اخبار فوری فارکس | کامودیتی | ارز دیجیتال | تحلیل فوری اخبار
فیلتر تحلیل کامودیتی‌ها
فیلتر دسته بندی

با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکر‌ها مطلع شوید

تحلیل کامودیتی‌ها

طلا و نقره

بازار طلا همچنان توجه قابل توجهی را به خود جلب می‌کند چرا که قیمت‌ها حول بالاترین حد خود یعنی حدود 2500 دلار در هر اونس حرکت می‌کنند. با این حال، برخی از تحلیلگران پیشنهاد می‌کنند که سرمایه گذاران تمرکز خود را به نقره معطوف کنند.

نقره در طول رشد خود به سطوح بی‌سابقه برای همگام شدن با طلا تلاش کرده است، اما سنتیمنت به آرامی در حال تغییر است. فلز خاکستری هفته معاملاتی جدید را با افزایش به بیش از 29 دلار در هر اونس آغاز می‌کند که بالاترین سطح آن در چهار هفته اخیر است.

هر اونس نقره آخرین بار با بیش از 1 درصد افزایش در 29.34 دلار در هر اونس معامله شد.

حرکت جدید به کاهش نسبت طلا به نقره کمک می‌کند، که از اوایل ژوئیه به طور قابل توجهی افزایش یافته بود. نسبت طلا به نقره در حال حاضر در 85.5 واحد معامله می‌شود که به شدت از بالاترین سطح 90 واحدی هفته گذشته کاهش یافته است.

کریستوفر لوئیس، تحلیلگر ارشد بازار در FXEmpire، در یادداشتی در روز دوشنبه گفت که او انتظار دارد حرکت صعودی نقره تازه شروع شده است و هرگونه فشار فروش باید به عنوان یک فرصت خرید تلقی شود.

او در یادداشتی اظهار داشت: به طور کلی، این بازاری است که فکر می‌کنم همچنان نوسانات زیادی را تجربه کند، اما همچنان معتقدم که روند کلی به نفع صعود است.

خواکین مونفورت، تحلیلگر بازار در FXStreet.com، مقاومت کوتاه مدت را در 29.23 دلار در هر اونس شناسایی کرد. با این حال، او اضافه کرد که در صورت تداوم حرکت فعلی، او انتظار دارد قیمت‌ها به بالای 30 دلار در هر اونس افزایش یابد.

برخلاف طلا، نقره نتوانسته حرکت صعودی ثابتی را در شرایط فعلی بازار حفظ کند. برخی از تحلیلگران خاطرنشان می‌کنند که این به دلیل حساسیت آن به اقتصاد جهانی با توجه به تقاضای صنعتی آن است. در حالی که نرخ‌های بهره پایین‌تر از نقره به‌عنوان یک فلز پولی حمایت می‌کند، تهدید رکود اقتصادی می‌تواند سرمایه‌گذاران را محتاط نگه دارد.

با این حال، تحلیلگران خاطرنشان کرده‌اند که حتی در شرایط رکود اقتصادی، بازار نقره با عدم تعادل عرضه و تقاضای قابل توجهی مواجه است که انتظار می‌رود به حمایت از قیمت‌های بالاتر ادامه دهد.

بر اساس گزارش موسسه نقره، انتظار می‌رود بازار امسال با کسری 215.3 میلیون اونسی مواجه شود که دومین کسری بزرگ در بیش از دو دهه اخیر است.

در این زمینه، دانیل هاینز، استراتژیست ارشد کامودیتی در ANZ، گفت که انتظار دارد نقره به طلا برسد.

هاینس گفت: «موارد بنیادی قوی در بحبوحه افزایش قیمت طلا احتمالاً علاقه سرمایه گذاران به نقره را تحریک می‌کند.

علی‌رغم مشکلات اخیر نقره، بسیاری از تحلیل‌گران پیش‌بینی می‌کنند که نقره در سال جاری افزایش قیمت ثابتی داشته باشد. ماه گذشته، تحلیلگران کامودیتی در بانک آمریکا پیش بینی کردند که نسبت طلا به نقره تا پایان سال به 75 واحد کاهش می‌یابد. این بانک پیش بینی می‌کند که قیمت‌ها در سال جاری به طور متوسط حدود 28 دلار باشد.

طلا هند

بر اساس گزارش جی پی مورگان، بازار جواهرات هند به دنبال کاهش اخیر تعرفه گمرکی شاهد افزایش تقاضای طلا بوده است. در این گزارش آمده است که کاهش تعرفه گمرکی از 15 درصد قبل به 6 درصد منجر به افزایش تقاضا شده است، به ویژه در میان مصرف کنندگانی که تقاضای سرکوب شده را افزایش می‌دهند و خرید جواهرات عروسی خود را پیش می‌برند. طبق این گزارش: سه ماهه دوم سال مالی جاری تاکنون شاهد افزایش فروش جواهرات طلا به دلیل این تعدیل قیمت بوده است که منجر به کاهش مداوم قیمت خرده فروشی طلا شده و مصرف کنندگان را به بازگشت به بازار ترغیب کرده است.
افزایش فروش جواهرات طلا به دنبال کاهش تعرفه
جی پی مورگان در یادداشتی اعلام کرد که خرده فروشانی مانند کی‌لان (Kalyan)، شرکت کالای لوکس هندی، و سنکو  (Senco Gold) بهبودهای قابل توجهی را در رشد فروش در همان فروشگاه در این دوره گزارش کرده‌اند و افزود که سنکو به افزایش 25 تا 30 درصدی فروش در نیمه اول سه ماهه دوم، در مقایسه با 10 درصد در سه ماهه اول، اشاره کرده است.

علیرغم روند مثبت، این شرکت تحقیقاتی بین المللی هشدار داد که برخی از تقاضاها ممکن است از گذشته باشد، که می‌تواند رشد فروش را در نیمه دوم سال مالی کاهش دهد، چرا که ممکن است مصرف کنندگان قبلاً خریدهای خود را در پیش بینی فصل جشن و عروسی انجام داده باشند.
کاهش فروش الماس
بخش الماس با تغییر تمرکز به سمت طلا و الماس‌های رشد یافته در آزمایشگاه کند شده است. بخش الماس با چالش‌هایی مواجه شده است. جی پی مورگان گفت که قیمت بالای طلا مصرف کنندگان را به سمت جواهرات طلا سوق داده است که منجر به کاهش فروش الماس می‌شود. در این گزارش آمده است که شرکت تایتان (Titan) که یکی از بازیگران پیشرو در بازار است، رشد سالانه 6 درصدی را در فروش کل جواهرات گزارش کرده است، در مقایسه با افزایش 8 درصدی در فروش کلی جواهرات، و افزود که این روند بیشتر تحت تأثیر علاقه روزافزون به الماس‌های آزمایشگاهی است، که برخی از مصرف کنندگان آن را جایگزین مقرون به صرفه‌ای برای الماس طبیعی می‌دانند. (الماس‌های آزمایشگاهی از هر نظر مشابه الماس‌های استخراج شده از زمین هستند، به جز اینکه در آزمایشگاه رشد می‌کنند. آنها همان خواص شیمیایی، فیزیکی و نوری الماس‌های استخراج شده را دارند.)

در حالی که جواهرات تایتان و کی‌لان در مورد ورود به فضای الماس تولید شده در آزمایشگاه محتاط بوده‌اند، سنکو فرمت خرده فروشی جدیدی به نام "Sennes" را راه اندازی کرده است که به الماس‌های تولید شده در آزمایشگاه اختصاص داده شده است. این گزارش نشان می‌دهد که تأثیر بلندمدت الماس‌های آزمایشگاهی (LGDs) بر بازار الماس طبیعی نامشخص است و آن را به یک حوزه کلیدی برای زیرنظر گرفتن تبدیل می‌کند.
برنامه های توسعه در بحبوحه بازار رقابتی ادامه دارد
برنامه‌های توسعه در میان بازار رقابتی ادامه می‌یابد. این گزارش همچنین استراتژی‌های توسعه بازیگران اصلی مانند Kalyan Jewellers را برجسته می‌کند، که قصد دارند تا پایان مارس 2025 80 فروشگاه جدید را در هند افتتاح کند که عمدتاً تحت تأثیر مدل فرانشیز است. این گزارش افزود: تایتان و سنکو نیز در حال گسترش هستند و برنامه‌هایی برای افزودن به ترتیب 40-50 و 15-20 فروشگاه دارند.

این گسترش در یک چشم‌انداز رقابتی رخ می‌دهد که در آن بازیگران منطقه‌ای در حال افزایش هستند و برندهای ملی برای حفظ سهم خود در بازار، تنظیمات حرفه‌ای‌تری را اتخاذ می‌کنند. این گزارش خاطرنشان می‌کند که در حالی که عوارض گمرکی کمتر به رسمی شدن صنعت کمک می‌کند، هزینه‌های بازاریابی و تبلیغات بیشتر برای رقابتی ماندن ضروری است.

با وجود این فشارها، جی پی مورگان انتظار دارد که حاشیه‌ سودهای عملیاتی در بخش جواهرات ثابت بماند. این موسسه گفت که تاثیر یکباره موجودی کالا از کاهش عوارض در چند فصل آینده پخش خواهد شد و تاثیر آن بر سودآوری را به حداقل می‌‌رساند و اشاره کرد که چشم‌انداز میان‌مدت، با این حال، می‌تواند با فشار ناشی از فروش کمتر الماس، تمرکز بر طلا و افزایش هزینه‌های تبلیغاتی مواجه شود.

خرده فروشان بزرگ نیز به دنبال بازارهای خارج از کشور هستند تا از ارزش ویژه برند خود استفاده کنند. تایتان قصد دارد تا مارس 2025 9 فروشگاه جدید Tanishq را در خارج از کشور افتتاح کند، در حالی که Kalyan قرار است اولین فروشگاه خود را قبل از دیوالی (Diwali) در ایالات متحده راه اندازی کند. سنکو قبلاً یک فروشگاه در دبی افتتاح کرده است. (دیوالی از جمله جشن‌های هندوان است. دیوالی یک جشنوارهٔ پنج‌روزهٔ هندوها است که در سراسر هند اجرا می‌شود و تاریخ اجرای آن به زمان‌های پیش از تاریخ بازمی‌گردد)

 

 

 

 

مقدمه:

در روزهای اخیر، بازارهای جهانی کالاها تحت تأثیر چندین عامل کلیدی قرار گرفته‌اند که بر روند قیمت‌ها و تقاضای کالاها تأثیرگذار بوده‌اند. در این تحلیل، نگاهی به وضعیت بازار نفت، گاز، طلا و محصولات کشاورزی خواهیم انداخت. از فشارهای قیمت نفت ناشی از مذاکرات آتش‌بس بین اسرائیل و حماس، تا افزایش قیمت طلا به دلیل انتظارات کاهش نرخ بهره فدرال رزرو و تغییرات در وضعیت محصولات کشاورزی نظیر کاکائو و قهوه. این گزارش به بررسی عوامل اصلی و تأثیرات آن‌ها بر بازارهای مختلف پرداخته و پیش‌بینی‌هایی برای آینده ارائه می‌دهد.

نفت:

قیمت‌های نفت تحت فشار قرار گرفته‌اند، به دلیل پیشرفت در مذاکرات برای برقراری آتش‌بس بین اسرائیل و حماس. در حالی که اسرائیل آتش‌بس را پذیرفته است، بازار هنوز منتظر است تا ببیند آیا حماس نیز موافقت خواهد کرد یا خیر.

قیمت نفت خام برنت (ICE Brent) بیش از ۲.۵٪ کاهش یافته و به زیر ۷۸ دلار در بشکه رسیده است.

نگرانی‌ها درباره تقاضای نفت در چین همچنان ادامه دارد و داده‌های اخیر نشان می‌دهد که تقاضای نفت در چین همچنان در حال کاهش است.

گاز:

ذخایر گاز اتحادیه اروپا به ۹۰٪ پر شده و این رقم بیش از دو ماه زودتر از زمان مقرر به دست آمده است.

با این حال، بازار بیشتر بر روی خطرات مربوط به تأمین گاز تمرکز دارد، به ویژه در مورد جریان‌های گاز روسی از طریق اوکراین.

طلا:

قیمت طلا نزدیک به بالاترین رکوردهای خود باقی مانده و برای اولین بار به بالای ۲۵۰۰ دلار در اونس رسیده است.

این افزایش قیمت به دلیل داده‌های ضعیف مسکن در ایالات متحده و انتظارات برای کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو (Fed) است.

کشاورزی:

قیمت‌های کاکائو به دلیل نگرانی‌ها درباره وضعیت آب و هوا در برخی مناطق غرب آفریقا افزایش یافته است.

وضعیت برداشت محصولات کشاورزی در ایالات متحده مطلوب است، با درصد بالای محصولاتی که در وضعیت خوب تا عالی قرار دارند.

صادرات قهوه اوگاندا به رکورد بالایی رسیده و صادرات ذرت و سویا ایالات متحده همچنان قوی است، در حالی که صادرات گندم کاهش یافته است.

منبع: ING

قیمت نفت خام در ابتدای این هفته با کاهش همراه شد، چرا که گزارش‌های اقتصادی منتشرشده از چین در پایان هفته گذشته نشان‌دهنده افت تقاضای نفت بود. این گزارش‌ها شامل کاهش قابل توجه قیمت مسکن، کاهش تولید صنعتی و افزایش تدریجی نرخ بیکاری بود. از سوی دیگر، وضعیت پرتنش در خاورمیانه همچنان یک عامل مهم به شمار می‌آید، به‌ ویژه در شرایطی که تنش‌ها بین روسیه و اوکراین پس از ورود نیروهای اوکراینی به خاک طرف روسی افزایش یافته است.

هیرویویو کیکوکاوا، تحلیلگر شرکت نیسان سکیوریتیز، در گفتگو با رویترز گفت: «نگرانی‌های مداوم درباره کاهش تقاضا در چین باعث ریزش شدید قیمت نفت شده است.» وی افزود: «با این حال، تنش‌ها در خاورمیانه و تشدید جنگ روسیه و اوکراین که می‌تواند ریسک‌هایی برای عرضه ایجاد نماید، همچنان از قیمت‌ها حمایت می‌کند.»

همچنین، هان ژونگ لیانگ، تحلیلگر استاندارد چارترد، به بلومبرگ گفت: «احتمال نوسانات کوتاه‌مدت همچنان بالاست، زیرا بازارها نسبت به احتمال واکنش ایران در حالت آماده‌باش هستند.» وی اضافه کرد که «طول عمر این ریسک ژئوپلیتیک به تأثیر واقعی آن بر تعادل عرضه و تقاضا بستگی دارد.»

در همین حال، وزیر امور خارجه آمریکا روز گذشته وارد اسرائیل شد تا به دنبال توافق آتش‌بس بین تل‌آویو و حماس باشد، اما طبق گزارش رویترز، حماس نسبت به موفقیت این مأموریت ابراز تردید کرده و اسرائیل را به تضعیف تلاش‌های میانجیگری متهم کرده است.

با وجود ریسک‌های ژئوپلیتیک، احتمال می‌رود فشار بر قیمت نفت افزایش یابد، چرا که اداره گمرک چین گزارش داد صادرات بنزین در ماه ژوئیه بیش از ۳۵ درصد افت کرده که به دلیل کاهش حاشیه سود در بخش پالایش بوده است. طبق داده‌های گمرکی، چین در ماه گذشته روزانه ۵.۷۷ میلیون بشکه بنزین صادر کرده که معادل ۷۹۰ هزار تن است. این میزان نسبت به سال گذشته که ۱.۲۲ میلیون تن بوده و همچنین نسبت به ۹۳۰ هزار تن صادرات بنزین در ماه ژوئن نیز کاهش یافته است.

تحلیل هفتگی برنت دانلی


بازارهای جهانی از دیدگاه اقتصاد کلان
در اوایل ماه اوت، بحران ین ژاپن و گزارش ضعیف اشتغال غیرکشاورزی (NFP) همه را نگران کرد که اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است. گزارش NFP در ۲ اوت منتشر شد و از آن زمان، چندین گزارش اقتصادی دیگر از آمریکا منتشر شده است. نتایجی که بهتر یا بدتر از انتظار بودند در اینجا مشخص شده‌اند.

این هفته اتفاقات اقتصادی جالبی رخ داد. تورم کاهش یافت و هیچ اتفاق نگران‌کننده‌ای نیفتاد. به نظر می‌رسد که گزارش NFP فقط یک اتفاق نادر بود و واکنش بازار به آن، مثل پیش‌بینی جرمی سیگل درباره کاهش اضطراری ۷۵ واحدی نرخ بهره، اشتباه بود. همه ما فریب بخش اشتغال در شاخص مدیران خرید تولیدی و گزارش NFP را خوردیم و حالا کسی نمی‌داند دقیقاً چه خبر است.

با کاهش درخواست‌های بیمه بیکاری و افزایش قدرتمند گزارش خرده‌فروشی‌، به نظر می‌رسد شوک عرضه تمام شده، قیمت کالاهای اساسی کاهش یافته و حتی قیمت خدمات که فکر می‌کردیم ثابت می‌ماند، چندان پایدار نیست. انگار همه این نگرانی‌ها یک کابوس بوده است.

فکر می‌کردم محبوبیت هریس در نظرسنجی‌ها برای دلار، سهام و اوراق‌قرضه آمریکا بد باشد، اما این اتفاق نیفتاد. بازار سهام مدتی است که وحشت‌زده بود، اما هنوز هم جا برای بهبود دارد، حتی با اینکه هریس که ممکن است اولین رئیس‌جمهور زن آمریکا شود، همچنان در مرکز توجه است و برنامه‌های ایلان ماسک و دونالد ترامپ هم تأثیری بر او نداشته‌اند.

البته من هنوز فکر می‌کنم که ریاست جمهوری هریس ممکن است برای اقتصاد، بازار سهام و دلار آمریکا خوب نباشد، اما فعلاً بازار چنین چیزی نشان نمی‌دهد. انتخابات هم ۸۰ روز دیگر است.

