یوتوتایمز » بایگانی: حمید سودمند » برگه 11
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
برایان موینیهان، مدیر اجرایی بانک آمریکا، از سیاستگذاران فدرال رزرو خواسته است تا در مورد میزان کاهش نرخ بهره سنجیده عمل کنند.
موینیهان در مصاحبهای با بلومبرگ گفت: «آنها برای افزایش هزینههای استقراض در سال 2022 دیر وارد بازی شدند». "آنها باید مطمئن شوند که اکنون در زمینه کاهش نرخ بهره خیلی افراطی عمل نکنند.
موینیهان گفت: ریسک برای بانکهای مرکزی این است که «آنها خیلی سریع یا خیلی کند پیش روند و این ریسک در حال حاضر بیشتر از شش ماه پیش است».
سرمایهگذاران انتظارات برای کاهش سریع نرخ بهره آمریکا را کاهش دادهاند و برخی از مقامات فدرال رزرو اعلام کردهاند که پس از اولین کاهش نرخ بهره از سال 2020 در ماه گذشته، طرفدار کاهش با سرعت کمتری هستند. این در حالی است که نشانههایی از قوی ماندن اقتصاد آمریکا وجود دارد.
موینیهان 65 ساله یکی از باسابقهترین روسای بانکهای ایالات متحده است و قصد خود را برای ماندن در این سمت برای سالهای آینده نشان داده است. او در سال 2010 با خروج وال استریت از بحران وام مسکن به عنوان مدیرعامل ارتقا یافت و بانک آمریکا را در دوران همه گیری ویروس کرونا و بحران صنعت بانکداری که بانک کردیت سوئیس و بانک سیلیکون ولی را نابود کرد، هدایت کرد.
رئیس بانک آمریکا در طول گزارشات درآمدزایی سه ماهه سوم هفته گذشته گفت که این شرکت انتظار دارد اقتصاد ایالات متحده " “بدون فرود” (no landing) باشد. (اشاره به وضعیتی که در آن رشد قوی باقی میماند و بانکهای مرکزی را وادار میکند تا برای مدت طولانیتری نسبت به مبارزه با تورم متعصب باقی بمانند.)
✔️ خبر مرتبط: موسسه سیتی: ممکن است فدرال رزرو کاهش نرخ بهره را متوقف کند
او روز چهارشنبه گفت: «با نرخ بیکاری 4 درصد و رشد دستمزدها در 5 درصد، برای یک اقتصاددان سخت است که دنیا را متقاعد کند که رکودی در راه است.
او گفت که انتظار دارد 50 نقطه پایه کاهش نرخ بهره قبل از پایان سال از سوی فدرال رزرو انجام شود و سپس چهار کاهش 25 نقطه پایهای دیگر به طور مساوی در طول سال 2025 پخش شود و نرخ ترمینال را به 3.25% برساند. او انتظار دارد در چنین سناریویی، تورم در سالهای 2025 و 2026 به 2.3 درصد کاهش یابد.
این بانک اعلام کرده است که مصرفکنندگان آمریکایی هنوز از پساندازهایی که در طول همهگیری ویروس کرونا جمعآوری کردهاند، استفاده میکنند، اگرچه برخی از خانوادهها اخیراً نشانههایی از آگاهی بیشتر از بودجه نشان دادهاند. سرمایهگذاران به دقت رفتار هزینهکردها را زیر نظر دارند تا به پیش بینی چگونگی تصمیم فدرال رزرو برای حرکت بر روی نرخ بهره کمک کنند.
مطمئناً، نرخ بهره بالاتر برای مدت طولانیتر، یک موهبت خواهد بود. نرخهای بهره بانک مرکزی تأثیر بزرگی بر وام دهندگان دارد، که معمولاً میتوانند در چنین فضایی با نرخ اسپرد بیشتر وامهای روی دفاتر خود قیمتگذاری کنند.
او گفت که نرخ ترمینال چرخه حدود 3 درصد «محیط نرخ بهره کاملاً متفاوتی در ایالات متحده و سایر بازارها نسبت به 15 سال گذشته یا بیشتر خواهد بود». صادقانه اینجا جای بهتری برای ما است.»
موینیهان گفت که حاشیه سود خالص بانک - معیاری کلیدی برای تفاوت بین نرخهای وامها و پرداخت آنها به سپردهگذاران - قرار است در بلندمدت به 2.3 درصد افزایش یابد.
بیشتر بخوانید:
بازارهای نفت مانند گذشته نیستند و دو تا از بزرگترین تولیدکنندگان این کامودیتی در جهان تحت فشار هستند.
قیمت نفت در سال جاری تا حد زیادی کاهش یافته است چرا که چین - بزرگترین واردکننده نفت جهان - در یک رکود اقتصادی طولانی مدت قرار دارد. رونق عظیم تولید نفت آمریکا در 15 سال گذشته نیز قیمتها را پایین نگه داشته است.
اکنون عربستان سعودی و روسیه هر دو در تلاش هستند تا اقتصاد خود را به دور از انرژی که به ترتیب حدود 40 و 20 درصد از تولید ناخالص داخلی آنها را تشکیل میدهد، متنوع سازی کنند.
ابیشور پراکاش، بنیانگذار Geopolitical Business، یک شرکت مشاوره استراتژی در تورنتو، به بیزنس اینسایدر گفت: با این تغییر، عربستان سعودی و روسیه در تلاش هستند تا موتورهای اقتصادی ایجاد کنند که بتواند آنها را برای چندین دهه حفظ کند.
جهت گیری مجدد در بحبوحه آنچه که پراکاش آن را «ناهمسویی ژئوپلیتیکی» مینامد، حتی با چشم انداز اختلال در عرضه صورت میگیرد.
تانکرها در حال بارگیری نفت خام در پایانه های روسیه
او گفت: "واقعیت این است که عرضه نفت خاورمیانه در قلب هدف سیاستی ژئوپلیتیک است." یک رفت و برگشت بالقوه بین اسرائیل و ایران، که به طور فزایندهای محتمل است، اکوسیستم انرژی منطقه را جذب خواهد کرد.»
✔️ خبر مرتبط: گلدمن ساکس: قیمت نفت در سال ۲۰۲۵ به میانگین ۷۶ دلار میرسد
اما امسال، بازارها تا حد زیادی از نگرانیهای عرضه ناشی از مناقشه خاورمیانه دوری کردهاند - یک گسست از تاریخ، چرا که مشکلات منطقهای به طور سنتی قیمتها را بالاتر میبرد.
دور شدن از نفت
عربستان سعودی و روسیه در سال گذشته به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ نفت جهان، پس از آمریکا، برابری کردند. هر کدام 11% از عرضه نفت جهان را به خود اختصاص دادند.
در حالی که عربستان سعودی و روسیه همچنان بزرگترین صادرکنندگان نفت در جهان هستند، ایالات متحده - که در سال 2023 رکورد محمولههای نفتی را به ثبت رساند - به سرعت در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای سهم بازار است.
در سال 2016، عربستان سعودی طرح بزرگ چشم انداز 2030 خود را برای تبدیل اقتصاد وابسته به نفت خود به اقتصادی متنوعتر که شامل گردشگری و ورزش به عنوان ستونهای اصلی رشد میشود، اجرا کرد.
اخیراً عربستان نشان داده است که از قیمت پایین نفت ناامید شده است. فایننشال تایمز اواخر ماه گذشته گزارش داد که این کشور از قیمت 100 دلار در هر بشکه چشم پوشی میکند و آماده افزایش تولید نفت است.
میانگین محموله های چهار هفته ای نفت خام از روسیه بر اساس مقصد (2022-2024)
این بدان معناست که عربستان سعودی به جای هدف قرار دادن حاشیه سود بالاتر از طریق محدود کردن تولید، به دنبال جذب سهم بیشتری از بازار است.
روسیه همچنین ابراز تمایل کرده که اتکا به صادرات نفت را متوقف کند.
آنتون سیلوانوف، وزیر دارایی روسیه، در اوایل این ماه به سرویس عربی رویترز گفت: «ما به سمت کاهش سهم درآمدهای بیثبات و کاهش وابستگی روسیه به نفت و گاز به نفع تقویت اقتصاد داخلی خود حرکت میکنیم».
✔️ خبر مرتبط: سیاستهای نفتی عربستان: کلید کاهش قدرت نظامی روسیه
او مشخص نکرد که روسیه چگونه اقتصاد داخلی خود را تقویت خواهد کرد.
روسیه در حال حاضر تجارت خود را به سمت شرق برای مقابله با تحریمهای غرب پیش میبرد. عربستان سعودی نیز به دنبال فروش نفت بیشتر به کشورهای در حال توسعه است که استفاده از وسایل نقلیه الکتریکی آنها از چین و غرب عقب است.
در گزارش ژوئن آژانس بینالمللی انرژی آمده است: انتظار میرود اقتصادهای نوظهور آسیا تقاضای جهانی نفت را در بقیه دهه افزایش دهند چرا که انتظار میرود مصرف جهان از 101.7 میلیون بشکه در روز در سال 2023 به 105.6 میلیون بشکه در روز تا سال 2030 افزایش یابد.
قیمتها، انرژی های تجدیدپذیر و ایالات متحده همگی نقش دارند
با وجود تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، قیمت نفت افزایش نیافته است.
مطمئناً در صورت بدتر شدن مسائل در خاورمیانه، قیمت نفت همچنان ممکن است افزایش یابد.
چندین جهش قیمتی وجود داشته است - مانند اوایل اکتبر به دلیل نگرانی از احتمال حمله به تاسیسات نفتی ایران و در ماه اوت به دلیل تنشها در خاورمیانه - اما آنها کوتاه مدت بودند. قیمت نفت هفته گذشته پس از کاهش نگرانیها حدود 7 درصد کاهش یافت.
معاملات آتی نفت برنت، معیار بینالمللی، تا به امروز حدود 4 درصد کاهش داشته و به حدود 74 دلار در هر بشکه رسیده و قیمتهای آتی وست تگزاس اینترمدیت آمریکا تا کنون با 1.3 درصد کاهش در سال جاری به حدود 70 دلار در هر بشکه رسیده است.
✔️ خبر مرتبط: نوسانات قیمت نفت: از خاورمیانه تا معاملات جهانی
یکی از عوامل کلیدی در روند قیمتها از ایالات متحده میآید که طی 15 سال گذشته در بحبوحه رونق شیل شاهد افزایش قابل توجهی در تولید نفت بوده است.
متیو هوبر، استاد دانشگاه سیراکیوز که در زمینه انرژی، اعلام کرد که ایالات متحده، عربستان سعودی را از نقش خود به عنوان یک تولیدکننده خارج کرده است.
هوبر افزود: "من فکر میکنم ایالات متحده اکنون از این نقش سبقت گرفته است، و چون ما در خاورمیانه نیستیم، درگیری ژئوپلیتیکی در آنجا تاثیر کمتری دارد."
نقش انرژیهای تجدیدپذیر
هوبر گفت: «افزایش استقبال از خودروهای الکتریکی در چین - و احتمالاً یا در نهایت در ایالات متحده و اروپا - به این معنی است که ما به زودی به "پیک تقاضا" برای نفت خواهیم رسید." همیشه ایده خوبی است که اقتصاد خود را به دور از نفت متنوع سازی کنیم، اما اکنون بیش از هر زمان دیگری به این مسئله نیاز است.
نقش اوپک
پویایی در حال تغییر نفت همچنین مسئله دیرینه نفوذ و ارتباط اوپک را تشدید میکند. این گروه تولیدکننده نفت به رهبری عربستان سعودی حدود 30 درصد از تولید جهانی نفت خام را به خود اختصاص داده است.
هوبر گفت: "این اتفاق در چرخهها رخ میدهد. این اتفاقها به وضوح در دهه 1970 دیده شدند، زمانی که آنها توانستند تقریباً به تنهایی قیمتها را افزایش دهند."
وی با اشاره به رونق نفت شیل آمریکا به عنوان جدیدترین نمونه، افزود: «اما مشکل این است که وقتی قیمت نفت افزایش مییابد، شرکتهای نفتی به سمت نفت موقتی سودآور حرکت میکنند».
اوپک همچنین با شکافهایی در درون اعضای خود که دارای اولویتهای رقابتی هستند، مواجه است.
پراکاش از Geopolitical Business گفت: سوال بزرگ اکنون این است که آیا اعضای اوپک همه از نظر اهداف نفتی همسو هستند یا خیر.
اگر دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا برنده ریاست جمهوری آمریکا شود، میتواند تولید نفت و گاز داخلی را افزایش دهد.
پراکاش گفت: «اگر اوپک نتواند همه را دور هم جمع کند و اعضا راه جداگانه خود را طی کنند، منجر به دو قطبی شدن بیشتر خاورمیانه خواهد شد.»
وی افزود: «به جای انرژی که منطقه را به هم نزدیک کند، مانند گذشته، انرژی همراه با ژئوپلیتیک میتواند خاورمیانه را تکه تکه کند».
بیشتر بخوانید:
نقره سرانجام پس از ماهها که تحت الشعاع رکورد قیمتی طلا و اوجهای جدیدی قیمتی آن قرار گرفته بود، در حال حاضر بالای 34 دلار معامله میشود. یک منبع پنهان تقاضا میتواند در آینده نه چندان دور، نقره را به بالاترین حد خود برساند.
همانطور که توسط جروزالم پست گزارش شده است، کاربردهای نقره در لوازم الکترونیکی مصرفی و انرژی های تجدیدپذیر به طور گسترده پوشش داده شده است، اما کاربردهای آن در حوزههای مخفی فناوری نظامی و هوافضا کمتر مورد بحث قرار گرفته است.
در این گزارش آمده است: «تحلیلهای اخیر نشان میدهد که استفاده نظامی از نقره ممکن است به طور قابلتوجهی بیشتر از هر دسته صنعتی دیگر، از جمله بخش الکترونیک، پنلهای خورشیدی و تقاضای سرمایهگذاری باشد.» " این اطلاعات که توسط کارشناسان بازار نقره ارائه شده است، سؤالات مهمی را در مورد شفافیت دادههای تقاضای نقره و تأثیر بالقوه آن بر قیمتهای آتی نقره ایجاد میکند.
در حالی که بانکهای مرکزی و مدیران داراییهای بزرگ مرتباً در مورد موجودی، خرید و فروش نقره گزارش میدهند، این گزارش خاطرنشان میکند که «پنج سازمان دولتی ایالات متحده، از جمله وزارت دفاع، وزارت انرژی، وزارت کشور، و سازمان زمینشناسی ایالات متحده، از سال 1995 تا 1996 به طور جمعی گزارش در مورد موجودیهای نقره را متوقف کردهاند.
با توجه به محرمانه بودن این عملیات و این فرض که چنین پیشرفتهایی تحت پوشش «پروژههای سیاه» رخ دادهاند، بسیاری از جامعه فلزات گرانبها نسبت به دادههای دولتی در مورد استفاده از فلز خاکستری محتاط هستند.
✔️ خبر مرتبط: نقش مس در تعیین قیمت نقره
این موارد شامل کاربرد نقره در ایجاد راکت و موشک، بمب و گلوله، جتهای جنگنده، ماهوارهها، تانکها و زیردریاییها، اژدرها، عینکهای دید در شب، دستگاههای ارتباطی، سیستمهای رادار، فناوری فضایی و فناوری هستهای میشود.
همانطور که اغلب توسط اندی شکتمن، کارشناس مشهور در بازار فلزات گرانبها و مصاحبهکننده همیشگی با کیتکو نیوز نقل میشود، 500 اونس نقره در نوک هر موشک کروز تاماهاک (tomahawk) وجود دارد، اما کل مقدار استفاده شده توسط وزارت دفاع هرگز گزارش نشده است. این نشان میدهد که تقاضا برای کاربردهای دفاعی میتواند بسیار بیشتر از آن چیزی باشد که تصور میشود.
