یوتوتایمز » وبلاگ » ارز دیجیتال » برگه 9
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب، قرار است با برایان آرمسترانگ، مدیرعامل کوینبیس، جلسهای خصوصی داشته باشد. این خبر توسط وال استریت ژورنال (WSJ) گزارش شده است.
به گزارش WSJ به نقل از منابع ناشناس آشنا با موضوع گزارش داده که این جلسه احتمالاً بر روی انتصابات برای دولت آینده ترامپ متمرکز خواهد بود. این اولین ملاقات بین ترامپ و آرمسترانگ از زمان انتخابات خواهد بود، زیرا ترامپ در حال پر کردن کابینه و پستهای عالیرتبه است.
پس از پیروزی ترامپ، آرمسترانگ به صورت عمومی هستر پیرس را به عنوان «کاندیدای ایدهآل» برای نقش رئیس SEC از طریق پلتفرم اجتماعی X (که قبلاً توییتر نام داشت) توصیه کرد.
در آستانه انتخابات، کوینبیس بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به کمیتههای اقدام سیاسی مختلف (PACs) اهدا کرد که بیشتر آن به Fairshake، یک PAC حمایت شده توسط صنعت ارزهای دیجیتال، اختصاص یافت.
بر اساس سوابق کمیسیون انتخابات فدرال (FEC) و سازمان غیرانتفاعی OpenSecrets، Fairshake بیش از ۴۰ میلیون دلار برای هدف قرار دادن کاندیداهای کنگره هزینه کرده است.
شرکت مایکرو استراتژی (MicroStrategy) با ذخیره بیتکوین به ارزش 26 میلیارد دلار، به بزرگترین شرکت دارنده عمومی ارز دیجیتال تبدیل شده است. این میزان بیتکوین بیشتر از پساندازهای نقدی شرکتهای بزرگی مانند IBM و نایکی است.
تصمیم مایکل سیلور، یکی از بنیانگذاران و رئیس MicroStrategy، برای نگهداری بیتکوین به جای پول نقد باعث شده که این شرکت به یکی از ثروتمندترین شرکتها از نظر داراییهای مالی تبدیل شود. این استراتژی با وجود انتقادات از سوی ناظران حاکمیت شرکتی سنتی، از سوی سرمایهگذاران پذیرفته شده است.
سهام MicroStrategy بیش از 2,500 درصد افزایش یافته است، زیرا ارزش بیتکوین از اواسط سال 2020 حدود 700 درصد افزایش یافته است.
در تحلیل هفتگی برنت دانلی، مروری جامع و دقیق بر تحولات اخیر بازارهای مالی ارائه شده است. در این مقاله به بررسی نقاط کلیدی برای ورود به طلا پرداختهایم و تحلیل کردهایم که آیا اتریوم همچنان میتواند به عنوان یک سرمایهگذاری برتر در حوزه رمزارزها مطرح باشد یا جایگاه خود را به رقبا واگذار کرده است. همچنین، وضعیت حساس بازار سهام و امکان وقوع یک ریزش بزرگ یا ادامه روند صعودی فعلی نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. اگر به دنبال بینشهای حرفهای و ژرف درباره آینده بازارها هستید، این مقاله شما را با تحولات و فرصتهای پیش رو آشنا میکند.
بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
بازارهای مالی در حال حاضر با شرایط ناپایداری مواجهاند و روند سرمایهگذاری در بازار سهام به شدت رشد یافته است. چه مؤسسات و چه سرمایهگذاران فردی، با دید مثبتی نسبت به بازگشت احتمالی دونالد ترامپ، به خرید سهام روی آوردهاند. کاهش مالیاتها و تسهیل مقررات از جمله عواملی هستند که برای سرمایهگذاران جذابیت دارند، اما همانطور که در سال ۲۰۱۸ تجربه شد، جنگهای تجاری لزوماً به رشد ارزش سهام منجر نمیشوند. آن سال، بدلیل سیاستهای هاوکیش فدرال رزرو و جنگهای تجاری، از جمله معدود سالهایی بود که شاخص S&P 500 با افت همراه شد.
در سال ۱۹۸۷، آلن گرینسپن با معرفی مفهوم «فدرال رزرو پوت» تحولی در بازار سهام ایجاد کرد.
فدرال رزرو پوت در واقع به تعهد نانوشتهای اشاره دارد که فدرال رزرو در صورت افت شدید بازار سهام، وارد عمل شده و با سیاستهای حمایتی خود از بازار پشتیبانی میکند.
این رویکرد از آن زمان تا به امروز، در ۷۴ درصد از سالها، منجر به رشد بازار سهام شده است. این در حالی است که پیش از آن (۱۹۲۸ تا ۱۹۸۷)، سهام در ۶۴ درصد از سالها رشد داشت.
با این حال، باید در نظر داشت که در شرایط فعلی، سیاستهای سختگیرانه فدرال رزرو و جنگهای تجاری میتوانند مانع رشد پایدار بازار سهام شوند، بهویژه وقتی ارزشگذاریها در سطح بالایی قرار دارند. در بخش بعدی که به بررسی دقیقتر بازار سهام اختصاص دارد، به این موضوعات خواهیم پرداخت.
در همین حال، برنامه "D.O.G.E."، که با هدف کاهش هزینههای دولتی و افزایش بهرهوری معرفی شده، در تلاش است تا با کاهش ۲ تریلیون دلاری در بودجه، تحولی جدی ایجاد کند. این طرح به عنوان یک پروژه بلندپروازانه توسط مشاورانی خارج از دولت، از جمله ایلان ماسک، مدیریت میشود. برای درک عمق چالش این برنامه، باید در نظر گرفت که هزینههای قابلتنظیم دولت آمریکا حدود ۱.۷ تریلیون دلار است، و هدف کاهش ۲ تریلیون دلاری، نیازمند کاهشی است که از بودجه فعلی هم فراتر میرود و عملاً به معنای کاهش ۱۱۷ درصدی این هزینههاست؛ هدفی که رسیدن به آن دور از ذهن به نظر میرسد.
سوالی که به ذهنم رسید این بود: چقدر احتمال دارد ماسک در این پروژه بماند؟ آیا ترامپ پیش از اواسط سال ۲۰۲۵ او را اخراج میکند یا اینکه ماسک خودش از ادامه همکاری صرفنظر خواهد کرد؟ اینکه این دو مشاور بتوانند چنین کاهش گستردهای را محقق کنند، در نگاه اول هیجانانگیز و حتی سرگرمکننده است، اما موانع و واقعیتهای اجرایی میتواند این طرح را متوقف کند. اگر اخراج ماسک به واقعیت بپیوندد، انتظار میرود این خبر منجر به افت شدید ۳۰ درصدی در سهام تسلا (TSLA) و نیز قیمت دوجکوین (DOGE) شود. مشابه این شرایط در دوره اول ترامپ نیز مشاهده شد، زمانی که طرح اخراج گسترده مهاجران به دلیل پیچیدگیهای اجرایی متوقف شد؛ انتظار میرود که این پروژه نیز با چالشهای جدی در اجرا روبهرو شود.
با وجود اینکه من موافق کاهش اندازه دولت هستم، این طرح به نظر چندان جدی نمیآید. به نظرم احتمال اینکه ماسک از ترامپ خسته شود یا برعکس، ترامپ از ماسک دلزده شود، بیشتر از آن است که این پروژه به سرانجام برسد. نبوغ ماسک قابل انکار نیست، اما در مورد این طرح خاص تردید دارم که چیزی بیشتر از تولید چند میم طنز به دنبال داشته باشد.
ایدههای بزرگ در دنیای سیاست بسیار مطرح میشوند، اما اجرای آنها همیشه کار سادهای نیست. در نتیجه، باید منتظر تیترهای جذاب با پیشرفت اندک باشیم. البته امیدوارم که اشتباه کرده باشم! در حال حاضر، کارشناسانی که این طرح را ارزیابی کردهاند، آن را در مرحلهای ابتدایی و نامشخص توصیف میکنند، چرا که هنوز ساختار و جزئیات دقیقی برای پیادهسازی این هدف مشخص نشده است.
جالب است بدانید که برخی پیشبینیها نشان میدهد احتمال خروج ماسک از این پروژه تا اواسط سال ۲۰۲۵ حدود ۲۱ درصد است.
در زمینه دادههای کلان اقتصادی نیز این هفته شاهد دادههای مهمی از جمله شاخص تورم مصرفکننده (CPI) و شاخص خردهفروشی در ایالات متحده بودیم. همچنین اعلامیههای متعدد کابینه و اظهارنظرهای نسبتاً تند از سوی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، به چشم میخورد. نکته قابل تأمل این است که او پیش از انتخابات با رویکردی ملایم و داویش صحبت میکرد، اما بلافاصله پس از انتخابات، موضعی سختگیرانه اتخاذ کرده است.
من از طرفداران نظریههای توطئه نیستم، اما این تغییر لحن تا حدودی قابل توجه به نظر میرسد.
بازار سهام
نشانههای متعددی از هشدار در بازار سهام به چشم میخورد. پیش از انتخابات، سرمایهگذاران خرد به شکل گستردهای در بازار فعال بودند و اکنون مؤسسات نیز بهطور کامل به پوزیشنهای خرید بازگشتهاند. مطابق با دادههای جیپیمورگان، این بازگشت مؤسسات، سطحی بیسابقه از ورود به بازار را رقم زده است.
روز دوشنبه، در شرایطی که شاخص S&P 500 به سطح ۶۰۰۰ نزدیک میشد، در تحلیلهای روزانه خود توضیح دادم که چرا در حسابهای پسانداز بازنشستگی و آموزشی، سطح سرمایهگذاری خود را در سهام کاهش دادهام. این روزها در یکی از آن دورههای نادر بهسر میبریم که حتی فکر کردن به کاهش پوزیشنهای خرید در سهام، اقدام غیر منطقی به نظر میرسد؛ چرا که انتخابات، نوعی احساسات شدید و هیجانی در بازار به وجود آورده است. با این حال، باور دارم که این سطح از خوشبینی میتواند مخاطرهآمیز باشد. به همین دلیل، تصمیم گرفتم بخشی از داراییهایم را از سهام خارج کرده و به نقدینگی تبدیل کنم.
هرچند دلیل قاطعی برای فروش کامل سهام نمیبینم، اما دلایل متعددی برای کاهش بخشی از سرمایهگذاری در بازار به ذهنم میرسد.
نخستین نکته: فضای فعلی بازار به طرز عجیبی یادآور شرایط خاصی است که پیشتر تجربه کردهایم. به عنوان مثال به وضعیت بازار سهام پس از پیروزی ریگان در انتخابات نگاهی بیندازید:
دومین نکته این است که شاخص نیکی ژاپن (Nikkei)، که یکی از شاخصهای اصلی سهام در آسیاست، روند صعودی بازارهای سهام دیگر، بهویژه بازارهای آمریکا، را تأیید نکرده است. این یعنی در حالی که سهام در بازارهای دیگر در حال رشد هستند، سهام ژاپن به همان شکل رشد نکرده است. این شرایط شبیه به سال ۲۰۲۱ است، زمانی که بازارهای سهام در جهان رشد داشتند، اما شاخص نیکی به همان اندازه بالا نرفت.
ممکن است دلیل این تفاوت این باشد که سرمایهگذاران انتظار دارند نرخهای مالیاتی در آمریکا کاهش یابد و به همین دلیل بازار سهام آمریکا به شدت در حال صعود است. اما چون چنین انتظاری برای ژاپن وجود ندارد، سهام ژاپن رشد مشابهی را تجربه نکرده است. به هر حال، این عدم همراهی نیکی با دیگر بازارها، از نظر تحلیلی مهم و قابلتأمل است.
سوم: با اینکه بخش عمدهای از هیجانات بازار سهام آمریکا به دلیل امید به کاهش مالیات و در نتیجه افزایش ارزشگذاری سهام ایجاد شده است، اما نکته نگرانکننده این است که کامودیتیها از این روند صعودی پیروی نمیکنند.
الگوهای فصلی در بازار سهام تا پایان سال معمولاً بهشدت صعودی هستند، اما پوزیشنهای فعلی احتمالاً تا حدی این روند را خنثی میکنند. سرمایهگذاران خرد پیش از انتخابات به اوج خوشبینی رسیده بودند و اکنون پس از یک هفته، معاملهگران الگوریتمی و هدفگذاری نوسان نیز وارد این روند شدهاند.
منظور از "هدفگذاری نوسان" (Volatility Targeting) یک استراتژی مدیریت سرمایه است که توسط برخی از معاملهگران، بهویژه الگوریتمهای معاملاتی و سرمایهگذاران نهادی، به کار گرفته میشود. در این روش، معاملهگران میزان سرمایهگذاری خود را بر اساس سطح نوسانات بازار تنظیم میکنند.
در عمل، وقتی نوسانات بازار پایین است، آنها ممکن است پوزیشنهای بزرگتری بگیرند و وقتی نوسانات افزایش مییابد، پوزیشنها را کاهش میدهند تا از ریسکهای ناخواسته جلوگیری کنند. این استراتژی کمک میکند تا عملکرد سرمایهگذاریها در مواجهه با نوسانات شدید بازار پایدارتر بماند و به نوعی ریسک معاملات را کنترل کند.
در نهایت، برداشت کلی من این است که بازار در حال حاضر در حالت هیجانی و سرخوشی مفرط قرار دارد. همانطور که میگویند، زمانی که دیگران حریصاند، محتاط باشید.
افزایش نمودارهای ERP (مازاد بازدهی سهام نسبت به اوراق قرضه) در بازار این روزها این سوال را ایجاد میکند که آیا وضعیت فعلی بازار سهام واقعاً پایدار است یا خیر. برای نمونه، دیو روزنبرگ، تحلیلگر برجسته، نموداری ارائه داده که به این نکته اشاره دارد. اگر به گذشته نگاه کنیم، میبینیم که بزرگترین رشد بازار سهام در زمانی آغاز شد که ERP منفی بود. با این حال، باید توجه کنیم که آن دوره با شرایط فعلی بسیار متفاوت است.
در سال ۱۹۸۰، زمانی که ERP منفی شد، شاهد آغاز بزرگترین دوره رشد در بازار اوراق قرضه بودیم؛ دورهای که طی آن، نرخ بهره از حدود ۱۵ درصد به نزدیک صفر کاهش یافت و این روند به مدت ۳۵ سال ادامه داشت. اما اینبار شرایط متفاوت است. به نظر میرسد که اقتصاد در حال فاصله گرفتن از نرخهای بسیار پایین و رکود طولانیمدت است و ممکن است به یک سطح تعادلی جدید و بالاتر در نرخ بهره برسیم. بنابراین، احتمال کاهش مستمر نرخ بهره مانند دوره ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۹ کم است و اگر چنین کاهشی رخ دهد، احتمالاً نشانه خوبی برای اقتصاد نخواهد بود.
با توجه به این شرایط، من ترجیح میدهم بخشی از سرمایهگذاری خود در سهام را به نقدینگی تبدیل کنم تا در برابر احتمالات آینده آمادهتر باشم.
در بازار گاوی دهه ۱۹۸۰، سهام از شرایط ارزشگذاری پایین و نرخ بهره بالا شروع به رشد کرد. اما امروز، شرایط متفاوت است؛ ارزشگذاریها بسیار بالا رفتهاند و نرخهای بهره در سطحی عادی قرار دارند.
همچنین باید توجه داشت که سرمایهگذاریهای انجامشده در حوزه هوش مصنوعی، مانند سایر هزینههای سرمایهگذاری در صنایع مختلف، طبیعتی دورهای دارند. این به این معنی است که در دورههای رونق اقتصادی، شرکتها تمایل دارند سرمایهگذاریهای خود را در این حوزهها افزایش دهند. اما با گذشت زمان و در صورت تغییر شرایط اقتصادی، ممکن است این سرمایهگذاریها کاهش یابند.
خلاصه وضعیت بازار سهام در این هفته در یک جمله:
سهام در بالاترین سطح قیمتگذاری است و احتمال اصلاح تا ۵۷۰۰ در S&P 500 دیده میشود.
بازدهی اوراق قرضه
بازدهی اوراق قرضه در حال بازگشت به سطوحی است که پیش از "تسویه و معکوس شدن معاملات حملی" در اوت ۲۰۲۴ تجربه کرده بودیم. اکنون بازدهی به ۴.۴۰٪ نزدیک میشود، همان نقطهای که قبل از انتشار گزارش اشتغال (NFP) اوت شاهد آن بودیم.
اگر بازدهی از ۴.۴۰٪ فراتر رود، این احتمال را تقویت میکند که به محدوده بازدهی ۴.۴٪ تا ۵٪ بازگردیم. رسیدن بازدهی به ۵٪ در پیشبینیهای تحلیلگران دیده نمیشود، اما اگر این اتفاق رخ دهد، میتواند باعث نوسانات شدیدتر، کاهش ریسکپذیری در بازار سهام، و فشار کلی بر سایر بازارها شود.
هرچند پیشبینی مشخصی در این زمینه ارائه نمیکنم، اما باید توجه داشت که کلوز روزانه بازدهی اوراق دوساله بالای ۴.۴۰٪ احتمالاً برای داراییهای پرریسک پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت و نیازمند دقت بالای سرمایهگذاران است.
ارزهای فیات
دلار آمریکا در حال رشد است. به نظر میرسد بازار انتظار دارد که سیاستهای تجاری دولت ترامپ، از جمله اعمال تعرفههای جدید، به تقویت دلار کمک کند. همچنین، بازدهیهای بالاتر اوراق قرضه نیز از این روند حمایت میکنند و تأثیرات مثبتی بر دلار دارند.
با این حال، بازار بهشدت در پوزیشن خرید دلار در محدودههای بالای قیمتی قرار گرفته است، که میتواند جای نگرانی باشد؛ زیرا این پوزیشنهای سنگین خرید معمولاً با خطر اصلاح یا بازگشت همراهاند. حتی با وجود اینکه چین تلاش میکند از تضعیف بیشتر یوآن جلوگیری کند، در حال حاضر دشوار است که دلایل محکمی برای نزولی شدن دلار ارائه دهیم.
احتمال دارد در نهایت این روند صعودی دلار به نقطهای برسد که کنترل آن دشوار شود و شاهد یک جهش شدیدتر در ارزش دلار باشیم. اما در حال حاضر، دلار در نزدیکی سطوح کلیدی در حال تثبیت است و باید منتظر واکنش بازار و اقدامات احتمالی آینده باشیم.
شاید تصور کنید که شرکتهای چندملیتی در برابر نوسانات ارز کاملاً خود را پوشش دادهاند، اما در واقعیت اینگونه نیست. اگر شاخص دلار از سطح ۱۰۸.۰۰ عبور کند (به عبارتی، سطح حمایتی ۱.۰۴۴۰ در جفتارز EURUSD شکسته شود)، این میتواند یک عامل دیگر برای فشار بیشتر بر بازار سهام باشد و به زیان شرکتهای چندملیتی که درآمدشان از ارزهای مختلف تامین میشود، بیانجامد.
✔️ بیشتر بخوانید: استراتژیهای هج کردن یا پوشش ریسک در فارکس (Hedging)
برای شفافسازی بیشتر، باید بدانید که جفتارز EURUSD همچنان به شدت تحت تأثیر تفاوت نرخهای بهره میان اروپا و آمریکا قرار دارد.
در حال حاضر، به نظر میرسد که نرخ ارزها در برابر ین ژاپن (JPY) بهطور کلی بسیار بالا رفته است. بهویژه جفتارز CADJPY توجهم را جلب کرده و تمایل دارم در این جفتارز پوزیشن فروش بگیرم.
به طور معمول، اختلاف نرخهای بهره بین کشورها میتواند جهت حرکت جفتارزها را پیشبینی کند. به این معنا که اگر نرخ بهره در یک کشور بالاتر از کشور دیگر باشد، معمولاً ارز آن کشور در برابر ارزهای دیگر تقویت میشود؛ چراکه سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بالاتر هستند و به سمت ارزی میروند که نرخ بهره بالاتری دارد. اما نکته چالشبرانگیز این است که تأثیر این اختلاف نرخها فوراً دیده نمیشود و زمانبندی تأثیرگذاری آنها در بازار مشخص نیست.
بیدلیل نبود که رئیس سابقم درباره معاملات فارکس میگفت:
اگر این کار (ترید) آسان بود، درآمدش هم اینقدر بالا نبود.
