در تحولی بیسابقه و تاریخی، از اول ژوئیه ۲۰۲۵ طلا رسماً بهعنوان یک دارایی نقدشونده سطح یک (Tier 1) در نظام بانکی ایالات متحده شناخته شد. این تغییر در چارچوب مقررات بازل III نهتنها بازتعریفی از نقش طلا در ساختارهای مالی مدرن محسوب میشود، بلکه مهر تأییدی رسمی بر جایگاه طلا بهعنوان پول واقعی است.
طلا، از دارایی حاشیهای تا ابزار ذخیره سرمایه
تا پیش از اجرای این مقررات، طلای فیزیکی تنها با ۵۰٪ از ارزش بازار خود در ذخایر بانکی محاسبه میشد. اما اکنون بانکها میتوانند این فلز گرانبها را با ارزش کامل آن بهعنوان دارایی پایه سرمایهای لحاظ کنند—همردیف با اوراق خزانه آمریکا و پول نقد.
این ارتقا تغییر نگرش نهادهای نظارتی را به وضوح نشان میدهد؛ نگاهی که طلا را نه صرفاً یک کالای سنتی، بلکه ابزاری استراتژیک برای ثبات مالی و مقابله با بحران میداند.
بانکهای مرکزی در خط مقدم بازگشت به طلا
دادههای شورای جهانی طلا (WGC) نشان میدهد که در سهماهه اول ۲۰۲۵، بانکهای مرکزی جهان حدود ۲۴۴ تن طلا به ذخایر رسمی خود افزودهاند—۲۴٪ بالاتر از میانگین پنجساله. جالبتر آنکه ۳۰٪ از بانکهای مرکزی قصد دارند در ۱۲ ماه آینده، خرید طلا را ادامه دهند که بالاترین رقم ثبتشده در نظرسنجی WGC است.
دلیل این روند روشن است: حفاظت در برابر بیثباتی ارزی، بحرانهای ژئوپلیتیکی و رشد بیرویه بدهی جهانی.

سرمایهگذاران خرد به طلا بازمیگردند
نهفقط بانکهای مرکزی، بلکه سرمایهگذاران عادی نیز به اهمیت طلا پی بردهاند. طبق نظرسنجی مؤسسه گالوپ، حدود یکچهارم آمریکاییها طلا را بهعنوان بهترین سرمایهگذاری بلندمدت انتخاب کردهاند—بالاتر از سهام. تنها بخش املاک و مستغلات بالاتر از طلا قرار گرفت.
این تغییر ذهنیت حاکی از کاهش اعتماد عمومی به بازار سهام و گرایش دوباره به داراییهای امن و پایدار است.

پیشبینی رشد قیمتی بیسابقه
تحلیلگر مقاله (Frank Holmes)، که سابقهای طولانی در بازار سرمایه دارد، معتقد است که با توجه به تقاضای فزاینده بانکهای مرکزی، اجرای تعرفههای ترامپ و نااطمینانی جهانی، طلا در میانمدت میتواند به ۶۰۰۰ دلار در هر اونس برسد.
این پیشبینی در ادامه روندی مطرح میشود که در سال ۲۰۲۰ سطح ۴۰۰۰ دلاری را هدفگذاری میکرد—اکنون طلا به محدوده ۳۳۴۰ دلار رسیده است.
فاصله طلا با سهام معدنی
با وجود رشد بیسابقه قیمت طلا، سهام شرکتهای معدنی طلا شاهد خروج سرمایه بودهاند. این شکاف قابل توجه میتواند به عوامل عملیاتی مانند افزایش هزینهها، کمبود نیروی کار و ریسکهای سیاسی مربوط باشد.
اما از نگاه تاریخی، سهام معدنی معمولاً با تأخیر نسبت به طلا رشد میکنند. بنابراین ممکن است در صورت تثبیت قیمتهای بالا، شاهد بازگشت سرمایه به این بخش باشیم.
جمعبندی: طلا، از حاشیه به قلب سیاست پولی
تصویب مقررات جدید بازل III در مورد طلا نهفقط یک تغییر قانونی، بلکه یک تأیید رسمی بر نقش راهبردی طلا در سیستم مالی مدرن است. اگر بانکهای مرکزی جهان در حال افزایش ذخایر طلا هستند و نهادهای ناظر آن را بهعنوان دارایی پایه میپذیرند، شاید وقت آن رسیده که سرمایهگذاران خرد نیز نگاه خود به این فلز زرد را بازنگری کنند.
منبع: interactivebrokers.com