در این گزارش آمده است: «تقاضای پنهان نظامی برای نقره به طور بالقوه میتواند از کاربردهای صنعتی پیشی بگیرد، چرا که در طول زمان در پیشرفت فناوری تحولاتی داشتیم». تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی و درگیریهای احتمالی ممکن است این افزایش را بیشتر کند و نقش نقره در کاربردهای نظامی را به طور فزایندهای قابل توجه کند. این تغییر میتواند تأثیر قابل توجهی بر کل بازار نقره داشته باشد و به طور بالقوه بر قیمتها و پویایی عرضه تأثیر بگذارد.
برخی از خواص نقره که آن را به ویژه برای مصارف نظامی جذاب میکند عبارتند از رسانایی، خواص ضد میکروبی، مقاومت در برابر خوردگی، انعکاس پذیری و هدایت حرارتی آن هستند.
آنها افزودند: "توجه به این مسئله مهم است که تقاضای نظامی برای نقره محرمانه است و اطلاعات عمومی محدودی در مورد کاربردهای خاص نقره در تجهیزات نظامی در دسترس است." با این حال، موارد ذکر شده در بالا احتمالاً یکی از مهمترین عوامل افزایش تقاضای نظامی برای نقره هستند.
وقتی این موارد با کاربردهای صنعتی شناخته شده - که شامل انرژی خورشیدی و فُتوولتائیک (photovoltaics)، کاربردهای پزشکی، عکاسی، آلیاژهای لحیم کاری، فن آوری باتری، نیمه هادیها، صفحه نمایش لمسی و تصفیه آب - ترکیب شود - تحلیلگران استدلال میکنند که قیمت نقره میتواند در سالهای آینده افزایش قابل توجهی داشته باشد.
آنها خاطرنشان کردند: «استفادههای صنعتی بیش از نیمی از تقاضای سالانه نقره در سراسر جهان را در پنج سال گذشته تشکیل میدهد». بزرگترین مصرف کنندگان برای کاربردهای صنعتی شامل ایالات متحده، کانادا، چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، آلمان و روسیه هستند.
با وابستگی شدید ایالات متحده به واردات نقره، واردات 6500 میلیون تن نقره در سال 2021 که در حال حاضر 79 درصد نقره خود را از منابع خارجی دریافت میکند - از جمله 47% از مکزیک و 23% از کانادا بین سالهای 2017 تا 2020 - بسیاری آن را مشکوک میدانند که در این گزارش اشاره نشده است. نقره بهطور آشکار در فهرستهای رسمی مواد حیاتی که توسط وزارت انرژی ایالات متحده و سازمان زمینشناسی ایالات متحده در سال 2022 منتشر شده بود، وجود نداشت.
آنها افزودند: « این غیبت بحثهایی را برانگیخته است، چرا که اهمیت استراتژیک نقره در صنایع مختلف همچنان در حال رشد است و تقاضا در سطح جهانی افزایش مییابد.
در این گزارش آمده است: «با کاربردهای حیاتی نقره و رشد تقاضای صنعتی، بسیاری از کارشناسان این سوال را مطرح میکنند که آیا حذف آن ممکن است نیاز به ارزیابی مجدد داشته باشد یا خیر.
در واقع، این موضوع در ماههای اخیر به طور فزایندهای برجسته شده است، چرا که چندین کشور نقره را به عنوان یک فلز مهم استراتژیک قلمداد کردند.
✔️ خبر مرتبط: فراز و نشیب های جهانی: نگاهی به آیندهی طلا و نقره در سال 2025!
همانطور که قبلاً توسط کیتکو نیوز گزارش شده بود، یک نسخه پیش نویس از بودجه فدرال روسیه نشان میدهد که دولت روسیه به دنبال گسترش داراییهای خود به منظور گنجاندن فلزات گروه نقره و پلاتین است.
وزارت دارایی در مقالهای توسط اینترفاکس، که از روسی به انگلیسی ترجمه شده است، اعلام کرد: "تشکیل ذخایر فلزات گرانبهای تصفیه شده به عنوان بخشی از صندوق دولتی روسیه به تضمین بودجه متعادل فدرال و توسعه اقتصادی پایدار و همچنین رفع نیازهای صنعتی فدراسیون روسیه در مواقع اضطراری کمک میکند."
طبق گزارشی از رسانههای چینی، این اولین بار است که روسیه به صراحت نقره را به عنوان یکی از داراییهای ذخیره خود در برنامه بودجه خود ذکر میکند، که نشان میدهد نقره در حال شروع به اشغال جایگاه مهمی در برنامهریزی ذخایر استراتژیک روسیه است. روسیه که یک نیروگاه انرژی است، تأثیر قابل توجهی بر قیمت منابع جهانی دارد. با توجه به شرایط متلاطم بینالمللی کنونی و انتظارات قویتر برای تورم در آینده، کشورهای دیگر نیز ممکن است از این روند پیروی کنند که بدون شک تقاضای زیادی برای فلزات گرانبها ایجاد خواهد کرد.
این گزارش میافزاید که در حالی که «نقره، پلاتین و پالادیوم در دورههای تاریخی به شدت کم ارزش بودهاند» و «اگرچه تأثیر کوتاه مدت آن بر بازار قابل توجه نیست، اما از منظر بلندمدت سه تا پنج ساله، این داراییهایی که به شدت کمتر از ارزش ذاتی ارزشگذاری شدهاند، ارزش سرمایهگذاری بیشتری دارند.
در مورد نشست جاری بریکس و گزارشهایی که نشان میدهد این بلوک در نظر دارد بریکس پی (Brics Pay) را در پنجشنبه آینده راهاندازی کند، گزارش رسانههای چینی میگوید: «اگر این سیستم پرداخت جدید به داراییهایی مانند طلا و نقره مرتبط شود، ویژگیهای پولی را افزایش میدهد. این داراییهای فلزات گرانبها، در نتیجه باعث افزایش قیمت فلزات گرانبها مانند نقره میشود. (BRICS PAY یا BRICS Pay یک سیستم مکانیزم پیام رسانی غیرمتمرکز و مستقل است که توسط کشورهای عضو بریکس در حال توسعه است.)
✔️ خبر مرتبط: آیا نشست بریکس و انتخابات امریکا باز هم از طلا حمایت خواهد کرد؟
«یکی از دلایلی که روسیه اکنون ذخایری را برای فلزاتی مانند نقره، پلاتین و پالادیوم مستقر میکند این است که همه اینها کاربرد نظامی دارند. از نظر فنی ناشناخته است، اما گفته میشود که اکثر موشکها حاوی 10 تا 20 اونس نقره هستند.
«در یک حرکت خیره کننده، بانک مرکزی روسیه به تازگی اولین بانکی است که در چند وقت اخیر خرید نقره را اعلام کرده است.»
اکنون، روسیه برنامههای خود را برای نقره اعلام کرده است.» حرکت نقره برای تبدیل شدن به بخشی از سیستم پولی جدید جهانی اکنون آغاز شده است و سومین حرکت صعودی را هدایت خواهد کرد.
هم چین و هم هند اقدامات استراتژیک در رابطه با نقره انجام دادهاند، آنچه که برخی پیشنهاد کردهاند حرکتی حسابشده توسط دو کشور بزرگ از نظر جمعیت برای تخلیه ذخایر نقره غرب در پاسخ به سالها سرکوب قیمتها است که بسیاری به آن اشاره میکنند. استفاده از نقره در کاربردهای نظامی به عنوان انگیزهای برای تلاشهای ایالات متحده برای حفظ قیمت آن در سطوح پایینتر است.
در مورد پیامدها برای بازار نقره، این گزارش پیشنهاد میکند که "ترکیب تقاضای نظامی قابل توجه و کاربردهای صنعتی متنوع میتواند پیامدهای عمیقی برای بازار نقره داشته باشد."
✔️ خبر مرتبط: جدال غرب و شرق بر سر طلا: فرصت های سرمایهگذاری جدید
آنها گفتند: "با تقاضای قابل توجهی از هر دو بخش نظامی و صنعتی، بازار نقره ممکن است با عرضه کمتر از آنچه قبلا تصور میشد، مواجه شود." در حالی که آگاهی از تقاضای کل افزایش مییابد، میتواند قیمت نقره را افزایش دهد. اهمیت استراتژیک نقره در کاربردهای نظامی و صنعتی ممکن است منجر به افزایش علاقه دولت به تامین منابع شود. سوالاتی در مورد صحت و کامل بودن دادههای رسمی تقاضای نقره مطرح میشود.
در این گزارش آمده است: «اهمیت استراتژیک واقعی نقره در کاربردهای نظامی و صنعتی ممکن است بسیار بیشتر از آن باشد که عموماً به آن اذعان میشود و آن را به منبعی حیاتی برای امنیت ملی، پیشرفت فناوری و رشد صنعتی تبدیل میکند». تأثیر متقابل بین تقاضای نظامی، کاربردهای صنعتی و علاقه سرمایه گذاری احتمالاً آینده بازار نقره را شکل خواهد داد و به طور بالقوه منجر به ارزش گذاری مجدد این فلز همه کاره و ضروری خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
دامیننس بیت کوین به بالای 57% رسیده که بالاترین سطح از مارس 2021 است. در همین حال دامیننس اتریوم به 13.5% کاهش یافته که پایینترین سطح در همین دوره است. این افزایش دامیننس بیت کوین، تمرکز رو به رشد سهم بازار به این رمزارز را نشان میدهد.
اوج دامیننس اتریوم در چرخه گذشته، که دقیقاً قبل از بروز رسانی مرج (Merge) در سپتامبر 2022 رخ داد، 18% بود. اوج دامیننس اتریوم همچنین با کمترین دامیننس بیت کوین در 39% همزمان شده بود. از آن زمان، بیت کوین به طور پیوسته جایگاه خود را پس گرفته است.
سهم بازار سولانا به 3.2 درصد رسیده، در حالی که دامیننس BNB در دو سال گذشته 3.8% ثابت بوده است. دامیننس USDT از 7.8% در اواخر سال 2022 به 5% امروز کاهش یافته است. دامیننس ترکیبی همه توکنهای دیگر به طور قابل توجهی از 33٪ در اوایل سال 2021 به 16٪، کاهش یافته است.
اوج دامیننس بیت کوین اغلب با اوج قیمتی بازار همسو است.
مری دالی، عضو فدرال رزرو گفت، با کاهش اوراق قرضه به دلیل کاهش نرخ بهره در ایالات متحده، همچنان انتظار دارد کاهش نرخ بهره ادامه داشته باشد.
بریتانیا در نیمه اول مالی کسری دولت بزرگتر از حد انتظار داشت و فشارها را قبل از بودجه ریوز، وزیر خزانه داری بریتانیا، افزایش داد.
جهان با طیف گستردهای از چالشهای حیاتی، از درگیریهای نظامی مداوم و بدتر شدن بحران اقلیمی گرفته تا پیامدهای پیشبینی نشده جهانیزدایی و شتابدهی هوش مصنوعی مواجه است. اما این چالشها حل نشدنی نیستند.
ترامپ و اروپا
از جنگها گرفته تا مصرفکنندگان محتاط، بخش صنعتی و سیاستهای متزلزل،نگرانیهای بسیاری برای بانک مرکزی اروپا وجود ندارد.
اما با نزدیک شدن به انتخابات 5 نوامبر ایالات متحده، نگرانی دیگری به طور فزایندهای آشکار میشود: اگر دونالد ترامپ به کاخ سفید بازگردد چه اتفاقی رخ میدهد؟
✔️ خبر مرتبط: پیروزی ترامپ میتواند یورو را ضعیف کند
در حالی که ریسکها از اولین دوره ریاست جمهوری او هنوز تازه است، نگرانی در مورد یک جنگ تجاری جدید در حال افزایش است. این مسئله تا حدی به این دلیل است که ایده کاندیدای جمهوری خواه برای اعمال 60 درصد عوارض بر کالاهای چینی و 20 درصد بر سایر کالاها، ریسکهای رشد اقتصادی را تهدید میکند که تأثیر موانعی را که او پس از روی کار آمدن در سال 2017 تحمیل کرد، کوچک نشان میدهد.
چنین نگرانی قابل درک است، حداقل به این دلیل که اقتصادهای اروپا اکنون در وضعیت بسیار مخاطره آمیزی نسبت به قبل از همه گیری ویروس کرونا قرار دارند.
تجارت منطقه یورو با ایالات متحده از دوره اول ترامپ رشد کرده است
آلمان برای دومین انقباض سالانه متوالی خود آماده است، فرانسه اقداماتی را برای کاهش کسری بودجه انجام میدهد که میتواند به تولید آسیب برساند و سرمایهگذاران در بریتانیا بر روی سیاست پولی تسهیلی سریعتر نیز شرط بندی کردهاند.
تحلیلگران تا حد زیادی موافق هستند که برای اروپا، پیامد اصلی تعرفههای جدید ترامپ ضربه قابلتوجهی به توسعه اقتصادی خواهد بود، چرا که شرکتها سرمایهگذاریها را به تعویق میاندازند و خانوادهها در پرتو افزایش عدم قطعیت حتی برای خرج کردن پول خود مرددتر میشوند.
✔️ خبر مرتبط: کامالا هریس در نظرسنجی رویترز از ترامپ جلو زد
تخمین تاثیر آن بر تورم کمی پیچیدهتر است و به نحوه واکنش اروپا - و چین - بستگی دارد.
اگر هر مقامی نیاز به یادآوری چنین تهدیدهایی دارد، نشستهای صندوق بینالمللی پول در واشنگتن در این هفته ممکن است به خوبی یادآوری این مسئله باشد. کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، پیش از سفر به پایتخت ایالات متحده، جو را آماده کرده است.
او هفته گذشته به خبرنگاران گفت: «هر گونه بیشتر شدن تعرفهها و موانع برای تجارت با بقیه جهان، بدیهی است که یک نقطه ضعف است.
اروپا چگونه به یک جنگ تجاری جدید توسط ترامپ واکنش نشان دهد؟
این مسئله هنوز مشخص نیست، اگرچه بدهی بالاتر در برخی از بزرگترین کشورهای منطقه به این معنی است که فضای مالی برای کاهش هر گونه تأثیر منفی محدود است. همچنین در اتحادیه اروپا درباره نحوه واکنش به حمایت گرایی در خارج از کشور اختلاف نظر وجود دارد، که پیش بینی چگونگی واکنش این اتحادیه را دشوار میکند.
همه اینها ممکن است بار دیگر بانکهای مرکزی را در خط مقدم هر گونه ریسک اقتصادی قرار دهد. با نرخهای بسیار بالاتر از سطوح فوقالعاده پایین قبلی، حداقل دامنه بیشتری برای پاسخ به حمله ترامپ دارند. اما این موضوع چندان آرامش بخش نیست.
بیشتر بخوانید:
در بحبوحه نگرانیهایی که شرکتهای سهامی عام استخراج کننده بیت کوین بیش از حد ارزش گذاری شدهاند، حجم معاملات روزانه بیت کوین به طور منظم از کل ارزش بازار شرکتهای استخراج بیت کوین فراتر رفته است.
در 21 اکتبر، بیت کوین 37 میلیارد دلار حجم معاملات اسپات را ثبت کرد و روندی بین 20 تا 40 میلیارد دلار را در طول سال 2024 حفظ کرد. بر اساس دادههای Coinglass، اوپن اینترست مشتقات بیتکوین نیز به بالاترین حد خود در حدود 40 میلیارد دلار رسیده و حجم معاملات آن تقریباً دو برابر شده است.
به گفته تحلیلگران علیرغم نظرات مبنی بر اینکه سهام استخراج کنندگان بیت کوین از منظر بنیادی بیش از حد ارزش گذاری شده است، عوامل موثر بر بازار نشان میدهند که این ارزش گذاریها ممکن است افزایش بیشتری پیدا کند. تحلیلگران خاطرنشان میکنند که کل بخش استخراج بیت کوین دارای ارزش بازار تقریباً 28 میلیارد دلار است. این شرکتها در مجموع نزدیک به 30 درصد از عرضه بیت کوین را تولید میکنند.