رمزارزها
بازار رمزارزها این روزها با سرعت زیادی در حال رشد است، زیرا احتمال کاهش نظارت و قوانین سختگیرانه، بسیاری از سرمایهگذاران را به سوی خرید انواع میمکوینها و آلتکوینها سوق داده است. در توییتر، ایدههای مختلفی درباره میمکوینها مطرح میشود که گرچه به ظاهر عنوان "مشاوره سرمایهگذاری" ندارند، اما محتوای آنها تقریباً همان حس را القا میکند. میمکوینها رمزارزهایی هستند که اغلب بدون هیچگونه کاربرد واقعی خرید و فروش میشوند؛ خرید آنها بیشتر به امید پیدا کردن افرادی است که حاضرند با قیمت بالاتری آن را بخرند. جز دوجکوین، ارزش نهایی بیشتر میمکوینها احتمالاً صفر خواهد بود و این بازار بیشتر شبیه به یک بازی موقت و پرهیجان است که با کاهش اشتیاق معاملهگران از رونق میافتد.
رشد بیتکوین در این هفته اما، دلیل محکمتری دارد. با حمایت دولت ترامپ از رمزارزها، احتمال کاهش نگرانیهای قانونی برای مؤسساتی که تمایل به خرید بیتکوین دارند، افزایش یافته است. این حمایتها میتواند باعث شود که سرمایهگذاران نهادی بدون نگرانی از پیامدهای قانونی، به بیتکوین ورود کنند و همین موضوع موجب افزایش تقاضا و رشد قیمت آن شود.
این روند، نظریهای را که مدتها به آن باور داشتم، تأیید میکند: بیتکوین به عنوان اولین و اصلیترین رمزارز همچنان جایگاه ویژهای دارد و از بسیاری جهات، بدون رقیب است. این در حالی است که اتریوم، به عنوان دومین رمزارز بزرگ، با تعداد زیادی از رمزارزهای دیگر رقابت میکند که شاید قابلیتها و ویژگیهای برتری داشته باشند.
در بازارهای صعودی، معمولاً انتظار میرود که جفتارز ETHBTC (اتریوم به بیتکوین) رشد بیشتری نسبت به بیتکوین داشته باشد. این به این دلیل است که اتریوم بهطور کلی نوسانات بیشتری دارد و در دورههای صعودی بهشدت مورد توجه قرار میگیرد. این الگو در چرخههای صعودی قبلی، مثل سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱، مشاهده شد، اما این بار اوضاع متفاوت است. حتی با وجود رشد قوی در آلتکوینها، اتر نسبت به بیتکوین ضعیفتر عمل کرده است.
در همین حال، توکن سولانا (SOLETH) بهطور قابل توجهی در مقابل اتر رشد کرده و این موضوع باعث شده که برخی سرمایهگذاران اتریوم را به باد انتقاد بگیرند.
این تغییر نشان میدهد که شاید بازار در حال تجربه یک ساختار جدید باشد که در آن سولانا جایگاهی قویتر پیدا کرده است. این تغییر ساختاری احتمالاً در آینده نیز ادامه خواهد داشت و میتواند روند معاملات در این دسته از رمزارزها را تحت تأثیر قرار دهد.
یکی از نکات جالب این است که هر کسی که در اوج حباب داتکام در سال ۱۹۹۹ سهام مایکرواستراتژی (MSTR) را خریداری کرده بود، اکنون، بعد از سالها، به همان سطح سرمایهگذاری اولیه خود بازگشته است. این نوع تقارنهای بلندمدت در بازارهای مالی همیشه توجه سرمایهگذاران را جلب میکند.
همچنین، اگر در جریان نیستید، توییتی از اسکاتی پیپن هم جالب توجه است؛ او پیشبینی کرده بود که بیتکوین تا ۵ نوامبر ۲۰۲۴ به قیمت ۸۴,۶۵۰ دلار خواهد رسید. نمودار ضمیمه نشان میدهد که بیتکوین تنها با اختلاف ۶ روز به این سطح قیمتی نزدیک شده است. این پیشبینی و تقریباً تحقق آن، موجب شگفتی بسیاری از سرمایهگذاران و علاقهمندان به رمزارزها شده است.
کامودیتیها
طلا همچنان به مسیر خود ادامه میدهد، اما بسیاری از معاملهگران در پوزیشنهای خرید افراطی قرار دارند که ممکن است بیش از این تحت فشار قرار گیرند. اگر به دنبال فرصتی برای خرید طلا هستید، سطحهای ۲۴۸۰ و ۲۲۸۰ دلار میتوانند نقاط مناسبی برای ورود باشند. با اینکه به نظر میرسد طلا از اوج خود فاصله گرفته است، اما نگاهی به نمودار نشان میدهد که بازگشت به سطح ۲۰۸۰ دلار (نقطه شکست قبلی) نیز دور از انتظار نیست.
داراییهایی که به سرعت افزایش قیمت پیدا میکنند و فاقد جریان درآمدی پایدار یا روند صعودی طبیعی هستند، ممکن است با همان سرعت افت قیمت را تجربه کنند.
در همین حال، با ناامیدی از برنامههای محرک اقتصادی چین، قیمت مس نیز به سطوح معمولتر بازگشته است. اگرچه این کاهش قیمت مس ممکن است برای برخی معاملهگران ناخوشایند باشد، اما افت شدیدتر بازار سهام چین (A shares) تأثیرات بسیار بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر، بسیاری از سرمایهگذاران در بازار، پوزیشنهای فروش (پوت) در سطح ۲۶ دلار برای شاخص ASHR (شاخص سهام چین) دارند و قیمتها بهآرامی به سمت ۲۷ دلار حرکت میکنند.
اگر سطح ۲۶ دلار شکسته شود، احتمالاً موجی از فروشهای اضطراری به وقوع خواهد پیوست که باعث افت بیشتر قیمتها میشود. این شرایط به معاملهگران هشدار میدهد که ممکن است فشار فروش شدیدی در پیش باشد، اگرچه این یک توصیه سرمایهگذاری نیست و تنها بهعنوان یک دیدگاه تحلیلگرانه ارائه شده است.
منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donnelly
ارزش بازار ارز دیجیتال ریپل (XRP) از مرز ۶۵ میلیارد دلار عبور کرده است و قیمت آن بیش از ۲۹ درصد افزایش یافته است. ریپل (XRP) بار دیگر جایگاه ششمین ارز دیجیتال بزرگ از نظر ارزش بازار را باز پس گرفت و از دوجکوین عبور کرد.
رابرت اف. کندی جونیور، وزیر بهداشت دولت ترامپ، بیتکوین را به عنوان «ارز آزادی» توصیف کرده است. وی بیان میکند که بیتکوین نقش مهمی در حفاظت از طبقه متوسط آمریکایی در برابر تورم ایفا میکند و همزمان راهحلی برای مقابله با کاهش ارزش دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی ارائه میدهد. علاوه بر این، او بیتکوین را به عنوان راه خروجی از بدهی ملی ویرانگر میداند.
به گزارش فایننشال تایمز، دولت دونالد ترامپ در حال شکلگیری است و به نظر میرسد که این دولت به طور کامل از تصمیمات و سیاستهای او حمایت خواهد کرد.
پیروزی ترامپ احتمالاً باعث خواهد شد که موانع موجود در مسیر تصویب صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) ارزهای دیجیتال خاص برداشته شود. این تغییرات میتواند تأثیرات قابل توجهی بر بازارهای مالی و سرمایهگذاری داشته باشد.
بیتکوین در پی تقاضای قوی از سوی سرمایهگذاران آمریکایی توانست سطح مقاومت 90,000 دلار را بشکند و به رکورد تاریخی جدیدی بالای 93,000 دلار دست یابد. این افزایش قیمت همزمان با باز شدن بازارهای سنتی آمریکا رخ داد و نشاندهنده فشار خرید سنگینی از سوی سرمایهگذاران آمریکایی بود.
در پایان معاملات شب گذشته قیمت سهام کوینبیس و مایکرواستراتژی هر دو با کاهش ۱۵٪ مواجه شدند، بیتکوین نیز بیش از ۵٪ کاهش یافت.
وزارت دادگستری ایالات متحده در حال بررسی پلتفرم شرطبندی پلیمارکت است. این تحقیقات به دلیل پذیرش معاملات از کاربران مستقر در آمریکا انجام میشود، که به گفته یک منبع آگاه، این موضوع موجب نگرانی شده است.
اداره تحقیقات فدرال (افبیآی) اخیراً حکم جستجویی را علیه شین کوپلن، مدیرعامل پلیمارکت، اجرا کرده و تلفن و وسایل الکترونیکی او را ضبط کرده است. این اقدام پس از پیشبینی پیروزی ترامپ توسط این پلتفرم صورت گرفته است.
پلیمارکت ادعا میکند که اقداماتی برای حذف معاملهگران آمریکایی از پلتفرم خود انجام داده است تا از مشکلات قانونی جلوگیری کند. این پلتفرم همچنین تبلیغات خود را در نیویورک افزایش داده است.
پیروزی ترامپ و دستاوردهای مجلس سنای جمهوری خواهان برای صنعت رمزارزها صعودی است، اما لزوماً برای قیمت معروفترین رمزارز صعودی نخواهد بود.
قیمت بیت کوین از زمان انتخابات 5 نوامبر در ایالات متحده بیش از 20000 دلار جهش کرده است، به طوری که حدود یک سوم سودها با نتایج اولیه مطلوب برای جمهوری خواهان به دست آمده است، و باقی با قطعی شدن پیروزی دونالد ترامپ و کسب کرسیهای حزب او در مجلس سنا و مجلس نمایندگان، سرازیر شدند.
به راحتی میتوان فهمید که چرا پیروزیهای جمهوری خواهان برای رمزارزها خوب است. ترامپ به خود میبالید که یک رئیس جمهور طرفدار رمزارزها خواهد بود و متعهد شد که از فروش رمزارزهای بدست آمده توسط دولت فدرال جلوگیری کند (عمدتاً در موارد توقیف از مجرمان) همانطور که در حال حاضر انجام میشود. وی گفت که گری گنسلر، رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار، را برکنار خواهد کرد، ایالات متحده را برای تسلط بر استخراج بیت کوین تحت فشار قرار خواهد داد، و قول داد که یک شورای مشورتی کریپتو منصوب کند تا قوانین توسط دوستداران رمزارزها نوشته شود نه مخالفان رمزارزها. او شب انتخابات را با طرفداران معروف رمزارزها از جمله ایلان ماسک، رابرت کندی جونیور و هوارد لوتنیک جشن گرفت.
اما مهم است که چیزهایی را که برای بیت کوین خوب هستند از چیزهایی که به طور کلی برای رمزارزها خوب هستند – و احتمالاً برای بیت کوین مضر هستند - جدا کنید.
ما دریچهای به نحوه شکل گیری نظارت دولتی داریم چرا که کنگره قبلاً روی قوانین سازگار با رمزارز کار زیادی انجام داده است، اگرچه هنوز هیچ لایحه اصلی در هر دو مجلس تصویب نشده است. مجلس یک لایحه بزرگ، قانون نوآوری و فناوری مالی (Financial Innovation and Technology) برای قرن بیست و یکم، و قطعنامهای برای بی اعتبار کردن برخی قوانین ضد رمزارز کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا - هر دو با حمایت قابل توجه دموکراتها، تصویب کرد. سنا هیچ یک از این دو را مورد بررسی قرار نداده و کاخ سفید با هر دو مخالفت کرده است. دو لایحه اصلی رمزارزها در کمیته مجلس نمایندگان تصویب شد، اما رای دریافت نکردند و در سنا، لایحهای برای ایجاد یک ذخیره استراتژیک فدرال بیت کوین ارائه شد.
اگر در حوزه رمزارزها کار میکنید یا آن را از نزدیک دنبال میکنید، احتمالاً در مورد پتانسیل قوانین دوستانه برای تشویق پروژههای رمزارزهای واقعی که به ارزش اقتصادی واقعی میافزایند هیجانزده هستید. اگر علاقه کمتری به رمزارزها دارید، احتمالاً روی حرکت قیمت بیت کوین تمرکز میکنید.
ببیت کوین قرار بود به عنوان یک ارز معاملاتی و ذخیره ارزش در نظر گرفته شود، اما مدتها است که در هر دو زمینه با به کارگیری رمزارزهای برتر و نوآوریها در امور مالی سنتی مانند استیبل کوینها در این زمینهها پیشرفت چشمگیری داشته است. کوینهای رمزارز شامل ریپل که استفاده از آنها ارزانتر، سریعتر و آسانتر است و برنامههای تلفنی مانند حوالههای بینالمللی Wise Plc از جمله این کاربردها هستند. با این حال، بیت کوین به جای اینکه توسط چنین نوآوری هایی به حاشیه رانده شود، به عنوان دروازهای بین سیستمهای مالی سنتی و رمزارزها ظاهر شده و به افزایش ارزش خود ادامه داده است. Wise Plc (Wise) یک شرکت فناوری جهانی است که خدمات انتقال پول بین المللی را برای افراد و کسب و کارها ارائه میدهد.)
✔️ خبر مرتبط: بیتکوین جای نقره را به عنوان هشتمین دارایی بزرگ دنیا تصاحب کرد
عرضه اولیه عمومی نتاسکیپ (Netscape) را به یاد آورید که به دلیل رونق اینترنت و پیامدهای آن شناخته میشود. تا سال 1995، بسیاری از سرمایه گذاران در مورد پتانسیل اینترنت هیجان زده بودند، اما هیچ ابزار عمومی برای سرمایهگذاری در این بخش وجود نداشت. زمانی که نت اسکیپ اولین سهام اینترنت عمومی را عرضه کرد، تقاضا افزایش یافت. این به این دلیل نبود که سرمایه گذاران فکر میکردند تمام سود اینترنت توسط مرورگرها به دست میآید، یا اینکه نت اسکیپ مرورگر غالب خواهد بود، بلکه نت اسکیپ تنها راه آسان برای شرط بندی در اینترنت بود. به طور مشابه، در بیشتر تاریخچه رمزارزها، بیت کوین تنها راه آسان برای شرط بندی روی رمزارزها بوده است.
نت اسکیپ به شدت در توسعه اینترنت تأثیرگذار بود و تا سه ماهه چهارم سال 1997 هر سه ماهه سود ایجاد میکرد. این شرکت اندکی بعد، با America Online ادغام شد. نرم افزار آن در قالب موزیلا و سایر موسسات غیرانتفاعی ادامه داشت. اما از دیدگاه یک سرمایه گذار عرضه اولیه (IPO)، تریلیونها دلار ارزش تولید شده توسط اینترنت اساساً از Netscape گذشت. بیت کوین در توسعه رمزارزها بسیار تاثیرگذار خواهد بود، اما ممکن است ارزش اقتصادی رمزارزها را برای صاحبان آن جلب نکند.
با در نظر گرفتن این موضوع، مهمترین اقداماتی که مورد بحث قرار میگیرند، مواردی هستند که ارتباط بین سیستم مالی سنتی و اقتصاد رمزارزها را گسترش میدهند - نیاز به ارز دروازهای (Gateway Currency) را از بین میبرند - و اطمینان حقوقی را برای استیبل کوینها و رمزارزهای تراکنشی بهبود میبخشد. (ارز دروازه به ارزی اطلاق میشود که درگاه پرداخت برای تسویه تراکنش استفاده میکند)
بیشتر حمایت فدرال ایالات متحده برای رمزارزها احتمالاً با سهولت استفاده از استیبل کوینها برای تراکنشها و سرمایهگذاری در سازمانهای مستقل غیرمتمرکز که ارزش اقتصادی واقعی را دنبال میکنند، بیت کوین را دور میزند. سازمان نامتمرکز خودگردان (DAO) تمایز بین مالکان، کارمندان و مشتریان را محو میکنند و - در صورت رفع موانع قانونی و رفع ابهامات – میتوانند شکلی برتر از سازمانهای تجاری نسبت به شرکتهای سنتی باشند. سایر پروژههای رمزارز از قراردادهای هوشمند مانند اتریوم یا ردیابی و تجارت ارزشی پشتیبانی میکنند که هرگز توسط اقتصاد سنتی مانند کاردانو به دست نیامده است. امروزه سرمایهگذاری روی آنها معمولاً به معنای تبدیل دلار یا سایر ارزهای اصلی به بیتکوین و سپس بیت کوین به سایر داراییهای رمزارز است. سادهسازی این فرآیند میتواند تقاضا برای بیتکوین را کاهش دهد و ارزش آن را از موفقیت کلی ارزهای دیجیتال جدا کند.
✔️ خبر مرتبط: بازارهای مالی از نگاه برنت دانلی: بررسی علت سقوط طلا و رشد بیتکوین پس از انتخابات امریکا
در کوتاهمدت، اگر دولت فدرال بیتکوین بیشتری در اختیار داشته باشد و موسسات مالی بزرگ در خرید آن برای سرمایهگذاریها و مشتریان خردهشان احساس امنیت کنند، تقاضای بیشتر باید به افزایش قیمت منجر شود. اما در درازمدت، اگر سرمایهگذاران شروع به ساختن پرتفویهای متنوع در DAOهای رمزنگاری کنند و از استیبل کوینها - یا شاید حتی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)- برای تراکنشها استفاده کنند، ممکن است که بیتکوین منطق اقتصادی خود را از دست بدهد.
دوستداران رمزارزها، ایمان زیادی دارند که رمزارزها به عنوان یک بخش اقتصادی به رشد خود ادامه خواهد داد، اما اطمینانی وجود ندارد که بیت کوین – یا هر ارز دیجیتال موجود – این رشد را به دست خواهد آورد. همانطور که در سال 1995 برای اینترنت بسیار خوشبین بودیم، اما در مورد نت اسکیپ به عنوان موتوری برای ایجاد سودی که باید به سرمایه گذاران بازگردانده شود، بی طرف بودیم. در حالی که یک مدیریت سیاسی دوستدار رمزارز در ایالات متحده خوب است، ممکن است کوته بینانه باشد که در بالاترین حد قیمتی به انباشت بیت کوین ادامه دهد، بدون اینکه داستان روشنی برای حمایت از ارزش گذاریها وجود داشته باشد. اگر تا این مرحله از رمزارزها پرهیز کردهاید، زمان آن رسیده است که با جزئیات کافی در مورد آن اطلاعات کسب کنید تا پروژههای واقعی را ارزیابی کنید. اگر در مورد بیت کوین و میم کوینها و سایر رمزارزها سفته بازی کردهاید، ممکن است به جای اشتیاق برای سرمایهگذاری، بر روی موارد اقتصادی تمرکز کنید.
بیشتر بخوانید:
بیت کوین، بزرگترین ارز دیجیتال بازار، از مرز 90 هزار دلار گذشته و اکنون به 90219.6 دلار رسیده است.
در دنیای پویای ارزهای دیجیتال، گاهی اوقات اتفاقاتی میافتد که همه را شگفتزده میکند. یکی از این موارد رشد چشمگیر ارز دیجیتال «Peanut the Squirrel» یا همان «PNUT» است. این میم کوین تنها دو هفته پس از راهاندازی توانست به ارزش بازار یک میلیارد دلار دست پیدا کند، که نشاندهندهٔ محبوبیت و استقبال بینظیر کاربران از این ارز جدید است.
ارز Peanut the Squirrel با نماد PNUT، یک ارز دیجیتال بر پایه بلاکچین سولانا است. این ارز دیجیتال با ارائه ویژگیهای جذاب و منحصربهفرد، توانسته است توجه کاربران و سرمایهگذاران را به خود جلب کند. همچنین، پشتیبانی از پلتفرمهای معتبر مانند سولانا و بایننس نقش مهمی در این موفقیت داشته است.
در طی این دو هفته، قیمت PNUT از مقدار اولیه خود به سرعت افزایش یافت و حجم معاملات روزانه این ارز نیز به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرد. در حال حاضر، قیمت هر واحد PNUT برابر با 1.34 دلار آمریکا است و حجم معاملات 24 ساعته آن برابر با 2,720,740,784 دلار آمریکا است. با این رشد شگفتانگیز، رتبه PNUT در وبسایت CoinMarketCap به 64 رسیده است و ارزش بازار آن برابر با 1,340,377,074 دلار آمریکا است.
از دیگر ویژگیهای قابل توجه PNUT میتوان به تعداد کوین در گردش و حداکثر تعداد کوینها اشاره کرد. تعداد کوینهای در گردش این ارز برابر با 999,855,200 واحد و حداکثر تعداد کوینها برابر با 999,858,912 واحد است.
قیمت دوجکوین پس از اعلام رسمی دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب، مبنی بر ایجاد دپارتمان کارایی دولت دوجکوین ۲۰٪ افزایش یافت. این ارز دیجیتال از زمان انتخابات بیش از ۱۵۰٪ افزایش یافته است. ایلان ماسک و ویوک راماسوامی این دپارتمان را رهبری خواهند کرد. هدف این دپارتمان کاهش بوروکراسی دولتی و هزینههای بیهوده است. دوجکوین همچنین از ریپل عبور کرده و به ششمین ارز دیجیتال بزرگ از نظر ارزش بازار تبدیل شده است.
جاستین دریک، پژوهشگر بنیاد اتریوم، در کنفرانس Devcon روز سهشنبه یک پیشنهاد جدید به نام «Beam Chain» برای بهروزرسانی لایه اجماع اتریوم معرفی کرد. این پیشنهاد که بهطور غیررسمی «اتریوم ۳.۰» نامیده شده، شامل ایدههای جدیدی از نقشه راه تحقیقات است. هدف از این بهروزرسانی، کاهش زمان بلوکها به چهار ثانیه، کاهش تعداد سهام اعتباردهندهها، ایجاد امنیت پساکوانتومی و استفاده از zkVMها است.
این تغییرات میتواند منجر به زمانهای اسلات سریعتر و نهاییسازی بلوکها در سه اسلات شود. همچنین این بهروزرسانی ممکن است یک محدودیت سهام جدید و نیاز به سهامبندی 1 ETH برای فعال کردن یک نود اعتباردهنده به جای 32 ETH را معرفی کند.
دریک اظهار کرده که این پیشنهاد برخی از اشتباهات موجود در طراحی لایه اجماع فعلی Beacon Chain را برطرف میکند، اما اجرای این طرح نیاز به توافق جامعه دارد. این پیشنهاد میتواند به طور قابل توجهی مقیاسپذیری در شبکه اصلی اتریوم را افزایش دهد.
بنیاد اتریوم پیش از سخنرانی دریک، 100 ETH را به قیمت 334,316 دلار در استیبلکوین DAI فروخته است. این اولین فروش اتریوم توسط بنیاد پس از انتشار گزارش مالی اخیرش است که نشان میدهد حدود 970 میلیون دلار دارایی در خزانه دارد، از جمله 788.7 میلیون دلار در ارزهای دیجیتال که 99.45٪ آنها در اتریوم نگهداری میشود.
این پیشنهاد به عنوان بزرگترین ارتقاء احتمالی پروتکل اتریوم از زمان Merge در سپتامبر 2022 محسوب میشود که اتریوم را از اجماع اثبات کار به اثبات سهام منتقل کرد و مصرف انرژی اتریوم را بیش از 99٪ کاهش داد. این تغییرات نشاندهنده تعهد اتریوم به بهبود مستمر و مقیاسپذیری بیشتر است.
منبع: theblock
قیمت بیتکوین پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات به نزدیک ۹۰,۰۰۰ دلار رسیده است. بازار ارزهای دیجیتال به دلیل انتظارات از یک دولت طرفدار ارزهای دیجیتال تحت رهبری ترامپ، رشد چشمگیری داشته است. سهام شرکتهای مرتبط با استخراج و تجارت ارزهای دیجیتال نیز افزایش قابل توجهی داشتهاند.
این افزایش قیمت بیسابقه بیتکوین پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا رخ داده است و نشاندهنده خوشبینی فزایندهای نسبت به آینده ارزهای دیجیتال تحت رهبری ترامپ است. بیتکوین در معاملات آسیایی به بالاترین قیمت خود یعنی ۸۹,۶۳۷ دلار رسیده است که نشاندهنده افزایش بیش از ۲۵ درصدی از ۵ نوامبر است.
این افزایش قیمت بیتکوین مشابه افزایش چشمگیر سهام تسلا به رهبری ایلان ماسک است که پس از انتخابات تقریباً ۴۰ درصد افزایش یافته است. سرمایهگذاران انتظار دارند که شرکتها و بخشهای مرتبط با منافع ترامپ در دوران ریاستجمهوری او رونق بگیرند.
ترامپ در طول کمپین انتخاباتی خود حمایت قوی از داراییهای دیجیتال را ابراز کرده و وعده داده است که ایالات متحده را به «پایتخت ارزهای دیجیتال جهان» تبدیل کند و یک ذخیره ملی بیتکوین ایجاد کند. این چشمانداز باعث ایجاد هیجان و افزایش تقاضا در بازار ارزهای دیجیتال شده است.
در ۲۴ ساعت گذشته، دوجکوین (DOGE) به طور چشمگیری با افزایش ۴۷ درصدی مواجه شده است و ارزش بازار آن به بیش از ۶۱ میلیارد دلار رسیده است.
بیتکوین از نقره پیشی گرفته و به هشتمین دارایی بزرگ در جهان تبدیل شده است.
شب گذشته، بیتکوین به یک سقف جدید دست یافت و برای اولین بار در تاریخ خود به قیمت ۸۹۵۰۰ دلار رسید. با این حال، پس از رسیدن به این نقطه اوج، قیمت بیتکوین کمی کاهش یافت و در حال حاضر با قیمت ۸۸۱۰۰ دلار معامله میشود. این دستاورد جدید برای بیتکوین، توجهات بیشتری را به خود جلب کرده و انتظارات برای روندهای آتی این ارز دیجیتال بالا برده است.
قیمت بیتکوین
این روزها یکی پس از دیگری، سقفهای قیمتی بیت کوین شکسته میشود. در هفته گذشته، شرایط بنیادی و تکنیکال بیت کوین به نحوی همسو شدند که این ارز دیجیتال را به سوی قلههای جدید سوق داد.
پیروزی جمهوریخواهان حامی رمزارزها در انتخابات اخیر همانند سوختی برای این ارز دیجیتال عمل کرده و آن را به بالای 86 هزار دلار رسانده است که برای اولین بار در تاریخ رقم میخورد.
هیچ شکی نیست که دولت ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، تمایل بیشتری برای کاهش محدودیتهای نظارتی در زمینه رمزارزها دارد و از این رو، با فرض تصویب صندوق قابل معامله در بورس برای اتریوم، احتمال حرکت بیت کوین به سمت محدوده 90 هزار دلار بسیار زیاد خواهد بود.
شایان ذکر است بیت کوین عموماً در زدن سقفهای تاریخی جدید، به اعداد رند بزرگ واکنش نشان میدهد. بنابراین، بهترین کار این است که برای این مسیر هیجانانگیز همراه بیت کوین بمانیم و اعداد رند بزرگ را برای هرگونه اصلاح قیمتی احتمالی، زیر نظر بگیریم.
بیت کوین، بزرگترین ارز دیجیتال بازار، سقف تاریخی جدید زده و به محدوده 84 هزار دلار رسیده است.
با عبور قیمت بیت کوین (BTC) از مرز 82 هزار دلار، سهام شرکتهای کریپتویی در معاملات پیش از آغاز بازار ایالات متحده، افزایش چشمگیری داشتند.
شرکت میکرواستراتژی (MSTR) که به عنوان بزرگترین دارنده بیت کوین شناخته میشود و حدود 252,200 BTC در اختیار دارد، با 11 درصد رشد به بیش از 300 دلار به ازای هر سهم رسید. سهام سملر ساینتیفیک (Semler Scientific) نیز با رشد 25 درصدی به بالاترین سطح خود در سال نزدیک شده است. همچنین، سهام صرافی کریپتویی کوین بیس با افزایشی نزدیک به 17 درصد همراه بود.
در میان شرکتهای استخراجکننده رمزارز، سهام Marathon Digital Holdings (با نماد MARA) با رشدی نزدیک به 20 درصد، در صدر این دسته از شرکتهای کریپتویی قرار دارد که بخشی از این افزایش به دلیل ذخیره 26,842 بیت کوین این شرکت بوده و تنها پس از میکرواستراتژی از نظر مقدار قرار دارد.
سایر شرکتهای استخراجکننده نیز عملکرد قابل توجهی داشتهاند؛ از جمله Riot Platforms (با نماد RIOT)، IREN و HIVE Digital Technologies (با نماد HIVE) که هرکدام رشد دو رقمی را تجربه کردهاند.
علاوه بر این، شرکت CleanSpark (با نماد CLSK) در تاریخ 8 نوامبر درخصوص توقف معاملات این شرکت در تاریخ 7 نوامبر به دلیل خطای محاسباتی در تبدیل ضمانت اختیار خرید (Warrants) اطلاعیهای صادر کرد. این شرکت پیشتر در تاریخ 30 اکتبر شرکت GRIID را خریداری کرده بود و اعلام کرد که این توقف معاملات هیچ ارتباطی با فعالیتهای تجاری، عملکرد عملیاتی، گزارشهای مالی یا اوراق بهادار شرکت ندارد.
بیتکوین با عبور از ۸۲ هزار دلار در حال ثبت رکوردهای جدید است.
صرافی ورشکسته Mt. Gox روز دوشنبه حدود ۲.۴ میلیارد دلار بیتکوین (BTC) را به دو کیف پول منتقل کرده است. طبق دادههای آرکهام (Arkham)، این اقدام در حالی صورت گرفته که ارزش بیتکوین اخیراً رکوردهای جدیدی ثبت کرده و در آخر هفته به بالای ۸۱ هزار دلار رسیده است.
صرافی Mt. Gox بیش از ۳۰ هزار بیتکوین را از کیف پولی به آدرس «1FG2C…Rveoy» به کیف پول جدیدی به آدرس «1Fhod…LFRT» منتقل کرده و همچنین ۲۰۰ میلیون دلار را به یک کیف پول سرد Mt. Gox انتقال داده است. معمولاً این نوع انتقالات به معنای آمادهسازی برای فروش بیتکوین در بازار آزاد است.
صرافی Mt. Gox، که زمانی بزرگترین صرافی ارز دیجیتال جهان بود و بیش از ۷۰ درصد از تراکنشهای بیتکوین را در اوایل سالهای فعالیت خود مدیریت میکرد، در سال ۲۰۱۴ مورد حمله هکرها قرار گرفت و حدود ۷۴۰ هزار بیتکوین (ارزشی بیش از ۱۵ میلیارد دلار به نرخ کنونی) را از دست داد. این حمله بزرگترین حادثه از چندین حمله به این صرافی در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ بود.
به گفته متولیان، برنامه بازپرداخت این صرافی دارای مهلتی تا ۳۱ اکتبر ۲۰۲۵ است که در آخرین اسناد ثبت شده اعلام شده است.
صرافی ورشکسته FTX به تازگی علیه بایننس و مدیر عامل سابق آن، چانگپنگ ژائو (CZ)، شکایتی به ارزش ۱.۸ میلیارد دلار مطرح کرده است. این دعوی به دنبال جبران خسارتهایی است که FTX ادعا میکند به دلیل اقدامات Binance و CZ به آن وارد شده است.
جاستین دریک، محقق برجسته اتریوم، فردا در صحنه اصلی Devcon، پیشنهاد بلندپروازانه خود برای بازطراحی لایه اجماع اتریوم را ارائه خواهد داد. این طرح نتیجه یک سال همکاری با محققان و توسعهدهندگان است و هدف آن ارائه یک استراتژی معتبر برای اجرای نقشه راه زنجیره بیکن در یک بازه زمانی معقول است. دریک تاکید کرده که مشارکت جامعه اتریوم در این مراحل اولیه بسیار حیاتی است. این رویداد یکی از مهمترین لحظات Devcon خواهد بود.
دوجکوین (DOGE) افزایش ۳۴٪ داشته و با ارزش بازاری ۴۲ میلیارد دلار به ارتقاء خود ادامه داده است.
بیتکوین به بالای ۸۰ هزار دلار رسیده است و در طول آخر هفته به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
بیتکوین قبل و بعد از انتخابات ایالات متحده با باد موافقی همراه بوده است. پیروزی ترامپ به عنوان یک عامل مثبت بزرگ دیده میشود.
در هفتهای که گذشت، بازارهای مالی آبستن نوسانات جدیدی بود؛ از ریزش غیرمنتظره طلا گرفته تا صعود چشمگیر بیتکوین و پرسشهای بیپایان درباره آینده سهام. در این مقاله، به بررسی عمیق این تحولات پرداختهایم تا ببینیم چرا طلا عقبنشینی کرد، آیا بیتکوین واقعاً از سایر داراییهای ریسکی پیشی گرفته است و اینکه آیا هنوز میتوان به رشد بازار سهام امیدوار بود. اگر به دنبال تحلیل دقیق و پاسخ به این سوالات هستید، این مقاله را از دست ندهید.
بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
خب، هفتهای پرماجرا را پشت سر گذاشتیم. متأسفانه، دیدگاه من در مورد اینکه خطاهای نظرسنجیها به صورت خودکار با تغییر شرایط سازگار نمیشوند و اصطلاحاً خودتطبیق نیستند، یکی از بدترین تصمیماتی بود که طی ۲۰ سال گذشته گرفتهام. منظور از خودتطبیق این است که برخی افراد معتقدند اشتباهات و خطاها در نظرسنجیهای گذشته میتواند در آینده نیز تکرار شود، اما من به اشتباه باور داشتم که این خطاها مستقل از هم هستند.
خوشبختانه، حافظه من شبیه به حافظه ماهی است؛ ماهیها به داشتن حافظه کوتاهمدت شهرت دارند و این یعنی من هم خیلی زود اتفاقات بد را فراموش میکنم و به جلو حرکت میکنم.
به عنوان یک معاملهگر فارکس، داشتن حافظه کوتاهمدت اهمیت دارد. وقتی یک معامله تمام میشود، باید هر درسی که ممکن است از آن بگیرید را بلافاصله بیاموزید و سپس آنرا فراموش کرده و به مسیر خود ادامه دهید. نباید زیاد به آن فکر کنید، چون در غیر این صورت، خودتان را دیوانه خواهید کرد. معاملهگرانی که در قیمت ۸ خرید میکنند، در قیمت ۱۰ سود میگیرند و سپس دو هفته به خاطر رسیدن قیمت به ۲۰ خود را سرزنش میکنند، سخت در اشتباهاند.
معامله کنید، به استراتژی خود پایبند باشید، قوانین خود را دنبال کنید و در مورد فرصتهای از دست رفته وسواس به خرج ندهید. هر معامله مانند قطرهای آب در اقیانوسی بیپایان است.
خب همانطور که میدانید، ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد. حالا سوال این است که این موضوع چه معنایی برای بازارهای جهانی دارد و شاید مهمتر از آن: چه زمانی تمام تبعات ناشی از ریاست جمهوری ترامپ به وقوع خواهد رسید؟
در سال ۲۰۱۶، پیشبینی من درباره تعرفهها و سیاستهای مالی ترامپ درست بود و در ابتدا سودآور به نظر میرسید، اما این وضعیت تنها برای حدود یک ماه ادامه داشت و بعد همه چیز به مدت دو سال تغییر کرد و برخلاف انتظار پیش رفت. در نهایت، پس از گذشت دو سال، دوباره شرایط مساعدی فراهم شد و معاملات "ترامپ ترید" مجددا سودآور بود.
بنابراین، نکتهای که باید در نظر داشت این است که همیشه زمانبندی اهمیت ویژهای دارد. حتی اگر تحلیلها و پیشبینیهای شما درست باشند، ممکن است تا زمانی که شرایط مناسبی فراهم نشود، نتیجهای از آنها حاصل نشود. معاملهگران باید بتوانند با صبر و تحلیل مناسب، بهترین زمان ورود و خروج را تشخیص دهند تا از فرصتها بیشترین بهره را ببرند.
وقتی بانک مرکزی یا دولت تصمیم به اجرای یک سیاست جدید میگیرد، معمولاً دو نوع تأثیر وجود دارد: تأثیر اعلام خبر و تأثیر اجرای واقعی آن سیاست. این دو تأثیر با هم تفاوت زیادی دارند. تأثیر اعلام خبر همان واکنشی است که بازارها به محض شنیدن خبر نشان میدهند، در حالی که تأثیر اجرای واقعی سیاست زمانی اتفاق میافتد که سیاست به طور کامل عملی شود. برای مثال، حدود ۸۵ درصد از تأثیر سیاست تسهیل کمی (QE) ناشی از اعلام آن است، نه اجرای واقعی خرید داراییها. در واقع، جریان واقعی خرید یا فروش داراییها (QE یا QT) اهمیت کمتری دارد. بهطور معمول، در زمان اعلام تسهیل کمی، بازارها بلافاصله واکنش نشان میدهند، حتی اگر هنوز هیچ خریدی انجام نشده باشد. پیام سیاست مهمتر از جریان واقعی آن است.
در مورد سیاستهای اقتصادی، چنین وضعیتی همواره دیده میشود. برای مثال، وقتی حرف از تعرفهها به میان میآید، بازارها اغلب بر اساس پیشبینیها و شایعات واکنش نشان میدهند. اما مشکل فعلی معاملهگران این است که ما هنوز حتی به مرحله اعلام رسمی مواضع دولت هم نرسیدهایم. ما در مرحلهای هستیم که باید حدس بزنیم دولت چه تصمیمی خواهد گرفت. به عنوان نمونه، در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، بازارها در سال ۲۰۱۷ انتظار وضع تعرفهها را داشتند، اما تعرفهها تا بهار ۲۰۱۸ اعمال نشدند. در چنین شرایطی، معاملهگران باید با این عدم قطعیت کنار بیایند و نمیتوانند مدت طولانی در یک پوزیشن بمانند و منتظر اعلام رسمی باشند.
این یعنی، اگر بخواهید بر اساس پیشبینی تعرفهها وارد معامله شوید، باید انتظار داشته باشید که بازار به هر گونه نشانهای واکنش نشان دهد؛ مانند یک توییت از رئیسجمهور یا انتصاب شخصی مثل کایل باس به عنوان وزیر خزانهداری. در این مواقع، شما بیشتر به دنبال نشانههای سیاسی یا خبری هستید تا بتوانید پوزیشن خود را بهدرستی مدیریت کنید. این یک چالش بزرگ است، زیرا نیازمند صبر و انعطاف در مواجهه با تغییرات سریع در فضای سیاسی و اقتصادی است
حالا سوال این است که سیاستهای آینده چگونه خواهند بود و چه زمانی میتوانیم تصویری روشن از آنها داشته باشیم؟ معمولاً، اولین انتصابها پس از انتخابات، مربوط به وزیر خارجه و وزیر خزانهداری است. به عنوان مثال، استیو منوچین در سال ۲۰۱۶ و جنت یلن در سال ۲۰۲۰ هر دو در تاریخ ۳۰ نوامبر، بلافاصله پس از انتخابات، به عنوان وزیر خزانهداری معرفی شدند. تیموتی گایتنر نیز در تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۰۸ معرفی شد. جلسات بررسی صلاحیت این مقامات معمولاً در ژانویه برگزار میشود و تأییدیه نهایی نیز بسته به شرایط، به زودی پس از آن اعلام میگردد.
در حال حاضر، اصلیترین نامزدهای وزارت خزانهداری شامل افراد زیر هستند:
همچنین، چند نامزد غیرمنتظره نیز برای این پست وجود دارند که شامل جیمی دیمون، هاوارد لاتنیک، جی کلیتون، بیل هاگرت و لری کودلو هستند. این نامزدها نیز ممکن است بسته به شرایط و تصمیمات سیاسی، به عنوان وزیر خزانهداری انتخاب شوند.
یکی از تفاوتهای اصلی بین پیشبینیهای پیش از انتخابات و سیاستهای پس از آن این است که ترامپ به عنوان فردی که به شدت حامی افزایش کسری بودجه بود شناخته میشد (کسری ۷ تریلیون دلاری در مقابل ۳.۵ تریلیون دلاری که برای هریس پیشبینی شده بود)، اما در عین حال، او نشانههایی از تمایل به کاهش بدهیها را نیز در سخنان خود داشت. این مفاهیم ممکن است در نگاه اول متناقض به نظر برسند (کاهش مالیاتها و کاهش همزمان کسری بودجه)، اما یکی از اولین چیزهایی که ترامپ در سخنرانی پیروزی خود بیان کرد این بود:
"ما قرار است بدهیها را پرداخت کنیم. ما قرار است مالیاتها را کاهش دهیم. ما میتوانیم کارهایی انجام دهیم که هیچکس دیگری نمیتواند. هیچکس نمیتواند این کارها را انجام دهد. چین چیزی که ما داریم را ندارد. هیچکس چیزی که ما داریم را ندارد."
اینکه ایلان ماسک به عنوان "رئیس دپارتمان بهینهسازی دولت" منصوب شود نیز به عنوان یکی از گزینههای محتمل مطرح شده است. هم ماسک و هم ترامپ تحسین زیادی برای رویکرد خاویر میلی در آرژانتین دارند. اگر به آنچه در آرژانتین میگذرد نگاه کنیم، یا به اقدامات ماسک در توییتر (که بلافاصله پس از تصاحب، نیروی کار را به میزان ۸۰ درصد کاهش داد)، متوجه میشویم که رویکرد آنها بر کاهش هزینهها و بهبود کارایی متمرکز است. یک سناریوی ایدهآل این است که در آن، مالیاتها کاهش یابند، کارایی دولت با کاهش نیروی کار و بازسازیهای سازمانی به شدت افزایش یابد و در نتیجه، کسری بودجه نیز تثبیت شود.
این رویکرد ممکن است در نگاه اول غیرواقعی به نظر برسد، اما به نظر میرسد ترامپ و ماسک به این نوع اصلاحات اساسی باور دارند.
از سوی دیگر، آنچه در بازار طلا اتفاق افتاد، میتواند نشاندهنده تغییر در انتظارات بازار باشد. از دیدگاه من، طلا همواره به عنوان دریچهای برای تخلیه کسریها در جهان پس از بحران مالی ۲۰۰۸ عمل کرده است. شاید سقوط قیمت طلا در روز گذشته نشاندهنده این باشد که بازار دیگر انتظار افزایش شدید کسریها را در دوران ترامپ ندارد و برعکس، احتمال کاهش کسریها را در نظر گرفته است. شاید تصوری که تاکنون درباره افزایش شدید کسریها توسط ترامپ داشتیم، اشتباه باشد.
لطفاً از گفتههای من ناراحت نشوید؛ من فقط احتمالات را مطرح میکنم. میدانم که تاریخچه و تجربیات گذشته این فرضیه را پشتیبانی نمیکنند، اما از سال ۲۰۱۷ تاکنون تغییرات زیادی رخ داده است. سیاستمداران به وضوح دیدهاند که تورم میتواند برای هر حزبی که در زمان وقوع آن در قدرت است، همچون ناقوس مرگ باشد. بنابراین، ممکن است دولت فعلی بخواهد با دقت و روشمندی بیشتری عمل کند تا از تکرار چنین تجربههایی جلوگیری کند. همچنین، شاید دیگر از اوج دوران نظریه پولی مدرن (MMT) عبور کرده باشیم؛ این چیزی است که باید به آن فکر کرد.
نظریه پولی مدرن (MMT) بهطور کلی به این ایده اشاره دارد که یک دولت میتواند بدون نگرانی از بدهیهای خود، تا زمانی که ارز ملی را چاپ میکند، هزینههای بیشتری انجام دهد. به عبارت دیگر، از نظر MMT، دولتها میتوانند بهجای تکیه بر مالیات، از طریق چاپ پول و کسری بودجه به اقتصاد خود رونق دهند، بدون اینکه بدهیها مشکلاتی ایجاد کنند. البته، این نظریه در عمل معمولاً به افزایش تورم منجر میشود و در نهایت باعث کاهش قدرت خرید و افزایش هزینهها برای مردم میشود. در نتیجه، تورم به عنوان یکی از چالشهای اصلی این نظریه، موضوعی حساس برای دولتهاست، زیرا میتواند هزینههای اجتماعی و اقتصادی زیادی ایجاد کند.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که بزرگترین چالش در این دیدگاه، محدودیت در کاهش هزینههای دولتی است. بیشتر هزینههای دولت ثابت و غیرقابل تغییر هستند، مثل هزینههای مرتبط با حقوق و بازنشستگی کارکنان و خدمات اجتماعی. این هزینهها بهراحتی قابل کاهش نیستند و این موضوع میتواند مانع اجرای برنامههای کاهش کسری بودجه باشد.
با این حال، بخشی از هزینههای دولت نیز وجود دارد که قابل تغییر است. برخی از بخشهای هزینهکرد دولتی، مانند پروژههای توسعهای و بودجههای مربوط به زیرساختهای جدید، میتوانند تحت بازنگری و مدیریت قرار گیرند تا هزینهها بهینهتر شوند. اگر دولت بتواند این بخشها را با دقت مدیریت کند و کارایی را افزایش دهد، امکان کاهش بخشی از کسری بودجه وجود دارد.
به هر حال، اگر بازار تصمیم بگیرد که احتمالاً کسری بودجه به اندازهای که ابتدا تصور میشد افزایش پیدا نکند، این موضوع میتواند فشار صعودی بر بازدهی اوراق قرضه را کاهش دهد و همچنین باعث تثبیت قیمت طلا شود.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که در سخنرانی پیروزی ترامپ، به رابرت اف. کندی جونیور اشاره طولانی و مثبت شد و احتمال اینکه او مسئولیت خدمات بهداشتی ایالات متحده را برعهده بگیرد، در حال افزایش است.
بازار سهام
شاخص S&P 500 به ۶۰۰۰ رسیده است که نشاندهنده رشد چشمگیری در بازار سهام آمریکا است. این سطح از شاخص S&P بسیار قابل توجه است و نشاندهنده اعتماد بالای سرمایهگذاران به اقتصاد آمریکا و رشد شرکتهای بزرگ است. نزدک نیز، که در دوران پانیک کووید به ۶۵۰۰ کاهش یافته بود، اکنون به ۲۱۰۰۰ رسیده است. این تغییرات بیانگر بازگشت قوی بازارهای سهام از پایینترین نقاط در زمان بحران کووید و رشد بیسابقه در ارزش شرکتهای فناوری و تکنولوژی محور است.
سرمایهگذاران خرد بهطور کامل وارد بازار شدهاند. اما پس از انتخابات، معاملهگران روندگرا (CTA) که به دلیل نگرانی از نوسانات بالا در زمان انتخابات حضور کمتری در بازار داشتند، حالا با شدت زیادی به بازار بازگشتهاند. به عبارتی، آنها دوباره در حال افزایش سرمایهگذاریهای خود هستند، انگار که هیچ ترسی از نوسانات باقی نمانده است.
من همیشه به طعنه میپرسیدم: "چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود؟" و حالا به نظر میرسد که بازار پاسخ داده است: "هیچچیز!". شرایط به گونهای است که هیچ مانعی برای رشد بازار به نظر نمیرسد و همه چیز به خوبی پیش میرود.
اقتصاد به سمت فرود نرم حرکت کرده است، اشتغال تقریباً کامل است، کاهش مالیاتها و حذف مقررات نیز ادامه دارد. به نظر میرسد بازار سهام به نقطهای رسیده که میتوان آن را بهشت سرمایهگذاران نامید. جالب است که واکنشها به این انتخابات کاملاً برعکس واکنشهای انتخابات سال ۲۰۱۶ بوده است. همه به خوشبینی روی آوردهاند و خرسها از بازار کنار رفتهاند. حتی فروشهای سنگین در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۰ اکنون تنها مانند نوسانات جزئی در نمودارهای بلندمدت به نظر میرسند. نزدک که در سال ۲۰۰۸ به ۱۰۴۵ رسیده بود، اکنون به ۲۱۰۰۰ رسیده است.
پشتپرده اعداد
آیا تا به حال توجه کردهاید که در پایان سال، احساس خوشبینی بیشتری دارید چون سال جدیدی در راه است؟ حتی اگر به خودتان بگویید که این احساس ممکن است چندان منطقی نباشد، باز هم امیدوارید که شاید سال آینده بهتر از سال گذشته باشد. اما وقتی سال جدید آغاز میشود، متوجه میشوید که واقعاً چیز زیادی تغییر نکرده و اوضاع تقریباً همان است که قبلاً بود.
این ایده مشابه چرخه دهساله در بازار سهام است. مردم معمولاً در پایان هر دهه خوشبین میشوند (مثل سقوط دیوار برلین در ۱۹۸۹، حباب داتکام در ۱۹۹۹، و پایان بحران مالی جهانی در ۲۰۰۹). اما با آغاز دهه جدید، ناامیدیهایی به وجود میآید (مانند ترکیدن حباب داتکام در ۲۰۰۰، بحران یورو در ۲۰۱۰، و همهگیری کووید در ۲۰۲۰). با گذشت مدتی از آغاز دهه و فروکش کردن این ناامیدیها، سهامها میتوانند دوباره شروع به رشد کنند.
✔️ بیشتر بخوانید: بررسی بحران مالی ۲۰۰۸: بزرگترین بحران مالی هزاره سوم
این نظریهای نیست که بخواهم در یک گزارش مالی رسمی مطرح کنم، اما ما اینجا دوستانی هستیم که میتوانیم بدون قضاوت درباره این موضوع صحبت کنیم. به هر حال، سالهایی که به عدد ۵ ختم میشوند، طی ۱۰۰ سال گذشته بهویژه خوب بودهاند.
این وضعیت کمی عجیب است؛ شاید هم جالب باشد، اما در عین حال کمی ناپایدار به نظر میرسد. من واقعاً با اطمینان نمیتوانم نسبت به بازار خوشبین باشم، زیرا به نظر میرسد قیمتها در تمامی بخشهای بازار برای شرایطی ایدهآل تنظیم شدهاند. این یعنی هر پوزیشن صعودی میتواند با ریسک زیادی همراه باشد، چون هرگونه تغییر ناگهانی یا عدم تحقق انتظارات، تأثیر منفی چشمگیری بر بازار خواهد داشت. با این حال، در حال حاضر دلیل قانعکنندهای هم برای اتخاذ پوزیشن فروش نمیبینم.
اینکه بگوییم «قیمتها خیلی بالا رفته و برای شرایط ایدهآل قیمتگذاری شده» به تنهایی دلیل قویای برای پوزیشنهای فروش نیست. البته، شاید این وضعیت برای سرمایهگذاران بلندمدت نشانهای باشد که در حساب بازنشستگی خود نسبت داراییها را از ۶۰/۴۰ به ۴۰/۶۰ تغییر دهند؛ یعنی بیشتر به سمت داراییهای با ریسک کمتر بروند. وقتی دیگران در حال ریسکپذیری هستند، محتاط بودن میتواند یک استراتژی محافظهکارانه و هوشمندانه باشد.
خلاصه وضعیت بازار سهام در این هفته:
شاخص نزدک از مرز بیستویک هزار عبور کرد. واقعاً حیرتانگیز است!
بازدهی اوراق قرضه
پیشبینی اکثر تحلیلگران این بود که در صورت پیروزی گسترده جمهوریخواهان، بازدهی اوراق قرضه به شدت افزایش یابد. این اتفاق هم افتاد، اما تنها برای چند ساعت. افزایش نرخ بازدهی بسیار سریع رخ داد، اما با همان سرعت نیز کاهش یافت و در نهایت یک حرکت متقارن ایجاد شد (۲۰ واحد افزایش و سپس ۲۰ واحد کاهش). از این مرحله به بعد، مسیر بازدهی اوراق بر اساس سیاستهای پولی و دادههای اقتصادی مشخص خواهد شد. اگر بازدهی به زیر سطح ۴.۱۷ درصد برسد، کف قیمتی اوراق که در طول ماه گذشته حفظ شده، شکسته میشود و این اتفاق میتواند برای دارندگان پوزیشنهای فروش اوراق، یک نقطه خروج اجباری باشد.
برای درک بهتر، نمودار زیر یک نمای کلی از وضعیت ارائه میدهد:
به نظر میرسد که روند فرود نرم اقتصادی ادامه دارد و نگرانیها از فروپاشی بازار کار و پایان معاملات حملی "Carry Trade" که در اوت ۲۰۲۴ ظاهر شده بودند، بیشتر شبیه به توهماتی گذرا بودند.
در حال حاضر، قیمتگذاری فدرال رزرو نسبت به قبل فروکش کرده است، زیرا استراتژی کاهش نرخهای بهره که قبلاً توسط پاول به این شکل بود:
اکنون به شکل زیر تغییر یافته است:
همچنین، نمودار دیگری برای درک بهتر وضعیت:
به طور کلی،فرود نرم همچنان ادامه دارد و ترسها درباره کاهش گسترده اشتغال و ناپایداری معاملات کری ترید در اوت ۲۰۲۴، ظاهراً توهمی بیش نبود.
ارزهای فیات
در حال حاضر، کسی دقیقاً نمیداند با دلار آمریکا (USD) چه باید کرد؛ همانطور که در مورد اوراق قرضه نیز بلاتکلیفی وجود دارد. پس از انتخابات، روند اولیه به سمت خرید دلار بر اساس انتظارات تورمی بالاتر، تعرفههای سنگینتر و کسری بودجه زیاد بود. اما سپس این روند معکوس شد و حالا، با معرفی رابرت لایتیزر بهعنوان نماینده تجاری آمریکا، دوباره در مسیر قبلی قرار گرفته است.
انتظار میرود که مکزیک، اروپا و چین بیشترین آسیب را از سیاست تجاری سختگیرانه آمریکا ببینند. در این هفته، تغییرات آنها در برابر دلار به این صورت بوده است: وقتی خط نمودار صعودی باشد، یعنی ارزش پزو مکزیک (MXN)، یورو (EUR) و یوان چین (CNH) نسبت به دلار آمریکا افزایش یافته است.
در حال حاضر، یورو و یوان در پایینترین سطوح خود هستند، اما به دلایلی، پزو مکزیک بهتر از دو ارز دیگر عمل کرده است. ترجیح میدهم تا زمانی که ترکیب سیاستها کمی شفافتر شود، در مورد حرکت دلار تصمیمی قطعی نگیرم. با اینکه انگیزه برای خرید دوباره دلار به دلیل استثنایی بودن اقتصاد آمریکا وجود دارد، اما با توجه به اثرات ناچیز محرکهای اقتصادی چین، هنوز تصمیمگیری برای ورود به پوزیشن خرید دلار آسان نیست و شک و تردیدها همچنان باقی است.
رمزارزها
بازار رمزارزها با اعلام کاهش محدودیتها در این حوزه به شدت رونق گرفته است، و این موضوع هم ارزهای کمتر شناختهشده و هم رمزارزهای اصلی را تقویت کرده است. شاید کمی دشوار باشد که اثرات دقیق این اتفاق را بر بازار رمزارزها مشخص کنیم، زیرا در حال حاضر همه داراییهای پرریسک در حال رشد هستند؛ اما نکته جالب این است که رمزارزها در زمانی رشد کردند که قیمت طلا بیش از ۱۰۰ دلار از اوج خود پایین آمده است.
این موضوع میتواند نشانهای باشد که سرمایه از داراییهای سنتی مانند طلا به سمت داراییهای دیجیتال حرکت میکند.
با این حال، نمودار بیتکوین و شاخص نزدک همچنان به شکل زیر باقی مانده است:
از آنجا که شاخص TQQQ (یک شاخص سهبرابر اهرمشده از شاخص نزدک) میتواند نماینده مناسبی برای مقایسه بیتکوین با سهام تکنولوژی باشد، از این شاخص برای بررسی دقیقتر عملکرد رمزارزها در مقابل سهام تکنولوژی استفاده میکنیم. مقایسه عملکرد بیتکوین با TQQQ پس از انتخابات، میتواند کمک کند تا مشخص شود که آیا رشد رمزارزها تنها ناشی از هیجان بازار به کاهش رگلاتوری بوده یا دلیل دیگری داشته است.
شاخص TQQQ به لحاظ نوسانات شباهت زیادی به بیتکوین دارد. در واقع، نوسان ۳۶۰ روزه TQQQ حدود ۵۰ واحد است، در حالی که بیتکوین نوسان ۴۰ واحدی دارد. همچنین، میانگین تغییرات روزانه برای بیتکوین ۲.۶ درصد و برای TQQQ حدود ۲.۴ درصد است، که نشان میدهد رفتار این دو دارایی از نظر نوسانات تقریباً مشابه است. این شباهتها باعث میشود که TQQQ ابزار مناسبی برای سنجش عملکرد بیتکوین نسبت به داراییهای تکنولوژی باشد.
نمودار مورد بررسی نشان میدهد که با وجود سر و صدای زیادی که در مورد افزایش ارزش رمزارزها وجود داشته، در واقعیت بیتکوین در مقایسه با سهام تکنولوژی حرکت خاص یا متفاوتی نداشته است. حتی پس از انتخابات، عملکرد شاخص TQQQ بهطور کلی از بیتکوین بهتر بوده است، حتی اگر نوسانات هر دو دارایی را هم در نظر بگیریم.
این موضوع میتواند نشان دهد که بازار رمزارزها عملکرد خاصی فراتر از انتظارات نداشته و رشد آن مشابه سایر داراییهای پرریسک بوده است.
در نمودار زیر، ستونهای اول نشاندهنده تغییرات روزانه میانگین در سال گذشته هستند و بقیه ستونها تغییرات بعد از انتخابات را نمایش میدهند. این تفاوت عملکرد پس از انتخابات، دید بهتری از رفتار این دو دارایی در مقابل شرایط جدید بازار میدهد.
کامودیتیها
در هفته گذشته، شاخص قدرت نسبی (RSI) طلا به منطقه اشباع خرید رسید، که نشانهای از احتمال اصلاح قیمت بود. برخی تحلیلگران به دنبال توضیح این موضوع هستند که چرا با پیروزی نامزدی که کسری بودجه بیشتری به همراه دارد، قیمت طلا کاهش یافته است؛ اما شاید دلیل سادهتر این باشد که طلا بیش از حد افزایش یافته بود و به اصلاح نیاز داشت. برخی بر این باورند که حضور افرادی مانند ایلان ماسک در عرصه سیاست ممکن است منجر به کاهش هزینههای دولتی شود، که نتیجه آن رشد اقتصادی اسمی و کاهش نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی خواهد بود. اما در عمل، این فرضیهها به ندرت محقق میشوند و کاهش مالیاتها معمولاً هزینهها را پوشش نمیدهد؛ این دیدگاهها بیشتر خیالی به نظر میرسند.
بهطور کلی، این هفته تمرکز بازار بر روی کالاها نبوده و توجهات بیشتر به داراییهای اصلی مانند بانکها، اوراق قرضه و بیتکوین معطوف شده است. زمانی که حتی تحلیل دقیق تأثیر پیروزی ترامپ بر نرخ بازدهی اوراق ۱۰ ساله خزانهداری دشوار است، تلاش برای پیشبینی اثر آن بر کالاهایی مانند مس منطقی به نظر نمیرسد.
از طرف دیگر، برنامه محرک اقتصادی چین نیز بدون نتیجه قابل توجهی باقی مانده است. این برنامه عظیم ۱.۴ تریلیون دلاری امید چندانی در بازار ایجاد نکرد و نتیجه آن به قدری ضعیف بود که توجهها به سمت دیگری معطوف شد. قیمت مس نیز واکنش قابل توجهی نشان نداد و تنها با نوسانی ملایم همراه بود، به گونهای که تغییرات نموداری آن به نماد قوس طلایی مکدونالدز شباهت داشت: ابتدا با یک افزایش، سپس کاهش و دوباره افزایش مختصر، اما بدون هیچ افت یا صعود چشمگیری.
✔️ بیشتر بخوانید: بیتکوین، طلا و ترامپ: مثلث طلایی والاستریت
منبع: Spectramarkets.com نویسنده: Brent Donnelly.
قیمت فعلی بیتکوین امروز 79,035.72 دلار آمریکا است و حجم معاملات 24 ساعته آن معادل 44,094,009,210 دلار آمریکا بوده است.
در 24 ساعت گذشته، بیتکوین با 3.24% افزایش مواجه بوده است. پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ایالات متحده و وعدههای او در حمایت از بازار کریپتوکارنسی، تقاضا برای بیتکوین افزایش یافته و این ارز دیجیتال به رکورد جدیدی دست یافته است.
ارزش بازار بیتکوین معادل 1,563,341,412,410 دلار آمریکا است.
تعداد در گردش این ارز 19,780,187 BTC است و حداکثر عرضه آن 21,000,000 BTC میباشد.
قیمت فعلی اتریوم (Ethereum) امروز 3,041 دلار آمریکا است با حجم معاملات 24 ساعته معادل 31,031,899,427 دلار آمریکا.
در 24 ساعت گذشته، اتریوم با 4.17% افزایش مواجه بوده است. رتبه فعلی این ارز در CoinMarketCap شماره 2 است، با ارزش بازار زنده معادل 366,520,966,577 دلار آمریکا. تعداد در گردش این ارز 120,421,344 ETH است.
در تاریخ 8 نوامبر، حدود 3,850 بیتکوین (BTC) و 29,660 اتریوم (ETH) خریداری شده است. ETFهای بیتکوین شاهد ورود خالص 293.4 میلیون دلار و ETFهای اتریوم شاهد ورود خالص 85.9 میلیون دلار بودند.
از سال ۲۰۲۵، شهر دیترویت در میشیگان پذیرش پرداختهای مالیاتی و شهری با ارزهای دیجیتال را آغاز خواهد کرد. این پرداختها از طریق پلتفرمی که توسط PayPal مدیریت میشود، انجام خواهد شد.
در معاملات روز چهارشنبه، ۱۲ صندوق ETF بیتکوین به طور مجموع ۶۲۱.۹ میلیون دلار سرمایه جذب کردند.
صندوق FBTC شرکت فیدلیتی ۳۰۸.۷۷ میلیون دلار سرمایه جذب کرد.
صندوق ARKB شرکتهای Ark Invest و 21shares بهطور نزدیک ۱۲۷ میلیون دلار جذب کردند.
صندوق Bitcoin Mini Trust شرکت Grayscale نیز ۱۰۸.۸۱ میلیون دلار جذب کرد.
از ۱۱ ژانویه، مجموع ورود خالص سرمایه به ۲۴.۱۲ میلیارد دلار رسیده است.