با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
در کمدی غربی کلاسیک مل بروکس به نام زینهای شعلهور (Blazing Saddles)، شخصیت کلیوون لیتل با موجی از مردم شهر که از انتصاب او به عنوان کلانتر راک ریدج عصبانی هستند، روبرو میشود. با فکری سریع و نمایشی از شخصیت دوگانه، شخصیت لیتل - کلانتر بارت - اسلحهای به سر خود میگذارد و خود را "گروگان" میگیرد تا زمانی که مردم گیج و متحیر سلاحهای خود را کنار بگذارند و او بتواند فرار کند.
برای دو هفته، رئیسجمهور دونالد ترامپ معادل اقتصادی نگه داشتن خود به عنوان "گروگان" را با تهدید به تعرفههای 25% بر روی کانادا و مکزیک و تعرفههای 10% بر چین انجام داد. و سپس ناگهان، بیشتر آنها در یک لحظه محو شدند. کاخ سفید دو پیشنهاد بزرگتر را در مورد کانادا و مکزیک متوقف کرد. تعرفهها بر چین به اجرا درآمدند، اما ظاهراً مذاکرات در افق هستند.
آنچه که به اجرا درآمده کوچک اما پسرفتکننده است. بسته تعرفهای کامل سهکشوری که ترامپ ابتدا پیشنهاد داده بود، طبق تحلیلهای آزمایشگاه بودجه غیرحزبی در دانشگاه ییل، برای هر خانواده آمریکایی سالانه 1250 دلار هزینه میبرد و تقریباً یک درصد به قیمتها اضافه میکرد. احتمالاً اگر مذاکرات با کانادا و مکزیک در یک ماه شکست بخورد، کل بسته دوباره بر روی میز خواهد آمد. اما در حال حاضر آنچه که واقعاً به اجرا درآمده، کمهزینهتر است. تعرفههای 10 درصدی بر چین به تنهایی سالانه 223 دلار برای هر خانواده هزینه خواهد داشت و بین 0.1 تا 0.2% به قیمتها اضافه خواهد کرد.
هر خانواده همانطور که به طور میانگین ضربه را تجربه میکند، لزوماً به یک شکل این ضربه را حس نمیکند. در کوتاهمدت، تعرفهها مالیاتهای پسرفته هستند، به این معنی که خانوادههای طبقه کارگر و با درآمد متوسط بیشتر از خانوادههای با درآمد بالا آسیب میبینند، چون به طور کلی هرچه درآمد شما کمتر باشد، بخش بیشتری از درآمدتان را مصرف میکنید و بخش بزرگتری از بودجه خود را به واردات اختصاص میدهید. ضرر مصرفکننده از تعرفههای 10% چین در سال آینده برای خانوادهها در دهک دوم درآمدی، بیش از دو برابر بیشتر از خانوادههای دهک بالای درآمدی خواهد بود.
✔️ خبر مرتبط: موسسه رتبهبندی فیچ: تهدید و عدم قطعیت تعرفههای آمریکا هر دو برای مکزیک پرریسک هستند
اما تعرفههای بیشتری در راه هستند. بازارها نباید از سرعت توقف تعرفههای کانادا و مکزیک راحت شوند. رئیسجمهور ترامپ اهداف بلندپروازانهای برای درآمد تعرفهای تعیین کرده است: هم برای کمک به جبران هزینههای تمدید قانون کاهش مالیات و مشاغل 2017 (Tax Cuts and Jobs Act یا TCJA) که اواخر امسال منقضی میشود، و هم به عنوان جایگزینی برای بخشی از درآمد مالیات بر درآمد.
اما تعرفههای 10% بر چین فقط 400 میلیارد دلار در طول 10 سال به طور معمول درآمد ایجاد میکنند و حتی کمتر از آن زمانی که اثرات پویا و آسیبهای اقتصادی آنها در نظر گرفته شود. در مجموع، این مبلغ کمتر از یک دهم هزینه تمدید TCJA است و فقط میتواند 1% از درآمد مالیات بر درآمد پیشبینی شده در 10 سال آینده را جایگزین کند. برای دستیابی به پیشرفت جدی در هر یک از این اهداف، دولت ترامپ باید پیشنهادات تعرفهای بیشتری ارائه دهد. آنچه که نامشخص است این است که آیا درآمد اضافی از تعرفههای کشورهایی خواهد بود که قبلاً با آنها مذاکره کردهایم (کانادا، مکزیک، چین) یا از کشورهای دیگر (اتحادیه اروپا).
کشورهای دیگر تلافی خواهند کرد، اما لزوماً به همان شیوه. مشخص نبود که آیا و تا چه حد کشورهای دیگر ممکن است علیه تعرفههای آمریکا تلافی کنند. هر کشوری که تحت تأثیر قرار گیرد، از جمله ایالات متحده، به دلیل تعرفههای رئیسجمهور ترامپ فقیرتر خواهد شد. اما کانادا و مکزیک وضعیت به مراتب بدتری خواهند داشت، و این آسیب زمانی تشدید میشود که آنها به طور گستردهای تلافی متقابل علیه آمریکا انجام دهند. مدلسازی آزمایشگاه بودجه نشان میدهد که اقتصاد بلندمدت کانادا بدون تلافی 1.3% کوچکتر خواهد شد و با تلافی 5% کوچکتر خواهد شد.
✔️ خبر مرتبط: آیا تعرفه های ترامپ بر فلزات، قیمت بیت کوین را تحت فشار قرار می دهند؟
تلافی همچنین از نظر ایالات متحده یک ملاحظه مهم است چرا که باعث کاهش افزایش ارزش دلار میشود، که در غیر این صورت میتوانست هزینه تعرفهها را برای مصرفکنندگان آمریکایی کاهش دهد، اما به صادرکنندگان آسیب میزد.
همانطور که مشخص شد، هر سه کشور فهرستهایی از تعرفههای تلافیجویانه داشتند. بنابراین، در حالی که تعرفههای آمریکا بر تمام واردات اعمال شد، تعرفههای تلافیجویانه برنامهریزیشده از سوی مکزیک و کانادا و پاسخ واقعی چین به مراتب دقیقتر و محدودتر بود و تمامی صادرات آمریکا را پوشش نمیداد. این ممکن است به این دلیل باشد که کانادا، مکزیک و چین خواستند تعرفهها را به طور تدریجی افزایش دهند و فرصتی برای مذاکرات تجاری ایجاد کنند. انتخاب محصولات همچنین نشان میدهد که استراتژی آنها این بوده است که بیشترین آسیب را به ایالات متحده وارد کنند در حالی که آسیب به مصرفکنندگان داخلی را به حداقل برسانند. این که تلافیها به اندازه اقدام ایالات متحده گسترده نبود، نشان میدهد که میتوانیم انتظار افزایش خالص ارزش دلار از درگیریهای تعرفهای آینده را داشته باشیم.
تا کنون، استراتژی گستردهای برای محدود کردن قدرت دلار وجود ندارد. برخی اینطور گمان کرده بودند که انتصاب افرادی با دانش در مورد بازارهای ارزی — افرادی مانند اسکات بسنت به عنوان وزیر خزانهداری آمریکا و استفن میران در شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید — ممکن است نشاندهنده این باشد که دولت استراتژی دقیقی برای تعدیل افزایشهای دلار ناشی از اجرای تعرفهها دارد. بعد از همه، دلار قویتر ناشی از تعرفهها به تولیدکنندگان آمریکایی آسیب میزند، که این با دستورکار رئیسجمهور ترامپ مخالف است. اما هفته گذشته هیچ استراتژی هماهنگشدهای برای این منظور به نمایش گذاشته نشد.
دولت ترامپ حساس به بازارها است. کاخ سفید از تعرفههای خود بر کانادا و مکزیک عقبنشینی کرد و در عین حال چند امتیاز جدید از این دو کشور دریافت کرد. رئیسجمهور مکزیک، کلودیا شینبائوم، عمدتاً تدابیر مرزی را اعلام کرد که این کشور قبلاً در دولتهای پیشین انجام داده بود. شینبائوم حتی موفق شد آمریکا را به کمک در جلوگیری از ورود سلاحها به مکزیک وادار کند. نخستوزیر کانادا، جاستین ترودو، تقریباً به طور کامل از تعرفههای رئیسجمهور ترامپ اجتناب کرد و با تکرار اعلامیههای تأمین مالی مرزی که دولتش در دسامبر اعلام کرده بود، توانست این تعرفهها را نادیده بگیرد.
چرا کاخ سفید به راحتی عقبنشینی کرد؟ محتملترین توضیح واکنش بازارهای مالی است. شاخص S&P 500 در روز دوشنبه گذشته تقریباً 2% در میانه روز کاهش یافت، در حالی که سهام خودروسازان حتی بیشتر افت کرده بودند و انتظارات برای ضررهای بیشتر وجود داشت. تصمیم به توقف تعرفهها در طول روز تا حدی کاهشها را معکوس کرد و باعث شد که ضرر روز به 0.8% قابل مدیریت برسد. شاخص S&P 500 سهشنبه تقریباً به طور کامل بازیابی شد.
از یک جنبه، این که کاخ سفید به واکنش بازارها توجه کرد و راهی برای نجات وجه خود از بحرانی که خود ایجاد کرده بود پیدا کرد، اطمینانبخش است. اما به یاد داشته باشید: دولت احتمالاً دوباره تلاش خواهد کرد برای افزایش تعرفهها علیرغم هشدارهای بازار. این بدان معناست که باز هم، شاید به زودی، کشور یک اسلحه اقتصادی را به سر خود میگذارد. همانطور که شهروندان راک ریدج ممکن است بگویند: "آیا کسی نمیتواند به آن مرد بیچاره کمک کند؟"
بیشتر بخوانید:
امروز، تدابیر تلافیجویانه چین علیه تعرفههای آمریکا اجرایی میشود. این اقدام در پاسخ به تعرفه ۱۰ درصدی جدید دولت ترامپ بر تمامی واردات چینی است. در واکنش، پکن اعلام کرده که ۱۰ درصد تعرفه بر نفت خام، ماشینآلات کشاورزی و خودروهای دارای موتورهای بزرگ، و ۱۵ درصد بر زغالسنگ و گاز طبیعی مایع، اعمال میکند.
همچنین، محدودیتهای سختگیرانهتری بر صادرات مواد معدنی ضروری برای صنایع پیشرفته وجود خواهد داشت.
این اقدامات، متناسب و غیرتصاعدی ارزیابی شدهاند، زیرا محصولات کشاورزی آمریکا – که در دور نخست جنگ تجاری هدف اصلی پکن بودند – را شامل نمیشوند. این موضوع نشان میدهد که شاید هنوز فضای مذاکره باقی مانده و احتمال دستیابی به توافقی لحظه آخری برای جلوگیری از اجرای این تعرفهها وجود دارد.
هفته گذشته، هفته فوقالعاده برای طلا بود. نهتنها طلا روز دوشنبه توانست حمایت اولیه خود را در 2800 دلار در هر اونس حفظ کند، بلکه در ادامه به یکسری رکوردهای جدید دست یافت و در نهایت روز جمعه به 2900 دلار در هر اونس نزدیک شد.
این روند صعودی در حال جلب توجه قابلتوجهی است و بسیاری از تحلیلگران بار دیگر درباره هدف 3000 دلاری صحبت میکنند.
همزمان، گروه فزایندهای از طرفداران صعودی طلا، سطح 3000 دلار را تنها بهعنوان یک پله دیگر در مسیر صعودی این فلز گرانبها میبینند؛ بسیاری اکنون به رکورد تاریخی طلا پس از تعدیل با تورم نگاه میکنند که حدود 3420 دلار است.
بالاترین رکورد تاریخی طلا در ژانویه 1980 ثبت شد، زمانی که قیمتها به 875 دلار در هر اونس رسید. این اوج، نتیجه یک روند صعودی تقریباً چهار ساله بود که از آگوست 1976 آغاز شده بود.
در حالی که این هدف تعدیلشده با تورم ممکن است برای برخی دور از دسترس به نظر برسد، بسیاری از تحلیلگران اشاره میکنند که همان عواملی که نزدیک به 50 سال پیش موجب صعود طلا شدند، بار دیگر در حال تأثیرگذاری بر بازار امروز هستند.
عدم اطمینان ژئوپلیتیکی در بازارهای مالی جهانی در حال افزایش است، چرا که سرمایهگذاران نگران هستند که رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، جهان را به یک جنگ تجاری سوق دهد.
با وجود وعدههای انتخاباتی ترامپ برای پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین، هنوز هیچ نشانهای از صلح دیده نمیشود. حتی زمانی که این درگیری سرانجام به پایان برسد، شکافها بین متحدان و دشمنان باقی خواهند ماند - بهویژه در شرایطی که چین و آمریکا همچنان برای سلطه اقتصادی جهانی رقابت میکنند.
✔️ خبر مرتبط: رکوردشکنی تاریخی طلا: هجوم سرمایهگذاران در سایه تهدیدات تورمی
این عدم اطمینان بر رشد جهانی تأثیر گذاشته و نگرانیها درباره تورم را دامن میزند. پیشبینی میشود که تعرفههای متقابل باعث افزایش قیمتهای مصرفکننده در سراسر جهان شود.
به عنوان مثال، تولیدکنندگان قهوه در آمریکای جنوبی در حال حاضر دانههای قهوه خود را به امید اختلالات در عرضه نگهداری میکنند، اختلالاتی که میتواند باعث افزایش بیشتر قیمتها شود.
در همین حال، کانادا به دنبال فروش آلومینیوم و دیگر مواد خام خود به اروپا است تا از وابستگی به رئیسجمهور غیرقابل پیشبینی ایالات متحده جلوگیری کند.
بازار طلا بازتابدهنده بیثباتی (fragmentation) فزاینده اقتصاد جهانی است؛ این یک دارایی است که هیچ ریسک ژئوپلیتیکی از طرف سوم ندارد، و به همین دلیل آن را به یک ارز جهانی ضروری تبدیل میکند. (در اقتصاد جهانی، "fragmentation" به معنای افزایش تقسیمبندی و بیثباتی در روابط تجاری و اقتصادی بین کشورها است، که ممکن است به دلیل تنشهای ژئوپلیتیکی، سیاستهای تجاری یا بحرانهای اقتصادی رخ دهد.)
بزرگترین عامل محرک طلا همچنان تقاضای بانکهای مرکزی است. دادههای شورای جهانی طلا نشان میدهد که بانکهای مرکزی در سال گذشته 1045 تن طلا خریداری کردهاند. این تقاضا به طور قابل توجهی از پیشبینیها فراتر رفت و سومین سال متوالی بود که بانکهای مرکزی بیش از 1000 تن طلا خریداری کردند.
خریدهای طلا توسط بانکهای مرکزی تقریباً 20% از تقاضای جهانی کل را تشکیل داد که سال گذشته به بالاترین رکورد خود رسید.
به گفته بسیاری از تحلیلگران، این بخش از بازار بزرگترین دلیلی است که چرا سرمایهگذاران معمولی باید به طلا توجه کنند. بانکهای مرکزی نماینده ارزش واقعی در بازار هستند. آنها سرمایهگذاران سفتهباز نیستند که به دنبال روند بزرگ بعدی باشند؛ بلکه مدیران پرتفوی جدی هستند که بر حفظ ثروت و قدرت خرید کشورهای خود در طول دههها تمرکز دارند.
این تقاضای بنیادین دلیل این است که کتی کریسکی، استراتژیست ارشد ETFهای کامودیتی در اینوسکو (Invesco)، طلا را بهعنوان یک "پوشش امن" توصیف کرده است که سرمایهگذاران در زمانهای ترس به آن چسبیدهاند.
حتی بزرگترین مدیر دارایی جهان نیز ارزش طلا را میبیند. راس کوسترچ، مدیر اجرایی و مدیر پرتفوی تیم تخصیص جهانی بلکراک، انتظار دارد که قیمتهای طلا همچنان افزایش یابد چرا که این فلز زرد همچنان ابزاری حیاتی برای متنوع سازی و حفظ ثروت است.
بیشتر بخوانید:
ترکیب اختلاف گستردهتر نرخ بهره و گسترش تعرفههای آمریکا باعث ادامه حمایت از دلار شده است. بعید میدانیم که این وضعیت در هفته جاری تغییر کند.
دلار: تعرفههای جدید در راهاند
گزارش نسبتاً قوی اشتغال در ایالات متحده در روز جمعه و گسترش تعرفههای آمریکا باعث حمایت از دلار شدهاند. در مورد گزارش اشتغال، انتظارات برای کاهش نرخ بهره فدرال رزرو در سال جاری به ۳۵ واحد پایه کاهش یافته است. این انتظارات میتوانند این هفته حتی بیشتر محدود شوند. انتشار شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) هسته با رشد ۰.۳٪ ماهانه در روز چهارشنبه، روایت کاهش تورم را تقویت نخواهد کرد. علاوه بر این، رئیس فدرال رزرو، جروم پاول، سهشنبه و چهارشنبه در جلسه نیمسالانه سیاست پولی خود در کنگره صحبت خواهد کرد. دشوار است که ببینیم چرا پاول در شرایط فعلی بخواهد روایت کاهشیتری را دنبال کند.