حجم معاملات روزانه در صرافیهای بیتکوین بالاتر از کل سقف ارزش بازار شرکتهای استخراجکننده است که تفاوت قابلتوجهی را در بازار استخراج کنندگان بیتکوین نشان میدهد.
طبق اعلام انجمن جهانی فولاد، چین در سال 2024 کمتر از نیمی از مصرف جهانی فولاد را به خود اختصاص خواهد داد، چرا که افت در بخش املاک و مستغلات این کشور باعث کاهش تقاضا برای این فلز شده است.
پیشبینیهای Worldsteel چشماندازهای متفاوتی را بین چین - که برای دو دهه محرک اصلی رشد تقاضای جهانی بود - و باقی جهان، از جنوب آسیا تا خاورمیانه و آمریکای لاتین نشان میدهد.
سیمون تروت، مدیر اجرایی سنگ آهن در گروه ریوتینتو (Rio Tinto)، بزرگترین تامین کننده مواد تشکیل دهنده فولاد در جهان، روز جمعه در یک سخنرانی در ملبورن گفت: چین از نظر تقاضای فولاد در اوج ساختاری قرار دارد. با وجود رشدی که در چین شاهد بودیم، جهان در 20 سال آینده به فولاد بیشتری نسبت به 30 سال گذشته نیاز خواهد داشت.
✔️ خبر مرتبط: آیا چین قدرت خود را در بازار جهانی فولاد از دست می دهد ؟
ورلد استیل پیشبینی میکند که مصرف چین برای چهارمین سال کاهش در سال 2024 به 869 میلیون تن رسیده است، در حالی که تقاضا در بقیه نقاط جهان 1.2% افزایش یافته و به 882 میلیون تن رسیده است. به گفته این انجمن، سهم چین در سال 2025 بیشتر کاهش خواهد یافت.
این ارقام نشان میدهد که چگونه پایان رونق زیرساختها و املاک چند دهه چین در حال تغییر شکل مصرف فولاد این کشور است. اما آنها همچنین دلیل دیگری برای افزایش شدید صادرات چین در سال جاری به بالاترین حد خود از سال 2016 نشان میدهند: افزایش تقاضا در جاهای دیگر.
به گفته ورلد استیل، بازار هند در سال جاری با رشد 8 درصدی - پس از افزایش 14 درصدی در سال 2023 - به 143 میلیون تن خواهد رسید، در حالی که سایر اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه برای دومین سال متوالی شاهد رشد حدود 7 درصدی خواهند بود.
بقیه کشورهای جهان آخرین بار در سال 2018 از سهم چین از تقاضا پیشی گرفتند. ورلد استیل ریسکهای پیشبینیهای خود را به دلیل رگبار اقدامات محرک اخیر پکن برای حمایت از رشد تأیید کرد و به «احتمال فزاینده مداخله اساسی دولت و حمایت از اقتصاد واقعی اشاره کرد که میتواند تقاضای فولاد چین را در سال 2025 تقویت کند».
چین پس از کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی در پایان سپتامبر به عنوان بخشی از یک سری اقدامات با هدف احیای رشد اقتصادی، نرخهای وام معیار خود را کاهش داد.
به نظر میرسد معاملهگران داخلی یوان چین نسبت به همتایان فراساحلی خود اطمینان بیشتری دارند که تلاطم ارز در دوره انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده مهار خواهد شد.
پل چان وزیر مالی روز یکشنبه در وبلاگ خود نوشت: هنگ کنگ اقدامات متعددی را با هدف تبدیل شدن به یک مرکز تجارت بین المللی برای طلا و سایر کامودیتیها اجرا خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
در یک سال گذشته اتفاق عجیبی برای قیمت طلا رخ داده است. به نظر میرسد که با ثبت رکورد قیمتی یکی پس از دیگری، طلا از تأثیرگذاران تاریخی سنتی خود، مانند نرخ بهره، تورم و دلار، فاصله گرفته است. علاوه بر این، ثبات رشد آن در تضاد با نوسانات در موقعیتهای ژئوپلیتیکی مهم است.
ویژگی "مناسب تمام شرایط" طلا نشان دهنده چیزی است که فراتر از اقتصاد، سیاست و تحولات ژئوپلیتیکی بوده است. این مسئله یک روند رفتاری رو به رشد پایدار در بین چین و کشورهای "قدرت متوسط" و همچنین سایر کشورها را نشان میدهد. این روندی است که غرب باید بیشتر به آن توجه کند.
طی 12 ماه گذشته، قیمت هر اونس طلا در بازارهای بینالمللی از 1947 دلار آمریکا به 2715 دلار آمریکا افزایش یافته است که تقریباً 40% افزایش یافته است. جالب اینجاست که این افزایش قیمت نسبتا خطی بوده است و هر پولبکی، خریداران بیشتری را به خود جذب میکند. علیرغم برخی نوسانات شدید در نرخهای بهره مورد انتظار، یک محدوده نوسان گسترده برای بازده اوراق خزانه داری ایالات متحده، کاهش تورم و نوسانات ارزی، رخ داده است.
برخی ممکن است وسوسه شوند که عملکرد طلا را به عنوان بخشی از افزایش عمومیتر قیمت داراییها نادیده بگیرند، به عنوان مثال، شاخص S&P 500 ایالات متحده در 12 ماه گذشته حدود 35% افزایش یافته است. با این حال خود این همبستگی غیرعادی است. برخی دیگر آن را به ریسک درگیریهای نظامی نسبت میدهند که منجر به از دست دادن بسیاری از غیرنظامیان بیگناه، همراه با تخریب گسترده زیرساختها شده است. با این حال، حرکت قیمت نشان میدهد که ممکن است اتفاقات بیشتری در جریان باشد.
✔️ خبر مرتبط: آانتخابات آمریکا میتواند جرقهای برای بازگشت قیمت طلا باشد
خرید مداوم بانک مرکزی خارجی عامل مهمی برای تقویت طلا بوده است. به نظر میرسد چنین خریدی فقط به تمایل بسیاری برای متنوع سازی تدریجی ذخایر خود برای دور شدن از سلطه دلار، علیرغم «استثناییگرایی اقتصادی» آمریکا مرتبط نیست. همچنین علاقهای به بررسی جایگزینهای احتمالی برای سیستم پرداختهای مبتنی بر دلار وجود دارد که برای حدود 80 سال هسته اصلی معماری بینالمللی بوده است.
دلیل این مسئله کاهش اطمینان عمومی در مدیریت نظم جهانی آمریکا است.
در آینده در مورد تعرفههای تجاری و تحریمهای سرمایهگذاری توسط آمریکا، همراه با کاهش علاقه آن به سیستم چندجانبه مبتنی بر قانون و مشارکتی که 80 سال پیش نقشی اساسی در طراحی آن ایفا کرد، بیشتر خواهیم شنید.
همچنین در مورد توانایی روسیه برای ادامه تجارت و رشد اقتصاد خود با وجود خروج برخی از بانکهای این کشور در سال 2022 از سوئیفت (SWIFT)، سیستم بینالمللی که اکثریت قریب به اتفاق پرداختهای فرامرزی را اداره میکند، بیشتر خواهیم شنید. روسیه این کار را با ایجاد یک سیستم جایگزین مبادله و پرداخت که تعداد انگشت شماری از کشورهای دیگر در آن فعال هستند، انجام داده است. این امر در حالی که ناکارآمد و پرهزینه بود، به روسیه اجازه داد تا دلار را دور بزند و مجموعهای اصلی از روابط اقتصادی و مالی بین المللی را حفظ کند.
✔️ خبر مرتبط: کشورهای بریکس بیش از 20 درصد از ذخایر طلای جهان را در اختیار دارند
سپس جنبه مربوط به درگیری در خاورمیانه وجود دارد که در آن ایالات متحده از نظر بسیاری به عنوان حامی ناسازگار حقوق اساسی بشر و اجرای قوانین بین المللی است. این تصور توسط ایالات متحده تقویت شده است که چگونه این کشور متحد اصلی خود را در برابر واکنش به اقداماتی که به طور گسترده در جامعه بین المللی محکوم شده است، محافظت میکند.
آنچه در اینجا مطرح است نه تنها از بین رفتن نقش سلطه دلار بلکه تغییر تدریجی در عملکرد سیستم جهانی است. هیچ ارز یا سیستم پرداخت دیگری قادر نیست و نمیخواهد دلار را در مرکز این سیستم جابجا کند و محدودیت عملی برای متنوع سازی ذخایر وجود دارد. اما تعداد فزایندهای از روزنههای کوچک برای دور زدن دلار ساخته میشود و تعداد فزایندهای از کشورها علاقه مند این مسئله هستند.
آنچه برای قیمت طلا اتفاق افتاده است فقط از نظر تأثیرات سنتی اقتصادی و مالی غیرعادی نیست بلکه فراتر از تأثیرات سخت ژئوپلیتیکی پیش رفته تا پدیدهای گستردهتر را به تصویر بکشد که در حال ایجاد حرکت سکولار است.
این ریسک به طور جدی سیستم جهانی را تکه تکه کرده و نفوذ بینالمللی دلار و سیستم مالی ایالات متحده را از بین میبرد. این امر بر توانایی ایالات متحده برای اطلاع رسانی و تأثیرگذاری بر نتایج تأثیر میگذارد و امنیت ملی آن را تضعیف میکند. این پدیدهای است که دولتهای غربی باید بیشتر به آن توجه کنند و این جایی است که هنوز زمان برای تصحیح مسیر وجود دارد، البته نه به اندازهای که برخی امیدوارند.
بیشتر بخوانید:
در کمپینهای انتخاباتی، دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه ریاستجمهوری، وعده کاهش هزینههای انرژی برای خانوادههای آمریکایی و تضمین وضعیت «ابر قدرت انرژی» را برای صنعت نفت و گاز داخلی همراه با سیاستهای تجاری حمایتگرایانه داده است.
ترامپ در یک گردهمایی در میشیگان در ماه اوت گفت: «هدف من این است که هزینههای انرژی شما را ظرف 12 ماه پس از روی کار آمدن به نصف کاهش دهم». "ما میتوانیم این کار را انجام دهیم!"
اما برخی نسبت به این مسئله بدبین هستند. روسای جمهور ایالات متحده مطمئناً میتوانند تولید نفت و گاز داخلی را از طریق ابزارهای مختلف سیاستی مانند مقررات و دستورات اجرایی تشویق کنند، اما به سختی میتوانند تعادل بازار را تا حدی تحت تأثیر قرار دهند که به طور معناداری قیمتها را به یک سمت تغییر دهد. تولید نفت ایالات متحده در حال حاضر در بالاترین سطح خود قرار دارد و صادرات سوخت همچنان رکوردهای جدیدی را ثبت میکند - بنابراین حتی اگر مقررات زیست محیطی کاهش یابد یا اجاره نامه برای حفاری نفت تسریع شود، احتمالاً برای آمریکاییها در پمپ بنزین تغییر زیادی نخواهد کرد.
افزایش صادرات آمریکا به اروپا و آسیا
با این حال، پیشنهاد ترامپ برای بازنگری سیاست طولانی مدت تجاری ایالات متحده با افزایش بی رویه تعرفههای وارداتی برای محافظت از مشاغل تولیدی در آمریکا، ریسکی بسیار واقعی برای به دام انداختن میلیونها بشکه نفتی که این کشور هر روز مبادله میکند، به همراه دارد و همواره هزینههای انرژی را برای همه آمریکاییها و صنایع افزایش میدهد. تحمیل طولانی مدت تعرفهها بر سوخت های حیاتی برای اقتصاد ایالات متحده می تواند امنیت ملی را تضعیف کند، پویایی کسب و کار را تضعیف کند و تعداد بازارهایی را که شرکتهای آمریکایی میتوانند در آن رقابت کنند و سود ببرند را کاهش دهد. در حالی که ترامپ به تدوین چشمانداز خود برای اقتصاد و کشور ادامه میدهد، ارزش دارد که نگاهی دیگر به پیامدهای بالقوه «MAGAnomics» برای امنیت انرژی، انعطافپذیری و مقرون به صرفه بودن ایالات متحده بیندازیم. (Maganomics سیاست اقتصادی است که توسط دونالد ترامپ طراحی شده و ثروت و رفاه را برای همه در اولویت قرار میدهد. بر اساس طرح آنها، 0.1 درصد برتر - خانوارهایی که بیش از 4 میلیون دلار در سال درآمد دارند - به طور متوسط حداقل 175000 دلار در سال کاهش مالیات خواهند داشت.)
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: تعرفه زیباترین کلمهای است که در فرهنگ لغت وجود دارد
جنگهای تجاری هرگز برای بازارهای انرژی نوید خوبی ندارد. نفت یک کالای جهانی است که به انعطاف پذیری بازارهای بین المللی برای تضمین تخصیص کارآمد عرضه و قیمت شفاف بستگی دارد. ایالات متحده با پیشی گرفتن از عربستان سعودی و روسیه به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت جهان در سال 2018، با تبدیل شدن به یک صادرکننده خالص نفت و فرآوردههای نفتی، با تولید روزانه بیش از 13 میلیون بشکه، از مزایای تجارت آزاد بهره میبرد. این امر به طور همزمان امنیت انرژی کشور را تقویت کرده، کسری تجاری را بهبود بخشیده و رشد اقتصادی را تقویت کرده است. صادرات نفت ایالات متحده به کاهش ضربه ناشی از جابجایی عرضه جهانی ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین کمک کرده است و در عین حال منابع کافی برای متحدان را برای مقاومت در برابر تهاجمات و فشارهای بیشتر ولادیمیر پوتین فراهم کرده است. با این حال، علیرغم چشم انداز بسیار بهبود یافته انرژی، ایالات متحده همچنان روزانه تقریباً 6.5 میلیون بشکه نفت از بازار جهانی وارد میکند - پارادوکس عجیبی که باعث سردرگمی کسانی میشود که با پیچیدگیهای بازار انرژی ایالات متحده آشنا نیستند.
برای شروع، ایالتهای مصرف کننده عمده بنزین - مانند ایالتهای فلوریدا یا ایالتهای نیوانگلند - فاقد زیرساختهای پالایشی و خط لولهای هستند که آنها را به بقیه کشور متصل کند، به این معنی که آنها باید برای تامین نیازهای تقاضای خود به واردات سوخت متکی باشند. در همین حال، پالایشگاهها در منطقه ساحل خلیج فارس به سمت فرآوری گریدهای نفت خام ترش سنگینی که معمولاً در مکانهایی مانند کانادا، عربستان سعودی و مکزیک یافت میشوند در مقایسه با نفت سبک و شیرین تولید داخل طراحی شدهاند. شکست هیدرولیکی ظرفیت تولید شیل ایالات متحده را افزایش داد، اما از قضا این نوع نفت اشتباهی برای پالایشگاههای آمریکا است. بیشتر نفت جدیدی که تولید میشود باید صادر شود چرا که نگهداری آن برای مصرف داخلی به دلیل این مسائل سازگاری نه اقتصادی است و نه منطقی. (شکست هیدرولیکی (Hydraulic fracturing) یا فرکینگ، یک تکنیک تحریک چاه است که در آن صخره به وسیلهٔ مایع فشردهشده شکسته میشود.)