اتفاق مهم دیگر این هفته، کاهش غیرمنتظره (اما تا حدی قابل پیش‌بینی) نرخ بهره توسط بانک مرکزی نیوزیلند بود. این تصمیم به دلیل نگرانی‌های زیاد از نرخ‌های بهره بالا، سیاست‌های انقباضی، و کاهش تورم و تقاضا گرفته شد. بعداً بیشتر در این باره صحبت خواهیم کرد.
بازار سهام
وضعیت شاخص نزدک شبیه به آهنگ معروف "Tubthumping" از گروه چامباوامبا است: «زمین می‌خورم، ولی دوباره بلند می‌شوم». شاخص ابتدا افت کرد، سپس دوباره بالا رفت و حالا با سرعت به سطوح قبلی رسیده که از زمان گزارش NFP مشاهده نشده بود.

اگر به نمودار ساعتی نگاه کنیم، سطح ۱۹,۷۰۰ نقطه مهمی است. این سطح در ژوئن به‌عنوان حمایت عمل کرد، در ژوئیه شکست و قبل از سقوط بزرگ «نانتکوتا» در سال ۲۰۲۴ به‌عنوان سقف ظاهر شد. عبور از این سطح احتمالاً کار آسانی نخواهد بود.

همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، وقتی بحران بزرگی رخ می‌دهد، ارتباط بین بازارها بیشتر می‌شود و حتی با کاهش شاخص نوسانات VIX، نمودارها برای مدتی شبیه به هم هستند تا دوره پرتنش بگذرد.

کسانی که دیدگاه منفی داشتند، پنجشنبه سختی را پشت سر گذاشتند. گزارش خرده‌فروشی‌ها بهتر از انتظار بود و والمارت هم پیش‌بینی‌های خود را بهبود داد. این خبر باعث شد سهام والمارت به رکورد جدیدی برسد.

اما بدبین‌ها ممکن است بگویند مردم به دلیل تمام شدن پس‌اندازهایشان، به خرید کالاهای ارزان‌تر روی آورده‌اند. اگر این درست باشد، انتظار داریم سهام فروشگاه‌های ارزان‌فروشی مثل Dollar General و Dollar Tree نیز رشد کند. در اینجا وضعیت این سهام را می‌بینید.

احساس می‌کنم دوباره به همان جایی رسیده‌ایم که در بیشتر سال ۲۰۲۴ بودیم. فکر می‌کردم اقتصاد آمریکا به سرعت کند می‌شود، اما حالا به نظر می‌رسد این‌طور نیست. اقتصاد آمریکا به آرامی به یک تعادل پایدار، شبیه به دوره قبل از کرونا، بازمی‌گردد: ۲.۵ درصد رشد، ۲.۵ درصد تورم و البته پر از تیترهای ترسناک. داشتن دیدگاهی بدبینانه در چنین بازاری کار سختی است.

در نهایت، برخی نگران هستند که گوگل مجبور به تجزیه شود، اما این احتمالاً دلیلی برای فروش سهام گوگل نیست. تجربه نشان داده که سهامداران شرکت‌هایی که تجزیه شده‌اند، مثل AT&T و Standard Oil، عملکرد خوبی داشته‌اند.

خلاصه بازار سهام این هفته
بازار همچنان نوسانی است، اما همه کمی گیج‌تر از ماه جولای هستیم.
نرخ‌های بهره
سال ۲۰۲۴ به عنوان سال بازگشت به میانگین در نرخ‌های بهره شناخته شده است. این به معنای آن است که با کاهش تدریجی تورم به سطوح قبلی (قبل از دوران کووید)، بازدهی اوراق‌قرضه آمریکا به سطح میانگین قبل از بحران مالی جهانی برگشته و انتظارات از فدرال رزرو نیز به میانگین ۱۸ ماه گذشته نزدیک شده است. نمودار بعدی نشان می‌دهد که چگونه پیش‌بینی‌ها در مورد سیاست‌های فدرال رزرو تغییر کرده‌اند: ابتدا انتظار کاهش نرخ بهره در سه‌ماهه سوم ۲۰۲۳ وجود داشت، سپس در ژانویه ۲۰۲۴ پیش‌بینی یک رکود کامل مطرح شد و دوباره در آوریل ۲۰۲۴ به عدم تغییر بازگشتیم. اکنون، با پایان تابستان و شروع دوره پایانی سال، درست در وسط این نمودار قرار گرفته‌ایم.

در نیوزیلند، شرایط اقتصادی حتی بدتر از آمریکا است. آن‌ها با کاهش تورم، کاهش رشد اقتصادی، افزایش بیکاری و سیاست‌های انقباضی‌تری روبه‌رو هستند.

اینجا می‌توانید نمودار سیاست‌های انقباضی نیوزیلند را مشاهده کنید:

این وضعیت با استرالیا که نرخ بهره نقدی آن‌ها به سختی بالاتر از نرخ تورم است، تفاوت دارد (یعنی سیاست پولی در استرالیا بسیار انعطاف‌پذیرتر از نیوزیلند است).

و این هم نمودار نرخ‌بیکاری نیوزیلند:

به دنبال این وضعیت، آدریان اور، رئیس بانک مرکزی نیوزیلند (RBNZ)، این هفته نرخ بهره را کاهش داد. این اقدام تا حدی قابل پیش‌بینی بود، اما چندان هم تعجب‌آور نبود.

کشورهایی که بدهی‌های مسکن در آن‌ها بلندمدت و با نرخ ثابت نیست و همچنین بدهی مصرف‌کننده و اهرم مالی بالایی دارند (مثل نیوزیلند، بریتانیا، کانادا، سوئد...)، در حال کاهش نرخ بهره هستند. اما در ایالات متحده، به دلیل اینکه وام‌های مسکن معمولاً با نرخ ثابت و بلندمدت (حدود ۳۰ ساله) هستند، افزایش نرخ بهره تأثیر کوتاه‌مدتی بر وام‌گیرندگان فعلی ندارد. حداقل تا الان این‌طور بوده است.

ارزهای فیات
کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی نیوزیلند (RBNZ)، همراه با داده‌های اقتصادی قوی‌تر در استرالیا، باعث شد تا این هفته نرخ برابری دلار استرالیا به دلار نیوزیلند (AUDNZD) تغییر کند.

شاید معامله‌گران حرفه‌ای در بازار جهانی، جفت ارزهایی مثل AUDNZD را خیلی جدی نگیرند، اما ما معامله‌گران فارکس به آن علاقه داریم! ارزش نسبی، حذف ریسک دلار آمریکا، و عدم همبستگی با بازار سهام از ویژگی‌های جذاب این جفت ارز هستند.

اگر به نمودار هفتگی AUDNZD نگاه کنیم، این‌گونه به نظر می‌رسد:

این نمودار شما را به یاد نمودار نوار قلب (ECG) می‌اندازد:

خب چه چیزی از این بهتر:

وقتی قیمت در کف قرار دارد بخرید و در سقف‌ها بفروشید. اگر شوخی را کنار بگذاریم، نمودار AUDNZD نمونه‌ای عالی از یک سری زمانی است که در بازارهای مالی به میانگین بازمی‌گردد. برخی استراتژی‌های سودده مبتنی بر شکست‌ها و روندها است و روش‌های دیگری نیز از طریق معاملات درسطوح رنج حاصل می‌شود. شناخت نوع بازاری که با آن سروکار دارید، به شما کمک می‌کند تا استراتژی مناسب برای معاملات و سرمایه‌گذاری خود را انتخاب کنید.

✔️  بیشتر بخوانید: همه چیز درباره دلار نیوزلند

ارزهای دیجیتال

ETF‌های بیت‌کوین باعث شدند که تقاضای زیادی برای بیت‌کوین ایجاد شود، اما به نظر می‌رسد که حالا دیگر آن موج تقاضای بزرگ از طرف سرمایه‌گذاران بزرگ (نهادها) کاهش یافته است. افرادی که در روز اول ETF‌های نقدی اتریوم (ETH) را خریدند، حتی یک لحظه هم سود نکرده‌اند و حالا ۲۴ درصد ضرر کرده‌اند، بدون اینکه هیچ سودی ببرند. این هم یک نمونه دیگر از همان استراتژی قدیمی "با شایعه بخر، با حقیقت بفروش" در دنیای ارزهای دیجیتال است.

من فکر نمی‌کنم که استدلال‌هایی مثل "عرضه محدود = قیمت بالاتر" برای بیت‌کوین منطقی باشد، چون ابزارهای مالی دیگری مثل سهام هم محدود هستند. در واقع، عرضه بیت‌کوین در حال افزایش است، اما عرضه سهام در حال کم شدن است. البته این کاهش عرضه سهام به‌طور خودکار یا برنامه‌ریزی‌شده اتفاق نمی‌افتد، اما این اتفاق مدت‌هاست که جریان دارد!

تعداد سهام شرکت اپل در سال ۲۰۱۳ به بالاترین مقدار خود رسید، اما در ۱۱ سال گذشته ۴۲ درصد کمتر شده است. قیمت‌ها به‌وسیله عرضه و تقاضا تعیین می‌شوند. اگر عرضه بیت‌کوین کاملاً مشخص و تقریباً ثابت باشد، قیمت آن فقط به تغییرات تقاضا بستگی دارد. این تغییرات در تقاضا بیشتر به دلیل شایعات و هیجان‌هایی است که هر چند سال یک‌بار در بازار ارزهای دیجیتال ایجاد می‌شود، به‌خصوص وقتی که شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران بزرگ وارد این بازار می‌شوند یا از آن خارج می‌شوند.

نمودار زیر نشان می‌دهد که چند بار بلومبرگ درباره ورود سرمایه‌گذاران بزرگ به بیت‌کوین صحبت کرده و چطور این موضوع با قیمت آن مرتبط بوده است. می‌توانید ببینید که اوایل سال ۲۰۲۱ تعداد زیادی از این خبرها منتشر شد و همزمان، قیمت بیت‌کوین به‌خاطر نگرانی از تورم بالا رفت. سپس، در سال ۲۰۲۴، وقتی ETF‌های نقدی راه‌اندازی شدند، علاقه این سرمایه‌گذاران به اوج خود رسید.

یک راه دیگر برای بررسی این موضوع، نگاه به جریان سرمایه‌گذاری در ETF‌های نقدی بیت‌کوین از زمان راه‌اندازی آن در ژانویه است. در ابتدا علاقه زیادی وجود داشت، اما به مرور کاهش یافت. چون بیشتر افرادی که قصد خرید داشتند، حالا خرید خود را انجام داده‌اند و هیجان اولیه کم شده است. آخرین موج سرمایه‌گذاری در اوایل ژوئن همزمان با تلاش ناموفق بیت‌کوین برای عبور از سقف ۷۰ هزار دلار بود. اکنون بیت‌کوین پس از شکست کاذب سقف ۶۹ هزار دلار در سال ۲۰۲۱، چندین بار به سقف‌های پایین‌تر رسیده است.

از دید کلی، من نگرانم. وال استریت محصولات جدید زیادی برای عرضه در بازار کریپتو ندارد. اول معاملات آتی بود، بعد ETF‌های آتی، سپس ETF نقدی بیت‌کوین و ETF نقدی اتریوم. بعد از این چه چیزی می‌ماند؟ شاید ETF نقدی برای سولانا (SOL) بیاید، اما فقط برای ایجاد یک موج شایعه و فروش بعد از واقعیت مناسب خواهد بود و چیز مهم دیگری ندارد. صندوق‌های بازنشستگی به این زودی‌ها در سولانا سرمایه‌گذاری نخواهند کرد. همچنین، معاملات گزینه‌ای روی ETF‌های نقدی می‌تواند یک ابزار جدید و جذاب برای معامله‌گران باشد، اما احتمالاً تقاضای زیادی برای خود ارزهای دیجیتال ایجاد نخواهد کرد.

در حالی که شاخص نزدک ۱۹ درصد بالاتر از بالاترین نقطه خود در سال ۲۰۲۱ معامله می‌شود، بیت‌کوین هنوز ۱۴ درصد پایین‌تر از بالاترین قیمت خود در آن سال است. این یعنی سرمایه‌گذاری در نزدک در اوج ۲۰۲۱ نسبت به سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال بهتر بوده است، اگرچه سرمایه‌گذاری در صندوق ARKK حتی بدتر بوده است. در چرخه صعودی سال ۲۰۲۴، وقتی بیت‌کوین به یک اوج جدید رسید، کل ارزش بازار کریپتو به بالاترین حد خود نرسید (می‌توانید به نمودار بعدی نگاه کنید). داستان‌هایی مثل وب ۳، بازی‌های کریپتو یا انقلاب بلاکچین هنوز نتوانسته‌اند به افزایش ارزش بازار کریپتو کمک کنند. به ارزهایی مثل MANA، SAND، AXI و غیره نگاه کنید؛ حتی با وجود ارزهای محبوبی مثل SOL و WIF، ارزش کلی بازار کریپتو قبل از رسیدن به اوج جدید متوقف شد و حالا به شکل قابل توجهی کاهش یافته است.

وقتی فقط به کریپتو به عنوان یک دارایی برای سرمایه‌گذاری یا معامله نگاه کنیم، هنوز مشخص نیست که چه عامل بزرگی ممکن است باعث افزایش قیمت بعدی شود. این نوع دارایی‌ها به‌طور کامل توسط بازار پذیرفته شده‌اند و در حالی که پذیرش توسط شرکت‌ها و نهادهای بزرگ در حال رخ دادن است، این پذیرش هم کمکی به افزایش قیمت نکرده است.

من متخصص کریپتو نیستم، اما وقتی به وضعیت بازار کریپتو از ارتفاع ۳۰,۰۰۰ فوت نگاه می‌کنم، به نظر می‌رسد که فعلاً دوران رشد آن تمام شده است. بیشتر سودها نصیب کسانی شده که زودتر وارد شدند یا در زمان افت قیمت خرید کرده‌اند. شاید بازار کریپتو برای مدتی بی‌جان بماند. شاید عامل بعدی که بتواند این بازار را دوباره زنده کند، پذیرش ارزهای دیجیتال توسط بانک‌های مرکزی باشد؟ واقعاً نمی‌دانم. شما نظری دارید؟

من آماده شنیدن نظرات شما هستم، چون ادعایی ندارم که همه چیز را درباره کریپتو یا بیت‌کوین می‌دانم.

در نهایت، فکر می‌کنم همین وضعیت برای شاخص نزدک هم اتفاق بیفتد: همان‌طور که قبلاً با ترامپ (DJT) هم دیدیم…

کامودیتی‌ها
برای اولین بار بعد از مدتی، نشانه‌های مثبتی در بازار کامودیتی‌ها دیده می‌شود! اخیراً خبر اعتصاب در یک معدن مس بزرگ به نام اسکوندیدا توجهات زیادی را جلب کرده است.

با اینکه هر هفته کمتر به طلا توجه می‌شود، این فلز گران‌بها همچنان در سطح بالایی باقی مانده است. جالب اینجاست که با وجود اینکه کمتر کسی درباره طلا صحبت می‌کند و چین هم خرید آن را متوقف کرده، طلا همچنان پایدار است. حتی نقره هم این هفته عملکرد خوبی داشت. اما من فکر می‌کنم بیشتر تغییرات اخیر در بازار کامودیتی‌ها بیشتر مثل سر و صدای اضافی است تا چیزی با اهمیت واقعی. قیمت نفت، طلا، نقره و دیگر کالاها (به‌جز محصولات کشاورزی) مثل یک بطری شناور در دریا مدام در حال نوسان هستند. روندها و داستان‌هایی که معمولاً برای بررسی ارتباطات بین بازارها و معاملات به کار می‌روند، در بازار کالاها خیلی کمتر دیده می‌شوند.

منبع:  Friday SpeedRun  نوشته: Brent Donnelly

میدان نفتی

چشم انداز انرژی جهان توسط ذخایر عظیم نفت پنهان در زیر سطح زمین شکل گرفته است. این میادین عظیم نفتی که اغلب صدها کیلومتر مربع وسعت دارند و میلیاردها بشکه نفت را در خود جای داده اند، به اقتصادها و صنایع نیرو بخشیده و جوامع را متحول کرده‌اند. در این مقاله، پنج میدان نفتی بزرگ تاریخ را بررسی می‌کنیم و اهمیت زمین‌شناسی، ظرفیت تولید و تأثیر آن‌ها بر بازار انرژی جهانی را بررسی می‌کنیم.

میدان غوار (عربستان سعودی): یک شگفتی زمین شناسی و نیروگاه اقتصادی

غوار که در استان شرقی عربستان سعودی قرار دارد، به عنوان یک غول بی چون و چرا در دنیای نفت ایستاده است. تخمین زده می‌شود که این میدان غول پیکر که در سال 1948 کشف شد، 170 میلیارد بشکه نفت اصلی را در خود جای داده است. با بیش از 88 میلیارد بشکه تولید، غوار همچنان سنگ بنای سلطه نفت عربستان سعودی است.

ساختار زمین‌شناسی این میدان به خودی خود شگفت‌انگیز است، که از یک تاقدیس - چین خوردگی رو به بالا در پوسته زمین - تشکیل شده است که مقادیر زیادی نفت را به دام می‌اندازد. اندازه و بهره‌وری بسیار این میدان نفتی، آن را به یکی از محورهای بازار جهانی نفت تبدیل کرده است که برای دهه‌ها بر قیمت‌ها و پویایی عرضه تأثیر می‌گذارد. اهمیت غوار فراتر از ارزش اقتصادی آن است و روابط ژئوپلیتیکی و سیاست‌های انرژی را در سراسر جهان شکل می‌دهد.

میدان نفتی بورگان (کویت): غول صحرایی که سوخت یک ملت را تامین می‌کند

میدان بورگان که در صحرای جنوب شرقی کویت واقع شده است، حدود 70 میلیارد بشکه نفت اصلی دارد. این میدان کشف شده در سال 1938، منبع حیاتی ثروت و رفاه برای ملت بوده است. تولید پربار این میدان نه تنها اقتصاد کویت را به حرکت درآورده است، بلکه نقش مهمی در بازارهای انرژی منطقه‌ای و بین المللی ایفا کرده است.

آرایش زمین شناسی بورگان با یک مخزن عظیم ماسه سنگی مشخص می‌شود که به عنوان اسفنجی برای تجمع نفت عمل می‌کند. وسعت و دسترسی این میدان، تکنیک‌های استخراج کارآمد را ممکن کرده و آن را به یکی از پربازده‌ترین میادین نفتی تاریخ تبدیل کرده است. علیرغم مواجهه با چالش‌هایی مانند تهاجم عراق در سال 1990، بورگان انعطاف پذیری قابل توجهی از خود نشان داده و کمک قابل توجهی به عرضه جهانی نفت کرده است.

