یوتوتایمز » وبلاگ » تحلیل » تحلیل فارکس » برگه 10
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
جفت ارز EURUSD به پایینترین حد خود در یک سال گذشته رسیده است و در حدود 1.0555 قرار دارد. دلار آمریکا همچنان در حال افزایش است.
به نظر میرسد که فدرال رزرو در مسیر کاهش نرخ بهره در ماه دسامبر قرار دارد، اما این موضوع باعث نگرانی سرمایهگذاران دلار نشده است. سیاستهای ترامپ که به تقویت دلار کمک میکنند، همچنان تاثیرگذار هستند. ترامپ تا بعد از 20 ژانویه به طور رسمی رئیسجمهور نخواهد شد، اما بازارها آینده را پیشبینی میکنند و در حال حاضر دلار قویتر است.
به گزارش رویترز، بانکها روز سهشنبه با انتشار اوراق قرضه با درجه سرمایهگذاری به ارزش 23.5 میلیارد دلار، بزرگترین انتشار اوراق قرضه توسط موسسات مالی در یک روز از ابتدای سال 2016 را انجام دادند. این اقدام به دلیل انتظار برای افزایش نرخهای بهره در سال آینده صورت گرفت.
طبق گزارش موسسه BMO Capital Markets، هفتاد و هشت درصد از کل فروش اوراق قرضه با درجه بالا در روز سهشنبه که به ارزش 30.15 میلیارد دلار بود، توسط مؤسسات مالی انجام شد. بزرگترین عرضه اوراق بهادار از سوی HSBC بوده که 6.5 میلیارد دلار اوراق برای تامین مالی پیشنهادی خریداری برای بانک که در سالهای 2025 و 2026 سررسید میشوند، به فروش رسانده است.
بانکهای بزرگ دیگری مانند BNP Paribas، Citigroup، Goldman Sachs، Huntington Bancshares، Societe Generale و Westpac نیز در این اقدام مشارکت داشتند. بانکهای غیر آمریکایی که به بازار داخلی دسترسی داشتهاند، 14.5 میلیارد دلار از عرضه روز سهشنبه را تشکیل دادهاند.
تقاضا برای فروش این اوراق بسیار قوی بوده و بیش از سه برابر حجم عرضه شده است. در کل، 13 وامدهنده اوراق قرضه فروختند که شامل معاملههای غیر بانکی از خودروساز مرسدس بنز و سازنده تجهیزات ساختمانی کاترپیلار نیز بوده است.
موسسه رتبهبندی فیچ: با توجه به تحولات اخیر در صحنه سیاسی این کشور، عدم ثبات سیاسی میتواند بر روند اقتصادی و اعتبار ژاپن تأثیرگذار باشد.
این تغییرات میتوانند موجب نگرانیهایی در مورد سیاستهای اقتصادی و تصمیمات مالی آینده شوند که در نتیجه ممکن است چشمانداز مثبت فعلی را تهدید کنند.
به گزارش بلومبرگ، اقتصاد چین در ماه گذشته با بهبود شاخصهای اولیه پس از اجرای اقدامات محرک اقتصادی توسط دولت در اواخر سپتامبر، رشد ملایمی داشته است.
تولید صنعتی و فروش خردهفروشی در ماه اکتبر نسبت به سپتامبر با سرعت بیشتری رشد کردهاند. حمایت دولت از بازار مسکن به افزایش فروش خانهها کمک کرده است و تعطیلات طولانی در اوایل اکتبر نیز باعث افزایش هزینههای خردهفروشی و گردشگری شده است.
با این حال، بازگشت ترامپ و تهدید به تعرفهها ممکن است بهبودی نوپای اقتصاد چین را مختل کند.
بلومبرگ در مقالهای تحلیل کرده است که چین دیگر تهدید بزرگی برای برتری اقتصادی آمریکا نیست. اقتصاد چین که زمانی به عنوان رقیب اصلی آمریکا شناخته میشد، اکنون آسیبپذیریهای زیادی نشان داده است.
در مقابل، آمریکا همچنان رهبری اقتصاد جهانی را در دست دارد و پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول نیز چشمانداز قویتری برای آمریکا نشان میدهد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب، به نظر میرسد که نیازی به مبارزه با جنگ تجاری با چین ندارد.
بر اساس گزارش فاکس نیوز، ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، به زودی یک نماینده ارشد و معتبر را به عنوان فرستادهای برای مذاکرات صلح میان روسیه و اوکراین منصوب خواهد کرد. گفته میشود این نماینده با مأموریتی ویژه، سعی در پیدا کردن راهحلی برای خاتمه این بحران خواهد داشت.
ترامپ پیش از این در جریان کارزار انتخاباتی خود، وعده داده بود که تنها ظرف ۲۴ ساعت پس از آغاز ریاست جمهوریاش، به جنگ اوکراین خاتمه خواهد داد. در همین راستا، برخی مشاوران او به ترامپ توصیه کردهاند که اوکراین را به پذیرش شرایطی ترغیب کند که منجر به ایجاد یک منطقه غیرنظامی به طول ۸۰۰ مایل شود و روسیه نیز بتواند مناطق تصرف شده را که حدود ۲۰ درصد خاک این کشور را شامل میشود، حفظ کند.
همچنین، پیشنهادی مطرح شده که اوکراین برای ۲۰ سال از پیوستن به ناتو خودداری کند؛ مسئلهای که منتقدان این طرح آن را به عنوان امتیازدهی به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، مورد انتقاد قرار دادهاند.
با این حال، روسیه نیز این تغییر رویکرد احتمالی را مشاهده میکند و ممکن است آن را نشانهای از عدم تمایل دولت ایالات متحده به تأمین مالی این جنگ تلقی نماید. در چنین شرایطی، ممکن است هیچ محدودیتی برای پیشرویهای روسیه در اوکراین وجود نداشته باشد.
این تغییرات میتواند بر بازارهای جهانی نیز تأثیرگذار باشد؛ اما همچنان مشخص نیست که این تحولات چه معنایی برای بازار نفت خواهد داشت. این احتمال وجود دارد که در صورت کاهش تنشها، جریان صادرات نفت روسیه تسهیل شود، هرچند که در حال حاضر نیز این جریان به طور کامل متوقف نشده است.
افت ارزش یورو به پایینترین سطح خود در یک سال گذشته، احتمال رسیدن آن به سطح برابری با دلار آمریکا را قدرت بخشیده است. پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ایالات متحده و احتمال اعمال تعرفههای جدید بر اقتصاد ناحیه یورو میتواند فشارهای بیشتری بر این ارز وارد کند.
ارزش یورو در حال حاضر به حدود ۱.۰۶ دلار رسیده و تقریباً ۵ درصد از اوج بیش از یکساله خود در ماه سپتامبر سقوط کرده که با توقف روند بهبود اقتصادی اروپا همراه بوده است.
آیا یورو میتواند به سطح برابری با دلار برسد؟ بله، این امکان وجود دارد. سطح برابری تنها ۶ درصد با نرخ کنونی فاصله دارد و در گذشته نیز یورو بارها به زیر این سطح رسیده است؛ بهخصوص اوایل دهه ۲۰۰۰ و نیز برای چند ماه در سال ۲۰۲۲، زمانی که نرخ بهره آمریکا سریعتر از ناحیه یورو افزایش مییافت و اروپا با افزایش قیمت انرژی ناشی از جنگ اوکراین دستوپنجه نرم میکرد.
برای معاملهگران، سطح برابری با دلار یک نقطه حساس روانی است و افت به زیر این سطح میتواند منجر به کاهش بیشتر ارزش یورو شود. بانکهای بزرگی چون جی پی مورگان و دویچه بر این باورند که احتمال رسیدن یورو به برابری با دلار زیاد است، به ویژه اگر تعرفههای جدید اعمال شود. کاهش مالیاتها نیز ممکن است تورم در ایالات متحده را افزایش داده و کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو را سختتر کند که در این صورت، دلار نسبت به یورو جذابیت بیشتری پیدا میکند.
این تغییرات برای کسبوکارها و خانوار چه معنایی دارد؟ ارزش ضعیفتر یورو معمولاً هزینه واردات را افزایش میدهد و میتواند منجر به رشد قیمت مواد غذایی، انرژی و مواد اولیه شود که به تورم دامن میزند. اگرچه تورم در دو سال گذشته به سرعت کاهش یافته و اقتصاددانان انتظار دارند که نرخ تورم تا پایان سال ۲۰۲۴ به حدود ۲ درصد بازگردد.
از سوی دیگر، کاهش ارزش یورو به معنی افزایش رقابتپذیری صادرات اروپا است که برای صنایع خودروسازی، صنعتی و لوکس اروپا خبر خوبی به شمار میرود. این امر برای آلمان نیز که همواره به عنوان موتور صادرات اروپا شناخته شده، بهویژه در شرایط فعلی که با رکود اقتصاد چین مواجه است، میتواند مفید باشد.
آیا فقط یورو در این شرایط قرار دارد؟ خیر. در شش هفته اخیر بسیاری از ارزهای شرکای تجاری اصلی آمریکا نیز به دلیل نگرانی از تعرفهها آسیب دیدهاند. ارزش یورو حدود ۴.۷۵ درصد کاهش یافته، در حالی که پزوی مکزیک ۵ درصد و وون کره جنوبی ۵.۴ درصد افت داشتهاند. در این بین ین ژاپن بیش از ۹ درصد در برابر دلار کاهش یافته، در حالی که افت یورو کمتر از نصف این مقدار بوده است.
آیا وضعیت یورو تا این حد بد است؟ همه کارشناسان دیدگاه منفی بلندمدت نسبت به یورو ندارند. بسیاری از بانکها احتمال رسیدن یورو به برابری با دلار را محتمل میدانند، اما نه حتمی. کاهش سریعتر نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا در مقایسه با ایالات متحده، برای یورو منفی است؛ اما از طرف دیگر، این سیاستها میتواند با بهبود چشمانداز رشد اقتصادی، به تقویت یورو کمک کند.
در سهماهه سوم، رشد اقتصادی ناحیه یورو نسبت به سهماهه قبل ۰.۴ درصد افزایش یافت که فراتر از پیشبینیها بود و این موضوع میتواند برای یورو مثبت باشد. سقوط احتمالی دولت آلمان نیز که ممکن است زمینه را برای افزایش مخارج اقتصادی در آینده فراهم آورد، میتواند به حمایت از یورو کمک کند.
این تحولات چه تاثیری بر بانک مرکزی اروپا دارد؟ وضعیت بانک مرکزی اروپا نسبت به آخرین باری که یورو به شدت تضعیف شد، بهتر است. در سال ۲۰۲۲، افت ارزش یورو فشار زیادی بر بانک مرکزی وارد کرد تا نرخ بهره را افزایش دهد، اما اکنون تورم در مسیر کاهشی قرار دارد. بانک مرکزی اروپا بیشتر به عملکرد یورو در مقابل سبدی از ارزهای شرکای تجاری اصلی ناحیه یورو توجه میکند و از این منظر، یورو همچنان بالاتر از سطح خود در سال ۲۰۲۲ قرار دارد.
اقتصاددانان همچنین اشاره میکنند که تاثیر کاهش ارزش یورو بر تورم محدود است و احتمالاً مانع کاهش نرخ بهره در حال حاضر نخواهد شد.
دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه از ژانویه تمام اهرمهای قدرت در ایالات متحده را در اختیار خواهند داشت. به این ترتیب، انتظار میرود که بازارهای ارز جهانی روندهای جدیدی را پیشبینی کنند. در ادامه، این گزارش به بررسی کوتاهی از بازار ارز جهانی در سال 2025 میپردازد و پیشبینیهای اصلی خود را درباره روندهایی که بر بازارهای ارز در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه تأثیر میگذارند، ارائه میدهد.
دلار امریکا
بازارهای مالی معمولاً به دنبال تحلیلهای پیچیده و گمانهزنیهای مکرر هستند. به عنوان مثال، پس از انتخابات آمریکا زمانی که دلار برای مدت کوتاهی کاهش یافت، برخی این کاهش را به عنوان نشانهای از احتمال اثر منفی ترامپ بر دلار تعبیر کردند. اما توصیه این است که نباید بیش از حد به این گمانهزنیها پرداخت و در عوض این دیدگاه را پذیرفت که برنامههای دولت جدید در زمینه سیاستهای مالی سهلگیرانهتر، سیاستهای مهاجرتی سختتر، نرخ بهره نسبی بالاتر در آمریکا و حمایتگرایی میتواند به نفع تقویت دلار باشد.
اگرچه احتمال دارد که اقتصاد آمریکا بیش از حد داغ شود، اما سال 2025 زمانی خواهد بود که این «حباب دلار» پتانسیل رشد بیشتری پیدا خواهد کرد. احتمالاً در مسیر تقویت دلار، موانع و نوساناتی نیز پیش خواهد آمد که ممکن است ناشی از شرایط بازار یا گمانهزنیها درباره سیاستهای تجاری دولت ترامپ باشد، اما روند کلی باید مثبت باشد و احتمالاً به شکسته شدن دامنهی دو سالهی شاخص وزنی دلار منجر خواهد شد. برخی کشورها ممکن است در فهرست هدفگذاریهای تجاری ترامپ قرار گیرند.
عکس بالا به معیارهای تعیینشده توسط خزانهداری آمریکا برای ارزیابی عدم تعادلهای اقتصادی و ناهنجاریهای ارزی در میان شرکای تجاری اصلی خود اشاره دارد. طبق این معیارها، دو مورد از سه شرطی که خزانهداری برای بررسی اقدامات ناپایدار اقتصادی و ارزی در نظر میگیرد، عبارتند از: اول، مازاد تجاری دوجانبهی بالاتر از 15 میلیارد دلار آمریکا در تجارت کالا با ایالات متحده و دوم، مازاد حساب جاری که معادل یا بیش از 3 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور مورد نظر باشد. این آمار بر اساس دادههای ING و Macrobond است که به صورت چهار فصلی و تا ژوئن 2024 محاسبه شدهاند.
یورو
انتظار میرود که بانک مرکزی اروپا (ECB) در کاهش سیاستهای پولی از فدرال رزرو پیشی بگیرد؛ زیرا موانع رشد اقتصادی در منطقه یورو با توجه به سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ و محدودیتهای محرک مالی در آمریکا افزایش خواهند یافت. در نتیجه، تحلیلگران پیشبینی میکنند که فاصله نرخهای مبادله دو ساله دلار:یورو تا محدوده 200 نقطه پایه افزایش یابد، که این امر با کاهش نرخ EURUSD به زیر 1.05 سازگار است.
علاوه بر تعرفههای ترامپ، سایر عوامل ژئوپلیتیکی مانند بحران اوکراین، تنشهای خاورمیانه، احتمال پایین اجرای محرکهای مالی در منطقه یورو و انتخابات در کشورهای اتحادیه اروپا که ممکن است اصطکاکهای جدیدی با بروکسل ایجاد کند، بر ارزش یورو تأثیر خواهند گذاشت. تحلیلگران انتظار دارند که این عوامل باعث افزایش درجههای مختلف ریسک برای یورو شوند.
