بازارها از منظر اقتصاد کلان
در حال حاضر، فضای اقتصاد کلان بهشدت پیچیده و متلاطم است؛ عواملی مانند محرکهای اقتصادی چین، انتخابات آمریکا و دادههای قوی اقتصادی ایالات متحده، هرکدام تأثیر قابلتوجهی بر شرایط بازار دارند. با افزایش شانس پیروزی ترامپ در دورانی که اقتصاد آمریکا عملکرد چشمگیری دارد، تشخیص اینکه کدام یک از این عوامل بیشترین اهمیت را دارد، دشوار شده است.
به نظر میرسد بسیاری از معاملهگران، این هفته سرمایهگذاریهای بزرگی روی معاملات مرتبط با پیروزی جمهوریخواهان انجام دادهاند. این امر بهویژه در معاملات معاملات آپشن مرتبط با دلار آمریکا در برابر یوان چین و پزو مکزیک به وضوح مشهود است. احساس کلی بازار این است که شانس موج قرمز در حال افزایش است و این موضوع به فعالیتهای مرتبط با پیروزی ترامپ دامن زده است.
با این حال، چالش اصلی این است که باوجود افزایش شانس پیروزی ترامپ، این احتمال هنوز کمتر از ۵۰ درصد است. بهعبارت دیگر، سناریوهای زیادی همچنان وجود دارند که منجر به نتایج متفاوتی مانند “پیروزی دموکراتها” یا یک “کنگره فاقد اکثریت” میشوند؛ به این معنا که هیچیک از دو حزب، اکثریت کامل را در کنگره بهدست نیاورد. این سناریوها میتوانند سرمایهگذاریهای مرتبط با پیروزی ترامپ را به خطر بیاندازند. علاوه بر این، اگر نتیجه انتخابات به چالش کشیده شود و فرآیند اعلام نتایج طولانی شود، ارزش معاملات مربوط به پیروزی ترامپ به خطر خواهد افتاد. در انتخابات ۲۰۲۰، بازار چالشهای حقوقی انتخابات را جدی نگرفت، اما اگر اینبار چالشها معتبرتر بهنظر برسند، واکنش بازار ممکن است متفاوت باشد.
بهطور کلی، در شرایط فعلی هیج تضمینی وجود ندارد که سرمایهگذاری روی معاملات مرتبط با پیروزی ترامپ در نهایت به سود بینجامد. شاید حتی ورود به معاملات مرتبط با گزینههای دیگر مانند هریس سودآورتر باشد.
در خصوص شرطبندیها… میلیاردرهای حامی ترامپ ممکن است میلیونها دلار در سایتهایی مانند پلیمارکت (Polymarket) سرمایهگذاری کنند و از این طریق به چند هدف دست یابند:
- تغییر در نگرش عمومی از شانس پیروزی ترامپ،
- کسب سود از شرطبندی در صورت پیروزی نامزد دلخواهشان
- افزایش حجم معاملات و جلب توجه بیشتر به پلتفرم مورد علاقهشان
بهعنوان مثال، در بخش مربوط به شرطبندیها روی پلیمارکت، کاربری به نام “Fredi9999” به عنوان یکی از افراد تأثیرگذار در افزایش شانس پیروزی ترامپ در این پلتفرم شناخته میشود. برخی افراد معتقدند که این فرد که به طور ناشناس و با مبالغ کلان در پلیمارکت سرمایهگذاری میکند، در تلاش است تا با دستکاری بازارهای شرطبندی، افکار عمومی را به نفع ترامپ تغییر دهد. این رفتار، علاوه بر کسب سود از شرطبندی، حجم تراکنشهای این پلتفرم را هم افزایش میدهد.
اگر نگران تأثیر تعرفههای احتمالی ترامپ بر کسبوکارتان باشید، چنین شرطبندیهایی میتواند بهعنوان یک پوشش ریسک عمل کند. اما اینکه یک شرکت بزرگ میلیونها دلار برای خرید آپشنهای ترامپ در یک حساب کریپتو سرمایهگذاری کند، کمی دور از ذهن بهنظر میرسد.
