محدودیتهای ویروس کرونا باعث کاهش شدید ذخایر شده بود.
از سوی دیگر، این آژانس بینالمللی دریافت که ذخایر جهانی نفت در سه ماهه سوم سال 2024 به میزان 1.16 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است. این مقدار سه برابر بیشتر از پیشبینی 380000 بشکه در روز کاهش است.
برای اصلاح این عدم تطابق، آژانس بینالمللی انرژی (IEA) ممکن است مجبور شود پیشبینیهای تقاضای خود را به سمت بالا تجدید نظر کند. این یک رویه معمول است - هر پیشبینیکننده در تلاش برای همسو کردن پیشبینیهای تقاضا با واقعیتهای دنیای واقعی، اصلاحات تاریخی انجام میدهد.
در گزارش ماه نوامبر خود، این آژانس گفت که در حالی که تقاضا کند است، عرضه جهانی نفت "با سرعت خوبی" در حال افزایش است. ایالات متحده همچنان به رهبری رشد عرضه غیراوپک پلاس به میزان 1.5 میلیون بشکه در روز در سالهای 2024 و 2025 ادامه خواهد داد، همراه با افزایش تولید در کانادا، گویان و آرژانتین.
آژانس بینالمللی انرژی گفت: «ترازهای فعلی ما نشان میدهد که حتی اگر کاهش اوپک پلاس همچنان پابرجا بماند، عرضه جهانی بیش از یک میلیون بشکه در روز در سال آینده از تقاضا فراتر خواهد رفت».
با کاهش ذخایر مشاهده شده در سه ماهه سوم با نرخ های بسیار تندتر، مازاد بزرگ سال آینده میتواند کمتر از حد انتظار باشد.
بیشتر بخوانید:
به گفته پیتر کراوث، نویسنده The Great Silver Bull و ناشر SilverStockInvestor، پیش بینی میشود نقره در طول چرخه کاهش نرخ بهره سودهای عظیمی به دست آورد و توسعه هوش مصنوعی ممکن است به منبع تقاضای بزرگ بعدی تبدیل شود.
کراوث وضعیت بازار نقره و موقعیتهای سرمایهگذاری در سال 2025 را مورد بررسی قرار داده است.
او گفت که تاثیر چرخه کاهش نرخ بهره فدرال رزرو بر قیمت نقره نمیتواند اغراق آمیز باشد و دادههای تاریخی این موضوع را تایید میکند.
کراوت گفت: "کاری که من انجام دادم این بود که وقتی آنها شروع به کاهش نرخ بهره کردند را بررسی کردم تا ببینم نقره پس از آن چگونه واکنش نشان میدهد.» آنها شروع به کاهش نرخ بهره میکنند، نقره ممکن است برای مدتی پایین بیاید، اما سپس شروع به بالا رفتن میکند. در سه دوره گذشته کاهش نرخ بهره، اگر قیمت نقره را از پایین به اوج نگاه کنید، نقره در واقع به طور متوسط 332 درصد افزایش داشته است.
او افزود: «این ممکن است حدود یک سال تا دو سال طول بکشد. اما این هنوز یک بازده فوق العاده است، درست است؟ شما میتوانید بروید و به اعداد نگاه کنید. نقره اینگونه عمل کرده است.»
کراوت گفت که اگر اقتصاد ایالات متحده وارد رکود شود - که بسیاری از کارشناسان انتظار دارند در نیمه اول سال 2025 این اتفاق رخ دهد – نقره میتواند عملکرد خیره کنندهای داشته باشد.
✔️ خبر مرتبط: عملکرد بهتر نقره نسبت به طلا در سال 2024
او گفت: " موسسه Incrementum تحقیقات واقعاً خوبی انجام داد، آنها چندین رکود تاریخی را انجام دادند و آن را به پنج دوره زمانی تقسیم کردند، قبل از رکود، رکود اولیه، اواسط، اواخر و سپس پس از رکود." نقره از طلا قبل از رکود و پس از رکود بهتر عمل کرده است.
کراوت گفت که پس از خروج از رکود، خزانه داری ایالات متحده مانند گذشته به دنبال راههایی برای تحریک رشد اقتصادی خواهد بود و بسیاری از بهترین کاندیداها برای سرمایه گذاری در فناوری و زیرساختها، نقره هستند.
او گفت: "برای اینکه خزانه داری هزینه کند، آنها باید کارهایی را انجام دهند که برای رای دهندگان خوشایند باشد." و یکی از دلپذیرترین چیزها زیرساخت است، چرا که مردم استدلال میکنند که همه از هزینه کردن در زیرساختها سود میبرند.
کراوت افزود: «ما دیدیم که در بحران مالی بزرگ و دوران کرونا این اتفاق رخ داد و فکر میکنم در رکود بعدی نیز شاهد آن خواهیم بود». "نقره برای گذار به انرژیهای سبز نیز بسیار مثبت است، به عنوان مثال، چیزهایی مانند خودروهای برقی، انرژی خورشیدی، بادی، حتی ایستگاههای شارژ خودروهای برقی الکتریکی. اکنون ما باید باتریهای حالت جامد را بهبود بخشیم.»
نقره کلید همه این موارد است و به همین دلیل است که من فکر میکنم ممکن است عملکرد نقره در رکود آینده را دست کم بگیریم.
با نگاهی به آینده، کراوث گفت که هوش مصنوعی میتواند محرک بعدی تقاضا برای نقره باشد.
به گفته وی: «هوش مصنوعی از چند جهت یک محرک است. از نظر فناوری، این ریزتراشهها برای عملکرد به نقره نیاز دارند و نقره در آنها بسیار مؤثر است. جنبه دیگر آن به طور غیرمستقیم در ذخیرهسازی است، زیرا ذخیرهسازی برای راهاندازی مراکز داده به انرژی نیاز دارد.'"
✔️ خبر مرتبط: با رشد تقاضای صنعتی، نقره در سال 2025 به محدوده 50 دلار چشم دوخته است
"مقدار دادهای که در سال 2025 تولید خواهد شد 50 درصد بیشتر از کل دادههای جهانی بین سالهای 2010 تا 2016 خواهد بود. این واقعاً باورنکردنی است. هوش مصنوعی به این موضوع دامن میزند. یک جستجوی چت جیپیتی 10 برابر بیشتر از یک جستجوی گوگل انرژی مصرف میکند، بنابراین به انرژی نیاز داریم.'"
"کراوث گفت در حالی که غولهای دادههای بزرگ مانند مایکروسافت، گوگل و متا قصد دارند برای تأمین انرژی مراکز داده خود از انرژی هستهای استفاده کنند، بقیه باید به دنبال گزینههای مقیاسپذیر و مقرونبهصرفه دیگری باشند و انرژی خورشیدی با پنلهای پر از نقره بهترین گزینه بعدی خواهد بود."
او گفت: "برای دیگرانی که برای تامین انرژی مراکز داده خود به انرژی زیادی نیاز دارند، من فکر میکنم که انرژی خورشیدی گزینه واضح دیگری است." بله، مساحت بیشتری اشغال میکند. برای ساختن پارکهای خورشیدی به زمینهای بزرگی نیاز است. با این حال، مجوز آنها را میتوان بسیار سریعتر [از هستهای] صادر کرد، میتوان به راحتی از آن برق کشید و تقریباً میتواند خودکفا باشد. اگر زمینی برای ساختن یک مرکز داده داشته باشید که در کنار آن زمین برای داشتن یک پارک خورشیدی هم داشته باشید، اساساً از شبکه جدا خواهید بود.'"
پارک خورشیدی دقیقاً در کنار شما قرار دارد و مرکز داده شما را تأمین میکند، بنابراین به هیچکس وابسته نیستید.»
بیشتر بخوانید:
تولیدکنندگان نفت و گاز ایالات متحده در سالهای آینده افزایش قابل توجهی در تولید خود نخواهند داشت. لیام مالون، رئیس بخش بالادستی شرکت اکسون موبیل، در یک کنفرانس در لندن اعلام کرد که شعار «حفاری، حفاری، حفاری» دونالد ترامپ احتمالاً تحت ریاست جمهوری او عملی نخواهد شد. دلیل اصلی این امر این است که اکثر تولیدکنندگان بر اقتصاد فعالیتهای خود تمرکز دارند.
در حال حاضر، ایالات متحده بیش از ۱۳ میلیون بشکه نفت خام در روز تولید میکند که بیشتر از هر کشور دیگری است و در دهه گذشته تقریباً ۴۵٪ افزایش یافته است.
این نشان میدهد که گرچه تولید ایالات متحده بالا است، اما تولیدکنندگان به دنبال افزایش بیشتر نیستند و این احتمالاً به دلیل تمرکز بر مسائل اقتصادی و بازگشت سرمایه است.
بر اساس تحلیلهای بانک سیتی (Citi)، ظرفیت مازاد در بازارهای جهانی نفت به این معناست که فضای کمی برای افزایش قیمت کالاها یا داراییها وجود دارد. سیتی همچنین اظهار داشته است که تعادلهای عرضه و تقاضا نشان میدهد که اوپک پلاس در سال ۲۰۲۵ نمیتواند کاهش تولید خود را معکوس کند.
علاوه بر این، سیتی پیشبینی میکند که عرضه در بازارهای جهانی گاز طبیعی مایع (LNG) از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۸ به میزان ۴۰ درصد افزایش خواهد یافت که این افزایش میتواند تأثیر بسزایی بر قیمتهای همچنان بالا داشته باشد.
به گزارش وال استریت ژورنال، رهبران دو حزبی کمیته منتخب مجلس نمایندگان در مورد حزب کمونیست چین میگویند هنگ کنگ در حال تبدیل شدن به مرکزی برای پولشویی و دور زدن تحریمها برای روسیه، ایران و کره شمالی است. این قانونگذاران از ایالات متحده خواستهاند تا روابط نزدیک خود با بخش بانکی هنگ کنگ را بازنگری کند.
هنگ کنگ به یک مرکز اصلی برای صادرات فناوریهای کنترل شده غربی به روسیه، ایجاد شرکتهای پوششی برای خرید نفت ایران و مدیریت «کشتیهای شبح» که به کره شمالی خدمت میکنند، تبدیل شده است. این موارد نقض کنترلهای تجاری ایالات متحده هستند.
این نامه توسط نماینده جان مولنار، جمهوریخواه میشیگان و رئیس کمیته و نماینده راجا کریشنامورتی، دموکرات ایلینوی و عضو ارشد کمیته، امضا شده است. این نامه قرار است روز دوشنبه به صورت عمومی منتشر شود.
این قانونگذاران گفتهاند که هنگ کنگ از یک مرکز مالی جهانی مورد اعتماد به یک بازیگر حیاتی برای جمهوری خلق چین، ایران، روسیه و کره شمالی تبدیل شده است. آنها خواستار بازنگری در سیاستهای طولانیمدت ایالات متحده نسبت به هنگ کنگ، به ویژه در بخش مالی و بانکی آن، شدهاند.
این قانونگذاران به تحقیقاتی اشاره کردهاند که نشان میدهد تقریباً 40 درصد از کالاهای ارسال شده از هنگ کنگ به روسیه در سال 2023، اقلام با اولویت بالا مانند نیمههادیها بودهاند که روسیه میتواند از آنها برای جنگ در اوکراین استفاده کند.
این دو قانونگذار از وزارت خزانهداری خواستهاند تا اطلاعاتی در مورد نحوه مقابله با پولشویی و دور زدن تحریمها که از سیستم مالی هنگ کنگ استفاده میکنند، ارائه دهد.
