با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
طبق گفته دانیل غالی، استراتژیست ارشد کامودیتی در TD Securities، خروج گسترده شمشهای طلا و نقره از بریتانیا به ایالات متحده احتمالاً حتی پس از حل و فصل مسائل تعرفهای و تجاری باز نخواهد گشت. درحالی که قیمت طلا در مسیر ثبت رکوردهای تاریخی جدید قرار دارد، چشمانداز نقره حتی قویتر به نظر میرسد.
در مصاحبهای در 12 فوریه، غالی گفت که دلار قویتر در تاریخ معمولاً برای کامودیتیها، از جمله فلزات گرانبها، مضر بوده است، اما این مسئله دیگر صدق نمیکند.
او گفت: «طلا در حال حاضر یک موقعیت فوقالعاده قوی دارد. بهترین توصیفی که طرفداران طلا میتوانند برای این شرایط به کار ببرند، این است: 'اگر شیر بیاید، من برندهام؛ اگر خط بیاید، تو بازندهای.' این یک وضعیتی است که در آن، دلار قویتر در واقع بهقدری تأثیرگذار است که باعث افزایش چیزی میشود که ما آن را ‘فعالیت خریداران مرموز’ مینامیم – خریدهایی که عمدتاً از آسیا صورت میگیرد، از سوی بانکهای مرکزی، سرمایهگذاران خرد و سرمایهگذاران نهادی، که در نهایت همه آنها به پوشش ریسک کاهش ارزش ارز مرتبط هستند.»
غالی گفت که این روند بیش از دو سال است که ادامه دارد. او افزود: «زمانی که دلار آمریکا بهاندازه کافی قوی باشد، در واقع تأثیری خلاف انتظار دارد. از سوی دیگر، اگر دلار آمریکا تضعیف شود و نرخهای بهره ایالات متحده کاهش یابد، صندوقهای کلان (Macro Funds) منابعی برای سرمایهگذاری خواهند داشت و در چنین شرایطی به خرید طلا روی میآورند. بنابراین، این همان سناریویی است که در آن "اگر شیر بیاید، من برندهام؛ اگر خط بیاید، تو بازندهای."»
اما وضعیت تقاضا در آسیا امروز کاملاً متفاوت از سالهای 2023 و 2024 است، چرا که ETFهای طلا چین دیگر از افزایش قیمتها حمایت نمیکنند.
✔️ خبر مرتبط: مقصد بعدی طلا؛ آیا رشد ادامه خواهد داشت؟
غالی گفت: «آنچه در هفته گذشته مشاهده کردیم، افزایش قابلتوجه حجم معاملات در بورس طلای شانگهای است. سال گذشته، این افزایش عمدتاً با فعالیت قوی خرید خردهفروشی در ETFهای طلای مستقر در چین مرتبط بود. اما امسال به نظر نمیرسد که چنین باشد. دقیقاً مشخص نیست چه چیزی این روند را هدایت میکند، اما ما فکر میکنیم که عامل اصلی آن فشار کاهش ارزش ارز است.»
و در حالی که TD Securities شرایط فعلی را برای طلا بسیار مثبت ارزیابی میکند، غالی گفت که چشمانداز قیمت نقره حتی بهتر است.
او گفت: «ما معتقدیم که وضعیت نقره فوقالعاده قوی است. این قویترین دلیل در بازارهای کامودیتی امروز است.»
غالی افزود: «این داستان اسکوئیز نقره (Silver squeeze) نیست که شما قبلاً در موردش شنیدهاید، بلکه اسکوئیزی است که میتوانید وارد آن شوید. آنچه در حال رخ دادن است، یک کاتالیزور مصنوعی است که باعث شده موجودیهای لندن با نرخ بیسابقهای کاهش یابد، در حالی که موجودیهای مستقر در ایالات متحده با نرخ شگفتانگیزی در حال افزایش هستند. مسئلهای که در اینجا خاص نقره است این است که ایالات متحده بهطور تصادفی مقصد عمدهای برای مصرف نقره است، نقره بهطور تصادفی در یک کسری ساختاری قرار دارد که حداقل چهار سال پیاپی ادامه دارد، و اینکه برای ما کاملاً روشن نیست که موجودیهای «نامرئی» سطح زمین، همانطور که ممکن است آنها را بنامید، با قیمتهای فعلی به بازار باز خواهند گشت. در نظر ما، قیمتها باید واقعاً افزایش یابند تا انباشتن موجودیها از منابع غیرمتعارف را ترغیب کنند.»
او تأکید کرد: «این یک وضعیت واقعاً قوی برای قیمتهای نقره است. ما معتقدیم که در نهایت این وضعیت باعث خواهد شد که نقره بهطور همگام با عملکرد استثنایی طلا در سال گذشته حرکت کند.»
غالی یکی از اولین کارشناسان بازار بود که تغییرات در بازار فلزات گرانبها را در ماههای اخیر شناسایی کرد. در اواخر نوامبر، او هشدار داد که موقعیتهای خرید طلا بهطور گستردهای در حال کاهش هستند.
✔️ خبر مرتبط: طلا به 3000 دلار نزدیک می شود: مقایسه صعود طلا با بیتکوین و بازار سهام
غالی هشدار داد: «ما اکنون انتظار داریم که خریدها به زودی به پایان برسند. از منظر کلان، مسیر فدرال رزرو دیگر احتمالاً به سیاستی "بیش از حد تسهیلی" منجر نخواهد شد، که این نشان میدهد علاقه صندوقهای کلان احتمالاً به سطوح افراطی باز نخواهد گشت.»
غالی اشاره کرد: «عملکرد قیمت بالاخره بهاندازه کافی قوی بوده تا مشاورههای تجاری (CTA) را مجبور کند به موقعیت 'خرید حداکثری' مؤثر بازگردند، که نشان میدهد هر سیگنال روندی که در رادار ما قرار دارد، در حال حاضر به سمت خرید است، که این به نوبه خود خریدهای الگوریتمی بعدی را محدود خواهد کرد. وضعیت هیچ گزینه دیگری وجود ندارد (TINA) هنوز در چین معکوس میشود، که نشان میدهد تقاضای آسیایی نمیتواند روز را نجات دهد.» (TINA trade مخفف عبارت "There Is No Alternative" (هیچ گزینه دیگری وجود ندارد) است. این مفهوم به وضعیتی اشاره دارد که در آن سرمایهگذاران به دلیل پایین بودن نرخ بهره یا بازدهی پایین سایر داراییها، مجبور میشوند تمام سرمایه خود را به سمت یک دارایی خاص، معمولاً سهام یا داراییهای پرریسک دیگر، هدایت کنند. در این شرایط، سرمایهگذاران گزینههای دیگری برای سرمایهگذاری پیدا نمیکنند که به اندازه آن دارایی خاص جذابیت داشته باشد، بنابراین سرمایهگذاری در آن دارایی به یک انتخاب غالب تبدیل میشود.)
او گفت: «وضعیت جریانها در نقره بهطور قابلتوجهی بهتر است.»
سپس، در 7 ژانویه، غالی به سرمایهگذاران هشدار داد که وضعیت بیسابقهای در بازار نقره در حال شکلگیری است.
او گفت: «دیدن این موضوع در قیمتهای ثابت دشوار است، اما در ماه گذشته یک اختلال بزرگ در بازار فلزات گرانبها به وجود آمده است، جایی که تهدید تعرفههای جهانی بر فلزات باعث شده است که معاملهگران در سراسر جهان فلزات را از لندن و دیگر بازارهای جهانی به ایالات متحده بیاورند، تنها برای پوشش ریسک اجرای تعرفهها بر فلزات گرانبها. از لحاظ تاریخی این اتفاق نیفتاده است - فلزات گرانبها عملاً به عنوان پول در نظر گرفته میشدهاند - اما اگر تحت تعرفهها قرار گیرند، آنگاه معاملهگرانی که موقعیتهای کوتاه علیه فلزاتی که واقعاً در جایی دیگر در جهان دارند، باز کردهاند، با زیانهای قابل توجهی مواجه خواهند شد.»
او گفت: «برای پوشش این ریسک، آنها فلزات را به ایالات متحده میآورند.»
بیشتر بخوانید:
اگر پنجشنبه «روز بزرگ» برای تعرفههای متقابل ایالات متحده بود، این موضوع در رالی جهانی سهام یا کاهش جزئی ارزش دلار منعکس نشد. تأثیر کم این اعلامیه بر بازارها عمدتاً به دلیل پیچیدگی زیاد این اقدامات تعرفهای و اجرای آنها پس از ماه آوریل است که زمان زیادی را برای مذاکرات فراهم میکند.
دلار آمریکا: تعرفههای متقابل غیرقابل اجرا تلقی میشوند
دلار امروز در اروپا کمی ضعیفتر است که این امر ناشی از کاهش جزئی نرخ بهره ایالات متحده، خوشبینی به پایان جنگ در اوکراین و بسته تعرفهای متقابل آمریکا است که تفسیر آن دشوار به نظر میرسد.
اولاً، بازار از قبل میدانست که وزارت بازرگانی ایالات متحده قرار است در ماه آوریل گزارشی مهم در مورد تجارت منتشر کند و انتظار داشت که پس از آن تعرفهها اعمال شوند. اما همچنین این نگرانی وجود داشت که اعلامیه این هفته در مورد تعرفههای متقابل، اقدامی جداگانه و با اجرای فوری باشد. اعلامیه دیروز که عملاً زمینه را برای گزارش آوریل فراهم کرد، بهعنوان یک عامل اطمینانبخش تلقی شده است.
سرمایهگذاران بهطور کلی از هدف رئیسجمهور ترامپ در اعمال این تعرفههای متقابل آگاه هستند. این موضوع در یک برگه اطلاعاتی به وضوح بیان شده است. اما بررسی جزئیات نحوه اعمال این تعرفهها بسیار پیچیده است. هر کشور بر اساس تحلیلی از معیارهای مختلف مشمول تعرفههای متقابل خواهد شد، از جمله: تعرفههای وارداتی، نرخ مالیات بر ارزش افزوده (VAT)، یارانهها، موانع نظارتی، ناهماهنگی ارزی و «هرگونه اقدام دیگری که... محدودیتی ناعادلانه بر دسترسی به بازار ایجاد کند یا مانعی ساختاری برای رقابت منصفانه با اقتصاد بازار ایالات متحده به وجود آورد.»
در تئوری، کاخ سفید از وزارت بازرگانی و سایر نهادها خواسته است که تا ماه آوریل گزارشی جامع در مورد هر یک از شرکای تجاری ارائه دهند. اما با توجه به تلاشهای دولت برای کاهش نیروی کار دولتی، انجام این کار از نظر عملی دشوار به نظر میرسد.
با این حال، احتمالاً نتیجه این روند وضع برخی تعرفههای بسیار سنگین علیه کشورهایی خواهد بود که ایالات متحده با آنها کسری تجاری دارد. اتحادیه اروپا بهطور قطع یکی از اهداف اصلی خواهد بود، زیرا به نظر میرسد ترامپ از تهدید به اعمال تعرفهها بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار بر مالیات خدمات دیجیتال اتحادیه اروپا استفاده میکند.
خوشبختانه، ما از قبل انتظار داشتیم که فشارهای تجاری در سهماهه دوم سال به اوج خود برسد. تحولات اخیر با این فرضیه همخوانی دارند و به همین دلیل پیشبینی میکنیم که دلار در سهماهه دوم کمی تقویت شود. بنابراین، افت فعلی دلار احتمالاً فقط یک اصلاح است و نه یک روند نزولی جدید.
برای امروز، انتظار داریم که دلار همچنان ضعیف بماند، زیرا تمرکز بازار بر کنفرانس امنیتی در مونیخ و پیامدهای آن برای برقراری آتشبس در اوکراین خواهد بود. گمانهزنیها در حال افزایش است که نمایندگانی از ایالات متحده، روسیه، اوکراین و شاید اروپا ممکن است در مقطعی در عربستان سعودی دیدار کنند. همچنین، آمار خردهفروشی ماه ژانویه ایالات متحده که احتمالاً تحت تأثیر شرایط آبوهوایی ضعیف بوده است، نباید فشار زیادی بر دلار وارد کند. اما ممکن است شتاب کوتاهمدت باعث کاهش شاخص دلار به زیر محدوده ۱۰۶.۹۵/۱۰۷.۰۰ شده و آن را به سطح ۱۰۶.۳۵ برساند.
یورو: فضای بیشتری برای اصلاح وجود دارد
برخی از مؤلفههای گزارش شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) ایالات متحده در ماه ژانویه که بر روی شاخص هسته قیمت مخارج مصرف شخصی (PCE) تأثیر دارد، دیروز ملایمتر از حد انتظار بود. به همین دلیل، نرخهای بهره ایالات متحده کاهش یافت و نرخ جفت ارز EURUSD قبل از اعلام تعرفهها تقویت شد. همانطور که گفته شد، بازار از این موضوع که تعرفهها بلافاصله اعمال نمیشوند و فرصت چندماههای برای شرکای تجاری وجود دارد تا استراتژیهای خود را تنظیم کنند، احساس آرامش کرده است. این استراتژیها میتوانند شامل افزایش خرید گاز طبیعی مایع (LNG) از ایالات متحده، کاهش موانع تجاری خود یا مقاومت در برابر فشارهای تعرفهای باشند.
تخمین ما برای نرخ برابری EURUSD این است که این اصلاح فعلی میتواند تا محدوده ۱.۰۵۳۵/۷۵ ادامه یابد، اما نباید فراتر از آن برود. در سناریوی پایه ما، پیشبینی میشود که نرخ برابری EURUSD در سهماهه دوم به سمت ۱.۰۰ حرکت کند.
بهعنوان نکتهای جانبی، ما در مورد عملکرد بهتر بازار سهام منطقه یورو و اینکه آیا چرخش جهانی سرمایهگذاری به سمت اروپا میتواند از یورو حمایت کند، بحث کردهایم. اما هنگام بررسی جریانهای ورودی به یکی از صندوقهای قابل معامله (ETF) محبوب منطقه یورو – یعنی iShares MSCI Eurozone – نشانههای روشنی از این چرخش سرمایه مشاهده نشده است. این شاید دلیل دیگری باشد که چرا اصلاح صعودی نرخ EURUSD احتمالاً در سطحی بالاتر از ۱.۰۵ متوقف خواهد شد.
منبع: ING
تحلیلگران موسسه سیتی بر این باورند که حل و فصل درگیری روسیه و اوکراین میتواند تأثیر قابل توجهی بر بازارهای جهانی نفت داشته باشد. این شرکت اعلام کرده است که مسیرهای کوتاهتر تانکرهای نفت پس از حل و فصل درگیریها میتواند به کاهش تنگنای بازار کمک کند و تأثیر بازگشت عرضه از منطقه را افزایش دهد. بهبود لجستیک میتواند هزینههای حمل و نقل را کاهش داده و کارایی تحویل نفت خام را افزایش دهد.
سیتی پیشبینی میکند که قیمت نفت خام برنت در نیمه دوم سال ۲۰۲۵ به طور متوسط بین ۶۰ تا ۶۵ دلار در هر بشکه باشد. این پیشبینی نشاندهنده انتظارات از تعدیل بازار ناشی از مسیرهای عرضه کارآمدتر و ثبات ژئوپلیتیکی بیشتر است.
علاوه بر این، سیتی تأکید میکند که رشد عرضه غیر اوپک پلاس از رشد تقاضای جهانی ضعیف در سهماهه دوم تا چهارم سال ۲۰۲۵ فراتر خواهد رفت. چشمانداز تقاضای ضعیف بهطور جزئی به تأثیرات ماندگار تعرفهها نسبت داده میشود که همچنان فعالیتهای اقتصادی و مصرف انرژی را کاهش میدهند.
در مجموع، دیدگاه سیتی نشان میدهد که دینامیک عرضه، تحت تأثیر تغییرات ژئوپلیتیکی و افزایش تولید غیر اوپک پلاس، عوامل اصلی شکلدهنده روندهای بازار نفت تا سال ۲۰۲۵ خواهند بود.
تحلیلگران گلدمن ساکس معتقدند که برنامه «منصفانه و متقابل» رئیسجمهور دونالد ترامپ میتواند سیاستهای تجاری ایالات متحده را به طور قابل توجهی تغییر دهد. بر اساس یادداشتی که از سوی گلدمن ساکس منتشر شده، این برنامه قصد دارد تعرفهها، مالیاتها و موانع غیرتعرفهای را با آنچه شرکای تجاری اصلی دارند، هماهنگ کند. در حالی که هنوز تاریخ دقیقی برای اعلام این برنامه مشخص نشده، انتظار میرود که این برنامه بین آوریل و اوت اعلام شود. تحلیلگران بر این باورند که زمانبندی طولانیتر میتواند سیگنالی برای تشویق مذاکرات تجاری باشد.
این بانک سرمایهگذاری پیشبینی میکند که تعرفه ۱۰ درصدی دیگری بر واردات چین و تعرفههای اضافی بر بخشهای کلیدی مانند نیمههادیها، داروسازی و خودروهای اتحادیه اروپا اعمال شود. اگرچه سیاست جامع تعرفههای متقابل بعید به نظر میرسد، گلدمن ساکس اشاره میکند که نسخه محدودتری از این برنامه ممکن است در اواخر سال جاری برای شرکای تجاری منتخب اعمال شود.
براساس این گزارش، استراتژی تجاری ترامپ به نظر میرسد که تلاشی تاکتیکی برای اعمال فشار بر شرکای تجاری است، در حالی که انعطافپذیری برای مذاکره را حفظ میکند و روندهای موجود در سیاست تجاری ایالات متحده را منعکس میکند.
تحلیلگران اقتصادی اغلب درباره اهمیت استقلال فدرال رزرو صحبت میکنند. اتفاقات چهارشنبه واقعاً این نکته را به وضوح نشان میدهند.
7:58 صبح (به وقت آمریکا): دونالد ترامپ این پیغام را در شبکه اجتماعی Truth Social منتشر میکند: "باید نرخ بهره کاهش یابد، چیزی که با تعرفههای پیش رو همراستا خواهد بود! بیایید آمریکا را به حرکت درآوریم!"
8:30 صبح: دادهها نشان میدهند که شاخص قیمت مصرفکننده در ژانویه نسبت به ماه قبل 0.5% افزایش یافته است که بیشتر از پیشبینیها بوده است.
