در جهانی که رمزارزها با سرعتی بیسابقه رشد میکنند و پروژههای بلاکچینی روزبهروز در حال گسترش هستند، درک ارزش واقعی یک دارایی دیجیتال اهمیت فزایندهای دارد. در همین راستا، شرکت سرمایهگذاری Arca مفهومی نوین به نام «ارزش بازار تعدیلشده» (Adjusted Market Cap) را معرفی کرده است؛ روشی که میتواند برداشت شفافتری از ارزش واقعی توکنها ارائه دهد و بسیاری از کاستیهای مدلهای سنتی را جبران کند.
مفهوم ارزش بازار تعدیلشده چیست؟
«ارزش بازار تعدیلشده» فقط توکنهایی را در محاسبه لحاظ میکند که واقعاً صادر شدهاند و در چرخه هستند—حتی اگر به دلایل فنی یا قراردادی هنوز قفل باشند. در مقابل، توکنهایی که هنوز ضرب نشدهاند یا تخصیص نیافتهاند و فقط روی کاغذ وجود دارند، در این محاسبه جایی ندارند.
بهبیان سادهتر، این مدل بین دو معیار شناختهشده زیر قرار میگیرد:
- شناوری بازار (Float): تنها توکنهای آزاد قابل معامله
- ارزش بازار کاملاً رقیقشده (FDV): تمام توکنهای احتمالی عرضهشونده در آینده
بنابراین رابطه سادهای برقرار است: Float ≤ Adjusted Market Cap ≤ FDV
مثالهایی از ارزش بازار تعدیلشده
در جدول زیر، برخی پروژههای مطرح رمزارزی و مقدار تخمینی ارزش بازار تعدیلشده آنها آورده شده است:
نام توکن | ارزش بازار تعدیلشده |
---|---|
BTC | ۲.۲۵ تریلیون دلار |
ENA | ۲.۲۱ میلیارد دلار |
HYPE | ۲۴.۲۵ میلیارد دلار |
SUI | ۱۳.۳۹ میلیارد دلار |
TIA | ۱.۲۳ میلیارد دلار |
این اعداد بهخوبی نشان میدهند که برخی پروژهها با وجود داشتن FDV بالا، در واقع بخش محدودی از توکنهای خود را به بازار عرضه کردهاند و ارزش حقیقی آنها کمتر از آن چیزی است که ممکن است در نگاه اول تصور شود.
چرا این مدل اهمیت دارد؟
- شفافیت بیشتر برای تحلیلگران و سرمایهگذاران
- جلوگیری از بزرگنمایی ارزش پروژهها در مراحل اولیه
- ایجاد مقایسهپذیری منصفانه بین پروژهها
مدل FDV در بسیاری موارد باعث سوءبرداشت میشود؛ چرا که سرمایهگذاران تازهکار ممکن است آن را با شناوری بازار اشتباه گرفته و تصور کنند پروژهای با عرضه ۵٪ توکن و قیمتی بالا، واقعاً چند میلیارد دلار ارزش دارد—در حالیکه توکنهای قفلشده بخش بزرگی از این «ارزش» را تشکیل میدهند که فعلاً وجود خارجی ندارند.
تحلیل نهایی:
با توجه به پیچیدگیهای مدلهای ارزشگذاری در دنیای ارزهای دیجیتال، پیشنهاد «ارزش بازار تعدیلشده» توسط Arca گامی مهم در مسیر حرفهایسازی و شفافیت بازار تلقی میشود. این مدل میتواند ابزاری دقیقتر برای ارزیابی پروژهها در اختیار سرمایهگذاران و تحلیلگران قرار دهد و از هیجانات زودگذر و تحلیلهای اغراقآمیز جلوگیری کند.