با توجه به پیشبینیهای جدید نرخ EURUSD، تحلیلگران اوج ریسک برای یورو را در چهارمین سهماهه 2025 تا اولین سهماهه 2026 میدانند. حتی اگر نرخ یورو تا آن زمان بالاتر از برابری دلار باقی بماند، انتظار میرود که محدوده نرخ مبادله یورو در سال 2025 از محدوده 1.05-1.10 به 1.00-1.05 تغییر یابد.
تحلیلگران همچنین پیشبینی میکنند که ارزهای اسکاندیناوی به دلیل حساسیت به ریسکهای اروپایی عملکرد ضعیفی داشته باشند. کرون سوئد (SEK) به دلیل سیاستهای داویش بانک مرکزی سوئد و آسیبپذیری بیشتر نسبت به تنشهای تجاری جهانی احتمالاً افت بیشتری نسبت به کرون نروژ (NOK) خواهد داشت. پوند انگلیس و فرانک سوئیس نیز ممکن است در برابر مشکلات منطقه یورو واکنش کمتری نشان دهند و نسبت به یورو عملکرد نسبتاً بهتری داشته باشند.
بازارهای نوظهور
ارزهای بازارهای نوظهور (EMFX) در سال آینده با چالشهایی روبرو خواهند شد و در سختترین وضعیت از سال 2020 به بعد قرار میگیرند. این چالشها شامل کاهش حجم تجارت جهانی و افزایش نرخ بهره در ایالات متحده است. در سال 2017، هنگامی که ترامپ به قدرت رسید، رشد تجارت جهانی 5-6 درصد بود، اما تا پایان سال 2019، پس از دو سال تعرفهها، تجارت جهانی 2 درصد کاهش داشت.
افزایش نرخ بهره اوراق قرضه آمریکا فشار مضاعفی بر بازارهای نوظهور خواهد آورد، به ویژه کشورهایی که نیاز به تأمین مالی خارجی دارند. تحلیلگران پیشبینی میکنند که بازده اوراق قرضه 10 ساله آمریکا تا پایان سال 2025 به 5.50 درصد برسد. کشورهای بازار نوظهور که نیاز به بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت دارند یا هزینههای خدمات بدهی بالایی نسبت به درآمدهای دولتی دارند، در برابر این فشارها آسیبپذیرتر خواهند بود. همچنین، کسریهای بالای حساب جاری در کنار ذخایر ارزی محدود ریسک را در صورت خروج سرمایه از بازارهای نوظهور به همراه دارند. قدرت این کشورها در برابر آنچه به آن «Trump tantrum» در بازار اوراق خزانهداری آمریکا گفته میشود، یکی از موضوعات کلیدی خواهد بود.
خوشبختانه بیشتر بازارهای نوظهور اکنون کسری حساب جاری کمتری نسبت به دورههای پیشین فشار در بازار اوراق قرضه دارند. کشورهای پرریسکتر در زمینه هزینههای خدمات بدهی، نظیر مصر و پاکستان، وضعیت مالی ضعیفی دارند. به ویژه، انتظار میرود که نرخ ارز تحت کنترل کنیا در سال آینده به دلیل شرایط ضعیف اقتصادی و افزایش 13 درصدی ارزش شیلینگ در برابر تورم واقعی تحت فشار قرار گیرد. در میان کشورهای دارای درجه سرمایهگذاری، هند و مکزیک نیز هزینههای بالای خدمات بدهی دارند. اما بسیاری از اقتصادهای بزرگ در دنیای بازارهای نوظهور دارای نرخهای بهره واقعی بالا هستند که تا حدی از ارزهایشان در برابر این فشارها محافظت میکند.
ارزهای آسیایی
بهرغم رشد اقتصادی قوی و کاهش تورم در آسیا، انتظار میرود دلار قویتر باعث فشار بر ارزهای آسیایی شود. در این میان، چین نقش کلیدی دارد. هرچند تعرفهها بر چین تأثیر منفی خواهند داشت، اما تحلیلگران پیشبینی نمیکنند که بحران تجاری مشابه جنگ تجاری قبلی تکرار شود؛ دلایل این پیشبینی به شرح زیر است:
1. بازارها از مدتها پیش برای این احتمال آماده شدهاند و شوک ناگهانی وجود ندارد.
2. وضعیت سرمایهگذاران جهانی نسبت به سال 2018 تغییر کرده است؛ اکنون سرمایهگذاریهای کمتری در چین در معرض خروج سرمایه هستند.
3. فدرال رزرو اکنون در چرخه کاهش نرخ بهره قرار دارد، نه افزایش.
4. بانک خلق چین (PBOC) هدف خود را بر تثبیت نرخ ارز قرار داده و از نوسانات شدید جلوگیری خواهد کرد.
انتظار میرود نرخ مبادله دلار به یوان (USDCNY) در سال آینده در محدوده 6.90 تا 7.35 باقی بماند و با توجه به تحولات اقتصادی و سیاستی، ممکن است در سال 2026 تضعیف بیشتری داشته باشد.
ارزهای آسیایی که بیشترین حساسیت به یوان چین و مازاد تجاری بزرگتری با آمریکا دارند، بیشترین فشار کاهش ارزش را تجربه خواهند کرد. کره جنوبی (KRW) به دلیل مازاد تجاری قابلتوجه با آمریکا و حساسیت بالا به یوان، در برابر تعرفههای احتمالی و نوسانات ناشی از آن آسیبپذیرتر است. علاوه بر این، احتمال بازنگری در قرارداد اشتراک هزینههای دفاعی میان آمریکا و کره جنوبی میتواند فشار بیشتری به KRW وارد کند. از منظر رشد داخلی، کره جنوبی به دلیل بدهی بالای خانوارها و ریسک ناشی از آن، قادر به اجرای سیاستهای ضدچرخهای قوی نخواهد بود. همچنین، تغییر به سیاست مالی انبساطی هم بعید است؛ زیرا دولت کنونی بر تثبیت مالی و کاهش کسری بودجه تأکید دارد.
در مقابل، ارز اندونزی (IDR) به دلیل کاهش وابستگی به صادرات به آمریکا و سهم کمتر صادرات به تولید ناخالص داخلی، تحت تأثیر کمتری قرار خواهد گرفت. سهم صادرات اندونزی به آمریکا از 11 درصد در سال 2016 به 8 درصد در میانه 2024 کاهش یافته است. انتصاب مجدد وزیر دارایی، سری مولیانی، میتواند به کاهش نگرانیها در مورد انحرافات مالی کمک کند و احتمالاً سقف کسری بودجه 3 درصد حفظ شود. همچنین، وابستگی کمتر به سرمایهگذاران خارجی برای تأمین کسری بودجه، نکته مثبتی برای IDR محسوب میشود.
نرخهای واقعی ارزهای بازارهای نوظهور در سراسر جهان
ین ژاپن
استراتژیهای «معاملات حملی» با استفاده از ین ژاپن (یعنی قرضگیری ین با نرخ بهره پایین برای سرمایهگذاری در ارزهای با نرخ بهره بالاتر) کاهش یافته است. تا ژوئيه امسال، این استراتژیها موفق و محبوب بودد. اما پس از آن، به دلیل خروج گسترده از موقعیتهای فروش روی ین و عدم اطمینان در مورد سیاستهای آینده آمریکا و اقتصاد جهانی، این استراتژیها با نوسانات بالایی مواجه شدهاند. عدم قطعیت در مورد مسیر نرخ USDJPY، اقتصاد داخلی ژاپن، نرخهای بانک مرکزی ژاپن و چشمانداز چالشبرانگیز ارزهای هدف با بازده بالا (که قبلاً شامل پزوی مکزیک میشد)، توجیه این استراتژیها را دشوار کرده است.
با نگاهی به عملکرد استراتژیهای معاملات حملی در دوره اوج ترامپ (مارس 2018 تا سپتامبر 2019) که شامل سرمایهگذاری در سه ارز گروه ده (G10) با بالاترین بازده (دلار نیوزیلند، دلار کانادا و دلار استرالیا) از طریق ین بود، بازدهی سالانه منفی 3.3 درصد با حداکثر افت 11 درصدی داشته است، که جذابیت کمی دارد.
با این حال، اگر قرار باشد ین عملکرد خوبی در بازده کلی داشته باشد، احتمالاً این اتفاق در برابر ارزهای اروپایی خواهد بود. کرون سوئد، که یکی از ارزهای کمبازده با اقتصادی بسیار باز است، ممکن است در برابر ین تحت فشار قرار گیرد. اگر ین تقویت شود، انتظار میرود جفت ارز SEKJPY به محدوده 13.00 اصلاح شود.
اگر همچنان علاقهای به معاملات حملی وجود داشته باشد، احتمالاً تمرکز بر لیر ترکیه باقی خواهد ماند. انتخابات آمریکا نشان داد که لیر ترکیه در برابر تأثیرات جهانی مقاوم است و پس از انتخابات یکی از معدود ارزهای بازارهای نوظهور بود که رشد داشت. بانک مرکزی ترکیه در آستانه یک چرخه کاهش نرخ بهره است که میتواند بازده این استراتژی را کاهش دهد، اما احتمالاً از عزم بانک مرکزی ترکیه برای کنترل نرخ USDTRY نمیکاهد.
منبع: ING
انتظارات رشد جهانی:پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، انتظارات رشد جهانی به بالاترین سطح خود از ژوئيه ۲۰۲۱ رسیده است.
انتظارات تورم جهانی: انتظارات تورم جهانی تغییر کرده است و برای اولین بار از اوت ۲۰۲۱، سرمایهگذاران انتظار تورم بالاتر در ۱۲ ماه آینده را دارند.
احتمال فرود نرم: احتمال فرود نرم به ۵۵٪ کاهش یافته است، در حالی که احتمال «بدون فرود» به ۳۳٪ افزایش یافته است.
افزایش سرمایهگذاری در بازار سهام آمریکا: سرمایهگذاری در سهام آمریکا به ۲۹٪ افزایش یافته است که بالاترین سطح از اوت ۲۰۱۳ است؛ سرمایهگذاری در سهام کوچک در مقابل بزرگ به ۳۵٪ از ۶٪ افزایش یافته است.
ریسکهای تورمی: ۳۲٪ از پاسخدهندگان افزایش تورم جهانی را به عنوان بزرگترین «ریسک دنباله» پیشبینی میکنند.
دویچه بانک پیشبینی نرخ نهایی (ترمینال) بانک مرکزی اروپا (ECB) را کاهش داده و اکنون انتظار دارد این نرخ به ۱.۵۰٪ برسد، در حالی که قبلاً ۲.۲۵٪ پیشبینی شده بود. این تغییر به دلیل عوامل متعددی از جمله امکان اعمال تعرفههای جدید توسط دولت ترامپ، عملکرد ضعیفتر اقتصاد کلان در اروپا و افزایش ریسک کاهش تورم به زیر هدف صورت گرفته است.
دویچه بانک دامنه هدفی بین ۱.۰۰٪ تا ۱.۷۵٪ برای نرخ نهایی تعیین کرده است. عواملی مانند سیاست مالی اروپا، سلامت اقتصادی آلمان، تحولات چین و نوسانات قیمت نفت بر مسیر و سطح نهایی نرخ تأثیر خواهند گذاشت. بانک معتقد است که اقتصاد جهانی وارد مرحله جدیدی شده که ممکن است به تفاوتهای بیشتری بین شرایط اقتصادی اروپا و آمریکا منجر شود.
گزارش CPI امروز که نقطه آغاز دادههای اقتصادی آمریکا در روزهای آینده است، توجه بازارها را به خود جلب کرده است. با وجود اینکه ارقام تورم در ماههای اخیر اهمیت کمتری داشتهاند، این گزارش ممکن است بر سنتیمنت معاملات تأثیر بگذارد، به خصوص اگر فرآیند کاهش تورم با موانعی مواجه شود. انتظار میرود که تورم ماهانه هسته حدود ۰.۳۰ درصد و تورم ماهانه کلی حدود ۰.۲۱ درصد افزایش یابد. همچنین، تورم سالانه هسته احتمالاً در ۳.۳ درصد ثابت خواهد ماند، در حالی که تورم سالانه کلی به حدود ۲.۶ درصد میرسد.
طبق گزارش گلدمن ساکس، فشارهای کاهش تورم از اجزای نرمتر قبلی مانند بلیط هواپیما و خودروهای دست دوم احتمالاً کمتر خواهد بود. در صورت عدم وجود شگفتیها، گزارش امروز نباید واکنش عمدهای ایجاد کند، اما هرگونه شگفتی صعودی میتواند تأثیرات بیشتری داشته باشد. در حال حاضر، احتمال کاهش نرخ بهره ۲۵ نقطه پایه برای دسامبر حدود ۶۳ درصد است.
راهنمای گلدمن ساکس در مورد واکنشهای S&P 500:
تحلیلگران بلومبرگ: جفت ارز USDJPY به سطح ۱۵۵ رسیده است که ریسک مداخله را افزایش میدهد.
شرکت سرمایهگذاری فرنکلین تمپلتون به همراه بانک جیپیمورگان و تی. رو کاوز، پیشبینی کردهاند که بازده اوراق خزانهداری به ۵ درصد خواهد رسید.
احتمالاً منصفانه است که بگوییم نظر جمعی کنونی این است که ترامپ - به دنبال تقویت رشد و تحقق وعده انتخاباتی خود برای تحریک اقتصاد - پس از روی کار آمدن بر فدرال رزرو فشار خواهد آورد تا هزینههای استقراض را کاهش دهد.
این در واقع زمینهای برای سوالهایی بود که هفته گذشته از جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، درباره اینکه آیا در صورت تحت فشار قرار گرفتن توسط دولت ترامپ، استعفا میدهد یا خیر، پرسیده شد. پاول اعلام کرد که استعفا نمیدهد و رئیس جمهور چنین اختیاری ندارد.
این فرض کلی تا حدی بر اساس دوره اول ترامپ است، زمانی که او مکرراً خواستار سیاستهای تسهیلی از طرف فدرال رزرو بود و گاهی اوقات خود پاول را مورد انتقاد قرار داد.
اما چیزی که امروز با سالهای 2018 و 2019 بسیار متفاوت است این است که تورم به میزان قابل توجهی کمتر بوده است. و مهمتر از همه، رای دهندگان خشم خود را نسبت به هزینههای زندگی در اخراج دموکراتها از کاخ سفید و سنا ابراز کردند.
سطح قیمت مصرف کننده پس از افزایش تورم 23-2021 بسیار بالاتر است: سرعت افزایش قیمتها به خوبی کاهش یافته است، اما رای دهندگان هنوز درد را احساس میکنند
نظرسنجیهای خروجی منتشر شده توسط NBC نشان داد، در 10 ایالت کلیدی، از هر چهار رای دهنده سه نفر از تورم به عنوان یک مشکل متوسط یا شدید در سال گذشته یاد کردند که اکثریت آنها از ترامپ حمایت کردند.
