یوتوتایمز » وبلاگ » تحلیل » تحلیل فارکس » برگه 17
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
سرمایهگذاران سهماهه سوم را با مقدار کمی موقعیت خریداری شده بر روی دلار آمریکا (USD) به پایان رساندند، بقیه ارزهای G10 (گروه ده) وضعیت خنثی داشتند و موقعیت فروش کمی بر روی ارزهای بازارهای نوظهور (EM) مشاهده شد. فروش دلار آمریکا توسط صندوقهای تأمینی در برابر ارزهای بازارهای نوظهور چشمگیر بود.
در گروه G10: دلار آمریکا خنثی، دلار استرالیا (AUD) خریداری شده، دلار کانادا (CAD)، فرانک سوئیس (CHF) و کرون سوئد (SEK) فروش رفته بودند.
در بازارهای نوظهور (EM): آسیا در موقعیت فروش، منطقه اروپا، خاورمیانه و آفریقا (EMEA) خریداری شده، لاتین آمریکا (LatAm) خنثی بود.
جریانهای مثبت در آسیا، جریانهای قوی ورودی در EEMEA ادامه یافت، جریانهای ورودی در لاتین آمریکا با افزایش نوسانات کند شد.
پیشبینیهای شرکت OpenAI نشان میدهد که زیان شرکت تا سال 2026 سه برابر شده و به 14 میلیارد دلار خواهد رسید - گزارش از The Information.
بلکراک: بازده اوراق قرضه آمریکا پس از فروش انبوه به سطح منصفانه نزدیکتر شد - خبرگزاری بلومبرگ.
بانک آمریکا دلایلی ارائه داده است که چرا انتظار دارد بانک مرکزی اروپا نرخ بهره را بیشتر از آنچه در حال حاضر در بازار قیمتگذاری شده، کاهش دهد. این دلایل به چهار عامل کلیدی اشاره میکند که میتواند موجب کاهش بیشتر نرخ بهره شود.
نیاز به تحریک اقتصاد: در شرایطی که اقتصاد ناحیه یورو به محرکهای اقتصادی بیشتری نیاز داشته باشد، این احتمال وجود دارد که نرخهای بهره به زیر سطح خنثی کاهش یابند تا از اقتصاد حمایت کنند. برخی دادهها نشان میدهند که به منظور تقویت اقتصاد، نرخهای بهره باید به شکل قابل توجهی کاهش یابد.
بررسی نرخ خنثی: برآورد بانک مرکزی اروپا از نرخ بهره خنثی در سطح ۲ درصد سوالاتی را به وجود آورده است. پیش از همهگیری کرونا، مدلهای تاریخی این سطح را به عنوان حد بالایی در نظر میگرفتند. با این حال، دلیل حفظ این تخمین پس از همهگیری نامشخص است و احتمالا نیاز به بازنگری داشته باشد.
کمبود پشتوانه نظری برای نرخهای بهره بالاتر: برای حفظ نرخ بهره خنثی در سطوح بالاتر، شواهد نظری کافی وجود ندارد. بسیاری از عوامل ساختاری فعلی بر تقاضا و عرضه فشار وارد میکنند و به همین دلیل، دادههای تجربی مورد نیاز است تا نرخ بهره مناسب تعیین شود.
تغییرات در شرایط سرمایهگذاری و پسانداز: دادهها نشان میدهد که ناحیه یورو بیشتر پسانداز کرده و کمتر سرمایهگذاری میکند. اگر نرخهای بهره خنثی در مقایسه با دوره پیش از همهگیری تغییر کرده باشند، احتمالاً این نرخها کاهش یافتهاند که خود دلیلی برای تسهیل بیشتر پولی است.
بر اساس تحلیلهای بانک آمریکا، این عوامل نشان میدهند که بانک مرکزی اروپا ممکن است نرخ بهره را بیش از آنچه انتظار میرود، کاهش دهد تا از رشد اقتصادی و ثبات در ناحیه یورو حمایت کند. نشست پولی بانک مرکزی اروپا در ۱۷ اکتبر برگزار خواهد شد.
در حالی که تل آویو به حملات متقابل با تهران و نیروهای نیابتی آن ادامه میدهد - آخرین مورد شلیک 181 موشک توسط ایران در 1 اکتبر به اهدافی در داخل اسرائیل بود - سوال واضح برای بسیاری از ناظران خاورمیانه این است که چرا اسراییل تمام تأسیسات هستهای ایران را، که بزرگترین ریسک برای اسرائیل و متحدانش است، در این فرآیند حذف نمیکند؟ همچنین ممکن است خطری حتی فوریتر از آن چیزی که بسیاری فکر میکنند وجود داشته باشد، چرا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در ماه مه هشدار داد که ایران دارای مواد کافی برای تولید حداقل سه کلاهک هستهای است. تنها نکته مثبت در این واقعیت این بود که جمهوری اسلامی از نهایی کردن طراحی عناصر کلیدی فناوری چنین سلاحی دورتر بود - حدود 9 ماه به گفته یک منبع امنیتی ارشد نزدیک به ریاست جمهوری ایالات متحده و همتای نزدیک به کمیسیون اروپا که به طور انحصاری با آنها در ماه گذشته صحبت شده است. همتای نزدیک به کمیسیون اروپا که به طور انحصاری طی ماه گذشته توسط OilPrice.com با او صحبت شده است. با این حال، این وضعیت اکنون تغییر کرده است، زیرا بحثهای اخیر در بالاترین سطوح دولتهای G7 نشان میدهد که روسیه ممکن است در ازای موشکها و پهپادهایی که تهران برای جنگ ادامهدارش با اوکراین به مسکو میدهد، به ایران در این زمینه کمک میکند.
مطمئناً هیچ مانعی برای حمله اسرائیل به سایتهای هستهای کلیدی ایران از طریق فقدان اطلاعات در مورد این موضوع وجود ندارد – تل آویو و واشنگتن مدتهاست که دقیقاً میدانند تمام عناصر اصلی برنامه توسعه هستهای ایران کجا هستند. منطقی است که فرض کنیم اهداف اولیه شامل تاسیسات بزرگ هستهای در نطنز، فردو، اصفهان، اراک، پارچین، قم و بوشهر و معادن اصلی اورانیوم در ساغند و غچین باشد. به طور کلی، ایران 21 سایت مرتبط با برنامه هستهای خود را در طول دورهای که تحت نظارت بود به آژانس اعلام کرد، و سایتهای دیگری نیز وجود داشت که آژانس در آنها وجود اورانیوم بسیار غنیشده را شناسایی کرد. چندین سایت دیگر که توسط ایران برای آژانس فاش نشده باقی ماندهاند، از آن زمان توسط منابع مختلف اطلاعاتی کشف شدهاند. این تعداد، برای حمله نیروی هوایی اسرائیل زیاد است، به ویژه با توجه به فاصله 900 مایلی از فرودگاههای عملیاتی کلیدی آنها تا دورترین اهداف ایرانی که در آنها قرار دارند، و به دلیل اینکه چندین سایت تا چه حد در زیر زمین قرار گرفتهاند، ترکیب شده است. اما آیا اسرائیل میتواند با موفقیت به تعدادی از بزرگترین سایتها حمله کند، که حداقل به طور قابل توجهی جدول زمانی توسعه هستهای ایران را به عقب اندازد؟
اولاً، نیروی هوایی باید از موقعیتی بلند شود که مسیر هوایی بهینه از اسرائیل به ایران را برای آنها فراهم کند. به نظر میرسد که در صدر فهرست این گونه نامزدها آذربایجان باشد که اسرائیل روابط بسیار نزدیکتری با آن در چند سال گذشته ایجاد کرده است، از جمله تامین سلاح برای بازپس گیری قره باغ کوهستانی در سال گذشته. تا آن زمان و پس از آن، به گفته منابع ایالات متحده و اتحادیه اروپا، حضور نظامی اسرائیل در این کشور به طرز چشمگیری افزایش یافته است، اگرچه میتوان با عبور از حریم هوایی چندین کشور ناتو، نیروهای اسرائیلی را در آنجا افزایش داد. این امر از مسیرهای مشکل سازتر شامل اردن و سپس عراق یا از طریق عربستان سعودی جلوگیری میکند.
دوما، اسرائیل برای نفوذ به سیستم دفاعی تاسیسات عمیق زیرزمینی به بمبهای مناسب نیاز دارد. اعتقاد بر این است که چندین مورد از این مکانها حداقل 300 فوت پایینتر هستند، در مقایسه با 100 فوت سنگری که در آن حسن نصرالله، رهبر حزبالله در 27 سپتامبر توسط بمبهای نافذ BLU-109 ساخت ایالات متحده 2000 پوندی به شهادت رسید. بنابراین به بمبهای قویتری نیاز است. در زمان گزارش CRS در سال 2012، نشان میداد که ایالات متحده قبلاً واحدهای بمب هدایتشونده اسرائیل (GBU) از کلاس 2000 پوندی «27» و کلاس 5000 پوندی «28» را فروخته است. اما نکته مهم این است که "آمریکا ممکن است بی سر و صدا به اسرائیل سیستمهای بسیار پیچیدهتری داده باشد یا اسرائیل سیستمهای خود را توسعه داده باشد." فراتر از هرگونه ملاحظات لجستیکی دیگر در چنین عملیات بزرگی، این واقعیت گویا است که ایران به وضوح فکر میکند که اسرائیل میتواند به این تاسیسات حمله کند، همانطور که در آوریل – اندکی پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل – تهران تأسیسات هستهای خود را بست.
چنین حملاتی از سوی اسرائیل به تأسیسات هستهای کلیدی ایران، البته تنها یک بخش از معادله است، و طرف دیگر این است که ایران و متحدانش ممکن است در تلافی چه کاری انجام دهند. این همان چیزی است که به نظر میرسد خط جدایی بین دیدگاههای جو بایدن، رئیسجمهور کنونی ایالات متحده، و نامزد فعلی ریاستجمهوری، دونالد ترامپ، تشکیل میدهد. اگرچه اسرائیل میتواند بدون ایالات متحده حمله به سایت هستهای را انجام دهد، مدیریت عواقب آن به تنهایی دشوار خواهد بود. مهمتر از همه در این زمینه، رگبارهای مکرر موشکها و پهپادهای ایرانی با هدف انتخاب گسترده اهداف در سرتاسر اسرائیل برای تلآویو، با وجود سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین، بدون پشتیبانی هوایی از سوی ایالات متحده و بریتانیا، بسیار دشوار خواهد بود. بر اساس گزارشی که اخیرا منتشر شده است، تصاویر ماهوارهای و رسانههای اجتماعی نشان میدهد که چندین موشک ایرانی در حمله موشکی قبلی خود در 13 آوریل توانستند به سپر دفاعی نفوذ کرده و پایگاه هوایی نواتیم اسرائیل در صحرای نقب را در کنار سایر اهداف مورد اصابت قرار دهند. هر تصوری مبنی بر اینکه اسرائیل بتواند این سایتهای موشکی را همزمان با سایتهای هستهای ایران از بین ببرد، بسیار غیرواقعی به نظر میرسد، چرا که نه تنها بسیاری از آنها در اعماق زمین مدفون هستند، بلکه بسیاری از موشکها از پرتابگرهای بسیار متحرک پرتاب میشوند. ممکن است اسرائیل تصمیم بگیرد که از شانس خود در این زمینه استفاده کند تا برنامه هستهای ایران را بدون حمایت کامل ایالات متحده به عقب بیندازد، اما این به وضوح گزینه کمتر ارجح است.
بایدن هفته گذشته به صراحت گفت که طرفدار حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران نیست و به نظر میرسد دلایل کلیدی همان چیزی است که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، از پذیرش چنین درخواستهایی از سوی اسرائیل نیز خودداری کرد. لئون پانتا، وزیر دفاع وقت آمریکا، در سال 2011 گفت که در چنین رویدادی، ایالات متحده مقصر شناخته میشود و همچنین میتواند هدف تلافی جویانه ایران از طریق حمله به پایگاههای نظامی یا نیروی دریایی این کشور در خاورمیانه باشد. همچنین ممکن است اقداماتی از سوی ایران و نیروهای نیابتی آن برای ایجاد مشکلات اقتصادی برای متحدان غربی از طریق حملات انجام شده علیه سایتهای کلیدی بخش نفت انجام شود. همچنین میتوان انتظار داشت که ایران حامیان خود در سراسر جهان را تحت فشار قرار دهد تا حملات تروریستی را به اهداف گستردهتری مرتبط با ایالات متحده در غرب و شرق انجام دهند. به همین دلیل است که تیم بایدن به تمرکز بر تشدید تحریمها به عنوان پاسخ اصلی به هرگونه افزایش در مقیاس اقدامات ایران علیه اسرائیل ادامه میدهد. این دیدگاه اعضای آشتی گرای (Dove) کابینه اسرائیل نیز هست. برعکس، اعضای جنگ گرای (Hawk) نظر دونالد ترامپ را دارند که هفته گذشته (در پاسخ به «نه» قاطع بایدن در مورد حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران گفت: «این احمقانهترین چیزی است که تا به حال شنیدهام. این بزرگترین ریسکی است که ما داریم. بزرگترین ریسکی که ما داریم ایران هستهای است. به زودی آنها سلاح هستهای خواهند داشت. و سپس شما با مشکل مواجه خواهید شد." با توجه به این موضوع، اسرائیل ممکن است منتظر باشد تا در صورت و زمانی که ترامپ به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، فشار بزرگی علیه ایران انجام دهد.
تحلیلگران مورگان استنلی انتظار دارند که شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) که فردا منتشر میشود، نشاندهنده کاهش جزئی در نرخ تورم باشد. این بانک پیشبینی میکند که CPI هسته به میزان 0.26% ماهانه و 3.2% سالانه افزایش یابد، در حالی که CPI کلی به میزان 0.09% ماهانه و 2.3% سالانه رشد خواهد کرد.
تحلیلگران مورگان استنلی:
انتظار میرود که تورم مسکن کاهش یابد، به ویژه به دلیل تنظیمات در محاسبات اجاره معادل مالک (OER) و عوامل فصلی که این کاهش میتواند به کاهش کلی تورم کمک کند.
پیشبینی میشود که قیمت خودروهای دست دوم افزایش یابد که این امر میتواند تورم کالاها را به سمت مثبت سوق دهد. این افزایش میتواند تأثیر قابل توجهی بر تورم کلی داشته باشد.
انتظار میرود که بیمه خودرو به روند نزولی خود ادامه دهد و حدود 13% سالانه (در مقابل 17% سالانه قبلی) باشد. این کاهش میتواند به کاهش هزینههای کلی خانوارها کمک کند.
مورگان استنلی معتقد است که روند کاهش تورم با پیشبینیهای فدرال رزرو همخوانی دارد. این بانک بر این باور است که همراه با دادههای قوی بازار کار، این کاهش تورم میتواند از پیشبینی دو کاهش 25 نقطه پایه در نرخ بهره در ماههای نوامبر و دسامبر حمایت کند. این کاهشها میتواند به تقویت اقتصاد و کاهش فشارهای تورمی کمک کند.
بازارهای ارز همچنان پرنوسان هستند. از یک سو، قیمتهای بالای انرژی و تهدید انتقام اسرائیل علیه ایران، احتمال وقوع رکود تورمی را افزایش میدهد. از سوی دیگر، بانکهای مرکزی در حال کاهش نرخ بهره هستند و هنوز خبر نهایی درباره بستههای محرک مالی چین منتشر نشده است. با توجه به این عوامل، انتظار میرود سرمایهگذاران به موقعیتهای دفاعی روی بیاورند و تقاضا برای دلار همچنان بالا باقی بماند.