میدان نفتی اهواز (ایران): مجموعه‌ای از میدان‌ها با پتانسیل‌های بسیار زیاد

میدان اهواز که در جنوب غربی ایران قرار دارد، یک میدان نفتی واحد نیست، بلکه مجموعه‌ای از چندین میدان است که هر کدام به ذخایر عظیم نفتی آن کمک می‌کنند. اهواز که تخمین زده می‌شود بیش از 65 میلیارد بشکه نفت اصلی را در خود جا داده است، یک شگفتی زمین شناسی است که دارای مخازن متعدد و ساختارهای پیچیده است.

توسعه این میدان بر اساس چشم انداز سیاسی و اقتصادی ایران شکل گرفته است و تولیدات به دلیل تحریم‌ها و روابط بین المللی در نوسان است. با این وجود، اهواز با ذخایر عظیم خود که پتانسیل لازم برای تقویت جاه طلبی‌های انرژی کشور را برای سال‌های آینده دارد، همچنان یک بازیگر کلیدی در بازار جهانی نفت باقی مانده است.

میدان نفتی زاکوم (ابوظبی، امارات): یک غول دریایی دریایی

با ورود به قلمرو فراساحلی، با میدان نفتی زاکم، واقع در سواحل ابوظبی در امارات متحده عربی روبرو می‌شویم. این غول زیرآبی دارای حدود 50 میلیارد بشکه نفت اصلی است که آن را به یکی از بزرگترین میدان‌های نفتی فراساحلی در جهان تبدیل می‌کند.

توسعه این میدان با استفاده از فناوری‌های پیشرفته برای استخراج نفت از زیر بستر دریا، گواهی بر نبوغ مهندسی بوده است. تولیدات میدان نفتی زاکوم نه تنها اقتصاد امارات متحده عربی را تقویت کرده، بلکه موقعیت آن را به عنوان یک بازیگر اصلی در چشم انداز انرژی جهانی محکم کرده است. برنامه‌های توسعه آتی این میدان، از جمله جزایر مصنوعی و تکنیک‌های بهبود یافته بازیابی، اهمیت مداوم آن را در تامین نیازهای انرژی جهان برجسته می‌‌کند.

میدان نفتی سفانیه (عربستان سعودی): پادشاه فراساحل

با بازگشت به عربستان سعودی، با غول دریایی دیگری روبرو می‌شویم - میدان نفتی سفانیه. سفانیه در خلیج فارس واقع شده است و تخمین زده می‌شود بیش از 37 میلیارد بشکه نفت اصلی را در خود جای دهد که آن را به یکی از بزرگترین میدان نفتی فراساحلی در جهان تبدیل می‌کند.

سفانیه که در سال 1951 کشف شد، برای دهه‌ها سنگ بنای تولید نفت عربستان سعودی بوده است. توسعه آن شامل شبکه پیچیده‌ای از سکوها، خطوط لوله و امکانات پردازشی است که نشان دهنده تعهد کشور به بهره برداری از منابع دریایی است. ادامه تولید سفانیه نقشی اساسی در تامین تقاضای جهانی نفت و حفظ جایگاه عربستان سعودی به عنوان صادرکننده پیشرو نفت دارد.

پنج میدان نفتی بزرگ تاریخ نه تنها معجزه‌های زمین‌شناسی، بلکه نیروگاه‌های اقتصادی هستند که چشم‌انداز انرژی جهان را شکل داده‌اند. ذخایر عظیم، ظرفیت تولید و اهمیت ژئوپلیتیکی آن‌ها را به بازیگران کلیدی در بازارهای جهانی تبدیل کرده است که بر قیمت‌ها، سیاست‌ها و روابط بین‌الملل تأثیر می‌گذارند. با این که جهان در حال گذار به سمت منابع انرژی پاک‌تر است، این غول‌های صنعت نفت همچنان نقش مهمی در تامین نیازهای انرژی جهان در سال‌های آینده ایفا خواهند کرد.

 

طلا چین

با رسیدن قیمت طلا به بالای 2450 دلار در هر اونس و بالاترین حد تاریخی خود در ماه ژوئیه، بازار طلا اخیراً در وضعیت خوبی قرار گرفته است. با افزایش قیمتی که اکنون تقریباً دو سال است ادامه یافته است، فلز گرانبها در میان کامودیتی‌ها با بهترین عملکرد از اواخر سال 2022 قرار داشته است. با توجه به جنون خرید طلا در چین که به طور جدی در نوامبر 2022 آغاز شد - اگرچه در ماه‌های اخیر به طور قطعی متوقف شده است - بعید به نظر می‌رسد که این جنون پایان یافته باشد.

سال 2023 سال بسیار بزرگی برای ولخرجی طلا به رهبری بانک خلق چین (PBoC) بود که در سراسر جهان مشاهده شد، سالی که در آن بانک مرکزی چین خرید طلای خود را تا 30% افزایش داد. بر اساس گزارش شورای جهانی طلا (WGC)، بانک‌های مرکزی به رهبری چین در سال گذشته 1037 تن طلا خریداری کرده‌اند که بانک خلق چین بیش از مجموع کل سایر بانک‌های مرکزی طلا خریداری کرده است. این شدت خرید تا سال 2024 ادامه یافت، با خرید خالص 290 تن در سه ماهه اول سال 2024 - چهارمین سه ماهه قوی خرید از زمان شروع دوره خرید طلا در سال 2022 – که چین مجددا پیشتاز بود.

در واقع، خریدهای سه ماهه اول حدود 36% بیشتر از سرعت سه ماهه 213 تنی برآورد شده توسط موسسه جی پی مورگان از 850 تن برای سال 2024 بود. بخش تحقیقات بانک در 15 ژوئیه نوشت: «افزایش 70 تنی در خرید خالص در مقایسه با سه ماهه چهارم سال 2023 نیز علیرغم افزایش 5 درصدی سه ماهه متوسط قیمت طلا است. افزایش 29 تنی خرید خالص طلای چین در نیمه اول سال 2024 وجود داشت که کل دارایی‌های این کشور را 1.3 درصد افزایش داد.

اگرچه عملیات استخراج طلای چین بیش از هر کشور دیگری طلا تولید می‌کند، بانک خلق چین و مصرف کنندگان همچنان به واردات مقادیر قابل توجهی ادامه می‌دهند. در دو سال گذشته، چین بیش از 2800 تن طلا از خارج از کشور خریداری کرده است، که به گفته بلومبرگ، حدود یک سوم از ذخایری است که توسط فدرال رزرو ایالات متحده نگهداری می‌شود یا بیشتر از تمام طلایی است که در صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) در سراسر جهان معامله می‌شود. راس نورمن، مدیر اجرایی MetalsDaily.com، یک پلتفرم اطلاعاتی فلزات گرانبها مستقر در لندن، در 5 مه به نیویورک تایمز گفت: «چین بی‌تردید قیمت طلا را هدایت می‌کند.» جریان طلا به چین بسیار قوی است.»

با این حال، علیرغم تقاضای آشکارا هولناک خود برای فلز زرد، چین اخیراً خرید طلای خود را متوقف کرده است، به طوری که بانک خلق چین ذخایر طلای خود را در ماه ژوئن برای دومین ماه متوالی بدون تغییر در 2264 تن یا 4.9 درصد از کل ذخایر گزارش داد. بنابراین این کشور خرید طلا که به مدت 18 ماه به طول انجامیده بود را، قطع کرد. با میزان افزایش قیمتی که در سال جاری اتفاق افتاد، جی پی مورگان اظهار داشت که بانک‌های مرکزی «از لحاظ ساختاری» طلای بیشتری می‌خرند و در مورد قیمت «تکنیکالی‌تر» می‌شوند.

با این وجود، ETFهای طلا در چین همچنان انباشت مثبت خالص را تجربه می‌کنند، به طوری که شورای جهانی طلا به هفتمین جریان ورودی ماهانه متوالی در ماه ژوئن اشاره کرد که دارایی‌های جمعی را به بالاترین سطح خود یعنی 92 تن رساند و مجموع دارایی‌های تحت مدیریت (AUM) به 51 میلیارد یوان (7 میلیارد دلار) و به بالاترین حد خود رسید. با جذب 17 میلیارد یوان (2.3 میلیارد دلار) در نیمه اول سال 2024، صندوق‌های ETF طلای چین بالاترین رکورد نیمه اول هر سال را به ثبت رسانده‌اند، در حالی که تقاضای ETF طلای این کشور به راحتی از سایرین در طول ماه ژانویه - ژوئن پیشی گرفته است.

علت این تب خرید طلا به رهبری چین چیست؟ جی پی مورگان عوامل متعددی را شناسایی کرد که سرمایه‌گذاران را تشویق می‌کرد تا میزان ریسک خود را در طلا افزایش دهند، که به نوبه خود باعث افزایش تقاضای جهانی و افزایش قیمت‌ها شده است. گرگوری شیرر، رئیس استراتژی فلزات پایه و گرانبها در جی پی مورگان، اخیراً اظهار داشت: «در میان ژئوپلیتیکی در حال فروپاشی، افزایش تحریم‌ها و دلارزدایی، ما شاهد افزایش اشتها برای خرید دارایی‌های واقعی از جمله طلا هستیم».

در واقع، خرید طلای قابل توجه بانک خلق چین را می‌توان در چارچوب تلاش‌های آن برای جایگزینی دارایی‌های دلاری خود دانست. این در حالی است که در یک پس‌زمینه تلخ تنش‌های فزاینده با ایالات متحده، از جمله تشدید جنگ تجاری و تحریم‌های آمریکا علیه چین و روسیه وجود دارد که همگی باعث وخامت چشمگیر روابط بین ابرقدرت‌های اقتصادی شده است. در پاسخ، چین به شدت در حال فروش دارایی‌های خود در اوراق بهادار خزانه داری ایالات متحده است چرا که به دنبال جایگزینی موثر مقادیر عظیم ذخایر دلاری خود با طلای بیشتر و در نهایت افزایش متنوع سازی ذخایر خود است. در حالی که در اوایل سال 2022 چین بیش از 1 تریلیون دلار از اوراق خزانه ایالات متحده داشت، طبق آمار رسمی دولت ایالات متحده، این دارایی‌ها تا ماه مه 2024 به 768.30 میلیارد دلار کاهش یافته است.

کارستن منکه، تحلیلگر جولیوس بائر (Julius Baer)، اخیراً به رویترز گفت: انگیزه اصلی بانک خلق چین این است که کمتر به دلار آمریکا وابسته باشد و - در یک مورد افراطی - کمتر در معرض تحریم‌های ایالات متحده قرار گیرد. منکه گفت که انتظار دارد تمایل چین برای تنوع بخشیدن به ذخایر خود ادامه یابد، چرا که "تنش‌های ژئوپلیتیکی بین چین و ایالات متحده - جدا از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده - بعید است که به این زودی‌ها از بین برود".
نقش بریکس
تلاش‌های سریع چین برای کاهش دلار نیز به دلیل تعهدات این کشور به بریکس پلاس، گروه اقتصادی جهانی از اقتصادهای نوظهور که توسط برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تأسیس شده است و اخیراً ایران، مصر، اتیوپی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به فهرست اعضای آن اضافه شده‌ است، انجام می‌شود. این بلوک در حال گسترش تمایل خود را برای آزاد کردن فرصت‌های جدید برای تجارت و سرمایه‌گذاری در میان کشورهای عضو خود و همچنین استفاده تقریباً انحصاری از ارزهای محلی در تجارت دوجانبه را آشکارا اعلام کرده است.

بحث‌های جاری در مورد ارز بریکس که توسط طلا پشتیبانی می‌شود نیز ممکن است روند خرید پرشور این فلز گرانبها در سال‌های اخیر را توضیح دهد. بانک جهانی خاطرنشان کرد که تا سه ماهه اول سال 2024، مجموع ذخایر طلای بانک مرکزی در کشورهای بریکس پلاس تقریباً 17 درصد از کل طلای موجود در بانک‌های مرکزی جهان را تشکیل می‌داد و روسیه، هند و چین در بین 10 کشور برتر جهان قرار داشتند. در حالی که تا کنون هیچ تایید رسمی از یک ارز جدید ارائه نشده است، گمانه زنی‌ها مبنی بر اینکه پول بریکس با پشتوانه طلا در راه است، همچنان رو به افزایش است.

به نظر شما در طول زمان چه اتفاقی برای دلار خواهد افتاد؟ جیم ریکاردز، نویسنده و بانکدار سرمایه‌گذاری اخیراً در جریان سخنرانی خود در کنفرانس سرمایه‌گذاری نیواورلئان این سوال را مطرح کرد و افزود که تقویت ارز بریکس در برابر دلار در نهایت منجر به سقوط نهایی پول ایالات متحده خواهد شد. ریکاردز همچنین اعلام کرد که 11 کشور عضو بریکس پلاس در حال حاضر 15 درصد از ذخایر طلای جهانی، 30 درصد از زمین، 40 درصد از جمعیت جهان و 54 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) را تشکیل می‌دهند. وی افزود: «ما در حال رسیدن به نقطه‌ای هستیم که بریکس کنترل مسیرهای زمینی و گلوگاه در سراسر جهان را در دست دارد. دلار به این زودی‌ها از بین نمی‌رود، اما قیمت دلاری بسیار بالاتر طلا و یک دلار بسیار ضعیف‌تر را خواهیم داشت.

در این میان، توقف خرید طلا توسط بانک خلق چین برخی شایعات را نشان می‌دهد که رکورد خرید آن به پایان رسیده است. با این حال، بسیاری از تحلیل‌های عمومی این توقف را کوتاه می‌دانند، به طوری که افزایش شدید قیمت طلا احتمالاً باعث می‌شود که بانک خلق چین فعلاً دست نگه دارد. خرید طلا توسط پکن، که به افزایش قیمت اسپات در ماه‌های آوریل و مه کمک کرد، دیگر از حساسیت قیمتی مصون نیست، اما انتظار می‌رود ریسک‌های ژئوپلیتیکی ادامه‌دار برنامه بلندمدت این کشور برای متنوع سازی دارایی‌های دلاری آمریکایی را ادامه بخشد.»

جی پی مورگان این دیدگاه را تکرار کرد و پیش‌بینی کرد که بانک‌های مرکزی و سایر مصرف‌کنندگان فیزیکی طلا در هر کاهش قیمت‌های آتی قوی باقی بمانند و بنابراین از کف قیمت کلی بالاتری برای طلا حمایت خواهند کرد. به گفته گریگوری شیرر، ما فکر می‌کنیم سطح قیمت طلا کمترین تأثیر را بر برنامه‌های بلندمدت خرید بانک مرکزی دارد، با این حال، به نظر می‌رسد تغییرات قیمت بر سرعت و ریتم خرید خالص تأثیر می‌گذارد.

برخی دیگر به این نکته اشاره می‌کنند که کل ذخایر طلای بانک خلق چین در مقایسه با سایر اقتصادهای بزرگ همچنان سهم متوسطی از ذخایر کل است. در گزارش اخیر رویترز به نقل از یک گزارش آمده است: «ذخایر طلای چین باید به صورت مطلق و نسبی افزایش یابد، چرا که با وضعیت دومین اقتصاد بزرگ جهان مطابقت ندارد و سهم طلا از ذخایر آن کمترین نسبت به سایر اقتصادهای بزرگ است. یک منبع ناشناس از چین، توقف در خرید را به قیمت‌های بالا نسبت داد.

این منبع آگاه با اشاره به عوامل ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین و درگیری خاورمیانه در میان محرک‌های چین می‌افزاید: «اما ما باید قیمت‌ها را بررسی کنیم – برای بانک مرکزی غیرممکن است که مقدار خرید ثابتی را در هر ماه حفظ کند.»

به گفته شورای جهانی طلا ، علیرغم کندی اخیر، عملکرد قوی طلا تا کنون در سال 2024، عدم قطعیت دارایی‌های محلی و ریسک‌های مرتبط با چشم انداز اقتصادی باید نوید خوبی برای فروش شمش و سکه در چین باشد. در همین حال، فیلیپ کلاپویک، مدیر عامل مشاور هنگ‌کنگ پریشس متالز اینسایت (Precious Metals Insights )، رشد بیشتر تقاضا برای جذابیت دارایی امن طلا را در میان گزینه‌های سرمایه‌گذاری محدود چین، بحران طولانی‌مدت بخش املاک، بازارهای بی‌ثبات سهام و تضعیف یوان پیش‌بینی کرد. کلاپویک در ماه آوریل به بلومبرگ گفت: «وزن پول موجود در این شرایط برای دارایی‌هایی مانند طلا - و در واقع برای خریداران جدید - بسیار قابل توجه است. «جایگزین زیادی در چین وجود ندارد. با کنترل مبادلات و کنترل سرمایه، نمی‌توانید فقط به بازارهای دیگر توجه کنید تا پول خود را در آن سرمایه گذاری کنید.

بر اساس داده‌های بلومبرگ، موقعیت فروش خالص کالاها در پایین‌ترین سطح خود از سال 2011 قرار گرفته است. در واقع، این امر نشان می‌دهد که صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای محافظت از خود در برابر کندی احتمالی اقتصاد جهانی، اقدام به فروش کالاها کرده‌اند. در میان کالاها، نفت بیشترین فشار فروش را متحمل شده و موقعیت فروش خالص آن به پایین‌ترین سطح تاریخی خود رسیده است. با این حال، گزارش اخیر اوپک برخلاف انتظارها، چندان نزولی نبود و موجب بهبود احساسات کلی بازار شد.

در نتیجه، قیمت نفت برای چهارمین روز متوالی در حال افزایش است. بر اساس این گزارش، تقاضای نفت امسال نسبت به پیش‌بینی ماه گذشته کاهش یافته و به 2.11 میلیون بشکه در روز رسیده است. این کاهش عمدتا به دلیل کندی اقتصاد چین و روی آوردن این کشور به خودروهای برقی است. همچنین، اوپک پیش‌بینی خود از رشد تقاضای نفت در سال آینده را از 1.85 به 1.78 میلیون بشکه کاهش داده است. هر دو این پیش‌بینی‌ها بالاتر از برآوردهای آژانس بین‌المللی انرژی است که قرار است فردا منتشر شود.