اگرچه بسیاری از برنامههای سیاست ترامپ هنوز مبهم است، اما این برنامهها در یک زمینه کاملاً واضح هستند: او میخواهد تعرفهها را افزایش دهد - آن هم خیلی زیاد. پس از اینکه وی در ابتدا گفت تعرفهها بر همه کالاهای وارداتی تا 10 درصد افزایش مییابد، اخیراً پیشنهاد کرد که میتوان آنها را به 20 درصد و 60 درصد بر همه کالاهای تولید شده در چین افزایش داد. اگر این اقدام رادیکال جدید اجرا شود، تعرفهها را به سطحی افزایش میدهد که آخرین بار در دهه 1930 مشاهده شد، زمانی که تجارت جهانی تحت فشار سیاستهای حمایتگرایانه اعمالشده در ایالات متحده و واکنش تلافیجویانه تعرفههای اروپاییها کاهش یافت. تکرار چنین سناریویی امروز صدمات سنگینی را به صنعت نفت و گاز ایالات متحده وارد میکند. تعرفههای به این بزرگی بخشی از نفت وارداتی پالایشگاههای ایالات متحده از بازار جهانی، اگر نگوییم تمام آن، را پوشش میدهد. پالایشگاههایی که به نفت وارداتی متکی هستند باید یا مالیات وارداتی جدید بپردازند یا میلیونها دلار سرمایه گذاری کنند تا زیرساختها را ارتقا دهند تا بتوانند به طور موثر انواع نفت خام تولید شده در داخل را پردازش کنند. در هر صورت، هزینههای بیشتر در قالب افزایش قیمت بنزین و گازوئیل به مصرف کننده منتقل میشود.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ تهدید به تعرفه ۱۰۰٪ بر کشورهای غیر دلاری میکند
علاوه بر این، تعرفههای بالاتر بر روی نفت وارداتی احتمالاً قیمت نفت خام تولید داخل را افزایش میدهد چرا که قیمت نفت داخلی به همان میزان واردات افزایش مییابد. از نظر قیمت، نسبت واردات مهم نیست، بلکه کل تقاضا برای نفت مهم است. تولیدکنندگان نفت ایالات متحده در صورت رقابت با نفت خام وارداتی با قیمت بالاتر، انگیزه بسیار کمی برای کاهش هزینه تولید خود خواهند داشت. هر چه تعرفهها برای مدت طولانیتری در جای خود باقی بمانند، احتمال اینکه این هزینهها به طور دائم تعبیه شوند، بیشتر میشود. برخی در این صنعت استدلال میکنند که دولت ترامپ میتواند با معافیت کلی تجارت نفت از تعرفههای واردات و مذاکره بر سر توافقهای دوجانبه، ضربه به مصرفکنندگان آمریکایی را کاهش دهد. با این حال، ریسک شکست هرج و مرج در مذاکرات تجاری همچنان بر بازار جهانی نفت تاثیر میگذارد که احتمالاً معاملات سایه را تشویق میکند و منجر به نوسان قیمت میشود.
اگر کشورهای دیگر با اعمال موانع تجاری خود، مانند دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، اقدامات تلافی جویانه انجام دهند، این امر اساساً به منزله مالیات جهانی بر تجارت خواهد بود که صادرات نفت ایالات متحده را برای خریداران خارجی جذاب نمیکند. به طور فرضی، تعرفه تلافی جویانه 60 درصدی بر صادرات نفت آمریکا به چین اساساً به تجارت نفت بین دو کشور بزرگ مصرف کننده نفت جهان پایان میدهد. سپس، هزینههای متفرقه مرتبط با تعرفههای واردات بالاتر مانند سطوح بالا تورم کلی و قیمتهای بالاتر برای تجهیزات تولیدی مورد استفاده برای حفاری نفت، خطوط لوله و حملونقل وجود دارد. نمونهای از این را در سال 2018 دیدیم که کاخ سفید تعرفه 25 درصدی بر فولاد و آلومینیوم وارداتی وضع کرد و تولیدکنندگان آمریکایی بلافاصله هزینههای مرتبط را به مصرف کنندگان منتقل کردند. قیمت بنزین در آن فصل تابستان به بالاترین حد در چهار سال گذشته رسید.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: برای هر خودرویی که از مرز مکزیک عبور میکند، تعرفه صد درصدی اعمال خواهیم کرد
اگرچه تولیدکنندگان نفت ایالات متحده ممکن است از دستور کار مقررات زدایی ترامپ استقبال کنند، اما این مسئله به تنهایی برای تحقق وعده کاهش هزینههای انرژی بر مبنای پایدار کافی نخواهد بود. مقررات زدایی و اجازه اصلاحات، که ممکن است شامل یک برنامه لیزینگ فعالتر یا کاهش قوانین انتشار باشد، به صنعت کمک میکند تا تولید بیشتر را کاهش دهد، اما تاثیر قیمت پایین جزئی خواهد داد. در عوض، تمرکز بحث باید بر گسترش ریشهای سیاستهای تجاری حمایتگرایانه ترامپ باشد که در حال حاضر برای دور دوم او مورد بحث قرار میگیرد. تعرفههای نفتی سیاست بدی است. این تعرفه هزینههای قابل توجهی را بر مصرف کنندگان، مشاغل و کل اقتصاد آمریکا تحمیل میکند. زیانها بسیار اندک نیستند، اما هزینه واقعی هر تعرفه نفتی احتمالاً بیشتر از تخمینها، خواهد بود. بدون عرضه مطمئن انرژی با قیمتهای مقرون به صرفه، هیچ کشور مدرنی نمیتواند به رشد اقتصادی پایدار دست یابد. علاوه بر این، امنیت ملی جمعی آمریکا و متحدان خود را به خطر خواهد انداخت. اما با قضاوت بر اساس شایعهها، به نظر نمیرسد که دونالد ترامپ به زودی نظر خود را در مورد تعرفهها تغییر دهد.
بیشتر بخوانید:
دولت فرانسه تولید ناخالص داخلی را 1.4 درصد در سال 2026 و 1.1 درصد در سال 2025 پیشبینی میکند
فرانسه کسری بودجه را 5 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 2025 و 4.6 درصد در سال 2026 پیشبینی میکند
دولت فرانسه انتظار دارد که رشد اقتصادی در سالهای 2027 و 2028 به 1.5 درصد برسد.
دولت فرانسه کسری بودجه را 2.8 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 2029 پیشبینی میکند
بریتانیا با معمای مصرف مواجه است
کاهش نرخ بهره ممکن است پس انداز بیش از حد در انگلستان را کاهش دهد.
اگر بزرگترین عامل، تأثیر نرخ بهره بر درآمد خانوار باشد بهبودی میتواند بسیار بیشتر طول بکشد
تأثیر کامل نرخهای بهره بالاتر بر پرداختهای وام مسکن هنوز از بین نرفته است
موسسه سرمایه گذاری ولز فارگو محدوده هدف قیمتی پایان سال 2025 برای شاخص S&P 500 را از 5900-6100 به 6200-6400 افزایش داد
نظرات سیتی حاکی از احتمال عدم کاهش بیشتر نرخ بهره از سوی کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) برای بقیه سال جاری است.
آکشای سینگال، از موسسه سیتی، به تلویزیون بلومبرگ گفت که فدرال رزرو احتمالاً در چند جلسه آینده، یا نرخ بهره را تنها 25 نقطه پایه کاهش میدهد یا حتی نرخ بهره را تغییر ندهد. وی تردید دارد که اگر فدرال رزرو قبل از جلسه، آمار اشتغال قوی را مشاهده میکرد، کاهش 50 نقطه پایهای را در ماه سپتامبر انتخاب میکرد.
بلومبرگ دیدگاهها را از چندین منبع جمع آوری میکند که به احتمال توقف کاهش نرخ بهره اشاره میکند. به عنوان مثال:
«ترکیب بازده اوراق خزانهداری آمریکا بالای 4 درصد و افزایش فعالیتهای اقتصادی در ایالات متحده، ایده آغاز چرخه کاهش نرخ بهره فدرال رزرو را زیر سؤال برده است. ماه گذشته ممکن است شروع اشتباهی بوده باشد. ».
از نوسانات بازار پولی تعجب نخواهم کرد
نقدینگی هنوز در بازارهای پولی فراوان است.
کاهش ترازنامه بخشی از عادی سازی سیاستها است.
کاهش ترازنامه و کاهش نرخ بهره در یک جهت کار میکنند.
اقتصاد قوی و با ثبات است.
فدرال رزرو باید در انتخاب سیاستهای پولی باهوش باشد.
من ریسک نزولی را برای بازار کار و ریسکهای مداوم برای هدف تورمی پیشبینی میکنم
فدرال رزرو باید مقداری نوسانات بازار پول را تحمل کند.
اگر پول نقد از تسهیلات خارج نشود، فدرال رزرو میتواند نرخ ریپو معکوس را تغییر دهد.
فروش اوراق وام مسکن متعلق به فدرال رزرو موضوع فعلی نیست.
واسطههای کسب و کارهای من به آینده خوش بین هستند و از ریسکها آگاه هستند.
من به شاخصهای شرایط مالی توجه زیادی میکنم.
پیشبینی میشود بانک مرکزی اروپا نرخ بهره را با سرعت بیشتری کاهش دهد
گزارش اخیر شورای جهانی طلا نشان میدهد که کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) مجموعا بیش از 20% از ذخایر طلای جهان را در اختیار دارند. این ذخایر قابل توجه بر قدرت و نفوذ اقتصادی رو به رشد این اقتصادهای نوظهور تاکید میکند.
نکات کلیدی:
✔️ خبر مرتبط: آیا نشست بریکس و انتخابات امریکا باز هم از طلا حمایت خواهد کرد؟
پیامدهای ذخایر طلای بریکس:
ذخایر طلای قابل توجه کشورهای بریکس چندین پیامد مهم دارد:
نکات تکمیلی:
انتظار میرود در نشست بریکس در کازان روسیه، جزئیات بیشتری در مورد ارز جدید و تاریخ راه اندازی احتمالی آن ارائه شود.
معرفی ارز بریکس میتواند روند دلارزدایی را تسریع کند، چرا که کشورهای بیشتری به دنبال کاهش اتکای خود به دلار آمریکا هستند.
ارز جدید همچنین میتواند تاثیراتی بر قیمت طلا داشته باشد، چرا که افزایش تقاضا از سوی بانکهای مرکزی و سرمایهگذاران میتواند ارزش آن را افزایش دهد.
نتیجه گیری:
از آنجایی که کشورهای بریکس به گسترش نفوذ خود و کشف مدلهای جدید اقتصادی ادامه میدهند، ذخایر طلا آنها و معرفی یک ارز جدید میتواند پیامدهای گستردهای برای سیستم مالی جهانی داشته باشد. سرمایهگذاران و سیاستگذاران به طور یکسان باید این تحولات را به دقت زیر نظر داشته باشند تا تأثیر بالقوه آنها بر بازارها و اقتصادهای سراسر جهان را درک کنند.
بیشتر بخوانید:
در پی یک تغییر که پایههای مالی جهانی را متزلزل میکند، کشورهای بریکس و متحدان جدید آنها در حال انباشت طلا با نرخ بیسابقهای هستند که سرمایهگذاران غربی را مجبور به تقلا برای جبران کرده است. اگرچه، با افزایش جریان ورودی ETFها در ماه سپتامبر، غرب نشانههایی از بیداری را نشان میدهد، بسیاری هشدار میدهند که این میزان خیلی کم است و همچنین خیلی دیر شده است. با افزایش نرخ تورم و بیثباتی اقتصادی، نادیده گرفتن این واقعیت تلخ که ارزش طلا ابدی است، غیرممکن میشود.
گسترش BRICS: یک ائتلاف طلایی
اواخر این ماه، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، میزبان اولین نشست بریکس پلاس در کازان از 22 تا 24 اکتبر خواهد بود. در طول این اجلاس، اعضای اصلی بریکس - برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی - به طور رسمی به مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای پیوستن به این اتحاد استقبال خواهند کرد. با این گسترش، بریکس+ اکنون بیش از 40% از جمعیت جهان را تشکیل میدهد و خود را به عنوان وزنه تعادل قدرتمندی در برابر سیستم مالی تحت سلطه غرب قرار میدهد.
ائتلاف بریکس اعلام کرده است که بیش از 30 کشور مختلف برای پیوستن به گروه اقتصادی ابراز علاقه کردهاند و رهبران همچنان به فکر اضافه کردن کشورهای بیشتری به لیست هستند.
طلا به یک ابزار اصلی در استراتژی ائتلاف برای به چالش کشیدن سلطه اقتصادی غرب تبدیل شده است. با توجه به اینکه کشورهای بریکس پلاس به طور فزایندهای به طلا برای متنوع سازی ذخایر خود و پوشش ریسک در برابر تورم روی میآورند، قصد این بلوک برای تغییر شکل تجارت و امور مالی جهانی جدی است. این ائتلاف گسترده، با قدرتهای اقتصادی متنوع خود، در هدف خود برای کاهش نفوذ غرب و ایجاد ساختارهای مالی موازی متحد است.
همه نگاهها به نشست آتی کازان است که در 22 اکتبر آغاز میشود. در این نشست، کشورهای بریکس پلاس گامهای بعدی خود را تشریح خواهند کرد. در حالی که ائتلاف به تلاش خود برای تبدیل طلا به عنصری کلیدی در آینده حاکمیت اقتصاد جهانی ادامه میدهد، به دقت به روز رسانیهای این گردهمایی را باید زیرنظر داشت.
این نمودار خرید طلا از بانک مرکزی (خط آبی) را با خریدهای خارجی از اوراق خزانه ایالات متحده (خط نارنجی) مقایسه میکند. (منبع: خزانه داری ایالات متحده)
با این حال، گزارشهای این هفته نشان داد که در میان اعضای بریکس، بهویژه هند، در خصوص تلاشهای دلارزدایی، اختلاف نظر وجود دارد.
✔️ خبر مرتبط: تهدید بریکس و واکنش آمریکا: عصر جدیدی برای درخشش طلا
جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، گفت که هند برنامهای برای هدف قرار دادن دلار آمریکا ندارد. این بیانیه، این کشور آسیایی را مستقیماً با ادعاهای چین و روسیه در تضاد قرار داد.
او گفت: ما هرگز دلار آمریکا را به طور فعال هدف قرار ندادهایم.
سرمایهگذاران غربی: خیلی کم، خیلی دیر؟
از آنجایی که تورم در ایالات متحده و اروپا به سطوحی رسیده که در دهههای گذشته مشاهده نشده بود، سرمایهگذاران غربی در حال بیدار شدن برای سرمایهگذاری در طلا به عنوان یک پناهگاه امن هستند. اما کارشناسان مالی هشدار میدهند که برای درک این موضوع ممکن است خیلی دیر شده باشد.
در حالی که بازارهای غربی به تازگی شاهد افزایش سرمایهگذاری های مرتبط با طلا هستند، کشورهای بریکس سال ها است که بی سر و صدا در حال ذخیره سازی طلا هستند. آینده نگری استراتژیک کشورهایی مانند چین، روسیه و هند، آنها را در رقابت جهانی برای طلا بسیار جلوتر قرار داده است.
جان رید، عضو شورای جهانی طلا، که اخیراً از خریداران طلا در سوئیس نظرسنجی کرده است، گفت: «من نظرات مثبت زیادی در مورد طلا میشنوم، اما یکی از چیزهایی که مدام مطرح میشود این است که مردم به اندازه طلا ندارند.»
اگرچه افزایش اخیر در ETFهای طلای غربی قابل توجه است، اما در مقایسه با ذخایر عظیم بریکس ناچیز به نظر میرسد. آنها استدلال میکنند که کشورهای بریکس قبلاً قلعهای از طلا ساختهاند که سرمایهگذاران غربی را با تعمیق نااطمینانی اقتصادی در تلاش برای جبران آن قرار داده است.
خرید طلا توسط غرب اغلب به عنوان معامله "ترس" نامیده میشود، در حالی که فرهنگ خرید طلا در شرق معمولاً حول خرید "عشق" - برای جواهرات، جشنها یا نقاط عطف زندگی متمرکز است.
در حالی که سرمایهگذاران غربی هنوز ترس لازم برای حرکتهای عظیم در قیمت طلا را نشان ندادهاند، این مسئله به دارندگان بالقوه دو چیز را نشان میدهد: هنوز تقاضا در بازار باقی مانده است و غرب میتواند نقش بزرگی در افزایش قیمتها در آینده داشته باشد.
هجرت بزرگ طلا: از غرب به شرق
بدون توجه غرب، خزانههای COMEX و LBMA به طور سیستماتیک در یک تغییر آرام اما چشمگیر طلا و نقره فیزیکی به خزانههای شرق تخلیه میشوند.