در حالی که طلا سرتیتر اخبار را به خود اختصاص داده است، نقره در رالی فلزات گرانبها در سال 2024 بی سر و صدا 42.4 درصد افزایش یافته است. با توجه به این که بخش فناوری تقاضا را افزایش میدهد و به کاهش عرضه در نقره نزدیک میشویم، تحلیلگران قیمت 40 دلار در هر اونس را برای نقره پیشبینی میکنند.
دادههای اخیر شورای جهانی طلا نشان میدهد که نقره بهترین عملکرد در بخش فلزات گرانبها را داشته است و به سود چشمگیر 42.4 درصدی دست یافته و از همتای معتبرتر خود، طلا پیشی گرفته است. این تغییر قابل توجهی را در بازار فلزات نشان میدهد که ناشی از تحول تقاضاهای صنعتی و تغییر شکل پارادایمهای سرمایه گذاری سنتی است.
نکات کلیدی:
اسپرت، یکی از سرمایهگذاران برجسته کانادایی فلزات گرانبها، با تاکید بر نقش دوگانه این فلز به عنوان یک کامودیتی صنعتی و ذخیره ارزش، خاطرنشان میکند: «از آنجایی که نقره و مس به طور فزایندهای توسط تقاضا برای برقرسانی و انتقال انرژی هدایت میشوند، ما شاهد افزایش الگوهای همبستگی بین نقره و مس هستیم.
✔️ خبر مرتبط: نقش مس در تعیین قیمت نقره
عملکرد چشمگیر این فلز را میتوان به طوفان کاملی از عوامل مختلف نسبت داد: افزایش کاربرد صنعتی، به ویژه در فناوریهای انرژی تجدیدپذیر، همراه با تقاضای سنتی دارایی امن. رونا اوکانل، رئیس تجزیه و تحلیل بازار اروپا، خاورمیانه، آفریقا و آسیا در StoneX، چشماندازی صعودی ارائه میکند و بیان میکند که «عرضه نقره احتمالاً قبل از پایان سال جاری به سمت کسری حرکت میکند و پس از آن افزایش مییابد».
رنسانس صنعتی
برخلاف طلا که در درجه اول به عنوان ذخیره ارزش عمل میکند، کاربردهای صنعتی نقره بیش از 70 درصد تقاضا را تشکیل میدهند. نقش حیاتی این فلز در تولید پنلهای خورشیدی و سایر فناوریهای سبز، آن را به طور منحصر به فردی در نقطه تلاقی نیازهای صنعتی و سرمایه گذاری فلزات گرانبها قرار داده است.
✔️ بیشتر بخوانید: تقاضا نقره در بخش نظامی: نیروی پنهان محرک رشد قیمت نقره
دادههای موسسه سیلور (Silver Institute) نشان میدهد که کسریهای بازار متوالی در دو سال گذشته وجود دارد و انتظار میرود تا سال 2024 این روند ادامه یابد. بر اساس تحلیل اسکوشیابانک، محدودیتهای عرضه، بهویژه در مناطق معدنی کلیدی مانند مکزیک، به شرایط کمبود عرضه بازار کمک کرده است.
نگاهی به آینده
کارشناسان بازار پیشنهاد میکنند که به دلایل زیر، عملکرد بهتر نقره میتواند تا سال 2025 ادامه یابد:
با ادامه گذار جهان به سمت انرژی سبز و نوسازی صنعتی، نقش دوگانه نقره هم به عنوان یک فلز صنعتی و هم به عنوان ذخیرهای از ارزش، آن را برای رشد مستمر بالقوه منحصر به فرد قرار میدهد. در حالی که طلا به طور سنتی عناوین خبری را به خود اختصاص میدهد، محرکهای تقاضای اساسی نقره و محدودیتهای عرضه نشان میدهد که عملکرد بهتر آن تا سال 2025 ادامه خواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
بانک سرمایهگذاری جی پی مورگان در یادداشتی که امروز منتشر کرد، اظهار داشت: «دیدگاه ما نسبت به سال 2025 طی سال گذشته تغییر چندانی نداشته است؛ ما پیشبینی میکنیم که بازار با مازاد قابل توجهی معادل 1.3 میلیون بشکه در روز روبهرو باشد و قیمت نفت برنت به طور میانگین به 73 دلار برای هر بشکه برسد.»
جی پی مورگان همچنین پیشبینی کرده است که رشد تقاضای جهانی نفت از 1.3 میلیون بشکه در روز در سال جاری به 1.1 میلیون بشکه در روز در سال آینده کاهش یابد. در این یادداشت آمده است که چین برای آخرین بار پیشتاز رشد تقاضای نفت خواهد بود، قبل از آنکه هند در سال 2026 این رهبری را به دست گیرد.
جی پی مورگان همچنین پیشبینی کرده است که با ادامه مازاد بزرگ تولید، قیمت نفت برنت تا پایان سال 2026 به کمتر از 60 دلار برای هر بشکه کاهش یابد و انتظار دارد که میانگین قیمت نفت برنت 61 دلار و قیمت نفت غرب تگزاس (WTI) 57 دلار برای هر بشکه باشد.
شایان ذکر است این پیشبینیهای جی پی مورگان بر این فرض استوار شده که اوپک پلاس سطح تولید فعلی خود را حفظ خواهد کرد. این بانک سرمایهگذاری همچنین اشاره کرده است که عرضه و تقاضای ضعیف میتواند به دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده، کمک کند تا وعده خود را برای کاهش قیمت نفت محقق کند.
در این یادداشت آمده است: «برنامه انرژی ترامپ میتواند ریسکهایی برای کاهش قیمت نفت از طریق لغو مقررات و افزایش تولید ایالات متحده داشته باشد، در حالی که همچنین با فشار به ایران، ونزوئلا و شاید روسیه برای محدود کردن صادرات و درآمدهای نفتیشان، ریسکهای افزایشی برای قیمتها به همراه خواهد داشت.»
آخرین دادههای ابتکار داده سازمانهای مشترک (JODI) در روز دوشنبه نشان داد که صادرات نفت خام عربستان سعودی در سپتامبر 80 هزار بشکه در روز افزایش یافت و به 5.75 میلیون بشکه در روز رسید که بالاترین میزان در سه ماه اخیر است.
صادرات نفت خام در ماه سپتامبر بالاترین میزان از ژوئن بود که احتمالاً به دلیل کاهش مصرف مستقیم نفت خام برای تولید برق در پایان گرمترین ماههای این کشور است.
بر اساس دادههای JODI، سوزاندن مستقیم نفت خام از ماه اوت 296 هزار بشکه در روز کاهش یافت و در ماه سپتامبر به حدود 518 هزار بشکه در روز رسید.
عربستان سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت خام جهان، در ماه سپتامبر شاهد کاهش اندک تولید نفت به میزان 17000 بشکه در روز بود که تولیدات این کشور را به 8.98 میلیون بشکه در روز رساند. بر اساس دادههای JODI، کارکرد پالایشگاهها به بالاترین میزان در چهار ماه گذشته یعنی 2.756 میلیون بشکه در روز رسید که 35000 بشکه در روز نسبت به ماه اوت بیشتر بود.
✔️ خبر مرتبط: واردات نفت خام آمریکا از عربستان سعودی در هفته گذشته به کمترین میزان خود از ژانویه 2021 رسیده است
تولید نفت خام عربستان با تعهد پادشاهی در تابستان گذشته برای حفظ تولید در «حدود 9 میلیون بشکه در روز» با کاهش تولید اوپک پلاس و کاهش داوطلبانه 1 میلیون بشکه در روز مطابقت داشت.
عربستان سعودی و شرکای اوپک پلاس افزایش تولید برنامه ریزی شده خود را تا ژانویه 2025 از دسامبر 2024 به تعویق انداختهاند. این گروه در حال حاضر قصد دارد در ژانویه سال آینده عرضه خود را به بازار آغاز کند، در ابتدا با سرعت 180000 بشکه در روز برای اولین ماه.
✔️ خبر مرتبط: عربستان سعودی عرضه نفت به چین را کاهش می دهد
با این حال، اوپک هفته گذشته برای چهارمین ماه متوالی برآورد خود از رشد تقاضای جهانی نفت را برای امسال و سال آینده کاهش داد.
عربستان سعودی، به نوبه خود، قرار است در ماه دسامبر، حجم کمتری از نفت خام را به چین، بزرگترین واردکننده نفت خام جهان، تحویل دهد.
منابع تجاری هفته گذشته به رویترز گفتند، تقاضای ضعیف در چین منجر به کاهش عرضه از بزرگترین صادرکننده نفت خام جهان، عربستان سعودی، به بزرگترین واردکننده نفت خام جهان در ماه دسامبر خواهد شد.
دسامبر دومین ماه متوالی کاهش صادرات عربستان سعودی به چین خواهد بود که در مجموع 36.5 میلیون بشکه برآورد میشود. بر اساس دادههای تجاری گردآوری شده توسط رویترز، این میزان از 37.5 میلیون بشکه پیش بینی شده در ماه جاری و 46 میلیون بشکه در ماه اکتبر کاهش خواهد یافت.
بیشتر بخوانید:
نفت با توجه به سیگنالهایی مبنی بر افزایش درگیریها بین روسیه و اوکراین، افزایش یافت.
پس از اینکه اوکراین اعلام کرد روسیه یک موشک بالستیک قاره پیما را به سمت شهر مرکزی دنیپرو شلیک کرده است، نفت برنت به 74 دلار در هر بشکه صعود کرد. پیش از این، اوکراین به طور گسترده از سلاحهای دوربرد ارائه شده توسط غرب استفاده کرده بود. در صورت تایید، حمله روسیه با استفاده از این سلاح، اولین استفاده از آن از زمان ساخت آن در آغاز جنگ سرد است.
همچنین در روزهای اخیر نشانههای صعودی برای قیمتها وجود داشته است، به طوری پریمیوم محصولات پالایش شده نسبت به نفت خام به بالاترین سطح چند ماهه رسیده است. در ایالات متحده، در حالی که تولیدکنندگان سوخت سواحل آمریکا تولید خود را برای پاسخگویی به صادرات رو به افزایش بیشتر کردهاند، حاشیه سود حاصل از تبدیل نفت خام به بنزین و گازوئیل به بالاترین سطح رسید.
نفت از اواسط اکتبر بین رشد و زیان در نوسان بوده است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله نگرانیها در مورد تقاضای چین و دلار قویتر است که باعث میشود کامودیتیهای قیمتگذاری شده در دلار کمتر جذاب باشند. بازار در سال آینده با مازاد عرضه مواجه است و سرمایه گذاران منتظر تصمیم اوپک پلاس در مورد برنامههایی برای احیای عرضه هستند. این امر مانع از هر گونه رالی به دلیل نگرانیهای ژئوپلیتیکی شده است.
✔️ خبر مرتبط: تقاضای ضعیف، اوپک پلاس را مجبور به کاهش تولید میکند
تحلیلگران گروه مکواری، شرکت خدمات مالی و بانکداری استرالیایی ، از جمله ویکاس دوویدی در یادداشتی به تاریخ 20 نوامبر نوشت: "ما انتظار داریم که قیمت نفت در سال آینده با کاهش ریسک ژئوپلیتیکی و کاهش عوامل بنیادی نزولی، پایینترین سطح خود را آزمایش کند."
بیشتر بخوانید:
با افزایش قیمت گاز، سیاستمداران اروپایی چالشهای یک زمستان سرد رد میکنند. خاویر بلاس، ستوننویس بلومبرگ، میگوید که پس از تهاجم روسیه به اوکراین و ایجاد بحران انرژی در اروپا، این بلوک از وضعیت وخیم خود به درستی آگاه نیست. آنها موفقیت استراتژیک را با خوششانسی در مورد آب و هوا اشتباه گرفتهاند و اکنون وضعیت بدتر شده است.