تحلیل هفتگی برنت دانلی

در روزهای نخستین هفته، بازارهای مالی با سونامی سقوط، دست‌وپنجه نرم کردند. از سقوط شاخص‌های سهام و ارزهای دیجیتال گرفته تا فروپاشی معاملات حملی. اما با انتشار داده‌های جدیدی از ایالات متحده، ابرهای تیره کنار رفت و بازارها به شرایط عادی خود بازگشتند. این دست حوادث در بازارهای مالی پر است از درس‌هایی برای معامله‌گرانی که بصورت حرفه‌ای به مقوله ترید می‌نگرند. در این مقاله به بررسی حوادث هفته گذشته در بازارها می‌پردازیم.
بازارها از منظر اقتصاد کلان
ابتدا به نظر می‌رسید که آمارهای اشتغال آمریکا مانند گزارش‌های NFP، ADP، زیرشاخه اشتغال در شاخص مدیران خرید تولیدی ISM و همچنین آمار مدعیان اولیه بیمه بیکاری، همگی نشان‌دهنده کاهش قابل‌توجهی در بازار کار آمریکا بودند. اما حالا به نظر می‌رسد که این تحلیل‌ها تا حدی تحت تاثیر عوامل تصادفی بوده‌اند و شبیه به یک طوفان بزرگ در نرخ بیکاری تاثیر گذاشته است. با انتشار داده‌های جدیدی از ایالات متحده در این هفته، این دیدگاه تقویت شد چراکه داده‌های خدمات ISM نتایج قوی‌ای نشان داده‌اند، پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی توسط فدرال رزرو آتلانتا همچنان ۲.۹٪ باقی مانده و آمار مدعیان اولیه بیمه بیکاری نیز دوباره کاهش یافته است.

اقتصاددانان آرزو دارند بتوانند با همان دقت و سادگی پیش‌بینی‌های هواشناسان کار کنند، اما نمی‌توانند. زیرا اقتصاد بیشتر هنر است تا علم. این تقابل میان هنر و علم همان دلیلی است که باعث می‌شود برخی، اقتصاد را یک شبه‌علم خطاب کنند. این مسئله در این چرخه اقتصادی به وضوح مشاهده شده، چرا که تمامی مدل‌های قدیمی اشتباه از آب در آمده‌اند. پیش‌بینی‌های پیوسته و بدبینانه اقتصاددانان به‌جای اینکه دقیق باشند، خلاف آن را ثابت کرده‌اند. البته من از این امتیاز برخوردارم که هر زمان خواستم، به‌سرعت نظر خود را تغییر دهم، اما اقتصاددانان واقعی با هزینه‌های زیادی مواجه هستند؛ آنها نمی‌توانند مدام نظر خود را تغییر دهند.

بنابراین، به چیزی رسیدیم که سال گذشته تجربه کردیم:

در سال گذشته شاهد بودیم که اقتصاددانان و تحلیلگران با تکیه بر مدل‌ها و چارچوب‌های ناکارآمد، به پیش‌بینی‌های خود ادامه دادند، حتی زمانی که داده‌ها نشان می‌داد که این چارچوب‌ها کارایی ندارند. برای بعضی افراد بهترین راهبرد این است که به دیدگاه‌های خود پایبند بمانند حتی اگر شواهد نشان دهد که اشتباه می‌کنند. همیشه می‌توان یک نقطه داده اقتصادی خاص پیدا کرد که دیدگاه شما را تأیید کند. اگر یک داده مورد پسندتان نیست، به نسخه غیر فصلی آن نگاه کنید، شاید آن به دیدگاهتان نزدیک‌تر باشد.

معامله‌گران این امتیاز را دارند (و حتی از نظر مالی مجبورند) که در هر لحظه نظر خود را تغییر دهند. اما افرادی که در رسانه‌های حرفه‌ای کار می‌کنند و به طور فصلی گزارش‌های خود را منتشر می‌کنند، این امکان را ندارند.

این سخن من نقدی به هیچ کس نیست؛ بلکه واقعیتی است که باید هنگام بررسی تحلیل‌های مالی به آن توجه کنید. قبل از اینکه در مورد صحت پیش‌بینی‌ها یا چارچوب‌های اقتصادی که به آن‌ها گوش می‌دهید قضاوت کنید، باید از سوگیری افراد مطلع باشید. برخی افراد حتی پس از اینکه تمام شواهد نشان می‌دهد که چارچوب آن‌ها ناکارآمد است، سال‌ها و شاید حتی یک دهه به آن پایبند می‌مانند، فقط به این دلیل که باهوش به نظر می‌رسد.

این هفته شاهد یک ضدحمله به اخبار بد هفته گذشته بودیم.

در حالی که هفته گذشته فکر می‌کردم شاید اقتصاد ما به یک سرعت پایین‌تر رسیده باشد، اکنون دیگر مطمئن نیستم. همه چیز به داده‌ها بستگی دارد! اما شاید عجیب‌ترین چیزی که این هفته رخ داد، حرکت عجیب و غریب همه کلاس‌های دارایی در روز یکشنبه و دوشنبه بود. احتمالاً در مورد این تحولات زیاد شنیده‌اید.

دومین اتفاق عجیب در عرصه اقتصاد کلان این هفته، حرکات بزرگ بازارها بود که به دنبال انتشار گزارش مدعیان اولیه بیمه بیکاری به وقوع پیوست. این گزارش به میزان ۰.۵۴ انحراف معیار، بهتر از حد انتظار بود. این هفته داده‌های اقتصادی زیادی در دسترس نبود، بنابراین بازارها به شدت دنبال هر نوع خبری بودند که نظرات آن‌ها را نقض یا مؤید نظرات پیشین باشد. به همین دلیل، گزارش مدعیان اولیه بیمه بیکاری که پنجشنبه منتشر شد، حدود ۷۵ برابر بیشتر از حد معمول مورد توجه قرار گرفت. این گزارش که ۷۰۰۰ عدد کمتر از حد انتظار منتشر شد، خبر خوبی برای اقتصاد به شمار می‌آید (کاهش تعداد متقاضیان بیمه بیکاری = خبر خوب). به یاد داشته باشید که انحراف معیار بین پیش‌بینی‌های اقتصاددانان و نتایج واقعی معمولاً حدود ۱۳۰۰۰ است و این بار تفاوت تنها ۷۰۰۰ بود، که معادل ۰.۵۴ سیگما است. به عبارت دیگر، این تفاوت فقط یک انحراف تصادفی از انتظارات بود.
اما واکنش بازار به این داده‌ها چه بود؟
گوشه‌ای از واکنش بازار را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

شاخص‌ها ۱۵۰ واحد افزایش یافتند و در طی پنج ساعت ۴۵۰ واحد جهش کردند.

این تغییرات حیرت‌انگیز است! در این نوع حرکات، معامله‌گران در عین بهت و حیرت فریاد می‌زنند:  "این اصلاً منطقی نیست!" و "بازار نابود شده!" و "من با معاملات چه کنم!"

یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که در ابتدای ورود به دنیای معامله‌گری می‌آموزید این است:

همیشه قرار نیست همه چیز منطقی باشد.

منطق اقتصادی همیشه به صورت دقیق و مستقیم در قیمت‌های بازار منعکس نمی‌شود. خیلی وقت‌ها، تغییرات بازار بیشتر به دلیل رفتارهای غیرمنطقی و احساسی انسان‌ها است تا به دلایل واقعی اقتصادی. این حرکت یکی از همان نوسانات شدید در بازارهایی بود که به نظر می‌رسد همه در شرایطی قرار دارند که نمی‌دانند بازار تا چه حد و با چه سرعتی حرکت خواهد کرد. در چنین شرایطی، بهترین راه این است که طوری معامله کنید که گویی در حال خرید در کف و فروش در سقف هستید، نه برعکس.

من یک محصول ساختگی طراحی کردم تا به نوعی شرایط عجیب و غریب بازار را نشان دهم. برای مثال، تصور کنید حتی دمپایی‌های ساده هم در این وضعیت عجیب، به یک کالای جالب توجه تبدیل شوند.

راستش نمی‌دانم این یک شوخی است یا نه. شاید واقعاً این دمپایی‌ها را بفروشیم. حقیقتاً مطمئن نیستم.

یکی از اتفاقات بزرگ این هفته تغییر ناگهانی محبوبیت نامزدها بود، همان‌طور که کامالا هریس سعی کرد به بهترین شکل ممکن مانند "کوئینسی هال" رفتار کند و در نظرسنجی‌ها و شرط‌بندی‌ها از دونالد ترامپ جلو بزند.

این تغییر بزرگ واقعاً اتفاق افتاده است.

این تصویر از وب‌سایت electionbettingodds.com است که احتمال‌های شرط‌بندی را جمع‌آوری می‌کند. سایت Polymarket، که به نظر می‌رسد بهترین و معتبرترین سایت با بیشترین حمایت از ترامپ باشد، نشان می‌دهد که ۲۷۵ هزار دلار پول برای فروش شرط‌بندی روی ترامپ با احتمال ۴۹٪ و ۵۰٪ وجود دارد. این اولین بار است که از اواسط ماه مه ترامپ در Polymarket با این نرخ‌ها عرضه می‌شود. جالب است! من همچنان معتقدم که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، مشکلات مالی و نگرانی‌های ناشی از کاهش ارزش دلار به وجود خواهد آمد، زیرا تمدید قانون کاهش مالیات و ادامه نرخ‌های پایین‌تر مالیاتی برای شرکت‌ها در دولت هریس تضمین نشده است. همچنین، ریسک‌های نظارتی برای ارزهای دیجیتال در دولت هریس بیشتر از دولت ترامپ خواهد بود، و این به طور کلی برای ارزهای دیجیتال منفی است.

مردم در توییتر دوست دارند بحث کنند که آیا این احتمال‌ها درست هستند یا نه. اما این احتمال‌ها نه درست هستند و نه غلط. آن‌ها فقط نشان می‌دهند که مردم حاضرند روی چه چیزی پول خود را شرط‌بندی کنند. این مثل این است که بگویید شاخص SPX اشتباه است. خب، اگر واقعا این‌طور فکر می‌کنید، پس در جهت مخالف شرط‌بندی کنید.

من از این احتمالات به عنوان بهترین تخمینی که می‌توان از نتیجه انتخابات گرفت استفاده می‌کنم. خودم نظری درباره نتیجه انتخابات ندارم و حتی نمی‌توانم در آمریکا رأی بدهم. آنچه برای بازارها مهم است، جهت و سرعت تغییر این احتمالات است، نه تاریخچه آن‌ها به عنوان پیش‌بینی‌کننده رویدادها.
بازار سهام
همان‌طور که اشاره شد، پنجشنبه روزی بسیار عجیب و غریب در بازار سهام بود، اما واقعیت این است که کل این هفته پر از نوسانات شدید بود. به طور ناگهانی، از حالتی که نوسانات بسیار کم بود به حالتی رسیدیم که انگار نوسانات پایان‌ناپذیر شده است. به گپ بزرگ در معاملات یکشنبه/دوشنبه نگاه کنید، زمانی که معاملات حملی ین به حالت «نانتکوتا» تغییر کرد.

«نانتکوتا» یک واژه مؤدبانه ژاپنی است که به معنی "وای خدای من!" یا "چه اتفاقی افتاد؟" است.

دوست داشتم توضیح کاملی درباره معاملات حملی ین بنویسم، اما این‌روزها همه در حال صحبت در این‌باره هستند. به طور کلی، در بازار اغلب گروه بزرگی از پوزیشن‌های مشابه وجود دارد که با گذشت زمان انباشته می‌شوند. وقتی یکی از این پوزیشن‌ها فرو می‌پاشد، بقیه هم به دنبال آن سقوط می‌کنند. این‌بار، این پوزیشن‌ها شامل موارد زیر بودند:

  • معاملات حملی شامل خرید USDJPY، فروش CHF، خرید MXN، خرید BRL و غیره.
  • خرید شاخص‌های نیکی و TOPIX
  • خرید سهام‌هایی با روند صعودی، مانند Mag7 و هوش مصنوعی
  • فروش نوسانات (شرط‌بندی بر کاهش نوسانات)
  • خرید ارزهای دیجیتال

این‌ها همه معاملاتی بودند که از نوسانات پایین، امید به بهبود تدریجی اقتصاد و رؤیای کاهش نرخ‌های بهره در آینده سود می‌بردند. درست است که بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را افزایش داد و این یک عامل مهم بود، اما این حرکت همزمان با مجموعه‌ای از اخبار بد بود که به همه این پوزیشن‌ها ضربه زد. به یاد داشته باشید که همان صندوق‌ها و سرمایه‌گذارانی که در معامله حملی ین بودند، احتمالاً در شاخص نیکی، شرط‌بندی بر کاهش نوسانات، خرید ارز دیجیتال و یا خرید سهام NASDAQ نیز حضور داشتند. صندوق‌ها، افراد و الگوریتم‌هایی که یک معامله محبوب را دنبال می‌کنند، معمولاً در سایر معاملات محبوب دیگر نیز حضور دارند.

وقتی نوسانات بازار افزایش پیدا می‌کند، همبستگی بین این پوزیشن‌ها هم بالا می‌رود و اثر «آتش در دیسکو» رخ می‌دهد؛ یعنی همه به‌سرعت به سمت خروجی کوچک هجوم می‌برند.

به همین دلیل است که می‌گویند معاملات حملی مانند پرنده‌ای غذا می‌خورد و مانند فیلی مدفوع می‌کند. البته من هرگز چنین چیزی نمی‌گویم، چون به نظرم بی‌ادبانه است و من خیلی مؤدب هستم. اما بسیاری از مردم این را می‌گویند.

بنابراین، وقتی بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را افزایش داد و سیاست‌های هاوکیشی را اعمال کرد، این موضوع به یک اثر دومینویی منجر شد و بازارهای جهانی را شوکه کرد. این اتفاق خاطرات ترسناک گذشته را زنده کرد، چه در سال ۱۹۹۸، چه ۲۰۰۸ و چه ۲۰۱۸. بانک مرکزی ژاپن سابقه طولانی و ناخوشایندی در افزایش نرخ‌های بهره دارد که همیشه به افت شدید بازار سهام داخلی منجر شده است.

به این نمودار نگاه کنید:

(نموداری که تاریخچه افزایش نرخ بهره بانک ژاپن و افت بازار سهام آن کشور را نشان می‌دهد.)

دلایل اصلی این فروش سنگین در سهام شامل این موارد بود:

  • سیاست‌های پولی انقباظی در ژاپن
  • کاهش هیجانات در مورد هوش مصنوعی
  • پیشی گرفتن هریس از ترامپ در نظرسنجی‌ها و شرط‌بندی‌ها
  • رشد ناگهانی نوسانات که منجر به فروپاشی دارایی‌ها می‌شود (Volmageddon)
  • خروج از معاملات حملی در ارزهای نوظهور
  • ترس از داده‌های ضعیف اقتصادی آمریکا
  • شوک‌های ناگهانی و خروج از پوزیشن‌ها

این فروش‌های سنگین و وحشت‌زده اغلب زمانی رخ می‌دهد که به نظر می‌رسد دنیا به پایان رسیده، اما گاهی اوقات هم در شرایطی که واقعاً این‌طور نیست اتفاق می‌افتد.

من این نمودار را به عنوان یک شوخی در توییتر منتشر کردم و واقعاً مورد استقبال قرار گرفت و تبدیل به چهارمین توییت محبوب من شد.

(نمودار شوخی که در توییتر منتشر شده است.)

خلاصه ۱۴ کلمه‌ای این هفته در بازار سهام:

توکیو به حالت «نانتکوتا» رفت. دیسکو آتش گرفت، اما همه زنده ماندیم.
نرخ بهره
هفته گذشته بازده اوراق قرضه آمریکا به شدت کاهش یافت و بازده اوراق دوساله تا صبح دوشنبه در نیویورک به ۳.۶۰ درصد رسید. اما بعد همه فهمیدند که اوضاع به آن بدی هم نیست و حالا بازده‌ها دوباره بالای ۴ درصد در تمام منحنی بازده قرار گرفته‌اند.

فاصله بین بازده اوراق دوساله و ده‌ساله فقط پنج واحد باقی‌مانده تا به حالت عادی برگردد. با این حال، بازار هنوز هم فکر می‌کند که احتمال کاهش بیش از ۲۵ واحد پایه در نشست سپتامبر فدرال رزرو وجود دارد. چند روز پیش به نظر می‌رسید که کاهش ۵۰ واحدی در سپتامبر قطعی است، اما حالا همه فکر می‌کنند که شاید عدد مربوط به اشتغال غیرکشاورزی (NFP) اشتباه بوده باشد. این احتمال وجود دارد!

در هفته‌ای که نظرسنجی خانوار انجام شد، ۴۵۰,۰۰۰ نفر نتوانستند سر کار بروند و این ممکن است ۰.۲ درصد به نرخ بیکاری اضافه کرده باشد. در حالی‌که زیر شاخه اشتغال شاخص ISM در بخش تولید نشانگر وضعیت خیلی بدی بود، همین شاخص در بخش خدمات به راحتی بالای ۵۰ باقی ماند. چون بخش خدمات حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد از اقتصاد آمریکا را تشکیل می‌دهد، احتمالاً شاخص ISM در بخش خدمات خیلی مهم‌تر از بخش تولید است.
ارزهای فیات
در پایان آوریل ۲۰۲۴، گفته شد که ژاپن در بحران است و ارز آن‌ها به کلی سقوط کرده، وزارت دارایی (MOF) هم کاری از دستش برنمی‌آید و چین قصد دارد یوان خود را تضعیف کند؛ به نظر می‌رسید که بحران ارزی آسیا دوباره در راه است. اما حالا گفته می‌شود که ین ژاپن (JPY) به زودی به شدت اوج خواهد گرفت، چون میلیاردها دلار از معاملات حملی در خطر هستند و می‌توانند سیستم مالی جهان را غرق کنند.

اینجا چند نکته قابل‌توجه است:

  • سوگیری جمعی: وقتی نرخ USDJPY به ۱۶۰ رسید، همه خوش‌بین بودند و حالا که به ۱۴۲ رسیده، همه بدبین شده‌اند.
  • سوگیری منفی: رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی هم وقتی نرخ USDJPY بالا می‌رود آن را بحران می‌دانند و هم وقتی پایین می‌آید. انگار هر حرکتی که این نرخ بکند، یک بحران به حساب می‌آید.
  • سوگیری تعمیمی: اگر چیزی به ۱۶۰ رسیده، پس حتماً به ۲۰۰ هم می‌رسد، درست است؟
  • اشتباه اکونومیست: آن‌ها گفتند: "حمایت از ارز بی‌فایده است." اما اینطور نبود. در واقع، این یک حرکت هوشمندانه بود تا قبل از اعمال سیاست‌های انقباظی بیشتر بانک مرکزی ژاپن، اوضاع را تثبیت کند و از سقوط بیشتر ین جلوگیری شود. وزارت دارایی ژاپن قطعاً بیشتر از روزنامه‌نگاران درباره مداخله در بازار ارز می‌داند!

در نهایت، باید گفت که داستان‌ها و تحلیل‌ها همیشه ثابت نیستند و می‌توانند به سرعت تغییر کنند.

اگر به نمودار USDJPY در ۱۰-۱۲ روز گذشته نگاه کنید، می‌بینید که این نرخ دقیقاً همانند نمودار بازده اوراق دو ساله آمریکا حرکت کرده است. این یعنی همبستگی بسیار بالایی بین این دو وجود دارد. در واقع، وقتی ترس و نگرانی‌ها در بازار غالب می‌شوند، همبستگی بین دارایی‌ها زیاد می‌شود و نمودارهای بسیاری از آن‌ها شبیه به هم می‌شوند. حتی EURCHF که باید نشان‌دهنده تفاوت بین اتحادیه اروپا و سوئیس باشد، این هفته نموداری مشابه داشت.

گاهی اوقات نیاز به ذهنی خلاق دارید تا بفهمید چرا یک تغییر کوچک در داده‌های اقتصادی آمریکا باعث می‌شود یورو در مقابل فرانک سوئیس ۱ درصد تقویت شود! اما همانطور که قبلاً هم گفتم، همیشه لازم نیست همه چیز منطقی به نظر برسد.
رمزارزها
بیایید به دنیای رمزارزها بپردازیم. بیت‌کوین به عنوان یک نوع جدید و بهتر از پول مطرح می‌شود، چیزی که در برابر سانسور دولت‌ها و هکرها مقاوم است. همچنین، به عنوان یک ذخیره ارزش منحصر به فرد و یک سیستم پرداخت الکترونیکی همتا به همتا توصیف می‌شود.

اما...

به نظر می‌رسد بیت‌کوین هم تبدیل به یک دارایی پرریسک مثل بقیه دارایی‌ها شده است. فرقی نمی‌کند شما روی نقره، بیت‌کوین، طلا یا QQQ سرمایه‌گذاری کنید؛ در حال حاضر... همه یکسان هستند. بیت‌کوین: تو به‌طور کامل در وال‌استریت ادغام شدی، درست همان‌طور که پیش‌بینی شده بود.

کامودیتی‌ها
شگفت‌آور است که دیگر هیچ‌کس درباره نفت صحبت نمی‌کند، انگار که اصلاً اهمیتی ندارد. سقوط قیمت نفت در سال ۲۰۱۵/۲۰۱۶ پس از کاهش ارزش یوان چین، کاهش قیمت به زیر صفر در دوران کرونا در سال ۲۰۲۰، و جهش شدید قیمت در سال ۲۰۲۲ همه به نظر می‌رسد که خاطراتی دور و قدیمی هستند.

در آن زمان، این تصور وجود داشت که نفت به عنوان پناهگاه امن جدید مطرح شده و ما وارد یک نظم نوین جهانی شده‌ایم. تهاجم روسیه و تحریم سوئیفت توسط آمریکا همه چیز را تغییر داده و قرار بود قیمت نفت به اوج برسد و دلارزدایی شروع شود.

اما هیچ‌کدام از این پیش‌بینی‌ها درست نبودند. نموداری از بلومبرگ وجود دارد که نشان می‌دهد چقدر این رسانه از سال ۲۰۱۵ تاکنون درباره نفت مقاله نوشته است. اگر تاریخچه قیمت نفت را بدانید، خواهید دید که رسانه‌ها فقط زمانی که نفت در حال افزایش است، آن را پوشش می‌دهند. این به دلیل تعصب منفی است؛ رسانه‌ها معمولاً داستان‌های بزرگ و ترسناک را پوشش می‌دهند، اما زمانی که خبری نیست یا اخبار خوب رخ می‌دهد، مانند کاهش قیمت بنزین که به نفع مصرف‌کنندگان آمریکایی است، نادیده گرفته می‌شود.

نموداری از قیمت‌های بنزین در مقایسه با دستمزدها در آمریکا نشان می‌دهد که چقدر قیمت‌ها در طول زمان پایدار بوده‌اند. البته در سال‌های ۱۹۸۰ و ۲۰۰۸ جهش‌های بزرگی دیده می‌شود، اما به طور کلی، قیمت‌ها ثابت مانده‌اند. بهترین درمان برای قیمت‌های بالا، خود قیمت‌های بالاست.

از نظر معاملات، نفت در حال شکل‌گیری یک الگوی مثلثی بزرگ است. این الگوها زمانی ظاهر می‌شوند که قیمت در یک محدوده محدود شود و نوسانات کاهش یابد. در نهایت، قیمت به یکی از دو سمت شکسته خواهد شد؛ یا به پایین‌تر از ۶۰ دلار یا به بالاتر از ۹۰ دلار. با توجه به عملکرد سایر کامودیتی‌ها، کاهش تقاضا از سوی چین، و جو کلی کاهش تورم در سراسر جهان... احتمالاً قیمت به سمت ۶۰ دلار کاهش خواهد یافت تا اینکه به ۹۰ دلار برسد.

طلا ماهانه

طلا در آغاز هفته جاری به دلیل افزایش نگرانی‌‌ها در مورد ریسک رکود در ایالات متحده، در کنار بازار سهام جهانی با فشار فروش مواجه شد. طلا که معمولاً در چنین ابهاماتی پناهگاه امنی است، در روز دوشنبه در بحبوحه لیکوئید شدن احتمالی برای سایر دارایی‌ها به شدت فروخته شد.
کاهش قیمت طلا در بحبوحه سقوط سهام

با نگاهی به آینده، در میان عدم قطعیت‌های ژئوپلیتیکی و انتظارات کاهش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو آمریکا ما معتقدیم که طلا باید بار دیگر جایگاه خود را به دست آورد.

علیرغم افت شدید روز دوشنبه، طلا همچنان در سال جاری تاکنون حدود 15 درصد افزایش داشته است و یکی از بهترین کامودیتی‌های امسال است که خریدهای بانک مرکزی، مصرف کنندگان آسیایی و انتظارات از فدرال رزرو برای کاهش نرخ بهره به آن کمک کرده است. طلا در ماه ژوئیه و در میان اشتهای شدید بانک‌های مرکزی و مصرف کنندگان آسیایی، به بالاترین حد خود رسید. ما معتقدیم پس از مرحله تثبیت، طلا حرکت صعودی خود را حفظ خواهد کرد.
توجهات معطوف به فدرال رزرو آمریکا
تمرکز طلا همچنان بر دامنه و زمان حرکت احتمالی فدرال رزرو برای کاهش نرخ بهره است. هزینه‌های استقراض کمتر برای طلا عامل مثبتی است.

فدرال رزرو از ژوئیه گذشته نرخ بهره کلیدی خود را در محدوده هدف 5.25 تا 5.5 درصد - بالاترین سطح در بیش از دو دهه گذشته - نگه داشته است.

اقتصاددان آمریکایی موسسه ING اکنون پیش‌بینی کاهش 50 نقطه پایه‌ای نرخ بهره را در ماه سپتامبر و به دنبال آن یک سری حرکات 25 نقطه پایه‌ای در تابستان آینده را دارند که نرخ بهره را به 3.5 درصدی برمی‌گرداند.
چین خرید طلا را متوقف می‌کند

داده‌های شورای جهانی طلا (WGC) نشان داد که خرید بانک مرکزی در ماه ژوئن ادامه یافت و 12 تن خرید خالص در طول ماه گزارش شد. خریدهای ژوئن بار دیگر توسط بانک‌های مرکزی بازارهای نوظهور هدایت شد. ازبکستان و هند هر دو 9 تن به ذخایر طلای خود در طول ماه اضافه کردند.

با این حال، چین در ماه‌های اخیر کاهش خرید طلا را داشته است. بانک خلق چین در ماه جولای برای سومین ماه متوالی طلا را به ذخایر خود اضافه نکرد. در ماه مه، بانک مرکزی چین طلا را به ذخایر خود اضافه نکرد و به زنجیره خرید 18 ماهه که قیمت طلا را به بالاترین حد خود رساند، پایان داد. قیمت بالای طلا احتمالاً در حال حاضر مانع از خرید بیشتر شده است. بر اساس داده‌های رسمی، طلا در اختیار بانک خلق چین در پایان ماه گذشته بدون تغییر در 72.8 میلیون اونس تروی بود.

در همین حال، سنگاپور بزرگترین فروشنده (-12 تن) در ماه ژوئن بود - این کشور ذخایر طلای خود را در ژوئن به بیشترین میزان حداقل از سال 2000 کاهش داد. قدرت خرید در سال جاری ادامه دارد، اگرچه خرید و فروش ناخالص نسبت به مدت مشابه سال گذشته کمتر است. در سال 2023، بانک‌های مرکزی 1037 تن طلا به ذخایر خود اضافه کردند - که دومین خرید سالانه در تاریخ - پس از رکورد 1082 تنی در سال 2022 بود.

با این حال، ما همچنان انتظار داریم که تقاضای بانک مرکزی با توجه به شرایط آینده اقتصادی و تنش‌های ژئوپلیتیکی و با عقب‌نشینی قیمت‌ها از بالاترین رکورد، قوی باقی بماند.
جریان ورود سرمایه به ETFها ادامه دارد

بر اساس داده‌های WGC، پس از قوی‌ترین ماه از ماه مه 2023، ETFهای جهانی طلا برای دو ماه متوالی شاهد جریان‌های ورودی بوده‌اند. در ماه ژوئن، خرید قابل توجه اروپایی و آسیایی جریان خروجی از آمریکای شمالی را جبران کرد. اگرچه جریان‌های ورودی ژوئن و مه به کاهش زیان سالانه صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلای جهانی به 6.7 میلیارد دلار (-120 تن) کمک کرد، اما این بدترین نیمه اول سال از سال 2013 تاکنون است - اروپا و آمریکای شمالی هر دو شاهد جریان‌های خروجی سنگین بوده‌اند در حالی که آسیا تنها منطقه با جریان ورودی بود.

دارایی سرمایه‌گذاران در ETFهای طلا معمولاً با افزایش قیمت طلا افزایش می‌یابد و بالعکس. با این حال، دارایی‌های ETF طلا در بیشتر سال 2024 کاهش یافته است، در حالی که قیمت اسپات طلا به بالاترین حد خود رسیده است. جریان ETF سرانجام در ماه مه مثبت شد.
قیمت‌ها در سه ماهه چهارم به اوج خود می‌رسد
ما معتقدیم که ژئوپلیتیک یکی از عوامل کلیدی محرک قیمت طلا باقی خواهد ماند. جنگ در اوکراین و خاورمیانه و تنش‌ها بین ایالات متحده و چین نشان می‌دهد که تقاضا برای دارایی امن به حمایت از قیمت طلا در کوتاه مدت و میان مدت ادامه خواهد داد. از نظر ما، انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده در نوامبر و کاهش نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا که مدت‌ها منتظر آن بودیم، همچنان به حرکت صعودی طلا تا پایان سال کمک خواهد کرد. همچنین انتظار می‌رود بانک‌های مرکزی همچنان به دارایی‌های خود بیافزایند، که می‌تواند برای قیمت طلا کمک کننده باشد.

طلا در سه ماهه سوم به طور متوسط 2380 دلار و در سه ماهه چهارم در 2450 دلار در هر اونس به اوج خود می‌رسد که در نتیجه میانگین سالانه 2301 دلار در هر اونس خواهد بود.

طلا و نقره در سال 2024 به دلیل خرید کشور چین و رکورد خرید بانک‌های مرکزی افزایش یافته است. با این حال، سرمایه گذاران غربی عمدتاً خریدی نداشتند. آیا کاهش نرخ بهره بانک مرکزی در نهایت آنها را وارد بازار خواهد کرد؟

هر دو قیمت طلا و نقره در سال 2024 افزایش قابل توجهی را تجربه کردند. طلا بیش از 2500 دلار در هر اونس معامله می‌شد، در حالی که نقره به 32.75 دلار رسیده بود.

با این حال، به طور قابل توجهی، این افزایش تا حد زیادی بدون مشارکت سرمایه گذاران غربی رخ داده است.

در عوض، این رشد عمدتاً ناشی از خرید قوی در چین و ادامه رکورد خریدهای بانک مرکزی بوده است که تضاد فاحشی را بین آنچه در شرق و غرب در حال وقوع است بر جای گذاشته است.

صندوق‌های قابل معامله در بورس طلا و نقره (ETF) در غرب جریان خروجی ثابتی را در نیمه اول سال 2024 نشان دادند.

و در عین حال، خرده فروشان طلا و نقره نیز فروش ثابتی را در سال گذشته گزارش کرده‌اند به ویژه از طرف دارندگان بلندمدت که به دنبال سود نقدی هستند. این روند به ویژه در بازار نقره مشهود بود چرا که قیمت از مرز 30 دلار گذشت.

با این حال، در این زمینه، گلدمن ساکس اخیرا گزارشی منتشر کرده است که در آن ذکر شده است:

کاهش نرخ بهره بانک مرکزی ممکن است در نهایت سرمایه گذاران غربی را وارد بازار طلا کند.

تحلیلگران طلا و نقره در نیم سال گذشته به این فکر افتاده‌اند که غرب در نهایت چه زمانی شرکت در این رالی را آغاز خواهد کرد. و اظهار نظر گلدمن ساکس، هر چند ساده، همچنان آنچه را که یکی از کاتالیزورهای احتمالی برای بالاتر رفتن قیمت است، مشخص می‌کند.

این مسئله مبتنی بر نتیجه‌ای است که احتمال وقوع آن به طور فزاینده‌ای زیاد به نظر می‌رسد:

فدرال رزرو به کاهش نرخ بهره نزدیک می‌شود و به دنبال گزارش اشتغال روز جمعه و سقوط روز دوشنبه در بازارهای سهام جهانی، معاملات آتی اکنون با احتمال 100 درصد کاهش نرخ بهره تا سپتامبر را قیمت گذاری می‌کنند.

همچنین احتمال 67 درصدی وجود دارد که نرخ بهره فدرال رزرو تا آن زمان 50 نقطه پایه پایین‌تر خواهد بود.

داده‌های ETF نشان داد که جریان ورودی طلا و نقره نهادی به آرامی شروع به بازگشت به بازار در ماه ژوئیه کردند و زمانی که کاهش نرخ‌ بهره فرا برسد، به زودی می‌توانیم شاهد بازگشت پول نهادی و خرده‌فروشی بیشتر غرب به طلا و نقره باشیم.

تحلیل هفتگی برنت دانلی

بازارها از منظر اقتصاد کلان
زیر شاخه اشتغال در گزارش ISM، گزارش ADP و درخواست‌های بیمه بیکاری همگی به‌درستی پیش‌بینی کرده بودند که گزارش NFP این هفته نا‌امید کننده و نزدیک به رکود منتشر خواهد شد. این وضعیت نشان می‌دهد که احتمال کاهش نرخ بهره به اندازه 50 واحد در اولین جلسه FOMC در سپتامبر (یا شاید زودتر؟) بسیار زیاد است. این کاهش نرخ بهره به منظور تحریک اقتصادی و جلوگیری از رکود احتمالی است.

در همین حال، سرمایه‌گذاران سهام به دلیل افت شدید بازار، که به دنبال اصلاح ناشی از افزایش شانس کاملیا هریس اتفاق افتاده و به "اصلاح هریس" مشهور شده، گارد دفاعی به‌خود گرفتند. اصلاح هریس به کاهش قیمت سهام‌ منجر شده و سرمایه‌گذاران را نگران کرده است. همزمان با کاهش شانس پیروزی ترامپ در انتخابات، احتمال اجرای دوباره سیاست‌های مالی MMT در سال‌های 2025 و 2026 نیز کاهش یافته است. MMT یا "نظریه پولی مدرن" یک رویکرد اقتصادی است که بر افزایش هزینه‌های دولتی تأکید دارد.

شانس ترامپ در سایت PredictIt برای اولین بار از 13 می زیر 50 درصد (در حال حاضر 49 درصد) قرار گرفته است. برخی سؤال می‌کنند که آیا PredictIt بهترین معیار برای سنجش شانس ترامپ است یا نه، چون نقدینگی در این سایت کم است و معاملات زیادی انجام نمی‌شود. بیشتر افراد فکر می‌کنند که شانس‌هایی که Polymarket ارائه می‌دهد معتبرتر هستند، اما در واقع مهم جهت تغییرات است، نه مقدار دقیق. به عبارت دیگر، روند تغییرات مهم‌تر از عدد دقیق شانس‌هاست.

من از PredictIt استفاده می‌کنم چون داده‌های آن را راحت می‌توانم از بلومبرگ به اکسل انتقال دهم. با این حال، قبول دارم که PredictIt ممکن است شانس واقعی ترامپ را کمتر نشان دهند.  بطورکلی هر دو سایت ممکن است اختلافاتی در شانس‌ها نشان دهند، اما این اختلافات به دلیل هزینه‌ها و مشکلات فنی قابل بهره‌برداری نیستند.

تفاوت بین این دو سایت تقریباً ثابت و حدود چهار درصد بوده است و بنابراین هر دو پیام یکسانی دارند. در اوج شانس ترامپ در انتخابات در Polymarket رقم ۷۲ درصد و در PredictIt رقم ۶۸ درصد ثبت شده بود که حالا به ۵۳ درصد و ۴۹ درصد رسیده است. این یعنی نمودار هر دو سایت تقریباً مشابه خواهد بود. اگر شانس Polymarket را می‌خواهید، فقط محور عمودی شانس ترامپ را چهار درصد بالاتر ببرید تا به همان نتایج برسید.