در مورد تعرفهها، دنبال کردن تحولات دشوار شده است. تهدید تعرفهها علیه کانادا و مکزیک ظاهراً در ارتباط با مسائل داخلی مانند فنتانیل و مهاجرت مطرح شده است. تعرفههای اعمالشده علیه چین نیز از قبل اجرایی شدهاند. در آخر هفته، مجموعه جدیدی از تعرفههای ۲۵ درصدی بر فولاد و آلومینیوم اعلام شد. کشورهای هدف این تعرفهها شامل کانادا، مکزیک، چین، برزیل، کره جنوبی و آلمان هستند. این تعرفهها ظاهراً با هدف حفاظت از صنایع حیاتی اعمال شدهاند.
همچنین به نظر میرسد که طی چند روز آینده ممکن است تعرفههای «متقابل» نیز اعمال شوند. پیشتر تصور میشد که این تعرفهها در سهماهه دوم سال، پس از ارائه گزارش وزارت بازرگانی آمریکا درباره علل کسری تجاری دائمی این کشور، اجرایی شوند. اگر این تعرفههای متقابل در هفته جاری علیه کشورهایی که نرخ تعرفه بالاتری نسبت به ایالات متحده دارند اعمال شود، کشورهایی مانند برزیل، هند و کره جنوبی بیشترین آسیب را خواهند دید. با این حال، گزارشها نشان دادهاند که این تعرفهها میتوانند همه کشورها را تحت تأثیر قرار دهند و بهطور خاص، بخش خودروسازی نیز ممکن است هدف قرار گیرد.
به طور کلی، عدم قطعیت در مورد ماهیت، زمان و مقیاس این تعرفهها احتمالاً باعث خواهد شد که دلار در این هفته همچنان حمایت شود. تنها عاملی که میتواند باعث تغییر موقعیتهای خرید دلار شود، احتمال ارزیابی مجدد چشمانداز اروپا در صورت افزایش احتمال آتشبس میان روسیه و اوکراین در اواخر هفته است.
با این حال، در حال حاضر، بعید است که سرمایهگذاران بخواهند از موقعیتهای خرید دلار خود دست بکشند و احتمالاً شاخص دلار در اوایل این هفته به محدوده ۱۰۸-۱۰۹ نزدیکتر خواهد شد.
یورو: تحت فشار تعرفهها و اختلاف نرخ بهره
بازنگری در انتظارات سیاست پولی فدرال رزرو پس از انتشار گزارش قوی اشتغال در آمریکا باعث شده است که اختلاف نرخ بهره دوساله میان دلار و یورو به بالای ۱۹۰ نقطه پایه افزایش یابد. انتظار داریم این اختلاف در بیشتر سال جاری نزدیک به ۲۰۰ نقطه پایه باقی بماند و EURUSD را تحت فشار قرار دهد. همچنین، انتشار مقاله تحلیلی بانک مرکزی اروپا در مورد نرخ بهره خنثی در روز جمعه تأثیر چندانی بر قیمتگذاری سیاست پولی بانک مرکزی اروپا نداشت.
تهدید تعرفههای آمریکا علیه اروپا در این هفته باعث شده که EURUSD بار دیگر به ۱.۰۳ نزدیک شود. اگر تعرفههای «متقابل» شامل اتحادیه اروپا یا برخی کشورهای بزرگ اروپایی شوند، ممکن است این جفت ارز به ۱.۰۲۲۵ کاهش یابد. علاوه بر این، انتشار شاخص قیمت مصرفکننده آمریکا در روز چهارشنبه نیز یک عامل منفی دیگر برای EURUSD محسوب میشود.
اگر یورو بتواند از تهدید تعرفهها و گزارش CPI جان سالم به در ببرد، ممکن است در روزهای پایانی هفته عملکرد بهتری داشته باشد، زیرا توجه سرمایهگذاران به کنفرانس امنیتی مونیخ معطوف خواهد شد. در این کنفرانس، انتظار داریم که در مورد پیشنهاد آتشبس آمریکا در جنگ روسیه و اوکراین اطلاعات بیشتری ارائه شود. تحقق یک توافق غیرمنتظره میتواند به نفع یورو و سایر ارزهای اروپایی باشد.
تقویم دادههای اقتصادی امروز سبک است و تنها رویداد مهم، سخنرانی کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، در پارلمان اروپا در ساعت ۱۵:۰۰ به وقت اروپای مرکزی است.
پوند: رقابت میان تعرفهها و سیاستهای بانک مرکزی انگلیس
جفت ارز EURGBP صبح امروز دوباره تحت فشار فروش قرار دارد، زیرا داستان تعرفهها بر بازار حاکم است. در این زمینه، بازار بر این باور است که اتحادیه اروپا بیش از بریتانیا از تعرفههای احتمالی آسیب خواهد دید. اگر تعرفهها در اوایل این هفته علیه اروپا اعمال شوند، نمیتوان کاهش بیشتر EURGBP به محدوده ۰.۸۲۵۰ را رد کرد.
با این حال، از فردا تمرکز بازار ممکن است دوباره به چرخه سیاستهای بانک مرکزی انگلستان معطوف شود. در این روز، کاترین من، یکی از اعضای پیشین هاوکیش کمیته سیاست پولی که اکنون به نظر میرسد موضعی داویشتر دارد، در مورد چشمانداز اقتصادی بریتانیا سخنرانی خواهد کرد. بررسی دلایل رأی او به کاهش ۵۰ نقطه پایهای نرخ بهره در هفته گذشته میتواند سرنخهایی درباره احتمال پیروی سایر اعضای کمیته از او ارائه دهد. همچنین، انتشار دادههای تولید ناخالص داخلی بریتانیا برای سهماهه چهارم سال در روز پنجشنبه میتواند بر روایت کاهش نرخ بهره بیفزاید.
در هر صورت، تمرکز اصلی برای بررسی کاهش ارزش پوند باید بر روی جفت ارز GBPUSD باشد. ما انتظار داریم که این جفت ارز به سمت محدوده پایینی بازه ۱.۲۲۵۰-۱.۲۵۰۰ حرکت کند.
منبع: ING
نگاهی به قرادادهای آپشن فارکس امروز نشان میدهد که موارد قابل توجهی برای EURUSD در سطوح 1.0300 و 1.0350 وجود دارد. این جفت ارز امروز با گپ پایینتر باز شد، اما اکنون به آرامی به گپ وارد میشود و بالاتر از 1.0300 قرار دارد. انقضا آپشنهای بزرگ ممکن است هرگونه نزولی را در جلسه آتی قفل کند. همچنین مواردی برای USDJPY در 151.50 وجود دارد که تأثیر کمی خواهند داشت.
(کیتکو نیوز) – طلا بار دیگر هفتهای خیرهکننده را به نمایش گذاشت. تداوم مناقشات تعرفهای در کنار نگرانیهای فزاینده از تورم، سرمایهگذاران را بیش از پیش به این فلز زرد به عنوان پناهگاهی امن سوق داده است.
هر اونس طلای نقدی، هفتهی معاملاتی را با بهای 2797 دلار آغاز کرد. پس از یک خیز مقطعی تا سطح 2802 دلار، شاهد عقبنشینی قیمتها بودیم تا اینکه نهایتاً پیش از ساعت 11 شب یکشنبه (به وقت شرق آمریکا)، کف هفتگی 2774 دلار به ثبت رسید.
اما این ضعف کوتاهمدت، مانع از خیزش دوبارهی طلا نشد. در جریان معاملات بازار آسیا، قیمتها جانی دوباره گرفتند و تا ساعت 6 صبح بار دیگر از مرز 2800 دلار عبور کردند. با گشایش بازار آمریکای شمالی، نخستین جهش چشمگیر هفته رقم خورد: بهای هر اونس طلای نقدی از 2814 دلار (پیش از آغاز رسمی معاملات) تنها ظرف 15 دقیقه پس از بازگشایی بازار، به 2830 دلار اوج گرفت.
صبح سهشنبه نیز الگویی مشابه تکرار شد. در حالی که حوالی ساعت 7 صبح هر اونس طلا حدود 2816 دلار معامله میشد، تا ساعت 10 صبح، جهشی دیگر، رکورد تازهای را در سطح 2843 دلار برای این هفته به ثبت رساند. اینبار، فلز زرد در طول معاملات آسیا و اروپا نیز به پیشروی خود ادامه داد و تا صبح چهارشنبه، بهای هر اونس طلای نقدی به 2867 دلار رسید. معاملهگران آمریکای شمالی هم پیش از ساعت 11 صبح، رکورد اسمی جدیدی را در 2880 دلار رقم زدند.
اما جمعه با انتشار گزارش اشتغال بخش غیرکشاورزی ژانویه، بار دیگر التهاب را به بازار فلزات گرانبها بازگرداند. متعاقب انتشار گزارش "شاخص احساسات مصرفکننده دانشگاه میشیگان" – که از جهش یک واحد درصدی انتظارات تورمی یکساله، آن هم تنها در طول یک ماه خبر میداد – بهای هر اونس طلای نقدی از ۲۸۶۲ دلار به سقف تاریخی جدیدی در ۲۸۸۶.۸۵ دلار پرواز کرد.
علیرغم این رکوردشکنی، این قلهی قیمتی پایدار نماند و تا پیش از ظهر (به وقت شرق آمریکا)، طلا به محدوده ۲۸۶۰ دلار بازگشت. از آن پس، تا پایان معاملات آمریکای شمالی، شاهد تثبیت نسبی قیمت در کانالی محدود و نوساناتی در بازه ۵ دلاری بودیم.
تازهترین نظرسنجی هفتگی کیتکو نیوز نشان میدهد که کارشناسان صنعت طلا و جواهر، بیش از هر زمان دیگری نسبت به این فلز گرانبها خوشبین هستند، در حالی که معاملهگران خرد نیز چشمانداز صعودیتری را برای آینده نزدیک طلا متصورند.+
جیمز استنلی، استراتژیست ارشد بازار در Forex.com، با قاطعیت میگوید: «[روند] صعودی است. همین الان، طلای نقدی سقف تاریخی خود را جابجا کرده است. هرچند تعقیب چنین رکوردهایی دشوار به نظر میرسد، اما به اعتقاد من، معامله برخلاف جهت این روند به مراتب دشوارتر است، زیرا هیچ نشانهای از پایان این حرکت صعودی دیده نمیشود. من همچنان بر این باورم که قیمت طلا افزایش خواهد یافت.»
در مقابل، مارک لیبوویت، ناشر نشریه VR Metals/Resource Letter، نظری محتاطانهتر دارد: «نظر من خنثی است، زیرا به اعتقاد من اکنون در ناحیهای قرار داریم که از نظر تاریخی، مستعد تشکیل یک سقف قیمتی است.»
کالین چیژینسکی، استراتژیست ارشد بازار در SIA Wealth Management، دیدگاه صعودی خود را اینگونه تشریح میکند: «همچنان نسبت به روند طلا در هفته آتی خوشبین هستم. طلا به شکلی مستحکم در حال تثبیت جایگاه خود پس از عبور از سطح مقاومتی اخیر است.»
آدریان دی، رئیس Adrian Day Asset Management، نیز همسو با این نظر معتقد است: «روند صعودی خواهد بود. عوامل فاندامنتال موثر بر افزایش بهای طلا طی یک سال گذشته، کماکان به قوت خود باقی هستند. اگرچه انتظار میرود در آیندهای نزدیک شاهد یک دوره توقف و تحکیم باشیم، اما احتمالاً زمان آن هنوز فرا نرسیده است.»
ریچ چکان، رئیس و مدیر ارشد عملیاتی Asset Strategies International، با اشاره به تداوم روند فعلی میگوید: «پیشبینی من، افزایش قیمت است. روند، مهمترین راهنماست و من آشکارا در هفته گذشته قدرت آن را دستکم گرفتم. نوسانات و عدم قطعیتهای حاکم بر هفتههای ابتدایی فعالیت دولت جدید ایالات متحده، به طور قطع سرمایهگذاران را به سمت اتخاذ موقعیتهای امن در بازار طلا هدایت میکند و انتظار میرود این روند تداوم یابد.»
دارین نیوسام، تحلیلگر ارشد بازار در Barchart.com، با نگاهی کلانتر به موضوع مینگرد: «[روند] صعودی است. میتوان تمام تحلیلهای مرسوم – اعم از فاندامنتال، تکنیکال، فصلی و ... – را کنار گذاشت و بر این واقعیت متمرکز شد که جهان امروز با بیثباتی فزایندهای روبروست. اظهارات و دیدگاههای غیرمنطقی و بالقوه خطرناکِ مقامات دولت ایالات متحده که تقریباً به صورت روزانه مطرح میشود، سرمایهگذاران را به تداوم خرید فلزات گرانبها به عنوان پوششی امن در برابر ریسک سایر بخشهای بازار ترغیب میکند. به اعتقاد من، اینکه طلا در بالاترین سطح تاریخی خود قرار دارد، اهمیتی ندارد. ضمن آنکه انتظار نمیرود این شرایط در آینده نزدیک دستخوش تغییر شود.»
جان وایر، مدیر بخش پوشش ریسک تجاری در Walsh Trading، ضمن اشاره به جهش قابل توجه قیمت طلا در روز جمعه، نگاهی نیز به روند صعودی کلیتر بازار در بحبوحه تشدید ابهامات ژئوپلیتیکی دارد.
وایر معتقد است: «با وجود بحثهای جاری پیرامون تعرفهها و تورم، طلا همچنان نقش خود را به عنوان یک دارایی امن حفظ میکند. طلا از دیرباز به عنوان پناهگاهی امن شناخته شده است. در شرایط عدم قطعیت – و نه لزوماً شرایط صرفاً منفی – و با توجه به روند مذاکرات تعرفهای طی هفته و نیم اخیر، شاهد افزایش ابهامات در این حوزه هستیم: اینکه آیا تعرفهها اعمال خواهند شد یا خیر، کدام کشورها مشمول آن خواهند بود و زمان دقیق اجرای آنها چه زمانی است.»
وایر خاطرنشان کرد که پس از انتشار گزارشهای اخیر تورمی، گمانهزنیهایی مبنی بر احتمال افزایش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو مطرح شده است.
وی در این خصوص اظهار داشت: «به اعتقاد من، فدرال رزرو قادر به اتخاذ چنین تصمیمی نخواهد بود. از منظر سیاستگذاری پولی، امکان نوسان مداوم نرخ بهره، افزایش و کاهش پیدرپی آن وجود ندارد؛ نمیتوان با نرخ بهره بازی الاکلنگ کرد. با این حال، بلافاصله پس از مطرح شدن این گمانهزنیها، شاهد بودم که در رسانهها و محافل مختلف، از احتمال افزایش نرخ بهره به عنوان ابزاری برای مقابله با تورم سخن به میان میآمد. به نظر من چنین اقدامی منطقی نیست و بعید میدانم فدرال رزرو این مسیر را در پیش بگیرد. با وجود این، ممکن است این ذهنیت در بخشی از بازار شکل گرفته باشد که بانک مرکزی دست به اقدامی خواهد زد.»
✔️ بیشتر بخوانید: ۷ روش برتر سرمایهگذاری در طلا بدون خرید فیزیکی و ریسک نگهداری
وایر جهش قیمت طلای نقدی به رکورد جدید ۲۸۸۶.۸۵ دلار، اندکی پس از انتشار دادههای "شاخص اطمینان مصرفکننده" در روز جمعه را واکنشی کوتاهمدت میداند که با اصلاح قیمت همراه شد، اما تاکید میکند که روند کلی بازار همچنان صعودی است.
او در این باره میگوید: «این حرکت را صرفا یک نوسان روزانه میبینم. با این وجود، پیشبینی من تداوم تدریجی روند صعودی است. سطح ۳۰۰۰ دلار از نظر روانی و تکنیکال، سطحی کلیدی محسوب میشود. احتمال اصلاح قیمت (پولبک) تا سطوح ۲۷۰۰ دلار یا حتی پایینتر را منتفی نمیدانم، اما معتقدم تا زمانی که چشمانداز اقتصاد و پارامترهای کلیدی آن شفافتر نشود و اطمینان بیشتری در بازار ایجاد نشود، سرمایهگذاران همچنان به طلا به عنوان یک دارایی امن روی خواهند آورد و این امر، از روند صعودی قیمتها پشتیبانی خواهد کرد.»
وایر در خصوص تأثیر گستردهتر تهدیدات تعرفهای، خاطرنشان کرد که اگرچه ارزیابی دقیق احتمال اجرایی شدن این تهدیدات غیرممکن است، اما بازارها ناگزیرند آنها را جدی بگیرند.
او با اشاره به بازارهای کشاورزی میگوید: «در اوایل هفته شاهد ریزش شدید قیمتها در این بازارها بودیم. سپس اخباری مبنی بر تعویق احتمالی [اعمال تعرفهها] منتشر شد و شاهد یک رالی صعودی بودیم. بنابراین، به نظر من بازارها این تهدیدات را واقعی تلقی میکنند. شاید اگر [معاملهگران] مطمئن بودند که تعرفهها در همان سطح [۲۵ درصد] باقی خواهند ماند، قیمتها به مراتب بالاتر میرفت، اما تردیدی نیست که بازارها فعلاً این تهدیدات را جدی گرفتهاند و تا اطلاع ثانوی، فرض بر این است که این تعرفهها اعمال خواهند شد.»
وی در ادامه افزود: «نمیدانم آیا به تعویق انداختن این موضوع، دستاوردی داشته یا خیر. به نظرم نمیرسد که در ازای این تعویق، امتیازی فراتر از آنچه پیشتر در جریان بود، به دست آورده باشیم. اما نکته مهم این است که بازار، این تهدیدات را واقعی میپندارد.»
در نظرسنجی هفتگی کیتکو نیوز از 17 تحلیلگر، جبهه نزولی به طور کامل خالی بود، چرا که تمامی پاسخدهندگان، افزایش یا ثبات قیمت طلا را پیشبینی کردند. 15 کارشناس، معادل 88 درصد، انتظار دارند که قیمت طلا در هفته پیش رو، رکورد اسمی جدیدی را به ثبت برساند. دو تحلیلگر دیگر، یعنی 12 درصد، ثبات یا تحکیم قیمت طلا را محتمل دانستند. نکته قابل توجه اینکه، هیچ یک از تحلیلگران، کاهش قیمت این فلز گرانبها را پیشبینی نکرد.
در همین حال، در نظرسنجی آنلاین کیتکو، 170 رای از سوی سرمایهگذاران خرد به ثبت رسید. این گروه نیز چشمانداز صعودی برای طلا متصور بودند، هرچند نه به شدت کارشناسان. 120 معاملهگر خرد، یعنی 71 درصد، انتظار افزایش قیمت طلا در هفته آینده را داشتند، در حالی که 33 نفر، معادل 19 درصد، کاهش قیمت این فلز زرد را پیشبینی کردند. 17 سرمایهگذار باقیمانده، که 10 درصد از کل را شامل میشوند، معتقد بودند که طلا در کوتاهمدت، روند خنثی را در پیش خواهد گرفت.
پس از کنفرانس مطبوعاتی آرام و بدون تنش جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در پی نشست اخیر کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC)، بازارهای مالی احتمالاً در هفته آینده شاهد گفتوگوهای پرتنشتری خواهند بود. پاول روز سهشنبه در برابر کمیته بانکی سنای آمریکا و روز چهارشنبه در مقابل کمیته خدمات مالی مجلس نمایندگان شهادت خواهد داد.
معاملهگران بازار طلا، این هفته نیز نیمنگاهی به دادههای اقتصادی ایالات متحده خواهند داشت. انتشار شاخص بهای مصرفکننده (CPI) ماه ژانویه در روز چهارشنبه، شاخص بهای تولیدکننده (PPI) و آمار هفتگی مدعیان بیکاری در روز پنجشنبه، و نهایتاً گزارش خردهفروشی ماه ژانویه در روز جمعه، از جمله مهمترین رویدادهای اقتصادی این هفته به شمار میروند.
مارک چندلر، مدیرعامل Bannockburn Global Forex، در این باره میگوید: «دیدگاه من نسبت به طلا همچنان صعودی است. با این حال، احتمال اصلاح قیمت در روزهای آینده وجود دارد، زیرا دادههای اشتغال و به دنبال آن، CPI ایالات متحده، میتوانند موجبات تقویت دلار و افزایش نرخ بهره را فراهم آورند. از سوی دیگر، تداوم سیاستهای بیثباتکننده از سوی آمریکا، احتمالاً خرید طلا از سوی بانکهای مرکزی را به دنبال خواهد داشت. پیش از پایان هفته گذشته، چین اعلام کرد که بانک خلق چین (PBOC) پس از یک وقفه ششماهه، برای سومین ماه متوالی به خرید طلا روی آورده است. افت قیمت به زیر ۲۸۵۰ دلار میتواند فرصت مناسبی برای ورود مجدد [به بازار] تلقی شود.»
کوین گریدی، رئیس Phoenix Futures and Options، به ارزیابی پیامدهای آخرین دادههای تورمی بر مسیر آتی سیاستهای پولی فدرال رزرو پرداخت.
وی در این خصوص اظهار داشت: «شرایط کنونی حاکی از تداوم فشارهای تورمی است، آن هم از نوع تورم چسبنده. [ترامپ] حدود دو هفته است که سکان هدایت [دولت] را در دست گرفته و در صدد رفع برخی از این دغدغههاست، اما طبیعتاً این امر مستلزم صرف زمان است. با این حال، در مقطع فعلی، به نظر نمیرسد که [فدرال رزرو] از توان لازم برای اجرای یک برنامه کاهش نرخ بهره بلندمدت برخوردار باشد و این نکتهای است که مورد توجه بسیاری قرار گرفته است.»
گریدی افزود: «صادقانه بگویم، با توجه به موقعیت کنونی اقتصاد، به اعتقاد من، محتاطانهترین رویکرد این است که فعلاً وضعیت موجود حفظ شود، یعنی [فدرال رزرو] نرخ بهره را در همین سطح کنونی تثبیت کند.»
گریدی خاطرنشان کرد که تقاضای گسترده برای طلای فیزیکی در ایالات متحده، با هدف پیشدستی در برابر احتمال اعمال تعرفهها، همچنان به ایجاد انحراف در هر دو بازار فیزیکی و کاغذی (فیوچرز) دامن میزند.
او توضیح داد: «در حال حاضر، شاهد نوعی گسست میان روندهای بازار نیویورک (COMEX) و بازار نقدی هستیم. فعالان بازار در تلاش برای جابجایی فلز هستند و نسبت به شرایط ابراز نگرانی میکنند. متاسفانه، پاسخگویی به این ابهامات دشوار است، زیرا سناریوی آتی مشخص نیست. نمیدانیم آیا اصلاً تغییری در سیاستها رخ خواهد داد یا خیر. بنابراین، به ویژه برای معاملهگران، تنها راهکار، اتخاذ تصمیمات معاملاتی بر اساس اطلاعات در دسترس و لحظهای است.»
گریدی افزود: «این فعالان بازار اینگونه استدلال میکنند که: 'اگر [ترامپ] این سیاست را اجرایی کند، به اعتقاد ما در بلندمدت پیامدهای خاصی در پی خواهد داشت، و ما برای مصون ماندن از این تعرفهها، نیازمند ذخیره فیزیکی طلا در داخل ایالات متحده خواهیم بود. اما، از سوی دیگر، نمیخواهیم معاملهای را نهایی کنیم که در صورت کاهش تعرفهها در آینده، برای ما گران تمام شود. بنابراین، این احتمالات را در فرآیند قیمتگذاری خود لحاظ میکنیم.' به باور من، این همان رویکردی است که فعالان بازار در پیش گرفتهاند.»
تمامی این عوامل، در مجموع، سناریویی به شدت صعودی را برای قیمت طلا در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت ترسیم میکنند.
گریدی میگوید: «پیشبینی کوتاهمدت من برای قیمت طلا، افزایشی است. نکته دیگر اینکه، پیشتر معتقد بودم که در سه ماهه نخست [سال] شاهد رسیدن قیمت طلا به ۳۰۰۰ دلار خواهیم بود و اکنون دلیلی برای تغییر این دیدگاه نمیبینم. به نظر میرسد که بازار تمایل به صعود دارد.»
وی افزود: «البته دلایل متعددی برای این روند صعودی وجود دارد و موضوع به همین [تقاضای فیزیکی] محدود نمیشود. اینطور نیست که قیمت طلا ۱۰۰۰ دلار بوده باشد و صرفاً با وقوع این اتفاق، ناگهان شاهد جهش قیمت باشیم. پیش از این نیز شاهد خرید گسترده طلا از سوی بانکهای مرکزی بودیم که طی یک سال گذشته، بارها در مورد آن صحبت کردهایم. همواره تاکید داشتهایم که در هر افت قیمتی، خریداران در کمین نشستهاند. این امر نشاندهنده استحکام بازار و تاییدکننده روند صعودی است.»
گریدی در تکمیل توضیحات خود افزود: «در واقع، این وضعیت [تهدید تعرفهها] به یک بازار پیشاپیش صعودی اضافه شده است. بازار طلا قبل از این هم در شرایط رکود یا خنثی قرار نداشت و صرفاً به دلیل این عامل اخیر نیست که شاهد افزایش قیمت هستیم. طلا به اتکای پویاییهای بنیادی خود در مسیر صعودی قرار داشت. حال با اضافه شدن این عامل [ابهام تعرفهها]، به اعتقاد من، شاهد تداوم روند افزایشی قیمتها خواهیم بود.»
آدام باتن، مدیر استراتژی ارزی در Forexlive.com، نیز به اختصار پیشبینی کرد: «صعودی. طلا مقاومتی فراتر از انتظار نشان میدهد. کاهش تنشهای تعرفهای و شرایط متغیر در بازارهای سهام و اوراق قرضه، نتوانستهاند مانع پیشروی طلا شوند. اکنون تمرکز بازار بر تحولات چین خواهد بود.»
مایکل مور، بنیانگذار Moor Analytics، ضمن اشاره به چشمانداز کلی مثبت خود برای طلا، به بررسی سطوح کلیدی تکنیکال میپردازد: «گرچه نسبت به روند کلی بازار خوشبین هستم، اما شکست سطح حمایتی ۲۹۰۶ دلار، فشار فروش را در کوتاهمدت افزایش داده است. در بازه زمانی بلندمدتتر، همچنان شاهد تداوم روند صعودی آغاز شده از نوامبر ۲۰۱۵ هستیم، روندی که احتمالاً در مراحل پایانی خود قرار دارد. بخشی از این تحلیل، مبتنی بر پیشبینی پیشین من در خصوص حرکت قیمت از سطح ۲۱۴۸.۴ دلار و نوسان آن در بازهای با کف ۱۵۱ دلار و سقف ۹۵۴+ دلار است – که تاکنون ۷۶۲.۲ دلار از این دامنه نوسانی محقق شده است. این تحلیل دیگر حالت تعلیق (Hold) ندارد و تایید شده است.»
وی در ادامه به تشریح سطوح تکنیکال در بازه زمانی کوتاهتر پرداخت: «شکست سطح ۲۷۰۴ دلار (با شیب منفی ۰.۶ تیک در ساعت) موجب صعود ۲۰۶.۵ دلاری قیمت شد. همچنین، عبور از سطح ۲۷۲۴ دلار (با شیب منفی ۰.۶ تیک در ساعت) پتانسیل صعودی معادل حداقل ۵۵ دلار و حداکثر ۲۳۵+ دلار را نوید میداد – که تاکنون ۱۸۵.۹ دلار از آن محقق شده است. این تحلیلها نیز از حالت تعلیق خارج شدهاند.»
مور هشدار داد: «پیشتر نسبت به قرار گرفتن در آخرین لگ صعودی از کف قیمتی ۱۶۱۸ دلار در نوامبر ۲۰۲۲ هشدار داده بودم و احتمال اتمام این موج صعودی در محدوده ۲۹۶۲ تا ۲۹۹۳ دلار را مطرح کرده بودم. شکست معنادار سطح ۲۸۴۱ دلار (با شیب مثبت ۳.۵ تیک در ساعت از ساعت ۱۲:۲۰ بعد از ظهر) میتواند فشار فروش را افزایش دهد.»
در زمان نگارش این متن، هر اونس طلای اسپات با ۰.۲۴ درصد افزایش روزانه و ۲.۱۸ درصد رشد هفتگی، در محدوده ۲۸۶۲.۹۰ دلار در حال معامله است.
✔️ بیشتر بخوانید: ۵ روش سرمایهگذاری در بازار طلای ایران: راهنمای جامع خرید و نگهداری
ترامپ بازارها را با بازی تعرفهها به لرزه درآورد
با اتمام اولین نشست پولی بانکهای مرکزی در سال ۲۰۲۵، هفته آینده نسبتاً آرامتر خواهد بود. با این حال، گزارش مهم شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) ایالات متحده در دستور کار قرار دارد.
البته این به آن معنا نیست که ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، دوباره در کانون توجه بازارها قرار نگیرد. جنگ تعرفهها تازه شروع شده و احتمال تشدید آن بیشتر از کاهش تنشهاست. از سوی دیگر، جمهوریخواهان کنگره در حال بررسی چگونگی تأمین مالی تمدید کاهش مالیاتهای سال ۲۰۱۷ هستند که قرار است در پایان سال ۲۰۲۵ منقضی شود. این موضوع در حالی مطرح میشود که نگرانیها درباره افزایش بدهیها رو به افزایش است.
با این حال، کاهش اخیر بازدهی اوراق خزانهداری آمریکا کمی از فشارها کاسته است. کاهش جزئی رشد اقتصادی، نشانههایی از اوج گرفتن تورم و لحن آرامتر ترامپ در مورد تعرفهها، به کاهش هزینههای استقراض بلندمدت کمک کردهاند.
در نتیجه، شاخص دلار آمریکا از بالاترین سطح دو سال اخیر خود کاهش یافته است. اگر نرخ سالانه CPI کاهش یابد، ممکن است دلار در هفته آینده بیشتر تضعیف شود.
آیا تورم آمریکا خریداران دلار را به چالش میکشد؟
نرخ کل CPI در دسامبر به ۲.۹ درصد افزایش یافت، در حالی که نرخ هسته آن به ۳.۲ درصد کاهش پیدا کرد. بر اساس مدل تورم فدرال رزرو کلیولند، پیشبینی میشود نرخ کل CPI در ژانویه به ۲.۸۵ درصد و نرخ هسته آن به ۳.۱۳ درصد کاهش یابد.
اگر دادههای واقعی با این پیشبینیها مطابقت داشته باشند، سرمایهگذاران این را نشانهای از بازگشت روند کاهش تورم تلقی خواهند کرد و بازدهی اوراق ممکن است بیشتر نزول کند.
دادههای CPI آمریکا روز چهارشنبه منتشر میشوند و به دنبال آن، شاخص قیمت تولیدکننده روز پنجشنبه انتشار خواهد یافت. قیمتهای تولیدی آمریکا نیز در ماههای اخیر روند صعودی داشتهاند، بنابراین ضعف در دادههای شاخص قیمت تولیدکننده برای تداوم کاهش ارزش دلار مهم خواهد بود. علاوه بر این، دادههای خرده فروشی ژانویه میتوانند به عنوان راهنمای دیگری برای انتظارات پولی از فدرال رزرو عمل کنند، چرا که فروش قوی ممکن است تا حدی از افزایش انتظارات برای کاهش نرخ بهره بکاهد.
به نظر میرسد بازارها احتمالاً به دلیل تهدید تعرفههای بالاتر، تمایلی به قیمتگذاری کامل دو کاهش نرخ بهره در سال ۲۰۲۵ ندارند. البته، اگر دادههای جدید به طور قابل توجهی انتظارات برای تسهیل سیاستهای پولی را افزایش دهند، بازار سهام رشد خواهد کرد.
پوند و دادههای GDP پس از کاهش نرخ بهره
بانک مرکزی انگلستان در نشست فوریه نرخ بهره را ۰.۲۵ درصد کاهش داد، اما در مورد سرعت کاهشهای آینده محتاط باقی ماند. نگرانیها درباره رشد دستمزدها و تأثیر تورمی اقدامات بودجهای دولت کارگر همچنان ذهن سیاستگذاران را درگیر کرده است.
با این حال، بانک مرکزی انگلستان نگران رشد ضعیف اقتصادی بود که از تابستان گذشته ادامه داشته است. تولید ناخالص داخلی در سهماهه سوم سال ۲۰۲۴ به سختی رشد کرد، بنابراین سرمایهگذاران امیدوارند که در سهماهه چهارم بهبودی حاصل شده باشد؛ البته، پیشبینیها حاکی از یک کاهش کوچک است.
اولین برآورد رشد سهماهه چهارم روز پنجشنبه منتشر میشود و همراه با آن، دادههای ماهانه بخش خدمات، صنعت و تولید نیز ارائه خواهند شد. دادههای قویتر از انتظار میتوانند به بهبود پوند از پایینترین سطح بیش از یک سال اخیر خود در ژانویه یعنی ۱.۲۱ دلار کمک کنند.
پوند انگلستان در مقایسه با سایر ارزها، آسیب کمتری از نوسانات ناشی از تعرفهها متحمل شد، چرا که ترامپ اعلام کرد فعلاً قصدی برای اعمال تعرفه بر واردات از انگلیس ندارد. با این حال، هرگونه تغییر در این موضع میتواند تأثیر منفی بر پوند داشته باشد. از سوی دیگر، تحولات سیاسی داخلی نیز ممکن است باعث نوسانات بیشتری شود، به ویژه با توجه به شایعاتی که حاکی از آن است نخست وزیر استارمر در حال بررسی تغییراتی در کابینه خود، از جمله جایگزینی ریوز، وزیر دارایی، میباشد.
تحولات تورمی در دیگر کشورها
در سایر نقاط جهان، دادههای تورم سوئیس و چین نیز منتشر خواهند شد. چین آمار ژانویه خود را روز یکشنبه منتشر میکند. پیشبینی میشود نرخ سالانه CPI از ۰.۱ به ۰.۴ درصد افزایش یابد و کاهش قیمتهای تولیدکننده نیز به ۲.۱ درصد برسد، که نشاندهنده بهبود جزئی در تقاضای داخلی است.
در سوئیس، تورم از اواسط سال ۲۰۲۳ کاهش یافته و در دسامبر تنها ۰.۶ درصد بود. بانک ملی سوئیس تا ۲۰ مارس جلسهای برگزار نمیکند و اگرچه کاهش ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره بسیار محتمل است، اما اینکه سیاستگذاران موضع انبساطی خود را حفظ کنند یا خیر، به دو گزارش CPI بعدی بستگی دارد که اولین آن روز پنجشنبه منتشر میشود.
در همین حال، فرانک سوئیس به عنوان یک دارایی امن، در هفته گذشته به دلیل عدم اطمینان ایجاد شده توسط ترامپ، رشد متوسط در برابر سایر ارزهای اصلی داشته است.
بانک مرکزی دیگری که هنوز در سال جاری جلسهای برگزار نکرده، بانک مرکزی نیوزیلند است. پیش از نشست ۱۹ فوریه، نظرسنجی بانک مرکزی از انتظارات تورمی ممکن است در روز پنجشنبه بر انتظارات کاهش نرخ بهره تأثیر بگذارد.
در نظرسنجی سهماهه قبل، انتظارات تورمی دو ساله به ۲.۱ درصد افزایش یافت. اگر در گزارش سهماهه اول نیز افزایشی مشاهده شود، سرمایهگذاران ممکن است از قیمتگذاریهای خود برای کاهش ۰.۵ درصدی نرخ بهره در جلسه فوریه کم کنند، که منجر به رشد دلار نیوزیلند میگردد.
روند تاریخی طلا در حال افزایش سرعت است و سرمایهگذاران توجه بیشتری به آن دارند. قیمت طلا در بازار اسپات این هفته به رکوردهای جدیدی رسید و از 2880 دلار در هر اونس عبور کرد و به مرز حیاتی 3000 دلار نزدیکتر شد. این رشد توسط تقاضای بیسابقه بانکهای مرکزی، عدم قطعیتهای ژئوپولیتیکی، نگرانیهای مربوط به تعرفهها و تغییرات اساسی در جریانهای سرمایه هدایت شده است.
آدریان دی، مدیر پول باتجربه و مدیرعامل شرکت مدیریت دارایی آدریان دی (Adrian Day Asset Management)، میگوید که این تازه شروع کار است.
او به کیتکو نیوز گفت: "اصلاً تعجب نمیکنم اگر قیمت طلا در 12 ماه آینده به 3500 تا 4000 دلار برسد. طلا در مواجهه با دلار قوی در حال افزایش است، بنابراین وقتی دلار تغییر جهت دهد، ممکن است شاهد حرکت قابل توجهی به سمت بالا باشیم."
چرا طلا رشد میکند؟ پول هوشمند چیزی میداند
بر اساس گزارش اخیر شورای جهانی طلا، تقاضای جهانی در سال 2024 به رکورد 4974 تن رسید و سومین سال پیاپی است که بانکهای مرکزی بیش از 1000 تن طلا خریداری کردهاند. بزرگترین خریداران شامل چین، لهستان و ترکیه هستند، چرا که کشورها به دنبال متنوع سازی از دلار آمریکا در پی نگرانیها در مورد ریسکهای اقتصادی و ژئوپولیتیکی هستند.
یک محرک کلیدی در پشت قدرت طلا
دی این روند را به عنوان یکی از عوامل اصلی پشت قدرت طلا میداند.
او گفت: "عامل اصلی تقویت طلا در دو سال گذشته بانکهای مرکزی بودهاند. آنها به دلیل استفاده ابزاری از دلار، از دلار در ذخایر خود فاصله میگیرند. و این روند در حال تسریع است، نه کاهش."
✔️ خبر مرتبط: بانک مرکزی چین خرید طلا را سرعت داد؛ بازار ها در انتظار رشد بیشتر
اما فقط بانکهای مرکزی نیستند. سرمایهگذاران در سراسر جهان طلا را به عنوان یک پوشش ریسک اقتصادی در نظر میگیرند. تنشهای تجاری بین ایالات متحده و چین پس از وضع تعرفههای جدید از سوی رئیسجمهور ترامپ بر پکن، و اقدام متقابل چین در حال تشدید است. خطر جنگ تجاری طولانیمدت و احتمال وضع تعرفهها بر فلزات گرانبها، شوکهایی به بازارها وارد کرده و نرخهای اجاره طلا در لندن را تا 12% بالا برده است که نشانهای از کمبود شدید در کوتاهمدت است.
دی توضیح داد: "طلا یک پوشش در برابر هرج و مرج مالی است، و این میتواند به معنای تورم، رکود یا انقباض اقتصادی باشد. و در حال حاضر، ما با عواملی از هر سه مورد مواجه هستیم."
وال استریت غایب است - اما این در شرف تغییر است
با وجود افزایش 27 درصدی قیمت طلا در سال 2024، سرمایهگذاران خردهفروشی آمریکای شمالی هنوز به این روند صعودی نپیوستهاند. صندوقهای قابل معامله طلا مانند GLD تقریباً هیچ ورودی جدیدی نداشتهاند و سهام طلا همچنان توسط سرمایهگذاران عمومی کمتر خریداری شده است.
دی فاش کرد: "صندوقهای GDX و GDXJ در ژانویه هیچ روزی با ورودی خالص نداشتند. این شگفتانگیز است. سهام طلا در سال گذشته 47 درصد افزایش داشتهاند، اما صندوقهای مشترک طلا و ETFها هنوز شاهد خروج سرمایه هستند."
✔️ خبر مرتبط: بانک سیتی: طلا به سطح ۳۰۰۰ دلار میرسد
این عدم همخوانی یک فرصت منحصر به فرد برای کسانی است که جلوتر از روند حرکت میکنند. به طور تاریخی، سهام معادن طلا در بازارهای صعودی طلا عملکرد بهتری داشتهاند، اما این بار، آنها عقبتر از روند حرکت کردهاند.
دی گفت: "حاشیه سود برای معادن طلا در حال گسترش است چرا که طلا سریعتر از هزینههای آنها در حال افزایش است. هر تحلیلگری در مورد هزینهها سوال میکند، اما هیچکس در مورد این که معادن طلا بیشتر از همیشه پول در میآورند صحبت نمیکند."
مرحله بعدی رالی طلا
در حالی که برخی تحلیلگران معتقدند که طلا برای یک عقبنشینی دیر کرده است، دی باور دارد که نیروهای ساختاری همچنان قیمتها را به سمت بالا هدایت خواهند کرد. یکی از عوامل اصلی؟ ریسک فزاینده رکود تورمی.
او هشدار داد: "به پنج ماه گذشته نگاه کنید – شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) و شاخص هزینههای مصرف شخصی (PCE)، همه اینها در حال افزایش هستند. بازار سهام ضعیفتر شده، تورم سرسخت است و سطح بدهیها غیرقابل تحمل است. این یک سناریوی کلاسیک برای طلا است."
با حرکت سریع سرمایههای جهانی و ذخیرهسازی طلا توسط بانکهای مرکزی در سطوح بیسابقه، دی راهی روشن به سوی قیمتهای بالاتر میبیند.
او گفت: "ما در آغازی هستیم. پرده قرار است بر روی این بازار طلا بالا برود و بیشتر سرمایهگذاران هنوز توجهی ندارند."
بیشتر بخوانید:
به گفته تحلیلگران، یک جنگ تجاری در حال ظهور بین ایالات متحده و چین میتواند باعث کاهش صادرات نفت خام آمریکا در سال 2025 برای اولین بار از زمان همهگیری کرونا شود، چرا که دسترسی به بازار چین را محدود میکند.
این چشمانداز نشاندهنده یک پیامد ناخواسته احتمالی از سیاستهای حمایتگرایانه رئیسجمهور دونالد ترامپ است که برخلاف وعده دولت او برای به حداکثر رساندن تولید نفت و گاز آمریکا در سطوح بیسابقه است.
آمریکا از زمان لغو تحریم 40 ساله فدرال صادرات نفت داخلی در سال 2015، به سومین صادرکننده بزرگ نفت جهان پس از عربستان سعودی و روسیه تبدیل شده است. در حالی که صادرات نفت خام آمریکا در سال 2024 تنها بهطور جزئی رشد کرد، آخرین باری که این صادرات کاهش یافت، در سال 2021 بود، زمانی که شیوع ویروس کرونا تقاضای جهانی انرژی را به شدت کاهش داد.
مات اسمیت، تحلیلگر شرکت کپِلر، گفت: "تقاضای بینالمللی برای نفت خام آمریکا ممکن است به اوج خود رسیده باشد و این میتواند تنها این روند را تسریع کند."
روهیت راثود، تحلیلگر ارشد شرکت ردیابی کشتی وورتکسا، گفت که پیشبینی میکند صادرات نفت آمریکا در سال 2025 به 3.6 میلیون بشکه در روز کاهش یابد، از 3.8 میلیون بشکه در روز در سال 2024، چرا که تعرفههای چین برخی از انواع نفت آمریکا را در داخل کشور نگه میدارد.
چین روزانه حدود 166000 بشکه نفت خام آمریکایی مصرف میکند، که تقریبا 5% از کل محمولههای صادراتی نفت آمریکا را شامل میشود. بخشی از این مقدار ممکن است پس از اعلام تعرفههای تلافیجویانه پکن در این هفته، در سواحل آمریکا باقی بماند یا به بازارهای دیگر هدایت شود.
✔️ خبر مرتبط: به گفته تحلیلگران، ترامپ برنامهای برای کاهش قیمت نفت دارد!
کاهش صادرات بیشتر احتمالاً شامل انواع نفت با چگالی متوسط و محتوای بالای گوگرد خواهد بود، مانند Mars و outhern Green Canyon که بهعنوان گرید نفت متوسط ترش شناخته میشوند. این انواع نفت تقریباً 48% از نفت خام آمریکا را که چین در سال گذشته وارد کرده، تشکیل دادهاند. (گرید نفت متوسط ترش" به انواع نفت خام اطلاق میشود که سطح گوگرد متوسطی دارند. این نفتها معمولاً کمتر از انواع "شیرین" (با گوگرد پایین) مطلوب هستند، اما هنوز برای پالایشگاههایی که قادر به پردازش آنها بهطور کارآمد هستند، قابل استفاده هستند. این نفتها معمولاً سنگینتر بوده و گوگرد بیشتری دارند، که میتواند فرآیند پالایش را گرانتر کرده و آلایندههای بیشتری تولید کند)
تحلیلگران گفتند که این نوع نفتها برای پالایشگاههای آمریکا ایدهآل هستند و میتوانند به راحتی خریداران داخلی پیدا کنند، بهویژه اگر ایالات متحده تهدیدهای خود برای اعمال تعرفههای جدید بر نفت کانادایی و مکزیکی را اجرایی کند.
راثود گفت: "نفتهای متوسط ترش بشکههای خوشایندی در سواحل خلیج مکزیک هستند. پالایشگاهها به آن نیاز دارند."
بیشتر باقیمانده واردات نفت خام چین از آمریکا، انواع با چگالی سبکتر و محتوای گوگرد کمتر بودند، مانند نفت وست تگزاس اینترمدیت (WTI)، که بهعنوان گرید نفت سبک و شیرین شناخته میشوند.
تحلیلگران گفتند که این نوع نفت ممکن است به پالایشگاههای اروپایی و هندی با قیمتهای رقابتی هدایت شود.
بر اساس گزارش کپِلر، بندر نفتی لوئیزیانا آفشور تقریباً نیمی از کل صادرات نفت به چین در سال گذشته را مدیریت کرده است.
✔️ خبر مرتبط: پالایشگاههای چین محمولههای نفتی آمریکا را میفروشند
براساس دادههای کپِلر، 25% دیگر از صادرات نفت آمریکا به چین از تأسیسات اینگلساید (Ingleside) تگزاس متعلق به شرکت انبریج (ENB.TO) در نزدیکی کُورپوس کریستی تأمین شده است.
فیل اندرسون، معاون ارشد شرکت انبریج، گفت: تأسیسات این شرکت تأثیر بسیار کمی خواهند دید زیرا کمتر از 15% از حجم تاریخی صادرات آن به چین رفته است.
براساس دادههای کپِلر، یکی از فروشندگان بزرگ نفت خام آمریکا به چین، شرکت اکسیدنتال پترولیوم (OXY.N) است که در سال 2024 حداقل 13 محموله نفت سبک و شیرین WTI میدلند به چین فروخته است.
اکسیدنتال به درخواست برای اظهار نظر پاسخ نداد.
بر اساس دادههای گمرک چین، برای چین، تأثیر این موضوع احتمالاً کم است، چرا که واردات نفت خام آمریکا تنها 1.7% از مجموع واردات نفت خام این کشور در سال 2024 را تشکیل داده است که معادل حدود 6 میلیارد دلار میشود، و این میزان از 2.5% در سال 2023 کاهش یافته است.
چین در سال گذشته واردات نفت از کانادا را حدود 30% افزایش داده و به بیش از 500000 بشکه در روز رسانده است، که به لطف گسترش خط لوله ترانس مانتین بوده است. همچنین، میل چین به نفت آمریکا در سالهای اخیر به دلیل نفتهای تخفیفخورده روسی و ایرانی کاهش یافته است.
بیشتر بخوانید:
بانک مرکزی چین در ماه ژانویه برای سومین ماه متوالی ذخایر طلای خود را افزایش داد، حتی در حالی که این فلز گرانبها به رکورد جدیدی رسید.
بر اساس دادههای منتشرشده در روز جمعه، میزان طلای نگهداریشده توسط بانک مرکزی چین در ماه گذشته 0.16 میلیون اونس تروا (Troy Ounce) افزایش یافت. این بانک پس از یک توقف ششماهه که پس از 18 ماه خرید مداوم رخ داد، از ماه نوامبر مجدداً به ذخایر طلای خود افزود.
این اقدام نشاندهنده تعهد بانک مرکزی چین به متنوع سازی ذخایر خود است، حتی در شرایطی که قیمت طلا در سطوح تاریخی بالایی قرار دارد. این بانک به جمع سایر بانکهای مرکزی پیوسته که در میان عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی به ذخایر طلای خود میافزایند. این فلز گرانبها در این هفته به دلیل افزایش تقاضا برای داراییهای امن، رکوردهای متوالی ثبت کرده است.
دیوید کو، اقتصاددان در بلومبرگ اکونومیکس، گفت: با توجه به افزایش عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی، بانک مرکزی چین احتمالاً در بلندمدت به متنوع سازی ذخایر خود ادامه خواهد داد. او افزود که سیاست ممکن است عامل اصلی این اقدام باشد، زیرا بانک مرکزی پس از انتخاب مجدد دونالد ترامپ خرید طلا را از سر گرفت.
خرید طلا برای جواهرات در چین به دلیل رشد اقتصادی ضعیف همچنان کمرونق است.
بیشتر بخوانید:
دلار امروز با ریسکهای نزولی مواجه است، زیرا احتمالاً نرخ اشتغال در آمریکا کاهش مییابد و بازبینیهای سالانه ممکن است قابل توجه باشند. این عوامل میتوانند جریانهای امن ناشی از سنتیمنت منفی در مورد چین را بیش از پیش تحت تأثیر قرار دهند. در منطقه یورو، نگاهها به برآورد جدید بانک مرکزی اروپا از نرخ خنثی معطوف خواهد بود. در اروپای مرکزی و شرقی، بانکهای مرکزی همچنان لحن سیاستهای انقباضی خود را حفظ کردهاند، اما نرخها در حال واگرایی هستند.
دلار آمریکا: بازبینیهای سالانه ممکن است چشمگیر باشند
مومنتوم نزولی دلار پیش از انتشار گزارش اشتغال آمریکا کاهش یافته است. بیشتر شوک ناشی از تعرفههای آخر هفته گذشته جذب شده و بازارها احتمالاً در حال بازنگری در خوشبینی خود نسبت به توافق تجاری بین آمریکا و چین هستند. تعرفههای تلافیجویانه چین قرار است از روز دوشنبه اعمال شوند و احتمال کاهش تنشها پیش از آن کم شده است. همچنین، برخی اظهارات اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، که تأکید کرد سیاست دلار قوی همچنان پابرجاست، به حمایت از دلار کمک کرد.
مهمترین عامل تأثیرگذار بر بازار ارز امروز، دادههای اشتغال آمریکا برای ماه ژانویه خواهد بود. انتظار میرود نرخ اشتغال از ۲۵۶ هزار به ۱۷۵ هزار کاهش یابد، اما برآورد ما نزدیک به ۱۶۰ هزار است. توجه زیادی به بازبینیهای سالانه معطوف خواهد شد. اصلاحات موقتی سال گذشته نشان داد که پس از تطبیق دادههای مالیاتی، اداره آمار کار آمریکا احتمالاً میزان ایجاد اشتغال را حدود یکسوم بیش از واقعیت برآورد کرده بود. این موضوع نشاندهنده مشکلات عمده در مدل محاسباتی این اداره است و انتظار داریم که شاهد تعدیلات قابل توجهی در آمار اشتغال ماهانه باشیم.
بنابراین، علیرغم حمایت احتمالی از دلار به دلیل نگرانیها پیرامون چین، ما امروز نسبت به دلار دیدگاه نزولی داریم. بازارها تا پایان سال ۴۳ نقطه پایه کاهش نرخ بهره را قیمتگذاری کردهاند و انتشار دادههای ضعیف اقتصادی میتواند زمینه را برای بازنگری بیشتر در سیاستهای انبساطی فراهم کند. شاخص دلار ممکن است به ۱۰۷.۰ کاهش یابد.
همچنین، کانادا امروز دادههای اشتغال ژانویه را منتشر خواهد کرد. انتظار میرود که پس از آمار قوی دسامبر، رشد اشتغال به طور قابل توجهی کاهش یابد و تنها ۲۵ هزار فرصت شغلی ایجاد شود. نرخ بیکاری احتمالاً به ۶.۸ درصد افزایش مییابد. این آمار احتمالاً همچنان مانع از کاهش فوری نرخ بهره توسط بانک مرکزی کانادا بر اساس دادههای داخلی خواهد شد. البته، در آینده ممکن است کاهشهای بیشتری به دلیل تعرفههای آمریکا انجام شود، اما در حال حاضر انتظار میرود نرخ برابری USDCAD زیر ۱.۴۴ باقی بماند.
یورو: یک نرخ خنثی انقباضی؟
بانک مرکزی اروپا امروز بازبینی خود در مورد نرخ خنثی را منتشر خواهد کرد. هفته گذشته، کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، گفت که نرخ خنثی «یک محدوده است و نه یک راهنما یا مقصد». همچنین، اولی رن روز گذشته اظهار داشت که «نباید آزادی عمل خود را به خاطر یک مفهوم نظری محدود کنیم».
با این حال، از آنجا که کاهشهای بعدی نرخ بهره در حال حاضر چندان مورد بحث نیستند، توجه بازار به نرخ نهایی سیاستگذاری معطوف شده است. میزان و زمانبندی تعرفههای آمریکا نقش تعیینکنندهای در این موضوع خواهد داشت، اما در حالی که بازارها منتظر تصمیم ترامپ درباره اتحادیه اروپا هستند، گزارش امروز تنها راهنمایی خواهد بود که در مورد نرخ نهایی ارائه میشود و میتواند منجر به واکنش بازار نسبت به یورو شود.
بر اساس اظهارات رن و این واقعیت که برآوردهای نرخ خنثی بر اساس مدلهای اقتصادی هستند (که تورم بهمراتب بالاتری را نسبت به گذشته در نظر میگیرند)، پیشبینی ما این است که گزارش امروز نرخ خنثی نسبتاً بالایی را نشان خواهد داد و سیگنال انقباضی ارسال خواهد کرد. با توجه به ریسکهای نزولی برای دادههای اشتغال آمریکا، ما (تیم تحلیل ING) انتظار داریم که نرخ برابری EURUSD یک مرحله دیگر صعودی را تجربه کند و مجدداً به اوج ۱.۰۴۴ روز چهارشنبه برسد.
منبع: ING
به گزارش فایننشنال تایمز، پس از انتخاب مجدد دونالد ترامپ، سرمایهگذاران اوراق قرضه به دنبال نشانههایی از فروش بزرگ بعدی در بازار خود بودند. فایننشنال تایمز معتقد است که باید به اصلاح قوانین «ترمز بدهی» آلمان توجه کنند. اوراق قرضه آلمان، که به عنوان نرخ معیار منطقه یورو عمل میکند، نقش مهمی در بازارهای اوراق قرضه جهانی دارد و تغییرات در عرضه آن میتواند تأثیرات بزرگی داشته باشد.
اصلاح قوانین ترمز بدهی میتواند شامل افزایش کسری ساختاری دولت یا تغییر قوانین مربوط به تعلیق ترمز بدهی در زمانهای بحران باشد. این اصلاحات ممکن است منجر به افزایش عرضه اوراق قرضه آلمان و تجدید نظر بازارها شود. با این حال، این اصلاحات نیاز به اکثریت دو سوم پارلمانی دارد و در دنیای سیاسی پر از شگفتیها، مشخص نیست که آیا این اتفاق میافتد یا خیر.
صندوق بینالمللی پول انتظار دارد که بانک مرکزی ژاپن امسال دوباره نرخ بهره را افزایش دهد و تا پایان سال ۲۰۲۷ به سطح نرمال ۱-۲٪ برسد. اقتصاد ژاپن پیشبینی میشود که ۱.۱٪ رشد کند و افزایش دستمزدها از تقاضای داخلی حمایت میکند.
صندوق بینالمللی پول توصیه کرده که افزایش نرخ بهره تدریجی و انعطافپذیر باشد. ریسکهای رشد اقتصادی ژاپن به دلیل عدم قطعیتها و تفرقههای ژئوپلیتیکی به سمت پایین تمایل دارند.
بانکهای جهانی پیشبینی میکنند که قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ همچنان بالا خواهد ماند و احتمالاً به سطح ۳۰۰۰ دلار خواهد رسید. این پیشبینیها به دلیل تداوم عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی و تأثیر آن بر احساسات سرمایهگذاران شکل گرفته است.
عوامل اصلی افزایش قیمت طلا
یکی از عوامل اصلی افزایش قیمت طلا، سیاستهای تجاری تهاجمی رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، میباشد. اقدامات وی شامل تعرفههای جدید بر شرکای تجاری اصلی مانند کانادا، مکزیک و چین است که منجر به اقدامات تلافیجویانه از سوی این کشورها شده است.
پیشبینی قیمت طلا توسط سیتی
موسسه سیتی، یکی از بانکهای معتبر جهانی، در واکنش به این تحولات، هدف قیمت طلا در کوتاهمدت (۰-۳ ماه) را به ۳۰۰۰ دلار در هر اونس از ۲۸۰۰ دلار افزایش داد. همچنین پیشبینی ۶-۱۲ ماهه خود را بدون تغییر در سطح ۳۰۰۰ دلار حفظ کرد و چشمانداز متوسط قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ را از ۲۸۰۰ دلار به ۲۹۰۰ دلار در هر اونس ارتقاء داد.
تقاضای جهانی طلا
دادههای شورای جهانی طلا نشان میدهد که تقاضای جهانی طلا در سال ۲۰۲۴ با افزایش ۱ درصدی به رکورد ۴۹۷۴.۵ تن متریک رسیده است. این افزایش تقاضا توسط سرمایهگذاریهای بیشتر و افزایش خریدهای بانک مرکزی در چهارم سال پشتیبانی شده است.
چشمانداز اقتصادی
بانک مککواری در یادداشتی اعلام کرد که در حالی که رشد اقتصادی در نیمه اول سال ۲۰۲۵ باید قوی باقی بماند، چشمانداز فراتر از آن تا حد زیادی به زمانبندی و میزان سیاستهای مالی، تجاری و مهاجرتی در ایالات متحده و میزان اقدامات تلافیجویانه بستگی خواهد داشت.
روند فعلی قیمت طلا
طلا همچنان به حرکت صعودی خود ادامه داده و در روز چهارشنبه به بالاترین حد تاریخ خود یعنی ۲۸۸۲.۱۶ دلار رسیده است. این روند صعودی پنج جلسهای توسط افزایش تنشهای تجاری بین اقتصادهای بزرگ، نگرانیهای فزاینده درباره رشد اقتصادی و عدم قطعیت درباره مسیر نرخهای بهره فدرال رزرو تحریک شده است.
نتیجهگیری
بنابراین، انتظار میرود که قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ همچنان بالا بماند و به سطح ۳۰۰۰ دلار برسد. عوامل ژئوپلیتیکی، سیاستهای تجاری و نگرانیهای اقتصادی اصلیترین دلایل این روند هستند. تحلیلگران اقتصادی تأکید میکنند که سرمایهگذاران باید به این عوامل توجه داشته باشند و تصمیمات سرمایهگذاری خود را بر اساس شرایط بازار تطبیق دهند.
جفتارز USDJPY امروز با افت 121 پیپی به 151.37 رسیده و تحلیلگران کردیت آگریکول معتقدند که گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) روز جمعه میتواند محرک اصلی کاهش بیشتر این جفتارز باشد. بازده اوراق قرضه خزانهداری آمریکا، عاملی که به طور مستقیم بر نرخ USDJPY فشار وارد میکند، در حال کاهش است. اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، تأکید کرده که دولت ترامپ بیشتر بر کاهش بازده اوراق ۱۰ ساله متمرکز است تا تأثیرگذاری بر سیاستهای نرخ بهره فدرال رزرو.
از سوی دیگر، دادههای ضعیف شاخص مدیران خرید بخش خدمات ISM نتوانست از رشد کوتاهمدت بازده اوراق حمایت کند که همین امر باعث افت USDJPY شده است. انتشار یک گزارش NFP ضعیف در روز جمعه میتواند بازده اوراق قرضه را بیش از پیش کاهش دهد و در نتیجه، فشار نزولی بیشتری بر USDJPY وارد کند. تحلیلگران کردیت آگریکول همچنان بر هدف 150 برای پایان سهماهه اول سال تأکید دارند.
در پی تصمیم بانک مرکزی انگلستان برای کاهش نرخ بهره، پوند در ابتدا افت کرد و به سطح 1.2360 رسید. البته، این ریزش جبران شد و پوند حدود 80 پیپ افزایش پیدا کرد. این افزایش ناشی از دو عامل اصلی است: نخست، ضعف کلی دلار آمریکا که به واسطه کاهش تنشهای تجاری در حال وقوع است و دوم، قدرت و استقامت پوند در برابر شرایط اقتصادی فعلی.
با وجود نگرانیهای مربوط به کند شدن رشد اقتصادی، ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، اعلام کرده است که قصد ندارد با انگلستان جنگ تجاری راه بیندازد. این موضوع میتواند نشانهای از کاهش ناامیدیها نسبت به اقتصاد انگلستان باشد، اگرچه همچنان احتمال بروز تنشهای سیاسی داخلی وجود دارد. به طور کلی، بازار نسبت به آینده پوند خوشبینتر شده و ممکن است به زودی شاهد بهبود بیشتری در این ارز باشیم.
شهروندان روسیه مقادیر زیادی خریداری میکنند، در حالی که روبل تحت فشار تورم بالا و تحریمها قرار دارد.
بر اساس دادههای شورای جهانی طلا، مصرفکنندگان روسی مقادیر بیسابقهای طلا خریداری میکنند.
این سازمان در گزارشی که روز چهارشنبه منتشر شد، اعلام کرد که مصرفکنندگان روسی در سال گذشته 75.6 تن از این فلز گرانبها خریداری کردهاند، که نشاندهنده افزایش 6 درصدی نسبت به سال 2023 و رشد 62 درصدی نسبت به سال 2021، درست قبل از آغاز جنگ در اوکراین، است.
مردم روسیه در حال انباشته کردن طلا هستند — که سرمایهگذاران اغلب آن را به عنوان دارایی امن میبینند — چرا که تورم رو به افزایش و تحریمهای سخت، ارزش روبل را در داخل و خارج از کشور کاهش میدهند.
آژانس آمار روسیه اعلام کرده است که نرخ تورم این کشور در سال 2024 به 9.5 درصد رسید، که بالاترین سطح از زمان آغاز جنگ در فوریه 2022 است، و دادههای اخیر نشان میدهد که قیمتها در چند هفته ابتدایی سال 2025 همچنان در حال افزایش بودهاند.
✔️ خبر مرتبط: بانک های مرکزی رکورد جدیدی ثبت کردند: خرید بیش از 1000 تن طلا برای سومین سال متوالی
افزایش تحریمهای غرب علیه روسیه، خرید طلا را به جایگزینی جذاب برای سرمایهگذاریهای سنتی تبدیل کرده است، چرا که روبل از زمان آغاز جنگ به پایینترین سطوح تاریخی خود سقوط کرده است. محدودیتهای پرداختهای مرزی همچنین باعث شده است که برای شهروندان روسی دشوارتر شود که سرمایهگذاریهای خود را خارج از کشور متنوع سازی کنند.
دولت روسیه احتمالاً از دیدن خرید مقادیر بیسابقهای طلا توسط مصرفکنندگان خود خوشحال است، چرا که این کشور راههای کمی برای فروش بیش از 300 تن طلا که سالانه استخراج میکند، دارد.
علاوه بر این، بانک مرکزی روسیه تقریباً به اندازه گذشته طلا خریداری نکرده است؛ پیش از جنگ، این کشور بزرگترین خریدار طلا در جهان بود.
خریدهای مصرفکنندگان روسی تا کنون به نفع آنها بوده است. قیمت طلا در سال 2024، 28 درصد افزایش یافته و تاکنون در سال 2025 نیز 10 درصد بالا رفته است.
قیمت طلا روز چهارشنبه تقریباً 1 درصد افزایش یافت و به رکورد تاریخی 2902 دلار برای هر اونس رسید.
بیشتر بخوانید:
چین ممکن است فکر کند که از نقطهای که درگیری قابل اجتناب باشد، عبور کرده است - حتی اگر یک توافق صلح کوتاهمدت در افق باشد.
دونالد ترامپ و شی جینپینگ در حال انجام کاری هستند و ممکن است سون تزو (Sun Tzu) بتواند آن را توضیح دهد. این ژنرال، استراتژیست و فیلسوف جنگ باستانی چین آموخت که «به زانو درآوردن دشمن بدون جنگ، اوج مهارت است.» هر دو رهبر در تلاشند تا همین کار را انجام دهند. پرسش مهم این است که آیا واقعاً میتوانند؟
تعرفه 10 درصدی اولیه ترامپ بر تمام کالاهای وارداتی از چین—در مقایسه با تعرفه تهاجمیتر 60 درصدی که در جریان کمپین انتخاباتی خود پیشنهاد داد - و اقدامات متقابل بعدی چین، بسیار کمتر از خصومت معمول بین این دو ابرقدرت را نشان میدهد. تعرفههای تلافیجویانه چین که حدود 80 کالای آمریکایی به ارزش 14 میلیارد دلار را هدف قرار میدهد، تا 10 فوریه اجرایی نمیشوند. در همین حال، چین اقدامات غیرتعرفهای نیز اضافه کرده است، از جمله تحقیقات ضدانحصاری علیه گوگل، تشدید کنترلهای صادراتی بر مواد معدنی حیاتی و افزودن دو شرکت آمریکایی به لیست سیاه نهادهای غیرقابل اعتماد خود. این واکنش چندان قوی به نظر نمیرسد.
اگر به این موارد، سیاست مرزی ترامپ با مکزیک و کانادا را نیز اضافه کنیم—که در نهایت بدون اعمال تعرفه و تنها با امتیازاتی نمادین پایان یافت - اعتماد بازار به اینکه این رویارویی بهزودی خاتمه مییابد، افزایش یافته است. معاملات یوان چین در بازارهای خارجی و روند کلی دلار نیز نشان میدهند که بلوف ترامپ در حال برملا شدن است؛ جهشی که پس از اعلام تعرفهها در روز جمعه گذشته رخ داد، اکنون بهطور کامل معکوس شده است.
میدانیم که رئیسجمهور رویکردی معاملاتی دارد. واکنش مردد پکن نشان میدهد که شی جینپینگ صرفاً در حال سنجیدن اوضاع است، نه اینکه وارد نبردی شود که میتواند خسارات ماندگاری به بار آورد. لغو تماس برنامهریزیشده بین آنها در روز سهشنبه، اوضاع را پیچیدهتر کرد. همانطور که جولیان ایوانز-پریچارد از Capital Economics اشاره میکند، نارضایتیهای اقتصادی و سیاسی عمیقی که آمریکا با چین دارد، فراتر از اختلافاتش با همسایگانش است. کاهش تنش در این رویارویی دشوارتر خواهد بود.
اما اندرو بیشاپ از Signum Global معتقد است که توافقی در شرف وقوع است. او استدلال میکند که پکن به دلیل ضعف فعلی اقتصاد خود، تمایلی به جنگ تجاری ندارد. به گفته او، مسئولیت دستیابی به توافق بر عهده ترامپ است.
نخست، ایالات متحده باید ببیند که چین تا چه حد آماده است تا تعهدات خود را در چارچوب توافق تجاری موسوم به فاز اول که در سال 2020 تحت دولت ترامپ امضا شد، اجرا کند. علاوه بر این، واشنگتن میخواهد میزان تمایل شی جینپینگ را برای یک توافق بزرگ، از نوعی که هم او و هم اسکات بسنت، وزیر خزانهداری، نسبت به آن ابراز علاقه کردهاند، ارزیابی کند.
سون تزو احتمالاً این رویکرد را تأیید میکرد.
با توجه به وابستگی چین به صادرات صنعتی و در عین حال چالش بدهیهای انباشته در بخش املاک، یک درگیری تجاری تمامعیار به نفع شی جینپینگ نیست. این شرایط از نظر زمانی برای ترامپ مناسب است. با این حال، از زمان جنگ تجاری نخستین دوره ترامپ، بخش تولیدی چین پیشرفت چشمگیری داشته و وابستگی خود به بازار آمریکا را کاهش داده است.
اندرو هریس از فاتوم (Fathom) اشاره میکند که بین سالهای 2005 تا 2023، چین سهم خود را در بازار جهانی صادرات در 19 مورد از 20 بخش اصلی کالاها و خدمات افزایش داده، در حالی که ایالات متحده در 16 مورد از آنها جایگاه خود را از دست داده است.
این پیشرفت چندان شگفتآور نیست. ورود چین به سازمان تجارت جهانی موانع صادراتی را کاهش داد. با این حال، هریس معتقد است که این روند قابلتوجه است.
بهطور معمول، زمانی که یک کشور بیشتر در اقتصاد جهانی ادغام میشود، تمایل دارد در بخشهایی که از نظر مزیت نسبی کارآمدتر است، تخصص پیدا کند و برای سایر بخشها بیشتر به واردات متکی شود.
گسترش گسترده صادرات چین نشان میدهد که این کشور از این الگوی معمول پیروی نمیکند، بلکه در تلاش است تا همزمان بر تمام بازارهای صادراتی تسلط پیدا کند.
این موضوع بهویژه در الگوی تجارت چین و آمریکا مشهود است - در حالی که چین در بخشهایی که در آنها نسبت به آمریکا تخصص بیشتری دارد (معمولاً کالاها)، مازاد تجاری بزرگی دارد، در بخشهایی که آمریکا مزیت نسبی دارد (معمولاً خدمات)، فقط با کسریهای جزئی مواجه است.
✔️ خبر مرتبط: آپاسخ محتاطانه رئیس جمهور چین به تعرفه های ترامپ؛ چین در موضعی شکننده تر؟
علاوه بر این، جیم رید از دویچه بانک اشاره میکند که ایالات متحده، با وجود آنکه 29٪ از مصرف جهانی را به خود اختصاص میدهد، تنها 15٪ از کالاهای جهان را تولید میکند. در مقابل، چین 32% از تولید جهانی را در اختیار دارد، اما فقط 12% از مصرف جهانی را به خود اختصاص داده است.
هر دو کشور تمایل دارند این وضعیت را تغییر دهند. شاید اقتصاد تولیدی چین چندان مزاحم نمی بود اگر این کشور به تولید محصولات ثانویه یا ابتدایی محدود میماند. اما پیشرفت بیوقفه چین به سمت تولید کالاهای با ارزش بالاتر نگرانیهایی ایجاد کرده است، در حالی که دسترسی به کالاهای ارزانتر دیگر بهعنوان یک "توافق خوب" برای آمریکا در نظر گرفته نمیشود. با عدم توانایی آمریکا در توقف مصرف بیشتر از آنچه تولید میکند، ممکن است چین اکنون متوجه شده باشد که از نقطهای که سون تزو گفته بود درگیری قابل اجتناب است، عبور کرده است - حتی اگر یک توافق صلح کوتاهمدت در افق باشد.
اثر موجی دیپ سیک
موجهای ناشی از ورود دیپ سیک (DeepSeek) همچنان در حال گسترش است. ظهور یک مدل هوش مصنوعی چینی ارزان و رقابتی، پیشفرضها را به لرزه درآورد. بهویژه، این باور که تسلط بر پلتفرمهای فناوری هفتگانه بزرگ به راحتی میتواند به تسلط مشابهی در زمینه هوش مصنوعی تبدیل شود، اکنون زیر سوال رفته است. دیپ سیک همچنین اعتماد به نفسها را نسبت به اینکه هزینههای عظیم آنها در ساخت هوش مصنوعی در نهایت توجیهپذیر خواهد بود، به چالش کشیده است.
پس از اعلام نتایج مالی، آلفابت (Alphabet)، شرکت هلدینگ گوگل، این موجها را احساس کرد، زمانی که معاملهگران با افت شدید قیمت سهام به گزارش درآمدهای سهماهه چهارم آن واکنش نشان دادند. درآمدها کمی کمتر از پیشبینیها بودند و بنابراین قیمت سهام آن کاهش یافت (همچنین آمازون که بعد از آن گزارش داد و به شدت به محاسبات ابری وابسته است، کاهش مشابهی را تجربه کرد.)
علاوه بر این، معاملهگران از خبری که حاکی از آن بود که هزینههای سرمایهای امسال ممکن است به رقم نجومی 75 میلیارد دلار برسد، ناراضی شدند. برآورد قبلی حدود 57.9 میلیارد دلار بود. رشد هزینههای سرمایهای آلفابت از زمانی که چت جی پی تی (ChatGPT) رقابت در زمینه هوش مصنوعی را آغاز کرد، واقعاً شگفتانگیز بود. آیا واقعاً این هزینهها توجیهپذیر هستند؟
این موضوع مهم است. اندرو لافتورن از سوسیته ژنرال (Société Générale SA) نشان میدهد که هزینههای سرمایهای در واقع تنها بازی اصلی در شهر بودهاند و در دو سال گذشته به سرعت افزایش یافتهاند، در حالی که هزینههای سرمایهای دیگر شرکتهای غیر از هفت غول فناوری در S&P 500 کاهش یافته است.
لافترون میگوید که هفت غول فناوری هفت شگفت انگیز (Magnificent Seven) هزینههای سرمایهای خود را افزایش دادهاند، به طوری که مبلغ دلاری آنها در چهار سال گذشته دو برابر شده و در سال گذشته با رشد 40% همراه بوده است. اما دیگر شرکتهای S&P 500 فقط 3.5% در هزینههای سرمایهای خود در سال گذشته رشد داشتهاند. دلیل این تفاوت این است که دیگر 493 شرکت S&P 500 پول زیادی جذب نمیکنند.
با این حال، بیانیه آلفابت نشان میدهد که شدت سرمایهگذاری آنها افزایش خواهد یافت. به طور فزایندهای، بخش بیشتری از نقدینگی جذابی که از اجارههای انحصاری به دست میآورند، به رقابت در زمینه هوش مصنوعی اختصاص خواهد یافت - و بنابراین دیگر برای توزیع به سهامداران در دسترس نخواهد بود.
بنابراین، رونق هزینههای سرمایهای که توسط ChatGPT به راه افتاد، اهمیت زیادی دارد، اما سوال اساسی پس از دیپ سیک این است که آیا واقعاً میتوان این هزینهها را توجیه کرد. هفت غول فناوری عمدتاً در حال هزینهکردن برای یکدیگر هستند، که مشکلی ندارد تا زمانی که بتوانند سود تولید کنند. اما این موضوع به سوالی عمیقتر درباره مدلهای تجاری آنها منتهی میشود. شباهتها با سالهای ابتدایی اینترنت آموزنده است.
حالا شاید فراموش شده باشد، اما برای اولین دهه پس از ورود وب جهانی که اینترنت را وارد آگاهی عمومی کرد، نقد اصلی این بود که هیچکس نتواست راهی برای کسب درآمد از آن پیدا کند. تأثیر آن بر بهرهوری چشمگیر بود، اما شرکتها از زمانی که رشد بهرهوری به پایان رسید، شروع به ارائه سودهای واقعی کردند. این نمودار از پیتر برازین از BCA Research است.
زمانی که شرکتهایی که اکنون به هفت غول فناوری معروف هستند، شروع به پیدا کردن راهی برای کسب درآمد از اینترنت کردند، برازین میگوید: «آنها این کار را با بهرهبرداری از دو نیروی اقتصادی انجام دادند که به آنها این امکان را داد تا انحصارهای طبیعی برای کسبوکارهای خود ایجاد کنند: 1) اثرات شبکه؛ و 2) مزیت مقیاس (Economies of scale).» اثرات شبکه برای رسانههای اجتماعی یا اکوسیستمهای اپل و اندروید واضح است؛ شما دقیقاً به همین دلیل میخواهید از آنها استفاده کنید که همهی دیگران نیز از آنها استفاده میکنند. به همین ترتیب، نرمافزارها و خدمات وب از اثر مقیاس عظیمی بهره میبرند، زیرا نوشتن آنها هزینه زیادی دارد و سپس تقریباً هیچ هزینهای برای تکثیر آنها نیاز نیست. (صرفه به مقیاس یا مزیت مقیاس (به انگلیسی: Economies of scale) مفهومی در اقتصاد خرد است که به کسب مزیت کاهش هزینه در اثر افزایش حجم تولید اشاره دارد. صرفههای مقیاس نقش تعیینکننده ای در تعیین ساختار و سازمان بازار دارد)
✔️ بیشتر بخوانید: آشنایی کامل با ساختار سیاسی در چین
مشکل برای مدلهای زبان بزرگ، به گفته برازین، این است که نه از اثرات شبکه بهره میبرند و نه از صرفهجوییهای مقیاس. او میگوید: «اگر من از ChatGPT استفاده کنم، واقعاً برایم مهم نیست که دیگران هم از آن استفاده کنند»، و اینطور است که اثرات شبکه را از میان میبرد. پیشفرض قبل از دیپ سیک این بود که این مدلها از صرفهجوییهای مقیاس برخوردارند، اما «همانطور که مشخص شد، ساخت مدلهای زبان بزرگ ممکن است آنقدرها هم گران نباشد (به ویژه اگر بر پایه فناوریهای نرمافزار متنباز (open source) باشند). در مقابل، استفاده مداوم از آنها هزینهبر است، نه تنها به خاطر چیپهای گرانقیمتی که برای استنباط لازم است، بلکه به دلیل هزینههای انرژی که برای راهاندازی تمام این مراکز داده که این چیپها در آنها قرار دارند، لازم است.» این به ارزیابی ویرانگر زیر منتهی میشود:
مدلهای زبان بزرگ خیلی شبیه به شرکتهای هواپیمایی هستند. شرکتهای هواپیمایی برای تجارت جهانی ضروری هستند، اما به نظر نمیرسد که زیاد سودآور باشند به دلیل هزینههای بالای عملیاتی و این واقعیت که عمدتاً از یکدیگر قابل تمایز نیستند.
برای ارزیابی چقدر این اظهارنظر تحریکآمیز است، اینطور میتوان مشاهده کرد که چگونه نسبتهای قیمت به ارزش دفتری (Price-to-Book) در دهه گذشته برای بخشهای شرکتهای هواپیمایی و فناوری اطلاعات S&P 1500 تکامل یافته است. اگر کسی حتی بتواند چنین سوالی را مطرح کند، میتواند برخی از نگرانیها در مورد فناوری را توضیح دهد. (نسبت قیمت به ارزش دفتری (Price-to-book Ratio) بهاختصار پی/بی (مخفف انگلیسی: P/B) از این نسبت برای مقایسه ارزش بازار یک سهم با ارزش دفتری آن سهم استفاده میشود. پی/بی از طریق تقسیم قیمت بسته شدن روز یک سهم به ارزش دفتری سهماهه (به سهماهه) شرکت، به ازای هر سهم محاسبه میشود که همچنین به نسبت قیمت به سرمایه نیز معروف میباشد.)
هفت غول فناوری فشار زیادی را تحمل میکنند. اگر مشخص شود که این شرکتها بیش از حد ارزیابی شدهاند، هیچ کمبودی در سرمایهگذاریهای جایگزین سهام که نسبت به آنها ارزانتر به نظر میرسند، وجود ندارد. شاید یکی از برجستهترین نمونههایی که من دیدهام، الهامگرفته از دهاول جوشی، از BCA Research باشد. در واقع، هفت غول فناوری اکنون از نظر ارزش بازار بزرگتر از 600 شرکت بزرگ اروپایی در STOXX 600 هستند. همین موضوع برای بخش فناوری اطلاعات S&P 500 نیز صادق است.
البته دلایلی برای صعود پلتفرمهای فناوری و نزول شرکتهای بزرگ اروپا وجود دارد، اما آیا واقعاً میتوانند این تقاطع راهها را توجیه کنند؟ جوشی میگوید که «هیجان هوش مصنوعی همراه با بیماری فعلی اروپا» یک ارزیابی غلط 50 ساله... و یک فرصت است. سخت است که با این نظر مخالفت کرد. تعجبی ندارد که سرمایهگذاران وقتی نتایج یک غول فناوری کمتر از حد ایدهآل باشد، اینقدر نگران شوند.
بیشتر بخوانید:
دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، اخیراً اعلام کرده است که قصد دارد قیمت نفت را کاهش دهد. او معتقد است که کاهش قیمت نفت به کاهش قیمت سایر کالاها و خدمات منجر خواهد شد. با این حال، جزئیات این برنامه هنوز مشخص نیست.
ترامپ و مشاورانش، از جمله وزیر خزانهداری بسنت، مدتی است که درباره کاهش قیمت نفت صحبت میکنند، اما هنوز برنامه مشخصی برای تحقق این هدف ارائه نشده است. در حال حاضر، قیمت نفت WTI در سطح ۷۱.۷۱ دلار قرار دارد. گلدمن ساکس استدلال کرده است که اگر قیمت نفت به زیر ۷۰ دلار برسد، حفاریهای نفتی در ایالات متحده کاهش مییابد، که این سطح به عنوان یک کف طبیعی عمل میکند.
بسنت درباره افزایش تولید نفت ایالات متحده به میزان ۳ میلیون بشکه در روز (از حدود ۱۳ میلیون بشکه در روز فعلی) صحبت کرده، اما تحلیلگران معتقدند که این هدف در صورت کاهش قیمت نفت به زیر ۷۰ دلار، با توجه به شرایط اقتصادی فعلی، غیرممکن است.
ایالات متحده میتواند با کمک به پایان جنگ در اوکراین و آزادسازی بخشی از نفت روسیه، یا با فشار بر اوپک برای افزایش تولید، به کاهش قیمت نفت کمک کند. با این حال، تحت فشار قرار دادن اوپک کار سادهای نیست.
با توجه به صحبتهای مکرر ترامپ و تیمش درباره کاهش قیمت نفت، به نظر میرسد که آنها برنامهای در دست دارند، اما جزئیات آن هنوز فاش نشده است. کاهش قیمت نفت و تأثیر آن بر کاهش تورم، چالشی بزرگ است. اگرچه کاهش قیمت نفت میتواند به کاهش هزینههای انرژی و حملونقل کمک کند، اما این موضوع به تنهایی برای ایجاد کاهش تورم کافی نیست.
دلار در حالت اصلاحی باقی میماند به دلیل اخبار تعرفههای این هفته و کاهش بازده اوراق ۱۰ ساله خزانهداری آمریکا. دادههای اشتغال آمریکا که فردا منتشر میشود، نقش کلیدی در تعیین ادامه این روند اصلاحی خواهد داشت. امروز، تمرکز بازار بر نشست بانک مرکزی انگلستان است که انتظار میرود طی آن نرخ بهره ۲۵ نقطه پایه کاهش یابد. همچنین، انتظار کاهش نرخ بهره در جمهوری چک و مکزیک نیز وجود دارد.
دلار آمریکا: گزارش وضعیت روند صعودی
شاخص دلار تقریباً ۲٪ از اوج اخیر خود کاهش یافته است و اکنون پرسش اصلی برای سرمایهگذاران این است که آیا این اصلاح باید ۱ تا ۲ درصد دیگر ادامه یابد یا خیر. از جمله عوامل اصلی این اصلاح، اخبار مربوط به تعرفههای این هفته بوده است. به نظر میرسد دولت ترامپ از تعرفهها به عنوان ابزاری برای معاملات تجاری، نه اهداف ایدئولوژیک، استفاده کرده است (البته ممکن است این رویکرد در سهماهه دوم تغییر کند).
عامل مهم دیگر، کاهش بازده اوراق ۱۰ ساله خزانهداری آمریکا به زیر ۴.۵۰٪ بوده است. دیروز، انتشار برنامه تأمین مالی فصلی وزارت خزانهداری که با استقبال خوبی مواجه شد، به این کاهش کمک کرد. همکاران ما (تیم تحلیل ING) در بخش استراتژی نرخ بهره، این موضوع را مورد بررسی قرار دادهاند. همچنین، کاهش ارزش USDJPY توجه بازار را به خود جلب کرده است، زیرا دادههای اقتصادی و اظهارات بانک مرکزی ژاپن اعتماد به چرخه انقباضی امسال را افزایش داده است.
عامل تعیینکننده برای ادامه روند اصلاحی شاخص دلار، دادههای اشتغال آمریکا خواهد بود که فردا منتشر میشود. دادههای مربوط به فرصتهای شغلی که اوایل این هفته منتشر شد، نشان داد که ارقام ضعیف میتوانند دلار را تحت فشار قرار دهند. با این حال، انتظار نداریم که این روند اصلاحی طولانیمدت باشد. احتمالاً در سهماهه دوم، سیاستهای تعرفهای گستردهتر و ساختاری دوباره اعمال خواهند شد. همچنین، تیم تحلیل نرخهای ما معتقد نیست که بازده اوراق خزانهداری آمریکا کاهش بیشتری داشته باشد. بنابراین، حتی اگر گزارش اشتغال غیرکشاورزی (گزارش NFP) فردا ضعیف باشد و شاخص دلار را به محدوده ۱۰۶.۳۵/۵۰ برساند، این سطح را به عنوان کف دامنه معاملاتی در نظر خواهیم گرفت.
امروز، تقویم اقتصادی آمریکا سبک است و اگر تعداد متقاضیان بیمه بیکاری به طور چشمگیری افزایش پیدا نکند، انتظار داریم که شاخص در محدوده ۱۰۷.۵۰ تا ۱۰۸.۰۰ نوسان داشته باشد.
یورو: تمرکز مجدد بر اوضاع اوکراین
یکی از عوامل غیرمنتظره تأثیرگذار بر نرخ برابری EURUSD در سال جاری، تحولات اوکراین است. روز گذشته، بازار ارز به افزایش مجدد قیمت اوراق قرضه دلاری اوکراین توجه نشان داد. همانطور که استراتژیست بازارهای نوظهور ما، جیمز ویلسون، اشاره کرده است، اوراق قرضه بینالمللی اوکراین حدود دو نقطه پایه در قیمت (معادل ۳-۴٪ بازدهی روزانه) افزایش یافتند، زیرا خوشبینی نسبت به احتمال دستیابی به توافق صلح بیشتر شده است.
گزارشها حاکی از آن است که ایالات متحده قصد دارد در کنفرانس امنیتی مونیخ هفته آینده یک طرح صلح ارائه دهد. همچنین، نشانههایی از نرمتر شدن مواضع رهبران دو کشور در مورد مذاکرات دیده میشود که میتواند عاملی مثبت باشد. اوراق قرضه بازسازی اوکراین به بالاترین قیمت از زمان انتشار خود رسیدهاند و ضمانتهای رشد تولید ناخالص داخلی این کشور نیز به بالاترین سطح خود از ژانویه ۲۰۲۲ دست یافتهاند. تحولات این حوزه در هفته آینده زیر نظر خواهد بود و ممکن است از نرخ برابری EURUSD حمایت کند.
همانطور که در مورد شاخص دلار اشاره شد، پرسش این است که آیا گزارش اشتغال فردا میتواند موجب اصلاح نرخ EURUSD تا محدوده ۱.۰۵۳۰/۷۰ شود یا خیر.
این امکان وجود دارد، اما انتظار نداریم که سطوح بالاتر از ۱.۰۵ پایدار بمانند. همچنان انتظار داریم که نرخ EURUSD در این سهماهه به محدوده ۱.۰۲ بازگردد و در سهماهه دوم، با اعمال تعرفههای گستردهتر از سوی آمریکا، حتی به سمت ۱.۰۰ حرکت کند.
برای امروز، محدوده نوسان EURUSD را بین ۱.۰۳۷۰ تا ۱.۰۴۵۰ در نظر میگیریم و انتظار نداریم که دادههای شاخص خردهفروشی منطقه یورو در ماه دسامبر یا سخنرانی مقامات بانک مرکزی اروپا (وجیچ و ناگل) تأثیر قابلتوجهی بر بازار داشته باشند.
پوند: احتمال از دست دادن رشدهای اخیر
شاخص وزنی تجاری پوند از اواسط ژانویه تاکنون ۱.۷٪ افزایش یافته است. بهبود پس از افت ناشی از بازار اوراق قرضه بریتانیا در ژانویه، بدون شک تحت تأثیر رشد بازده اوراق خزانهداری آمریکا قرار گرفته است. علاوه بر این، تمرکز اخیر بر تعرفهها به ضرر نرخ برابری EURGBP بوده است، زیرا بریتانیا کمتر در معرض این سیاستها قرار دارد و حتی ممکن است طبق اظهارات این هفته، از سوی دولت ترامپ معافیت تعرفهای دریافت کند.
با این حال، محیط خارجی ممکن است مجدداً نامساعد شود، در صورتی که بازده اوراق خزانهداری آمریکا افزایش یابد، که این نیز دیدگاه اصلی ما است. همچنین، کاهش موقت سروصدای مربوط به تعرفهها احتمالاً سرمایهگذاران را به تمرکز مجدد بر سیاستهای مالی و پولی بریتانیا سوق خواهد داد. سیاستهای مالی در ماه مارس مطرح خواهند شد، اما امروز، سیاست پولی مجدداً در کانون توجه قرار میگیرد، زیرا نشست بانک مرکزی انگلستان برگزار خواهد شد. اقتصاددان ما، جیمز اسمیت، سناریوهای مختلف را بررسی کرده است. ما انتظار داریم که رأیگیری به نتیجه ۸-۱ به نفع کاهش نرخ بهره منجر شود و پیشبینیهای رشد اقتصادی کاهش یابند که این امر میتواند اثر منفی ملایمی بر پوند داشته باشد. در صورتی که تمامی ۹ عضو رأی به کاهش نرخ بهره دهند (از جمله کاترین من، که موضعی هاوکیش دارد)، اثر منفی بر پوند بسیار شدیدتر خواهد بود.
ما همچنان معتقدیم که نرخ GBPUSD در این سهماهه در محدوده ۱.۲۵/۲۶ به اوج خود میرسد و شواهد قوی برای کاهش آن به سطح ۱.۱۹/۲۰ تا پایان سال وجود دارد.
منبع: ING
طبق نظرسنجی تورمی Citi/YouGov، انتظارات خانوارهای بریتانیا برای دوازده ماه آینده به ۳.۵٪ کاهش یافته است که از ۳.۷٪ قبلی پایینتر است. انتظارات تورمی بلندمدت (۵-۱۰ سال آینده) نیز به ۳.۷٪ از ۳.۹٪ کاهش یافته است.
به گزارش بلومبرگ، بانک مرکزی اروپا قرار است اطلاعات مهمی درباره جهتگیری نرخ بهرههای منطقه یورو منتشر کند. تخمینهای جدید برای نرخ خنثی جمعه منتشر خواهد شد. کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، اعلام کرده است که این تخمینها مبنای تصمیمگیری برای تعیین موضع سیاست پولی خواهند بود. مقامات دیدگاههای بسیار متفاوتی درباره سطح این نرخ دارند و انتظار میرود این اطلاعات جدید تأثیر زیادی بر بازارها داشته باشد.
بانک جیپی مورگان پیشبینی میکند که جنگ تعرفهای بین آمریکا و چین احتمالاً تشدید خواهد شد و تعرفههای آمریکا بر کالاهای چینی تا ۶۰٪ افزایش مییابد. این بانک اعلام کرد که مسیر پیش رو به دلیل عدم قطعیتهای زیاد بسیار غیرقابل پیشبینی است. همچنین، جیپی مورگان اشاره کرد که تنشهای ژئوپلیتیکی، تحولات سیاسی داخلی و چشمانداز اقتصادی جهانی نقشهای مهمی در شکلگیری منازعه تعرفهای آینده خواهند داشت.
وزیر خزانهداری ایالات متحده، اسکات بسنت، اعلام کرد که تمرکز دولت ترامپ بر کاهش بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله خزانهداری است، نه نرخ بهره کوتاهمدت فدرال رزرو.
ترامپ در آخر هفته اظهار داشت که «خوب» است که کمیته بازار آزاد فدرال نرخ بهره را کاهش نداده است، که نشان میدهد تمرکز او بر بازدهی ۱۰ ساله است.
این اقدام میتواند بهبود وضعیت مالی و کنترل تورم را به دنبال داشته باشد. با این حال، بسیاری از تحلیلگران نگران هستند که اقدامات ترامپ و کاهش برنامههای دولتی توسط شریک او، ماسک، تأثیر چندانی نداشته باشد و بیشتر هزینههای ایالات متحده در زمینه بهداشت و درمان، امنیت اجتماعی و دفاعی باقی بماند.
بانک آمریکا پیشبینی میکند که بانک مرکزی استرالیا در سال ۲۰۲۵ تنها سه بار نرخ بهره را کاهش دهد و نرخ نهایی را به ۳.۶٪ برساند. این پیشبینی به دلیل تورم چسبنده، هزینههای مالی و بازار کار فشرده صورت گرفته است.
مقام سابق بانک مرکزی استرالیا هشدار داده است که اقتصاد ضعیف استرالیا، CPI چسبنده و عدم قطعیت تجاری میتواند ریسکهایی برای فرود نرم به همراه داشته باشد. بلومبرگ نیز به این نکات پرداخته و بانک آمریکا اضافه کرده است که تورم چسبنده در بالای باند هدف میتواند به یک چرخه کمعمق نسبت به اقتصادهای مشابه و توافق عمومی منجر شود.
باند هدف بانک مرکزی استرالیا به طور خلاصه ۲ تا ۳٪ است. ریسکها به سمت نرخهای بالاتر معطوف شده و پیشبینی میشود که نرخ بهره در سال جاری سه بار کاهش یابد و نرخ نهایی به ۳.۶٪ برسد. بیشتر انتظارات برای ۴ کاهش در سال جاری (نرخ به ۳.۳۵٪) است.
نگرانیهای مربوط به تعرفهها ممکن است باعث ایجاد نوسانات قابل توجهی در دادههای اقتصادی کانادا شود. کانادا امروز برای اولین بار در ۱۰ ماه گذشته، مازاد تجاری در دسامبر گزارش کرد، اگرچه این مازاد کمی کمتر از انتظارات بود. به نظر میرسد در ژانویه نیز شاهد روند مشابهی باشیم، چرا که شرکتهای حملونقل سعی کردند قبل از اعمال تعرفههای احتمالی توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، کالاها را جابهجا کنند.
در دسامبر، صادرات کانادا از ۶۶.۲ به ۶۹.۴۶ میلیارد دلار افزایش یافت. این افزایش نشاندهنده نگرانیهای مربوط به تعرفهها و همچنین تضعیف دلار کانادا است. CIBC در گزارش خود نوشت: «صادرات به ایالات متحده ۵ درصد نسبت به ماه قبل افزایش یافته که احتمالاً نشاندهنده تلاش برای جلوگیری از تعرفههای احتمالی و همچنین رشد قیمت نفت است. برای کل سال ۲۰۲۴، مازاد تجاری کانادا با ایالات متحده از ۱۰۸.۳ به ۱۰۲.۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته، اگرچه این مازاد کاملاً ناشی از محصولات انرژی است.»
نگرانیهای مربوط به تعرفهها ممکن است تا فوریه ادامه یابد، چرا که ترامپ تنها تعرفهها را به طور موقت متوقف کرده است. این موضوع ممکن است باعث شود خریداران آمریکایی ذخایر مورد نیاز خود را از کانادا تهیه کنند. در نتیجه، آمار تجاری کانادا در سهماهه اول سال احتمالاً بسیار قوی خواهد بود و ممکن است رشد تولید ناخالص داخلی را قویتر از واقعیت نشان دهد. با این حال، این روند احتمالاً با افزایش اطمینان از وضعیت تجاری معکوس خواهد شد.
علاوه بر این، بیثباتی سیاسی به احتمال زیاد باعث کاهش هزینهها در کانادا خواهد شد، چرا که کشور همچنان در وضعیت نگرانکنندهای قرار دارد. CIBC مینویسد: «اگرچه تعرفهها بر کانادا به مدت سی روز متوقف شدهاند، اما عدم اطمینان بالاست. این عدم اطمینان به وضوح تأثیر منفی بر سرمایهگذاریهای تجاری در کانادا دارد و از پیشبینی ما برای کاهش بیشتر نرخ بهره توسط بانک مرکزی کانادا حمایت میکند، چرا که این ضعف در زمانی رخ میدهد که اقتصاد هنوز با ظرفیت کمتر از پتانسیل عمل میکند.»
سوسیته ژنرال در جدیدترین گزارش خود، فروش جفتارز EURJPY را به عنوان یک معامله کوتاهمدت توصیه میکند. دلیل اصلی این توصیه، کاهش چشمگیر انتظارات رشد اقتصادی ناحیه یورو در مقایسه با ژاپن است.
"بانکهای مرکزی همچنان بر بازار طلا تسلط دارند و برای سومین سال متوالی بیش از 1000 تن طلا در سال 2024 خریداری کردند و حدود 20% از تقاضای کل سال گذشته را به خود اختصاص دادند."
"در گزارش روند تقاضای طلا سالانه و چهارم، که روز چهارشنبه منتشر شد، شورای جهانی طلا اعلام کرد که تقاضای کل طلا فیزیکی به 4,974 تن برای سال رسید که بالاترین رکورد تاریخ است."
"گزارش اشاره کرد که تقاضای بیسابقه باعث افزایش قیمت طلا به رکوردهای جدید شده است. با استناد به دادههای قیمتی از انجمن بازار شمش لندن، متوسط قیمت طلا در ربع چهارم به رکورد 2663 دلار برای هر اونس رسید. متوسط قیمت برای سال به 2386 دلار برای هر اونس افزایش یافت که 23% بیشتر از قیمت متوسط سال 2023 بود."
"ترکیب قیمتهای رکوردی طلا و حجمهای بالا باعث شد تا ارزش ربع چهارم به 111 میلیارد دلار برسد. این امر سال 2024 را به بالاترین ارزش سالانه تاریخ یعنی 382 میلیارد دلار رساند."
"همراه با تقاضای بانکهای مرکزی، گزارش اشاره کرد که تقاضای سرمایهگذاری برای فلز زرد به بالاترین سطح خود در چهار سال گذشته رسید، چرا که تقاضای خارج از بورس (OTC) از تقاضای نسبتاً خنثی برای صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس مبتنی بر طلا پیشی گرفت."
" تحلیلگران در گزارش گفتند: سال 2024 نخستین سال از 2020 بود که داراییها عملاً تغییر نکردند، برخلاف جریانهای سنگین خروجی سه سال قبل از آن".
"تقاضای کل سرمایهگذاری به 1,179.5 تن رسید که افزایش 25 درصدی از 945.5 تن در سال 2023 را نشان میدهد."
"در مصاحبهای با کیتکو نیوز، جوزف کاواتونی، استراتژیست بازار در شورای جهانی طلا، گفت که دادههای مصرف همچنان نشان میدهند که طلا دوباره خود را بهعنوان یک دارایی مالی جهانی مهم تثبیت کرده است."
او گفت: "موارد استفاده از نگهداری طلا واضح و قابل درک است". "وقتی به تقاضای بانکهای مرکزی نگاه میکنیم، توجیه آنها برای مالکیت طلا همچنان بسیار قوی باقی میماند. بارهای رو به رشد بدهی دولتی و تغییرات چشمگیر در چشمانداز ژئوپلیتیکی نشان میدهند که بانکهای مرکزی به خرید طلا ادامه خواهند داد."
✔️ خبر مرتبط: جنگ تجاری و سیاست های ترامپ، طلا را برای کشور های جهان جذاب تر می کند
کاواتونی گفت: "با نگاه به آینده، عدم قطعیت ژئوپلیتیکی تجدید شده ناشی از پیشبینیناپذیری دولت جدید ترامپ، زمینهساز تقاضای بیشتر بانکهای مرکزی خواهد بود."
تحلیلگران شورای جهانی طلا در گزارش گفتند: "پس از شگفتزده کردن مثبت برای سه سال متوالی، شواهد بیشتری وجود دارد که از ایدهای حمایت میکند که بانکهای مرکزی ممکن است دوباره خرید خالص بالای 1,000 تن خود را در سال 2025 تکرار کنند. با این حال، ما با احتیاط این موضوع را از طریق ریسک احتمالی کاهش به جای دیدگاه مرکزی خود منعکس میکنیم". "ما معتقدیم که انتقال درگیریهای مسلحانه به جنگ تجاری و اقتصادی جهانی ممکن است از روند خرید خالص بانکهای مرکزی حمایت کند."
"همزمان با آن، افزایش عدم قطعیت در بازار سهام، فشارهای تورمی فزاینده و رشد اقتصادی راکد پیشبینی میشود که سرمایهگذاران عمومی را دوباره به بازار طلا از طریق صندوقهای قابل معامله در بورس (ETFs) بازگرداند."
"ما برای صندوقهای قابل معامله در بورس طلا (ETFs)، معاملات خارج از بورس (OTC) و سرمایهگذاری مبتنی بر آتیها، عوامل محرک مثبتی میبینیم که از نرخهای بهره عمومی پایینتر، سهام با ارزش بالا، دلار آمریکا ضعیفتر و ریسکهای ژئوپلیتیکی ناشی میشود، که عمدتاً از طریق عدم قطعیت تجاری و اقتصادی بیان میشود."
✔️ خبر مرتبط: طلای جهانی رکورد جدیدی ثبت کرد: تعرفه های تجاری آمریکا عامل اصلی
"کاواتونی گفت که به طور کلی، روند کلی این است که با توجه به تمام عدم قطعیتها در بازار، تقاضا برای طلا تا سال 2025 همچنان بالا خواهد ماند، حتی با وجود قیمتهای بالای طلا."
"در حالی که پیشبینی میشود بازار ETF توجه سرمایهگذاران جدید را جلب کند، شورای جهانی طلا پیشبینی میکند که تقاضا برای شمش و سکه سالم باقی خواهد ماند، اما نسبت به سال گذشته کمتر خواهد شد، چرا که قیمتهای بالاتر بر قدرت خرید مصرفکنندگان تأثیر میگذارد."
"بر اساس گزارش، تقاضای جهانی برای شمش و سکه به 1,186.3 تن رسید که تقریباً مشابه 1,189.8 تن در سال 2023 است. شورای جهانی طلا چشمانداز مشابهی برای سال 2025 پیشبینی میکند."
به گفته تحلیلگران: در غرب، مشکلات اقتصادی در اروپا و قیمتهای بالا احتمالاً بر تقاضا تأثیر منفی خواهند گذاشت، همانطور که کاهش نگرانیهای تورمی و ریسکهای درگیری نیز بر آن تأثیر خواهند داشت، اما نرخهای بهره پایینتر ممکن است فعالیتهای اروپایی را در نیمه دوم سال جذب کند. در ایالات متحده، دوران ریاستجمهوری جمهوریخواهان معمولاً با تقاضای کمتر از حد متوسط برای شمش و سکه همراه بوده است؛ با این حال، محیط ژئوپلیتیکی ممکن است این کاهش تقاضا را نرمتر کند".
بخش طلا و جواهر نقطه ضعفی برای بازار طلا است
"اگرچه بازار طلا در سال 2024 تقاضای تاریخی را تجربه کرد، قیمتهای بیسابقه در ارزهای جهانی بر تقاضای جواهرات تأثیر منفی گذاشت."
"گزارش اشاره کرد که تقاضای کل جواهرات به 1,877.1 تن کاهش یافت، که کاهش 11 درصدی از 2,110.6 تن گزارش شده در سال 2023 را نشان میدهد."
شورای جهانی طلا گفت: به استثنای سال 2020 که تحت تاثیر کرونا قرار گرفت و تقاضا به زیر 1,400 تن سقوط کرد، باید به سال 2009 بازگردیم تا آخرین سال مشابه برای تقاضای جواهرات طلا را بیابیم".
"یکی از جنبههای جالب بازار این است که هند دوباره به بزرگترین مصرفکننده طلا در جهان تبدیل شد، زیرا تقاضای ضعیف بهویژه در چین بسیار محسوس بود."
"تقاضای جواهرات چین به 479.3 تن کاهش یافت، که کاهش 24 درصدی از مجموع 630.2 تن سال گذشته را نشان میدهد."
به گفته تحلیلگران: محیط تقاضای جواهرات چین در طول سال 2024 بسیار چالشبرانگیز بود، تحت تأثیر ترکیبی از اعتماد پایین مصرفکنندگان به دلیل کاهش رشد درآمد و افزایش قیمتهای طلا. بخش خردهفروشی جواهرات با چالشهایی مواجه شد و فروشگاهها در طول سال بسته شدند".
"در همین حال، هند شاهد کاهش 2 درصدی در بخش جواهرات خود در سال گذشته بود و 563.4 تن طلا مصرف کرد."
"این که تقاضای سالانه تنها 2 درصد در سالی که قیمت طلا به رکوردهای متعدد رسید کاهش یافت، گواهی بر تابآوری تقاضای جواهرات طلا در هند است، که هم به قوت واکنش به کاهش تعرفه در ماه جولای و هم به رشد نسبتاً سالم اقتصادی کشور اشاره دارد"، تحلیلگران گفتند.
تکامل خوش مصنوعی همچنین تقاضای طلا را افزایش میدهد
"در حالی که بخش فناوری و هوش مصنوعی بازارهای سهام را به رکوردهای جدید در سال گذشته رساند، این بخش در بازار طلا عمدتاً نادیده گرفته شده است. با این حال، این بخش در سال گذشته رشد چشمگیری داشت و به بالاترین سطح خود در چهار سال گذشته رسید."
"سال گذشته، بخش فناوری 326.1 تن طلا مصرف کرد که افزایش 7 درصدی نسبت به سال 2023 داشت."
به گفته شورای جهانی طلا، در طول سال 2024، تقاضای الکترونیک (که بخش غالب تقاضا در این بخش است) با قوت مداوم در کاربردهای مرتبط با هوش مصنوعی و برخی از بهبودها در بازارهای الکترونیک مصرفی پس از سال 2023 بهویژه ضعیف تقویت شد گفت.
"در حالی که تقاضای قوی قیمت طلا را در سال گذشته به بالا برد، همچنین موجب افزایش عرضه شد. شورای جهانی طلا گفت که عرضه جهانی طلا در سال گذشته 1 درصد افزایش یافت و به رکورد جدید 4,974.5 تن رسید."
بیشتر بخوانید:
رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، با وعده اعمال تعرفههای تنبیهی بر بزرگترین شرکای تجاری کشور، اقتصادها و بازارها را دچار نگرانی کرده است. تا به امروز، او تعرفه 10 درصدی بر چین اعمال کرده است؛ برنامههای اعمال تعرفه 25 درصدی بر مکزیک و کانادا را به تعویق انداخته است؛ و اشاره کرده که به سراغ اتحادیه اروپا خواهد رفت. با این حال، فراتر از این سر و صدا، تعرفهها پیامدهای عملی دارند. در اینجا نحوه عملکرد آنها را بررسی میکنیم — از اینکه چه کسی در واقع هزینه را میپردازد تا چگونگی جمعآوری درآمد آن.
تعرفه چیست و چه هدفی را دنبال میکند؟
تعرفهها مالیاتهایی هستند که بر کالاهای وارداتی اعمال میشوند. مانند تمام مالیاتها، اینها منبع درآمد دولت هستند. کشورهای زیادی از آنها برای حمایت از صنایع داخلی خود استفاده کردهاند، چرا که کالاهای خارجی را گرانتر میکنند. ترامپ نیز از این تعرفهها بهعنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی خود استفاده میکند. این موضوع در مورد تعرفههای برنامهریزیشده بر واردات از مکزیک و کانادا نیز صدق میکند: ترامپ پس از اینکه دو همسایه ایالات متحده توافق کردند که اقدامات سختگیرانهتری برای مقابله با مهاجرت و قاچاق مواد مخدر در مرز انجام دهند، توافق کرد که این تعرفهها را تا 1 مارس به تعویق بیاندازد.
تعرفهها چگونه جمع آوری و اجرا میشوند؟
وزیر خزانهداری ایالات متحده مسئول تعیین مقررات جمعآوری تعرفهها است، اما گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده (CBP) نهادی دولتی است که مسئول اجرای آنها در نزدیک به 330 نقطه ورودی در سراسر کشور است — که شامل گذرگاههای مرزی از طریق جاده یا راهآهن، همچنین بنادر و فرودگاهها میشود. ماموران مدارک را بررسی میکنند، حسابرسی انجام میدهند و تعرفهها و جریمهها را جمعآوری میکنند. پول در زمان ترخیص گمرکی جمعآوری شده و به صندوق عمومی وزارت خزانهداری واریز میشود. کسانی که نتوانند به درستی مقدار، دستهبندی یا منشاء یک محصول خاص را توصیف کنند — چه عمداً و چه به دلیل غفلت — با جریمه مواجه خواهند شد.
✔️ خبر مرتبط: چین: تعرفههای جدید نمیخواهیم، گفتگو میخواهیم
برخی کالاها و قطعات قبل از تبدیل شدن به یک محصول نهایی، چندین بار مرزها را عبور میکنند — مانند یک خودرویی که قطعات آن در ایالات متحده ساخته شده و در مکزیک مونتاژ شده و سپس به ایالات متحده وارد میشود. طبق قوانین گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده (CBP)، محصولات ساخته شده در ایالات متحده که بدون "بهبود" یا "افزایش" در ارزش مجدداً وارد کشور میشوند، از تعرفه معاف هستند. مثالی دیگر: فرض کنید ایالات متحده طلا را به هند صادر میکند، جایی که از آن برای ساخت گوشواره استفاده میشود. محصول نهایی هنگام ورود مجدد به ایالات متحده مشمول تعرفه خواهد بود. در این حالت، حتی ارزش طلا نیز مشمول مالیات خواهد بود.
چقدر از تعرفهها پول ایجاد میشود؟
در حالی که تعرفهها زمانی منبع اصلی درآمد دولت ایالات متحده بودند، در بیشتر قرن گذشته، سهم بسیار کمی از درآمد دولت را تشکیل دادهاند. طبق تحلیلی از دادههای دولتی توسط بانک فدرال رزرو سنت لوئیس، تا سال گذشته، تعرفهها کمتر از 3% از درآمد فدرال را شامل میشدند.
اگر به طور دائمی طبق پیشنهاد اولیه اعمال شود، تعرفههای ترکیبی بر کانادا، مکزیک و چین میتواند به معنی 1.1 تریلیون دلار هزینههای اضافی برای واردکنندگان ایالات متحده در دهه آینده باشد، طبق برآوردهای اندیشکده غیرحزبی Tax Foundation. فقط در سال 2025، این گروه پیشبینی میکند که این سیاست میتواند مالیاتها را تقریباً 110 میلیارد دلار افزایش دهد.
اندیشکده Tax Foundation برآورد میکند که تعرفههای اعمالشده بر چین توسط ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش و گسترشیافته در دوران ریاستجمهوری جو بایدن، در حال حاضر سالانه 77 میلیارد دلار درآمد ایجاد میکند.
چه کسی تعرفهها را پرداخت میکند؟
تحقیقات بهطور کلی نشان دادهاند که مصرفکنندگان و کسبوکارهای ایالات متحده هستند که هزینههای ناشی از تعرفههای بالاتر را تحمل میکنند. تولیدکنندگان خارجی ممکن است هزینههای فروش خود را کاهش دهند یا واردکنندگان ایالات متحده ممکن است بخشی از هزینهها را به عهده بگیرند. برای جلوگیری از کاهش سود، شرکتها اغلب ترجیح میدهند قیمتها را افزایش دهند و بخشی از این هزینه را به مصرفکنندگان منتقل کنند.
✔️ خبر مرتبط: بررسی تأثیر تعرفههای ترامپ بر ین ژاپن
با این حال، ممکن است حفرههای قانونی وجود داشته باشد، مانند فرآیند معافیت که به شرکتها اجازه میدهد درخواست معافیت از تعرفهها را بدهند اگر پرداخت آنها به طور نامناسبی به کسبوکارشان آسیب بزند و گزینههای دیگری برای خرید محصولات از کشورهای دیگر وجود نداشته باشد.
عواقب اعمال تعرفه چیست؟
تاریخچه اخیر تجارت ایالات متحده با چین کمک میکند تا توضیح دهد وقتی تعرفهها اعمال میشوند چه اتفاقی میافتد. در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، او مجموعهای از تعرفهها را بر محصولات چینی از جمله فولاد، آلومینیوم و موتورهای صنعتی اعمال کرد. این کشور آسیایی از تأمین یک پنجم کالاهایی که ایالات متحده قبل از اولین جنگ تجاری ترامپ در 2018 وارد میکرد، به حدود 14% از واردات ایالات متحده در 2023 کاهش یافت.
علاوه بر این، زمانی که تعرفهها اعمال میشود، واردکنندگان اغلب به فرار از تعرفهها روی میآورند. این کار میتواند از طریق ارسال کالاها از طریق یک کشور ثالث، کمتر گزارش دادن ارزش محصولات یا اشتباه لیبلگذاری آنها به عنوان کالاهای مشابه با نرخ تعرفه پایینتر انجام شود. اقتصاددانان گلدمن ساکس اخیراً کشف کردند که فرار از تعرفهها میتواند تا 90 میلیارد دلار از کاهش تخمینی 240 میلیارد دلاری واردات ایالات متحده از چین را نسبت به سطح پیش از جنگ تجاری توضیح دهد.
«سرویس درآمد خارجی» پیشنهادی ترامپ چیست؟
دولت ترامپ پیشنهاد ایجاد یک سازمان درآمدی خارجی جداگانه برای جمعآوری تعرفهها به عنوان بخشی از سیاست تجاری «آمریکا اول» خود را مطرح کرده است. تحلیلگران اشاره کردهاند که درآمدهای حاصل از تعرفهها یک منبع «خارجی» نیستند، زیرا این تعرفهها توسط واردکنندگان مستقر در ایالات متحده پرداخت میشوند، که حداقل بخشی از هزینه را به مصرفکنندگان آمریکایی منتقل میکنند. با این حال، این مفهوم بر تمایل ترامپ به نمایش گذاشتن تعرفهها بر واردات خارجی به عنوان یک منبع درآمدی که از دوش مالیاتدهندگان برداشته نمیشود، تأکید دارد.
همه اینها برای معاهدات تجاری چه معنایی دارد؟
ایالات متحده با 20 شریک تجاری در سراسر جهان توافقنامههای تجارت آزاد دارد — از جمله مکزیک و کانادا، که به ترتیب تحت عنوان توافق ایالات متحده-مکزیک-کانادا ( USMCA) یا قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی ( NAFTA) جدید شناخته میشود. در این توافقنامهها، کشورهای طرف توافق متعهد میشوند که نرخ تعرفهها را به سمت صفر کاهش دهند. با این حال، تعرفههای تأخیری ترامپ بر مکزیک و کانادا مغایر با توافق تجاری بین سه کشور خواهد بود (که قرار است در 2026 دوباره مذاکره شود). ترامپ همچنین در هفته اول ورود خود به دفتر، تهدید به اعمال تعرفه بر کلمبیا کرد تا اینکه توافقی در آخرین لحظه به دست آمد.
به عنوان عضو سازمان جهانی تجارت، ایالات متحده به قوانین خاصی از جمله محدودیتهایی بر استفاده از یارانهها و همچنین موانع تجاری مانند تعرفهها و سهمیهها متعهد است. در واکنش به دور جدید تعرفههای ترامپ بر چین، وزارت بازرگانی پکن اعلام کرد که قصد دارد علیه ایالات متحده در سازمان تجارت جهانی (WTO) شکایت کند و تعرفه جامع را به عنوان یک «نقض جدی» قوانین تجارت بینالمللی محکوم کرد.
بیشتر بخوانید:
تقاضای طلا از سوی بخش رسمی همچنان نقش غالبی در بازار ایفا میکند و از قیمتها در نزدیکی رکوردهای تاریخی حمایت میکند. همزمان، تنها بانکهای مرکزی بازارهای نوظهور نیستند که در تلاش برای حفظ ارزش ارزهای خود هستند.
در یک پست در شبکههای اجتماعی، کریشان گوپال، تحلیلگر ارشد منطقه اروپا، خاورمیانه و آفریقا (EMEA) در شورای جهانی طلا، به دادههای ذخایر منتشرشده توسط صندوق بینالمللی پول (IMF) اشاره کرد که نشان میدهد بانک مرکزی تایوان در ماه اکتبر ذخایر رسمی طلای خود را افزایش داده است. بر اساس این دادهها، موجودی طلای بانک مرکزی جمهوری چین (تایوان) سه ماه پیش به 424 تن رسیده است.
او در این پست نوشت: "این نمونهای از یک اقتصاد پیشرفته (بر اساس طبقهبندی صندوق بینالمللی پول) است که به ذخایر طلای خود میافزاید."
گوپال همچنین در پستی دیگر در روز یکشنبه اشاره کرد که صندوق نفتی دولتی جمهوری آذربایجان در سهماهه پایانی سال 2024 مقدار 20 تن طلا خریداری کرده است که مجموع خرید طلای این کشور در سال 2024 را به 45 تن رسانده است.
گوپال گفت: "مجموع ذخایر طلای این صندوق در پایان سال 2024 به 147 تن رسید که معادل 21% از پرتفوی سرمایهگذاری آن است (در مقایسه با 12% در پایان سال 2023)."
اگرچه بازار طلا در ماههای اخیر نوسانات قابلتوجهی را تجربه کرده است، تحلیلگران معتقدند که تقاضای بانکهای مرکزی همچنان از روند صعودی کلی این فلز گرانبها حمایت خواهد کرد.
✔️ خبر مرتبط: طلای جهانی رکورد جدیدی ثبت کرد: تعرفه های تجاری آمریکا عامل اصلی
جوی یانگ، رئیس جهانی مدیریت محصولات شاخص در MarketVector Indexes، گفت که با توجه به عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی گستردهای که توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور، و سیاستهای اقتصادی جدید اول آمریکا ایجاد شده است، تعجبآور نیست که بانکهای مرکزی در یک دارایی بیطرفتر سرمایهگذاری میکنند.
آخر هفته گذشته، دونالد ترامپ جنگ تجاری با کانادا و چین را آغاز کرد و تهدید کرد که اتحادیه اروپا را نیز با تعرفههای تجاری مشابه هدف قرار خواهد داد. روز دوشنبه، برای پیچیدهتر کردن شرایط اقتصادی، ترامپ اعمال تعرفههای برنامهریزیشده بر مکزیک را به مدت یک ماه به تعویق انداخت.
یانگ گفت که این تهدیدهای دولت ترامپ باعث میشود طلا برای کشورهایی که میخواهند در برابر عدم قطعیت پوشش ریسک داشته باشند و وابستگی خود را به دلار آمریکا و اوراق خزانهداری محدود کنند، جذابتر شود.
کتی کریسکی، استراتژیست کامودیتی در Invesco، گفت که تقاضای بانکهای مرکزی همچنان برای سرمایهگذاران خرد ارزش ایجاد میکند و افزود که انتظار ندارد تقاضای بانکهای مرکزی به این زودیها کاهش یابد. او از بانک مرکزی چین بهعنوان نمونهای برجسته یاد کرد.
بانک خلق چین به مدت 18 ماه متوالی طلا خریداری کرد، سپس در میانه سال 2024 خریدها را برای شش ماه متوقف کرد و در پایان سال دوباره وارد بازار شد.
او گفت: "ذخایر چین تنها پنج درصد در طلا است، بنابراین این موضوع به من امید زیادی میدهد که چین به خرید ادامه خواهد داد، بهویژه با توجه به درگیریهایش با ترامپ. آنها نیاز دارند که از دلارزدایی کنند." افزود: "پس چین بهویژه، اما دیگر بانکهای مرکزی هم، کف مهمی برای قیمت طلا فراهم میکنند."
بیشتر بخوانید: