اخبار فوری فارکس | کامودیتی | ارز دیجیتال | تحلیل فوری اخبار
فیلتر تحلیل کامودیتی‌ها
فیلتر دسته بندی

با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکر‌ها مطلع شوید

تحلیل کامودیتی‌ها

تحلیل هفتگی برنت دانلی

در هفته‌ای که گذشت، بازارهای مالی با نوسانات چشمگیری در حوزه‌های مختلف از سهام و نرخ‌های بهره گرفته تا ارزهای فیات، رمزارزها و کالاها روبه‌رو بودند. در این مقاله، به تحلیل جامع و دقیق از وضعیت این بازارها پرداخته‌ایم و به بررسی روندهای نزولی در بازارهای سهام، چالش‌های پیش‌روی رمزارزها، نوسانات ارزهای فیات و آینده نامشخص نرخ‌های بهره پرداخته شده است. همچنین، نگاهی به وضعیت کنونی بازار کالاها و چگونگی تغییرات قیمتی آن‌ها خواهیم داشت. اگر به دنبال درک عمیق‌تری از تحولات بازارهای مالی هستید و می‌خواهید بدانید چه عواملی در پشت پرده این نوسانات قرار دارند، این مقاله برای شماست!
بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
در تحلیل این هفته از بازارهای جهانی، انتظار می‌رفت که با انتشار گزارش مشاغل غیرکشاورزی (NFP) و سخنرانی‌های آقای ویلیامز و آقای والر، تصویری واضح‌تر از تصمیم‌گیری بانک مرکزی آمریکا به دست آوریم. سؤال اصلی این بود که آیا در نشست ماه سپتامبر، نرخ بهره ۲۵ یا ۵۰ واحد پایه‌ای کاهش خواهد یافت. اما اکنون که در دوره سکوت خبری فدرال رزرو به سر می‌بریم، هنوز هیچ قطعیتی درباره تصمیم نهایی وجود ندارد. اوضاع پیچیده شده است و در حالی که بازار بیشتر به کاهش ۲۵ واحد پایه‌ای تمایل دارد، همچنان نمی‌توان با اطمینان این مسئله را پیش‌بینی کرد.
دلایل برای کاهش ۵۰ واحد پایه‌ای:

  • زمان‌بندی اهمیت بالایی دارد؛ با توجه به اینکه در ماه اکتبر نشستی برگزار نمی‌شود و انتخابات نیز در نوامبر نزدیک است.
  • نرخ‌های بهره براساس اکثر شاخص‌ها بسیار محدودکننده‌اند. همان‌طور که آقای گولس‌بی اشاره کرده: «هر بار که تورم کاهش می‌یابد، عملاً سیاست‌های پولی را سخت‌تر کرده‌ایم.»
  • با توجه به ضعف اقتصاد جهانی، احتمال بازگشت تورم بسیار کم است.

دلایل برای کاهش ۲۵ واحد پایه‌ای:

  • با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد، نیازی به تصمیم فوری از سوی فدرال رزرو وجود ندارد. در گذشته، بانک‌های مرکزی گاهی بسیار زود از سیاست‌های هاوکیش عقب‌نشینی کرده‌اند که این کار اعتبار آن‌ها را خدشه‌دار کرده است.
  • در صورت نیاز، فدرال رزرو می‌تواند در ماه نوامبر نرخ را ۵۰ واحد کاهش دهد. انتخابات نیز به اندازه‌ای که تصور می‌شود تاثیر چندانی ندارد؛ زیرا انتخابات در ۵ نوامبر و نشست فدرال رزرو در ۷ نوامبر برگزار می‌شود، بنابراین تأثیر مستقیم آن مشخص نیست.
  • نرخ استخدام کاهش یافته، اما تعداد اخراج‌ها همچنان پایین است. در واقع، اقتصاد به سطوح عادی سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ بازگشته و به سمت سقوط حرکت نمی‌کند. برای مثال، به تعداد درخواست‌های اولیه برای بیکاری نگاه کنید.

در نتیجه، چشم‌انداز کوتاه‌مدت فدرال رزرو همچنان نامشخص است. با این حال، دو سناریوی اصلی در حال شکل‌گیری هستند:

  1. ادامه فرود نرم و بازگشت به شرایط عادی اقتصاد سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸.
  2. آغاز فرود سخت و تضعیف بازار کار که نشان می‌دهد فدرال رزرو از وضعیت عقب مانده است.

انتخاب با شماست!
بازار سهام
در شش هفته گذشته، بازارهای سهام با روندی نزولی همراه بوده‌اند. این افت بیشتر به دلیل تأثیر منفی الگوهای فصلی، کاهش هیجان درباره هوش مصنوعی، افت بازار رمزارزها و شرایط نامشخص اقتصادی است. اکنون که در هفته ۳۶ سال قرار داریم، وارد یکی از دوره‌های بد برای بازار سهام شده‌ایم؛ چرا که میانگین بازدهی هفته‌های ۳۶، ۳۸، ۳۹، ۴۰ و ۴۱ منفی بوده است. این موضوع را می‌توان در نمودار زیر مشاهده کرد. از مجموع ۵۲ هفته سال، تنها ۲۱ هفته بازدهی منفی دارند و این‌که پنج هفته از شش هفته متوالی منفی باشند، نشان‌دهنده ریسک بالاست. این تحلیل بر اساس داده‌های از سال ۲۰۰۰ تاکنون است.

این هشدار ممکن است برای کسانی که مدت زیادی است در پوزیشن‌های خرید قرار دارند، کمی دیر باشد. با این حال، من بارها به این نکته اشاره کرده‌ام. الگوهای فصلی معمولاً بسیار قابل پیش‌بینی هستند، چرا که بازار به خوبی آن‌ها را می‌شناسد و این الگوها هر سال نتایجی مشابه به همراه دارند.

در مورد هیجان مرتبط با هوش مصنوعی... اگر فکر می‌کردید امضای یک تی‌شرت کافی بود، حالا با چیزی جدیدتر روبه‌رو هستیم:

تصور کنید طرفداران انویدیا آن‌قدر تحت تأثیر موفقیت‌های این شرکت قرار گرفته‌اند که برای تماشای گزارش‌های فصلی درآمدی جشن می‌گیرند! این نمونه‌ای واضح است که نشان می‌دهد چگونه گاهی اوقات همه تحلیل‌های فاندامنتال کنار گذاشته می‌شود و تنها هیجان و احساسات بازار را هدایت می‌کند.

هرچند که سهام انویدیا در سال جاری به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته و سرمایه‌گذاران از رشد خیره‌کننده آن بهره‌مند شده‌اند، اما در سه ماه اخیر نشانه‌هایی از کاهش سرعت یا حتی بازگشت روند دیده شده است. این می‌تواند نشانه‌ای باشد که بازار به نقطه‌ای رسیده که احتمال اصلاح یا افت قیمت در آن وجود دارد. بنابراین، معامله‌گران باید این شرایط را به دقت دنبال کنند تا از هرگونه روند نزولی احتمالی غافل نمانند.

نمودار زیر نشان می‌دهد که سطح ۱۰۰ دلار برای سهام انویدیا تا چه اندازه در هر دو جهت اهمیت داشته است. در افت ماه اوت، سهام به زیر این سطح سقوط کرد و به ۹۸.۵۰ دلار رسید. با این حال، معمولاً سطح ۱۰۰ دلار به‌عنوان یک مقاومت کلیدی در سه‌ماهه اول و دوم، و به‌عنوان حمایت در سه‌ماهه سوم عمل کرده است.

بسته شدن قیمت روزانه سهام انویدیا زیر ۱۰۰ دلار می‌تواند نشانه‌ای از آغاز سقوط باشد. درست مانند داستان ایکاروس در اسطوره‌های یونانی، که پروازش به ارتفاعات بسیار بالا باعث ذوب شدن بال‌هایش شد و در نهایت سقوط کرد، این احتمال وجود دارد که سهام انویدیا نیز پس از رشد سریع و افراطی خود وارد مسیر نزولی شود.

و در نهایت، خلاصه‌ای ۱۴ کلمه‌ای از وضعیت بازار سهام این هفته: بازارهای سهام تحت فشار هستند.
نرخ‌های بهره
در اوایل ماه آگوست، بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله با افزایش شدید شاخص VIX به ۳.۶۷ درصد کاهش یافت. اکنون، با وجود اینکه شاخص VIX به سطح نسبتاً بالای ۲۳.۵ رسیده است، بازده اوراق دوباره به همان سطح ۳.۶۷ درصد نزدیک شده است. آیا داده‌های اقتصادی این کاهش را توجیه می‌کنند؟

اگر تنها به داده‌های اقتصادی ایالات متحده نگاه کنیم، پاسخ منفی است. اما با توجه به شرایط اقتصادی ضعیف در اروپا و چین و همچنین افت قیمت کالاها، انتظار می‌رود که تورم جهانی کاهش یابد و در نتیجه، بازده پایین‌تر اوراق قابل توجیه باشد.

قیمت نفت نیز نقش مستقیم و مهمی در تورم جهانی دارد. به همین دلیل، معمولاً رابطه مثبتی میان قیمت نفت و بازده اوراق قرضه وجود دارد. کاهش قیمت نفت منجر به کاهش تورم و در نهایت، کاهش بازده اوراق می‌شود. نمودار زیر این ارتباط را در بازه‌های زمانی ساعتی نشان می‌دهد.

در همین حال، منحنی بازده اوراق قرضه ایالات متحده در حال بازگشت به حالت عادی است؛ به‌طوری‌که تفاوت میان اوراق دو ساله و ده‌ساله اکنون کمی بالاتر از صفر قرار دارد. در حالی که برخی از سرمایه‌گذاران منحنی بازده را ابزار دقیقی برای پیش‌بینی رکود اقتصادی نمی‌دانند، برخی معتقدند که بازگشت منحنی به حالت عادی می‌تواند نشانه‌ای از شرایط جدی باشد. نمودار زیر ماه‌هایی را نشان می‌دهد که منحنی به حالت عادی بازگشته است (به رنگ آبی) و همچنین دوره‌های رکود اقتصادی در آمریکا (به رنگ قرمز). تصمیم با شماست!

✔️  بیشتر بخوانید: اوراق قرضه چیست؟ معرفی انواع اوراق قرضه

ارزهای فیات
معاملات فارکس همواره به عنوان یکی از چالش‌برانگیزترین بخش‌های بازارهای مالی شناخته شده‌اند و هفته‌های اخیر نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌اند. به‌عنوان مثال، نوسانات قابل توجهی در ارزهای کانادا (CAD) و نیوزلند (NZD) دیده‌ایم، با وجود اینکه بانک‌های مرکزی این کشورها سیاست‌های مالی انبساطی را دنبال کرده‌اند و در عین حال دارایی‌های پرریسک به شدت فروخته شده‌اند. هرچند برخی از این روندها امروز تغییر کرده است (مانند افزایش ۸۰ پیپی در USDCAD)، اما همچنان سوالاتی پیرامون جفت‌ارزهایی مانند AUDNZD (که با کاهش مواجه شد) و دلار آمریکا (با روندی ترکیبی) وجود دارد.

در ماه آگوست، بازار برای چند هفته مشغول بررسی و معامله بر اساس فرضیه کاهش ارزش دلار بود، اما این دیدگاه برای من چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. به‌طور تاریخی، کاهش نرخ بهره آمریکا در دوران رکود اقتصادی الزاماً به کاهش ارزش دلار منجر نشده است. همچنین در صورت احیای فعالیت‌های اقتصادی آمریکا و ادامه سیاست‌های انقباضی فدرال رزرو، همچنان نمی‌توان کاهش ارزش دلار را پیش‌بینی کرد.

کاهش مداوم دلار معمولاً زمانی رخ می‌دهد که سایر مناطق جهان، نظیر اروپا و آسیا، در وضعیت اقتصادی خوبی قرار داشته باشند و گزینه‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری جهانی وجود داشته باشد. اما در شرایط فعلی، شرکت فولکس‌واگن در آلمان در حال تعطیل کردن کارخانه‌های خود است، چین با یک بحران اقتصادی جدی دست‌وپنجه نرم می‌کند، طبق اظهارات ثروتمندترین فرد آمریکا، برزیل برای سرمایه‌گذاری مناسب نیست و مکزیک نیز با مشکلات قضایی عمده‌ای روبه‌رو است. با این اوصاف، اقتصاد آمریکا در مقایسه با دیگر نقاط جهان همچنان در وضعیت بهتری قرار دارد.

موضوع اصلی در بازار فارکس پیرامون ین ژاپن (JPY) بوده است. ین مانند یک کالای لوکس رفتار می‌کند؛ وقتی قیمت بالاست همه تمایل به خرید آن دارند و وقتی قیمت پایین است، همگی بدنبال فروشش هستند.

بررسی نقاط مهم چارت دلارین خالی از لطف نیست:

رمزارزها

من همچنان معتقدم که رمزارزها تا مدتی در شرایط رکود باقی خواهند ماند، چرا که در حال حاضر هیچ داستان یا روایت بزرگی در بازار آن‌ وجود ندارد.

زمانی که عرضه به طور کلی ثابت است (مانند بیت‌کوین)، تنها عاملی که باید مورد توجه قرار گیرد، تقاضاست. تقاضا برای رمزارزها به یک چیز بستگی دارد: توجه. زمانی که مردم به یک داستان جذاب در دنیای رمزارزها علاقه‌مند می‌شوند، توجهات به سمت بازار جلب می‌شود و قیمت‌ها بالا یا پایین می‌روند. در حال حاضر، هیچ روایت قدرتمندی در این حوزه دیده نمی‌شود، بنابراین ممکن است بهتر باشد به جای سرمایه‌گذاری در رمزارزها، از سود ۴ درصدی اوراق خزانه استفاده کنیم تا زمانی که یک داستان قوی در این زمینه ظهور کند. این انتظار شاید مدتی طول بکشد.

در حال حاضر، برخی از عواملی که به زیان بازار رمزارزها عمل می‌کنند عبارت‌اند از:

  • وال‌استریت دیگر محصولات زیادی برای عرضه ندارد. اکنون ETF‌های اسپات، ETF‌های آتی و حتی ETF اسپات برای اتریوم داریم. افزودن آپشن‌ها به این ETF‌ها احتمالاً نوسانات را کاهش می‌دهد، نه این‌که قیمت‌ها را افزایش دهد.
  • هر صعود بزرگ در بازار رمزارزها معمولاً با یک داستان بزرگ همراه بوده که اغلب به پذیرش توسط مؤسسات مالی مرتبط بوده است. این روند دیگر به پایان رسیده، مگر اینکه موج عظیمی از خریدها اتفاق بیفتد یا بانک مرکزی اعلام کند که بیت‌کوین می‌خرد. هرچند همچنان روایت‌هایی درباره پروژه‌هایی مثل TRON و Solana وجود دارد، اما به‌طور کلی، بازار رمزارزها سرد به نظر می‌رسد.
  • بیت‌کوین حتی زمانی که شاخص نزدک صعود می‌کند، عملکرد ضعیفی دارد. به نظر می‌رسد که این بازار از رمق افتاده و اگر به مقالات بلومبرگ درباره بیت‌کوین یا جستجوهای گوگل نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد که اوج علاقه‌مندی به آن مدتی پیش سپری شده است.
  • در زمانی که بیت‌کوین در ماه ژوئن به بالاترین سطح خود رسید، ارزش کل بازار رمزارزها به سقف جدیدی دست نیافت. همچنین، در ماه ژوئیه که شاخص نزدک به بالاترین سطح خود رسید، بیت‌کوین موفق به ثبت سقف جدیدی نشد. این نشان‌دهنده نوعی واگرایی نزولی است. از سوی دیگر، در حالی که طلا در حال ثبت رکوردهای جدید است، بیت‌کوین همچنان ۲۰ درصد پایین‌تر از سقف تاریخی خود معامله می‌شود.
  • جریان ورودی به ETF‌های اسپات بیت‌کوین بسیار ناامیدکننده بوده و وضعیت اتریوم حتی بدتر است. نمودارهای زیر این وضعیت را به‌خوبی نشان می‌دهند.

کالاها (کامودیتی‌ها)
وضعیت بازار کالاها چندان مطلوب نیست و مانند آنچه معمولاً در این بازار رخ می‌دهد، شاهد روند کاهشی هستیم. یکی از ویژگی‌های جالب بازار کالاها (برخلاف جفت‌ارز USDJPY) این است که واکنش‌های احساسی نسبت به قیمت‌ها چندان قوی نیست. افراد تقریباً در هر شرایطی تا حدی خوش‌بین هستند. اگر قیمت کالاها افزایش یابد، آن را شروع یک چرخه بزرگ جدید می‌دانند و اگر قیمت‌ها کاهش یابد، فرصتی برای خرید ارزان‌تر می‌بینند. عجیب است!

این نگرش، برخلاف شواهد ۲۰ ساله است که نشان می‌دهند بازار کالاها به طور کلی مکان مناسبی برای سرمایه‌گذاری نیست. تصور کنید اگر ۲۰ سال پیش یک دلار را به طور تصادفی در هر دارایی معمولی سرمایه‌گذاری می‌کردید، ممکن بود آن را به ۳، ۴ یا حتی ۶ دلار افزایش دهید. اما اگر آن دلار را در بازار کالاها سرمایه‌گذاری کرده بودید، پس از ۲۰ سال تنها به ۹۹ سنت می‌رسید!

اگرچه معمولاً پیش‌بینی آینده بر اساس روندهای گذشته روش مطمئنی نیست، اما در مورد کالاها، نظریه مالتوس از سال ۱۷۹۸ تاکنون نادرست از آب درآمده است! همچنین، شرط‌بندی معروف سیمون-ارلیش در سال ۱۹۸۰ نیز همین نکته را تأیید می‌کند! این خودش یک روند محسوب می‌شود!

نظریه مالتوس: توماس مالتوس، اقتصاددان قرن 18، این نظریه را مطرح کرد که رشد جمعیت سریع‌تر از رشد منابع غذایی است و در نتیجه، کمبود منابع به مشکلات بزرگی منجر خواهد شد. اما این پیش‌بینی تاکنون نادرست از آب درآمده، زیرا با پیشرفت تکنولوژی و کشاورزی، تولید مواد غذایی افزایش یافته و بحران پیش‌بینی‌شده مالتوس رخ نداده است.