مثل دلار/یوآن، شاخص نزدک و ارزهای دیجیتال هم تحت تاثیر افزایش شانس کاملیا هریس و نتایج ناپایدار انتخابات قرار گرفته‌ و نوسانات شدیدی را تجربه کرده‌اند. نسل زد به شکل جدی و طنزآمیز ویدیوهای کامالا هریس را در تیک‌تاک به اشتراک می‌گذارند و ترامپ هنوز نتوانسته مثل دانش‌آموزان دوره ابتدایی چیزی برای مسخره کردن و تحقیر هریس پیدا کند. با این حال، شتاب تغییرات در کمپین‌ها معمولاً موقتی است. آقای ترامپ همچنان به دنبال سوژه‌های جدید است و احتمالاً در نهایت چیزی پیدا می‌کند که هریس را از مسیر خارج کند. فعلاً او در موضع ضعف است و از پاسخ به سوالات مناظره طفره می‌رود. توجه کنید که دلار/یوآن پیش از اعلام گزارش حقوق و دستمزد افت کرده بود و این نشان‌دهنده نگرانی‌ها در سطح کلان اقتصادی در جهان است.
بازار سهام
گفتمان حاکم بر بازار، به‌وضوح چیزی فراتر از مسائل سیاسی است. داستان هوش مصنوعی که در اواخر ژوئن به اوج خود رسید، اکنون در حال کمرنگ شدن است و داده‌های اقتصادی آمریکا نیز ضعیف شده‌اند. بازار شبیه به سگ وحشی شده‌است که از معاملات حملی گرفته تا پوزیشن‌های جذاب را از هم می‌پاشد. این شرایط از مشکلات متعددی نشئت گرفته است که با خریدهای افراطی در اوج خوش‌بینی بازار سهام در اواخر ژوئن، الگوهای فصلی که از اواسط ژوئیه شروع شده، معاملات مبتنی بر رشد هوش مصنوعی و نااطمینانی‌های اقتصادی تشدید شده‌اند.

بازار سهام در مواجهه با داده‌های بد اقتصادی، بسته به تفسیری که از داده و پیامد آن بر سیاست‌های کلان اقتصادی دارد، می‌تواند نوساناتی در هر دو سو را تجربه کند اما اکنون تحت تأثیر این عوامل متعدد که به طور همزمان وارد عمل شده‌اند، ضربه سختی خورده است. هدف این حرکت در شاخص نزدک، میانگین متحرک 200 روزه در محدوده 17770 و 17932 است. این ارقام نشان‌دهنده سطح قیمتی است که معمولاً برای تعیین روندهای بلندمدت استفاده می‌شود و رسیدن به آن‌ها می‌تواند نشان‌دهنده تغییراتی در بازار باشد.

فدرال رزرو با کاهش نرخ بهره به اندازه 50 واحد پایه، احتمالاً یک سطح حمایتی برای بازار سهام ایجاد می‌کند. این به این معنی است که اگر قیمت‌ها به محدوده میانگین متحرک 200 روزه (17800/17900) برسند، احتمال دارد که خرید سهام در این محدوده منجر به یک افزایش موقت در قیمت‌ها شود. این نوع معاملات به عنوان معاملات تاکتیکی شناخته می‌شوند که به دنبال بهره‌برداری از نوسانات کوتاه‌مدت هستند.

توجه داشته باشید که اینجا هیچ توصیه سرمایه‌گذاری وجود ندارد و هر کسی باید بر اساس تحلیل و دیدگاه خود معامله کند.

امروز شاهد کاهش بیش از 10 درصدی سهام آمازون هستیم. این اتفاق بسیار نادر است، مگر در دوره حباب دات‌کام که آمازون یک شرکت کوچک‌تر نسبت به حال حاضر بود. اما اکنون، چنین کاهش شدیدی در قیمت سهام آمازون بسیار غیرمعمول است و نشان‌دهنده نوسانات و مشکلات بازار در این دوره است.

از سال 2001 که قیمت آمازون در پایین‌ترین سطح خود بود، این شرکت در یک روند صعودی قدرتمند قرار داشته است. در چنین شرایطی، معمولاً انتظار می‌رود که بعد از هر افت بزرگی، قیمت دوباره افزایش یابد. این الگو در مورد هر دارایی که روند صعودی قابل توجهی داشته باشد، صدق می‌کند. بیشتر تحلیل‌های تاریخی هم نشان می‌دهند که بعد از افت‌های بزرگ، بازدهی مثبت وجود دارد.

برای مثال، اگر به نمودارهای آمازون نگاه کنیم، خواهیم دید که در 60 روز بعد از چهار سقوط 10 درصدی روزانه، عملکرد آن چگونه بوده است. این نمودارها نشان می‌دهند که در هر یک از این موارد، قیمت ابتدا بیشتر کاهش یافته و سپس به صورت افقی یا بدون تغییر چشمگیر حرکت کرده است.

این رفتار قیمتی در مقایسه با روند بلندمدت آمازون که از 2.50 دلار در سال 2008 (با در نظر گرفتن تقسیم سهام) به 161 دلار امروز رسیده است، بسیار قابل توجه است. با وجود اینکه انتظار می‌رفت قیمت، بعد از چنین افت‌هایی دوباره به روند صعودی بازگردد، این نتایج نشان می‌دهند که چنین نبوده است.

نتیجه‌گیری کلی این است که رفتار آمازون بعد از سقوط‌های بزرگ اخیر، به جای بازگشت سریع به روند صعودی، بیشتر نزولی یا بدون تغییر بوده است. این نتایج در کل برای سهامی که چنین رشد قابل توجهی داشته، ناامیدکننده و حتی نزولی محسوب می‌شود.

اگر شما یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای هستید، اکنون شرایط به گونه‌ای است که ممکن است استراتژی فروش اسپردهای کال (Call Spreads) جذاب باشد. استراتژی اسپرد کال به زبان ساده به شکل زیر عمل می‌کند:

  1. شما یک آپشن خرید (کال آپشن) را می‌فروشید. این به این معناست که شما تعهد می‌دهید تا در یک قیمت معین، سهام را به خریدار آپشن بفروشید.
  2. همزمان، یک آپشن خرید دیگر با قیمت توافقی بالاتر (استرایک بالاتر) می‌خرید. این به شما این حق را می‌دهد که اگر قیمت سهام بالاتر رفت، از آن استفاده کنید.

اگر قیمت سهام کاهش یابد یا حتی ثابت بماند، شما از فروش آپشن اول سود می‌برید. اگر قیمت به شدت افزایش یابد، آپشن دومی که خریده‌اید، از شما محافظت می‌کند و زیان شما را محدود می‌کند. بنابراین این استراتژی به شما کمک می‌کند تا ریسک خود را محدود کنید.  این استراتژی به‌ویژه اگر در حال حاضر پوزیشن‌های خرید دارید، مناسب است. براساس نمونه‌های کوچکی که بررسی شده، پیش‌بینی می‌شود که آمازون از اینجا به بعد کاهش قابل توجهی داشته باشد و سپس برای چند ماه بدون تغییر خاصی باقی بماند.

در بازارهایی با نوسانات بالا مثل شرایطی که در آن هستیم، فرصت‌های خوبی برای انجام معاملات سودآور وجود دارد.کافی است بدون ترس و نگرانی به‌دنبال شکار فرضت‌ها باشید. در اینجا گزیده‌ای از کتابم با عنوان "Alpha Trader" را که به وضعیت کنونی بازار مربوط می‌شود و نکات کاربردی برای معامله در شرایط فعلی ارائه می‌دهد، تقدیم می‌کنم:
معامله در بازارهای سریع و پرنوسان
در جنگ جهانی اول، جمله مشهوری بود که می‌گفت: "جنگ مدرن شامل ماه‌ها آرامش و یک‌نواختی است که این آرامش قبل از طوفان به یک‌باره با یک فضای ملتهب و پر از ترس و اضطراب به پایان می‌رسد."  این جمله را می‌توان به بازارهای مالی نیز بسط داد. به‌عبارت‌دیگر بیشتر اوقات، در بازار مالی همه چیز آرام و بدون تغییر است. اما گاهی اوقات، اتفاقات ناگهانی و غیرمنتظره‌ای می‌افتد که باعث می‌شود بازار به شدت نوسان کند و وضعیت ترس و اضطراب به وجود بیاید.

نکته مهم این است که شما در این مواقع بحرانی چطور عمل می‌کنید و واکنش نشان می‌دهید، چون این لحظات تعیین‌کننده موفقیت یا شکست شما در معاملات هستند.

بازارهای بحرانی می‌توانند بهترین فرصت‌ برای کسب سود و بیشترین احتمال برای ورشکستگی را فراهم کنند. بازارها ممکن است ماه‌ها در حالت سکون باشند و سپس ناگهان تغییر کنند. ممکن است یک روز کامل بدون هیجان بگذرد، اما با انتشار یک خبر در ساعت 4 بعدازظهر، همه چیز تغییر کند.

در این بخش، من در مورد معاملات در بازارهای سریع و به خصوص در زمان بحران یا رویدادهای با نوسانات بسیار بالا صحبت می‌کنم. این نوع معاملات بیشتر به مهارت و نظم خاص خود نیازمند است.

معمولاً تشخیص بحران آسان است، اما برای ساده‌سازی، می‌توانم بگویم هر زمانی که شاخص VIX بالای 40 باشد، آن یک بازار بحرانی است. از سال 1990 تاکنون، شاخص VIX تنها در 2.2% مواقع بالای 40 بسته شده است. این موضوع در تصویر زیر مشخص است:

 

تمامی خطوط عمودی نشان داده شده در نمودار نشان‌دهنده وقایع مهم و مشهوری در تاریخ بازارهای مالی هستند که در جدول زیر نشان داده شده‌اند:

سال

رویداد

1998

بحران مالی آسیا، بحران روسیه، فروپاشی LTCM

2001-2002

حملات 11 سپتامبر، ترکیدن حباب دات‌کام

2008

بحران مالی جهانی

2010-2011

بحران منطقه یورو

2015

بحران انرژی و کاهش ارزش یوان چین

2020

پاندمی کوید-19 و جنگ قیمت نفت توسط عربستان سعودی و روسیه

لازم به ذکر است که عدد 40 در شاخص VIX اهمیت خاصی ندارد، فقط به این دلیل اشاره شده که به ندرت به این سطح می‌رسد.

وقتی بازارها در بحران هستند، باید روش معامله خود را تغییر دهید. باید سریع‌تر و هوشمندانه‌تر عمل کنید. چالش اصلی این است که همزمان هم محتاط‌تر و هم شجاع‌تر باشید، که این کار سختی است! بازارهای سریع در عین جذابیت، ترسناک هستند، اما در مقابل بهترین فرصت برای کسب درآمد و موفقیت در معاملات هستند. برای اینکه در معاملات دست برتر را داشته باشید، باید بتوانید در بازارهای سریع، عملکرد خوبی داشته باشید.

در ادامه متن، نکاتی برای کمک به معامله در بازارهای سریع ارائه خواهد شد.

  1. تعیین حجم پوزیشن برای موفقیت شما ضروری است. معامله در بازارهای پرنوسان به دقت و استراتژی‌های ویژه‌ای نیاز دارد تا بتوان از فرصت‌های موجود بهره برد و از ریسک‌ها جلوگیری کرد. یکی از موارد حیاتی در این نوع معامله، تعیین حجم مناسب پوزیشن است. اگر حجم پوزیشن بیش از حد بزرگ باشد، ممکن است ضررهای سنگینی به بار بیاورد و اگر بیش از حد کوچک باشد، سود کافی حاصل نخواهد شد. در واقع، در بازارهای سریع، بزرگ‌ترین فرصت‌ها برای سودآوری به وجود می‌آیند و معامله‌گران با تجربه می‌توانند این فرصت‌ها را به خوبی مدیریت کنند.

    من در سال ۲۰۰۸، هنگامی که نوسانات به اوج خود رسید، اندازه معاملات عادی خود در فارکس و روی جفت‌ارز USDMXN را از ۲۰ میلیون به ۳ میلیون تغییر دادم اما همچنان از تغییرات شدید اکوئیتی حسابم متحیر شدم. یک راه‌حل مناسب این است که حجم پوزیشن را بر اساس تخمین‌های آتی از نوسانات تنظیم کنیم. بدین منظور می‌توان به قیمت‌گذاری بازار آپشن برای نوسانات یک هفته‌ای نگاه کرد یا میانگین دامنه روزانه را در دوره‌های ۵، ۱۰ یا ۲۰ روزه بررسی نمود.

    برای اطمینان از قرارگیری صحیح حد ضرر، معامله‌گران روزانه نباید حد ضرر خود را در فاصله‌ای کمتر از یک‌سوم دامنه روزانه قرار دهند. برای استراتژی‌های سوئینگ، استفاده از یک دامنه کامل روزانه مناسب است. به عنوان مثال، اگر میانگین دامنه روزانه سهام اپل در ۵، ۱۰ و ۲۰ روز گذشته ۲۵ دلار باشد، حد ضرر برای معامله‌گران روزانه باید حداقل ۸ دلار و برای سوئینگ تریدرها، حداقل ۲۵ دلار فاصله داشته باشد. این یک نقطه شروع مناسب در اکثر بازارها است.

    اگر مرتباً استاپ شما تریگر می‌شود و ضرر می‌کنید، احتمالاً حد ضرر شما بیش از حد نزدیک است. در بازارهای بحرانی، لازم است که حجم پوزیشن کوچک‌تر و حد ضرر نیز بزرگتر از معمول باشد. اما باید مراقب بود که حجم پوزیشن آن‌قدر کوچک نباشد که تأثیر قابل توجهی بر عملکرد مالی شما نداشته باشد. در بحران‌ها، بسیاری از معامله‌گران شکست می‌خورند، اما برخی نیز از ریسک اجتناب کرده و نشان می‌دهند که برای معامله در بازارهای پرنوسان مناسب نیستند. یافتن تعادل بین حجم پوزیشن و نقطه مناسب حد ضرر بسیار مهم است و این تعادل می‌تواند تفاوت بین موفقیت یا شکست در بازرهای بحرانی را تعیین کند.

  2. در مواجهه با تحولات بازار، باید ذهنی باز و خلاق داشته باشید. در سال 2020، زمانی که کووید-19 شیوع پیدا کرد، قیمت نفت که در آن زمان حدود 65 دلار بود، به دلیل نگرانی‌ها در مورد کاهش تقاضای مصرف‌کنندگان، به 50 دلار کاهش یافت. این وضعیت در بازاری رخ داد که قبلاً به خاطر سهام انرژی ارزان قیمت، روند افزایشی داشت. در اوایل مارس، جلسه اوپک بدون نتیجه باقی ماند و قیمت نفت خام در طول یک هفته از 50 دلار به 27 دلار سقوط کرد.ابتدا فشارهای ناشی از شیوع ویروس کرونا شروع به تأثیرگذاری کرد و سپس عربستان سعودی با اعلام افزایش تولید، بازار نفت را به طور کامل متزلزل نمود. شاید افرادی که سقوط قیمت از 65 به 50 دلار را مشاهده کردند، تصور می‌کردند که این کاهش کافی است و تصمیم گرفتند در جهت مخالف حرکت کنند. اما این تصمیم خوبی نبود، زیرا در نهایت قیمت نفت به منفی 40 دلار رسید. این تجربه نکته‌ای مهم در مورد بازارهای بحرانی را نشان می‌دهد.
  3. در بازارهای بحرانی، مفاهیم اشباع‌خرید و اشباع‌فروش معنای واقعی خود را از دست می‌دهند. نباید فردی باشید که در تمامی مراحل یک بازار نزولی، به امید بازگشت به روند صعودی منتظر می‌ماند. در شرایط بحرانی، ممکن است سهام برای مدت طولانی در حالت اشباع‌فروش باقی بمانند و سپس به طور ناگهانی در مدت کوتاهی به حالتی برسند که اشباع‌خرید به‌نظر آیند. لازم است بین اجتناب از ریسک در شرایط عادی بازار و اجتناب از ریسک در سطح بحران تفاوت قائل شوید. در اغلب موارد، فروش دارایی‌های پرریسک به طور معمولی انجام می‌شود و می‌توان از نشانه‌های مربوط به سنتیمنت بازار و وضعیت اشباع‌خرید و فروش استفاده کرد. معمولاً وقتی شاخص‌هایی مانند نسبت پوت/کال (Put/Call Ratios)، شاخص ترس و طمع (DSI) یا دیگر شاخص‌های پوزیشن‌یابی (Positioning) نشان‌دهنده تغییر روند باشند، وقت مناسبی برای ورود به بازار است. اما در یک بحران واقعی اقتصادی یا مالی، این سیگنال‌ها کارایی ندارند.برای مثال، من از یک معیار ساده برای محاسبه وضعیت اشباع‌خرید و فروش استفاده می‌کنم که آن را "انحراف" می‌نامم و در فصل ۱۰ در مورد آن بحث کرده‌ام. این اندیکاتور، تفاوت بین قیمت فعلی یک دارایی و میانگین متحرک ۱۰۰ ساعته آن را اندازه‌گیری می‌کند. هنگامی که این انحراف به اوج‌های قبلی خود می‌رسد، می‌تواند یک سیگنال بازگشت به میانگین باشد. به عنوان نمونه‌ای از این تکنیک، نگاهی به مقایسه EURUSD با انحراف از میانگین متحرک ۱۰۰ ساعته بین سپتامبر ۲۰۱۹ تا ژانویه ۲۰۲۰ داشته باشید.
    همانطور که مشاهده می‌کنید، اندیکاتور انحراف (خط خاکستری در پنل پایین) در طی پنج ماه به طور منظم بین ۸۰- و ۸۰+ پیپ نوسان داشت و سیگنال‌های عالی از برگشت قیمت‌ها ارائه می‌کرد. سپس، بحران کووید-۱۹ آغاز شد و اوضاع کاملاً تغییر کرد. حالا به همان نمودار نگاه کنید و فوریه ۲۰۲۰ را هم اضافه کنید:با ورود بحران، معیارهای قبلی برای وضعیت اشباع خرید کاملاً نادیده گرفته شدند و قیمت EURUSD به شدت افزایش یافت.
  4. در بازارهای پرهیجان شجاع باشید؛ دلیل ورود شما به این حرفه همین بازارهای دیوانه‌وار است. به جای پنهان شدن و انتظار برای پایان طوفان، فعالانه وارد عمل شوید و معامله کنید. نگذارید بعدها با حسرت به گذشته نگاه کنید و بپرسید که چه فرصت‌هایی را از دست داده‌اید. بهتر است تلاش کنید و شکست بخورید تا اینکه همیشه از خود بپرسید چه معامله‌گری می‌توانستید باشید.پس از پایان بحران مالی جهانی ۲۰۰۸/۲۰۰۹، برخی افراد در حرفه‌شان تثبیت شدند و برخی دیگر آن را از دست دادند. جالب اینجاست که بسیاری از کسانی که شکست خوردند، نه به خاطر زیان‌های بزرگ، بلکه به دلیل بی‌تحرکی و عدم استفاده از فرصت‌های موجود در بازار بود. بسیاری از بهترین خاطرات معاملاتی من مربوط به همین دوران‌های بحرانی است، زیرا این دوره‌ها بازارهایی سریع، پرنوسان و هیجان‌انگیز ایجاد می‌کنند.همانند هر حرفه پرتنش دیگر (ورزش حرفه‌ای، خلبانی هواپیمای جنگنده، پوکر حرفه‌ای...)، مهم این است که چگونه در لحظات فشار بالا واکنش نشان می‌دهید. نترسید و با شجاعت وارد عمل شوید. زمانی که بازار از حالت معمول به حالت سریع و پر نوسان تغییر می‌کند را سریعاً تشخیص دهید و باتنظیم حجم مناسب و استراتژی معاملاتی آگاهانه و متناسب با بازار هیجانی، در دل خطر وارد شوید.

 

اگر بخواهم وضعیت بازار سهام را در جمله‌ای خلاصه کنم. باید بگویم: در حال حاضر، شبیه بازی بیس‌بال، در هفتمین مرحله از یک دوره اصلاحی نه‌مرحله‌ای بازار هستیم. چند مرحله دیگر تا پایان این اصلاح باقی‌مانده و باید با اعتماد‌به‌نفس و شجاعت به معاملات خود ادامه دهید.

نرخ‌های بهره
در هفته‌های اخیر، بازارهای نرخ بهره بسیار کسالت‌بار بوده‌اند. به حدی که حتی مجبور شدم به تحلیل نمودارهای 2s10s روی بیاورم. تحلیل این نمودارها معمولاً نشانه‌ای از فقدان موضوعات جالب در تحلیل‌های اقتصادی کلان است، زیرا بررسی تفاوت بازدهی اوراق قرضه 2 ساله و 10 ساله نشان‌دهنده وضعیت اقتصادی و انتظارات نرخ بهره است، اما موضوعی نیست که معمولاً هیجان‌انگیز باشد.

اکنون که وضعیت اشتغال در آمریکا به طور ناگهانی به علائم رکود نزدیک شده، اوراق‌قرضه دوباره اهمیت پیدا کرده‌اند. به طور کلی، اوراق قرضه در دوران‌های رکود و ضعف اقتصادی نقش حیاتی دارند زیرا معمولاً به عنوان یک پناهگاه امن در برابر نوسانات بازار سهام عمل می‌کنند. این به این دلیل است که در زمان‌های عدم اطمینان اقتصادی، سرمایه‌گذاران به سمت دارایی‌های امن‌تری مانند اوراق‌قرضه حرکت می‌کنند، که منجر به افزایش قیمت آن‌ها می‌شود.

این هفته، صندوق قابل معامله در بورس (ETF) اوراق‌قرضه با نام TLT، به عنوان یک ابزار پوششی مناسب برای صندوق ETF تکنولوژی QQQ عمل کرد. این اتفاق زمانی افتاد که داده‌های اقتصادی ضعیف‌تر از انتظار بودند، و نشان داد که اوراق‌قرضه می‌توانند در مواقع کاهش اعتماد‌به‌نفس در بازار، محافظ خوبی برای سرمایه‌گذاران باشند.

 

ارزهای فیات

این هفته، جفت‌ارز USDJPY در فارکس به شدت موفق عمل کرد و توجهات زیادی را به خود جلب نمود. بنابراین می‌توان گفت که این جفت‌ارز مانند قهرمان المپیک در رشته پرش ارتفاع درخشید:

در این هفته، عملکرد برخی از کراس‌های دلار نسبت به داده‌های جدید اقتصادی ایالات متحده تغییرات زیادی داشته است. بعضی از این جفت‌ارزها به شدت تقویت شده‌اند، در حالی که جفت‌ارزهایی که با ریسک و بازده بالا مرتبط هستند، به طور قابل‌توجهی تضعیف شده‌اند.

بازار در سال 2024 به طور مداوم بر روی جفت‌ارز USDJPY تمرکز داشته و سرمایه‌گذاری زیادی در این جفت‌ارز انجام شده است. این روند ادامه داشته و حتی با وجود اعتراضات شدید و متعدد از سوی دولت ژاپن و وزارت مالیه این کشور درباره فروش دلار، تغییری در این روند مشاهده نمی‌شود.

این‌هم خلاصه‌ای از وضعیت جفت‌ارز دلار/ین در هفته‌های اخیر:

کریپتوکارنسی
ارزهای دیجیتال

در بازار ارزهای دیجیتال، استراتژی «خرید شایعه، فروش واقعیت» همچنان در مورد اتریوم (ETH) ادامه دارد. پس از راه‌اندازی صندوق ETF اتریوم با قیمت 3500 دلار، سرمایه‌گذاران حرفه‌ای با ضرر غیرقابل پیش‌بینی حدود 15 درصد مواجه شده‌اند. این صندوق ETF، که مدت‌ها انتظار آن را می‌کشیدند، سودی به سرمایه‌گذاران پرداخت نمی‌کند.

برای بررسی تاریخچه عملکرد این صندوق ETF جدید اتریوم (ETHW)، می‌توانید به نمودارهای طولانی‌مدت آن نگاهی بیندازید تا عملکرد آن را بهتر درک کنید.

علاوه بر این، رکورد قیمت برای سهم شرکت MSTR هنوز 1999.99 دلار است. این عدد هنوز هم جذاب و هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد!
کامودیتی‌ها
من به شدت به استانداردهای زیبایی‌شناسی، اخلاقی و ویرایشی اهمیت می‌دهم، بنابراین عکسی از ورزشکار قهرمان کانادایی که در حال استفراغ است را منتشر نمی‌کنم. در عوض، این تصویر دیگر که حال و هوای مشابهی دارد، کافی است.

بازار کامودیتی‌ها، از جمله محصولات کشاورزی، مس، سنگ‌آهن و دیگر کالاهایی که به رشد اقتصادی چین وابسته‌اند، همچنان به شدت تحت فشار هستند. این روند به وضوح ادامه دارد. پس از بحران کوید و تحریم‌های شدید علیه روسیه، بازار کامودیتی به شدت دچار هیجان شد و با فرضیه‌ای از نظم جدید جهانی، سرمایه‌گذاری در این بخش دوبرابر شد. اما این فرضیه به شدت اشتباه از آب درآمده است.

در 50 سال گذشته، معمولاً کامودیتی‌ها در واکنش به شوک‌های عرضه افزایش قیمت داشته‌اند و در غیر این صورت، روندی نزولی در پیش‌ گرفته‌اند. به نظر می‌رسد که این روند همچنان برقرار است.

در چند ماه آینده، ممکن است با گزارش‌های شگفت‌آور از نرخ‌های پایین تورم در سراسر جهان مواجه شویم. قیمت‌ها در حال کاهش هستند و بازار کامودیتی‌ها به نظر می‌رسد که به حالت رکود رسیده است.

منبع: Spectra Markets نویسنده: برنت دانلی

مورگان استنلی

مورگان استنلی پیش بینی می‌کند طلا تا سه ماهه چهارم سال 2024 به 2600 دلار برسد که دلیل آن خرید بانک مرکزی، تقاضای خرده فروشی و آشفتگی جهانی است.

قیمت طلا در آستانه رسیدن به رکوردهای جدید است و مورگان استنلی پیش بینی کرده است که تا سه ماهه چهارم سال 2024 به بالای 2600 دلار در هر اونس برسد. این چشم انداز صعودی در حالی است که طلا در حال حاضر 50 درصد از پایین‌ترین سطح خود در سال 2022 و 25 درصد از اواسط فوریه افزایش یافته است و این فلز گرانبها را در موقعیتی قوی برای پایان سال قرار می‌دهد.
محرک‌های کلیدی پیش بینی صعودی
استراتژیست‌های مورگان استنلی، به رهبری امی گوور، افزایش پیش بینی شده را به چندین عامل مهم نسبت می‌دهند:

  1. خریدهای بانک مرکزی: بانک‌های مرکزی، به ویژه از کشورهای در حال توسعه مانند چین، روسیه، هند، آفریقای جنوبی و برزیل، ذخایر طلای خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده‌اند. این خریدها در سال 2022/23 در مقایسه با روندهای قبلی دو برابر شده است و قیمت‌ها را بالاتر می‌برد.
  2. تقاضای خرده فروشی و نهادی: افزایش قابل توجهی در سرمایه گذاری خرده فروشی در شمش‌ها و سکه‌های طلا به ویژه در چین مشاهده شده است. این افزایش با جریان ورودی قوی به صندوق‌های قابل معامله در بورس طلا (ETF) به ویژه از اروپا، پس از کاهش نرخ بهره در ژوئن تکمیل می‌شود. همچنین انتظار می‌رود که ETFهای ایالات متحده با اعمال کاهش نرخ‌ بهره، شاهد جریان‌های ورودی مشابهی باشند که بیشتر از قیمت طلا حمایت می‌کند.
  3. آشفتگی جهانی و تقاضا برای دارایی‌های امن: درگیری‌های جهانی جاری، از جمله جنگ روسیه و اوکراین و تنش‌های اسرائیل و فلسطین، جذابیت طلا را به عنوان یک دارایی امن تقویت کرده است. این شرایط به طلا کمک کرده تا در هفت ماه گذشته نزدیک به 18 درصد افزایش یابد.
  4. چشم انداز اقتصادی: در حالی که نگرانی‌‌های فزاینده در مورد رکود بالقوه ایالات متحده وجود دارد، اقتصاددانان مورگان استنلی معتقدند فرود نرم محتمل‌تر است. آنها پیش بینی می‌کنند که در صورت تضعیف داده‌های اقتصادی، فدرال رزرو واکنش قاطعانه‌ای نشان خواهد داد و به طور بالقوه باعث ورود سرمایه‌های بیشتر به طلا خواهد شد.

پویایی بازار و پیش بینی قیمت
قیمت طلا به طور پیوسته در حال افزایش است و اخیراً به بالای 2400 دلار در هر اونس بازگشته است. مورگان استنلی انتظار دارد که این حرکت صعودی به دلیل عوامل فیزیکی و مالی ادامه یابد.

گوورخاطرنشان می‌کند: سود خالص COMEX به بالاترین حد خود از سه ماهه دوم 2022 رسیده است، اما هنوز 100,000 لات پایین‌تر از بالاترین رکورد تاریخی است. استراتژیست‌ها استدلال می‌کنند که در حالی که افزایش اخیر ناشی از تقاضای فیزیکی بوده است، جریان‌های مالی گام بعدی را بالاتر خواهد برد. آنها پیش بینی می‌کنند که قیمت طلا تا سه ماهه چهارم سال 2024 به 2650 دلار در هر اونس برسد.
بینش منطقه‌ای و الگوهای مصرف
علیرغم چشم انداز مثبت کلی، تغییرات منطقه‌ای در تقاضای طلا وجود دارد. بانک مرکزی چین خرید طلا خود را در ماه مه پس از 18 ماه متوالی متوقف کرد و تقاضای جواهرات هند کاهش یافته است. با این حال، مصرف قوی شمش و سکه در چین همچنان از تقاضای کلی حمایت می‌کند.

در ماه ژوئن، برداشت طلا از بورس طلای شانگهای نسبت به مدت مشابه سال قبل 31 درصد کاهش داشت که نشان دهنده تقاضای ضعیف جواهرات است. این در تضاد با تقاضای قوی برای شمش و سکه است که نشان دهنده تغییر رفتار مصرف کننده به سمت سرمایه گذاری است.
نتیجه‌گیری
پیش‌بینی مورگان استنلی بر پویایی پیچیده در بازار طلا تأکید می‌کند. خریدهای بانک مرکزی، سرمایه گذاری‌های خرده فروشی و نهادی و عوامل اقتصادی جهانی همگی در چشم انداز صعودی طلا نقش دارند. با ادامه آشفتگی جهانی و تداوم ابهامات اقتصادی، نقش طلا به عنوان یک دارایی امن احتمالاً قیمت آن را تا پایان سال 2024 به بالای 2600 دلار در هر اونس خواهد رساند.

منبع: jpost

نفت و ترامپ

در حالی که تنها 100 روز تا انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده باقی مانده است و کامالا هریس، معاون رئیس جمهور، اخیراً جایگزین بایدن به عنوان نامزد احتمالی دموکرات‌ها شده است، وال استریت اکنون در حال بررسی پیش بینی‌هایی است که بخش نفت و گاز با هر یک از نامزدها چگونه خواهد بود.

تحت اکثر معیارهای کلیدی، صنعت نفت و گاز ایالات متحده تحت دولت بایدن شکوفا شده است، علیرغم اینکه این دولت به لطف قوانین تغییردهنده بازی مانند قانون کاهش تورم (IRA) و قانون سرمایه گذاری و اشتغال (IIJA) طرفدار انرژی‌های تجدیدپذیر است. سود 5 شرکت بزرگ نفتی سهامی عام، یعنی اکسان‌موبیل (XOM)، شورون (CVX)، بریتیش پترولیوم (BP)، توتال‌انرژیز (TTE) و شل (SHEL) در طول سه سال اول دولت بایدن به 410 میلیارد دلار افزایش یافت که در مقایسه با دوره مشابه در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ به لطف افزایش قیمت نفت ناشی از جنگ روسیه در اوکراین، 100 درصد افزایش یافته است.

سرمایه‌گذاران نفت و گاز در دولت بایدن پاداش قابل توجهی دریافت کرده‌اند، به طوری که سهام انرژی از زمان به قدرت رسیدن بایدن 117 درصد جهش کرده است در حالی که در دوره مشابه در دوره ترامپ، ۴۹ درصد کاهش یافته بود.

اکنون سیتی پیش‌بینی می‌کند که بخش انرژی ایالات متحده تحت رهبری هریس تا حد زیادی ادامه سیاست‌های بایدن خواهد بود، در حالی که ریاست‌جمهوری ترامپ به دلیل تعرفه‌های تجاری، سیاست‌های دوستدار نفت و گاز/ مقررات‌زدایی و فشار بر اوپک پلاس برای آزادسازی می‌تواند برای بازار نفت نزولی باشد.»

پیش از این، ترامپ نمایندگانی را در کنوانسیون جمهوری‌خواهان رهبری می‌کرد و شعارهای جنجالی برای ایالات متحده می‌گفت: « حفاری کنید» که بدیهی است برای قیمت نفت چیز بدی است. جمهوری خواهان بارها از سیاست‌های اقلیمی بایدن انتقاد کرده و آنها را به به خطر انداختن "استقلال انرژی" ایالات متحده از طریق محدود کردن تولید نفت و گاز ایالات متحده و افزایش قیمت سوخت متهم کرده‌اند.

بایدن پروژه مشهور خط لوله کیستون XL را که برای وارد کردن نفت خام کانادایی بیشتر به پالایشگاه‌های ایالات متحده طراحی شده بود، لغو کرد و مجوزهای جدید صادرات LNG را که در انتظار بررسی زیست محیطی سال 2023 بودند، به ظاهر در تلاشی برای جلب نظر رأی دهندگان اقلیمی متوقف کرد.

با این حال، تولید نفت خام و گاز طبیعی ایالات متحده در دوران بایدن به بالاترین حد خود رسیده است: تولید نفت خام در ایالات متحده، از جمله میعانات، به طور متوسط 12.9 میلیون بشکه در روز (b/d) در سال 2023 بود که رکورد قبلی ایالات متحده و جهانی 12.3 میلیون بشکه در روز را که در سال 2019 ثبت شده بود، شکست. میانگین تولید ماهانه نفت خام رکورد ماهانه جدیدی را در دسامبر 2023 با بیش از 13.3 میلیون بشکه در روز ثبت کرد.

گلدمن ساکس پیش‌بینی کرده است که تولید آمریکا در سال جاری 500 هزار بشکه دیگر در روز رشد خواهد کرد که 60 درصد رشد تولید غیراوپک را تشکیل می‌دهد.

مشخص نیست که ترامپ چگونه تولیدکنندگان آمریکایی را تشویق خواهد کرد تا تولید خود را افزایش دهند. پیام وی برخلاف مدیران ارشد نفتی ایالات متحده است که در سال‌های اخیر تمایل چندانی به افزایش چشمگیر تولید نشان نداده‌اند و در عوض انضباط مالی و تمرکز بر بازده سهامداران را پذیرفته‌اند.

همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، بخش انرژی‌های تجدیدپذیر ممکن است در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ دچار مشکل شود: شرکت تحلیل انرژی Wood Mackenzie پیش بینی کرده است که یک دوره دیگر ترامپ انتشار کربن را تا سال 2050 یک میلیارد تن بیشتر افزایش می‌دهد و اوج تقاضا برای سوخت‌های فسیلی را تا 10 سال فراتر از پیش بینی‌های فعلی به تاخیر می‌اندازد. WoodMac پیش‌بینی می‌کند 7.7 تریلیون دلار هزینه‌کرد کلی بخش انرژی ایالات متحده تا سال 2050 تحت سیاست‌های فعلی باشد، رقمی که در دوران ترامپ می‌تواند با کاهش حمایت سیاستی از انرژی کم کربن و بهبود زیرساخت‌ها، 1 تریلیون دلار کاهش یابد. WoodMac می‌گوید این می‌تواند به عامل مثبتی برای گاز طبیعی تبدیل شود و تقاضا را تا سال 2030 تا 6 درصد یا افزایش دهد.

از سوی دیگر، ترامپ احتمالاً حداقل تلاش می‌کند تا صادرات فزاینده نفت ایران را محدود کند و همچنین ترمزهایی را برای فشار بر خودروهای الکتریکی ایجاد کند. هفته گذشته، تحلیلگران کامودیتی در استاندارد چارترد گزارش دادند که صادرات نفت ایران افزایش یافته است و ایران از آب‌های مالزی به عنوان مجرای انتقال نفت ایران از کشتی به کشتی استفاده می‌‌کند.