دلار آمریکا
در حال حاضر، دلار در بازار نسبتاً قوی باقی مانده و عواملی که باعث افزایش ۲ درصدی آن در این ماه شدهاند، بهویژه تشدید درگیریها در خاورمیانه و گزارش شگفتانگیز اشتغال در آمریکا در ماه سپتامبر، هستند. ریسک ایجاد شوک نفتی به دنبال انتقام اسرائیل از ایران، میتواند باعث رکود تورمی در اقتصاد جهانی شود و این مسئله منجر به تغییراتی در منحنی بازدهی خزانهداری آمریکا (که بهطور معکوس صاف شده است) شده است.
صاف شدن معکوس منحنی بازدهی معمولاً برای دلار مثبت است و این وضعیت اغلب به ضرر ارزهای فعالتر میافتد. دلار از اواخر سپتامبر بهعنوان قویترین ارز گروه ده (G10) شناخته میشود، و پس از آن فرانک سوئیس به عنوان ارز دفاعی قرار دارد. اما دلار استرالیا نیز به دلیل تحولات اقتصادی چین در موقعیت قویتری قرار دارد. سیاستهای پولی تحریککنندهای که دو هفته پیش در چین به اجرا درآمد و احتمال اعلان بستههای محرک مالی جدید در روز شنبه، باعث شده تا این کشور از تأثیرات منفی تحولات خاورمیانه بکاهد.
علاوه بر این، بانکهای مرکزی در نقاط مختلف جهان به کاهش نرخ بهره ادامه میدهند. امروز صبح، بانک مرکزی نیوزیلند نرخ بهره را ۵۰ نقطه پایه کاهش داده است. بیانیه این بانک تأکید میکند که «قیمتگذاری بازار ریسک به ویژه نسبت به غافلگیریهای منفی اقتصادی حساس است.» در شرایطی که نگرانیها از رشد کندتر و وضعیت خطرناک خاورمیانه ادامه دارد، بازارهای سهام در معرض ریسک قرار دارند.
امروز دادههای اقتصادی مهمی در دسترس نیست، اما امشب گزارش صورتجلسه نشست سپتامبر فدرال رزرو منتشر خواهد شد، زمانی که فدرال رزرو نرخ بهره را ۵۰ نقطه پایه کاهش داده بود. بازارها در هفتههای اخیر حدود ۳۰ نقطه پایه از دوره کاهش نرخ بهره ۲۰۲۴ فدرال رزرو را عقب کشیدهاند، اما به نظر نمیرسد سرمایهگذاران هنوز تمایلی به بازنگری در چرخه کاهش نرخ فدرال رزرو داشته باشند. همچنین، احتمال انتشار دادههای مثبت تورم (افزایش ۰.۳٪ ماهانه شاخص قیمت مصرفکننده پایه) میتواند تأثیر کمی مثبت بر دلار داشته باشد.
به طور کلی، در کوتاهمدت عواملی که باعث کاهش دلار شوند، مشاهده نمیشود و دلار همچنان در محدوده ۱۰۲.۶۰ تا ۱۰۳.۳۵ قوی خواهد ماند.
یورو
وضعیت فعلی یورو همچنان آسیبپذیر است و نشان نمیدهد که بهزودی قادر به بازگشت به بالای سطح ۱.۱۰ خواهد بود. معمولاً انتظار میرود که اقدامات محرک مالی جدید چین برای یورو مثبت باشد؛ زیرا منطقه یورو سهم زیادی از صادرات به تولید ناخالص داخلی خود دارد. اما بحران خاورمیانه و تهدید افزایش قیمت نفت، یک عامل منفی بزرگ برای یورو است که باعث خواهد شد یورو در این ماه نتواند قویتر شود.
تحلیلگران از اینکه روند صعودی EURUSD در پاییز جاری در سطح ۱.۱۲ متوقف شده، ناامید شدهاند و اکنون احتمال میدهند که یورو به جای بازگشت به سطح ۱.۱۲، به سمت ۱.۰۸ حرکت کند. پیشبینیهای آنها برای چندین فصل آینده EURUSD همچنان در سطح ۱.۱۰ باقی خواهد ماند تا نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نوامبر مشخص شود.
امروز در تقویم اقتصادی منطقه یورو خبری قابل توجه نیست و در حالی که ممکن است EURUSD بر اساس اخبار اقتصادی چین به سطح ۱.۱۰ برسد، انتظار میرود که فروشندگان در این سطح وارد بازار شوند و مانع از ادامه روند صعودی یورو شوند.
پوند
در حال حاضر، نشانههای ضعف مستقل برای پوند مشاهده نمیشود. با این حال، مطبوعات بریتانیا به شدت درباره بودجه پیشرو که قرار است توسط راشل ریوز، وزیر خزانهداری بریتانیا، در ۳۰ اکتبر ارائه شود، گمانهزنی میکنند. برخی منتقدان معتقدند که این بودجه باید زودتر ارائه میشد تا خلأ سیاستی ایجاد شده توسط اخبار دیگر پر نشود.
سرمایهگذاران همچنان در جستجوی هرگونه نشانهای هستند که نشان دهد بازار ارواق قرضه بریتانیا نسبت به برنامههای آینده نگران شده است. در حالی که اسپرد اوراق قرضه ۱۰ ساله بریتانیا و آلمان در ماه گذشته حدود ۲۵-۳۰ نقطه پایه افزایش یافته است، این احتمالاً به دلیل دادههای ناامیدکننده از منطقه یورو است. همچنین، CDS پنجساله بریتانیا تغییر چندانی نکرده و در سطح بسیار محدودی در حدود ۲۱ نقطه پایه باقی مانده است، که نشان میدهد هیچ ریسک پرمیومی در بازار داراییهای بریتانیا وجود ندارد.
با این حال، به نظر میرسد که دلار در آستانه انتخابات آمریکا در نوامبر همچنان قویتر باقی خواهد ماند. این به این معنی است که هنوز پایینترین سطح برای GBPUSD مشاهده نشده است و احتمالاً شاهد اصلاح قیمت به سمت محدوده ۱.۲۹ در هفتههای آینده خواهیم بود.
منبع: ING
در روز چهارشنبه، دلار آمریکا پس از یک افزایش شدید به بالاترین سطح هفت هفتهای خود، در حال تثبیت است. این امر به ین ژاپن و سایر ارزهای اصلی کمی آرامش بخشیده است. سرمایهگذاران منتظر انتشار صورتجلسه نشست سپتامبر فدرال رزرو هستند تا دیدگاههای بیشتری در مورد چشمانداز نرخ بهره به دست آورند.
دلار نیوزیلند به پایینترین سطح خود از 19 اوت رسیده است. این کاهش پس از آن رخ داد که بانک مرکزی نیوزیلند نرخ بهره را 50 نقطه پایه کاهش داد و احتمال کاهشهای بیشتر را نیز باز گذاشت. این اقدام نشاندهنده سیاستهای پولی تسهیلی بیشتر در آینده است.
در ایالات متحده، تقویم دادههای اقتصادی این هفته خلوت است؛ اما گزارش قوی اشتغال در هفته گذشته باعث افزایش دلار شد. سرمایهگذاران منتظر انتشار گزارش شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در روز پنجشنبه هستند که میتواند تأثیر زیادی بر بازار داشته باشد.
یورو و پوند هر دو در برابر دلار کاهش یافتهاند. یورو به 1.0965 دلار و پوند به 1.3083 دلار رسیده است. این کاهشها نشاندهنده نگرانیهای بازار در مورد اقتصادهای اروپایی است.
ین ژاپن در محدوده رنجی معامله میشود. نخستوزیر جدید ژاپن، شیگرو ایشیبا، که به سیاست پولی تسهیلی انتقاد دارد، بازارها را با اظهارات اخیر خود مبنی بر عدم آمادگی کشور برای افزایش نرخ بهره شگفتزده کرده است. این اظهارات باعث نوساناتی در بازار ارز شده است.
دلار استرالیا نیز پس از انتشار صورتجلسه نشست بانک مرکزی این کشور که به نظر میرسید موضعی داویش داشته باشد، کاهش یافته است. این کاهش نشاندهنده نگرانیهای بازار در مورد اقتصاد استرالیا است.
در چین، یوان تقریباً بدون تغییر باقی مانده است. پکن اعلام کرده که به دستیابی به هدف رشد سالانه خود اطمینان کامل دارد، اما از معرفی اقدامات مالی قویتر خودداری کرده است. این امر باعث ناامیدی سرمایهگذاران شده است که انتظار حمایت بیشتری از سوی سیاستگذاران داشتند.
به طور کلی، بازار ارزهای جهانی تحت تأثیر تصمیمات بانکهای مرکزی مختلف و دادههای اقتصادی قرار دارد. سرمایهگذاران با دقت این تحولات را دنبال میکنند تا بتوانند تصمیمات بهتری در مورد سرمایهگذاریهای خود بگیرند.
بانک جهانی پیشبینی کرده است که نرخ رشد اقتصادی چین در سال 2025 به 4.3 درصد کاهش یابد، در حالی که این نرخ برای سال 2024 به 4.8 درصد پیشبینی شده است. این پیشبینیها نشان میدهد که رشد اقتصادی چین در سال 2025 نسبت به سال 2024 کاهش خواهد یافت، با وجود اینکه اقدامات اخیر برای تحریک اقتصادی به طور موقت باعث افزایش نرخ رشد در سال 2024 شده است.
دلایل اصلی این کاهش رشد شامل ضعف در مصرفکننده، مشکلات بازار مسکن و جمعیت سالخورده است. اقدامات اخیر برای تحریک اقتصادی بیشتر بر روی عرضه متمرکز بوده و ممکن است نتواند تقاضای مصرفکننده را افزایش دهد. به گفته اقتصاددان بانک جهانی، اصلاحات ساختاری عمیقتری برای رشد بلندمدت مورد نیاز است.
در همین حال، پیشبینی میشود که سایر کشورهای منطقه شرق آسیا و اقیانوس آرام در سال 2024 با نرخ 4.7 درصد و در سال 2025 با نرخ 4.9 درصد رشد کنند. این منطقه تشویق شده است تا به دنبال محرکهای رشد داخلی باشد، زیرا تأثیر اقتصادی چین کاهش مییابد.
نقل قول کلیدی از آدیتیا ماتو، اقتصاددان بانک جهانی: «سؤال این است که آیا [تحریک اقتصادی] میتواند نگرانیهای مصرفکنندگان درباره کاهش حقوق، کاهش درآمدهای ملکی و ترس از بیمار شدن، پیر شدن و بیکار شدن را جبران کند یا خیر؟»
در دوران همهگیری COVID-19، بانک مرکزی استرالیا (RBA) از ابزارهای سیاستگذاری غیرمتعارف برای حمایت از اقتصاد استفاده کرد. یکی از این ابزارها، تسهیلات تأمین مالی مدتدار (TFF) بود. کریستوفر کنت، معاون RBA، اخیراً در سخنرانی خود به بررسی عملکرد و نتایج این تسهیلات پرداخته است.
اهداف و دستاوردها:
ابزار TFF با هدف حمایت از سیستم مالی و تأمین نقدینگی برای بانکها و مؤسسات مالی در دوران بحران طراحی شد. طبق گزارش RBA، این تسهیلات توانست اهداف تعیینشده در ابتدای همهگیری را محقق کند.
هزینهها:
هزینه کل اجرای TFF برای RBA حدود ۹ میلیارد دلار تخمین زده شده است. این هزینهها شامل تأمین نقدینگی و حمایت از بانکها در دوران بحران بود.
آینده TFF:
کریستوفر کنت در سخنرانی خود اشاره کرد که استفاده مجدد از ابزاری مشابه TFF در شرایط بحرانی شدید قابل بررسی است. با این حال، این تصمیم تنها پس از بررسی دقیق سناریوها و ریسکهای مرتبط اتخاذ خواهد شد.
نتیجهگیری:
تسهیلات تأمین مالی مدتدار (TFF) یکی از ابزارهای مهم RBA در دوران همهگیری COVID-19 بود که توانست به اهداف خود دست یابد و از سیستم مالی حمایت کند. با توجه به نتایج مثبت این تسهیلات، استفاده مجدد از آن در شرایط بحرانی آینده نیز قابل بررسی است.
آن والش، مدیر ارشد سرمایهگذاری شرکت مدیریت سرمایهگذاری گوگنهایم (Guggenheim)، در مجمع اقتصادی گرینویچ در کانکتیکات صحبت کرده و گفته است که تورم تا ۴٪ میتواند به یک وضعیت عادی جدید تبدیل شود. او معتقد است که حتی اگر تورم به هدف ۲٪ فدرال رزرو بازگردد، این سطح برای مدت طولانی پایدار نخواهد بود.
به طور خلاصه:
ما برای اولین بار در مدتها در یک دنیای بازتورمی هستیم.
وقتی تورم به هدف ۲٪ فدرال رزرو بازگردد، سیاستگذاران احتمالاً باید آن محدودیت مضحک را بردارند و در یک محدوده کار کنند؛ زیرا فکر نمیکنم این سطح چیزی باشد که بتوانند برای مدت طولانی در آن بمانند.
او نسبت به بازار سهام چین شکاک است.
بانک دویچه به بررسی عملکرد شاخص S&P 500 در سال 2024 میپردازد. در این متن، بانک دویچه اشاره میکند که ماه اکتبر در سالهای انتخابات ریاست جمهوری ممکن است چالشبرانگیز باشد، اما انتظار میرود که در ماههای نوامبر و دسامبر شرایط بهتری پیش رو باشد.
این نمودار از بانک دویچه نشان میدهد که شاخص S&P 500 در سال 2024 تاکنون بهترین عملکرد سالانه خود در قرن 21 را داشته و از ابتدای سال تاکنون 19.4 درصد افزایش یافته است.
نکات مهمی که تحلیلگران بانک دویچه برای ماههای آینده پیشبینی میکنند عبارتند از:
الگوهای فصلی نشان میدهند که کاهشها در این زمان از سال نسبتاً نادر هستند.
از سال 2000 تاکنون، در 19 سال از 24 سال گذشته، شاخص در سهماهه چهارم افزایش یافته است که بیشتر از هر سهماهه دیگری است.
اما در یک کمپین انتخاباتی بسیار پیچیده قرار داریم و اگر تاریخ تکرار شود، ماه اکتبر در سال انتخابات ریاست جمهوری ممکن است چالشبرانگیز باشد، قبل از اینکه در ماههای نوامبر و دسامبر شرایط بهتری پیش رو باشد.
علاوه بر تأثیرات کلان اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی، فصل گزارشدهی درآمدهای شرکتهای آمریکایی از این هفته مورد توجه قرار خواهد گرفت.
در جدیدترین گزارش خود، بانک سرمایهگذاری SocGen پیشبینی میکند که نرخ برابری دلار آمریکا در برابر ین ژاپن (USDJPY) پس از یک اصلاح کوتاهمدت به سطح 145، مجددا روند صعودی خود را به سمت سطح مقاومت مهم 152 از سر خواهد گرفت.
به گفته SocGen، نمودار روزانه USDJPY نشاندهنده تشکیل یک کف بالاتر در سطح 141.60 است که حاکی از بهبود روند صعودی این جفتارز میباشد. USDJPY موفق شده از میانگین متحرک 50 روزه خود عبور کند که سیگنالی مثبت برای ادامه روند صعودی است. چنانچه USDJPY بتواند سطح 145 را حفظ کند، احتمال ادامه روند صعودی به سمت سطوح بالاتر افزایش مییابد.
به اعتقاد SocGen، سطح مقاومت مهمی در نزدیکی 152 وجود دارد که با بالاترین سطح قیمت در ماه نوامبر 2023 و پایینترین سطح قیمت در ماه مه 2024 مطابقت دارد. این سطح میتواند مانع جدی برای ادامه روند صعودی USDJPY باشد.
بانک جهانی انتظار دارد رشد چین در سال 2025 حتی با افزایش موقت اقدامات محرک اخیر تضعیف شود و فشار بیشتری بر اقتصادهای منطقه وارد کند.