تحلیلگران بازار این هجرت را انتقال بیسابقه ثروت توصیف میکنند. سرمایهگذاران آسیایی، بهویژه در چین و هند، طلای فیزیکی را با نرخهایی خریداری میکنند که قبلاً سابقه نداشته است. بسیاری این افزایش را نشانه آشکاری از کاهش اطمینان به سیستم مالی غرب میدانند.
✔️ خبر مرتبط: پاشنه آشیل پترودلار: خرید مخفیانه طلا توسط عربستان سعودی
بای شیائوجون، خبرنگار معروف بازار، قیمت روزانه نقره فیزیکی را در بورس طلای شانگهای (SGE) و بورس آتی شانگهای (SFE) دنبال میکند. گزارشهای او به طور مداوم نشان میدهد که قیمت نقره چین به طور متوسط 10 درصد بالاتر از قیمتهای اسپات غربی است که به هجوم طلا و نقره در شرق دامن میزند.
دلالان از این تفاوت قیمت استفاده میکنند. این دلالان از غرب خرید میکنند و به شرق میفروشند.
این هجرت طلا بیش از یک پدیده مالی است - این یک تغییر ژئوپلیتیک را نشان میدهد. با خالی شدن خزانههای غربی و افزایش ذخایر شرقی، توازن قدرت جهانی ممکن است تغییر کند و شرق قدرت اقتصادی بیشتری پیدا کند.
طرح فروش بانکهای غربی
با تخلیه خزانهها، بانکهای غربی در معرض موقعیتهای فروش انبوه طلا قرار میگیرند که خشم محافل مالی را برانگیخته است. این مواضع پنهان منجر به ادعاهایی مبنی بر دستکاری عمدی قیمتها با هدف حفظ توهم تسلط دلار شده است.
با این حال، این استراتژی مخاطره آمیز نتیجه معکوس دارد. با افزایش قیمتها، این موقعیتهای فروش نه تنها ذخایر بانکها را خالی میکند، بلکه به قدرت اقتصادی رو به رشد شرق نیز دامن میزند. در حالی که بانکها برای پوشش زیان تلاش میکنند،
کشورهایی مانند چین و هند بی سر و صدا در حال جمع آوری طلای فیزیکی با قیمتهای مقرون به صرفه هستند. این جریان سریع طلا از غرب به شرق، بسیاری از سرمایه گذاران غربی را به حاشیه رانده است، غافل از اینکه بازی تغییر کرده است.
جدیدترین گزارش COT از کمیسیون معاملات آتی کالا، نشان میدهد که سرمایهگذاران تجاری در فروشنده هستند
کمبود طلا در خزانههای غربی آشکار میشود. کارشناسان هشدار میدهند که روزهای سرکوب مصنوعی قیمتها به پایان نزدیک شده است و زمانی که این خانه مالی از بین رود، ممکن است دیگر برای غرب بازپس گیری شاهراه طلایی خود دیر باشد. در حالی که شرق به انباشت طلا ادامه میدهد، سؤالات باقی میماند: غرب تا کی میتواند این اقدام متعادل کننده شکننده را حفظ کند؟ و مهمتر از آن، با پایان یافتن این دستکاریها چه اتفاقی برای قیمت فلزات خواهد افتاد؟ پاسخها میتوانند چشم انداز اقتصاد جهانی را تغییر دهند.
بانکها در دام طلا گرفتار شدهاند: رکورد معاملات فروش
کارشناسان هشدار میدهند که ما در قلمروی ناشناخته هستیم. با معامله طلای بالای 2600 دلار در هر اونس، این بانکها هر روز پول از دست میدهند. سوال این است که آیا آنها مجبور خواهند شد پوشش ریسکی برای معاملات فروش خود انجام دهند ؟ اگر این طور باشد، در چه زمانی - و با چه قیمت نجومی؟
پیشکسوتان این صنعت با اسکوئیز (Sqeeze) نقره در سال 1980، اما در مقیاسی بسیار بزرگتر، شباهتهایی را ترسیم میکنند. برخی پیش بینی میکنند که این میتواند مادر تمام شورت اسکوئیزها (Short Squeeze) باشد. اگر طلا به مسیر صعودی خود ادامه دهد، میتوانیم شاهد یک اثر آبشاری خریدهای اجباری باشیم که به طور بالقوه طلا را به ارتفاعات غیرقابل تصوری سوق میدهد.
✔️ مقاله مرتبط: شورت اسکوئیز چیست و چگونه می توان از آن کسب سود کرد؟
نظم مالی جهانی جدید؟
در حالی که کشورهای بریکس به جمع آوری طلا و به چالش کشیدن سلطه دلار ادامه میدهند، این سوال در ذهن همه وجود دارد: آیا ما شاهد تولد یک سیستم مالی جهانی جدید هستیم؟
اقدام چین برای راهاندازی یوان با پشتوانه طلا و تصمیم روسیه برای تجارت با ارزهای مرتبط با طلا، نشاندهنده این است که تغییرات در حال حاضر اتفاق افتاده است. همراه با انباشت طلا توسط کشورهای بریکس، این اقدامات حاکی از دور شدن جهان از اتکا به دلار است.
تحلیلگران ژئوپلیتیک هشدار میدهند که غرب دیگر نمیتواند این انقلاب طلایی را نادیده بگیرد. کشورهای بریکس در حال بازنویسی قوانین مالی جهانی هستند و طلا ابزار آنها است. در این چشم انداز در حال تحول، طلا به عنوان برنده آشکار ظاهر میشود و موقعیت خود را به عنوان یک پناهگاه امن و یک دارایی قدرتمند در زمان عدم اطمینان تثبیت میکند.
همانطور که این بازی پرمخاطره شطرنج مالی در حال گسترش است، یک چیز واضح است: درخشش طلا به سختی قابل چشم پوشی است. چند ماه و سال آینده زمان بسیار مهمی برای اقتصاد جهانی خواهد بود، چرا که طلا در مرکز یک طوفان در حال ظهور است که میتواند چشم انداز مالی را برای نسلها تغییر دهد.
فراخوانی برای سرمایه گذاران غربی: طلای فیزیکی را زیرنظر داشته باشید
این تغییر به عنوان زنگ خطری برای سرمایهگذاران غربی عمل میکند تا در استراتژیهای خود تجدید نظر کنند. سرمایهگذار مشهور ری دالیو توصیه میکند حداقل 15% از پرتفوی خود را به طلا اختصاص دهید و بر اهمیت آن در رویکرد سرمایه گذاری متعادل تأکید دارد. به گفته وی: «اگر طلا ندارید، نه تاریخ میدانید و نه اقتصاد». با تغییر چشم انداز اقتصاد جهانی، ممکن است اکنون زمان پذیرش ارزش پایدار طلا باشد.
بیشتر بخوانید:
دو تا از بزرگترین بانکهای ایالات متحده بر این باورند که کاهش نرخ بهره دیگری از سوی فدرال رزرو در راه است.
فدرال رزرو چرخه کاهش نرخ بهره خود را ماه گذشته آغاز کرد و در بحبوحه نگرانیها در مورد سلامت اقتصاد ایالات متحده، از کاهش 50 نقطه پایهای در نرخ بهره خبر داد.
به گزارش بلومبرگ، اکنون، تحلیلگران جی پی مورگان و بانک آمریکا فکر میکنند که فدرال رزرو در حرکت رو به جلو رویکرد معتدلتری اتخاذ خواهد کرد و پیشبینی میکنند نرخ بهره در نوامبر 25 نقطه پایه کاهش یابد.
به گفته استراتژیستهای بازار، پس از گزارشهایی مبنی بر افزایش 254000 نفری آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده در ماه سپتامبر، ایالات متحده نشانههایی از تاب آوری خود را آشکار میکند.
مایکل فرولی، اقتصاددان ارشد جیپی مورگان، میگوید که قدرت در بازار کار باید «کار فدرال رزرو را آسانتر کند». او همچنین میگوید بانک مرکزی احتمالاً «مسیری عادیسازی تدریجی نرخ بهره» را در پیش خواهد گرفت، مگر اینکه یک شگفتی «بسیار بزرگ» در گزارش اشتغال نوامبر رخ دهد.»
✔️ خبر مرتبط: بازار در مورد کاهش همزمان نرخ بهره بانک مرکزی اروپا و فدرال رزرو اشتباه می کند
در همین حال، آدیتیا باوه، اقتصاددان بانک آمریکا، عقیده دارد با توجه به دادههای قوی بازار کار، کاهش 50 نقطه پایهای دیگر نرخ بهره دیگر ضروری نیست.
با توجه به مجموعه دادههایی که به رشد بهره وری قویتر اشاره میکند، ریسکهای این رقم صعودی است.
پیشبینیهای تحلیلگران در حالی است که جان ویلیامز، رئیس فدرال رزرو نیویورک، اعلام کرده است که اقتصاد ایالات متحده اکنون برای یک فرود نرم «موقعیت خوبی دارد». به گزارش فایننشال تایمز، ویلیامز به رشد بازار کار و کاهش تورم به عنوان شاخصهای یک اقتصاد قوی اشاره میکند.
موضع فعلی سیاست پولی واقعاً در موقعیت مناسبی قرار دارد و امیدواریم هم قدرتی را که در اقتصاد و بازار کار داریم حفظ کنیم و هم همچنان شاهد بازگشت تورم به 2% باشیم.»
در اوایل این هفته، اداره آمار کار (BLS) گزارش داد که شاخص قیمت مصرف کننده 2.4 درصد در 12 ماه گذشته افزایش یافته است که کمترین افزایش از فوریه 2021 است.
در حالی که ویلیامز معتقد است کاهش نرخ بهره 50 نقطه پایهای در "در ماه سپتامبر" درست بوده است، او فکر میکند که دات پلات فدرال رزرو "سناریو پایه بسیار خوبی" برای کاهش نرخهای آتی ارائه میدهد. دات پلات فدرال رزرو حاکی از کاهش 25 نقطه پایهای نرخ بهره در طول جلسات نوامبر و دسامبر است.
بیشتر بخوانید:
درست زمانی که طلا به رکوردهای جدید در 2696 دلار در هر اونس رسید، بانک آمریکا روز پنجشنبه یک دیدگاه صعودی دیگر برای طلا منتشر کرد.
به گفته مایکل ویدمر، تحلیلگر کامودیتی بانک آمریکا، در بحبوحه افزایش نگرانیها در مورد سیاستهای مالی ایالات متحده و تأثیر بالقوه آنها بر بازده اوراق خزانه داری، طلا به عنوان "کاملترین دارایی امن" در محیط اقتصاد کلان امروز باقی میماند.
روند طلا با تغییر سیاست فدرال رزرو
علیرغم روند صعودی بازده اسمی خزانه داری ایالات متحده، قیمت طلا، همانطور که توسط SPDR Gold Trust GLD ردیابی میشود، در هفتههای اخیر با حمایت عوامل مختلف افزایش یافته است.
ویدمر توضیح داد که محرک اصلی این رشد، افزایش انتظارات تورمی همراه با تغییر سیاستهای فدرال رزرو است.
کاهش نرخ بهره باعث افزایش انتظارات تورمی شد که به نوبه خود فشار نزولی را بر بازدهی واقعی نگه داشت و جذابیت طلا را به عنوان پوشش ریسک در برابر تورم افزایش داد.
ویدمر گفت: "همراه با اولین کاهش 50 نقطه پایهای نرخ بهره فدرال رزرو، انتظارات تورمی افزایش یافته است، به این معنی که بازده واقعی اوراق 10 ساله خزانه داری، که معمولا مهمترین محرک قیمت طلا است، در ماه سپتامبر به کاهش خود ادامه داد."
سیاست مالی ایالات متحده چشم انداز صعودی طلا را تقویت میکند
یک عامل کلیدی که موضع صعودی بانک آمریکا در قبال طلا را تقویت میکند، مسیر مالی ایالات متحده است.
افزایش نرخهای بهره به طور قابل توجهی هزینههای خدمات بدهی دولت فدرال را افزایش داده و نگرانیهایی را در مورد پایداری مالی ایجاد کرده است. طبق پیشبینیهای دولت، پیشبینی میشود که بدهی ملی به عنوان سهم اقتصاد ایالات متحده در سه سال آینده به رکورد جدیدی برسد.
✔️ خبر مرتبط: ری دالیو: اگر طلا ندارید، نه تاریخ می دانید و نه اقتصاد
ویدمر تاکید کرد که «هرکسی که در انتخابات ریاست جمهوری 2024 پیروز شود، پس از روی کار آمدن با وضعیت مالی بی سابقهای مواجه خواهد شد. به نظر میرسد نه کامالا هریس و نه دونالد ترامپ یکپارچه سازی مالی را در اولویت قرار نمیدهند.
گزارش کمیته مسئول بودجه فدرال (CRFB) به جزئیاتی میپردازد که سیاستهای پیشنهادی هریس میتواند بدهی ملی را تا سال 2035 به میزان 3.5 تریلیون دلار افزایش دهد، در حالی که سیاستهای رئیسجمهور سابق یعنی ترامپ ممکن است آن را تا ۷.۵ تریلیون دلار افزایش دهد. "
بدهی بزرگ و رو به رشد ملی"رشد اقتصادی را کاهش میدهد، نرخهای بهره و پرداختها را افزایش میدهد، امنیت ملی را تضعیف میکند، انتخابهای سیاستی را محدود میکند و ریسک یک بحران مالی نهایی را افزایش میدهد."
روندهای جهانی نیز به نفع طلا هستند
به گفته ویدمر، سیاستهای توسعه مالی در اقتصادهای پیشرفته در حال افزایش است و این مسئله به جذابیت جهانی طلا کمک میکند. صندوق بین المللی پول تخمین میزند که هزینههای مالی جدید مربوط به سازگاری اقلیمی، تغییرات جمعیتی و افزایش هزینههای دفاعی میتواند تا سال 2030 به 7 تا 8 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی برسد.
ویدمر توضیح داد که این هزینههای هنگفت احتمالاً دولتها را مجبور خواهد کرد که بدهی بیشتری صادر کنند و با افزایش نوسانات در بازارهای اوراق قرضه، طلا به عنوان پناهگاهی برای سرمایه گذاران ظاهر میشود.
همچنین پیش بینی میشود بانکهای مرکزی ذخایر طلای خود را به عنوان بخشی از تنوع ذخایر ارزی افزایش دهند. سهم ذخایر بانک مرکزی جهانی در طلا به 10 درصد افزایش یافته است، در حالی که در یک دهه قبل تنها 3 درصد بود.
چشم انداز طلا: 3000 دلار در هر اونس تا سال 2025
بانک آمریکا پیش بینی میکند که طلا تا نیمه اول سال 2025 به مرز 3000 دلار در هر اونس برسد. ترکیبی از عدم اطمینان اقتصاد کلان، افزایش سطح بدهی و خرید بانک مرکزی، طلا را به "آخرین دارایی امن موجود تبدیل میکند."
بیشتر بخوانید:
محمد العریان، مشاور ارشد اقتصادی آلیانتس، عقیده دارند این چشم انداز که بانک مرکزی اروپا نرخ بهره را به اندازه فدرال رزرو کاهش خواهد داد، اشتباه قیمت گذاری شده است.
علیرغم اقتصاد بسیار ضعیفتر در ناحیه یورو، سوآپهای نرخ بهره نشان میدهند که معاملهگران شرط میبندند که بانک مرکزی اروپا تا سپتامبر 2025 نرخهای معیار را حدود 140 نقطه پایه کاهش دهد، که تقریباً به اندازه ایالات متحده است. این در تضاد با زمینه اقتصادی متفاوت در دو منطقه است. اقتصاد ایالات متحده در سه ماهه گذشته 3 درصد رشد کرد، در مقایسه با نرخ رشد 0.2 درصدی در منطقه یورو.
العریان در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفت: «بازار به یک میزان کاهشهای نرخ بهره بانک مرکزی اروپا و فدرال رزرو را قیمتگذاری میکند. "من فکر نمیکنم این چیزی باشد که قرار است اتفاق بیفتد. من فکر میکنم شاهد کاهش بیشتر نرخ بهره بانک مرکزی اروپا نسبت به فدرال رزرو خواهیم بود.