طبق آمار استاندارد چارترد، واردات نفت خام چین از مالزی در ژوئن به 1.456 میلیون بشکه در روز رسید که رتبه دوم در بالاترین میانگین ماهانه در تاریخ است. به گفته این موسسه تولید نفت خام مالزی حدود 0.35 میلیون بشکه در روز است در حالی که صادرات معمولاً 0.2 میلیون بشکه در روز است که این بدین معنی است که اکثریت قریب به اتفاق نفتی که چین از مالزی وارد می‌کند در این کشور تولید نشده است. صادرات نفت ایران در دوران بایدن افزایش یافت، چرا که ایالات متحده و متحدانش امیدوار بودند به توافق هسته‌ای جدیدی با تهران دست یابند. دولت ترامپ از برنامه راهبردی جامع اقدام مشترک (برجام) 2015 خارج شده بود. در دوران ترامپ، تولید نفت ایران از 3.8 میلیون بشکه در روز در اوایل سال 2018 به کمتر از 2 میلیون بشکه در روز در اواخر سال 2020 کاهش یافت و در دوران بایدن به 3.2 میلیون بشکه در روز بازگشت.

منبع: Oilprice

 

از منظر فصلی در بازار ارز در این ماه چه انتظاری می توان داشت؟

AUDUSD

روی کاغذ، اوت بدترین ماه برای AUDUSD و تقریباً برای استرالیا به‌طورکلی بدترین ماه است. طی 20 سال گذشته، این جفت در 16 ماه از 20 ماه اوت گذشته کاهش‌یافته است. تقریباً برخلاف آنچه در فوریه معمولاً برای AUDUSD رخ می‌دهد؛ اگر به AUDJPY نگاه کنید، روند نیز تقریباً مشابه است:

AUDJPY

این ممکن است کمی نشانه این باشد که اوت به‌طور کلی یکی از بدترین ماه‌ها برای معاملات ریسکی است. درواقع، این یکی از بدترین ماه‌ها برای شاخص‌های اصلی در اروپا نیز است. شاخص DAX(آلمان)، اوت بدترین عملکرد فصلی بوده است، درحالی‌که برای CAC 40(فرانسه)، دومین ماه با عملکرد نامطلوب بوده است (فقط ژوئن بدتر است).

یا اگر می‌خواهید چیزها را بیشتر به ارز ین گره بزنید، اوت نیز دومین ماه با عملکرد بد برای Nikkei (ژاپن) بوده است (فقط ژانویه بدتر است) و همانطور که در اینجا دیده می‌شود، در حال حاضر یک شروع فاجعه‌بار برای ماه است.

اما در مورد USDJPY، اوت از نظر تاریخی کمی ماه ضعیفی بوده است. اما در سال‌های اخیر، الگوی متفاوتی در حال ظهور است.

USDJPY

در چهار سال گذشته، این جفت در ژوئن افزایش‌یافته بود و سپس در ژوئیه سقوط کرد و در ماه اوت دوباره جهش کرده است. تا اینجای سال، این جفت در ماه ژوئن نیز صعود کرد و در معاملات ژوئیه سقوط کرد. آیا به‌این‌ترتیب در ماه اوت شاهد جهش خواهیم بود؟ البته اکنون اوضاع کاملاً متفاوت است زیرا بانک مرکزی ژاپن به‌تازگی نرخ سیاست پولی خود را افزایش داده و ژاپن در ماه گذشته در بازار مداخله کرده است.

اوت معمولاً بدترین ماه برای مس است.

مس

اما من حدس می‌زنم که می‌توانید آن را به این که به‌طورکلی در طول سال‌ها، ماه ضعیفی برای ریسک‌پذیری است. ژوئیه معمولاً ماه قوی برای مس بوده است؛ اما ماه گذشته این فلز نزدیک به 4 درصد کاهش یافت.

و با نگاهی به 10 سال گذشته، اوت همچنین یکی از بهترین ماه‌ها برای اوراق خزانه 10 ساله است(کاهش بازدهی). بنابراین این نیز تا حدی یک باد موافق برای ارز ین است. ما در حال رسیدن به آن در اوایل این هفته با بازدهی زیر 4 درصد پس از فدرال رزرو در اوایل این هفته هستیم.

طلا و نقره

سیو سود قابل توجه اخیر در طلا تأثیر بزرگی بر قیمت نقره داشته است. با این حال، با افزایش انتظارات فدرال رزرو مبنی بر کاهش نرخ بهره تا پایان سه ماهه، نوسانات در بازار شروع به آرام شدن کرده است.

در این شرایط، تحلیلگران کامودیتی در بانک آمریکا، به رهبری مایکل ویدمر، تحلیلگر فلزات گرانبها، انتظار دارند نقره جایگاه خود را پیدا کند و بار دیگر از فلز زرد پیشی بگیرد.

اگرچه نقره به دلیل اینکه بازار کوچکتری دارد، نوسانات بیشتری دارد، اما ویدمر در گزارشی که چهارشنبه منتشر شد، گفت که به نظر می‌رسد نقره از حمایت بنیادی قوی‌تری برخوردار باشد.

در حالی که نوسانات ضمنی 3 ماهه طلا در حدود نیمی از سطح نقره معامله می‌شود، معکوس شدن ریسک طلا به طور دوره‌ای در ماه‌های اخیر افزایش یافته است و طلا رشد خود را پس داده است چرا که فدرال رزرو هنوز چرخه تسهیلی خود را آغاز نکرده است. بازگشت ریسک نقره از بهار افزایش یافته و همچنان بالا مانده است که منعکس کننده چشم انداز قوی‌تر برای این فلز سفید است.

این اظهارات در حالی بیان می‌شود که قیمت طلا توانسته است به بالای 2400 دلار در هر اونس برسد، در حالی که نقره مقاومت در حدود 29 دلار در هر اونس را آزمایش می‌کند. عملکرد برتر اخیر طلا، نسبت طلا به نقره را به 86.79 واحد به بالاترین سطح دو ماهه رساند. با این حال، با قرار گرفتن دوباره نقره در کانون توجه، مومنتوم شروع به تغییر کرده است. نسبت طلا به نقره در حال حاضر 84.3 واحد معامله می‌شود.

بانک آمریکا در حال حاضر قیمت نقره را به طور متوسط ​​حدود 28 دلار در هر اونس در سال جاری پیش‌بینی می‌کند. انتظار می‌رود میانگین قیمت در سال 2025 به 34.50 دلار در هر اونس افزایش یابد.

ویدمر در آخرین گزارش خود گفت که او پیش‌بینی می‌کند که این نسبت تا پایان سال 10 واحد دیگر کاهش می‌یابد. او انتظار دارد که نقره از طلا بهتر باشد چرا که اقتصاد جهانی تقاضای صنعتی برای فلز سفید را افزایش می‌دهد.

به گفته وی: «در حالی که پس‌زمینه ضعیف‌تر شدن دلار و کاهش نرخ‌ بهره برای هر دو فلز گرانبها حمایت کننده است، شتاب مجدد تولیدات صنعتی در سال آینده باید به عملکرد بهتر نقره کمک کند.»

وی افزود که در کنار رشد اقتصادی باثبات، تقاضای فزاینده برای انرژی سبز مصرف صنعتی برای نقره را به همراه خواهد داشت. ویدمر خاطرنشان کرد که چین همچنان کشوری است که باید برای تقاضای صنعتی نقره زیرنظر داشت.

مصرف نقره در چین به دلیل افزایش استفاده در صنعت خورشیدی تقویت شده است، در حالی که تولید نقره داخلی کند شده است چرا که کارخانه‌های ذوب این کشور با عرضه جهانی کم معادن مواجه هستند. ویدمر گفت: پس زمینه واردات در کشورهای دیگر نیز بهبود یافته است، چرا که هم ایالات متحده و هم ژاپن خرید نقره از خارج را افزایش داده‌اند. تولیدکنندگان پنل‌های خورشیدی در سال‌های اخیر مصرف نقره خود را افزایش داده‌اند، به طوری که انجمن صنعت فتوولتائیک چین (CPIA) تخمین می‌زند که بخش فتوولتائیک خورشیدی چین در سال گذشته 220 میلیون اونس نقره یا 18 درصد از کل تقاضای جهانی را مصرف کرده است. این سازمان در سال جاری یک سال دیگر با رشد قابل توجهی را پیش بینی می‌کند.

اما تقاضا تنها عامل محرک نقره نیست. عرضه معدن این فلز گرانبها با مصرف همراه نبوده است.

کسری‌ها چیز جدیدی نیستند، اما قیمت نقره بین سال‌های 2020 و سه ماهه اول سال 2024 محدود شده است و به طور متوسط ​​حدود 23.5 دلار در هر اونس است. این مسئله به شدت تحت تأثیر ذخایر قوی بوده است.»

 

گلدمن ساکس نفت

به گفته بانک سرمایه گذاری گلدمن ساکس، رئیس جمهور بعدی ایالات متحده مجموعه بسیار محدودی از ابزارها برای تقویت عرضه نفت در ایالات متحده خواهد داشت.

هر کسی که در انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر برنده شود، باید با ذخایر پایین در ذخایر استراتژیک نفت (SPR) رقابت کند. علاوه بر این، تحلیلگران گلدمن ساکس در یادداشتی که رویترز منتشر کرد، نوشتند، هر گونه تسهیل نظارتی در صنعت نفت ایالات متحده - که در صورت پیروزی دونالد ترامپ انتظار می‌رود -تنه بر تولید بلندمدت نفت خام ایالات متحده تأثیر خواهد گذاشت، نه بر عرضه فوری.

اوایل این هفته، گلدمن ساکس در تحلیلی اعلام کرد که پرمین، بزرگترین حوزه نفتی ایالات متحده، به سمت رشد کندتر – اما همچنان قوی- پیش می‌رود.

یولیا گریگزبی، یک اقتصاددان انرژی در تحقیقات گلدمن ساکس نوشت: رشد متوسط سالانه تولید در حوضه در حال بلوغ پرمین احتمالاً به تدریج از 520000 بشکه در روز در سال 2023 به 340000 بشکه در روز در سال جاری کاهش خواهد یافت.

حتی اگر رشد تولید نفت پرمین کند شود، تا سال 2026 به دلیل به راندمان حفاری و پیش‌بینی قیمت 79 دلار در هر بشکه نفت خام WTI در سال جاری و 76 دلار در هر بشکه WTI در سال آینده، قوی باقی خواهد ماند. این پیش‌بینی‌ها از قیمت بسیار بالاتر از تخمین تحلیلگران گلدمن ساکس برای 74 دلار در هر بشکه به عنوان قیمت سربه‌سر نفت پرمین است.

در همین حال، سیتی در یادداشتی تحقیقاتی این هفته گفت که اگر دونالد ترامپ دوباره رئیس جمهور شود، این امر در نتیجه سیاست‌های دوستدارانه نفت و تلاش برای فشار بر اوپک پلاس برای افزایش عرضه به بازار، تأثیر نزولی خالص بر قیمت نفت خواهد داشت.

تحلیلگران سیتی در یادداشتی که رویترز منتشر کرده است، می‌نویسد: «ترامپ می‌تواند از سیاست‌های زیست محیطی عقب نشینی کند، اگرچه به طور کلی لغو (قانون کاهش تورم) به دلیل تأثیرات مثبت آن در ایالت‌های قرمز بعید به نظر می‌رسد.

منبع: Oilprice

در تاریخ ۱ اوت ۲۰۲۴، بازارهای سهام ژاپن با بیشترین کاهش خود از سال ۲۰۲۰ مواجه شدند، در حالی که ارزش یِن افزایش یافت. این تغییرات به دلیل پیش‌بینی افزایش بیشتر نرخ بهره توسط بانک مرکزی ژاپن (BoJ) رخ داده است. در عین حال، قیمت‌های نفت به دلیل تنش‌ها در خاورمیانه برای دومین روز افزایش یافت.

فدرال رزرو آمریکا نشانه‌هایی از کاهش نرخ بهره در سپتامبر آینده داده است. همچنین، پس از اعلام فروش بالاتر از انتظار متا، سهام آتی آمریکا نیز افزایش یافت.

انتظارات معامله‌گران مبنی بر کاهش اختلاف نرخ بهره آمریکا و ژاپن پس از دو بیانیه روز چهارشنبه بانک‌های مرکزی بود. پس از افزایش نرخ بهره کازوئو اوئدا، رئیس بانک مرکزی ژاپن، اظهار داشت که اگر انتظارات قیمت‌گذاری آن برآورده شود، افزایش نرخ بهره بیشتری خواهند داشت. شاخص Topix ژاپن بیش از ۴ درصد سقوط کرد؛ زیرا ین در برابر دلار به ۱۴۸.۵۱ رسید که بالاترین سطح از مارس است. این ارز در ماه گذشته حدود ۸ درصد افزایش‌یافته است.

سرمایه‌گذاران اکنون برای نشست بانک مرکزی انگلستان آماده می‌شوند. بر اساس پیش‌بینی‌ها، بانک مرکزی انگلستان (BoE) قرار است در بررسی سیاست‌های خود نرخ بهره را ۲۵ نقطه پایه کاهش دهد که اولین کاهش از زمان شروع همه‌گیری است.

تولید نفت

خبرگزاری رویترز چیزی را دیده که بقیه ما ندیده‌ایم: تخمین‌های دولت مکزیک از تولید نفت آینده این کشور که تصویری تاریک از کاهش سریع پس از سال 2030 نشان می‌دهد. آیا این تنها گوشه‌ای از مشکلات است؟

 

برای سال‌های متمادی، تحلیل‌گران عقیده داشتند که اوج تولید نفت در سرتاسر جهان در راه است و به طور مداوم به چندین اطلاعات از جمله موارد زیر اشاره می‌کردند:

  • درز اطلاعات در مورد ذخایر نفتی کمتر از میزان اعلام شده عمومی در میان تولیدکنندگان عمده نفت. در سال 2005، اسناد داخلی دولتی فاش شده، ذخایر نفتی کویت را 48 میلیارد بشکه نشان می‌داد که تنها نیمی از 99 میلیارد بشکه‌ای بود که در آن زمان به طور عمومی ادعا شده بود.
  • جهش‌های عظیم یک ساله غیر قابل توضیح در ذخایر نفت تولیدکنندگان عمده اوپک در دهه 1980. این مسئله احتمالاً به سهمیه‌های تولید اوپک که تا حدی بر اساس ذخایر اعلام شده بود، مرتبط است. در سال 2007، معاون اجرایی سابق اکتشاف و تولید آرامکو عربستان سعودی به مخاطبان گفت که در نتیجه این جهش‌های بی دلیل در ذخایر نفت گزارش شده، ذخایر جهانی 300 میلیارد بشکه بیش از حد برآورد شده است.
  • مقدار ذخایر به طور عجیبی بدون تغییر گزارش شده است. به عنوان مثال، از سال 1997 تا 2021، ذخایر نفتی گزارش شده عمومی برای امارات متحده عربی هر سال 97.8 میلیارد بشکه بوده است. ذخایر کویت از سال 2005 تا 2021 هر سال 101.5 میلیارد بشکه گزارش شده است. البته در تمام این مدت هر دو کشور مقادیر زیادی نفت تولید کرده‌اند. آنها ممکن است نفت بیشتری پیدا کرده باشند، اما به سختی می‌توان باور کرد که مقداری که پیدا کرده‌اند دقیقاً برابر با مقدار تولید سالانه باشد.
  • افزایش رقابتی ذخایر اعلام شده توسط اعضای اوپک یعنی عراق و ایران در اکتبر 2010 تنها یک هفته فاصله داشتند. هیچ یک از این تجدیدنظرها به سمت بالا با هیچ فعالیت محسوسی در میادین نفتی مربوطه خود تناسبی نداشت. عراق ذخایر اعلام شده خود را از 115 میلیارد بشکه به 143.1 میلیارد بشکه افزایش داد. ایران ذخایر اعلام شده خود را از 136.6 میلیارد بشکه به 150.3 میلیارد بشکه افزایش داد.

بعدها، «معجزه شیل» که قرار بود به تولید نفت ایالات متحده اجازه دهد تولید جهانی را به رشد مستمر سوق دهد، با افت قابل توجهی مواجه شد، زمانی که برآوردهای ذخایر نفت شیل کالیفرنیا یک شبه 96 درصد کاهش یافت و کل ذخایر نفت شیل ایالات متحده به نصف کاهش یافت. سپس مجموعه‌ای از گزارش‌های مستقل مبتنی بر تاریخچه داده‌های چاه نفتی واقعی توسط دانشمند زمین شناسی دیوید هیوز ارائه شد که نشان می‌دهد تخمین‌های تولید آتی توسط صنعت و دولت در مورد ذخایر شیل ایالات متحده احتمالاً بیش از حد خوش‌بینانه است.

اگر تولید نفت مکزیک از سال 2030 به بعد به شدت کاهش یابد، بی اهمیت نخواهد بود. بر اساس بررسی آماری انرژی جهانی (که قبلا توسط BP تولید می‌شد)، مکزیک دوازدهمین تولید کننده بزرگ نفت در جهان است. اما این احتمال وجود دارد که در همان چارچوب زمانی بسیاری از تولیدکنندگان بزرگ دیگر به مکزیک ملحق شوند که این مسئله باید نگران کننده باشد. ایالات متحده (در حال حاضر شماره یک) و برخی از اعضای اوپک که در ذخایر خود اغراق کرده‌اند، نامزدهای احتمالی به نظر می‌رسند.

در اینجا یک واقعیت نگران‌کننده و ناخوشایند دیگر وجود دارد: تولید جهانی نفت - با استفاده از تعریف مناسبی که EIA از نفت خام شامل میعانات اجاره‌ای دنبال می‌کند - در نوامبر 2018 با 84.59 میلیون بشکه در روز به اوج خود رسید، به این معنی که از آن زمان تولیدات به این سطح نرسیده است. آخرین ارقام تولیدات در دسترس، مارس 2024، تولیدات جهانی را 82.59 بشکه در روز نشان می‌دهد.

به اوج‌ رسیدن تولید نفت در جهان به این معنی نیست که نفت ما تمام می‌شود بلکه به این معنی است که نرخ تولید در حال کاهش است و از آنجایی که اقتصاد ما به نرخ روزافزون تولید انرژی برای حمایت از رشد آن وابسته است، این کاهش از سال 2018 در حال حاضر بر سرزندگی اقتصادی در سراسر جهان به شکل قیمت‌های بالای نفت تأثیر می‌گذارد. نفت همچنان بزرگترین منبع انرژی جهان است - تقریباً 30 درصد - و برای حمل و نقل که بیش از 90 درصد از کل سوخت حمل و نقل را تامین می‌کند، حیاتی است.

اگر در واقعیت تولید جهانی نفت به اوج خود رسیده باشد، باید منتظر افشاگری‌های بیشتری در چند سال آینده باشیم مانند آنچه که هفته گذشته از مکزیک منتشر شد.