نتیجه این وضعیت، زمستانی دیگر با قیمتهای بالای گاز و برق خواهد بود که تأثیر منفی بر شرکتهای انرژیبر در منطقه خواهد داشت. بسیاری از صنایع بزرگ تعطیلی کارخانهها و کاهش ارزش داراییها را اعلام کردهاند. خانوارها نیز با افزایش قیمتهای خردهفروشی گاز و برق مواجه خواهند شد که باعث افزایش تورم و ایجاد مشکلات بیشتر برای بانک مرکزی اروپا و بانک انگلستان خواهد شد.
قیمتهای عمدهفروشی گاز اروپا این هفته به ۴۷ یورو در هر مگاوات ساعت رسیده است که دو برابر نقطه پایین فوریه و ۱۳۰٪ بالاتر از میانگین ۲۰۱۰-۲۰۲۰ است.
قیمت نفت با توجه به تنشهای فزاینده بین روسیه و اوکراین تا حدودی ثابت مانده، اما قیمت گاز طبیعی به این تحولات حساستر بوده است. در این میان، طلا همانطور که انتظار میرفت از تقاضای پناهگاه امن بهرهمند شده است.
انرژی: گاز طبیعی بیشتر به ریسکهای ژئوپلیتیکی حساسیت نشان میدهد
دیروز، با وجود افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی مربوط به روسیه و اوکراین، قیمت نفت اندکی کاهش یافت. اوایل هفته، پس از پرتاب یک موشک ساخت آمریکا به داخل روسیه توسط اوکراین، گزارشهایی مبنی بر استفاده از موشکهای ساخت بریتانیا توسط اوکراین علیه روسیه منتشر شد. برای نفت، ریسک اصلی در هدف قرار دادن زیرساختهای انرژی روسیه توسط اوکراین است، در حالی که ریسک دیگر عدم قطعیت در نحوه واکنش روسیه به این حملات است. با این حال، وعده ایران مبنی بر متوقف کردن انباشت اورانیوم میتواند برخی از ریسکهای ژئوپلیتیکی را کاهش دهد، زیرا ممکن است کاهش برخی از ریسکهای عرضه مرتبط با ایران را در آستانه ورود ترامپ به ریاست جمهوری به همراه داشته باشد.
دادههای هفتگی اداره اطلاعات انرژی آمریکا EIA نشان داد که ذخایر نفت خام تجاری آمریکا در هفته گذشته ۵۴۵ هزار بشکه افزایش یافت که این افزایش عمدتاً به دلیل افزایش واردات نفت خام (+۱.۱۸ میلیون بشکه در روز نسبت به هفته قبل) تقریباً بهطور کامل با افزایش صادرات نفت خام (+۹۳۸ هزار بشکه در روز نسبت به هفته قبل) جبران شد. برای محصولات پالایشی، ذخایر بنزین ۲.۰۵ میلیون بشکه افزایش یافت، در حالی که ذخایر دیزل ۱۱۴ هزار بشکه کاهش یافت. این افزایش ذخایر بنزین علیرغم کاهش نرخ بهرهوری پالایشگاهها به میزان ۱.۲ واحد درصد طی هفته رخ داد. فعالیت پالایشگاههای کمتر با تقاضای ضعیفتر بنزین جبران شد. تقاضای بنزین به میزان ۹۶۴ هزار بشکه در روز نسبت به هفته قبل کاهش یافت.
گاز طبیعی اروپا نتوانسته است از افزایش تنشها بین روسیه و اوکراین فرار کند. معیار اصلی برای تجاریسازی و تحویل گاز در هلند و مناطق دیگر اروپا (TTF) دیروز تقریباً ۲.۵٪ بالاتر بسته شد به دلیل این ریسک ژئوپلیتیکی فزاینده، در حالی که بازار همچنین نظارت دقیقی بر جریانهای خط لوله روسیه به اروپا پس از توقف تأمین از سوی گازپروم به OMV دارد. با این حال، تاکنون جریانهای خط لوله روسیه از طریق اوکراین همچنان پایدار باقی مانده است. در همین حال، ذخایر گاز اروپا به زیر ۹۰٪ کاهش یافته و اکنون اندکی کمتر از میانگین ۵ ساله ۹۱٪ برای این زمان از سال است. نزدیک شدن فاصله قیمتی بین LNG اسپات آسیایی و TTF باید به این معنا باشد که اروپا شروع به جذب بیشتر LNG با ورود به ماههای زمستانی خواهد کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری به بازار گاز اروپا خوشبین باقی ماندهاند و در هفته گزارشی گذشته مقدار خالص بلندمدت خود را به بیش از ۴۷ TWh افزایش دادهاند و به تقریباً ۲۷۳ TWh رسیدهاند که رکوردی جدید است. با توجه به اینکه ذخایر به اندازه انتظار اولیه برای ورود به زمستان بالا نیست و تعدادی از ریسکهای عرضه وجود دارد، سفتهبازان همچنان به سمت گاز از جانب بلندمدت متمایل هستند.
منبع: ING
فرانسیسکو بلانچ، استراتژیست کامودیتی بانک آمریکا گفت: وعده دونالد ترامپ برای اعمال تعرفههای سنگین برای تقویت تولید آمریکا و ایجاد شغل، قیمت کامودیتیها را کاهش میدهد.
بلانچ روز دوشنبه در تلویزیون بلومبرگ گفت: «اولویت اقتصاد آمریکا است.»
ترامپ وعده داده است که تعرفه 20 درصدی بر تمامی کامودیتیهای خارجی و 60 درصدی بر واردات از چین اعمال خواهد کرد. در حالی که پیش بینی تأثیر آن دشوار است، برخی کارشناسان هشدار میدهند که این استراتژی تورم را افزایش میدهد.
✔️ خبر مرتبط: دولت سوئیس نگرانی خود را از تعرفههای جدید ترامپ اعلام کرد
بلانچ گفت که دولت ترامپ همچنین احتمالاً صدور مجوزهای صادراتی برای صادرات گاز طبیعی مایع را از سر خواهد گرفت.
دولت بایدن در ژانویه صدور مجوز برای ارسال LNG به کشورهایی را که ایالات متحده با آنها قرارداد تجارت آزاد ندارد، متوقف کرد چرا که مقامات در حال انجام مطالعه بر روی اثرات بالقوه زیست محیطی، اقتصادی و امنیت ملی صادرات هستند.
بیشتر بخوانید:
امروز، شاخصهای آتی سهام آمریکا و اروپا به همراه بازارهای آسیایی افزایش یافتند؛ زیرا کاهش بازدهی اوراق قرضه خزانهداری آمریکا جذابیت سرمایهگذاری در سهام را افزایش داده است. معاملهگران همچنان به دنبال اطلاعات بیشتری درباره دولت ترامپ هستند.
شاخص بازار آسیایی MSCI تا ۱.۲٪ افزایش یافت و تایوان، هند و اندونزی بیشترین افزایش را داشتند. تجارت موسوم به «تجارت ترامپ» که دلار را تقویت کرده و بازدهی اوراق قرضه آمریکا را افزایش داده بود، حداقل به طور موقت از دست رفته است.
در بازار نفت، قیمتها دیروز به دلیل وقفه در تولید و تضعیف دلار آمریکا افزایش یافت. وقفه در تولید میدان نفتی Johan Sverdrup در نروژ و کاهش تولید در میدان Tengiz در قزاقستان، موجب افزایش قیمتها شد. همچنین، تنشهای ژئوپلیتیکی بین روسیه و اوکراین نیز به افزایش قیمتها کمک کرد.
ین ژاپن در برابر تمام همتایان گروه ۱۰ خود افزایش یافت و بخشی از ضعف اخیر خود را جبران کرد. وزیر دارایی ژاپن، کاتو، اعلام کرد که موضع دولت در اتخاذ اقدامات مناسب برای مقابله با نوسانات بیش از حد ارز تغییر نکرده است.
دلار استرالیا پس از انتشار صورتجلسه بانک مرکزی که نشان داد سیاستگذاران معتقدند تنظیمات فعلی آنها برای کاهش تورم هسته که گفته میشود بسیار بالا است، مناسب است، در بالاترین سطح یک هفتهای باقی ماند.
فولادسازان در بزرگترین تولیدکننده جهان به شدت به فروش خارج از کشور متکی هستند تا مازاد ناشی از بحران املاک چند ساله کشور را خنثی کنند. اما آنها با اتهامات دامپینگ (قیمتشکنی) واردکنندگان مواجه شدهاند و دونالد ترامپ حمایت گرای (Protectionism) به زودی به کاخ سفید بازخواهد گشت. شعله ور شدن تنشها شباهت زیادی به آخرین بحران تجاری این صنعت در نزدیک به یک دهه پیش دارد. (حمایت گرایی سیاست اقتصادی جلوگیری از تجارت بین کشورها از طریق وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی، محدودسازی حجم واردات و شماری دیگر از ضوابط دولتی است. این سیاست با تجارت آزاد، که در آن موانع دولتی باید حداقل نگه داشته شوند، تضاد دارد.)
اگر پکن بازی فعلی خود را تمام نکند و تصمیم به تورم مجدد در بازار مسکن بگیرد، در این صورت مصرف فولاد در چین در بلندمدت کاهش مییابد. اما کارخانهها به سختی تولید خود را برای مطابقت با واقعیت کاهش دادهاند و در نتیجه صادرات نزدیک به رکورد است. بیش از 11 میلیون تن فولاد در ماه گذشته صادر شده که بالاترین میزان در 9 سال گذشته است.
سرمایهگذاران نگران هستند که انتخاب مجدد ترامپ باعث جنگ تجاری دیگری خواهد شد. اگرچه چین مقدار زیادی از آلیاژ را مستقیماً به ایالات متحده نمیفروشد، حمایت گرایی میتواند در بازارهای فولاد جهان موج بزند و تجارت جهانی را متوقف کند. بر اساس یادداشت هفته گذشته، تحلیلگران ANZ بر این باورند که کارخانههای چینی ممکن است با افزایش صادرات در چند ماه آینده، هر گونه افزایش تعرفهها را "پیش دستی" کنند.
در اینجا پنج نمودار وجود دارد که نشان میدهد چگونه صادرات چین میتواند به نقطه اوج برسد.
درس تاریخی
فولاد چین سابقه دامن زدن به تنشهای تجاری را دارد. به گفته وزارت بازرگانی چین، کشورهای واردکننده در سال جاری تاکنون 25 تحقیق ضد دامپینگ را آغاز کردهاند که بیشترین میزان از سال 2016 است. با توجه به آن دوران میتوان انتظار داشت که فروش به شدت کاهش یابد.
✔️ خبر مرتبط: آینده نامعلوم صنعت فولاد اوکراین در سایه پیشروی روسیه
میشل لئونگ، تحلیلگر بلومبرگ اینتلیجنس، گفت: "صادرات فولاد چین ممکن است تا پایان سال 2026 شروع به کاهش کند چرا که شرکای تجاری بیشتری کنترلهای صادرات ضد دامپینگ را افزایش میدهند و کل تولید فولاد کاهش مییابد."
اقتصادهای در حال توسعه
چین بیشتر فولاد خود را به اقتصادهای در حال توسعه مجاور صادر میکند که هنوز نیاز به ایجاد زیرساخت دارند. کشورهای آسیای جنوب شرقی، جنوب آسیا و خاورمیانه بیشترین افزایش واردات را در سال جاری داشتهاند و بسیاری از آنها در ابتکار کمربند و راه (Belt and Road Initiative) پکن شریک هستند.