حتی اگر فرض کنیم شانس شرطبندیها در پلیمارکت تحت تأثیر عوامل غیر اقتصادی قرار گرفته باشند، پیشبینیهای بیطرفانهتری از نتایج انتخابات نیز به همان سمت حرکت کردهاند، البته با شدت کمتری. نیت سیلور، که چهار دوره انتخاباتی را پیشبینی کرده است، تحلیلگری معتبر و قابل اعتماد است. اگرچه هیچکس نمیتواند نتایج را بهطور کامل پیشبینی کند، پیشبینیهای او همواره قابل استناد بودهاند.
با نزدیک شدن به انتخابات، تمرکز اصلی بازارها به سمت این رویداد معطوف شده است، در حالی که مسائل چین به حاشیه رفتهاند. چین شب گذشته دوباره تلاش کرد تا با اعلامیه جدیدی بازار سهام خود را تقویت کند، اما اثرگذاری این اقدامات کاهش یافته است و بازار فعلاً نظارهگر است.
یکی از معاملات اصلی در این دوره، فروش پوتآپشنها روی سهام چین بود. پوتآپشنهای ۲۳ و ۲۶ دلاری که در دسامبر ۲۰۲۴ و ژانویه ۲۰۲۵ منقضی میشوند، بیشترین توجه را جلب کردهاند. اگر در این پوزیشنها بودم، قطعاً نگران میشدم زیرا اگر قیمت سهام چین بهطور قابل توجهی کاهش یابد، فروشندگان پوتآپشن، مجبور به خرید سهام با قیمتی بالاتر از ارزش بازار میشوند و این میتواند ضرر سنگینی به همراه داشته باشد. به همین دلیل، کسانی که در این پوزیشنها هستند، ممکن است نگران کاهش شدید قیمت سهام چین باشند.
✔️ بیشتر بخوانید: قرارداد آپشن (Options) چیست؟ | صفر تا صد آپشن
بازار سهام
شاخص S&P 500 به سقفهای جدیدی دست یافته، در حالی که نزدک نیز به این هدف نزدیک شده است اما همچنان اندکی زیر سقف جولای 2024 قرار دارد. این تفاوت نشاندهنده نوعی چرخش در بخشهای مختلف بازار است. در گذشته، برخی تحلیلگران هشدار میدادند که به دلیل تمرکز بازار بر چند سهم بزرگ و کمبود گستردگی مشارکت (عرض بازار)، ریزش قریبالوقوعی در پیش است. اما باید بدانید که عرض بازار (Breadth) یا همان میزان مشارکت نمادهای مختلف در حرکتهای بازار، امری ناپایدار است و به طور دورهای تغییر میکند. این پارامتر بهتنهایی نمیتواند پیشبینی دقیقی از آینده بازار ارائه دهد. هر بخش از بازار، در زمانهای مختلف، دورههای صعود و استراحت خود را دارد. بنابراین، هر بار که در مورد “عرض بد بازار” (Bad Breadth) میشنوید، باید به یاد داشته باشید که این مسئله معمولاً یک پدیده موقتی است و همیشه به معنای ضعف بازار نیست.
به عنوان یک نمونه، در اینجا دو گزارش خبری آمده است. طی مدت زمان بین این دو گزارش، شاخص S&P 500 بیش از 20 درصد رشد داشته است، در حالی که برخی تحلیلها به اشتباه نشان میدهند که کمبود عرض بازار میتواند نشانهای نزولی باشد.
در واقع، برخلاف آنچه تیترها ممکن است القا کنند، کمبود عرض بازار همیشه به معنای ضعف نیست. در بسیاری از موارد، این شرایط حتی منجر به رشد بیشتر قیمتها شده است.