10:07 صبح: رئیس فدرال رزرو، جروم پاول، شهادت خود را در برابر کمیته خدمات مالی مجلس آغاز میکند، جایی که به آمریکاییها اطمینان میدهد که سیاستها را نادیده خواهد گرفت و بر دادهها تمرکز خواهد کرد.
در یک جهان موازی بدون بانک مرکزی مستقل، ترکیب بیملاحظگی ترامپ و دادههای ناامیدکننده قیمت مصرفکننده میتوانست باعث سقوط بازارها و انتظارات تورمی شود. اما در عوض، شاخص S&P 500 تنها 0.2% کاهش یافت و بازده اوراق خزانه داری 10 ساله 10 نقطه پایه افزایش یافت. به طور کلی، چهارشنبه به نظر میرسید که ممکن است به عنوان یک مانع دیگر در مسیر کاهش تورم ثبت شود، هرچند که به هیچ وجه به معنای پایان آن نبود.
✔️ خبر مرتبط: پاول، رئیس فدرال رزرو: در صورت درخواست رئیس جمهور ترامپ، استعفا نخواهم داد
پاول را میتوان به خاطر حفظ ثبات قطار در مسیر درست تحسین کرد. در اینجا بخشی از گفت و گوی او در مجلس درباره پست ترامپ در شبکههای اجتماعی با برد شرمن، نماینده کالیفرنیا، آمده است:
پاول: مردم میتوانند مطمئن باشند که ما همچنان به کار خود ادامه خواهیم داد، سرمان را پایین نگه میداریم، کار خود را انجام میدهیم و تصمیمات خود را بر اساس آنچه در اقتصاد و چشمانداز آن اتفاق میافتد، اتخاذ خواهیم کرد.
شرمن: و بیانیههای مقامات منتخب جزو عواملی نیستند که باعث شوند شما به این یا آن شیوه عمل کنید؟
پاول: درست است.
ترامپ طرفدار پاول نیست. در دوران ریاستجمهوری اول خود، او بارها با پاول بر سر نرخ بهره برخورد کرد و این سنت را در دور دوم خود ادامه داد، با این ادعا که به شخصه درک بهتری از نحوه تنظیم نرخها دارد. به طور ظاهری، اختلاف آنها زمانی آغاز شد که پاول از تسهیل سیاستها برای حمایت از جنگ تجاری اول ترامپ خودداری کرد، اما نقدهای ترامپ نسبت به پاول انسجام زیادی ندارد، چرا که او همچنین از رئیس فدرال رزرو به دلیل اینکه برای مقابله با تورم کافی عمل نکرده است انتقاد کرده است. به طور خلاصه، به نظر میرسد ترامپ از رئیس فدرال رزرو به عنوان یک طعمه برای تقصیرات استفاده میکند.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ، رئیس جمهور آمریکا: نرخ بهره باید کاهش یابد
بازارها وضعیت را کاملاً متفاوت از رئیسجمهور میبینند. اوراق قرضه نگرانیهایی در مورد لفاظیها و سیاستهای ترامپ نشان دادهاند، اما این آسیب تا حدی با اعتماد به این که فدرال رزرو به عنوان یک تعادلکننده عمل خواهد کرد و تحت تأثیر جو سیاسی لحظهای قرار نخواهد گرفت، جبران شده است. اگر پاول به دستورات ترامپ گوش کند و نرخها را اکنون کاهش دهد، نتیجه احتمالاً افزایش هزینههای استقراض بلندمدت خواهد بود. ما پیشنمایشی از این را در پایان سال 2024 دیدیم، زمانی که فدرال رزرو نرخها را کاهش میداد، اما بازده اوراق خزانه داری 10 ساله حدود 100 نقطه پایه افزایش یافت — که تا حدی بازتاب نگرانیها از سیاستهای تعرفهای، مالیاتی و مهاجرتی ترامپ و همچنین قدرت دادههای اقتصادی ورودی بود.
ترامپ نمیتواند اجازه دهد که نرخهای بلندمدت بیشتر افزایش یابند. اولاً، او و وزیر خزانهداری، اسکات بسنت، تمدید موارد منقضیشده کاهشهای مالیاتی 2017 را به عنوان اساس برنامه اقتصادی خود قرار دادهاند. تمدید این تدابیر کاهش کسری بودجه را سخت خواهد کرد و رشد بدهی ملی را تشدید خواهد کرد، و برچسب قیمت آن حتی بدتر خواهد شد اگر نرخها بالا باشند. این یکی از دلایلی است که حتی ایلان ماسک در روز چهارشنبه در شبکه اجتماعی X به تأثیر تلاشهای خود در کاهش هزینهها بر نرخهای بلندمدت اشاره کرد — هرچند که هنوز باید دید آیا ماسک میتواند به طور مؤثر کسری بودجه را حل کند، با توجه به اینکه بخش عمدهای از هزینهها از برنامههای حمایتی سیاسی که تغییر ناپذیرند و همچنین دفاع تأمین میشود. در بدترین سناریو، ترکیب بازارهای پرتنش اوراق قرضه با قانونگذاری مالیاتی تأمینشده از کسری بودجه میتواند شورش سرمایهگذاران را به وجود آورد، مشابه آنچه که در سال 2022 برای نخستوزیر لیز تراس در بریتانیا رخ داد.
ترامپ همچنین در برابر رایدهندگان مسئول است که هزینههای مسکن و قیمتهای مصرفکننده را کاهش دهد. نرخهای وام مسکن تا حدی بازتابی از بازدهی اوراق خزانه داری 10 ساله هستند که به نوبه خود انتظارات بلندمدت درباره تورم و مسیر نرخهای کوتاهمدت را منعکس میکنند. بنابراین، درخواستهای ترامپ برای کاهش نرخهای بهره احتمالاً کمکی به وضعیت نخواهد کرد و میتواند در نهایت به دسترسی کمتر به مسکن آسیب بزند. در مورد خود تورم، این تا حدی یک پیشگویی خود تحقق یافته است. وقتی که مصرفکنندگان و خانوارها ایمان خود را به اینکه دولت و بانک مرکزی قادر به کنترل تورم خواهند بود از دست میدهند، شروع به انجام کارهایی میکنند که آن را تشدید میکند: آنها تقاضای دستمزدهای بالاتر میکنند و خریدها را به جلو میبرند تا از افزایش قیمتها پیشی بگیرند. دست ثابت پاول در هدایت کشتی به عنوان یک پادزهر برای انتظارات ناپایدار تورم عمل کرده است.
در حال حاضر، رئیس فدرال رزرو بهترین سد محافظ ترامپ در برابر تحولات بازار و اقتصادی است که میتوانند سال اول ریاست جمهوری او را به خطر بیندازند، و به نفع اوست که شروع به درک این موضوع کند. در سال 2026، ترامپ فرصت خواهد داشت تا پاول را در صورت تمایل خود جایگزین کند — چیزی که او نشان داده که قصد انجام آن را دارد. اما پاول کار ویژهای در حفظ اعتماد بازار و اجتناب از ظاهر معاملات سیاسی در محیطی بهویژه چالشبرانگیز انجام داده است. ترامپ برای خدمت به خود میتواند این موضوع را درک کرده و برنامههای خود برای موقعیت رئیس فدرال رزرو را دوباره ارزیابی کند.
بیشتر بخوانید:
طبق گفته گاری واگنر، سردبیر سایت TheGoldForecast، طلا این هفته با عبور از مرزهای جدید رکورد به نزدیکی قیمت 3000 دلار رسید، که این افزایش تحت تأثیر عواملی مانند نگرانی از تعرفهها و تقاضای قوی بنیادی قرار گرفت،
در یک مصاحبه اخیر با Kitco News، واگنر اشاره کرد که افزایش اخیر قیمت طلا پس از کاهش به حدود 2650 دلار رخ داده است، که او پیشتر در یک حضور قبلی پیشبینی کرده بود. این روند صعودی کنونی "یک مرحله جدید است و پس از اصلاحی که شاهد آن بودیم، اتفاق افتاد".
واگنر مشاهده میکند که معاملهگران مشتاق هستند هر بار که قیمت طلا کاهش مییابد، خرید کنند، که نشاندهنده سنتیمنت قوی بازار است. پس از شهادت رئیس فدرال رزرو، پاول، "قیمتهای طلا کاهش یافتند، اما معاملهگران به سرعت وارد بازار شدند. آنها از این کاهش قیمت استفاده کردند و خرید کردند". "معاملهگران منتظر آن کاهش قیمت هستند تا بتوانند آن را بخرند و از آن بهرهبرداری کنند."
تعرفه 25 درصدی رئیسجمهور ترامپ بر فولاد و آلومینیوم به ریسکهای تورم دامن میزند و تقاضا برای طلا به عنوان یک پناهگاه امن را افزایش میدهد. طبق گفته واگنر، "تعرفهها احتمال افزایش مجدد تورم را به ذهن میآورند."
✔️ خبر مرتبط: طلا به 3000 دلار نزدیک می شود: مقایسه صعود طلا با بیتکوین و بازار سهام
طلا شاهد یک روند صعودی قابل توجه بوده است و از اواسط دسامبر حدود 14 درصد افزایش یافته است.
سطوح روانی و پولبک بالقوه
قیمت طلا به سطح روانی مهم 3000 دلار برای هر اونس نزدیک میشود. واگنر گفت: "هرکدام از این اعداد بزرگ – 1000، 2000، 3000 دلار – سطوح روانی کلیدی خواهند بود." او معتقد است که رسیدن به 3000 دلار " حتمی است، فقط زمان آن مشخص نیست" و اضافه کرد: "فکر میکنم بهزودی اتفاق خواهد افتاد."
در حالی که طلا در روند صعودی قوی قرار دارد، واگنر به امکان بازگشت یا اصلاح قیمت اشاره میکند.
او همچنین عقیده دارد که مسیر فعلی طلا "تقریباً پارابولیک (سریع و شدید)" است، که "همیشه پتانسیل اصلاح شدید را دارد، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است." واگنر افزود: "و دلیل اینکه اینبار متفاوت از دفعات دیگر است، جایی که معمولاً شاهد بازگشت زودتر میبودیم، این است که عوامل بنیادی که این روند را هدایت میکنند، قوی هستند."
عملکرد نقره
برخلاف طلا، واگنر همچنان "با احتیاط دیدگاه نزولی" نسبت به نقره دارد. در حالی که نقره افزایش قیمتهایی را تجربه کرده است، اما به رکوردهای تاریخی خود مانند طلا نرسیده است. او اشاره میکند که "نقره دارای بخش صنعتی بیشتری نسبت به طلا است، اما میتوانیم ببینیم که این بخش بهطور حداکثری سرد و کمجان بوده است."
بیشتر بخوانید:
در تازهترین گزارشها، نشانههایی از کاهش قدرت خرید و ضعف اقتصادی در میان مصرفکنندگان کانادایی مشاهده شده است. شرکت بزرگ Canadian Tire که به عنوان یکی از غولهای صنعت خرده فروشی در کانادا شناخته میشود، در گزارش مالی اخیر خود به این موضوع اشاره کرده است. این شرکت با ارائه آمار فروش، تصویری از وضعیت ناخوشایند مصرفکنندگان کانادایی ترسیم کرده است.
گرگ هیکس، رئیس و مدیرعامل شرکت Canadian Tire، گفت که برخی نشانههای مثبت در احساسات و رفتار مصرفکنندگان مشاهده میشود که میتواند به عنوان «نشانههایی از بهبود اقتصادی« در نظر گرفته شود. البته، او تأکید کرد که تقاضا برای کالاهای غیرضروری همچنان پایین است.
گزارش خرده فروشی کانادا برای ماه دسامبر قرار است در تاریخ ۲۱ فوریه منتشر شود و شامل آمار ابتدایی از ژانویه نیز خواهد بود. علاوه بر این، نگرانیهایی درباره افزایش تعرفههای تجاری از سوی ایالات متحده وجود دارد که میتواند در ماههای آینده تأثیرات منفی بر اقتصاد کانادا بگذارد.
گروه حمل و نقل Mullen نیز به مشکلات جدی در بازار اشاره کرده و از شرایط بسیار چالشبرانگیز سخن گفته است. مورای مولن، رئیس و مدیر ارشد اجرایی این شرکت، اعلام کرد که نه تنها تقاضا ضعیف بوده، بلکه فشارهای قیمتی نیز به دلیل رقابت ناسالم افزایش یافته است. او پیشبینی کرد که از نظر تقاضا، سال ۲۰۲۵ بهتر از سال گذشته نخواهد بود و اقتصاد کانادا در بهترین حالت ضعیف نخواهد شد. همچنین، ریسک اختلالات تجاری بین کانادا و آمریکا و کمبود سرمایهگذاری، تقاضا برای خدمات حمل و نقل را همچنان ضعیف نگه خواهد داشت.
ارزش واقعی نقره توسط بانکها و بازارهای آتی سرکوب میشود، اما افزایش تقاضا و کاهش عرضه میتواند این چرخه را بشکند. سرمایهگذاران ممکن است یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییهای امروز را در اختیار داشته باشند.
طلا به تازگی از مرز تاریخی 2900 دلار عبور کرده و به بالاترین سطح خود رسیده است، درحالی که نقره همچنان به طور ناامیدکنندهای کم ارزشگذاری شده و بسیار عقب مانده است. با وجود افزایش تقاضا، کاهش عرضه و نقش حیاتی آن در فناوری و انرژیهای تجدیدپذیر، نقره هنوز نتوانسته ارزش واقعی خود را در بازار منعکس کند.
نقره، که اغلب از آن به عنوان «طلای فقرا» یاد میشود، مدتها است که یک فلز گرانبهای پرتقاضا برای سرمایهگذاران، صنایع و دولتها بوده است. با این حال، قیمت آن همچنان بهطور مصنوعی سرکوب شده و باعث ایجاد جنجال، تحقیقات و بررسیهای نظارتی شده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که نقره یکی از پر دستکاریشدهترین کامودیتیها در جهان است و مؤسسات مالی بزرگ، بانکهای فلزات گرانبها و بازارهای آتی نقش کلیدی در پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت آن دارند. اما چرا آنها چنین کاری میکنند و دستکاری در بازار نقره چگونه انجام میشود؟ حتی مهم تر از این، آیا نقش حیاتی نقره در فناوریهای نظامی و هوافضا، دلیل پنهانی برای سرکوب قیمت آن است؟
شواهد دستکاری قیمت نقره
سرکوب بازارهای نقره فیزیکی در مقابل نقره کاغذی
یکی از بزرگترین استدلالها درباره دستکاری قیمت نقره، شکاف بین نقره فیزیکی و نقره کاغذی (paper silver) است. برخلاف طلا که بانکهای مرکزی بهطور علنی آن را خریداری میکنند، نقره عمدتاً از طریق مشتقات و قراردادهای آتی معامله میشود، نه از طریق مالکیت فیزیکی. («نقره کاغذی» به قراردادهای مشتقه، قراردادهای آتی، و ابزارهای مالی مشابه اشاره دارد که نماینده نقره فیزیکی نیستند، بلکه فقط ارزشهای کاغذی برای نقره محسوب میشوند. این معاملات بهجای خرید و فروش نقره واقعی، صرفاً در قالب اوراق بهادار و قراردادهای مالی انجام میشود.)
دستکاری بانک جی پی مورگان
مؤسسات مالی بزرگ به مدتها است که متهم به دستکاری در بازارهای نقره هستند. یکی از پر سر و صداترین پروندهها شامل جی پی مورگان میشود که به دلیل دستکاری قیمتهای نقره و طلا از طریق شیوههای تجاری غیرقانونی گناهکار شناخته شد.
عدم تعادل نسبت نقره به طلا
از نظر تاریخی، نسبت نقره به طلا (مقدار نقرهای که برای خرید یک اونس طلا لازم است) به طور متوسط حدود 15:1 بوده است. با این حال، در بازارهای مدرن، این نسبت به طور مصنوعی افزایش یافته و اغلب از 80-90:1 یا حتی بیشتر تجاوز میکند.
منافع دولت و بانک مرکزی
در حالی که بانکهای مرکزی طلا را بهعنوان ذخایر انباشت میکنند، آنها ذخایر نقره ندارند، که با توجه به نقش تاریخی نقره بهعنوان پول، امری عجیب است. دولتها منافع خاصی در نگه داشتن قیمتهای پایین نقره دارند، چرا که این امر به نفع صنایعی است که به نقره ارزان وابستهاند، مانند:
اگر قیمتهای نقره بهطور قابل توجهی افزایش یابد، هزینههای تولید برای فناوریهای حیاتی به شدت بالا خواهد رفت و این امر دولتها را مجبور به تغییر سیاستهای خود در زمینه معدنی، مالیاتگیری و تجارت خواهد کرد.
مکانیسم کنترل قیمت COMEX & LBMA
انجمن بازار طلا و نقره لندن (LBMA) و COMEX دو مکانیسم اصلی تعیین قیمت برای نقره هستند. با این حال، این مؤسسات به تجارت کاغذی بیشتر از تحویل فیزیکی ترجیح میدهند، که به بانکها این امکان را میدهد تا قیمتها را از طریق موارد زیر کنترل کنند:
نقش پنهان نقره در ارتش و هوافضا: یک دارایی استراتژیک
در حالی که کاربردهای صنعتی نقره در الکترونیک، پنلهای خورشیدی و پزشکی به خوبی مستند شده است، استفاده آن در فناوریهای نظامی و هوافضا اغلب در پردهای از راز باقی میماند. به دلیل بالاترین رسانایی الکتریکی، بازتابپذیری حرارتی و مقاومت در برابر محیطهای شدید، نقره در سیستمهای دفاعی پیشرفته، تسلیحات و اکتشافات فضایی ضروری است.
با این حال، نقش آن در امنیت ملی باعث میشود که بخش عمدهای از استفاده آن فاش نشود، که منجر به گمانهزنیهایی میشود که دولتها ممکن است علاقهمند به نگهداشتن قیمتهای نقره به طور مصنوعی پایین باشند تا تأمین پایدار آن برای کاربردهای حیاتی نظامی را تضمین کنند.
حذف نقره از فهرست مواد معدنی حیاتی
یکی از مشکوکترین جنبههای سرکوب بازار نقره، عدم حضور آن در فهرست رسمی مواد معدنی حیاتی ایالات متحده است، با وجود اینکه برای امنیت ملی، فناوری پیشرفته و انرژیهای سبز ضروری است. این کمبود سوالات جدی را در مورد نحوه طبقه بندی نقره و اینکه آیا حذف آن به هدفی بزرگتر برای سرکوب قیمتها و کنترل صنعتی خدمت میکند، مطرح میکند.
لیست مواد معدنی حیاتی چیست؟
مرکز زمینشناسی ایالات متحده (USGS) و وزارت انرژی ایالات متحده (DOE) فهرستی از مواد معدنی حیاتی منتشر میکنند که فلزات و مواد معدنی ضروری برای امنیت ملی، ثبات اقتصادی و تولید انرژی را شناسایی میکنند.
یک «ماده معدنی حیاتی» به عنوان معدنی تعریف میشود که:
شگفت آور است که نقره - که بهطور قابل توجهی یکی از مهمترین فلزات صنعتی است -عمداً از این فهرست حذف شده است.
آیا قیمت نقره در نهایت می تواند آزاد شود؟
اگرچه دستکاری قیمت نقره برای دههها ادامه داشته است، اما نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد این سرکوب ممکن است برای همیشه دوام نداشته باشد.
نتیجه: سرکوب نقره تا ابد ادامه نخواهد داشت
اگرچه دستکاری قیمت نقره یک واقعیت مستند است، اما نیروهایی که قیمتها را بهطور مصنوعی پایین نگه میدارند، ممکن است کنترل خود را از دست داده باشند. با:
فقط مسأله زمان است تا قیمتهای نقره از دستکاریها رها شوند. سرمایهگذارانی که این پویایی را درک کنند، ممکن است خود را در آستانه یک اصلاح قیمت بزرگ قرار دهند، و نقره را به یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییهای زمان ما تبدیل کنند.
حرف آخر
آیا اهمیت استراتژیک نقره در امنیت ملی، فناوریهای نظامی و فضایی ممکن است بزرگترین راز پشت دستکاری قیمتها باشد؟ اگر چنین باشد، سرمایهگذاران نقره ممکن است در حال نگهداری یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییها در تاریخ مدرن باشند.
بیشتر بخوانید:
ارزهای اروپایی در اواخر روز گذشته پس از اعلام خبری از دونالد ترامپ مبنی بر اینکه گفتوگوهای سازندهای با ولادیمیر پوتین در مورد آتشبس در اوکراین داشته، تقویت شدند. این روند صعودی ممکن است کمی بیشتر ادامه یابد، اما وزش بادهای مخالف همچنان از جمله تهدید احتمالی تعرفههای آمریکا علیه اروپا و تورم بالای آمریکا و نرخهای بالای بهره در آمریکا، موجب محدود شدن رشد EURUSD خواهد شد.
دلار آمریکا: احتمال اصلاح بیشتر مگر اینکه تعرفههای جدید اعلام شوند
در یک روز عادی در بازارهای ارز، گزارش تورم بالاتر از حد انتظار در آمریکا باید موجب تقویت دلار در برابر سایر ارزها و فشار بر داراییهای پر ریسک میشد. این اتفاق به مدت چند ساعت رخ داد، اما پس از انتشار خبری مبنی بر اینکه ترامپ یک تماس ۹۰ دقیقهای با پوتین داشته و درباره پایان درگیریها در اوکراین صحبت کردهاند، وضعیت تغییر کرد. در حال حاضر، بازارهای مالی از این نکته که تغییر به سوی انزواطلبی آمریکا چه تاثیری بر امنیت اروپا خواهد داشت، چشمپوشی کردهاند. وزیر دفاع جدید آمریکا، پیت هسگت در بروکسل اعلام کرد که نیروهای آمریکایی در هیچ نیروی صلحی در اوکراین حضور نخواهند داشت و چنین نیرویی تحت حفاظت ماده ۵ پیمان ناتو قرار نخواهد گرفت.
در عوض، بازارهای مالی به مزایای تقویت اعتماد در منطقه و کاهش اختلالات در عرضه انرژی جهانی توجه دارند. قیمتهای نفت خام و گاز طبیعی اروپا به شدت کاهش یافتهاند که این خبر خوبی برای رشد جهانی است و تا حدودی برای دلار منفی است. در همین حال، در بازارهای دارایی چین، برخی از سهام فناوری محلی کمی بهتر شدهاند و بار دیگر انتظارات برای اعلام تدابیر حمایتی جدید از سوی سیاستگذاران چینی در دیدارشان در اوایل ماه مارس افزایش یافته است. این موضوع باعث شده تا نرخ ارز دلار به یوان چین (USDCNY) دوباره زیر ۷.۳۰ قرار بگیرد.
تمامی این عوامل به نظر مثبت برای انتظارات رشد جهانی میآید و میتواند موجب کاهش مواضع فروش در ارزهای کالایی و بازارهای نوظهور شود. اما آنچه که این اصلاح را محدود میکند، تهدید مداوم تعرفهها است. احتمال اعمال تعرفههای «متقابل» هنوز بر بازارهای ارزی سایه افکنده و به نظر میرسد ترامپ امروز ساعت ۱۹ به وقت مرکزی اروپا، دستور اجرایی جدید خود را امضا خواهد کرد. بازار به دقت نظارهگر این است که آیا این تعرفهها فقط بر کشورهایی همچون هند، برزیل و کره جنوبی که از بالاترین رژیمهای تعرفهای برخوردارند، اعمال خواهند شد یا خیر. همچنین باید دید که آیا این تعرفهها مجدداً به عقب خواهند افتاد و فرصتهایی برای مذاکره در نظر گرفته خواهد شد.
دور از مسائل ژئوپولیتیک و تعرفهها، تمرکز امروز آمریکا روی مدعیان اولیه بیکاری و شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) است. هرگونه افزایش غیرمنتظره در شاخص PPI و معنای آن برای شاخص قیمت هزینههای شخصی (PCE) که در ۲۸ فوریه منتشر خواهد شد، میتواند کمی برای دلار مثبت باشد. اما در حال حاضر، به نظر میرسد که شاخص دلار به سمت ۱۰۷.۰۰/۳۰ حرکت خواهد کرد و ریسک کاهش تا ۱۰۶.۳۵ نیز وجود دارد.
یورو: برخی اخبار خوشایند
با وجود افزایش نرخهای کوتاهمدت بهره آمریکا دیروز، EURUSD به لطف خبرهای مربوط به ترامپ و پوتین، به طور قابل توجهی بالا رفت. اندکی قبل از انتشار این اخبار، یورو همچنین به دلیل اظهارنظر مقامات اروپایی که اعلام کرده بودند در حال مذاکره با همتایان آمریکایی خود برای تلاش جهت جلوگیری از اعمال تعرفهها هستند، تقویت شد. پیشرفت در زمینه صلح در اوکراین میتواند برای کشورهای اروپایی یک نکته مثبت باشد اگر به کاهش قیمت انرژی و تشویق سرمایهگذاریهای بیشتر منجر شود، مثلاً از طریق یک طرح مشابه طرح مارشال.
در جلسات با مشتریان این هفته، برخی نکات مثبت برای اروپا در حال بحث است که در صورت بهبود اعتماد عمومی، با توجه به نرخ پسانداز بالای فعلی، ممکن است بتواند منجر به رشد شود.
با این حال، تهدید تعرفهها همچنان به عنوان یک ابر تاریک بر سر منطقه قرار دارد و به نظر نمیرسد که کسبوکارها یا مصرفکنندگان به زودی بتوانند نتیجه بگیرند که تهدید تعرفهها کاهش یافته است. بدون شک، سفتهبازان در حال کاهش مواضع فروش در یورو هستند. اما این مواضع زیاد نیستند و داستان تورم چسبنده در آمریکا باعث میشود که فاصله نرخها همچنان به شدت به نفع دلار باشد. به همین دلیل، اصلاح EURUSD احتمالاً سخت و طولانی خواهد بود و ممکن است در نهایت به ۱.۰۵۰۰/۰۵۳۰ بازگردد با خطر پایینتر بودن تا ۱.۰۵۷۵.
در جایی دیگر، EURCHF احتمالاً میتواند ادامه رشد خود را داشته باشد. یک فرانک ضعیفتر به احتمال زیاد برای بانک ملی سوییس خوشایند خواهد بود، جایی که انتظار میرود تورم سوییس در فصل دوم سال به ۰.۲٪ برسد و بانک ملی سوئیس از صادرکنندگان محلی خود که از قدرت بالای فرانک رنج میبرند، تحت فشار است.
پوند انگلیس: اعداد GDP به اندازهای که به نظر میرسد، قوی نیستند
در اینجا نظرات اقتصاددان ما (تحلیلگر ING) در مورد گزارش امروز تولید ناخالص داخلی بریتانیا که بهتر از آنچه انتظار میرفت، بوده است:
«تولید ناخالص داخلی بریتانیا در سهماهه چهارم سال کمی بهتر از آنچه پیشبینی میشد، بوده است، اما این به دلیل افزایش عظیم موجودیها بود. به یاد داشته باشید که این ارقام نوسان زیادی دارند و اطلاعات زیادی در مورد بنیادهای اقتصادی به ما نمیدهند. مصرف ثابت بود. سرمایهگذاری تجاری به شدت کاهش یافت، علیرغم اینکه در اوایل سال ارقام خوبی داشتیم. تجارت خالص ضعیف بود. بنابراین داستان ضعیفی است که فشار بیشتری به وزارت خزانهداری وارد میکند تا به دنبال صرفهجوییهای مالی باشد. پیشبینی دفتر مسئول بودجه (OBR) برای رشد ۰.۴٪ در ربع چهارم بوده است و بنابراین پیشبینی رشد ۲٪ در ۲۰۲۵ را کاهش خواهد داد.»
EURGBP به دلیل این دادهها ۲۰ پیپ کاهش یافت، اما همانطور که جیمز (تحلیلگر ING) میگوید، بازنگری دادهها میتواند باعث شود که پوند دوباره این سود را از دست بدهد. ما به پوند منفی نگاه میکنیم و معتقدیم که EURGBP در این ماه در محدوده ۰.۸۳۰۰/۸۳۵۰ حمایت خواهد شد.
منبع: ING
هر نیم قرن یا بیشتر، نظم پولی جهان دچار تغییرات عمیقی میشود. شاید اکنون شاهد آخرین انقلاب پولی باشیم: ظهور استیبلکوینهای پشتیبانیشده با دلار، که میتواند سلطه ارز آمریکایی را برای چندین دهه دیگر تثبیت کند.
تاریخچهای کوتاه: اواخر قرن 19 استاندارد طلا (Gold Standard) به بخش زیادی از جهان مسلط شد. پایان جنگ جهانی دوم سیستم برتون وودز (Bretton Woods) را به ارمغان آورد که در سال 1971 به پایان رسید و دورهای جدید از پول فیات و نرخهای ارز شناور آغاز شد. ارز دیجیتال در سال 2008 اختراع شد، اما سیستم پولی جدیدی که این فناوری ممکن میسازد، تا به تازگی شفاف نشده است.
استیبلکوینها داراییهای برنامهریزیشدهی دیجیتال هستند که وعده تبدیل به یک ارز، معمولاً دلار آمریکا، را میدهند. در حال حاضر، آنها سریعترین بخش در حال رشد رمزارزها هستند. استفاده از استیبلکوینها از اوت 2023 تاکنون 84% افزایش یافته و اکنون به اوج خود با رقم 224 میلیارد دلار رسیده است. نگرش حمایتی دولت رئیسجمهور پیشین، دونالد ترامپ، نسبت به رمزارزها احتمالاً به رشد بیشتر این بخش کمک خواهد کرد.
شایان ذکر است که، از نظر سرمایهگذاری بازار، شاید تا 99% از استیبلکوینها به دلار تعیین میشوند. این سهم بسیار بالاتر از آن است که در تجارت و مالی بینالمللی استاندارد مشاهده میشود. این نشان میدهد که اگر مؤسسات پولی از ابتدا دوباره ایجاد شوند - که بخشی از آنچه ارز دیجیتال انجام میدهد - بازار عمدتاً به سمت دلار خواهد رفت.
معاملهگران در بسیاری از کشورهای با حکومتهای ضعیفتر میخواهند در اقتصادهای مبتنی بر دلار مشارکت کنند، اما همیشه به راحتی به بانکداری مبتنی بر دلار، مانند آنچه که آمریکاییها دارند، دسترسی ندارند. سیستمهای بانکی داخلی آنها ممکن است غیرقابل اعتماد باشند یا بهطور خاص برای جلوگیری از تسلط دلار تنظیم شده باشند. همچنین، معاملهگران ممکن است از مقررات ایالات متحده که از طریق تحریمها و محدودیتهای معاملات دلاری عمل میکنند، بترسند. به عنوان مثال، مقررات «احراز هویت مشتری (KYC)» میتواند تعامل با مؤسسات مالی ایالات متحده را بسیار پرهزینه کند.
بنابراین، خارجیها بهطور فزایندهای به استیبلکوینها روی میآورند، که میتوانند به سرعت و بهطور مستقیم از طریق اپلیکیشنها به آنها دسترسی پیدا کنند. استیبلکوینها در حال حاضر چندان تحت نظارت قرار ندارند، اما در نهایت مقررات در بسیاری از کشورها ظهور خواهد کرد. با این حال، احتمالاً برای مدت طولانی نسخههای مختلفی از استیبلکوینها با سطوح مختلفی از نظارت وجود خواهد داشت. به همین دلیل، یکی دیگر از مزایای استیبلکوینها - حداقل برای معاملهگران فردی، نه لزوماً برای جامعه بهطور کلی - این است که معاملهگران قادر خواهند بود سطح نظارتی که میخواهند را انتخاب کنند.
✔️ خبر مرتبط: مؤسسه جیپیمورگان: رشد بازار ارزهای دیجیتال باعث افزایش استیبلکوینها شده است
چندین کشور در سالهای اخیر دلاریزه شدهاند — از جمله پاناما، اکوادور و السالوادور - و هیچکدام به نظر نمیرسد از این تصمیم پشیمان شده باشند. رئیسجمهور خوآویر میلی در آرژانتین وعده دلاریزه شدن را داده است، و این وعده در کمپین انتخاباتی او محبوب بود، اگرچه هنوز مشخص نیست که آیا او میتواند منابع لازم برای اجرای آن را فراهم کند.
سناریو سادهتر این است که مردم در کشورهای در حال توسعه بیشتر و بیشتر از استیبلکوینها استفاده کنند. اقتصادهای آنها به طور جزئی "دلاریزه" خواهند شد — یا اگر بخواهید از اصطلاحی کمی شیک استفاده کنید، "استیبلکوینیزه (stablecoinized)" خواهند شد، با استیبلکوینهای پشتیبانیشده توسط دلار. مردم در این اقتصادها بیشتر به تفکر و محاسبه در قالب دلار عادت خواهند کرد، حتی برای معاملات داخلیشان. اقتصادهای دوقطبی ممکن است رایجتر شوند، با هر دو ارز داخلی و استیبلکوینهای پشتیبانیشده توسط دلار. در طول زمان، به دلیل ترس از ریسکهای بازخرید مرتبط با استیبلکوینها، بسیاری از کشورها به سمت دلاریزه شدن کامل یا جزئی خواهند رفت. در برخی موارد، دلار ممکن است در نهایت سلطه یابد.
کاهش نرخ باروری، که اکنون بسیاری از اقتصادهای فقیرتر جهان را درگیر کرده است، ممکن است این روند را تسریع کند: کشورهای فقیر با خطرات ورشکستگی روبهرو خواهند شد چرا که پیش از آنکه ثروتمند شوند، پیر میشوند. ایالات متحده، در مقابل، صرفنظر از نرخ باروری بومی خود، همیشه میتواند مهاجران با استعداد و با بهرهوری بالا را جذب کند. این واقعیت به تقویت موقعیت نسبی دلار ادامه خواهد داد.
دو ارز اصلی دیگر در نظم اقتصادی جهانی یورو و یوان چین هستند. هیچکدام موقعیت مناسبی برای به چالش کشیدن رشد دلار در کشورهای دیگر ندارند. یورو با تهدیدات فزاینده امنیتی از سوی روسیه و همچنین خطرات سیاسی ناشی از احتمال وجود دولتهای پوپولیست راستگرا در آلمان، فرانسه و سایر کشورهای اتحادیه اروپا روبهرو است. این احزاب احتمالاً ارزهای ملی را دوباره معرفی نخواهند کرد، اما یورو همچنان تحت ابرهای سیاسی باقی خواهد ماند. از سوی دیگر، چین با اقتصاد راکد، کنترلهای سرمایهای و آزادی مالی محدود همچنان روبهرو است و آزادی مالی بیشتر بعید به نظر میرسد.
بنابراین، نظم پولی جهانی بعدی ممکن است نقش بسیار بزرگتری برای دلار داشته باشد، بهطور مشابه با نقشی که طلا در قرن 19 ایفا کرد. استیبلکوینها بهعنوان طعمه عمل خواهند کرد و بهعنوان مکانیزم اولیه انتقال خدمت خواهند کرد. ماندگاری آنها بستگی به این دارد که دولت ایالات متحده چقدر برای خارجیها آسان کند تا بهطور کامل در یک نظم پولی مبتنی بر دلار شرکت کنند. در حال حاضر، بحث برانگیز است.
یک نتیجهگیری این است که ارز دیجیتال، علیرغم منتقدانش، ممکن است در نهایت بسیار مفید واقع شود. نتیجه دیگر این است که قرن آمریکایی (American Century)، حداقل در زمینه پول، هنوز به پایان نرسیده است. (قرن آمریکا یا قرن آمریکایی (American Century) توصیف دورهای از اواسط قرن بیستم است که عمدتاً تحت تسلط ایالات متحده از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.)
بیشتر بخوانید:
با روند خرید طولانی مدت بانکهای مرکزی و عدم قطعیت اقتصادی مرتبط با سیاستهای رئیسجمهور دونالد ترامپ که باعث شده طلا از دیگر کلاسهای دارایی در سال جاری بهتر عمل کند، این فلز در مسیر به سمت مرز 3000دلار برای هر اونس قرار دارد.
در همین حال، سهام شرکتهای معدنی طلا پس از اینکه در سال 2024 از صعود طلا عقب ماندند، امسال شروع به جبران عقبماندگی کردهاند.
با این حال، در بلندمدت، علیرغم رکوردهای جدید برای قراردادهای آتی طلا، این فلز نتواسته است با سرعت رشد بالای بیتکوین و بازار سهام ایالات متحده همگام شود.
آدریان آش، مدیر تحقیقات در بازار طلای فیزیکی BullionVault در لندن گفت: "طلا معمولاً زمانی عملکرد خوبی دارد که دیگر داراییها عملکرد ضعیفی داشته باشند — بهویژه زمانی که بازار سهام سقوط کند."
آش اشاره کرد: "اما در حال حاضر سهام نیز در آستانه ثبت رکوردهای جدید قرار دارند." او در بیش از 25 سالی که در بازار طلا فعالیت کرده، گفت که "تنها دو بار دیده است که طلا و سهام به این شکل حرکت کنند" - اولین بار در سالهای 2005 تا 2007، درست قبل از بحران مالی جهانی، و بار دوم در اواسط سال 2020 زمانی که "چکهای حمایتی، نرخهای بهره صفر و تسهیل کمی دوران همه گیری ویروس کرونا زمینهساز تورم دو رقمی شدند."
تا تاریخ 10 فوریه، قیمتهای آتی طلا در نیویورک بیش از 11% افزایش یافتهاند، در حالی که صندوق قابل معامله VanEck Gold Miners تقریباً 24% رشد کرده است. از سوی دیگر، شاخص سهام S&P 500 تا کنون در سال 2025 بیش از 3% افزایش یافته است، پس از اینکه در تاریخ 23 ژانویه به رکورد بالای 6118.71 رسید.
در حالی که نزدیک شدن طلا به آخرین مرز قیمتی ممکن است دلیلی برای جشن گرفتن خریداران باشد، عملکرد این فلز در مقایسه با نحوه عملکرد آن از میانه سال 2020 تا کنون چندان شگفتانگیز نیست. این تاریخ پایان ماههای آخر ریاستجمهوری اول ترامپ و صعود طلا به بالای مرز روانی 2000 دلار را نشان میدهد.
✔️ خبر مرتبط: بانک مرکزی هند و طلا: آیا این خرید های بی سابقه نشانه ای از یک تغییر بزرگ است؟
طبق دادههای بازار داو جونز، تا تاریخ 10 فوریه، قیمتهای آتی طلا، بر اساس پرمعاملهترین قرارداد، از 31 ژوئیه 2020 که طلا برای اولین بار بالای 2000 دلار در معاملات روزانه معامله شد، 47.8% افزایش یافته است.
این عملکرد قابل توجهی است در مقایسه با کاهش 18% در صندوق قابل معامله iShares U.S. Treasury Bond در همان بازه زمانی، اما در مقایسه با افزایش حدود 761% برای بیتکوین و بازده کلی 98.7% برای شاخص S&P 500 چندان چشمگیر به نظر نمیرسد.
"کمتر کسی به صعود طلا به رکوردهای جدید توجه میکند، چه رسد به اینکه خریداری کند. آنها بیشتر بر بازارهای داغی مانند بیتکوین و سهام فناوری تمرکز دارند. اما این چیزی عجیب نیست — این همان روشی است که بازارهای صعودی آغاز میشوند."
"آنها بیشتر بر بازارهای داغی مانند بیتکوین و سهام فناوری تمرکز دارند. اما این چیزی عجیب نیست — این همان روشی است که بازارهای صعودی آغاز میشوند."
در حالی که صعود سهام ایالات متحده نشاندهنده خوشبینی میان سرمایهگذاران است، صعود چشمگیر طلا به مرز روانی 3000 دلار برای هر اونس ممکن است به مشکلات پیشرو برای اقتصاد جهانی اشاره داشته باشد.
آش، از BullionVault گفت: "اگر طلا یک بارومتر برای ترسهای اقتصادی و سیاسی باشد، این صعود به 3000 دلار نشان میدهد که جهان به طور فزایندهای مضطرب و بیاعتماد میشود." طلا برای تحویل در آوریل در بازار Comex روز دوشنبه به رکورد جدید 2934.40 دلار رسید، پس از اینکه تا 2947.20 دلار معامله شد.
آش گفت: "در حالی که رایدهندگان ترامپ او را به عنوان کسی میبینند که مشکلات داخلی ایالات متحده را حل میکند، مدیران پولی و رؤسای بانکهای مرکزی خارجی عدم قطعیت و ریسک واقعی هرج و مرج در تجارت جهانی، امور مالی و ثبات را مشاهده میکنند."
"طلا در شرایط عدم قطعیت اقتصادی، ریسک مالی و بحرانهای ژئوپلیتیکی رشد میکند. رئیسجمهور چهل و هفتم دقیقاً همین موارد را فراهم میکند."
✔️ خبر مرتبط: وال استریت غافلگیر شد؛ طلای ۲۹۰۵ دلاری و ۵ نکته کلیدی برای آینده
پس به گفته او، حداقل در کوتاهمدت، بزرگترین عامل در صعود طلا به رکوردهای بیسابقه، ترامپ است.
او اضافه کرد: "این باعث شده است که طلا تا کنون از تمام دیگر کلاسهای دارایی پیشی بگیرد."
وقتی همه چیز شروع شد
طبق گزارش شورای جهانی طلا، بانکهای مرکزی خریداران عمده طلا بودهاند و روند خرید طلا خود را در سال 2024 به سال پانزدهم متوالی گسترش دادهاند، به طوری که 1044.6 تن از این فلز را خریداری کردهاند.
جورج میلینگ-استنلی، استراتژیست ارشد طلا در State Street Global Advisors گفت: "بانکهای مرکزی، عمدتاً در بازارهای نوظهور، به مدت 15 سال متوالی خریداران قابل توجهی از طلا برای ذخایر رسمی خود بودهاند." او افزود: "این خریدها از 2021 تا 2022 دو برابر شده و به بیش از 1000 تن رسید، که بخشی از آن به دلیل تصمیم دولت ایالات متحده برای اعمال تحریمها علیه روسیه بود و [خرید] در سالهای 2023 و 2024 در همین سطح بالا باقی ماند."
میلینگ-استنلی گفت: "تقاضای طلا در کشورهای بازارهای نوظهور برای هر دو بخش جواهرات و سرمایهگذاری به طور قابل توجهی در طول سال 2024 افزایش یافت." او افزود: "سرمایهگذاری در طلا در اروپای غربی و آمریکای شمالی نیز در سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافت — بخشی از آن به دلایل کلان اقتصادی بود، اما همچنین در پاسخ به وضعیت ژئوپلیتیکی پرتنش."
ترک از Goldmoney معتقد است که صعود اخیر طلا به رکوردهای جدید ممکن است از زمان فروپاشی بانک سیلیکون ولی در مارس 2023 آغاز شده باشد.
او گفت: "این موضوع باعث شد تا سرمایهگذاران در سرتاسر جهان به آسیبپذیری سیستم بانکی در برابر نرخهای بهره بالا آگاه شوند"، که به افزایش طلا به رکوردهای جدید کمک کرد.
ترک گفت: "طلا بهترین پناهگاه برای حفاظت از قدرت خرید شما است، زیرا زمانی که فلز فیزیکی را مالک باشید، ریسک طرف مقابل ندارید."
لحظه سرنوشت ساز
میلینگ-استنلی در عین حال گفت که طلا در قیمت 3000 دلار ممکن است "تأییدی برای سرمایهگذارانی باشد که در گذشته به طلا تخصیص دادهاند."
او افزود: "توجه بیشتر رسانهها به این سطح ممکن است جوی از ترس از دست دادن فرصت برای طلا ایجاد کند، که مشارکت بیشتری از سوی سرمایهگذاران را جذب خواهد کرد."
میلینگ-استنلی گفت: "برخی از سرمایهگذاران بخش خصوصی ممکن است این نقطه قیمتی را کمی گران بیابند، اما به طور کلی، بانکهای مرکزی و صندوقهای ثروت حاکمیتی تمایل دارند که نسبت به نوسانات قیمتها حساسیت کمتری نسبت به بخش خصوصی داشته باشند."
با این حال، سوال واقعی این خواهد بود که آیا طلا قادر خواهد بود فقط به 3000 دلار برسد یا اینکه بتواند برای مدت طولانی در این سطح باقی بماند.
آش گفت: "اعداد گرد بزرگ در گذشته طلا را ترساندهاند" — و اشاره کرد که قیمتهای معیار طلا در لندن پس از اولین رسیدن به رکوردهای تاریخی 1000 دلار و 2000 دلار، نتواستند این سطوح را حفظ کنند.
او گفت: "پس از شکستن 2000 دلار در اوت 2020، قیمتهای معیار لندن بیش از ۹90% از 28 ماه بعد را زیر این سطح معامله شدند، قبل از اینکه بالاخره از آن عبور کرده و بالاتر از آن ثابت بمانند."
بیشتر بخوانید:
گزارش شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) امروز آمریکا نشان داد که تورم همچنان بالا مانده، که منجر به افزایش ارزش دلار و افت ۱ درصدی شاخص S&P 500 شده است. اما آیا این حرکت ادامه خواهد داشت یا متوقف میشود؟ به نظر نمیرسد این افزایش پایدار باشد. بار دیگر بحث درباره اثر فصلی باقیمانده در شاخص CPI مطرح شده، که به نظر میرسد توجیه منطقی داشته و بر روند تورم تأثیر گذاشته است.
علاوه بر این، عوامل خاصی مانند افزایش قیمت تخممرغ و آتشسوزیهای کالیفرنیا میتوانند بر دادههای تورم تأثیر گذاشته باشند. این روند همچنین ممکن است باعث شود کاخ سفید و کنگره از ورود به یک جنگ تعرفهای خودداری کنند.
در همین حال، پیشبینیهای بازار برای کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو در سال جاری، ۱۰ نقطهپایه کاهش یافته و به ۳۰ نقطهپایه رسیده است. این رقم نسبت به پیشبینی ۴۰ نقطهپایهای قبلی کمتر است، که با اظهارات فدرال رزرو مطابقت دارد؛ بانک مرکزی آمریکا اشاره کرده که کاهش نرخ بهره زمانی آغاز میشود که به تورم ۲ درصدی نزدیک شویم. با افزایش ۰.۵ درصدی تورم در ژانویه، احتمال کاهش نرخ بهره افت کرده است.
به نظر نمیرسد که تورم به سطح نگرانکنندهای بازگشته باشد. بزرگترین عامل کاهشی تورم، بخش مسکن بوده و دادهها نشان میدهد که تأثیر آن در حال آشکار شدن است. قیمت خانه در آمریکا در حال تثبیت بوده و اجارهبها در بسیاری از مناطق کاهش یافته است. این دو مورد اجزای اصلی شاخص CPI هستند و از آنجا که اقتصاد آمریکا در حال شتاب گرفتن نیست، احتمال افزایش شدید تورم کم است.
البته، سیاستهای تعرفهای آمریکا میتوانند این چشمانداز را تغییر دهند. با این حال، این مسئله تمرکز بازار را از تورم به سمت تعرفهها و کاهش احتمالی مالیات در آمریکا تغییر خواهد داد. در حال حاضر، جدال بر سر کسری بودجه آمریکا ادامه دارد و مشخص نیست که نتیجه نهایی چه خواهد شد.
در حال حاضر، بازار بیشتر از آنکه روی شاخصهای اقتصادی متمرکز باشد، تحت تأثیر عوامل دیگری قرار دارد. از ابتدا هم قرار نبود فدرال رزرو قبل از ژوئن نرخ بهره را کاهش دهد و نوسانات اخیر بازار ناشی از عوامل دیگری بوده است. بنابراین، تورم مجدد در حال حاضر موضوع اصلی بازار نیست و تا زمانی که نشانههای جدیدی ظاهر نشوند، بعید است که نگرانیهای مربوط به تورم دوباره بر بازار غلبه کنند.
ایالات متحده در زمینه واردات فولاد و آلومینیوم به شدت به کشورهای دیگر وابسته است. با توجه به سهم قابل توجه واردات این دو فلز از کشورهای مختلف، تغییرات در سیاستهای تجاری و تعرفهها میتواند تاثیرات زیادی بر صنایع داخلی و روابط تجاری بینالمللی داشته باشد. در این راستا، اقدام اخیر رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، در افزایش تعرفههای واردات فولاد و آلومینیوم، بهویژه بر واردات از کشورهای همسایه و متحدان نزدیک، واکنشهای مختلفی را در پی داشته است. این مقاله به بررسی چگونگی تاثیر این تغییرات تعرفهای بر شرکای تجاری اصلی ایالات متحده و پیامدهای آن برای صنایع داخلی و روابط بینالمللی میپردازد.
رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، روز دوشنبه تعرفههای واردات فولاد و آلومینیوم را به طور قابل توجهی افزایش داد و آن را به 25% ثابت "بدون استثنا یا معافیت" رساند. این اقدام به امید حمایت از صنایع در حال افول ایالات متحده است، اما همچنین این ریسک را دارد که جنگ تجاری چندجانبهای را به راه بیندازد.
فولاد
تقریباً یک چهارم از تمام فولاد استفاده شده در ایالات متحده وارداتی است که بخش عمدهای از آن از کشورهای همسایه مانند مکزیک و کانادا یا متحدان نزدیک در آسیا و اروپا مانند ژاپن، کره جنوبی و آلمان تأمین میشود.
اگرچه چین بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده فولاد در جهان است، مقدار بسیار کمی از آن به ایالات متحده ارسال میشود. تعرفههای 25 درصدی که در سال 2018 اعمال شدند، بیشتر فولاد چینی را از بازار ایالات متحده خارج کردند.
چین سال گذشته 508000 تن خالص فولاد به ایالات متحده صادر کرد که معادل 1.8% از کل واردات فولاد آمریکا بود.
آلومینیوم
در مورد آلومینیوم، ایالات متحده بیشتر به واردات وابسته است. تقریباً نیمی از تمام آلومینیوم مصرفی در ایالات متحده وارداتی است و بخش عمدهای از آن از همسایهی کانادا میآید. واردات کانادا در سال گذشته به 3.2 میلیون تن رسید که دو برابر مجموع واردات از نه کشور بعدی بود.
بزرگترین منابع بعدی واردات، امارات متحده عربی و چین هستند که به ترتیب 347034 و 222872 تن واردات آلومینیوم به ایالات متحده را تأمین میکنند.
صنعت ذوب آلومینیوم ایالات متحده از نظر جهانی کوچک است. ظرفیت کل ذوب در این کشور طبق گزارش سرویس زمینشناسی ایالات متحده تنها 1.73% از ظرفیت جهانی را تشکیل میدهد.
بیشتر بخوانید:
در دو دهه اخیر، چین به یکی از بازیگران اصلی در عرصه تجارت جهانی تبدیل شده است. صادرات این کشور نهتنها به ایالات متحده، که به سرعت به سایر نقاط جهان گسترش یافته است. از سال 2000 تاکنون، چین با گامهای بلند و استراتژیک خود توانسته است روابط تجاریاش را در مناطق مختلف جهان تقویت کند. این مقاله نگاهی به روند صادرات چین از سال 2000 تا 2022 دارد و بررسی میکند که چگونه چین با استفاده از ابتکاراتی مانند کمربند و جاده، روابط تجاری خود را با آسیا، خاورمیانه، آفریقا و حتی آمریکای لاتین گسترش داده است. تحلیل این دادهها به ما کمک میکند تا درک بهتری از جایگاه کنونی چین در تجارت جهانی پیدا کنیم و به چالشها و فرصتهای پیشرو پی ببریم.
چین در دهههای اخیر به تعمیق روابط اقتصادی خود فراتر از ایالات متحده ادامه داده است.
برای نمایش این روند، این نمودار صادرات چین را بر اساس منطقه بین سالهای 2000 تا 2022 نشان میدهد. این دادهها بر اساس اطلاعات World Integrated Trade Solutions تا اکتبر 2024 تهیه شدهاند.
گسترش صادرات چین به بازارهای نوظهور
از سال 2000، صادرات چین رشد چشمگیری داشته و این کشور را به یک قدرت تجاری جهانی تبدیل کرده است.
برای دههها، ایالات متحده همچنان مقصد اصلی صادرات چین بوده و بیش از هر کشور دیگری کالاهای چینی را وارد کرده است. با این حال، چین در چارچوب ابتکار کمربند و جاده (Belt and Road Initiative)، بهطور راهبردی صادرات خود را به آسیای جنوبی، خاورمیانه و آفریقا افزایش داده است.
چین همچنین تجارت خود را با کشورهای آمریکای لاتین و منطقه کارائیب بیش از دو برابر کرده است.
در همین حال، سهم ایالات متحده از صادرات چین از 21% در سال 2000 به 16% در سال 2022 کاهش یافت. تا سال 2023، این سهم بیشتر کاهش یافت و به 14.8% رسید، در حالی که صادرات جهانی چین به 3.4 تریلیون دلار و واردات ایالات متحده از چین به 502 میلیارد دلار رسید.
در تاریخ 1 فوریه 2025، رئیسجمهور ترامپ اعلام کرد که بر روی کالاهای وارداتی از چین به ایالات متحده تعرفه 10 درصدی اعمال میشود. این تعرفه که بخشی از یک بسته تعرفهای گستردهتر است، از 4 فوریه اجرایی شد.
در پاسخ، چین تدابیر تلافیجویانهای را اعلام کرد که شامل تعرفه بر برخی کالاهای آمریکایی، اعمال محدودیتهای صادراتی بر مواد معدنی حیاتی، شکایت در سازمان تجارت جهانی علیه ایالات متحده و آغاز تحقیقات درباره گوگل میشود.
بیشتر بخوانید:
یورو این هفته کمی بهتر عمل کرده است. هنوز مشخص نیست که آیا این به دلیل بازبینی مجدد است – که با عملکرد بهتر سهامهای منطقه یورو کمک شده است – که تمام اخبار منفی قیمتگذاری شدهاند یا خیر. با این حال، این حرکت به دلیل عدم اطمینان از تعرفههای احتمالی که به سوی اروپا میآید، به راحتی قابل پیگیری نیست. امروز، رویداد برجسته انتشار شاخص قیمت مصرفکننده ایالات متحده در ماه ژانویه خواهد بود.
دلار آمریکا: شگفتی ممکن است CPI ماهانه ۰.۲٪ باشد
شاخص دلار آمریکا روز گذشته کمی ضعیفتر بود – عمدتاً به دلیل تقویت یورو. احساس خستگی در برخی از معاملات ترامپ وجود دارد، جایی که تغییرات سیاستی اخیر ترامپ در مورد تعرفهها، به سختی امکان رسیدن به نتیجه قطعی را فراهم کرده است. در حال حاضر، منتظریم ببینیم آیا تعرفههای «مقابل» این هفته اعمال میشود یا خیر. در سطح کشوری، این موضوع ممکن است کشورهای کره، هند و برزیل را بیش از سایرین در معرض ریسک قرار دهد.
چالش برای معاملهگران این است که، با وجود خستگی در معاملات ترامپ، هیچ راهی برای پیشبینی اینکه آیا فردا روزی خواهد بود که واشنگتن تعرفهها را به طور قابل توجهی گسترش دهد وجود ندارد. به همین دلیل است که ما از اعلام اصلاح قابل توجهی در دلار بدون شواهد حمایتکننده از جنبههای کلان اقتصادی، خودداری میکنیم.
آیا شواهدی که بتواند این تغییر را فراهم کند، امروز به دست خواهد آمد؟ بهروزرسانیهای سالانه شاخص قیمت مصرفکننده ایالات متحده امروز منتشر میشود. این بهروزرسانیها کمی غیرقطعی هستند، اما میتوانند ریسک انتشار CPI ماهانه ژانویه ایالات متحده ۰.۲٪ (در مقابل پیشبینی ۰.۳٪) را افزایش دهند. به طور مبهم، این میتواند به فدرال رزرو اعتماد بیشتری به روند کاهش تورم بدهد و بازار را به سمت پیشبینی کاهش ۵۰ نقطه پایه نرخها در سال ۲۰۲۵ هدایت کند، در مقایسه با پیشبینی ۳۵ نقطه که امروز قیمتگذاری شده است.
با توجه به وجود برخی ثبات در بازارهای مالی بهطور کلی و کاهش نوسانات نرخ بهره در ایالات متحده – شاخص MOVE به پایینترین حد خود از ژانویه رسیده است – ما ریسک کمی برای کاهش بیشتر دلار میبینیم. سطح ۱۰۷.۳۰/۵۰ میتواند ریسک شاخص دلار باشد. با این حال، یک دور جدید از تعرفهها به راحتی میتواند هرگونه تصورات از اصلاح دلار را به هم بریزد.
یورو: بررسی روند صعودی
ما بحثهای زیادی درباره عملکرد بهتر سهامهای منطقه یورو در امسال داشتهایم. عواملی که ممکن است در این امر دخیل باشند عبارتند از: دادههای اقتصادی منطقه یورو که کمی بهتر از انتظار ظاهر شدهاند، بانک مرکزی اروپا که فضای بیشتری برای کاهش نرخها نسبت به فدرال رزرو دارد، بازارهای ایالات متحده که با ضریبهای بالاتری نسبت به اروپا معامله میشوند و شاید حتی شایعاتی در مورد آتشبس در اوکراین.
به عنوان تحلیلگران بازار ارز، یادآور میشویم که دورههایی از چرخش به سمت سهامهای منطقه یورو میتواند به نفع یورو باشد، چرا که سرمایهگذاریهای سهامی معمولاً بهطور عمده پوشش ارزی ندارند. به یاد میآوریم که در سال ۲۰۱۷، پس از انتخابات فرانسه و هلند، خوشبینی به یک بازنگری مجدد در سهامهای منطقه یورو و یورو منجر شد.
صادقانه بگویم، به نظر نمیرسد که چنین خوشبینیای امروز برای یورو محقق شود. رشد همچنان ضعیف است، نیروی نظامی مالی اروپا همچنان در حال انتظار است و بانک مرکزی اروپا ممکن است مجبور به کاهش نرخها تا ۱۰۰ نقطه پایه دیگر در سال جاری باشد تا اختلاف نرخها را حفظ کند. به همین دلیل، اگر شاهد هرگونه بازیابی کوتاهمدت در EURUSD تا ناحیه ۱.۰۴۵۰ باشیم، احتمالاً در آنجا متوقف خواهد شد.
در جای دیگری، شاهد بازیابی EURCHF هستیم. دوباره، احتمالاً داستان اوکراین نقش دارد، چرا که EURCHF پیش از حمله روسیه به اوکراین بالای ۱.۰۵ معامله میشد. چاپ شاخص قیمت مصرفکننده ضعیفتر سوئیس امروز و پیشبینی کاهش بیشتر تورم در فصل آینده (بانک ملی سوئیس پیشبینی میکند که نرخ تورم سالانه به ۰.۲٪ کاهش یابد) نشان میدهد که احتمال رشد EURCHF در حال افزایش است. ممکن است این هفته شاهد رسیدن آن به ۰.۹۵۰۰/۹۵۲۰ باشیم، در صورتی که سرمایهگذاران برای اخبار مثبت از کنفرانس امنیتی مونیخ در آخر این هفته قیمتگذاری مجدد کنند.
منبع: ING
پس از اظهارات رئیس فدرال رزرو، جروم پاول، در مورد کاهش نرخ بهره و دورنمای اقتصادی، اوراق قرضه کاهش یافتند. پاول اعلام کرد که فدرال رزرو نیازی به عجله در کاهش نرخ بهره ندارد و تأکید کرد که اقتصاد همچنان قوی است.
سهام هنگ کنگ با پیشرفتهای شرکتهای علیبابا و BYD تقویت شد. در همین حال، شاخصهای آتی سهام ایالات متحده کاهش یافتند و قراردادهای اروپایی اندکی افزایش یافتند. بازده اوراق قرضه ۵ ساله ژاپن برای اولین بار از سال ۲۰۰۸ به ۱٪ رسید و بازده اوراق ۱۰ ساله استرالیا نیز افزایش یافت. ین برای سومین روز متوالی کاهش یافت.
سرمایهگذاران در انتظار گزارش CPI روز چهارشنبه بودند، که میتواند اطلاعات بیشتری درباره تورم و نرخ بهره ارائه دهد. با وجود اظهارات پاول مبنی بر عدم نیاز به عجله در افزایش نرخ بهره، نگرانیها در مورد تورم و سیاستهای تجاری همچنان بر بازار تأثیر گذاشت.
ین در حال تجربه طولانیترین دوره کاهش خود در بیش از یک ماه است، به دلیل نگرانیهای موجود درباره احتمال شامل شدن ژاپن در برنامه تعرفههای ترامپ. یورو نیز در روز چهارشنبه بدترین عملکرد را در میان همتایان خود در گروه ۱۰ داشت. دولت ژاپن از ترامپ خواست تا شرکتهایش را از تعرفههای جدید معاف کند.
به طور کلی، بازارهای آسیایی در حال نوسان و تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله سیاستهای اقتصادی و تجاری ایالات متحده و نگرانیهای ژئوپلیتیکی هستند، و سرمایهگذاران با دقت تحولات آتی را دنبال میکنند.
مدیر Fidelity میگوید که روند صعودی سهام آمریکا «احساس میشود که به مراحل پایانی نزدیک است.» هشیاری در حال افزایش است. مدیر Fidelity، جوریین تیممر، اعلام کرد که روند صعودی بازار سهام آمریکا احساس میشود که به مراحل پایانی نزدیک است. وی افزود که هشیاری در حال افزایش است. این بازار گاوی چرخهای اکنون ۲۸ ماهه است و تنها ۶۲٪ از سهامها بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه خود هستند. تیممر همچنین اظهار داشت که نمودارها نشاندهنده مجموعهای از واگراییهای منفی است که معمولاً در مراحل بلوغ بازارهای گاوی اتفاق میافتد. او بیان کرد که برای او این وضعیت مانند مراحل پایانی به نظر میرسد.
اگر رئیسجمهور ترامپ با بانک مرکزی دچار اختلاف شود، احتمال دارد که کنگره و دادگاهها بیشتر از دفعه قبل از او حمایت کنند.
اگر فکر میکردید که رئیسجمهور دونالد ترامپ در فصل اول (دوره اول ریاست جمهوری) بانک مرکزی را تحت فشار قرار داد، فقط صبر کنید تا فصل دوم را ببینید. در دوره اول ریاستجمهوری خود، ترامپ بارها فدرال رزرو را تحت فشار قرار داد و علیرغم اقتصاد قوی و قیمتهای باثبات، خواستار کاهش نرخ بهره شد. اکنون او بار دیگر خواستار کاهش نرخ بهره است، در حالی که فدرال رزرو به نظر میرسد روند کاهش نرخ را متوقف کرده است. حتی پیش از ورود به دفتر ریاستجمهوری، او موجب تنزل مقام مایکل بار، ناظر ارشد بانکداری فدرال رزرو، شد و صلاحیت جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، را زیر سؤال برد.
مداخلههای ترامپ فشار سیاسی بر فدرال رزرو را در حالی تشدید خواهد کرد درحالی که این نهاد همچنان در حال مدیریت پیامدهای تورمی کشور است و این بار، بانک مرکزی مدافعان و سازوکارهای حمایتی کمتری برای محافظت از خود دارد.
بانکداران مرکزی ترجیح میدهند که مردم فدرال رزرو را نهادی مستقل و فنسالاری یا تکنوکراسی (Technocracy) بدانند که از سیاست جدا است. از برخی جهات، همینطور هم هست. قانون فدرال رزرو به رئیسجمهور اختیار میدهد که اعضای هیئتمدیره فدرال رزرو را برای دورههای 14 ساله که با انتخابات ریاستجمهوری هماهنگ نیستند، نامزد کند و تأیید آنها بر عهده سنا است. نکته مهم این است که فدرال رزرو برای تأمین مالی خود به کنگره وابسته نیست و هزینههای خود را از طریق درآمد حاصل از خرید و فروش اوراق خزانه تأمین میکند.
✔️ خبر مرتبط: پاول، رئیس فدرال رزرو: هیچ تماسی با رئیس جمهور نداشتهام
با این حال، فدرال رزرو همچنان به حمایت سیاسی وابسته است. مقامات فدرال رزرو باید قانونگذاران را با خود همراه نگه دارند، زیرا در غیر این صورت، ممکن است کنگره در واکنش به رکودهای اقتصادی، قوانین را بهگونهای تغییر دهد که مأموریتها، مسئولیتها و توانایی این نهاد را برای انجام وظایفش تحت تأثیر قرار دهد. رهبران فدرال رزرو همچنین باید نگران فشارهای رئیسجمهور باشند، چراکه درخواستهای او برای کاهش نرخ بهره بهمنظور تحریک اقتصاد همواره مقاومت در برابر آنها را دشوار کرده است. بهطور کلی، حملات رئیسجمهور به فدرال رزرو اعتماد عمومی به این نهاد را تضعیف میکند.
چه چیزی به حملات ترامپ دامن میزند؟
اولاً، او حاشیه 1.5 درصدی خود در آرای عمومی را بهعنوان رد شدن دموکراتها و ریاستجمهوری جو بایدن تعبیر میکند. و ترامپ فدرال رزرو را در میان دشمنان اصلی خود میداند.
دوم، ترامپ بر موجی از تورم بیسابقه در یک نسل و تداوم قیمتهای بالا به پیروزی رسید. عوامل متعددی موجب تورم پس از پاندمی در آمریکا و سایر کشورها شدند، اما انتقاد وارد است که فدرال رزرو بیش از حد منتظر ماند و در نهایت در سال 2022 نرخها را افزایش داد. پیامدهای آشکار اقتصادی و سیاسی تورم، فدرال رزرو را در برابر موضع تهاجمیتر ترامپ آسیبپذیر میکند. در واقع، ممکن است فدرال رزرو تصمیم بگیرد که به سمت حفظ نرخهای بهره بالاتر تمایل پیدا کند.
سوم، انتصابات بایدن بر فدرال رزرو تسلط دارند. درست است که در دوره اول ترامپ، سنای جمهوریخواه جروم پاول را به ریاست فدرال رزرو رساند و چهار نفر از نامزدهای او را تأیید کرد، اما در عین حال پنج نامزد دیگرش را رد کرد. سپس بایدن و دموکراتهای سنا این کرسیهای خالی را پر کردند.
در همین حال، کنگره و دادگاهها اکنون کمتر از گذشته احتمال دارد که از فدرال رزرو در برابر حملات ترامپ دفاع کنند.
کنگره امروز نسبت به هشت سال پیش بیشتر تحت تأثیر گرایشهای "مگا" (طرفدار ترامپ) قرار گرفته است. در سال 2017، ترامپ به همراه 11 درصد از اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان وارد کاخ سفید شد. اما امروز تقریباً دو سوم از جمهوریخواهان مجلس نمایندگان از سال 2017 یا بعد از آن به این سمت انتخاب شدهاند. در سنا، تغییرات چشمگیرتر است: تنها دو سناتور جمهوریخواه در سال 2016 همزمان با ترامپ به مجلس سنا انتخاب شدند، در حالی که تقریباً نیمی از سناتورهای جمهوریخواه کنونی پس از اولین انتخابات ترامپ به این مقام رسیدند. در هر دو مجلس، این جمهوریخواهان معمولاً از نظارت سهلتر بر بانکها حمایت میکنند و آمادهاند تا نامزدهای ترامپ برای فدرال رزرو را تأیید کنند.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: نرخ بهره را بهتر از پاول میدانم
احتمالاً چشمانداز اقتصادی به تضعیف بیشتر غرایز جمهوریخواهان برای دفاع از فدرال رزرو خواهد انجامید. حمایت از فدرال رزرو به طور تاریخی مخالف روند چرخه اقتصادی بوده است: وقتی اقتصاد در وضعیت خوبی قرار دارد، دلیلی برای توجه زیاد قانونگذاران به این نهاد وجود ندارد. اما در زمانهای بحران اقتصادی، منتقدان از تپه کاپیتول آمادهاند که فدرال رزرو را مقصر بدانند.
اشتباه فدرال رزرو در مورد تورم — پیشبینی اینکه تورم "موقتی" خواهد بود — باعث شده است که حتی قانونگذاران همنظر هم نتوانند از این نهاد دفاع کنند. و به گفته مقامات فدرال رزرو، هنوز نتوانستهاند به هدف خود دست یابند: تورم همچنان بالاتر از هدف 2 درصدی آنها باقی مانده است. قیمتهای سرسختانه بالا به بدبینی عمومی افزوده است.
فدرال رزرو همچنین نمیتواند به حمایت دیوان عالی امید داشته باشد. چندین نظر قضائی به تدریج استقلال نهادهای مستقل، از جمله فدرال رزرو، را تضعیف میکند. برای مثال، در سال 2020، دیوان عالی با ترامپ همراه شد زمانی که او مدیر اداره حمایت از مصرفکنندگان مالی، که توسط فدرال رزرو تأمین مالی میشد، را برکنار کرد.
این تغییر احتمال این را افزایش میدهد که دیوان عالی ممکن است از برکناری جروم پاول حمایت کند اگر ترامپ سعی کند او را برکنار کند یا حتی اجازه دهد که اعضای هیئتمدیره فدرال رزرو به دلیل شکستهای سیاستی یا اختلافات سیاسی اخراج شوند. این در تضاد با پیشینه حقوقی اواخر قرن نوزدهم است که بر اساس آن رئیسجمهور تنها میتواند مقامات محافظتشده را به دلیل "بیکفایتی، سهلانگاری در انجام وظیفه یا تخلف" برکنار کند.
با این حال، بازارهای مالی را دست کم نگیرید - که به سرعت به هر نشانهای از اشتباهات سیاستی بانک مرکزی واکنش نشان میدهند. برای مثال، اگر فدرال رزرو تصمیم بگیرد که به دلیل جلوگیری از پیامدهای سیاسی نرخها را افزایش ندهد، احتمالاً بازارهای سهام سقوط خواهند کرد. به دلیل نگرانیها از تورم، قیمت اوراق قرضه کاهش مییابد و نرخهای بهره به شدت افزایش خواهند یافت. برعکس، اگر فدرال رزرو در برابر فشار ترامپ برای کاهش نرخها مقاومت کند، ممکن است بازارها از مخالفت آن استقبال کنند. به هر حال، فدرال رزرو تنها نهادی است که ابزارهای لازم برای کنترل هزینه پول را در اختیار دارد. امروز این به معنای نرخهایی بالاتر از صفر است.
خود بازارها — شاید رئیسجمهور واقعی "پنهان" فدرال رزرو — در نهایت تعیین خواهند کرد که آیا سیاستمداران و عموم مردم از فدرال رزرو در یک مقابله سیاسی آینده حمایت خواهند کرد یا خیر.
بیشتر بخوانید:
در اواخر این هفته، فرستادگان کاخ سفید قصد دارند با همتایان اروپایی خود درباره چگونگی پایان دادن به جنگ تقریباً سه ساله در اوکراین گفتگو کنند. با این حال، برای اینکه هر گونه مذاکرهای به یک راه حل بادوام منجر شود، ایالات متحده و متحدانش باید نشان دهند که مایل به اجرای آن هستند.
تا به امروز، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هیچ علاقه جدی به برقراری صلح نشان نداده است. روسیه حدود یک پنجم اوکراین را کنترل میکند و معتقد است که در میدان نبرد دست برتر را در اختیار دارد. پوتین تصمیم گرفت تا کل کشور را تحت سلطه خود درآورد. پوتین قصد داشت کل کشور را تسخیر کند؛ اما پیروزی با به دست آوردن بخشهایی از چهار منطقه جنگزده پس از متحمل شدن بیش از 600000 کشته، به سختی میتواند یک پیروزی محسوب شود. او بارها حق حاکمیت اوکراین را رد کرده و پیش شرط هایی را برای گفت وگوها - از جمله وادار کردن اوکراین به خلع سلاح موثر و کنار گذاشتن جاه طلبیهای خود در ناتو - تعیین کرده است تا شروع مجدد جنگ را آسانتر کند.
کرملین بعید است تا زمانی که هزینههای جنگ بیشتر از هزینههای صلح شود، مذاکره جدیتری انجام دهد. تقریباً مطمئناً به فشار اقتصادی و نظامی بیشتر غرب نیاز دارد - و تعهدی معتبر و بلندمدت به امنیت اوکراین.
✔️ خبر مرتبط: روسیه: تیم ترامپ علاقهمند به از سرگیری گفتگو است
رهبران اوکراین که به طور فزایندهای در مورد چشم انداز خود برای بازپس گیری سرزمینهای از دست رفته در میدان جنگ واقع بین هستند، باید سهم خود را انجام دهند. اگر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، بخواهد نشان دهد که مستحق حمایت غرب است، باید با افزایش استخدام و کاهش سن پیش نویس از 25 سال کمبود نیرو را برطرف کند. مقابله با فساد نیز به همان اندازه حیاتی است. علیرغم پیشرفت های قابل توجه در سالهای اخیر، مسائل شفافیت و حکمرانی همچنان حمایت متحدان را تضعیف میکند. عضویت احتمالی در اتحادیه اروپا و میلیاردها کمک به بازسازی به پاسخگویی بستگی دارد.
در همین حال، رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، باید آماده باشد تا در صورت طفره رفتن پوتین، تهدیدات خود برای اعمال "مستويات بالای مالیاتها، تعرفهها و تحریمها" علیه روسیه را عملی کند. کاخ سفید قبلی محدودیتهای بالقوه ویرانگر نفت را در مسیر خروج خود قرار داد و صادراتی را هدف قرار داد که حدود یک سوم بودجه روسیه را تامین میکرد. دولت جدید باید آنها را به شدت اجرا کند، از جمله با تهدید به تحریمهای ثانویه علیه خریداران هندی و چینی که نفت روسیه را بالاتر از سقف قیمت 60 دلار میخرند.
بزرگترین چالش متقاعد کردن پوتین به این موضوع است که غرب قصد دارد از هر توافقی حمایت کند، بنابراین او نمیتواند تنها چند سال دیگر تهاجم خود را دوباره مسلح کرده و تجدید کند. همانطور که زلنسکی در مصاحبهای با بلومبرگ نیوز در داووس تاکید کرد، بدون ضمانتهای امنیتی آهنین غربی نمیتوان گفت و گوهای واقع بینانهای انجام داد. او برای حضور نیروهای آمریکایی در زمین فشار آورد.
در واقع، این بار نیروهای حافظان صلح اروپایی باید با پشتیبانی لجستیکی آمریکایی و همچنین داراییهای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی این مسئولیت را بر عهده بگیرند. به همان اندازه که این کار از نظر سیاسی دشوار است، کشورهای بیشتری احتمال دارد که در این زمینه مشارکت کنند — از جمله بریتانیا، لهستان، فرانسه و آلمان — باید شروع به تقویت وعدههای خود برای ارسال نیرو کنند، حتی اگر فقط برای متقاعد کردن پوتین به جدیت آنها باشد. گرفتن تایید ناتو برای سیستمهای دفاع هوایی لهستان جهت سرنگون کردن موشکهای روسی در صورت حرکت به سمت خاک لهستان نیز تعهد را نشان خواهد داد. در این بین، نیروهای اوکراینی همچنان به سلاحهای بیشتر و بهتر نیاز دارند — و محدودیتهای کمتری در استفاده از آنها.
اتحادیه اروپا باید تمایل خود را برای تسریع در پیوستن اوکراین نشان دهد، هم برای تقویت دموکراسیاش و هم برای جذب سرمایهگذاران به منظور بازسازی آن. اروپا همچنین باید بسیار سریعتر عمل کند تا دفاعیات خود را تقویت کند. یک سازوکار مشترک برای تأمین مالی مورد نیاز است تا افزایشهای عظیم در هزینههای نظامی را پشتیبانی کند. فرآیندهای خرید تکهتکه باید منظم شوند و پایه صنعتی دفاعی قاره باید تقویت شود.
مطمئناً ترامپ علاقهمند به یک پیروزی سریع در اوکراین است، مشابه آتشبس اسرائیل-حماس که درست پیش از آغاز ریاستجمهوریاش به توافق رسید. اما یک توافق ضعیف که پوتین را در موقعیت از سرگیری جنگ قرار دهد، میتواند خطر یک چرخه دیگر از درگیری و بیثباتی را به همراه داشته باشد، غرب را تکهتکه کند و تعادل ژئوپولیتیکی را تغییر دهد. حتی ترامپ هم نمیتواند این را به عنوان یک پیروزی معرفی کند.
بیشتر بخوانید:
کنگره امروز در حال بحث و بررسی بر سر این موضوع است که آیا باید از روش یکلایحهای یا دولایحهای برای تصویب بودجه استفاده کند یا خیر. دیروز، سناتور پرنفوذ لیندزی گراهام تأکید کرد که ایالات متحده هماکنون به تأمین بودجه برای مسائل مرزی، مهاجرت و نظامی نیاز فوری دارد، چرا که منابع مالی در حال کاهش است. به همین دلیل، او از لزوم تصویب فوری یک لایحه برای این مسائل و یک لایحه مجزا برای اصلاحات مالیاتی سخن گفت.
در مجلس نمایندگان، کوین مککارتی، رئیس مجلس، در یک جلسه خصوصی از کمیته رهبری منتخب اعلام کرد که اگر لایحه گراهام از سنای آمریکا تصویب شود، او آن را به مجلس نخواهد آورد، زیرا ترجیح میدهد از یک لایحه واحد استفاده کند.
تفکر پشت این تصمیم این است که استفاده از یک لایحه باعث میشود احتمال تصویب یک کاهش مالیات بزرگ بیشتر شود، زیرا میتوان از مسائل مربوط به مهاجرت، مرز و بودجه نظامی برای جلب حمایت از طرفداران کاهش کسری بودجه استفاده کرد. از سوی دیگر، روش دولایحهای تصویب لایحه مالیات را به تأخیر میاندازد و ممکن است باعث سختتر شدن مواضع و افزایش تنشها در مسیر تصویب کاهش مالیات شود.
بنابراین، پیشبینی یک کاهش مالیاتی در شرایطی که کسری بودجه ایالات متحده بسیار بالا است، دشوار خواهد بود. گزارشی از پولیتیکو نیز روز یکشنبه اعلام کرد که بسیاری از اعضای کنگره نمیخواهند از تعرفهها برای تأمین مالی کاهش مالیات استفاده کنند.
طلا اخیراً در یک روند صعودی شدید قرار گرفته است، به طوری که قیمت آن تاکنون در سال 2025 بیش از 10٪ افزایش یافته است. قیمت طلا روز دوشنبه بیش از 1.5٪ جهش کرد و به بالاترین سطح تاریخی خود رسید. افزایش قیمت طلا ناشی از تقاضای پناهگاه امن به دلیل نگرانیها از جنگ تجاری جهانی است، پس از اینکه رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، برنامههای جدید تعرفهای خود را اعلام کرد. ترامپ روز یکشنبه اعلام کرد که قصد دارد تعرفه 25٪ اضافی بر تمام واردات فولاد و آلومینیوم اعمال کند. او همچنین گفت که این هفته تعرفههای متقابل را اعلام خواهد کرد که نرخهای اعمالشده توسط کشورهای دیگر را تطابق میدهد و فوراً اجرایی میکند. طلا به عنوان یک سرمایهگذاری امن در دوران بحرانهای اقتصادی و ژئوپولیتیکی شناخته میشود.
بانک مرکزی هند (RBI) نیز به خرید طلا به مقادیر زیادی پرداخته است. دیروز در لوک سابا، به معنی خانه مردم در هند مجلس سفلا برای پارلمان این کشور، مانیش تیواری از وزیر دارایی هند پرسید که آیا تغییر به سمت طلا نشاندهنده یک حرکت به سمت کنار گذاشتن دلار آمریکا به عنوان مکانیزم اصلی تسویه حسابها است یا خیر. با این حال، وزیر دارایی، نیملا سیتارامن، روشن کرد که افزایش ذخایر طلای هند، از جمله ذخایر طلای بانک مرکزی، به منظور جایگزینی هیچیک از ارزهای بینالمللی نیست.
در خصوص خریدهای طلا بانک مرکزی هند، نیملا سیتارامن تایید کرد که بانک مرکزی هند در حال انباشت طلا به منظور حفظ یک پرتفوی متوازن از ذخایر است. در حالی که دلار آمریکا بخش غالب ذخایر ارزی هند را تشکیل میدهد، بانک مرکزی هند همچنین ذخایری در ارزهای دیگر و طلا نیز دارد. او تأکید کرد که این اقدام بخشی از استراتژی متنوع سازی ذخایر است و نه نشانهای از تغییر جهت هند از دلار یا تمایل به جایگزینی مکانیزم تسویه حساب بینالمللی. این اظهار نظر در زمانی بیان میشود که بحثهای جهانی درباره دلارزدایی (de-dollarization یا کاهش وابستگی به دلار) شدت گرفته است و برخی کشورها به دنبال جایگزینهایی برای تجارت و ذخایر خود هستند. با این حال، سیتارامن به وضوح اعلام کرد که انباشت بیشتر طلا توسط هند هیچگونه تغییر جهت در این زمینه را نشان نمیدهد.
خرید گسترده طلا بانک مرکزی هند
ذخایر ارزی هند تا تاریخ 31 ژانویه به 630.6 میلیارد دلار رسید که نسبت به هفته منتهی به 24 ژانویه 1.05 میلیارد دلار افزایش نشان میدهد. این دومین افزایش پیاپی در ذخایر ارزی بود پس از آنکه ذخایر ارزی در هفته گذشته 5.5 میلیارد دلار افزایش یافته بود. عامل اصلی این رشد، ذخایر طلا بودند که 1.2 میلیارد دلار افزایش یافت و به 70.89 میلیارد دلار رسید.
بانک مرکزی هند (RBI) در سال 2024، 72.6 تن طلا به ذخایر خود اضافه کرد که چهار برابر افزایش ذخایر طلا نسبت به سال گذشته بود. در این سال که نوسانات شدید ارزی پس از انتخابات ترامپ در نوامبر شاهد بود، بانک مرکزی هند در خرید خالص طلا از بانکهای مرکزی لهستان و ترکیه پیروی کرد و در رده سوم قرار گرفت.
✔️ خبر مرتبط: وال استریت غافلگیر شد؛ طلای ۲۹۰۵ دلاری و ۵ نکته کلیدی برای آینده
آخرین موجودی طلای بانک مرکزی هند (RBI) تا پایان دسامبر 2024 به 876.18 تن رسید که ارزش آن 66.2 میلیارد دلار بوده است. این در مقایسه با 803.58 تن طلا به ارزش 48.3 میلیارد دلار در همین دوره از سال گذشته، نشاندهنده خرید 72.6 تن طلا در سال تقویمی 2024 است. افزایش ذخایر در سال 2023 به مجموع 18 تن رسید. خرید طلا در سال 2024 بالاترین میزان از سال 2021 و دومین خرید بالاترین در هر سال تقویمی از زمانی است که بانک مرکزی هند خرید طلا را از سال 2017 آغاز کرد.
مهم این است که بانک مرکزی هند (RBI)، برخلاف بسیاری از بانکهای مرکزی جهانی مانند همتایان ترکیهای، سوئیسی یا حتی چینی خود، به ندرت طلا میفروشد، چرا که این یک تصمیم سیاسی دشوار است. بانک مرکزی هند در بین ده بانک مرکزی برتر جهان از نظر ذخایر طلا در ذخایر ارزی خود قرار دارد.
در سطح جهانی، بانکهای مرکزی در سال 2024 به خرید طلا ادامه دادند و خریدها برای سومین سال پیاپی از مرز 1000 تن فراتر رفت. خرید طلا در سهماهه چهارم سال بهطور قابل توجهی افزایش یافت و به 333 تن رسید که مجموع خرید سالانه بانکهای مرکزی را به 1045 تن رساند.
چرا بانک مرکزی هند به انباشت طلا پرداخته است؟
بانک مرکزی بهطور جدی در حال خرید طلا است، چرا که خرید طلا به بانک مرکزی کمک میکند تا خود را در برابر نوسانات ارزی و ارزیابی مجدد ذخایر محافظت کند. به عنوان مثال، در دوره آوریل تا سپتامبر 2024، 56 میلیارد دلار به ذخایر ارزی به دلیل سودهای ارزی اضافه شد، در حالی که در همین دوره از سال گذشته 17.7 میلیارد دلار ضرر به ثبت رسید. از سوی دیگر، قیمت طلا در طول سال بیش از 25 درصد افزایش یافت، که کمک کرد تا سود ارزی معادل در موجودی طلای بانک مرکزی ایجاد شود، حتی اگر بانک مرکزی هیچ سود تجاری از خرید طلا ثبت نکند.
✔️ خبر مرتبط: نگاهی دوباره به اوج تاریخی سال 1980: آیا تاریخ برای طلا تکرار خواهد شد؟
بانک مرکزی هند (RBI) از ماه اکتبر خرید طلا را تسریع کرده است تا ریسکهای ارزیابی مجدد ذخایر ارزی خود را کاهش دهد و نوسانات ارزی را به حداقل برساند. بخشی از ذخایر که از اوایل سپتامبر تاکنون از بالاترین سطوح خود کاهش یافتهاند، احتمالاً برای کاهش افت روپیه در برابر دلار آمریکا نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند.
گائورا سینگگاپتا، اقتصاددان ارشد بانک IDFC، ماه گذشته گفت: "خرید طلا توسط بانکهای مرکزی به دلیل نیاز به متنوع سازی در داراییهایی است که ذخایر ارزی در آنها نگهداری میشود. تمرکز بالای داراییهای ارزی در اوراق بهادار مانند خزانهداریهای کوتاهمدت آمریکا، ریسکهای از دست دادن ارزیابی زمانی که بازدهی خزانهداریهای آمریکا افزایش مییابد را به همراه دارد."
سینگگاپتا افزود: "یک ریسک دیگر از دست دادن ارزیابی در دوران تقویت دلار افزایش مییابد. در حال حاضر، بانکهای مرکزی هم با افزایش بازدهی خزانهداریهای آمریکا و هم تقویت دلار مواجه هستند که منجر به از دست دادن ارزیابی قابل توجهی شده است. متنوع سازی ذخایر ارزی به سمت طلا با هدف کاهش ریسک از دست دادن ارزیابی انجام میشود."
بانک مرکزی هند (RBI) از دسامبر 2017 به طور فعال در حال انباشت طلا به عنوان بخشی از استراتژی مدیریت ذخایر خود بوده است. اما پس از دوران همه گیری ویروس کرونا، این بانک به طور جدیتری اقدام به خرید طلا کرده و یکی از خریداران اصلی طلا در میان بانکهای مرکزی جهانی است. هدف اعلامشده بانک مرکزی هند از نگهداری طلا در ذخایر، عمدتاً متنوع سازی به پایه داراییهای ارزی خود، به عنوان یک پوشش در برابر تورم و ریسکهای ارزی است. بانکهای مرکزی در سطح جهانی پس از آغاز جنگ روسیه-اوکراین در فوریه 2022، به طور فعالتر و جدیتری به انباشت طلا پرداختهاند. بانک مرکزی هند نیز روند بانکهای مرکزی جهانی را دنبال کرده است. طبق گفته تحلیلگران بازار مختلف، پیشبینی میشود که خرید فعال طلا توسط بانکهای مرکزی ادامه یابد. لوئیز استریت، تحلیلگر ارشد بازارها در شورای جهانی طلا، گفت: "در سال 2025، ما انتظار داریم بانکهای مرکزی همچنان در راس تصمیمگیریها باقی بمانند."
بیشتر بخوانید:
در مواجهه با تهدید تورم فزاینده، بانک مرکزی ایالات متحده تا سه ماهه بعدی برای کاهش مجدد نرخ بهره منتظر خواهد ماند. این در حالی است که اکثریت اقتصاددانان شرکتکننده در نظرسنجی رویترز پیشتر انتظار داشتند که این کاهش در ماه مارس انجام شود.
اقتصاددانان از زمان انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده، پیشبینیهای خود را در مورد تورم افزایش دادهاند، چرا که نگران هستند که سیاستهای او، به ویژه در زمینه تعرفهها، بتواند دوباره فشارهای قیمتی در اقتصاد را تشدید کند.
پس از کاهش مجموعاً 100 نقطه پایهای نرخ بهره بین سپتامبر و دسامبر، مقامات فدرال رزرو، از جمله رئیس آن جروم پاول، اخیراً اعلام کردهاند که برای کاهش بیشتر نرخ بهره "عجلهای ندارند."
با وجود بازار کار قوی و همچنان مصرف بالای خانوار، بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که بزرگترین اقتصاد جهان در شرایط مطلوبی قرار دارد و نیاز چندانی به کاهش نرخ بهره ندارد.
تا کنون، هر هفته بیانیههای جدیدی درباره تعرفهها منتشر شده است.
ترامپ روز یکشنبه اعلام کرد که تعرفههای جدید 25 درصدی بر تمامی واردات فولاد و آلومینیوم اعمال خواهد کرد. کاخ سفید اجرای برنامه خود برای افزایش موانع تجاری علیه مکزیک و کانادا را تا اول مارس به تعویق انداخت، اما تعرفه 10 درصدی بر واردات از چین وضع کرده است.
جیمز نایتلی، اقتصاددان ارشد بینالمللی در ING گفت: تعرفهها تورمزا هستند و همچنین میتوانند تأثیر منفی قابلتوجهی بر رشد اقتصادی داشته باشند. این عدم قطعیت به این معناست که فدرال رزرو عملاً در حالت انتظار قرار گرفته و میخواهد ببیند که در نهایت چه اتفاقی رخ میدهد.
«سیاستهای دونالد ترامپ دارای بخشهای متحرک زیادی هستند و برخی از آنها تا حدی متناقضاند. این وضعیت بسیار چالشبرانگیز است، بنابراین در حال حاضر اعتماد به هرگونه پیشبینی درباره اقتصاد آمریکا و در نتیجه فعالیت اقتصادی جهانی، نسبتاً پایین است.»
در حالی که نزدیک به 60 درصد از اقتصاددانان در نظرسنجی ماه ژانویه انتظار داشتند که بانک مرکزی در ماه مارس نرخ بهره را کاهش دهد، آنها در نظرسنجی 4 تا 10 فوریه بر سر زمان کاهش بعدی نرخ بهره توسط فدرال رزرو اختلاف نظر داشتند.
✔️ خبر مرتبط: قیمتگذاری بازار از نرخ بهره فدرال رزرو تغییر کرد!
دو سوم پیشبینیکنندگان، معادل 67 نفر از 101 نفر، انتظار داشتند که تا پایان ماه ژوئن حداقل یک بار نرخ بهره کاهش یابد، که از این تعداد 22 نفر ماه مارس و 45 نفر در سهماهه دوم سال را پیشبینی کردند.
تنها 17 نفر از 99 اقتصاددان که پیشبینیهایی برای پایان سال 2025 داشتند، گفتند که کاهش بعدی نرخ بهره در نیمه دوم سال خواهد بود و 16 نفر پیشبینی کردند که هیچ کاهشی در نرخ بهره در سال جاری اتفاق نخواهد افتاد.
بازار آتی نرخ بهره احتمال کمی بیشتر از 50% برای یک کاهش نرخ بهره تا میانه سال 2025 پیشبینی میکند.
اگرچه پیشبینیهای میانه نظرسنجیها نشان میدهند که فدرال رزرو در سال جاری نرخ بهره را دو بار کاهش خواهد داد و تا پایان سال 2025 به محدوده 3.75 تا 4% خواهد رسید، اما دامنه پیشبینیها بسیار وسیع است، از کمترین مقدار 3% تا 3.25% و بالاترین مقدار 4.5% تا 4.75%. هیچ نظر غالبی وجود ندارد.
اما اقتصاددانان درباره فشارهای تورمی اطمینان بیشتری داشتند.
بیش از 90% از مشارکتکنندگان مشترک بین نظرسنجی اکتبر، که درست پیش از انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده انجام شد، و آخرین نظرسنجی، پیشبینی تورم سالانه 2025 خود را افزایش دادند، بهطور متوسط حدود 40 نقطه پایه.
تقریباً 60% از پاسخدهندگان، معادل 27 نفر از 46 نفر، که به سوال بیشتری پاسخ دادند، گفتند که ریسکهای تورم ایالات متحده ناشی از تعرفهها اخیراً افزایش یافته است. 17 نفر دیگر گفتند که تغییری وجود نداشته و تنها دو نفر اظهار کردند که این خطرات کاهش یافتهاند.
نیل شیرینگ، اقتصاددان ارشد گروه در Capital Economics، اشاره کرد: «عدم قطعیت به اندازهای است که احتمالاً مقامات فدرال رزرو را در ماههای پیشرو در حالت انتظار نگه میدارد، و اگر تعرفههای بالا در نهایت اعمال شوند، افزایش بعدی تورم مانع از کاهش بیشتر نرخها در باقیمانده سال 2025 خواهد شد.»
طبق نظرسنجیها، پس از رشد سالانه 2.3% در سهماهه گذشته، اقتصاد ایالات متحده در سال جاری 2.2% و در سال 2026، 2% رشد خواهد کرد، که سریعتر از نرخ رشد غیرتورمی 1.8% است که مقامات فدرال رزرو در سالهای آینده پیشبینی میکنند.
نرخ بیکاری که ماه گذشته به 4% کاهش یافت، پیشبینی شده است که در سال جاری به 4.2% و در سال آینده به 4.1% برسد.
بیشتر بخوانید:
در حالی که منتظر اخبار جدید درباره تعرفههای دولت ترامپ هستیم، مشاهده میشود که برخی ارزهای اروپایی عملکرد بهتری دارند. بهویژه ارزهای اسکاندیناوی و برخی از ارزهای اروپای مرکزی و شرقی توانستهاند در برابر دلار قوی مقاومت کنند. اختلاف نرخ بهره تا حدودی به این وضعیت کمک کرده، اما خوشبینی نسبت به اوکراین نیز تأثیرگذار بوده است.
دلار آمریکا: نرخ بهره، تعرفهها و انرژی به حمایت از دلار ادامه میدهند
شاخص دلار همچنان بالای سطح ۱۰۸.۰۰ باقی مانده است، زیرا بازارها در انتظار تصمیمات تعرفهای جدید هستند. ممکن است تعرفههای «متقابل» بهزودی اعلام شوند و هنوز مشخص نیست که این تعرفهها فقط شامل برخی بخشهای کلیدی مانند خودروسازی، داروسازی یا نیمههادیها خواهند شد یا دامنه گستردهتری خواهند داشت. انتظار میرود دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، امروز ساعت ۱۶:۰۰ به وقت اروپای مرکزی (CET) چندین دستور اجرایی دیگر را امضا کند؛ بنابراین باید منتظر بمانیم و ببینیم چه اتفاقی میافتد.
افزایش قیمت انرژی نیز به دلار کمک کرده است. سایر کشورها، خرید گاز طبیعی مایع (LNG) از آمریکا را راهی برای کاهش اثرات تعرفههای احتمالی میدانند. این هفته، همزمان با سفر نخستوزیر هند نارندرا مودی به واشنگتن، شرکتهای واردکننده انرژی هند آماده امضای قراردادهای جدید خرید LNG از آمریکا هستند. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که قیمت گاز طبیعی به دلیل سرمای شدید در اروپا و کاهش واردات گاز از روسیه در حال افزایش است. افزایش قیمت گاز و قراردادهای جدید برای خرید LNG از آمریکا، تأثیری مثبت بر دلار دارند.
امروز تقویم اقتصادی آمریکا نسبتاً آرام است و تنها گزارش مربوط به شاخص خوشبینی کسبوکارهای کوچک منتشر خواهد شد که احتمالاً افزایش قابلتوجهی پس از انتخابات نوامبر گذشته را حفظ کرده است. اما تمرکز اصلی بازار روی سخنرانی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در سنا خواهد بود که قرار است ساعت ۱۶:۰۰ CET انجام شود. انتظار نمیرود که پاول لحنی داویشتر از قبل داشته باشد و احتمالاً سخنرانی او تأثیری خنثی یا اندکی مثبت بر دلار خواهد داشت.
در صورت اعلام تعرفههای متقابل گسترده از سوی ترامپ، شاخص دلار ممکن است به سمت محدوده ۱۰۹.۰۰ حرکت کند.
یورو: در بازار اروپا تحت فشار باقی میماند
جفتارز EURUSD همچنان در وضعیت ضعیفی قرار دارد، زیرا اولین تأثیر تعرفههای جدید بر فولاد در آخر هفته گذشته متوجه اتحادیه اروپا شد. اکنون اروپا در انتظار تعرفههای جدید بر سایر بخشها، از جمله خودروسازی است. برای اعمال تعرفههای متقابل علیه اتحادیه اروپا، توجیه زیادی وجود ندارد، زیرا رژیم تعرفهای این بلوک نسبتاً پایین است. بااینحال، سیاستمداران اروپایی احتمالاً بیش از همه نگران تعرفههای گستردهتر در ماه آوریل هستند، زمانی که وزارت بازرگانی آمریکا گزارش خود را درباره دلایل کسری تجاری آمریکا منتشر خواهد کرد.
صرفنظر از اخبار تعرفهای امروز، اختلاف گسترده نرخ بهره همچنان جفتارز EURUSD را در محدوده ۱.۰۳ نگه میدارد و مانع از هرگونه اصلاح صعودی میشود. همانطور که همکاران ما در بخش استراتژی نرخ بهره اشاره کردهاند، جدا شدن نرخهای منطقه یورو از نرخهای آمریکا میتواند این اختلاف را همچنان گسترده نگه دارد یا حتی در ماههای آینده بیشتر کند. همراه با افزایش قیمت گاز طبیعی، انتظار میرود EURUSD همچنان تحت فشار باقی بماند. احتمال کاهش این جفتارز به محدوده ۱.۰۲۵۰/۶۰ یا حتی پایینتر وجود دارد.
اگرچه EURUSD در محدودهای مشخص در نوسان است، اما شاهد کاهش قابلتوجه EURSEK و EURNOK هستیم. در جفتارز EURSEK، اختلاف نرخ بهره دوساله به نفع کرون سوئد تغییر کرده است، زیرا بازار انتظار دارد بانک مرکزی اروپا امسال ۸۸ نقطه پایه کاهش نرخ بهره داشته باشد، درحالیکه بانک مرکزی سوئد تنها یک کاهش نرخ بهره در پیش دارد. بااینحال، به نظر میرسد این روند فراتر از اختلاف نرخ بهره است. مانند همتایان اروپای مرکزی و شرقی خود، کرون سوئد نیز نسبت به افزایش قیمت گاز مقاومتی نشان داده است.
این مقاومت ممکن است ناشی از خوشبینی فزاینده به یک توافق آتشبس در اوکراین باشد. انتظار میرود که آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ آخر این هفته جزئیات بیشتری از برنامههای خود را ارائه دهد – هرچند دستیابی به توافقی با روسیه غافلگیرکننده خواهد بود و فعلاً در بازارهای ارزی لحاظ نشده است.
فعلاً، EURSEK میتواند به سمت ۱۱.۱۵ کاهش یابد و نروژ، که از افزایش قیمت انرژی بهرهمند شده است، احتمالاً شاهد کاهش EURNOK به زیر ۱۱.۵۰ خواهد بود.
پوند انگلیس: تمرکز بازار بر روی کاترین من
کاترین من، عضو پیشین کمیته سیاستگذاری پولی، بانک انگلستان ، که از یک سیاستگذار هاوکیش به یک سیاستگذار معتدلتر تبدیل شده است، امروز ساعت ۰۹:۳۰ CET سخنرانی خواهد کرد. بازارها مشتاق شنیدن دلایل تغییر موضع او در نشست هفته گذشته بانک مرکزی انگلستان هستند.
وی در مصاحبهای با فایننشال تایمز توضیح داده است که دلیل تغییر موضع او نگرانی درباره ضعف شرایط تقاضا، کاهش قدرت قیمتگذاری شرکتها و احتمال کاهش شدید و غیرخطی اشتغال است.
اظهارات بیشتر در این زمینه میتواند باعث شود که بازار احتمال سه کاهش ۲۵ نقطه پایه نرخ بهره توسط بانک انگلستان در سال جاری را تقویت کند. در حال حاضر، بازار ۶۶ نقطه پایه کاهش نرخ بهره را پیشبینی میکند.
بااینحال، انتظار داریم که GBPUSD بیشتر از EURGBP آسیب ببیند. دلیل آن این است که یورو ممکن است در صورتی که واشنگتن توجه خود را به بخش خودروسازی اتحادیه اروپا معطوف کند، تحت فشار قرار گیرد. برای GBPUSD، سطح ۱.۲۲۵۰ به عنوان هدف کوتاهمدت در نظر گرفته میشود.
منبع: ING
پیشبینیهای تورم ژانویه آمریکا از ۱۷ بانک سرمایهگذاری نشان میدهد که اجماع برای شاخص قیمت مصرف کننده کلی ۰.۳۲٪ ماهانه و ۲.۹٪ سالانه و برای شاخص هسته ۰.۳٪ ماهانه و ۳.۲٪ سالانه است. این پیشبینیها توسط نیک تیمیراوس از وال استریت ژورنال جمعآوری شده است.
تقریباً هیچکس در وال استریت رشد اخیر قیمت طلا را پیشبینی نکرد و پیشبینیهای مؤسسات مالی برای قیمت طلا در ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۷ بسیار پایینتر از قیمت فعلی ۲۹۰۵ دلار بود.
طبق گزارش بانک اسکوشیا، طلا در سال ۲۰۲۵ به شدت تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی قرار خواهد گرفت. کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، کاهش ارزش دلار آمریکا، بدهیهای جهانی بالا، تنشهای ژئوپلیتیکی و خرید گسترده بانکهای مرکزی از جمله عوامل کلیدی در این مسیر خواهند بود. این بانک همچنین اشاره میکند طلا در شرایطی که نرخ بهره واقعی زیر ۲ درصد بوده، عملکرد مطلوبی داشته است.
یکی از نکات جالب توجه در بازار، تغییر الگوی تقاضا برای طلاست. در حالی که مصرفکنندگان چینی به دلیل رکود اقتصادی و قیمتهای بالا از خرید طلا فاصله گرفتهاند، تقاضای سرمایهگذاری در حال جبران این کاهش است. همزمان، بانکهای مرکزی نیز به خرید ادامه میدهند؛ تنها در سال ۲۰۲۴، ۶۵۰ تن طلا به ذخایر جهانی افزوده شد و پیشبینی میشود که این میزان در سال جاری به ۷۰۰ تن برسد.
در این میان، پنج عامل کلیدی در تعیین آینده طلا نقش دارند. نخست، سیاستهای فدرال رزرو در کاهش نرخ بهره که میتواند روند صعودی را تقویت کند. دوم، کاهش ارزش دلار آمریکا که طبق پیشبینیها در سالهای ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ به ۱۰۷ و ۱۰۵ واحد خواهد رسید. سوم، تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی، به ویژه در خاورمیانه و سیاستهای تجاری دولت جدید آمریکا. چهارم، ورود سرمایه به صندوقهای سرمایهگذاری که پس از خروج سرمایه در اوایل ۲۰۲۴، در سهماهه پایانی سال گذشته روند مثبتی را تجربه کرده است.
در نهایت، پنجمین عامل، خرید مستمر بانکهای مرکزی به ویژه در کشورهایی مانند چین، هند و لهستان است که همچنان به دنبال متنوعسازی ذخایر ارزی خود هستند.
در کمدی غربی کلاسیک مل بروکس به نام زینهای شعلهور (Blazing Saddles)، شخصیت کلیوون لیتل با موجی از مردم شهر که از انتصاب او به عنوان کلانتر راک ریدج عصبانی هستند، روبرو میشود. با فکری سریع و نمایشی از شخصیت دوگانه، شخصیت لیتل - کلانتر بارت - اسلحهای به سر خود میگذارد و خود را "گروگان" میگیرد تا زمانی که مردم گیج و متحیر سلاحهای خود را کنار بگذارند و او بتواند فرار کند.
برای دو هفته، رئیسجمهور دونالد ترامپ معادل اقتصادی نگه داشتن خود به عنوان "گروگان" را با تهدید به تعرفههای 25% بر روی کانادا و مکزیک و تعرفههای 10% بر چین انجام داد. و سپس ناگهان، بیشتر آنها در یک لحظه محو شدند. کاخ سفید دو پیشنهاد بزرگتر را در مورد کانادا و مکزیک متوقف کرد. تعرفهها بر چین به اجرا درآمدند، اما ظاهراً مذاکرات در افق هستند.
آنچه که به اجرا درآمده کوچک اما پسرفتکننده است. بسته تعرفهای کامل سهکشوری که ترامپ ابتدا پیشنهاد داده بود، طبق تحلیلهای آزمایشگاه بودجه غیرحزبی در دانشگاه ییل، برای هر خانواده آمریکایی سالانه 1250 دلار هزینه میبرد و تقریباً یک درصد به قیمتها اضافه میکرد. احتمالاً اگر مذاکرات با کانادا و مکزیک در یک ماه شکست بخورد، کل بسته دوباره بر روی میز خواهد آمد. اما در حال حاضر آنچه که واقعاً به اجرا درآمده، کمهزینهتر است. تعرفههای 10 درصدی بر چین به تنهایی سالانه 223 دلار برای هر خانواده هزینه خواهد داشت و بین 0.1 تا 0.2% به قیمتها اضافه خواهد کرد.
هر خانواده همانطور که به طور میانگین ضربه را تجربه میکند، لزوماً به یک شکل این ضربه را حس نمیکند. در کوتاهمدت، تعرفهها مالیاتهای پسرفته هستند، به این معنی که خانوادههای طبقه کارگر و با درآمد متوسط بیشتر از خانوادههای با درآمد بالا آسیب میبینند، چون به طور کلی هرچه درآمد شما کمتر باشد، بخش بیشتری از درآمدتان را مصرف میکنید و بخش بزرگتری از بودجه خود را به واردات اختصاص میدهید. ضرر مصرفکننده از تعرفههای 10% چین در سال آینده برای خانوادهها در دهک دوم درآمدی، بیش از دو برابر بیشتر از خانوادههای دهک بالای درآمدی خواهد بود.
✔️ خبر مرتبط: موسسه رتبهبندی فیچ: تهدید و عدم قطعیت تعرفههای آمریکا هر دو برای مکزیک پرریسک هستند
اما تعرفههای بیشتری در راه هستند. بازارها نباید از سرعت توقف تعرفههای کانادا و مکزیک راحت شوند. رئیسجمهور ترامپ اهداف بلندپروازانهای برای درآمد تعرفهای تعیین کرده است: هم برای کمک به جبران هزینههای تمدید قانون کاهش مالیات و مشاغل 2017 (Tax Cuts and Jobs Act یا TCJA) که اواخر امسال منقضی میشود، و هم به عنوان جایگزینی برای بخشی از درآمد مالیات بر درآمد.
اما تعرفههای 10% بر چین فقط 400 میلیارد دلار در طول 10 سال به طور معمول درآمد ایجاد میکنند و حتی کمتر از آن زمانی که اثرات پویا و آسیبهای اقتصادی آنها در نظر گرفته شود. در مجموع، این مبلغ کمتر از یک دهم هزینه تمدید TCJA است و فقط میتواند 1% از درآمد مالیات بر درآمد پیشبینی شده در 10 سال آینده را جایگزین کند. برای دستیابی به پیشرفت جدی در هر یک از این اهداف، دولت ترامپ باید پیشنهادات تعرفهای بیشتری ارائه دهد. آنچه که نامشخص است این است که آیا درآمد اضافی از تعرفههای کشورهایی خواهد بود که قبلاً با آنها مذاکره کردهایم (کانادا، مکزیک، چین) یا از کشورهای دیگر (اتحادیه اروپا).
کشورهای دیگر تلافی خواهند کرد، اما لزوماً به همان شیوه. مشخص نبود که آیا و تا چه حد کشورهای دیگر ممکن است علیه تعرفههای آمریکا تلافی کنند. هر کشوری که تحت تأثیر قرار گیرد، از جمله ایالات متحده، به دلیل تعرفههای رئیسجمهور ترامپ فقیرتر خواهد شد. اما کانادا و مکزیک وضعیت به مراتب بدتری خواهند داشت، و این آسیب زمانی تشدید میشود که آنها به طور گستردهای تلافی متقابل علیه آمریکا انجام دهند. مدلسازی آزمایشگاه بودجه نشان میدهد که اقتصاد بلندمدت کانادا بدون تلافی 1.3% کوچکتر خواهد شد و با تلافی 5% کوچکتر خواهد شد.
✔️ خبر مرتبط: آیا تعرفه های ترامپ بر فلزات، قیمت بیت کوین را تحت فشار قرار می دهند؟
تلافی همچنین از نظر ایالات متحده یک ملاحظه مهم است چرا که باعث کاهش افزایش ارزش دلار میشود، که در غیر این صورت میتوانست هزینه تعرفهها را برای مصرفکنندگان آمریکایی کاهش دهد، اما به صادرکنندگان آسیب میزد.
همانطور که مشخص شد، هر سه کشور فهرستهایی از تعرفههای تلافیجویانه داشتند. بنابراین، در حالی که تعرفههای آمریکا بر تمام واردات اعمال شد، تعرفههای تلافیجویانه برنامهریزیشده از سوی مکزیک و کانادا و پاسخ واقعی چین به مراتب دقیقتر و محدودتر بود و تمامی صادرات آمریکا را پوشش نمیداد. این ممکن است به این دلیل باشد که کانادا، مکزیک و چین خواستند تعرفهها را به طور تدریجی افزایش دهند و فرصتی برای مذاکرات تجاری ایجاد کنند. انتخاب محصولات همچنین نشان میدهد که استراتژی آنها این بوده است که بیشترین آسیب را به ایالات متحده وارد کنند در حالی که آسیب به مصرفکنندگان داخلی را به حداقل برسانند. این که تلافیها به اندازه اقدام ایالات متحده گسترده نبود، نشان میدهد که میتوانیم انتظار افزایش خالص ارزش دلار از درگیریهای تعرفهای آینده را داشته باشیم.
تا کنون، استراتژی گستردهای برای محدود کردن قدرت دلار وجود ندارد. برخی اینطور گمان کرده بودند که انتصاب افرادی با دانش در مورد بازارهای ارزی — افرادی مانند اسکات بسنت به عنوان وزیر خزانهداری آمریکا و استفن میران در شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید — ممکن است نشاندهنده این باشد که دولت استراتژی دقیقی برای تعدیل افزایشهای دلار ناشی از اجرای تعرفهها دارد. بعد از همه، دلار قویتر ناشی از تعرفهها به تولیدکنندگان آمریکایی آسیب میزند، که این با دستورکار رئیسجمهور ترامپ مخالف است. اما هفته گذشته هیچ استراتژی هماهنگشدهای برای این منظور به نمایش گذاشته نشد.
دولت ترامپ حساس به بازارها است. کاخ سفید از تعرفههای خود بر کانادا و مکزیک عقبنشینی کرد و در عین حال چند امتیاز جدید از این دو کشور دریافت کرد. رئیسجمهور مکزیک، کلودیا شینبائوم، عمدتاً تدابیر مرزی را اعلام کرد که این کشور قبلاً در دولتهای پیشین انجام داده بود. شینبائوم حتی موفق شد آمریکا را به کمک در جلوگیری از ورود سلاحها به مکزیک وادار کند. نخستوزیر کانادا، جاستین ترودو، تقریباً به طور کامل از تعرفههای رئیسجمهور ترامپ اجتناب کرد و با تکرار اعلامیههای تأمین مالی مرزی که دولتش در دسامبر اعلام کرده بود، توانست این تعرفهها را نادیده بگیرد.
چرا کاخ سفید به راحتی عقبنشینی کرد؟ محتملترین توضیح واکنش بازارهای مالی است. شاخص S&P 500 در روز دوشنبه گذشته تقریباً 2% در میانه روز کاهش یافت، در حالی که سهام خودروسازان حتی بیشتر افت کرده بودند و انتظارات برای ضررهای بیشتر وجود داشت. تصمیم به توقف تعرفهها در طول روز تا حدی کاهشها را معکوس کرد و باعث شد که ضرر روز به 0.8% قابل مدیریت برسد. شاخص S&P 500 سهشنبه تقریباً به طور کامل بازیابی شد.
از یک جنبه، این که کاخ سفید به واکنش بازارها توجه کرد و راهی برای نجات وجه خود از بحرانی که خود ایجاد کرده بود پیدا کرد، اطمینانبخش است. اما به یاد داشته باشید: دولت احتمالاً دوباره تلاش خواهد کرد برای افزایش تعرفهها علیرغم هشدارهای بازار. این بدان معناست که باز هم، شاید به زودی، کشور یک اسلحه اقتصادی را به سر خود میگذارد. همانطور که شهروندان راک ریدج ممکن است بگویند: "آیا کسی نمیتواند به آن مرد بیچاره کمک کند؟"
بیشتر بخوانید:
امروز، تدابیر تلافیجویانه چین علیه تعرفههای آمریکا اجرایی میشود. این اقدام در پاسخ به تعرفه ۱۰ درصدی جدید دولت ترامپ بر تمامی واردات چینی است. در واکنش، پکن اعلام کرده که ۱۰ درصد تعرفه بر نفت خام، ماشینآلات کشاورزی و خودروهای دارای موتورهای بزرگ، و ۱۵ درصد بر زغالسنگ و گاز طبیعی مایع، اعمال میکند.
همچنین، محدودیتهای سختگیرانهتری بر صادرات مواد معدنی ضروری برای صنایع پیشرفته وجود خواهد داشت.
این اقدامات، متناسب و غیرتصاعدی ارزیابی شدهاند، زیرا محصولات کشاورزی آمریکا – که در دور نخست جنگ تجاری هدف اصلی پکن بودند – را شامل نمیشوند. این موضوع نشان میدهد که شاید هنوز فضای مذاکره باقی مانده و احتمال دستیابی به توافقی لحظه آخری برای جلوگیری از اجرای این تعرفهها وجود دارد.
هفته گذشته، هفته فوقالعاده برای طلا بود. نهتنها طلا روز دوشنبه توانست حمایت اولیه خود را در 2800 دلار در هر اونس حفظ کند، بلکه در ادامه به یکسری رکوردهای جدید دست یافت و در نهایت روز جمعه به 2900 دلار در هر اونس نزدیک شد.
این روند صعودی در حال جلب توجه قابلتوجهی است و بسیاری از تحلیلگران بار دیگر درباره هدف 3000 دلاری صحبت میکنند.
همزمان، گروه فزایندهای از طرفداران صعودی طلا، سطح 3000 دلار را تنها بهعنوان یک پله دیگر در مسیر صعودی این فلز گرانبها میبینند؛ بسیاری اکنون به رکورد تاریخی طلا پس از تعدیل با تورم نگاه میکنند که حدود 3420 دلار است.
بالاترین رکورد تاریخی طلا در ژانویه 1980 ثبت شد، زمانی که قیمتها به 875 دلار در هر اونس رسید. این اوج، نتیجه یک روند صعودی تقریباً چهار ساله بود که از آگوست 1976 آغاز شده بود.
در حالی که این هدف تعدیلشده با تورم ممکن است برای برخی دور از دسترس به نظر برسد، بسیاری از تحلیلگران اشاره میکنند که همان عواملی که نزدیک به 50 سال پیش موجب صعود طلا شدند، بار دیگر در حال تأثیرگذاری بر بازار امروز هستند.
عدم اطمینان ژئوپلیتیکی در بازارهای مالی جهانی در حال افزایش است، چرا که سرمایهگذاران نگران هستند که رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، جهان را به یک جنگ تجاری سوق دهد.
با وجود وعدههای انتخاباتی ترامپ برای پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین، هنوز هیچ نشانهای از صلح دیده نمیشود. حتی زمانی که این درگیری سرانجام به پایان برسد، شکافها بین متحدان و دشمنان باقی خواهند ماند - بهویژه در شرایطی که چین و آمریکا همچنان برای سلطه اقتصادی جهانی رقابت میکنند.
✔️ خبر مرتبط: رکوردشکنی تاریخی طلا: هجوم سرمایهگذاران در سایه تهدیدات تورمی
این عدم اطمینان بر رشد جهانی تأثیر گذاشته و نگرانیها درباره تورم را دامن میزند. پیشبینی میشود که تعرفههای متقابل باعث افزایش قیمتهای مصرفکننده در سراسر جهان شود.
به عنوان مثال، تولیدکنندگان قهوه در آمریکای جنوبی در حال حاضر دانههای قهوه خود را به امید اختلالات در عرضه نگهداری میکنند، اختلالاتی که میتواند باعث افزایش بیشتر قیمتها شود.
در همین حال، کانادا به دنبال فروش آلومینیوم و دیگر مواد خام خود به اروپا است تا از وابستگی به رئیسجمهور غیرقابل پیشبینی ایالات متحده جلوگیری کند.
بازار طلا بازتابدهنده بیثباتی (fragmentation) فزاینده اقتصاد جهانی است؛ این یک دارایی است که هیچ ریسک ژئوپلیتیکی از طرف سوم ندارد، و به همین دلیل آن را به یک ارز جهانی ضروری تبدیل میکند. (در اقتصاد جهانی، "fragmentation" به معنای افزایش تقسیمبندی و بیثباتی در روابط تجاری و اقتصادی بین کشورها است، که ممکن است به دلیل تنشهای ژئوپلیتیکی، سیاستهای تجاری یا بحرانهای اقتصادی رخ دهد.)
بزرگترین عامل محرک طلا همچنان تقاضای بانکهای مرکزی است. دادههای شورای جهانی طلا نشان میدهد که بانکهای مرکزی در سال گذشته 1045 تن طلا خریداری کردهاند. این تقاضا به طور قابل توجهی از پیشبینیها فراتر رفت و سومین سال متوالی بود که بانکهای مرکزی بیش از 1000 تن طلا خریداری کردند.
خریدهای طلا توسط بانکهای مرکزی تقریباً 20% از تقاضای جهانی کل را تشکیل داد که سال گذشته به بالاترین رکورد خود رسید.
به گفته بسیاری از تحلیلگران، این بخش از بازار بزرگترین دلیلی است که چرا سرمایهگذاران معمولی باید به طلا توجه کنند. بانکهای مرکزی نماینده ارزش واقعی در بازار هستند. آنها سرمایهگذاران سفتهباز نیستند که به دنبال روند بزرگ بعدی باشند؛ بلکه مدیران پرتفوی جدی هستند که بر حفظ ثروت و قدرت خرید کشورهای خود در طول دههها تمرکز دارند.
این تقاضای بنیادین دلیل این است که کتی کریسکی، استراتژیست ارشد ETFهای کامودیتی در اینوسکو (Invesco)، طلا را بهعنوان یک "پوشش امن" توصیف کرده است که سرمایهگذاران در زمانهای ترس به آن چسبیدهاند.
حتی بزرگترین مدیر دارایی جهان نیز ارزش طلا را میبیند. راس کوسترچ، مدیر اجرایی و مدیر پرتفوی تیم تخصیص جهانی بلکراک، انتظار دارد که قیمتهای طلا همچنان افزایش یابد چرا که این فلز زرد همچنان ابزاری حیاتی برای متنوع سازی و حفظ ثروت است.
بیشتر بخوانید:
ترکیب اختلاف گستردهتر نرخ بهره و گسترش تعرفههای آمریکا باعث ادامه حمایت از دلار شده است. بعید میدانیم که این وضعیت در هفته جاری تغییر کند.
دلار: تعرفههای جدید در راهاند
گزارش نسبتاً قوی اشتغال در ایالات متحده در روز جمعه و گسترش تعرفههای آمریکا باعث حمایت از دلار شدهاند. در مورد گزارش اشتغال، انتظارات برای کاهش نرخ بهره فدرال رزرو در سال جاری به ۳۵ واحد پایه کاهش یافته است. این انتظارات میتوانند این هفته حتی بیشتر محدود شوند. انتشار شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) هسته با رشد ۰.۳٪ ماهانه در روز چهارشنبه، روایت کاهش تورم را تقویت نخواهد کرد. علاوه بر این، رئیس فدرال رزرو، جروم پاول، سهشنبه و چهارشنبه در جلسه نیمسالانه سیاست پولی خود در کنگره صحبت خواهد کرد. دشوار است که ببینیم چرا پاول در شرایط فعلی بخواهد روایت کاهشیتری را دنبال کند.
در مورد تعرفهها، دنبال کردن تحولات دشوار شده است. تهدید تعرفهها علیه کانادا و مکزیک ظاهراً در ارتباط با مسائل داخلی مانند فنتانیل و مهاجرت مطرح شده است. تعرفههای اعمالشده علیه چین نیز از قبل اجرایی شدهاند. در آخر هفته، مجموعه جدیدی از تعرفههای ۲۵ درصدی بر فولاد و آلومینیوم اعلام شد. کشورهای هدف این تعرفهها شامل کانادا، مکزیک، چین، برزیل، کره جنوبی و آلمان هستند. این تعرفهها ظاهراً با هدف حفاظت از صنایع حیاتی اعمال شدهاند.
همچنین به نظر میرسد که طی چند روز آینده ممکن است تعرفههای «متقابل» نیز اعمال شوند. پیشتر تصور میشد که این تعرفهها در سهماهه دوم سال، پس از ارائه گزارش وزارت بازرگانی آمریکا درباره علل کسری تجاری دائمی این کشور، اجرایی شوند. اگر این تعرفههای متقابل در هفته جاری علیه کشورهایی که نرخ تعرفه بالاتری نسبت به ایالات متحده دارند اعمال شود، کشورهایی مانند برزیل، هند و کره جنوبی بیشترین آسیب را خواهند دید. با این حال، گزارشها نشان دادهاند که این تعرفهها میتوانند همه کشورها را تحت تأثیر قرار دهند و بهطور خاص، بخش خودروسازی نیز ممکن است هدف قرار گیرد.
به طور کلی، عدم قطعیت در مورد ماهیت، زمان و مقیاس این تعرفهها احتمالاً باعث خواهد شد که دلار در این هفته همچنان حمایت شود. تنها عاملی که میتواند باعث تغییر موقعیتهای خرید دلار شود، احتمال ارزیابی مجدد چشمانداز اروپا در صورت افزایش احتمال آتشبس میان روسیه و اوکراین در اواخر هفته است.
با این حال، در حال حاضر، بعید است که سرمایهگذاران بخواهند از موقعیتهای خرید دلار خود دست بکشند و احتمالاً شاخص دلار در اوایل این هفته به محدوده ۱۰۸-۱۰۹ نزدیکتر خواهد شد.
یورو: تحت فشار تعرفهها و اختلاف نرخ بهره
بازنگری در انتظارات سیاست پولی فدرال رزرو پس از انتشار گزارش قوی اشتغال در آمریکا باعث شده است که اختلاف نرخ بهره دوساله میان دلار و یورو به بالای ۱۹۰ نقطه پایه افزایش یابد. انتظار داریم این اختلاف در بیشتر سال جاری نزدیک به ۲۰۰ نقطه پایه باقی بماند و EURUSD را تحت فشار قرار دهد. همچنین، انتشار مقاله تحلیلی بانک مرکزی اروپا در مورد نرخ بهره خنثی در روز جمعه تأثیر چندانی بر قیمتگذاری سیاست پولی بانک مرکزی اروپا نداشت.
تهدید تعرفههای آمریکا علیه اروپا در این هفته باعث شده که EURUSD بار دیگر به ۱.۰۳ نزدیک شود. اگر تعرفههای «متقابل» شامل اتحادیه اروپا یا برخی کشورهای بزرگ اروپایی شوند، ممکن است این جفت ارز به ۱.۰۲۲۵ کاهش یابد. علاوه بر این، انتشار شاخص قیمت مصرفکننده آمریکا در روز چهارشنبه نیز یک عامل منفی دیگر برای EURUSD محسوب میشود.
اگر یورو بتواند از تهدید تعرفهها و گزارش CPI جان سالم به در ببرد، ممکن است در روزهای پایانی هفته عملکرد بهتری داشته باشد، زیرا توجه سرمایهگذاران به کنفرانس امنیتی مونیخ معطوف خواهد شد. در این کنفرانس، انتظار داریم که در مورد پیشنهاد آتشبس آمریکا در جنگ روسیه و اوکراین اطلاعات بیشتری ارائه شود. تحقق یک توافق غیرمنتظره میتواند به نفع یورو و سایر ارزهای اروپایی باشد.
تقویم دادههای اقتصادی امروز سبک است و تنها رویداد مهم، سخنرانی کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، در پارلمان اروپا در ساعت ۱۵:۰۰ به وقت اروپای مرکزی است.
پوند: رقابت میان تعرفهها و سیاستهای بانک مرکزی انگلیس
جفت ارز EURGBP صبح امروز دوباره تحت فشار فروش قرار دارد، زیرا داستان تعرفهها بر بازار حاکم است. در این زمینه، بازار بر این باور است که اتحادیه اروپا بیش از بریتانیا از تعرفههای احتمالی آسیب خواهد دید. اگر تعرفهها در اوایل این هفته علیه اروپا اعمال شوند، نمیتوان کاهش بیشتر EURGBP به محدوده ۰.۸۲۵۰ را رد کرد.
با این حال، از فردا تمرکز بازار ممکن است دوباره به چرخه سیاستهای بانک مرکزی انگلستان معطوف شود. در این روز، کاترین من، یکی از اعضای پیشین هاوکیش کمیته سیاست پولی که اکنون به نظر میرسد موضعی داویشتر دارد، در مورد چشمانداز اقتصادی بریتانیا سخنرانی خواهد کرد. بررسی دلایل رأی او به کاهش ۵۰ نقطه پایهای نرخ بهره در هفته گذشته میتواند سرنخهایی درباره احتمال پیروی سایر اعضای کمیته از او ارائه دهد. همچنین، انتشار دادههای تولید ناخالص داخلی بریتانیا برای سهماهه چهارم سال در روز پنجشنبه میتواند بر روایت کاهش نرخ بهره بیفزاید.
در هر صورت، تمرکز اصلی برای بررسی کاهش ارزش پوند باید بر روی جفت ارز GBPUSD باشد. ما انتظار داریم که این جفت ارز به سمت محدوده پایینی بازه ۱.۲۲۵۰-۱.۲۵۰۰ حرکت کند.
منبع: ING
نگاهی به قرادادهای آپشن فارکس امروز نشان میدهد که موارد قابل توجهی برای EURUSD در سطوح 1.0300 و 1.0350 وجود دارد. این جفت ارز امروز با گپ پایینتر باز شد، اما اکنون به آرامی به گپ وارد میشود و بالاتر از 1.0300 قرار دارد. انقضا آپشنهای بزرگ ممکن است هرگونه نزولی را در جلسه آتی قفل کند. همچنین مواردی برای USDJPY در 151.50 وجود دارد که تأثیر کمی خواهند داشت.