مقایسه نرخ بهره بانک مرکزی اروپا و آمریکا
بانک مرکزی اروپا در این ماه نرخ سپردهگذاری را برای سومین بار در سال جاری کاهش داد و آن را با یک کاهش 0.25 نقطه پایهای به 3.25 درصد رساند. با این حال، مقامات مشخص نکردند که چه زمانی و با چه سرعتی هزینههای استقراض در آینده کاهش مییابد.
✔️ خبر مرتبط: بانک آمریکا: چهار دلیل که چرا بانک مرکزی اروپا نرخ بهره را بیشتر کاهش خواهد داد
العریان، که همچنین ستون نویس Bloomberg Opinion است، گفت که با همکاران سابق خود در Pimco موافق است که اوراق قرضه اروپایی، از جمله اوراق قرضه آلمانی و بریتانیا جذاب هستند.
در مورد ایالات متحده، العریان تکرار کرد که فدرال رزرو نباید بیش از حد بر روی تک تک دادههای اقتصادی در تعیین سیاست خود متمرکز شود.
فدرال رزرو در ماه گذشته هزینههای استقراض معیار را به میزان نیم درصدی کاهش داد و برخی سرمایهگذاران را که انتظار کاهش کمتری داشتند، شگفت زده کرد. به دنبال گزارش قویتر از حد انتظار آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده، مقامات فدرال رزرو از آن زمان به این سو پیام دادند که سیاستهای پولی تسهیلی را با احتیاط انجام خواهند داد.
العریان درباره فدرال رزرو گفت: «در ماه ژوئیه، ما نیازی به کاهش نرخ بهره نداشتیم. اواسط سپتامبر، ما به کاهش 50 نقطه پایه نیاز داشتیم. اکنون، ما در مورد احتیاط در کاهش نرخ بهره صحبت میکنیم. این نوسانات بزرگی از سوی یک سیاست گذار که میتواند رهنمودها نه تنها برای ایالات متحده، بلکه فراتر از این کشور را تغیین کند، است.
او افزود: «من فکر میکنم که زمان خروج از این وابستگی به دادهها فرا رسیده است.
بیشتر بخوانید:
هوش مصنوعی میتواند باعث فروپاشی فاجعهبار شبکههای الکتریکی شود و پیشرفتها در کربنزدایی صنعت فناوری را به عقب برگاند و یا بالعکس میتواند باعث صرفهجویی در این بخش شود.
هوش مصنوعی برای آموزش و تقویت محاسبات پیچیده خود به انرژی خیره کنندهای نیاز دارد. با رونق این بخش، قدرت محاسباتی لازم برای حفظ رشد آن تقریباً هر 100 روز دو برابر میشود. کارشناسان پیش بینی میکنند که در سطح جهانی، هوش مصنوعی به تنهایی مسئول 3.5 درصد کل مصرف انرژی تا سال 2030 خواهد بود. در ایالات متحده، مصرف انرژی مراکز داده تا سال 2030 حدود 9 درصد خواهد بود، تقریباً دو برابر نرخ فعلی آن، که تا حد زیادی ناشی از رشد هوش مصنوعی داخلی است. این نرخهای رشد رو به افزایش پیامدهای عمدهای برای امنیت انرژی ملی و بینالمللی، انتشار گازهای گلخانهای و اقتصاد خواهد داشت.
جیسون شاو، رئیس کمیسیون خدمات عمومی جورجیا، یک تنظیم کننده برق، در اوایل سال جاری به واشنگتن پست گفت: «وقتی به اعداد نگاه میکنید، حیرت آور است. این مسئله باعث میشود به فکر فرو روید و تعجب کنید که چگونه در این وضعیت قرار گرفتیم. چگونه پیش بینیها تا این حد دور بود؟ هوش مصنوعی چالشی را ایجاد کرده است که قبلاً ندیده بودیم.»
✔️ خبر مرتبط: توکنهای هوش مصنوعی در بازار کریپتو پیشتاز شدند
کاربردهای هوش مصنوعی
علیرغم چالشهای عمده و بیسابقهای که هوش مصنوعی برای شبکههای برق ایجاد میکند، این بخش میتواند ابزاری کلیدی برای بهبود آنها و سرعت بخشیدن به آنها برای عصر برق رسانی باشد. وزارت انرژی ایالات متحده (DoE) اشاره کرده است که هوش مصنوعی میتواند در مدیریت شبکههای هوشمندی که قادر به مدیریت جریانهای ورودی و خروجی عظیم انرژیهای متغیر مانند باد و خورشید هستند بسیار ارزشمند باشد، اما در صورت استقرار « ساده لوحانه»، ریسکهای قابلتوجهی را ایجاد میکند. علاوه بر این، گزارش DoE بیان میکند که «یادگیری ماشینی میتواند به شرکتهای برق کمک کند تا مجوزها و مکانیابی، قابلیت اطمینان، تاب آوری و برنامهریزی شبکه را بهبود بخشند».
و اکنون، هوش مصنوعی برای شناسایی مؤثر راهحلهایی برای یکی از پیچیدهترین مشکلات انتقال انرژی پاک - ذخیرهسازی طولانی مدت انرژی قابل اطمینان و مقرونبهصرفه استفاده میشود. یک تیم از محققان از آزمایشگاه ملی شمال غرب اقیانوس آرام (PNNL) و آزمایشگاه ملی آرگون از هوش مصنوعی برای کمک به محدود کردن ترکیبات بالقوه حلالها برای مدلهای باتری جریانی استفاده کردهاند که سه برابر کارآمدتر از مدلهای فعلی هستند. این تیم به جای استفاده از هوش مصنوعی برای کمک به انجام آزمایشهای بیشتر، از فناوری هوش مصنوعی برای حذف سریع هزاران ترکیب احتمالی و محدود کردن ترکیبهایی که ارزش آزمایش در آزمایشگاه را دارند، استفاده کرد.
✔️ خبر مرتبط: صادرات تایوان به دلیل هوش مصنوعی افزایش یافت
کارل مولر، یکی از نویسندگان این مطالعه و مدیر دفتر توسعه برنامه برای اداره علوم فیزیکی و محاسباتی، گفت: "من از دیدن آینده همکاری بین محققان هوش مصنوعی و دانشمندان مواد هیجان زده هستم." تسریع کشف مواد برای حل مشکلات ذخیره انرژی حیاتی است.
در کاربردهای دیگر، هوش مصنوعی برای هوشمند کردن سیستمهای ذخیرهسازی باتری از طریق استفاده در مدیریت تقاضای انرژی، آربیتراژ (معروف به تغییر زمان برای مطابقت با عرضه انرژی تجدیدپذیر با تقاضا)، پیشبینی آب و هوا و تعمیر استفاده میشود. تعدادی از استارتآپها در سالهای اخیر برای اجرای آزمایشی این رویکردها ایجاد شدهاند و بازار ذخیرهسازی انرژی هوش مصنوعی در مسیر رسیدن به 11 میلیارد دلار تا سال 2026 است.
این رویکردها همچنین در مقیاس کوچکتر در سیستمهای خودروهای الکتریکی برای بهبود قابلیتهای ذخیره انرژی EV معرفی میشوند. در مقاله علمی منتشر شده در ماه مه آمده است: «ادغام هوش مصنوعی (AI) در سیستمهای ذخیرهسازی انرژی (ESS) برای وسایل نقلیه الکتریکی (EVs) به عنوان یک راه حل اساسی برای مقابله با چالشهای بهرهوری انرژی، تخریب باتری و مدیریت بهینه انرژی ظاهر شده است. (تخریب باتری به کاهش تدریجی توانایی باتری در ذخیره و تحویل انرژی اشاره دارد.)
همه این پیشرفتها برای تثبیت شبکههای انرژی در دوران فشار بیسابقه و رشد سریع برقرسانی همراه با افزایش منابع انرژی متغیر بسیار امیدوارکننده هستند. با این حال، ریسکهای افزایش استفاده از هوش مصنوعی همچنان بالا است، نه تنها از نظر مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای مرتبط، بلکه به دلیل امنیت سایبری و استفاده در موقعیتهای واقعی که میتواند به شدت از مدلسازی آماری متفاوت باشد.
بیشتر بخوانید:
نمایندگان انجمن بازار شمش لندن انتظار دارند که قیمت طلا در 12 ماه آینده از 2661 دلار فعلی به 2941 دلار در هر اونس افزایش یابد.
نظرسنجی از نمایندگان در کنفرانس LBMA در میامی همچنین قیمتهای بالاتر نقره، پلاتین و پالادیوم را در یک سال آینده پیشبینی کرد.
در بحبوحه شروع کاهش نرخ بهره فدرال رزرو ایالات متحده و تنشهای ژئوپلیتیکی، قیمت اسپات طلا تا کنون 29 درصد افزایش یافته است و به بزرگترین رشد سالانه در 14 سال گذشته رسیده است. قیمت اسپات در 26 سپتامبر به رکورد 2685.42 دلار در هر اونس رسید.
نمایندگانی از سراسر جهان همچنین پیشبینی کردند که قیمت نقره از حدود 31.46 دلار در روز سهشنبه به 45 دلار در هر اونس در یک سال آینده خواهد رسید. قیمت نقره در سال جاری تاکنون 32% افزایش یافته است. نقره در سال 2011 به رکورد 49 دلار در هر اونس رسید.
آنها پیش بینی کردند که قیمت پلاتین از 984 دلار فعلی به 1148 دلار و پالادیوم از حدود 1012 دلار به 1059 دلار افزایش خواهد یافت.
بیشتر بخوانید:
استنلی دراکن میلر، مدیر سرمایه گذاری شوارتز، عقیده دارد که بازارها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ماه آینده آمریکا، پیروزی دونالد ترامپ را قیمت گذاری میکنند.
دراکن میلر چهارشنبه در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفت: در 12 روز گذشته، به نظر میرسد که بازار "بسیار متقاعد شده که ترامپ برنده خواهد شد". میتوانید این مسئله را در سهام بانکها و در بازار رمزارزها ببینید.»
با این حال، او نه به ترامپ و نه به معاون رئیس جمهور کامالا هریس رأی نخواهد داد. دراکن میلر، ترامپ را یک " خود رای و لجوج" خواند و گفت که او به اندازه کافی شرافت ندارد که رئیس جمهور شود، در حالی که ریاست جمهوری هریس برای کسب و کارها بد خواهد بود.
دراکن میلر به هیچ یک از کاندیداها کمک مالی نکرده است.
✔️ خبر مرتبط: شانس پیروزی ترامپ در انتخابات به ۵۷.۹٪ رسید
دراکن میلر 71 ساله برای بیش از یک دهه مدیریت مالی جورج سوروس را بر عهده داشت و کمپین اولیه نیکی هیلی علیه ترامپ را تامین مالی کرد. او پیشبینی کرد که «بسیار بعید» است که دموکراتها کنترل کنگره را در دست بگیرند حتی اگر هریس برنده ریاستجمهوری شود.
به گفته وی، اگر به اصطلاح یک موج آبی وجود داشته باشد، ممکن است بازار سهام برای سه تا شش ماه دچار مشکل شود. او همچنین گفت که یک موج قرمز "احتمالاً بیشتر از ریاست جمهوری ترامپ با یک کنگره دموکرات محتمل است." (موج آبی (Blue wave)، به نتیجه انتخابات اشاره دارد که به موجب آن دموکراتها ریاست جمهوری، سنا و مجلس نمایندگان را به دست میآورند.)
اسکات بسنت، که در مدیریت صندوق سوروس نیز کار میکرد، به کمپین ترامپ در مورد مسائل اقتصادی مشاوره میداد. او ایده داشتن یک رئیس در سایه فدرال رزرو را مطرح کرد، یک همتا که میتواند به عنوان نقطه مقابل بالقوه پاول، رئیس فعلی بانک مرکزی آمریکا، تا پایان دوره ریاست وی در ماه مه 2026 عمل کند.
اما دراکن میلر گفت که فدرال رزرو در سایه "ایدهای وحشتناک و غیرمسئولانه است."
او گفت که کاهش نیم درصدی نرخ بهره فدرال رزرو در ماه سپتامبر یک اشتباه بود و شرکت او، پس از اعلام این خبر، اوراق قرضه را فروخت.
به گفته دراکن میلر، بازار باید انتظارات خود را در مورد سرعت و میزان تسهیلات بانک مرکزی کاهش دهد.
بیشتر بخوانید:
در بحبوحه افزایش سطح بدهی و کاهش ارزش ارزهای فیات، این سوال که فلزات گرانبها مانند نقره در دوران رکود چگونه عمل میکنند، به طور فزایندهای مطرح میشود و به گفته یک تحلیلگر، بهترین پیش بینی کننده عملکرد فلز خاکستری در طول رکود، فلز پایه آن یعنی مس، است.
رونا اوکانل، رئیس تجزیه و تحلیل بازار برای اروپا، خاورمیانه و آفریقا (EMEA) و آسیا در StoneX Financial، عقیده دارد: «نقره زمانی ضرب مسکوکات بود اما اکنون به یک مولفه صنعتی تبدیل شده است. رابطه نقره با طلا به صدها سال قبل برمیگردد، زمانی که هر دو فلز ارز بودند. در قرن 16 و 17، نقره اولین سکه در بریتانیا، اروپا و خاور دورتر بود، در حالی که طلا بیشتر در معاملات درون ملی استفاده میشد.
این مسئله، همراه با جذابیت فیزیکی نقره و استفاده از آن در جواهرات، «مسلماً طبقه بندی آن را به عنوان یک فلز گرانبها توجیه میکند. اوکانل خاطرنشان کرد که نقش نقره به عنوان یک فلز پولی به دلایل مختلفی کاهش یافته است، از جمله این واقعیت که «سکههای نقره میتوانند دستکاری شود، (هنری هشتم از انگلستان عمداً بیش از یک بار اندازه سکهها را کاهش داد) و سکههای طلا در اواخر قرن هفدهم معرفی شدند.
نسبت نقره به مس
به گفته وی: "به دلایل لجستیکی، طولی نکشید که طلا در بازار سلطه پیدا کند." نقره نقش خود را به عنوان یک ارز در تعدادی از کشورها تا مدتها بعد حفظ کرد و تنها اخیراً بود که داراییهای این فلز در بانک مرکزی روسیه، چین و هند از بین رفته است.
✔️ خبر مرتبط: پیشبینیهای جدید موسسه UBS: نقره در ماه های آینده خواهد درخشید
اوکانل این سوال را مطرح کرد: "آیا واقعاً کمبودی وجود داشته است؟"
وی خاطرنشان کرد: مصرف صنعتی نقره طی پنج سال گذشته به طور متوسط 71 درصد از تقاضای ساخت - یعنی قبل از سرمایه گذاری - را تشکیل داده است. بنابراین قبل از بررسی عملکرد نقره در برابر فلزات دیگر، ارزش دارد که نگاهی سریع به عوامل بنیادی داشته باشیم.
او گفت: «اگرچه به طور کلی پذیرفته شده است که نقره فلزی کمیاب است، اما ما باید «کمبود» را دقیقتر تعریف کنیم. برای مثال، با در نظر گرفتن اعداد Metals Focus برای گذشته نزدیک، نشان میدهد که بازار واقعاً با کسری مواجه بوده است، اما این پس از درج فعالیت سرمایهگذاری فرابورس بود.
اگر فعالیت سرمایهگذاری فرابورس از معادله حذف شود، اوکانل خاطرنشان کرد: «از حداقل سال 2015، برای هر سال، نقره با مازادی مواجه بوده است، هرچند که این مقدار کاهش یافته است و پیشبینیهای ما نشان میدهد که بر این اساس تا قبل از پایان سال جاری نقره به سمت کسری خواهد رفت (و پس از آن ادامه خواهد داشت). این مازاد تقریباً به 52000 تن یا 20 ماه متوسط تولید معدن در سال 2023 میرسد.