از سوی دیگر، خرسهای بازار برای توجیه دیدگاههای خود اغلب به عواملی همچون افزایش نرخ بازدهای اوراق قرضه اشاره میکنند. به عنوان مثال، این دیدگاه وجود دارد که “افزایش نرخ بازدهی برای سهام بد است”. اگرچه در برخی مواقع افزایش نرخ بازدهی اوراق میتواند منجر به کاهش ارزش سهام شود، اما در شرایط دیگر، این افزایش میتواند نشانهای مثبت برای بازار سهام باشد. هفتههای اخیر به وضوح نشان دادهاند که رشد نرخ بازدهی میتواند همزمان با افزایش قیمت سهام اتفاق بیفتد.
بنابراین، اگر کسی نسبت به بازار سهام دیدگاهی نزولی دارد، لازم است با دقت بررسی کنید:
- چه مدت است که این دیدگاه نزولی را حفظ کرده است؟
- آیا منطق آنها بر اساس دادههای معتبر و شرایط کنونی بازار است، یا صرفاً به گزینش تصادفی اطلاعات از دورههای مختلف میپردازند؟
- آیا میتوان ادعاهای آنها را تأیید کرد؟ برای مثال، اگر بگویند “کاهش عرض بازار، ریسک بزرگی است”، شما میتوانید این ادعا را با بررسیهای آماری رد کنید.
در کمال شگفتی، به نظر میرسد که گاهی اوقات: کاهش عرض بازار میتواند نشانهای از قدرت بازار باشد.
نکته جالب در بازار سهام این است که هماکنون، در آستانه انتخابات، بازار با حالتی بسیار صعودی مواجه است، که امری غیرمعمول است. نموداری که از سوی بانک آمریکا (BofA) منتشر شده، نشان میدهد که در مقاطع خاصی، بازار نقدینگی را افزایش داده است (دایرههای قرمز نشاندهنده این افزایش هستند).
نسبت پوت/کال و نظرسنجیهای انجمن سرمایهگذاران انفرادی آمریکا (AAII) هر دو حکایت از موج هیجان و خوشبینی گسترده میان سرمایهگذاران دارند. اگرچه در اینجا توصیه معاملاتی خاصی را ارائه نمیکنم؛ اما رعایت جانب احتیاط و تسویه بخشی از سود برای افزایش نقدینگی، بهویژه وقتی که اکثر فعالان بازار در جهت مخالف حرکت میکنند، شاید منطقی به نظر برسد. نگاهی به نمودار بانک آمریکا (BofA) نشان میدهد که معمولاً در آستانه انتخابات، سرمایهگذاران تمایل به ریسکگریزی دارند. اما این بار شرایط متفاوت است—ترس از دست دادن سودهای احتمالی ناشی از کاهش مالیاتهای ترامپ یا کسری بودجه ناشی از سیاستهای مالی MMT بسیار قویتر از نگرانیهای مربوط به تعرفهها، تنشهای خاورمیانه، کندی رشد چین، یا اثرات کاهش قیمت نفت و کامودیتیها است.
در انتخابات 2016، دیدگاه غالب این بود که ترامپ برای بازار سهام مضر است. بازارها ابتدا افت شدید را تجربه کردند، اما همانطور که به یاد دارید، سپس تغییر مسیر دادند. حالا، در سال 2024، دیدگاه غالب این است که ترامپ به نفع بازار سهام است. جالب است، نه؟
✔️ بیشتر بخوانید: تأثیر چرخه انتخاباتی ریاستجمهوری آمریکا بر بازار سهام
این دیدگاه معکوس نسبت به انتخابات گذشته، شاید ظاهراً منطقی باشد، اما نباید فراموش کنیم که به همان اندازه میتواند خطرناک باشد.