اما حتی این کشورها هم در فولاد غرق شدند و در ازای آن موانع تجاری را بالا میبرند. این برای فولادسازان چینی دردسر ایجاد میکند چرا که نشان میدهد که بازار چقدر اشباع شده است و در صورتی که کارخانهها مجبور به حمل و نقل دورتر شوند، هزینهها بیشتر میشود.
رونق ویتنام
بزرگترین بازار خارج از کشور چین نمونهای از این موضوع است. توماس گوتیرز، تحلیلگر شرکت Kallanish Commodities گفت: وقتی صادرکنندگان ورق گرم چینی به دنیا نگاه میکنند، خیلی نگران ترامپ نیستند، بلکه نگران ویتنام هستند.
ویتنام یکی از کشورهایی است که پس از غرق شدن در فولاد چینی، پل متحرک را بالا کشیده است. اما تاجران در ویتنام نیز با افزایش صادرات واکنش نشان دادند که منجر به بدتر شدن اشباع جهانی در بازار فولاد میشود.
تهدید همسایگان
سایر همسایهها نیز از چین راضی نیستند. صادرات ژاپن و کره جنوبی در مواجهه با رقابت چینی کاهش یافته است، در حالی که بازارهای داخلی آنها نیز با هجوم فولاد تهدید میشود.
ژاپن میخواهد اقدامات ضد دامپینگ خود را برای دستگیری فولاد چینی که از طریق کشورهای ثالث ارسال میشود، گسترش دهد، در حالی که کره جنوبی تحقیقاتی را برای واردات صفحات فولاد ضد زنگ آغاز کرده است چرا که شکایتهایی درباره محصولات تولید شده در چین دارد که کمتر از ارزش بازار فروخته میشوند.
✔️ خبر مرتبط: تقاضای فولاد چین به کمتر از نصف کل جهان کاهش یافته است
مارتینا ریبر، مدیر تحقیقاتی Pala Investments Ltd گفت: افزایش فولاد چینی مقرون به صرفه چالشهایی را برای تولیدکنندگان ژاپن و کره جنوبی ایجاد کرده که منجر به کاهش سهم بازار و حاشیه سود شده است.
حجم بیش از ارزش
صادرات برای سرپا نگه داشتن کارخانههای چینی بسیار مهم بوده است، چرا که در داخل کشور تقاضای کافی برای حفظ 1 میلیارد تن تولید در سال وجود ندارد. اکنون فولاد ارزان چینی کل بازار را با مشکل مواجه کرده است. رقبای غول فولاد اروپایی آرسلور میتال (ArcelorMittal) تا نیپون استیل (Nippon Steel) ژاپن خواستار اقدامات سختتر برای مهار این سیل فولاد شدهاند.
طبق گفته پالا ربر، محصولات فولادی چینی معمولاً 10 تا 20 درصد ارزانتر از سایر تولیدکنندگان بزرگ مانند ژاپن و کره جنوبی هستند. اما علائم نگران کنندهای در برخی از مقاصد مانند هند و فیلیپین وجود دارد، جایی که ارزش صادرات چین حتی با افزایش تناژ کاهش یافته است.
به طور گستردهتر، اگر صادرات نتواند سرعت خود را حفظ کند، استراتژی حجم بیش از ارزش برای کارخانههای چینی مشکل ساز خواهد شد.
شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، از آخرین دیدار خود با جو بایدن برای ارسال پیامی روشن به دونالد ترامپ استفاده کرد: چین میخواهد دوست باشد، اما در صورت لزوم آماده مبارزه است.
آلومینیوم روز جمعه پس از اینکه چین اعلام کرد تخفیف مالیاتی را که به رونق چند دههای صادرات کمک کرده و از صنعت مستعد مازاد ظرفیت محافظت میکند، لغو میکند، افزایش یافت.
بیشتر بخوانید:
بلومبرگ گزارش کرده است که اقدام چین برای کاهش صادرات، باعث نوسان در سهام و قیمتهای آلومینیوم شده است. پکن تخفیفهای مالیاتی صادرات که عرضه را افزایش میداد، حذف کرده است. قیمت آلومینیوم در بورس فلزات لندن از بعد از بسته شدن روز پنجشنبه تقریباً ۶٪ افزایش یافته است.
لغو تخفیفهای مالیاتی صادرات توسط چین صنعت آلومینیوم را در تلاش برای ارزیابی تأثیرات این تغییرات بر جریان عرضه قرار داده است. شرکتهای چینی افت شدید سهام را تجربه کردهاند، در حالی که همتایان بینالمللی آنها رشد کردهاند. پکن اواخر روز جمعه تغییراتی در نظام تخفیف مالیاتی صادرات خود اعلام کرد و اعلام کرد که برنامههایی برای حذف تخفیف مالیاتی ۱۳٪ برای فروشهای خارجی آلومینیوم، مس و همچنین کاهش تخفیف برای باتریها و پنلهای خورشیدی دارد.
غولهای نفتی اروپا از مسیر انرژیهای تجدیدپذیر عقبنشینی کردهاند. شرکت بریتیش پترولیوم (BP) تیم هیدروژن لندن خود را کاهش داده و ۱۸ پروژه را متوقف کرده است. همچنین، شرکت شل (Shell) نیز تلاشهای خود برای انرژیهای کمکربن را کاهش داده و شرکت Equinor نیز عملیات مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر را بازبینی و برخی پروژهها را متوقف کرده است.
در گزارشی آمده است که تقریباً پنج سال پیش، BP تلاش بلندپروازانهای را آغاز کرد تا خود را از یک شرکت نفتی به یک کسبوکار متمرکز بر انرژی کمکربن تبدیل کند. اما این شرکت بریتانیایی اکنون در تلاش است تا به ریشههای خود به عنوان یک غول نفت و گاز بازگردد، سهم بازار خود را بازیابی کرده و نگرانی سرمایهگذاران را درباره سودهای آینده کاهش دهد.
شرکتهای رقیب مانند Shell و Equinor نیز برنامههای انتقال انرژی خود را که در ابتدای این دهه تعیین شده بودند، کاهش دادهاند. تغییر مسیر این شرکتها تحت تأثیر دو عامل بزرگ قرار گرفته است: شوک انرژی ناشی از حمله روسیه به اوکراین و کاهش سودآوری بسیاری از پروژههای تجدیدپذیر، به ویژه باد فراساحلی، به دلیل هزینههای رو به افزایش، مشکلات زنجیره تأمین و مسائل فنی که وجود دارد.
مدیر عامل BP، موری اوچینکلوس، برنامه دارد تا میلیاردها دلار در توسعههای جدید نفت و گاز در خلیج مکزیک و خاورمیانه سرمایهگذاری کند تا عملکرد شرکت را بهبود بخشد و بازدهی را افزایش دهد. همچنین، BP عملیاتهای کمکربن خود را کند کرده، ۱۸ پروژه هیدروژنی اولیه را متوقف کرده و برنامههایی برای فروش عملیاتهای باد و خورشیدی اعلام کرده است.
مدیر عامل Shell، وايل ساوان، قول داده است که با اتخاذ یک رویکرد سختگیرانه، عملکرد و بازدهی شرکت را بهبود بخشد و فاصله ارزشگذاری بین این شرکت و رقبای بزرگ آمریکایی Exxon Mobil و Chevron را کاهش دهد. شرکت Shell نیز عملیاتهای کمکربن خود را کاهش داده و از بازارهای برق اروپایی و چینی خارج شده است. همچنین، برخی اهداف کربنی سال ۲۰۳۰ را نیز تضعیف کرده است.
هر دو شرکت به سرمایهگذاری در انرژیهای کمکربن ادامه میدهند، اما تمرکز بیشتری بر بخشهایی مانند سوختهای زیستی دارند که میتوانند به سرعت سودآور شوند. همچنین، پروژههای بادی فراساحلی و هیدروژنی که قبلاً شروع شده بودند را ادامه میدهند و در صورت بازدهی رقابتی، ممکن است بیشتر سرمایهگذاری کنند.
منبع: رویترز
در تحلیل هفتگی برنت دانلی، مروری جامع و دقیق بر تحولات اخیر بازارهای مالی ارائه شده است. در این مقاله به بررسی نقاط کلیدی برای ورود به طلا پرداختهایم و تحلیل کردهایم که آیا اتریوم همچنان میتواند به عنوان یک سرمایهگذاری برتر در حوزه رمزارزها مطرح باشد یا جایگاه خود را به رقبا واگذار کرده است. همچنین، وضعیت حساس بازار سهام و امکان وقوع یک ریزش بزرگ یا ادامه روند صعودی فعلی نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. اگر به دنبال بینشهای حرفهای و ژرف درباره آینده بازارها هستید، این مقاله شما را با تحولات و فرصتهای پیش رو آشنا میکند.
بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
بازارهای مالی در حال حاضر با شرایط ناپایداری مواجهاند و روند سرمایهگذاری در بازار سهام به شدت رشد یافته است. چه مؤسسات و چه سرمایهگذاران فردی، با دید مثبتی نسبت به بازگشت احتمالی دونالد ترامپ، به خرید سهام روی آوردهاند. کاهش مالیاتها و تسهیل مقررات از جمله عواملی هستند که برای سرمایهگذاران جذابیت دارند، اما همانطور که در سال ۲۰۱۸ تجربه شد، جنگهای تجاری لزوماً به رشد ارزش سهام منجر نمیشوند. آن سال، بدلیل سیاستهای هاوکیش فدرال رزرو و جنگهای تجاری، از جمله معدود سالهایی بود که شاخص S&P 500 با افت همراه شد.
در سال ۱۹۸۷، آلن گرینسپن با معرفی مفهوم «فدرال رزرو پوت» تحولی در بازار سهام ایجاد کرد.
فدرال رزرو پوت در واقع به تعهد نانوشتهای اشاره دارد که فدرال رزرو در صورت افت شدید بازار سهام، وارد عمل شده و با سیاستهای حمایتی خود از بازار پشتیبانی میکند.
این رویکرد از آن زمان تا به امروز، در ۷۴ درصد از سالها، منجر به رشد بازار سهام شده است. این در حالی است که پیش از آن (۱۹۲۸ تا ۱۹۸۷)، سهام در ۶۴ درصد از سالها رشد داشت.
با این حال، باید در نظر داشت که در شرایط فعلی، سیاستهای سختگیرانه فدرال رزرو و جنگهای تجاری میتوانند مانع رشد پایدار بازار سهام شوند، بهویژه وقتی ارزشگذاریها در سطح بالایی قرار دارند. در بخش بعدی که به بررسی دقیقتر بازار سهام اختصاص دارد، به این موضوعات خواهیم پرداخت.
در همین حال، برنامه "D.O.G.E."، که با هدف کاهش هزینههای دولتی و افزایش بهرهوری معرفی شده، در تلاش است تا با کاهش ۲ تریلیون دلاری در بودجه، تحولی جدی ایجاد کند. این طرح به عنوان یک پروژه بلندپروازانه توسط مشاورانی خارج از دولت، از جمله ایلان ماسک، مدیریت میشود. برای درک عمق چالش این برنامه، باید در نظر گرفت که هزینههای قابلتنظیم دولت آمریکا حدود ۱.۷ تریلیون دلار است، و هدف کاهش ۲ تریلیون دلاری، نیازمند کاهشی است که از بودجه فعلی هم فراتر میرود و عملاً به معنای کاهش ۱۱۷ درصدی این هزینههاست؛ هدفی که رسیدن به آن دور از ذهن به نظر میرسد.