شرط‌بندی سیمون-ارلیش: این شرط‌بندی بین جولیان سیمون، اقتصاددان، و پل ارلیش، زیست‌شناس، در سال 1980 صورت گرفت. ارلیش معتقد بود که با افزایش جمعیت، منابع طبیعی کمیاب‌تر و گران‌تر می‌شوند، اما سیمون برخلاف او، پیش‌بینی کرد که پیشرفت‌های تکنولوژی و افزایش بهره‌وری، باعث ارزان‌تر شدن مواد اولیه خواهد شد. در نهایت، سیمون برنده شرط شد، زیرا قیمت فلزات انتخابی ارلیش کاهش یافت.

منبع: SpectraMarket  نویسنده: برنت دانلی

طلا روسیه

روسیه خرید روزانه طلا را از 1.12 میلیارد روبل به 8.2 میلیارد روبل برای ماه آینده افزایش می‌دهد - افزایش ماهانه خیره کننده 601 درصدی که نشان دهنده تغییر جسورانه در استراتژی اقتصادی آن‌ها است.

با ادامه تشدید تحریم‌های غرب در اطراف روسیه، این کشور برای دور زدن محدودیت‌های مالی و حفظ روابط تجاری با شرکای کلیدی خود به فلزات گرانبها روی آورده است. در اقدامی قابل توجه، روسیه اعلام کرده است که خرید طلای روزانه خود را به 8.2 میلیارد روبل افزایش می‌دهد که افزایش خیره کننده 601 درصدی ماهانه نسبت به سطوح قبلی را نشان می‌دهد.

این تصمیم در بحبوحه چالش‌های فزاینده در انجام تراکنش‌های بانکی سنتی با کشورهای غربی اتخاذ شده است. در پاسخ، روسیه و چین رویکرد جدیدی ابداع کرده‌اند و از طلا به عنوان وسیله‌ای برای پرداخت کالاها و خدمات استفاده می‌کنند. این فرآیند شامل خرید طلا در روسیه، انتقال آن به هنگ کنگ برای فروش و واریز درآمد حاصل از آن به حساب‌های بانکی محلی است. این راه‌حل به هر دو کشور اجازه می‌دهد تا ضمن دور زدن تحریم‌ها، تجارت خود را ادامه دهند.

با این حال، این روش جایگزین بدون موانعی نبوده است. نهادهای روسی مجبور به استخدام پیک برای انتقال فیزیکی اسناد به آن سوی مرزها و دریافت تاییدیه‌های لازم از بانکداران چینی شده‌اند. این چالش‌های لجستیکی نشان می‌دهد که روسیه و چین در مواجهه با فشارهای بین‌المللی تا چه حد می‌خواهند روابط اقتصادی خود را حفظ کنند.

نکات کلیدی:

  • روسیه برای دور زدن تحریم‌های غرب خرید روزانه طلای خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده است.
  • طلا به عنوان وسیله‌ای برای پرداخت بین روسیه و چین برای فرار از محدودیت‌های مالی استفاده می‌شود.
  • این فرآیند شامل انتقال طلا به هنگ کنگ برای فروش و واریز عواید آن به حساب‌های بانکی محلی است.
  • نهادهای روسی در اجرای این مکانیسم تجارت جایگزین، با چالش‌های لجستیکی مواجه شده‌اند.

دیدگاه تحلیلگر:
جان فارست لیتل، تحلیلگر طلا از آکادمی نقره، دیدگاه منحصر به فردی در مورد این وضعیت ارائه می‌دهد: «بازگشت به معاملات مبتنی بر طلا بین روسیه و چین چندان راه حل دم دستی نیست، بلکه بازگشتی به شکلی اساسی‌تر و آزمایش شده مبادلات اقتصادی در زمان است.» او استدلال می‌کند که ارزش ذاتی و نقش تاریخی طلا به عنوان یک وسیله مبادله جهانی، آن را به گزینه قابل اطمینان‌تری نسبت به ارزهای فیات تبدیل می‌کند، به ویژه در زمان عدم اطمینان ژئوپلیتیک.

همانطور که چشم انداز ژئوپلیتیکی همچنان در حال تکامل است، واضح است که روسیه و چین مصمم هستند راه‌هایی برای حفظ روابط اقتصادی خود بیابند. افزایش اتکا به طلا نشان می‌دهد که فلزات گرانبها ممکن است نقش برجسته‌تری در تجارت جهانی در سال‌های آینده داشته باشند.

نفت

استراتژیست‌های سیتی عقیده دارند که قیمت نفت تا سال 2025 به حدود 60 دلار در هر بشکه کاهش می‌یابد. این تحلیل‌‌گران مازاد قابل توجه در بازار را به عنوان محرک اصلی ذکر می‌کنند.

در حالی که اختلالات اخیر عرضه در لیبی و کاهش تاخیر تولیدات توسط اوپک پلاس حمایت کوتاه مدتی را برای قیمت برنت در محدوده 70 تا 72 دلار ارائه کرده است، سیتی این مسئله را موقتی می‌داند.

بازارها نسبت به تصمیم اوپک پلاس واکنشی نشان ندادند و برنت تا پایان چهارم سپتامبر ثابت ماند بود. به گفته استراتژیست‌ها، با این حال، حل و فصل وضعیت لیبی ممکن است ماه‌ها طول بکشد.

آنها احتمال ظهور مازاد قوی در سال آینده را برجسته می‌کنند که می‌تواند قیمت‌ها را پایین آورد.

به گفته آن‌ها: "ما توصیه می‌کنیم با افزایش قیمت برنت به سمت 80 دلار وارد معامله فروش شوید چرا که در انتظار کاهش قیمت برنت به محدوده 60 دلار در سال 2025 هستیم. دلیل این مسئله وجود مازاد قابل توجه است."

اوپک پلاس شروع لغو کاهش تولیدات برنامه ریزی شده خود را از اکتبر 2024 تا دسامبر 2024 به تعویق انداخته است و اکنون قرار است این روند تا پایان سال 2025 به پایان برسد. این تصمیم در واکنش به ضعف اخیر بازار و کاهش قیمت‌ها، با وجود اختلالات مداوم در عرضه نفت لیبی و نگرانی‌های اقتصادی گسترده‌تر در ایالات متحده و چین اتخاذ شده است.

به طور جداگانه، تیم تحقیقات کامودیتی بانک آمریکا پیش‌بینی قیمت نفت برنت را به 75 دلار در هر بشکه برای نیمه دوم سال 2024 کاهش داده است. این پیش‌بینی از نزدیک به 90 دلار و برای سال 2025 از 80 دلار کاهش یافته است.

این تیم با وجود این که اوپک پلاس افزایش تولید برنامه ریزی شده را به تأخیر می‌اندازد، به نگرانی‌ها در مورد افزایش ذخایر جهانی نفت اشاره می‌کند. آنها خاطرنشان می‌کنند که رشد ضعیف تقاضا همراه با رکورد ظرفیت اضافی اوپک پلاس بیش از 5 میلیون بشکه در روز، چشم انداز قیمت نفت را ضعیف کرده است.

به گفته استراتژیست‌های بانک آمریکا: «در واقع، ما اکنون پیش‌بینی حرکت قیمت نفت برنت از سقف قیمتی به سمت محدوده میانی دامنه پیش‌بینی 60 تا 80 دلار خود در هر بشکه هستیم و این مسئله سریعتر از آنچه قبلاً هشدار داده شده بود، انجام می‌گیرد. این مازاد ظرفیت، همراه با تقاضای کندتر، ریسک جهش قیمت‌ها را به دلیل اختلالات ژئوپلیتیکی بالقوه کاهش می‌دهد.

 

موسسه سیتی

بانک سیتی اخیراً پیش‌بینی کرده است که قیمت نفت خام برنت به محدوده ۶۰ دلار کاهش خواهد یافت. این پیش‌بینی‌ها پس از اعلامیه اوپک و تحلیل‌های ژئوپلیتیکی و مالی ارائه شده است.
تأثیر تأخیر در کاهش تولید اوپک پلاس
سیتی معتقد است که تأخیر در کاهش تولید اوپک پلاش و مسائل ژئوپلیتیکی و موقعیت‌های مالی، قیمت نفت برنت را در محدوده ۷۰-۷۲ دلار حمایت می‌کند. این عوامل می‌توانند به حفظ قیمت‌ها در این محدوده کمک کنند و از کاهش شدید قیمت‌ها جلوگیری کنند.
توصیه به فروش در صورت افزایش قیمت
سیتی توصیه می‌کند که در صورت افزایش قیمت نفت به سمت ۸۰ دلار، فروش انجام شود. این بانک معتقد است که با ظهور مازاد بازار در سال ۲۰۲۵، قیمت‌ها به محدوده ۶۰ دلار کاهش خواهد یافت. این پیش‌بینی‌ها نشان‌دهنده نگرانی‌های سیتی درباره مازاد عرضه در بازار نفت در آینده است.
نتیجه‌گیری
پیش‌بینی‌های سیتی نشان می‌دهد که بازار نفت در آینده با چالش‌های زیادی روبرو خواهد شد. تأخیر در کاهش تولید اوپک پلاس و مسائل ژئوپلیتیکی می‌تواند قیمت‌ها را در کوتاه‌مدت حمایت کند، اما در بلندمدت، مازاد عرضه می‌تواند به کاهش قیمت‌ها منجر شود. بنابراین، سیتی توصیه می‌کند که در صورت افزایش قیمت نفت به سمت ۸۰ دلار، فروش انجام شود تا از زیان‌های احتمالی جلوگیری شود.

طلا

شروع یک ماه جدید همیشه زمان خوبی برای ارزیابی مجدد وضعیت مالی شما است. برای بسیاری از آمریکایی‌ها، در سال‌های اخیر پاسخ به این سوال اخیر فلزات گرانبها، به ویژه طلا و نقره بوده است. به عنوان مثال، مزایای سرمایه گذاری در طلا متفاوت است و می‌تواند به ویژه در شرایط اقتصادی که آمریکایی‌ها در سال های اخیر تجربه کرده اند، سودمند باشد.

اما مزایای سرمایه گذاری در طلا نیز دقیقاً از بین نرفته است. یک مورد قانع‌کننده برای سرمایه‌گذاری در این فلز گرانبها در سپتامبر (شهریور) امسال نیز وجود دارد. اگرچه دلایل سرمایه‌گذاری ممکن است کمی متفاوت از زمانی باشد که تورم در حال افزایش بود. در زیر، سه مزیت بزرگ سرمایه‌گذاری طلا را در سپتامبر امسال که هم سرمایه‌گذاران مبتدی و هم سرمایه‌گذاران باتجربه باید بدانند به تفصیل شرح می‌دهیم.
3 مزیت بزرگ سرمایه گذاری طلا در سپتامبر امسال
پتانسیل کسب سود سریع
قیمت طلا در اول ژانویه از 2063.73 دلار در هر اونس شروع شد. اما تا 4 سپتامبر، قیمت حدود 2490.70 دلار در هر اونس بود که در کمتر از یک سال بیش از 20% افزایش یافته است. به گفته برخی کارشناسان، قیمت در هفته‌های اخیر افت کرده است، اما پتانسیل رسیدن به 3000 دلار در هر اونس یا بالاتر را دارد. در حالی که طلا بیشتر به عنوان یک دارایی امن در مقابل یک دارایی درآمدزا در نظر گرفته می‌شود، اکنون فرصتی نادر برای به دست آوردن سود بالقوه از این فلز است. با این حال، سرمایه گذاران باید فعال باشند و به دنبال راه‌های ارزان برای خرید باشند تا بازده خود را به حداکثر برسانند. با این حال، آن‌ها می‌توانند با خرید و فروش طلا اکنون سود سریعی کسب کنند.
سهولت در فروش
تقاضای طلا به طور مداوم بالا است که این مسئله فروش و خرید آن را آسان می‌کند. اما با توجه به قیمت بالاتر - و احتمال ادامه افزایش قیمت در ماه‌های آینده - ممکن است در حال حاضر فروش آن آسان‌تر باشد. اگر به صورت عمده خرید می‌کنید، ممکن است بتوانید تخفیفی در قیمت بگیرید و سپس آن را با قیمت بالاتر بفروشید. با توجه به این نکته، اگر قصد فروش فوری آن را دارید، باید در مورد میزان خرید عاقلانه رفتار کنید. طلا به طور کلی به عنوان یک سرمایه گذاری بلندمدت در نظر گرفته می‌شود که در آن توانایی شما برای کسب بازده بالا باید در مقایسه با محافظت از سبد سرمایه گذاری و متنوع سازی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
محفاظت از سبد سرمایه گذاری در مواجه با تحولات بازار
زمانی که اخبار تورم مثبت بود، بازار سهام عملکرد خوبی داشت، اما اخیراً در میان نگرانی‌ها در مورد بیکاری و سایر عوامل، وضعیت کمی دشوار است. زمانی که گزارش‌های بعدی بیکاری و تورم در اواخر این ماه منتشر شود، قطعاً فراز و نشیب‌هایی در قیمت خواهیم داشت. پس منطقی است که برخی از تأثیرات سرمایه گذاری در بازار سهام و اوراق قرضه خود را با طلا جبران کنید. طلا تمایل به حفظ ارزش و حتی افزایش قیمت دارد پس زمانی که سایر دارایی‌های شما متزلزل به نظر می‌رسند، مناسب خرید است. بنابراین قبل از این تغییرات اجتناب ناپذیر بازار، سرمایه گذاری در طلا را در سپتامبر امسال در نظر بگیرید. مطمئن شوید که سرمایه گذاری طلای خود را به 10٪ از کل سبد خود محدود کنید تا از شلوغی سبد خود جلوگیری کنید.
نکته پایانی
زمان بندی مناسب برای انتخاب هر سرمایه گذاری شخصی است. اما سپتامبر (شهریور) امسال می‌تواند زمان خوبی برای سرمایه‌گذاران برای روی آوردن به طلا باشد. با پتانسیل کسب سود سریع در حال حاضر، بسیاری با شروع سرمایه گذاری در این ماه سود خواهند برد. به لطف این افزایش قیمت، فروش آسان‌تر از حد معمول خواهد بود، در حالی که در این میان با تغییر بازار، محافظت از سبد سهام بسیار مورد نیاز است. اطمینان حاصل کنید که مزایا و معایب سرمایه گذاری طلا را به دقت مورد سنجش قرار دادید تا واقعاً مطمئن شوید که این حرکت برای شما در این ماه مناسب است.

 

مس و نفت

معاملات آتی مس نسبت به بالاترین رکورد خود در سال جاری بیش از 20% کاهش یافته است.

کامودیتی‌ها در سه ماهه سوم کاهش یافته‌اند که با زیان‌های سنگین نفت و مس برجسته شده‌ است، چرا که داده‌های اقتصادی ضعیف از چین و ایالات متحده نگرانی در زمینه کاهش تقاضا را افزایش دادند.

این مسئله پیامدهایی بر بازارهای مالی دارد و نشانه‌هایی از استرس اقتصادی به افت کلی بازارهای سهام ایالات متحده و جهان در روز سه‌شنبه کمک می‌کند.

لوئیس ناولیر، بنیانگذار و مدیر سرمایه گذاری مدیر دارایی Navellier & Associates، در یادداشتی روز سه شنبه گفت: تقاضا برای نفت و مس "اغلب به عنوان نشانه‌ای از روند رشد جهانی قلمداد می‌شود."

وقتی از ناولیر در مورد کاهش روز سه‌شنبه در بخش کامودیتی‌ها سؤال شد، وی اعلام کرد که کاهش رتبه مس توسط گلدمن ساکس و همچنین ضعف در چین، اروپا، کانادا و ایالات متحده، قیمت‌ها را تحت فشار قرار داده است.
در ایالات متحده، شاخص تولیدی PMI از 46.8 درصد به 47.2 درصد رسید. اعداد زیر 50% نشان می‌دهد که بخش تولیدی در حال انقباض است، بنابراین فشارسنج کلیدی کارخانه‌های ایالات متحده برای پنجمین ماه متوالی منفی بود.

به گفته ناولیر: عدد منتشر شده شاخص کمتر از برآورد اجماع اقتصاددانان بود و مولفه "به ویژه ناامید کننده" سفارشات جدید در این داده‌ها بود.

شاخص سفارشات جدید در ماه اوت با 2.8 واحد کاهش به 44.6 درصد رسید که پایین‌ترین رقم در بیش از دو سال گذشته است، در حالی که مولفه تولیدی از 45.9 درصد در ژوئیه به 44.8 درصد کاهش یافت که کمترین میزان از زمان تعطیلی اقتصاد در ماه مه 2020 در اوج همه گیری ویروس کرونا بود.

جان کاروسو، استراتژیست ارشد بازار در RJO Futures گفت: «در حال حاضر، هنوز ابهامات زیادی در مورد نقاط داده‌های تولیدی ایالات متحده و چین وجود دارد که بر کامودیتی‌های صنعتی بیشتری مانند مس و نفت تأثیر می‌گذارد».
داده‌های رسمی شاخص مدیران خرید تولیدی چین که در تعطیلات آخر هفته منتشر شد از 49.4 در ژوئیه به 49.1 در ماه اوت کاهش یافت، که پایین‌ترین سطح شش ماهه و چهارمین ماه متوالی زیر آستانه 50 است که انبساط را از انقباض جدا می‌کند.

ضعف اقتصادی می‌تواند تقاضا برای انرژی و کامودیتی‌های صنعتی را کاهش دهد. معاملات آتی نفت خام به پایین‌ترین سطح خود از سال گذشته رسیده است، در حالی که قیمت مس ایالات متحده نزدیک به 3 درصد کاهش یافته است.

به طور کلی کامودیتی‌ها اخیراً ضعیف عمل کرده‌اند. شاخص کامودیتی موسسه S&P (یا S&P GSCI)، معیار سرمایه گذاری در بازار کامودیتی، طبق داده‌های بازار داو جونز، امسال در اوج خود در آوریل 12.4 درصد افزایش داشت، اما در روز جمعه به رشد تنها 0.2 درصدی برای سال جاری کاهش یافته است.

شاخص فرعی فلزات صنعتی شاخص کامودیتی موسسه S&P یعنی SPGSIN در ارزیابی سالانه تا روز جمعه حدود 5.3 درصد افزایش داشت، اما در ارزیابی سه ماهه تا به امروز 3.3 درصد کاهش داشته است، در حالی که زیرشاخص انرژی 1.2% در ارزیابی سالانه کاهش یافت و در ارزیابی سه ماهه تا به امروز 10.6% افت کرده است.
مس
گلدمن ساکس روز دوشنبه در یادداشتی اعلام کرد که انتظار دارد قیمت مس در سال 2025 به طور متوسط به 10100 دلار در هر تن برسد که کمتر از پیش بینی قبلی خود از 15000 دلار است.