او تاکید کرد: «با این حال، سرمایهگذاران با جذب خالص تمام فلزات در فرابورس بیش از 65000 تن در همان دوره برابری کردهاند.» " «البته، سرمایهگذاری به هر دو صورت جریان دارد، و اگر بخواهیم اختلاف نظر داشته باشیم، میتوان استدلال کرد که سرمایهگذاری روش جذابتری برای توصیف حرکت موجودی است!»
اوکانل گفت که این حقیقت با فعالیت محصولات قابل معامله بورسی (ETP) نشان داده میشود، چرا که سرمایهگذاران در سال 2024 از بازار نقره خارج شدند، در حالی که در سالهای 2022 و 2023 "سرمایه گذاران خالص" بودند.
✔️ خبر مرتبط: آیا زمان مناسبی برای خرید نقره فرا رسیده است؟
در مورد نحوه عملکرد نقره در صورت وقوع رکود، اوکانل تاکید کرد که عملکرد مس بهترین شاخص است.
او گفت: «ما چهار رکود گذشته را بررسی کردهایم، اگرچه دوره دو ماهه 2020 کوتاهتر از آن است که از نظر آماری قابل توجه باشد، اما مورد بررسی قرار گرفت. "نتیجه گیری: در یک دوره رکود، نقره به مس نگاه میکند، نه طلا."
او توضیح داد: «ما اغلب متوجه شدهایم که وقتی طلا در هیچ جهت خاصی در پیچ و خم نیست، نقره توجه خود را به مس معطوف میکند - هم از نظر قیمت و هم از نظر میزان کمتری همبستگی. با توجه به اینکه عرضه اولیه نقره (و بنابراین انعطاف پذیری قیمت) معمولاً کمتر از 30 درصد کل است (این شامل ضایعات صنعتی نیز میشود) در رکود نیز همین اتفاق میافتد.
اوکانل در پایان گفت: «بنابراین، تا زمانی که بخشهای طلا/فلزات پایه دچار رکود نشوند، فلز نقره همچنان افزایش خواهد یافت. "البته طلا، هر بار بیشتر رشد میکند!"
بیشتر بخوانید:
واردات سنگ آهن چین در ماه سپتامبر نسبت به ماه اوت 2.7 درصد و نسبت به سال قبل 2.9 درصد افزایش یافته، چرا که پیش قراردادها به دلیل کاهش قیمتها و امید به بهبود تقاضا در فصل اوج ساخت و ساز بیشتر شده است.
طبق دادههای اداره کل گمرک، چین، بزرگترین مصرفکننده سنگ آهن جهان، ماه گذشته 104.13 میلیون تن از ماده اصلی فولادسازی را وارد کرد که بالاترین میزان از ژانویه است.
این رقم از پیشبینیهای بین 98 تا 103 میلیون تن تحلیلگران بیشتر بود.
واردات سنگ آهن چین و قیمت سنگ آهن
این حجم در ماه گذشته با 101.39 میلیون تن در ماه اوت و 101.18 میلیون تن در ماه مشابه در سال 2023 مقایسه شده است.
✔️ خبر مرتبط: ترس از رکود جهانی؛ افت شدید قیمت سنگ آهن
کاهش قیمتها به دلیل کاهش تقاضا و بالا بودن ذخایر در انبارها باعث شد تا پیش قراردادها از خارج از کشور با پیش بینی افزایش تقاضا در سپتامبر و اکتبر افزایش یابد.
دادههای شرکت مشاورهای Steelhome نشان میدهد که میانگین قیمت در هر دو ماه اوت و سپتامبر بسیار کمتر از 100 دلار در هر تن بود.
به گفته تحلیلگران، کاهش تولید داخلی همچنین کارخانهها را تشویق به خرید محمولههای بیشتری از طریق دریا کرد.
دادههای انجمن معادن متالورژی چین نشان داد که سنگ آهن تولید داخلی چین در ماه اوت با 9.4 درصد کاهش در سال به حدود 22.25 میلیون تن رسید.
به گفته تحلیلگران، واردات در ماه اکتبر احتمالاً بالا خواهد ماند چرا که بهبود قیمت از اواخر سپتامبر، به لطف چشم انداز بهبود تقاضا پس از بسته محرک تهاجمی چین، محمولههای بیشتری را از استخراج کنندگان پرهزینه به دنبال خواهد داشت.
این دادهها نشان میدهد که در سه سه ماهه اول سال 2024، واردات سنگ آهن چین به 918.87 میلیون تن رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل 4.9 درصد افزایش داشته است.
تجارت فولاد
صادرات فولاد چین در سپتامبر 25.93 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت و به 10.15 میلیون تن رسید که بالاترین میزان در یک ماه از ژوئیه 2016 است.
صادرات فولاد چین
انجمن آهن و فولاد چین در یادداشتی اعلام کرد که صادرات در 9 ماهه اول سال 21.2 درصد نسبت به سال قبل به 80.71 میلیون تن افزایش یافته است که عمدتاً ناشی از سود ناخالص بهتر در بازار صادراتی نسبت به بازار داخلی است.
چین در ماه گذشته 554000 تن محصولات فولادی وارد کرد که 8.84 درصد نسبت به اوت و 13.44 درصد نسبت به سال قبل کاهش داشت و مجموع ژانویه تا سپتامبر به 5.19 میلیون تن رسید که 9% کاهش سالانه داشته است.
بیشتر بخوانید:
طلا در محدوده اشباع خرید قرار گرفته است، اما تاریخ نشان میدهد این فلز گرانبهت میتواند حتی مدت بیشتری در این محدوده باقی بماند. در همین حال، نقره بالاترین کندل ماهانه و هفتگی خود را در 11 سال گذشته ثبت کرده است.
هر دو فلز گرانبها فضای بیشتری برای حرکت دارند.
طلا در قلمروی بالاترین سطح قیمتی قرار دارد، بنابراین تعیین محدوده مقاومتی سختتر است.
طلا با خروج از الگوی فنجان و دسته 13 ساله در مارس 2024، مسیر روشنی برای رسیدن به هدف صعودی اندازه گیری شده 3000 دلار در هر اونس دارد.
اگرچه به نظر میرسد طلا کاملاً در اشباع خرید قرار دارد، اما تنها در دو ماه گذشته 9 درصد افزایش یافته است.
✔️ خبر مرتبط: تقاضای پناهگاه امن قیمت طلا و نقره را بالا برد
موضوع مهمتر، واگرایی منفی در نسبت طلا به S&P 500 است که از زمانی که طلا 10 درصد دیگر افزایش یافته، به بالاترین حد خود رسیده است.
نمودار Gold Bull Analog، طلا را در برابر چهار دوره صعودی چرخهای و میانگین (خط نقطه چین) ترسیم میکند. صعود فعلی در طلا، به محدوده میانگین خود رسیده است.
بر اساس این نمودار، حرکت به 3000 دلار در هر اونس در هر زمان در چهار ماه آینده نشان دهنده این است که طلا نسبت به گذشته خود رشد زیادی داشته است.
در همین حال، نقره حمایتی در حدود 28 تا 29 دلار در هر اونس ایجاد کرده است اما اکنون با مقاومت روزانه 32.50 دلار مواجه شده است.
✔️ خبر مرتبط: آیا نقره می تواند از سایه طلا بیرون بیاید ؟
نقره در حال حاضر در بالاترین قیمتهای ماهانه و هفتگی بسته شده است که نکته مثبتی است.
از سوی دیگر، با وجود حرکت طلا از 2000 دلار به 2700 دلار، نقره نتوانسته است از طلا پیشی بگیرد. نسبت طلا/نقره (در نمودار وارونه) در بهار به اوج خود رسید و در محدوده رنج باقی مانده است.
با این وجود، یک بسته شدن کندل روزانه بالای 32.50 دلار میتواند به نقره اجازه دهد تا 35 دلار و شاید تا 37 دلار را تست کند.
طلا پس از خارج شدن از الگوی فنجان و دسته 13 ساله خود در قلمرو آسمان آبی (blue sky territory) باقی میماند. اگرچه طلا در اشباع خرید قرار دارد و عملکرد بهتری نسبت به بازار سهام ندارد، اما باید تا رسیدن به هدف صعودی خود یعنی 3000 دلار ادامه دهد. (شکست در قلمرو "آسمان آبی" به لحظهای اشاره دارد که یک سهم از بالاترین سطح قبلی خود خارج میشود.)
نقره بهتر از طلا نیست، اما هفته گذشته و ماه گذشته در بالاترین حد خود در 11 سال گذشته بسته شد. حتی اگر نقره نتواند از طلا بهتر عمل کند، قدرت طلا باید آن را به 35 دلار و احتمالاً 36 تا 37 دلار بکشاند.
بیشتر بخوانید:
گروه اوپک پلاس به رهبری عربستان سعودی، علیرغم شواهدی مبنی بر اینکه رشد تقاضای نفت در سال جاری کمتر از انتظار اولیه اوپک خواهد بود، قصد دارد تا اوایل دسامبر عرضه نفت خود به بازار را افزایش دهد.
اوپک اکنون برآوردهای خود از رشد تقاضای جهانی نفت را برای سومین ماه متوالی کاهش داده است و انتظار دارد مصرف چین کمتر از پیش بینیهای قبلی باشد.
با این حال، اوپک پلاس اکنون قصد دارد در دسامبر 180000 بشکه در روز عرضه به بازار را افزایش دهد و کاهش تولید فعلی حدود 2.2 میلیون بشکه در روز را در طول سال 2025 معکوس کند.
گزارشهایی وجود دارند مبنی بر اینکه عربستان سعودی، بزرگترین تولیدکننده اوپک و رهبر ائتلاف اوپک پلاس، هدف غیررسمی خود برای رساندن قیمت نفت به مرز 100 دلار در هر بشکه را کنار گذاشته است و میتواند با بازگشت به مبارزه برای سهم بازار به دنبال "انضباط" تولیدکنندگان غیراوپک پلاس باشد.
✔️ خبر مرتبط: زنگ خطر برای اقتصاد عربستان: افت فروش نفت، چه تاثیری بر اقتصاد خواهد داشت؟
قیمت نفت در اواسط دهه 1980 و اواسط دهه 2010 زمانی که عربستان سعودی تولید نفت خام خود را افزایش داد، کاهش یافت.این رویکرد عربستان، میتواند قیمت نفت و در نتیجه درآمدهای نفتی بودجه روسیه را کاهش دهد.
برخی تحلیلگران میگویند با توجه به اینکه درآمدهای نفت و گاز حدود 30 درصد از درآمدهای بودجه روسیه را تشکیل میدهد، قیمتهای پایین نفت میتواند به طور قابل توجهی به درآمدهای مسکو و توانایی این کشور برای ادامه سرمایه گذاری منابع عظیم در جنگ در اوکراین آسیب بزند.
درآمدهای نفتی روسیه
قیمتهای پایین نفت میتواند حتی بزرگتر از تحریمهای غرب بر درآمدهای بودجه که روسیه سخت تلاش میکند تا از آن دوری کند، تاثیر میگذارد.
مسکو به یافتن راههایی برای دور زدن تحریمها ادامه میدهد و از یکی از آخرین اقدامات، یعنی قرار دادن دهها نفتکش در لیست سیاه برای حمل نفت روسیه، سرپیچی میکند و حدود یک سوم از این نفتکشها را برای تحویل نفت خود به کار گرفته است.
ایالات متحده، اتحادیه اروپا و بریتانیا تاکنون 72 نفتکش را به دلیل حمل نفت روسیه بر خلاف تحریمها یا سیاست سقف قیمتی، تعیین کردهاند. بر اساس دادههای ردیابی نفتکشهای گردآوری شده توسط بلومبرگ، از این 72 نفتکش، حداقل 21 کشتی محمولههای نفت روسیه را از زمانی که در فهرست سیاه قرار گرفتند، بارگیری کردهاند.
با این حال، اگر قیمت نفت در میان عرضه فراوان کاهش یابد، ضربه به درآمد روسیه میتواند بزرگ باشد.
درآمد صادرات سوخت فسیلی روسیه
لوک کوپر، یک پژوهشگر دانشیار در روابط بین الملل در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن، در مجله IPS نوشت: «با توجه به اینکه روسیه نفت خود را با نرخهای پایینتر و با هزینههای تولید بالاتر میفروشد، فضای ارزان قیمت در بازارهای نفت ممکن است بر توانایی این کشور برای تأمین مالی حملاتش در اوکراین تأثیر بگذارد».
کوپر خاطرنشان میکند که از آنجایی که درآمدهای نفتی برای درآمدهای دولت روسیه بسیار مهم است، «نفت به دلیل حساسیت آن به نوسانات قیمت در بازار جهانی، هم منبع قدرتی است که جنگ این کشور را تأمین مالی کرده است و هم یک آسیب پذیری بالقوه است.»
✔️ خبر مرتبط: روسیه پیشبینی درآمدهای صادرات نفت و گاز در سال 2024 را 17.4 میلیارد دلار افزایش داد
سیاست نفتی عربستان
اگر عربستان سعودی، متحد اصلی روسیه در پیمان اوپک پلاس، سیاست بازپس گیری سهم بازاری را که در دو سال گذشته از دست داده بود، دنبال کند، این آسیب پذیری میتواند عمیقتر شود.
فایننشال تایمز ماه گذشته گزارش داد که پادشاهی میتواند مایل به تحمل درد کوتاه مدت قیمت نفت و درآمد باشد چرا که در حال چرخش در سیاست است و به دنبال بازپس گیری سهم بازار و کنار گذاشتن هدف غیررسمی قیمت نفت 100 دلاری خود است.
آخرین باری که عربستان سعودی جنگ قیمتی را آغاز کرد، در ماههای ابتدایی همهگیری ویروس کرونا در سال 2020 بود، زمانی که عربستان و روسیه برای سهم بازار در میان کاهش تقاضا مبارزه کردند.
عربستان بیش از یک سال است که برای محدود کردن عرضه به بازار فراتر رفته است. عربستان سعودی به غیر از سهم کاهش تولید اوپک پلاس که از تابستان گذشته به اجرا درآمده است، به طور داوطلبانه یک میلیون بشکه دیگر در روز را از بازار حذف کرده است.
ین کشور به شدت به برنامه خود برای تولید "حدود 9 میلیون بشکه در روز" پایبند بوده است - این به طور مداوم با تولید نفت هدف این کشور در سال گذشته مطابقت داشته است.
بنابراین، ناامیدی عربستان به دلیل از دست دادن سهم بازار در حالی که قیمتها به زیر 80 دلار در هر بشکه گیر کرده است، حتی با وجود تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی، جای تعجب ندارد.
اگر اوپک پلاس عرضه بیشتری را به بازار بازگرداند در حالی که تقاضا کمتر از انتظارات اولیه بوده است، با اعتراف خود اوپک، درآمد همه کشورهای نفتی - از جمله روسیه - همراه با قیمت نفت کاهش خواهد یافت.
آیا روسیه برای کاهش قیمت نفت آماده است؟
کوپر نوشت: روسیه، برخلاف ایالات متحده، اقتصاد وابسته به نفت دارد که از قدرت کارتل اوپک پلاس سود میبرد.
این کارشناس افزود: «با این حال، برخلاف عربستان سعودی، استخراج نفت در روسیه ارزان نیست که این مسئله کار را برای مقابله با شرایط قیمت پایین سخت میکند».
روسیه در سال گذشته 3.6% رشد اقتصادی داشت که بسیار بالاتر از میانگین جهانی است.
به گفته استفان هدلاند، مدیر تحقیقات مرکز مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه اوپسالا، با این حال، این عدد یک واقعیت غم انگیز را پنهان میکند.
هدلاند در سرویسهای اطلاعاتی ژئوپلیتیک (Geopolitical Intelligence Services) مینویسد، توضیح پشت این شاخصهای تولید ناخالص داخلی بسیار ساده است: اقتصاد جنگی کنونی روسیه.
هدلوند گفت: «مقدار زیادی پول برای قرارداد سربازان روسی، که بسیاری از آنها در اوکراین کشته خواهند شد، و برای تولید سختافزار نظامی که بسیاری از آنها در میدان نبرد نابود خواهند شد، تخصیص داده میشود.