در نهایت، این هفته میتوان بازار سهام را به شرح زیر خلاصه کرد:
همه در آستانه انتخابات 2024 به شدت خوشبین هستند. آیا چیزی میتواند این خوشیبینی را خراب کند؟
بازدهی اوراق قرضه
این هفته یک نظرسنجی در مورد واکنش بازار طی 24 ساعت پس از انتخابات انجام دادم که نتایج به شرح زیر بود:
- همانطور که انتظار میرفت، نتایج برای پیروزی کامل جمهوریخواهان (Red Sweep) قویتر و مشخصتر بود؛ از جمله افزایش بازده اوراق، رشد سهام، و افزایش USDJPY و بیتکوین.
- پیروزی دموکراتها (Blue Sweep) واکنشهای ضعیفتری داشت و پیشبینیها برای بازده و دلار از دقت لازم برخوردار نبود.
- نوسانات بازار بیشتر از حد معمول پیشبینی شد.
در تحلیل هفته قبل پیشبینی کردم که بازده اوراق 10 ساله بین 3.90% و 4.18% تثبیت شود، که این پیشبینی با دامنه نوسان 3.98% تا 4.12% تقریباً درست بود.
ارزهای فیات
هفته گذشته شاهد همگرایی EURUSD با اختلاف نرخهای بازدهی بودیم. خرید دلار در پی دادههای قوی و افزایش شانس ترامپ تا روز پنجشنبه متوقف شد و حالا شاهد اندکی تثبیت در قیمتها هستیم. به نظر میرسد پوزیشنهای مرتبط با ترامپ به اوج خود رسیدهاند و بازار نیز در انتظار دادههای مهمی نیست و احتمالاً هفتهای آرام در پیش داریم.
سطح 1.0775 در EURUSD از اوایل آگوست تا کنون همچنان حفظ شده و به احتمال زیاد این محدوده شکسته نخواهد شد. برای هفته آینده، انتظار میرود که EURUSD بین 1.0780 و 1.0915 نوسان کند.
GBPJPY همچنان نسبت به اختلاف نرخهای بهره در سطح بالاتری قرار دارد. اخیراً یک ایده معاملاتی برای پوزیشن فروش روی این جفت ارز ارائه کردم که در صورت تمایل میتوانید آن را مطالعه کنید. این ایدههای معاملاتی بیشتر برای آشنایی با ساختارهای مختلف معاملاتی ارائه میشوند.
ارزهای دیجیتال
این هفته، شاهد اتفاق عجیبی در سهام MSTR بودیم. در یک روز، قیمت بیتکوین 5 درصد افزایش پیدا کرد، اما سهام MSTR در همان روز 4 درصد کاهش یافت. این حرکات کاملاً غیرعادی است، زیرا معمولاً این دو دارایی همبستگی بالایی دارند. جالب است بدانید که در چهار سال گذشته، تنها چهار بار چنین حرکات معکوسی اتفاق افتاده است و اولین بار آن به سال 2020 و زمان آغاز معاملات بیتکوین در مقیاس گسترده برمیگردد که به معاملات “زنبورهای سایبری” شهرت دارد.
معاملات “زنبورهای سایبری” (Cyber Hornet Trades) به عنوان یک اصطلاح غیررسمی و طنزآمیز در دنیای بیتکوین و ارزهای دیجیتال استفاده شده است. این اصطلاح به معاملات بیتکوین توسط شرکت MicroStrategy (MSTR) اشاره دارد. MicroStrategy یکی از شرکتهایی است که به طور گستردهای روی بیتکوین سرمایهگذاری کرده است، بهویژه از سال 2020 که مدیرعامل این شرکت، مایکل سیلور، بیتکوین را به عنوان یک دارایی ذخیره ارزشی بلندمدت معرفی کرد و شرکتش مقادیر زیادی بیتکوین خریداری کرد.
مایکل سیلور و طرفداران بیتکوین، بیتکوین را به یک “زنبور سایبری” تشبیه کردند. این تشبیه به قدرت و پایداری بیتکوین و همچنین توانایی آن در حمله به سیستمهای مالی سنتی اشاره دارد. زنبورهای سایبری نمادی از بیتکوین و طرفداران سرسخت آن هستند که باور دارند این ارز دیجیتال میتواند به عنوان یک ذخیره ارزش جهانی جایگزین سیستمهای مالی فعلی شود.
بنابراین، “معاملات زنبورهای سایبری” به خرید و فروشهایی اطلاق میشود که در آنها افراد یا شرکتها روی بیتکوین به عنوان یک دارایی اصلی سرمایهگذاری میکنند. این اصطلاح تا حد زیادی به فرهنگ طرفداران بیتکوین برمیگردد و نمادی از باور قوی به آینده بیتکوین است.
اما این اتفاق عجیب چه معنایی دارد؟ در واقع، ممکن است به این معنا باشد که معاملهگرانی که از استراتژی ارزش نسبی (RV) استفاده میکنند—یعنی همزمان سهام MSTR را میفروشند و بیتکوین میخرند—یا سود زیادی به دست آوردهاند یا ضرر سنگینی متحمل شدهاند. این نوسانات گاهی یادآور اتفاقاتی در گذشته است که در آنها بازار بدون دلیل منطقی و بر اساس هیجانات جمعی دچار نوسانهای بزرگ میشد.
در همین حال، سفتهبازیهای زیادی در دنیای رمزارزها به چشم میخورد. به عنوان مثال، دوجکوین پس از یک دوره رکود 6 ماهه، دوباره به محدوده میانگین قیمت سال 2024 بازگشته است و توجه سرمایهگذاران را جلب کرده است.
خوشبختانه، اصطلاحات عامیانه و ناپختهای که زمانی در بین فعالان بازار رمزارزها رایج بود، مانند WAGMI (ما موفق خواهیم شد) و NGMI (تو موفق نخواهی شد)، دیگر کمتر شنیده میشود و به نظر میرسد دوران آنها به پایان رسیده است. البته هنوز هم برخی از طرفداران دوجکوین از شوخیها و میمهای مرتبط با آن لذت میبرند، اما این اصطلاحات دیگر به آن شدت در فضای بازار استفاده نمیشوند.
کامودیتیها
پیشبینی من درباره نفت خام در هفته گذشته اشتباه از آب درآمد، چرا که قیمتها به سرعت به زیر 70 دلار سقوط کردند. این کاهش بهطور عمده تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شرایط اقتصادی چین، مذاکرات و تحولات مرتبط با ایران و سایر عوامل ژئوپلیتیکی قرار گرفت، هرچند جزئیات دقیق آن به سختی قابل پیشبینی است.
از سوی دیگر، قیمت طلا به صورت مستمر و بر اساس الگوریتم TWAP (میانگین وزنی قیمت در طول زمان) هر روز افزایش مییابد. در حال حاضر، تعیین یک سقف قیمتی مشخص برای طلا، به جز اعداد رُند، دشوار است. از زمان بحران مالی جهانی (GFC)، طلا به عنوان یک ابزار پوششی مؤثر در برابر کسری بودجه بزرگ ایالات متحده عمل کرده است و این روند همچنان ادامه دارد.
سال 2024 یکی از بهترین سالها برای طلا بوده است، چرا که بازدهی آن از بسیاری از داراییهای دیگر پیشی گرفته است.
خبر خوب برای طرفداران طلا این است که بازدهی سالانه طلا بهطور سنتی با یکدیگر همبستگی ندارند. به عبارت دیگر، عملکرد قوی طلا در سال 2024 به این معنا نیست که انتظارات برای سال 2025 کاهش یابد؛ در واقع، نتایج ممکن است کاملاً متفاوت باشند و حتی بازدهی مثبت بیشتری در سال آینده مشاهده شود.
✔️ بیشتر بخوانید: آیا سرمایه گذاری در طلا هنوز هم سودآور است؟
منبع: Spectramarkets.com نویسنده: برنت دانلی