تحلیلگران گلدمن می‌گویند: «تقاضای کامودیتی کمتر از حد انتظار چین و همچنین ریسک‌های نزولی برای چشم‌انداز اقتصادی آینده چین، ما را به دیدگاه تاکتیکی کمتر مثبتی برای کامودیتی‌ها سوق می‌دهد».

پیش بینی قیمتی پایین‌تر به دنبال عقب نشینی شدید مس از قیمت‌های بی سابقه در اوایل سال جاری است. معاملات آتی مس پس از رسیدن به رکورد میان روزی 5.199 دلار در روز 20 مه، در 21 مه به بالاترین رقم تاریخی 5.106 دلار در هر پوند رسید. یک تن حدود 2204 پوند است.

افت قیمت آتی مس

جان کاروسو اضافه کرد: «سوالات در مورد ضعف در بازار املاک و مستغلات چین و اقتصاد این کشورهمچنان بر داستان مس تاثیر می‌گذارد.

سهام تولیدکنندگان بزرگ مس جهان مانند فریپورت-مکموران (Freeport-McMoRan)، بی‌اچ‌پی (BHP) در روز سه‌شنبه کاهش یافتند.

ویل مک دونا، بنیانگذار Corestone Capital، معتقد است که بازار نسبت به منحنی تقاضا برای مس بیش از حد واکنش نشان داده است، که به دلیل لایحه اقلیمی و مالیات قانون کاهش تورم ایالات متحده (Inflation Reduction Act) تقویت شده است که انرژی پاک را ترویج می‌کند و در برابر تغییرات آب و هوایی اقدام می‌کند. مس یک فلز کلیدی در تولید انرژی های تجدیدپذیر است.

مک‌دوناف گفت: بازار نسبت به چشم‌انداز تقاضای ایجاد شده توسط لایحه اقلیمی و مالیات قانون کاهش تورم ایالات متحده (Inflation Reduction Act) بیش از حد واکنش نشان داد، اما مطمئناً بیش از حد اصلاح داشته است.
از روز سه‌شنبه، قیمت مس 21.2 درصد نسبت به بالاترین سطح خود کاهش یافته است.

به گفته مک‌دوناف: «خبر خوب این است که تقاضا برای فلزات استفاده شده در باتری‌ها و راه‌حل‌های انرژی سبز جناحی نیستند، و در فصل انتخابات بیش از حد متزلزل نخواهد بود - مهم نیست که چه کسی بر سر کار باشد، جهان به منابع انرژی بیشتری نیاز دارد، چه برای [هوش مصنوعی]، ماشین‌های برقی و... اما شبکه‌ برق ما و اتصالات ما برای این کار آماده نیستند.»

وی گفت: با توجه به اینکه ما معتقدیم قیمت مس به طور قابل توجهی بالاتر خواهد رفت. پیش‌بینی این که چه زمانی این اتفاق رخ خواهد داد سخت‌ است، اما افزایش قیمت اجتناب‌ناپذیر است.»

در همین حال، کاروسو گفت که سوالات پیرامون ضعف در اقتصاد چین "در نهایت زمانی که داستان به طور کامل برای تقاضای مس تمام شود، فروکش خواهد کرد."

موسسه RJO Futures معتقد است که "برق رسانی و اصلاح شبکه برق، کاتالیزور آینده خواهد بود و همچنین کسری عرضه مورد انتظار در آینده نزدیک پیش‌بینی می‌شود."
نفت
ناولیر گفت: برای نفت، انتظار می‌رود که قیمت‌ها با کاهش تقاضای فصلی در پاییز کاهش یابد.

این در حالی است که نفت لیبی قطع شده است و ونزوئلا نمی‌تواند برق خود را روشن نگه دارد و اوکراین همچنان به «محو کردن پالایشگاه‌های نفت خام روسیه» ادامه می‌دهد.

شاخص جهانی نفت خام برنت شاهد کاهش 4.9 درصدی یا 3.77 دلاری در ماه نوامبر بود و به 73.75 دلار در هر بشکه در ICE Futures Europe در روز سه شنبه رسید و به کمترین میزان از دسامبر افت کرد. قیمت‌ها در حال حاضر در ارزیابی سالانه تا به امروز کاهش یافته است و از پایان سال 2023 کاهش 4.3 درصدی داشته است.

افت نفت برنت در سال جاری

قیمت نفت خام آمریکا، وست تگزاس اینترمدیت، 3.21 دلار یا 4.4 درصد کاهش یافت و به 70.34 دلار در هر بشکه در بورس کالای نیویورک (New York Mercantile Exchange) و به کمترین میزان از دسامبر رسید و 1.8 درصد نسبت به سال قبل کاهش یافت.

فرید گیندو، بنیانگذار و مدیر ارشد سرمایه گذاری شرکت Drill Capital Management.، گفت: برای تثبیت و بهبود نفت خام، بازار باید شاهد بهبود داده‌های چین باشد.

به گفته وی کاهش شدیدتر نرخ بهره در آمریکای شمالی و اروپا برای تقویت تقاضای مصرف کننده و تمدید کاهش تولید توسط تولیدکنندگان بزرگ نفت موسوم به اوپک پلاس، در پاسخ به ضعف کوتاه مدت در آسیا، به بهبود قیمت نفت نیز کمک می‌کند.

به گفته گیندو، قیمت نفت برنت احتمالاً در محدوده 75 تا 80 دلار «با پشت سر گذاشتن عوامل منفی اقتصادی» «تثبیت» خواهد شد.

ناولیر، با این حال، گفت خاورمیانه «بعد از غرق شدن یک نفتکش توسط حوثی‌ها و کشتن شش گروگان توسط حماس، به عنوان یک انبار باروت باقی می‌ماند». او قیمت‌های پایین‌تری برای نفت در آینده پیش‌بینی می‌کند.

به گفته وی: «بین رکورد تولید نفت خام در آمریکا، به علاوه گویان (Guyana) که تولید خود را با کمک اکسون موبیل افزایش می‌دهد، انتظار می‌رود قیمت نفت خام در ماه‌های آینده با کاهش تقاضا افت کند.»

وی ادامه داد: به طور کلی برای کامودیتی‌ها، تا زمانی که فدرال رزرو نرخ‌های بهره را "چند بار کاهش دهد و فعالیت‌های تولیدی در سطح جهانی افزایش یابد، انتظار می‌رود قیمت کامودیتی‌ها پایین بماند."

فولاد

شرکت‌های فولادی به دلیل افزایش سطح ذخایر، کاهش تقاضا، افزایش هزینه‌های تولیدات و افزایش واردات ارزان از چین و کره، با کاهش تولیدات بالقوه مواجه هستند.

افزایش واردات در حالی رخ می‌دهد که تقاضای داخلی از بخش خودرو و کالاهای سفید (وسایل خانگی از قبیل ماشین لباسشویی ، یخچال ، ماشین ظرفشویی) کاهش یافته است.

در چهار ماهه اول سال مالی، واردات فولاد به هند در مجموع 2.69 میلیون تن بود که در مقایسه با 1.57 میلیون تن صادرات، منجر به کسری تجاری 1.12 میلیون تنی شد. در ماه ژوئیه، صادرات فولاد با 14% کاهش متوالی به 0.30 میلیون تن رسید، در حالی که واردات با 18% افزایش به 0.75 میلیون تن رسیده بود.

یکی از مقامات شرکت فولاد گفت: "واردات به هند در ماه گذشته با سرعت تند ادامه یافت چرا که قیمت جهانی فولاد به دلیل تقاضای ضعیف پایین بود."

وی افزود: ژاپن و کره با استفاده از توافقنامه تجارت آزاد در تلاش هستند تا سفارشات شمشه و تختال (نیمه فولادی) را که بر صنعت فولاد هند تأثیر منفی می‌گذارد، رزرو کنند. (شمشه (Bloom) به شمشال خیلی شبیه است و در واقع اگر عرض بیلت (شمشال) بیش از 15 سانتیمتر و سطح مقطع آن بزرگتر از 230 سانتیمتر مربع باشد آنرا شمشه می‌گوییم. از بلوم برای ساخت ریل، تیر آهن، قوطی و … استفاده می‌شود. تختال (Slab) قطعه‌ای مکعب مستطیل از فولاد معمولاً به ضخامت 230 میلیمتر و عرض 1.25 متر و طول 12 متر است. تختال یکی از محصولات میانی برخی کارخانه‌های فولادسازی است که از آن برای تولید فولاد ورق استفاده می‌شود.)

هزینۀ تمام شده تا در انبار واردات فولاد در هفته اول ماه قبل 48,358 روپیه (579 دلار) در هر تن از چین و 49,265 روپیه (590 دلار) در هر تن از ژاپن بود.

در مقابل، قیمت فولاد داخلی با قیمت 51050 روپیه در هر تن اعلام شد.

جالب اینجا است که نه تنها شرکت‌های فولادی، بلکه تجار هم هستند که فولاد وارد می‌کنند و در بازار داخلی می‌فروشند.

به گفته منابع، کاهش شدید قیمت‌ها حاشیه سود تجار را از بین برده است، چرا که قیمت‌ها قبل از رسیدن محموله‌ها از چین در 45 تا 60 پس از رزرو کاهش یافته است.

عامر مکدا، تحلیلگر کامودیتی و ارز در Choice Broking، خاطرنشان کرد که قیمت فولاد برای چهار ماه متوالی روند نزولی داشته است و در ماه گذشته سه درصد کاهش داشت.

به دلیل افزایش واردات فولاد، قیمت‌های فعلی بازار اسپات حدود 41700 روپیه در تن است.

وی افزود: تولید فولاد هند در ماه ژوئیه با 6.8 درصد افزایش به 12.3 میلیون تن رسید، در حالی که واردات تا این سال مالی به شدت افزایش یافته است.

واردات ارزان بر توانایی شرکت‌های فولاد هندی برای انتقال هزینه‌های فزاینده فشار آورده است.

صنعت فولاد در حال حاضر تحت واردات ارزان قیمت است، حتی در حالی که هزینه تولید با مالیات اضافی اعمال شده توسط چند کشور غنی از مواد معدنی پس از حکم اخیر دیوان عالی افزایش یافته است.
کاهش صادرات
شرکت‌های فولادی با چالش بزرگی در زمینه صادرات روبرو هستند، چرا که اکثر کشورهای واردکننده بزرگ مانند مالزی، ترکیه و ویتنام تحقیقات خود را در مورد واردات از هند آغاز کرده‌اند.

به گفته منابع تجاری، در حالی که این کشورها به زمان نیاز دارند تا تحقیقات را به پایان برسانند و موانع تجاری وضع کنند، خریداران از ترس مواجهه با خشم دولت خود، شروع به کاهش واردات از هند خواهند کرد.

طبق تحقیقات ICRA، انتظار می‌رود که قطب‌های تولید فولاد پیشرو در سال 2024 شاهد تقاضای ضعیف فولاد باشند، به جز هند و اروپا.

این نه تنها بر قیمت جهانی فولاد تأثیر گذاشته است، بلکه رقابت هند با تولیدکنندگان فولاد چینی را در مقاصد صادراتی اصلی هند مانند اروپا، غرب آسیا و آسیای جنوب شرقی افزایش می‌دهد.

نفت

بانک Citi اخیراً پیش‌بینی کرده است که قیمت نفت خام برنت ممکن است در سال آینده به ۶۰ دلار در هر بشکه کاهش یابد، در صورتی که OPEC+ تولید خود را کاهش ندهد. این بانک همچنین اشاره کرده است که قیمت‌ها می‌توانند از ۶۰ دلار به ۵۰ دلار کاهش یابند و سپس تحت تأثیر جریان‌های مالی دوباره افزایش یابند.
تأثیر تنش‌های ژئوپلیتیکی
تنش‌های ژئوپلیتیکی تأثیر بلندمدت کمی بر قیمت نفت دارند و پس از هر افزایش، بازگشت‌های ضعیف‌تری دارند. بازارها اکنون این تنش‌ها را به عنوان فرصت‌هایی برای فروش در طول افزایش‌های موقتی قیمت می‌بینند.
هشدار Citi به OPEC
موسسه Citi هشدار داده است که OPEC ممکن است اعتماد بازار را در دفاع از قیمت ۷۰ دلار از دست بدهد، اگر کاهش تولید تمدید نشود. این بانک قبلاً نیز پیش‌بینی‌های منفی مشابهی کرده بود که گاهی اشتباه بوده‌اند.
توصیه‌های Citi به تولیدکنندگان و سرمایه‌گذاران
در ماه ژوئن، Citi پیش‌بینی کرده بود که قیمت نفت خام برنت تا سال ۲۰۲۵ به ۶۰ دلار برسد و به تولیدکنندگان توصیه کرده بود که پوشش ریسک کنند و سرمایه‌گذاران مواضع کوتاه‌مدت نزولی بگیرند.
وضعیت فعلی بازار نفت
قیمت نفت به دلیل نگرانی‌ها درباره تقاضا و رشد احتمالی عرضه به پایین‌ترین سطح در نه ماه گذشته کاهش یافته است. OPEC+ در حال بازنگری در کاهش تولید به دلیل کاهش قیمت است، با نفت خام برنت زیر ۷۳ دلار و WTI زیر ۷۰ دلار.

این پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌ها نشان می‌دهد که بازار نفت در حال تجربه تغییرات قابل توجهی است و تصمیمات OPEC+ نقش مهمی در تعیین قیمت‌های آینده خواهد داشت.

نفت
تحلیل بازار نفت خام: امیدها و چالش‌ها
در تحلیل اخیر TD در مورد بازار نفت خام، نشانه‌هایی از بهبود قیمت نفت مشاهده می‌شود. TD معتقد است که استراتژی‌های الگوریتمی پیروی از روند، احتمالاً وضعیت نزولی فعلی در بازار نفت را بدتر نخواهند کرد. پس از یک فروش مختصر که به اندازه ۶٪ از حداکثر موقعیت خود در جلسه گذشته بود، TD اعلام کرده که این نقطه اوج فعالیت فروش برای حال حاضر بوده است.

در واقع، انتظار می‌رود که مشاوران تجاری کالا (CTAs) در هفته آینده شروع به خرید نفت خام WTI و برنت کنند، حتی در صورت کاهش قابل توجه قیمت‌ها. این موضوع نشان‌دهنده یک بازگشت کوتاه‌مدت در بازار نفت است.

با این حال، تحلیل TD به مشکلات عمیق‌تری نیز اشاره دارد. حق بیمه ریسک بر عرضه انرژی به دلیل نگرانی‌ها در مورد افزایش تولید اوپک پلاس و خوش‌بینی نسبت به یک توافق احتمالی که می‌تواند نفت لیبی را به بازار بازگرداند، به شدت کاهش یافته است. همچنین، سنتیمنت در مورد تقاضای کالاها دوباره ضعیف شده است، به ویژه با نگرانی‌های تجار در مورد کاهش تقاضا از چین و احتمال کاهش تولید پالایشگاه‌ها.

فشار بر اوپک پلاس برای به تعویق انداختن افزایش تولید برنامه‌ریزی شده خود در حال افزایش است تا از کاهش بیشتر حق بیمه ریسک عرضه جلوگیری شود. در حال حاضر، ریسک‌ها همچنان در حال کاهش هستند و تجار نمی‌توانند کاهش بیشتر قیمت‌ها را تنها به جریان‌های CTA نسبت دهند اگر ضعف ادامه یابد.

به طور کلی، تحلیل TD نشان می‌دهد که با وجود نشانه‌هایی از بهبود کوتاه‌مدت، چالش‌های اساسی در بازار نفت همچنان باقی است و نیاز به توجه و مدیریت دقیق دارد.

 

طلا

استراتژیست‌های بانک آمریکا روز سه شنبه بر این عقیده خود تاکید کردند که قیمت طلا ممکن است در سال آینده به 3000 دلار برسد.

از اواخر سال 2023، تیم کامودیتی بانک آمریکا موضع صعودی خود را در مورد طلا حفظ کرده است و پیش بینی می‌کند که قیمت آن تا سال 2025 به 3000 دلار در هر اونس برسد. با توجه به اینکه قیمت طلا تا به امروز 21% افزایش یافته است، به نظر می‌رسد این فلز گرانبها در مسیر رسیدن به این هدف قرار دارد.

تحلیلگران نوشتند: "ما معتقدیم طلا می‌تواند طی 12 تا 18 ماه آینده به 3000 دلار در هر اونس برسد، اگرچه جریان‌ها در حال حاضر این سطح قیمت را توجیه نمی‌کنند."

به گفته آن‌ها: " هدف 3000 دلاری در هر اونس به تقاضای غیرتجاری نیاز دارد تا از سطوح فعلی افزایش یابد، که به نوبه خود مستلزم کاهش نرخ بهره ایالات متحده است."

افزایش جریان ورودی به صندوق‌های قابل معامله با پشتوانه فیزیکی (ETF) و افزایش حجم تسویه اتحادیه بازار شمش لندن (LBMA) نشانه‌های اولیه این تغییر خواهد بود. علاوه بر این، خریدهای مداوم بانک مرکزی بسیار مهم است، چرا که تلاش برای کاهش سهم دلار آمریکا در ذخایر ارزی ممکن است باعث خرید بیشتر طلا شود.

استراتژیست‌های نرخ بهره بانک آمریکا همچنین بی‌ثباتی بالقوه در بازار اوراق خزانه داری ایالات متحده را برجسته کرده‌اند سیگنال می‌دهد تنها یک شوک با اختلال قابل توجه فاصله دارد. در چنین سناریویی، طلا ممکن است در ابتدا به دلیل لیکوئید شدن‌های گسترده کاهش یابد، اما انتظار می‌رود که همانطور که در رویدادهای مشابه گذشته مشاهده شده است، مجدداً رشد کند.

قیمت طلا در روز سه‌شنبه ثابت ماند و تمرکز بازار بر روی داده‌های اشتغال آینده ایالات متحده متمرکز است که می‌تواند بینشی در مورد میزان کاهش نرخ‌های بهره مورد انتظار فدرال رزرو در این ماه ارائه دهد.

به گفته تحلیلگران در Quantitative Commodity Research، بازار طلا در حال حاضر بین ارزیابی عمق کاهش بالقوه نرخ بهره فدرال رزرو در ماه سپتامبر و پیش بینی کاهش بیشتر در جلسات بعدی درگیر است.

معامله‌گران در حال حاضر 31 درصد احتمال کاهش 50 نقطه پایه‌ای نرخ بهره را در نشست 17 تا 18 سپتامبر فدرال رزرو می‌دهند. همچنین احتمال 69 درصدی برای کاهش 0.25 درصدی وجود دارد.