سوالی که به ذهنم رسید این بود: چقدر احتمال دارد ماسک در این پروژه بماند؟ آیا ترامپ پیش از اواسط سال ۲۰۲۵ او را اخراج میکند یا اینکه ماسک خودش از ادامه همکاری صرفنظر خواهد کرد؟ اینکه این دو مشاور بتوانند چنین کاهش گستردهای را محقق کنند، در نگاه اول هیجانانگیز و حتی سرگرمکننده است، اما موانع و واقعیتهای اجرایی میتواند این طرح را متوقف کند. اگر اخراج ماسک به واقعیت بپیوندد، انتظار میرود این خبر منجر به افت شدید ۳۰ درصدی در سهام تسلا (TSLA) و نیز قیمت دوجکوین (DOGE) شود. مشابه این شرایط در دوره اول ترامپ نیز مشاهده شد، زمانی که طرح اخراج گسترده مهاجران به دلیل پیچیدگیهای اجرایی متوقف شد؛ انتظار میرود که این پروژه نیز با چالشهای جدی در اجرا روبهرو شود.
با وجود اینکه من موافق کاهش اندازه دولت هستم، این طرح به نظر چندان جدی نمیآید. به نظرم احتمال اینکه ماسک از ترامپ خسته شود یا برعکس، ترامپ از ماسک دلزده شود، بیشتر از آن است که این پروژه به سرانجام برسد. نبوغ ماسک قابل انکار نیست، اما در مورد این طرح خاص تردید دارم که چیزی بیشتر از تولید چند میم طنز به دنبال داشته باشد.
ایدههای بزرگ در دنیای سیاست بسیار مطرح میشوند، اما اجرای آنها همیشه کار سادهای نیست. در نتیجه، باید منتظر تیترهای جذاب با پیشرفت اندک باشیم. البته امیدوارم که اشتباه کرده باشم! در حال حاضر، کارشناسانی که این طرح را ارزیابی کردهاند، آن را در مرحلهای ابتدایی و نامشخص توصیف میکنند، چرا که هنوز ساختار و جزئیات دقیقی برای پیادهسازی این هدف مشخص نشده است.
جالب است بدانید که برخی پیشبینیها نشان میدهد احتمال خروج ماسک از این پروژه تا اواسط سال ۲۰۲۵ حدود ۲۱ درصد است.
در زمینه دادههای کلان اقتصادی نیز این هفته شاهد دادههای مهمی از جمله شاخص تورم مصرفکننده (CPI) و شاخص خردهفروشی در ایالات متحده بودیم. همچنین اعلامیههای متعدد کابینه و اظهارنظرهای نسبتاً تند از سوی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، به چشم میخورد. نکته قابل تأمل این است که او پیش از انتخابات با رویکردی ملایم و داویش صحبت میکرد، اما بلافاصله پس از انتخابات، موضعی سختگیرانه اتخاذ کرده است.
من از طرفداران نظریههای توطئه نیستم، اما این تغییر لحن تا حدودی قابل توجه به نظر میرسد.
بازار سهام
نشانههای متعددی از هشدار در بازار سهام به چشم میخورد. پیش از انتخابات، سرمایهگذاران خرد به شکل گستردهای در بازار فعال بودند و اکنون مؤسسات نیز بهطور کامل به پوزیشنهای خرید بازگشتهاند. مطابق با دادههای جیپیمورگان، این بازگشت مؤسسات، سطحی بیسابقه از ورود به بازار را رقم زده است.
روز دوشنبه، در شرایطی که شاخص S&P 500 به سطح ۶۰۰۰ نزدیک میشد، در تحلیلهای روزانه خود توضیح دادم که چرا در حسابهای پسانداز بازنشستگی و آموزشی، سطح سرمایهگذاری خود را در سهام کاهش دادهام. این روزها در یکی از آن دورههای نادر بهسر میبریم که حتی فکر کردن به کاهش پوزیشنهای خرید در سهام، اقدام غیر منطقی به نظر میرسد؛ چرا که انتخابات، نوعی احساسات شدید و هیجانی در بازار به وجود آورده است. با این حال، باور دارم که این سطح از خوشبینی میتواند مخاطرهآمیز باشد. به همین دلیل، تصمیم گرفتم بخشی از داراییهایم را از سهام خارج کرده و به نقدینگی تبدیل کنم.
هرچند دلیل قاطعی برای فروش کامل سهام نمیبینم، اما دلایل متعددی برای کاهش بخشی از سرمایهگذاری در بازار به ذهنم میرسد.
نخستین نکته: فضای فعلی بازار به طرز عجیبی یادآور شرایط خاصی است که پیشتر تجربه کردهایم. به عنوان مثال به وضعیت بازار سهام پس از پیروزی ریگان در انتخابات نگاهی بیندازید:
دومین نکته این است که شاخص نیکی ژاپن (Nikkei)، که یکی از شاخصهای اصلی سهام در آسیاست، روند صعودی بازارهای سهام دیگر، بهویژه بازارهای آمریکا، را تأیید نکرده است. این یعنی در حالی که سهام در بازارهای دیگر در حال رشد هستند، سهام ژاپن به همان شکل رشد نکرده است. این شرایط شبیه به سال ۲۰۲۱ است، زمانی که بازارهای سهام در جهان رشد داشتند، اما شاخص نیکی به همان اندازه بالا نرفت.
ممکن است دلیل این تفاوت این باشد که سرمایهگذاران انتظار دارند نرخهای مالیاتی در آمریکا کاهش یابد و به همین دلیل بازار سهام آمریکا به شدت در حال صعود است. اما چون چنین انتظاری برای ژاپن وجود ندارد، سهام ژاپن رشد مشابهی را تجربه نکرده است. به هر حال، این عدم همراهی نیکی با دیگر بازارها، از نظر تحلیلی مهم و قابلتأمل است.
سوم: با اینکه بخش عمدهای از هیجانات بازار سهام آمریکا به دلیل امید به کاهش مالیات و در نتیجه افزایش ارزشگذاری سهام ایجاد شده است، اما نکته نگرانکننده این است که کامودیتیها از این روند صعودی پیروی نمیکنند.
الگوهای فصلی در بازار سهام تا پایان سال معمولاً بهشدت صعودی هستند، اما پوزیشنهای فعلی احتمالاً تا حدی این روند را خنثی میکنند. سرمایهگذاران خرد پیش از انتخابات به اوج خوشبینی رسیده بودند و اکنون پس از یک هفته، معاملهگران الگوریتمی و هدفگذاری نوسان نیز وارد این روند شدهاند.
منظور از "هدفگذاری نوسان" (Volatility Targeting) یک استراتژی مدیریت سرمایه است که توسط برخی از معاملهگران، بهویژه الگوریتمهای معاملاتی و سرمایهگذاران نهادی، به کار گرفته میشود. در این روش، معاملهگران میزان سرمایهگذاری خود را بر اساس سطح نوسانات بازار تنظیم میکنند.
در عمل، وقتی نوسانات بازار پایین است، آنها ممکن است پوزیشنهای بزرگتری بگیرند و وقتی نوسانات افزایش مییابد، پوزیشنها را کاهش میدهند تا از ریسکهای ناخواسته جلوگیری کنند. این استراتژی کمک میکند تا عملکرد سرمایهگذاریها در مواجهه با نوسانات شدید بازار پایدارتر بماند و به نوعی ریسک معاملات را کنترل کند.
در نهایت، برداشت کلی من این است که بازار در حال حاضر در حالت هیجانی و سرخوشی مفرط قرار دارد. همانطور که میگویند، زمانی که دیگران حریصاند، محتاط باشید.
افزایش نمودارهای ERP (مازاد بازدهی سهام نسبت به اوراق قرضه) در بازار این روزها این سوال را ایجاد میکند که آیا وضعیت فعلی بازار سهام واقعاً پایدار است یا خیر. برای نمونه، دیو روزنبرگ، تحلیلگر برجسته، نموداری ارائه داده که به این نکته اشاره دارد. اگر به گذشته نگاه کنیم، میبینیم که بزرگترین رشد بازار سهام در زمانی آغاز شد که ERP منفی بود. با این حال، باید توجه کنیم که آن دوره با شرایط فعلی بسیار متفاوت است.
در سال ۱۹۸۰، زمانی که ERP منفی شد، شاهد آغاز بزرگترین دوره رشد در بازار اوراق قرضه بودیم؛ دورهای که طی آن، نرخ بهره از حدود ۱۵ درصد به نزدیک صفر کاهش یافت و این روند به مدت ۳۵ سال ادامه داشت. اما اینبار شرایط متفاوت است. به نظر میرسد که اقتصاد در حال فاصله گرفتن از نرخهای بسیار پایین و رکود طولانیمدت است و ممکن است به یک سطح تعادلی جدید و بالاتر در نرخ بهره برسیم. بنابراین، احتمال کاهش مستمر نرخ بهره مانند دوره ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۹ کم است و اگر چنین کاهشی رخ دهد، احتمالاً نشانه خوبی برای اقتصاد نخواهد بود.
با توجه به این شرایط، من ترجیح میدهم بخشی از سرمایهگذاری خود در سهام را به نقدینگی تبدیل کنم تا در برابر احتمالات آینده آمادهتر باشم.
در بازار گاوی دهه ۱۹۸۰، سهام از شرایط ارزشگذاری پایین و نرخ بهره بالا شروع به رشد کرد. اما امروز، شرایط متفاوت است؛ ارزشگذاریها بسیار بالا رفتهاند و نرخهای بهره در سطحی عادی قرار دارند.
همچنین باید توجه داشت که سرمایهگذاریهای انجامشده در حوزه هوش مصنوعی، مانند سایر هزینههای سرمایهگذاری در صنایع مختلف، طبیعتی دورهای دارند. این به این معنی است که در دورههای رونق اقتصادی، شرکتها تمایل دارند سرمایهگذاریهای خود را در این حوزهها افزایش دهند. اما با گذشت زمان و در صورت تغییر شرایط اقتصادی، ممکن است این سرمایهگذاریها کاهش یابند.
خلاصه وضعیت بازار سهام در این هفته در یک جمله:
سهام در بالاترین سطح قیمتگذاری است و احتمال اصلاح تا ۵۷۰۰ در S&P 500 دیده میشود.
بازدهی اوراق قرضه
بازدهی اوراق قرضه در حال بازگشت به سطوحی است که پیش از "تسویه و معکوس شدن معاملات حملی" در اوت ۲۰۲۴ تجربه کرده بودیم. اکنون بازدهی به ۴.۴۰٪ نزدیک میشود، همان نقطهای که قبل از انتشار گزارش اشتغال (NFP) اوت شاهد آن بودیم.
اگر بازدهی از ۴.۴۰٪ فراتر رود، این احتمال را تقویت میکند که به محدوده بازدهی ۴.۴٪ تا ۵٪ بازگردیم. رسیدن بازدهی به ۵٪ در پیشبینیهای تحلیلگران دیده نمیشود، اما اگر این اتفاق رخ دهد، میتواند باعث نوسانات شدیدتر، کاهش ریسکپذیری در بازار سهام، و فشار کلی بر سایر بازارها شود.
هرچند پیشبینی مشخصی در این زمینه ارائه نمیکنم، اما باید توجه داشت که کلوز روزانه بازدهی اوراق دوساله بالای ۴.۴۰٪ احتمالاً برای داراییهای پرریسک پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت و نیازمند دقت بالای سرمایهگذاران است.