✔️ خبر مرتبط: به گفته تحلیلگران TD، فدرال رزرو نرخ بهره را کمتر از پیشبینی قبلی کاهش خواهد داد
برای برخی از اقتصاددانان، این نشان میدهد که این تصور اشتباه است که ترامپ به سادگی به روال گذشته برخواهد گشت و به بانک مرکزی فشار میآورد تا نرخ بهره را به سرعت پایین بیاورد، مخصوصا اگر دادههای تازه حاکی از فشارهای پایدار قیمتی باشند. - آخرین دادهها در روز چهارشنبه و با انتشار CPI مشخص میشوند.
استفان جن، مدیر اجرایی Eurizon SLJ Capital، روز دوشنبه در یادداشتی نوشت: «چیزی که منطقیتر است این است که ترامپ 2.0 برخی ضعفهای اقتصادی را تحمل کند (و تقصیر را به گردن بایدن/هریس بیندازد) تا تورم را مهار کند. من به هیچ وجه موافق نیستم که ترامپ 2.0 ریسک افزایش تورم را به همراه داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
با آرامتر شدن اوضاع پس از انتخابات، معاملهگران به سمت معاملات اصلی حرکت کردهاند که شامل دلار قویتر، افزایش سهام آمریکا و انتظار نرخ بهره نهایی (ترمینال) بالاتر از سوی فدرال رزرو آمریکا است. در بازار ارز، افزایش نوسانات معاملاتی مشاهده میشود که نشاندهنده مشارکت فعال معاملهگران در روند صعودی دلار است. امروز از نظر دادههای اقتصادی روز آرامی است، اما سخنرانیهایی از سوی اعضای فدرال رزرو آمریکا و بانک مرکزی انگلستان خواهیم داشت.
دلار امریکا
بازار سهام آمریکا همچنان به روند افزایشی خود ادامه میدهد و یک دیدگاه جدید شکل گرفته که در مقایسه با سال ۲۰۱۶ که ترامپ برای ریاستجمهوری آماده نبود، این بار او برای شروع کار از ژانویه آمادگی کامل دارد. این موضوع از برخی جهات به گسترش معاملات مرتبط با ترامپ (ترامپ ترید) کمک کرده و تئوریهایی مبنی بر تأخیر یکساله در اجرای برنامههای بزرگ دولت او را تضعیف میکند.
این رویدادها در بازار آپشن ارزی (FX options) نیز منعکس شده است. سطح نوسانات معاملاتی هفته گذشته پس از مشخص شدن پیروزی بزرگ جمهوریخواهان به شدت کاهش یافت، زیرا ریسک اصلی مربوط به این رویداد از بین رفته بود و شاید بازار منتظر روند بعدی بماند. اما در اوایل این هفته نشانههای اولیهای از فعالیت در روند صعودی جدید دلار دیده میشود. سطح نوسانات دوباره افزایش یافته و به نظر میرسد که بازار در انتظار دلار قویتر به صورت فعالانه موقعیتگیری یا پوشش ریسک میکند. توصیهای که ارائه شده این است که در برابر این روند جدید مقاومت نکنید.
همچنین، امروز شاخص خوشبینی کسبوکارهای کوچک NFIB برای ماه اکتبر بهروز خواهد شد. پیشبینی میشود که این شاخص از کمترین مقادیر اوایل سال فاصله گرفته و به لطف پیروزی جمهوریخواهان و اثرات مثبت احتمالی آن بر مالیاتهای شرکتها طی ماههای آینده افزایش یابد. در ساعت ۱۶:۰۰ به وقت اروپای مرکزی نیز سخنرانی کریستوفر والر، یکی از مقامات فدرال رزرو، برگزار خواهد شد که احتمالاً طبق رویکرد رئیس فدرال رزرو، جروم پاول، از اظهار نظر درباره چگونگی واکنش فدرال رزرو به برنامههای پیشنهادی ترامپ خودداری خواهد کرد.
شاخص دلار آمریکا (DXY) در سطح ۱۰۵.۷۰ با مقاومت مواجه است، اما سقفهای سال جاری نزدیک به ۱۰۶.۵۰ همچنان مورد توجه قرار دارد.
یورو
اختلاف بین نرخ بهره آمریکا و اروپا، که برخی معاملهگران آن را «شکاف آتلانتیک» مینامند، همچنان در حال افزایش است. اختلاف نرخ مبادله دوساله بین یورو و دلار اکنون به بیش از ۱۸۰ نقطه پایه به نفع دلار رسیده است؛ سطحی که از سال ۲۰۲۲ تاکنون دیده نشده بود، زمانی که EURUSD نزدیک به سطح برابری معامله میشد. البته، در سال ۲۰۲۲ بخشی از این سطح برابری به دلیل افزایش قیمت انرژی و تأثیر شرایط تجاری بر یورو بود – عاملی منفی که امروز وجود ندارد. با این حال، شرایط کنونی همچنان حاکی از کاهش بیشتر یورو است.
جفت ارز EURUSD آماده آزمودن سطح ۱.۰۶۰۰ است و اگر به زیر این سطح برسد، هدف ما برای پایان سال، یعنی ۱.۰۵، در دسترس قرار میگیرد. مشابه با این روند، نوسانات ضمنی یکماهه EURUSD به سمت ۸ درصد افزایش یافته است؛ این در حالی است که هفته گذشته این میزان نزدیک به ۶.۵۰ درصد بود. تنها رویدادهای مهم امروز در تقویم اقتصادی اروپا، سخنرانیهای اعضای بانک مرکزی اروپا، اولی رن و روبرت هولتزمن، هستند که احتمالاً مانعی برای کاهش نرخ بهره بانک مرکزی اروپا در دسامبر ایجاد نخواهند کرد. سؤال اصلی این است که کاهش نرخ بهره ۲۵ نقطه پایه خواهد بود یا ۵۰ نقطه پایه؟ بازار کاهش ۳۰ نقطه پایه را قیمتگذاری کرده است، در حالی که تیم تحلیل منطقه یورو انتظار کاهش ۵۰ نقطه پایه را دارد.
پوند
دادههای درآمدی بریتانیا برای ماه سپتامبر کمی بهتر از حد انتظار بوده و نشان میدهد که کاهش رشد دستمزدها در بخش خصوصی شروع به کند شدن کرده است. با این حال، بانک مرکزی انگلستان (BoE) و به تبع آن، بازار دیگر توجه زیادی به این مجموعه دادهها ندارند.
امروز سخنرانی هاو پیل، اقتصاددان ارشد بانک مرکزی انگلستان، میتواند جذابتر باشد. موضوع پنل او در ساعت ۱۰ به وقت اروپای مرکزی، «برگشت از دوره سختگیری پولی جهانی – تا چه حد و با چه سرعتی؟» است. پیل با تصمیم بانک مرکزی انگلستان برای کاهش نرخ بهره در ماه اوت مخالفت کرد و به همین دلیل به عنوان عضوی میانهرو با تمایل به سیاستهای انقباضی (هاوکیش) در کمیته سیاست پولی شناخته میشود. بازار در حال حاضر فقط یک چرخه کاهش جزئی نرخ بهره از سوی بانک مرکزی انگلستان را برای آینده پیشبینی میکند – یعنی تنها سه بار کاهش نرخ در سال آینده. مگر اینکه هاو پیل امروز اظهارات شگفتانگیزی داشته باشد، این انتظار بازار تغییری نخواهد کرد. در این صورت، جفت ارز EURGBP برای عبور از سطح ۰.۸۳۰۰/۰.۸۳۱۵ با مشکل مواجه خواهد شد و احتمالاً به روند نزولی خود ادامه خواهد داد.
منبع: ING
انتظارات اقتصادی برای آلمان تحت تأثیر پیروزی ترامپ و فروپاشی ائتلاف دولت آلمان قرار گرفته است.
سنتیمنت اقتصادی کاهش یافته است و احتمالاً نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دلیل اصلی این کاهش است.
در روزهای اخیر نظرسنجی، صداهای خوشبینانهتری شنیده شده است که انتظار دارند چشمانداز اقتصادی آلمان با انتخابات زودهنگام بهبود یابد.
به طور کلی، آنچه ما در حال حاضر مشاهده میکنیم توسعه بسیار پویای انتظارات اقتصادی است.
جفت ارز GBPUSD به پایینترین سطح خود از اوت رسیده و به 1.2828 کاهش یافته است. پس از انتخابات آمریکا، این جفت ارز کمی بهبود یافت اما در سطح 1.3000 متوقف شد. اکنون فروشندگان دوباره کنترل را به دست گرفتهاند. میانگین متحرک 200 روزه در 1.2817 سطح کلیدی حمایتی بعدی است که احتمالاً آزمایش خواهد شد.
در صورت شکسته شدن این سطح، سطح پایینی اوت در حدود 1.2664-1.2672 مورد توجه خواهد بود. در دوره پس از انتخابات، دلار آمریکا همچنان قوی است و انتظارات نرخ بهره نیز به نفع دلار میباشد. تعادل ریسک همچنان به نفع کاهش بیشتر در جفت ارز GBPUSD است.
ارزش یوان چین به پایینترین سطح خود در بیش از سه ماه گذشته رسیده است. پیروزی ترامپ در انتخابات و نگرانیها از اعمال تعرفههای جدید، همراه با عدم تأثیر مثبت اقدامات محرک اقتصادی پکن، منجر به افت ارزش یوان شده است.
علیرغم اقدامات تسهیلی، تقاضای اعتبار در چین کم بوده و وامهای جدید یوان برای ماه اکتبر فقط به ۵۰۰ میلیارد یوان رسیده است. در نتیجه، دلار آمریکا به روند صعودی خود ادامه میدهد و از این وضعیت بهرهمند میشود.
یوئیچیرو تاماکی، رهبر حزب کوچک مخالف دموکراتیک مردم (DPP)، اکنون قادر به اعمال نفوذ سیاسی بزرگی است و به دنبال راههایی برای احیای اقتصاد ژاپن است که درگیر رکود و تورم منفی است. تاماکی که سابقاً یک بوروکرات وزارت دارایی بود، به این نتیجه رسید که سیاستهای مالی و پولی تسهیلی «آبنومیکس» که توسط رهبران ژاپن برای حدود یک دهه ترجیح داده شده بود، کافی نیستند.
تاماکی از ایدههای جنت یلن، رئیس سابق فدرال رزرو آمریکا (وزیر خزانهداری بایدن)، الهام گرفته است که در سال ۲۰۱۶ درباره اقتصاد «فشار بالا» صحبت کرده بود. او اکنون از کاهش مالیاتها و افزایش هزینههای رفاهی حمایت میکند. تاماکی معتقد است که این سیاستها میتوانند به احیای اقتصاد ژاپن کمک کنند، اما برخی اقتصاددانان نگران هستند که این سیاستها ممکن است بدهی عمومی ژاپن را افزایش دهند و سرمایهگذاران را نگران کنند.
آبنومیکس چیست؟
آبنومیکس یک بسته اقتصادی است که توسط شینزو آبه، نخستوزیر سابق ژاپن، معرفی شد و هدف آن احیای اقتصاد ژاپن بود. این بسته شامل سه محور اصلی بود که به سه تیر معروف شدند:
سیاستهای پولی تهاجمی: افزایش عرضه پول و نرخهای بهره پایینتر برای تحریک اقتصادی و کاهش تورم.
سیاستهای مالی: افزایش هزینههای دولت برای تقویت اقتصاد و ایجاد شغل.
اصلاحات ساختاری: ایجاد تغییرات و اصلاحات در اقتصاد و بازار کار برای افزایش بهرهوری و رشد بلندمدت.
هدف اصلی آبنومیکس، خروج ژاپن از رکود اقتصادی و تورم منفی بود که چند دهه طول کشیده بود.
چین روز جمعه از بسته بدهی 10 تریلیون یوان (1.4 تریلیون دلار) برای کاهش فشارهای مالی دولت محلی و تثبیت رشد اقتصادی ضعیف رونمایی کرد، اما مقامات از اعلام محرکهای اقتصادی مستقیم خودداری کردند.
در زیر جزئیات کلیدی این طرح آمده است:
مقامات میزان بدهی را که دولتهای محلی اجازه دارند از طریق اوراق قرضه ویژه جمع آوری کنند را 6 تریلیون یوان (836 میلیارد دلار) طی سه سال آینده افزایش دادند.
این سهمیه اوراق قرضه ویژه آنها را به 35.52 تریلیون یوان و سقف کلی بدهی آنها را به 52.79 تریلیون میرساند. دادههای وزارت دارایی نشان میدهد که بدهی دولت محلی چین تحت سهمیههای رسمی در پایان سال 2023 40.74 تریلیون یوان بوده است.
وجوه جدید به بازپرداخت اوراق انباشته شده از طریق وسایل مالی دولت محلی (LGFV) کمک میکند، که پکن از آن به عنوان "بدهی پنهان" یاد میکند، با توجه به اینکه ادارات محلی از آنها برای دور زدن محدودیتهای بدهی رسمی استفاده کردند.
علاوه بر این، دولتهای محلی مجاز خواهند بود تا 800 میلیارد یوان در سال برای پنج سال آینده برای صدور اوراق مورد تایید پکن، همچنین برای بازپرداخت وامها، اوراق قرضه و اعتبارات سایهای LGFV استفاده کنند.
✔️ بیشتر بخوانید: آشنایی کامل با ساختار سیاسی در چین
پکن گفت که مقامات محلی مسئول استقراض بی پروا مورد بررسی قرار خواهند گرفت و پاسخگو خواهند بود و چین اصلاحات LGFV را برای کنترل بهتر بدهی سرعت خواهد بخشید.
تاثیر آنها
دولتهای محلی که با بدهیهای بالا و کاهش درآمد مواجه هستند، دستمزد کارمندان دولت را کاهش داده و پرداختهای پیمانکاران را به تأخیر میاندازند، جریان پول به اقتصاد واقعی را کاهش میدهند و فشارهای تورم منفی را تشدید میکنند.
فشارهای آنها، ناشی از بحران شدید املاک از سال 2021 که درآمدهای حاصل از حراج زمینهای مسکونی را به توسعه دهندگان کاهش داد - یک منبع اصلی بودجه برای شهرها و استانها - هدف رشد چین در سال 2024 را که تقریباً 5 درصد بود، در معرض ریسک قرار داده بود.
مقامات تخمین میزنند که مبادله پنهان با بدهی رسمی باعث صرفه جویی 600 میلیارد یوان در سود دولتهای محلی در طی پنج سال میشود. وجود پول در دسترس برای بازپرداخت اصل سرمایه نیز فشارهای کاهش هزینه بر این دولتها را کاهش میدهد.
وزارت دارایی تخمین میزند که "بدهی پنهان" در پایان سال 2023 14.3 تریلیون یوان باشد. مقامات قصد دارند این بدهی را تا سال 2028 به 2.3 تریلیون یوان کاهش دهند و به گفته آنها حدود 2 تریلیون یوان از بدهیهای گذشته انباشته شده برای برنامههای نوسازی شهرکها نیز تا سال 2029 بازپرداخت میشود.
صندوق بین المللی پول افزایش شدید بدهی های بخش دولتی چین را پیش بینی می کند
با این حال، صندوق بینالمللی پول برآورد میکند که بدهی LGFV در پایان سال 2023 بالغ بر 60 تریلیون یوان یا 47.6 درصد از تولید ناخالص داخلی است.
در حالی که برنامه مبادله بدهی جریان پول را به اقتصاد واقعی باز میکند، این نشان دهنده انحراف از بستههای مالی است که چین در دورههای گذشته کندی اقتصادی یا آشفتگی بازار، زمانی که مبالغ هنگفتی صرف شهرنشینی و زیرساختها شده بود، به راه انداخت.
این مسئله به این دلیل است که آن برنامههای محرک گذشته همان چیزی است که در وهله اول باعث افزایش بدهی شده است.
✔️ خبر مرتبط: چگونه چین به بزرگترین مصرف کننده و تولید کننده طلا در جهان تبدیل شد؟
با این حال، لان فوان، وزیر دارایی روز جمعه گفت که حمایتهای بیشتری در راه هستند.
مقامات اقداماتی را برای کاهش موجودی عظیم خانههای فروخته نشده و خرید مجدد زمینهای بلااستفاده از توسعه دهندگان برنامه ریزی میکنند. همچنین افزایش سرمایه بانکهای بزرگ دولتی؛ و گسترش طرحهای یارانه به کارخانهها برای ارتقای تجهیزات و مصرفکنندگان برای جایگزینی لوازم قدیمی و سایر کالاها جزء برنامهها است.
لان هیچ جزئیاتی در مورد اندازه و زمان این اقدامات ارائه نکرد.
حرکت بعدی چیست؟
جلسات کلیدی امسال ممکن است نکات بیشتری را ارائه دهد.
پولیتبورو، بالاترین نهاد تصمیم گیری حزب کمونیست، در پایان ماه دوباره تشکیل جلسه میدهد. رهبران همچنین کنفرانس سالانه کار اقتصادی مرکزی را در دسامبر برگزار میکنند تا در مورد اهداف و سیاستهای رشد برای سال آینده بحث کنند.
با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه، عوامل منفی رشد در حال تشدید هستند. ترامپ تهدید کرد که بر واردات کالاهای چینی از آمریکا تعرفههای بیش از 60 درصد اعمال میکند و مجموعه صنعتی چین را متلاطم میکند.
به گفته تحلیلگران پکن ممکن است مهمات مالی را برای دور بعدی جنگ تجاری خود با واشنگتن ذخیره کند.
بیشتر بخوانید:
روز جمعه ارزش ارزهای کشورهای دیگر (به جز دلار آمریکا) کاهش یافت. دلیل این کاهش، گزارشهایی بود که نشان میداد احتمالاً رابرت لایتهایزر (Robert Lighthizer) مسئول سیاست تجاری دولت بعدی ترامپ خواهد بود. گرچه انتخاب نام لایتهایزر غیرمنتظره نبود، اما یادآور این موضوع است که رویکرد محافظهکارانه و حمایتگرایانه اقتصادی آمریکا در راه است. امروز به دلیل تعطیلات در آمریکا، بازارها آرام خواهند بود و احتمالاً هیچ دلیل خاصی برای کاهش ارزش دلار و بازگشت سودهای اخیر آن وجود ندارد.
دلار آمریکا
دلار آمریکا روز دوشنبه همچنان سودهای اخیر خود را که به دلیل احتمال پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات بوده، حفظ کرده است. در این میان، تلاشهای دولت چین برای تقویت اقتصادش تاکنون نتوانسته به بهبود شرایط در سایر نقاط جهان کمک کند. روز جمعه نیز پس از انتشار گزارشی توسط روزنامه فایننشال تایمز مبنی بر اینکه دونالد ترامپ قصد دارد رابرت لایتهایزر را دوباره به عنوان مسئول سیاست تجاری خود انتخاب کند، ارزش دلار در اروپا اندکی افزایش یافت. لایتهایزر که قبلاً نیز در همین سمت بوده، فردی بسیار تندرو در زمینه سیاستهای تجاری محسوب میشود و به ویژه در اعمال تعرفههای تجاری و انجام تحقیقات در این حوزه مشهور است. با وجود این، انتخاب او نباید برای بازارها غافلگیرکننده باشد.
یکی از مسائل مهم حال حاضر، زمان اجرای سیاستهای تجاری ترامپ است. پیشبینیها حاکی از آن است که احتمالاً تعرفهها از اواخر ۲۰۲۵ یا اوایل ۲۰۲۶ اعمال خواهند شد، زیرا تحقیقات تجاری زمانبر است. با این حال، برخی گزارشها نشان میدهند که ممکن است این تعرفهها زودتر اعمال شوند و بر نتایج تحقیقات تجاری کنونی تکیه کنند. همچنین، لایتهایزر در دولت قبلی ترامپ از او خواسته بود که دلار را بفروشد تا از تولیدکنندگان داخلی حمایت شود، اما ترامپ این درخواست را رد کرد و بعید است در دوره بعدی این سیاست را تغییر دهد.
در حال حاضر، دیدگاه مخالفان تقویت دلار این است که برای اجرایی شدن تعرفهها زمان نیاز است و همچنین تغییر سیاست پولی فدرال رزرو به سمت کاهش محدودیتها و الگوی فصلی انتهای سال ممکن است باعث کاهش ملایم دلار شود. با این حال، تحلیلگر ING با این نظر مخالف است و معتقد است که نتیجه انتخابات، اطمینان مصرفکنندگان و کسبوکارها در آمریکا را تقویت میکند، در حالی که تأثیر منفی ناشی از سیاستهای تعرفهای باعث کاهش اطمینان تجاری در سایر نقاط جهان خواهد شد. به همین دلیل، دلار تا پایان سال میلادی تقویت خواهد شد.
در این هفته و پس از تعطیلات روز سربازان، تمرکز بازار بر این خواهد بود که آیا جمهوریخواهان کنترل مجلس نمایندگان را در دست میگیرند یا خیر و همچنین گزارشهایی از جمله شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و فروش خردهفروشی اکتبر که احتمالاً نشانههایی مثبت برای دلار خواهند بود.
یورو
نرخ تبادل یورو به دلار (EURUSD) همچنان نزدیک به 1.07 باقی مانده و ضعیف است. در پسزمینه، تمرکز اصلی بر انتخابات فدرال آلمان قرار دارد. طبق آخرین گزارشها، احتمال دارد که در دسامبر یک رای عدم اعتماد برگزار شود و انتخابات زودهنگامی نیز ممکن است در فوریه انجام شود. در این مرحله، انتظار تغییر کامل در سیاستهای مالی آلمان چندان منطقی به نظر نمیرسد و بنابراین مسئولیت اصلی حمایت از اقتصاد منطقه یورو بر عهده بانک مرکزی اروپا (ECB) خواهد بود. تیم تحلیل ما (ING) انتظار دارد که در دسامبر کاهش 50 نقطه پایه نرخ بهره توسط ECB صورت بگیرد که بیشتر از کاهش 28 نقطه پایه فعلی است که بازار انتظار دارد.
اختلاف نرخهای سوآپ دو ساله یورو و دلار همچنان بسیار زیاد است و به نفع دلار به میزان 170 نقطه پایه است. این اختلاف نشان میدهد که تنها تنظیم موقعیتهای معاملاتی میتواند به تقویت EURUSD در این هفته کمک کند. با این حال، بعید به نظر میرسد این عامل بتواند نرخ EURUSD را به سطحی بالاتر از 1.0750 برساند، و پیشبینی میشود که این جفتارز به زیر سطح 1.0670/80 سقوط کرده و به سطح 1.0600 نزدیک شود.
پوند بریتانیا
وضعیت پوند انگلیس (استرلینگ) نسبتاً خوب است، زیرا بازار تنها انتظار کاهش بسیار محدود در چرخه نرخ بهره دارد. همچنین، به دلیل کسری تجاری انگلستان با آمریکا، این کشور احتمالاً در مرکز جنگ تجاری احتمالی میان این دو کشور قرار نخواهد گرفت.
فارغ از مسائل سیاسی آمریکا، تمرکز این هفته در انگلستان بر دادههای اقتصادی و سخنرانیهای بانک مرکزی انگلستان (BoE) خواهد بود. فردا اطلاعاتی درباره دستمزد و اشتغال منتشر میشود و پنجشنبه شب نیز اندرو بیلی، رئیس بانک مرکزی انگلستان، سخنرانی مهمی در عمارت منشنهاوس خواهد داشت. با توجه به عملکرد خوب اقتصاد بریتانیا و احتمال تورمزایی سیاستهای ترامپ، ممکن است بیلی بخواهد از تکرار گفتههای قبلی خود مبنی بر احتمال کاهش سریعتر نرخ بهره خودداری کند. اما باید دید چه خواهد گفت.
در همین حال، نرخ تبادل یورو به پوند (EURGBP) به نظر میرسد که با ماندن زیر سطح 0.8300 سازگار شده است. اگر پیشبینی تیم تحلیل ما (ING) از بانک مرکزی اروپا (ECB) درست باشد، ممکن است تا پایان سال نرخ EURGBP به سطح 0.8200 نیز برسد.
منبع: ING
موسسه مودیز اعلام کرده است که ریسکهای مربوط به قدرت مالی ایالات متحده افزایش یافته است.
در یادداشتی که هفته گذشته منتشر شد، مودیز به چشمانداز بدهی دولتی ایالات متحده اشاره کرده و «پیروزی قاطع جمهوری خواهان» را به عنوان یک ریسک خاص برجسته کرده است.
مودیز گفته است: «در غیاب اقدامات سیاستی برای کمک به محدود کردن کسری بودجه، قدرت مالی فدرال رو به زوال خواهد رفت و به طور فزایندهای بر پروفایل اعتباری حاکمیتی ایالات متحده تأثیر خواهد گذاشت.»
با توجه به سیاستهای مالی که ترامپ در طول کمپین انتخاباتی وعده داده بود و احتمال بالای تصویب آنها به دلیل تغییر ترکیب کنگره، ریسکهای مربوط به قدرت مالی ایالات متحده افزایش یافته است.
با کنترل جمهوریخواهان بر قوه مقننه و اجرایی، تغییرات سیاستی میتواند به سرعت اجرا شود.
پیروزی ترامپ برای بسیاری از ریسکها مثبت بوده است؛ اما برای اوراق قرضه منفی بوده است.
مورگان استنلی سیاستهای کلان اقتصادی دولت ترامپ را به سه حوزه اصلی تقسیم میکند: تعرفهها، مهاجرت و اقدامات مالی.
تعرفه
گزارش پیشبینی میکند که سیاستهای تعرفهای از اولین سیاستهایی خواهند بود که اجرا میشوند. مدل مورگان استنلی شامل اعمال فوری تعرفههای ۱۰٪ جهانی و ۶۰٪ بر چین است:
تورم هسته در ایالات متحده میتواند حدود ۰.۹ درصد افزایش یابد.
کاهش رشد تولید ناخالص داخلی حدود ۱.۵ درصد خواهد بود.
اما مورگان استنلی اضافه میکند که سیاست تعرفهای ممکن است به تدریج معرفی شود که این امر تأثیرات را با گذشت زمان کاهش میدهد.
مورگان استنلی همچنین اضافه میکند که در حالی که اثرات منفی تعرفهها رشد اقتصادی را کند میکند، قدرت فعلی اقتصاد ایالات متحده به این معنی است که رکود فوری لزوماً رخ نخواهد داد.
مهاجرت
کاهش مهاجرت میتواند عرضه نیروی کار در ایالات متحده را محدود کند و در نتیجه فشار تورمی را افزایش دهد.
سیاست مالی
احتمالاً تحریک مالی قابل توجه تا سال ۲۰۲۵ محقق نخواهد شد و تغییرات احتمالی تنها در سال ۲۰۲۶ رخ خواهد داد.
بانک کامرزبانک پیشبینی میکند که دامنه افزایش بیشتر دلار آمریکا محدود است و سیاستهای کلان اقتصادی ترامپ احتمالاً ضعیفتر از آنچه که به نظر میرسد خواهد بود:
تعرفههای وارداتی ممکن است کمتر از حد انتظار جامع باشند.
در مورد مهاجرت، برخی اخراجها انجام خواهد شد؛ اما به اندازهای نخواهد بود که فشار قابل توجهی بر دستمزدها ایجاد کند.
در حالی که سیاستهای ترامپ تورمی هستند، تأثیر آنها محدود خواهد بود و فدرال رزرو نیازی به افزایش نرخ بهره نخواهد داشت.
پیشبینی میشود که نرخ جفت ارز EURUSD در مارس ۲۰۲۵ به ۱.۰۵ برسد و تا پایان همان سال به ۱.۰۷ بازگردد.
در هفتهای که گذشت، بازارهای مالی آبستن نوسانات جدیدی بود؛ از ریزش غیرمنتظره طلا گرفته تا صعود چشمگیر بیتکوین و پرسشهای بیپایان درباره آینده سهام. در این مقاله، به بررسی عمیق این تحولات پرداختهایم تا ببینیم چرا طلا عقبنشینی کرد، آیا بیتکوین واقعاً از سایر داراییهای ریسکی پیشی گرفته است و اینکه آیا هنوز میتوان به رشد بازار سهام امیدوار بود. اگر به دنبال تحلیل دقیق و پاسخ به این سوالات هستید، این مقاله را از دست ندهید.
بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
خب، هفتهای پرماجرا را پشت سر گذاشتیم. متأسفانه، دیدگاه من در مورد اینکه خطاهای نظرسنجیها به صورت خودکار با تغییر شرایط سازگار نمیشوند و اصطلاحاً خودتطبیق نیستند، یکی از بدترین تصمیماتی بود که طی ۲۰ سال گذشته گرفتهام. منظور از خودتطبیق این است که برخی افراد معتقدند اشتباهات و خطاها در نظرسنجیهای گذشته میتواند در آینده نیز تکرار شود، اما من به اشتباه باور داشتم که این خطاها مستقل از هم هستند.
خوشبختانه، حافظه من شبیه به حافظه ماهی است؛ ماهیها به داشتن حافظه کوتاهمدت شهرت دارند و این یعنی من هم خیلی زود اتفاقات بد را فراموش میکنم و به جلو حرکت میکنم.
به عنوان یک معاملهگر فارکس، داشتن حافظه کوتاهمدت اهمیت دارد. وقتی یک معامله تمام میشود، باید هر درسی که ممکن است از آن بگیرید را بلافاصله بیاموزید و سپس آنرا فراموش کرده و به مسیر خود ادامه دهید. نباید زیاد به آن فکر کنید، چون در غیر این صورت، خودتان را دیوانه خواهید کرد. معاملهگرانی که در قیمت ۸ خرید میکنند، در قیمت ۱۰ سود میگیرند و سپس دو هفته به خاطر رسیدن قیمت به ۲۰ خود را سرزنش میکنند، سخت در اشتباهاند.
معامله کنید، به استراتژی خود پایبند باشید، قوانین خود را دنبال کنید و در مورد فرصتهای از دست رفته وسواس به خرج ندهید. هر معامله مانند قطرهای آب در اقیانوسی بیپایان است.