سرمایه‌گذاران همچنین گزارش NFP روز جمعه ایالات متحده را به همراه PMI موسسه ISM، داده‌های JOLTS و گزارش اشتغال ADP برای سرنخ‌های بیشتر در مورد استراتژی کاهش نرخ بهره فدرال رزرو زیرنظر خواهند داشت.

 

نفت

نفت وست تگزاس اینترمدیت (WTI)، شاخص نفت خام ایالات متحده، به زیر 70 دلار در هر بشکه کاهش یافته است. WTI بیش از 4.0 درصد در روز سه شنبه کاهش یافت، چرا که شایعات کاهش تولیدات اوپک پلاس و نگرانی‌ها در مورد کاهش تقاضای چین بر طلای سیاه تأثیر می‌گذارد.

شش منبع از داخل سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و متحدانش اخیرا به رویترز گفتند که این سازمان در حال برنامه ریزی برای افزایش تولید از ماه اکتبر است.

به گفته رویترز: قرار است هشت عضو اوپک پلاس در ماه اکتبر تولیدات خود را به میزان 180 هزار بشکه در روز به عنوان بخشی از طرحی برای لغو آخرین کاهش تولیدات خود به میزان 2.2 میلیون بشکه در روز افزایش دهند و در عین حال سایر کاهش‌ها را تا پایان سال 2025 حفظ کنند.

افزایش تولیدات در حالی اتفاق می‌افتد که اوپک پلاس برای رقابت با تولیدکنندگان شیل آمریکا تلاش می‌کند. اوپک امیدوار است با افزایش تولیدات اعضای خود، قیمت نفت را تا زمانی که به قیمت تمام شده تولید شیل یا کمتر از آن باشد، کاهش دهد و در نتیجه حاشیه سود شرکت‌های شیل را از بین ببرد.
نفت WTI با کاهش تقاضا در چین تضعیف شد
نفت WTI تحت فشار کاهش تقاضا از سوی چین، بزرگترین مصرف کننده نفت، در جهان است. اقتصاد چین کندتر رشد می‌کند و داده‌های اخیر نشان می‌دهد که فعالیت‌های تولیدی چین در ماه اوت به پایین‌ترین حد در شش ماه گذشته رسیده است که توسط PMI رسمی تولیدی اندازه‌گیری شده است. اگرچه یک نظرسنجی خصوصی جداگانه - PMI تولیدی Caixin - افزایش فعالیت‌ها را نشان می‌داد، اما بازارها وحشت زده شدند.

بازار سهام چین اخیراً شاهد فشار فروش عمیقی بوده است، به طوری که شاخص ترکیبی شانگهای از ماه مه 2024 11.88 درصد افت کرده است و از 3181 به 2803 در طول این دوره کاهش یافته است.

به گفته تحلیلگران، اقتصاد چین در حال تغییر ساختاری است که در آینده آن را کمتر به نفت وابسته می‌کند و این یک عامل منفی بیشتر برای WTI است. دان استرویون، رئیس بخش تحقیقات موسسه گلدمن ساکس در مصاحبه اخیر خود گفت: این تغییرات ساختاری شامل «تغییر سوخت به خودروهای الکتریکی (EV) و از نفت به گاز طبیعی مایع (LNG) است.
ذخایر نفت و قطعی تولیدات لیبی
عامل دیگر موثر در کاهش نفت WTI نیز ممکن است ارقام مختلط ذخایر باشد که منعکس کننده نوسانات تقاضای ایالات متحده است. ارقام آژانس اطلاعات انرژی (EIA) برای هفته 23 اوت نشان داد که ذخایر نفت به اندازه‌ای که انتظار می‌رفت کاهش نیافته است و با داده‌های API منتشر شده در روز قبل، که نشان‌دهنده کاهش موجودی عمیق‌تر از حد انتظار بود، در تضاد بود. به گفته بلومبرگ، تقاضای نفت در ایالات متحده در تابستان بالا بوده است، به طوری که 8 مورد از 9 داده ذخایر، کاهش در ذخایر را نشان می‌دهد.

تولید نفت در لیبی روز دوشنبه در بحبوحه درگیری‌های ادامه دار بین جناح‌های مختلف در این کشور متوقف شد. به گزارش رویترز، به دلیل بن بست بین جناح‌های سیاسی رقیب بر سر کنترل بانک مرکزی و درآمدهای نفتی که عرضه را مختل کرد، صادرات در بنادر عمده لیبی متوقف شد.

هفته گذشته یکی از گروه‌ها، ارتش ملی لیبی (LNA) میدان نفتی سریر را در اعتراض به اخراج صادق الکبیر، رئیس بانک مرکزی لیبی (CBL) توسط دولت لیبی تعطیل کرد. تولید میدان نفتی El Feel نیز از روز دوشنبه متوقف شد.

با این حال، اختلال در عرضه نفت لیبی حمایت کمی از قیمت WTI ارائه کرده است.

بیارن شیلدروپ، تحلیلگر ارشد کامودیتی در SEB، گفت: «اختلالات کنونی در تولید نفت لیبی می‌تواند فضایی را برای افزایش عرضه از سوی اوپک پلاس فراهم کند. اما این نوسانات در چند سال گذشته کاملاً عادی شده است، به این معنی که هرگونه قطعی احتمالاً کوتاه مدت خواهد بود. جریان اخبار نشان می‌دهد سیگنال‌هایی برای شروع مجدد تولیدات داده شده است.
تاثیر فدرال رزرو
نفت WTI ممکن است تحت تأثیر تصمیمات فدرال رزرو قرار گیرد چرا که آن‌ها در نظر دارند نرخ بهره در ایالات متحده را در بحبوحه کاهش تورم، کاهش دهند.

در حال حاضر بازارها در حال بحث هستند که آیا فدرال رزرو باید در ماه سپتامبر نرخ بهره را 50 نقطه پایه کاهش دهد یا فقط 25 نقطه پایه. طبق CME FedWatch Tool، مورد دوم کاملاً مورد انتظار است در حالی که احتمالات مبتنی بر بازار برای اولی در حال حاضر حدود 30٪ است. کاهش بیشتر در نرخ‌های بهره برای نفت WTI صعودی خواهد بود چرا که هزینه فرصت نگهداری دارایی‌های بدون بهره را کاهش می‌دهد.

اینکه آیا فدرال رزرو یک کاهش بزرگتر 50 نقطه پایه‌ای انجام دهد یا نه، می‌تواند به داده‌های بازار کار ایالات متحده در این هفته بستگی داشته باشد. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در یک سخنرانی مهم در جکسون هول گفت که ریسک‌های نزولی برای اشتغال اکنون بیشتر از ریسک‌های صعودی برای تورم است.

اگر داده‌های بازار کار در این هفته، به‌شکل آمار فرصت‌های شغلی (JOLTS)، تغییرات اشتغال بخش خصوصی و غیرکشاورزی به گزارش موسسه پردازش خودکار داده‌ها (ADP)، مدعیان بیکاری، شاخص اشتغال خدماتی ISM و آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده (NFP) در روز جمعه، ضعیف‌تر از آنچه انتظار می‌رود، منتشر شوند، نگرانی‌های پاول تقویت خواهند شد و احتمالاً فدرال رزرو را به کاهش نیم درصدی بیشتر سوق می‌دهد که باعث کاهش ارزش دلار آمریکا (USD) و بهبود قیمت نفت WTI می‌شود.

 

گلدمن ساکس

گلدمن ساکس معتقد است که طلا به دلیل موقعیت آن به عنوان یک محافظ در برابر ریسک، دارای بالاترین پتانسیل برای افزایش قیمت در کوتاه مدت است، در حالی که تقاضای ضعیف از سوی چین منجر به دیدگاه "مثبت کمتری" نسبت به سایر کامودیتی‌ها شده است.

تحلیلگران گلدمن ساکس روز دوشنبه در یادداشتی با عنوان «به دنبال طلا بروید» اعلام کردند: «کاهش قریب‌الوقوع نرخ‌ بهره فدرال رزرو برای بازگرداندن سرمایه‌های غربی به بازار طلا مناسب است، مؤلفه‌ای که عمدتاً در افزایش شدید طلا در دو سال گذشته وجود نداشت».

قیمت اسپات طلا امسال تا کنون 21% افزایش داشته است که رکوردهای پی در پی را شکسته و به بالاترین سطح تاریخی 2531.60 دلار در هر اونس در 20 اوت رسید.

موسسه گلدمن ساکس با استناد به بازار حساس به قیمت چین، هدف قیمتی طلا را به 2700 دلار برای اوایل سال 2025 تعدیل کرد. پیش‌بینی قبلی این قیمت برای اواخر سال 2024 بود.

به گفته این موسسه: ما بر این باوریم که همین حساسیت قیمتی در برابر کاهش‌های بزرگ نیز تضمین می‌کند که احتمالاً خرید چینی‌ها تقویت می‌شود.

در مورد نفت، گلدمن ساکس مواضع محتاطانه‌‌تری اتخاذ کرد چرا که انتظار دارد کسری کمتری در تابستان امسال و مازادی بسیار بیشتر از حد انتظار در سال 2025 وجود داشته باشد.

این بانک هفته گذشته میانگین پیش‌بینی و محدوده قیمت نفت برنت در سال 2025 را 5 دلار در هر بشکه کاهش داد که دلیل آن تقاضای ضعیف چین بود.

این بانک هدف قیمتی 12000 دلار در هر تن پایان سال 2024 خود را برای مس به بعد از سال 2025 به تعویق انداخت و خاطرنشان کرد که کاهش شدید ذخایر انتظار می‌رود دیرتر از آنچه قبلاً تصور می‌شد، رخ دهد.

در حال حاضر میانگین پیش‌بینی مس در سال 2025 معادل 10100 دلار در هر تن است که به میزان قابل توجهی کمتر از برآورد قبلی 15000 دلاری آن‌ها است، چرا که تولید مس تصفیه‌شده علی‌رغم مشکلات تامین معادن در کشورهای کلیدی تولیدکننده مس همچنان بالا است.

گلدمن چشم‌انداز ضعیف‌تری را برای سایر فلزات صنعتی حفظ کرد و هدف قبلی خود در پایان سال 2600 دلار در هر تن برای آلومینیوم را تا پایان سال 2025 به تعویق انداخت و پیش‌بینی سال 2025 خود را به 2540 دلار کاهش داد.

بازار سهام جهانی

در تاریخ ۴ سپتامبر ۲۰۲۴، بازارهای مالی جهانی شاهد تحولات چشمگیری بودند که تأثیرات قابل توجهی بر سرمایه‌گذاران و تحلیلگران داشت. در این مقاله به بررسی وضعیت اخیر بازارهای مالی در آمریکا، آسیا-پاسفیک و اروپا، همچنین به تحلیل تغییرات عمده در بازارهای کالاها و نگاهی به تحولات ژئوپلیتیکی خواهیم پرداخت.
افت شدید بازارهای آمریکا
پس از بازگشایی بازارهای سهام آمریکا پس از تعطیلات آخر هفته روز کارگر، شاخص‌های اصلی بازار با کاهش چشمگیری مواجه شدند. شاخص نزدک که به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های بازار سهام آمریکا شناخته می‌شود، بیشترین افت را تجربه کرد. این افت عمدتاً به دلیل ضعف قابل توجه در بخش فناوری بود. شرکت‌های بزرگی همچون انویدیا (NVIDIA) با کاهش شدید قیمت سهام مواجه شدند، به طوری که ارزش سهام این شرکت تنها در اولین روز معاملات ماه سپتامبر ۹.۵ درصد کاهش یافت. این کاهش در معاملات بعد از بازار نیز ادامه یافت و پس از دریافت احضاریه‌ای از سوی وزارت دادگستری آمریکا، ارزش سهام انویدیا بار دیگر ۲.۴ درصد افت کرد.
بازارهای آسیا-پاسفیک تحت تأثیر وال استریت
بورس‌های آسیا-پاسفیک نیز از این افت شدید بازارهای وال استریت بی‌نصیب نماندند. بازارهای آسیایی، به ویژه شرکت‌های فناوری، کاهش‌های مشابهی را تجربه کردند. به عنوان مثال، سهام شرکت SK Hynix در کره‌جنوبی بیش از ۹ درصد کاهش یافت. این افت در دیگر بازارهای آسیا نیز دیده شد، از جمله در شاخص Nikkei 225 ژاپن که تحت تأثیر همزمان کاهش در بخش فناوری و افزایش ارزش ین ژاپن قرار گرفت.
پیش‌بینی کاهش بازارهای اروپا
بازارهای اروپایی نیز پیش‌بینی می‌شود که روز معاملاتی را با کاهش قیمت‌ها آغاز کنند. بر اساس شاخص‌های آتی، یورو استاکس ۵۰ با کاهش ۱.۳ درصدی روبرو خواهد شد که نشان‌دهنده یک روز نزولی برای بازارهای اروپایی است.

تحلیل بازار کالاها
در بخش کالاها، قیمت طلا به دلیل پیش‌بینی کاهش نرخ‌بهره توسط فدرال رزرو آمریکا و نقش آن به عنوان پوشش در برابر ریسک، بالاترین پتانسیل افزایش قیمت را دارد. بر اساس گزارش گلدمن ساکس، قیمت طلا می‌تواند تا اوایل سال ۲۰۲۵ به ۲,۷۰۰ دلار در هر اونس برسد.

اما در مقابل، بازار نفت و گاز با دیدگاه محتاطانه‌تری روبرو است. گلدمن ساکس پیش‌بینی کرده است که در تابستان امسال، کمبود نفت کمتر از انتظار خواهد بود و مازاد عرضه بیشتری در سال ۲۰۲۵ رخ خواهد داد. همچنین، پیش‌بینی شده است که قیمت‌های گاز طبیعی در اروپا کاهش یابد.
تغییرات در بازار فلزات صنعتی
بازار فلزات صنعتی نیز با تغییراتی روبرو شده است. پیش‌بینی‌های مربوط به قیمت مس و آلومینیوم به تعویق افتاده است و کاهش قیمت‌ها به دلیل تقاضای ضعیف از چین و افزایش تولید در این بخش رخ داده است.
تحولات ژئوپلیتیکی
در زمینه تحولات ژئوپلیتیکی، خاورمیانه همچنان در مرکز توجه قرار دارد. ایالات متحده در حال برنامه‌ریزی برای ارائه طرح جدیدی برای معامله مبادله‌ای است، در حالی که اسرائیل اعلام کرده است که آماده خروج از کریدور فیلادلفیا در مرحله دوم معامله است. در همین حال، اوکراین به دفاع از حملات هوایی روسیه ادامه می‌دهد و لهستان نیز برای سومین بار در هشت روز اخیر، اقدامات امنیتی هوایی را فعال کرده است.

این تحولات بازارهای مالی، تغییرات عمده در کالاها و فلزات صنعتی، و همچنین تحولات ژئوپلیتیکی به وضوح نشان می‌دهد که شرایط اقتصادی جهانی در حال تغییر است و سرمایه‌گذاران باید با دقت بیشتری به تحلیل این تحولات بپردازند تا بتوانند تصمیمات مالی خود را به بهترین نحو اتخاذ کنند.

منبع: newsquawk

گلدمن ساکس

گلدمن ساکس، یکی از معتبرترین موسسات مالی جهان، به تازگی پیش‌بینی‌های جدیدی در خصوص بازارهای مختلف کالا ارائه کرده است. این گزارش تازه، که در روزهای اخیر منتشر شده، به تحلیل عمیق وضعیت فعلی و آینده نزدیک بازارهای طلا، نفت، گاز طبیعی و فلزات صنعتی می‌پردازد. بر اساس این تحلیل‌ها، طلا به عنوان یک دارایی با بالاترین پتانسیل برای افزایش قیمت در کوتاه‌مدت معرفی شده است، در حالی که سایر کالاها به ویژه نفت و گاز، با چالش‌هایی روبرو خواهند شد. همچنین، گلدمن ساکس تغییرات قابل توجهی در پیش‌بینی‌های خود برای فلزات صنعتی مانند مس و آلومینیوم اعلام کرده است. این پیش‌بینی‌ها به وضوح نشان‌دهنده تغییرات مهمی در چشم‌انداز بازارهای جهانی است که می‌تواند بر تصمیمات سرمایه‌گذاران و استراتژی‌های اقتصادی تاثیرگذار باشد.
پیش‌بینی طلا
گلدمن ساکس در گزارشی که روز دوشنبه منتشر شد، اعلام کرده است که طلا بیشترین پتانسیل را برای افزایش قیمت در کوتاه‌مدت دارد. این بانک به دلیل نقش طلا به عنوان محافظی در برابر ریسک، انتظار دارد که کاهش نرخ‌های بهره از سوی فدرال رزرو (Fed) باعث جذب سرمایه‌گذاران غربی به بازار طلا شود. این در حالی است که تقاضای ضعیف از چین باعث شده است که چشم‌انداز نسبت به سایر کالاها «بیشتر انتخابی و کمتر خوشبینانه» باشد. گلدمن ساکس هدف قیمت طلا را تا اوایل 2025 به 2,700 دلار در هر اونس افزایش داده است.
چشم‌انداز نفت
گلدمن ساکس نگرش محتاطانه‌تری نسبت به بازار نفت اتخاذ کرده و پیش‌بینی کرده است که کمبود نفت در تابستان امسال کمتر از انتظار باشد و در سال 2025 مازاد کمی بزرگتر از پیش‌بینی‌ها وجود داشته باشد. این بانک پیش‌بینی قیمت میانگین نفت برنت در سال 2025 را به دلیل تقاضای ضعیف از چین کاهش داده است.
پیش‌بینی گاز طبیعی
بانک گلدمن ساکس نگرش منفی‌تری نسبت به قیمت‌های گاز طبیعی در اروپا دارد و انتظار دارد که قیمت‌های گاز طبیعی به دلیل افزایش ظرفیت عرضه گاز طبیعی مایع جهانی کاهش یابد.
چشم‌انداز فلزات صنعتی
گلدمن ساکس پیش‌بینی قیمت مس را برای پایان سال 2024 به بعد از 2025 به تعویق انداخته است و قیمت میانگین مس برای سال 2025 را به 10,100 دلار در هر تن کاهش داده است. این بانک همچنین پیش‌بینی قیمت آلومینیوم را برای پایان سال 2024 به اواخر 2025 منتقل کرده و پیش‌بینی قیمت آن را به 2,540 دلار کاهش داده است. همچنین، گلدمن ساکس پوشش خود را بر روی روی (زینک) موقتا متوقف کرده و نگرش منفی نسبت به نیکل دارد.