ارزهای فیات
دلار آمریکا در حال رشد است. به نظر میرسد بازار انتظار دارد که سیاستهای تجاری دولت ترامپ، از جمله اعمال تعرفههای جدید، به تقویت دلار کمک کند. همچنین، بازدهیهای بالاتر اوراق قرضه نیز از این روند حمایت میکنند و تأثیرات مثبتی بر دلار دارند.
با این حال، بازار بهشدت در پوزیشن خرید دلار در محدودههای بالای قیمتی قرار گرفته است، که میتواند جای نگرانی باشد؛ زیرا این پوزیشنهای سنگین خرید معمولاً با خطر اصلاح یا بازگشت همراهاند. حتی با وجود اینکه چین تلاش میکند از تضعیف بیشتر یوآن جلوگیری کند، در حال حاضر دشوار است که دلایل محکمی برای نزولی شدن دلار ارائه دهیم.
احتمال دارد در نهایت این روند صعودی دلار به نقطهای برسد که کنترل آن دشوار شود و شاهد یک جهش شدیدتر در ارزش دلار باشیم. اما در حال حاضر، دلار در نزدیکی سطوح کلیدی در حال تثبیت است و باید منتظر واکنش بازار و اقدامات احتمالی آینده باشیم.
شاید تصور کنید که شرکتهای چندملیتی در برابر نوسانات ارز کاملاً خود را پوشش دادهاند، اما در واقعیت اینگونه نیست. اگر شاخص دلار از سطح ۱۰۸.۰۰ عبور کند (به عبارتی، سطح حمایتی ۱.۰۴۴۰ در جفتارز EURUSD شکسته شود)، این میتواند یک عامل دیگر برای فشار بیشتر بر بازار سهام باشد و به زیان شرکتهای چندملیتی که درآمدشان از ارزهای مختلف تامین میشود، بیانجامد.
✔️ بیشتر بخوانید: استراتژیهای هج کردن یا پوشش ریسک در فارکس (Hedging)
برای شفافسازی بیشتر، باید بدانید که جفتارز EURUSD همچنان به شدت تحت تأثیر تفاوت نرخهای بهره میان اروپا و آمریکا قرار دارد.
در حال حاضر، به نظر میرسد که نرخ ارزها در برابر ین ژاپن (JPY) بهطور کلی بسیار بالا رفته است. بهویژه جفتارز CADJPY توجهم را جلب کرده و تمایل دارم در این جفتارز پوزیشن فروش بگیرم.
به طور معمول، اختلاف نرخهای بهره بین کشورها میتواند جهت حرکت جفتارزها را پیشبینی کند. به این معنا که اگر نرخ بهره در یک کشور بالاتر از کشور دیگر باشد، معمولاً ارز آن کشور در برابر ارزهای دیگر تقویت میشود؛ چراکه سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بالاتر هستند و به سمت ارزی میروند که نرخ بهره بالاتری دارد. اما نکته چالشبرانگیز این است که تأثیر این اختلاف نرخها فوراً دیده نمیشود و زمانبندی تأثیرگذاری آنها در بازار مشخص نیست.
بیدلیل نبود که رئیس سابقم درباره معاملات فارکس میگفت:
اگر این کار (ترید) آسان بود، درآمدش هم اینقدر بالا نبود.
رمزارزها
بازار رمزارزها این روزها با سرعت زیادی در حال رشد است، زیرا احتمال کاهش نظارت و قوانین سختگیرانه، بسیاری از سرمایهگذاران را به سوی خرید انواع میمکوینها و آلتکوینها سوق داده است. در توییتر، ایدههای مختلفی درباره میمکوینها مطرح میشود که گرچه به ظاهر عنوان "مشاوره سرمایهگذاری" ندارند، اما محتوای آنها تقریباً همان حس را القا میکند. میمکوینها رمزارزهایی هستند که اغلب بدون هیچگونه کاربرد واقعی خرید و فروش میشوند؛ خرید آنها بیشتر به امید پیدا کردن افرادی است که حاضرند با قیمت بالاتری آن را بخرند. جز دوجکوین، ارزش نهایی بیشتر میمکوینها احتمالاً صفر خواهد بود و این بازار بیشتر شبیه به یک بازی موقت و پرهیجان است که با کاهش اشتیاق معاملهگران از رونق میافتد.
رشد بیتکوین در این هفته اما، دلیل محکمتری دارد. با حمایت دولت ترامپ از رمزارزها، احتمال کاهش نگرانیهای قانونی برای مؤسساتی که تمایل به خرید بیتکوین دارند، افزایش یافته است. این حمایتها میتواند باعث شود که سرمایهگذاران نهادی بدون نگرانی از پیامدهای قانونی، به بیتکوین ورود کنند و همین موضوع موجب افزایش تقاضا و رشد قیمت آن شود.
این روند، نظریهای را که مدتها به آن باور داشتم، تأیید میکند: بیتکوین به عنوان اولین و اصلیترین رمزارز همچنان جایگاه ویژهای دارد و از بسیاری جهات، بدون رقیب است. این در حالی است که اتریوم، به عنوان دومین رمزارز بزرگ، با تعداد زیادی از رمزارزهای دیگر رقابت میکند که شاید قابلیتها و ویژگیهای برتری داشته باشند.
در بازارهای صعودی، معمولاً انتظار میرود که جفتارز ETHBTC (اتریوم به بیتکوین) رشد بیشتری نسبت به بیتکوین داشته باشد. این به این دلیل است که اتریوم بهطور کلی نوسانات بیشتری دارد و در دورههای صعودی بهشدت مورد توجه قرار میگیرد. این الگو در چرخههای صعودی قبلی، مثل سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱، مشاهده شد، اما این بار اوضاع متفاوت است. حتی با وجود رشد قوی در آلتکوینها، اتر نسبت به بیتکوین ضعیفتر عمل کرده است.
در همین حال، توکن سولانا (SOLETH) بهطور قابل توجهی در مقابل اتر رشد کرده و این موضوع باعث شده که برخی سرمایهگذاران اتریوم را به باد انتقاد بگیرند.
این تغییر نشان میدهد که شاید بازار در حال تجربه یک ساختار جدید باشد که در آن سولانا جایگاهی قویتر پیدا کرده است. این تغییر ساختاری احتمالاً در آینده نیز ادامه خواهد داشت و میتواند روند معاملات در این دسته از رمزارزها را تحت تأثیر قرار دهد.
یکی از نکات جالب این است که هر کسی که در اوج حباب داتکام در سال ۱۹۹۹ سهام مایکرواستراتژی (MSTR) را خریداری کرده بود، اکنون، بعد از سالها، به همان سطح سرمایهگذاری اولیه خود بازگشته است. این نوع تقارنهای بلندمدت در بازارهای مالی همیشه توجه سرمایهگذاران را جلب میکند.
همچنین، اگر در جریان نیستید، توییتی از اسکاتی پیپن هم جالب توجه است؛ او پیشبینی کرده بود که بیتکوین تا ۵ نوامبر ۲۰۲۴ به قیمت ۸۴,۶۵۰ دلار خواهد رسید. نمودار ضمیمه نشان میدهد که بیتکوین تنها با اختلاف ۶ روز به این سطح قیمتی نزدیک شده است. این پیشبینی و تقریباً تحقق آن، موجب شگفتی بسیاری از سرمایهگذاران و علاقهمندان به رمزارزها شده است.
کامودیتیها
طلا همچنان به مسیر خود ادامه میدهد، اما بسیاری از معاملهگران در پوزیشنهای خرید افراطی قرار دارند که ممکن است بیش از این تحت فشار قرار گیرند. اگر به دنبال فرصتی برای خرید طلا هستید، سطحهای ۲۴۸۰ و ۲۲۸۰ دلار میتوانند نقاط مناسبی برای ورود باشند. با اینکه به نظر میرسد طلا از اوج خود فاصله گرفته است، اما نگاهی به نمودار نشان میدهد که بازگشت به سطح ۲۰۸۰ دلار (نقطه شکست قبلی) نیز دور از انتظار نیست.
داراییهایی که به سرعت افزایش قیمت پیدا میکنند و فاقد جریان درآمدی پایدار یا روند صعودی طبیعی هستند، ممکن است با همان سرعت افت قیمت را تجربه کنند.
در همین حال، با ناامیدی از برنامههای محرک اقتصادی چین، قیمت مس نیز به سطوح معمولتر بازگشته است. اگرچه این کاهش قیمت مس ممکن است برای برخی معاملهگران ناخوشایند باشد، اما افت شدیدتر بازار سهام چین (A shares) تأثیرات بسیار بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر، بسیاری از سرمایهگذاران در بازار، پوزیشنهای فروش (پوت) در سطح ۲۶ دلار برای شاخص ASHR (شاخص سهام چین) دارند و قیمتها بهآرامی به سمت ۲۷ دلار حرکت میکنند.
اگر سطح ۲۶ دلار شکسته شود، احتمالاً موجی از فروشهای اضطراری به وقوع خواهد پیوست که باعث افت بیشتر قیمتها میشود. این شرایط به معاملهگران هشدار میدهد که ممکن است فشار فروش شدیدی در پیش باشد، اگرچه این یک توصیه سرمایهگذاری نیست و تنها بهعنوان یک دیدگاه تحلیلگرانه ارائه شده است.
منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donnelly
اوپک پلاس به زودی باید در سیاستهای خود تجدید نظر کند و نگاهی دقیقتر به واقعیات بازار بیندازد. مشکل اصلی این سازمان، خوشبینی بیش از حد نسبت به تقاضا است.
سال گذشته در همین زمان، اوپک پیشبینی کرده بود که تقاضای جهانی نفت در سال جاری به ۱۰۴.۳۶ میلیون بشکه در روز برسد. این پیشبینی در تضاد آشکار با پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی (IEA) با ۱۰۲.۷۸ میلیون بشکه و اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) با ۱۰۲.۳۴ میلیون بشکه بود.
حال، پس از گذشت یک سال، اوپک تقاضا را ۱۰۲.۸ میلیون بشکه در روز تخمین میزند، IEA این رقم را ۱۰۱.۹ میلیون بشکه پیشبینی میکند و EIA نیز عدد ۱۰۲.۹ میلیون بشکه را ارائه داده است.
این اختلاف نظرها عمدتاً ناشی از طبقهبندی متفاوت میعانات گازی است، اما نکته مهم اینجاست که پیشبینی اوپک بیش از حد خوشبینانه بوده است، آن هم در شرایطی که اقتصاد جهانی عملکردی بهتر از انتظار داشته است.
برای سال آینده، اوپک رشد تقاضای جهانی را ۱.۵۴ میلیون بشکه در روز تخمین زده، در حالی که دیگر سازمانها این رقم را در محدوده ۹۰۰ هزار تا ۱.۲ میلیون بشکه در روز برآورد کردهاند. نگرانی اصلی این است که رشد عرضه با توجه به افزایش تولید در کشورهای آمریکا، کانادا، گویان و آرژانتین، احتمالاً از ۹۰۰ هزار بشکه در روز فراتر خواهد رفت.
با جمعبندی این موارد، عرضه نفت حتی با وجود ۳ میلیون بشکه نفتی که اوپک از بازار خارج نگه داشته است، از تقاضا پیشی خواهد گرفت. در این شرایط، اوپک چه گزینههایی در اختیار دارد؟ آیا باید تولید را بیشتر کاهش دهد؟ یا تولید فعلی را حفظ کند و امیدوار باشد که رشد تقاضا کمتر از پیشبینیها باشد؟
یکی از راهحلها میتواند این باشد که اوپک منتظر تغییرات ژئوپلیتیکی بماند؛ مثلاً در انتظار اقدام ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، یا نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، برای کاهش ۲ میلیون بشکه نفت ایران از بازار. اما اگر چنین پیشبینی محقق نشود، به نظر میرسد ابزارهای اوپک محدود شدهاند. علاوه بر این، امارات متحده عربی به دلیل سرمایهگذاریهای کلان، به شدت مایل است تولید خود را افزایش دهد.
در نتیجه، این احتمال وجود دارد که اوپک به جای مدیریت بازار، به دنبال حفظ سهم بازار برود و سایر تولیدکنندگان را مجبور به کاهش عرضه و سرمایهگذاری کند. این رویکرد میتواند در کوتاهمدت قیمت نفت را به طور قابل توجهی کاهش دهد که ممکن است به شدت محسوس باشد.
طلا و نقره پس از انتخاب مجدد دونالد ترامپ با مشکل مواجه شدهاند و با نگرانیهایی مانند کاهش ریسک جنگ جهانی سوم، یکی از تحلیلگران گفت که وضعیت صعودی فلزات گرانبها تا زمانی که سرخوشی کنونی بازار فروکش نکند، به تعویق خواهد افتاد.
نیکی شیلز، رئیس تحقیقات و استراتژی فلزات در MKS PAMP، در بررسی بازارها یک هفته پس از پیروزی ترامپ، گفت که "ارواح حیوانات دوباره بیدار شدهاند" و تاکید کرد که "شاخص S&P 500 در محدوده 6 هزار دلار است، بیت کوین چشم به 100 هزار دلار دوخته است، دلار در حال پرواز است، در حالی که فعلاً کامودیتیها در حال عقب نشینی هستند.»
شیلز بر شباهتها در نحوه واکنش بازارها به پیروزی ترامپ در سال 2016 تا امروز تأکید کرد و خاطرنشان کرد: «ترامپ ایدههای زیادی با جمهوریخواهان نزدیک به اکثریت مجلس نمایندگان و در نتیجه واشنگتن دارد، که به بازار از طریق تجارت ترامپ (Trump Trade) با بتای بالاتر (بیتکوین، تسلا، دلار آمریکا و سهام بخش فناوری) پاداش میدهد. ("تجارت ترامپ" به حرکات بازار و رفتارهای سرمایه گذاران اشاره دارد که در پاسخ به سیاستهای اقتصادی و اقدامات سیاسی مرتبط با ریاست جمهوری دونالد ترامپ ظاهر میشوند. این اصطلاح به ویژه پس از انتخاب او در نوامبر 2016، زمانی که بازارها به وعدههای او مبنی بر مقررات زدایی، کاهش مالیات و افزایش هزینههای زیرساختی واکنش نشان دادند، اهمیت پیدا کرد. تجارت ترامپ در درجه اول منعکس کننده انتظارات محیطی طرفدار کسب و کار و تقویت قابل توجه اقتصاد آمریکا از طریق محرک های مالی است.)
عملکرد دارایی ها در دوره اول و دوم ترامپ
او گفت: «این نمودار نشان میدهد که افزایش 2 درصدی دلار آمریکا بسیار با واکنش سال 2016 مطابقت دارد و همچنان باید رشد را تا پایان سال ادامه دهد،» وی افزود: «واکنش در بازده اوراق ایالات متحده این بار بسیار کمتر بوده است(کمتر از 10 نقطه پایه) در مقابل دفعه قبلی (بیشتر از 40 نقطه پایه) و بازار سهام ایالات متحده در بار اول پیروزی ترامپ در سال 2016 یک ماه طول کشید تا بیش از 5% رشد کند اما در دوره جدید این حرکت را در طول یک هفته انجام داد.
نمودار دوم واکنش قیمت کامودیتیهای کلیدی از جمله طلا، نفت خام و مس را بررسی میکند.
او خاطرنشان کرد: کاهش 5 درصدی فعلی طلا دقیقاً مطابق با آنچه در سال 2016 اتفاق افتاد، است (طلا پس از پیروزی ترامپ 12% افت کرد که نشان میدهد کف فعلی طلا 2420 دلار یا نزدیک میانگین متحرک 200 روزه است). مس نسبت به دوره اول ترامپ عملکرد ضعیفی دارد، در حالی که نفت عملکرد مشابهی با دوره اول ترامپ دارد.
شیلز گفت: نقره و پلاتین نیز «کاهشی همانند دوره اول ترامپ را تقلید میکنند».
او خاطرنشان کرد: «در آن زمان، نقره پس از پیروزی ترامپ در انتخابات 2016 کاهش 16 درصدی داشت (که قیمت فعلی نقره را در مسیر 28.50 دلار قرار میدهد) و پلاتین افت 11 درصدی (دوره پیش زیر 900 دلار) رسید. پالادیوم در حال حاضر پس از انتخابات هفته گذشته 11% کاهش یافته است، و به شدت با واکنش گذشته خود مخالفت میکند، در حالی که باید 10 درصد افزایش یابد.
✔️ خبر مرتبط: ما در عصر طلایی طلا زندگی میکنیم
شیلز در مورد چشمانداز برای طلا گفت: هدف او 2500 دلار در هر اونس است، اما کراسهای ترجیحی دیگری نیز وجود دارد.
«تلفیقی از عوامل مخالف تاکتیکی نسبتاً جدید برای طلا وجود دارند، [از جمله] هیچ خبر بد وجود ندارد/پریمویم انتخابات ایالات متحده کنار رفته است، ETFها فروشندگان خالص هستند در حالی که بازار سهام ایالات متحده و سایر تجارت ترامپ عملکرد خوبی داشتند، فدرال رزرو و سایر بانکهای مرکزی تنها در عرض یک هفته هاوکیش شدند، ترامپ طرفدار بیت کوین است، محرکهای چینی بسیار ضعیف بود/چینیها برای خرید طلا عجله ندارند، عوامل ژئوپلیتیک به طرز عجیبی آرام است/موافقت بالقوه صلح اوکراین و روسیه ریسک بیشتری را حذف میکند، تورم در راه است اما نه در حال حاضر.»
شیلز گفت: «پیچیدگی طلا (بالا رفتن در یک خط مستقیم در طول سال 2024، جذب طیف وسیعی از شرکتکنندگان) این است که در این کاهش 200 دلاری، قراردادها و شرکتکنندگان در قیمتهای پایین عصبی میشوند و در اوج قیمتی بیش از حد صعودی میشوند. از نظر ساختاری، هیچ چیز تغییر نکرده است. تنها طلا خیلی سریع قیمت گذاری شده است.»
او گفت که در حالی که "طلا در یک خط مستقیم پایینتر (انتظار تلههای خرسی وجود دارد) نخواهد رفت،" قیمت طلا "به وضوح از "افزایش سریع، کاهش آهسته" (بازار صعودی) به کاهش سریع، رشد آهسته (اهرم زدایی / بازار نزولی) تغییر کرده است.
✔️ خبر مرتبط: در پی پیروزی ترامپ، بزرگ ترین صندوق طلا، بیشترین میزان خروج سرمایه هفتگی از سال 2022 را ثبت کرد
او تاکید کرد: "خریداران طولانی مدت به حاشیه رانده شدهاند." احتمالا محدوده 2540 دلار هدف قیمتی باشد و کراس ترجیحی ما در G10، جفت XAUEUR است.
وی افزود: «ترامپ اروپا را در شرایطی قرار داده است که از لحاظ اقتصادی، از نظر سیاسی (ائتلاف شکستخورده آلمان) و از نظر جغرافیایی (نزدیک به روسیه) در وضعیت ضعیفتری قرار دارد. انتظارات فدرال رزرو اکنون بر این متمرکز است که سیاستهای تورمزای ترامپ را کاهش دهد (تنها 3 کاهش نرخ بهره در سال 2025 انتظار میرود و برخی از تحلیلگران پیش بینی هیچ کاهشی را ندارد) در حالی که بانک مرکزی اروپا مجبور به کاهش سریعتر (در مورد تعرفههای بالقوه ایالات متحده به رشد و/یا هدایت مجدد سرمایهگذاری به هزینهکرد دفاعی) خواهد بود.»
شیلز گفت: نمودار بالا 2400 یورو را نشان میدهد (7% عقب نشینی از اوج تاریخی قیمت) و زیر میانگین متحرک 50 روزه هدف بعدی است.
«به طور کلی، بازارها در حال حاضر در قلمرو سرخوشی قرار دارند. ترس سیاسی ایالات متحده از بین رفته است، ارواح حیوانی آزاد شده است، و فعلا «خبر بد جدیدی» برای طلا (نقره و فلزات گروه پلاتین) وجود ندارد که بتوان از آن استفاده کرد.» بنابراین تا زمانی که این مرحله ماه عسل تجارت ترامپ به پایان برسد، طلا/نقره در مسیری کمتر صعودی قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
یک مطالعه نشان میدهد که صندوق بینالمللی پول (IMF) برای کمک به کاهش بدهی در کشورهای کمدرآمد که در اثر فجایع مرتبط اقلیمی ویران شدهاند، باید 4% طلای خود را بفروشد.
در این مطالعه آمده است که فروش 4 درصد از طلای این وام دهنده مستقر در واشنگتن، 9.52 میلیارد دلار درآمد خواهد داشت که بخشودگی بدهی 86 کشور را پوشش میدهد.
از دریای کارائیب تا آفریقا، کشورهای کم درآمد در سالهای اخیر برای حمایت از صندوق بینالمللی پول در مواجهه با شوکهایی مانند همهگیری ویروس کرونا روی آوردهاند که باعث افزایش بازپرداخت به آخرین راه حل در سالهای بعد میشود.
به گفته محققان مرکز توسعه جهانی دانشگاه بوستون، اگرچه صندوق بینالمللی پول دارای تسهیلاتی است که به نام صندوق امداد مهار فاجعه (CCRT) شناخته میشود، این تسهیلات تنها 30 کشور فقیر را پوشش میدهد و تنها 103 میلیون دلار در دسترس دارد.
صندوق امداد مهار فاجعه برای پرداخت وامهای یک کشور عضو واجد شرایط به صندوق بین المللی پول به مدت حداکثر دو سال استفاده میشود، که کمک فوری میکند و اجازه میدهد آن وجوه در اولویتهای دیگر هدف قرار گیرد.
محققان در گزارشی میگویند: «بسیاری از کشورهای آسیبپذیر از شرایط اقلیمی قادر به دسترسی به CCRT نبودهاند، چرا که معیارهای واجد شرایط بودن آن برای آسیبپذیری اقلیمی در نظر گرفته نمیشود و بودجه به شدت محدود است».
در این گزارش آمده است که راه حل در فروش برخی از 90.5 میلیون اونس ذخایر طلای صندوق بین المللی پول نهفته است که میتواند از قیمتهای بالا برای تقویت صندوق و تحت پوشش قرار دادن کشورهای بیشتری استفاده کند.
در این بیانیه آمده است: «با قیمت فعلی طلا، بیش از 2600 دلار در هر اونس، فروش بخش کوچکی از طلا پتانسیل ایجاد درآمد قابل توجهی را دارد و به راحتی CCRT را پر میکند.
هر اونس طلا روز چهارشنبه 2606.42 دلار معامله میشد.
فروش ذخایر طلای صندوق بین المللی پول امری نادر است. آخرین مورد در سال 2009/10 رخ داد، زمانی که این صندوق یک هشتم از ذخایر خود را تخلیه کرد، که به دلیل نیاز به افزایش ظرفیت وام دهی آن آغاز شد.
در گزارش تحقیق آمده است که در آغاز در سال 1944، کشورهای عضو سهمیه صندوق بینالمللی پول خود را با طلا پرداخت میکردند، به این معنی که ذخایر خود را با هزینه تاریخی تنها 45 دلار در هر اونس انباشته میکردند.
در این گزارش آمده است که بازپرداخت وامهای صندوق بین المللی پول بخش بزرگی از هزینههای سالانه خدمات بدهی را برای اقتصادهای آسیب پذیر شامل میشود.
✔️ خبر مرتبط: صندوق بینالمللی پول: رشد ۴.۶٪ برای اقتصاد آسیا در ۲۰۲۴ انتظار میرود
این گزارش میافزاید که جزیره ماداگاسکار در اقیانوس هند سال آینده 106 میلیون دلار به صندوق بین المللی پول پرداخت خواهد کرد که یک چهارم از خدمات بدهی خود است که به 158 میلیون دلار و 41% در سال 2026 افزایش مییابد.
محققان دریافتند که موزامبیک همچنین افزایش بازپرداخت به صندوق بین المللی پول را در دوره مشابهی تجربه خواهد کرد.
آنها گفتند که هرگونه فروش طلای صندوق بین المللی پول مستلزم حمایت بخش عمدهای از اعضای هیئت اجرایی آن است و کشورهای عضو متعهد میشوند که سهم خود را از عواید به CCRT اختصاص دهند.
آنها در پایان گفتند: «پر کردن CCRT باید یک اولویت بالا در نظر گرفته شود، چرا که برخلاف سایر برنامههای وامدهی صندوق بینالمللی پول، CCRT بدون شرط و شروط است.»
بیشتر بخوانید:
اوکراین از تقریباً دو سال پیش که جنگ با روسیه شروع شد، حداقل در مورد سنگ آهن، مقداری از قدرت خود را پس گرفته است. در واقع، ممکن است این امر عواقب قابل توجهی بر قیمت سنگ آهن داشته باشد.
بر اساس گزارشهای رسانهای به نقل از دادههای رسمی خدمات گمرکی دولتی، اوکراین تقریباً 28 میلیون تن سنگ آهن بین ژانویه تا اکتبر 2024 صادر کرده است. این نشان دهنده افزایش 96 درصدی نسبت به دوره مشابه در سال 2023 است.
ماه اکتبر هیچ تفاوتی با ماههای قبلی که در آن صادرات سنگ آهن مطرح بود، نداشت. به گفته مرکز GMK، شرکتهای معدنی در اوکراین صادرات را بیش از 31 درصد در مقایسه با سپتامبر به 2.54 میلیون تن افزایش دادند. در مقایسه با اکتبر 2023، این رقم 65.2٪ افزایش داشت.
قبل از جنگ، مشتری سنتی اوکراین چین بود. در حالی که چین همچنان خریدار شماره یک سنگ معدن اوکراین است، اوکراین اکنون تعداد خریداران بیشتری در اتحادیه اروپا از جمله کشورهایی مانند لهستان و اسلواکی دارد.
درگیری و اختلال در مسیرهای لجستیکی ضروری از طریق بنادر جنوبی دریای سیاه تأثیر زیادی بر تولید، حجم صادرات و دسترسی به بازار تولیدکنندگان اوکراینی گذاشته است. با این حال، در این دوران چالش برانگیز، کشورهای اروپای شرقی و مرکزی به عنوان شرکای استراتژیک کلیدی برای صنایع معدنی و متالورژی اوکراین ظاهر شدهاند و بخش قابل توجهی از صادرات اوکراین را جذب میکنند.
✔️ خبر مرتبط: کاهش تقاضا در چین و سقوط قیمت سنگ آهن به زیر 100 دلار در هر تن
بر اساس دادههای سرویس گمرک دولتی اوکراین، کل صادرات سنگ آهن اوکراین به 17.75 تن در سال 2023 کاهش یافته است که 26 درصد کاهش نسبت به 22.37 تن در سال 2022 نشان میدهد. این رقم همچنین نشان دهنده کاهش 60 درصدی نسبت به 28.4 تن در سال 2021، سال قبل از حمله روسیه به اوکراین، است.
ترکیه به عنوان یک شریک حیاتی جدید ظاهر شده است
ترکیه اخیراً به عنوان یک خریدار مهم فولاد اوکراین ظاهر شده است. از ژانویه تا ژوئیه امسال، تولیدکنندگان فولاد ترکیه تقریباً 930 هزار تن سنگ آهن از اوکراین وارد کردند. بر اساس دادههای اولیه موسسه آمار ترکیه (TUIK) که توسط SteelOrbis گزارش شده است، این نشان دهنده افزایش 178.8 درصدی نسبت به 333.44 هزار تنی است که در مدت مشابه در سال 2023 مشاهده شده است.
تنها در ماه ژوئیه، ترکیه 77.03 هزار تن سنگ آهن اوکراین وارد کرد که نسبت به ماه قبل 51.4 درصد کاهش داشت. در ژوئیه 2023، این حجم فقط 3.2 هزار تن بود. به طور کلی، واردات سنگ آهن ترکیه در دوره هفت ماهه با افزایش 58 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به 6.68 تن رسید و هزینهها با افزایش 61.9 درصدی به 869.34 میلیون دلار رسید.
در ماه ژوئیه، ترکیه 1.26 تن واردات داشته است که نسبت به ژوئن 34.5 درصد و نسبت به سال گذشته 98.8 درصد افزایش داشته است. هزینه واردات ماهانه به 148.81 میلیون دلار رسید که 27.2 درصد نسبت به ژوئن و 101.5 درصد نسبت به ژوئیه 2023 افزایش داشت.
اثرات بالقوه بر قیمت سنگ آهن
قیمت سنگ آهن تقریباً یک چهارم از سطح سال 2023 کاهش یافته است. چند روز پیش، در حالی که اقدامات محرک اقتصادی اخیر پکن کمتر از انتظارات سرمایه گذاران بود، سنگ آهن به 100 دلار در هر تن نزدیک شد. در همان زمان، افزایش ذخایر در بنادر چین بر عرضه فراوان تاکید کرد.
دوشنبه گذشته، معاملات آتی سنگ آهن در سنگاپور پس از افت در جمعه گذشته تا 2 درصد کاهش یافت. این اقدام در پی اعلام دولت چین مبنی بر یک طرح مبادله بدهی بود که فاقد تدابیری برای تحریک مستقیم تقاضای داخلی، بهویژه در بخش مسکن است.
چین یک عامل اصلی باقی میماند
کامودیتی فولادسازی به شدت تحت تاثیر رکود املاک چین و افزایش تولید معدنچیان قرار گرفته است. در شرایطی که کارخانهها در بزرگترین کشور تولیدکننده فولاد جهان با تقاضای داخلی ضعیف مواجه هستند، صادرات فولاد در ماه گذشته به بالاترین سطح خود از سال 2015 رسیده است.
تنها یک ماه پیش، سنگ آهن پس از کاهش محدودیتهای خرید خانه توسط سه شهر بزرگ چین، شاهد افزایش قیمت قابل توجهی بود. این اقدام با هدف تقویت تقاضا و حمایت از بازار پر مشکل املاک انجام شد و به فولادسازانی که با عرضه بیش از حد فولاد دست و پنجه نرم میکنند، کمک کرد.
ذخایر سنگ آهن در بنادر چین نیز طی چهار هفته گذشته افزایش یافته و به بالاترین سطح خود از اوایل سپتامبر رسیده است. از نظر فصلی، این موجودیها در این فصل از سال در بالاترین حد خود قرار دارند. در نهایت، سنگ آهن یکی از ضعیفترین کامودیتیها باقی مانده است.
بیشتر بخوانید:
به گزارش رویترز، رافائل گروسی، رئیس سازمان بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) روز چهارشنبه وارد ایران شد تا درباره مسائل هستهای با مقامات ایرانی گفتگو کند. این سفر در حالی انجام میشود که گروسی از ایران خواسته است تا اقدامات لازم برای حل مسائل طولانیمدت با این سازمان را انجام دهد. انتظار میرود گروسی با سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، بهروز کمالوندی، دیدار کند.
گروسی مدتهاست که به دنبال پیشرفت در موضوعاتی نظیر همکاریهای نظارتی بیشتر در سایتهای هستهای و توضیح ردپای اورانیوم در سایتهای اعلام نشده است. این دیدار یک هفته قبل از نشست شورای 35 نفره IAEA در وین برگزار میشود، جایی که اعضای اروپایی توافق 2015 - بریتانیا، آلمان و فرانسه درباره افزایش فشار بر ایران به دلیل عدم همکاری تصمیمگیری خواهند کرد.
با بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری و پیشبینی سیاست فشار حداکثری بر ایران، سفر گروسی ممکن است نشانههایی از نحوه پیشروی ایران در ماههای آینده را ارائه دهد. ایران از سال 2019 فعالیتهای هستهای خود را افزایش داده است و در حال حاضر اورانیوم را تا خلوص 60 درصد غنیسازی میکند، که نزدیک به خلوص مورد نیاز برای یک بمب هستهای است.
سیتیگروپ پیشبینی کوتاهمدت خود برای قیمت مس را به دلیل احتمال افزایش تعرفههای تجاری آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ و محرکهای ضعیفتر از حد انتظار چین، 11 درصد کاهش داد.
تحلیلگران سیتیگروپ در یادداشتی نوشتند: «انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور، نقطه عطفی واضح در سیاست تعرفههای تجاری جهانی است.» و افزودند: «عدم تسهیل چین تا به امروز ما را شگفتزده کرده است.»
بر اساس گزارش فاکس نیوز، ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، به زودی یک نماینده ارشد و معتبر را به عنوان فرستادهای برای مذاکرات صلح میان روسیه و اوکراین منصوب خواهد کرد. گفته میشود این نماینده با مأموریتی ویژه، سعی در پیدا کردن راهحلی برای خاتمه این بحران خواهد داشت.
ترامپ پیش از این در جریان کارزار انتخاباتی خود، وعده داده بود که تنها ظرف ۲۴ ساعت پس از آغاز ریاست جمهوریاش، به جنگ اوکراین خاتمه خواهد داد. در همین راستا، برخی مشاوران او به ترامپ توصیه کردهاند که اوکراین را به پذیرش شرایطی ترغیب کند که منجر به ایجاد یک منطقه غیرنظامی به طول ۸۰۰ مایل شود و روسیه نیز بتواند مناطق تصرف شده را که حدود ۲۰ درصد خاک این کشور را شامل میشود، حفظ کند.
همچنین، پیشنهادی مطرح شده که اوکراین برای ۲۰ سال از پیوستن به ناتو خودداری کند؛ مسئلهای که منتقدان این طرح آن را به عنوان امتیازدهی به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، مورد انتقاد قرار دادهاند.
با این حال، روسیه نیز این تغییر رویکرد احتمالی را مشاهده میکند و ممکن است آن را نشانهای از عدم تمایل دولت ایالات متحده به تأمین مالی این جنگ تلقی نماید. در چنین شرایطی، ممکن است هیچ محدودیتی برای پیشرویهای روسیه در اوکراین وجود نداشته باشد.
این تغییرات میتواند بر بازارهای جهانی نیز تأثیرگذار باشد؛ اما همچنان مشخص نیست که این تحولات چه معنایی برای بازار نفت خواهد داشت. این احتمال وجود دارد که در صورت کاهش تنشها، جریان صادرات نفت روسیه تسهیل شود، هرچند که در حال حاضر نیز این جریان به طور کامل متوقف نشده است.