در مارس ۱۹۹۹، نیروهای هوایی ناتو در جریان جنگ در یوگسلاوی مداخله کردند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یوگسلاوی کمونیسم را کنار گذاشت و تلاش کرد خود را بهعنوان یک جمهوری مستقل معرفی کند. اما همه اعضای سابق یوگسلاوی که تحت حمایت شوروی بودند — از جمله بوسنی و هرزگوین، کرواسی، مقدونیه، مونتهنگرو، صربستان، کوزوو و اسلوونی — تمایلی به مشارکت در اتحاد جدید نداشتند.
گروههای جداییطلب و جنبشهای اعلام استقلال، یکی پس از دیگری در سراسر قلمرو یوگسلاوی سابق ظهور کردند و کشور را وارد سالها جنگ خونین کردند؛ جنگهایی که با اتهامات جنایات جنگی، تلفات گسترده غیرنظامیان و آسیبهای شدید اقتصادی همراه بود. جنگ کوزوو بهویژه از خشونت بالایی برخوردار بود؛ شورشیان انبارهای سلاح دولتی را تصرف کردند و دولت اسلوبودان میلوشویچ با کارزاری انتقامجویانه پاسخ داد که به کشتار بیوقفه آلبانیتبارهای کوزوو منجر شد.
در واکنش به تهدید ادامه نسلکشی، ناتو در سال ۱۹۹۹ با اجرای مجموعهای از حملات هوایی وارد عمل شد. این عملیات در چارچوب «عملیات نیروی متحد» صورت گرفت و در ایالات متحده به نام «عملیات سندان نجیب» شناخته شد. هدف این عملیات، پایاندادن به پاکسازی قومی، ایجاد مأموریت صلحبان و وادار کردن میلوشویچ به پایاندادن به جنگها و حمایت از اقلیتهای قومی بود.
اولین گام در این عملیات هوایی، نابودی گسترده زیرساختها و داراییهای نظامی یوگسلاوی بود. تا روز سوم، تقریباً همه اهداف راهبردی نظامی نابود شده بودند اما ارتش یوگسلاوی همچنان به پیشروی علیه اقلیتها ادامه داد، بنابراین حملات هوایی ادامه یافت و به هدف قرار دادن هر گونه موقعیت نظامی قابلدسترس روی آورد.
در شب چهارم عملیات، سرهنگ دیل زلکو با جنگندهی F-117 نایتهاوک (شاهین شب) خود به پرواز درآمد. این هواپیما در آن زمان پیشرفتهترین فناوری موجود در زمینه جنگندهها محسوب میشد؛ از رادار گریزی برخوردار بود و با استفاده از GPS، تصویربرداری حرارتی و مسافتیاب لیزری میتوانست حتی در مناطق با دفاع سنگین اهداف خود را شناسایی کند. گرچه نامش «جنگنده پنهانکار» بود، اما F-117 در اصل هواپیمای تهاجم زمینبههوا بود و توانایی نبرد هوایی نداشت.
اما هنوز یک سامانه دفاعی یوگسلاوها باقی مانده بود: سامانه موشکی SA-3 که فرماندهی آن را افسر یوگسلاوی، زولتان دانی، بر عهده داشت. دانی بهخوبی میدانست که این سامانه حدود ۵۰ سال عمر دارد و از مدتها پیش از رده خارج شده است. برد این سامانه نیز محدود بود. اما دانی با تاریخچه عملکرد رزمی آن آشنا بود و دیده بود که چگونه جنگندههای اسرائیلی در جنگ لبنان ۱۹۸۲ تقریباً همه سایتهای SA-3 را بدون تلفات نابود کردند.

دانی باور داشت که این سامانه اگرچه طراحی متحرک نداشت، اما در صورت تغییر موقعیت دائمی میتواند دوام بیاورد. او افراد خود را طوری آموزش داد که سامانه را سریع باز و بسته کنند و توانستند در حدود ۹۰ دقیقه آن را جابهجا کنند. همین تحرکپذیری در طول حملات هوایی ناتو، جان نیروهایش را نجات داد.
تهدید اصلی برای سایتهای SA-3، موشکهای HARM ناتو بودند که از روی سیگنال راداری هدف را شناسایی میکردند. دانی تا زمانی که رادار سامانه روشن نبود، میتوانست از رهگیری در امان بماند. او حتی رادارهای ساختگی در اطراف قرار داد تا دشمن را فریب دهد. تخمین زده بود که تنها حدود ۴۰ ثانیه فرصت دارد تا پس از روشن کردن رادار، شلیک کند.

وقتی که سرهنگ زلکو با F-117 خود به پرواز درآمد، جاسوسهای محلی این موضوع را به نیروهای یوگسلاوی گزارش دادند. دانی میدانست که این هواپیما تا زمانی که درب محفظه بمب آن باز نشود، برای رادار نامرئی است. او دوبار رادار خود را به مدت ۲۰ ثانیه روشن کرد ولی چیزی پیدا نکرد. برخلاف سیاستش، برای بار سوم و به مدت ۲۰ ثانیه دیگر رادار را روشن کرد — دقیقاً همان زمانی که F-117 درب محفظه بمب خود را باز کرده بود. سامانه SA-3 هواپیما را شناسایی کرد و دانی دو موشک شلیک کرد که یکی از آنها به هدف اصابت کرد.
زلکو با وجود آسیب شدید، موفق شد به بیرون بپرد و توسط نیروهای جستوجو و نجات نجات داده شد. این تنها مورد ثبتشده از سرنگونی یک هواپیمای پنهانکار بود که آن هم تنها بهخاطر هوش و زیرکی فرمانده سایت SA-3 رخ داد.
سالها بعد، در سال ۲۰۱۲، زلکو و دانی با یکدیگر ملاقات کردند و رابطهای دوستانه میان آنها شکل گرفت. حتی با هم از موزهای در صربستان بازدید کردند که بقایای جنگندهی F-117 زلکو در آن نگهداری میشود.
زلکو به بیبیسی گفت: «به اپراتور صرب فکر میکردم و تصور داشتم که با او قهوهای بنوشم و بگویم: واقعاً شلیک خوبی بود. احترام زیادی برای او و مردم صرب قائلم.»
منبع: wearethemighty.com