منبع: livemint

نفت

گلدمن ساکس پیش‌بینی کرده است که هوش مصنوعی می‌تواند در دهه آینده باعث کاهش قیمت نفت شود. این کاهش به دلیل بهبود در لجستیک و تخصیص منابع است که می‌تواند هزینه‌ها را کاهش دهد. به طور خاص، گلدمن ساکس معتقد است که هوش مصنوعی می‌تواند هزینه‌های تولید نفت را به میزان ۵ دلار در هر بشکه کاهش دهد، با فرض اینکه بهره‌وری ۲۵ درصد افزایش یابد، همان‌طور که در اوایل پذیرندگان هوش مصنوعی مشاهده شده است.

همچنین، گلدمن ساکس انتظار دارد که هوش مصنوعی تأثیر مثبتی بر تقاضای نفت داشته باشد، اما این تأثیر در مقایسه با تأثیر بر تقاضای برق و گاز طبیعی کمتر خواهد بود. به طور کلی، گلدمن ساکس معتقد است که هوش مصنوعی در میان‌مدت تا بلندمدت تأثیر منفی خفیفی بر قیمت نفت خواهد داشت. این به این دلیل است که کاهش هزینه‌های تولید (کاهش ۵ دلار در هر بشکه) بیشتر از افزایش تقاضا (افزایش ۲ دلار در هر بشکه) خواهد بود.

سنگ آهن

قیمت سنگ آهن به زیر 100 دلار در تن کاهش یافت، چرا که بدبینی نسبت به چشم انداز اقتصادی چین دوباره بر کالاهای صنعتی فشار آورده است.

مواد فولادسازی طی دو هفته گذشته تقریباً 10 درصد افزایش یافت چرا که نشانه‌هایی مبنی بر پایان بدترین مسیر تابستانی فولاد چین ممکن است وجود داشته باشد. اما فعالیت‌های تولیدی نرم و دور دیگری از اخبار بد از بخش املاک کشور چین قیمت‌ها را در روز دوشنبه کاهش داد. (تولید نرم مبتنی بر این ایده است که ماشین‌ها معمولاً می‌توانند کار بهتری نسبت به انسان انجام دهند)

رکود طولانی مدت املاک و مستغلات، تقاضای فولاد چین را تحت فشار قرار داده و موجی از ضرر را در سراسر صنعت به راه انداخته است. در گردهمایی هفته گذشته در پکن، مدیران 18 تولیدکننده بزرگ این کشور قول دادند که "خود انضباطی" بیشتری برای کاهش مازاد این فلز داشته باشند.

فعالیت کارخانه‌ها در چین برای چهارمین ماه متوالی در ماه اوت کاهش یافت، در حالی که آخرین آمار فروش املاک حاکی از بدتر شدن رکود بخش مسکونی بود. یکی از بزرگترین توسعه دهندگان کشور اولین ضرر خود را در بیش از دو دهه اخیر به ثبت رساند.

شرکت آن‌استیل (Angang Steel)، شرکت دولتی فولاد چینی، در گزارش درآمدزایی خود که هشتمین دوره متوالی زیان سه ماهه را نشان می‌داد، گفت: "بهبود اساسی وضعیت نامناسب بازار آهن و فولاد دشوار است" در حالی که عرضه بیشتر از تقاضا است.

نشست هفته گذشته پکن توسط انجمن آهن و فولاد چین برای رسیدگی به فشارهای فزاینده بر این صنعت که هنوز حدود 1 میلیارد تن در سال تولید می‌کند، تشکیل شد. این انجمن گفت که فولادسازان باید از " قوهیابی (involution)" اجتناب کنند - عبارتی که نشان دهنده رقابت مخرب است که در سال‌های اخیر در چین رایج شده است.

به گفته این انجمن، صنعت به فعالیت در شرایط رشد مداوم عادت کرده است و راه‌هایی برای مقابله با تقاضای کمتر هنوز توسط شرکت‌ها، گروه‌های صنعتی و دولت در حال بررسی است.

تعداد کمی از فولادسازان چینی در سال 2024 با کاهش قیمت‌ها سود به دست آورده‌اند و درخواست‌ها برای اقدام برای مهار بحران مازاد عرضه وجود دارد. آن‌استیل در سه ماهه دوم تقریباً 1 میلیارد یوان (140 میلیون دلار) ضرر خالص داشت که حدود 15% کمتر از یک سال قبل است.

فلزات اساسی نیز به کاهش گسترده در بازارهای مالی آسیا پیوستند، به طوری که روی - که اغلب با سنتیمنت در بازار فولاد چین مرتبط است - افت 1.5 درصدی داشت. مس 0.2 درصد کاهش داشت و آلومینیوم برای چهارمین روز متوالی افت کرد.

لیبی

بیش از یک دهه پس از کمک دولت‌های آمریکا، اروپا و عرب به لیبیایی‌ها برای سرنگونی معمر قذافی، حاکم این کشور، صلح پایدار در لیبی همچنان یک مسئله کلیدی است. این کشور بین دو دولت تقسیم شده است و اختلافات در معرض ریسک تبدیل شدن به خشونت هستند. در اواسط ماه اوت، کنار زدن رهبری بانک مرکزی توسط یکی از دولت‌ها، حافظ ثروت عظیم نفتی کشور اوپک، باعث بن بست جدید و دستور دولت رقیب برای توقف تولید نفت خام شد که بازارهای جهانی انرژی را متلاطم کرد.
چه چیزی در پشت سال‌ها آشفتگی نهفته است؟
نهادهای دولتی لیبی در طول حکومت 42 ساله قذافی از هم پاشیدند و سرنگونی وی خلایی ایجاد کرد که توسط شبه نظامیان بی شماری پر شد که بسیاری از آنها بر اساس وابستگی‌های قبیله‌ای بودند. شکافی بین غرب و شرق ثروتمندتر کشور به وجود آمد که بخش عمده‌ای از تولید نفت کشور را در خود جای داده است. پس از انتخابات سال 2014، لیبی به دو نیم تقسیم شد و یک دولت به رسمیت شناخته شده سازمان ملل مستقر در طرابلس، پایتخت غرب کشور، با فرمانده نظامی خلیفه حفتر و ائتلافی از نیروها و جنگجویان نامنظم معروف به ارتش ملی در شرق لیبی درگیر شد. آتش بس با میانجیگری بین المللی در اکتبر 2020 منجر به تشکیل دولت انتقالی جدید تحت رهبری عبدالحمید دبیبه، نخست وزیر، شد که قرار بود سال بعد کشور را به یک رأی گیری دموکراتیک هدایت کند.

چه اتفاقی برای این طرح رخ داد؟
طولی نکشید تا نام دولت وحدت ملی دبیبه طعنه آمیز به نظر رسد. پس از انبوهی از اختلافات حقوقی بر سر نامزدهای جنجالی، از جمله پسر قذافی، انتخابات موعود انجام نشد و دبیده به عنوان نخست وزیر در طرابلس باقی ماند. این نارضایتی نسبت به تداوم سلطه در غرب، کشور را دوباره برانگیخت و نمایندگان پارلمان شرقی را در سال 2022 بر آن داشت تا دولت ثبات ملی خود را با حمایت نیروهای حفتر، که طمع به ریاست جمهوری داشتند، اعلام کنند. از آن زمان این تقسیم‌بندی به شدت تشدید شده است. در حالی که درگیری‌های خشونت‌آمیز آشکار محدود بوده است، درگیری‌های دوره‌ای بر سر مدیریت دارایی‌های کشور، به‌ویژه شرکت ملی نفت دولتی، وجود داشته است.

بدون هیچ جدول زمانی مشخصی برای انتخابات، دبیبه - که به نامزدی ریاست جمهوری در سال 2021 چشم دوخته بود - کنترل خود را بر طرابلس و بخش مهم انرژی تثبیت کرد و تنش‌ها را با شرق تشدید کرد. او وزارت نفت را در سال 2021 برای دستیابی به نظارت بیشتر بر شرکت ملی نفت تأسیس کرد - وضعیتی که سال بعد پس از خودداری از تصویب تصمیمات وزیران با برکناری رئیس قدیمی شرکت به زور اسلحه به اوج خود رسید. مدیریت نفت لیبی از آن زمان تاکنون با عدم قطعیت مواجه بوده و مقامات در معرض تعلیق و تحقیقات ناگهانی در مورد رفتار قرار دارند.
چه چیزی باعث درگیری اخیر شده است؟
لیبی در صدر بزرگترین ذخایر نفت اثبات شده آفریقا قرار دارد و در بیشتر سال گذشته روزانه 1.2 میلیون بشکه نفت تولید کرده است و بانک مرکزی را که این درآمد را مدیریت می‌کند به دست آورد مهمی برای دولت‌های رقیب لیبی تبدیل کرده است. نزاع طولانی مدت بین صادق الکبیر، فرماندار و دبیبه در اواسط ماه اوت زمانی که مقامات طرابلس دستور تغییر کامل مدیریت را صادر کردند و سپس به زور کنترل بانک را به دست گرفتند، آشکار شد. الکبیر که از سال 2011 رهبری بانک را بر عهده داشت و به دلیل مدیریت وجوه خود با انتقاداتی روبرو بود، این اقدام را غیرقانونی خواند. او روابط با شرق لیبی را تقویت کرده بود و آگیله صالح، رئیس پارلمان منطقه، هشدار داد که "درآمدهای نفتی به دستان غیرقابل اطمینان سرازیر نخواهد شد." در 26 اوت، دولت شرقی اعلام کرد که در واکنش به سرنگونی الکبیر، که حفتر آن را غیرقانونی خوانده، تولید و صادرات تمام نفت لیبی را به حالت تعلیق در می‌آورد.

بن بست پس از یک دوره تنش ایجاد شد. در اوایل ماه اوت، زمانی که بزرگترین میدان نفتی کشور، الشراره، تولید خود را به حالت تعلیق درآورد، طرابلس آن را به عنوان یک اقدام "باج‌خواهی سیاسی" از سوی نیروهای نامشخص توصیف کرد. توقف نفت اغلب در لیبی برای طرح مطالبات سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به گفته شرکت مشاوره ریسک Verisk Maplecroft، الشراره از سال 2011 حداقل 28 بار بسته شده است.

بسیج گروه‌های مسلح نیز آشفتگی‌هایی را به همراه داشته است. صدام، پسر حفتر، نیروها را به سمت جنوب شرقی، منطقه‌ای که به طور رسمی تحت کنترل طرابلس است، منتقل کرده است، در حالی که دبیبه شبه‌نظامیان و سازمان‌های امنیتی طرابلس را در یک نیروی پلیس واحد متحد کرده است که وظیفه تامین امنیت پایتخت را بر عهده دارد. نماینده ارشد سازمان ملل متحد در لیبی در 20 اوت گفت که وضعیت سیاسی، نظامی و امنیتی طی دو ماه گذشته "بسیار سریع بدتر شده است".

لیتیوم

در ماه ژوئن، موسسه انرژی (Energy Institute)، بررسی آماری سال 2024 انرژی جهان را منتشر کرد.این بررسی آماری، تصویری جامع از عرضه و تقاضا برای منابع اصلی انرژی در سطح کشور ارائه می‌دهد.
نمای کلی
تولید جهانی لیتیوم رشد قابل توجهی داشته است و از 9.5 هزار تن در سال 1995 به 198 هزار تن در سال 2023 رسیده است. این رشد نشان‌دهنده افزایش تقاضا است که ناشی از نقش اساسی لیتیوم در باتری‌های خودروهای الکتریکی و ذخیره انرژی است.

تولید جهانی لیتیوم 1995 تا 2023

استرالیا به عنوان تولیدکننده برتر جهان ظاهر شده است و سهم خود را از سال 2004 به بعد به طور قابل توجهی افزایش داده و تا سال 2023 43.4 درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص داده است. شیلی همچنین با تولید 56.5 هزار تن در سال 2023 که توسط بزرگترین ذخایر لیتیوم جهان پشتیبانی می‌شود، یک بازیگر کلیدی باقی مانده است.

تولید چین به طور پیوسته رشد کرده است و از 2.3 هزار تن در سال 2008 به 33.0 هزار تن در سال 2023 رسیده است که با سرمایه گذاری‌های استراتژیک این کشور در تامین مواد خام برای صنعت در حال توسعه تولید باتری همسو شده است.

تولیدکنندگان نوظهور مانند آرژانتین و برزیل افزایش تولید قابل توجهی را نشان داده‌اند، اگرچه در مقایسه با کشورهای پیشرو سهم کمتری دارند.

ذخایر گزارش شده جهانی لیتیوم افزایش یافته است و تلاش‌های اکتشاف و توسعه مداوم برای پاسخگویی به تقاضای آینده را برجسته می‌کند. کشورهایی مانند برزیل و زیمبابوه در سال‌های اخیر نرخ رشد فوق‌العاده بالایی را نشان داده‌اند، علی‌رغم اینکه از پایه تولید کوچک‌تری شروع شده‌اند.
برترین تولیدکنندگان
برخلاف فهرست‌های قبلی، این بررسی تنها 8 تولیدکننده برتر لیتیوم در جهان را فهرست می‌کند که بیش از 98 درصد از کل تولید جهانی لیتیوم را تشکیل می‌دهند.

برترین تولیدکنندگان لیتیوم در جهان

استرالیا علاوه بر اینکه بزرگترین تولید کننده لیتیوم در جهان است، 23.8% از ذخایر اثبات شده لیتیوم جهان را نیز دارد. رتبه اول در این رده به شیلی با 35.7 درصد از کل جهان می‌رسد.

در میان 8 کشور برتر، تنها ایالات متحده در 10 سال گذشته شاهد کاهش تولید لیتیوم بوده است. ایالات متحده همچنین کمترین تولید لیتیوم را نسبت به اندازه ذخایر خود در بین شرکت‌های موجود در جدول دارد.

داده‌ها نشان می‌دهد که ایالات متحده یک بازیگر کوچک در بازار جهانی لیتیوم است. با توجه به اهمیت مورد انتظار لیتیوم در دهه‌های آینده، ایالات متحده در معرض ریسکی وضعیتی مشابه وابستگی تاریخی خود به اوپک برای نفت است.

این وابستگی بالقوه به منابع خارجی - به ویژه چین - برای چنین منبع حیاتی، به ویژه با توجه به اهمیت لیتیوم در باتری‌های خودروهای الکتریکی و ذخیره انرژی، می‌تواند ریسک‌های استراتژیک و اقتصادی ایجاد کند. ایالات متحده ممکن است نیاز به در نظر گرفتن اقدامات اضافی برای توسعه قابلیت‌های تولید داخلی یا تضمین زنجیره تامین پایدار با تولیدکنندگان کلیدی خارجی داشته باشد تا آسیب‌پذیری‌های احتمالی در عرضه لیتیوم خود را کاهش دهد.
نتیجه گیری
به طور کلی، داده‌ها بر تقاضای جهانی قوی و رو به رشد برای لیتیوم تاکید می‌کند، در حالی که استرالیا و شیلی پیشتاز بازار هستند در حالی که چین نیز پیشرفت‌های چشمگیری داشته است.

با این حال، ایالات متحده یک بازیگر جزئی باقی می‌ماند و نگرانی‌هایی را در مورد اتکای خود به منابع خارجی برای این منبع حیاتی ایجاد می‌کند. از آنجایی که تقاضا برای لیتیوم به دلیل گسترش خودروهای الکتریکی و صنایع ذخیره انرژی به رشد خود ادامه می‌دهد، ایالات متحده با ریسک‌های استراتژیک و اقتصادی بالقوه مواجه است.

 

نفت برنت

کاهش قیمت نفت به دلیل داده‌های ضعیف از چین و احتمال افزایش تولید OPEC+:
روز دوشنبه، قیمت‌های نفت به دلیل پیش‌بینی‌های مربوط به افزایش تولید OPEC+ از اکتبر و نشانه‌های ضعف تقاضا در چین و ایالات متحده کاهش یافت. قیمت‌های نفت برنت به 76.32 دلار در هر بشکه و نفت خام وست تگزاس اینترمدیت به 73.03 دلار در هر بشکه رسید که به ترتیب کاهش 0.8% و 0.7% را نشان می‌دهد.

این کاهش قیمت پس از افت 0.3% قیمت برنت و 1.7% قیمت WTI در هفته گذشته رخ داده است.

گروه تولیدکنندگان نفت اوپک و متحدانش (OPEC+) تصمیم دارند از اکتبر تولید نفت را افزایش دهند. منابع گزارش داده‌اند که هشت عضو این گروه قرار است تولید را به میزان 180,000 بشکه در روز افزایش دهند، در حالی که سایر کاهش‌های تولید تا پایان سال 2025 ادامه خواهد یافت.

نگرانی‌ها از افزایش تولید OPEC و ضعف تقاضا در چین و ایالات متحده باعث کاهش قیمت‌ها شده است. در چین، داده‌های ضعیف در بخش تولید و کاهش قیمت‌ها باعث نگرانی از عدم دستیابی به اهداف رشد اقتصادی شده است. همچنین، در ایالات متحده، مصرف نفت در ژوئن به پایین‌ترین سطح فصلی از زمان بحران کرونا در 2020 کاهش یافته است.

تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که با ادامه این وضعیت، OPEC ممکن است مجبور به تأخیر در کاهش‌های تولید اختیاری خود شود تا قیمت‌های بالاتری حفظ شود.

تعداد دکل‌های نفتی فعال در ایالات متحده در هفته گذشته ثابت ماند و به 483 دکل رسید.

خرید طلا چین

طلا تا کنون در سال 2024 عملکرد قوی داشته است و از ابتدای سال تقریباً 20 درصد رشد کرده است. تحلیلگران چین را به عنوان نیروی محرکه اصلی در پشت این رشدها برجسته می‌کنند چرا که بانک خلق چین (PBoC) مقادیر زیادی از این فلز گرانبها را برای 18 ماه متوالی خریداری کرده است.

در حالی که بانک خلق چین اخیراً از خریدهای بیشتر خودداری کرده است، تحلیلگران در کپیتال اکونومیکس (Capital Economics) عقیده دارند که توقف خرید طلا موقتی است چرا که در میان پس‌زمینه‌ای از افزایش تنش‌های جهانی، عدم اطمینان اقتصادی و تلاش‌های مداوم برای دور شدن از دلار آمریکا، "تب طلا چین همچنان ادامه خواهد داشت".

به گفته آن‌ها: «در شرایط خرید بانک مرکزی، تقاضای فیزیکی قوی طلا و افزایش دارایی‌های ETF، به نظر می‌رسد چین عامل اصلی افزایش قیمت طلا در اوایل سال جاری بوده است. با نگاهی به آینده، ما فکر می‌کنیم که با کاهش سرعت اقتصاد چین در این دهه، تقاضای چین برای طلا افزایش خواهد یافت. این امر بر قیمت طلا فشار صعودی وارد می‌کند و می‌تواند منبع بی‌ثباتی در بازارهای طلا در سال‌های آینده باشد.»

این فقط بانک مرکزی چین نیست که به طلا علاقه نشان داده است. به گفته این تحلیل‌گر: در کنار خرید طلا توسط بانک خلق چین، تقاضای فیزیکی طلا در چین نیز به سطح قبل از همه گیری ویروس کرونا افزایش یافته است.

به نظر می‌رسد که افزایش تقاضا برای دارایی‌های «طلا کاغذی» مانند ETF و قراردادهای آتی، به تب طلا در چین دامن زده است. این نوع تقاضا سهم بسیار کمتری از تقاضا را در چین نسبت به غرب تشکیل می‌دهد، اما میزان ورود سرمایه به صندوق‌های ETF مبتنی بر چین، برای مثال، بیش از جبران کردن جریان خروجی از ETF‌های مستقر در آمریکای شمالی در طول رالی فوریه تا آوریل است. (سرمایه گذاری طلای کاغذی (Paper Gold) به سرمایه گذاری در ابزارهای مالی اشاره دارد که نشان دهنده مالکیت یا قرار گرفتن در معرض قیمت طلا بدون داشتن مالکیت فیزیکی فلز است.)

در حالی که کپیتال اکونومیکس پیش‌بینی سطح بالاتری از تقاضا در دهه آینده دارد، در کوتاه مدت، آنها اعلام کردند که بانک خلق چین ممکن است به توقف خریدهای بیشتر ادامه دهد تا زمانی که قیمت طلا از بالاترین حد خود عقب نشینی کند.

آنها هشدار دادند: "ترکیبی از عوامل چرخه‌ای نشان دهنده تضعیف تقاضای طلا در چین در کوتاه مدت است." قیمت‌های بالاتر در حال حاضر به شدت بر تقاضای جواهرات تاثیر می‌گذارد، محرک‌های مالی باید به اقتصاد کمک کند و با توجه به این که ارزش گذاری بازار سهام به شدت پایین است، انتظار داریم بازار سهام بهبودی داشته باشد.

آنها گفتند: "با کنار هم قرار دادن همه اینها، جذابیت طلا نسبت به سایر دارایی‌ها احتمالا کاهش می‌یابد و تقاضا برای "دارایی امن" برای طلا در چین احتمالا کاهش می‌یابد.

با این حال، این وقفه موقتی خواهد بود چرا که انتظار می‌رود کشور شاهد وخامت قابل توجهی در اقتصاد خود باشد که عمدتاً ناشی از زیان در بازار املاک و مستغلات است.

به گفته تحلیل‌گران: «با این حال، ما انتظار داریم که تقاضای چین برای طلا تقویت شود و فشار صعودی قابل توجهی بر قیمت‌ها در باقی دهه وارد کند». این بیشتر به این دلیل است که ما فکر می‌کنیم محرک‌های مالی به جای جلوگیری از رکود اقتصادی قریب‌الوقوع ناشی از بازار املاک، تنها آن را به تاخیر می‌اندازد. این امر بر عملکرد جایگزین‌های سرمایه‌گذاری برای طلا تأثیر می‌گذارد و در نتیجه جذابیت فلز را به عنوان یک ذخیره ارزش افزایش می‌دهد.»
یکی از بزرگترین عوامل مثبت برای طلا این واقعیت است که طلا هنوز هم بخش کوچکی از ذخایر چین را تشکیل می‌دهد و با ادامه دور شدن این کشور از دلار، کپیتال اکونومیکس فکر می‌کند که طلا به پر کردن خلأ کمک خواهد کرد.

به گفته آن‌ها: "بانک مرکزی چین می‌تواند یک بازیگر اصلی در بازارهای جهانی باشد، چرا که دارای 3 تریلیون دلار ذخیره است اما در حال حاضر 5٪ از این دارایی‌ها طلا است."

تحلیل‌گران خاطرنشان کردند: برای درک بهتر، اگر بانک خلق چین بخواهد سهم طلا را مطابق با 9٪ هند افزایش دهد، این با تقاضای بانک مرکزی حدود 15000 تن طلا مطابقت خواهد داشت که معادل 30 درصد تقاضای جهانی طلا در سال 2023 می‌شود. اگر این خریدها در طول 10 سال پخش شود، هر سال تقریباً 3 درصد به تقاضای سالانه طلا اضافه می‌شود و مطمئناً قیمت‌ها را پشتیبانی می‌کند.

بنابراین، در حالی که آنها پیش‌بینی می‌کنند که تقاضا از طرف بانک خلق چین در کوتاه مدت پایین بماند، در دهه آینده، کپیتال اکونومیکس انتظار دارد که خرید طلا توسط بانک مرکزی چین و شهروندان چینی افزایش یابد چرا که اقتصاد این کشور با عوامل مخالفی دست و پنجه نرم می‌کند.

چشم انداز ضعیف اقتصاد کلان و فقدان گزینه‌های سرمایه‌گذاری به طور فزاینده‌ای باعث می‌شود که سرمایه‌گذاران چینی به سمت طلا حرکت کنند. این مسئله و همچنین خرید استراتژیک طلا توسط بانک خلق چین به این معنی است که تغییرات در تقاضای چین بیش از هر زمان دیگری بر قیمت جهانی طلا تأثیر خواهد گذاشت.» "در نتیجه، ممکن است شاهد نوسانات قیمتی بیشتری باشیم - که بیشتر آنها منجر به افزایش قیمت‌ها می شود – چرا که چین در مسیر پردست انداز به سمت نرخ رشد اقتصادی سالانه 2٪ در این دهه حرکت می‌کند."

نفت

داده‌های کپلر (Kpler) نشان می‌دهد که واردات نفت چین از ایران در ماه جاری به رکورد 1.75 میلیون بشکه در روز خواهد رسید.

طبق داده‌های کپلر که تا ژانویه 2013 ادامه دارد، این رقم از اوج قبلی 1.66 میلیون بشکه در روز در اکتبر 2023 فراتر خواهد رفت و در مقایسه با 1.24 میلیون بشکه در روز در ماه گذشته، تقریبا 50 درصد بیشتر است.

مویو خو، تحلیلگر کپلر گفت که محموله‌ها به ریژائو (Rizhao) و دالیان (Dalian) به میزان قابل توجهی در ارزیابی ماهانه بالاتر رفته است.

به گفته وی: " پالایشگاه‌های کوچک و مستقل در چین حاشیه‌های پالایش را اندکی بهبود می‌بخشند و آن‌ها اکنون انگیزه قوی‌تری برای افزایش تولید دارند و بنابراین به مواد اولیه بیشتری نیاز دارند."

جریان‌ها به ریژائو (Rizhao)/Lanqiao و دالیان تقریباً دو برابر شده و به ترتیب به 342 هزار بشکه در روز و 132 هزار بشکه در روز رسیده است.

هفته گذشته زمانی که بلومبرگ گزارش داد چین در ماه گذشته رکورد واردات نفت خام از مالزی را به ثبت رسانده است، از قبل به رکورد تقاضای چین برای نفت ایران نگاهی داشتیم. در حالی که پالایشگاه‌ها به دلیل رکود اقتصادی با حاشیه سود کمتر دست و پنجه نرم می‌کنند، دوباره اشتها برای نفت ارزان‌تر ایران افزایش یافته است.

بزرگترین واردکننده نفت خام جهان در ماه ژوئیه، 6.21 میلیون تن از مالزی، معادل 1.47 میلیون بشکه در روز یا تقریباً سه برابر میانگین تولید روزانه از این کشور آسیای جنوب شرقی در طول سال 2023، وارد کرده است.

چرا این یک شاخص اصلی کلیدی است؟ دریاهای مالزی مدت‌ها است که مرکز انتقال نفت خام و فرآورده‌های نفتی از یک نفتکش به نفتکش دیگر بوده است تا کشور مبدا، به ویژه از ایران را مخفی کنند. طبق داده‌های دولتی، چین رسما از ژوئن 2022 بشکه‌ای از ایران خریداری نکرده است. به طور غیر رسمی، در حال خرید مقادیر بی‌سابقه است.

به گفته تجار، نفت ایران - که زمانی آمریکا وانمود می‌کرد آن را تحریم می‌کند - به ارزان‌ترین گزینه برای خریداران چینی تبدیل شده است، حتی بیشتر از روسیه، و پالایشگاه‌های مستقل بیشتری به دنبال نفت این کشور هستند تا حاشیه سود خود را افزایش دهند. آنها افزودند که نفت خام سبک ایران آخرین بار با تخفیف 6 دلار در هر بشکه به ICE برنت عرضه شد، در حالی که این تخفیف کمتر از یک دلار برای نفت مشابه روسیه بود.

بر اساس داده‌های گمرک، واردکنندگان ثبت‌شده در استان شاندونگ چین، بزرگ‌ترین خریداران نفت خام ایران - با پوشش مالزیایی - بودند که بیش از 70 درصد حجم را به خود اختصاص دادند. به طور کلی، هشت منطقه چین از جمله لیائونینگ و هنان از این کشور آسیای جنوب شرقی نفت گرفتند که بیشترین میزان از اکتبر 2023 است.

طبق داده‌های فصلی ماه سپتامبر، این ماه یکی از ضعیف‌ترین ماه‌ها برای شاخص‌های مالی و بازارهای بین‌المللی به شمار می‌آید. بر اساس بررسی‌ها طی ۲۰ سال گذشته، سپتامبر به طور پیوسته بدترین ماه برای شاخص S&P 500 بوده، به طوری که این روند در چهار سال اخیر نیز علی‌رغم رشد قوی بازارها، ادامه یافته است. این ماه همچنین به عنوان دومین ماه بد برای شاخص DAX شناخته می‌شود، هرچند که پس از آن، این شاخص بورس آلمان معمولاً طی سه ماه آینده روندی قوی را نشان می‌دهد.

اگرچه اوت معمولاً به عنوان یک ماه آرام تابستانی شناخته می‌شود، اما امسال بازارها در آغاز این ماه با سقوط مواجه شدند و سپس به طور چشمگیری بهبود یافتند. این تحولات باعث ایجاد نمودارهای مثبتی برای بازار شده و دلار آمریکا کاهش قابل توجهی داشته و به پایین‌ترین سطح چند سال اخیر رسیده است.

بررسی‌های فصلی نشان می‌دهد که سپتامبر آغاز یک دوره سه‌ماهه قوی برای گاز طبیعی به شمار می‌رود؛ هرچند که این موضوع تا حد زیادی در قیمت‌ها لحاظ شده است. در مقابل، این ماه آغاز یک دوره سه‌ماهه ضعیف برای نفت خام است. همچنین، سپتامبر دومین ماه بد برای نقره است، در حالی که برای طلا نیز به عنوان بدترین ماه در نظر گرفته می‌شود.

در این میان، برخلاف سایر روندهای قوی در بازارهای مختلف، بازار ارزها در سپتامبر تغییرات چندانی را تجربه نمی‌کند. معمولاً دلار آمریکا و ین ژاپن در این ماه نسبتاً ثابت باقی می‌مانند و تغییرات عمده‌ای در این بازارها مشاهده نمی‌شود.

فولاد چین

در میان گزارش‌های مستمر از رکود اقتصادی در کنار نشانه‌هایی از بهبود کم، اکنون گزارشی منتشر می‌شود مبنی بر اینکه دولت چین سیستمی که اجازه تایید کارخانه‌های فولادی جدید را می‌دهد، به حالت تعلیق درآورده است. این اقدامی است که می‌تواند پیامدهای قابل توجهی برای صنعت فولاد چین و تولید جهانی فولاد به طور کلی داشته باشد.

به گزارش بلومبرگ، وزارت صنعت و فناوری اطلاعات چین اخیراً اعلام کرد که تصمیم گرفته است تا زمانی که فولادسازان ابتدا برخی از تأسیسات فعلی خود را تعطیل کنند، مکانیسم فعلی را که در آن ساخت کارخانه فولاد جدید مجاز است، متوقف کند. این وزارتخانه همچنین به برنامه‌هایی برای ایجاد فرآیند تأیید جدید اشاره کرد، اما هیچ جدول زمانی ارائه نکرده است. برای سال‌ها، دولت چین بر حذف ظرفیت موجود به عنوان پیش شرط قبل از اعطای مجوز برای ساخت کارخانه جدید اصرار داشته است.

این حرکت تقریباً همه در بخش فولاد را شگفت زده کرد، اما منجر به واکنش‌های چندانی نشده است. همانطور که در گذشته توسط MetalMiner گزارش شده بود، صادرات فولاد از چین در دو سال گذشته افزایش یافته است و در حال حاضر به بالاترین میزان خود از سال 2016 رسیده است.
چین برای حمایت از تولید فولاد به صادرات متکی است
چین بزرگترین تولید کننده فولاد جهان است که بیش از 50% تولید جهانی یا تقریباً یک میلیارد تن در سال را به خود اختصاص می‌دهد. اما پس از ویروس کرونا، کارخانه‌های فولاد چینی برای یافتن مشتریان داخلی با مشکل مواجه شدند و اکنون به عرضه محصولات ارزان قیمت فولادی به بازارهای بیشتری متوسل شده‌اند. در پاسخ، بسیاری از رهبران صنعت فولاد این کشورها به اعتراض خود ادامه می‌دهند.

بر اساس برآورد بانک آمریکا، پنج کشور آسیای جنوب شرقی از جمله ویتنام، تایلند و مالزی تنها در سال 2023 26% از صادرات فولاد چین را جذب کردند. غول‌های تولیدکننده فولاد مانند آرسلور میتال نیز از این صادرات شکایت کرده‌اند. علاوه بر این، فقدان اقدامات مشخص اعلام شده در پلنوم سوم چین، امیدها را مبنی بر بهبود بخش املاک کشور کاهش داد.

در واقع، همین چند روز پیش، هو وانگ‌مینگ، رئیس گروه بائواستیل چین (Baowu Steel )، در نشست دوسالانه این شرکت به کارمندان گفت که شرایط در این کشور مانند «زمستان سخت» است که می‌تواند طولانی‌تر، سردتر و حتی سخت‌تر شود. او همچنین هشدار داد که صنعت فولاد چین با وضعیتی بدتر از بحران‌هایی که در سال‌های 2008 و 2015 متحمل شد، مواجه است.
سقوط قیمت سنگ آهن در میان کاهش تقاضا
گزارش فوق الذکر بلومبرگ همچنین هشدار وزارت چین را پوشش می‌دهد که صنعت فولاد در زمان‌های چالش برانگیزی، به ویژه از نظر رابطه عرضه و تقاضا، مواجه شده است. این بیانیه تصریح کرد که مشکلات متعددی مانند اجرای ناکافی سیاست و نظارت و مکانیسم‌های اجرایی ناقص همچنان باقی مانده است.

با کاهش مصرف داخلی فولاد، قیمت سنگ آهن به میزان قابل توجهی کاهش یافته است و در این سه ماهه حدود 10 درصد افت کرده و به پایین‌ترین حد خود از سال 2022 رسیده است. تاکنون، قیمت سنگ آهن در سال 2024 بیش از 28 درصد کاهش یافته است.
دلایل افت صنعت فولاد چین
یکی از بزرگترین ناامیدی‌ها برای کارخانه‌های فولاد چین، بخش املاک چین بوده است که علیرغم بهترین تلاش‌های دولت برای خارج کردن این کشور از باتلاق، همچنان کساد است. سابرین چاودری، رئیس تجزیه و تحلیل کامودیتی در BMI، در مصاحبه با CNBC گفت که تقاضای چین برای فولاد و سنگ آهن ناامیدکننده است چرا ک رکود مداوم در بازار املاک چین بر فلزات صنعتی مورد نیاز برای زیرساخت تأثیر منفی می‌گذارد.

طبق گزارش اخیر شرکت Ursa Shipbrokers یونان، صنعت فولاد چین از تقاضای ضعیف، سودآوری کمتر برای کارخانه‌ها و دستورالعمل‌های دولت برای محدود کردن رشد تولید سالانه رنج می‌برد. تحلیلگران Ursa تاکید می‌کنند که تنها 5 درصد از تولیدکنندگان فولاد چینی امروز سودده هستند ، به‌ویژه در شرایطی که قیمت فولاد همچنان در حال کاهش است و معاملات آتی میلگرد به پایین‌ترین حد در چهار سال گذشته رسیده است. ادامه رکود در بخش املاک کشور که با کاهش 10.2 درصدی سرمایه گذاری مواجه شده است، تقاضای فولاد را به میزان قابل توجهی کاهش داده است.

اکسان‌ موبیل

معامله‌گران و تحلیل‌گران در چند ماه گذشته به شدت نسبت به نفت ابراز نگرانی کرده‌اند. به جز چند استثنا، به نظر می‌رسد همه انتظار کاهش تقاضا و کاهش قیمت‌ها را دارند. با این حال ممکن است معلوم شود که عکس این اتفاق رخ خواهد داد.

اوپک سال‌هاست که درباره این موضوع هشدار داده است. مقامات مختلف این کارتل زنگ خطر را به صدا در آورده‌اند که سرمایه‌گذاری ناکافی در عرضه جدید نفت در نهایت به کاهش عرضه در آینده تبدیل خواهد شد که قیمت‌ها را به میزان قابل توجهی بالاتر خواهد برد. اکنون اکسون موبیل در این هشدارها به اوپک می‌پیوندد.

در نسخه جدید چشم انداز جهانی خود، اکسون موبیل پیش بینی کرد که نفت و گاز هر دو عنصر حیاتی ترکیب انرژی جهان در سال 2050 خواهند بود و تقاضا برای نفت پس از به اوج رسیدن در بالای 100 میلیون بشکه در روز باقی خواهد ماند و تقاضای گاز نیز همچنان قوی باقی خواهد ماند – چرا که مصرف برق در پیش بینی اکسون موبیل در سال 2050 80% بیشتر از الان خواهد بود.

شاید ناامید کننده‌ترین پیش بینی انجام شده توسط اکسون موبیل به خودروهای برقی و تأثیر آنها بر تقاضای نفت مربوط می‌شود. اکسون موبیل در مورد وسایل نقلیه الکتریکی گفت:

اگر هر خودروی جدیدی که در سال 2035 در جهان فروخته شود، برقی باشد، تقاضای نفت در سال 2050 همچنان 85 میلیون بشکه در روز خواهد ماند. این همان چیزی است که در سال 2010 رخ داد."

این تقریباً در تضاد کامل با سایر پیش‌بینی‌ها در مورد خودروهای الکتریکی و تأثیر آن‌ها بر تقاضای نفت است. پیش‌بینی‌کنندگان دیگر خودروهای الکتریکی را ویران‌کننده می‌دانند - اگرچه رشد عمده فروشی خودروهای برقی تا کنون، حتی در چین، واقعاً رشد تقاضای نفت را متوقف نکرده است.

می‌توان استدلال کرد که چشم انداز اکسون موبیل دنیایی است که این شرکت می خواهد در آینده ببیند، بنابراین می‌خواهد به کسب درآمد از فروش هیدروکربن‌ها و مشتقات هیدروکربنی ادامه دهد. این همان استدلالی است که می‌توان برای هشدارهای اوپک در مورد سرمایه گذاری کم در نفت و گاز استفاده کرد.

با این حال، این یک استدلال قوی نیست. کمبود نفت و گاز برای اکسون موبیل و اوپک بسیار خوشایند خواهد بود. همانطور که در سال 2022 شاهد بودیم، کمبودها باعث افزایش قیمت‌ها می شود و قیمت‌های بالاتر همیشه به معنای سود بیشتر است. با این حال، چیز دیگری که کمبودها به آن منجر می‌شود، بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی است و این امر برای کسب‌وکارهای بزرگی مانند اکسون موبیل خوشایند نخواهد بود – از این رو این هشدار، یک هشدار تلخ است.

به گفته این غول نفتی، تولید جهانی نفت در 25 سال آینده با کاهش طبیعی به میزان 15 درصد سالانه مواجه است. برای درک بهتر، آژانس بین المللی انرژی نرخ کاهش طبیعی را سالانه 8 درصد پیش‌بینی می‌کند. با این حال، اکسون موبیل خاطرنشان می‌کند که نرخ کاهش سریع‌تر در نتیجه تغییر به سمت تولید نفت شیل و سایر تولیدات غیرمتعارف است، جایی که کاهش سریع‌تر ذخایر زودتر از روش‌های معمول رخ می‌دهد.

به بیان دقیق: بدون سرمایه گذاری جدید، عرضه جهانی نفت تنها در سال اول بیش از 15 میلیون بشکه در روز کاهش می‌یابد. این یک چشم انداز ترسناک است چرا که "با این نرخ، تا سال 2030، عرضه نفت از 100 میلیون بشکه در روز به کمتر از 30 میلیون بشکه کاهش می‌یابد - که 70 میلیون بشکه کمتر از آنچه برای تامین تقاضای روزانه نیاز است، خواهد بود."

به عبارت دیگر، اگر سرمایه گذاری در تولید نفت و گاز جدید کاهش یابد، جهان به زودی نه تنها با فشار عرضه، بلکه با فشار عرضه بسیار بزرگی مواجه خواهد شد. بر اساس گزارش اکسون موبیل، اثرات این فشار منجر به کمبود شدید انرژی و اختلال در زندگی روزمره خواهد شد، به طوری که قیمت نفت به طور بالقوه تا 400٪ افزایش می‌یابد - دو برابر بیشتر از زمانی که در دوران تحریم نفتی اعراب در دهه 1970 افزایش یافت. اکسون همچنین گفت که این به نوبه خود منجر به افزایش بیکاری می‌شود که در آن نرخ بیکاری می‌تواند به 30 درصد برسد.

البته قرار نیست این اتفاق بیفتد. مدت‌ها قبل از تحقق چنین فشار عظیمی، درخواست‌هایی برای تولید بیشتر وجود خواهد داشت، اغلب از سوی همان افرادی که در حال حاضر خواستار پایان دادن به همه سرمایه‌گذاری‌های جدید نفت و گاز هستند، همانطور که فاتح بیرول از آژانس بین المللی انرژی اندکی پس از انتشار نقشه راه خود برای رسیدن به انتشار خالص صفر در سال 2021 توسط آژانس بین المللی انرژی اعلام کرد. (انتشار خالص صفر جهانی وضعیتی را توصیف می کند که در آن انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از فعالیت‌های انسانی و حذف این گازها در یک دوره معین در تعادل است.)

در آن نقشه راه، آژانس بین المللی انرژی اعلام کرد که جهان پس از پایان آن سال به سرمایه گذاری جدید نفت و گاز نیاز ندارد چرا که تقاضای نفت و گاز رو به کاهش است. چند ماه بعد، در بحبوحه کاهش عرضه و افزایش قیمت‌ها، بیرول با فراخوانی از شرکت‌های نفت و گاز خواست تا در تولید بیشتر سرمایه‌گذاری کنند و قیمت‌ها را پایین بیاورند. در گزارش بازار نفت آژانس بین‌المللی انرژی برای اکتبر 2021، این آژانس به افزایش تقاضا برای انرژی و عرضه ناکافی اشاره کرد و خاطرنشان کرد که «کاهش ظرفیت مازاد جهانی بر نیاز به افزایش سرمایه‌گذاری برای تأمین تقاضا در آینده تأکید می‌کند».

بنابراین، به نظر می‌رسد که اکسون موبیل ممکن است در مسیر دقیق‌تری نسبت به آژانس بین‌المللی انرژی باشد، و بقیه پیش‌بینی‌کنندگان روند نزولی نفت بر واردات ماهانه نفت خام و صادرات سوخت چین متمرکز شده‌اند. اگر سرمایه‌گذاری در نفت و گاز متوقف شود، ممکن است این غول نفتی درباره آینده‌ای که در انتظار جهان است اغراق نکند. سرمایه گذاری در نفت و گاز علیرغم فراخوان‌های فعالان و تهدیدات دولت‌ها مبنی بر اجبار آنها به عدم سرمایه گذاری، متوقف نخواهد شد.. تهدیدها فقط تهدید باقی خواهند ماند. امنیت انرژی همیشه بر ایدئولوژی غلبه دارد.

نقره

همانطور که تحلیلگران UBS در یادداشتی در روز دوشنبه اعلام کردند، قیمت نقره در ماه‌های آینده به دلیل ترکیبی از عوامل اقتصاد کلان و عوامل بنیادی قوی تقاضا برای افزایش بیشتر آماده می‌شود.

ضعیف‌تر شدن دلار آمریکا، بهبود سنتیمنت در بازارهای مالی، و قیمت‌های بی‌سابقه طلا، همگی در افزایش اخیر قیمت‌های نقره مؤثر بوده‌اند.

تحلیلگران UBS پیشنهاد می‌کنند که سرمایه‌گذاران بلندمدت باید میزان ریسک در نقره را در محدوده قیمت 36 تا 38 دلار در هر اونس افزایش دهند.

تضعیف اخیر دلار آمریکا و تغییر به سمت محیطی با ریسک بیشتر در میان سرمایه گذاران، زمینه حمایتی برای نقره فراهم کرده است.

در حالی که بیشتر تمرکز بازار بر روی تحولات اقتصاد کلان ایالات متحده و پتانسیل کاهش نرخ بهره بوده است، تحلیلگران UBS معتقدند که نقره چیزی بیش از یک بازی در اخبار اقتصادی ایالات متحده را ارائه می‌دهد.

علیرغم آمار ضعیف تولیدی اخیر از اقتصادهای توسعه یافته، UBS نسبت به تقاضای صنعتی برای نقره خوشبین است.

به گفته تحلیل‌گران: «در سناریو پایه ما، تقاضا برای کاربردهای صنعتی هنوز باید 50 میلیون اونس در سال جاری یا نزدیک به 10 درصد در ارزیابی سالا افزایش یابد که ناشی از محرک‌های تقاضا (مانند گذار انرژی) است.

انتظار می‌رود که این رشد توسط روندهای درازمدت، از جمله گذار انرژی جهانی، که احتمالاً به مقادیر فزاینده نقره برای کاربردهایی مانند پنل‌های خورشیدی و قطعات الکتریکی نیاز دارد، هدایت شود.

یکی دیگر از عوامل مثبت برای قیمت نقره، تقاضای مجدد از چین است. UBS خاطرنشان می‌کند که چین به یک واردکننده خالص نقره تبدیل شده است و واردات خالص آن در ماه ژوئیه به 5.0 میلیون اونس رسیده است که نسبت به 3.2 میلیون اونس در ژوئن افزایش یافته است.

این موسسه انتظار دارد که چین به واردات خالص مثبت در داده‌های تجاری آتی اوت ادامه دهد.

این تقاضای دوباره برای نقره در چین تا حدی ناشی از کاهش بازده در این کشور و انتظارات برای تضعیف بیشتر یوان چین (CNY) است که احتمالاً پریمیوم قیمت نقره در داخل کشور را بالا نگه می‌دارد.

در نتیجه، انتظار می‌رود واردات نقره به چین همچنان قوی بماند و از قیمت‌های جهانی نقره حمایت بیشتری کند.

تحلیلگران UBS همچنین پتانسیل افزایش تقاضا برای صندوق‌های قابل معامله (ETFs) نقره را به دلیل کاهش عملکرد اقتصادی ایالات متحده یا «استثنایی‌گرایی» برجسته می‌کنند. (استثناگرایی این تصور یا اعتقاد است که یک گونه، کشور، جامعه، نهاد، جنبش، فرد یا دوره زمانی " استثنایی " است.)

علاوه بر این، بهبود تمایلات تولیدی، که UBS در ماه‌های آینده پیش بینی می‌کند، می‌تواند تقاضای نقره را بیشتر افزایش دهد.

با توجه به این عوامل، UBS چشم انداز مثبتی در مورد نقره حفظ می‌کند و به سرمایه گذاران بلندمدت توصیه می‌کند ریسک بلند مدت در این فلز را در نظر بگیرند.

علاوه بر این، موسسه پیشنهاد می‌کند که سرمایه‌گذاران می‌توانند با توجه به پویایی تقاضای مطلوب و پس‌زمینه اقتصاد کلان حمایتی، فروش ریسک‌های نزولی قیمت را برای بازده بیشتر بررسی کنند. ("فروش ریسک‌های نزولی قیمت" به نوعی استراتژی معاملاتی اشاره دارد که به فروش قراردادهای مالی مانند آپشن‌ها (اختیارات) اشاره می‌کند که به سرمایه‌گذار اجازه می‌دهد تا در صورتی که قیمت دارایی کاهش یابد، بازده یا سود ایجاد کند. به طور دقیق‌تر، سرمایه‌گذار در این استراتژی ممکن است آپشن‌های فروش (Put Options) را بفروشد.)

 

کانادا

کانادا با تقلید از اروپا، تعرفه‌های سرسام آور جدیدی را بر خودروهای الکتریکی، آلومینیوم و فولاد ساخت چین اعمال خواهد کرد. اتحادیه اروپا پیش‌تر نیز چنین اقدامی را برای محافظت از تولیدکنندگان داخلی انجام داده بود.

جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا، در سخنرانی در هالیفاکس، نوا اسکوشیا، جایی که وی با سایر اعضای کابینه خود برای یک سری جلسات پیرامون اقتصاد و روابط خارجی گرد هم آمده بودند، از سیاست جدیدی که شامل 100 درصد مالیات بر خودروهای برقی و 25 درصد برای فولاد و آلومینیوم می‌شود، رونمایی کرد. تعرفه خودروهای برقی از اول اکتبر اعمال خواهد شد و همچنین شامل برخی خودروهای سواری هیبریدی، کامیون‌ها، اتوبوس‌ها و ون‌های تحویلی می‌شود. دولت در بیانیه‌ای اعلام کرد که این به تعرفه 6.1 درصدی موجود اضافه می‌شود که برای خودروهای برقی چین اعمال می‌شد.

عوارض بر آلومینیوم و فولاد از 15 اکتبر اعمال می‌شود. دولت لیست اولیه کالاها را روز دوشنبه منتشر کرد و مردم فرصتی برای اظهار نظر قبل از نهایی شدن آن در 1 اکتبر خواهند داشت.

دولت توردو همچنین در حال راه اندازی یک مشاوره 30 روزه جدید در مورد سایر بخش‌ها، از جمله باتری‌ها و قطعات باتری، نیمه هادی‌ها، محصولات خورشیدی و مواد معدنی حیاتی است.

نخست وزیر به خبرنگاران در هالیفاکس گفت: "ما در حال تبدیل بخش خودروی کانادا به یک رهبر جهانی در ساخت خودروهای آینده هستیم." اما بازیگرانی مانند چین ترجیح داده‌اند در بازار جهانی به خود برتری ناعادلانه بدهند و امنیت صنایع مهم ما را به خطر بیندازند و کارگران متعهد کانادایی و خودروسازی را جایگزین کنند.»

کانادا، یک اقتصاد صادرات محور است که به شدت به تجارت با ایالات متحده متکی است و اقدامات دولت بایدن برای ایجاد دیوار تعرفه‌ای بسیار بالاتر علیه خودروهای برقی، باتری، سلول‌های خورشیدی، فولاد و سایر محصولات چینی را از نزدیک زیر نظر دارد. بخش خودروی کانادا به شدت با نزدیکترین همسایه خود ادغام شده است: اکثریت قریب به اتفاق تولید خودروهای سبک آن که تنها 1.5 میلیون دستگاه در سال گذشته بوده است، به ایالات متحده صادر می‌شود.

کریستیا فریلند، وزیر دارایی توردو، یکی از برجسته‌ترین افراد طرفدار رویکرد سخت‌تر به صادرات خودروهای چینی و تبدیل شدن به متحد تجاری نزدیک‌تر با ایالات متحده بوده است. در ماه ژوئن، او از مشاوره عمومی در مورد اقدامات احتمالی برای دشوارتر کردن فروش خودروهای الکتریکی برای شرکت‌های چینی در بازار کانادا خبر داد. در طی مصاحبه‌ای با بلومبرگ نیوز در ماه ژوئیه، او گفت که مشاوره در زمینه تعرفه‌ها ممکن است فراتر از خودروهای برقی باشد.

دولت همچنین روز دوشنبه اعلام کرد که واجد شرایط بودن مشوق‌های خودروهای برقی را به محصولات ساخته شده در کشورهایی که توافقنامه تجارت آزاد با کانادا مذاکره کرده‌اند، محدود می‌کند. این مالیات‌های جدید ظرف یک سال پس از اجرایی شدن بررسی می‌شوند.

قبلا اتحادیه اروپا نیز تعرفه‌های جدید پیشنهادی برای خودروهای الکتریکی مهم از چین را اعلام کرده است، هرچند در سطوح پایین‌تر از آنچه ایالات متحده و اکنون کانادا پیشنهاد می‌کنند. طبق پیش نویس تصمیمی که هفته گذشته منتشر شد، محصولات ساخته شده توسط سایک موتور (شرکت صنایع خودروسازی شانگهای، SAIC Motor Corp) با عوارض اضافی 36.3 درصدی روبرو هستند، در حالی که گروه هلدینگ جیلی (Geely Automobile Holdings) و بی‌وای‌دی (BYD) هر کدام به ترتیب با تعرفه‌های 19.3 و 17 درصدی مواجه هستند.

به گزارش خبرگزاری رسمی شین هوا، رهبران چین قصد دارند هنگام دیدار جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در هفته جاری، موضوع تعرفه‌ها را مطرح کنند. سالیوان قرار است با وانگ یی، وزیر امور خارجه، دیدار کند و همچنین ممکن است با شی جین پینگ، رهبر چین نیز دیداری داشته باشد.

اکنون منتظریم تا ببینیم که چین چه واکنشی به کانادا نشان خواهد داد: پکن قبلاً با محدود کردن واردات بذر کانولا کانادا به مدت سه سال، اقدامی که به عنوان تلافی از تصمیم مقامات کانادایی برای دستگیری منگ وانژو، مدیر اجرایی هوآوی، در ونکوور بر اساس حکم استرداد آمریکا انجام شد، تلافی کرده است. منگ در سال 2021 به چین بازگشت.

بر اساس داده‌های آمار کانادا، ارزش خودروهای الکتریکی چینی وارداتی توسط کانادا در سال گذشته از کمتر از 100 میلیون دلار کانادا در سال 2022 به 2.2 میلیارد دلار کانادا (1.6 میلیارد دلار) رسید. تعداد خودروهایی که از چین به بندر ونکوور می‌رسند، پس از اینکه تسلا شروع به ارسال خودروهای مدل Y به آنجا از کارخانه خود در شانگهای کرد، افزایش یافت.

با این حال، نگرانی اصلی دولت کانادا تسلا نیست، بلکه چشم انداز خودروهای ارزان قیمت تولید شده توسط خودروسازان چینی است. همانطور که بلومبرگ گزارش می‌دهد، BYD در ماه ژوئیه به دولت کانادا اطلاع داد که قصد دارد لابی با قانونگذاران و مقامات  در مورد برنامه‌های خود برای ورود به این کشور داشته باشد.

ترودو همچنین با فشارهای سیاسی و صنعتی مواجه است. بخش خودروی کانادا او را به افزایش تعرفه‌ها برای محافظت از مشاغل و دستمزدهای داخلی تحت فشار قرار داده بود و استدلال می‌کرد که خودروهای برقی چین به دلیل استانداردهای بسیار ضعیف‌تر کار ارزان‌تر هستند. دولت همچنین روی خودروسازان و سازندگان متحدان دموکراتیک شرط‌بندی کرده است: دولت با یارانه‌های چند میلیارد دلاری برای کارخانه‌های خودروهای الکتریکی یا کارخانه‌های باتری برای استلانتیس (Stellantis NV)، فولکس‌واگن (Volkswagen AG) و Honda Motor Co و سایرین موافقت کرده است.

تولیدکنندگان فولاد و آلومینیوم در کانادا نیز به طور علنی و مکرر از دولت خواسته‌اند که دسترسی چین را محدود کند و اعلام کردند که سیاست صنعتی شی به نیروگاه آسیایی اجازه می‌دهد تا بازارهای خارجی را به طور ناعادلانه اشغال کنند و مشاغل محلی را در معرض ریسک قرار دهد.

 

توقف اخیر تولید نفت لیبی باعث افزایش قیمت‌های جهانی انرژی شده و این مسئله به دلیل شرایط پیچیده‌ای است که لیبی با آن دست و پنجه نرم می‌کند. اکنون تولید نفت لیبی به ۴۵۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته و تولید نفت میدان وها از ۳۲۰ هزار به ۱۷۵ هزار بشکه در روز تنزل کرده است.

پس از سرنگونی معمر قذافی در جریان قیام ۲۰۱۱ که با حمایت ناتو صورت گرفت، دسترسی به منابع نفتی لیبی به عنوان یکی از بزرگترین جوایز برای تمامی جناح‌های سیاسی و گروه‌های مسلح تبدیل شد. گروه‌های محلی کوچک و همچنین گروه‌های بزرگ ملی در گذشته تولید نفت را متوقف کرده‌اند تا سهم بیشتری از درآمدهای دولتی یا تغییرات سیاسی را مطالبه کنند.