خب همانطور که میدانید، ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد. حالا سوال این است که این موضوع چه معنایی برای بازارهای جهانی دارد و شاید مهمتر از آن: چه زمانی تمام تبعات ناشی از ریاست جمهوری ترامپ به وقوع خواهد رسید؟
در سال ۲۰۱۶، پیشبینی من درباره تعرفهها و سیاستهای مالی ترامپ درست بود و در ابتدا سودآور به نظر میرسید، اما این وضعیت تنها برای حدود یک ماه ادامه داشت و بعد همه چیز به مدت دو سال تغییر کرد و برخلاف انتظار پیش رفت. در نهایت، پس از گذشت دو سال، دوباره شرایط مساعدی فراهم شد و معاملات "ترامپ ترید" مجددا سودآور بود.
بنابراین، نکتهای که باید در نظر داشت این است که همیشه زمانبندی اهمیت ویژهای دارد. حتی اگر تحلیلها و پیشبینیهای شما درست باشند، ممکن است تا زمانی که شرایط مناسبی فراهم نشود، نتیجهای از آنها حاصل نشود. معاملهگران باید بتوانند با صبر و تحلیل مناسب، بهترین زمان ورود و خروج را تشخیص دهند تا از فرصتها بیشترین بهره را ببرند.
وقتی بانک مرکزی یا دولت تصمیم به اجرای یک سیاست جدید میگیرد، معمولاً دو نوع تأثیر وجود دارد: تأثیر اعلام خبر و تأثیر اجرای واقعی آن سیاست. این دو تأثیر با هم تفاوت زیادی دارند. تأثیر اعلام خبر همان واکنشی است که بازارها به محض شنیدن خبر نشان میدهند، در حالی که تأثیر اجرای واقعی سیاست زمانی اتفاق میافتد که سیاست به طور کامل عملی شود. برای مثال، حدود ۸۵ درصد از تأثیر سیاست تسهیل کمی (QE) ناشی از اعلام آن است، نه اجرای واقعی خرید داراییها. در واقع، جریان واقعی خرید یا فروش داراییها (QE یا QT) اهمیت کمتری دارد. بهطور معمول، در زمان اعلام تسهیل کمی، بازارها بلافاصله واکنش نشان میدهند، حتی اگر هنوز هیچ خریدی انجام نشده باشد. پیام سیاست مهمتر از جریان واقعی آن است.
در مورد سیاستهای اقتصادی، چنین وضعیتی همواره دیده میشود. برای مثال، وقتی حرف از تعرفهها به میان میآید، بازارها اغلب بر اساس پیشبینیها و شایعات واکنش نشان میدهند. اما مشکل فعلی معاملهگران این است که ما هنوز حتی به مرحله اعلام رسمی مواضع دولت هم نرسیدهایم. ما در مرحلهای هستیم که باید حدس بزنیم دولت چه تصمیمی خواهد گرفت. به عنوان نمونه، در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، بازارها در سال ۲۰۱۷ انتظار وضع تعرفهها را داشتند، اما تعرفهها تا بهار ۲۰۱۸ اعمال نشدند. در چنین شرایطی، معاملهگران باید با این عدم قطعیت کنار بیایند و نمیتوانند مدت طولانی در یک پوزیشن بمانند و منتظر اعلام رسمی باشند.
این یعنی، اگر بخواهید بر اساس پیشبینی تعرفهها وارد معامله شوید، باید انتظار داشته باشید که بازار به هر گونه نشانهای واکنش نشان دهد؛ مانند یک توییت از رئیسجمهور یا انتصاب شخصی مثل کایل باس به عنوان وزیر خزانهداری. در این مواقع، شما بیشتر به دنبال نشانههای سیاسی یا خبری هستید تا بتوانید پوزیشن خود را بهدرستی مدیریت کنید. این یک چالش بزرگ است، زیرا نیازمند صبر و انعطاف در مواجهه با تغییرات سریع در فضای سیاسی و اقتصادی است
حالا سوال این است که سیاستهای آینده چگونه خواهند بود و چه زمانی میتوانیم تصویری روشن از آنها داشته باشیم؟ معمولاً، اولین انتصابها پس از انتخابات، مربوط به وزیر خارجه و وزیر خزانهداری است. به عنوان مثال، استیو منوچین در سال ۲۰۱۶ و جنت یلن در سال ۲۰۲۰ هر دو در تاریخ ۳۰ نوامبر، بلافاصله پس از انتخابات، به عنوان وزیر خزانهداری معرفی شدند. تیموتی گایتنر نیز در تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۰۸ معرفی شد. جلسات بررسی صلاحیت این مقامات معمولاً در ژانویه برگزار میشود و تأییدیه نهایی نیز بسته به شرایط، به زودی پس از آن اعلام میگردد.
در حال حاضر، اصلیترین نامزدهای وزارت خزانهداری شامل افراد زیر هستند:
همچنین، چند نامزد غیرمنتظره نیز برای این پست وجود دارند که شامل جیمی دیمون، هاوارد لاتنیک، جی کلیتون، بیل هاگرت و لری کودلو هستند. این نامزدها نیز ممکن است بسته به شرایط و تصمیمات سیاسی، به عنوان وزیر خزانهداری انتخاب شوند.
یکی از تفاوتهای اصلی بین پیشبینیهای پیش از انتخابات و سیاستهای پس از آن این است که ترامپ به عنوان فردی که به شدت حامی افزایش کسری بودجه بود شناخته میشد (کسری ۷ تریلیون دلاری در مقابل ۳.۵ تریلیون دلاری که برای هریس پیشبینی شده بود)، اما در عین حال، او نشانههایی از تمایل به کاهش بدهیها را نیز در سخنان خود داشت. این مفاهیم ممکن است در نگاه اول متناقض به نظر برسند (کاهش مالیاتها و کاهش همزمان کسری بودجه)، اما یکی از اولین چیزهایی که ترامپ در سخنرانی پیروزی خود بیان کرد این بود:
"ما قرار است بدهیها را پرداخت کنیم. ما قرار است مالیاتها را کاهش دهیم. ما میتوانیم کارهایی انجام دهیم که هیچکس دیگری نمیتواند. هیچکس نمیتواند این کارها را انجام دهد. چین چیزی که ما داریم را ندارد. هیچکس چیزی که ما داریم را ندارد."
اینکه ایلان ماسک به عنوان "رئیس دپارتمان بهینهسازی دولت" منصوب شود نیز به عنوان یکی از گزینههای محتمل مطرح شده است. هم ماسک و هم ترامپ تحسین زیادی برای رویکرد خاویر میلی در آرژانتین دارند. اگر به آنچه در آرژانتین میگذرد نگاه کنیم، یا به اقدامات ماسک در توییتر (که بلافاصله پس از تصاحب، نیروی کار را به میزان ۸۰ درصد کاهش داد)، متوجه میشویم که رویکرد آنها بر کاهش هزینهها و بهبود کارایی متمرکز است. یک سناریوی ایدهآل این است که در آن، مالیاتها کاهش یابند، کارایی دولت با کاهش نیروی کار و بازسازیهای سازمانی به شدت افزایش یابد و در نتیجه، کسری بودجه نیز تثبیت شود.
این رویکرد ممکن است در نگاه اول غیرواقعی به نظر برسد، اما به نظر میرسد ترامپ و ماسک به این نوع اصلاحات اساسی باور دارند.
از سوی دیگر، آنچه در بازار طلا اتفاق افتاد، میتواند نشاندهنده تغییر در انتظارات بازار باشد. از دیدگاه من، طلا همواره به عنوان دریچهای برای تخلیه کسریها در جهان پس از بحران مالی ۲۰۰۸ عمل کرده است. شاید سقوط قیمت طلا در روز گذشته نشاندهنده این باشد که بازار دیگر انتظار افزایش شدید کسریها را در دوران ترامپ ندارد و برعکس، احتمال کاهش کسریها را در نظر گرفته است. شاید تصوری که تاکنون درباره افزایش شدید کسریها توسط ترامپ داشتیم، اشتباه باشد.
لطفاً از گفتههای من ناراحت نشوید؛ من فقط احتمالات را مطرح میکنم. میدانم که تاریخچه و تجربیات گذشته این فرضیه را پشتیبانی نمیکنند، اما از سال ۲۰۱۷ تاکنون تغییرات زیادی رخ داده است. سیاستمداران به وضوح دیدهاند که تورم میتواند برای هر حزبی که در زمان وقوع آن در قدرت است، همچون ناقوس مرگ باشد. بنابراین، ممکن است دولت فعلی بخواهد با دقت و روشمندی بیشتری عمل کند تا از تکرار چنین تجربههایی جلوگیری کند. همچنین، شاید دیگر از اوج دوران نظریه پولی مدرن (MMT) عبور کرده باشیم؛ این چیزی است که باید به آن فکر کرد.
نظریه پولی مدرن (MMT) بهطور کلی به این ایده اشاره دارد که یک دولت میتواند بدون نگرانی از بدهیهای خود، تا زمانی که ارز ملی را چاپ میکند، هزینههای بیشتری انجام دهد. به عبارت دیگر، از نظر MMT، دولتها میتوانند بهجای تکیه بر مالیات، از طریق چاپ پول و کسری بودجه به اقتصاد خود رونق دهند، بدون اینکه بدهیها مشکلاتی ایجاد کنند. البته، این نظریه در عمل معمولاً به افزایش تورم منجر میشود و در نهایت باعث کاهش قدرت خرید و افزایش هزینهها برای مردم میشود. در نتیجه، تورم به عنوان یکی از چالشهای اصلی این نظریه، موضوعی حساس برای دولتهاست، زیرا میتواند هزینههای اجتماعی و اقتصادی زیادی ایجاد کند.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که بزرگترین چالش در این دیدگاه، محدودیت در کاهش هزینههای دولتی است. بیشتر هزینههای دولت ثابت و غیرقابل تغییر هستند، مثل هزینههای مرتبط با حقوق و بازنشستگی کارکنان و خدمات اجتماعی. این هزینهها بهراحتی قابل کاهش نیستند و این موضوع میتواند مانع اجرای برنامههای کاهش کسری بودجه باشد.
با این حال، بخشی از هزینههای دولت نیز وجود دارد که قابل تغییر است. برخی از بخشهای هزینهکرد دولتی، مانند پروژههای توسعهای و بودجههای مربوط به زیرساختهای جدید، میتوانند تحت بازنگری و مدیریت قرار گیرند تا هزینهها بهینهتر شوند. اگر دولت بتواند این بخشها را با دقت مدیریت کند و کارایی را افزایش دهد، امکان کاهش بخشی از کسری بودجه وجود دارد.
به هر حال، اگر بازار تصمیم بگیرد که احتمالاً کسری بودجه به اندازهای که ابتدا تصور میشد افزایش پیدا نکند، این موضوع میتواند فشار صعودی بر بازدهی اوراق قرضه را کاهش دهد و همچنین باعث تثبیت قیمت طلا شود.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که در سخنرانی پیروزی ترامپ، به رابرت اف. کندی جونیور اشاره طولانی و مثبت شد و احتمال اینکه او مسئولیت خدمات بهداشتی ایالات متحده را برعهده بگیرد، در حال افزایش است.
بازار سهام
شاخص S&P 500 به ۶۰۰۰ رسیده است که نشاندهنده رشد چشمگیری در بازار سهام آمریکا است. این سطح از شاخص S&P بسیار قابل توجه است و نشاندهنده اعتماد بالای سرمایهگذاران به اقتصاد آمریکا و رشد شرکتهای بزرگ است. نزدک نیز، که در دوران پانیک کووید به ۶۵۰۰ کاهش یافته بود، اکنون به ۲۱۰۰۰ رسیده است. این تغییرات بیانگر بازگشت قوی بازارهای سهام از پایینترین نقاط در زمان بحران کووید و رشد بیسابقه در ارزش شرکتهای فناوری و تکنولوژی محور است.
سرمایهگذاران خرد بهطور کامل وارد بازار شدهاند. اما پس از انتخابات، معاملهگران روندگرا (CTA) که به دلیل نگرانی از نوسانات بالا در زمان انتخابات حضور کمتری در بازار داشتند، حالا با شدت زیادی به بازار بازگشتهاند. به عبارتی، آنها دوباره در حال افزایش سرمایهگذاریهای خود هستند، انگار که هیچ ترسی از نوسانات باقی نمانده است.
من همیشه به طعنه میپرسیدم: "چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود؟" و حالا به نظر میرسد که بازار پاسخ داده است: "هیچچیز!". شرایط به گونهای است که هیچ مانعی برای رشد بازار به نظر نمیرسد و همه چیز به خوبی پیش میرود.
اقتصاد به سمت فرود نرم حرکت کرده است، اشتغال تقریباً کامل است، کاهش مالیاتها و حذف مقررات نیز ادامه دارد. به نظر میرسد بازار سهام به نقطهای رسیده که میتوان آن را بهشت سرمایهگذاران نامید. جالب است که واکنشها به این انتخابات کاملاً برعکس واکنشهای انتخابات سال ۲۰۱۶ بوده است. همه به خوشبینی روی آوردهاند و خرسها از بازار کنار رفتهاند. حتی فروشهای سنگین در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۰ اکنون تنها مانند نوسانات جزئی در نمودارهای بلندمدت به نظر میرسند. نزدک که در سال ۲۰۰۸ به ۱۰۴۵ رسیده بود، اکنون به ۲۱۰۰۰ رسیده است.
پشتپرده اعداد
آیا تا به حال توجه کردهاید که در پایان سال، احساس خوشبینی بیشتری دارید چون سال جدیدی در راه است؟ حتی اگر به خودتان بگویید که این احساس ممکن است چندان منطقی نباشد، باز هم امیدوارید که شاید سال آینده بهتر از سال گذشته باشد. اما وقتی سال جدید آغاز میشود، متوجه میشوید که واقعاً چیز زیادی تغییر نکرده و اوضاع تقریباً همان است که قبلاً بود.
این ایده مشابه چرخه دهساله در بازار سهام است. مردم معمولاً در پایان هر دهه خوشبین میشوند (مثل سقوط دیوار برلین در ۱۹۸۹، حباب داتکام در ۱۹۹۹، و پایان بحران مالی جهانی در ۲۰۰۹). اما با آغاز دهه جدید، ناامیدیهایی به وجود میآید (مانند ترکیدن حباب داتکام در ۲۰۰۰، بحران یورو در ۲۰۱۰، و همهگیری کووید در ۲۰۲۰). با گذشت مدتی از آغاز دهه و فروکش کردن این ناامیدیها، سهامها میتوانند دوباره شروع به رشد کنند.
✔️ بیشتر بخوانید: بررسی بحران مالی ۲۰۰۸: بزرگترین بحران مالی هزاره سوم
این نظریهای نیست که بخواهم در یک گزارش مالی رسمی مطرح کنم، اما ما اینجا دوستانی هستیم که میتوانیم بدون قضاوت درباره این موضوع صحبت کنیم. به هر حال، سالهایی که به عدد ۵ ختم میشوند، طی ۱۰۰ سال گذشته بهویژه خوب بودهاند.