این وام دهنده در گزارش چشم انداز اقتصادی شش ماهه خود گفت: رشد چین در سال آینده 4.8 درصد تخمین زده شده در سال 2024 به 4.3 درصد کاهش مییابد. در نتیجه، رشد در شرق آسیا و اقیانوسیه - که شامل کشورهایی مانند اندونزی، استرالیا و کره میشود - از حدود 4.8 درصد در سال جاری به 4.4 درصد در سال 2025 کاهش خواهد یافت.
بانک جهانی روز سهشنبه اعلام کرد: «برای سه دهه، رشد چین به طور مفید به همسایگانش سرایت کرده است، اما اندازه این انگیزه اکنون در حال کاهش است». حمایت مالی اخیراً ممکن است رشد کوتاه مدت را افزایش دهد، اما رشد بلندمدت به اصلاحات ساختاری عمیقتر بستگی دارد.»
مقامات چینی هدف رشد اقتصادی حدود 5 درصد در سال جاری را تعیین کرده بودند - هدفی که تا ماه اوت به دلیل کاهش هزینهکردهای مصرف کننده و بازار املاک متزلزل به طور فزایندهای دور از دسترس به نظر میرسید. در اواخر سپتامبر، پکن با اقداماتی مانند کاهش نرخ بهره، هجوم محرکهایی را که عمدتاً بر سیاستهای پولی متمرکز بود، آغاز کرد.
اکنون انتظارات برای حمایت مالی بیشتر برای افزایش هزینهکرد، بازگرداندن اطمینان و شکوفایی اقتصاد در حال افزایش است.
پیشبینی رشد بانک جهانی برای چین در سال جاری مطابق با برآوردهای انجام شده در نظرسنجی بلومبرگ است، اما پیشبینی آن در سال 2025 کمی کمتر از میانگین 4.5 درصدی است.
بانک جهانی گفت: علاوه بر کاهش رشد در چین، تغییر جریان تجارت و سرمایه گذاری، در کنار عدم قطعیت رو به رشد سیاست جهانی، ممکن است بر آسیای شرقی و منطقه اقیانوس آرام نیز تأثیر بگذارد.
در حالی که تنشهای تجاری ایالات متحده و چین فرصتهایی را برای کشورهایی مانند ویتنام ایجاد کرده است تا در پیوند شرکای تجاری اصلی نقش ایفا کنند، "شواهد جدید نشان میدهد که اقتصادها ممکن است به طور فزایندهای به ایفای نقش "اتصال یک طرفه" به عنوان قوانین جدید و سخت گیرانه محدود شوند. بانک جهانی اعلام کرد مبدأ بر واردات و صادرات محدودیتهایی اعمال شده است.
این بانک همچنین چگونگی تأثیر فناوریهای جدید مانند روباتهای صنعتی و هوش مصنوعی بر بازارهای کار در سراسر آسیا را بررسی کرد.
با توجه به غلبه کارهای دستی در منطقه، سهم کمتری از مشاغل در مقایسه با اقتصادهای پیشرفته توسط هوش مصنوعی تهدید میشود. بانک جهانی گفت، اما این بدان معناست که منطقه برای بهرهگیری از مزایای بهرهوری هوش مصنوعی در موقعیت کمتری قرار دارد.
تراز تجاری بین ایالات متحده و چین در ماه اوت به ۲۷.۸۸ میلیارد دلار کسری رسید که نسبت به کسری ۳۰.۱۲ میلیارد دلاری ماه ژوئیه کاهش داشته است. همچنین، تراز تجاری بینالمللی آمریکا برای ماه اوت ۷۰.۴ میلیارد دلار کسری داشت که کمی بهتر از پیشبینی ۷۰.۶ میلیارد دلاری و کمتر از کسری ۷۸.۹ میلیارد دلاری ماه قبل بود.
در مورد جزئیات، تراز تجاری کالاها در ماه اوت با ۹۴.۲۲ میلیارد دلار کسری ثبت شد که بهبود قابل توجهی نسبت به کسری ۱۰۲.۸ میلیارد دلاری ماه قبل نشان میدهد. مازاد تجارت خدمات نیز به ۲۴.۴ میلیارد دلار رسید که اندکی بالاتر از ۲۴.۳ میلیارد دلار ماه پیش است.
صادرات در ماه اوت ۲ درصد رشد داشت که نسبت به افزایش ۰.۵ درصدی ماه ژوئیه رشد بهتری محسوب میشود. در مقابل، واردات با ۰.۹ درصد کاهش همراه بود که نسبت به افزایش ۲.۱ درصدی ماه قبل بهبود نسبی را نشان میدهد. میزان کل صادرات در اوت ۲۷۱.۷۶ میلیارد دلار بود که نسبت به ۲۶۶.۴۸ میلیارد دلار ماه قبل بیشتر است.
از سوی دیگر، واردات به ۳۴۲.۱ میلیارد دلار رسید که کاهش نسبی نسبت به ۳۴۵.۴ میلیارد دلار ماه ژوئیه را نشان میدهد. همچنین، واردات کالاهای سرمایهای به ۸۳.۱۳ میلیارد دلار کاهش یافت که کمی کمتر از ۸۳.۴۶ میلیارد دلار ماه قبل است.
از ابتدای سال تا کنون، کسری کالاها و خدمات ۴۷.۱ میلیارد دلار یا ۸.۹ درصد افزایش یافته است. طی این مدت، صادرات ۷۹ میلیارد دلار یا ۳.۹ درصد و واردات ۱۲۶.۱ میلیارد دلار یا ۴.۹ درصد افزایش داشتهاند.
نتیجهگیری این است که واردات کالاها در ماه گذشته بیشتر از انتظار بود که بخشی از آن ناشی از پیشبینی اعتصاب در بنادر بوده و این عامل باعث افزایش کسری تجاری شد.
ین ژاپن برای دومین روز متوالی در برابر دلار آمریکا تقویت شده است، بهویژه به دلیل نگرانیها در مورد احتمال مداخله مقامات ژاپنی و تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه. مقامات ژاپنی درباره فعالیتهای سفتهبازانه در بازار ارز ابراز نگرانی کردهاند و این موضوع باعث شده که احتمال مداخله دولت برای حمایت از ین بیشتر شود. همچنین، درگیریهای اخیر بین حزبالله و اسرائیل باعث افزایش تقاضا برای ین بهعنوان دارایی امن شده است.
بااینحال، روند صعودی ین به طور نسبی محدود است. سرمایهگذاران نسبت به اقدامهای بعدی بانک ژاپن دچار عدم اطمینان هستند، زیرا مقامات، از جمله شگیروا ایشیبا، نخستوزیر، تأکید کردهاند که شرایط اقتصادی ممکن است از افزایشهای بیشتر نرخ بهره حمایت نکند. این موضوع باعث کاهش انتظارات برای افزایش نرخ بهره بانک ژاپن در سال ۲۰۲۴ شده است. درعینحال، دلار آمریکا همچنان نسبتاً مقاوم باقیمانده و از دادههای مثبت بازار کار و اظهارات محتاطانه جروم پاول، رئیس فدرال رزرو که امید به تسهیل شدید سیاستهای فدرال رزرو را کاهش داده است، حمایت میشود.
تحلیل تکنیکال USDJPY در تایم فریم روزانه
تصویر کلان این جفتارز در تایم فریم روزانه نقش مقاومت کلیدی ۱۴۹ برای ما برجسته میکند. اگر این مقاومت نقش خود را بهخوبی ایفا کند و قدرت دلار بعد از گزارش CPI کاهش یابد میتوان همچنان سناریو رسم شده در دید کلان را حفظ کرد. برای نقاط ورود بهتر است تایم فریم ۴ ساعت را بررسی کنیم.
تحلیل تکنیکال USDJPY در تایم فریم ۴ ساعت
طبق تحلیلی که در تایم فریم روزانه داشتیم، برای ورود به پوزیشن فروش بهتر است بعد از رسیدن به مقاومت ۱۴۷ و اصلاح روبهبالا تا حوالی ۱۴۸ منتظر ماند و در آن جا وارد پوزیشن فروش شد. (فلش قرمز رنگ)
دیگر سناریو مدنظر و کمی دور از انتظار ورود به پوزیشن خرید در حوالی مقاومت ۱۴۷ است. اگر دلار به قدرت خود ادامه دهد این سناریو میتواند بازدهی مناسبی داشته باشد.
برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا به صفحه تحلیلهای فاندامنتال بازار جهانی و فارکس مراجعه کنید.
امروز صبح، سنتیمنت ریسکپذیری در بازارهای اصلی داراییها به شدت منفی بوده است. در بازار ارز ، دلار استرالیا ، دلار کانادا و دلار نیوزیلند که به عنوان ارزهای با ریسک بالا شناخته میشوند، ضعیفترین عملکرد را داشتهاند. در مقابل، ین ژاپن قویترین ارز بوده و دلار آمریکا به طرز شگفتآوری در محدودهای ثابت باقی مانده است.
در بازار سهام، تمرکز اصلی بر روی چین بوده است. شاخصهای HK50 و CN50 کاهش چشمگیری را تجربه کردهاند و هر دو همچنان با کاهش دو رقمی مواجه هستند. این کاهشها پس از کنفرانس مطبوعاتی NDRC رخ داده که نتوانست خوشبینی جدیدی را در بازار ایجاد کند.
بازار کالاها نیز با کاهش قیمتها مواجه بوده است. قیمت مس و سنگ آهن به دلیل تحولات بازارهای چین کاهش یافتهاند. همچنین، انرژی نیز ضعیف معامله شده است و نفت خام WTI با مقاومت قوی در زیر 79 دلار مواجه شده است.
در بازار اوراق قرضه، افزایش بسیار کمی مشاهده شده است که به معنای کاهش جزئی در بازدهی است. با این حال، باید توجه داشت که اوراق قرضه در چند روز گذشته واقعاً بر اساس جریانهای ریسک معامله نشدهاند؛ زیرا انتظارات تورمی و دادههای بهتر از آمریکا در مرکز توجه بودهاند.
بازارها تقریباً به طور کامل کاهش ۲۵ نقطه پایه نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا (ECB) در هفته آینده را پیشبینی میکنند، اما تیم اقتصادی ما (تیم تحلیل ING) چندین استدلال مخالف را مطرح کرده است که نشان میدهد جلسه آینده ممکن است پیچیدهتر از آنچه بازارها پیشبینی میکنند باشد. امروز، احتمال دارد که «اشنابل، عضو بانک مرکزی اروپا» بخواهد اظهارات هفته گذشته خود را که به عنوان رویکردی داویش تلقی شده بود، روشن کند. ممکن است نرخ برابری EURUSD امروز بالاتر از ۱.۱۰ بازگردد، اما همچنان ریسکهای نزولی وجود دارد.
دلار آمریکا
در آغاز هفته، بازار ارز نوسانات متفاوتی را تجربه کرده است. ارزهایی مانند ین ژاپن و فرانک سوئیس که بازده کمتری دارند، افزایش یافتهاند، در حالی که دلار استرالیا و دلار نیوزیلند تحت فشار بیشتری قرار گرفتهاند. بازارهای چین پس از تعطیلات طولانی دوباره باز شدهاند و به دلیل اقدامات انبساطی اخیر پکن، با یک جلسه قوی شروع به کار کردهاند که ممکن است امروز تأثیری منفی بر دلار آمریکا داشته باشد، حتی اگر چشمانداز کلی دلار برای باقی ماه مثبت باشد.
همچنین، مشاهده شده که افزایش بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله آمریکا به ۴٪ تأثیر محدودی بر بازار ارز داشته است که به نظر میرسد ناشی از حرکتهای مربوط به گزارشهای اشتغال بوده است. احتمال دارد که بازار ارز از تأثیرگذاری مستقیم نرخ بهره فاصله بگیرد، زیرا بازار اکنون یک مسیر تدریجیتر از کاهش نرخ ۲۵ نقطه پایه توسط فدرال رزرو در هر جلسه را به عنوان مبنا پذیرفته است. پیشبینی میشود که دادههای تورمی این هفته تغییرات بزرگی در جهتگیری دلار ایجاد نکند و ممکن است دلار بیشتر به تحولات خاورمیانه و تغییرات قیمت نفت واکنش نشان دهد.
با این حال، باید به نتایج غیرمنتظره نظرسنجی کسب و کارهای کوچک (NFIB) توجه کرد، به ویژه شاخص برنامهریزی استخدام که ارتباط نزدیکی با اشتغال بخش خصوصی دارد. پیشبینی ما این است که شاخص دلار آمریکا (DXY) در محدوده ۱۰۲-۱۰۳ تثبیت شود، هرچند که با ریسکهای افزایشی مواجه است، حتی اگر شاهد کاهش اندک ارزش دلار باشیم.
یورو
بازارها تقریباً به طور کامل کاهش نرخ بهره ۲۳ نقطه پایه بانک مرکزی اروپا (ECB) در هفته آینده را پیشبینی میکنند، اما تیم اقتصادی ما (ING) بحث میکند که تصمیمگیری ممکن است بسیار سختتر از آن چیزی باشد که بازارهای نرخ بهره نشان میدهند. دلیل این موضوع این است که بانک مرکزی اروپا در پیشبینیهای اخیر خود، رشد اقتصادی ضعیفتر و تورم زیر ۲٪ را در نظر گرفته است. اگرچه «ایزابل اشنابل» در آخرین سخنرانی خود بر ریسکهای کاهش رشد تأکید کرد، او همچنین اشاره کرد که سیاست پولی نمیتواند کمک زیادی به کاهش این ریسکها کند. از طرفی، دادههای کشورهای مختلف همچنان نشاندهنده تورم چسبنده در بخش خدمات است و افزایش اخیر قیمت نفت نیز ممکن است باعث بازنگری صعودی در پیشبینیهای تورمی شود.
بازارها از این عوامل بیخبر نیستند، اما در عین حال به نظرات داویش اعضای بانک مرکزی اروپا مانند «ویلروی» توجه دارند و احتمالاً بر این باورند که میتوانند با پیشبینی کامل کاهش نرخ در روز جلسه، بانک مرکزی را به کاهش نرخ بهره سوق دهند. امروز یک جلسه بانک مرکزی اروپا به ریاست «ایزابل اشنابل» برگزار میشود و ما به این موضوع علاقهمندیم که آیا او مایل به روشن کردن موضع خود است یا خیر. اگر او موضع خود را به سمت سیاستهای سختگیرانهتر (هاوکیش) تغییر دهد، میتواند نرخ برابری EURUSD را به بالای ۱.۱۰ بازگرداند، اما ما مطمئن نیستیم که بازارها به راحتی از کاهش نرخ بهره در اکتبر دست بکشند و تفاوت زیاد نرخ بهره بین دلار آمریکا و یورو همچنان نشاندهنده فشار روی جفت ارز EURUSD در کوتاهمدت است.
دلار نیوزیلند
بانک مرکزی نیوزیلند (RBNZ) قصد دارد سیاست پولی خود را اعلام کند و انتظار میرود که یک کاهش ۵۰ نقطه پایه نرخ بهره اعمال کند. هم بازارها و هم تحلیلگران به نفع این کاهش ۵۰ نقطه پایه رای دادهاند و ما نیز با این نظر موافق هستیم.
بانک مرکزی نیوزیلند مجبور است با اطلاعات محدودی درباره تورم و بازار کار تصمیمگیری کند، زیرا دادههای رسمی فقط هر سه ماه یکبار منتشر میشوند. از زمان کاهش غافلگیرانه ۲۵ نقطه پایه در ماه اوت، تنها داده مهم اقتصادی، گزارش تولید ناخالص داخلی (GDP) برای سهماهه دوم بوده که نشاندهنده رشد منفی بوده است (هرچند کمی بهتر از پیشبینیها). این موضوع ممکن است فشار بیشتری بر بانک مرکزی نیوزیلند برای رساندن نرخ بهره به سطح خنثی با سرعت بیشتر، بهویژه پس از کاهش ۵۰ نقطه پایه نرخ بهره توسط فدرال رزرو آمریکا در ماه سپتامبر، وارد کند.
کاهش ۵۰ نقطه پایه نرخ بهره قبل از مشاهده ارقام تورمی سهماهه سوم نیاز به اطمینان زیادی درباره روند کاهش تورم دارد. ما بر این باوریم که ریسک بالایی وجود دارد که شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) به زیر ۲٪ در سهماهه سوم کاهش یافته باشد که در صورت عدم ادامه کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی نیوزیلند، نرخ واقعی را به طور نامطلوبی بالا نگه میدارد.
بازارها برای این جلسه کاهش ۴۵ نقطه پایه را پیشبینی میکنند و مجموعاً ۹۱ نقطه پایه تا پایان سال. ما فکر میکنیم کاهش ۵۰ نقطه پایه، فشار بیشتری بر دلار نیوزیلند (NZD) وارد خواهد کرد و ممکن است ارزش آن به نزدیکی ۰.۶۱ برسد، بهویژه با توجه به ریسکهای انتخاباتی آمریکا وجود دارد.
منبع: ING
با توجه به گزارش جدید بانک کردیت آگریکول، دلار استرالیا (AUD) به بزرگترین موقعیت خرید در میان ارزهای گروه G10 تبدیل شده، در حالی که دلار کانادا (CAD) همچنان بزرگترین موقعیت فروش را در این گروه به خود اختصاص داده است.
طی هفته گذشته، دلار استرالیا توانسته است از سایر ارزهای گروه G10 پیشی بگیرد و به بزرگترین موقعیت خرید تبدیل شود. عمده این افزایش تقاضا ناشی از جریانهای ورودی بوده است.
بر اساس دادهها، ورودیهای قابل توجهی از سوی شرکتهای تجاری و سرمایهگذاران بلندمدت به ثبت رسیده، در حالی که بانکها و صندوقهای پوشش ریسک شاهد خروج سرمایه بودهاند. با وجود این موقعیت قوی، در حال حاضر دلار استرالیا در محدوده اشباع خرید قرار دارد و این امر ممکن است باعث نوساناتی در آینده نزدیک شود.
در مقابل، دلار کانادا همچنان بزرگترین موقعیت فروش در میان ارزهای گروه G10 را داراست؛ اگرچه در هفته گذشته برخی از جریانهای ورودی خرید نیز مشاهده شد.
دادههای مربوط به جریانهای ارزی نشان میدهد که ورود سرمایه از سوی صندوقهای پوشش ریسک و سرمایهگذاران بلندمدت ادامه داشته، اما این جریانها با خروج سرمایه از سوی بانکها و شرکتهای تجاری مواجه شده است.
در مجموع، تحلیلهای مذکور نشاندهنده روندهای متفاوتی در بازار ارزهای G10 است که از تاثیرات محرکهای اقتصادی جهانی مانند اقدامات حمایتی چین بر دلار استرالیا حکایت دارد، در حالی که دلار کانادا همچنان با فشارهای فروش دست و پنجه نرم میکند.
در پی گزارش اشتغال روز جمعه که نشان داد کارفرمایان در سپتامبر بسیار بیشتر از آنچه انتظار میرفت، کارگر استخدام کردهاند، به نظر میرسد که اقتصاد ایالات متحده احتمال دارد "فرود نرمی" داشته باشد تا سقوط اقتصادی.
بر اساس گزارشی که روز جمعه توسط اداره آمار کار منتشر شد، اقتصاد ایالات متحده در ماه گذشته 254000 فرصت شغلی ایجاد کرد که پس از چندین ماه کسادی در تابستان دوباره بهبود یافته بود.
این انفجار ایجاد شغل برخی از نگرانیهایی را که در میان اقتصاددانان ایجاد شده بود، مبنی بر اینکه اقتصاد تحت فشار هزینههای بالای استقراض به سمت رکود میرود، برطرف کرد.
این گزارش بر تاب آوری اقتصادی تاکید میکند که به طور مداوم از رکود پیش بینی شده طولانی مدت سرپیچی کرده است. از زمانی که فدرال رزرو شروع به افزایش نرخ بهره معیار خود در اوایل سال 2022 برای مبارزه با تورم کرد، گروه قابل توجهی از کارشناسان پیشبینی کردهاند که در نتیجه اقتصاد وارد رکود خواهد شد.
ترس از رکود اخیراً شعله ور شده بود
ترس از رکود در تابستان امسال پس از افزایش بیکاری که قانون Sahm، یک شاخص تاریخی قابل اطمینان از رکود اقتصادی قریب الوقوع، را به وجود آورد، شعله ور شد.
اما اکنون که تورم تقریباً به هدف 2 درصدی فدرال رزرو بازگشته است، بانک مرکزی در حال کاهش نرخ بهره است و هنوز رکودی در چشم انداز نیست و امیدها را برای فرود نرم افزایش میدهد، که پس از یک دوره تورم بالا یک اتفاق نادر است. دادههای روز جمعه این امیدهای فرود نرم را تقویت کرد.
دین بیکر، اقتصاددان ارشد در اندیشکده مرکز تحقیقات سیاست اقتصادی، در تفسیری نوشت: «این گزارش باید به هر ترسی مبنی بر اینکه اقتصاد به سمت رکود پیش میرود، پایان دهد.
برخی از علائم هشدار دهنده باقی مانده است
این گزارش به طور کامل نگرانیها در مورد رشد آهستهتر پیشرو را از بین نبرد، چرا که بررسیهای مربوط به اطمینان مصرفکننده نشان میدهد که عموم مردم هنوز نسبتاً نسبت به بازار کار نگرانی دارند، که این ریسک را ایجاد میکند که مردم هزینهکردهای خود را کاهش دهند. و قانون Sahm، که بر اساس سرعت افزایش نرخ بیکاری در سال گذشته محاسبه میشود، در قلمرو "هشدار رکود اقتصادی" باقی مانده است.
نیک بانکر، مدیر تحقیقات اقتصادی Indeed، در تفسیری نوشت: «تعادل مجدد مداوم بازار کار به سمت فرود نرم شکننده است.
رشد اشتغال، تورم پایین، نویدبخش خوبی برای اقتصاد است
با این حال، به طور کلی، این گزارش نشان داد که اقتصاد در حال رشد است.
بیل آدامز، اقتصاددان ارشد بانک کامریکا، در تفسیری نوشت: «اقتصاد در اواخر سال 2024 با رشد قابل توجه اشتغال و دستمزدها، بیکاری کم، کاهش تورم و کاهش نرخ بهره وضعیت خوبی دارد.. "تنظیمات رشد اقتصادی در سال 2025 نیز مطلوب به نظر می رسد."
گلدمن ساکس هفته گذشته با سود اندک از موقعیت خرید GBPCHF خارج شد و اشاره کرد که پوند نسبت به ریسک بتای معمول خود ضعیف عمل کرده است. علیرغم شکستهای تاکتیکی اخیر تحت تأثیر اظهارات بیلی، رئیس بانک مرکزی انگلیس (BoE)، تحولات ژئوپلیتیکی، گلدمن ساکس چشمانداز قوی پوند را حفظ میکند که توسط محرکهای ساختاری و محیط ریسک مثبت جهانی حمایت میشود.
نکات کلیدی:
چشم انداز سیاستی بانک مرکزی انگلیس
بیلی پیشنهاد کرد که تداوم کاهش تورم میتواند باعث شود که بانک مرکزی انگلیس در کاهش نرخ بهره کمی تهاجمیتر شود.
علیرغم اظهارات بیلی، پیل، اقتصاددان ارشد بانک مرکزی انگلیس، بر رویکرد تدریجی تاکید کرد و نسبت به کاهش نرخ بهره "خیلی زیاد یا خیلی سریع" هشدار داد، که با موضع سیاست اخیر بانک مطابقت دارد.
گلدمن ساکس برای تفسیر اظهارات بیلی به عنوان یک تغییر قطعی در جهت گیری سیاستی بانک مرکزی انگلیس احتیاط بیشتری داشته است.
عملکرد نسبی و پویایی بازار:
در حالی که پوند در بین ارزهای G10 یک موقعیت خرید مطلوب بوده است، اخیراً در برابر دلار استرالیا که از قیمت گذاری مجدد نتایج رشد چین منتفع شده، عملکرد ضعیفی داشته است.
گلدمن ساکس به دلیل یک حرکت کاهش ریسک ناشی از تحولات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، از پیشنهاد خرید GBPCHF خود در سود اندک خارج شد.
چشم انداز استراتژیک و محرکهای ساختاری:
گلدمن ساکس عقب نشینی اخیر پوند را بهعنوان عوامل تاکتیکی میبیند تا نشاندهنده یک تغییر اساسی.
این شرکت چشمانداز مثبت در مورد پوند را حفظ میکند، که توسط پسزمینه جهانی ریسکپذیر و حرکت مثبت رشد داخلی حمایت میشود.
با وجود نوسانات کوتاه مدت، محرکهای ساختاری برای یک پوند قوی دست نخورده باقی میمانند و چشم انداز مثبت بلندمدت را تقویت میکنند.
نتیجه گیری
علیرغم شکستهای تاکتیکی اخیر و عملکرد ضعیف در برابر دلار استرالیا، گلدمن ساکس چشمانداز مثبتی در مورد پوند دارد. این موسسه این اطمینان را به عوامل ساختاری بنیادی و محیط ریسک جهانی حمایتی نسبت میدهد، در حالی که مراقب نوسانات احتمالی ناشی از ارتباطات بانک مرکزی و ریسکهای ژئوپلیتیکی است.
انتشار دادههای بسیار قوی اشتغال ایالات متحده در روز جمعه، احتمال کاهش ۵۰ نقطه پایهای نرخ بهره توسط فدرال رزرو را از میان برده است. بهعلاوه، پیشبینی میشود که دادههای مربوط به تورم نیز تأثیر چندانی بر تغییر انتظارات بازار از نرخ بهره نداشته باشد. در سه هفته آینده، هیچ عاملی که بتواند روند فعلی دلار را معکوس کند شناسایی نشده و احتمالاً تثبیت دستاوردهای اخیر دلار محتملتر به نظر میرسد.
دلار آمریکا
این گزارش (گزارش اشتغال که روز جمعه منتشر شد) باعث شده است که بازارها دوباره روی نرخ بهره فدرال رزرو بازنگری کرده و به پیشبینی کاهش ۵۰ نقطه پایهای پایان دهند. اکنون بازارها با پیشبینیهای فدرال رزرو همسو شدهاند و انتظار دارند که در ماههای نوامبر و دسامبر کاهش ۲۵نقطه پایهای انجام شود. تا پایان اکتبر که دادههای جدید اشتغال و شاخصهای فعالیت اقتصادی منتشر شوند، عامل جدیدی برای تغییر این انتظارات وجود ندارد.
همچنین، پیشبینی میشود که دادههای تورم (CPI و PPI) که این هفته منتشر میشود، تأثیر زیادی بر سیاستهای پولی فدرال رزرو و ارزش دلار نداشته باشد، مگر اینکه نتایج آن بسیار غافلگیرکننده باشد. به طور کلی، تحلیلگران اقتصادی پیشبینی میکنند که نرخ تورم هسته در سپتامبر به ۰.۲ درصد بازگردد که مطابق با پیشبینیهای بازار است. تغییرات جزئی در نرخ تورم احتمالاً تأثیر زیادی بر بازار نخواهد داشت، چرا که تمرکز اصلی بازار روی وضعیت اشتغال است.
بازار ارز دچار تغییرات بزرگی شده است، چرا که انتظارات از سیاستهای پولی هاوکیش فدرال رزرو کاهش یافته و در همین زمان بانکهای مرکزی دیگر کشورهای توسعهیافته مانند بانک مرکزی اروپا، انگلستان و ژاپن به مواضع داویش تمایل پیدا کردهاند. در نتیجه، به نظر نمیرسد که در چند هفته آینده عامل جدیدی برای فشار بر دلار و تغییر انتظارات از سیاستهای پولی وجود داشته باشد. همچنین، با توجه به عدم احتمال کاهش قابل توجه قیمت نفت و نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بازارها احتمالاً موضع دفاعی در پیش خواهند گرفت که به نفع دلار است.
در مجموع، به نظر میرسد که دلار احتمالاً دستاوردهای اخیر خود را تثبیت کند و به سطحهای میانه سپتامبر بازنگردد. پیشبینی میشود که شاخص DXY تا پایان اکتبر به حدود ۱۰۳.۰ برسد.
در سایر بازارهای ارز گروه ده (G10)، انتظار میرود بانک مرکزی نیوزیلند نرخ بهره را ۵۰ نقطه پایه کاهش دهد که این امر فشار بیشتری بر دلار نیوزیلند وارد میکند. همچنین، نروژ و سوئد دادههای تورم خود را منتشر میکنند و گزارش اشتغال کانادا در روز جمعه مشخص خواهد کرد که آیا کاهش ۵۰ نقطه پایهای بانک مرکزی کانادا همچنان محتمل است یا خیر.
یورو
تحلیلگران معتقدند که سقوط نرخ EURUSD به زیر ۱.۱۰ بیشتر مسئلهای مربوط به «زمان» بوده تا «احتمال»، به خصوص پس از باز شدن گپ نرخ بهره کوتاهمدت بین دلار و یورو. با توجه به دادههای قوی اشتغال ایالات متحده، حمایتی که EURUSD در سطح ۱.۱۰ داشت، ضعیفتر از حد انتظار عمل کرد.
هرچند ممکن است در روزهای آینده حمایت ضعیفی از این جفت ارز مشاهده شود، اما به نظر میرسد که ریسکها همچنان به سمت کاهش بیشتر یورو در پایان ماه اکتبر است. انتظار میرود بانک مرکزی اروپا (ECB) نرخ بهره را کاهش دهد و منحنی نرخ بهره یورو به نفع پیشبینیهای کاهش نرخ حرکت کند. سایر عوامل نیز از دلار حمایت میکنند.
در این هفته، دادههای اقتصادی مهمی از منطقه یورو منتشر نمیشود، بنابراین تمرکز بیشتر بر سخنان مقامات بانک مرکزی اروپا خواهد بود. هفته گذشته، ایزابل اشنابل، یکی از اعضای برجسته و هاوکیش ECB، اشاره کرد که حتی افراد متمایل به سیاستهای انقباضی نیز نگران رشد اقتصادی هستند و ممکن است در نهایت با کاهش نرخ بهره در اکتبر موافقت کنند. همچنین، فرانسوا ویلروی، یکی از اعضای متمایل به سیاستهای انبساطی، گفته است که کاهش نرخ بهره در اکتبر محتمل است.
بازارها اکنون کاملاً با مسیر کاهش نرخ بهره ECB همسو شدهاند و ۲۳ نقطه پایه کاهش را برای هفته آینده و ۲۵ نقطه پایه دیگر را برای دسامبر پیشبینی میکنند. احتمال کمی وجود دارد که انتظارات نرخ بهره قبل از جلسه ۱۷ اکتبر تغییرات چشمگیری داشته باشد، مگر اینکه دادههای اقتصادی ایالات متحده ضعیف شوند. در حال حاضر، شکاف نرخ بهره دوساله بین دلار و یورو در ۱۲۵ نقطه پایه باقی مانده و این تفاوت نرخ، با کاهش نرخ EURUSD به زیر ۱.۰۹ همخوانی دارد.
پوند انگلستان
در مصاحبهای که بیلی با یکی از روزنامهها داشته، او به احتمال کاهش نرخ بهره به شکلی «کمی تهاجمی» اشاره کرده که باعث شد بسیاری از سرمایهگذاران که روی افزایش یا حفظ نرخ پوند شرط بسته بودند، موقعیتهای معاملاتی خود را کاهش دهند. طبق دادههای CFTC، در اول اکتبر ۳۷ درصد از معاملات باز به نفع پوند بود که این مواضع اکنون به دلیل اظهارات بیلی کاهش یافته است.