هیچ یک از این خروجیها در بلندمدت قابل توجیه نیستند.»
خود روسیه اعلام میکند که به دنبال کاهش وابستگی خود به نفت برای به حداقل رساندن تأثیر نوسان قیمت نفت و گاز بر درآمدهای بودجه خود است.
آنتون سیلوانوف وزیر دارایی روسیه در اوایل این ماه گفت که چند سال پیش درآمدهای نفت و گاز 35 تا 40 درصد از درآمدهای بودجه روسیه را تشکیل میداد و افزود که این سهم قرار است در سال آینده به 27 درصد و در سال 2027 به 23 درصد کاهش یابد.
درآمد حاصل از فروش نفت و گاز مهمترین جریان نقدینگی برای بودجه فدرال روسیه است. اقتصاد روسیه بار سنگین سقوط بالقوه قیمت نفت را به دلیل جنگ جدید برای سهم بازار متحمل خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
در مجموعهای از مصاحبههای اخیر، ری دالیو، سرمایهگذار میلیاردر، بنیانگذار بریجواتر (Bridgewater Associates)، بزرگترین صندوق پوشش ریسک جهان، زنگ خطر یک تغییر پارادایم اقتصادی قریبالوقوع را به صدا درآورده است که میتواند چشمانداز مالی را به طرز چشمگیری تغییر دهد. دالیو که به دلیل درک عمیق خود از تاریخ اقتصادی و چرخههای بازار شناخته شده است، از سرمایهگذاران میخواهد تا با تاکید ویژه بر تخصیص طلا، در استراتژیهای پرتفوی خود تجدید نظر کنند.
دالیو با تاکید بر نقش حیاتی این فلز گرانبها در حرکت در آبهای متلاطم اقتصادی پیش رو تاکید کرد: "اگر طلا ندارید، نه تاریخ میدانید و نه اقتصاد."
نگرانیهای دالیو ناشی از آن چیزی است که او به عنوان سطوح ناپایدار بدهیهای دولتی و شرکتی، همراه با سیاستهای تهاجمی بانک مرکزی که ارزش ارزها را کاهش میدهد، درک میکند. وی پیش بینی میکند که ظرف 18 ماه آینده، ممکن است شاهد یک انقباض اقتصادی قابل توجه و تجدید ساختار بدهی و مالی باشیم که بسیاری را غافلگیر خواهد کرد.
دالیو توضیح داد: «ما در حال حاضر در مرحله دیررس و خطرناک چرخه بدهی بلندمدت هستیم. سطح داراییها و بدهیها به حدی افزایش یافته است که ارائه نرخ بهره به اندازه کافی بالا در رابطه با تورم به وام دهندگان-بستانکاران چالش برانگیز شده است.
✔️ خبر مرتبط: طلا همچنان تمام احتمالات را به چالش می کشد
دالیو سناریویی چالش برانگیز را پیش بینی میکند که در آن خزانه داری ایالات متحده مجبور میشود مقادیر قابل توجهی اوراق صادر کند که احتمالاً از تقاضای موجود پیشی میگیرد. این مسئله میتواند منجر به نرخهای بهره به طور قابل توجهی بالاتر یا چاپ گسترده پول توسط فدرال رزرو شود که باعث کاهش بیشتر ارزش پول میشود.
با توجه به این پیش بینیها، دالیو از تخصیص حداقل 10 تا 15 درصدی طلا در پرتفوی سرمایه گذاری حمایت میکند. او طلا را بهعنوان یک متنوع ساز مهم و پوشش ریسکی در برابر کاهش ارزش پول و عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی میداند.
دالیو توضیح داد: "طلا هدفی را دنبال میکند. اول از همه، یک متنوع ساز در برابر سایر داراییها است." ما ریسک گریزی و ریسک پذیری داریم و همچنین سیستم پولی داریم که خودش هم یک ریسک است."
توصیه دالیو در زمانی است که بانکهای مرکزی جهانی در حال دستیابی به مقادیر بیسابقه طلا هستند و سال 2024 بالاترین سطح خرید از سال 1967 را به خود اختصاص داده است. این روند، همراه با عملکرد تاریخی طلا در دوران آشفتگی اقتصادی، به توصیه دالیو وزن میدهد.
✔️ بیشتر بخوانید: سرمایهگذاری در طلا: راه حلی برای بحران بدهی
این سرمایهگذار میلیاردر همچنین نسبت به اتکای بیش از حد به سرمایهگذاریهای سهام سنتی هشدار میدهد و پیشنهاد میکند که کاهش بازده ممکن است در افق افرادی باشد که بیش از حد در معرض سهام و داراییهای مشابه هستند.
دالیو هشدار داد: «من فکر میکنم بعید است که این سرمایهگذاریهای بازده واقعی خوب داشته باشند. آنهایی که به احتمال زیاد بهترین عملکرد را خواهند داشت، آنهایی هستند که وقتی ارزش پول کاهش مییابد و درگیریهای داخلی و بین المللی قابل توجه هستند، مانند طلا عملکرد خوبی خواهند داشت.
از آنجایی که دنیای مالی با این چالشهای پیش رو دست و پنجه نرم میکند، بینش دالیو چشماندازی هشیارکننده در مورد نیاز به متنوع سازی استراتژیک پرتفوی ارائه میدهد. تاکید او بر طلا بهعنوان یک نیروی تثبیتکننده در زمانهای نامشخص به عنوان یک فراخوان روشن برای سرمایهگذاران برای ارزیابی مجدد رویکرد خود برای حفظ ثروت و رشد در یک چشمانداز اقتصادی در حال تحول عمل میکند.
با بیش از 50 سال تجربه و سابقه موفقیت آمیز تغییرات اقتصادی عمده، هشدارها و توصیههای ری دالیو احتمالاً در جامعه سرمایه گذاری طنین انداز خواهد شد و به طور بالقوه تغییر قابل توجهی را به سمت تخصیص طلا در ماههای آینده ایجاد میکند.
بیشتر بخوانید:
در حالی که بازارها و معاملهگران منتظر حرکت بعدی در اختلافات ایران و اسرائیل هستند، صحبتها درباره اختلال احتمالی در حیاتیترین مسیر حمل و نقل نفتی جهان، یعنی تنگه هرمز، دوباره مطرح شده است.
به گفته تحلیلگران، بستن تنگه هرمز توسط ایران یا تلاش برای این منظور، تنگه باریک بین عمان و ایران که خلیج فارس را به خلیج عمان و دریای عرب متصل میکند، میتواند به راحتی قیمت نفت را به بالای 100 دلار در هر بشکه برساند.
با این حال، همین تحلیلگران، اختلال در تنگه هرمز را به عنوان یک رویداد که احتمال بسیار پایینی دارد، در نظر میگیرند.
احتمال هرج و مرج ترافیکی در تنگهای که 21 درصد از مصرف روزانه نفت جهان از آن عبور میکند کم است، اما در بدترین شرایط، تأثیر آن زیاد خواهد بود – نه تنها بر قیمت نفت، بلکه بر بازارهای گاز طبیعی نیز، چرا که ال ان جی قطر از این خط عبور میکند.
✔️ خبر مرتبط: آیا قیمت نفت به ۱۰۰ دلار خواهد رسید؟
تنگه هرمز که جریان نفت آن به طور متوسط حدود 21 میلیون بشکه در روز است، به درستی به عنوان مهم ترین گلوگاه ترانزیت نفت در جهان توصیف میشود. این تنگه، مسیر اصلی صادرات نفت خاورمیانه به آسیا و شریان اصلی صادرات همه تولیدکنندگان بزرگ منطقه از جمله خود ایران است.
تولید نفت ایران نزدیک به سطح قبل از تحریم افزایش یافته است
به گفته اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، اما تنها عربستان سعودی و امارات متحده عربی خطوط لوله عملیاتی دارند که میتوانند تنگه هرمز را دور بزنند.
ایران خط لوله گوره- جاسک و پایانه صادراتی جاسک در خلیج عمان را با یک محموله صادراتی در ژوئیه 2021 افتتاح کرد. ظرفیت این خط لوله در آن زمان 300000 بشکه در روز بود، اگرچه ایران از آن زمان تاکنون از این خط لوله استفاده نکرده است.
در صورت بروز اختلال در عرضه، اداره اطلاعات انرژی (EIA) تخمین میزند که حدود 3.5 میلیون بشکه در روز از ظرفیت موثر استفاده نشده از این خطوط لوله میتواند برای دور زدن تنگه هرمز در دسترس باشد.
این میزان، برای جبران حتی یک روز محاصره احتمالی کافی نیست.
بازار نفت در حال حاضر معتقد نیست که شوک عرضه تنگه هرمز در کار باشد، اگرچه در بدترین سناریو، آنچه اکنون به عنوان احتمال کم دیده میشود میتواند منجر به اختلال در نسبتهای با تاثیر بالا باشد.
بیارن شیلدروپ، تحلیلگر ارشد کامودیتی در بانک SEB سوئد، هفته گذشته در یادداشتی نوشت: «قاعده در بازارهای کامودیتی این است که اگر عرضه به شدت محدود شود، قیمت اغلب به 5 تا 10 برابر سطح عادی خود میرسد.
«بنابراین اگر بدترین حالت به وقوع میپیوندد و تنگه هرمز به مدت یک ماه یا بیشتر بسته میشد، احتمالاً قیمت نفت برنت به 350 دلار در هر بشکه افزایش مییابد، اقتصاد جهانی سقوط میکند و طی مدتی قیمت نفت دوباره به زیر 200 دلار در هر بشکه میرسد."
✔️ خبر مرتبط: آیا تنگه هرمز دوباره به صحنه تنش ها باز می گردد؟
به گفته شیلدروپ: «اما به نظر نمیرسد که قیمت نفت در حال حاضر در چه وضعیتی قرار گرفته باشد.»
این تحلیلگر افزود: این ریسک دور از دسترس به نظر میرسد، در حالی که هر دو ایالات متحده و چین در صورت مسدود شدن این تنگه اقدام به بازگشایی مجدد آن خواهند کرد.
اختلال قابل توجه در جریان در تنگه هرمز 14 میلیون بشکه در روز از عرضه نفت تولیدکنندگان خاورمیانه و ظرفیت مازاد قابل توجه عربستان سعودی و امارات را به خطر میاندازد.
وارن پترسون، رئیس استراتژی کامودیتی در بانک ING، روز جمعه نوشت: چنین اختلالی برای رساندن قیمت نفت به رکوردهای جدید کافی است و میتواند قیمت از رکورد نزدیک به 150 دلار در هر بشکه در سال 2008 فراتر برود.
در حال حاضر، تقریباً همه تحلیلگران تردید دارند که تشدید تنش در خاورمیانه به قدری جدی باشد که به محاصره تنگه هرمز منجر شود.
تحلیلگران در بروکر نفت PMV اعلام کردند: «آیا آمریکا واقعاً به اسرائیل اجازه خواهد داد که تأسیسات نفتی را در مرز دشمن خود در طول یک سال انتخابات منفجر کند؟ آیا ایران واقعاً تنگه هرمز را که نه تنها صادرات همسایگان را قطع میکند، بلکه تنها منبع درآمد بینالمللی قابل توجه خود است را خواهد بست؟
بیشتر بخوانید:
چشم انداز تورم و رشد در ایالات متحده، چه کامالا هریس و چه دونالد ترامپ در انتخابات پیروز شود، تقریباً یکسان خواهد بود، اگرچه اقتصاددانان در نظرسنجی بلومبرگ به طور کلی به معاون رئیس جمهور (هریس)، برتری اقتصادی میدهند.
بر اساس نظرسنجی از 29 اقتصاددان که در 7 تا 10 اکتبر انجام شد، انتظار میرود معیار تورم محبوب مورد علاقه فدرال رزرو - شاخص قیمت هزینههای مصرف شخصی (PCE) - در چهار سال آینده به طور متوسط سالانه 2.2 درصد افزایش یابد. پیشبینی متوسط برای تولید ناخالص داخلی، نرخ رشد سالانه 2 درصدی را بهطور متوسط پیشبینی میکند، بدون توجه به اینکه چه کسی رئیس جمهور شود.
هر دو شاخص، کمی بالاتر از تخمین بلندمدت فدرال رزرو هستند که تورم PCE را 2٪ و تولید ناخالص داخلی را 1.8٪ هدف قرار میدهد. این بخشی از دلیلی است که چرا با پیروزی هر یک از نامزدها نرخ بهره نسبتاً بالا میماند، اگرچه اقتصاددانان هزینههای استقراض کمتری را در دولت هریس در مقایسه با ترامپ پیشبینی میکنند.
اقتصاد آمریکا تحت رهبری ترامپ و هریس
برنامههای اقتصادی نامزدها بسیار متفاوت است، بنابراین پیش بینیهای مشابه کمی تعجب برانگیز است.
با این حال، 62% از اقتصاددانان مورد بررسی انتظار دارند که هریس برنامه سیاستی را دنبال کند که برای چشمانداز بلندمدت رشد اقتصادی، اشتغال و تورم مطلوبتر باشد. 38% باقی مانده نیز اعلام کردند که انتظار دارند ترامپ در این زمینه عملکرد بهتری داشته باشد.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: من تمام وسایل نقلیه خودران چینی را ممنوع خواهم کرد
بزرگترین نگرانی در دستور کار ترامپ مربوط به تعرفهها است. رئیس جمهور سابق تعرفههای پایه 20 درصدی را برای همه کالاهای وارداتی و تا 60 درصد در صورتی که از چین وارد شوند، اعلام کرده است. انتظار میرود که این امر احتمالاً باعث شود سایر کشورها تعرفههای خود را بر کالاهای ایالات متحده اعمال کنند که باعث افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی میشود.
هریس و ترامپ مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کردهاند تا به رای دهندگان که نگران قیمتها و نرخهای بهره بالا هستند، ثابت کنند که سیاستهای آنها اقتصاد را تقویت میکند. با این حال، هیچ یک به طور کامل توضیح ندادهاند که چگونه چنین برنامههایی را انجام خواهند داد و هر دو مشکلات مالی کشور را بیشتر تحت فشار قرار خواهند داد.
به گفته پاسخ دهندگان این نظرسنجی، در دوره ریاست جمهوری ترامپ، کسری بودجه به طور متوسط در چهار سال آینده به 2.25 تریلیون دلار خواهد رسید، در حالی که برای هریس 2 تریلیون دلار است. کسری بودجه - که نشان میدهد چقدر هزینههای فدرال از درآمدها بیشتر است - در حال حاضر حدود 1.9 تریلیون دلار است.
✔️ خبر مرتبط: بلومبرگ: ترامپ با چالشهای تضعیف دلار روبرو میشود
برنامه هریس به طور کلی با توجه به برنامه او برای افزایش مالیات بر افراد و شرکتهای ثروتمند، کمتر به کسری بودجه اضافه میکند. برخی عقیده دارند این برنامهها میتواند به جبران هزینههای سیاستهایی مانند پوشش مدیکر (Medicare ) برای دستیاران بهداشتی خانه و کمک به صاحبان خانه برای اولین بار کمک کند. اما پرداخت برخی از برنامههای او ، از جمله افزایش اعتبار مالیاتی کودکان (child tax credit)، میتواند پرهزینه باشد. (اعتبار مالیاتی کودکان فدرال (CTC) یک اعتبار جزئی قابل استرداد است که به خانوادههای با درآمد کم و متوسط اجازه میدهد بدهی مالیاتی خود را به ازای هر دلار تا 2000 دلار برای هر کودک واجد شرایط کاهش دهند.)
در همین حال، طرح ترامپ برای تمدید کاهش مالیات، و همچنین کاهش بیشتر نرخ مالیات شرکتها، میتواند درآمد فدرال را بیشتر کاهش دهد. برای جبران آن، کمپین جمهوری خواهان قصد دارد هزینهها را کاهش دهد، تولید انرژی را تقویت کند و بر تعرفهها تکیه کند.
بیشتر بخوانید: