اخبار فوری فارکس | کامودیتی | ارز دیجیتال | تحلیل فوری اخبار
فیلتر تحلیل سهام و تحلیل شاخص‌ها
فیلتر دسته بندی

با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکر‌ها مطلع شوید

تحلیل سهام و تحلیل شاخص‌ها

بورس

امروز، شاخص‌های آتی سهام آمریکا و اروپا به همراه بازارهای آسیایی افزایش یافتند؛ زیرا کاهش بازدهی اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا جذابیت سرمایه‌گذاری در سهام را افزایش داده است. معامله‌گران همچنان به دنبال اطلاعات بیشتری درباره دولت ترامپ هستند.

شاخص بازار آسیایی MSCI تا ۱.۲٪ افزایش یافت و تایوان، هند و اندونزی بیشترین افزایش را داشتند. تجارت موسوم به «تجارت ترامپ» که دلار را تقویت کرده و بازدهی اوراق قرضه آمریکا را افزایش داده بود، حداقل به طور موقت از دست رفته است.

در بازار نفت، قیمت‌ها دیروز به دلیل وقفه در تولید و تضعیف دلار آمریکا افزایش یافت. وقفه در تولید میدان نفتی Johan Sverdrup در نروژ و کاهش تولید در میدان Tengiz در قزاقستان، موجب افزایش قیمت‌ها شد. همچنین، تنش‌های ژئوپلیتیکی بین روسیه و اوکراین نیز به افزایش قیمت‌ها کمک کرد.

ین ژاپن در برابر تمام همتایان گروه ۱۰ خود افزایش یافت و بخشی از ضعف اخیر خود را جبران کرد. وزیر دارایی ژاپن، کاتو، اعلام کرد که موضع دولت در اتخاذ اقدامات مناسب برای مقابله با نوسانات بیش از حد ارز تغییر نکرده است.

دلار استرالیا پس از انتشار صورتجلسه بانک مرکزی که نشان داد سیاست‌گذاران معتقدند تنظیمات فعلی آنها برای کاهش تورم هسته که گفته می‌شود بسیار بالا است، مناسب است، در بالاترین سطح یک هفته‌ای باقی ماند.

اتریوم یا سولانا کدام‌یک برای سرمایه‌گذاری بهتر است؟


در تحلیل هفتگی برنت دانلی، مروری جامع و دقیق بر تحولات اخیر بازارهای مالی ارائه شده است. در این مقاله به بررسی نقاط کلیدی برای ورود به طلا پرداخته‌ایم و تحلیل کرده‌ایم که آیا اتریوم همچنان می‌تواند به عنوان یک سرمایه‌گذاری برتر در حوزه رمزارزها مطرح باشد یا جایگاه خود را به رقبا واگذار کرده است. همچنین، وضعیت حساس بازار سهام و امکان وقوع یک ریزش بزرگ یا ادامه روند صعودی فعلی نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. اگر به دنبال بینش‌های حرفه‌ای و ژرف درباره آینده بازارها هستید، این مقاله شما را با تحولات و فرصت‌های پیش رو آشنا می‌کند.
بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
بازارهای مالی در حال حاضر با شرایط ناپایداری مواجه‌اند و روند سرمایه‌گذاری در بازار سهام به شدت رشد یافته است. چه مؤسسات و چه سرمایه‌گذاران فردی، با دید مثبتی نسبت به بازگشت احتمالی دونالد ترامپ، به خرید سهام روی آورده‌اند. کاهش مالیات‌ها و تسهیل مقررات از جمله عواملی هستند که برای سرمایه‌گذاران جذابیت دارند، اما همان‌طور که در سال ۲۰۱۸ تجربه شد، جنگ‌های تجاری لزوماً به رشد ارزش سهام منجر نمی‌شوند. آن سال، بدلیل سیاست‌های هاوکیش فدرال رزرو و جنگ‌های تجاری، از جمله معدود سال‌هایی بود که شاخص S&P 500 با افت همراه شد.

در سال ۱۹۸۷، آلن گرینسپن با معرفی مفهوم «فدرال رزرو پوت» تحولی در بازار سهام ایجاد کرد.

فدرال رزرو پوت در واقع به تعهد نانوشته‌ای اشاره دارد که فدرال رزرو در صورت افت شدید بازار سهام، وارد عمل شده و با سیاست‌های حمایتی خود از بازار پشتیبانی می‌کند.

این رویکرد از آن زمان تا به امروز، در ۷۴ درصد از سال‌ها، منجر به رشد بازار سهام شده است. این در حالی است که پیش از آن (۱۹۲۸ تا ۱۹۸۷)، سهام در ۶۴ درصد از سال‌ها رشد داشت.

با این حال، باید در نظر داشت که در شرایط فعلی، سیاست‌های سختگیرانه فدرال رزرو و جنگ‌های تجاری می‌توانند مانع رشد پایدار بازار سهام شوند، به‌ویژه وقتی ارزش‌گذاری‌ها در سطح بالایی قرار دارند. در بخش بعدی که به بررسی دقیق‌تر بازار سهام اختصاص دارد، به این موضوعات خواهیم پرداخت.

در همین حال، برنامه "D.O.G.E."، که با هدف کاهش هزینه‌های دولتی و افزایش بهره‌وری معرفی شده، در تلاش است تا با کاهش ۲ تریلیون دلاری در بودجه، تحولی جدی ایجاد کند. این طرح به عنوان یک پروژه بلندپروازانه توسط مشاورانی خارج از دولت، از جمله ایلان ماسک، مدیریت می‌شود. برای درک عمق چالش این برنامه، باید در نظر گرفت که هزینه‌های قابل‌تنظیم دولت آمریکا حدود ۱.۷ تریلیون دلار است، و هدف کاهش ۲ تریلیون دلاری، نیازمند کاهشی است که از بودجه فعلی هم فراتر می‌رود و عملاً به معنای کاهش ۱۱۷ درصدی این هزینه‌هاست؛ هدفی که رسیدن به آن دور از ذهن به نظر می‌رسد.

سوالی که به ذهنم رسید این بود: چقدر احتمال دارد ماسک در این پروژه بماند؟ آیا ترامپ پیش از اواسط سال ۲۰۲۵ او را اخراج می‌کند یا اینکه ماسک خودش از ادامه همکاری صرف‌نظر خواهد کرد؟ اینکه این دو مشاور بتوانند چنین کاهش گسترده‌ای را محقق کنند، در نگاه اول هیجان‌انگیز و حتی سرگرم‌کننده است، اما موانع و واقعیت‌های اجرایی می‌تواند این طرح را متوقف کند. اگر اخراج ماسک به واقعیت بپیوندد، انتظار می‌رود این خبر منجر به افت شدید ۳۰ درصدی در سهام تسلا (TSLA) و نیز قیمت دوج‌کوین (DOGE) شود. مشابه این شرایط در دوره اول ترامپ نیز مشاهده شد، زمانی که طرح اخراج گسترده مهاجران به دلیل پیچیدگی‌های اجرایی متوقف شد؛ انتظار می‌رود که این پروژه نیز با چالش‌های جدی در اجرا روبه‌رو شود.

با وجود اینکه من موافق کاهش اندازه دولت هستم، این طرح به نظر چندان جدی نمی‌آید. به نظرم احتمال اینکه ماسک از ترامپ خسته شود یا برعکس، ترامپ از ماسک دلزده شود، بیشتر از آن است که این پروژه به سرانجام برسد. نبوغ ماسک قابل انکار نیست، اما در مورد این طرح خاص تردید دارم که چیزی بیشتر از تولید چند میم طنز به دنبال داشته باشد.

ایده‌های بزرگ در دنیای سیاست بسیار مطرح می‌شوند، اما اجرای آن‌ها همیشه کار ساده‌ای نیست. در نتیجه، باید منتظر تیترهای جذاب با پیشرفت اندک باشیم. البته امیدوارم که اشتباه کرده باشم! در حال حاضر، کارشناسانی که این طرح را ارزیابی کرده‌اند، آن را در مرحله‌ای ابتدایی و نامشخص توصیف می‌کنند، چرا که هنوز ساختار و جزئیات دقیقی برای پیاده‌سازی این هدف مشخص نشده است.

جالب است بدانید که برخی پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد احتمال خروج ماسک از این پروژه تا اواسط سال ۲۰۲۵ حدود ۲۱ درصد است.

در زمینه داده‌های کلان اقتصادی نیز این هفته شاهد داده‌های مهمی از جمله شاخص تورم مصرف‌کننده (CPI) و شاخص خرده‌فروشی در ایالات متحده بودیم. همچنین اعلامیه‌های متعدد کابینه و اظهارنظرهای نسبتاً تند از سوی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، به چشم می‌خورد. نکته قابل تأمل این است که او پیش از انتخابات با رویکردی ملایم و داویش صحبت می‌کرد، اما بلافاصله پس از انتخابات، موضعی سختگیرانه اتخاذ کرده است.

من از طرفداران نظریه‌های توطئه نیستم، اما این تغییر لحن تا حدودی قابل توجه به نظر می‌رسد.
بازار سهام
نشانه‌های متعددی از هشدار در بازار سهام به چشم می‌خورد. پیش از انتخابات، سرمایه‌گذاران خرد به شکل گسترده‌ای در بازار فعال بودند و اکنون مؤسسات نیز به‌طور کامل به پوزیشن‌های خرید بازگشته‌اند. مطابق با داده‌های جی‌پی‌مورگان، این بازگشت مؤسسات، سطحی بی‌سابقه از ورود به بازار را رقم زده است.

روز دوشنبه، در شرایطی که شاخص S&P 500 به سطح ۶۰۰۰ نزدیک می‌شد، در تحلیل‌های روزانه خود توضیح دادم که چرا در حساب‌های پس‌انداز بازنشستگی و آموزشی، سطح سرمایه‌گذاری خود را در سهام کاهش داده‌ام. این روزها در یکی از آن دوره‌های نادر به‌سر می‌بریم که حتی فکر کردن به کاهش پوزیشن‌های خرید در سهام، اقدام غیر منطقی به نظر می‌رسد؛ چرا که انتخابات، نوعی احساسات شدید و هیجانی در بازار به وجود آورده است. با این حال، باور دارم که این سطح از خوش‌بینی می‌تواند مخاطره‌آمیز باشد. به همین دلیل، تصمیم گرفتم بخشی از دارایی‌هایم را از سهام خارج کرده و به نقدینگی تبدیل کنم.

هرچند دلیل قاطعی برای فروش کامل سهام نمی‌بینم، اما دلایل متعددی برای کاهش بخشی از سرمایه‌گذاری در بازار به ذهنم می‌رسد.

نخستین نکته: فضای فعلی بازار به طرز عجیبی یادآور شرایط خاصی است که پیش‌تر تجربه کرده‌ایم. به عنوان مثال به وضعیت بازار سهام پس از پیروزی ریگان در انتخابات نگاهی بیندازید:

دومین نکته این است که شاخص نیکی ژاپن (Nikkei)، که یکی از شاخص‌های اصلی سهام در آسیاست، روند صعودی بازارهای سهام دیگر، به‌ویژه بازارهای آمریکا، را تأیید نکرده است. این یعنی در حالی که سهام در بازارهای دیگر در حال رشد هستند، سهام ژاپن به همان شکل رشد نکرده است. این شرایط شبیه به سال ۲۰۲۱ است، زمانی که بازارهای سهام در جهان رشد داشتند، اما شاخص نیکی به همان اندازه بالا نرفت.

ممکن است دلیل این تفاوت این باشد که سرمایه‌گذاران انتظار دارند نرخ‌های مالیاتی در آمریکا کاهش یابد و به همین دلیل بازار سهام آمریکا به شدت در حال صعود است. اما چون چنین انتظاری برای ژاپن وجود ندارد، سهام ژاپن رشد مشابهی را تجربه نکرده است. به هر حال، این عدم همراهی نیکی با دیگر بازارها، از نظر تحلیلی مهم و قابل‌تأمل است.

سوم: با اینکه بخش عمده‌ای از هیجانات بازار سهام آمریکا به دلیل امید به کاهش مالیات و در نتیجه افزایش ارزش‌گذاری سهام ایجاد شده است، اما نکته نگران‌کننده این است که کامودیتی‌ها از این روند صعودی پیروی نمی‌کنند.

الگوهای فصلی در بازار سهام تا پایان سال معمولاً به‌شدت صعودی هستند، اما پوزیشن‌های فعلی احتمالاً تا حدی این روند را خنثی می‌کنند. سرمایه‌گذاران خرد پیش از انتخابات به اوج خوش‌بینی رسیده بودند و اکنون پس از یک هفته، معامله‌گران الگوریتمی و هدف‌گذاری نوسان نیز وارد این روند شده‌اند.

منظور از "هدف‌گذاری نوسان" (Volatility Targeting) یک استراتژی مدیریت سرمایه است که توسط برخی از معامله‌گران، به‌ویژه الگوریتم‌های معاملاتی و سرمایه‌گذاران نهادی، به کار گرفته می‌شود. در این روش، معامله‌گران میزان سرمایه‌گذاری خود را بر اساس سطح نوسانات بازار تنظیم می‌کنند.

در عمل، وقتی نوسانات بازار پایین است، آن‌ها ممکن است پوزیشن‌های بزرگ‌تری بگیرند و وقتی نوسانات افزایش می‌یابد، پوزیشن‌ها را کاهش می‌دهند تا از ریسک‌های ناخواسته جلوگیری کنند. این استراتژی کمک می‌کند تا عملکرد سرمایه‌گذاری‌ها در مواجهه با نوسانات شدید بازار پایدارتر بماند و به نوعی ریسک معاملات را کنترل کند.

در نهایت، برداشت کلی من این است که بازار در حال حاضر در حالت هیجانی و سرخوشی مفرط قرار دارد. همان‌طور که می‌گویند، زمانی که دیگران حریص‌اند، محتاط باشید.

افزایش نمودارهای ERP (مازاد بازدهی سهام نسبت به اوراق قرضه) در بازار این روزها این سوال را ایجاد می‌کند که آیا وضعیت فعلی بازار سهام واقعاً پایدار است یا خیر. برای نمونه، دیو روزنبرگ، تحلیلگر برجسته، نموداری ارائه داده که به این نکته اشاره دارد. اگر به گذشته نگاه کنیم، می‌بینیم که بزرگ‌ترین رشد بازار سهام در زمانی آغاز شد که ERP منفی بود. با این حال، باید توجه کنیم که آن دوره با شرایط فعلی بسیار متفاوت است.

در سال ۱۹۸۰، زمانی که ERP منفی شد، شاهد آغاز بزرگ‌ترین دوره رشد در بازار اوراق قرضه بودیم؛ دوره‌ای که طی آن، نرخ بهره از حدود ۱۵ درصد به نزدیک صفر کاهش یافت و این روند به مدت ۳۵ سال ادامه داشت. اما این‌بار شرایط متفاوت است. به نظر می‌رسد که اقتصاد در حال فاصله گرفتن از نرخ‌های بسیار پایین و رکود طولانی‌مدت است و ممکن است به یک سطح تعادلی جدید و بالاتر در نرخ بهره برسیم. بنابراین، احتمال کاهش مستمر نرخ بهره مانند دوره ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۹ کم است و اگر چنین کاهشی رخ دهد، احتمالاً نشانه خوبی برای اقتصاد نخواهد بود.

با توجه به این شرایط، من ترجیح می‌دهم بخشی از سرمایه‌گذاری خود در سهام را به نقدینگی تبدیل کنم تا در برابر احتمالات آینده آماده‌تر باشم.

در بازار گاوی دهه ۱۹۸۰، سهام از شرایط ارزش‌گذاری پایین و نرخ بهره بالا شروع به رشد کرد. اما امروز، شرایط متفاوت است؛ ارزش‌گذاری‌ها بسیار بالا رفته‌اند و نرخ‌های بهره در سطحی عادی قرار دارند.

همچنین باید توجه داشت که سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده در حوزه هوش مصنوعی، مانند سایر هزینه‌های سرمایه‌گذاری در صنایع مختلف، طبیعتی دوره‌ای دارند. این به این معنی است که در دوره‌های رونق اقتصادی، شرکت‌ها تمایل دارند سرمایه‌گذاری‌های خود را در این حوزه‌ها افزایش دهند. اما با گذشت زمان و در صورت تغییر شرایط اقتصادی، ممکن است این سرمایه‌گذاری‌ها کاهش یابند.

خلاصه وضعیت بازار سهام در این هفته در یک جمله:

سهام در بالاترین سطح قیمت‌گذاری است و احتمال اصلاح تا ۵۷۰۰ در S&P 500 دیده می‌شود.

بازدهی اوراق قرضه
بازدهی اوراق قرضه در حال بازگشت به سطوحی است که پیش از "تسویه و معکوس شدن معاملات حملی" در اوت ۲۰۲۴ تجربه کرده بودیم. اکنون بازدهی به ۴.۴۰٪ نزدیک می‌شود، همان نقطه‌ای که قبل از انتشار گزارش اشتغال (NFP) اوت شاهد آن بودیم.

اگر بازدهی از ۴.۴۰٪ فراتر رود، این احتمال را تقویت می‌کند که به محدوده بازدهی ۴.۴٪ تا ۵٪ بازگردیم. رسیدن بازدهی به ۵٪ در پیش‌بینی‌های تحلیل‌گران دیده نمی‌شود، اما اگر این اتفاق رخ دهد، می‌تواند باعث نوسانات شدیدتر، کاهش ریسک‌پذیری در بازار سهام، و فشار کلی بر سایر بازارها شود.

هرچند پیش‌بینی مشخصی در این زمینه ارائه نمی‌کنم، اما باید توجه داشت که کلوز روزانه بازدهی اوراق دوساله بالای ۴.۴۰٪ احتمالاً برای دارایی‌های پرریسک پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت و نیازمند دقت بالای سرمایه‌گذاران است.
ارزهای فیات
دلار آمریکا در حال رشد است. به نظر می‌رسد بازار انتظار دارد که سیاست‌های تجاری دولت ترامپ، از جمله اعمال تعرفه‌های جدید، به تقویت دلار کمک کند. همچنین، بازدهی‌های بالاتر اوراق قرضه نیز از این روند حمایت می‌کنند و تأثیرات مثبتی بر دلار دارند.

با این حال، بازار به‌شدت در پوزیشن خرید دلار در محدوده‌های بالای قیمتی قرار گرفته است، که می‌تواند جای نگرانی باشد؛ زیرا این پوزیشن‌های سنگین خرید معمولاً با خطر اصلاح یا بازگشت همراه‌اند. حتی با وجود اینکه چین تلاش می‌کند از تضعیف بیشتر یوآن جلوگیری کند، در حال حاضر دشوار است که دلایل محکمی برای نزولی شدن دلار ارائه دهیم.

احتمال دارد در نهایت این روند صعودی دلار به نقطه‌ای برسد که کنترل آن دشوار شود و شاهد یک جهش شدیدتر در ارزش دلار باشیم. اما در حال حاضر، دلار در نزدیکی سطوح کلیدی در حال تثبیت است و باید منتظر واکنش بازار و اقدامات احتمالی آینده باشیم.

شاید تصور کنید که شرکت‌های چندملیتی در برابر نوسانات ارز کاملاً خود را پوشش داده‌اند، اما در واقعیت این‌گونه نیست. اگر شاخص دلار از سطح ۱۰۸.۰۰ عبور کند (به عبارتی، سطح حمایتی ۱.۰۴۴۰ در جفت‌ارز EURUSD شکسته شود)، این می‌تواند یک عامل دیگر برای فشار بیشتر بر بازار سهام باشد و به زیان شرکت‌های چندملیتی که درآمدشان از ارزهای مختلف تامین می‌شود، بیانجامد.

✔️  بیشتر بخوانید: استراتژی‌های هج کردن یا پوشش ریسک در فارکس (Hedging)

برای شفاف‌سازی بیشتر، باید بدانید که جفت‌ارز EURUSD همچنان به شدت تحت تأثیر تفاوت نرخ‌های بهره میان اروپا و آمریکا قرار دارد.

در حال حاضر، به نظر می‌رسد که نرخ ارزها در برابر ین ژاپن (JPY) به‌طور کلی بسیار بالا رفته است. به‌ویژه جفت‌ارز CADJPY توجهم را جلب کرده و تمایل دارم در این جفت‌ارز پوزیشن فروش بگیرم.

به طور معمول، اختلاف نرخ‌های بهره بین کشورها می‌تواند جهت حرکت جفت‌ارزها را پیش‌بینی کند. به این معنا که اگر نرخ بهره در یک کشور بالاتر از کشور دیگر باشد، معمولاً ارز آن کشور در برابر ارزهای دیگر تقویت می‌شود؛ چراکه سرمایه‌گذاران به دنبال بازدهی بالاتر هستند و به سمت ارزی می‌روند که نرخ بهره بالاتری دارد. اما نکته چالش‌برانگیز این است که تأثیر این اختلاف نرخ‌ها فوراً دیده نمی‌شود و زمان‌بندی تأثیرگذاری آن‌ها در بازار مشخص نیست.

بی‌دلیل نبود که رئیس سابقم درباره معاملات فارکس می‌گفت:

اگر این کار (ترید) آسان بود، درآمدش هم این‌قدر بالا نبود.

رمزارزها
بازار رمزارزها این روزها با سرعت زیادی در حال رشد است، زیرا احتمال کاهش نظارت و قوانین سختگیرانه، بسیاری از سرمایه‌گذاران را به سوی خرید انواع میم‌کوین‌ها و آلت‌کوین‌ها سوق داده است. در توییتر، ایده‌های مختلفی درباره میم‌کوین‌ها مطرح می‌شود که گرچه به ظاهر عنوان "مشاوره سرمایه‌گذاری" ندارند، اما محتوای آن‌ها تقریباً همان حس را القا می‌کند. میم‌کوین‌ها رمزارزهایی هستند که اغلب بدون هیچ‌گونه کاربرد واقعی خرید و فروش می‌شوند؛ خرید آن‌ها بیشتر به امید پیدا کردن افرادی است که حاضرند با قیمت بالاتری آن را بخرند. جز دوج‌کوین، ارزش نهایی بیشتر میم‌کوین‌ها احتمالاً صفر خواهد بود و این بازار بیشتر شبیه به یک بازی موقت و پرهیجان است که با کاهش اشتیاق معامله‌گران از رونق می‌افتد.

رشد بیت‌کوین در این هفته اما، دلیل محکم‌تری دارد. با حمایت دولت ترامپ از رمزارزها، احتمال کاهش نگرانی‌های قانونی برای مؤسساتی که تمایل به خرید بیت‌کوین دارند، افزایش یافته است. این حمایت‌ها می‌تواند باعث شود که سرمایه‌گذاران نهادی بدون نگرانی از پیامدهای قانونی، به بیت‌کوین ورود کنند و همین موضوع موجب افزایش تقاضا و رشد قیمت آن شود.

این روند، نظریه‌ای را که مدت‌ها به آن باور داشتم، تأیید می‌کند: بیت‌کوین به عنوان اولین و اصلی‌ترین رمزارز همچنان جایگاه ویژه‌ای دارد و از بسیاری جهات، بدون رقیب است. این در حالی است که اتریوم، به عنوان دومین رمزارز بزرگ، با تعداد زیادی از رمزارزهای دیگر رقابت می‌کند که شاید قابلیت‌ها و ویژگی‌های برتری داشته باشند.

در بازارهای صعودی، معمولاً انتظار می‌رود که جفت‌ارز ETHBTC (اتریوم به بیت‌کوین) رشد بیشتری نسبت به بیت‌کوین داشته باشد. این به این دلیل است که اتریوم به‌طور کلی نوسانات بیشتری دارد و در دوره‌های صعودی به‌شدت مورد توجه قرار می‌گیرد. این الگو در چرخه‌های صعودی قبلی، مثل سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱، مشاهده شد، اما این بار اوضاع متفاوت است. حتی با وجود رشد قوی در آلت‌کوین‌ها، اتر نسبت به بیت‌کوین ضعیف‌تر عمل کرده است.

در همین حال، توکن سولانا (SOLETH) به‌طور قابل توجهی در مقابل اتر رشد کرده و این موضوع باعث شده که برخی سرمایه‌گذاران اتریوم را به باد انتقاد بگیرند.

این تغییر نشان می‌دهد که شاید بازار در حال تجربه یک ساختار جدید باشد که در آن سولانا جایگاهی قوی‌تر پیدا کرده است. این تغییر ساختاری احتمالاً در آینده نیز ادامه خواهد داشت و می‌تواند روند معاملات در این دسته از رمزارزها را تحت تأثیر قرار دهد.

یکی از نکات جالب این است که هر کسی که در اوج حباب دات‌کام در سال ۱۹۹۹ سهام مایکرواستراتژی (MSTR) را خریداری کرده بود، اکنون، بعد از سال‌ها، به همان سطح سرمایه‌گذاری اولیه خود بازگشته است. این نوع تقارن‌های بلندمدت در بازارهای مالی همیشه توجه سرمایه‌گذاران را جلب می‌کند.

همچنین، اگر در جریان نیستید، توییتی از اسکاتی پیپن هم جالب توجه است؛ او پیش‌بینی کرده بود که بیت‌کوین تا ۵ نوامبر ۲۰۲۴ به قیمت ۸۴,۶۵۰ دلار خواهد رسید. نمودار ضمیمه نشان می‌دهد که بیت‌کوین تنها با اختلاف ۶ روز به این سطح قیمتی نزدیک شده است. این پیش‌بینی و تقریباً تحقق آن، موجب شگفتی بسیاری از سرمایه‌گذاران و علاقه‌مندان به رمزارزها شده است.

کامودیتی‌ها
طلا همچنان به مسیر خود ادامه می‌دهد، اما بسیاری از معامله‌گران در پوزیشن‌های خرید افراطی قرار دارند که ممکن است بیش از این تحت فشار قرار گیرند. اگر به دنبال فرصتی برای خرید طلا هستید، سطح‌های ۲۴۸۰ و ۲۲۸۰ دلار می‌توانند نقاط مناسبی برای ورود باشند. با اینکه به نظر می‌رسد طلا از اوج خود فاصله گرفته است، اما نگاهی به نمودار نشان می‌دهد که بازگشت به سطح ۲۰۸۰ دلار (نقطه شکست قبلی) نیز دور از انتظار نیست.

دارایی‌هایی که به سرعت افزایش قیمت پیدا می‌کنند و فاقد جریان درآمدی پایدار یا روند صعودی طبیعی هستند، ممکن است با همان سرعت افت قیمت را تجربه کنند.

در همین حال، با ناامیدی از برنامه‌های محرک اقتصادی چین، قیمت مس نیز به سطوح معمول‌تر بازگشته است. اگرچه این کاهش قیمت مس ممکن است برای برخی معامله‌گران ناخوشایند باشد، اما افت شدیدتر بازار سهام چین (A shares) تأثیرات بسیار بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر، بسیاری از سرمایه‌گذاران در بازار، پوزیشن‌های فروش (پوت) در سطح ۲۶ دلار برای شاخص ASHR (شاخص سهام چین) دارند و قیمت‌ها به‌آرامی به سمت ۲۷ دلار حرکت می‌کنند.

اگر سطح ۲۶ دلار شکسته شود، احتمالاً موجی از فروش‌های اضطراری به وقوع خواهد پیوست که باعث افت بیشتر قیمت‌ها می‌شود. این شرایط به معامله‌گران هشدار می‌دهد که ممکن است فشار فروش شدیدی در پیش باشد، اگرچه این یک توصیه سرمایه‌گذاری نیست و تنها به‌عنوان یک دیدگاه تحلیلگرانه ارائه شده است.

منبع: Spectramarkets.com  نویسنده: Brent Donnelly

وال استریت

وال استریت، شب گذشته با نتایج میکس به کار خود پایان داد، در حالی که داده‌های تورم امید به کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو را حفظ کرد. شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) در اکتبر مطابق با پیش‌بینی‌ها افزایش یافت.
سهام Rivian پس از افزایش سرمایه‌گذاری فولکس‌واگن رشد کرد، در حالی که سهام Spirit Airlines پس از گزارش آمادگی برای ورشکستگی سقوط کرد. شاخص‌های داو جونز و S&P 500 کمی افزایش یافتند، در حالی که شاخص نزدک کاهش یافت.
بازده اوراق قرضه دوساله خزانه‌داری آمریکا پس از گزارش تورم کاهش یافت، اما بازده اوراق قرضه 10 ساله به دلیل انتظارات از سیاست‌های ترامپ افزایش یافت. انتظار می‌رود دولت جدید ترامپ رویکردی حمایت از کسب‌وکارها داشته باشد و احتمالا مالیات‌ها را کاهش دهد.

بازار سهام چین

به گزارش بلومبرگ، بازار سهام آسیایی بیشترین کاهش را در یک ماه گذشته تجربه کردند پس از اینکه برنامه تبادل دارایی چین به نظر برخی سرمایه‌گذاران کافی نبود و داده‌ها نشان داد که فشارهای کاهشی همچنان ادامه دارد.

شاخص سهام منطقه‌ای تا 1.3 درصد کاهش یافت که عمدتاً تحت تأثیر شرکت‌های بزرگی مانند Tencent Holdings و Meituan بود. همچنین، شرکت TSMC نیز پس از گزارش رویترز که آمریکا از این شرکت خواسته تا توزیع برخی از تراشه‌های پیشرفته را که معمولاً در برنامه‌های هوش مصنوعی به مشتریان چینی استفاده می‌شوند، متوقف کند، کاهش یافت. برخی تحلیل‌گران بر این باورند که سیاست‌گذاران چینی ممکن است به تعویق انداختن اقدامات خود برای حمایت از اقتصاد منتظر شروع دوره ترامپ باشند.

بررسی بازارهای مالی پس از انتخابات

در هفته‌ای که گذشت، بازارهای مالی آبستن نوسانات جدیدی بود؛ از ریزش غیرمنتظره طلا گرفته تا صعود چشم‌گیر بیت‌کوین و پرسش‌های بی‌پایان درباره آینده سهام. در این مقاله، به بررسی عمیق این تحولات پرداخته‌ایم تا ببینیم چرا طلا عقب‌نشینی کرد، آیا بیت‌کوین واقعاً از سایر دارایی‌های ریسکی پیشی گرفته است و اینکه آیا هنوز می‌توان به رشد بازار سهام امیدوار بود. اگر به دنبال تحلیل دقیق و پاسخ به این سوالات هستید، این مقاله را از دست ندهید.

بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
خب، هفته‌ای پرماجرا را پشت سر گذاشتیم. متأسفانه، دیدگاه من در مورد اینکه خطاهای نظرسنجی‌ها به صورت خودکار با تغییر شرایط سازگار نمی‌شوند و اصطلاحاً خودتطبیق نیستند، یکی از بدترین تصمیماتی بود که طی ۲۰ سال گذشته گرفته‌ام. منظور از خودتطبیق این است که برخی افراد معتقدند اشتباهات و خطاها در نظرسنجی‌های گذشته می‌تواند در آینده نیز تکرار شود، اما من به اشتباه باور داشتم که این خطاها مستقل از هم هستند.

خوشبختانه، حافظه من شبیه به حافظه ماهی است؛ ماهی‌ها به داشتن حافظه کوتاه‌مدت شهرت دارند و این یعنی من هم خیلی زود اتفاقات بد را فراموش می‌کنم و به جلو حرکت می‌کنم.

به عنوان یک معامله‌گر فارکس، داشتن حافظه کوتاه‌مدت اهمیت دارد. وقتی یک معامله تمام می‌شود، باید هر درسی که ممکن است از آن بگیرید را بلافاصله بیاموزید و سپس آن‌را فراموش کرده و به مسیر خود ادامه دهید. نباید زیاد به آن فکر کنید، چون در غیر این صورت، خودتان را دیوانه خواهید کرد. معامله‌گرانی که در قیمت ۸ خرید می‌کنند، در قیمت ۱۰ سود می‌گیرند و سپس دو هفته به خاطر رسیدن قیمت به ۲۰ خود را سرزنش می‌کنند، سخت در اشتباه‌اند.

معامله کنید، به استراتژی خود پایبند باشید، قوانین خود را دنبال کنید و در مورد فرصت‌های از دست رفته وسواس به خرج ندهید. هر معامله مانند قطره‌ای آب در اقیانوسی بی‌پایان است.

خب همانطور که می‌دانید، ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شد. حالا سوال این است که این موضوع چه معنایی برای بازارهای جهانی دارد و شاید مهم‌تر از آن: چه زمانی تمام تبعات ناشی از ریاست جمهوری ترامپ به وقوع خواهد رسید؟

در سال ۲۰۱۶، پیش‌بینی من درباره تعرفه‌ها و سیاست‌های مالی ترامپ درست بود و در ابتدا سودآور به نظر می‌رسید، اما این وضعیت تنها برای حدود یک ماه ادامه داشت و بعد همه چیز به مدت دو سال تغییر کرد و برخلاف انتظار پیش رفت. در نهایت، پس از گذشت دو سال، دوباره شرایط مساعدی فراهم شد و معاملات "ترامپ ترید" مجددا سودآور بود.

بنابراین، نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که همیشه زمان‌بندی اهمیت ویژه‌ای دارد. حتی اگر تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های شما درست باشند، ممکن است تا زمانی که شرایط مناسبی فراهم نشود، نتیجه‌ای از آن‌ها حاصل نشود. معامله‌گران باید بتوانند با صبر و تحلیل مناسب، بهترین زمان ورود و خروج را تشخیص دهند تا از فرصت‌ها بیشترین بهره را ببرند.

وقتی بانک مرکزی یا دولت تصمیم به اجرای یک سیاست جدید می‌گیرد، معمولاً دو نوع تأثیر وجود دارد: تأثیر اعلام خبر و تأثیر اجرای واقعی آن سیاست. این دو تأثیر با هم تفاوت زیادی دارند. تأثیر اعلام خبر همان واکنشی است که بازارها به محض شنیدن خبر نشان می‌دهند، در حالی که تأثیر اجرای واقعی سیاست زمانی اتفاق می‌افتد که سیاست به طور کامل عملی شود. برای مثال، حدود ۸۵ درصد از تأثیر سیاست تسهیل کمی (QE) ناشی از اعلام آن است، نه اجرای واقعی خرید دارایی‌ها. در واقع، جریان واقعی خرید یا فروش دارایی‌ها (QE یا QT) اهمیت کمتری دارد. به‌طور معمول، در زمان اعلام تسهیل کمی، بازارها بلافاصله واکنش نشان می‌دهند، حتی اگر هنوز هیچ خریدی انجام نشده باشد. پیام سیاست مهم‌تر از جریان واقعی آن است.

در مورد سیاست‌های اقتصادی، چنین وضعیتی همواره دیده می‌شود. برای مثال، وقتی حرف از تعرفه‌ها به میان می‌آید، بازارها اغلب بر اساس پیش‌بینی‌ها و شایعات واکنش نشان می‌دهند. اما مشکل فعلی معامله‌گران این است که ما هنوز حتی به مرحله اعلام رسمی مواضع دولت هم نرسیده‌ایم. ما در مرحله‌ای هستیم که باید حدس بزنیم دولت چه تصمیمی خواهد گرفت. به عنوان نمونه، در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، بازارها در سال ۲۰۱۷ انتظار وضع تعرفه‌ها را داشتند، اما تعرفه‌ها تا بهار ۲۰۱۸ اعمال نشدند. در چنین شرایطی، معامله‌گران باید با این عدم قطعیت کنار بیایند و نمی‌توانند مدت طولانی در یک پوزیشن بمانند و منتظر اعلام رسمی باشند.

این یعنی، اگر بخواهید بر اساس پیش‌بینی تعرفه‌ها وارد معامله شوید، باید انتظار داشته باشید که بازار به هر گونه نشانه‌ای واکنش نشان دهد؛ مانند یک توییت از رئیس‌جمهور یا انتصاب شخصی مثل کایل باس به عنوان وزیر خزانه‌داری. در این مواقع، شما بیشتر به دنبال نشانه‌های سیاسی یا خبری هستید تا بتوانید پوزیشن خود را به‌درستی مدیریت کنید. این یک چالش بزرگ است، زیرا نیازمند صبر و انعطاف در مواجهه با تغییرات سریع در فضای سیاسی و اقتصادی است

حالا سوال این است که سیاست‌های آینده چگونه خواهند بود و چه زمانی می‌توانیم تصویری روشن از آن‌ها داشته باشیم؟ معمولاً، اولین انتصاب‌ها پس از انتخابات، مربوط به وزیر خارجه و وزیر خزانه‌داری است. به عنوان مثال، استیو منوچین در سال ۲۰۱۶ و جنت یلن در سال ۲۰۲۰ هر دو در تاریخ ۳۰ نوامبر، بلافاصله پس از انتخابات، به عنوان وزیر خزانه‌داری معرفی شدند. تیموتی گایتنر نیز در تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۰۸ معرفی شد. جلسات بررسی صلاحیت این مقامات معمولاً در ژانویه برگزار می‌شود و تأییدیه نهایی نیز بسته به شرایط، به زودی پس از آن اعلام می‌گردد.

در حال حاضر، اصلی‌ترین نامزدهای وزارت خزانه‌داری شامل افراد زیر هستند:

  • اسکات بسنت: بنیان‌گذار Key Square و مشاور فعلی کمپین ترامپ. او از هدف‌گذاری برای رشد اقتصادی ۳ درصد، کسری بودجه نسبت به تولید ناخالص داخلی (GDP) ۳ درصد، و افزایش تولید انرژی داخلی به میزان ۳ میلیون بشکه در روز (در حال حاضر ۲۱ میلیون) حمایت می‌کند.
  • جان پاولسون: یکی دیگر از مدیران صندوق‌های پوشش ریسک. او از کاهش مالیات، تسهیل مقررات، کاهش هزینه‌های دولتی و اعمال تعرفه‌های هدفمند حمایت می‌کند.
  • رابرت لایتیزر: نماینده تجاری ایالات متحده در دوره اول ترامپ. او به شدت از تعرفه‌ها حمایت می‌کند و نسبت به تجارت جهانی رویکردی شکاکانه دارد. وی در مذاکرات مجدد توافق‌نامه NAFTA و اجرای تعرفه‌های چین نقش کلیدی داشت.

همچنین، چند نامزد غیرمنتظره نیز برای این پست وجود دارند که شامل جیمی دیمون، هاوارد لاتنیک، جی کلیتون، بیل هاگرت و لری کودلو هستند. این نامزدها نیز ممکن است بسته به شرایط و تصمیمات سیاسی، به عنوان وزیر خزانه‌داری انتخاب شوند.

یکی از تفاوت‌های اصلی بین پیش‌بینی‌های پیش از انتخابات و سیاست‌های پس از آن این است که ترامپ به عنوان فردی که به شدت حامی افزایش کسری بودجه بود شناخته می‌شد (کسری ۷ تریلیون دلاری در مقابل ۳.۵ تریلیون دلاری که برای هریس پیش‌بینی شده بود)، اما در عین حال، او نشانه‌هایی از تمایل به کاهش بدهی‌ها را نیز در سخنان خود داشت. این مفاهیم ممکن است در نگاه اول متناقض به نظر برسند (کاهش مالیات‌ها و کاهش همزمان کسری‌ بودجه)، اما یکی از اولین چیزهایی که ترامپ در سخنرانی پیروزی خود بیان کرد این بود:

"ما قرار است بدهی‌ها را پرداخت کنیم. ما قرار است مالیات‌ها را کاهش دهیم. ما می‌توانیم کارهایی انجام دهیم که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند. هیچ‌کس نمی‌تواند این کارها را انجام دهد. چین چیزی که ما داریم را ندارد. هیچ‌کس چیزی که ما داریم را ندارد."

اینکه ایلان ماسک به عنوان "رئیس دپارتمان بهینه‌سازی دولت" منصوب شود نیز به عنوان یکی از گزینه‌های محتمل مطرح شده است. هم ماسک و هم ترامپ تحسین زیادی برای رویکرد خاویر میلی در آرژانتین دارند. اگر به آنچه در آرژانتین می‌گذرد نگاه کنیم، یا به اقدامات ماسک در توییتر (که بلافاصله پس از تصاحب، نیروی کار را به میزان ۸۰ درصد کاهش داد)، متوجه می‌شویم که رویکرد آن‌ها بر کاهش هزینه‌ها و بهبود کارایی متمرکز است. یک سناریوی ایده‌آل این است که در آن، مالیات‌ها کاهش یابند، کارایی دولت با کاهش نیروی کار و بازسازی‌های سازمانی به شدت افزایش یابد و در نتیجه، کسری بودجه نیز تثبیت شود.

این رویکرد ممکن است در نگاه اول غیرواقعی به نظر برسد، اما به نظر می‌رسد ترامپ و ماسک به این نوع اصلاحات اساسی باور دارند.

از سوی دیگر، آنچه در بازار طلا اتفاق افتاد، می‌تواند نشان‌دهنده تغییر در انتظارات بازار باشد. از دیدگاه من، طلا همواره به عنوان دریچه‌ای برای تخلیه کسری‌ها در جهان پس از بحران مالی ۲۰۰۸ عمل کرده است. شاید سقوط قیمت طلا در روز گذشته نشان‌دهنده این باشد که بازار دیگر انتظار افزایش شدید کسری‌ها را در دوران ترامپ ندارد و برعکس، احتمال کاهش کسری‌ها را در نظر گرفته است. شاید تصوری که تاکنون درباره افزایش شدید کسری‌ها توسط ترامپ داشتیم، اشتباه باشد.

لطفاً از گفته‌های من ناراحت نشوید؛ من فقط احتمالات را مطرح می‌کنم. می‌دانم که تاریخچه و تجربیات گذشته این فرضیه را پشتیبانی نمی‌کنند، اما از سال ۲۰۱۷ تاکنون تغییرات زیادی رخ داده است. سیاست‌مداران به وضوح دیده‌اند که تورم می‌تواند برای هر حزبی که در زمان وقوع آن در قدرت است، همچون ناقوس مرگ باشد. بنابراین، ممکن است دولت فعلی بخواهد با دقت و روش‌مندی بیشتری عمل کند تا از تکرار چنین تجربه‌هایی جلوگیری کند. همچنین، شاید دیگر از اوج دوران نظریه پولی مدرن (MMT) عبور کرده باشیم؛ این چیزی است که باید به آن فکر کرد.

نظریه پولی مدرن (MMT) به‌طور کلی به این ایده اشاره دارد که یک دولت می‌تواند بدون نگرانی از بدهی‌های خود، تا زمانی که ارز ملی را چاپ می‌کند، هزینه‌های بیشتری انجام دهد. به عبارت دیگر، از نظر MMT، دولت‌ها می‌توانند به‌جای تکیه بر مالیات، از طریق چاپ پول و کسری بودجه به اقتصاد خود رونق دهند، بدون اینکه بدهی‌ها مشکلاتی ایجاد کنند. البته، این نظریه در عمل معمولاً به افزایش تورم منجر می‌شود و در نهایت باعث کاهش قدرت خرید و افزایش هزینه‌ها برای مردم می‌شود. در نتیجه، تورم به عنوان یکی از چالش‌های اصلی این نظریه، موضوعی حساس برای دولت‌هاست، زیرا می‌تواند هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی زیادی ایجاد کند.

نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که بزرگ‌ترین چالش در این دیدگاه، محدودیت در کاهش هزینه‌های دولتی است. بیشتر هزینه‌های دولت ثابت و غیرقابل تغییر هستند، مثل هزینه‌های مرتبط با حقوق و بازنشستگی کارکنان و خدمات اجتماعی. این هزینه‌ها به‌راحتی قابل کاهش نیستند و این موضوع می‌تواند مانع اجرای برنامه‌های کاهش کسری بودجه باشد.

با این حال، بخشی از هزینه‌های دولت نیز وجود دارد که قابل تغییر است. برخی از بخش‌های هزینه‌کرد دولتی، مانند پروژه‌های توسعه‌ای و بودجه‌های مربوط به زیرساخت‌های جدید، می‌توانند تحت بازنگری و مدیریت قرار گیرند تا هزینه‌ها بهینه‌تر شوند. اگر دولت بتواند این بخش‌ها را با دقت مدیریت کند و کارایی را افزایش دهد، امکان کاهش بخشی از کسری بودجه وجود دارد.

به هر حال، اگر بازار تصمیم بگیرد که احتمالاً کسری بودجه به اندازه‌ای که ابتدا تصور می‌شد افزایش پیدا نکند، این موضوع می‌تواند فشار صعودی بر بازدهی اوراق قرضه را کاهش دهد و همچنین باعث تثبیت قیمت طلا شود.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که در سخنرانی پیروزی ترامپ، به رابرت اف. کندی جونیور اشاره طولانی و مثبت شد و احتمال اینکه او مسئولیت خدمات بهداشتی ایالات متحده را برعهده بگیرد، در حال افزایش است.

بازار سهام
شاخص S&P 500 به ۶۰۰۰ رسیده است که نشان‌دهنده رشد چشمگیری در بازار سهام آمریکا است. این سطح از شاخص S&P بسیار قابل توجه است و نشان‌دهنده اعتماد بالای سرمایه‌گذاران به اقتصاد آمریکا و رشد شرکت‌های بزرگ است. نزدک نیز، که در دوران پانیک کووید به ۶۵۰۰ کاهش یافته بود، اکنون به ۲۱۰۰۰ رسیده است. این تغییرات بیانگر بازگشت قوی بازارهای سهام از پایین‌ترین نقاط در زمان بحران کووید و رشد بی‌سابقه در ارزش شرکت‌های فناوری و تکنولوژی محور است.

سرمایه‌گذاران خرد به‌طور کامل وارد بازار شده‌اند. اما پس از انتخابات، معامله‌گران روندگرا (CTA) که به دلیل نگرانی از نوسانات بالا در زمان انتخابات حضور کمتری در بازار داشتند، حالا با شدت زیادی به بازار بازگشته‌اند. به عبارتی، آن‌ها دوباره در حال افزایش سرمایه‌گذاری‌های خود هستند، انگار که هیچ ترسی از نوسانات باقی نمانده است.

من همیشه به طعنه می‌پرسیدم: "چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود؟" و حالا به نظر می‌رسد که بازار پاسخ داده است: "هیچ‌چیز!". شرایط به گونه‌ای است که هیچ مانعی برای رشد بازار به نظر نمی‌رسد و همه چیز به خوبی پیش می‌رود.

اقتصاد به سمت فرود نرم حرکت کرده است، اشتغال تقریباً کامل است، کاهش مالیات‌ها و حذف مقررات نیز ادامه دارد. به نظر می‌رسد بازار سهام به نقطه‌ای رسیده که می‌توان آن را بهشت سرمایه‌گذاران نامید. جالب است که واکنش‌ها به این انتخابات کاملاً برعکس واکنش‌های انتخابات سال ۲۰۱۶ بوده است. همه به خوش‌بینی روی آورده‌اند و خرس‌ها از بازار کنار رفته‌اند. حتی فروش‌های سنگین در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۲۰ اکنون تنها مانند نوسانات جزئی در نمودارهای بلندمدت به نظر می‌رسند. نزدک که در سال ۲۰۰۸ به ۱۰۴۵ رسیده بود، اکنون به ۲۱۰۰۰ رسیده است.
پشت‌پرده اعداد
آیا تا به حال توجه کرده‌اید که در پایان سال، احساس خوش‌بینی بیشتری دارید چون سال جدیدی در راه است؟ حتی اگر به خودتان بگویید که این احساس ممکن است چندان منطقی نباشد، باز هم امیدوارید که شاید سال آینده بهتر از سال گذشته باشد. اما وقتی سال جدید آغاز می‌شود، متوجه می‌شوید که واقعاً چیز زیادی تغییر نکرده و اوضاع تقریباً همان است که قبلاً بود.

این ایده مشابه چرخه ده‌ساله در بازار سهام است. مردم معمولاً در پایان هر دهه خوش‌بین می‌شوند (مثل سقوط دیوار برلین در ۱۹۸۹، حباب دات‌کام در ۱۹۹۹، و پایان بحران مالی جهانی در ۲۰۰۹). اما با آغاز دهه جدید، ناامیدی‌هایی به وجود می‌آید (مانند ترکیدن حباب دات‌کام در ۲۰۰۰، بحران یورو در ۲۰۱۰، و همه‌گیری کووید در ۲۰۲۰). با گذشت مدتی از آغاز دهه و فروکش کردن این ناامیدی‌ها، سهام‌ها می‌توانند دوباره شروع به رشد کنند.

✔️  بیشتر بخوانید: بررسی بحران مالی ۲۰۰۸: بزرگترین بحران مالی هزاره سوم

این نظریه‌ای نیست که بخواهم در یک گزارش مالی رسمی مطرح کنم، اما ما اینجا دوستانی هستیم که می‌توانیم بدون قضاوت درباره این موضوع صحبت کنیم. به هر حال، سال‌هایی که به عدد ۵ ختم می‌شوند، طی ۱۰۰ سال گذشته به‌ویژه خوب بوده‌اند.

این وضعیت کمی عجیب است؛ شاید هم جالب باشد، اما در عین حال کمی ناپایدار به نظر می‌رسد. من واقعاً با اطمینان نمی‌توانم نسبت به بازار خوش‌بین باشم، زیرا به نظر می‌رسد قیمت‌ها در تمامی بخش‌های بازار برای شرایطی ایده‌آل تنظیم شده‌اند. این یعنی هر پوزیشن صعودی می‌تواند با ریسک زیادی همراه باشد، چون هرگونه تغییر ناگهانی یا عدم تحقق انتظارات، تأثیر منفی چشم‌گیری بر بازار خواهد داشت. با این حال، در حال حاضر دلیل قانع‌کننده‌ای هم برای اتخاذ پوزیشن فروش نمی‌بینم.

اینکه بگوییم «قیمت‌ها خیلی بالا رفته و برای شرایط ایده‌آل قیمت‌گذاری شده» به تنهایی دلیل قوی‌ای برای پوزیشن‌های فروش نیست. البته، شاید این وضعیت برای سرمایه‌گذاران بلندمدت نشانه‌ای باشد که در حساب بازنشستگی خود نسبت دارایی‌ها را از ۶۰/۴۰ به ۴۰/۶۰ تغییر دهند؛ یعنی بیشتر به سمت دارایی‌های با ریسک کمتر بروند. وقتی دیگران در حال ریسک‌پذیری هستند، محتاط بودن می‌تواند یک استراتژی محافظه‌کارانه و هوشمندانه باشد.

خلاصه وضعیت بازار سهام در این هفته:

شاخص نزدک از مرز بیست‌ویک هزار عبور کرد. واقعاً حیرت‌انگیز است!
بازدهی اوراق قرضه
پیش‌بینی اکثر تحلیلگران این بود که در صورت پیروزی گسترده جمهوری‌خواهان، بازدهی اوراق قرضه به شدت افزایش یابد. این اتفاق هم افتاد، اما تنها برای چند ساعت. افزایش نرخ بازدهی بسیار سریع رخ داد، اما با همان سرعت نیز کاهش یافت و در نهایت یک حرکت متقارن ایجاد شد (۲۰ واحد افزایش و سپس ۲۰ واحد کاهش). از این مرحله به بعد، مسیر بازدهی اوراق بر اساس سیاست‌های پولی و داده‌های اقتصادی مشخص خواهد شد. اگر بازدهی به زیر سطح ۴.۱۷ درصد برسد، کف قیمتی اوراق که در طول ماه گذشته حفظ شده، شکسته می‌شود و این اتفاق می‌تواند برای دارندگان پوزیشن‌های فروش اوراق، یک نقطه خروج اجباری باشد.

برای درک بهتر، نمودار زیر یک نمای کلی از وضعیت ارائه می‌دهد:

به نظر می‌رسد که روند فرود نرم اقتصادی ادامه دارد و نگرانی‌ها از فروپاشی بازار کار و پایان معاملات حملی "Carry Trade" که در اوت ۲۰۲۴ ظاهر شده بودند، بیشتر شبیه به توهماتی گذرا بودند.

در حال حاضر، قیمت‌گذاری فدرال رزرو نسبت به قبل فروکش کرده است، زیرا استراتژی کاهش نرخ‌های بهره که قبلاً توسط پاول به این شکل بود:

اکنون به شکل زیر تغییر یافته است:

همچنین، نمودار دیگری برای درک بهتر وضعیت:

به طور کلی،فرود نرم همچنان ادامه دارد و ترس‌ها درباره کاهش گسترده اشتغال و ناپایداری معاملات کری ترید در اوت ۲۰۲۴، ظاهراً توهمی بیش نبود.
ارزهای فیات
در حال حاضر، کسی دقیقاً نمی‌داند با دلار آمریکا (USD) چه باید کرد؛ همان‌طور که در مورد اوراق قرضه نیز بلاتکلیفی وجود دارد. پس از انتخابات، روند اولیه به سمت خرید دلار بر اساس انتظارات تورمی بالاتر، تعرفه‌های سنگین‌تر و کسری بودجه زیاد بود. اما سپس این روند معکوس شد و حالا، با معرفی رابرت لایتیزر به‌عنوان نماینده تجاری آمریکا، دوباره در مسیر قبلی قرار گرفته است.

انتظار می‌رود که مکزیک، اروپا و چین بیشترین آسیب را از سیاست تجاری سخت‌گیرانه آمریکا ببینند. در این هفته، تغییرات آن‌ها در برابر دلار به این صورت بوده است: وقتی خط نمودار صعودی باشد، یعنی ارزش پزو مکزیک (MXN)، یورو (EUR) و یوان چین (CNH) نسبت به دلار آمریکا افزایش یافته است.

در حال حاضر، یورو و یوان در پایین‌ترین سطوح خود هستند، اما به دلایلی، پزو مکزیک بهتر از دو ارز دیگر عمل کرده است. ترجیح می‌دهم تا زمانی که ترکیب سیاست‌ها کمی شفاف‌تر شود، در مورد حرکت دلار تصمیمی قطعی نگیرم. با اینکه انگیزه برای خرید دوباره دلار به دلیل استثنایی بودن اقتصاد آمریکا وجود دارد، اما با توجه به اثرات ناچیز محرک‌های اقتصادی چین، هنوز تصمیم‌گیری برای ورود به پوزیشن خرید دلار آسان نیست و شک و تردیدها همچنان باقی است.
رمزارزها
بازار رمزارزها با اعلام کاهش محدودیت‌ها در این حوزه به شدت رونق گرفته است، و این موضوع هم ارزهای کمتر شناخته‌شده و هم رمزارزهای اصلی را تقویت کرده است. شاید کمی دشوار باشد که اثرات دقیق این اتفاق را بر بازار رمزارزها مشخص کنیم، زیرا در حال حاضر همه دارایی‌های پرریسک در حال رشد هستند؛ اما نکته جالب این است که رمزارزها در زمانی رشد کردند که قیمت طلا بیش از ۱۰۰ دلار از اوج خود پایین آمده است.

این موضوع می‌تواند نشانه‌ای باشد که سرمایه از دارایی‌های سنتی مانند طلا به سمت دارایی‌های دیجیتال حرکت می‌کند.

با این حال، نمودار بیت‌کوین و شاخص نزدک همچنان به شکل زیر باقی مانده است:

از آنجا که شاخص TQQQ (یک شاخص سه‌برابر اهرم‌شده از شاخص نزدک) می‌تواند نماینده مناسبی برای مقایسه بیت‌کوین با سهام تکنولوژی باشد، از این شاخص برای بررسی دقیق‌تر عملکرد رمزارزها در مقابل سهام تکنولوژی استفاده می‌کنیم. مقایسه عملکرد بیت‌کوین با TQQQ پس از انتخابات، می‌تواند کمک کند تا مشخص شود که آیا رشد رمزارزها تنها ناشی از هیجان بازار به کاهش رگلاتوری بوده یا دلیل دیگری داشته است.

شاخص TQQQ به لحاظ نوسانات شباهت زیادی به بیت‌کوین دارد. در واقع، نوسان ۳۶۰ روزه TQQQ حدود ۵۰ واحد است، در حالی که بیت‌کوین نوسان ۴۰ واحدی دارد. همچنین، میانگین تغییرات روزانه برای بیت‌کوین ۲.۶ درصد و برای TQQQ حدود ۲.۴ درصد است، که نشان می‌دهد رفتار این دو دارایی از نظر نوسانات تقریباً مشابه است. این شباهت‌ها باعث می‌شود که TQQQ ابزار مناسبی برای سنجش عملکرد بیت‌کوین نسبت به دارایی‌های تکنولوژی باشد.

نمودار مورد بررسی نشان می‌دهد که با وجود سر و صدای زیادی که در مورد افزایش ارزش رمزارزها وجود داشته، در واقعیت بیت‌کوین در مقایسه با سهام تکنولوژی حرکت خاص یا متفاوتی نداشته است. حتی پس از انتخابات، عملکرد شاخص TQQQ به‌طور کلی از بیت‌کوین بهتر بوده است، حتی اگر نوسانات هر دو دارایی را هم در نظر بگیریم.

این موضوع می‌تواند نشان دهد که بازار رمزارزها عملکرد خاصی فراتر از انتظارات نداشته و رشد آن مشابه سایر دارایی‌های پرریسک بوده است.

در نمودار زیر، ستون‌های اول نشان‌دهنده تغییرات روزانه میانگین در سال گذشته هستند و بقیه ستون‌ها تغییرات بعد از انتخابات را نمایش می‌دهند. این تفاوت عملکرد پس از انتخابات، دید بهتری از رفتار این دو دارایی در مقابل شرایط جدید بازار می‌دهد.

کامودیتی‌ها
در هفته گذشته، شاخص قدرت نسبی (RSI) طلا به منطقه اشباع خرید رسید، که نشانه‌ای از احتمال اصلاح قیمت بود. برخی تحلیلگران به دنبال توضیح این موضوع هستند که چرا با پیروزی نامزدی که کسری بودجه بیشتری به همراه دارد، قیمت طلا کاهش یافته است؛ اما شاید دلیل ساده‌تر این باشد که طلا بیش از حد افزایش یافته بود و به اصلاح نیاز داشت. برخی بر این باورند که حضور افرادی مانند ایلان ماسک در عرصه سیاست ممکن است منجر به کاهش هزینه‌های دولتی شود، که نتیجه آن رشد اقتصادی اسمی و کاهش نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی خواهد بود. اما در عمل، این فرضیه‌ها به ندرت محقق می‌شوند و کاهش مالیات‌ها معمولاً هزینه‌ها را پوشش نمی‌دهد؛ این دیدگاه‌ها بیشتر خیالی به نظر می‌رسند.

به‌طور کلی، این هفته تمرکز بازار بر روی کالاها نبوده و توجهات بیشتر به دارایی‌های اصلی مانند بانک‌ها، اوراق قرضه و بیت‌کوین معطوف شده است. زمانی که حتی تحلیل دقیق تأثیر پیروزی ترامپ بر نرخ بازدهی اوراق ۱۰ ساله خزانه‌داری دشوار است، تلاش برای پیش‌بینی اثر آن بر کالاهایی مانند مس منطقی به نظر نمی‌رسد.

از طرف دیگر، برنامه محرک اقتصادی چین نیز بدون نتیجه قابل توجهی باقی مانده است. این برنامه عظیم ۱.۴ تریلیون دلاری امید چندانی در بازار ایجاد نکرد و نتیجه آن به قدری ضعیف بود که توجه‌ها به سمت دیگری معطوف شد. قیمت مس نیز واکنش قابل توجهی نشان نداد و تنها با نوسانی ملایم همراه بود، به گونه‌ای که تغییرات نموداری آن به نماد قوس طلایی مک‌دونالدز شباهت داشت: ابتدا با یک افزایش، سپس کاهش و دوباره افزایش مختصر، اما بدون هیچ افت یا صعود چشمگیری.

✔️  بیشتر بخوانید: بیت‌کوین، طلا و ترامپ: مثلث طلایی وال‌استریت

منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donnelly.

رشد بازار سهام

سهام در وال استریت برای دومین روز متوالی به رکورد جدیدی دست یافت و بازدهی اوراق قرضه کاهش یافت، پس از اینکه فدرال رزرو نرخ بهره را کاهش داد و سرمایه‌گذاران به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا واکنش نشان دادند.

فدرال رزرو نرخ بهره را ۲۵ نقطه پایه کاهش داد و اعلام کرد که بازار کار به طور کلی کاهش یافته و تورم به سمت هدف ۲٪ حرکت می‌کند.

شاخص S&P 500 و نزدک هر دو برای دومین روز متوالی به رکورد جدیدی دست یافتند.

شاخص MSCI برای سهام جهانی نیز ۰.۹٪ افزایش یافت و به رکورد جدیدی رسید.

بازدهی اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا پس از کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو کاهش یافت.

یورو پس از آشفتگی سیاسی در آلمان ۰.۷٪ افزایش یافت.

بانک انگلستان نرخ بهره را ۲۵ نقطه پایه کاهش داد و بانک‌های مرکزی نروژ و سوئد نیز جلساتی برگزار کردند.

بیت‌کوین به رکورد جدیدی دست یافت و طلا ۱.۸٪ افزایش یافت.

نفت نیز پس از فروش‌های ناشی از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا افزایش یافت.

انتخابات امریکا و تاثیرش بر بازارهای مالی


بازارها از منظر اقتصاد کلان
با افزایش احتمال پیروزی کامالا هریس در انتخابات، رقابت به حدی نزدیک شده که نتیجه تقریباً به یک بازی شیر یا خط تبدیل شده است. به نظر می‌رسد بازارها فرض کرده‌اند که اشتباهات نظرسنجی در سال ۲۰۲۴ مشابه خطاهای انتخابات‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ خواهد بود—دوره‌هایی که در آن نتایج نظرسنجی تفاوت چشمگیری با واقعیت داشت.

با این حال، معمولاً پس از شناسایی خطاهای قبلی، نظرسنجی‌کنندگان مدل‌های خود را بیش از حد اصلاح می‌کنند. این "اصلاح بیش از حد" اغلب باعث می‌شود که خطاها دوباره به میانگین‌های قبلی خود نزدیک شوند. به عبارت دیگر، اگر در گذشته نظرسنجی‌ها تمایل به سمت یک نامزد خاص نشان داده باشند، این بار ممکن است نتایج به سمت نامزد دیگر متمایل شوند، که این تغییر می‌تواند دقت پیش‌بینی‌ها را کاهش دهد. چنین حالتی، در صورت وقوع، می‌تواند به واکنش‌های غیرمنتظره و نوسانات شدید در بازارها منجر شود.

این باور که همچنان رأی‌دهندگانی طرفدار ترامپ وجود دارند که نظر واقعی خود را پنهان می‌کنند، غیرمنطقی به نظر می‌رسد. یکی از ویژگی‌های مهم انتخابات ۲۰۲۰ این بود که برای اولین بار امکان رصد لحظه‌ای واکنش‌های بازار بر اساس نتیجه انتخابات فراهم شد، آن هم از طریق توکن انتخاباتی پلتفرم FTX. در آن زمان، FTX پلتفرمی نوآورانه و جذاب بود که وعده داده بود همه چیز را به توکن تبدیل کند و برای معامله‌گران امکان پیش‌بینی نتایج سیاسی را به‌شکلی شفاف‌تر و پویا فراهم آورد.

سم بنکمن-فرید (SBF)، بنیان‌گذار این پلتفرم، در دنیای ارزهای دیجیتال به عنوان فردی موفق شناخته می‌شد که توانسته بود با استفاده از استراتژی‌های آربیتراژ در بازارهای جهانی ارز دیجیتال، سرمایه اولیه ۱۰ میلیون دلاری خود را به ۱۰ میلیارد دلار تبدیل کند. تصویر زیر اسکرین‌شاتی است که روز پس از انتخابات ۲۰۲۰ منتشر کرده بودم.

از آن شب تاکنون اتفاقات بسیاری رخ داده است. وقتی به نسخه‌های قدیمی تحلیل‌های هفتگی‌ام می‌نگرم، گاه با شگفتی درمی‌یابم که شرایط در سال‌های گذشته تا چه اندازه با امروز متفاوت یا مشابه بوده است. خاطرات تابستان ۲۰۲۰ به‌عنوان دوره‌ای پرالتهاب و مملو از اعتراضات و ناآرامی‌ها در ذهنم نقش بسته است؛ اما یادداشت روزانه‌ام در نوامبر همان سال به من یادآوری می‌کند که در شب انتخابات، آمریکا برای هر سناریوی بدبینانه‌ای آماده بود.

این هم یادداشت روزانه من در پنج‌شنبه، ۵ نوامبر ۲۰۲۰:

می‌توان گفت از آن زمان تاکنون راه طولانی‌ای را طی کرده‌ایم، این‌طور نیست؟

در سال ۲۰۲۰، اوضاع کمی ساده‌تر بود. ما نتیجه انتخابات را از طریق توکن BIDEN در پلتفرم FTX دنبال می‌کردیم و تغییرات شاخص نیویورک تایمز را زیر نظر داشتیم. اما اکنون با لغو برخی محدودیت‌ها توسط کمیسیون معاملات آتی کالا یا CFTC، که نهاد نظارتی بازارهای مالی مشتقات در آمریکا است، امکان شرط‌بندی مستقیم بر سر نتیجه انتخابات فراهم شده است. این روند شاید پیامدهایی برای جامعه داشته باشد، اما ابزارهای جدیدی را برای تحلیل لحظه‌ای انتخابات در اختیار ما می‌گذارد.

یکی از ابزارهایی که می‌توانیم در شب انتخابات از آن استفاده کنیم، پیش‌بینی زمان اعلام نتایج انتخابات است. این ابزار به ما کمک می‌کند تا بفهمیم مردم و بازارها انتظار دارند نتیجه انتخابات چه زمانی مشخص شود و چقدر احتمال دارد که اعلام نتایج به تأخیر بیفتد.

در نموداری که در اختیار داریم، مشاهده می‌کنید که حدود ۸۰ درصد از پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که نتایج انتخابات تا تاریخ ۷ نوامبر اعلام خواهد شد. همچنین، احتمال اینکه نتیجه پس از ۱۱ نوامبر اعلام شود، به تدریج کاهش یافته و تقریباً به صفر می‌رسد. این نشان می‌دهد که بیشتر افراد انتظار دارند نتیجه انتخابات به سرعت و بدون تأخیر طولانی مشخص شود.

برای یادآوری، در اینجا زمان‌های تأیید نتایج انتخابات آمریکا توسط آسوشیتد پرس (AP) در دوره‌های گذشته آورده شده است:

  • ۲۰۲۰: ۴ روز پس از انتخابات (اگرچه تقریباً نتیجه نهایی روز بعد مشخص بود)
  • ۲۰۱۶: ساعت ۲:۳۰ بامداد
  • ۲۰۱۲: ساعت ۱۱:۲۰ شب
  • ۲۰۰۸: ساعت ۱۱:۰۰ شب
  • ۲۰۰۴: روز بعد، حدود ساعت ۲ بعدازظهر
  • ۲۰۰۰: ۱۲ دسامبر (به دلیل اختلافات حقوقی طولانی‌مدت)
  • ۱۹۹۶: ساعت ۹:۳۰ شب

ابزار دیگری که احتمالاً در شب انتخابات بسیار مفید خواهد بود، رصد احتمال پیروزی نامزدها در ایالت‌های کلیدی است. در واقع، تنها هفت ایالت اصلی وجود دارند که نتیجه آن‌ها می‌تواند سرنوشت انتخابات را تعیین کند.

در اینجا احتمالات شرط‌بندی برای هر یک از ایالت‌های کلیدی، بر اساس داده‌های Kalshi آورده شده است. این ایالت‌ها به دلیل وزن بالای رأی‌دهی و تأثیر مستقیم بر نتیجه انتخابات، به‌عنوان ایالت‌های سرنوشت‌ساز شناخته می‌شوند.

نکته جالب اینجاست که نتایج نظرسنجی‌ها در این ایالت‌ها بسیار نزدیک‌تر از احتمالات شرط‌بندی هستند. بسیاری از افراد گمان می‌کنند که نظرسنجی‌ها، مانند سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰، باز هم همان خطاها را تکرار می‌کنند. این یعنی فرض عمومی بر این است که نظرسنجی‌کنندگان همچنان ممکن است از واقعیت دور باشند. اما تاریخ نشان داده که نظرسنجی‌کنندگان معمولاً پس از دو بار خطا، مدل‌های خود را برای کاهش خطاها به‌سرعت اصلاح می‌کنند. به همین دلیل، این بار ممکن است نتایج نظرسنجی به واقعیت نزدیک‌تر باشد.

از سوی دیگر، خطاهای نظرسنجی در ایالت‌های مختلف معمولاً همسو با هم هستند. این بدان معناست که اگر ببینیم نتیجه در یکی از این ایالت‌ها به کدام سمت پیش می‌رود، می‌توانیم پیش‌بینی اولیه‌ای از جهت‌گیری کلی رقابت داشته باشیم. البته این خطاها کاملاً به هم مرتبط نیستند، اما گرایش‌های مشابهی دارند که می‌تواند تصویری کلی از نتیجه انتخابات ارائه دهد.

می‌توان گفت که احتمالاً نتیجه انتخابات به ایالت‌های میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا بستگی دارد. اگر کامالا هریس بتواند در هر سه ایالت پیروز شود، احتمالاً کل انتخابات را از آن خود می‌کند؛ در غیر این صورت، کار او سخت خواهد بود.

در انتخابات ۲۰۲۰، ایالت ویسکانسین در ساعت ۲:۱۶ بعدازظهر چهارشنبه اعلام شد، میشیگان در ساعت ۵:۵۶ بعدازظهر همان روز و پنسیلوانیا تا ۷ نوامبر، ساعت ۱۱:۲۵ شب تأیید نهایی نشد.

من فکر می‌کنم که کامالا هریس با اختلافی بسیار کم در انتخابات پیروز خواهد شد، و ممکن است چند روز طول بکشد تا نتیجه نهایی اعلام شود. دلیل این تأخیر این است که احتمالاً درخواست‌های بازشماری آرا و اعتراض به نتایج انتخاباتی صورت می‌گیرد، که می‌تواند فرآیند اعلام نتیجه را طولانی‌تر کند.

این دیدگاه من بر این اساس است که نظرسنجی‌ها معمولاً خطاهای گذشته خود را بیش از حد اصلاح می‌کنند. به عبارت ساده، اگر در گذشته نظرسنجی‌ها به نفع یک نامزد خطا کرده باشند، این بار ممکن است در تلاش برای جبران، نتایج را به نفع نامزد دیگر نشان دهند. بنابراین، احتمال دارد که در این نظرسنجی‌ها شانس ترامپ بیشتر از واقعیت نمایش داده شده باشد و احتمال‌های شرط‌بندی نیز دقیق نباشند.

در سوی دیگر، اروپا در وضعیت دشواری قرار گرفته است. شرکت فولکس‌واگن، یکی از ارکان اصلی صنعت این قاره، با رقابت شدید چینی‌ها دست و پنجه نرم می‌کند و منطقه یورو نیز شرایطی مشابه کانادا و نیوزیلند دارد: نرخ‌های بهره واقعی محدودکننده‌اند، بازار کار وضعیت نسبتاً خوبی دارد، تورم در حال کاهش است، اما رشد تولید ناخالص داخلی به‌طرز ناامیدکننده‌ای ضعیف است. با این حال، نکته مثبت این است که شاخص‌های اقتصادی در اروپا بهبود یافته‌اند و برخلاف انتظار، روند مثبتی را نشان می‌دهند.

با این همه، به نظر می‌رسد که در حال حاضر مسائل اقتصاد کلان جهانی اهمیت چندانی ندارند. درست است که چین توانسته جلوی خروج سرمایه را بگیرد، اما از طرفی همچنان تمایلی به تقویت اقتصاد نشان نمی‌دهد. همچنین، اگرچه اوضاع اروپا کمی بهتر شده، اما همچنان وضعیت کلی مطلوب نیست. در حال حاضر، توجه همه معطوف به انتخابات آمریکاست. خبر خوب این است که به‌احتمال زیاد نتیجه انتخابات آمریکا را تا پایان سال جاری خواهیم دانست.
بازار سهام
مهم‌ترین نکته درباره بازار سهام در حال حاضر این است که تقریباً همه سرمایه‌گذاران خوش‌بین هستند، و به‌ندرت چنین سطحی از خوش‌بینی مشاهده شده است. اما تا این حد از خوش‌بینی لزوماً نشانه مثبتی نیست؛ در واقع، وقتی تمامی فعالان بازار انتظار رشد سهام را دارند، معمولاً باید نگران بود.

در نموداری که Conference Board از سال ۱۹۸۶ تاکنون ارائه کرده است، از شرکت‌کنندگان پرسیده می‌شود که آیا معتقدند قیمت سهام افزایش می‌یابد یا کاهش می‌یابد. نتایج کنونی نشان می‌دهد که سطح خوش‌بینی به اوج تاریخی خود رسیده است.

پس سؤال اینجاست: با چنین سطح بی‌سابقه‌ای از خوش‌بینی در بازار سهام، واقعاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ آیا عواملی وجود دارند که از دید ما پنهان مانده‌اند؟

برای سومین هفته متوالی، خلاصه بازار سهام، مشابه هفته‌های گذشته به شرح زیر است:

همه نسبت به انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ بسیار خوش‌بین هستند. اما آیا چیزی می‌تواند این خوش‌بینی را بهم بزند؟

✔️  بیشتر بخوانید: تأثیر چرخه انتخاباتی ریاست‌جمهوری آمریکا بر بازار سهام

نرخ بازدهی اوراق قرضه
با کاهش شانس ترامپ و انتشار گزارش ضعیف اشتغال غیر کشاورزی (NFP)، نرخ بازدهی اوراق قرضه همچنان در سطوح بالایی قرار دارد. این شرایط برای سرمایه‌گذارانی که نسبت به آینده بازار اوراق خوش‌بین هستند، کمی نگران‌کننده است، چرا که توضیح منطقی و مشخصی برای افزایش بازدهی در این وضعیت وجود ندارد. به‌طور کلی، حرکات بدون دلیل یا غیرقابل توضیح در بازار اوراق قرضه می‌توانند نشانه‌ای از روندی نگران‌کننده و مبهم باشند.

با این حال، در شرایط فعلی نیازی نیست به دنبال تحلیل عمیق این نوسانات باشیم، زیرا نتیجه انتخابات مسیر کوتاه‌مدت بازدهی را تعیین خواهد کرد، نه وضعیت فعلی بازار یا جو روانی حاکم بر آن.

ترسناک‌ترین سناریو این است که کامالا هریس پیروز شود و بازدهی اوراق قرضه ابتدا کاهش یابد و سپس به سرعت افزایش پیدا کند. این وضعیت می‌تواند برای سرمایه‌گذارانی که بلافاصله پس از اعلام پیروزی هریس توسط AP در اوراق قرضه سرمایه‌گذاری کرده یا دلار را فروخته‌اند، به‌سرعت به یک شکست بزرگ تبدیل شود. این یک پیش‌بینی نیست، اما سناریویی است که برای سرمایه‌گذاران اوراق قرضه نگران‌کننده خواهد بود.

در سایر نقاط جهان، بازارها به وضعیت نسبتاً پایداری رسیده‌اند و بیشتر بانک‌های مرکزی در مسیرهای قابل پیش‌بینی حرکت می‌کنند. نموداری که از ابزار MIPR در بلومبرگ تهیه شده، مسیرهای احتمالی نرخ بهره در کشورهای مختلف را نشان می‌دهد. چند نکته در این نمودار جلب توجه می‌کند:

  • منحنی‌های نرخ بهره در برزیل و ژاپن: این دو کشور الگوهای متفاوتی را نشان می‌دهند که می‌تواند به سیاست‌های پولی خاص هر کشور مرتبط باشد.
  • پیش‌بینی‌های جذاب برای نیوزیلند: انتظار می‌رود که نیوزیلند تغییرات قابل توجهی در نرخ بهره خود اعمال کند.
  • هماهنگی بین نرخ‌های آمریکا، کانادا، مکزیک و اروپا: این کشورها انتظار می‌رود طی یک سال آینده نرخ بهره را حدود ۱۰۰ واحد پایه کاهش دهند، که نشان‌دهنده روند کاهشی نرخ بهره در اقتصادهای بزرگ است.
  • سطح بسیار پایین بازدهی در سوئیس: بازدهی اوراق قرضه در سوئیس همچنان در سطوح بسیار پایین قرار دارد، که نشان‌دهنده سیاست‌های پولی انبساطی و شرایط اقتصادی خاص این کشور است.

به‌طور کلی، بسیاری از کشورها در حال کاهش نرخ بهره هستند، و این موضوع در پیش‌بینی‌ها و انتظارات بازار منعکس شده است. این روند کاهشی نرخ بهره می‌تواند تأثیرات مهمی بر بازارهای مالی و تصمیمات سرمایه‌گذاری داشته باشد.
ارزهای فیات
این هفته بریتانیا بودجه جدید خود را اعلام کرد، و بازار ابتدا به آن واکنش تندی نشان داد، شبیه به واکنش شدیدی که در دوران نخست‌وزیری لیز تراس رخ داده بود. در آن زمان، طرح‌های مالی تراس باعث سقوط شدید ارزش پوند و افزایش بازدهی اوراق قرضه بریتانیا شد، که به دلیل نگرانی‌های سرمایه‌گذاران از بی‌ثباتی اقتصادی، به‌سرعت به بحران اقتصادی منجر شد. در بودجه جدید نیز ابتدا بازار انتظار داشت که این سناریو تکرار شود، اما این بار پس از یک واکنش اولیه، پوند به‌سرعت بهبود یافت و دوباره ارزش خود را بازیافت.

یکی از دلایلی که این نوع معاملات برای سرمایه‌گذاران جذاب است، این باور رایج است که هیچ کشوری نمی‌تواند برای همیشه با کسری‌های بزرگ مالی پیش برود، بدون اینکه تأثیری بر نرخ بازدهی اوراق قرضه یا ارزش پول آن کشور بگذارد؛ به‌ویژه کشورهایی که ارز ذخیره جهانی مانند دلار آمریکا را ندارند. این رویکرد که با عنوان "معاملات انتقامی اوراق قرضه" شناخته می‌شود، در اصل زمانی رخ می‌دهد که سرمایه‌گذاران به دلیل سیاست‌های مالی بی‌پروای یک کشور، تصمیم به فروش اوراق قرضه و ارز آن کشور می‌گیرند. در سال ۲۰۲۲، این استراتژی موفقیت‌آمیز بود و به همین دلیل بازار این بار نیز واکنش نشان داد.

در بازارهای توسعه‌یافته مانند بریتانیا، به‌طور معمول زمانی که بازدهی اوراق قرضه بالا می‌رود، ارزش ارز آن کشور نیز افزایش می‌یابد. این به این دلیل است که نرخ‌های بالاتر بازدهی، نشان‌دهنده انتظارات از رشد اقتصادی قوی‌تر هستند. اما زمانی که فروش اوراق قرضه به دلیل نگرانی‌های اعتباری یا ترس از بدهی‌های زیاد دولت باشد، این رابطه برعکس عمل می‌کند و شبیه به رفتار بازارهای نوظهور می‌شود؛ به این معنا که هم‌زمان هم اوراق قرضه و هم ارز کاهش می‌یابند.

در نمودار کوتاه‌مدتی که از بازدهی اوراق قرضه و ارزش پوند در برابر دلار داریم، مشاهده می‌شود که این دو به‌طور معمول باید همسو حرکت کنند، اما با توجه به شرایط خاص اقتصادی بریتانیا و واکنش‌های بازار، این نوسانات در مواقعی هم‌راستا نیستند.

در نتیجه، جفت‌ارز پوند-دلار (GBP/USD) از ۱.۲۹۸۰ به ۱.۲۸۴۰ کاهش یافت، حتی با اینکه بازدهی اوراق قرضه بریتانیا در حال افزایش بود. این همان استراتژی معروف معامله انتقامی اوراق قرضه است؛ یعنی زمانی که سرمایه‌گذاران، به دلیل نگرانی از سیاست‌های مالی، هم اوراق قرضه و هم ارز را به فروش می‌رسانند. با این حال، این واکنش فقط چند ساعت دوام آورد و پس از آن پوند دوباره تقویت شد و تقریباً تمام این کاهش را جبران کرد. همچنان پرسش‌هایی در مورد پایداری مالی بریتانیا باقی است، اما معمولاً بازار به‌صورت "واکنش سریع و تحلیل در آینده" عمل می‌کند، به این معنا که ابتدا بر اساس خبرها و رویدادها واکنش نشان می‌دهد و سپس در فرصتی دیگر به ارزیابی و بررسی دقیق‌تر می‌پردازد.

در همین حال، ارزش دلار آمریکا نیز این هفته کمی کاهش یافت، اما پس از انتشار گزارش اشتغال NFP، دوباره به‌سرعت تقویت شد. برخلاف بازدهی اوراق قرضه که در بالاترین سطح خود قرار دارد، دلار همچنان در محدوده میانی خود نوسان می‌کند. نمودار شاخص دلار (Dollar Index) در ماه گذشته نشان می‌دهد که دلار در این بازه زمانی تقریباً در یک سطح ثابت باقی مانده است.

در حال حاضر، برآورد بازار این است که در صورت پیروزی ترامپ، ارزش دلار حدود ۱.۵٪ افزایش خواهد یافت، در حالی که پیروزی کامالا هریس احتمالاً به کاهش حدود ۲٪ در ارزش دلار منجر خواهد شد.

✔️  بیشتر بخوانید: تأثیرات انتخابات ریاست جمهوری ‌آمریکا بر نوسانات قیمت طلا

ارزهای دیجیتال
این هفته بازار کریپتو رشد چشمگیری داشت و تقریباً به همان سطح عملکرد شاخص نزدک رسید؛ هر دو بازار به رکوردهای تاریخی خود نزدیک شده‌اند، اما هنوز کمی پایین‌تر از آن قرار دارند. این روند نشان می‌دهد که علاقه به ارزهای دیجیتال همچنان بسیار بالاست و سرمایه‌گذاران بسیاری به آینده این بازار امیدوارند.

مایکل سیلور، یکی از شخصیت‌های برجسته و مشتاق در دنیای کریپتو، طی سال‌های گذشته بارها مبالغ زیادی بیت‌کوین خریداری کرده است. او که تاکنون میلیاردها دلار در بیت‌کوین سرمایه‌گذاری کرده، اخیراً از برنامه‌ای خبر داده که در آن قصد دارد طی سه سال آینده، ۴۲ میلیارد دلار دیگر بیت‌کوین بخرد. این رقم بسیار بزرگی است و نشان می‌دهد که او باور قوی‌ای به ارزش بلندمدت بیت‌کوین دارد.

برای درک بهتر این رقم بزرگ، خوب است بدانید که ارزش کل بازار شرکت او، مایکرواستراتژی، تنها ۵۰ میلیارد دلار است و درآمد سالانه این شرکت حدود ۴۰۰ میلیون دلار. به عبارتی، سیلور تصمیم گرفته تا بخش بزرگی از دارایی‌های شرکت خود را صرف خرید بیت‌کوین کند، که یک ریسک بزرگ محسوب می‌شود اما برای کسانی که به ارزش آینده بیت‌کوین باور دارند، فرصتی جذاب به حساب می‌آید.

این فعالیت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های بزرگ بر نرخ مبادله اتریوم به بیت‌کوین (ETH/BTC) فشار وارد کرده‌اند، به این معنا که بیت‌کوین نسبت به اتریوم عملکرد بهتری دارد. این وضعیت ما را به یاد نکته‌ای می‌اندازد: در هر حوزه‌ای، دارایی اولیه یا اصلی—که به آن OG (مخفف Original Gangster) می‌گویند—معمولاً مطمئن‌ترین گزینه برای سرمایه‌گذاری است.

برای مثال:

  • شماره اول کتاب‌های مصور "اکشن کامیکس" (Action Comics #1)، که اولین حضور شخصیت سوپرمن است، ارزش بسیار بیشتری نسبت به شماره دوم دارد. این به دلیل نادر بودن و اهمیت تاریخی آن است.
  • در دنیای NFTها، مجموعه "کریپتوپانکس" (CryptoPunks) ارزشمندتر از "بورد ایپس" (Bored Apes) است، زیرا کریپتوپانکس اولین مجموعه NFT بزرگ و شناخته‌شده بود.
  • کارت‌های سال اول بازیکنان (Rookie cards) معمولاً ارزش بیشتری نسبت به کارت‌های سال‌های بعد دارند، زیرا نشان‌دهنده آغاز حرفه ورزشی آن‌ها هستند و برای کلکسیونرها جذاب‌ترند.

به عبارت دیگر، اولین بودن اغلب به معنای بهترین بودن است، زیرا دارایی‌های اولیه مزیت طبیعی و تاریخی نسبت به رقبا و موارد بعدی دارند. این اصل در مورد بیت‌کوین نیز صدق می‌کند؛ بیت‌کوین به‌عنوان اولین ارز دیجیتال، جایگاه ویژه‌ای دارد و نسبت به سایر ارزهای دیجیتال از اعتبار و پذیرش بیشتری برخوردار است.

در این میان، اتریوم با رقابت بیشتری از سوی سایر ارزهای دیجیتال مواجه است، در حالی که بیت‌کوین تقریباً در جایگاهی بدون رقیب قرار دارد. رشد اخیر قیمت بیت‌کوین عمدتاً به دلیل حجم بالای جریان‌های سرمایه‌ای است که وارد این بازار شده است. از طرف دیگر، اتریوم به دلیل رقابت در فضای ارزهای دیجیتال چالش بیشتری در جذب سرمایه‌گذاران دارد.

انتخابات پیش رو در آمریکا احتمالاً بر ارزهای دیجیتال تأثیر کمتری نسبت به بازارهای مالی سنتی خواهد داشت، اما اگر کامالا هریس پیروز شود، ممکن است شاهد افت قابل‌توجهی در بازار کریپتو باشیم، زیرا برخی سرمایه‌گذاران ممکن است نسبت به آینده این دارایی‌ها احتیاط بیشتری نشان دهند.

کامودیتی‌ها
این هفته اتفاق جالبی افتاد؛ برادرم، که اصولاً به بازارهای مالی علاقه‌مند نیست و به ندرت در این باره از من سوالی می‌پرسد، پیامی فرستاد که نشان می‌داد حتی افرادی که از بازارها دور هستند، توجهشان به طلا جلب شده است. این نشانه‌ای است که نشان می‌دهد علاقه به طلا در حال افزایش است.

در همین حین، بانک‌های بزرگ نیز کنفرانس‌های مختلفی درباره طلا برگزار می‌کنند. یکی از این کنفرانس‌ها با عنوان "آیا طلا سرمایه‌گذاری ایمن‌تری نسبت به اوراق قرضه است؟" قرار است برگزار شود و تحلیل‌هایی درباره دلایل خوش‌بینی به بازار طلا ارائه دهد. حتی مجله The Economist، که معمولاً به موضوعات قدیمی نمی‌پردازد، این هفته چهار مقاله در مورد طلا منتشر کرده است. این حجم از توجه معمولاً زمانی رخ می‌دهد که شاخص RSI هفتگی طلا به بالاترین سطح چند سال اخیر خود رسیده باشد، که دقیقاً شرایط کنونی است.

در این وضعیت، می‌توان به قانون Betteridge اشاره کرد که می‌گوید سرخط‌های خبری که به شکل سوالی مطرح می‌شوند، معمولاً پاسخشان "خیر" است. به عبارتی، این حجم از توجه رسانه‌ها و تحلیلگران به طلا ممکن است نشان دهد که بازار در حال اشباع است. با این وجود، در حالی که طلا در طول سال ۴۰٪ افزایش یافته، شرط‌بندی روی کاهش قیمت آن ترسناک به نظر می‌رسد؛ اما اغلب، معاملات ترسناک، همان‌هایی هستند که می‌توانند جذاب و سودآور باشند.

اگر واقعاً مصمم هستید که روی کاهش قیمت طلا شرط‌بندی کنید، شاید به جای آن بهتر باشد نقره بفروشید. نقره به دلیل اینکه خریداران خرد بیشتری در بازار آن فعالیت می‌کنند و بانک‌های مرکزی حمایتی از آن ندارند، نسبت به طلا نوسانات بیشتری دارد و برای این نوع معاملات مناسب‌تر است.

البته این یک توصیه سرمایه‌گذاری نیست، اما اگر به دنبال فرصت‌های کوتاه‌مدت هستید، شاید بازار نقره به شما گزینه‌های بهتری برای فروش ارائه دهد.

 

 

 

 

 

 

 

ژاپن و امریکا

سهام‌های ژاپنی پس از آنکه ین نسبت به دلار تا ۱٪ افزایش یافت، کاهش یافتند. این تقویت ین پس از اظهارات کازو اوئدا، رئیس بانک ژاپن در روز پنجشنبه صورت گرفت. علاوه بر این، نگرانی‌های سرمایه‌گذاران درباره انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده نیز بر بازار تأثیر گذاشت و سبب کاهش شاخص‌ها شد.

شاخص توپیکس (Topix) تا ۱.۷٪ در روز جمعه کاهش یافت که بزرگترین افت روزانه در بیش از سه هفته گذشته بوده و در جلسه صبح به ۲۶۵۶.۷۸ رسید. شاخص نیکی ۲۲۵ (Nikkei 225) نیز تا زمان تعطیلی ناهار در توکیو ۲.۳٪ کاهش یافت و به ۳۸,۱۹۶.۵۳ رسید.

 

آمازون

مدیرعامل آمازون اعلام کرده که همچنان قیمت‌ها را کاهش می‌دهند؛ زیرا رشد واحدهای محصول ادامه دارد. از ابتدای سال تا کنون، هزینه‌های سرمایه‌ای (Capex) 51.9 میلیارد دلار بوده و انتظار می‌رود در سال 2024 حدود 75 میلیارد دلار در Capex هزینه شود.
در سه‌ماهه سوم، Capex 21.4 میلیارد دلار بوده است. او اشاره کرده که مشتریان به دنبال تخفیف‌ها هستند و به قیمت‌ها حساسیت دارند. همچنین، الکسا می‌تواند با هوش مصنوعی تعبیه‌شده GenAI، رهبر هوش مصنوعی باشد و تقاضای بیشتری وجود دارد که اگر ظرفیت بیشتری داشتیم، می‌توانستیم آن را برآورده کنیم.
اصطلاح Capex یا هزینه‌های سرمایه‌ای مخفف Capital Expenditures است. به هزینه‌هایی اطلاق می‌شود که شرکت‌ها برای خرید، بهبود یا نگهداری دارایی‌های ثابت و سرمایه‌ای خود مانند ساختمان‌ها، تجهیزات، ماشین‌آلات و تکنولوژی‌های جدید صرف می‌کنند. این هزینه‌ها معمولاً به منظور افزایش ظرفیت تولید، بهبود کارایی یا توسعه عملیات شرکت انجام می‌شود.

سهام وال استریت

سه شاخص اصلی بازار سهام ایالات متحده در روز پنجشنبه پس از آنکه مایکروسافت و متا پلتفرمز (مالک فیسبوک) هزینه‌های رو به افزایش هوش مصنوعی خود را که می‌تواند بر درآمدهایشان تأثیر بگذارد، برجسته کردند و اشتیاق به شرکت‌های بزرگ که امسال بازار را تقویت کرده‌اند را کاهش دادند، با کاهش بسته شدند.

سهام متا پلتفرمز ۴.۱٪ کاهش یافت و سهام مایکروسافت ۶٪ افت کرد، با وجود اینکه هر دو شرکت بهتر از تخمین‌های درآمدی عمل کردند. از دیگر شرکت‌های بزرگ فناوری، آمازون و اپل نتایج فصلی خود را پس از بسته شدن بازار گزارش کردند. آمازون با رشد قوی در واحد خدمات ابری خود، تخمین‌های درآمدی را شکست داد و اپل نیز با رشد فروش آیفون، انتظارات درآمد و سود را شکست داد. سهام آلفابت، که در روز سه‌شنبه گزارش داد، ۱.۹٪ کاهش یافت.

شاخص صنعتی داوجونز ۰.۹٪، S&P 500 حدود ۱.۸۶٪ و نزدک حدود ۲.۷۶٪ کاهش یافتند.

شاخص قیمت مصرف شخصی (PCE)، که شاخص ترجیحی تورم فدرال رزرو است، در سپتامبر ۰.۲٪ افزایش یافت که مطابق با انتظارات اقتصادی بود. اما رقم هسته سال به سال ۲.۷٪ بود که کمی بالاتر از پیش‌بینی ۲.۶٪ بود، در حالی که مخارج مصرف‌کننده بیشتر از حد انتظار افزایش یافت.

سهام Estee Lauder بدترین روز خود را ثبت کرد و ۲۰.۹٪ کاهش یافت. سهام Uber Technologies نیز ۹.۳٪ کاهش یافت. اینتل گزارش درآمدی خود را پس از بسته شدن بازار اعلام کرد که تحت تأثیر هزینه‌های کاهش ارزش و بازسازی قرار گرفت.

صندوق بین‌المللی پول

صندوق بین‌المللی پول (IMF) پیش‌بینی کرده که اقتصاد آسیا در سال ۲۰۲۴ با رشد ۴.۶٪ و در سال ۲۰۲۵ با رشد ۴.۴٪ مواجه خواهد شد. فشارهای نزولی قیمت‌ها از طرف چین می‌تواند به کشورهای دارای ساختار صادراتی مشابه آسیب برساند و تنش‌های تجاری را ایجاد کند.
همچنین، ریسک‌های مربوط به چشم‌انداز اقتصادی آسیا به سمت کاهش متمایل شده است. یک ریسک حاد برای آسیا افزایش تعرفه‌های تلافی‌جویانه بین شرکای تجاری بزرگ است. تغییرات ناگهانی در انتظارات بازار از سیاست‌های فدرال رزرو و بانک ژاپن می‌تواند باعث تنظیمات شدید در نرخ‌های ارز و تاثیرات جانبی در سایر بازارها شود.

بازار سهام آمریکا

در روز چهارشنبه، شاخص‌های سهام ایالات متحده به دلیل افت سهام شرکت‌های تراشه‌سازی کاهش یافتند و سرمایه‌گذاران منتظر نتایج درآمدی چند شرکت بزرگ بودند. مایکروسافت و متا پس از پایان بازار درآمدهای فصلی خود را گزارش دادند که هر دو بالاتر از انتظارات بودند. سهام آلفابت نیز پس از اعلام درآمد سه‌ماهه سوم که بالاتر از انتظارات بود، ۲.۸٪ افزایش یافت.

سهام AMD و Qorvo به دلیل پیش‌بینی‌های ضعیف کاهش یافتند و به ترتیب ۱۰.۶٪ و ۲۷.۳٪ افت کردند. سهام شرکت Super Micro Computer به دلیل استعفای شرکت حسابرسی Ernst & Young از سمت حسابدار این شرکت ۳۲.۶٪ کاهش یافت. همچنین، سهام شرکت Nvidia نیز ۱.۴٪ کاهش یافت، در حالی که افزایش سهام آلفابت بخش خدمات ارتباطی را تقویت کرد.

مایکل جیمز، مدیرعامل شرکت Wedbush Securities، گفت: «تمرکز اصلی روی گزارش‌ها و راهنمایی‌های مربوط به سهام خواهد بود.»

شاخص داو جونز 0.22٪ کاهش یافت و به ۴۲,۱۴۱.۵۴ رسید، شاخص S&P 500 نیز 0.33٪ کاهش یافت و به ۵,۸۱۳.۶۷ رسید و شاخص نزدک 0.56٪ کاهش یافت و به ۱۸,۶۰۷.۹۳ رسید.

در داده‌های اقتصادی، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده با نرخ سالانه ۲.۸٪ افزایش یافت که کمتر از پیش‌بینی اقتصاددانان ۳.۰٪ بود. گزارش دیگری نشان داد که تعداد شغل‌های خصوصی در اکتبر بیش از حد انتظار با ۲۳۳,۰۰۰ شغل افزایش یافته است.

رقابت تنگاتنگ بین کامالا هریس و دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نیز توجه سرمایه‌گذاران را به خود جلب کرده است.

سهام Eli Lilly پس از عدم تحقق انتظارات فروش داروهای کاهش وزن و دیابت ۶.۲٪ کاهش یافت. استارباکس نیز پس از اعلام کاهش فروش سه‌ماهه، ۰.۵۶٪ افت کرد.

بازار سهام وال استریت

بیشتر بازارهای سهام در آسیا به دلیل احتیاط قبل از انتخابات آمریکا و تصمیم‌گیری نرخ بهره فدرال رزرو کاهش یافتند، در حالی که سهام ژاپن افزایش یافت. شاخص‌های اصلی در چین، هنگ کنگ و استرالیا حداقل ۰.۵٪ کاهش یافتند.
شاخص‌های Topix و Nikkei بیش از ۱٪ افزایش یافتند که به دلیل ضعف اخیر ین و افزایش در بخش فناوری پس از بسته شدن نزدک در رکورد تاریخی بود.
معاملات آتی سهام آمریکا در ساعات آسیایی افزایش یافتند پس از اینکه شاخص S&P 500 با ۰.۲٪ افزایش بسته شد.

بازار سهام وال استریت

شاخص نزدک به دلیل گزارش درآمدهای قوی شرکت Alphabet به بالاترین حد خود رسید و شاخص S&P 500 نیز افزایش یافت، شاخص داو جونز کاهش یافت. در این هفته، شرکت‌های مهم فناوری از جمله Alphabet نتایج مالی خود را اعلام کردند که منجر به افزایش شاخص‌ها شد.
شرکت Alphabet درآمد سه‌ماهه‌ای بالاتر از انتظارات گزارش داد. این هفته شلوغ‌ترین هفته برای اعلام نتایج درآمدی شرکت‌های S&P 500 است.
تحلیل‌گران معتقدند که نتایج این شرکت‌ها می‌تواند تأثیر زیادی بر حفظ خوش‌بینی در بازارهای مالی داشته باشد.
سرمایه‌گذاران در حال بررسی نتایج شرکت‌ها بودند. شرکت VF Corp با ۲۷٪ افزایش پس از گزارش اولین سود در دو دوره متوالی و شرکت D.R. Horton با ۷.۲٪ کاهش پس از پیش‌بینی درآمد پایین‌تر از انتظارات برای سال ۲۰۲۵، از جمله شرکت‌هایی بودند که تأثیر داشتند.

همچنین، نتایج نظرسنجی JOLTS نشان داد که تعداد فرصت‌های شغلی در سپتامبر ۷.۴۴ میلیون بود که کمتر از انتظارات ۸ میلیون بود. گزارش جداگانه‌ای نشان داد که اعتماد مصرف‌کننده در اکتبر به ۱۰۸.۷ رسید که بالاتر از تخمین ۹۹.۵ بود.

در بخش‌های مختلف، خدمات ارتباطی، که شامل Alphabet و Meta می‌شود، بالاترین افزایش را داشتند، در حالی که بخش خدمات عمومی ۲.۱٪ کاهش یافت.

انتظار می‌رود که با اعلام نتایج شرکت‌ها، تنش‌های خاورمیانه و انتخابات آمریکا در ۵ نوامبر، هفته‌های آینده بازار پر نوسانی را به همراه داشته باشند.

تقویم گزارش درامدزایی شرکتهای امریکایی

شرکت‌های بزرگ فناوری نقش مهمی در فصل گزارش سود و بازارهای آمریکا خواهند داشت که این هفته گزارش‌های خود را ارائه می‌دهند. انتظار می‌رود رشد سود هر سهم (EPS) در شاخص S&P 500 برای سه‌ماهه سوم سال به ۳.۶٪ برسد که پنجمین سه‌ماهه متوالی رشد است.

تمرکز اصلی بر روی هفت شرکت بزرگ فناوری به نام‌های Alphabet، Microsoft، Meta، Apple، Amazon و Nvidia است. این هفته، Alphabet، Microsoft، Meta، Apple و Amazon گزارش‌های خود را ارائه خواهند کرد. Nvidia گزارش خود را در ۲۰ نوامبر ارائه می‌دهد.

شرکت تسلا هفته گذشته نتایج بهتر از انتظارات خود را گزارش داد که موجب افزایش بیش از ۱۰٪ سهام این شرکت شد.

با گزارش تقریباً ۴۰٪ از شرکت‌های S&P 500، نرخ رشد سالانه ۳.۶٪ ثبت شده که پایین‌ترین میزان در بیش از یک سال گذشته است.

این هفته نتایج تعدادی از شرکت‌های بزرگ نیز اعلام خواهد شد که تاریخ گزارش‌های آن‌ها خارج از نُرم‌های تاریخی است. این نتایج می‌تواند نشان‌دهنده اخبار بدی برای این شرکت‌ها باشد.

با توجه به FactSet، انتظار می‌رود که هفت شرکت بزرگ فناوری در مجموع رشد EPS ۱۸.۱٪ را برای سه‌ماهه سوم سال گزارش دهند. حذف این هفت شرکت از شاخص S&P 500 می‌تواند نرخ رشد ترکیبی را از ۳.۶٪ به ۰.۱٪ کاهش دهد.

سهام در آمریکا هفته‌ای حساس را با گزارش‌های مالی شرکت‌های بزرگ فناوری، داده‌های کلیدی تورم و گزارش ماهانه اشتغال آغاز کرده است. در این هفته نتایج مالی شرکت‌های مهم فناوری همچون آلفابت، اپل، آمازون، مایکروسافت و متا منتشر می‌شود که می‌تواند تأثیر چشمگیری بر مسیر S&P 500 داشته باشد. سرمایه‌گذاران مشتاقانه منتظرند ببینند آیا سرمایه‌گذاری‌های این شرکت‌ها در حوزه هوش مصنوعی به سودآوری بیشتر منجر خواهد شد، به‌ویژه که این هفته ۱۶۹ شرکت از S&P 500 گزارش مالی خود را ارائه می‌کنند.

تحلیل تکنیکال S&P 500 در تایم فریم روزانه

 بعد از لمس سطح ۵۶۷۰ که در تحلیل قبلی نیز اشاره شد، این شاخص یک رشد نسبی را تجربه کرد. همان‌طور که مشاهده می‌کنید احتمال صعود تا سقف کانال مشخص شده و رسیدن به سطح ۶۰۰۰ نیز وجود دارد. (فلش آبی‌رنگ)

 دیگر سناریو مدنظر اصلاح شاخص است که با فلش قرمزرنگ مشخص شده است؛ اما برای ورود به معامله فروش بهتر است تایم فریم ۴ ساعت را مورد بررسی قرار بدهیم.

تحلیل تکنیکال US500 در تایم فریم ۴ ساعت

همان‌طور که در چارت مشاهده می‌کنید، بعد از شکست خط روندی که با رنگ بنفش مشخص شده است، می‌توان برای معامله فروش اقدام کرد. اصلاح این شاخص در صورت شکست سطح ۵۶۷۰ می‌تواند تا ۵۶۰۰ و بعد از آن تا ۵۴۰۰ ادامه داشته باشد.

برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا به صفحه تحلیل‌های فاندامنتال بازار جهانی و فارکس مراجعه کنید.

گلدمن ساکس

تحلیل‌گران گلدمن ساکس، سهام آمریکا تا پایان سال رشد خواهد کرد. این پیش‌بینی نه تنها به دلیل فصل‌های خاص بلکه به عوامل مختلف دیگری نیز مرتبط است.

اولاً، دوشنبه آغاز «بهترین دوره تجاری سال برای سهام آمریکا» به ویژه در سال‌های انتخاباتی است. پایان اکتبر نیز به معنای فروش کمتر از سوی صندوق‌های سرمایه‌گذاری و صندوق‌های بازنشستگی است که این موضوع می‌تواند به افزایش قیمت سهام کمک کند.

ثانیاً، شرکت‌های آمریکایی به خرید سهام بازگشته‌اند. گلدمن ساکس می‌گوید بزرگترین خریدار بازار سهام شرکت‌های آمریکایی هستند و دوره بازخرید برای این شرکت‌ها از دوشنبه شروع شده است.

علاوه بر این، کاهش نوسانات در بازار (کاهش شاخص نوسانات CBOE) نشان‌دهنده ثبات نسبی است که می‌تواند به افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران کمک کند.

در نهایت، این پیش‌بینی به نوعی پیش‌بینی مخالف با «اجماع جهانی در وال استریت» است که معتقدند قیمت سهام پس از انتخابات ریاست‌جمهوری کاهش خواهد یافت. گلدمن ساکس با توجه به این عوامل معتقد است که سهام آمریکا تا پایان سال رشد خواهد کرد.

تحلیلگران گلدمن ساکس هشدار داده‌اند که افزایش نرخ بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله خزانه‌داری آمریکا به ۴.۳۰ درصد ممکن است موجب افزایش ریسک‌گریزی در بازارهای مالی شود.

هفته گذشته این بانک سرمایه‌گذاری هشدار داده بود که صعود بازدهی‌ها به این سطح می‌تواند یک چرخه بازخورد منفی در بازارهای سهام ایجاد کند. جیمی دیمون، مدیرعامل جی پی مورگان نیز امروز بار دیگر هشدار داد که «احتمالاً تورم به این زودی‌ها کاهش نخواهد یافت.»

نگرانی اصلی برای سرمایه‌گذاران اوراق قرضه این است که این افزایش بازدهی با وجود کاهش ۶ درصدی قیمت نفت اتفاق افتاده است که تأثیر آن در آمار تورم اکتبر و نوامبر دیده خواهد شد.

ممکن است در افق طولانی‌تر، بازگشت قیمت نفت به حدود ۸۰ دلار (معادل افزایش ۲۰ درصدی نسبت به قیمت کنونی) در سال آینده تورم کل را افزایش دهد و فدرال رزرو را وادار کند تا روند کاهش نرخ بهره را متوقف کند. در عین حال، قیمت گاز طبیعی نیز به دلیل پیش‌بینی‌های بهتر هواشناسی امروز با ۱۰ درصد کاهش مواجه شده است.

چشم‌ها همچنان به انتخابات آمریکا دوخته شده و افزایش بازدهی‌ها در جهت احتمال پیروزی کامل جمهوری‌خواهان و ارائه کاهش مالیاتی است. در حال حاضر، شانس جمهوری‌خواهان برای پیروزی در مجلس نمایندگان اندکی بالاتر است.

طلا در آستانه اصلاح بزرگ


بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
سرمایه‌ها همچنان به سمت ایالات متحده سرازیر می‌شوند؛ بازدهی رو به رشد اوراق قرضه، جهش بازار سهام و گزارش‌های مالی مثبت، به جذب سرمایه‌گذاران سرعت بخشیده است. شاخص دلار نیز در ۱۵ روز از ۲۰ روز اخیر روند صعودی داشته است. بسیاری از دارایی‌های کلیدی هم از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه خود عبور کرده‌اند—رخدادی که همزمان در چندین دارایی، معمولاً نشانه‌ای از تغییرات بزرگ یا چرخش در روندهای بازار تلقی می‌شود. اما در شرایط فعلی، این عبور از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه معنای خاصی را القا نمی‌کند.

افزایش بازدهی و شاخص دلار صرفاً نشان‌دهنده بازگشت به سطوح پیش از افت ناشی از گزارش اشتغال (NFP) ماه اوت است. اگرچه احتمالاً افزایش شانس ترامپ در انتخابات تا حدی می‌تواند بر ارزش دلار اثرگذار باشد، اما این روند بیشتر بازتابی از شرایط اقتصادی موجود است. در ابتدا، داده‌های اقتصادی آمریکا کاهشی به نظر می‌رسید، اما این روند متوقف شد. پس از یک دوره کوتاه ضعف در داده‌های اقتصادی، اکنون به نظر می‌رسد که بازار به وضعیت عادی بازگشته است و نشانه‌ای از اتفاقات نگران‌کننده در جریان نیست.

✔️  بیشتر بخوانید: همه چیز درباره شاخص دلار و نقش آن در بازار فارکس

شاید نمودارهایی را دیده باشید که رابطه تنگاتنگی بین شانس انتخاب مجدد ترامپ و بازدهی اوراق خزانه را نشان می‌دهند. این رابطه از نظر اقتصادی منطقی به نظر می‌رسد، اما باید در نظر داشت که این همبستگی ممکن است به نوعی تصادفی باشد؛ زیرا داده‌های اقتصادی به‌صورت تصادفی با شانس انتخاب مجدد ترامپ همزمان شده‌اند. در واقع، اگر به سایر دارایی‌هایی که انتظار می‌رود با شانس ترامپ همگام باشند—مانند بیت‌کوین و جفت‌ارز USD/MXN—نگاه کنید، رابطه خاصی بین آن‌ها مشاهده نخواهید کرد.

آیا افزایش شانس ترامپ بازده اوراق و USDJPY را بالا می‌برد؟
بله، احتمالاً افزایش شانس ترامپ در انتخابات تأثیری بر رشد بازده اوراق و USDJPY دارد. اما آیا این عامل اصلی در افزایش بازده اوراق خزانه ایالات متحده است؟ خیر. بازده‌ها در حال افزایش هستند زیرا اقتصاد آمریکا عملکردی فراتر از انتظارات نشان می‌دهد. پیش‌بینی GDPNow بانک فدرال آتلانتا در لحظه نگارش مقاله به سطح بالای ۳.۴ درصد رسیده است. همچنین، تعداد مدعیان بیمه بیکاری به سطوح پیش از طوفان بازگشته و آمار سفارشات کالاهای بادوام نیز فراتر از پیش‌بینی‌ها اعلام شد که باعث تقویت نتایج قدرتمند شاخص خرده‌فروشی هفته گذشته شد. به‌طور کلی، علیرغم نگرانی‌های واقعی از افزایش بدهی‌ها و داده‌های ضعیف‌تر کتاب بژ و گزارشات درآمدی شرکت‌ها، مصرف در آمریکا همچنان قوی است.

ساده‌ترین توضیح برای اینکه چرا رکود هنوز به وقوع نپیوسته این است که نرخ‌های بهره بالا هنوز به بدهی‌های مصرف‌کنندگان و شرکت‌های آمریکایی منتقل نشده است. در واقع، پرداخت بهره‌های شرکتی به سطوحی کاهش یافته که از دهه ۱۹۶۰ دیده نشده بود.

شاید این پرداخت‌ها در آینده افزایش یابند، اما در حال حاضر در پایین‌ترین حد خود هستند. ترازنامه‌های شرکت‌ها و مصرف‌کنندگان آمریکایی در وضعیت بسیار مستحکمی قرار دارند.

شاید یلن هم آرزو داشت که بخشی از بدهی‌های فدرال را مانند همتایان بخش خصوصی خود تجدید می‌کرد!

انتشار گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) هفته آینده بسیار حائز اهمیت است، چرا که همچنان به‌دنبال نشانه‌هایی از ضعف اقتصادی هستیم. به نظر می‌رسد که اقتصاد ایالات متحده به یک «تعادل میان‌دوره‌ای» رسیده است؛ وضعیتی که می‌توان آن را حالتی پایدار اما غیرنهایی دانست، مشابه آنچه در سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ مشاهده می‌شد. در این مرحله، اقتصاد با رشد متعادل و نه‌چندان سریع، در حالت نسبتاً باثباتی قرار دارد، بی‌آنکه نشانه‌های آشکار رکود یا جهش اقتصادی داشته باشد.

چین این هفته کمتر در اخبار مطرح شده، چرا که در حال طی دوره‌ای از تثبیت است. اوضاع اقتصادی چین دیگر در آستانه سقوط قرار ندارد و به‌نوعی به کف جدیدی رسیده است. با این حال، سقف رشد اقتصادی و سهم چین در تقویت رشد جهانی همچنان پایین است. اقتصاد چین هنوز در رکودی ناشی از ترازنامه‌های سنگین قرار دارد و با امتناع از اعلام یک برنامه محرک اقتصادی خاص، توانسته‌اند انتظارات بیش از حد بازار را تا حدی مهار کنند.
بازار سهام
با نزدیک شدن به انتخابات ایالات متحده، بسیاری از تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران دوباره به یاد سال ۲۰۲۰ و گفته جسورانه دیوید پورتنوی می‌افتند: «سهام همیشه بالا می‌رود.» پورتنوی در اصل به پدیده‌ای اشاره داشت که طی آن بازار سهام آمریکا پس از یک رکود یا بحران اقتصادی به‌طور مداوم رشد می‌کند. اگرچه این گفته شاید اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما در آن زمان به طرز جالبی درست از آب درآمد. اکنون نیز، به‌عنوان یکی از ساده‌ترین استراتژی‌ها، برخی اعتقاد دارند که با پیروزی ترامپ در انتخابات، خرید سهام حرکت هوشمندانه‌ای خواهد بود. با این حال، چنین راهبردی شاید کمی سطحی به نظر برسد، چرا که بسیاری از عوامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیرگذارند.

به هر صورت، هنوز ۶ روز معاملاتی تا انتخابات باقی مانده است، و اگر شاخص S&P به‌طور پیوسته با نرخ ۰.۵ درصد در روز رشد کند—که البته اتفاقی دور از ذهن نیست، اما معمول هم نیست—شاخص S&P500 می‌تواند تا زمان انتخابات به سطح بالای ۶۰۰۰ برسد. این موضوع نشان‌دهنده شرایطی است که در آن رشد روزانه کوچک اما مستمر، به سود مرکب منجر می‌شود و باعث جهش قابل‌توجه شاخص قبل از این رویداد مهم می‌گردد.

با نزدیک شدن به انتخابات، خیلی‌ها از این دوره به‌عنوان "مهم‌ترین انتخابات تاریخ" یاد می‌کنند؛ اما این اصطلاح، اگر به گذشته نگاهی بیندازیم، چندان تازه نیست و تقریباً در هر دوره انتخابات به نوعی شنیده شده است. این نگرش در روانشناسی به "زمان‌محوری" یا chronocentrism معروف است؛ یعنی تصور اینکه دوره‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، به‌نوعی مهم‌تر یا تأثیرگذارتر از دوره‌های گذشته یا حتی آینده است. این نوع از تأکید بر اهمیت دوره حاضر، شاید بیشتر از تأثیر واقعی هر رویداد نشأت بگیرد.

برای مثال، روزنامه نیویورک تایمز در سال ۱۸۶۴ و در اوج جنگ داخلی، انتخابات میان لینکلن و مک‌کللان را مهم‌ترین انتخابات در تاریخ آمریکا خواند. در انتخابات ۱۸۸۸ نیز همین روزنامه نوشت که آمریکا در آستانه یکی از مهم‌ترین انتخابات خود قرار دارد. این رویکرد در طول سال‌ها تکرار شده است، مانند انتخابات ۱۹۷۶ میان فورد و کارتر، که در آن رئیس‌جمهور وقت، فورد، آن را یکی از حیاتی‌ترین انتخابات تاریخ توصیف کرد.

این نوع تاکید‌ها گاهی به جملات جالبی هم منجر شده است. برای مثال، ادی ودر، خواننده گروه موسیقی راک Pearl Jam، در سال ۲۰۰۴ طی انتخابات بوش و کری گفت: «این چهارمین انتخابات ریاست‌جمهوری است که گروه ما در آن مشارکت دارد و احساس می‌کنیم که این مهم‌ترین انتخابات زندگی‌مان است.» این جمله نوعی شور و اشتیاق ویژه برای این دوره انتخابات را نشان می‌دهد که حتی گروه‌های موسیقی هم، به دلایل مختلف، به آن پیوسته بودند. به‌همین ترتیب، سیاستمداران و چهره‌های عمومی بارها از این نوع عبارات استفاده کرده‌اند.

اما شایدبهتر است این موضوعات را بیش از حد بزرگ نکنیم. خیلی وقت‌ها هر دوره‌ای در لحظه خود، بیش از حد بزرگ و مهم جلوه داده می‌شود و در گذر زمان، اهمیتش به تعادل بیشتری می‌رسد.

اگر در معاملات آپشن‌های سهام فعالیت دارید و هنوز پوزیشنی در DJT با سررسید ۱۵ نوامبر نگرفته‌اید، شاید فرصت خوبی را از دست می‌دهید! این آپشن‌ها در حال حاضر نوسانات بالایی دارند (حدود ۲۶۵ واحد نوسان)، که نشان می‌دهد احتمال تغییرات قیمتی زیاد و فرصت سودآوری بیشتری وجود دارد. برای مقایسه، نوسانات انویدیا حدود ۵۰ و نوسانات ضمنی اپل در حدود ۲۸ است؛ یعنی DJT با نوسانات بالای خود می‌تواند گزینه جذاب‌تری برای معامله‌گران آپشن باشد.

پس چرا از این فرصت استفاده نکنید و کمی هیجان به معاملات خود اضافه نکنید؟

Trump Media and Technology Group (DJT)، شرکتی است که توسط دونالد ترامپ برای ایجاد جایگزینی مستقل در حوزه رسانه‌های اجتماعی تأسیس شده و پلتفرم Truth Social را ارائه می‌دهد. این پلتفرم با هدف حمایت از آزادی بیان و فراهم‌کردن فضایی برای تبادل نظرات ایجاد شده است. نزدیکی به انتخابات و توجه رسانه‌ای بالا، معمولاً DJT را به دارایی‌ای پرنوسان تبدیل می‌کند، زیرا تغییرات سیاسی و توجه سرمایه‌گذاران تأثیر مستقیمی بر ارزش آن می‌گذارند. این ویژگی DJT را به دارایی‌ای جذاب برای معامله‌گرانی تبدیل می‌کند که به دنبال فرصت‌های کوتاه‌مدت با نوسانات زیاد هستند.)

و... نیازی به تغییر خلاصه بازار سهام هفته گذشته نیست:

همه نسبت به انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ بسیار خوش‌بین هستند. اما آیا چیزی می‌تواند این خوش‌بینی را از بین ببرد؟
بازدهی اوراق قرضه
هفته گذشته خبر مهم در بازار اوراق قرضه، جهش بازدهی اوراق در ایالات متحده بود، به‌ویژه با توجه به اقدامات دو بانک مرکزی کانادا و اروپا برای اتخاذ سیاست‌های تسهیل‌گرایانه. تیف مکلم، رئیس بانک مرکزی کانادا، نرخ بهره را ۰.۵ درصد کاهش داد، حتی در شرایطی که فدرال رزرو آمریکا احتمالاً به جای کاهش‌های بزرگ، تصمیم دارد به‌تدریج و با احتیاط بیشتری نرخ‌ها را تنظیم کند.

در حال حاضر، نرخ بهره خنثی در کانادا—یعنی نرخی که به‌طور طبیعی اقتصاد را به تعادل می‌رساند—بین ۲.۲۵٪ تا ۳.۲۵٪ برآورد می‌شود. با این حال، بازارها پیش‌بینی می‌کنند که این نرخ تا آوریل ۲۰۲۵ به ۲.۹٪ کاهش یابد؛ پیش‌بینی‌ای که نظر بسیاری را به خود جلب کرده است.

البته بانک مرکزی کانادا می‌تواند در سیاست‌گذاری خود اندکی مستقل‌تر عمل کند و نرخ‌ها را زودتر یا دیرتر از فدرال رزرو تغییر دهد؛ اما وابستگی اقتصادی عمیق بین آمریکا و کانادا همچنان به‌عنوان یک عامل مهم در تصمیم‌گیری‌ها باقی مانده است.

شایان توجه است که حدود نیمی از جمعیت کانادا به لحاظ جغرافیایی جنوب‌تر از شهر سیاتل آمریکا زندگی می‌کنند، که نشان‌دهنده پیوستگی بالای اقتصادی و فرهنگی این دو کشور است.

(شهر سیاتل در ایالت واشنگتن، در شمال غربی آمریکا و نزدیک مرز کانادا قرار دارد. با این حال، شهرهای بزرگ کانادا، مانند تورنتو، ونکوور و مونترال، به‌طور جغرافیایی جنوب‌تر از سیاتل واقع شده‌اند. در واقع، حدود نیمی از جمعیت کانادا در نواحی جنوبی کشور و در فاصله نزدیک به مرز آمریکا زندگی می‌کنند، که این موقعیت جغرافیایی به ارتباط اقتصادی، فرهنگی و تجاری نزدیک‌تری میان دو کشور کمک کرده است. این ارتباط جغرافیایی باعث می‌شود تحولات اقتصادی آمریکا به‌طور مستقیم‌تر و سریع‌تر بر اقتصاد کانادا تأثیر بگذارد.)

بنابراین، وقتی شکاف بازدهی اوراق قرضه بین دو کشور به این اندازه می‌رسد، جایی برای تأمل دقیق‌تر باقی می‌ماند. به‌طور تاریخی، تفاوت بازدهی اوراق آمریکا و کانادا به‌ندرت از ۱٪ فراتر رفته است و اکنون دقیقاً در همین محدوده قرار داریم.

از این رو، به سختی می‌توان باور کرد که بانک مرکزی کانادا به کاهش‌های بزرگ مورد انتظار بازار تن بدهد. تنها در صورتی نرخ بهره این کشور تا آوریل ۲۰۲۵ به زیر ۳٪ خواهد رسید که اقتصاد آمریکا به رکود شدیدی دچار شود؛ در غیر این صورت، قدرت اقتصادی آمریکا به‌طور طبیعی بر داده‌های کانادا تأثیر خواهد گذاشت. اقتصاد کانادا نیز احتمالاً به روند کند رشد خود ادامه خواهد داد، با نرخ رشد پایین اما یک بازار کار نسبتاً باثبات.

✔️  بیشتر بخوانید: بانک مرکزی چگونه بر بازار فارکس تاثیر می‌گذارد؟

ارزهای فیات
بازار فارکس همچنان به عنوان یک بازار رِنج عمل می‌کند و تلاش برای کاهش ارزش دلار آمریکا نیز در ماه سپتامبر به‌طور قاطع توسط فعالان بازار از بین رفت. نمودار شاخص دلار (DXY) در دو سال اخیر به‌خوبی نشان می‌دهد که این شاخص در یک بازه رِنج یا بدون روند خاص قرار دارد و به نوعی دست‌خوش نوسانات شده است.

این نمودار فرصتی عالی برای بررسی دو نکته مهم در تحلیل تکنیکال است:

  1. عملکرد RSI در بازارهای رِنج: شاخص قدرت نسبی (RSI) در بازارهای رِنج، یعنی زمان‌هایی که قیمت‌ها در یک محدوده خاص نوسان دارند، عملکرد بسیار خوبی دارد و می‌تواند نشانه‌هایی از ورود و خروج در این بازارها را ارائه دهد.
  2. تأثیر میانگین‌های متحرک در بازارهای رِنج: میانگین‌های متحرک، زمانی که بازار در حالت رِنج قرار دارد معمولاً با نویزهای زیادی مواجه هستند و نمی‌توانند به‌خوبی روند یا نقاط بحرانی را نشان دهند.

وقتی برای معاملات خود از RSI روزانه یا میانگین‌های متحرک استفاده می‌کنید، در واقع فرض کرده‌اید که بازار در آینده یا به‌صورت رِنج خواهد بود یا به سمت یک روند مشخص حرکت خواهد کرد. هر چه بازار به سمت رونددار بودن حرکت کند، میانگین‌های متحرک، کارایی بیشتری خواهند داشت، و در عین حال، اگر بازار همچنان در محدوده رِنج بماند، استفاده از RSI ممکن است معامله‌گر را به اشتباه، وادار به خرید یا فروش در سقف یا کف کند.

طی ده روز آینده، برای علاقه‌مندان به معاملات فارکس، تقویمی پر از رویدادهای مهم در پیش است. حدود ۲۷۰ ساعت تا شب انتخابات باقی مانده است، و پیش از آن هفته‌ای پر از رویدادهای کلیدی شامل نشست بانک مرکزی ژاپن (BOJ)، بودجه بریتانیا، شاخص تورم مصرف‌کننده (CPI) سوئیس و گزارش اشتغال آمریکا قرار دارد. شاید بهتر باشد این آخر هفته کمی زودتر استراحت کنید تا از روز دوشنبه برای پیگیری این رویدادهای مهم آمادگی بیشتری داشته باشید.

نشست بانک مرکزی ژاپن احتمالاً به نتیجه‌ای بدون تغییر خواهد انجامید، اما همین عدم انتظار، توجه را به خود جلب می‌کند؛ چراکه اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ دهد، می‌تواند بازار را تحت‌تأثیر قرار دهد.
بازار ارز دیجیتال
بر اساس داده‌های جالبی که در توییتر توسط کاربری به نام bitcoindata21 منتشر شده، نکات جدیدی درباره ارزهای دیجیتال به چشم می‌خورد.

قبل از هرچیز بد نیست به شما بگویم که من هرگز توییتر را X، فیسبوک را Meta و Aberdeen را ABRDN نمی‌نامم. خب برخی چیزها بهتر است که تغییر نکنند.

رابطه بین اقبال عمومی و ارزهای دیجیتال امری شناخته‌شده است. هر چه یک دارایی ریسک بالاتری داشته باشد، ارزش ذاتی کمتری دارد و در نتیجه، توجه مردم و سرمایه‌گذاران تأثیر بیشتری بر قیمت آن می‌گذارد. در این زمینه، دارایی‌های پرریسکی مانند آلت‌کوین‌ها، میم‌استاک‌ها و حتی سهام DJT Equity که به توجه عمومی وابسته هستند، همگی از این قاعده پیروی می‌کنند؛ این دارایی‌ها به خریداران جدید نیاز دارند تا سرمایه‌گذاران قبلی بتوانند دارایی‌های خود را با قیمت‌های بالاتر بفروشند.

یک نکته جالب در داده‌ها این است که در ماه ژوئن، توجه و احساسات مثبت نسبت به بازار کریپتو به شدت افزایش یافت، اما قیمت‌ها تقریباً ثابت ماندند. اکنون که علاقه مردم کمتر شده است، قیمت‌ها همچنان در سطح بالایی قرار دارند. معنای دقیق این وضعیت شاید روشن نباشد، اما قطعاً قابل توجه است.

در حال حاضر، توییتر مملو از تبلیغات آلت‌کوین‌ها شده است. البته الگوریتم توییتر برای نمایش محتوا، معیارهای دیگری را هم در نظر می‌گیرد و لزوماً بازتاب‌دهنده علایق واقعی کاربران نیست؛ بنابراین، به نظر می‌رسد نمی‌توان به‌طور کامل به احساسات توییتر در مورد ارزهای دیجیتال اعتماد کرد. در این وضعیت، همه دارایی‌های پروسیکلی مانند ارزهای دیجیتال، شیت‌کوین‌ها، DJT، شاخص S&P500، سهام گروه Mag7، MSTR و TSLA در یک شرایط خوش‌بینانه قرار دارند. به نظر می‌رسد که بازار در یک "حباب کوچک" قرار گرفته است و شاید تا انتخابات این شرایط ادامه داشته باشد. البته انتخابات پیش‌رو می‌تواند تأثیر مهمی بر بازارها، به‌ویژه دارایی‌های پرریسک داشته باشد.

در مورد ارزهای دیجیتال کمی تردید وجود دارد؛ از یک طرف عملکرد آن‌ها خوب به نظر می‌رسد، اما به سقف تاریخی خود نرسیده‌اند. مثلاً قیمت اتریوم در حال حاضر حدود ۲۵۰۰ دلار است، در حالی که بالاترین رکورد آن بیشتر از ۴۸۰۰ دلار بوده—یعنی هنوز عملکرد درخشانی نسبت به سایر دارایی‌ها نشان نمی‌دهد.

و حالا یک خبر جدید به نقل از وال‌استریت ژورنال هم در این زمینه منتشر شده:

آمریکا در حال تحقیق درباره تتر به‌خاطر تخلفات مربوط به تحریم‌ها و پول‌شویی است. 
کامودیتی‌ها
شاخص قدرت نسبی (RSI) هفتگی طلا به ۸۲ رسیده است، که نشان‌دهنده اشباع خرید و هیجان بالا در بازار است. چنین سطح بالایی معمولاً با اصلاح قیمت یا دوره‌ای از تثبیت همراه است؛ در واقع، در دفعات قبلی که RSI به بالای ۸۰ رسیده بود، بازار دو بار افت قیمت شدیدی تجربه کرد و دو دوره تثبیت چند هفته‌ای را نیز پشت سر گذاشت.

اگر از جمله افرادی هستید که سکه‌های طلای Maple Leafs در اختیار دارید، شاید فروش کال آپشن روی آن‌ها استراتژی خوبی باشد تا از این شرایط بهره‌برداری کنید. به بیان دیگر، این استراتژی می‌تواند سود شما را از شرایط اشباع بازار افزایش دهد.

کمتر چیزی در دنیا به اندازه سکه‌های طلای کانادایی زیباست.

اگر زمانی به اتاوا سفر کردید، پیشنهاد می‌کنم از تور عمومی ضرابخانه سلطنتی کانادا دیدن کنید. این تور تجربه‌ای جالب‌تر از آن چیزی است که شاید تصور کنید، و می‌توانید از نزدیک شاهد تولید زنده این سکه‌های زیبا باشید.

منبع: Spectramarkets.com   نویسنده:  Brent Donnelly

 

جاناتان کرینسکی از BTIG، یک شرکت خدمات مالی جهانی، گفت که بازار سهام ایالت متحده می‌تواند سقوطی داشته باشد که ممکن است در عرض چند هفته اتفاق بیفتد.

در مصاحبه با CNBC، تحلیل‌گر ارشد بازار این شرکت پیش‌بینی کرد که S&P 500 یا در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری یا در روزهای پس از آن 5% سقوط خواهد کرد.

او گفت: «در هفته‌های آینده، این نوسان شدید را خواهیم داشت.»

کرینسکی از حرکت‌های بی‌ثبات دلار (به قوی‌ترین سطح خود از ماه ژوئیه) و اوراق قرضه خزانه داری (بازده اوراق 10 ساله خزانه داری بالای 4.2٪) به عنوان کاتالیزور اصلی برای عقب نشینی قریب الوقوع یاد کرد. بازار سهام نسبتا آرام بوده است، اما کرینسکی انتظار ندارد که این وضعیت ادامه داشته باشد.

به گفته کرینسکی، چنین حرکت‌هایی در بازارهای ارز و اوراق قرضه از لحاظ تاریخی پیش از پولبک‌های قابل توجه در S&P 500 قابل مشاهده بوده است. نوسانات مشابه در پاییز 2022 و 2023 باعث کاهش 19 و 11 درصدی شاخص شد.

کرینسکی خاطرنشان کرد: « به نظر می‌رسد که نوسانات بازار سهام واقعاً با شرایط کلان اقتصادی مطابقت ندارد. از روز جمعه، S&P همچنان به روند صعودی خود ادامه می‌دهد.

✔️  خبر مرتبط: موسسه نومورا: بازار سهام آمریکا با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شود

کرینسکی همچنین گفت که انتخابات آتی می‌تواند به عنوان رویدادی برای "خبر را بفرش" برای سرمایه‌گذاران عمل کند، چرا که بازار سهام در ماه‌های سپتامبر و اکتبر به طور غیرعادی قوی بوده است، آن هم در دوره‌ای که معمولاً شاهد ضعف فصلی است.

این تحلیل‌گر بازار با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران روی افزایش احساسات برای پیروزی دونالد ترامپ شرط بندی می‌کنند، گفت: «فکر می‌کنم امسال بازار از جهاتی پیشدستی کرده است. بنابراین من فکر می‌کنم که شرایط اینجا کمی متفاوت است.»

رئیس جمهور بعدی هر که باشد، این بدان معنی است که احتمالاً ضعفی در پیش است: "اگر ترامپ برنده شود، فکر می‌کنم در بازار قیمت گذاری شده است. اگر هریس برنده شود، با توجه به قیمت‌گذاری بازار در حال حاضر، ممکن است ناامیدی وجود داشته باشد.

بیشتر بخوانید:

بر اساس گزارش اخیر دویچه بانک، بازارها اثر پیروزی احتمالی دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواه انتخابات پیش رو آمریکا را در قیمت‌ها به طور متعادل لحاظ کرده‌اند. این تحلیل بیان می‌کند که با وجود تغییراتی در نظرسنجی‌ها به نفع ترامپ، قیمت‌گذاری‌ها هنوز با احتیاط زیاد انجام می‌شود و شواهد قابل ‌توجهی از تأثیر معاملات مبتنی بر پیروزی او در بازارهای دیگر مشاهده نمی‌گردد.

دویچه بانک به‌ ویژه به بررسی بازار ارز خارجی و گروهی از شرکت‌های حاضر در شاخص S&P 500 که به سیاست‌های تعرفه‌ای حساس هستند، پرداخته است. آنها اشاره دارند که در پی انتشار گزارش قوی از بازار کار آمریکا و تعدیل انتظارات بازار از تصمیمات آتی فدرال رزرو، نرخ یورو در برابر دلار از ۱.۱۲ به ۱.۰۹ کاهش یافته است. همچنین، دویچه بانک باور دارد که کاهش اخیر بیشتر تحت تأثیر تغییر احتمالات در انتخابات آمریکا رخ داده است.

به گفته دویچه بانک، سبدی از شرکت‌های حساس به تعرفه‌های تجاری که در شاخص S&P 500 قرار دارند، به‌تازگی روندی نزولی را آغاز کرده‌اند که با تغییرات در نظرسنجی‌ها و افزایش احتمالات پیروزی ترامپ در انتخابات همخوانی دارد. آنها می‌افزایند که هرچند بازارها شروع به درنظر گرفتن افزایش احتمال پیروزی ترامپ کرده‌اند، اما این تأثیر هنوز به‌صورت محدود در قیمت‌ها بازتاب یافته است.

تسلا و s&p

در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴، بازارهای مالی ایالات متحده و اروپا تحت تأثیر عوامل متعددی قرار داشتند که به بررسی آنها می‌پردازیم.
بازار سهام ایالات متحده:
آتی‌های بورس ایالات متحده نشان‌دهنده افزایش قیمت‌ها در بازار وال استریت هستند. سرمایه‌گذاران به‌دلیل افزایش هزینه‌های استقراض که پیش‌تر بر اعتماد بازار تأثیر منفی گذاشته بود، بی‌توجهی کرده‌اند. قراردادهای مربوط به شاخص S&P 500 حدود ۰.۲ درصد افزایش یافته و این موضوع نشان می‌دهد که ممکن است این شاخص از اولین کاهش هفتگی خود در هفت هفته گذشته بازگردد. در همین حال، بازدهی اوراق خزانه‌داری برای دومین روز متوالی کاهش یافته و بازدهی ۱۰ ساله این هفته حدود یک‌دهم درصد افزایش یافته است.

تاجران به داده‌های اقتصادی ایالات متحده در هفته آینده، به‌ویژه گزارش ماهانه اشتغال، توجه دارند. این گزارش می‌تواند نشانه‌های جدیدی درباره میزان کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو ارائه دهد. برخی اقتصاددانان پیش‌بینی می‌کنند که در صورت پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ۵ نوامبر، بازار سهام ممکن است افزایش یابد. با این حال، دیگران نگران هستند که این نتیجه می‌تواند به افزایش تورم و محدود شدن نرخ کاهش فدرال رزرو منجر شود.
وضعیت بازار اروپا
در اروپا، پس از گزارش‌های ناامیدکننده از شرکت‌هایی نظیر تولیدکننده کنیاک فرانسوی رمی کنترو و گروه مرسدس بنز، شاخص Stoxx 600 تقریباً بدون تغییر باقی ماند. انتظار می‌رود که سهام‌های منطقه‌ای این هفته ۱.۲ درصد کاهش یابند. این وضعیت به‌طور مستقیم تحت تأثیر عملکرد ضعیف شرکت‌های بزرگ اروپایی قرار دارد.
تحولات بازار نفت
پس از دو روز کاهش، قیمت‌های نفت دوباره به روند صعودی خود ادامه دادند. تاجران به تحولات ژئوپولیتیکی خاورمیانه و پیش‌بینی‌های عرضه توجه دارند. این تغییرات می‌تواند بر قیمت نفت و همچنین بر بازارهای مالی تأثیرگذار باشد.

تسلا و s&p

شاخص S&P 500 روز پنجشنبه پس از سه روز متوالی کاهش، افزایش یافت و اولین روز مثبت خود در یک هفته اخیر را ثبت کرد. شاخص S&P 500 با افزایش 0.21 درصد به 5809.86 رسید و دوره کاهش سه روزه را شکست. شاخص کامپوزیت Nasdaq نیز 0.76 درصد افزایش یافت و به 18415.49 رسید. شاخص Dow Jones با کاهش 140.59 واحد یا 0.33 درصد به 42374.36 رسید.

سهام تسلا بهترین عملکرد را در شاخص بازار داشت. این شرکت خودروسازی الکتریکی پس از اعلام نتایج سه‌ماهه سوم که انتظارات تحلیل‌گران را برآورده کرد، نزدیک به 22 درصد افزایش یافت و بهترین روز خود از سال 2013 را ثبت کرد. سهام Molina Healthcare به دلیل سودآوری و درآمد بهتر از انتظار، 17.7 درصد افزایش یافت. سهام Whirlpool و UPS نیز پس از اعلام نتایج گزارشات خود افزایش یافتند.

در مقابل، سهام IBM بیش از 6 درصد کاهش یافت زیرا درآمد بخش مشاوره این شرکت کمتر از پیش‌بینی تحلیل‌گران بود. سهام Boeing نیز پس از رد پیشنهاد قرارداد کارگران، 1.2 درصد کاهش یافت.

حدود 160 شرکت از شاخص S&P 500 تاکنون نتایج سه‌ماهه خود را اعلام کرده‌اند، اما رشد درآمد آنها ناامیدکننده بوده است. نرخ رشد درآمد کلی شاخص S&P 500، که گزارش‌های منتشر شده و پیش‌بینی‌ها را دنبال می‌کند، 3.4 درصد از دوره مشابه سال قبل بود که کمتر از پیش‌بینی تحلیل‌گران بود.

بازده اوراق قرضه خزانه‌داری کاهش یافت و از اوج‌های سه‌ماهه گذشته کاهش یافت. بازده اوراق قرضه 10 ساله خزانه‌داری روز چهارشنبه به 4.25 درصد رسید.

اهمیت کسری بودجه ایالات متحده و تأثیرات آن بر بازارهای سهام، به ویژه پس از انتخابات آتی، مسئله‌ای است که باید به آن پرداخته شود. داده‌های جدید نشان می‌دهد که دولت آمریکا به مراتب بیشتر از درآمدهای خود هزینه می‌کند و این روند می‌تواند برای اقتصاد و بازارهای مالی بسیار مهم باشد.

در سال ۲۰۲۳، مخارج کل دولت به ۶.۱۳ تریلیون دلار و درآمدهای آن به ۴.۴۴ تریلیون دلار رسید که منجر به کسری بودجه ۱.۶۹ تریلیون دلاری شد. این نابرابری مالی یا باید از طریق افزایش شدید مالیات‌ها یا کاهش قابل ‌توجه هزینه‌ها اصلاح شود.

اما با توجه به اینکه حدود ۹۰۰ میلیارد دلار از این مخارج مربوط به پرداخت بهره بدهی‌ها بوده، دست دولت برای اصلاح این وضعیت بسته است.

با وجود این مشکلات مالی، به نظر می‌رسد که این بحران به آینده موکول شود. حدود ۱۴ سال پیش، جناح تی پارتی جمهوری‌خواهان با هدف کاهش کسری بودجه قدرت گرفتند، اما با وجود افزایش نفوذ این جناح، کسری بودجه همچنان وجود دارد. انتظار می‌رود که پس از انتخابات، همان سیاست‌مداران قدیمی که خواستار کاهش کسری هستند، نقش مؤثری در کنگره داشته باشند، اما سوال اساسی این است که آیا واقعاً اقدامی برای کاهش کسری بودجه انجام خواهد شد یا خیر.

یکی از نظریات مطرح‌ شده توسط پل تودور جونز، یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران صندوق‌های پوشش ریسک، این است که کاهش مالیات‌های ترامپ باید پایان یابد، اما وی به این نکته اشاره می‌کند که احتمال وقوع چنین اتفاقی کم است. او معتقد است که روند افزایش کسری بودجه حتی از دوره بعدی ریاست ‌جمهوری نیز فراتر خواهد رفت.

به گفته دویچه بانک، طی ۹۰ سال گذشته، کسری‌های بزرگتر به رشد بازارهای سهام و حفظ ثبات اقتصادی کمک کرده‌اند. این بانک استدلال می‌کند که بازدهی آتی سهام به میزان زیادی به سمت و سوی کسری بودجه بستگی خواهد داشت. به عنوان مثال، شرکت تسلا با سود غیرمنتظره ۲.۵ میلیارد دلاری همراه شده، اما ۷۳۹ میلیون دلار از این سود به دلیل اعتبارات قانونی است که در واقع به یارانه‌های دولتی مربوط می‌شود. اگر این حمایت‌ها حذف شوند، ارزش سهام چه تغییری خواهد کرد؟

در پایان، انتخابات پیش‌رو می‌تواند تأثیرات متفاوتی بر وضعیت مالی آمریکا داشته باشد. برخی از احتمالات شامل پیروزی جمهوری‌خواهان در مجلس و سنا است که می‌تواند باعث گردد سیاست‌های مالی سختگیرانه‌تری در پیش گرفته شود، هرچند احتمال آن کم است. در یکی دیگر از سناریوهای محتمل، پیروزی ترامپ در ریاست جمهوری و کنترل مجلس نمایندگان توسط دموکرات‌ها می‌تواند منجر به افزایش نظارت مالی دموکرات‌ها شود، به ویژه با پایان یافتن کاهش مالیات‌های ترامپ تا سال ۲۰۲۵.

در هر صورت، بازارهای مالی با دقت چشم به نتیجه انتخابات و سیاست‌های مالی آینده دارند، چرا که این مسائل تأثیر مستقیم بر بازدهی سهام خواهند داشت.

بازار سهام استرالیا

بازار سهام استرالیا در نیمه‌روز شاهد بهبود بود، زیرا سرمایه‌گذاران به رغم گزارش‌های ناامیدکننده برخی از بزرگترین نام‌ها، از جمله Newmont، Reece و Brambles، به معاملات خود ادامه دادند. شاخص S&P/ASX 200 پس از سپری کردن صبحی کاهشی، با ۱۰ واحد افزایش به ۸۲۳۳ رسید. بانک‌ها، از جمله بانک Commonwealth با رشد ۱.۲ درصد، نقش مهمی در این افزایش داشتند.

در همین حال، سهام شرکت‌های معدنی طلا مانند Newmont با افت ۷.۵ درصد به ۸۰.۷۹ دلار استرالیا و Fortescue با کاهش ۱.۶ درصد به ۱۹.۴۵ دلار استرالیا مواجه شدند. این در حالی بود که Newmont نتوانست انتظارات وال استریت را برآورده کند و هزینه‌های افزایش یافته Fortescue باعث نگرانی سرمایه‌گذاران شد.

در بازارهای آمریکا، شاخص داو جونز ۱ درصد، S&P 500 با ۰.۹ درصد و نزدک ۱.۶ درصد کاهش یافتند. سهام‌های مگا-کپ مانند Nvidia و Apple به ترتیب نزدیک به ۳ درصد و ۲.۲ درصد کاهش یافتند، زیرا سفارشات آیفون ۱۶ حدود ۱۰ میلیون واحد کاهش یافته است. سهام‌های فناوری در بورس استرالیا نیز ۲ درصد کاهش داشتند.

قیمت نفت پس از خبر افزایش غیرمنتظره موجودی نفت خام آمریکا و تلاش‌های دولت بایدن برای تضمین آتش‌بس در خاورمیانه ثابت ماند. قیمت طلا نیز از رکورد خود کاهش یافت.

در مجموع، بازار سهام استرالیا علی‌رغم چالش‌های موجود، با افزایش مواجه شد، اما همچنان تحت تأثیر گزارش‌های اقتصادی و شرایط جهانی قرار دارد.

وال استریت

وال استریت در روز چهارشنبه با کاهش بسته شده است، زیرا افزایش بازده اوراق قرضه خزانه‌داری بر سهام شرکت‌های بزرگ فناوری فشار وارد کرده و سرمایه‌گذاران درباره کاهش نرخ‌ بهره فدرال رزرو کمتر اطمینان دارند. اخبار مربوط به شرکت‌ها نیز فشار بیشتری بر مک‌دونالد و کوکا کولا وارد کرده است.

بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله خزانه‌داری آمریکا به بالاترین سطح سه‌ماهه خود رسید. در میان سهام‌های حساس به نرخ بهره، سهام‌های Nvidia، Apple، Meta و Amazon کاهش یافتند و فشار بیشتری بر شاخص نزدک وارد کردند. در میان زیرشاخه‌های S&P، تنها بخش‌های خدمات عمومی و املاک افزایش داشته‌اند.

شاخص میانگین صنعتی داو جونز با کاهش ۴۰۹.۹۴ واحد (۰.۹۶٪)، S&P 500 با کاهش ۵۳.۷۸ واحد (۰.۹۲٪)، و شاخص مرکب نزدک با کاهش ۲۹۶.۴۷ واحد (۱.۶۰٪) بسته شدند.

سهام مک‌دونالد به دلیل آلودگی E. coli که منجر به یک مرگ و چندین بیماری شده بود، ۵.۱۲٪ کاهش یافت. سهام کوکا کولا نیز با کاهش ۲.۰۷٪ مواجه شد.

به گفته تحلیلگران بازار، نرخ‌های بهره بالا فشار بیشتری بر بازار وارد کرده است و بسیاری از مدیران سبد سهام در فکر گرفتن ذخیره سود خود هستند.

تسلا

بلومبرگ گزارش داد که با کاهش سهام و سود، تسلا به‌طور فزاینده‌ای از همتایان بزرگ فناوری خود عقب می‌افتد. سرمایه‌گذاران نگران هستند که نتایج سه‌ماهه جدید تسلا این شرکت را بیشتر به عنوان یک انحراف نشان دهد. تسلا، به رهبری ایلان ماسک، تنها عضوی از Magnificent Seven است که انتظار می‌رود سودهایش کاهش یابد.
سهام تسلا امسال ۱۲٪ افت کرده است، در حالی که تمامی همتایان بزرگ فناوری آن رشد داشته‌اند. با این حال، تسلا همچنان گران‌ترین سهام در این گروه است وقتی با سودهایش مقایسه می‌شود، که این وضعیت را برای گزارش‌های درآمدی دشوار می‌کند. سرمایه‌گذاران به‌ویژه به حاشیه‌های سود و به‌روزرسانی‌های جدید خودرو پس از شکست روباتاکسی توجه خواهند کرد.
Magnificent Seven چیست؟
Magnificent Seven یک نام مستعار است که به گروهی از شرکت‌های فناوری بزرگ و پرقدرت آمریکا اطلاق می‌شود. اعضای این گروه شامل مایکروسافت، آپل، نویدیا، گوگل، آمازون، متا (مایکروسافت) و تسلا می‌باشند.

وال استریت

امروز، شاخص‌های آتی داو جونز کاهش یافت، زیرا سهام مک‌دونالد به دلیل گزارش CDC (مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها) مبنی بر شیوع باکتری ای.کولای که به برگر کوارتر پوندر رستوران‌های مک‌دونالد مرتبط بود و منجر به ده بستری و یک فوتی شد، حدود ۶٪ کاهش یافت. همچنین، سهام استارباکس ۴٪ کاهش یافت؛ زیرا گزارش اولیه آنها نشان داد که فروش فروشگاه‌های آن در سه‌ماهه سوم کاهش یافته و پیش‌بینی درآمد سال مالی ۲۰۲۵ را متوقف کرده‌اند.

در معاملات روز سه‌شنبه، شاخص‌های داو جونز و S&P 500 به ترتیب ۰.۰۲٪ و ۰.۰۵٪ کاهش یافتند، در حالی که شاخص نزدک کامپوزیت ۰.۱۸٪ افزایش یافت. این تغییرات ناشی از نگرانی‌های سرمایه‌گذاران در مورد افزایش بازده اوراق قرضه خزانه‌داری و نتایج میکس درآمدها بود. بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله ایالات متحده برای اولین بار از اواخر ژوئيه به ۴.۲٪ رسید.

اکنون سرمایه‌گذاران منتظر گزارش‌های درآمدی از شرکت‌های بزرگ مانند AT&T، بوئینگ و تسلا در روز چهارشنبه هستند.

بازار ارز

تغییر دیدگاه‌های فدرال رزرو باعث تقویت دلار شده و بر سهام‌های آسیایی تأثیر گذاشته است، زیرا تمایل به ریسک کاهش یافته است و کاهش نرخ بهره فدرال رزرو کمتر مورد انتظار است. دلار در برابر تمامی ارزهای گروه ۱۰ تقویت شده است و نرخ بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله خزانه‌داری برای اولین بار از ماه ژوئیه به بالای ۴.۲٪ رسیده است. بازده اوراق قرضه ۴۰ ساله ژاپن نیز به بالاترین سطح در ۱۶ سال گذشته رسیده است.

بازار سهام ژاپن کاهش یافت و کره‌جنوبی افزایش یافت. آتی سهام آمریکا کمی کاهش یافته است. سهام‌های هنگ کنگ و چین به دلیل پیشنهاد یکی از نهادهای دولتی برای انتشار ۲ تریلیون یوان اوراق قرضه دولتی ویژه به منظور ایجاد صندوق تثبیت بازار افزایش یافتند.

عملکرد کم‌تحرک‌تر سهام‌ها به دلیل کاهش انتظارات سرمایه‌گذاران از تسهیل سریع سیاست‌ها، نشانه‌های قوی اقتصاد آمریکا و نگرانی‌ها درباره کسری بودجه بیشتر پس از انتخابات ریاست‌جمهوری است. بیشتر مقامات فدرال رزرو که در اوایل هفته جاری صحبت کردند، تمایل به کاهش نرخ بهره با سرعت کمتر را نشان داده‌اند.

در آسیا، روی عرضه اولیه دو سهام تمرکز اصلی بوده است. سهام‌ مترو توکیو در اولین روز معاملات خود تا ۴۷٪ افزایش یافت، پس از جمع‌آوری ۳۴۸.۶ میلیارد ین (۲.۳ میلیارد دلار) در بزرگترین IPO کشور از زمان عرضه عمومی شدن شرکت SoftBank در سال ۲۰۱۸، در هنگ کنگ، سهام‌های China Resources Beverage Holdings به دلیل یکی از بزرگترین IPOهای امسال ۱۴٪ افزایش یافتند.

تاثیر انتخابات امریکا در بازارهای مالی


بازارها از منظر اقتصاد کلان
در حال حاضر، فضای اقتصاد کلان به‌شدت پیچیده و متلاطم است؛ عواملی مانند محرک‌های اقتصادی چین، انتخابات آمریکا و داده‌های قوی اقتصادی ایالات متحده، هرکدام تأثیر قابل‌توجهی بر شرایط بازار دارند. با افزایش شانس پیروزی ترامپ در دورانی که اقتصاد آمریکا عملکرد چشمگیری دارد، تشخیص اینکه کدام یک از این عوامل بیشترین اهمیت را دارد، دشوار شده است.

به نظر می‌رسد بسیاری از معامله‌گران، این هفته سرمایه‌گذاری‌های بزرگی روی معاملات مرتبط با پیروزی جمهوری‌خواهان انجام داده‌اند. این امر به‌ویژه در معاملات معاملات آپشن مرتبط با دلار آمریکا در برابر یوان چین و پزو مکزیک به وضوح مشهود است. احساس کلی بازار این است که شانس موج قرمز در حال افزایش است و این موضوع به فعالیت‌های مرتبط با پیروزی ترامپ دامن زده است.

با این حال، چالش اصلی این است که باوجود افزایش شانس پیروزی ترامپ، این احتمال هنوز کمتر از ۵۰ درصد است. به‌عبارت دیگر، سناریوهای زیادی همچنان وجود دارند که منجر به نتایج متفاوتی مانند "پیروزی دموکرات‌ها" یا یک "کنگره فاقد اکثریت" می‌شوند؛ به این معنا که هیچ‌یک از دو حزب، اکثریت کامل را در کنگره به‌دست نیاورد. این سناریوها می‌توانند سرمایه‌گذاری‌های مرتبط با پیروزی ترامپ را به خطر بیاندازند. علاوه بر این، اگر نتیجه انتخابات به چالش کشیده شود و فرآیند اعلام نتایج طولانی شود، ارزش معاملات مربوط به پیروزی ترامپ به خطر خواهد افتاد. در انتخابات ۲۰۲۰، بازار چالش‌های حقوقی انتخابات را جدی نگرفت، اما اگر این‌بار چالش‌ها معتبرتر به‌نظر برسند، واکنش بازار ممکن است متفاوت باشد.

به‌طور کلی، در شرایط فعلی هیج تضمینی وجود ندارد که سرمایه‌گذاری روی معاملات مرتبط با پیروزی ترامپ در نهایت به سود بینجامد. شاید حتی ورود به معاملات مرتبط با گزینه‌های دیگر مانند هریس سودآورتر باشد.

در خصوص شرط‌بندی‌ها... میلیاردرهای حامی ترامپ ممکن است میلیون‌ها دلار در سایت‌هایی مانند پلی‌مارکت (Polymarket) سرمایه‌گذاری کنند و از این طریق به چند هدف دست یابند:

  • تغییر در نگرش عمومی از شانس پیروزی ترامپ،
  • کسب سود از شرط‌بندی در صورت پیروزی نامزد دلخواهشان
  • افزایش حجم معاملات و جلب توجه بیشتر به پلتفرم مورد علاقه‌شان

به‌عنوان مثال، در بخش مربوط به شرط‌بندی‌ها روی پلی‌مارکت، کاربری به نام "Fredi9999" به عنوان یکی از افراد تأثیرگذار در افزایش شانس پیروزی ترامپ در این پلتفرم شناخته می‌شود. برخی افراد معتقدند که این فرد که به طور ناشناس و با مبالغ کلان در پلی‌مارکت سرمایه‌گذاری می‌کند، در تلاش است تا با دستکاری بازارهای شرط‌بندی، افکار عمومی را به نفع ترامپ تغییر دهد. این رفتار، علاوه بر کسب سود از شرط‌بندی، حجم تراکنش‌های این پلتفرم را هم افزایش می‌دهد.

اگر نگران تأثیر تعرفه‌های احتمالی ترامپ بر کسب‌وکارتان باشید، چنین شرط‌بندی‌هایی می‌تواند به‌عنوان یک پوشش ریسک عمل کند. اما این‌که یک شرکت بزرگ میلیون‌ها دلار برای خرید آپشن‌های ترامپ در یک حساب کریپتو سرمایه‌گذاری کند، کمی دور از ذهن به‌نظر می‌رسد.

حتی اگر فرض کنیم شانس‌ شرط‌بندی‌ها در پلی‌مارکت تحت تأثیر عوامل غیر اقتصادی قرار گرفته باشند، پیش‌بینی‌های بی‌طرفانه‌تری از نتایج انتخابات نیز به همان سمت حرکت کرده‌اند، البته با شدت کمتری. نیت سیلور، که چهار دوره انتخاباتی را پیش‌بینی کرده است، تحلیلگری معتبر و قابل اعتماد است. اگرچه هیچ‌کس نمی‌تواند نتایج را به‌طور کامل پیش‌بینی کند، پیش‌بینی‌های او همواره قابل استناد بوده‌اند.

با نزدیک شدن به انتخابات، تمرکز اصلی بازارها به سمت این رویداد معطوف شده است، در حالی که مسائل چین به حاشیه رفته‌اند. چین شب گذشته دوباره تلاش کرد تا با اعلامیه جدیدی بازار سهام خود را تقویت کند، اما اثرگذاری این اقدامات کاهش یافته است و بازار فعلاً نظاره‌گر است.

یکی از معاملات اصلی در این دوره، فروش پوت‌آپشن‌ها روی سهام چین بود. پوت‌آپشن‌های ۲۳ و ۲۶ دلاری که در دسامبر ۲۰۲۴ و ژانویه ۲۰۲۵ منقضی می‌شوند، بیشترین توجه را جلب کرده‌اند. اگر در این پوزیشن‌ها بودم، قطعاً نگران می‌شدم زیرا اگر قیمت سهام چین به‌طور قابل توجهی کاهش یابد، فروشندگان پوت‌آپشن، مجبور به خرید سهام با قیمتی بالاتر از ارزش بازار می‌شوند و این می‌تواند ضرر سنگینی به همراه داشته باشد. به همین دلیل، کسانی که در این پوزیشن‌ها هستند، ممکن است نگران کاهش شدید قیمت سهام چین باشند.

✔️ بیشتر بخوانید: قرارداد آپشن‌ (Options) چیست؟ | صفر تا صد آپشن

بازار سهام
شاخص S&P 500 به سقف‌های جدیدی دست یافته، در حالی که نزدک نیز به این هدف نزدیک شده است اما همچنان اندکی زیر سقف جولای 2024 قرار دارد. این تفاوت نشان‌دهنده نوعی چرخش در بخش‌های مختلف بازار است. در گذشته، برخی تحلیل‌گران هشدار می‌دادند که به دلیل تمرکز بازار بر چند سهم بزرگ و کمبود گستردگی مشارکت (عرض بازار)، ریزش قریب‌الوقوعی در پیش است. اما باید بدانید که عرض بازار (Breadth) یا همان میزان مشارکت نمادهای مختلف در حرکت‌های بازار، امری ناپایدار است و به طور دوره‌ای تغییر می‌کند. این پارامتر به‌تنهایی نمی‌تواند پیش‌بینی دقیقی از آینده بازار ارائه دهد. هر بخش از بازار، در زمان‌های مختلف، دوره‌های صعود و استراحت خود را دارد. بنابراین، هر بار که در مورد "عرض بد بازار" (Bad Breadth) می‌شنوید، باید به یاد داشته باشید که این مسئله معمولاً یک پدیده موقتی است و همیشه به معنای ضعف بازار نیست.

به عنوان یک نمونه، در اینجا دو گزارش خبری آمده است. طی مدت زمان بین این دو گزارش، شاخص S&P 500 بیش از 20 درصد رشد داشته است، در حالی که برخی تحلیل‌ها به اشتباه نشان می‌دهند که کمبود عرض بازار می‌تواند نشانه‌ای نزولی باشد.

در واقع، برخلاف آنچه تیترها ممکن است القا کنند، کمبود عرض بازار همیشه به معنای ضعف نیست. در بسیاری از موارد، این شرایط حتی منجر به رشد بیشتر قیمت‌ها شده است.

از سوی دیگر، خرس‌های بازار برای توجیه دیدگاه‌های خود اغلب به عواملی همچون افزایش نرخ بازده‌ای اوراق قرضه اشاره می‌کنند. به عنوان مثال، این دیدگاه وجود دارد که "افزایش نرخ بازدهی برای سهام بد است". اگرچه در برخی مواقع افزایش نرخ بازدهی اوراق می‌تواند منجر به کاهش ارزش سهام شود، اما در شرایط دیگر، این افزایش می‌تواند نشانه‌ای مثبت برای بازار سهام باشد. هفته‌های اخیر به وضوح نشان داده‌اند که رشد نرخ بازدهی می‌تواند همزمان با افزایش قیمت سهام اتفاق بیفتد.

بنابراین، اگر کسی نسبت به بازار سهام دیدگاهی نزولی دارد، لازم است با دقت بررسی کنید:

  • چه مدت است که این دیدگاه نزولی را حفظ کرده است؟
  • آیا منطق آن‌ها بر اساس داده‌های معتبر و شرایط کنونی بازار است، یا صرفاً به گزینش تصادفی اطلاعات از دوره‌های مختلف می‌پردازند؟
  • آیا می‌توان ادعاهای آن‌ها را تأیید کرد؟ برای مثال، اگر بگویند "کاهش عرض بازار، ریسک بزرگی است"، شما می‌توانید این ادعا را با بررسی‌های آماری رد کنید.

در کمال شگفتی، به نظر می‌رسد که گاهی اوقات: کاهش عرض بازار می‌تواند نشانه‌ای از قدرت بازار باشد.

نکته جالب در بازار سهام این است که هم‌اکنون، در آستانه انتخابات، بازار با حالتی بسیار صعودی مواجه است، که امری غیرمعمول است. نموداری که از سوی بانک آمریکا (BofA) منتشر شده، نشان می‌دهد که در مقاطع خاصی، بازار نقدینگی را افزایش داده است (دایره‌های قرمز نشان‌دهنده این افزایش هستند).

نسبت پوت/کال و نظرسنجی‌های انجمن سرمایه‌گذاران انفرادی آمریکا (AAII) هر دو حکایت از موج هیجان و خوش‌بینی گسترده میان سرمایه‌گذاران دارند. اگرچه در اینجا توصیه‌ معاملاتی خاصی را ارائه نمی‌کنم؛ اما رعایت جانب احتیاط و تسویه بخشی از سود برای افزایش نقدینگی، به‌ویژه وقتی که اکثر فعالان بازار در جهت مخالف حرکت می‌کنند، شاید منطقی به نظر برسد. نگاهی به نمودار بانک آمریکا (BofA) نشان می‌دهد که معمولاً در آستانه انتخابات، سرمایه‌گذاران تمایل به ریسک‌گریزی دارند. اما این بار شرایط متفاوت است—ترس از دست دادن سودهای احتمالی ناشی از کاهش مالیات‌های ترامپ یا کسری بودجه ناشی از سیاست‌های مالی MMT بسیار قوی‌تر از نگرانی‌های مربوط به تعرفه‌ها، تنش‌های خاورمیانه، کندی رشد چین، یا اثرات کاهش قیمت نفت و کامودیتی‌ها است.

در انتخابات 2016، دیدگاه غالب این بود که ترامپ برای بازار سهام مضر است. بازارها ابتدا افت شدید را تجربه کردند، اما همان‌طور که به یاد دارید، سپس تغییر مسیر دادند. حالا، در سال 2024، دیدگاه غالب این است که ترامپ به نفع بازار سهام است. جالب است، نه؟

✔️  بیشتر بخوانید: تأثیر چرخه انتخاباتی ریاست‌جمهوری آمریکا بر بازار سهام

این دیدگاه معکوس نسبت به انتخابات گذشته، شاید ظاهراً منطقی باشد، اما نباید فراموش کنیم که به همان اندازه می‌تواند خطرناک باشد.

در نهایت، این هفته می‌توان بازار سهام را به شرح زیر خلاصه کرد:

همه در آستانه انتخابات 2024 به شدت خوش‌بین هستند. آیا چیزی می‌تواند این خوشی‌بینی را خراب کند؟
بازدهی اوراق قرضه
این هفته یک نظرسنجی در مورد واکنش‌ بازار طی 24 ساعت پس از انتخابات انجام دادم که نتایج به شرح زیر بود:

  • همان‌طور که انتظار می‌رفت، نتایج برای پیروزی کامل جمهوری‌خواهان (Red Sweep) قوی‌تر و مشخص‌تر بود؛ از جمله افزایش بازده اوراق، رشد سهام، و افزایش USDJPY و بیت‌کوین.
  • پیروزی دموکرات‌ها (Blue Sweep) واکنش‌های ضعیف‌تری داشت و پیش‌بینی‌ها برای بازده و دلار از دقت لازم برخوردار نبود.
  • نوسانات بازار بیشتر از حد معمول پیش‌بینی شد.

در تحلیل هفته قبل پیش‌بینی کردم که بازده اوراق 10 ساله بین 3.90% و 4.18% تثبیت شود، که این پیش‌بینی با دامنه نوسان 3.98% تا 4.12% تقریباً درست بود.
ارزهای فیات
هفته گذشته شاهد همگرایی EURUSD با اختلاف نرخ‌های بازدهی بودیم. خرید دلار در پی داده‌های قوی و افزایش شانس ترامپ تا روز پنج‌شنبه متوقف شد و حالا شاهد اندکی تثبیت در قیمت‌ها هستیم. به نظر می‌رسد پوزیشن‌های مرتبط با ترامپ به اوج خود رسیده‌اند و بازار نیز در انتظار داده‌های مهمی نیست و احتمالاً هفته‌ای آرام در پیش داریم.

سطح 1.0775 در EURUSD از اوایل آگوست تا کنون همچنان حفظ شده و به احتمال زیاد این محدوده شکسته نخواهد شد. برای هفته آینده، انتظار می‌رود که EURUSD بین 1.0780 و 1.0915 نوسان کند.

GBPJPY همچنان نسبت به اختلاف نرخ‌های بهره‌ در سطح بالاتری قرار دارد. اخیراً یک ایده معاملاتی برای پوزیشن فروش روی این جفت ارز ارائه کردم که در صورت تمایل می‌توانید آن را مطالعه کنید. این ایده‌های معاملاتی بیشتر برای آشنایی با ساختارهای مختلف معاملاتی ارائه می‌شوند.
ارزهای دیجیتال
این هفته، شاهد اتفاق عجیبی در سهام MSTR بودیم. در یک روز، قیمت بیت‌کوین 5 درصد افزایش پیدا کرد، اما سهام MSTR در همان روز 4 درصد کاهش یافت. این حرکات کاملاً غیرعادی است، زیرا معمولاً این دو دارایی همبستگی بالایی دارند. جالب است بدانید که در چهار سال گذشته، تنها چهار بار چنین حرکات معکوسی اتفاق افتاده است و اولین بار آن به سال 2020 و زمان آغاز معاملات بیت‌کوین در مقیاس گسترده برمی‌گردد که به معاملات "زنبورهای سایبری" شهرت دارد.

معاملات "زنبورهای سایبری" (Cyber Hornet Trades) به عنوان یک اصطلاح غیررسمی و طنزآمیز در دنیای بیت‌کوین و ارزهای دیجیتال استفاده شده است. این اصطلاح به معاملات بیت‌کوین توسط شرکت MicroStrategy (MSTR) اشاره دارد. MicroStrategy یکی از شرکت‌هایی است که به طور گسترده‌ای روی بیت‌کوین سرمایه‌گذاری کرده است، به‌ویژه از سال 2020 که مدیرعامل این شرکت، مایکل سیلور، بیت‌کوین را به عنوان یک دارایی ذخیره ارزشی بلندمدت معرفی کرد و شرکتش مقادیر زیادی بیت‌کوین خریداری کرد.

مایکل سیلور و طرفداران بیت‌کوین، بیت‌کوین را به یک "زنبور سایبری" تشبیه کردند. این تشبیه به قدرت و پایداری بیت‌کوین و همچنین توانایی آن در حمله به سیستم‌های مالی سنتی اشاره دارد. زنبورهای سایبری نمادی از بیت‌کوین و طرفداران سرسخت آن هستند که باور دارند این ارز دیجیتال می‌تواند به عنوان یک ذخیره ارزش جهانی جایگزین سیستم‌های مالی فعلی شود.

بنابراین، "معاملات زنبورهای سایبری" به خرید و فروش‌هایی اطلاق می‌شود که در آن‌ها افراد یا شرکت‌ها روی بیت‌کوین به عنوان یک دارایی اصلی سرمایه‌گذاری می‌کنند. این اصطلاح تا حد زیادی به فرهنگ طرفداران بیت‌کوین برمی‌گردد و نمادی از باور قوی به آینده بیت‌کوین است.

اما این اتفاق عجیب چه معنایی دارد؟ در واقع، ممکن است به این معنا باشد که معامله‌گرانی که از استراتژی ارزش نسبی (RV) استفاده می‌کنند—یعنی همزمان سهام MSTR را می‌فروشند و بیت‌کوین می‌خرند—یا سود زیادی به دست آورده‌اند یا ضرر سنگینی متحمل شده‌اند. این نوسانات گاهی یادآور اتفاقاتی در گذشته است که در آن‌ها بازار بدون دلیل منطقی و بر اساس هیجانات جمعی دچار نوسان‌های بزرگ می‌شد.

در همین حال، سفته‌بازی‌های زیادی در دنیای رمزارزها به چشم می‌خورد. به عنوان مثال، دوج‌کوین پس از یک دوره رکود 6 ماهه، دوباره به محدوده میانگین قیمت سال 2024 بازگشته است و توجه سرمایه‌گذاران را جلب کرده است.

خوشبختانه، اصطلاحات عامیانه و ناپخته‌ای که زمانی در بین فعالان بازار رمزارزها رایج بود، مانند WAGMI (ما موفق خواهیم شد) و NGMI (تو موفق نخواهی شد)، دیگر کمتر شنیده می‌شود و به نظر می‌رسد دوران آن‌ها به پایان رسیده است. البته هنوز هم برخی از طرفداران دوج‌کوین از شوخی‌ها و میم‌های مرتبط با آن لذت می‌برند، اما این اصطلاحات دیگر به آن شدت در فضای بازار استفاده نمی‌شوند.

کامودیتی‌ها
پیش‌بینی من درباره نفت خام در هفته گذشته اشتباه از آب درآمد، چرا که قیمت‌ها به سرعت به زیر 70 دلار سقوط کردند. این کاهش به‌طور عمده تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شرایط اقتصادی چین، مذاکرات و تحولات مرتبط با ایران و سایر عوامل ژئوپلیتیکی قرار گرفت، هرچند جزئیات دقیق آن به سختی قابل پیش‌بینی است.

از سوی دیگر، قیمت طلا به صورت مستمر و بر اساس الگوریتم TWAP (میانگین وزنی قیمت در طول زمان) هر روز افزایش می‌یابد. در حال حاضر، تعیین یک سقف قیمتی مشخص برای طلا، به جز اعداد رُند، دشوار است. از زمان بحران مالی جهانی (GFC)، طلا به عنوان یک ابزار پوششی مؤثر در برابر کسری بودجه بزرگ ایالات متحده عمل کرده است و این روند همچنان ادامه دارد.

سال 2024 یکی از بهترین سال‌ها برای طلا بوده است، چرا که بازدهی آن از بسیاری از دارایی‌های دیگر پیشی گرفته است.

خبر خوب برای طرفداران طلا این است که بازدهی سالانه طلا به‌طور سنتی با یکدیگر همبستگی ندارند. به عبارت دیگر، عملکرد قوی طلا در سال 2024 به این معنا نیست که انتظارات برای سال 2025 کاهش یابد؛ در واقع، نتایج ممکن است کاملاً متفاوت باشند و حتی بازدهی مثبت بیشتری در سال آینده مشاهده شود.

✔️  بیشتر بخوانید: آیا سرمایه گذاری در طلا هنوز هم سودآور است؟

منبع: Spectramarkets.com   نویسنده: برنت دانلی

وال استریت

در روز جمعه، معاملات آتی سهام آمریکا اندکی افزایش یافت؛ زیرا نتایج بهتر از انتظار گزارش درآمدزایی شرکت نتفلیکس باعث شد تا امید به تقویت شرکت‌های بزرگ فناوری تقویت شود. در معاملات پیش‌گشایش بازار آمریکا، سهام نتفلیکس با رشد ۶ درصدی همراه بود و این امر موجب افزایش ۰.۳ درصدی در قراردادهای آتی شاخص نزدک ۱۰۰، که شامل بسیاری از شرکت‌های بزرگ فناوری است، شد.

نتفلیکس در گزارش مالی سه‌ماهه سوم سال، عملکردی فراتر از پیش‌بینی‌ها داشت و تعداد مشترکین جدید این سرویس بیشتر از انتظارات بود که نشان‌دهنده توانایی این شرکت در جذب مخاطب بیشتر است.
بازار اوراق قرضه آمریکا و تأثیر داده‌های اقتصادی مثبت
پس از انتشار مجموعه‌ای از داده‌های اقتصادی مثبت در روز پنج‌شنبه، اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا از افت شدید خود بهبود یافت. این داده‌ها که شامل گزارش‌های فروش خرده‌فروشی بود، نشان دادند که مخارج مصرف‌کنندگان همچنان یکی از عوامل کلیدی در حفظ رشد اقتصادی آمریکاست. فروش خرده‌فروشی بیش از حد انتظار بود و این موضوع موجب شد تا پیش‌بینی‌ها درباره کاهش نرخ بهره فدرال رزرو تغییر کند.
رشد شاخص Stoxx 600 اروپا به دنبال اخبار اقتصادی چین
در اروپا نیز، شاخص Stoxx 600 با رشد ۰.۳ درصدی همراه بود. این رشد عمدتاً به دلیل افزایش سهام شرکت‌های معدنی پس از انتشار اخبار مثبت اقتصادی از چین صورت گرفت. وضعیت اقتصادی چین به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان مواد خام، تأثیر قابل توجهی بر بازارهای جهانی دارد و بهبود در وضعیت اقتصادی این کشور به رشد سهام شرکت‌های معدنی اروپا کمک کرده است.
افزایش قیمت طلا و نفت در پی تنش‌های خاورمیانه
در بحبوحه تداوم تنش‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، قیمت طلا به رکورد جدیدی رسید. سرمایه‌گذاران در زمان عدم قطعیت و بحران‌های جهانی به سمت دارایی‌های امن مانند طلا حرکت می‌کنند که این روند به رشد قیمت این فلز گرانبها کمک کرده است.

همچنین، قیمت نفت خام آمریکا (WTI) با اندکی افزایش به حدود ۷۱ دلار در هر بشکه رسید. این افزایش قیمت نفت نیز تحت تأثیر تنش‌های خاورمیانه و همچنین عوامل اقتصادی جهانی قرار دارد.
نتیجه‌گیری
بازارهای جهانی همچنان تحت تأثیر داده‌های اقتصادی مثبت و نتایج مالی شرکت‌های بزرگ فناوری قرار دارند. با توجه به بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا و چین، و نیز تنش‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، روند صعودی بازارهای مالی و کالاهای اساسی همچنان ادامه دارد.

هوش مصنوعی می‌تواند باعث فروپاشی فاجعه‌بار شبکه‌های الکتریکی شود و پیشرفت‌ها در کربن‌زدایی صنعت فناوری را به عقب برگاند و یا بالعکس می‌تواند باعث صرفه‌جویی در این بخش شود.

هوش مصنوعی برای آموزش و تقویت محاسبات پیچیده خود به انرژی خیره کننده‌ای نیاز دارد. با رونق این بخش، قدرت محاسباتی لازم برای حفظ رشد آن تقریباً هر 100 روز دو برابر می‌شود. کارشناسان پیش بینی می‌کنند که در سطح جهانی، هوش مصنوعی به تنهایی مسئول 3.5 درصد کل مصرف انرژی تا سال 2030 خواهد بود. در ایالات متحده، مصرف انرژی مراکز داده تا سال 2030 حدود 9 درصد خواهد بود، تقریباً دو برابر نرخ فعلی آن، که تا حد زیادی ناشی از رشد هوش مصنوعی داخلی است. این نرخ‌های رشد رو به افزایش پیامدهای عمده‌ای برای امنیت انرژی ملی و بین‌المللی، انتشار گازهای گلخانه‌ای و اقتصاد خواهد داشت.

جیسون شاو، رئیس کمیسیون خدمات عمومی جورجیا، یک تنظیم کننده برق، در اوایل سال جاری به واشنگتن پست گفت: «وقتی به اعداد نگاه می‌کنید، حیرت آور است. این مسئله باعث می‌شود به فکر فرو روید و تعجب کنید که چگونه در این وضعیت قرار گرفتیم. چگونه پیش بینی‌ها تا این حد دور بود؟ هوش مصنوعی چالشی را ایجاد کرده است که قبلاً ندیده بودیم.»

✔️  خبر مرتبط: توکن‌های هوش مصنوعی در بازار کریپتو پیشتاز شدند

کاربردهای هوش مصنوعی

علیرغم چالش‌های عمده و بی‌سابقه‌ای که هوش مصنوعی برای شبکه‌های برق ایجاد می‌کند، این بخش می‌تواند ابزاری کلیدی برای بهبود آن‌ها و سرعت بخشیدن به آن‌ها برای عصر برق رسانی باشد. وزارت انرژی ایالات متحده (DoE) اشاره کرده است که هوش مصنوعی می‌تواند در مدیریت شبکه‌های هوشمندی که قادر به مدیریت جریان‌های ورودی و خروجی عظیم انرژی‌های متغیر مانند باد و خورشید هستند بسیار ارزشمند باشد، اما در صورت استقرار « ساده لوحانه»، ریسک‌های قابل‌توجهی را ایجاد می‌کند. علاوه بر این، گزارش DoE بیان می‌کند که «یادگیری ماشینی می‌تواند به شرکت‌های برق کمک کند تا مجوزها و مکان‌یابی، قابلیت اطمینان، تاب آوری و برنامه‌ریزی شبکه را بهبود بخشند».

و اکنون، هوش مصنوعی برای شناسایی مؤثر راه‌حل‌هایی برای یکی از پیچیده‌ترین مشکلات انتقال انرژی پاک - ذخیره‌سازی طولانی مدت انرژی قابل اطمینان و مقرون‌به‌صرفه استفاده می‌شود. یک تیم از محققان از آزمایشگاه ملی شمال غرب اقیانوس آرام (PNNL) و آزمایشگاه ملی آرگون از هوش مصنوعی برای کمک به محدود کردن ترکیبات بالقوه حلال‌ها برای مدل‌های باتری جریانی استفاده کرده‌اند که سه برابر کارآمدتر از مدل‌های فعلی هستند. این تیم به جای استفاده از هوش مصنوعی برای کمک به انجام آزمایش‌های بیشتر، از فناوری هوش مصنوعی برای حذف سریع هزاران ترکیب احتمالی و محدود کردن ترکیب‌هایی که ارزش آزمایش در آزمایشگاه را دارند، استفاده کرد.

✔️  خبر مرتبط: صادرات تایوان به دلیل هوش مصنوعی افزایش یافت

 کارل مولر، یکی از نویسندگان این مطالعه و مدیر دفتر توسعه برنامه برای اداره علوم فیزیکی و محاسباتی، گفت: "من از دیدن آینده همکاری بین محققان هوش مصنوعی و دانشمندان مواد هیجان زده هستم." تسریع کشف مواد برای حل مشکلات ذخیره انرژی حیاتی است.

در کاربردهای دیگر، هوش مصنوعی برای هوشمند کردن سیستم‌های ذخیره‌سازی باتری از طریق استفاده در مدیریت تقاضای انرژی، آربیتراژ (معروف به تغییر زمان برای مطابقت با عرضه انرژی تجدیدپذیر با تقاضا)، پیش‌بینی آب و هوا و تعمیر استفاده می‌شود. تعدادی از استارت‌آپ‌ها در سال‌های اخیر برای اجرای آزمایشی این رویکردها ایجاد شده‌اند و بازار ذخیره‌سازی انرژی هوش مصنوعی در مسیر رسیدن به 11 میلیارد دلار تا سال 2026 است.

این رویکردها همچنین در مقیاس کوچک‌تر در سیستم‌های خودروهای الکتریکی برای بهبود قابلیت‌های ذخیره انرژی EV معرفی می‌شوند. در مقاله علمی منتشر شده در ماه مه آمده است: «ادغام هوش مصنوعی (AI) در سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی (ESS) برای وسایل نقلیه الکتریکی (EVs) به عنوان یک راه حل اساسی برای مقابله با چالش‌های بهره‌وری انرژی، تخریب باتری و مدیریت بهینه انرژی ظاهر شده است. (تخریب باتری به کاهش تدریجی توانایی باتری در ذخیره و تحویل انرژی اشاره دارد.)

همه این پیشرفت‌ها برای تثبیت شبکه‌های انرژی در دوران فشار بی‌سابقه و رشد سریع برق‌رسانی همراه با افزایش منابع انرژی متغیر بسیار امیدوارکننده هستند. با این حال، ریسک‌های افزایش استفاده از هوش مصنوعی همچنان بالا است، نه تنها از نظر مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانه‌ای مرتبط، بلکه به دلیل امنیت سایبری و استفاده در موقعیت‌های واقعی که می‌تواند به شدت از مدل‌سازی آماری متفاوت باشد.

بیشتر بخوانید:

استنلی دراکن میلر، مدیر سرمایه گذاری شوارتز، عقیده دارد که بازارها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ماه آینده آمریکا، پیروزی دونالد ترامپ را قیمت گذاری می‌کنند.

دراکن میلر چهارشنبه در مصاحبه‌ای با تلویزیون بلومبرگ گفت: در 12 روز گذشته، به نظر می‌رسد که بازار "بسیار متقاعد شده که ترامپ برنده خواهد شد". می‌توانید این مسئله را در سهام بانک‌ها و در بازار رمزارزها ببینید.»

با این حال، او نه به ترامپ و نه به معاون رئیس جمهور کامالا هریس رأی نخواهد داد. دراکن میلر، ترامپ را یک " خود رای و لجوج" خواند و گفت که او به اندازه کافی شرافت ندارد که رئیس جمهور شود، در حالی که ریاست جمهوری هریس برای کسب و کارها بد خواهد بود.

دراکن میلر به هیچ یک از کاندیداها کمک مالی نکرده است.

✔️  خبر مرتبط: شانس پیروزی ترامپ در انتخابات به ۵۷.۹٪ رسید

دراکن میلر 71 ساله برای بیش از یک دهه مدیریت مالی جورج سوروس را بر عهده داشت و کمپین اولیه نیکی هیلی علیه ترامپ را تامین مالی کرد. او پیش‌بینی کرد که «بسیار بعید» است که دموکرات‌ها کنترل کنگره را در دست بگیرند حتی اگر هریس برنده ریاست‌جمهوری شود.

به گفته وی، اگر به اصطلاح یک موج آبی وجود داشته باشد، ممکن است بازار سهام برای سه تا شش ماه دچار مشکل شود. او همچنین گفت که یک موج قرمز "احتمالاً بیشتر از ریاست جمهوری ترامپ با یک کنگره دموکرات محتمل است." (موج آبی (Blue wave)، به نتیجه انتخابات اشاره دارد که به موجب آن دموکرات‌ها ریاست جمهوری، سنا و مجلس نمایندگان را به دست می‌آورند.)

اسکات بسنت، که در مدیریت صندوق سوروس نیز کار می‌کرد، به کمپین ترامپ در مورد مسائل اقتصادی مشاوره می‌داد. او ایده داشتن یک رئیس در سایه فدرال رزرو را مطرح کرد، یک همتا که می‌تواند به عنوان نقطه مقابل بالقوه پاول، رئیس فعلی بانک مرکزی آمریکا، تا پایان دوره ریاست وی در ماه مه 2026 عمل کند.

اما دراکن میلر گفت که فدرال رزرو در سایه "ایده‌ای وحشتناک و غیرمسئولانه است."

او گفت که کاهش نیم درصدی نرخ بهره فدرال رزرو در ماه سپتامبر یک اشتباه بود و شرکت او، پس از اعلام این خبر، اوراق قرضه را فروخت.

به گفته دراکن میلر، بازار باید انتظارات خود را در مورد سرعت و میزان تسهیلات بانک مرکزی کاهش دهد.

بیشتر بخوانید:

وال استریت

انتظار می‌رود، بازارهای اروپایی به صورت کم‌نوسان باز شوند؛ زیرا معامله‌گران منتظر تصمیمات سیاست پولی بانک مرکزی اروپا هستند. افزایش سهام چین متوقف شد؛ زیرا جلسه خبری درباره بخش مسکن حمایت زیادی از این بخش ارائه نداد.

سهام آتی Euro Stoxx 50 بدون تغییر باقی ماند، در حالی که قراردادهای آتی بازار سهام آمریکا در معاملات آسیایی کاهش یافتند. شاخص CSI 300 چین پس از اعلام دولت درباره افزایش تامین مالی برای پروژه‌های لیست سفید به 4 تریلیون یوان (562 میلیارد دلار) از 2.23 تریلیون یوان فعلی، 1.3٪ افزایش یافت.

در آسیا، شاخص‌های بازار در ژاپن و کره جنوبی کاهش یافتند؛ اما در استرالیا افزایش یافتند. درآمد خالص TSM در سه‌ماهه سوم از برآوردهای متوسط تحلیل‌گران فراتر رفت. این گزارش نگرانی‌ها درباره بخش نیمه‌هادی را کاهش داد، پس از این‌که آمار سفارشات ناامیدکننده ASML و پیش‌بینی درآمد پایین‌تر برای 2025 اوایل این هفته منتشر شد.

در سپتامبر، رونق استخدام استرالیا ادامه یافت و نرخ بیکاری پایدار باقی ماند، که باعث شد دلار استرالیا افزایش یابد؛ زیرا معامله‌گران انتظارات خود را برای اولین کاهش نرخ بهره بانک رزرو کاهش دادند. در سپتامبر، صادرات ژاپن به پایین‌ترین سطح خود از فوریه 2021 کاهش یافت و باعث شد که بهبود اقتصادی کشور به دلیل تقاضای جهانی ضعیف کند شود.

پس از چهار روز کاهش، قیمت نفت افزایش یافت؛ معامله‌گران توازن بین ریسک احتمالی برای تولیدات خاورمیانه با ترس از مازاد جهانی را حفظ کردند.

وال استریت

بازارهای اروپایی به دنبال گزارش‌های ضعیف از سود بخش لوکس و نگرانی‌ها درباره پیش‌بینی سود صنعت نیمه‌رساناها، کاهش یافتند. ارزش پوند نیز کاهش یافت، زیرا کاهش تورم در بریتانیا احتمال کاهش نرخ بهره را افزایش داد.

شاخص Stoxx 600 با افت 0.3٪ مواجه شد، زیرا شرکت ASML هشدار در مورد پیش‌بینی سود خود اعلام کرد. شرکت‌های LVMH و Salvatore Ferragamo به دلیل گزارش‌های سود ناامیدکننده بیشترین کاهش را داشتند و تا 7٪ افت کردند. بازارهای سهام آتی آمریکا بدون تغییر عمده بودند.

در بخش کامودیتی‌ها، قیمت نفت نزدیک به 74 دلار در هر بشکه باقی ماند و طلا به رکورد جدیدی رسید؛ زیرا سرمایه‌گذاران بر انتخابات آینده آمریکا تمرکز داشتند.

ارزش پوند به 1.299 دلار کاهش یافت که پایین‌ترین سطح از 20 اوت بود. تورم مصرف‌کننده در سپتامبر 1.7٪ رشد داشت که کمتر از پیش‌بینی‌ها بود. شاخص FTSE 100 نسبت به شاخص‌های اروپایی عملکرد بهتری داشت، در حالی که اوراق قرضه بریتانیا کاهش یافتند.

ین ژاپن در حدود 149 دلار معامله شد، زیرا آداچی از بانک ژاپن بر اهمیت افزایش تدریجی نرخ بهره تأکید کرد.

وال استریت

در تاریخ 15 اکتبر 2024، بازارهای مالی اروپا و آمریکا با کاهش مواجه شدند. این کاهش پس از افت شدید قیمت نفت خام رخ داد که بخش‌های انرژی را تحت فشار قرار داد. دلیل اصلی این کاهش، گزارش واشنگتن پست بود که اعلام کرد اسرائیل تهدید خود برای هدف قرار دادن تأسیسات انرژی ایران را کنار گذاشته است.

شاخص Stoxx 600 اروپا 0.2% کاهش یافت و افزایش قبلی خود را معکوس کرد. سهام شرکت‌های TotalEnergies و بریتیش پترولیوم (BP) به ترتیب 4.2% و 4.4% کاهش یافتند. قیمت نفت برنت نیز به زیر 75 دلار در هر بشکه سقوط کرد. در همین حال، آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) پیش‌بینی کرد که سال آینده مازاد عرضه نفت وجود خواهد داشت.

در بازار آمریکا، آتی‌های شاخص S&P 500 و Nasdaq 100 نیز کاهش یافتند. سهام شرکت‌های Nvidia و Advanced Micro Devices در معاملات پیش از بازار کاهش یافتند پس از گزارش‌هایی مبنی بر اینکه دولت بایدن در حال بررسی محدود کردن ارسال پردازنده‌های پیشرفته هوش مصنوعی به برخی کشورها است.

استراتژیست‌های بانک آمریکا (BofA) اعلام کردند که داده‌های مالی سه‌ماهه سوم نشان می‌دهد که شرکت‌های آمریکایی از نرخ‌های بهره پایین‌تر در اوایل دوره کاهش نرخ‌های فدرال رزرو بهره‌مند شده‌اند. این تحولات نشان‌دهنده تأثیرات گسترده تغییرات در بازار نفت و سیاست‌های اقتصادی بر بازارهای مالی جهانی است.

CSI300

بازار سهام چین در حال حاضر در تلاش برای حفظ امید خود است، اما خوش‌بینی و جهش‌های شدید از هفته گذشته تا حد زیادی کاهش یافته است. برخی از عناوین اصلی چین از آخر هفته گذشته به شرح زیر است:

چین جزئیات کمی در مورد محرک‌ها در کنفرانس مطبوعاتی شنبه ارائه کرده است.

چین در حال افزایش تمرینات نظامی در تنگه تایوان و در اطراف جزیره است.

نکته اول نشان می‌دهد که چین به ارائه محرک‌های بیشتر متعهد شده، اما جزئیات اعلام نشده است و پکن در این خصوص برای تقریبا دو سال مقصر بوده است. با این حال، پس از سیل اعلانات قبل از هفته طلایی، سرمایه‌گذاران همچنان امیدوارند.

شاخص CSI 300 امروز 1.5٪ افزایش یافته، اما کاهش هفته گذشته را جبران نمی‌کند و افزایش امروز حتی کاهش روز جمعه را نیز پوشش نمی‌دهد.

 

تحلیل هفتگی برنت دانلی

بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
گزارش اشتغال غیرکشاورزی آمریکا (NFP) فشار زیادی به معامله‌گران اوراق قرضه وارد کرد و باعث تغییر جهت بازار شد. در ماه آگوست، بسیاری فکر می‌کردند که بالاخره رکود بزرگ اقتصادی، که به آن رکود بیگ‌فوت می‌گویند، فرا رسیده است. اما این رکود دوباره ناپدید شد و اقتصاد «گلدیلاکس» به سلامت و ثبات خود ادامه داد. (اقتصاد «گلدیلاکس» که به وضعیتی اشاره دارد که رشد اقتصادی کافی است اما تورم بیش از حد بالا نیست.)

اصطلاح رکود بیگ‌فوت به این دلیل استفاده می‌شود که مشابه افسانه بیگ‌فوت، بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددانان بارها ادعا کرده‌اند که نشانه‌هایی از وقوع رکود اقتصادی دیده‌اند، اما هر بار که انتظار می‌رفت این رکود رخ دهد، در عمل هیچ‌گاه شواهد قطعی یا تجربی برای آن وجود نداشت. درست مانند بیگ‌فوت که بسیاری مدعی دیدن آن شده‌اند، اما تاکنون مدرکی قطعی برای اثبات وجود آن ارائه نشده است.

اکنون گفتمان جدیدی در بازار شکل گرفته است: تورم به کف خود رسیده، رشد اقتصادی آمریکا به ۳.۲ درصد رسیده، بازار کار همچنان قوی است، و در صورت پیروزی ترامپ، ممکن است یک موج جدید از محرک‌های مالی به سبک MMT (نظریه پولی مدرن) در شرایط رشد اقتصادی «گلدیلاکس» به راه بیفتد.

در کنفرانس گرانت، استن دراکنمیلر اظهار داشت: «اگر ترامپ دوباره به ریاست جمهوری انتخاب شود، احتمال دارد که تعرفه‌های تجاری جدیدی وضع شود، و کاهش مهاجرت نیز می‌تواند به محدود شدن عرضه نیروی کار منجر شود. همچنین، کاهش مقررات ممکن است باعث تقویت فعالیت‌های اقتصادی و ایجاد تحرک بیشتر در اقتصاد شود. در حال حاضر، رشد اقتصادی آمریکا به ۳ درصد رسیده است، که این خود نشان‌دهنده سلامت نسبی اقتصاد است.»

گرگ ایپ از وال استریت ژورنال هم با این تیتر به ماجرا پرداخت:

«این وضعیت کاملاً متفاوت با آن پیش‌بینی‌های فاجعه‌بار هشت هفته پیش است.»

در خصوص تورم، اکنون می‌بینیم که روند کاهش آن متوقف شده و تورم بالای ۳ درصد در شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و حدود ۲.۷ درصد در شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی هسته (Core PCE) باقی مانده است. تورم "سوپرهسته‌ای" (Supercore CPI) نیز همچنان حدود ۴ درصد در سال است، همان‌طور که در میانه سال ۲۰۲۳ بود.

اگرچه ما از دوران افزایش شدید قیمت‌ها که ناشی از شوک‌های عرضه پس از دوران کووید بود عبور کرده‌ایم، اما هنوز هم با افزایش‌های قابل توجهی در قیمت‌ها مواجه هستیم. در واقع، تورم سوپرهسته‌ای اکنون بالاتر از سال ۲۰۲۱ است.

بازار اوراق قرضه اکنون با این سوال روبروست که در صورت پیروزی احتمالی جمهوری‌خواهان در انتخابات (Red Sweep)، چه چیزی در پیش خواهد بود، زیرا احتمال اجرای یک بسته مالی بزرگ به سبک MMT مانند آنچه در دوران ترامپ در سال ۲۰۱۷ رخ داد، بیشتر شده است.

هیچ هزینه اضافی یا پرمیومی برای جبران ریسک اجرای دوباره سیاست‌های مالی به سبک MMT، مشابه آنچه در دوران ترامپ در سال ۲۰۱۷ رخ داد، در بازارها وجود ندارد. این بدان معناست که سرمایه‌گذاران انتظار ندارند که چنین سیاست‌هایی در کوتاه‌مدت تأثیر منفی یا تورمی داشته باشند و به همین دلیل، بازار اوراق قرضه در حال حاضر هیچ حاشیه ریسکی برای آن‌ها در نظر نگرفته است. با افزایش احتمال پیروزی کامل جمهوری‌خواهان (Red Sweep) در انتخابات، این موضوع باعث شده است که بازارهای اوراق قرضه به فکر آینده و تحولات احتمالی باشند.

کسری بودجه‌ بزرگ‌تر، کاهش مهاجرت و افزایش تعرفه‌ها همگی عواملی هستند که می‌توانند باعث افزایش تورم در آمریکا شوند. این شرایط با وضعیت سال ۲۰۱۶ تفاوت زیادی دارد؛ چرا که در آن زمان، اقتصاد از نقطه‌ای با تورم پایین‌تر آغاز به رشد کرد. هنگامی که ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ به ریاست جمهوری رسید، نرخ تورم در تمام شاخص‌های اقتصادی حدود ۱۰۰ واحد پایه کمتر بود، و اکنون با توجه به رشد فعلی، فشار تورمی بیشتری پیش‌بینی می‌شود.

نکته قابل توجه اینجاست: با اینکه همه معتقدند سیاست‌های ترامپ در دور جدید می‌تواند تورمی باشد، همین سیاست‌ها در دوره قبلی ریاست‌جمهوری او اثر تورمی چندانی نداشتند. با وجود تعرفه‌ها، کاهش مهاجرت و محرک‌های مالی به سبک MMT، در دوران ترامپ، تورم در یک محدوده محدود نوسان داشت و به‌طور خاص به شکلی قابل توجه افزایش نیافت.

در حال حاضر، تمرکز من بیشتر بر تحلیل واکنش‌های عمومی و برداشت‌های مشترک نسبت به نتایج احتمالی انتخابات است، نه بر پیش‌بینی دقیق سیاست‌ها یا نتایج اقتصادی برای سال ۲۰۲۵ و پس از آن.

اجماع عمومی از واکنش‌های بازار به شرح زیر است:

  • پیروزی کامل جمهوری‌خواهان (Red Sweep): فروش اوراق قرضه، خرید سهام شرکت‌های بزرگ فناوری (Mag7)، خرید USDCNH (دلار آمریکا/یوان چین)، فروش EURUSD (یورو/دلار آمریکا)، فروش AUDUSD (دلار استرالیا/دلار آمریکا)، و خرید ارزهای دیجیتال.
  • پیروزی کامل دموکرات‌ها (Blue Sweep): خرید اوراق قرضه، کاهش نوسانات بازار، فروش دلار آمریکا.
  • پیروزی هریس بدون پیروزی کامل دموکرات‌ها: حفظ وضعیت موجود، کاهش نوسانات.
  • پیروزی ترامپ بدون پیروزی کامل جمهوری‌خواهان: نتیجه مشخص نیست.

در خارج از آمریکا، با اشتیاق منتظر اعلام بسته محرک اقتصادی چین هستیم که قرار است امشب (ساعت ۱۰ صبح شنبه به وقت پکن) اعلام شود. 

نموداری که بلومبرگ ارائه کرده، با توجه به آنچه من مطالعه کرده‌ام، منطقی به نظر می‌رسد. البته ترکیب دقیق محرک‌های اقتصادی اهمیت ویژه‌ای دارد، اما تحلیل و پیش‌بینی کامل آن به‌قدری پیچیده است که امکان تدوین برنامه‌ای جامع و دقیق برای آن وجود ندارد.

با توجه به نوسانات اخیر پیرامون اخبار چین، این پیش‌بینی‌ من از واکنش‌های احتمالی دلار استرالیا (AUD) و دلار نیوزیلند (NZD) در آخر هفته، بر اساس نتایج مختلفی که ممکن است رخ دهد، ارائه می‌شود.

اگر وزارت دارایی چین رقم مشخصی را اعلام نکند، این نتیجه بیشترین ابهام را به همراه خواهد داشت، زیرا در این حالت ممکن است فرض شود که رویای بزرگ بازتاب تورمی همچنان ادامه دارد؛ به این معنا که بازارها همچنان امیدوارند که چین با اجرای یک بسته محرک اقتصادی بزرگ، تقاضا را افزایش داده و تورم را تحریک کند. در این صورت، ما همچنان منتظر یک اعلامیه بزرگ‌تر در اواخر ماه، زمانی که کمیته دائمی کنگره ملی خلق چین جلسه برگزار می‌کند، خواهیم بود.

✔️  بیشتر بخوانید: آشنایی کامل با ساختار سیاسی در چین

پیش‌بینی من برای حالتی که "هیچ عدد مشخصی اعلام نشود" بسیار نامشخص است، چرا که نمی‌توان گفت آیا بازار همچنان این امید و انتظارات را به ماه اکتبر منتقل خواهد کرد یا خیر. اگر وزارت دارایی امشب هیچ عدد دقیقی ارائه نکند، بازار ممکن است همچنان به این امید ادامه دهد، اما اعلام یک عدد مشخص در حدود ۱ تریلیون دلار یا کمتر، بدترین نتیجه خواهد بود. در این حالت، دیگر چیزی برای معامله باقی نمی‌ماند و باعث می‌شود خریداران عمده از بازار خارج شوند.

برای درک بهتر این اعداد، باید توجه داشت که بازار املاک و مستغلات چین بزرگ‌ترین کلاس دارایی در جهان است و ارزش آن بین ۷۰ تا ۱۴۰ تریلیون یوان کاهش یافته است، بسته به اینکه از چه منبعی اطلاعات گرفته شود.

بازار سهام
تمرکز همچنان بر بازار سهام چین است، در حالی که بازار سهام آمریکا به‌طور یکنواخت و بدون هیجان خاصی به مسیر خود به سمت رکوردهای تاریخی جدید ادامه می‌دهد. من بارها تأکید کرده‌ام که باید به بازار سهام چین بیشتر به چشم یک memestock (سهام مبتنی بر هیجان‌های موقت) یا shitcoin (ارز دیجیتال بی‌ارزش) نگاه کرد، تا بازتابی از فعالیت‌های اقتصادی یا سودآوری شرکت‌ها در این کشور.

در نمودار فوق، عملکرد بازارهای سهام "نرمال" از سال ۲۰۱۱ را مشاهده می‌کنید. شایان ذکر است که شاخص DAX یک شاخص بازدهی کل است، به این معنا که علاوه بر تغییرات قیمت سهام، سودهای نقدی نیز در آن لحاظ می‌شوند. در مقابل، سایر شاخص‌ها تنها شاخص‌های قیمتی هستند، یعنی تنها تغییرات قیمت سهام را محاسبه می‌کنند و سودهای نقدی را در نظر نمی‌گیرند. با این حال، این نمودار نشان می‌دهد که یک بازار سهام "نرمال" چگونه عمل می‌کند.

در مقابل، اینجا شاخص ترکیبی شانگهای قرار دارد. همان‌طور که می‌بینید، هیچ روند مثبت پایداری در آن وجود ندارد. این بازار مدتی راکد می‌ماند، سپس با یک جهش ناگهانی روبرو می‌شود، و پس از آن دوباره به سطح اولیه خود بازمی‌گردد. در واقع، شاخص به‌طور مداوم در اطراف یک میانگین ثابت نوسان می‌کند، بدون اینکه یک روند صعودی بلندمدت و مستمر را نشان دهد.

این وضعیت مرا به یاد نحوه معامله دارایی‌های پرنوسانی مانند دوج‌کوین و GME می‌اندازد.

در حالی که معمولاً می‌گویند بازار سهام آمریکا نماینده اقتصاد واقعی آن نیست، این موضوع در چین به مراتب بیشتر صدق می‌کند. بازار سهام چین بیشتر به‌عنوان یک شاخص سفته‌بازی عمل می‌کند، با نوساناتی که ناشی از ریسک‌های مرتبط با سیاست‌های دولتی است؛ سیاست‌هایی که گاه سرمایه‌داری را تشویق می‌کنند و گاه با آن مقابله می‌کنند. این اقدامات ممکن است حتی به زندانی شدن میلیاردرها و فشار بر شرکت‌های بزرگ منجر شود. در حالی که در آمریکا ایده مالکیت یک سهم و بهره‌مندی از سودهای آتی ممکن است کمی انتزاعی به نظر برسد، در چین این مفهوم کاملاً به دنیایی پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی تبدیل شده است.

و اما خلاصه بازار سهام این هفته در ۱۴ کلمه:

اقتصاد آمریکا در وضعیت مطلوب است. سهام آمریکا در اوج تاریخی قرار دارد. چین و انتخابات همچنان عوامل غیرقابل پیش‌بینی هستند.
نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه

  • هیچ نشانه‌ای از رکود دیده نمی‌شود.
  • گاوهای اوراق قرضه در حال عقب‌نشینی‌اند.
  • گفتمان بازار به سرعت در حال تغییر هستند.

فدرال رزرو به‌طور کامل اطمینان نداشت که کاهش ۵۰ واحد پایه در ماه سپتامبر تصمیم درستی بوده است. اکنون، افرادی مانند بوستیک از احتمال "عدم کاهش نرخ بهره" در ماه نوامبر صحبت می‌کنند. گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) نیز بسیار قوی منتشر شد و احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات در حال افزایش است. در ۱۰ روز گذشته، خرس‌های اوراق قرضه پیروزی بزرگی کسب کردند، زیرا تمام فرضیاتی که گاوهای بازار به آن تکیه کرده بودند، اشتباه از آب درآمد.

با این حال، به نظر می‌رسد به‌زودی بازدهی‌ها به سطح مقاومتی مهمی در حدود ۴.۱۵ درصد برسد و اگر این سطح شکسته شود، مقاومت بعدی در ۴.۵۰ درصد قرار دارد، که آخرین سقف قبل از افت بازدهی‌ها در ماه آگوست بوده است.

نمودار و گفتمان فعلی که به فروش اوراق قرضه گرایش دارد، به من نشان می‌دهد که احتمالاً هفته آینده شاهد تثبیت بازدهی‌ها باشیم. پیش‌بینی من این است که بازدهی‌ها در محدوده ۳.۹۰ تا ۴.۱۸ درصد باقی بمانند. با توجه به اینکه تقویم اقتصادی آمریکا به جز سخنرانی والر و گزارش فروش خرده‌فروشی رویداد مهمی در هفته آینده ندارد، احتمالاً تنها یک رویداد بزرگ از سوی چین می‌تواند بازدهی‌ها را از سطح ۴.۲۰ درصد عبور دهد. در حال حاضر به نظر می‌رسد بازار اوراق قرضه به اندازه کافی حرکت کرده و زمان آن رسیده که مدتی آرام بگیرد.

هفته آینده، بانک مرکزی اروپا (ECB) تصمیم خود را در مورد نرخ بهره اعلام خواهد کرد. با این حال، انتظار می‌رود این تصمیم تأثیر خاصی در بازار نداشته باشد، زیرا کاهش ۲۵ واحد پایه قبلاً در قیمت‌گذاری‌ها لحاظ شده و دلیلی برای تغییرات بزرگ در این مرحله وجود ندارد.
ارزهای فیات
نمودار شاخص دلار آمریکا (DXY) شباهت زیادی به نمودار بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله دارد، زیرا تفاوت در نرخ بهره تأثیر خود را به‌خوبی نشان می‌دهد. برای لحظاتی، جفت ارز یورو/دلار (EURUSD) پس از اعلام بسته محرک اقتصادی چین از روند نرخ بهره جدا شد (که باعث شد من به ناچار از پوزیشن فروش یورو/دلار خود خارج شوم)، اما در نهایت، معمولاً تفاوت نرخ بهره تعیین‌کننده است.

علاوه بر تقویت شدید دلار آمریکا، این هفته یک نکته جالب دیگر هم در بازار ارزهای فیات دیده شد: ضعف غیرمنتظره دلار کانادا (CAD). تا همین چند وقت پیش، دلار کانادا وضعیت خوبی داشت و معاملات فروش روی این ارز در دو هفته اول سپتامبر به پایان رسید. اما ناگهان و بدون هیچ دلیل واضح اقتصادی، دلار کانادا به‌شدت افت کرد.

این هفته، گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که احتمالاً یک معامله بزرگ خرید یا ادغام شرکت‌ها بین‌المللی (M&A) دلیل این افت باشد. در چنین معاملاتی که به‌صورت نقدی انجام می‌شوند، حجم بالایی از معاملات ارزی رخ می‌دهد و این معاملات گاهی چند روز طول می‌کشد تا به طور کامل انجام شوند. وقتی معامله تمام می‌شود، معمولاً نرخ ارز به حالت عادی برمی‌گردد، اما پیش‌بینی زمان دقیق این اتفاق دشوار است. معمولاً افرادی که این نوع معاملات را مدیریت می‌کنند، تمایل دارند کار را قبل از موعدهایی مثل پایان هفته یا قبل از انتشار داده‌های مهم اقتصادی به پایان برسانند. با توجه به این رفتارها، گاهی می‌توان پیش‌بینی‌های دقیقی درباره زمان‌بندی معاملات داشت.

یش‌بینی من این است که پیش از تعطیلات آخر هفته در آمریکا، این جریان معاملاتی تا ساعت ۵ عصر امروز به اتمام برسد. حجم ۶.۵ میلیارد دلار در جفت‌ارز دلار آمریکا/دلار کانادا (USDCAD) رقم قابل‌توجهی است، اما تکمیل چنین معاملاتی نباید بیش از چند روز طول بکشد.

هنگامی که حرکت بزرگی در دلار آمریکا رخ می‌دهد و می‌خواهید عملکرد یک ارز خاص را نسبت به سایر ارزها (غیر از دلار) بررسی کنید، دو روش وجود دارد. یکی از این روش‌ها استفاده از شاخص وزنی معاملات است که اغلب اقتصاددانان از آن بهره می‌گیرند. اما معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بیشتر به جفت‌ارزهای اصلی نگاه می‌کنند تا موضوع را دریابند. برای مثال، اگر جفت‌ارزهای EURCAD، AUDCAD و GBPCAD همگی افزایش داشته باشند، این نشان‌دهنده ضعف دلار کانادا است.

همچنین می‌توانید از ابزار WCRS در بلومبرگ استفاده کنید که عملکرد ارزها را در برابر دلار آمریکا در طول هفته نشان می‌دهد.

نکته جالب توجه این است که با وجود کمبود اخبار مهم از چین، دلار استرالیا (AUD) این هفته عملکرد چشمگیری از خود نشان داده است.
ارزهای دیجیتال
در حال حاضر، بازار ارزهای دیجیتال در میان چندین روایت متضاد قرار گرفته است. روند پذیرش ارزهای دیجیتال توسط مؤسسات مالی کُند و بدون تحول بوده، تأثیر رویداد نصف شدن پاداش بیت‌کوین پیشاپیش در قیمت‌ها لحاظ شده است، و نوسانات بازار بدون جهت مشخص و پراکنده به نظر می‌رسد. همچنین مستند شبکه HBO که انتظار می‌رفت تأثیری بر بازار داشته باشد، بدون تغییر قابل‌توجهی به پایان رسید.

یکی از مهم‌ترین رویدادهای اخیر در این فضا، افزایش فعالیت در پلتفرم Polymarket است. با نزدیک شدن به انتخابات، این سایت که یک پلتفرم شرط‌بندی مبتنی بر ارزهای دیجیتال است، توجهات زیادی را به خود جلب کرده است و امکان پیش‌بینی نتایج مختلف در حوزه‌های گوناگون را فراهم می‌کند.

یکی از نکات جالب توجه در این هفته در فضای ارزهای دیجیتال، افزایش اختلاف بین ارزش سهام MSTR و بیت‌کوین است. این اختلاف به دلیل خروج سرمایه‌گذاران از پوزیشن‌های فروش سهام MSTR و خرید بیت‌کوین رخ داده است. چنین شرایطی برای افرادی که در گذشته تجربه مشابهی با نوسانات بازارهایی مانند Palm یا اختلافات قیمتی غیرمنطقی GBTC (Grayscale Bitcoin Trust) یا فشارهای فروش سهام Porsche/VW داشته‌اند، آشنا به نظر می‌رسد. این‌ها پوزیشن‌هایی نیستند که بتوان به‌سادگی از آن‌ها به عنوان "آربیتراژ" استفاده کرد. در واقع، این پوزیشن‌ها بیشتر شبیه به شرط‌بندی‌هایی هستند که ممکن است به شدت نامطلوب نتیجه دهند.

برای درک بهتر این مفهوم، بنجامین گراهام، یکی از چهره‌های برجسته سرمایه‌گذاری، می‌گوید:
"در بلندمدت، بازار به یک ترازوی منصفانه تبدیل می‌شود، اما در کوتاه‌مدت، بازار بیشتر به یک ماشین شرط‌بندی و توزیع ریسک و زیان شباهت دارد."

و کینز، اقتصاددان بزرگ، به‌درستی اشاره کرده است که:
"اختلاف بین ارزش بازاری و ارزش ذاتی ممکن است بیشتر از مدتی که شما توان مالی خود را حفظ کنید، ادامه یابد."

این جملات به این معناست که در کوتاه‌مدت، بازارها ممکن است به شکلی غیرقابل پیش‌بینی عمل کنند و قیمت‌ها می‌توانند به‌طور موقت از ارزش ذاتی خود فاصله بگیرند. در مورد سهام MSTR، هیچ دلیلی وجود ندارد که این سهام نتواند با چند برابر "ارزش واقعی" خود معامله شود، زیرا هیچ رویداد فوری یا تعیین‌کننده‌ای وجود ندارد که باعث بازگشت قیمت‌ها به ارزش منصفانه آن‌ها شود. اکنون که سطح قیمتی ۲۰۰ دلار پشت سر گذاشته شده، هر احتمالی وجود دارد.

این به معنای آن نیست که معاملات مبتنی بر "بازگشت قیمت به ارزش منصفانه"، معاملات خوبی نیست؛ در واقع، این نوع معاملات می‌توانند بسیار پرسود باشند. اما زمان‌بندی چنین معاملات تقریباً غیرممکن است و مدیریت ریسک آن‌ها بسیار دشوار است. بنابراین، احتیاط بسیار ضروری است.

این به معنای آن نیست که معاملات مبتنی بر بازگشت قیمت به ارزش منصفانه معاملات خوبی نیست؛ در واقع، این نوع معاملات می‌توانند بسیار پرسود باشند. اما زمان‌بندی چنین معاملات تقریباً غیرممکن است و مدیریت ریسک آن‌ها بسیار دشوار است. بنابراین، احتیاط بسیار ضروری است.

کامودیتی‌ها
عملکرد چشمگیر طلا همچنان ادامه دارد و سایر کامودیتی‌ها نیز وضعیت نسبتاً پایداری را حفظ کرده‌اند. بیشتر کامودیتی‌ها این هفته تغییرات محسوسی نداشتند و با نوساناتی نامنظم، اما بدون جهت‌گیری مشخص، معامله شدند.

در نمودار می‌توان مشاهده کرد که قیمت نفت در اوایل سپتامبر از سطح حمایتی خود (۷۲ دلار) عبور کرد، در میانه سپتامبر نتوانست آن را مجدداً بازپس گیرد، اما اکنون با وجود اظهارات نزولی از سوی عربستان سعودی، دوباره به بالای این سطح بازگشته است. اگر چین بتواند این آخر هفته با تزریق محرک‌های تورمی جوی از بازتاب تورمی ایجاد کند، احتمالاً نفت می‌تواند برای مدتی وارد روند صعودی شود. هرچند معمولاً به معاملات نفت علاقه‌مند نیستم، اما در شرایط فعلی عملکرد آن بسیار خوب است. اگر بخواهم انتخاب کنم، با احتمال برابر، افزایش قیمت به ۸۰ دلار را بیشتر از کاهش به ۷۰ دلار ترجیح می‌دهم.

منبع: Spectramarkets.com  نویسنده: برنت دانلی

جی پی مورگان

مدیرعامل JPMorgan، جیمی دیمون، اعلام کرد که رویدادهای اخیر نشان می‌دهد شرایط اقتصادی خطرناک است و در حال بدتر شدن است. او افزود که اگرچه تورم در حال کاهش است و اقتصاد آمریکا همچنان مقاوم باقی مانده، اما چندین مسئله بحرانی همچنان پابرجاست، از جمله کسری بودجه‌های بزرگ دولت که وجود دارد.

تحلیل هفتگی برنت دانلی


بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
این هفته، ایالات متحده در عرصه اقتصاد کلان مشعل را از چین گرفت؛ زیرا داده‌های واقعی مانند فرصت‌های شغلی (JOLTS) ، مدعیان بیمه بیکاری، ADP و گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) همگی نشان‌دهنده بازار کار مقاومی هستند که یادآور سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ است. در مقابل، داده‌های مبتنی بر نظرسنجی همچنان هشدارهای اقتصادی نادرستی را ارائه می‌دهند که خرس‌ها بیهوده به آن‌ها متوسل می‌شوند.

این هفته نگرانی‌هایی در مورد شاخص مدیران خرید بخش تولیدی (ISM) وجود داشت، زیرا زیرشاخص اشتغال آن به شدت کاهش یافت. اما مهم است بدانیم کدام داده‌ها اهمیت دارند و کدام ندارند.

بخش تولید اکنون بخش کم‌اهمیتی در بازار کار ایالات متحده است. این بخش حدود ۴۴ سال است که در حال انقباض است و دلیلی برای توجه به تغییرات اشتغال در این بخش وجود ندارد. در گذشته‌های دور، تولید یک شاخص پیشرو برای اقتصاد بود، اما دیگر چنین نیست.

بنابراین، بخش تولیدی دیگر در اقتصاد آمریکا اهمیت چندانی ندارد و نظرسنجی‌های مربوط به احساسات بازار (sentiment surveys) نیز حداقل در سه سال اخیر به خوبی کار نکرده‌اند. پس آیا باید به نتایج نظرسنجی‌های مربوط به بخش تولید اهمیت دهیم؟ خیر.

این نظرسنجی‌ها معمولاً به عنوان نشانه‌ای از رشد اقتصادی آینده استفاده می‌شدند و در گذشته پیش‌بینی‌های قابل اعتمادی ارائه می‌دادند. اما در این چرخه اقتصادی، چنین نقشی را ایفا نکرده‌اند. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد، اما امروز می‌خواهم نمودار جالبی را با شما به اشتراک بگذارم که شخصا در محیط اکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم.

اگر به شاخص تولید ISM نگاهی بیندازیم، این نظریه وجود دارد که اطلاعات امروز آن می‌تواند به ما نشان دهد که در سال آینده چه اتفاقی برای اقتصاد و تولید ناخالص داخلی (GDP) خواهد افتاد. مثلاً کاهش شاخص ISM معمولاً به عنوان نشانه‌ای از نزدیک شدن به رکود تلقی می‌شود، درست است؟

در اینجا، من شاخص ISM را در مقابل تولید ناخالص داخلی سال بعد مقایسه کرده‌ام و روند آن را در دهه‌های مختلف نشان داده‌ام. این ارتباط در گذشته منطقی بود، اما به مرور زمان این رابطه از بین رفت.

حالا نگاهی به این نمودار پراکندگی بیندازید، که برای هر دهه یک خط روند دارد.

تحلیل بسیار جالبی است. در سه دهه پیش از دوران کووید، رابطه بین شاخص ISM و تولید ناخالص داخلی منطقی و با شیب معتدل بود. اما پس از کووید، این رابطه کاملاً مختل شده و شیب آن بسیار تندتر شده است. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، اگر به دنبال پیش‌بینی اقتصاد آمریکا هستید، بخش تولید، دیگر شاخص مناسبی برای این کار نیست. این روند نیز به این زودی‌ها تغییر نخواهد کرد.

در این میان، چین به دلیل تعطیلات ملی و هفته طلایی در تمام طول هفته تعطیل بود. اکنون همه منتظر بازگشت اقتصاد چین هستیم تا ببینیم چه نتایج مثبتی یا منفی از این بازگشت حاصل خواهد شد.

می‌توان وضعیت کنونی چین را صرفاً یک مسئله مالی در نظر گرفت یا انتظار داشت که محرک‌های اقتصادی و رشد بازار سهام به تدریج به اقتصاد واقعی سرایت کند و باعث نوعی بازگشت جهانی شود. واقعیت این است که سیاست‌های تسهیلی توسط تقریباً تمامی بانک‌های مرکزی در سراسر جهان اجرا می‌شوند، که این امر به نفع سناریوی بازگشت اقتصادی چین است. اما باید توجه داشت که هیچ تضمینی برای موفقیت قطعی این فرآیند وجود ندارد.

برای مثال، در سال ۲۰۰۹، چین محرک اقتصادی عظیمی را اجرا کرد و ابرچرخه‌ای در بازار کالاها شکل گرفت، اما در نهایت سهام چینی سقوط کرد. در سال ۲۰۱۵ نیز حباب بزرگی در بازار سهام چین به وجود آمد، اما این بار کالاها بودند که دچار افت قیمت شدند. باید توجه داشت که تورم دارایی‌های مالی با تورم کالاهای مصرفی یا تورم قیمت تولیدکننده (PPI) یکسان نیست.

این موضوع من را به یاد سال ۲۰۰۹ می‌اندازد، زمانی که همه نگران بودند که تسهیل کمی (QE) منجر به تورم شدید در آمریکا شود. تسهیل کمی موجب افزایش قیمت دارایی‌ها شد، اما تأثیر محسوسی بر قیمت‌های مصرف‌کننده نداشت. باید به‌خوبی درک کنیم که بازارهای مالی و اقتصاد واقعی گاهی همگام هستند، اما همیشه این‌گونه نیست.

در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، ترس از تورم یکی از نمونه‌های بسیاری بود که در آن افراد بدبین، به جای استقبال از یک تحول مثبت (مثل محرک‌های مالی و پولی گسترده)، آن را به فرصتی برای ایجاد ترس و نگرانی در بازار تبدیل کردند. به عنوان مثال:

تاریخ نشان داد که این نگرانی‌ها از سوی مدیران برجسته صندوق‌های پوشش ریسک و اقتصاددانان به‌کلی اشتباه بود. تورم افزایش نیافت و نرخ بیکاری دقیقاً همان ماهی که این نامه منتشر شد به اوج رسید و سپس از ۱۰ درصد به ۴ درصد کاهش یافت. محرک‌های مالی می‌توانند از طریق اعلام برنامه‌ها تأثیر روانی مثبتی داشته باشند و موجب افزایش اعتماد و تغییر رفتارهای اقتصادی شوند. اما به‌خودی‌خود، لزوماً تغییری در اقتصاد واقعی ایجاد نمی‌کنند. ممکن است تأثیرگذار باشند، اما ممکن هم هست که نباشند.

نکته کلیدی این است که اگرچه سیاست‌های مالی و پولی می‌توانند تغییرات مهمی در بازارهای مالی ایجاد کنند، این تغییرات همیشه منعکس‌کننده اقتصاد واقعی نیستند.

رالی بورس چین که توسط دولت هدایت می‌شود، به ما قانون گودهارت را یادآوری می‌کند. این قانون می‌گوید: «وقتی یک شاخص آماری به هدف اصلی سیاست‌گذاری تبدیل شود، دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک شاخص قابل‌اعتماد عمل کند.» یا به‌طور ساده‌تر:

«هر الگوی آماری که مشاهده شود، وقتی تحت فشار برای کنترل و مدیریت قرار گیرد، تمایل به فروپاشی دارد.»

این قانون زمانی به‌خوبی صدق می‌کند که بخواهیم بازار سهام چین را به‌عنوان نشانه‌ای از وضعیت اقتصاد این کشور در نظر بگیریم و از شاخص ترکیبی شانگهای برای پیش‌بینی قیمت مس استفاده کنیم.

یک مثال ساده برای نشان دادن این مسئله این است: فرض کنید یک روز سرد زمستانی در کانادا بیرون ایستاده‌اید. در دستتان یک فنجان قهوه داغ دارید. دماسنج را در قهوه فرو می‌برید و وقتی می‌بینید که دما بالا می‌رود، اعلام می‌کنید که هوا گرم شده و فروش بستنی بالا خواهد رفت! این وضعیت مثل این است که از شاخص ترکیبی شانگهای برای پیش‌بینی قیمت مس استفاده کنید، در حالی که واقعیت چیز دیگری است و شما دماسنج را در محیط اشتباهی قرار داده‌اید.

در حال حاضر به نظر می‌رسد که قیمت مس و دلار استرالیا (AUD) تحت تأثیر بازار سهام چین قرار دارند، زیرا هر دو توسط یک متغیر سوم (اثر اعلامیه محرک‌های اقتصادی چین و سیاست حمایتی شی جین‌پینگ در بازار سهام چین) به سمت بالا حرکت می‌کنند. با این حال، بازار سهام چین به‌عنوان هدف سیاست‌گذاری در نظر گرفته شده است، در حالی که قیمت مس چنین نیست. بنابراین، هیچ تضمینی وجود ندارد که با فروکش کردن اثر این اعلامیه، سهام چین و قیمت مس از هم جدا نشوند. دقیقاً همین وضعیت بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۶ رخ داد.

اثر اعلامیه در ابتدا باعث افزایش دارایی‌های همبسته می‌شود، اما با گذشت زمان و مواجهه با واقعیت اقتصادی، مسیرها ممکن است از هم جدا شوند. اگر متغیر سوم (مانند بازگشت اقتصادی چین) به‌درستی عمل کند، رشد همه آن‌ها ادامه خواهد یافت. در غیر این صورت، همبستگی آن‌ها از بین می‌رود. برای اینکه دلار استرالیا، مس و سهام چین همگی به روند صعودی خود ادامه دهند، متغیر سوم (مثل افزایش مصرف در چین و سرعت گردش پول) باید این روند را پشتیبانی کند. از این پس، سهام چین به‌تنهایی نمی‌تواند قیمت مس یا دلار استرالیا را به جلو براند. اگرچه این دارایی‌ها ممکن است همچنان همبسته باقی بمانند، اما مسیر نهایی آن‌ها می‌تواند به‌طور چشمگیری از یکدیگر جدا شود.

به دلیل نحوه کارکرد همبستگی، ممکن است یک دارایی کاهش یابد و دیگری افزایش پیدا کند، در حالی که همچنان همبستگی مثبتی بین آن‌ها وجود داشته باشد. برای مثال، استفاده از استراتژی فروش قراردادهای آپشن مس و فروش قراردادهای آپشن صندوق ASHR (که مربوط به سهام چینی است) ممکن است یک استراتژی معاملاتی مناسب باشد، البته به شرطی که بتوانید ریسک آن را به‌درستی مدیریت کنید. با این حال، شاید فروش قراردادهای آپشن ASHR بیش از حد ساده و پیش‌بینی‌پذیر به نظر برسد. به‌هرحال، این هم یک نمونه دیگر از تأثیر قانون گودهارت است.
بازار سهام
سهام چین همچنان محور اصلی تحولات بازارهای جهانی است. این کلاس دارایی، که تا همین چهار ماه پیش به عنوان یک گزینه غیرقابل سرمایه‌گذاری شناخته می‌شد، اکنون به محبوب‌ترین سهام در میان بازارهای جهانی تبدیل شده است. همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، این شرایط تا حد زیادی شبیه به حباب سال ۲۰۱۵ در چین است. آن ماجرا پایان خوشی نداشت، اما خب، باید منتظر بمانیم و ببینیم این‌بار چه اتفاقی می‌افتد.

قراردادهای آپشن ۲۵-دلتا روی FXI (یک صندوق قابل معامله بر سهام چین که در بازار آمریکا معامله می‌شود) به این صورت دیده می‌شود:

با نگاهی به این نمودار، شباهت آن با سال ۲۰۱۵ دوباره به‌وضوح نمایان می‌شود.

برای کسانی که در دوران بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ در بازارهای مالی حضور نداشتند و معامله نمی‌کردند، توضیح دادن یا توصیف شدت آن بحران تقریباً غیرممکن است. بحران مالی جهانی (GFC) در سال ۲۰۰۸ یک بحران اقتصادی شدید بود که سیستم‌های مالی جهانی را تحت فشار قرار داد و تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصادهای مختلف داشت. هیچ رویداد دیگری حتی نزدیک به آن، چه قبل و چه بعد از آن، از جمله رکود ناشی از کووید و حباب بعدی آن، بحران منطقه یورو، آبه‌نومیکس یا هر رویداد دیگری قابل مقایسه نیست. عواملی که معمولاً در طول یک هفته ۲۵ واحد حرکت می‌کردند، در آن دوران هر روز ۲۵۰ واحد جا‌به‌جا می‌شدند. کاملاً دیوانه‌کننده بود.

✔️ بیشتر بخوانید: بررسی بحران مالی ۲۰۰۸: بزرگترین بحران مالی هزاره سوم

اجازه دهید همان نمودار قبلی را دوباره با در نظر گرفتن دوره بحران مالی جهانی (GFC) نشان دهم. اگر به آن نمودار دقت نکردید، قبل از مشاهده این نمودار جدید، برگردید و آن را مرور کنید.

در ایالات متحده، بازار سهام در حال حاضر نسبتاً در وضعیت ثابتی باقی مانده‌اند، زیرا منتظر شروع روند صعودی فصلی هستند که احتمالاً حدود یک هفته دیگر آغاز می‌شود.

این هفته وضعیت بازار سهام به این شکل خلاصه می‌شود:

سهام چین در حال صعود است، ایالات متحده به سمت فرودی نرم حرکت می‌کند، الگوهای فصلی به‌زودی بهبود خواهند یافت، و فروش سهام در شرایط فعلی چالشی سخت به‌نظر می‌رسد.
نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه
این هفته یکی از هفته‌های مهم برای داده‌های بازار کار آمریکا بود و من همچنان معتقدم که بازار نسبت به وضعیت اشتغال آمریکا بیش از حد بدبین است. دیدگاه من این است که بازار کار در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ بسیار داغ بود و اکنون در حال حرکت به سوی بازاری متعادل‌تر هستیم، مشابه وضعیت سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸. بسیاری از تحلیل‌ها حاکی از آن بود که نرخ بازدهی ۱۰ ساله آمریکا این هفته در بازه ۳.۹۳٪ تا ۴.۰۰٪ قرار خواهد گرفت که این پیش‌بینی نیز درست از آب درآمد.

نکته‌ای که در نمودارها قابل توجه است، کاهش ناگهانی نرخ بازدهی اوراق قرضه به‌دلیل نگرانی‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه بود. معامله بر اساس اخبار ژئوپلیتیکی معمولاً بسیار پرخطر است، زیرا تقریباً هیچ رابطه پایدار و قابل اعتمادی بین بازارها و تحولات خاورمیانه وجود ندارد.

ارزهای فیات
دلار آمریکا این هفته به‌شدت صعود کرد، زیرا پوزیشن‌های فروش دلار زمانی که به پایین‌ترین محدوده قیمتی خود رسیدند، بیش از حد اشباع شده بودند. این در حالی است که داده‌های اقتصادی آمریکا همچنان نشان‌دهنده نوعی فرود نرم اقتصادی است. نموداری که مشاهده می‌کنید، شاخص اختصاصی پوزیشن‌یابی همراه با شاخص DXY را نشان می‌دهد. همان‌طور که می‌بینید، پوزیشن‌ها بارها در انتهای محدوده قیمتی اشباع شده‌اند. این نمودار قبل از رالی امروز دلار تهیه شده است.

برای اینکه دلار از محدوده فعلی خارج شود، نیاز به خبری مهم و قابل توجه داریم. در غیر این صورت، پوزیشن‌ها بیش از حد اشباع می‌شوند و در غیاب اخبار مهم، قیمت دوباره به محدوده قبلی بازمی‌گردد.

بهترین نتیجه برای خرس‌های دلار (کسانی که انتظار کاهش ارزش دلار را دارند) می‌تواند پیروزی هریس در انتخابات به همراه نشانه‌هایی از بازگشت اقتصادی در چین باشد. پیروزی هریس می‌تواند نگرانی‌هایی درباره کاهش هزینه‌های مالی ایجاد کند، در حالی که رشد اقتصادی چین می‌تواند دلار را به سمت نقطه تعادلی در میانه الگوی لبخند دلار بازگرداند.

خرس‌های دلار امیدوارند شرایطی مانند سال‌های ۲۰۰۳، ۲۰۰۴، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ رخ دهد، اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. اگر پیروزی هریس با بهبود داده‌های اقتصادی چین پس از انتخابات همزمان شود، می‌توانیم شاهد الگوی فروش دلار در پایان سال باشیم.

تقویم اقتصادی هفته اینده را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

ارزهای دیجیتال
بین بیت‌کوین و دارایی‌های همبسته مثل طلا و شاخص نزدک شکاف کوچکی ایجاد شده است. تصویر این موضوع در نگاه اول خیلی هیجان‌انگیز به نظر نمی‌رسد، اما با نزدیک شدن به ماه اکتبر (که در جامعه کریپتو به "Uptober" معروف است)، این اختلاف ممکن است مهم‌تر شود. بسیاری از معامله‌گران ارزهای دیجیتال در پایان سپتامبر، با انتظار افزایش قیمت‌های فصلی، اقدام به خرید کردند. اکنون این معامله‌گران در محدوده قیمتی ۶۴ تا ۶۵ هزار دلار در موقعیت خرید (Long) گیر افتاده‌اند و امیدوارند که بازار با رشد، آن‌ها را از این موقعیت خارج کند.

اما حتی اگر قیمت هم مهم نباشد، یک موضوع جالب در راه است! هفته آینده مستندی از شبکه HBO منتشر می‌شود که سازندگان آن ادعا می‌کنند مدارکی دارند که هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت‌کوین، را افشا می‌کند. البته کاملاً طبیعی است که نسبت به این ادعا شک داشته باشید، زیرا این ماجرا شباهت زیادی به تبلیغات بزرگ پیش از افشای اسرار آلو کاپون توسط جرالدو ریورا دارد، که در نهایت به نتیجه خاصی نرسید.

ماجرای افشای اسرار آلو کاپون توسط جرالدو ریورا به یکی از بدنام‌ترین برنامه‌های تلویزیونی در تاریخ رسانه‌های آمریکا تبدیل شده است. در سال ۱۹۸۶، جرالدو ریورا، روزنامه‌نگار و مجری تلویزیونی، یک برنامه زنده با عنوان "اسرار مخفی آلو کاپون" برگزار کرد که در آن ادعا می‌شد قرار است محتویات گاوصندوقی که به آلو کاپون، گانگستر معروف، تعلق داشت، برای اولین بار افشا شود.

این برنامه با تبلیغات و هیاهوی بسیار زیادی همراه بود و میلیون‌ها نفر به تماشای آن نشستند، انتظار داشتند که در این گاوصندوق اسرار بزرگی از زندگی آلو کاپون، مانند پول، اسناد یا اشیاء ارزشمند، پیدا شود. اما وقتی ریورا و تیمش گاوصندوق را باز کردند، در نهایت هیچ چیز جز خاک و آوار در آن پیدا نشد. این برنامه تبدیل به یک شکست بزرگ شد و باعث شد بسیاری آن را به‌عنوان یکی از ناامیدکننده‌ترین لحظات تلویزیون در نظر بگیرند.

این داستان که توسط وبسایت Politico پوشش داده شده، ماجرای افشای هویت ساتوشی ناکاموتو را به‌خوبی شرح می‌دهد و یک نکته جالب را هم بیان می‌کند:

نکته جالب این است که با نزدیک شدن به زمان پخش مستند، تعدادی از کیف‌پول‌های بیت‌کوین که مربوط به دوران اولیه ساتوشی هستند، برای اولین بار از سال ۲۰۰۹ فعال شده‌اند.

بر اساس گزارش Bitcoin Magazine، در دو هفته گذشته حدود ۲۵۰ بیت‌کوین — به ارزش تقریبی ۱۵ میلیون دلار با نرخ روز پنج‌شنبه که هر بیت‌کوین ۶۰,۷۵۴ دلار بود — از این کیف‌پول‌ها خارج شده است. هرچند این کیف‌پول‌ها به‌طور رسمی به ساتوشی ناکاموتو نسبت داده نشده‌اند، اما از زمان‌های اولیه بیت‌کوین که تقریباً هیچ ارزشی نداشت، این کیف‌پول‌ها غیرفعال بودند. احتمالاً این کیف‌پول‌ها متعلق به اولین همکاران ساتوشی هستند.

منتظر پخش مستند در روز چهارشنبه باشید!
کالاها
این هفته قیمت مس در حال تثبیت است در حالی که بازارها چشم‌انتظار بازگشایی چین هستند.

رویداد بزرگ هفته آینده، بازگشایی چین در روز سه‌شنبه (دوشنبه شب به وقت نیویورک) خواهد بود. این رویداد جالب است زیرا برخلاف رویدادهای معمول که در تقویم‌های اقتصادی مشخص بوده و تمامی فعالان بازار از آن مطلع هستند، این بار کمتر به آن توجه شده است. در نتیجه، نوسانات قیمت در بازار فارکس و سایر دارایی‌ها تا تاریخ ۸ اکتبر احتمالاً کمتر از سطح واقعی خود در نظر گرفته شده‌اند.

انتظار می‌رود که پس از بازگشت چین به بازار، حرکت‌های قیمتی بسیار چشمگیر و پرنوسان باشند.

منبع: Spectramarkets.com  نویسنده: Brent Donelly

اقتصاد ایالات متحده

بر اساس گزارشی از وضعیت بازارهای مالی در اروپا و آسیا، تغییرات اخیر اقتصادی و ژئوپلیتیک بر روند بازارهای سهام و ارزها تأثیر گذاشته است. این گزارش به تحلیل عملکرد شاخص‌های بازارهای جهانی پیش از انتشار گزارش اشتغال (NFP) در ایالات متحده و همچنین پایان اعتصاب کارگران بنادر آمریکا پرداخته است.
وضعیت بازارهای آسیایی
در بازارهای آسیا-اقیانوسیه (APAC)، سهام به شکل میکس معامله شد. شاخص‌ها در شرایطی تغییرات متنوعی را تجربه کردند که محرک‌های اقتصادی خاصی برای منطقه وجود نداشت و تمرکز بیشتر بر گزارش اشتغال آمریکا بود. در استرالیا، شاخص ASX 200 افت کرد و تقریباً تمامی بخش‌ها به‌ویژه بخش معدن کاهش یافتند، اما انرژی در نتیجه افزایش قیمت نفت برخلاف روند کلی بازار رشد کرد.

در ژاپن، شاخص نیکی ۲۲۵ به دلیل تضعیف ین افزایش یافت و سیاست‌های اقتصادی جدیدی توسط نخست‌وزیر این کشور ابلاغ شد. با این وجود، نبود داده‌های کلان تأثیرگذار، باعث شد که افزایش بازار محدود باشد. بازار هنگ‌کنگ نیز پس از افت‌های روز قبل، به کمک رشد بخش فناوری و انرژی، شاهد بهبود بود.
تأثیر اعتصاب بنادر آمریکا
یکی از مهم‌ترین تحولات اقتصادی اخیر، پایان اعتصاب کارگران بنادر آمریکا بود. طبق گزارش‌ها، کارگران بنادر به توافقی با کارفرمایان دست یافتند که به موجب آن حقوق آن‌ها تا ۶۲ درصد افزایش پیدا می‌کند. این اعتصاب تأثیرات قابل توجهی بر زنجیره تأمین و صادرات و واردات آمریکا داشت و پایان آن می‌تواند تنش‌های اقتصادی ناشی از تأخیرهای بندری را کاهش دهد.
وضعیت بازارهای اروپایی و ارزها
در بازارهای اروپایی، سهام نیز به شکل محتاطانه‌ای رشد کرده است. شاخص آتی یورو استاکس ۵۰ به میزان ۰.۱ درصد افزایش یافته است، هرچند که بازارهای نقدی اروپا در روز گذشته با افت ۰.۹ درصدی بسته شدند. در بخش ارزی، شاخص دلار آمریکا (DXY) زیر سطح ۱۰۲ باقی مانده و ین ژاپن در برابر ارزهای اصلی جهان عملکرد بهتری نشان داد.
تأثیرات ژئوپلیتیکی بر بازار
علاوه بر تحولات اقتصادی، تنش‌های ژئوپلیتیکی نیز به شدت بر بازارهای جهانی تأثیرگذار بوده‌اند. حملات موشکی ایران به اسرائیل و درگیری‌های نظامی در لبنان از جمله رویدادهایی هستند که بازارهای نفت و فلزات را تحت تأثیر قرار داده‌اند. قیمت نفت در نتیجه این تنش‌ها و همچنین اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در خصوص حمایت از اسرائیل برای حمله به تأسیسات نفتی ایران، افزایش یافته است.

با توجه به این تحولات، سرمایه‌گذاران به دقت منتظر واکنش بازارها به گزارش‌های اشتغال آمریکا هستند که می‌تواند مسیر اقتصادی پیش‌روی آمریکا و همچنین سیاست‌های پولی بانک فدرال را مشخص کند.
چشم‌انداز آینده
در روزهای آتی، گزارش‌های مهم دیگری از جمله PMI ساخت‌وساز اروپا و بریتانیا، گزارش NFP آمریکا، PMI ایوی کانادا و سخنرانی مقامات بانک‌های مرکزی آمریکا و اروپا منتشر خواهد شد که می‌تواند تأثیرات بیشتری بر بازارها داشته باشد.

در مجموع، سرمایه‌گذاران باید علاوه بر تحولات اقتصادی، تغییرات ژئوپلیتیکی به‌ویژه در خاورمیانه را نیز در نظر بگیرند که می‌تواند به تغییرات ناگهانی در بازارهای نفت و ارز منجر شود.

منبع: newsquawk

با توجه به بررسی‌های انجام شده توسط بانک آمریکا، در ماه‌های پایانی سال‌های انتخاباتی، بازار سهام ایالات متحده، به ویژه شاخص S&P 500، معمولاً با روند صعودی همراه است. البته، نباید از نوسانات اکتبر غافل شد، چرا که این ماه اغلب با چالش‌هایی برای بازارها همراه می‌شود.

هم‌اکنون در اکتبر هستیم و شب گذشته نیز مناظره معاونان ریاست جمهوری برگزار شد؛ این رویدادها نشان می‌دهد که در قلب انتخابات قرار داریم و مطالعه رفتار بازار در ۲۴ دوره انتخاباتی گذشته، اطلاعات مهمی را آشکار می‌کند.

بر اساس آمار ارائه شده، در ده روز ابتدایی معاملات ماه اکتبر، بازار با فشارهایی نزولی مواجه شده است. با این حال، خبر خوب این است که از اواخر اکتبر تا پایان سال، معمولاً دوره‌ای قوی برای شاخص S&P 500 رقم می‌خورد و افت‌های بازار می‌تواند فرصت خرید مناسبی ایجاد کند.

چین

موسسه سرمایه‌گذاری بلک‌راک معتقد است که محرک‌های اقتصادی چین می‌تواند به عنوان یک کاتالیزور عمل کند و سرمایه‌گذاران را تشویق به بازگشت به بازار کند، اما محدودیت‌های تجاری همچنان یک ریسک باقی می‌مانند.

همچنین، این موسسه وضعیت سهام چین را از «خنثی» به «بیش‌وزن» تغییر داده است، به این معنی که اکنون به سرمایه‌گذاری بیشتر در سهام چینی توصیه می‌کند.

شاخص S&P 500 همچنان به رکوردشکنی‌های خود ادامه می‌دهد و این موفقیت به‌خاطر اخبار مثبت اقتصادی و شرکتی است. داده‌های جدید GDP نشان داد که اقتصاد ایالات متحده در سه‌ماهه دوم ۳% رشد کرده و سودهای شرکتی ۳.۵% افزایش‌یافته که از پیش‌بینی‌های تحلیلگران فراتر رفته است. همچنین، درخواست‌های اولیه بیکاری کمتر از حد انتظار بوده و این موضوع نگرانی‌ها در مورد ضعف بازار کار را نقض می‌کند. باتوجه‌به این عملکرد قوی و احتمال سیاست‌های نرم فدرال رزرو، به نظر می‌رسد اقتصاد به‌آرامی در حال فرود است، به شرطی که سیاست‌های پولی تسهیلی به طور ناخواسته موجب افزایش تورم نشود.

بررسی تحلیل تکنیکال S&P 500 در تایم فریم روزانه

 بعد از شکست سقف ۵۶۷۰ شاهد رشد قدرتمندی در این شاخص نبودیم؛ بنابراین انتظار یک اصلاح در این شاخص را داریم. این اصلاح می‌تواند اندک و تا سقف شکسته شده ۵۶۷۰ باشد و از این ناحیه برای ورود مجدد استفاده کرد. (فلش آبی‌رنگ)

 دیگر سناریو شکست ۵۶۷۰ و ریزش بیشتر است که در این صورت در پولبک به این ناحیه می‌توان برای یک موقعیت فروش خلاف روند و محدود استفاده کرد و تا حوالی ۵۴۰۰ این موقعیت را حفظ کرد. (فلش قرمزرنگ)

 

بررسی تحلیل تکنیکال US500 در تایم فریم ۴ ساعت

 همچون سناریو دوم مطرح شده در تایم فریم روزانه، در این تایم فریم هم انتظار اصلاح و شکست حمایت ۵۶۷۰ را داریم؛ اما با این تفاوت که در حوالی ۵۶۲۰ دلار یک ناحیه تقاضا داریم که می‌تواند برای ورود مجدد مناسب باشد. این ناحیه با خط حمایت مشخص شده همگرا است و می‌تواند ریسک کمی برای ورود داشته باشد. (فلش قرمزرنگ)
سناریو دوم یک اصلاح عمیق‌تر است که بعد از شکست حمایت ۵۶۷۰ می‌تواند رقم بخورد و انتظار یک اصلاح تا حوالی ناحیه تقاضا ۵۴۰۰ را داریم. (فلز آبی‌رنگ).

برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا به صفحه تحلیل‌های فاندامنتال بازار جهانی و فارکس مراجعه کنید.

تحلیل هفتگی برنت دانلی


بازارها از منظر اقتصاد کلان
هفته گذشته، نگرانی‌ها درباره رکود اقتصادی چین که مدت‌ها به‌صورت یک معضل بزرگ بر اقتصاد این کشور سایه انداخته بود، به‌طور موقت کاهش یافت. این وضعیت در پی اقدامات حمایتی گسترده‌ای بود که دولت چین، در آستانه تعطیلات بزرگ «هفته طلایی»، معرفی کرد. این سیاست‌ها شامل مجموعه‌ای از تدابیر مالی و پولی است که یادآور اقدام ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا، در سال ۲۰۱۲ است؛ زمانی که او با جمله "هر کاری که لازم باشد" بحران یورو را تا حد زیادی کنترل کرد.

برای درک بهتر این موضوع، باید به بحران یورو در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ بازگردیم؛ زمانی که نگرانی‌ها درباره ورشکستگی یونان، بازگشت آلمان به مارک و احتمال بی‌ارزش شدن اوراق قرضه ایتالیا در اوج خود بود. در این میان، ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا، با خارج شدن از متن سخنرانی‌ از پیش تعیین‌شده‌اش، جمله‌ای تاریخی گفت: "بانک مرکزی اروپا آماده است هر کاری که لازم باشد انجام دهد تا یورو را حفظ کند. و باور کنید، این اقدامات کافی خواهد بود." این جمله، وضعیت بحرانی بازارهای مالی را به‌سرعت آرام کرد.

این اقدام به یکی از لحظات کلیدی در تاریخ معاملات بازار فارکس تبدیل شد و در کنار وقایع بزرگی مانند بحران LTCM، حباب دات‌کام، سیاست‌های آبه در ژاپن، سیاست‌های تسهیلی بانک مرکزی اروپا، شکست بانک ملی سوئیس و مداخلات فدرال رزرو در مارس ۲۰۲۰، جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد.

برای مخاطبینی که با بحران LTCM آشنا نیستند، بحران LTCM یا (Long-Term Capital Management) به سقوط یک صندوق پوشش ریسک (هج‌فاند) معروف در سال ۱۹۹۸ اشاره دارد. LTCM توسط چندین اقتصاددان برجسته، از جمله دو برنده جایزه نوبل، تأسیس شد و استراتژی‌های پیچیده‌ای را برای کسب سود از اختلافات کوچک در قیمت اوراق قرضه و دیگر دارایی‌ها استفاده می‌کرد. در ابتدا موفق بود، اما در پی بحران مالی آسیا و روسیه در سال ۱۹۹۸، سرمایه‌گذاری‌های این صندوق دچار زیان‌های سنگینی شد. بحران به حدی بزرگ شد که فدرال رزرو آمریکا به کمک چند بانک بزرگ وارد عمل شد تا از سقوط کامل آن جلوگیری کند، زیرا فروپاشی LTCM می‌توانست باعث بی‌ثباتی جدی در بازارهای مالی جهانی شود. این رویداد به یکی از مثال‌های مهم در تاریخ مدیریت ریسک مالی تبدیل شد.

به چین برگردیم: به نظر می‌رسد دولت چین با سیاست‌های حمایتی خود به دنبال کنترل بحران اقتصادی است. اما این پرسش باقی است که آیا این اقدامات می‌توانند در بلندمدت اقتصاد این کشور را به مسیر رشد بازگردانند یا خیر؟

در ابتدا، بسیاری نسبت به اقدامات دولت چین تردید داشتند و معتقد بودند که این تلاش‌ها نمی‌تواند تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر بهبود وضعیت بازارها داشته باشد. اما تجربه نشان داده است که دولت‌ها از قدرتی تقریباً نامحدود در هدایت و کنترل بازارها برخوردارند؛ از خرید دارایی‌ها و اصلاح قوانین تا مداخلات قاطع و تنظیم مقررات. در بیشتر موارد، قدرت متمرکز دولت بر نوسانات بازار غلبه کرده و توانسته است سفته‌بازان را مهار کند، هرچند همیشه این‌گونه نیست و در برخی موارد چالش‌هایی وجود دارد.

بازده اوراق قرضه ده ساله ایتالیا

بسیاری از معامله‌گران شکست بانک ملی سوئیس (SNB) در حفظ نرخ مبادله یورو/فرانک سوئیس را نمونه‌ای بارز از ناکامی مداخلات دولتی می‌دانند، اما این مورد بیشتر یک استثنا بوده است تا یک قاعده کلی.

در بیشتر مواقع، مانند مداخلات فدرال رزرو و اقدامات حمایتی سازمان پولی هنگ‌کنگ (HKMA)، دولت‌ها توانسته‌اند به‌خوبی بازارها را کنترل کنند.

جهت یادآوری، باید گفت که بانک ملی سوئیس در سال ۲۰۱۱ کف قیمتی ۱.۲۰ را برای جفت‌ارز یورو/فرانک تعیین کرد. اما در سال ۲۰۱۵، با هجوم بی‌سابقه سفته‌بازان و جریان‌های مالی، دیگر نتوانست این سیاست را حفظ کند و از آن عقب‌نشینی کرد.

در مداخله بانک مرکزی سوئیس، وقتی کف قیمتی ۱.۲۰ برای EURCHF برداشته شد، بازار در عرض تنها ۱۵ دقیقه ۳۷.۵ درصد نوسان کرد. نسیم طالب، نویسنده کتاب معروف "قوی سیاه"، چنین رویدادهایی نادری را «دم چاق»  (Fat tail) می‌نامد.

اصطلاح "دم چاق" در نظریه احتمالات و مدیریت ریسک به توزیعی اشاره دارد که در آن احتمال وقوع رویدادهای نادر و بزرگ (در مقایسه با توزیع نرمال) بیشتر از حد انتظار است. نسیم طالب این مفهوم را به‌عنوان بخشی از تحلیل خود در کتاب "قوی سیاه" معرفی می‌کند. او توضیح می‌دهد که بسیاری از مدل‌های مالی، احتمال وقوع رویدادهای غیرمعمول را نادیده می‌گیرند، در حالی که این رویدادها تأثیرات عظیمی بر بازارها دارند. اصطلاح "دم چاق" به این دلیل انتخاب شده که در نمودار توزیع، انتهای توزیع (دم) پهن‌تر از حالت معمول است و نشان‌دهنده وجود احتمال بالاتری برای وقوع این رویدادهاست.

نوسان EURCHF معادل ۴۴ انحراف معیار از حالت عادی بود. برای درک بهتر این انحراف بزرگ، تصور کنید فردی را پیدا کنید که ۴۴ انحراف معیار از قد متوسط بلندتر باشد؛ این فرد باید حدود ۵ متر قد داشته باشد! چنین اتفاقاتی در بازارهای مالی نادر ولی با پیامدهای عظیم همراه‌اند.

✔️  بیشتر بخوانید: پنجشنبه سیاه سال ۲۰۱۵، روزی که فرانک همه را غافلگیر کرد

چین با اعلام مجموعه‌ای از تغییرات در سیاست‌های پولی و مالی، واکنش مثبتی از سهام‌های خود مشاهده کرد.

دیوید تپر، یکی از برجسته‌ترین سرمایه‌گذاران بازار، تصمیم گرفت با سرمایه‌گذاری بیشتر روی سهام‌های چینی، از این فرصت استفاده کند. در مصاحبه‌ای با CNBC، او اعلام کرد که حتی از محدودیت‌های خودش نیز فراتر رفته است. وقتی از او درباره محدودیت‌های VAR که معیاری برای سنجش میزان ریسک قابل تحمل یک صندوق است، سؤال شد، پاسخ داد: «من به این مسائل اعتقادی ندارم. به اندازه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنم که شب‌ها راحت بخوابم.»

برای اینکه دیدگاه کلی‌تری به بازار سهام چین داشته باشیم، به نمودار سهام‌های این کشور از قبل از حباب ۲۰۱۵ نگاهی بیندازیم.

وضعیت کنونی بازار سهام چین را نیز در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

بازار سهام چین، با توجه به ساختار کمونیستی حاکم بر این کشور، همچنان با چالش‌ها و ریسک‌های خاص خود مواجه است. ترکیب واژه‌های "بازار سهام" و "کمونیسم" به خودی خود پارادوکسی را ایجاد می‌کند که نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در چنین محیطی چقدر می‌تواند پیچیده و پیش‌بینی‌ناپذیر باشد. در این شرایط، شاید منطقی‌ترین رویکرد این باشد که به سیاست‌های دولت دقیقاً گوش داده و مطابق آن‌ها عمل کنیم؛ به این معنا که هنگام مقابله با میلیاردرها از بازار خارج شویم و وقتی دولت وعده حمایت می‌دهد، مجدداً وارد شویم.
بازار سهام

این هفته در بازار سهام، اقتصاد کلان بر الگوهای فصلی پیروز شد و با توجه به سیاست‌های انبساطی فدرال رزرو و بسته‌های حمایتی چین، وضعیت به نفع خریداران سهام تغییر کرد. به‌عبارت‌دیگر، شرایط به‌گونه‌ای است که بازارها در حال ورود به فصلی هستند که می‌تواند بهترین زمان برای رشد بازار باشد.

به‌ندرت پیش می‌آید که شاهد شرایطی بهتر برای بازار سهام باشیم؛ تورم در حال کاهش است، تولید ناخالص داخلی (GDP) ثبات دارد، بازار کار از حالت داغ خارج شده و به وضعیت عادی بازگشته و هزینه‌های دولت همچنان بالاست. انتخابات آمریکا در پس‌زمینه به‌عنوان یک ریسک وجود دارد، اما حتی اگر نتیجه انتخابات را هم بدانیم، پیش‌بینی دقیق واکنش بازار، مثلاً در مورد شاخص S&P، آسان نخواهد بود.

در مورد انتخابات ۲۰۲۴، این هم پیش‌بینی‌های فعلی از نتایج احتمالی توازن قدرت سیاسی:

در حال حاضر، از منظر معاملاتی هیچ تحرکی پیرامون انتخابات دیده نمی‌شود؛ زیرا احتمال‌ها تغییر نمی‌کنند و به‌نوعی شرایط باثباتی داریم.

  • S&P 500: در سقف تاریخی.
  • NASDAQ: نزدیک به سقف تاریخی، اما هنوز به آن نرسیده است.
  • VIX (شاخص نوسانات): در سطح ۱۵.

شاخص VIX به نظر بالا می‌آید، اما آیا واقعاً این‌گونه است؟ شاید کمی بالاتر از حد معمول باشد، اما غیرمعمول نیست.

خلاصه هفتگی بازار سهام در ۱۴ کلمه:

اقتصاد آمریکا در شرایط خوبی است. چین در حال اعمال محرک‌های اقتصادی است. فدرال رزرو در حال کاهش نرخ بهره است. ماه «اُکتوبر» با الگوهای مثبت فصلی خود در راه است.

نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه
نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه آمریکا تغییر چندانی نکرده است، که با توجه به شرایط زیر، جالب توجه است:

  • موضع‌گیری‌های داویش سیاست‌گذاران فدرال رزرو: هنوز تمایل به کاهش نرخ بهره وجود دارد.
  • افت شدید شاخص اعتماد مصرف‌کننده: شاخص اعتماد به ۹۸ کاهش یافت، در حالی که پیش‌بینی ۱۰۳ بود.
  • داده‌های اقتصادی ضعیف در اروپا: شرایط اقتصادی اروپا همچنان نامطلوب است.

با این حال، بازار به شدت در خرید اوراق قرضه فعال است، چین سیاست‌های انبساطی را اعمال می‌کند و انتظار کاهش نرخ بهره فدرال رزرو وجود دارد. اگر فکر می‌کنید روند کاهش نرخ بهره کندتر از حد انتظار خواهد بود، می‌توانید روی افزایش بازدهی اوراق قرضه کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاری کنید.

در اروپا، شرایط اقتصادی همچنان نامطلوب است و بازار به سرعت پیش‌بینی کاهش نرخ بهره بانک مرکزی اروپا (ECB) را برای اکتبر تغییر داده است. نمودار زیر تغییرات پیش‌بینی بازار را از تاریخ ۱۷ سپتامبر به بعد نشان می‌دهد که نشان‌دهنده تغییر سریع انتظارات برای نشست ۱۰ روز آینده است.

ارزهای فیات
این هفته شاهد نوسانات شدیدی در ین ژاپن بودیم. دلار آمریکا در برابر ین ژاپن تا زمان برگزاری انتخابات رهبری حزب لیبرال دموکراتیک (LDP) ژاپن عملکرد مثبتی داشت. اما نتیجه غیرمنتظره‌ای رخ داد: شینزو ایشیبا، نامزد طرفدار سیاست‌های انقباضی، در حالی پیروز شد که تارو آسو از تاکایچی، نامزد موافق سیاست‌های انبساطی، حمایت کرده بود. این نتیجه بر خلاف انتظارات بازارها بود که روی پیروزی تاکایچی حساب کرده بودند. نمودار USD/JPY به‌خوبی نوسانات و واکنش‌های شدید بازار را به این نتایج غیرمنتظره نشان می‌دهد.

در تصویر زیر که از سایت Nikkei گرفته شده، می‌توانید جزئیات این رویداد انتخاباتی ژاپن را مشاهده کنید.

بازارهای مالی این هفته به شدت تحت تأثیر سیاست‌های پولی و مالی جدید چین قرار گرفتند. یکی از دلایل اصلی من برای عدم فروش گسترده دلار این بود که در خارج از آمریکا، مکان مناسبی برای سرمایه‌گذاری وجود نداشت. اما با اعلام بسته‌های چندوجهی حمایت اقتصادی در چین و کاهش سرمایه‌گذاری خارجی، به نظر می‌رسد که اکنون به نقطه میانی منحنی «لبخند دلار» نزدیک می‌شویم. در این حالت، از دیدگاه صعودی دلار باید صرف نظر کرد.

مفهوم «لبخند دلار» به وضعیت‌هایی اشاره دارد که در آن، ارزش دلار آمریکا به سه شکل مختلف رفتار می‌کند. در طرفین لبخند، زمانی که اقتصاد جهانی یا آمریکا در رکود قرار دارد، دلار به عنوان دارایی امن تقویت می‌شود. در بخش میانی لبخند، در شرایطی که رشد اقتصادی جهانی خوب است و ریسک‌پذیری بالاست، دلار تضعیف می‌شود، زیرا سرمایه‌ها به بازارهای پرریسک‌تر هدایت می‌شوند.

این تغییرات در ارزهای وابسته به چین مانند دلار استرالیا نیز مشاهده می‌شود که با نوسانات زیادی همراه بوده است. در نمودار AUD/USD، ابتدا شاهد افزایش ۱ درصدی، سپس افت ۱ درصدی و نهایتاً رشد ۱.۵ درصدی هستیم. این روند نشان می‌دهد که معامله‌گری در شرایط فعلی بسیار پیچیده و دشوار است.

 

ارز دیجیتال
اطلاعات کافی برای ارزیابی دقیق روندهای ماهانه بیت‌کوین در دسترس نیست، زیرا این رمزارز تنها از سال ۲۰۱۶ به‌طور جدی مورد معامله قرار گرفته و در سال ۲۰۲۱ به‌طور کامل وارد جریان اصلی بازارهای وال‌استریت شده است. با این وجود، جامعه کریپتو با اصطلاح "Uptober" به استقبال ماه اکتبر می‌رود و معتقد است که در این ماه، احتمال رشد قیمت بیت‌کوین بیشتر است. جدول زیر عملکرد ماهانه بیت‌کوین را از سال ۲۰۱۶ نشان می‌دهد.

اصطلاح "Uptober": این واژه ترکیبی از "up" (به‌معنای افزایش) و "October" (اکتبر) است و به‌طور غیررسمی به ماه اکتبر اشاره دارد که در آن، سرمایه‌گذاران انتظار رشد قیمت بیت‌کوین را دارند.

صرف نظر از واقعیت داشتن "Uptober"، این انتظار باعث می‌شود که در آغاز ماه اکتبر، خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان در بازار حضور داشته باشند. همزمان، بیت‌کوین و شاخص نزدک نیز با یکدیگر همبستگی قابل‌توجهی دارند که در نمودار زیر مشاهده می‌شود.

کامودیتی‌ها
بازار کامودیتی‌ها این هفته تحت تأثیر رویدادهای مختلف قرار گرفت. بسته حمایتی چین که منجر به بهبود انتظارات اقتصادی در این کشور شد، باعث افزایش قیمت مس شد و این فلز پایه رشد قابل‌توجهی را تجربه کرد.

این در حالی است که انتظار می‌رفت رشد تقاضای چین تأثیر مشابهی بر قیمت نفت نیز داشته باشد، اما برخلاف پیش‌بینی‌ها، عربستان سعودی با تصمیمات خود، مانع از افزایش قیمت نفت شد و بازار همچنان در انتظار یک رالی اساسی در قیمت‌ها است.

در بازار نقره، هرچند قیمت موفق شد از سقف سال ۲۰۱۲ عبور کند، اما نتوانست این سطح را حفظ کرده و با کاهش مواجه شد. این حرکت در تحلیل تکنیکال به "بازگشت شلاقی" یا "Slingshot Reversal" معروف است، جایی که قیمت پس از شکست یک سطح کلیدی، به‌سرعت به محدوده قبلی بازمی‌گردد و فعالان بازار را غافلگیر می‌کند.

این رویدادها نشان می‌دهد که تأثیر سیاست‌های اقتصادی چین بر کامودیتی‌ها یکسان نبوده و هر بازار با توجه به شرایط خاص خود واکنش نشان می‌دهد.

منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donelly

چین

مروری بر شرایط بازار در چند ساعت گذشته
بازار سهام آسیا به دلیل سیاست‌های اخیر تحریک اقتصادی چین و داده‌های مثبت اقتصادی ایالات متحده، همچنان در حال افزایش است. این افزایش نشان‌دهنده افزایش اشتهای ریسک‌پذیری در بازارهای مالی جهانی است.

چین اخیراً وعده داده است که از طریق حمایت مالی و تثبیت بازار املاک، رشد اقتصادی را تقویت کند. این اقدامات باعث شده است که شاخص CSI 300 چین به بزرگترین افزایش هفتگی خود از سال 2008 برسد. این شاخص نشان‌دهنده عملکرد 300 شرکت بزرگ در بازار سهام چین است و افزایش آن نشان‌دهنده اطمینان سرمایه‌گذاران به سیاست‌های اقتصادی جدید چین است.

در همین حال، ین ژاپن 1٪ از ارزش خود را نسبت به دلار از دست داده است. این کاهش ارزش ین به دلیل پیش‌بینی سرمایه‌گذاران است که سانائه تاکایچی، وزیر امنیت اقتصادی، به احتمال زیاد رهبر بعدی کشور خواهد شد. این پیش‌بینی‌ها باعث افزایش اوراق قرضه ژاپنی شده است.

دو اقتصاد بزرگ جهان، چین و ایالات متحده، این هفته با ارائه محرک‌های اقتصادی به بازارها کمک کرده‌اند. چین در روز جمعه، پیش از تعطیلات یک هفته‌ای، میزان نقدینگی مورد نیاز بانک‌ها را کاهش داد. همچنین، شاخص تورم مورد ترجیح فدرال رزرو و یک نمای کلی از تقاضای مصرف‌کننده در ایالات متحده که هر دو قرار است امروز منتشر شوند، سرنخ‌های بیشتری درباره جهت‌گیری نرخ بهره ایالات متحده ارائه خواهند داد.

کاهش مالیات

قانون کاهش مالیات (Tax Cuts) و قانون اشتغال (Jobs Act) سال 2017 تغییرات اساسی در کد مالیاتی ایالات متحده ایجاد کرد. نرخ مالیات شرکت‌ها از 35% به 21% و نرخ مالیات بر درآمد افراد کاهش یافت اما کسر استاندارد (Standard deduction) افزایش یافت. (کسر استاندارد (Standard deduction) یک مبلغ ثابت است که توسط دولت تعیین می‌شود و مالیات‌دهندگان می‌توانند به جای کسر جزء به جزء، آن را از درآمد مشمول مالیات خود کسر کنند. این مبلغ به وضعیت تأهل و تعداد افراد تحت تکفل مالیات دهنده بستگی دارد و هر ساله با توجه به تورم تنظیم می‌شود.)

در حال حاضر، تجزیه و تحلیل در سال 2018 نشان داد که این کاهش‌ها، اقتصاد را تقویت می‌کند، اما اثر آن به سرعت از بین می‌رود و هزینه‌ آن‌ها بسیار زیاد خواهد بود. انتظار می‌رود این صورتحساب تا سال 2028 نزدیک به 2 تریلیون دلار به کسری بودجه اضافه کرده است.

بسیاری از اصلاحات مالیات خانوار که در این لایحه گنجانده شده است در سال 2025 منقضی می‌شوند، به این معنی که هر کسی که در انتخابات پیروز شود، این فرصت را خواهد داشت که یا برای تمدید قانون مبارزه کند یا اجازه لغو آن را بدهد.

ترامپ به دائمی کردن قوانین مالیاتی خود علاقه نشان داده است. بایدن احتمالا برخی از کاهش‌های مالیاتی را حفظ خواهد کرد، یعنی کاهش‌هایی که به نفع خانوارهایی است که کمتر از 400000 دلار در سال درآمد دارند.

این کاهش‌ها بیشترین مزایا را برای ثروتمندان و صاحبان مشاغل کوچک دارد، اما مقرراتی نیز وجود دارد که به نفع آمریکایی‌های با درآمد متوسط است، مانند افزایش کسر استاندارد و اعتبار مالیاتی کودک (Child Tax Credit). (اعتبار مالیاتی کودک (CTC) یک اعتبار مالیاتی برای والدین دارای فرزندان تحت تکفل است که توسط کشورهای مختلف ارائه می‌شود. این اعتبار اغلب به تعداد فرزندان تحت تکفل یک مالیات دهنده و گاهی اوقات سطح درآمد مالیات دهندگان مرتبط است.)

یکی از تأثیرات مهم تمدید کاهش مالیات سال 2017 این است که تخمین زده می‌شود در دهه آینده 3.8 تریلیون دلار اضافی هزینه داشته باشد. بدون کاهش قابل توجه خدمات، بدهی فدرال تا سال 2054 به 211% تولید ناخالص داخلی خواهد رسید، در حالی که در حال حاضر حدود 100% تولید ناخالص داخلی است.

ترامپ در واقع متعهد شده است که کاهش مالیات‌ها را حتی بیشتر کند – اگر این اتفاق بیفتد، بدیهی است که کسری بودجه حتی سریع‌تر رشد می‌کند و بدهی‌ها حتی بیشتر می‌شود.

گزینه‌های پیشنهادی بایدن شامل برنامه‌های متعددی برای کاهش مالیات برای کسانی است که کمتر از 400000 دلار در سال درآمد دارند و همچنین مالیات شرکت‌ها و آمریکایی‌های ثروتمندتر را افزایش می‌دهد. تلاش‌ها برای هدف قرار دادن شرکت‌ها شامل افزایش نرخ مالیات شرکت‌ها به 28 درصد، افزایش اجرای اجتناب مالیاتی توسط شرکت‌های چندملیتی و چهار برابر کردن مالیات بر بازخرید سهام است.

طرح او همچنین بر آمریکایی‌هایی که بیشترین درآمد را دارند تأثیر می‌گذارد، از جمله حداقل مالیات 25 درصدی بر درآمد میلیاردرها. روی هم رفته، سیاست‌های بایدن تا سال 2034 حدود 5 تریلیون دلار درآمد ایجاد می‌کند.

در حالی که بین اهداف دو نامزد همپوشانی وجود دارد، اثرات بلندمدت بر بدهی و کسری بودجه فدرال بسیار متفاوت است.

2025 is predicted to be a strong year for mergers and acquisitions

فعالیت‌های جهانی ادغام و تملک (M&A) در سه‌ماهه چهارم سال 2024 با احتمال کاهش روبه‌رو است. این کاهش ناشی از تمایل شرکت‌ها به تعویق انداختن معاملات بزرگ تا پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. با این وجود، انتظار می‌رود این کاهش تنها یک وقفه موقت باشد و پس از انتخابات، با بازگشت اعتماد به بازار، شاهد رونق دوباره این حوزه باشیم.
 کاهش معاملات بزرگ به دلیل فشارهای نظارتی
تام مایلز، رئیس جهانی M&A در مورگان استنلی، با اشاره به نبود معاملات بسیار بزرگ (بیش از 50 میلیارد دلار) در سال جاری، اعلام کرد که فشارهای نظارتی مانع از انجام این معاملات شده است. او افزود که طی سال‌های گذشته، بخش انرژی چندین معامله بزرگ را تجربه کرده، اما در صنایعی مانند بهداشت و فناوری، هنوز چنین معاملاتی مشاهده نشده است. در عین حال، معاملات کوچکتر (بین 1 تا 20 میلیارد دلار) همچنان فعال باقی مانده و شرکت‌ها به تخصیص سرمایه در این محدوده ادامه می‌دهند.
خوش‌بینی به آینده و سال 2025
اریک توکات، هم‌رئیس بانکداری سرمایه‌گذاری در Centerview Partners، سال 2025 را به عنوان یک سال قوی برای M&A پیش‌بینی می‌کند. او بیان کرد که با وجود برخی موانع، بازار همچنان دارای حرکت و فرصت‌های زیادی است و نسبت به چند فصل گذشته، خوش‌بینی بیشتری در بازار وجود دارد.
تمرکز شرکت‌های بین‌المللی بر بازار آمریکا
فرانک آکیلا، وکیل ارشد M&A در Sullivan & Cromwell، معتقد است که بازار آمریکا همچنان برای شرکت‌های اروپایی و ژاپنی جذاب است. او پیش‌بینی کرد که شرکت‌های بین‌المللی به دنبال انجام خریدها در آمریکا خواهند بود، زیرا اقتصاد آمریکا پتانسیل رشد بیشتری نسبت به بازارهای داخلی این شرکت‌ها دارد. همچنین انتظار می‌رود که در بخش‌هایی مانند بهداشت، خدمات مالی و فناوری، شاهد ادغام‌ها و تملک‌های بیشتری باشیم.
تأثیر انتخابات آمریکا بر M&A
یکی از نگرانی‌های اصلی فعالان بازار M&A، عدم قطعیت درباره سیاست‌های نظارتی آینده است. آدام امریچ، رئیس بخش شرکتی در Wachtell Lipton، اشاره کرد که بسیاری از معاملات فعلی در دوران دولت بعدی به اتمام خواهند رسید و نامشخص بودن سیاست‌های هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات، باعث احتیاط بیشتر شرکت‌ها در انجام معاملات بزرگ شده است.
نتیجه‌گیری
با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا و فشارهای نظارتی موجود، انتظار می‌رود که بازار M&A در سه‌ماهه چهارم سال 2024 کاهش یابد. اما با توجه به شرایط اقتصادی نسبتاً مثبت و کاهش احتمالی نرخ بهره، شرکت‌ها همچنان در حال برنامه‌ریزی برای انجام معاملات هستند و انتظار می‌رود که سال 2025 شاهد بازگشت قوی این بازار باشیم. همچنین، تمرکز شرکت‌های اروپایی و ژاپنی بر خرید در آمریکا، به ویژه در بخش‌های با رشد بالا، می‌تواند به تقویت بازار M&A در آینده نزدیک کمک کند.

 
توضیحات
معاملات M&A که مخفف Mergers and Acquisitions است، به معنای ادغام و تملک شرکت‌ها است. این اصطلاح به فرآیندهایی اشاره دارد که طی آن‌ها شرکت‌ها با یکدیگر ادغام می‌شوند یا یک شرکت، شرکت دیگر را خریداری می‌کند. معاملات M&A به دلایل مختلفی انجام می‌شود، از جمله افزایش سهم بازار، ورود به بازارهای جدید، بهره‌برداری از هم‌افزایی (synergies) بین شرکت‌ها، و یا دسترسی به فناوری‌ها و منابع جدید.

در ادامه توضیح کوتاهی از دو نوع اصلی M&A ارائه می‌شود:
ادغام (Merger)
زمانی که دو یا چند شرکت با یکدیگر ترکیب شده و یک شرکت جدید تشکیل می‌دهند. در این حالت، دارایی‌ها، بدهی‌ها و عملیات شرکت‌ها در یک واحد ادغام می‌شود. به عنوان مثال، وقتی دو شرکت بزرگ با هم ادغام می‌شوند، برای بهبود کارایی و کاهش هزینه‌های عملیاتی این کار را انجام می‌دهند.
تملک (Acquisition)
در این نوع معامله، یک شرکت، شرکت دیگری را خریداری می‌کند و کنترل کامل آن را به دست می‌آورد. در این حالت، شرکت خریدار مالکیت سهام یا دارایی‌های شرکت هدف را به دست می‌آورد و شرکت هدف ممکن است به فعالیت خود به عنوان یک واحد مستقل ادامه دهد یا کاملاً در شرکت خریدار ادغام شود.

معاملات M&A می‌توانند به دلایل استراتژیک یا مالی انجام شوند و اغلب به عنوان ابزاری برای رشد سریع‌تر و تقویت موقعیت رقابتی شرکت‌ها به کار می‌روند.

چین

مروری بر شرایط بازار در چند ساعت گذشته
در تاریخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، شاخص‌های سهام آسیایی به دلیل امیدواری به ارائه بسته‌های محرک اقتصادی جدید توسط چین افزایش یافتند. این افزایش در حالی رخ داد که ایالات متحده نیز چرخه کاهش نرخ بهره خود را آغاز کرده است. در این میان، قیمت طلا به رکورد جدیدی رسید.

شاخص MSCI آسیا پاسیفیک افزایش یافت و سهام در چین، هنگ کنگ و کره جنوبی رشد کردند. همچنین، آتی‌های سهام آمریکا نیز افزایش یافتند. چین اعلام کرد که سه مقام ارشد مالی در روز سه‌شنبه یک نشست اقتصادی ویژه برگزار خواهند کرد و یکی از نرخ‌های سیاستی کوتاه‌مدت خود را کاهش داد، که این امر باعث افزایش گمانه‌زنی‌ها درباره ارائه بسته‌های محرک جدید شد.

معامله‌گران امیدوارند که بسته‌های محرک جدیدی برای احیای تولید ناخالص داخلی چین و تقویت اقتصاد جهانی ارائه شود. در حالی که داده‌های اقتصادی چین در روز جمعه تصویر تیره‌ای ارائه دادند، داده‌های اقتصادی آمریکا که قرار است در اواخر این هفته منتشر شوند، اطلاعات جدیدی درباره سرعت و دامنه کاهش نرخ بهره فدرال رزرو ارائه خواهند داد.

پس از اظهارات رئیس بانک مرکزی ژاپن مبنی بر عدم عجله برای افزایش نرخ بهره، ارزش ین کاهش یافت. به دلیل تعطیلی در ژاپن، معاملات نقدی اوراق قرضه آمریکا در آسیا متوقف شد. شاخص دلار تغییرات کمی داشت و اوراق قرضه استرالیا نیز به دلیل انتظار برای تمدید توقف سیاست پولی بانک مرکزی استرالیا در روز سه‌شنبه کاهش یافتند.

ubs

بانک UBS دو دلیل اصلی برای پیش‌بینی عملکرد قوی سهام ارائه کرده است:

  1. کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو در یک اقتصاد قوی: تحلیلگران UBS می‌گویند که تاریخ نشان می‌دهد سهام در دوره‌هایی که فدرال رزرو نرخ بهره را کاهش می‌دهد و اقتصاد آمریکا همچنان در حال رشد است، عملکرد خوبی داشته‌اند. هفته گذشته، کاهش 50 نقطه پایه نرخ بهره توسط کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) سنتیمنت بازار را به دو روش اصلی تقویت کرد:
    • پاول تمایل خود را برای «تنظیم مجدد» سیاست پولی در حالی که اقتصاد آمریکا همچنان قوی است، ابراز کرد و افزود که سیاست‌گذاران نیازی به کاهش بیشتر بازار کار برای کاهش پایدار تورم به هدف 2 درصد پیش‌بینی نمی‌کنند.
    • پاول تلاش کرد تا نگرانی‌ها را در مورد اینکه کاهش 50 نقطه پایه نشان‌دهنده نگرانی از کاهش ناگهانی رشد است، برطرف کند.
  2. مسیر آینده کاهش نرخ بهره فدرال رزرو: تحلیلگران UBS می‌گویند که مسیر فدرال رزرو اکنون با پیش‌بینی‌های آنها همخوانی دارد:
    • 50 نقطه پایه کاهش بیشتر در سال 2024
    • و 100 نقطه پایه دیگر در سال 2025