با این حال، هوو پیل، اقتصاددان ارشد بانک مرکزی انگلستان، روز جمعه هشدار داد که نباید در کاهش نرخ بهره زیادهروی شود و این مسئله به پوند فرصتی برای بازیابی داد. با این وجود، بازارها اکنون به دنبال هرگونه کاهش در دادههای اقتصادی هستند تا احتمال کاهش بیشتر نرخ بهره را در منحنی سود بانکی (Sonia curve) در نظر بگیرند. در حال حاضر، بازارها کاهش ۲۲ نقطه پایهای برای ماه نوامبر و ۱۷ نقطه پایهای برای دسامبر را پیشبینی میکنند که نشاندهنده احتمال بازبینیهای بیشتر به نفع سیاستهای انبساطی است.
این هفته دادههای اقتصادی مهم زیادی از بریتانیا منتشر نمیشود و تنها شامل گزارشهای تولید ناخالص داخلی ماهانه و تولیدات صنعتی برای ماه اوت است. اما هفته آینده دادههای مهمتری مانند گزارش اشتغال در ۱۵ اکتبر و گزارش CPI در ۱۶ اکتبر منتشر خواهد شد.
جفت ارز EURGBP نیمی از سودهای ناشی از اظهارات بیلی را از دست داده و تحلیلگران انتظار دارند این جفت ارز به تثبیت برسد یا به سمت سطح ۰.۸۳۰ بازگردد تا زمانی که دادههای اقتصادی جدید بریتانیا منتشر شوند. همچنین جفت ارز GBPUSD (Cable) به سمت هدف کوتاهمدت ۱.۳۰۰ حرکت کرده است. با توجه به افزایش احتمالات بیشتر برای دلار و تمایل بازار به قیمتگذاری کاهش نرخ بهره بانک مرکزی انگلستان پس از اظهارات بیلی، پیشبینیها همچنان به نفع روند نزولی پوند ادامه دارد، حتی اگر در روزهای آینده حمایت محدودی برای این جفت ارز مشاهده شود.
منبع: ING
بانک HSBC پیشبینی کرده است که فدرال رزرو ایالات متحده تا ژوئن 2025 شش بار نرخ بهره را کاهش خواهد داد. این کاهشها هر کدام به میزان 25 نقطه پایه خواهند بود و در شش جلسه متوالی کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) انجام خواهند شد.
بر اساس این پیشبینی، اولین کاهش نرخ بهره در جلسه 6-7 نوامبر 2024 انجام خواهد شد و پس از آن در جلسات 17-18 دسامبر 2024، ژانویه، مارس، مه و ژوئن 2025 نیز کاهشهای مشابهی صورت خواهد گرفت.
بر اساس آخرین نظرسنجی کنفدراسیون استخدام و اشتغال (REC) و KPMG، بازار کار بریتانیا نشانههایی از کاهش رشد دستمزدها و کاهش استخدامها را نشان میدهد. رشد دستمزدهای جدید به پایینترین سطح خود از فوریه 2021 رسیده است. همچنین، شاخص ماهانه استخدامهای دائمی به کاهش دو ساله خود ادامه داده است، اگرچه کاهش استخدامها نسبت به ماه اوت کمتر شدید بوده است.
تعداد فرصتهای شغلی برای یازدهمین ماه متوالی کاهش یافته است که سریعترین نرخ کاهش از ماه مارس بوده است. این کاهشها به دلیل عدم اطمینان شرکتها در مورد سیاستهای مالیاتی و اقتصادی پیش از اولین بودجه سالانه وزیر دارایی، ریچل ریوز، در 30 اکتبر است. ریوز به افزایش احتمالی مالیاتها برای حمایت از خدمات عمومی و سرمایهگذاری اشاره کرده است.
نظرسنجی KPMG نشان میدهد که کاهش فشارهای دستمزدی میتواند از کاهش بیشتر نرخ بهره توسط بانک انگلستان (BoE) در ماه نوامبر حمایت کند. این تغییرات میتواند تأثیرات مهمی بر اقتصاد بریتانیا داشته باشد و نشاندهنده تغییرات احتمالی در سیاستهای اقتصادی و مالی کشور است.
در گزارش اخیر گلدمن ساکس، به تحلیل وضعیت اشتغال در ایالات متحده پرداخته شده است. بر اساس این گزارش، تعداد مشاغل غیرکشاورزی در ماه سپتامبر ۲۵۴ هزار افزایش یافته که بسیار بالاتر از انتظارات بوده است. همچنین، رشد اشتغال در ماههای اوت و ژوئيه نیز به ترتیب ۱۷ هزار و ۵۵ هزار شغل افزایش یافته است.
بخشهای تفریح و مهماننوازی، بهداشت و درمان همچنین دولت ۷۰ درصد از افزایش خالص اشتغال را تشکیل دادهاند. شاخص انتشار اشتغال نیز ۵.۸ واحد افزایش یافته و به سطح قبل از همهگیری رسیده است. نرخ بیکاری ۱۷ نقطه پایه کاهش یافته و به ۴.۰۵ درصد رسیده است که این کاهش به دلیل افزایش ۴۳۰ هزار نفری اشتغال خانوارها و عدم تغییر نرخ مشارکت نیروی کار بوده است.
گلدمن ساکس پیشبینی میکند که در نشستهای نوامبر و دسامبر فدرال رزرو، نرخ بهره به میزان ۲۵ نقطه پایه کاهش یابد و گزارش امروز احتمال کاهش ۵۰ نقطه پایه در نوامبر را کمتر میکند.
طبق تحلیل مورد انتظار؛ جفتارز یورو دلار با کاهش روبرو شد و به ۱.۰۹۵۸ رسید. این افت به دنبال انتشار دادههای مثبت اشتغال در آمریکا بود که باعث تقویت دلار آمریکا شد. قدرتگرفتن دلار در شرایطی رخ داد که احتمال کاهش شدید نرخ بهره توسط فدرال رزرو باتوجهبه گزارشهای قوی اقتصادی از آمریکا کاهش یافت. تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه نیز باعث شد تا سرمایهگذاران به دنبال امنیت بیشتر در دلار آمریکا باشند.
گزارش ADP از ایجاد ۱۴۳ هزار شغل جدید در بخش خصوصی در ماه سپتامبر خبر داد که بیشتر از پیشبینی ۱۲۰ هزار شغل بود. در روز جمعه نیز، گزارش NFP نشان داد که ایالات متحده در سپتامبر ۲۵۴ هزار شغل جدید ایجاد کرده و نرخ بیکاری به ۴.۱ درصد کاهشیافته است که این موضوع موجب تقویت بیشتر دلار شد.
تحلیل تکنیکال EURUSD در تایم فریم روزانه
در پایان هفته شاهد بودیم که خط روند رسم شده شکسته نشد؛ اما جفتارز به زیر حمایت ۱.۱۰ رسید. در شرایط فعلی دو سناریو مدنظر است. ابتدا بازگشت یورو دلار از خط روند رسم شده. برای تأیید این موضوع و ورود به پوزیشن خرید باید صبر کرد تا مقاومت ۱.۱۰ شکسته شود و در پولبک به آن میتوان ورود کرد. (فلش آبیرنگ)
در دیگر سناریو انتظار شکست خط روند را داریم. در این سناریو بعد از رسیدن به ناحیه تقاضا مشخص شده و بازگشت از آن تا حوالی مقاومت ۱.۱۰ انتظار ریزش را داریم. در این سناریو که با فلش قرمزرنگ مشخص شده است در حوالی ۱.۱۰ میتوان وارد پوزیشن فروش شد.
تحلیل تکنیکال EURUSD در تایم فریم ۴ ساعت
در این تایم فریم فعلاً انتظار اصلاح بیشتر را داریم. اما برای یک موقعیت خرید کوتاهمدت، در ناحیه تقاضا مشخص شده حوالی حمایت ۱.۰۹ میتوان وارد پوزیشن خرید شد و این پوزیشن را تا ناحیه عرضه حوالی ۱.۱۰۵۰ حفظ کرد. (فلش آبیرنگ)
در سناریو دیگر و در صورت تقویت ادامهدار دلار میتوان صبر کرد تا جفتارز به حوالی مقاومت ۱.۱۰ بازگردد و آن جا وارد معامله فروش شد. (فلش قرمزرنگ)
برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا به صفحه تحلیلهای فاندامنتال بازار جهانی و فارکس مراجعه کنید
بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
این هفته، ایالات متحده در عرصه اقتصاد کلان مشعل را از چین گرفت؛ زیرا دادههای واقعی مانند فرصتهای شغلی (JOLTS) ، مدعیان بیمه بیکاری، ADP و گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) همگی نشاندهنده بازار کار مقاومی هستند که یادآور سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ است. در مقابل، دادههای مبتنی بر نظرسنجی همچنان هشدارهای اقتصادی نادرستی را ارائه میدهند که خرسها بیهوده به آنها متوسل میشوند.
این هفته نگرانیهایی در مورد شاخص مدیران خرید بخش تولیدی (ISM) وجود داشت، زیرا زیرشاخص اشتغال آن به شدت کاهش یافت. اما مهم است بدانیم کدام دادهها اهمیت دارند و کدام ندارند.
بخش تولید اکنون بخش کماهمیتی در بازار کار ایالات متحده است. این بخش حدود ۴۴ سال است که در حال انقباض است و دلیلی برای توجه به تغییرات اشتغال در این بخش وجود ندارد. در گذشتههای دور، تولید یک شاخص پیشرو برای اقتصاد بود، اما دیگر چنین نیست.
بنابراین، بخش تولیدی دیگر در اقتصاد آمریکا اهمیت چندانی ندارد و نظرسنجیهای مربوط به احساسات بازار (sentiment surveys) نیز حداقل در سه سال اخیر به خوبی کار نکردهاند. پس آیا باید به نتایج نظرسنجیهای مربوط به بخش تولید اهمیت دهیم؟ خیر.
این نظرسنجیها معمولاً به عنوان نشانهای از رشد اقتصادی آینده استفاده میشدند و در گذشته پیشبینیهای قابل اعتمادی ارائه میدادند. اما در این چرخه اقتصادی، چنین نقشی را ایفا نکردهاند. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد، اما امروز میخواهم نمودار جالبی را با شما به اشتراک بگذارم که شخصا در محیط اکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم.
اگر به شاخص تولید ISM نگاهی بیندازیم، این نظریه وجود دارد که اطلاعات امروز آن میتواند به ما نشان دهد که در سال آینده چه اتفاقی برای اقتصاد و تولید ناخالص داخلی (GDP) خواهد افتاد. مثلاً کاهش شاخص ISM معمولاً به عنوان نشانهای از نزدیک شدن به رکود تلقی میشود، درست است؟
در اینجا، من شاخص ISM را در مقابل تولید ناخالص داخلی سال بعد مقایسه کردهام و روند آن را در دهههای مختلف نشان دادهام. این ارتباط در گذشته منطقی بود، اما به مرور زمان این رابطه از بین رفت.
حالا نگاهی به این نمودار پراکندگی بیندازید، که برای هر دهه یک خط روند دارد.
تحلیل بسیار جالبی است. در سه دهه پیش از دوران کووید، رابطه بین شاخص ISM و تولید ناخالص داخلی منطقی و با شیب معتدل بود. اما پس از کووید، این رابطه کاملاً مختل شده و شیب آن بسیار تندتر شده است. همانطور که پیش از این اشاره شد، اگر به دنبال پیشبینی اقتصاد آمریکا هستید، بخش تولید، دیگر شاخص مناسبی برای این کار نیست. این روند نیز به این زودیها تغییر نخواهد کرد.
در این میان، چین به دلیل تعطیلات ملی و هفته طلایی در تمام طول هفته تعطیل بود. اکنون همه منتظر بازگشت اقتصاد چین هستیم تا ببینیم چه نتایج مثبتی یا منفی از این بازگشت حاصل خواهد شد.
میتوان وضعیت کنونی چین را صرفاً یک مسئله مالی در نظر گرفت یا انتظار داشت که محرکهای اقتصادی و رشد بازار سهام به تدریج به اقتصاد واقعی سرایت کند و باعث نوعی بازگشت جهانی شود. واقعیت این است که سیاستهای تسهیلی توسط تقریباً تمامی بانکهای مرکزی در سراسر جهان اجرا میشوند، که این امر به نفع سناریوی بازگشت اقتصادی چین است. اما باید توجه داشت که هیچ تضمینی برای موفقیت قطعی این فرآیند وجود ندارد.
برای مثال، در سال ۲۰۰۹، چین محرک اقتصادی عظیمی را اجرا کرد و ابرچرخهای در بازار کالاها شکل گرفت، اما در نهایت سهام چینی سقوط کرد. در سال ۲۰۱۵ نیز حباب بزرگی در بازار سهام چین به وجود آمد، اما این بار کالاها بودند که دچار افت قیمت شدند. باید توجه داشت که تورم داراییهای مالی با تورم کالاهای مصرفی یا تورم قیمت تولیدکننده (PPI) یکسان نیست.
این موضوع من را به یاد سال ۲۰۰۹ میاندازد، زمانی که همه نگران بودند که تسهیل کمی (QE) منجر به تورم شدید در آمریکا شود. تسهیل کمی موجب افزایش قیمت داراییها شد، اما تأثیر محسوسی بر قیمتهای مصرفکننده نداشت. باید بهخوبی درک کنیم که بازارهای مالی و اقتصاد واقعی گاهی همگام هستند، اما همیشه اینگونه نیست.
در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، ترس از تورم یکی از نمونههای بسیاری بود که در آن افراد بدبین، به جای استقبال از یک تحول مثبت (مثل محرکهای مالی و پولی گسترده)، آن را به فرصتی برای ایجاد ترس و نگرانی در بازار تبدیل کردند. به عنوان مثال:
تاریخ نشان داد که این نگرانیها از سوی مدیران برجسته صندوقهای پوشش ریسک و اقتصاددانان بهکلی اشتباه بود. تورم افزایش نیافت و نرخ بیکاری دقیقاً همان ماهی که این نامه منتشر شد به اوج رسید و سپس از ۱۰ درصد به ۴ درصد کاهش یافت. محرکهای مالی میتوانند از طریق اعلام برنامهها تأثیر روانی مثبتی داشته باشند و موجب افزایش اعتماد و تغییر رفتارهای اقتصادی شوند. اما بهخودیخود، لزوماً تغییری در اقتصاد واقعی ایجاد نمیکنند. ممکن است تأثیرگذار باشند، اما ممکن هم هست که نباشند.
نکته کلیدی این است که اگرچه سیاستهای مالی و پولی میتوانند تغییرات مهمی در بازارهای مالی ایجاد کنند، این تغییرات همیشه منعکسکننده اقتصاد واقعی نیستند.
رالی بورس چین که توسط دولت هدایت میشود، به ما قانون گودهارت را یادآوری میکند. این قانون میگوید: «وقتی یک شاخص آماری به هدف اصلی سیاستگذاری تبدیل شود، دیگر نمیتواند بهعنوان یک شاخص قابلاعتماد عمل کند.» یا بهطور سادهتر:
«هر الگوی آماری که مشاهده شود، وقتی تحت فشار برای کنترل و مدیریت قرار گیرد، تمایل به فروپاشی دارد.»
این قانون زمانی بهخوبی صدق میکند که بخواهیم بازار سهام چین را بهعنوان نشانهای از وضعیت اقتصاد این کشور در نظر بگیریم و از شاخص ترکیبی شانگهای برای پیشبینی قیمت مس استفاده کنیم.
یک مثال ساده برای نشان دادن این مسئله این است: فرض کنید یک روز سرد زمستانی در کانادا بیرون ایستادهاید. در دستتان یک فنجان قهوه داغ دارید. دماسنج را در قهوه فرو میبرید و وقتی میبینید که دما بالا میرود، اعلام میکنید که هوا گرم شده و فروش بستنی بالا خواهد رفت! این وضعیت مثل این است که از شاخص ترکیبی شانگهای برای پیشبینی قیمت مس استفاده کنید، در حالی که واقعیت چیز دیگری است و شما دماسنج را در محیط اشتباهی قرار دادهاید.
در حال حاضر به نظر میرسد که قیمت مس و دلار استرالیا (AUD) تحت تأثیر بازار سهام چین قرار دارند، زیرا هر دو توسط یک متغیر سوم (اثر اعلامیه محرکهای اقتصادی چین و سیاست حمایتی شی جینپینگ در بازار سهام چین) به سمت بالا حرکت میکنند. با این حال، بازار سهام چین بهعنوان هدف سیاستگذاری در نظر گرفته شده است، در حالی که قیمت مس چنین نیست. بنابراین، هیچ تضمینی وجود ندارد که با فروکش کردن اثر این اعلامیه، سهام چین و قیمت مس از هم جدا نشوند. دقیقاً همین وضعیت بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۶ رخ داد.
اثر اعلامیه در ابتدا باعث افزایش داراییهای همبسته میشود، اما با گذشت زمان و مواجهه با واقعیت اقتصادی، مسیرها ممکن است از هم جدا شوند. اگر متغیر سوم (مانند بازگشت اقتصادی چین) بهدرستی عمل کند، رشد همه آنها ادامه خواهد یافت. در غیر این صورت، همبستگی آنها از بین میرود. برای اینکه دلار استرالیا، مس و سهام چین همگی به روند صعودی خود ادامه دهند، متغیر سوم (مثل افزایش مصرف در چین و سرعت گردش پول) باید این روند را پشتیبانی کند. از این پس، سهام چین بهتنهایی نمیتواند قیمت مس یا دلار استرالیا را به جلو براند. اگرچه این داراییها ممکن است همچنان همبسته باقی بمانند، اما مسیر نهایی آنها میتواند بهطور چشمگیری از یکدیگر جدا شود.
به دلیل نحوه کارکرد همبستگی، ممکن است یک دارایی کاهش یابد و دیگری افزایش پیدا کند، در حالی که همچنان همبستگی مثبتی بین آنها وجود داشته باشد. برای مثال، استفاده از استراتژی فروش قراردادهای آپشن مس و فروش قراردادهای آپشن صندوق ASHR (که مربوط به سهام چینی است) ممکن است یک استراتژی معاملاتی مناسب باشد، البته به شرطی که بتوانید ریسک آن را بهدرستی مدیریت کنید. با این حال، شاید فروش قراردادهای آپشن ASHR بیش از حد ساده و پیشبینیپذیر به نظر برسد. بههرحال، این هم یک نمونه دیگر از تأثیر قانون گودهارت است.
بازار سهام
سهام چین همچنان محور اصلی تحولات بازارهای جهانی است. این کلاس دارایی، که تا همین چهار ماه پیش به عنوان یک گزینه غیرقابل سرمایهگذاری شناخته میشد، اکنون به محبوبترین سهام در میان بازارهای جهانی تبدیل شده است. همانطور که قبلاً اشاره کردم، این شرایط تا حد زیادی شبیه به حباب سال ۲۰۱۵ در چین است. آن ماجرا پایان خوشی نداشت، اما خب، باید منتظر بمانیم و ببینیم اینبار چه اتفاقی میافتد.
قراردادهای آپشن ۲۵-دلتا روی FXI (یک صندوق قابل معامله بر سهام چین که در بازار آمریکا معامله میشود) به این صورت دیده میشود:
با نگاهی به این نمودار، شباهت آن با سال ۲۰۱۵ دوباره بهوضوح نمایان میشود.
برای کسانی که در دوران بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ در بازارهای مالی حضور نداشتند و معامله نمیکردند، توضیح دادن یا توصیف شدت آن بحران تقریباً غیرممکن است. بحران مالی جهانی (GFC) در سال ۲۰۰۸ یک بحران اقتصادی شدید بود که سیستمهای مالی جهانی را تحت فشار قرار داد و تأثیرات گستردهای بر اقتصادهای مختلف داشت. هیچ رویداد دیگری حتی نزدیک به آن، چه قبل و چه بعد از آن، از جمله رکود ناشی از کووید و حباب بعدی آن، بحران منطقه یورو، آبهنومیکس یا هر رویداد دیگری قابل مقایسه نیست. عواملی که معمولاً در طول یک هفته ۲۵ واحد حرکت میکردند، در آن دوران هر روز ۲۵۰ واحد جابهجا میشدند. کاملاً دیوانهکننده بود.
✔️ بیشتر بخوانید: بررسی بحران مالی ۲۰۰۸: بزرگترین بحران مالی هزاره سوم
اجازه دهید همان نمودار قبلی را دوباره با در نظر گرفتن دوره بحران مالی جهانی (GFC) نشان دهم. اگر به آن نمودار دقت نکردید، قبل از مشاهده این نمودار جدید، برگردید و آن را مرور کنید.
در ایالات متحده، بازار سهام در حال حاضر نسبتاً در وضعیت ثابتی باقی ماندهاند، زیرا منتظر شروع روند صعودی فصلی هستند که احتمالاً حدود یک هفته دیگر آغاز میشود.
این هفته وضعیت بازار سهام به این شکل خلاصه میشود:
سهام چین در حال صعود است، ایالات متحده به سمت فرودی نرم حرکت میکند، الگوهای فصلی بهزودی بهبود خواهند یافت، و فروش سهام در شرایط فعلی چالشی سخت بهنظر میرسد.
نرخهای بازدهی اوراق قرضه
این هفته یکی از هفتههای مهم برای دادههای بازار کار آمریکا بود و من همچنان معتقدم که بازار نسبت به وضعیت اشتغال آمریکا بیش از حد بدبین است. دیدگاه من این است که بازار کار در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ بسیار داغ بود و اکنون در حال حرکت به سوی بازاری متعادلتر هستیم، مشابه وضعیت سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸. بسیاری از تحلیلها حاکی از آن بود که نرخ بازدهی ۱۰ ساله آمریکا این هفته در بازه ۳.۹۳٪ تا ۴.۰۰٪ قرار خواهد گرفت که این پیشبینی نیز درست از آب درآمد.
نکتهای که در نمودارها قابل توجه است، کاهش ناگهانی نرخ بازدهی اوراق قرضه بهدلیل نگرانیهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه بود. معامله بر اساس اخبار ژئوپلیتیکی معمولاً بسیار پرخطر است، زیرا تقریباً هیچ رابطه پایدار و قابل اعتمادی بین بازارها و تحولات خاورمیانه وجود ندارد.
ارزهای فیات
دلار آمریکا این هفته بهشدت صعود کرد، زیرا پوزیشنهای فروش دلار زمانی که به پایینترین محدوده قیمتی خود رسیدند، بیش از حد اشباع شده بودند. این در حالی است که دادههای اقتصادی آمریکا همچنان نشاندهنده نوعی فرود نرم اقتصادی است. نموداری که مشاهده میکنید، شاخص اختصاصی پوزیشنیابی همراه با شاخص DXY را نشان میدهد. همانطور که میبینید، پوزیشنها بارها در انتهای محدوده قیمتی اشباع شدهاند. این نمودار قبل از رالی امروز دلار تهیه شده است.
برای اینکه دلار از محدوده فعلی خارج شود، نیاز به خبری مهم و قابل توجه داریم. در غیر این صورت، پوزیشنها بیش از حد اشباع میشوند و در غیاب اخبار مهم، قیمت دوباره به محدوده قبلی بازمیگردد.
بهترین نتیجه برای خرسهای دلار (کسانی که انتظار کاهش ارزش دلار را دارند) میتواند پیروزی هریس در انتخابات به همراه نشانههایی از بازگشت اقتصادی در چین باشد. پیروزی هریس میتواند نگرانیهایی درباره کاهش هزینههای مالی ایجاد کند، در حالی که رشد اقتصادی چین میتواند دلار را به سمت نقطه تعادلی در میانه الگوی لبخند دلار بازگرداند.
خرسهای دلار امیدوارند شرایطی مانند سالهای ۲۰۰۳، ۲۰۰۴، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ رخ دهد، اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. اگر پیروزی هریس با بهبود دادههای اقتصادی چین پس از انتخابات همزمان شود، میتوانیم شاهد الگوی فروش دلار در پایان سال باشیم.
تقویم اقتصادی هفته اینده را در تصویر زیر مشاهده میکنید:
ارزهای دیجیتال
بین بیتکوین و داراییهای همبسته مثل طلا و شاخص نزدک شکاف کوچکی ایجاد شده است. تصویر این موضوع در نگاه اول خیلی هیجانانگیز به نظر نمیرسد، اما با نزدیک شدن به ماه اکتبر (که در جامعه کریپتو به "Uptober" معروف است)، این اختلاف ممکن است مهمتر شود. بسیاری از معاملهگران ارزهای دیجیتال در پایان سپتامبر، با انتظار افزایش قیمتهای فصلی، اقدام به خرید کردند. اکنون این معاملهگران در محدوده قیمتی ۶۴ تا ۶۵ هزار دلار در موقعیت خرید (Long) گیر افتادهاند و امیدوارند که بازار با رشد، آنها را از این موقعیت خارج کند.
اما حتی اگر قیمت هم مهم نباشد، یک موضوع جالب در راه است! هفته آینده مستندی از شبکه HBO منتشر میشود که سازندگان آن ادعا میکنند مدارکی دارند که هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو، خالق بیتکوین، را افشا میکند. البته کاملاً طبیعی است که نسبت به این ادعا شک داشته باشید، زیرا این ماجرا شباهت زیادی به تبلیغات بزرگ پیش از افشای اسرار آلو کاپون توسط جرالدو ریورا دارد، که در نهایت به نتیجه خاصی نرسید.
ماجرای افشای اسرار آلو کاپون توسط جرالدو ریورا به یکی از بدنامترین برنامههای تلویزیونی در تاریخ رسانههای آمریکا تبدیل شده است. در سال ۱۹۸۶، جرالدو ریورا، روزنامهنگار و مجری تلویزیونی، یک برنامه زنده با عنوان "اسرار مخفی آلو کاپون" برگزار کرد که در آن ادعا میشد قرار است محتویات گاوصندوقی که به آلو کاپون، گانگستر معروف، تعلق داشت، برای اولین بار افشا شود.
این برنامه با تبلیغات و هیاهوی بسیار زیادی همراه بود و میلیونها نفر به تماشای آن نشستند، انتظار داشتند که در این گاوصندوق اسرار بزرگی از زندگی آلو کاپون، مانند پول، اسناد یا اشیاء ارزشمند، پیدا شود. اما وقتی ریورا و تیمش گاوصندوق را باز کردند، در نهایت هیچ چیز جز خاک و آوار در آن پیدا نشد. این برنامه تبدیل به یک شکست بزرگ شد و باعث شد بسیاری آن را بهعنوان یکی از ناامیدکنندهترین لحظات تلویزیون در نظر بگیرند.
این داستان که توسط وبسایت Politico پوشش داده شده، ماجرای افشای هویت ساتوشی ناکاموتو را بهخوبی شرح میدهد و یک نکته جالب را هم بیان میکند:
نکته جالب این است که با نزدیک شدن به زمان پخش مستند، تعدادی از کیفپولهای بیتکوین که مربوط به دوران اولیه ساتوشی هستند، برای اولین بار از سال ۲۰۰۹ فعال شدهاند.
بر اساس گزارش Bitcoin Magazine، در دو هفته گذشته حدود ۲۵۰ بیتکوین — به ارزش تقریبی ۱۵ میلیون دلار با نرخ روز پنجشنبه که هر بیتکوین ۶۰,۷۵۴ دلار بود — از این کیفپولها خارج شده است. هرچند این کیفپولها بهطور رسمی به ساتوشی ناکاموتو نسبت داده نشدهاند، اما از زمانهای اولیه بیتکوین که تقریباً هیچ ارزشی نداشت، این کیفپولها غیرفعال بودند. احتمالاً این کیفپولها متعلق به اولین همکاران ساتوشی هستند.
منتظر پخش مستند در روز چهارشنبه باشید!
کالاها
این هفته قیمت مس در حال تثبیت است در حالی که بازارها چشمانتظار بازگشایی چین هستند.
رویداد بزرگ هفته آینده، بازگشایی چین در روز سهشنبه (دوشنبه شب به وقت نیویورک) خواهد بود. این رویداد جالب است زیرا برخلاف رویدادهای معمول که در تقویمهای اقتصادی مشخص بوده و تمامی فعالان بازار از آن مطلع هستند، این بار کمتر به آن توجه شده است. در نتیجه، نوسانات قیمت در بازار فارکس و سایر داراییها تا تاریخ ۸ اکتبر احتمالاً کمتر از سطح واقعی خود در نظر گرفته شدهاند.
انتظار میرود که پس از بازگشت چین به بازار، حرکتهای قیمتی بسیار چشمگیر و پرنوسان باشند.
منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donelly
این هفته دلار آمریکا به دلیل دادههای اقتصادی مثبت و تنشهای ژئوپلیتیکی، رشد قابل توجهی را تجربه کرد. سخنان جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، که اعلام کرد بانک مرکزی آمریکا احتمالا به کاهش نرخ بهره به میزان ۰.۲۵ درصد درصد ادامه خواهد داد و عجلهای برای تصمیمگیری ندارد، از دلایل اصلی این رشد بود.
همچنین، دادههای جدید اقتصادی باعث شد تا اعتماد به اقتصاد آمریکا بیشتر شود. علاوه بر این، دلار به دلیل هجوم سرمایهگذاران به داراییهای امن پس از حملات موشکی ایران به اسرائیل، در واکنش به ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران، رشد بیشتری داشت.
گزارش تغییرات اشتغال بخش خصوصی و غیرکشاورزی آمریکا به گزارش موسسه پردازش خودکار دادهها (ADP) بهتر از حد انتظار بود و شاخصهای مدیران خرید بخش خدمات نیز توانست فعالان بازار را وادار کند که پیشبینیهای خود از کاهش نرخ بهره را بازبینی کنند. اکنون تنها ۳۵ درصد احتمال کاهش ۰.۵ درصدی نرخ بهره در ماه نوامبر در نظر گرفته شده است و بازار در کل انتظار کاهش ۰.۶۷ درصد تا پایان سال را دارد.
صورتجلسه فدرال رزرو و شاخص تورم آمریکا در دستور کار هفته آینده
در صورتی که تشدید بیشتری در خاورمیانه رخ ندهد، معاملهگران دلار احتمالا نگاه خود را به تقویم اقتصادی معطوف خواهند کرد.
چهارشنبه، صورتجلسه نشست پولی اخیر فدرال رزرو منتشر خواهد شد، اما با توجه به اینکه نمودار داتپلات این نشست نشاندهنده کاهش ۰.۵ درصد نرخ بهره تا پایان سال بوده و بیشتر سیاستگذاران فدرال رزرو از جمله پاول، کاهش ۰.۲۵ درصدی را ترجیح میدهند، این گزارش بعید است تأثیر زیادی بر بازارها داشته باشد.
بنابراین، توجه بازار به شاخص تورم مصرفکننده (CPI) آمریکا برای ماه سپتامبر خواهد بود که قرار است پنجشنبه منتشر شود. طبق پیشبینیها، قیمتهای اعلام شده توسط کسبوکارها با سریعترین سرعت شش ماه اخیر افزایش یافتهاند و با وجود افت در بخش تولیدی، گزارش بخش خدمات نشاندهنده افزایش فشارهای قیمتی است. این موضوع به معنای وجود ریسک افزایش شاخص تورم است، به ویژه برای نرخ تورم هسته.
البته، تورم کل ممکن است اندکی کاهش یابد، زیرا تغییرات قیمتی سالانه قیمت نفت خام WTI در ماه سپتامبر با وجود جهش اخیر قیمتها، همچنان منفی است.
بنابراین، اگر دادهها نشاندهنده چسبندگی تورم باشند، سرمایهگذاران بیشتری ممکن است متقاعد شوند که فدرال رزرو طبق برنامهریزی پیش خواهد رفت و نرخ بهره را در نشستهای نوامبر و دسامبر به ترتیب ۰.۲۵ درصد کاهش خواهد داد. این امر میتواند به تقویت بیشتر دلار منجر شود.
کاهش نرخ بهره توسط RBNZ؛ ۰.۲۵ یا ۰.۵ درصد؟
دلار نیوزیلند هفته گذشته از تصمیم چین برای اتخاذ محرکهای بزرگ برای احیای فعالیتهای اقتصادی سود برد. با این حال، آخرین موج فرار سرمایهگذاران از ریسکپذیری و بهبود دلار آمریکا باعث کاهش ارزش آن شد.
هفته آینده و در روز چهارشنبه، نوبت به بانک مرکزی نیوزیلند (RBNZ) میرسد تا نقش خود را ایفا کند. در آخرین نشست پولی RBNZ در ۱۴ اوت، نرخ بهره ۰.۲۵ کاهش یافت و اشاره شد که کاهشهای بیشتر محتمل است، زیرا تورم در نزدیکی میانگین هدف ۱ تا ۳ درصدی این بانک مرکزی قرار دارد.
این تصمیم یک سال زودتر از پیشبینیهای قبلی RBNZ بود و اکنون پیشبینیهای جدید، نرخ بهره را در چهارمین فصل ۲۰۲۴ در ۴.۹ درصد تخمین زدند.
با این حال، سرمایهگذاران بلافاصله پس از کاهش نرخ بهره توسط RBNZ، انتظارات تهاجمیتری داشتند و بیش از ۰.۳ درصد کاهش برای نشست پولی اکتبر پیشبینی کردند. از آن زمان، دادهها نشان داد که خردهفروشی بیش از حد انتظار در سهماهه دوم کاهش یافته و با اینکه نرخ کلی تولید ناخالص داخلی بهتر از حد انتظار بود، همچنان نشاندهنده انقباض است.
اکنون سرمایهگذاران معتقدند که RBNZ در هفته آینده نرخ بهره را ۰.۵ درصد کاهش خواهد داد و در نوامبر نیز کاهش دیگری به همین میزان ارائه خواهد شد. با این حال، حتی اگر این اتفاق رخ دهد و RBNZ دو کاهش نرخ بهره را به بازارها مخابره کند، احتمال افت ارزش دلار نیوزیلند کم خواهد بود.
در سوی دیگر، اگر کاهش تنها ۰.۵ درصدی باشد و مقامات RBNZ منتظر دادههای بیشتر باشند، ارزش دلار نیوزیلند ممکن است افزایش یابد و به روند صعودی خود بازگردد.
آیا دادههای انگلستان به پوند کمک خواهند کرد؟
در میان ارزهای بزرگ بازار، پوند انگلستان تا کنون بهترین عملکرد سال را به نمایش گذاشته است؛ اما این هفته، پس از اظهارات اندرو بیلی، رئیس بانک مرکزی انگلستان، که اعلام کرد ممکن است نرخ بهره زودتر از انتظارات کاهش یابد، ضربه سختی خورد.
اکنون بازار تقریبا به طور کامل انتظار دارد که در ماه نوامبر کاهش ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره را از بانک مرکزی انگلستان شاهد باشیم و ۶۵ درصد احتمال دارد که یک کاهش دیگر نیز در دسامبر صورت گیرد.
آزمون بعدی پوند میتواند دادههای ماهانه تولید ناخالص داخلی برای ماه اوت باشد که قرار است جمعه منتشر شود. این دادهها همراه با نرخ تولید صنعتی و تولید کارخانهای و همچنین دادههای تجاری ماه نیز منتشر خواهند شد. یک سری نتایج ناامیدکننده میتواند معاملهگران را وادار به فروش پوند نماید.
از سوی دیگر، روز سهشنبه، صورتجلسه نشست پولی اخیر بانک مرکزی استرالیا منتشر میشود. در جمعه نیز گزارش اشتغال کانادا و بررسی چشمانداز تجاری بانک مرکزی این کشور مورد توجه معاملهگران دلار کانادا خواهد بود؛ چرا که احتمال کاهش ۰.۵ درصدی نرخ بهره توسط بانک مرکزی کانادا بالاست.
در اواخر سپتامبر، در حالی که جنگ تقریباً یک ساله اسرائیل ادامه داشته و رتبه اعتباری آن دوباره کاهش یافته است، وزیر دارایی این کشور، بتسالل اسموتریچ، اعلام کرد در حالی که اقتصاد اسرائیل تحت فشار بوده اما تاب آوری نشان داده است.
اسموتریچ در 28 سپتامبر، یک روز پس از ترور شدن حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان در بیروت پایتخت لبنان، گفت: «اقتصاد اسرائیل بار طولانیترین و گرانترین جنگ تاریخ این کشور را به دوش میکشد. اقتصاد اسرائیل یک اقتصاد قوی است که حتی امروز هم سرمایهگذاران را جذب میکند.»
تقریباً یک سال پس از حمله مرگبار حماس در 7 اکتبر، اسرائیل در چند جبهه پیشروی میکند: حمله زمینی به حزب الله لبنان، انجام حملات هوایی در غزه و بیروت، و تهدید به تلافی حمله موشکی بالستیک ایران در اوایل این هفته. همانطور که درگیری به مناطق گستردهتر سرایت میکند، هزینههای اقتصادی نیز برای اسرائیل و سایر کشورهای خاورمیانه افزایش مییابد.
کارنیت فلوگ، رئیس سابق بانک مرکزی اسرائیل در 1 اکتبر به سیانان گفت: «اگر تشدید تنشهای اخیر به جنگی طولانیتر و شدیدتر تبدیل شود، این تلفات سنگینتری بر فعالیت و رشد اقتصادی (در اسرائیل) خواهد داشت.
سازمان ملل در گزارشی در ماه گذشته اعلام کرد که جنگ به طور قابل توجهی وضعیت غزه را بدتر کرده است و آن را مدتها پیش به سمت یک بحران اقتصادی و انسانی سوق داده است و کرانه باختری در حال «نزول اقتصادی سریع و نگرانکنندهای است».
به گفته BMI، یک شرکت تحقیقات بازار متعلق به فیچ سولوشنز، در همین حال، اقتصاد لبنان امسال به دلیل حملات فرامرزی بین حزبالله و اسرائیل ممکن است تا 5 درصد کاهش یابد.
بر اساس بدترین تخمین موسسه مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تل آویو، اقتصاد اسرائیل میتواند حتی بیشتر از این کوچک شود.
حتی در یک سناریوی خوشخیمتر، محققان آن همچنین پیشبینی میکنند که تولید ناخالص داخلی سرانه اسرائیل - که در سالهای اخیر از بریتانیا پیشی گرفت - امسال کاهش مییابد، چرا که جمعیت اسرائیل سریعتر از اقتصاد و استانداردهای زندگی رشد میکند.
پیش از حمله 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل و حماس، صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد که اقتصاد اسرائیل در سال جاری 3.4 درصد رشد خواهد کرد. اکنون پیشبینیهای اقتصاددانان از 1 تا 1.9 درصد متغیر است. همچنین انتظار میرود رشد سال آینده ضعیفتر از پیشبینیهای قبلی باشد.
با این حال، بانک مرکزی اسرائیل در موقعیتی نیست که نرخ بهره را کاهش دهد تا جانی به اقتصاد بدهد، چرا که تورم در حال شتاب گرفتن است که با افزایش دستمزدها و افزایش هزینههای دولت برای تامین مالی جنگ پیش میرود.
آسیب اقتصادی "دراز مدت"
بانک اسرائیل در ماه مه برآورد کرد که هزینههای ناشی از جنگ تا پایان سال آینده در مجموع به 250 میلیارد شکل (shekels) (66 میلیارد دلار) میرسد که شامل هزینهکردهای نظامی و هزینهکردهای غیرنظامی مانند مسکن هزاران اسرائیلی در شمال و جنوب است که مجبور به ترک خانههای خود شدند. این معادل تقریباً 12 درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل است.
به نظر میرسد این هزینهها بیشتر افزایش یابد چرا که جنگ شدیدتر با ایران و گروههای نیابتی آن، از جمله حزب الله لبنان، به لایحه دفاعی دولت اضافه میشود و بازگشت اسرائیلیها به خانههای خود در شمال کشور را به تاخیر میاندازد. اسرائیل در 30 سپتامبر حمله زمینی به جنوب لبنان را با هدف قرار دادن حزب الله آغاز کرد.
اسموتریچ، وزیر دارایی، مطمئن است که پس از پایان جنگ، اقتصاد اسرائیل به حالت اولیه باز خواهد گشت، اما اقتصاددانان نگران هستند که این آسیب بسیار بیشتر از جنگ ادامه داشته باشد.
فلوگ، رئیس سابق بانک اسرائیل و اکنون معاون پژوهشی موسسه دموکراسی اسرائیل، میگوید این ریسک وجود دارد که دولت اسرائیل سرمایهگذاری را برای آزاد کردن منابع دفاعی کاهش دهد. او گفت: «این امر رشد بالقوه (اقتصاد) را در آینده کاهش خواهد داد.
آنها در گزارشی در ماه اوت گفتند که حتی خروج از غزه و آرامش در مرز با لبنان، اقتصاد اسرائیل را در موقعیت ضعیفتری نسبت به قبل از جنگ قرار میدهد. آنها نوشتند: «انتظار میرود که اسرائیل بدون در نظر گرفتن نتیجه، صدمات اقتصادی طولانی مدت را متحمل شود.
کاهش پیشبینیشده نرخ رشد در همه سناریوها در مقایسه با پیشبینیهای اقتصادی قبل از جنگ و افزایش هزینههای دفاعی میتواند ریسک رکود اقتصادی را تشدید کند که یادآور دهه پس از جنگ یوم کیپور است. (جنگ یوم کیپور (Yom Kippur War) که همچنین با عناوین جنگ اعراب و اسرائیل 1973، جنگ اکتبر، جنگ رمضان یا جنگ چهارم اعراب و اسرائیل نیز شناخته میشود، جنگی بود که از 6 تا 25 اکتبر 1973 میان سوریه و مصر با حمایت چند کشور عربی دیگر و اسرائیل اتفاق افتاد. این جنگ با حمله غافلگیرانه مصر و سوریه علیه مواضع نیروهای اسرائیلی در شرق کانال سوئز و ارتفاعات جولان آغاز شد، مناطقی که شش سال قبل در جنگ ششروزه به تصرف قوای اسرائیل درآمده بود. حمله در آخرین ساعات یومکیپور مقدسترین روز در یهودیت، آغاز شد.)
جنگ 1973، که به عنوان جنگ اعراب و اسرائیل نیز شناخته میشود، تا حدودی به دلیل افزایش شدید هزینههای دفاعی این کشور، دوره طولانی رکود اقتصادی را در اسرائیل آغاز کرد.
به همین ترتیب، افزایش بالقوه مالیات و کاهش هزینههای غیردفاعی - برخی از آنها قبلاً توسط اسموتریچ مطرح شده است - برای تأمین مالی ارتش، میتواند به رشد اقتصادی آسیب برساند. فلوگ هشدار داد که چنین اقداماتی، همراه با ضعف احساس امنیت، میتواند باعث مهاجرت اسرائیلیهای با تحصیلات عالی، بهویژه کارآفرینان فناوری شود.
خروج گسترده مالیات دهندگان پردرآمد بیشتر به اقتصاد اسرائیل آسیب میرساند، زیرا این جنگ ضربه بزرگی به بار آورده است. دولت انتشار بودجه سال آینده را به تعویق انداخته است چرا که با تقاضاهای رقابتی دست و پنجه نرم میکند که تعادل ترازنامه را دشوار میکند.
این درگیری باعث شده است که کسری بودجه اسرائیل - تفاوت بین مخارج و درآمد دولت، عمدتاً از محل مالیات - از 4 درصد قبل از جنگ به 8 درصد تولید ناخالص داخلی دو برابر شود.
استقراض دولت افزایش یافته و گرانتر شده است، زیرا سرمایه گذاران برای خرید اوراق قرضه و سایر دارایی های اسرائیل بازده بیشتری را طلب می کنند. کاهش چندگانه رتبه اعتباری اسرائیل توسط Fitch، Moody's و S&P احتمالاً هزینه استقراض این کشور را بیش از پیش افزایش خواهد داد.
در اواخر اوت - یک ماه قبل از حمله اسرائیل به پایتخت لبنان و حمله زمینی به حزب الله در جنوب این کشور - موسسه مطالعات امنیت ملی تخمین زد که تنها یک ماه "جنگ شدید" در لبنان علیه این گروه شبه نظامی، با «حملات شدید» در جهت مخالف که به زیرساختهای اسرائیل آسیب میرساند، میتواند باعث شود که کسری بودجه اسرائیل تا 15 درصد افزایش یابد و تولید ناخالص داخلی آن در سال جاری تا 10 درصد کاهش یابد.
عدم اطمینان "بزرگترین عامل"
برای کوچک کردن حفره مالی، دولت نمیتواند به جریان سالم درآمدهای مالیاتی از کسبوکارها تکیه کند، چرا که بسیاری از آنها در حال سقوط هستند، در حالی که دیگران تمایلی به سرمایهگذاری ندارند. همچنین مشخص نیست جنگ تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
شرکت Coface BDi، یک شرکت بزرگ تجزیه و تحلیل تجاری در اسرائیل، تخمین میزند که 60000 شرکت اسرائیلی در سال جاری تعطیل خواهند شد که از میانگین سالانه حدود 40000 بیشتر است. بیشتر این شرکتها کوچک هستند و حداکثر پنج کارمند دارند.
آوی هاسون ، مدیر عامل Startup Nation Central، یک سازمان غیرانتفاعی که صنعت فناوری اسرائیل را در سطح جهانی تبلیغ میکند، گفت: «عدم اطمینان برای اقتصاد و برای سرمایهگذاری مضر است.
در گزارش اخیر، هاسون هشدار داد که تاب آوری قابل توجه بخش فناوری اسرائیل تا کنون در برابر عدم اطمینان ایجاد شده توسط درگیری طولانیمدت و سیاست اقتصادی «مخرب» دولت «پایدار نخواهد بود».
حتی قبل از حمله 7 اکتبر، برنامههای دولت برای تضعیف نظام قضایی باعث شد برخی از شرکتهای فناوری اسرائیل در ایالات متحده ادغام شوند. هاسون ماه گذشته به سی ان ان گفت که ناامنی ناشی از جنگ این روند را تشدید کرده است. علیرغم مشوقهای مالیاتی برای ادغام محلی، اکثر شرکتهای فناوری جدید به طور رسمی در خارج از کشور ثبت شدهاند و تعداد زیادی از آنها به فکر انتقال برخی از عملیات خود به خارج از اسرائیل هستند.
او همچنان نسبت به فناوری اسرائیل خوشبین است و به جذب سرمایه قوی اشاره میکند، اما هشدار میدهد که رشد آینده این صنعت «به ثبات منطقهای و سیاستهای مسئولانه دولت بستگی دارد».
سایر بخشهای اقتصاد اسرائیل، اگرچه اهمیت کمتری نسبت به فناوری دارند، آسیبهای بسیار بیشتری را متحمل شدهاند. بخشهای کشاورزی و ساختوساز برای پر کردن شکاف فلسطینیهایی که مجوزهای کارشان از اکتبر سال گذشته به حالت تعلیق درآمده است، با مشکل مواجه شدهاند، این امر باعث افزایش قیمت سبزیجات تازه و کاهش شدید خانهسازی شده است.
گردشگری نیز با کاهش شدیدی در سال جاری مواجه شده است. وزارت گردشگری اسرائیل تخمین زده است که کاهش گردشگران خارجی به 18.7 میلیارد شکل (4.9 میلیارد دلار) درآمد از دست رفته از زمان شروع جنگ تبدیل شده است.
نورمن، یک هتل بوتیک در تل آویو، مجبور شده است برخی از کارکنان خود را اخراج کند و قیمتهای خود را تا 25 درصد کاهش دهد که تا حدودی به این دلیل است که برخی از امکانات آن - از جمله رستوران ژاپنی روی پشت بام - برای صرفه جویی در هزینهها بسته میماند.
به گفته یارون لیبرمن، مدیر کل هتل، سطح اشغال از بالای 80 درصد قبل از جنگ به زیر 50 درصد در حال حاضر کاهش یافته است.
او در اواسط سپتامبر با استناد به مکاتباتی از مهمانان احتمالی که مایل به بازدید از اسرائیل هستند، اما قادر به رزرو پرواز یا بیمه مسافرتی نیستند، به CNN گفت: ما میدانیم روزی که جنگ تمام شود، اگر کسب و کارها بازگردنند، رونق باز خواهد گشت. اما در حال حاضر، "بزرگترین عامل عدم اطمینان است." "جنگ کی قرار است پایان یابد؟"
در طی دو سال گذشته، اقتصاد ایالات متحده با چالشهای مختلفی مواجه بوده و پیشبینیها در مورد احتمال وقوع رکود اقتصادی در مقاطع مختلف، افزایش یافته است. نرخ بهره بالا، تأثیر قابل توجهی بر بخشهای مختلف اقتصاد گذاشته و نشانههایی از کاهش فعالیت اقتصادی را به همراه داشته است.
با این حال، برخی از دادههای اقتصادی نشان میدهند که اقتصاد آمریکا در حال بهبود است. قدرت خرید مصرفکنندگان، به دلیل نرخ بهره ثابت 30 ساله، افزایش یافته و محرکهای مالی قدرتمند نیز به رشد اقتصادی کمک کردهاند. علاوه بر این، سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، بازارهای سهام را رونق بخشیده است.
گزارش درآمدی والمارت، نقطه عطفی در این پیشبینیها بود. این شرکت، با دادههای دقیق و جامع خود، نشان داد که مصرفکنندگان همچنان قدرت خرید خود را حفظ کردهاند.
فدرال رزرو، با توجه به کاهش نرخ تورم، به درستی به سیاست انبساطی روی آورده است. نرخ بهره فعلی، برای جلوگیری از رکود اقتصادی کافی به نظر میرسد. با این حال، افزایش فعالیتهای اقتصادی در چین ممکن است بر تورم تأثیر بگذارد.
در کشورمان ایران به دلیل نبود قوانین مشخص در مورد انتشار اخبار و تحلیل های کذب و بدون مدرک، همه افراد پس از دیدن یک دوره آموزشی فکر میکنند میتوانند همان لحظه به عنوان تحلیل گر اقتصادی، تحلیل فارکس را انجام دهند. درصورتیکه اینطور نیست و حتی بسیاری از معاملهگران بزرگ که چندین سال است در بازارهای مالی فعال هستند، نمیتوانند دارایی های مختلف را تحلیل و بررسی کنند. تحلیل جفت ارزها، کالاها، شاخص ها و … در بازار فارکس نیاز به علم و تجربه بالایی دارد که هر کسی از عهده آن بر نمی آید.
تحلیل فارکس به معنی بررسی و ارزیابی دادههای مختلف برای پیشبینی تغییرات نرخ ارزها است. این کار به دو روش اصلی انجام میشود: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. در تحلیل بنیادی، معاملهگران به بررسی عوامل اقتصادی و سیاسی میپردازند که میتوانند بر ارزش ارزها تأثیر بگذارند. این عوامل شامل نرخ بهره، نرخ تورم، رشد اقتصادی و سیاستهای مالی کشورها هستند. به عنوان مثال، اگر بانک مرکزی یک کشور نرخ بهره را افزایش دهد، ارزش ارز آن کشور معمولاً افزایش مییابد، زیرا سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بیشتر هستند.
تحلیل تکنیکال بر اساس بررسی نمودارهای قیمتی و الگوهای گذشته بازار انجام میشود. عموما این دسته از تحلیل گران بازار فارکس از سبک های مختلف و به روز پرایس اکشن مانند اسمارت مانی برای تحلیل استفاده میکنند. در این روش های ساده تر معاملهگران از ابزارها و اندیکاتور مختلفی مانند نمودارهای قیمتی، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، الگوهای شمعی و باندهای بولینگر برای پیشبینی روندهای آینده استفاده میکنند. این ابزارها به معاملهگران کمک میکنند تا روندها و نقاط بازگشت قیمت را شناسایی کنند و زمان مناسب برای خرید و فروش را تشخیص دهند. با ترکیب این دو روش، معاملهگران میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند و از تغییرات بازار فارکس استفاده کنند. باز هم میگویم که انجام تحلیل فارکس کار هر کسی نیست و نیازمند تجربه و علم بالاست.
تقویم اقتصادی فارکس ابزاری بسیار مهم برای معاملهگران است که اطلاعات مهم اقتصادی را در اختیار آنها قرار میدهد. این تقویم شامل تاریخ و زمان انتشار گزارشهای اقتصادی، سخنرانیهای مقامات بانکی و رویدادهای مهم اقتصادی است که میتوانند بر ارزش ارزها تأثیر بگذارند. با استفاده از تقویم اقتصادی، معاملهگران میتوانند برنامهریزی کنند و برای تغییرات احتمالی بازار آماده باشند. به عنوان مثال، اگر در تقویم اقتصادی زمان اعلام نرخ بهره بانک مرکزی اروپا مشخص شده باشد، معاملهگران میتوانند پیش از انتشار این خبر، موقعیتهای معاملاتی خود را تنظیم کنند. اگر پیشبینیها حاکی از افزایش نرخ بهره باشد، ممکن است معاملهگران اقدام به خرید یورو کنند، زیرا افزایش نرخ بهره معمولاً باعث افزایش ارزش ارز میشود. از سوی دیگر اگر انتظار کاهش نرخ بهره وجود داشته باشد، معاملهگران ممکن است تصمیم به فروش یورو بگیرند.
علاوه بر این تقویم اقتصادی به معاملهگران کمک میکند تا از تأثیرات رویدادهای اقتصادی مختلف بر بازار فارکس آگاه شوند. به عنوان مثال، گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) در آمریکا یکی از مهمترین گزارشهای اقتصادی است که تأثیر زیادی بر بازار فارکس دارد. اگر گزارش اشتغال قویتر از حد انتظار باشد، میتواند باعث افزایش ارزش دلار آمریکا شود. معاملهگران با دانستن زمان انتشار این گزارشها میتوانند برنامهریزی کنند و از فرصتهای معاملاتی به بهترین شکل استفاده کنند. در مجموع تقویم اقتصادی فارکس به معاملهگران این امکان را میدهد که با داشتن اطلاعات دقیق و بهروز، تحلیلهای بهتری انجام دهند و تصمیمات معاملاتی هوشمندانهتری بگیرند. این ابزار به آنها کمک میکند تا از تغییرات بازار بهموقع باخبر شوند و ریسکهای خود را بهتر مدیریت کنند.
زمانی که میخواهید به عنوان تحلیل گر، تحلیل فارکس را انجام دهید، بهتر است نکات زیر را به دقت زیر نظر داشته و آنها را رعایت کنید.
برای داشتن یک تحلیل فارکس دقیق، باید از منابع خبری معتبر و قابل اعتماد استفاده کنید. این منابع اطلاعات درست و بهروزی ارائه میدهند که به شما کمک میکند تصمیمات بهتری بگیرید. سایتهای خبری معروف و تحلیلگران با تجربه میتوانند منابع خوبی باشند. استفاده از اطلاعات نادرست میتواند منجر به تحلیلهای اشتباه و ضررهای مالی شود.
یکی از بهترین روشها برای تحلیل فارکس، استفاده از هر دو روش تحلیل بنیادی و تکنیکال است. تحلیل بنیادی شامل بررسی عواملی مانند نرخ بهره، تورم و وضعیت اقتصادی کشورها است که میتواند بر ارزش ارزها تأثیر بگذارد. تحلیل تکنیکال نیز با استفاده از نمودارها و شاخصهای قیمتی به شما کمک میکند تا الگوها و روندهای بازار را شناسایی کنید. ترکیب این دو روش به شما دیدگاه کاملتری از بازار میدهد و تحلیل شما را دقیقتر میکند.
مدیریت ریسک یکی از اصول اساسی در تحلیل فارکس است. حتی اگر تحلیل شما درست باشد، باید همیشه آماده مواجهه با شرایط غیرمنتظره باشید. برای این کار میتوانید از ابزارهایی مانند حد ضرر (Stop Loss) استفاده کنید تا در صورت تغییرات ناگهانی بازار، ضررهای خود را محدود کنید. به عنوان مثال اگر تحلیل شما نشان میدهد که ارزش یورو افزایش خواهد یافت و شما اقدام به خرید یورو میکنید، با تعیین یک حد ضرر مناسب، میتوانید از کاهش شدید ارزش یورو جلوگیری کنید. در واقع این کار نشان دهنده ترکیب تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال برای انجام یک تحلیل فارکس دقیق و اصولی است.
برای تحلیل فارکس، همیشه باید بهروز باشید و آخرین اخبار اقتصادی را دنبال کنید. تقویم اقتصادی فارکس یکی از ابزارهای مهمی است که به شما کمک میکند از زمان و جزئیات رویدادهای اقتصادی باخبر شوید. به عنوان مثال اگر بدانید که بانک مرکزی آمریکا قرار است نرخ بهره را اعلام کند، میتوانید پیش از این اعلامیه تحلیل خود را بهروزرسانی کرده و برای واکنش بازار آماده باشید.
تحلیل فارکس نیاز به تمرین و تجربه دارد. هر چه بیشتر با نمودارها کار کنید و بازار را تحلیل کنید، مهارتهای شما بهتر میشود. استفاده از حسابهای آزمایشی میتواند به شما کمک کند تا بدون ریسک مالی، تحلیلهای خود را امتحان کنید و از اشتباهات خود بیاموزید. با گذشت زمان و کسب تجربه، تحلیلهای شما دقیقتر و تصمیمگیریهایتان بهتر خواهد شد.
با رعایت این نکات، میتوانید تحلیل فارکس بهتری انجام دهید و تصمیمات معاملاتی دقیقتری بگیرید. این کار به شما کمک میکند تا از فرصتهای بازار بهرهبرداری کرده و ریسکهای خود را به حداقل برسانید.
تحلیل فارکس برای افراد مختلفی که در بازار ارزها فعالیت میکنند، بسیار مفید است. در اینجا به برخی از این افراد اشاره میکنیم:
معاملهگران روزانه کسانی هستند که در طول روز معاملات زیادی انجام میدهند و از نوسانات کوتاهمدت بازار استفاده میکنند. برای این افراد، تحلیل فارکس بسیار مهم است زیرا به آنها کمک میکند تا روندهای روزانه و فرصتهای سریع بازار را شناسایی کنند.
سرمایهگذاران بلندمدت به دنبال حفظ و افزایش ارزش سرمایه خود در طول زمان هستند. این افراد از تحلیل بنیادی استفاده میکنند تا عوامل اقتصادی و سیاسی مؤثر بر ارزها را بررسی کنند. مثلاً، یک سرمایهگذار بلندمدت ممکن است نرخ بهره، رشد اقتصادی و سیاستهای پولی یک کشور را تحلیل کند تا تصمیم بگیرد که آیا در بلندمدت به خرید یک ارز خاص بپردازد یا نه.
شرکتها و کسبوکارهایی که در بازارهای بینالمللی فعالیت میکنند، نیاز به تحلیل فارکس دارند تا ریسکهای مرتبط با نوسانات ارزی را مدیریت کنند. این شرکتها با استفاده از تحلیل فارکس میتوانند زمان مناسب برای تبدیل ارزها، پرداختهای بینالمللی و مدیریت بودجه خود را شناسایی کنند. این کار به آنها کمک میکند تا از تغییرات ناگهانی نرخ ارزها جلوگیری کنند و هزینههای مالی خود را کاهش دهند.
افرادی که به مسائل اقتصادی و بازارهای مالی علاقهمند هستند نیز میتوانند از تحلیل فارکس بهرهمند شوند. این تحلیلها به آنها کمک میکند تا دانش خود را در زمینههای اقتصادی افزایش دهند و با پیچیدگیهای بازار ارزها آشنا شوند. همچنین میتوانند با دنبال کردن تحلیلها و پیشبینیهای بازار، به تدریج به معاملهگران و تحلیلگران حرفهای تبدیل شوند.
مدیران پورتفولیو که مسئولیت مدیریت سرمایههای دیگران را بر عهده دارند، نیاز به تحلیل فارکس دارند تا بهترین تصمیمات را برای سرمایهگذاری بگیرند. این تحلیلها به آنها کمک میکند تا ترکیب بهینهای از داراییها را در پورتفولیو خود داشته باشند و ریسکها را به حداقل برسانند.
به طور کلی تحلیل فارکس برای هر کسی که به نحوی با بازار ارزها سروکار دارد مفید است. با استفاده از تحلیلهای دقیق و بهروز، این افراد میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند و از فرصتهای موجود در بازار استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای اصلی برای تحلیل بازار فارکس است. در این روش، معاملهگران از نمودارهای قیمتی برای پیشبینی حرکتهای آینده بازار استفاده میکنند. این روش به خصوص برای کسانی که به دنبال معاملات کوتاهمدت هستند، بسیار مفید است.
سبک پرایس اکشن یکی از روشهای محبوب در تحلیل تکنیکال است. در این روش معاملهگران فقط با نگاه کردن به نمودارهای قیمت و بدون استفاده از شاخصهای اضافی تحلیل میکنند. آنها به حرکتهای قیمت و الگوهای نموداری توجه میکنند تا تصمیم بگیرند که آیا خرید کنند یا بفروشند. مثلاً، اگر قیمت در حال افزایش باشد و یک الگوی قیمتی خاص مثل “الگوی سر و شانه” شکل بگیرد، معاملهگر ممکن است پیشبینی کند که قیمت به زودی کاهش مییابد و بنابراین تصمیم به فروش بگیرد.
علاوه بر پرایس اکشن، معاملهگران میتوانند از اندیکاتورهای تکنیکال برای تأیید تحلیلهای خود استفاده کنند. اندیکاتورها ابزارهایی هستند که با استفاده از دادههای قیمتی، به تحلیل دقیقتر کمک میکنند. به عنوان مثال، شاخص قدرت نسبی (RSI) میتواند نشان دهد که آیا یک دارایی در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد. اگر RSI نشان دهد که دارایی در منطقه اشباع خرید است و پرایس اکشن هم نشان دهد که قیمت ممکن است کاهش یابد، این میتواند تأیید خوبی برای فروش باشد.
با ترکیب پرایس اکشن و اندیکاتورها، معاملهگران میتوانند تحلیلهای دقیقتری داشته باشند. مثلاً، اگر معاملهگر با استفاده از پرایس اکشن ببیند که قیمت در حال تغییر است و همزمان یک اندیکاتور مثل میانگین متحرک هم نشان دهد که روند تغییر کرده است، این میتواند به معاملهگر اطمینان بیشتری بدهد. این ترکیب به معاملهگران کمک میکند تا با اطمینان بیشتری معاملات خود را انجام دهند و از تغییرات بازار فارکس بهرهمند شوند.
استفاده از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن مانند پرایس اکشن و اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکند تا حرکتهای آینده بازار را پیشبینی کنند و زمان مناسب برای ورود یا خروج از معاملات را پیدا کنند. این روشها به معاملهگران اطمینان میدهند که تصمیماتشان بر اساس تحلیلهای دقیق و جامع است.