بن‌بست سیاسی کنونی در لیبی از فرایند صلح ناموفقی نشأت گرفته که پس از تقسیم قدرت در سال ۲۰۱۴ بین جناح‌های متخاصم شرق و غرب که دولت‌های رقیب تشکیل دادند، به وقوع پیوست. در سال ۲۰۲۰، با شکست حمله شرق به طرابلس و حرکت به سمت اتحاد مجدد دولت در آستانه انتخاباتی که قرار بود در دسامبر ۲۰۲۱ تحت دولت موقت وحدت ملی عبدالحمید دبیبه، نخست وزیر موقت فعلی، برگزار شود، آتش‌بس اعلام شد. این تلاش‌ها شکست خورد و دوباره جناح‌های شرق و غرب درگیر اختلافات شدند و برای دسترسی به درآمدهای نفتی دولتی با یکدیگر به رقابت پرداختند. این بن‌بست اخیر به ویژه بر سر کنترل بانک مرکزی لیبی متمرکز شده است.

جناح‌های شرقی، از جمله پارلمان مجلس نمایندگان به رهبری عقیله صالح، رئیس مجلس و ارتش ملی لیبی تحت فرماندهی خلیفه حفتر، با تلاش شورای ریاستی مستقر در طرابلس برای برکناری صدیق الکبیر، رئیس بانک مرکزی، مخالفت کردند. در طول ۱۳ سال ریاست الکبیر بر بانک مرکزی، جناح‌های شرقی همواره به دنبال برکناری او بوده‌اند و حتی در مقطعی از یک رئیس بانک موازی در شرق حمایت کردند، اما اکنون خود آنها خواستار ابقای الکبیر هستند.

صالح اخیراً هشدار داده بود که در صورت برکناری الکبیر، تولید نفت متوقف خواهد شد. هفته گذشته، گروه‌های معترض در مناطق نفت‌خیز اعلام کردند که میدان‌های نفتی را اشغال کرده و تولید نفت را متوقف کرده‌اند. در ادامه، مجلس نمایندگان نیز اعلام کرد که به دلیل اعتراضات، لیبی قادر به تولید یا صادرات نفت نخواهد بود. در همین حال، حفتر که کنترل نظامی مناطق موردنظر را در دست دارد و گفته می‌شود که در ماه‌های اخیر اتحاد سودمندی با الکبیر برقرار کرده، اقدام به برکناری وی را غیرقانونی اعلام نموده است.

جناح‌های شرقی خواسته‌ای ساده دارند: بازگرداندن الکبیر به سمت خود به عنوان رئیس بانک مرکزی. این تقاضا در پس پرده‌ای از نزاع همیشگی جناح‌های رقیب لیبی برای کنترل درآمدهای نفتی نهفته است. آخرین توقف عمده تولید نفت در سال ۲۰۲۲ با جایگزینی مصطفی سنالله، رئیس شرکت ملی نفت، با فرحت بنقداره که به نظر نزدیک به حفتر بود، توسط دبیبه پایان یافت. این حرکت منجر به ایجاد اتحادی ناپایدار بین دبیبه در غرب و حفتر در شرق گشت که کنترل کمتری بر بخش نفت و واردات سوخت داشتند و پول دولتی در سراسر کشور هزینه شد.

اکنون، با توجه به اختلافات اخیر بین الکبیر و دبیبه که منجر به محدود شدن هزینه‌های دولت وحدت ملی شد، زمینه برای یک رویارویی جدید فراهم شده است. جناح‌های شرقی امیدوارند که با مسدود کردن منابع مالی بانک مرکزی و کاهش توانایی آن در فعالیت‌های بین‌المللی، مقامات طرابلس را مجبور به تسلیم کنند. اما هر دو طرف ممکن است در نهایت متحمل هزینه‌های سنگینی شوند، چرا که بحران کنونی می‌تواند به توقف پرداخت حقوق دولتی و تحمیل فشارهای اقتصادی بر مردم لیبی منجر شود.

بن‌بست سیاسی لیبی همچنان ادامه دارد و تلاش‌های دیپلماتیک بین‌المللی برای حل آن از طریق برگزاری انتخابات به بن‌بست خورده است. در صورتی که هیچ‌یک از طرفین حاضر به عقب‌نشینی نباشند، ممکن است شاهد تشدید بیشتر بحران باشیم.

توقف تولید نفت یکی از تاکتیک‌های رایج در سیاست‌های آشفته و خشونت‌بار لیبی از سال ۲۰۱۱ به این سو بوده است. در حالی که توقف‌های کوچکتر ممکن است ظرف چند روز حل و فصل شوند، اما توقف‌های بزرگ‌تر که با درگیری‌های سیاسی یا نظامی همراه هستند، گاهی ماه‌ها به طول می‌انجامند. طولانی‌ترین توقف، در سال ۲۰۲۰، به مدت هشت ماه به طول انجامید و تنها پس از شکست حمله حفتر به طرابلس، به پایان رسید.

نفت

قیمت‌های نفت در روز چهارشنبه به دلیل نگرانی‌های مداوم درباره تقاضای چین و ریسک‌های بالای کندی اقتصاد، کاهش یافت. با این حال، این کاهش با احتمال مشکلات عرضه از خاورمیانه و لیبی محدود شد.

آتی‌های نفت برنت با کاهش 57 سنتی، معادل 0.72 درصد، به 78.98 دلار در هر بشکه رسید. آتی‌های نفت خام وست تگزاس نیز با کاهش 60 سنتی، معادل 0.79 درصد، به 74.93 دلار رسید.

قیمت‌ها در روز سه‌شنبه بیش از 2 درصد کاهش یافتند و در سه روز پیش از آن، 7 درصد افزایش یافته بودند.

آمارپریت سینگ، تحلیلگر بارکلیز، در یادداشتی گفت: «ریسک‌های عرضه در لیبی در مرکز توجه قرار گرفته است، اما به نظر می‌رسد که بازارگردان‌ها آرام هستند. تقاضا در چین همچنان ضعیف است و نشانه‌های قابل اطمینانی از شروع افزایش تقاضا در نیمه دوم سال مشاهده نمی‌شود.»

در حالی که کاهش ذخایر نفت و سوخت در ایالات متحده در هفته گذشته قیمت‌ها را حمایت کرد، احتمال از دست رفتن تولید نفت لیبی و امکان گسترش درگیری‌های اسرائیل-غزه به گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت ایران از جمله حزب‌الله لبنان، بزرگ‌ترین ریسک‌ها برای بازار نفت باقی مانده‌اند.

تعدادی از میادین نفتی در لیبی به دلیل اختلافات بین جناح‌های دولتی رقیب بر سر کنترل بانک مرکزی و درآمدهای نفتی، تولید خود را متوقف کرده‌اند. این اختلاف حدود 1.2 میلیون بشکه در روز از تولید را در معرض ریسک قرار داده است.

هنوز هیچ تأییدیه‌ای از طرف دولت مستقر در طرابلس یا شرکت ملی نفت لیبی (NOC) که مسئول منابع نفتی است، در مورد بسته شدن میادین نفتی منتشر نشده است.

تحلیلگر UBS، جیوانی استاونوو، گفت: «اختلالات لیبی باید بازار نفت را رقابتی‌تر کند، به شرطی که بارهای واقعی از بازار خارج شوند، اما در حال حاضر سرمایه‌گذاران می‌خواهند ابتدا کاهش صادرات نفت خام لیبی را ببینند.»

در خاورمیانه، درگیری‌ها در نوار غزه بین اسرائیل و شبه‌نظامیان حماس ادامه دارد و هنوز نشانه‌های مشخصی از پیشرفت در مذاکرات آتش‌بس در قاهره مشاهده نمی‌شود. در آخر هفته، اسرائیل و حزب‌الله با راکت‌ها و موشک‌ها به یکدیگر حمله کردند.

طبق داده‌های منتشر شده، ذخایر نفت خام ایالات متحده در هفته منتهی به 23 اوت، 3.407 میلیون بشکه کاهش یافته است. ذخایر بنزین 1.863 میلیون بشکه کاهش یافته و ذخایر مواد نفتی 1.405 میلیون بشکه کاهش یافته است.

داده‌های هفتگی ذخایر نفت ایالات متحده از سوی اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA) قرار است در روز چهارشنبه (امروز) منتشر شود.
منبع: رویترز

اکثریت قاطع اسرائیلی‌ها اعلام کردند که خواهان یک توافق آتش بس برای زنده نگه داشتن گروگان‌های باقی مانده در غزه هستند. اکثر آنها همچنین می‌گویند که از دولت ناراضی هستند و نخست وزیر آنها به دلایل شخصی جنگ را طولانی می‌کند. بنابراین، از آنجایی که به نظر می‌رسد مذاکرات متوقف شده و ریسک یک جنگ دیگر - با حزب الله لبنان - نزدیکتر از همیشه به نظر می‌رسد، ممکن است تصور کنید که بنیامین نتانیاهو از نظر سیاسی دچار مشکل شده است اما این طور نیست.

بر اساس نظرسنجی آژانس لازار اسرائیل برای روزنامه معاریو، میزان محبوبیت نتانیاهو در این ماه بازگشتی داشته و از بنی گانتز، رهبر مخالفان، به عنوان بهترین مرد برای رهبری اسرائیل برای اولین بار از زمان آغاز درگیری پیشی گرفت. هنگامی که موسسه دموکراسی اسرائیل (Israel Democracy Institute) این سوال را مطرح کرد که آیا مردم می‌خواهند کشورشان جنگ را برای مقابله با حزب‌الله لبنان گسترش دهد، پاسخ اکثراً مثبت بود.

اسرائیل با گشودن جبهه دوم با انتخاب خود، آتش سوزی غیرقابل پیش بینی را رقم خواهد زد که احتمالاً ایران، ایالات متحده و شاید سایرین را درگیر می‌کند و هیچ یک از آن‌ها از این مسئله سود نمی‌برند. با این حال، بسیاری در اسرائیل عقیده دارند، شرایط فعلی دقیقاً زمان مناسبی است تا به رویارویی با ایران و حلقه‌های نیابتی که این کشور در سراسر کشور مسلح می‌کند، بروند. بعید است که پس از تبادل موشکی گسترده صبح یکشنبه با حزب الله که با بیانیه‌هایی از طرف هر دو کشور همراه شد و نشان می‌‌داد آن‌ها در حال حاضر قصد تشدید بیشتر تنش را ندارند، این مسئله انجام شود.

استدلال این است که اگرچه خود حماس ممکن است تهدیدی نباشد، اما قدرت بزرگتری که در تهران با آن کار می‌کند این کار را می‌کند - و هرگز زمانی بهتر از اکنون برای از بین بردن این تهدید وجود نخواهد داشت.

این مسئله بدین علت است که حماس تا حد زیادی به عنوان یک نیروی نظامی درهم شکسته شده است. شهرک‌های اسرائیلی در امتداد مرز شمالی با لبنان قبلاً تخلیه شده‌اند، که برای هرگونه تهاجم ضروری است. نیروهای آمریکایی در حال حاضر در سرتاسر منطقه مستقر شده‌اند تا به خنثی کردن هرگونه واکنشی از سوی ایران بر سر غزه یا ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در ژوئیه کمک کنند. همچنین تهران هنوز یک بازدارنده هسته‌ای ایجاد نکرده است.

آوی ، یک مقام امنیتی سابق اسرائیل، گفت که نتیجه نهایی این است که «اسرائیل اکنون برای موجودیت خود می‌جنگد، با وجود یک تهدید اصلی از سوی رژیم ایران، و من مطمئن نیستم که مردم در غرب این را درک کنند».
بسیاری از جهانیان ممکن است بر تهدید وجودی که فلسطینی‌های عادی در غزه با آن مواجه هستند متمرکز باشد. اما به گفته ملامد از دیدگاه تل‌آویو، ایران چندین دهه را صرف ساختن «حلقه خفه‌کننده بر گردن اسرائیل» کرده است که از حزب‌الله شروع شده و سپس شامل سوریه، شبه‌نظامیان در عراق، حماس و حوثی‌ها در یمن می‌شود.

به گفته ملامد ایران اکنون در تلاش است تا اردن را به حلقه اضافه کند و هنگامی که ایران یک بازدارنده هسته‌ای داشته باشد، چتر حمایتی آن به نمایندگان تهران اجازه می‌دهد تا با مصونیت بیشتر علیه اسرائیل وارد عمل شوند. وی عقیده دارد «درگیری با ایران پیش خواهد آمد الان یا زمانی دیگر، اما این مسئله اجتناب‌ناپذیر است و در حال حاضر برخی عناصر با دست ما بازی می‌کنند»." در واقع، برای برخی از اسرائیلی‌ها، بی‌میلی ایران و حزب‌الله برای شروع جنگ به این معنی است که اسرائیل باید این کار را انجام دهد، چرا که به این معنی است که طرف مقابل به وضوح آماده نیست.

ایران، حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها همگی در مورد هدف خود که حذف کشور اسرائیل است، صحبت می‌کنند.

اما قبل از اینکه به این نتیجه برسیم که آیا این همان چیزی است که «اسرائیل» می‌خواهد، ارزش آن را دارد که کمی به داده‌های نظرسنجی بپردازیم. نظرسنجی‌ها اختلاف بسیاری را نشان می‌دهند، 20 درصد جمعیت عرب که اغلب با یهودیان لیبرال پاسخ بسیار متفاوتی دارند، و یهودیان لیبرال دوباره با پاسخ دهندگان راست مذهبی و ملی گرا متفاوت فکر می‌کنند.

بنابراین، در حالی که اکثر اسرائیلی‌ها می‌گویند که از دولت ناراضی هستند، برای برخی از آنها به دلیل ادامه جنگ توسط نتانیاهو و برای برخی دیگر عدم انجام آن با قاطعیت‌تر است. به همین ترتیب، یهودیان جناح راست بسیار بیشتری از حمله به لبنان برای مقابله با حزب الله حمایت می کنند تا یهودیان چپ. نتیجه همچنین تصویری گیج‌کننده را نشان می‌دهد زیرا باید: آنچه اکثر اسرائیلی‌ها می‌خواهند، صرف نظر از جناح‌ها، بازگرداندن گروگان‌های باقی‌مانده و در عین حال از بین بردن حماس است. این‌ها اهداف ناسازگاری هستند.

در واقعیت فقط دو راه برای حل جنگ غزه وجود دارد. یا از طریق یک توافق میانجی‌گری و بین‌المللی بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها که هدف آن به حاشیه راندن حماس و عادی‌سازی جایگاه اسرائیل در خاورمیانه در طول زمان است، یا از طریق رویارویی یک‌بار برای همیشه بین اسرائیل، با حمایت آمریکا از یک طرف، و ایران و بسیاری از نمایندگان آن از سوی دیگر.

نه رهبر سیاسی جدید حماس، یحیی سینوار، و نه نتانیاهو علاقه‌ای به اولی ندارند. وسوسه انگیز است که بگوییم میل سینوار برای گسترش جنگ ناشی از ناامیدی است، در حالی که تمایل نتانیاهو ناشی از اطمینان است که ترکیب قدرت آتش ایالات متحده و اسرائیل همه را در برابر آن‌ها تسلیم خواهد کرد. اما هر دو فرض نگران کننده هستند.

مورد اول نگران کننده است چرا که ماهیت حمله حماس در 7 اکتبر نشان می‌دهد که این گروه از همان ابتدا می خواست حزب الله و ایران را به جنگ بکشاند. ملامد فکر می‌کند ممکن است سیگنال حزب‌الله در روز یکشنبه مبنی بر اینکه نمی‌خواهد با اسرائیل تشدید شود، می‌تواند باعث شود که سینوار امید خود را برای گسترش جنگ از دست بدهد و توافق آتش‌بس اصلاح‌شده را که هنوز مورد بحث است، بپذیرد.

در مورد اطمینان اسرائیل، ابزارهای نظامی همیشه قاطع‌تر از جایگزین‌های نرم‌تر به نظر می‌رسند، حتی اگر بارها ثابت شده باشد که این رویکرد اغلب یک توهم است - در ویتنام، لبنان، افغانستان (دوبار)، عراق و اکنون اوکراین. اسرائیل در موقعیتی غیرقابل اجتناب است که تعداد بسیار کمی در خارج از کشور مایل به درک آن هستند، اما یک جنگ بزرگتر ثباتی را که این کشور می‌خواهد به ارمغان نمی‌آورد.

نفت

این نمودار از Pallavi Rao Visual Capitalist، بیش از 5 تریلیون دلار صادرات کامودیتی‌های جهانی را بر اساس بخش و ارزش مواد صادر شده طبقه بندی می‌کند.

صادرات کامودیتی‌ها ارزش بالا
نفت و فرآورده‌های آن به طور متوسط 30% از صادرات کامودیتی‌های جهانی را تشکیل می‌دهند که ارزش آن سالانه 1.5 تریلیون دلار است.

با احتساب صادرات گاز طبیعی، برق و زغال سنگ، بخش انرژی 40% ارزش صادرات جهانی کامودیتی‌‌ها در سال (2 تریلیون دلار) را شامل می‌شوند. صادرات محصولات کشاورزی (1.9 تریلیون دلار) در رتبه دوم و از نظر ارزش بالاتر از صادرات مواد معدنی (1.4 تریلیون دلار) است.

در بخش کشاورزی، محصولات زراعی و جنگلداری بزرگ‌ترین سهم از ارزش 1.2 تریلیون دلاری صادرات را دارند. این دسته شامل همه چیز از گندم گرفته تا صادرات چوب می‌شود.

در همین حال، بخش مواد معدنی به طور مساوی بین صادرات فلزات اساسی (مانند مس، آهن و آلومینیوم) و فلزات و سنگ‌های گرانبها (طلا، نقره، الماس) تقسیم می‌شود.

در این نمودار نشان داده نشده که چگونه تجارت بین المللی کامودیتی‌ها فقط در چند کشور در سمت صادرات متمرکز می‌شود. به عنوان مثال، یک چهارم کل مس تولید شده در سال 2023 از شیلی بود.

در طرف مقابل این بدان معنا است که برخی از این صادرکنندگان عمده، وابستگی قابل توجهی به این کامودیتی‌ها‌ دارند. و به همین ترتیب، بسیاری از آنها کشورهای کم درآمد یا متوسط هستند. زمانی که قیمت‌های بین‌المللی کامودیتی‌های صادراتی کاهش می‌یابد، احتمال وقوع بحران‌های مالی و کاهش هزینه‌‌کردهای عمومی افزایش می‌یابد و چالش‌های اقتصادی در این مناطق را بیشتر می‌کند.