این وضعیت کمی عجیب است؛ شاید هم جالب باشد، اما در عین حال کمی ناپایدار به نظر میرسد. من واقعاً با اطمینان نمیتوانم نسبت به بازار خوشبین باشم، زیرا به نظر میرسد قیمتها در تمامی بخشهای بازار برای شرایطی ایدهآل تنظیم شدهاند. این یعنی هر پوزیشن صعودی میتواند با ریسک زیادی همراه باشد، چون هرگونه تغییر ناگهانی یا عدم تحقق انتظارات، تأثیر منفی چشمگیری بر بازار خواهد داشت. با این حال، در حال حاضر دلیل قانعکنندهای هم برای اتخاذ پوزیشن فروش نمیبینم.
اینکه بگوییم «قیمتها خیلی بالا رفته و برای شرایط ایدهآل قیمتگذاری شده» به تنهایی دلیل قویای برای پوزیشنهای فروش نیست. البته، شاید این وضعیت برای سرمایهگذاران بلندمدت نشانهای باشد که در حساب بازنشستگی خود نسبت داراییها را از ۶۰/۴۰ به ۴۰/۶۰ تغییر دهند؛ یعنی بیشتر به سمت داراییهای با ریسک کمتر بروند. وقتی دیگران در حال ریسکپذیری هستند، محتاط بودن میتواند یک استراتژی محافظهکارانه و هوشمندانه باشد.
خلاصه وضعیت بازار سهام در این هفته:
شاخص نزدک از مرز بیستویک هزار عبور کرد. واقعاً حیرتانگیز است!
بازدهی اوراق قرضه
پیشبینی اکثر تحلیلگران این بود که در صورت پیروزی گسترده جمهوریخواهان، بازدهی اوراق قرضه به شدت افزایش یابد. این اتفاق هم افتاد، اما تنها برای چند ساعت. افزایش نرخ بازدهی بسیار سریع رخ داد، اما با همان سرعت نیز کاهش یافت و در نهایت یک حرکت متقارن ایجاد شد (۲۰ واحد افزایش و سپس ۲۰ واحد کاهش). از این مرحله به بعد، مسیر بازدهی اوراق بر اساس سیاستهای پولی و دادههای اقتصادی مشخص خواهد شد. اگر بازدهی به زیر سطح ۴.۱۷ درصد برسد، کف قیمتی اوراق که در طول ماه گذشته حفظ شده، شکسته میشود و این اتفاق میتواند برای دارندگان پوزیشنهای فروش اوراق، یک نقطه خروج اجباری باشد.
برای درک بهتر، نمودار زیر یک نمای کلی از وضعیت ارائه میدهد:
به نظر میرسد که روند فرود نرم اقتصادی ادامه دارد و نگرانیها از فروپاشی بازار کار و پایان معاملات حملی "Carry Trade" که در اوت ۲۰۲۴ ظاهر شده بودند، بیشتر شبیه به توهماتی گذرا بودند.
در حال حاضر، قیمتگذاری فدرال رزرو نسبت به قبل فروکش کرده است، زیرا استراتژی کاهش نرخهای بهره که قبلاً توسط پاول به این شکل بود:
اکنون به شکل زیر تغییر یافته است:
همچنین، نمودار دیگری برای درک بهتر وضعیت:
به طور کلی،فرود نرم همچنان ادامه دارد و ترسها درباره کاهش گسترده اشتغال و ناپایداری معاملات کری ترید در اوت ۲۰۲۴، ظاهراً توهمی بیش نبود.
ارزهای فیات
در حال حاضر، کسی دقیقاً نمیداند با دلار آمریکا (USD) چه باید کرد؛ همانطور که در مورد اوراق قرضه نیز بلاتکلیفی وجود دارد. پس از انتخابات، روند اولیه به سمت خرید دلار بر اساس انتظارات تورمی بالاتر، تعرفههای سنگینتر و کسری بودجه زیاد بود. اما سپس این روند معکوس شد و حالا، با معرفی رابرت لایتیزر بهعنوان نماینده تجاری آمریکا، دوباره در مسیر قبلی قرار گرفته است.
انتظار میرود که مکزیک، اروپا و چین بیشترین آسیب را از سیاست تجاری سختگیرانه آمریکا ببینند. در این هفته، تغییرات آنها در برابر دلار به این صورت بوده است: وقتی خط نمودار صعودی باشد، یعنی ارزش پزو مکزیک (MXN)، یورو (EUR) و یوان چین (CNH) نسبت به دلار آمریکا افزایش یافته است.
در حال حاضر، یورو و یوان در پایینترین سطوح خود هستند، اما به دلایلی، پزو مکزیک بهتر از دو ارز دیگر عمل کرده است. ترجیح میدهم تا زمانی که ترکیب سیاستها کمی شفافتر شود، در مورد حرکت دلار تصمیمی قطعی نگیرم. با اینکه انگیزه برای خرید دوباره دلار به دلیل استثنایی بودن اقتصاد آمریکا وجود دارد، اما با توجه به اثرات ناچیز محرکهای اقتصادی چین، هنوز تصمیمگیری برای ورود به پوزیشن خرید دلار آسان نیست و شک و تردیدها همچنان باقی است.
رمزارزها
بازار رمزارزها با اعلام کاهش محدودیتها در این حوزه به شدت رونق گرفته است، و این موضوع هم ارزهای کمتر شناختهشده و هم رمزارزهای اصلی را تقویت کرده است. شاید کمی دشوار باشد که اثرات دقیق این اتفاق را بر بازار رمزارزها مشخص کنیم، زیرا در حال حاضر همه داراییهای پرریسک در حال رشد هستند؛ اما نکته جالب این است که رمزارزها در زمانی رشد کردند که قیمت طلا بیش از ۱۰۰ دلار از اوج خود پایین آمده است.
این موضوع میتواند نشانهای باشد که سرمایه از داراییهای سنتی مانند طلا به سمت داراییهای دیجیتال حرکت میکند.
با این حال، نمودار بیتکوین و شاخص نزدک همچنان به شکل زیر باقی مانده است:
از آنجا که شاخص TQQQ (یک شاخص سهبرابر اهرمشده از شاخص نزدک) میتواند نماینده مناسبی برای مقایسه بیتکوین با سهام تکنولوژی باشد، از این شاخص برای بررسی دقیقتر عملکرد رمزارزها در مقابل سهام تکنولوژی استفاده میکنیم. مقایسه عملکرد بیتکوین با TQQQ پس از انتخابات، میتواند کمک کند تا مشخص شود که آیا رشد رمزارزها تنها ناشی از هیجان بازار به کاهش رگلاتوری بوده یا دلیل دیگری داشته است.
شاخص TQQQ به لحاظ نوسانات شباهت زیادی به بیتکوین دارد. در واقع، نوسان ۳۶۰ روزه TQQQ حدود ۵۰ واحد است، در حالی که بیتکوین نوسان ۴۰ واحدی دارد. همچنین، میانگین تغییرات روزانه برای بیتکوین ۲.۶ درصد و برای TQQQ حدود ۲.۴ درصد است، که نشان میدهد رفتار این دو دارایی از نظر نوسانات تقریباً مشابه است. این شباهتها باعث میشود که TQQQ ابزار مناسبی برای سنجش عملکرد بیتکوین نسبت به داراییهای تکنولوژی باشد.
نمودار مورد بررسی نشان میدهد که با وجود سر و صدای زیادی که در مورد افزایش ارزش رمزارزها وجود داشته، در واقعیت بیتکوین در مقایسه با سهام تکنولوژی حرکت خاص یا متفاوتی نداشته است. حتی پس از انتخابات، عملکرد شاخص TQQQ بهطور کلی از بیتکوین بهتر بوده است، حتی اگر نوسانات هر دو دارایی را هم در نظر بگیریم.
این موضوع میتواند نشان دهد که بازار رمزارزها عملکرد خاصی فراتر از انتظارات نداشته و رشد آن مشابه سایر داراییهای پرریسک بوده است.
در نمودار زیر، ستونهای اول نشاندهنده تغییرات روزانه میانگین در سال گذشته هستند و بقیه ستونها تغییرات بعد از انتخابات را نمایش میدهند. این تفاوت عملکرد پس از انتخابات، دید بهتری از رفتار این دو دارایی در مقابل شرایط جدید بازار میدهد.
کامودیتیها
در هفته گذشته، شاخص قدرت نسبی (RSI) طلا به منطقه اشباع خرید رسید، که نشانهای از احتمال اصلاح قیمت بود. برخی تحلیلگران به دنبال توضیح این موضوع هستند که چرا با پیروزی نامزدی که کسری بودجه بیشتری به همراه دارد، قیمت طلا کاهش یافته است؛ اما شاید دلیل سادهتر این باشد که طلا بیش از حد افزایش یافته بود و به اصلاح نیاز داشت. برخی بر این باورند که حضور افرادی مانند ایلان ماسک در عرصه سیاست ممکن است منجر به کاهش هزینههای دولتی شود، که نتیجه آن رشد اقتصادی اسمی و کاهش نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی خواهد بود. اما در عمل، این فرضیهها به ندرت محقق میشوند و کاهش مالیاتها معمولاً هزینهها را پوشش نمیدهد؛ این دیدگاهها بیشتر خیالی به نظر میرسند.
بهطور کلی، این هفته تمرکز بازار بر روی کالاها نبوده و توجهات بیشتر به داراییهای اصلی مانند بانکها، اوراق قرضه و بیتکوین معطوف شده است. زمانی که حتی تحلیل دقیق تأثیر پیروزی ترامپ بر نرخ بازدهی اوراق ۱۰ ساله خزانهداری دشوار است، تلاش برای پیشبینی اثر آن بر کالاهایی مانند مس منطقی به نظر نمیرسد.
از طرف دیگر، برنامه محرک اقتصادی چین نیز بدون نتیجه قابل توجهی باقی مانده است. این برنامه عظیم ۱.۴ تریلیون دلاری امید چندانی در بازار ایجاد نکرد و نتیجه آن به قدری ضعیف بود که توجهها به سمت دیگری معطوف شد. قیمت مس نیز واکنش قابل توجهی نشان نداد و تنها با نوسانی ملایم همراه بود، به گونهای که تغییرات نموداری آن به نماد قوس طلایی مکدونالدز شباهت داشت: ابتدا با یک افزایش، سپس کاهش و دوباره افزایش مختصر، اما بدون هیچ افت یا صعود چشمگیری.
✔️ بیشتر بخوانید: بیتکوین، طلا و ترامپ: مثلث طلایی والاستریت
منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donnelly.
بازار اوراق قرضه همچنان در مواجهه با پرسشهای مرتبط با کسری بودجه، رشد اقتصادی و تورم به نتیجه روشنی نرسیده و اکنون که در انتخابات آمریکا یک پیروزی کامل برای جمهوریخواهان رقم خورده است، انتظار میرود سیاستهای اقتصادی با تغییراتی همراه شود.
در شرایط کنونی، پیروزی جمهوریخواهان احتمالاً به دلیل کسری بودجه بزرگتر، تعرفههای تورمزا و کاهش مالیاتهای تحریککننده رشد، منجر به واکنش نزولی در بازار اوراق قرضه شده است.
در روز چهارشنبه، بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله آمریکا در واکنش اولیه به این اتفاقات ۲۴ نقطهپایه افزایش یافت؛ اما از آن زمان تاکنون دو رویداد مهم به وقوع پیوسته است. اولاً، بخش بزرگی از بازار به این سمت گرایش یافته که دوره دوم ترامپ شبیه به دوره اول وی خواهد بود و نه شبیه به شعارهایی که در کارزار انتخاباتیاش مطرح شد.
ثانیاً، باید توجه داشت که بخشی از افزایش نرخ بازدهی اوراق قرضه از اوایل اکتبر به دلیل پیشبینی پیروزی ترامپ بوده، اما به طور عمده به دلیل دادههای اقتصادی بهتر از انتظار و تصمیم فدرال رزرو برای حذف ریسک رکود با کاهش ۵۰ نقطهپایهای نرخ بهره رخ داده است.
اکنون سوال اصلی این است که چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد؟ تحلیلها نشان میدهند که احتمالاً سطح کنونی نرخ بازدهی اوراق قرضه برای مدتی ثابت باقی بماند تا تصویری شفافتر از سیاستهای دوره دوم ترامپ داشته باشیم.
همزمان، ممکن است دادههای اقتصادی ماههای آینده به دلیل ترس از تعرفهها و افزایش ناگهانی هزینهها پس از انتخابات، پیامهای گمراهکنندهای ارسال و تحلیل در این محیط پیچیده را دشوارتر کنند.
برای هفته آینده، BMO به گزارش شاخص قیمت مصرفکننده به عنوان یک رویداد تاثیرگذار بر جهت بازارها اشاره میکند. پاول، رئیس فدرال رزرو، در کنفرانس اخیر به این موضوع اشاره کرد که هنوز برای انتظار هرگونه تغییر در سیاستهای پولی تحت تأثیر تغییرات احتمالی کاخ سفید خیلی زود است و بازار اوراق قرضه به سمت واکنش به اصول رشد، اشتغال و تورم متمایل خواهد شد.
گزارش تورم مصرفکننده که چهارشنبه منتشر خواهد شد، نقش مهمی در تفسیر بازار از احتمال توقف کاهش نرخ بهره در دسامبر خواهد داشت. پیشبینی میشود که تورم هسته با افزایش ۰.۳ درصدی از روند معمول خود فراتر رود و اثرات ناشی از طوفانها نیز ممکن است این ارقام را افزایش دهد.
همچنین، BMO پیشبینی میکند که بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله طی هفت هفته آینده به زیر ۴ درصد برسد. تحلیلگران BMO با دیدی مثبت به اوراق قرضه در میانمدت مینگرند و انتظار دارند که بازدهی این اوراق پیش از سال نو به حدود ۳ درصد بازگردد.
به طور کلی، ناتوانی بازار در حرکت دادن بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله به ۴.۵ درصد پس از انتخابات و علاقه مجدد خریداران برای سرمایهگذاری در این اوراق نشاندهنده اهمیت خود رویداد انتخابات بیش از نتیجه آن است.
تحلیلگران MUFG در تازهترین پیشنهاد معاملاتی خود، توصیه به فروش جفتارز EURUSD کردهاند. هدف قیمتی MUFG برای این معامله فروش در سطح ۱.۰۴۰۰ و حد ضرر در سطح ۱.۱۰ قرار گرفته است.
طبق این تحلیل، MUFG انتظار دارد ارزش یورو در برابر دلار آمریکا بیش از پیش کاهش یابد. این پیشبینی بر اساس این احتمال صورت گرفته است که دونالد ترامپ پس از روی کار آمدن در اوایل سال ۲۰۲۵، تعرفههای بالاتری بر واردات از اتحادیه اروپا اعمال کند.
به گفته تحلیلگران MUFG، چنین سیاستی میتواند یک شوک منفی به رشد اقتصادی ناحیه یورو وارد کند، که اخیراً به دلیل کاهش قیمت انرژی و اثرات جنگ در اوکراین، در مسیر بهبودی قرار گرفته است.
همچنین، MUFG پیشبینی میکند بانک مرکزی اروپا نرخ بهره خود را بیشتر از انتظارات کاهش دهد، زیرا تورم در ناحیه یورو در حال نزدیک شدن به هدف است.
اکنون بازار روی تورم آمریکا متمرکز شده است
پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ایالات متحده و واکنش مثبت بازارها، تمرکز سرمایهگذاران بار دیگر بر دادههای اقتصادی معطوف شده است. بازگشت تاریخی ترامپ به کاخ سفید با واکنشهای مثبتی در بازارها مواجه شد؛ بازار سهام و بیت کوین به سقفهای قیمتی جدید دست یافتند و دلار آمریکا به بالاترین سطح چهارماهه خود رسید.
در عین حال، بازده اوراق قرضه خزانهداری آمریکا نیز به شکل قابل توجهی افزایش یافت. شایان ذکر است بازده اوراق از اواخر سپتامبر روند صعودی داشت، زیرا سرمایهگذاران میزان کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو طی دو تا سه سال آینده را کمتر از قبل پیشبینی میکردند.
در حال حاضر، پیروزی ترامپ امیدها به کاهش نرخ بهره را از بین برده است. در صورتی که ترامپ وعدههای خود در خصوص کاهش مالیاتها و افزایش تعرفهها را عملی کند، انتظار میرود که این اقدامات باعث افزایش قیمتها از طریق تحریک تقاضای داخلی و افزایش هزینههای واردات شود. در این شرایط، فدرال رزرو چارهای جز حفظ سیاست پولی انقباضی به مدت طولانیتر از انتظارات فعلی، نخواهد داشت.
گزارش شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) ایالات متحده که در روز چهارشنبه منتشر خواهد شد، اولین سرنخ اقتصادی پس از انتخابات برای پیشبینی کاهش نرخ بهره خواهد بود. نرخ سالانه CPI در ماه سپتامبر به ۲.۴ درصد کاهش یافت، اما پیشبینی میشود که در ماه اکتبر به ۲.۵ درصد برسد. نرخ ماهانه نیز ۰.۲ درصد پیشبینی شده که تغییری نسبت به ماه قبل نخواهد داشت. همچنین، انتظار میرود شاخص CPI بدون احتساب مواد غذایی و انرژی یا همان تورم هسته، از ۳.۳ به ۳.۴ درصد در اکتبر برسد.
تورم آمریکا
علاوه بر این، در روزهای پنجشنبه و جمعه به ترتیب شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) و خردهفروشی منتشر خواهند شد. دیگر دادههای اقتصادی از جمله شاخص تولیدی فدرال رزرو نیویورک و تولید صنعتی نیز در روز جمعه اعلام میشود.
در صورتی که دادههای CPI کمتر از حد انتظار باشد، بازده اوراق قرضه و دلار آمریکا ممکن است در پی رشد اخیر خود، اصلاح شوند؛ اما اگر دادهها فراتر از انتظارات ظاهر شوند، روند صعودی دلار ممکن است ادامه یابد. با این حال، این موضوع میتواند برای بازار سهام مشکلساز باشد، چراکه افزایش بازدهها در نهایت میتواند فشار نزولی بیشتری بر این بازار وارد کند.
سقوط پوند با دادههای بریتانیا مهار میشود؟
تنها بازده اوراق آمریکا نیست که اخیراً افزایش یافته؛ بازده اوراق ده ساله دولت بریتانیا نیز از زمان ارائه بودجه مالی جدید دولت کارگر در ۳۰ اکتبر بیش از ۲۰ نقطهپایه رشد داشته است. این بودجه شامل افزایش مالیاتی به ارزش ۴۰ میلیارد پوند است، اما با افزایش سریعتر هزینههای دولت نسبت به درآمدهای مالیاتی، انتظار میرود که نیاز به استقراض بیشتر افزایش یابد. علاوه بر این، بخش قابل توجهی از هزینهها در دو سال اول دوره پارلمانی به کار گرفته میشود که میتواند رشد تولید ناخالص داخلی را در سال مالی جاری و سال آینده افزایش دهد.
بانک مرکزی انگلستان این تأثیر بودجه را در پیشبینیهای اقتصادی خود در نظر گرفته و اعلام کرده است که باید در زمینه کاهش نرخ بهره با احتیاط عمل کند. رشد دستمزدها همچنان بانک مرکزی انگلستان را نگران میکند، حتی با وجود کاهش قابل توجهی که در سال جاری داشته است. آخرین آمار مربوط به درآمدها و تغییرات اشتغال سهماهه منتهی به سپتامبر روز سهشنبه منتشر خواهد شد.
آمار تولید ناخالص داخلی نیز در روز جمعه با اولین تخمین برای سهماهه سوم منتشر میشود. انتظار میرود که اقتصاد بریتانیا در این سهماهه ۰.۲ درصد رشد داشته باشد که نسبت به رشد ۰.۵ درصدی فصل قبل کاهش یافته است.
تولید ناخالص داخلی انگلستان
در صورتی که رشد سریعتر از حد انتظار در سهماهه سوم گزارش شود، امیدها به تسریع کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی انگلستان کمتر شده و ممکن است پوند مقداری کمی از ریزشهای اخیر خود در مقابل دلار را جبران کند. با این حال، دادههای ضعیفتر میتواند به فشارهای نزولی روی پوند اضافه کند و احتمالاً جفتارز GBPUSD را به کمتر از سطح ۱.۲۹ دلار برساند.
یورو به حاشیه میرود؟
یورو نیز اخیراً به دلیل چشمانداز ضعیفتر ناحیه یورو در مقایسه با سایر اقتصادهای بزرگ، تحت فشار بوده است. با این وجود، رشد سهماهه سوم فراتر از انتظارات ظاهر شد و انتظار میرود که برآورد اولیه ۰.۴ درصدی در برآورد دوم در روز پنجشنبه، تأیید شود. آمار رشد فصلی اشتغال و تولید صنعتی نیز در برنامه روز پنجشنبه قرار دارد.
پیش از این گزارشها، احتمالا انتشار نظرسنجی شاخص ارزیابی انتظارات اقتصادی آلمان در روز سهشنبه توجهات را به خود جلب کند. با این حال، سرمایهگذاران بیشتر به تحولات سیاسی در آلمان علاقهمند خواهند بود، چراکه پس از فروپاشی دولت ائتلافی، احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام در ژانویه افزایش یافته است. تغییر دولت در برلین ممکن است زمینه را برای اصلاح قانون محدودیت بدهی کشور فراهم کند که میزان استقراض جدید را به ۰.۳۵ درصد از تولید ناخالص داخلی محدود میکند.
شاخص احساسات کسب و کار آلمان
با این حال، احتمالاً واکنش یورو در حال حاضر کوچک خواهد بود و این ارز در مقایسه با نوسانات هفته گذشته، روند آرامتری خواهد داشت.
آیا رشد تولید ناخالص داخلی ژاپن میتواند ین را احیا کند؟
از اواسط سپتامبر، ارزش ین در برابر دلار کاهش یافته و پس از انتخابات آمریکا، جفتارز USDJPY به بالاترین سطح سهماهه خود یعنی ۱۵۴.۷۱ رسید؛ اما دلیل اصلی سقوط ین، ابهامات درباره زمان افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی ژاپن است.
در حال حاضر، سرمایهگذاران حدود ۴۰ درصد احتمال برای افزایش نرخ بهره به میزان ۲۵ نقطهپایه در دسامبر را قائل هستند، اما بانک مرکزی ژاپن ممکن است تصمیم بگیرد تا بعد از مذاکرات دستمزدهای بهاره سال آینده منتظر بماند.
برای اینکه انتظارات از افزایش سریعتر نرخ بهره قدرت بگیرد، باید در هر دو شاخص رشد و تورم بهبودی قابل توجه حاصل شود. به همین دلیل، آمار تولید ناخالص داخلی سهماهه سوم که در روز جمعه منتشر میشود، میتواند کمی به رشد ین کمک کند.
تولید ناخالص داخلی ژاپن
انتظار برای تاثیر محرکهای چین
معاملهگران دلار استرالیا به آمار رشد دستمزدها و اشتغال داخلی که به ترتیب در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه منتشر میشود، چشم دوختهاند. در عین حال، نظرسنجی فصلی بانک مرکزی نیوزیلند درباره انتظارات تورمی که روز دوشنبه اعلام میشود، میتواند برای دلار نیوزیلند مهم باشد. کاهش بیشتر این انتظارات میتواند احتمال کاهش ۷۵ نقطهپایهای نرخ بهره در ماه نوامبر را قدرت ببخشد.
دلارهای استرالیا و نیوزیلند همچنین منتظر انتشار جدیدترین دادهها از چین هستند. شاخصهای CPI و PPI چین برای ماه اکتبر روز شنبه منتشر خواهد شد و شاخصهای ماهانه تولید صنعتی و خردهفروشی نیز روز جمعه اعلام میشود. با وجود تقویت محرکها توسط مقامات چین در سال گذشته، رشد اقتصادی هنوز شتاب قابل توجهی پیدا نکرده است. با این حال، هرگونه افزایش فعالیت اقتصادی در ماه اکتبر، به ویژه در بخش خردهفروشی، میتواند امیدها به تسریع روند بهبود اقتصادی را افزایش داده و باعث تقویت ارزهای استرالیا و نیوزیلند و دیگر داراییهای پرریسک شود.
در ماههای اخیر، احتمال اعمال تعرفههای جدید بر کالاهای وارداتی از چین به ایالات متحده افزایش یافته و موجب نگرانی بسیاری از واردکنندگان آمریکایی شده است.
در صورت اجرای این تعرفهها، انتظار میرود که واردکنندگان آمریکایی برای جلوگیری از افزایش هزینهها، به افزایش سفارشات و ذخیرهسازی کالاهای وارداتی روی آورند. این افزایش تقاضا میتواند تأثیرات قابل توجهی بر دادههای اقتصادی ایالات متحده داشته باشد.
در کوتاهمدت، افزایش واردات میتواند منجر به کاهش رشد تولید ناخالص داخلی در سهماهه چهارم سال جاری و سهماهه اول سال آینده شود. با این حال، افزایش موجودی کالاها میتواند این کاهش را جبران کند.
با این وجود، افزایش واردات میتواند بررسی دادههای اقتصادی را پیچیدهتر کند. تحلیلگران اقتصادی باید با دقت بیشتری به دادههای اقتصادی توجه داشته باشند تا بتوانند تأثیر سیاستهای تجاری بر اقتصاد آمریکا را به درستی ارزیابی کنند.
رئیس جمهور منتخب به رئیس بانک مرکزی نیاز دارد تا به نگهبانان اوراق قرضه کمک کند.
بازارهای اوراق قرضه ایالات متحده از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، در بازارهای پیش بینی جلو افتاد و سپس سه شنبه برای دومین بار پیروز شد، دچار رکود جزئی شده است، که فشار رو به رشدی بر وام مسکن و سایر هزینههای استقراض خانوار وارد کرد. اگر این حرکت ادامه یابد، میتواند منبع اصلی ناامیدی رایدهندگانی باشد که به ترامپ برای بهبود مقرون به صرفه بودن مسکن و هزینه زندگی اطمینان داشتند.
خوشبختانه، راه روشنی برای او وجود دارد که بتواند این آسیب را کاهش دهد و دوره خود را با بازارهای اوراق قرضه شروع کند: او باید ایمان کامل خود را به جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، که دوره ریاستش تا مه 2026 ادامه دارد، اعلام کند و متعهد شود که لحنش را در مورد مسائل سیاست پولی حفظ کند.
در پشت بدترین تورم چهار دهه اخیر، دستور کار ترامپ برای تعرفههای جدید واردات و کسری بودجه بالا، سرمایهگذاران اوراق قرضه را بهطور قابلتوجهی عصبی کرده است. سابقه خصومت ترامپ با بانک مرکزی مستقل این کشور، محافظ اصلی در برابر قیمتهای بالاتر، تنها این وضعیت را بدتر میکند.
ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود در توییتر پاول را به دلیل بالا نگه داشتن نرخ بهره مورد سرزنش قرار داد. او اعلام کرده است که در سال 2026 پاول را دوباره منصوب نخواهد کرد. در همین حال، نظریههایی در مورد راههایی که رئیسجمهور جدید میتواند پیش از آن پاول را کنار بزند یا سعی در تضعیف پاول داشته باشد، مطرح شده است (ترامپ در مصاحبهای با بلومبرگ بیزینسویک انکار کرد که رئیس فدرال رزرو را برکنار میکند، اما به نظر میرسید که او نیز نسبت به واکنش خود محتاط شده است: «من این کار را انجام میدهم. اجازه دهید او [دورهاش] را به پایان برساند.»
✔️ خبر مرتبط: بانک مرکزی آمریکا باید مراقب کاهش شدید نرخ بهره باشد
این موضوع روز پنجشنبه در کنفرانس مطبوعاتی فدرال رزرو پس از آن مطرح شد که سیاستگذاران نرخ بهره فدرال رزرو را با یک چهارم درصد کاهش به 4.5 درصد به 4.75 درصد رساندند. در اینجا گفتگوی کوتاه بین پاول و خبرنگار پولیتیکو ویکتوریا گویدا آمده است:
گیدا: برخی از مشاوران رئیس جمهور منتخب پیشنهاد کردهاند که استعفا دهید. اگر ترامپ از شما بخواهد که بروید، آیا استعفا میدهید؟
پاول: نه.
بازده اوراق خزانه داری 10 ساله در ابتدا در حدود چهار نقطه پایه بر اساس این اظهار نظر کاهش یافت و افت 11 نقطه پایهای در روز را محدود کرد.
متأسفانه، من کاملاً آگاه هستم که طرح صلح من ممکن است مورد استقبال قرار نگیرد. ترامپ سابقه قابل توجهی از عمل گرایی ندارد و همچنین با ادامه صلح، به کسانی که با آنها مخالف است مشهور نیست. اولین دوره او با نرخ منحصربفرد بالای گردش مالی در کابینهاش مشخص شد، اخراجهایی که اغلب مملو از توطئههای نمایشی واقعی بود. او آزادانه آنچه را که فکر میکرد میگفت، که گاهی اوقات به قیمت جهش بازده اوراق و نوسانات بازار سهام بود.
و این بار، او خود را با افرادی احاطه کرده است که به نظر میرسد علاقهای به مهار انگیزههای او ندارند. اسکات بسنت، مدیر صندوقهای پوشش ریسک، مشاور ترامپ که میتواند نامزد وزارت خزانه داری باشد، ایده معرفی یک رئیس "سایهای" فدرال رزرو را مطرح کرده است که بتواند حتی قبل از پایان زمان پاول، با بازارها در جهت جدیدی برای سیاست پولی ارتباط برقرار کند. این خروج خطرناک میتواند صدمه واقعی به اعتبار سیاست بانک مرکزی وارد کند. علاوه بر این، با تجربه اخیر تورم و تصویر ترسناکتر از کسری بودجه، ترامپ ممکن است بازاری پیدا کند که نسبت به هوسهای او نسبت به دوره قبلیاش حساستر باشد.
مطمئناً به نظر میرسد که ترامپ برای یک سال و نیم آینده و حتی پس از آن با پاول گیر کرده است، چرا که دوره 14 ساله او در هیئت مدیره فدرال رزرو تا سال 2028 به پایان نمیرسد. ترامپ میتواند این کار را آسان کند یا میتواند آن را سخت کند.
انتخاب برای تضعیف صندلی فدرال رزرو یک فرصت از دست رفته است. پاول دست قوی است که - برای هر اشتباهی که با پایین نگه داشتن نرخ بهره در اواخر سال 2021 انجام داد - بدون افزایش بیکاری، کاهش نسبتاً معجزه آسا تورم کاهنده را طراحی کرده است. او میتواند از این شهرت بهسخت بهدستآمده استفاده کند تا اطمینان حاصل کند که هزینههای بالای وامگیری پایدار، بهبود اوضاع مسکن را حتی قبل از شروع آن خنثی نمیکند و عموماً بر رشد اقتصادی تأثیر میگذارد. این امر همچنین ایجاد اجماع در مورد اهداف سیاستی مانند تعرفهها و کاهش مالیات را برای ترامپ دشوارتر میکند. نگه داشتن پاول در این سمت حرکت درستی برای آمریکا است – و احتمالاً حرکت درستی برای ترامپ است، که پیش از انتخابات میان دورهای 2026 به اقتصاد در بهترین حالت خود نیاز دارد.
صرفاً هیچ مزیتی برای ترامپ برای ادامه دادن دعوای خود با رئیس فدرال رزرو وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
در کشورمان ایران به دلیل نبود قوانین مشخص در مورد انتشار اخبار و تحلیل های کذب و بدون مدرک، همه افراد پس از دیدن یک دوره آموزشی فکر میکنند میتوانند همان لحظه به عنوان تحلیل گر اقتصادی، تحلیل فارکس را انجام دهند. درصورتیکه اینطور نیست و حتی بسیاری از معاملهگران بزرگ که چندین سال است در بازارهای مالی فعال هستند، نمیتوانند دارایی های مختلف را تحلیل و بررسی کنند. تحلیل جفت ارزها، کالاها، شاخص ها و … در بازار فارکس نیاز به علم و تجربه بالایی دارد که هر کسی از عهده آن بر نمی آید.
تحلیل فارکس به معنی بررسی و ارزیابی دادههای مختلف برای پیشبینی تغییرات نرخ ارزها است. این کار به دو روش اصلی انجام میشود: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. در تحلیل بنیادی، معاملهگران به بررسی عوامل اقتصادی و سیاسی میپردازند که میتوانند بر ارزش ارزها تأثیر بگذارند. این عوامل شامل نرخ بهره، نرخ تورم، رشد اقتصادی و سیاستهای مالی کشورها هستند. به عنوان مثال، اگر بانک مرکزی یک کشور نرخ بهره را افزایش دهد، ارزش ارز آن کشور معمولاً افزایش مییابد، زیرا سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بیشتر هستند.
تحلیل تکنیکال بر اساس بررسی نمودارهای قیمتی و الگوهای گذشته بازار انجام میشود. عموما این دسته از تحلیل گران بازار فارکس از سبک های مختلف و به روز پرایس اکشن مانند اسمارت مانی برای تحلیل استفاده میکنند. در این روش های ساده تر معاملهگران از ابزارها و اندیکاتور مختلفی مانند نمودارهای قیمتی، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، الگوهای شمعی و باندهای بولینگر برای پیشبینی روندهای آینده استفاده میکنند. این ابزارها به معاملهگران کمک میکنند تا روندها و نقاط بازگشت قیمت را شناسایی کنند و زمان مناسب برای خرید و فروش را تشخیص دهند. با ترکیب این دو روش، معاملهگران میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند و از تغییرات بازار فارکس استفاده کنند. باز هم میگویم که انجام تحلیل فارکس کار هر کسی نیست و نیازمند تجربه و علم بالاست.
تقویم اقتصادی فارکس ابزاری بسیار مهم برای معاملهگران است که اطلاعات مهم اقتصادی را در اختیار آنها قرار میدهد. این تقویم شامل تاریخ و زمان انتشار گزارشهای اقتصادی، سخنرانیهای مقامات بانکی و رویدادهای مهم اقتصادی است که میتوانند بر ارزش ارزها تأثیر بگذارند. با استفاده از تقویم اقتصادی، معاملهگران میتوانند برنامهریزی کنند و برای تغییرات احتمالی بازار آماده باشند. به عنوان مثال، اگر در تقویم اقتصادی زمان اعلام نرخ بهره بانک مرکزی اروپا مشخص شده باشد، معاملهگران میتوانند پیش از انتشار این خبر، موقعیتهای معاملاتی خود را تنظیم کنند. اگر پیشبینیها حاکی از افزایش نرخ بهره باشد، ممکن است معاملهگران اقدام به خرید یورو کنند، زیرا افزایش نرخ بهره معمولاً باعث افزایش ارزش ارز میشود. از سوی دیگر اگر انتظار کاهش نرخ بهره وجود داشته باشد، معاملهگران ممکن است تصمیم به فروش یورو بگیرند.
علاوه بر این تقویم اقتصادی به معاملهگران کمک میکند تا از تأثیرات رویدادهای اقتصادی مختلف بر بازار فارکس آگاه شوند. به عنوان مثال، گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) در آمریکا یکی از مهمترین گزارشهای اقتصادی است که تأثیر زیادی بر بازار فارکس دارد. اگر گزارش اشتغال قویتر از حد انتظار باشد، میتواند باعث افزایش ارزش دلار آمریکا شود. معاملهگران با دانستن زمان انتشار این گزارشها میتوانند برنامهریزی کنند و از فرصتهای معاملاتی به بهترین شکل استفاده کنند. در مجموع تقویم اقتصادی فارکس به معاملهگران این امکان را میدهد که با داشتن اطلاعات دقیق و بهروز، تحلیلهای بهتری انجام دهند و تصمیمات معاملاتی هوشمندانهتری بگیرند. این ابزار به آنها کمک میکند تا از تغییرات بازار بهموقع باخبر شوند و ریسکهای خود را بهتر مدیریت کنند.
زمانی که میخواهید به عنوان تحلیل گر، تحلیل فارکس را انجام دهید، بهتر است نکات زیر را به دقت زیر نظر داشته و آنها را رعایت کنید.
برای داشتن یک تحلیل فارکس دقیق، باید از منابع خبری معتبر و قابل اعتماد استفاده کنید. این منابع اطلاعات درست و بهروزی ارائه میدهند که به شما کمک میکند تصمیمات بهتری بگیرید. سایتهای خبری معروف و تحلیلگران با تجربه میتوانند منابع خوبی باشند. استفاده از اطلاعات نادرست میتواند منجر به تحلیلهای اشتباه و ضررهای مالی شود.
یکی از بهترین روشها برای تحلیل فارکس، استفاده از هر دو روش تحلیل بنیادی و تکنیکال است. تحلیل بنیادی شامل بررسی عواملی مانند نرخ بهره، تورم و وضعیت اقتصادی کشورها است که میتواند بر ارزش ارزها تأثیر بگذارد. تحلیل تکنیکال نیز با استفاده از نمودارها و شاخصهای قیمتی به شما کمک میکند تا الگوها و روندهای بازار را شناسایی کنید. ترکیب این دو روش به شما دیدگاه کاملتری از بازار میدهد و تحلیل شما را دقیقتر میکند.
مدیریت ریسک یکی از اصول اساسی در تحلیل فارکس است. حتی اگر تحلیل شما درست باشد، باید همیشه آماده مواجهه با شرایط غیرمنتظره باشید. برای این کار میتوانید از ابزارهایی مانند حد ضرر (Stop Loss) استفاده کنید تا در صورت تغییرات ناگهانی بازار، ضررهای خود را محدود کنید. به عنوان مثال اگر تحلیل شما نشان میدهد که ارزش یورو افزایش خواهد یافت و شما اقدام به خرید یورو میکنید، با تعیین یک حد ضرر مناسب، میتوانید از کاهش شدید ارزش یورو جلوگیری کنید. در واقع این کار نشان دهنده ترکیب تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال برای انجام یک تحلیل فارکس دقیق و اصولی است.
برای تحلیل فارکس، همیشه باید بهروز باشید و آخرین اخبار اقتصادی را دنبال کنید. تقویم اقتصادی فارکس یکی از ابزارهای مهمی است که به شما کمک میکند از زمان و جزئیات رویدادهای اقتصادی باخبر شوید. به عنوان مثال اگر بدانید که بانک مرکزی آمریکا قرار است نرخ بهره را اعلام کند، میتوانید پیش از این اعلامیه تحلیل خود را بهروزرسانی کرده و برای واکنش بازار آماده باشید.
تحلیل فارکس نیاز به تمرین و تجربه دارد. هر چه بیشتر با نمودارها کار کنید و بازار را تحلیل کنید، مهارتهای شما بهتر میشود. استفاده از حسابهای آزمایشی میتواند به شما کمک کند تا بدون ریسک مالی، تحلیلهای خود را امتحان کنید و از اشتباهات خود بیاموزید. با گذشت زمان و کسب تجربه، تحلیلهای شما دقیقتر و تصمیمگیریهایتان بهتر خواهد شد.
با رعایت این نکات، میتوانید تحلیل فارکس بهتری انجام دهید و تصمیمات معاملاتی دقیقتری بگیرید. این کار به شما کمک میکند تا از فرصتهای بازار بهرهبرداری کرده و ریسکهای خود را به حداقل برسانید.
تحلیل فارکس برای افراد مختلفی که در بازار ارزها فعالیت میکنند، بسیار مفید است. در اینجا به برخی از این افراد اشاره میکنیم:
معاملهگران روزانه کسانی هستند که در طول روز معاملات زیادی انجام میدهند و از نوسانات کوتاهمدت بازار استفاده میکنند. برای این افراد، تحلیل فارکس بسیار مهم است زیرا به آنها کمک میکند تا روندهای روزانه و فرصتهای سریع بازار را شناسایی کنند.
سرمایهگذاران بلندمدت به دنبال حفظ و افزایش ارزش سرمایه خود در طول زمان هستند. این افراد از تحلیل بنیادی استفاده میکنند تا عوامل اقتصادی و سیاسی مؤثر بر ارزها را بررسی کنند. مثلاً، یک سرمایهگذار بلندمدت ممکن است نرخ بهره، رشد اقتصادی و سیاستهای پولی یک کشور را تحلیل کند تا تصمیم بگیرد که آیا در بلندمدت به خرید یک ارز خاص بپردازد یا نه.
شرکتها و کسبوکارهایی که در بازارهای بینالمللی فعالیت میکنند، نیاز به تحلیل فارکس دارند تا ریسکهای مرتبط با نوسانات ارزی را مدیریت کنند. این شرکتها با استفاده از تحلیل فارکس میتوانند زمان مناسب برای تبدیل ارزها، پرداختهای بینالمللی و مدیریت بودجه خود را شناسایی کنند. این کار به آنها کمک میکند تا از تغییرات ناگهانی نرخ ارزها جلوگیری کنند و هزینههای مالی خود را کاهش دهند.
افرادی که به مسائل اقتصادی و بازارهای مالی علاقهمند هستند نیز میتوانند از تحلیل فارکس بهرهمند شوند. این تحلیلها به آنها کمک میکند تا دانش خود را در زمینههای اقتصادی افزایش دهند و با پیچیدگیهای بازار ارزها آشنا شوند. همچنین میتوانند با دنبال کردن تحلیلها و پیشبینیهای بازار، به تدریج به معاملهگران و تحلیلگران حرفهای تبدیل شوند.
مدیران پورتفولیو که مسئولیت مدیریت سرمایههای دیگران را بر عهده دارند، نیاز به تحلیل فارکس دارند تا بهترین تصمیمات را برای سرمایهگذاری بگیرند. این تحلیلها به آنها کمک میکند تا ترکیب بهینهای از داراییها را در پورتفولیو خود داشته باشند و ریسکها را به حداقل برسانند.
به طور کلی تحلیل فارکس برای هر کسی که به نحوی با بازار ارزها سروکار دارد مفید است. با استفاده از تحلیلهای دقیق و بهروز، این افراد میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند و از فرصتهای موجود در بازار استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای اصلی برای تحلیل بازار فارکس است. در این روش، معاملهگران از نمودارهای قیمتی برای پیشبینی حرکتهای آینده بازار استفاده میکنند. این روش به خصوص برای کسانی که به دنبال معاملات کوتاهمدت هستند، بسیار مفید است.
سبک پرایس اکشن یکی از روشهای محبوب در تحلیل تکنیکال است. در این روش معاملهگران فقط با نگاه کردن به نمودارهای قیمت و بدون استفاده از شاخصهای اضافی تحلیل میکنند. آنها به حرکتهای قیمت و الگوهای نموداری توجه میکنند تا تصمیم بگیرند که آیا خرید کنند یا بفروشند. مثلاً، اگر قیمت در حال افزایش باشد و یک الگوی قیمتی خاص مثل “الگوی سر و شانه” شکل بگیرد، معاملهگر ممکن است پیشبینی کند که قیمت به زودی کاهش مییابد و بنابراین تصمیم به فروش بگیرد.
علاوه بر پرایس اکشن، معاملهگران میتوانند از اندیکاتورهای تکنیکال برای تأیید تحلیلهای خود استفاده کنند. اندیکاتورها ابزارهایی هستند که با استفاده از دادههای قیمتی، به تحلیل دقیقتر کمک میکنند. به عنوان مثال، شاخص قدرت نسبی (RSI) میتواند نشان دهد که آیا یک دارایی در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد. اگر RSI نشان دهد که دارایی در منطقه اشباع خرید است و پرایس اکشن هم نشان دهد که قیمت ممکن است کاهش یابد، این میتواند تأیید خوبی برای فروش باشد.
با ترکیب پرایس اکشن و اندیکاتورها، معاملهگران میتوانند تحلیلهای دقیقتری داشته باشند. مثلاً، اگر معاملهگر با استفاده از پرایس اکشن ببیند که قیمت در حال تغییر است و همزمان یک اندیکاتور مثل میانگین متحرک هم نشان دهد که روند تغییر کرده است، این میتواند به معاملهگر اطمینان بیشتری بدهد. این ترکیب به معاملهگران کمک میکند تا با اطمینان بیشتری معاملات خود را انجام دهند و از تغییرات بازار فارکس بهرهمند شوند.
استفاده از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن مانند پرایس اکشن و اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکند تا حرکتهای آینده بازار را پیشبینی کنند و زمان مناسب برای ورود یا خروج از معاملات را پیدا کنند. این روشها به معاملهگران اطمینان میدهند که تصمیماتشان بر اساس تحلیلهای دقیق و جامع است.