یوتوتایمز » بایگانی: حمید سودمند » برگه 15
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
روسیه خرید روزانه طلا را از 1.12 میلیارد روبل به 8.2 میلیارد روبل برای ماه آینده افزایش میدهد - افزایش ماهانه خیره کننده 601 درصدی که نشان دهنده تغییر جسورانه در استراتژی اقتصادی آنها است.
با ادامه تشدید تحریمهای غرب در اطراف روسیه، این کشور برای دور زدن محدودیتهای مالی و حفظ روابط تجاری با شرکای کلیدی خود به فلزات گرانبها روی آورده است. در اقدامی قابل توجه، روسیه اعلام کرده است که خرید طلای روزانه خود را به 8.2 میلیارد روبل افزایش میدهد که افزایش خیره کننده 601 درصدی ماهانه نسبت به سطوح قبلی را نشان میدهد.
این تصمیم در بحبوحه چالشهای فزاینده در انجام تراکنشهای بانکی سنتی با کشورهای غربی اتخاذ شده است. در پاسخ، روسیه و چین رویکرد جدیدی ابداع کردهاند و از طلا به عنوان وسیلهای برای پرداخت کالاها و خدمات استفاده میکنند. این فرآیند شامل خرید طلا در روسیه، انتقال آن به هنگ کنگ برای فروش و واریز درآمد حاصل از آن به حسابهای بانکی محلی است. این راهحل به هر دو کشور اجازه میدهد تا ضمن دور زدن تحریمها، تجارت خود را ادامه دهند.
با این حال، این روش جایگزین بدون موانعی نبوده است. نهادهای روسی مجبور به استخدام پیک برای انتقال فیزیکی اسناد به آن سوی مرزها و دریافت تاییدیههای لازم از بانکداران چینی شدهاند. این چالشهای لجستیکی نشان میدهد که روسیه و چین در مواجهه با فشارهای بینالمللی تا چه حد میخواهند روابط اقتصادی خود را حفظ کنند.
نکات کلیدی:
دیدگاه تحلیلگر:
جان فارست لیتل، تحلیلگر طلا از آکادمی نقره، دیدگاه منحصر به فردی در مورد این وضعیت ارائه میدهد: «بازگشت به معاملات مبتنی بر طلا بین روسیه و چین چندان راه حل دم دستی نیست، بلکه بازگشتی به شکلی اساسیتر و آزمایش شده مبادلات اقتصادی در زمان است.» او استدلال میکند که ارزش ذاتی و نقش تاریخی طلا به عنوان یک وسیله مبادله جهانی، آن را به گزینه قابل اطمینانتری نسبت به ارزهای فیات تبدیل میکند، به ویژه در زمان عدم اطمینان ژئوپلیتیک.
همانطور که چشم انداز ژئوپلیتیکی همچنان در حال تکامل است، واضح است که روسیه و چین مصمم هستند راههایی برای حفظ روابط اقتصادی خود بیابند. افزایش اتکا به طلا نشان میدهد که فلزات گرانبها ممکن است نقش برجستهتری در تجارت جهانی در سالهای آینده داشته باشند.
استراتژیستهای سیتی عقیده دارند که قیمت نفت تا سال 2025 به حدود 60 دلار در هر بشکه کاهش مییابد. این تحلیلگران مازاد قابل توجه در بازار را به عنوان محرک اصلی ذکر میکنند.
در حالی که اختلالات اخیر عرضه در لیبی و کاهش تاخیر تولیدات توسط اوپک پلاس حمایت کوتاه مدتی را برای قیمت برنت در محدوده 70 تا 72 دلار ارائه کرده است، سیتی این مسئله را موقتی میداند.
بازارها نسبت به تصمیم اوپک پلاس واکنشی نشان ندادند و برنت تا پایان چهارم سپتامبر ثابت ماند بود. به گفته استراتژیستها، با این حال، حل و فصل وضعیت لیبی ممکن است ماهها طول بکشد.
آنها احتمال ظهور مازاد قوی در سال آینده را برجسته میکنند که میتواند قیمتها را پایین آورد.
به گفته آنها: "ما توصیه میکنیم با افزایش قیمت برنت به سمت 80 دلار وارد معامله فروش شوید چرا که در انتظار کاهش قیمت برنت به محدوده 60 دلار در سال 2025 هستیم. دلیل این مسئله وجود مازاد قابل توجه است."
اوپک پلاس شروع لغو کاهش تولیدات برنامه ریزی شده خود را از اکتبر 2024 تا دسامبر 2024 به تعویق انداخته است و اکنون قرار است این روند تا پایان سال 2025 به پایان برسد. این تصمیم در واکنش به ضعف اخیر بازار و کاهش قیمتها، با وجود اختلالات مداوم در عرضه نفت لیبی و نگرانیهای اقتصادی گستردهتر در ایالات متحده و چین اتخاذ شده است.
به طور جداگانه، تیم تحقیقات کامودیتی بانک آمریکا پیشبینی قیمت نفت برنت را به 75 دلار در هر بشکه برای نیمه دوم سال 2024 کاهش داده است. این پیشبینی از نزدیک به 90 دلار و برای سال 2025 از 80 دلار کاهش یافته است.
این تیم با وجود این که اوپک پلاس افزایش تولید برنامه ریزی شده را به تأخیر میاندازد، به نگرانیها در مورد افزایش ذخایر جهانی نفت اشاره میکند. آنها خاطرنشان میکنند که رشد ضعیف تقاضا همراه با رکورد ظرفیت اضافی اوپک پلاس بیش از 5 میلیون بشکه در روز، چشم انداز قیمت نفت را ضعیف کرده است.
به گفته استراتژیستهای بانک آمریکا: «در واقع، ما اکنون پیشبینی حرکت قیمت نفت برنت از سقف قیمتی به سمت محدوده میانی دامنه پیشبینی 60 تا 80 دلار خود در هر بشکه هستیم و این مسئله سریعتر از آنچه قبلاً هشدار داده شده بود، انجام میگیرد. این مازاد ظرفیت، همراه با تقاضای کندتر، ریسک جهش قیمتها را به دلیل اختلالات ژئوپلیتیکی بالقوه کاهش میدهد.
طلا همچنان با احتیاط در حدود 2500 دلار معامله میشود. این فلز گرانبها تلاش میکند چرخه بازده منفی سپتامبر را بشکند، روندی فصلی که در ده سپتامبر گذشته به جز یکی، طلا در آن کاهش یافته است. فلز زرد پس از حرکت به سمت حمایت 2470 دلار، به پشتوانه رکود اقتصادی جهانی که ریسک نزولی را برای کامودیتیهای وابسته به رشد و سهام وابسته به رشد افزایش داده است، بازگشتی داشت. رکود همچنین دورنمای یک چرخه تهاجمیتر کاهش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو آمریکا که قرار است در 18 سپتامبر برای بحث در مورد نرخها تشکیل جلسه دهد، افزایش داده است.
با نشان دادن نشانههایی از ثبات تورم، بانک مرکزی آمریکا، که تحت یک مأموریت دوگانه تعیین شده توسط کنگره با تمرکز بر قیمتها و حداکثر اشتغال فعالیت میکند، احتمالاً تمرکز خود را به سمت اشتغال و به طور فزایندهای به نشانههایی مبنی بر سرد شدن بازار کار تغییر خواهد داد. با در نظر گرفتن این موضوع، اکنون شکی وجود ندارد که FOMC چرخه کاهش نرخ بهره را در اواخر ماه جاری آغاز خواهد کرد، که در حال حاضر انتظار میرود نرخ بهره فدرال رزرو تا دسامبر سال آینده به 3% کاهش یابد. دادههای دریافتی، بهویژه آنهایی که بر رشد و اشتغال در پیش از نشست این ماه تمرکز دارند، تعیین میکنند که آیا FOMC با کاهش 50 نقطه پایهای نرخ بهره، موافقت خواهد کرد یا خیر.
نتیجه نشست FOMC در اواخر این ماه، و به همراه آن جهت دلار و همچنین تحولات ژئوپلیتیکی، همگی به تعیین اینکه آیا طلا میتواند «نفرین سپتامبر» ذکر شده را بشکند، کمک میکند. متوسط بازده منفی طلا در ده سال گذشته در ماه سپتامبر حدود 3 درصد است. ساکسو بانک (Saxo Bank)، چشم انداز مثبت خود در بلند مدت را طلا حفظ میکند، و چه تاریخ تکرار شود یا نه، حتی اصلاح همتراز با کاهش نزدیک به 5 درصدی سال گذشته، روایت صعودی این بانک را تغییر نخواهد داد.
دلایل اصلی ساکسو بانک برای افزایش بلندمدت قیمت طلا عبارتند از:
بازار کار به تعادل بهتری دست یافته و دیگر عامل اصلی تورم نیست؛ این بهبود، نتیجه کاهش فشردگی بیش از حد موجود در بازار کار است.
هدف از رسیدن سرعت رشد قیمتها به ۲ درصد، ارتباط شفاف و درک عمیق آن توسط عموم است و با توجه به لنگر انداختن انتظارات تورمی، قادر به برقراری توازن بهتر بین اهداف حداکثر اشتغال و مهار تورم هستیم.
نرخ بیکاری همچنان در سطح پایینی قرار دارد و با توجه به دادههای اخیر بازار کار که نشاندهنده روند کاهشی فعالیتهای اقتصادی است، تمایل زیادی به بررسی دقیقتر آخرین گزارشهای اشتغال دارم؛ به خصوص با توجه به پیشبینی خود مبنی بر نرخ بیکاری بلندمدت در حدود ۳.۷۵ درصد.
بر اساس پیشبینیهای موجود، انتظار میرود نرخ بیکاری تا پایان سال در حدود ۴.۲۵ درصد، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در سال جاری بین ۲ تا ۲.۵ درصد و نرخ تورم در سال آینده نزدیک به ۲ درصد باشد.
با اطمینان میتوان گفت که فشارهای تورمی در حال کاهش هستند و اگرچه هنوز به هدف ۲ درصدی تورم نرسیدهایم، اما در مسیر صحیح حرکت میکنیم.
با توجه به کند شدن رشد جهانی و احتمال تضعیف بیشتر بازار کار، سیاست پولی فدرال رزرو در بازگرداندن ثبات قیمتها موثر بوده است و بسته به دادههای اقتصادی، امکان تغییر این سیاستها به سمت موضع خنثیتر وجود دارد.
شروع یک ماه جدید همیشه زمان خوبی برای ارزیابی مجدد وضعیت مالی شما است. برای بسیاری از آمریکاییها، در سالهای اخیر پاسخ به این سوال اخیر فلزات گرانبها، به ویژه طلا و نقره بوده است. به عنوان مثال، مزایای سرمایه گذاری در طلا متفاوت است و میتواند به ویژه در شرایط اقتصادی که آمریکاییها در سال های اخیر تجربه کرده اند، سودمند باشد.
اما مزایای سرمایه گذاری در طلا نیز دقیقاً از بین نرفته است. یک مورد قانعکننده برای سرمایهگذاری در این فلز گرانبها در سپتامبر (شهریور) امسال نیز وجود دارد. اگرچه دلایل سرمایهگذاری ممکن است کمی متفاوت از زمانی باشد که تورم در حال افزایش بود. در زیر، سه مزیت بزرگ سرمایهگذاری طلا را در سپتامبر امسال که هم سرمایهگذاران مبتدی و هم سرمایهگذاران باتجربه باید بدانند به تفصیل شرح میدهیم.
3 مزیت بزرگ سرمایه گذاری طلا در سپتامبر امسال
پتانسیل کسب سود سریع
قیمت طلا در اول ژانویه از 2063.73 دلار در هر اونس شروع شد. اما تا 4 سپتامبر، قیمت حدود 2490.70 دلار در هر اونس بود که در کمتر از یک سال بیش از 20% افزایش یافته است. به گفته برخی کارشناسان، قیمت در هفتههای اخیر افت کرده است، اما پتانسیل رسیدن به 3000 دلار در هر اونس یا بالاتر را دارد. در حالی که طلا بیشتر به عنوان یک دارایی امن در مقابل یک دارایی درآمدزا در نظر گرفته میشود، اکنون فرصتی نادر برای به دست آوردن سود بالقوه از این فلز است. با این حال، سرمایه گذاران باید فعال باشند و به دنبال راههای ارزان برای خرید باشند تا بازده خود را به حداکثر برسانند. با این حال، آنها میتوانند با خرید و فروش طلا اکنون سود سریعی کسب کنند.
سهولت در فروش
تقاضای طلا به طور مداوم بالا است که این مسئله فروش و خرید آن را آسان میکند. اما با توجه به قیمت بالاتر - و احتمال ادامه افزایش قیمت در ماههای آینده - ممکن است در حال حاضر فروش آن آسانتر باشد. اگر به صورت عمده خرید میکنید، ممکن است بتوانید تخفیفی در قیمت بگیرید و سپس آن را با قیمت بالاتر بفروشید. با توجه به این نکته، اگر قصد فروش فوری آن را دارید، باید در مورد میزان خرید عاقلانه رفتار کنید. طلا به طور کلی به عنوان یک سرمایه گذاری بلندمدت در نظر گرفته میشود که در آن توانایی شما برای کسب بازده بالا باید در مقایسه با محافظت از سبد سرمایه گذاری و متنوع سازی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
محفاظت از سبد سرمایه گذاری در مواجه با تحولات بازار
زمانی که اخبار تورم مثبت بود، بازار سهام عملکرد خوبی داشت، اما اخیراً در میان نگرانیها در مورد بیکاری و سایر عوامل، وضعیت کمی دشوار است. زمانی که گزارشهای بعدی بیکاری و تورم در اواخر این ماه منتشر شود، قطعاً فراز و نشیبهایی در قیمت خواهیم داشت. پس منطقی است که برخی از تأثیرات سرمایه گذاری در بازار سهام و اوراق قرضه خود را با طلا جبران کنید. طلا تمایل به حفظ ارزش و حتی افزایش قیمت دارد پس زمانی که سایر داراییهای شما متزلزل به نظر میرسند، مناسب خرید است. بنابراین قبل از این تغییرات اجتناب ناپذیر بازار، سرمایه گذاری در طلا را در سپتامبر امسال در نظر بگیرید. مطمئن شوید که سرمایه گذاری طلای خود را به 10٪ از کل سبد خود محدود کنید تا از شلوغی سبد خود جلوگیری کنید.
نکته پایانی
زمان بندی مناسب برای انتخاب هر سرمایه گذاری شخصی است. اما سپتامبر (شهریور) امسال میتواند زمان خوبی برای سرمایهگذاران برای روی آوردن به طلا باشد. با پتانسیل کسب سود سریع در حال حاضر، بسیاری با شروع سرمایه گذاری در این ماه سود خواهند برد. به لطف این افزایش قیمت، فروش آسانتر از حد معمول خواهد بود، در حالی که در این میان با تغییر بازار، محافظت از سبد سهام بسیار مورد نیاز است. اطمینان حاصل کنید که مزایا و معایب سرمایه گذاری طلا را به دقت مورد سنجش قرار دادید تا واقعاً مطمئن شوید که این حرکت برای شما در این ماه مناسب است.
معاملات آتی مس نسبت به بالاترین رکورد خود در سال جاری بیش از 20% کاهش یافته است.
کامودیتیها در سه ماهه سوم کاهش یافتهاند که با زیانهای سنگین نفت و مس برجسته شده است، چرا که دادههای اقتصادی ضعیف از چین و ایالات متحده نگرانی در زمینه کاهش تقاضا را افزایش دادند.
این مسئله پیامدهایی بر بازارهای مالی دارد و نشانههایی از استرس اقتصادی به افت کلی بازارهای سهام ایالات متحده و جهان در روز سهشنبه کمک میکند.
لوئیس ناولیر، بنیانگذار و مدیر سرمایه گذاری مدیر دارایی Navellier & Associates، در یادداشتی روز سه شنبه گفت: تقاضا برای نفت و مس "اغلب به عنوان نشانهای از روند رشد جهانی قلمداد میشود."
وقتی از ناولیر در مورد کاهش روز سهشنبه در بخش کامودیتیها سؤال شد، وی اعلام کرد که کاهش رتبه مس توسط گلدمن ساکس و همچنین ضعف در چین، اروپا، کانادا و ایالات متحده، قیمتها را تحت فشار قرار داده است.
در ایالات متحده، شاخص تولیدی PMI از 46.8 درصد به 47.2 درصد رسید. اعداد زیر 50% نشان میدهد که بخش تولیدی در حال انقباض است، بنابراین فشارسنج کلیدی کارخانههای ایالات متحده برای پنجمین ماه متوالی منفی بود.
به گفته ناولیر: عدد منتشر شده شاخص کمتر از برآورد اجماع اقتصاددانان بود و مولفه "به ویژه ناامید کننده" سفارشات جدید در این دادهها بود.
شاخص سفارشات جدید در ماه اوت با 2.8 واحد کاهش به 44.6 درصد رسید که پایینترین رقم در بیش از دو سال گذشته است، در حالی که مولفه تولیدی از 45.9 درصد در ژوئیه به 44.8 درصد کاهش یافت که کمترین میزان از زمان تعطیلی اقتصاد در ماه مه 2020 در اوج همه گیری ویروس کرونا بود.
جان کاروسو، استراتژیست ارشد بازار در RJO Futures گفت: «در حال حاضر، هنوز ابهامات زیادی در مورد نقاط دادههای تولیدی ایالات متحده و چین وجود دارد که بر کامودیتیهای صنعتی بیشتری مانند مس و نفت تأثیر میگذارد».
دادههای رسمی شاخص مدیران خرید تولیدی چین که در تعطیلات آخر هفته منتشر شد از 49.4 در ژوئیه به 49.1 در ماه اوت کاهش یافت، که پایینترین سطح شش ماهه و چهارمین ماه متوالی زیر آستانه 50 است که انبساط را از انقباض جدا میکند.
ضعف اقتصادی میتواند تقاضا برای انرژی و کامودیتیهای صنعتی را کاهش دهد. معاملات آتی نفت خام به پایینترین سطح خود از سال گذشته رسیده است، در حالی که قیمت مس ایالات متحده نزدیک به 3 درصد کاهش یافته است.
به طور کلی کامودیتیها اخیراً ضعیف عمل کردهاند. شاخص کامودیتی موسسه S&P (یا S&P GSCI)، معیار سرمایه گذاری در بازار کامودیتی، طبق دادههای بازار داو جونز، امسال در اوج خود در آوریل 12.4 درصد افزایش داشت، اما در روز جمعه به رشد تنها 0.2 درصدی برای سال جاری کاهش یافته است.
شاخص فرعی فلزات صنعتی شاخص کامودیتی موسسه S&P یعنی SPGSIN در ارزیابی سالانه تا روز جمعه حدود 5.3 درصد افزایش داشت، اما در ارزیابی سه ماهه تا به امروز 3.3 درصد کاهش داشته است، در حالی که زیرشاخص انرژی 1.2% در ارزیابی سالانه کاهش یافت و در ارزیابی سه ماهه تا به امروز 10.6% افت کرده است.
مس
گلدمن ساکس روز دوشنبه در یادداشتی اعلام کرد که انتظار دارد قیمت مس در سال 2025 به طور متوسط به 10100 دلار در هر تن برسد که کمتر از پیش بینی قبلی خود از 15000 دلار است.
تحلیلگران گلدمن میگویند: «تقاضای کامودیتی کمتر از حد انتظار چین و همچنین ریسکهای نزولی برای چشمانداز اقتصادی آینده چین، ما را به دیدگاه تاکتیکی کمتر مثبتی برای کامودیتیها سوق میدهد».
پیش بینی قیمتی پایینتر به دنبال عقب نشینی شدید مس از قیمتهای بی سابقه در اوایل سال جاری است. معاملات آتی مس پس از رسیدن به رکورد میان روزی 5.199 دلار در روز 20 مه، در 21 مه به بالاترین رقم تاریخی 5.106 دلار در هر پوند رسید. یک تن حدود 2204 پوند است.
افت قیمت آتی مس
جان کاروسو اضافه کرد: «سوالات در مورد ضعف در بازار املاک و مستغلات چین و اقتصاد این کشورهمچنان بر داستان مس تاثیر میگذارد.
سهام تولیدکنندگان بزرگ مس جهان مانند فریپورت-مکموران (Freeport-McMoRan)، بیاچپی (BHP) در روز سهشنبه کاهش یافتند.
ویل مک دونا، بنیانگذار Corestone Capital، معتقد است که بازار نسبت به منحنی تقاضا برای مس بیش از حد واکنش نشان داده است، که به دلیل لایحه اقلیمی و مالیات قانون کاهش تورم ایالات متحده (Inflation Reduction Act) تقویت شده است که انرژی پاک را ترویج میکند و در برابر تغییرات آب و هوایی اقدام میکند. مس یک فلز کلیدی در تولید انرژی های تجدیدپذیر است.
مکدوناف گفت: بازار نسبت به چشمانداز تقاضای ایجاد شده توسط لایحه اقلیمی و مالیات قانون کاهش تورم ایالات متحده (Inflation Reduction Act) بیش از حد واکنش نشان داد، اما مطمئناً بیش از حد اصلاح داشته است.
از روز سهشنبه، قیمت مس 21.2 درصد نسبت به بالاترین سطح خود کاهش یافته است.
به گفته مکدوناف: «خبر خوب این است که تقاضا برای فلزات استفاده شده در باتریها و راهحلهای انرژی سبز جناحی نیستند، و در فصل انتخابات بیش از حد متزلزل نخواهد بود - مهم نیست که چه کسی بر سر کار باشد، جهان به منابع انرژی بیشتری نیاز دارد، چه برای [هوش مصنوعی]، ماشینهای برقی و... اما شبکه برق ما و اتصالات ما برای این کار آماده نیستند.»
وی گفت: با توجه به اینکه ما معتقدیم قیمت مس به طور قابل توجهی بالاتر خواهد رفت. پیشبینی این که چه زمانی این اتفاق رخ خواهد داد سخت است، اما افزایش قیمت اجتنابناپذیر است.»
در همین حال، کاروسو گفت که سوالات پیرامون ضعف در اقتصاد چین "در نهایت زمانی که داستان به طور کامل برای تقاضای مس تمام شود، فروکش خواهد کرد."
موسسه RJO Futures معتقد است که "برق رسانی و اصلاح شبکه برق، کاتالیزور آینده خواهد بود و همچنین کسری عرضه مورد انتظار در آینده نزدیک پیشبینی میشود."
نفت
ناولیر گفت: برای نفت، انتظار میرود که قیمتها با کاهش تقاضای فصلی در پاییز کاهش یابد.
این در حالی است که نفت لیبی قطع شده است و ونزوئلا نمیتواند برق خود را روشن نگه دارد و اوکراین همچنان به «محو کردن پالایشگاههای نفت خام روسیه» ادامه میدهد.
شاخص جهانی نفت خام برنت شاهد کاهش 4.9 درصدی یا 3.77 دلاری در ماه نوامبر بود و به 73.75 دلار در هر بشکه در ICE Futures Europe در روز سه شنبه رسید و به کمترین میزان از دسامبر افت کرد. قیمتها در حال حاضر در ارزیابی سالانه تا به امروز کاهش یافته است و از پایان سال 2023 کاهش 4.3 درصدی داشته است.
افت نفت برنت در سال جاری
قیمت نفت خام آمریکا، وست تگزاس اینترمدیت، 3.21 دلار یا 4.4 درصد کاهش یافت و به 70.34 دلار در هر بشکه در بورس کالای نیویورک (New York Mercantile Exchange) و به کمترین میزان از دسامبر رسید و 1.8 درصد نسبت به سال قبل کاهش یافت.
فرید گیندو، بنیانگذار و مدیر ارشد سرمایه گذاری شرکت Drill Capital Management.، گفت: برای تثبیت و بهبود نفت خام، بازار باید شاهد بهبود دادههای چین باشد.
به گفته وی کاهش شدیدتر نرخ بهره در آمریکای شمالی و اروپا برای تقویت تقاضای مصرف کننده و تمدید کاهش تولید توسط تولیدکنندگان بزرگ نفت موسوم به اوپک پلاس، در پاسخ به ضعف کوتاه مدت در آسیا، به بهبود قیمت نفت نیز کمک میکند.
به گفته گیندو، قیمت نفت برنت احتمالاً در محدوده 75 تا 80 دلار «با پشت سر گذاشتن عوامل منفی اقتصادی» «تثبیت» خواهد شد.
ناولیر، با این حال، گفت خاورمیانه «بعد از غرق شدن یک نفتکش توسط حوثیها و کشتن شش گروگان توسط حماس، به عنوان یک انبار باروت باقی میماند». او قیمتهای پایینتری برای نفت در آینده پیشبینی میکند.
به گفته وی: «بین رکورد تولید نفت خام در آمریکا، به علاوه گویان (Guyana) که تولید خود را با کمک اکسون موبیل افزایش میدهد، انتظار میرود قیمت نفت خام در ماههای آینده با کاهش تقاضا افت کند.»
وی ادامه داد: به طور کلی برای کامودیتیها، تا زمانی که فدرال رزرو نرخهای بهره را "چند بار کاهش دهد و فعالیتهای تولیدی در سطح جهانی افزایش یابد، انتظار میرود قیمت کامودیتیها پایین بماند."
شرکتهای فولادی به دلیل افزایش سطح ذخایر، کاهش تقاضا، افزایش هزینههای تولیدات و افزایش واردات ارزان از چین و کره، با کاهش تولیدات بالقوه مواجه هستند.
افزایش واردات در حالی رخ میدهد که تقاضای داخلی از بخش خودرو و کالاهای سفید (وسایل خانگی از قبیل ماشین لباسشویی ، یخچال ، ماشین ظرفشویی) کاهش یافته است.
در چهار ماهه اول سال مالی، واردات فولاد به هند در مجموع 2.69 میلیون تن بود که در مقایسه با 1.57 میلیون تن صادرات، منجر به کسری تجاری 1.12 میلیون تنی شد. در ماه ژوئیه، صادرات فولاد با 14% کاهش متوالی به 0.30 میلیون تن رسید، در حالی که واردات با 18% افزایش به 0.75 میلیون تن رسیده بود.
یکی از مقامات شرکت فولاد گفت: "واردات به هند در ماه گذشته با سرعت تند ادامه یافت چرا که قیمت جهانی فولاد به دلیل تقاضای ضعیف پایین بود."
وی افزود: ژاپن و کره با استفاده از توافقنامه تجارت آزاد در تلاش هستند تا سفارشات شمشه و تختال (نیمه فولادی) را که بر صنعت فولاد هند تأثیر منفی میگذارد، رزرو کنند. (شمشه (Bloom) به شمشال خیلی شبیه است و در واقع اگر عرض بیلت (شمشال) بیش از 15 سانتیمتر و سطح مقطع آن بزرگتر از 230 سانتیمتر مربع باشد آنرا شمشه میگوییم. از بلوم برای ساخت ریل، تیر آهن، قوطی و … استفاده میشود. تختال (Slab) قطعهای مکعب مستطیل از فولاد معمولاً به ضخامت 230 میلیمتر و عرض 1.25 متر و طول 12 متر است. تختال یکی از محصولات میانی برخی کارخانههای فولادسازی است که از آن برای تولید فولاد ورق استفاده میشود.)
هزینۀ تمام شده تا در انبار واردات فولاد در هفته اول ماه قبل 48,358 روپیه (579 دلار) در هر تن از چین و 49,265 روپیه (590 دلار) در هر تن از ژاپن بود.
در مقابل، قیمت فولاد داخلی با قیمت 51050 روپیه در هر تن اعلام شد.
جالب اینجا است که نه تنها شرکتهای فولادی، بلکه تجار هم هستند که فولاد وارد میکنند و در بازار داخلی میفروشند.
به گفته منابع، کاهش شدید قیمتها حاشیه سود تجار را از بین برده است، چرا که قیمتها قبل از رسیدن محمولهها از چین در 45 تا 60 پس از رزرو کاهش یافته است.
عامر مکدا، تحلیلگر کامودیتی و ارز در Choice Broking، خاطرنشان کرد که قیمت فولاد برای چهار ماه متوالی روند نزولی داشته است و در ماه گذشته سه درصد کاهش داشت.
به دلیل افزایش واردات فولاد، قیمتهای فعلی بازار اسپات حدود 41700 روپیه در تن است.
وی افزود: تولید فولاد هند در ماه ژوئیه با 6.8 درصد افزایش به 12.3 میلیون تن رسید، در حالی که واردات تا این سال مالی به شدت افزایش یافته است.
واردات ارزان بر توانایی شرکتهای فولاد هندی برای انتقال هزینههای فزاینده فشار آورده است.
صنعت فولاد در حال حاضر تحت واردات ارزان قیمت است، حتی در حالی که هزینه تولید با مالیات اضافی اعمال شده توسط چند کشور غنی از مواد معدنی پس از حکم اخیر دیوان عالی افزایش یافته است.
کاهش صادرات
شرکتهای فولادی با چالش بزرگی در زمینه صادرات روبرو هستند، چرا که اکثر کشورهای واردکننده بزرگ مانند مالزی، ترکیه و ویتنام تحقیقات خود را در مورد واردات از هند آغاز کردهاند.
به گفته منابع تجاری، در حالی که این کشورها به زمان نیاز دارند تا تحقیقات را به پایان برسانند و موانع تجاری وضع کنند، خریداران از ترس مواجهه با خشم دولت خود، شروع به کاهش واردات از هند خواهند کرد.
طبق تحقیقات ICRA، انتظار میرود که قطبهای تولید فولاد پیشرو در سال 2024 شاهد تقاضای ضعیف فولاد باشند، به جز هند و اروپا.
این نه تنها بر قیمت جهانی فولاد تأثیر گذاشته است، بلکه رقابت هند با تولیدکنندگان فولاد چینی را در مقاصد صادراتی اصلی هند مانند اروپا، غرب آسیا و آسیای جنوب شرقی افزایش میدهد.
وارن بافت، مدیر عامل برکشایر هاتاوی و جانشین او، گرگ آبل، بین سه ماهه اول سال 2022 تا سه ماهه دوم سال 2024، میلیاردها دلار از داراییهای اصلی بازار سهام برکشایر را فروختهاند که منجر به افزایش 161 درصدی سرمایه نقدی شرکت به 276.9 میلیارد دلار شده است. این روند در سه ماهه سوم سال ادامه یافته است.
برکشایر از 17 ژوئیه 150.1 میلیون سهام بانک آمریکا را به قیمت 6.2 میلیارد دلار فروخته است. پس از فروش، برکشایر با 11.4% سهام به ارزش تقریبی 36 میلیارد دلار، بزرگترین سهامدار بانک آمریکا باقی میماند. اما فروش 90 میلیارد دلاری کل سهام این شرکت در نیمه اول سال 2024 و به دنبال آن فروش بیشتر در مقیاس بزرگ در سال جاری، برخی از سرمایه گذاران را نگران کرده است.
گمانه زنیها در مورد اینکه چرا بافت بسیاری از داراییهای اصلی خود را در بازار سهام میفروشد به اوج هیجان رسیده است و برخی معتقدند که این سرمایه گذار میلیاردر به ارزش گذاریهای بالا واکنش نشان میدهد و پول نقد برای یک خرید بزرگ ذخیره میکند و یا حتی برای رکود یا سقوط بازار آماده میشود.
هاروکی تویاما، مدیر پورتفو و رئیس تیم سرمایه گذاری در مدیسون سرمایه گذاری (Madison Investments)، گفت که فروش سهام توسط بافت را به عنوان یک پیشبینی آشکار بازار نزولی نمیبیند.
تویاما، که از دهه 1990 سهام برکشایر را در برخی از صندوقهای خود در اختیار داشته است، به فورچون (Fortune) گفت: من فکر میکنم اگر به کارنامه [بافت] نگاه کنید، شاید هر چند دهه یکبار، او از بازار بیرون میآید و به صراحت میگوید " بازار سهام واقعاً ارزان است یا سهام گران است". او اخیراً این کار را نکرده است.
تویاما گفت که اقدامات برکشایر برای افزایش پول نقد نباید به طور کامل نادیده گرفته شود، اما مطمئناً میتواند نشانهای باشد که بافت و شرکت احساس میکنند بازار سهام حداقل نسبتاً بیش از حد ارزش گذاری شده است.
به نظر او، اندیکاتور معروف بافت (Buffett indicator)، که تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را با ارزش کل بازار سهام آن به منظور سنجش ارزش نسبی سهام مقایسه میکند، اکنون بیش از دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین تاریخی خود است، که معمولاً نشانهای از ارزش گذاری بالا بازار سهام است. بافت در سال 2001 به فورچون گفت که اندیکاتور بافت "احتمالا بهترین معیار برای ارزیابی وضعیت ارزش گذاریها در هر لحظه است."
از لحاظ تاریخی، زمانی که برکشایر وضعیت نقدینگی خود را به طور چشمگیری افزایش داده است، نشان دهنده روزهای سختی در آینده نیز بوده است. تویاما خاطرنشان کرد: «اگر به گذشته برگردید، آخرین باری که [برکشایر] این مقدار پول نقد نسبت به ارزش دفتری داشت، قبل از بحران مالی بود. بنابراین میتوانید این موضوع را مطرح کنید که شاید [بافت] کمی بیشتر به ریسک فکر میکند.
مدیر پورتفو کهنه کار استدلال کرد که در کل به نظر میرسد بازار سهام "در سمت گرانی" قرار دارد، اما این بدان معنا نیست که بافت سهام بانک آمریکا را فروخت چرا که میترسد سقوط بازار در راه باشد. بافت و تیمش تخصیص دهندگان سرمایه منظمی هستند که احتمالاً داراییهای خود را مورد به مورد بررسی میکنند.
تویاما گفت: «او به سهام خود نگاه میکند و احساس میکند گران هستند و اصلاحاتی انجام میدهد و لزوماً احساس نمیکند که مجبور به سرمایه گذاری مجدد باشد. «آیا این یک پیشبینی بازار است؟ نه، اما فکر میکنم، او جذابیت کمتری در نسبت ریسک به سود مشاهده میکند. بنابراین میتوانید این موضوع را مطرح کنید که او فکر میکند فرصتهای بزرگ زیادی وجود ندارد.»
چرا بافت سهام بانک آمریکا را میفروشد؟
رمزگشایی انگیزههای واقعی پشت حرکتهای بازار برکشایر همیشه دشوار است، اما تویاما چند ایده ارائه کرد که چرا سهام بانک آمریکا – که اکنون سومین هولدینگ بزرگ برکشایر پس از آخرین فروش سهام شرکت اپل و امریکن اکسپرس است – دچار سرنوشت مشابهی شده است.
اولاً، با توجه به اینکه بازارها نزدیک به اوج خود هستند و سهام با ارزش گذاری بالا مطابق با شاخص بافت معامله میشوند، بافت می تواند به سادگی با قفل کردن سود، ریسک خود را مدیریت کند. تویاما خاطرنشان کرد: «سهام بانک آمریکا از زمانی که بافت آن را خریده، عملکرد نسبتاً خوبی داشته است.»
برکشایر اولین بار سهام بانک آمریکا را در سه ماهه دوم سال 2007، درست قبل از بحران مالی جهانی، خریداری کرد که مطمئنا بهترین زمان نبود. بافت و شرکت برکشایر برای اولین آزمایش خود از این بانک 50.61 دلار به ازای هر سهم پرداخت کردند و سهام در حال حاضر حدود 40 دلار برای هر سهم معامله میشود.
با این حال، تمایل بافت برای ایستادن پشت بانک آمریکا در روزهای تاریک بحران مالی 2007-2008 (GFC) کمک کرد که شرط اولیه او به یک برنده تبدیل شود. برکشایر به خرید صدها میلیون سهام بانک آمریکا ادامه داد در حالی که قیمت این بانک قبل از GFC کاهش مییافت. بزرگترین خرید بافت، 679 میلیون سهم بود زمانی که سهام بانک آمریکا به 24.27 دلار رسید.
سپس، در سال 2011، زمانی که بانکها پس از بحران مسکن آمریکا همچنان در حال خسران بودند، بافت 5 میلیارد دلار از سهام و حق تقدمهای بانک آمریکا را خریداری کرد، با این تصور که بانک برای پوشش ریسک خود با وامهای مسکن مشکل دار مانند برخی از همتایان خود به پول نقد اضافی نیاز ندارد، که این سرمایه گذاری او به سرعت سودآور شد.
بافت در نهایت در سال 2017، پس از بهبودی بانک آمریکا، حق تقدمهای خود را تبدیل کرد و برکشایر را برای اولین بار به بزرگترین سهامدار بانک تبدیل کرد. او در آن زمان به CNBC گفت که "زمان زیادی" تا فروشش طول خواهد کشید. مبنای بهای تمام شده برکشایر برای داراییهای بانک آمریکایی خود اکنون فقط 14.15 دلار به ازای هر سهم است، به این معنی که این شرکت سود قابل توجهی دارد - درست مانند آنچه بافت بیش از یک دهه پیش پیش بینی میکرد.
اکنون بافت در حال فروش است و البته سرمایهگذاران معمولاً سود سود انجام نمیدهند، مگر اینکه باور داشته باشند بازده آینده سرمایهگذاری کاهش یافته است یا فرصتهای جدیدی ایجاد شده است. به گفته تویاما، دلیل دیگری پشت فروش سهام بانک آمریکا بافت میتواند افزایش ریسک برای بانکها باشد.
تویاما خاطرنشان کرد که بافت در سالهای اخیر پس از بازدهی قوی بازار، تلاش کرده است تا ریسک پرتفوی خود را از بین ببرد. برکشایر در سال 2023 تمام داراییهای خود را در سازنده تراشههای نیمه هادی تایوان فروخت و امسال سهام خود در غول خودروسازی برقی چینی BYD کاهش داد. در مجموع، این شرکت در نیمه اول سال 2024 90 میلیارد دلار سهام فروخت که شامل بیش از نیمی از سهام اپل است. او گفت: "حدس من این است که او در مورد سهام بانکها تجدیدنظری بیشتری میکند."
تویاما خاطرنشان کرد که افزایش نرخهای بهره، به طور نسبی جذابیت بانکها را کاهش داده است – در حالی که داراییهای بدون ریسک مانند اوراق خزانهداری اکنون تقریباً 5 درصد بازدهی دارند در مقایسه با نزدیک به صفر چندی پیش. بافت همچنین از نحوه مدیریت پرتفوی اوراق بهادار خود در بسیاری از بانکها در سالهای اخیر، به ویژه پس از فروپاشی چندین بانک منطقهای در سال گذشته، از جمله بانک سیلیکون ولی، به دلیل تصمیم آنها برای خرید اوراق خزانه داری بلند مدت در یک محیط افزایش نرخ بهره، ابراز ناامیدی کرد.
واضح است که او هرگز به طور خاص از بانک آمریکا انتقاد نکرده است. اما من فکر میکنم بهطور کلی شما میتوانید این استدلال را مطرح کنید که او به طور کلی از بانکها - در مورد اینکه چگونه رفتار میکنند - ناامید شده است.
تویما خاطرنشان کرد که بافت اخیرا سهام بانکی دیگری را نیز فروخته است. پس از فروش کل سهام ولز فارگو در سال 2021، برکشایر 21% یا 2.65 میلیون سهم از سهام خود در کپیتال وان (Capital One) را در سه ماهه دوم فروخت و سود زیادی به دست آورد.
در حالی که برخی سرمایه گذاران ممکن است نگران باشند که فروش سهام توسط برکشایر به معنای سقوط قریب الوقوع بازار سهام باشد، تویاما گفت که چنین پیامی را دریافت نمیکند. او خاطرنشان کرد که اگر بافت به این دلیل سهام میفروشد که احساس میکند سقوطی در راه است، یا اینکه سهام آنقدر بیش از حد ارزش گذاری شده بود که نیاز باشد فوراً سیو سود انجام دهد، سهام مالی در موقعیت منطقی برای فروش قرار ندارند.
او گفت: «اگر به طور کلی نگران سهامهای گران قیمت هستید، مطمئناً بانکها در صدر فهرست قرار نخواهند داشت – آنها با 10، 11، 12 برابر درآمدزایی فعلی معامله میشوند.
استراتژیستهای بانک آمریکا روز سه شنبه بر این عقیده خود تاکید کردند که قیمت طلا ممکن است در سال آینده به 3000 دلار برسد.
از اواخر سال 2023، تیم کامودیتی بانک آمریکا موضع صعودی خود را در مورد طلا حفظ کرده است و پیش بینی میکند که قیمت آن تا سال 2025 به 3000 دلار در هر اونس برسد. با توجه به اینکه قیمت طلا تا به امروز 21% افزایش یافته است، به نظر میرسد این فلز گرانبها در مسیر رسیدن به این هدف قرار دارد.
تحلیلگران نوشتند: "ما معتقدیم طلا میتواند طی 12 تا 18 ماه آینده به 3000 دلار در هر اونس برسد، اگرچه جریانها در حال حاضر این سطح قیمت را توجیه نمیکنند."
به گفته آنها: " هدف 3000 دلاری در هر اونس به تقاضای غیرتجاری نیاز دارد تا از سطوح فعلی افزایش یابد، که به نوبه خود مستلزم کاهش نرخ بهره ایالات متحده است."
افزایش جریان ورودی به صندوقهای قابل معامله با پشتوانه فیزیکی (ETF) و افزایش حجم تسویه اتحادیه بازار شمش لندن (LBMA) نشانههای اولیه این تغییر خواهد بود. علاوه بر این، خریدهای مداوم بانک مرکزی بسیار مهم است، چرا که تلاش برای کاهش سهم دلار آمریکا در ذخایر ارزی ممکن است باعث خرید بیشتر طلا شود.
استراتژیستهای نرخ بهره بانک آمریکا همچنین بیثباتی بالقوه در بازار اوراق خزانه داری ایالات متحده را برجسته کردهاند سیگنال میدهد تنها یک شوک با اختلال قابل توجه فاصله دارد. در چنین سناریویی، طلا ممکن است در ابتدا به دلیل لیکوئید شدنهای گسترده کاهش یابد، اما انتظار میرود که همانطور که در رویدادهای مشابه گذشته مشاهده شده است، مجدداً رشد کند.
قیمت طلا در روز سهشنبه ثابت ماند و تمرکز بازار بر روی دادههای اشتغال آینده ایالات متحده متمرکز است که میتواند بینشی در مورد میزان کاهش نرخهای بهره مورد انتظار فدرال رزرو در این ماه ارائه دهد.
به گفته تحلیلگران در Quantitative Commodity Research، بازار طلا در حال حاضر بین ارزیابی عمق کاهش بالقوه نرخ بهره فدرال رزرو در ماه سپتامبر و پیش بینی کاهش بیشتر در جلسات بعدی درگیر است.
معاملهگران در حال حاضر 31 درصد احتمال کاهش 50 نقطه پایهای نرخ بهره را در نشست 17 تا 18 سپتامبر فدرال رزرو میدهند. همچنین احتمال 69 درصدی برای کاهش 0.25 درصدی وجود دارد.
سرمایهگذاران همچنین گزارش NFP روز جمعه ایالات متحده را به همراه PMI موسسه ISM، دادههای JOLTS و گزارش اشتغال ADP برای سرنخهای بیشتر در مورد استراتژی کاهش نرخ بهره فدرال رزرو زیرنظر خواهند داشت.
نفت وست تگزاس اینترمدیت (WTI)، شاخص نفت خام ایالات متحده، به زیر 70 دلار در هر بشکه کاهش یافته است. WTI بیش از 4.0 درصد در روز سه شنبه کاهش یافت، چرا که شایعات کاهش تولیدات اوپک پلاس و نگرانیها در مورد کاهش تقاضای چین بر طلای سیاه تأثیر میگذارد.
شش منبع از داخل سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و متحدانش اخیرا به رویترز گفتند که این سازمان در حال برنامه ریزی برای افزایش تولید از ماه اکتبر است.
به گفته رویترز: قرار است هشت عضو اوپک پلاس در ماه اکتبر تولیدات خود را به میزان 180 هزار بشکه در روز به عنوان بخشی از طرحی برای لغو آخرین کاهش تولیدات خود به میزان 2.2 میلیون بشکه در روز افزایش دهند و در عین حال سایر کاهشها را تا پایان سال 2025 حفظ کنند.
افزایش تولیدات در حالی اتفاق میافتد که اوپک پلاس برای رقابت با تولیدکنندگان شیل آمریکا تلاش میکند. اوپک امیدوار است با افزایش تولیدات اعضای خود، قیمت نفت را تا زمانی که به قیمت تمام شده تولید شیل یا کمتر از آن باشد، کاهش دهد و در نتیجه حاشیه سود شرکتهای شیل را از بین ببرد.
نفت WTI با کاهش تقاضا در چین تضعیف شد
نفت WTI تحت فشار کاهش تقاضا از سوی چین، بزرگترین مصرف کننده نفت، در جهان است. اقتصاد چین کندتر رشد میکند و دادههای اخیر نشان میدهد که فعالیتهای تولیدی چین در ماه اوت به پایینترین حد در شش ماه گذشته رسیده است که توسط PMI رسمی تولیدی اندازهگیری شده است. اگرچه یک نظرسنجی خصوصی جداگانه - PMI تولیدی Caixin - افزایش فعالیتها را نشان میداد، اما بازارها وحشت زده شدند.
بازار سهام چین اخیراً شاهد فشار فروش عمیقی بوده است، به طوری که شاخص ترکیبی شانگهای از ماه مه 2024 11.88 درصد افت کرده است و از 3181 به 2803 در طول این دوره کاهش یافته است.
به گفته تحلیلگران، اقتصاد چین در حال تغییر ساختاری است که در آینده آن را کمتر به نفت وابسته میکند و این یک عامل منفی بیشتر برای WTI است. دان استرویون، رئیس بخش تحقیقات موسسه گلدمن ساکس در مصاحبه اخیر خود گفت: این تغییرات ساختاری شامل «تغییر سوخت به خودروهای الکتریکی (EV) و از نفت به گاز طبیعی مایع (LNG) است.
ذخایر نفت و قطعی تولیدات لیبی
عامل دیگر موثر در کاهش نفت WTI نیز ممکن است ارقام مختلط ذخایر باشد که منعکس کننده نوسانات تقاضای ایالات متحده است. ارقام آژانس اطلاعات انرژی (EIA) برای هفته 23 اوت نشان داد که ذخایر نفت به اندازهای که انتظار میرفت کاهش نیافته است و با دادههای API منتشر شده در روز قبل، که نشاندهنده کاهش موجودی عمیقتر از حد انتظار بود، در تضاد بود. به گفته بلومبرگ، تقاضای نفت در ایالات متحده در تابستان بالا بوده است، به طوری که 8 مورد از 9 داده ذخایر، کاهش در ذخایر را نشان میدهد.
تولید نفت در لیبی روز دوشنبه در بحبوحه درگیریهای ادامه دار بین جناحهای مختلف در این کشور متوقف شد. به گزارش رویترز، به دلیل بن بست بین جناحهای سیاسی رقیب بر سر کنترل بانک مرکزی و درآمدهای نفتی که عرضه را مختل کرد، صادرات در بنادر عمده لیبی متوقف شد.
هفته گذشته یکی از گروهها، ارتش ملی لیبی (LNA) میدان نفتی سریر را در اعتراض به اخراج صادق الکبیر، رئیس بانک مرکزی لیبی (CBL) توسط دولت لیبی تعطیل کرد. تولید میدان نفتی El Feel نیز از روز دوشنبه متوقف شد.
با این حال، اختلال در عرضه نفت لیبی حمایت کمی از قیمت WTI ارائه کرده است.
بیارن شیلدروپ، تحلیلگر ارشد کامودیتی در SEB، گفت: «اختلالات کنونی در تولید نفت لیبی میتواند فضایی را برای افزایش عرضه از سوی اوپک پلاس فراهم کند. اما این نوسانات در چند سال گذشته کاملاً عادی شده است، به این معنی که هرگونه قطعی احتمالاً کوتاه مدت خواهد بود. جریان اخبار نشان میدهد سیگنالهایی برای شروع مجدد تولیدات داده شده است.
تاثیر فدرال رزرو
نفت WTI ممکن است تحت تأثیر تصمیمات فدرال رزرو قرار گیرد چرا که آنها در نظر دارند نرخ بهره در ایالات متحده را در بحبوحه کاهش تورم، کاهش دهند.
در حال حاضر بازارها در حال بحث هستند که آیا فدرال رزرو باید در ماه سپتامبر نرخ بهره را 50 نقطه پایه کاهش دهد یا فقط 25 نقطه پایه. طبق CME FedWatch Tool، مورد دوم کاملاً مورد انتظار است در حالی که احتمالات مبتنی بر بازار برای اولی در حال حاضر حدود 30٪ است. کاهش بیشتر در نرخهای بهره برای نفت WTI صعودی خواهد بود چرا که هزینه فرصت نگهداری داراییهای بدون بهره را کاهش میدهد.
اینکه آیا فدرال رزرو یک کاهش بزرگتر 50 نقطه پایهای انجام دهد یا نه، میتواند به دادههای بازار کار ایالات متحده در این هفته بستگی داشته باشد. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در یک سخنرانی مهم در جکسون هول گفت که ریسکهای نزولی برای اشتغال اکنون بیشتر از ریسکهای صعودی برای تورم است.
اگر دادههای بازار کار در این هفته، بهشکل آمار فرصتهای شغلی (JOLTS)، تغییرات اشتغال بخش خصوصی و غیرکشاورزی به گزارش موسسه پردازش خودکار دادهها (ADP)، مدعیان بیکاری، شاخص اشتغال خدماتی ISM و آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده (NFP) در روز جمعه، ضعیفتر از آنچه انتظار میرود، منتشر شوند، نگرانیهای پاول تقویت خواهند شد و احتمالاً فدرال رزرو را به کاهش نیم درصدی بیشتر سوق میدهد که باعث کاهش ارزش دلار آمریکا (USD) و بهبود قیمت نفت WTI میشود.
گلدمن ساکس معتقد است که طلا به دلیل موقعیت آن به عنوان یک محافظ در برابر ریسک، دارای بالاترین پتانسیل برای افزایش قیمت در کوتاه مدت است، در حالی که تقاضای ضعیف از سوی چین منجر به دیدگاه "مثبت کمتری" نسبت به سایر کامودیتیها شده است.
تحلیلگران گلدمن ساکس روز دوشنبه در یادداشتی با عنوان «به دنبال طلا بروید» اعلام کردند: «کاهش قریبالوقوع نرخ بهره فدرال رزرو برای بازگرداندن سرمایههای غربی به بازار طلا مناسب است، مؤلفهای که عمدتاً در افزایش شدید طلا در دو سال گذشته وجود نداشت».
قیمت اسپات طلا امسال تا کنون 21% افزایش داشته است که رکوردهای پی در پی را شکسته و به بالاترین سطح تاریخی 2531.60 دلار در هر اونس در 20 اوت رسید.
موسسه گلدمن ساکس با استناد به بازار حساس به قیمت چین، هدف قیمتی طلا را به 2700 دلار برای اوایل سال 2025 تعدیل کرد. پیشبینی قبلی این قیمت برای اواخر سال 2024 بود.
به گفته این موسسه: ما بر این باوریم که همین حساسیت قیمتی در برابر کاهشهای بزرگ نیز تضمین میکند که احتمالاً خرید چینیها تقویت میشود.
در مورد نفت، گلدمن ساکس مواضع محتاطانهتری اتخاذ کرد چرا که انتظار دارد کسری کمتری در تابستان امسال و مازادی بسیار بیشتر از حد انتظار در سال 2025 وجود داشته باشد.
این بانک هفته گذشته میانگین پیشبینی و محدوده قیمت نفت برنت در سال 2025 را 5 دلار در هر بشکه کاهش داد که دلیل آن تقاضای ضعیف چین بود.
این بانک هدف قیمتی 12000 دلار در هر تن پایان سال 2024 خود را برای مس به بعد از سال 2025 به تعویق انداخت و خاطرنشان کرد که کاهش شدید ذخایر انتظار میرود دیرتر از آنچه قبلاً تصور میشد، رخ دهد.
در حال حاضر میانگین پیشبینی مس در سال 2025 معادل 10100 دلار در هر تن است که به میزان قابل توجهی کمتر از برآورد قبلی 15000 دلاری آنها است، چرا که تولید مس تصفیهشده علیرغم مشکلات تامین معادن در کشورهای کلیدی تولیدکننده مس همچنان بالا است.
گلدمن چشمانداز ضعیفتری را برای سایر فلزات صنعتی حفظ کرد و هدف قبلی خود در پایان سال 2600 دلار در هر تن برای آلومینیوم را تا پایان سال 2025 به تعویق انداخت و پیشبینی سال 2025 خود را به 2540 دلار کاهش داد.
قیمت سنگ آهن به زیر 100 دلار در تن کاهش یافت، چرا که بدبینی نسبت به چشم انداز اقتصادی چین دوباره بر کالاهای صنعتی فشار آورده است.
مواد فولادسازی طی دو هفته گذشته تقریباً 10 درصد افزایش یافت چرا که نشانههایی مبنی بر پایان بدترین مسیر تابستانی فولاد چین ممکن است وجود داشته باشد. اما فعالیتهای تولیدی نرم و دور دیگری از اخبار بد از بخش املاک کشور چین قیمتها را در روز دوشنبه کاهش داد. (تولید نرم مبتنی بر این ایده است که ماشینها معمولاً میتوانند کار بهتری نسبت به انسان انجام دهند)
رکود طولانی مدت املاک و مستغلات، تقاضای فولاد چین را تحت فشار قرار داده و موجی از ضرر را در سراسر صنعت به راه انداخته است. در گردهمایی هفته گذشته در پکن، مدیران 18 تولیدکننده بزرگ این کشور قول دادند که "خود انضباطی" بیشتری برای کاهش مازاد این فلز داشته باشند.
فعالیت کارخانهها در چین برای چهارمین ماه متوالی در ماه اوت کاهش یافت، در حالی که آخرین آمار فروش املاک حاکی از بدتر شدن رکود بخش مسکونی بود. یکی از بزرگترین توسعه دهندگان کشور اولین ضرر خود را در بیش از دو دهه اخیر به ثبت رساند.
شرکت آناستیل (Angang Steel)، شرکت دولتی فولاد چینی، در گزارش درآمدزایی خود که هشتمین دوره متوالی زیان سه ماهه را نشان میداد، گفت: "بهبود اساسی وضعیت نامناسب بازار آهن و فولاد دشوار است" در حالی که عرضه بیشتر از تقاضا است.
نشست هفته گذشته پکن توسط انجمن آهن و فولاد چین برای رسیدگی به فشارهای فزاینده بر این صنعت که هنوز حدود 1 میلیارد تن در سال تولید میکند، تشکیل شد. این انجمن گفت که فولادسازان باید از " قوهیابی (involution)" اجتناب کنند - عبارتی که نشان دهنده رقابت مخرب است که در سالهای اخیر در چین رایج شده است.
به گفته این انجمن، صنعت به فعالیت در شرایط رشد مداوم عادت کرده است و راههایی برای مقابله با تقاضای کمتر هنوز توسط شرکتها، گروههای صنعتی و دولت در حال بررسی است.
تعداد کمی از فولادسازان چینی در سال 2024 با کاهش قیمتها سود به دست آوردهاند و درخواستها برای اقدام برای مهار بحران مازاد عرضه وجود دارد. آناستیل در سه ماهه دوم تقریباً 1 میلیارد یوان (140 میلیون دلار) ضرر خالص داشت که حدود 15% کمتر از یک سال قبل است.
فلزات اساسی نیز به کاهش گسترده در بازارهای مالی آسیا پیوستند، به طوری که روی - که اغلب با سنتیمنت در بازار فولاد چین مرتبط است - افت 1.5 درصدی داشت. مس 0.2 درصد کاهش داشت و آلومینیوم برای چهارمین روز متوالی افت کرد.
با توجه به اینکه فدرال رزرو قرار است تا چند هفته دیگر کاهش نرخ بهره را آغاز کند، اکنون سوال اصلی این است که اولین کاهش چقدر خواهد بود. دادههای ماهانه اشتغال ایالات متحده که روز جمعه منتشر میشود احتمالاً پاسخ را تعیین میکنند.
سرمایهگذاران پس از انتشار گزارش اشتغال ماه ژوئیه در ماه گذشته که نشان داد افزایش نرخ بیکاری به سطحی رسیده که شاخص رکود عمومی را نشان میدهد، مضطرب هستند. این مسئله نگرانیها را در بازارهای مالی افزایش میدهد که اقتصاد ممکن است در آستانه سقوط باشد.
از آن زمان، بازار سهام دوباره بهبودی داشته است و پیشبینیکنندگان انتظار دارند که گزارش ماه اوت افزایش استخدام در کنار کاهش نرخ بیکاری را پس از چهار ماه متوالی افزایش نشان دهد. اما جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در سخنرانی 23 اوت به صراحت اعلام کرد که بانک مرکزی در حال حاضر بیشتر نگران ریسکهای بازار کار است تا تورم، و یک گزارش بد دیگر میتواند کاهش بیش از حد نرخ بهره را تقویت کند.
فدرال رزرو و وال استریت تمرکز خود را به سمت دادههای اشتغال تغییر میدهند
سال گواتیری، اقتصاددان ارشد در BMO Capital Markets اعلام کرد: «گزارش اشتغال همیشه یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی ماهانه در ایالات متحده است، اما اهمیت آن در حال حاضر بیشتر افزایش یافته است. در تعیین اقدامات سیاستی فدرال رزرو، مطمئناً تمرکز زیادی روی گزارش اشتغال بعدی – و همچنین گزارشات اشتغال آینده - خواهد بود.
تغییر تمرکز در فدرال رزرو به ایجاد چرخش مشابه در بازارهای مالی اخیر کمک کرده است: سرمایه گذاران واکنش تهاجمیتری نسبت به آمارهای مربوط به اشتغال نسبت به اعداد تورم نشان دادهاند. همانطور که یک استراتژیست ارشد مورگان استنلی در ماه گذشته بیان کرد: "در حال حاضر دادههای اشتغال در کانون توجهات هستند."
این نشاندهنده بازگشت به الگوی حاکم پیش از دوران ویروس کرونا است، زمانی که فشارهای قیمتی صرفاً یک مسئله ثانویه بود. در طول دوره تورم ناشی از همهگیری ویروس کرونا، دادههای اشتغال نسبت به شاخصهایی مانند شاخص قیمت مصرفکننده در درجه دوم اهمیت قرار گرفتند - اگرچه تعدیل سریع تورم در ماههای اخیر بار دیگر آن را از نظر فعالان بازار کمتر هیجانانگیز کرده است.
به عنوان مثال بازار اوراق قرضه را در نظر بگیرید. طی سه ماه گذشته، بازده اوراق خزانه داری دو ساله - که حساسترین نوع اوراق نسبت به نرخ بهره است - پس از انتشار دادههای اشتغال، تقریباً سه برابر بیشتر از انتشار CPI حرکت کرد. زمانی که گزارش اشتغال ژوئیه منتشر شده در ماه گذشته بدتر از آن چیزی بود که پیشبینیکنندگان عقیده داشتند و شاخص رکود به اصطلاح « قانون Sahm» را آغاز کرد، به عامل اصلی فروش 6.4 تریلیون دلاری در بازار جهانی تبدیل شد.
گرگوری داکو، اقتصاددان ارشد ارنست اند یانگ (EY) عقیده دارد: «اگر اکنون وزن بیشتری روی هر گزارش حقوق و دستمزد قرار دهید، میتوانید به یک محیط بسیار ناپایدار بازگردید. متأسفانه، بسیاری از اقتصاددانان، بسیاری از سرمایه گذاران وال استریت تمایل به واکنش احساسی دارند.
مسیر کمپینهای انتخاباتی
نگرانی در مورد اشتغال نه تنها برای وال استریت، بلکه در مسیر مبارزات انتخاباتی نیز به کانونی تبدیل شده است. سنجش سنتیمنت مصرفکننده در هفته گذشته نشان داد که آمریکاییها به طور فزایندهای نسبت به وضعیت بازار کار بدبین شدهاند، به طوری که سهم بسیاری از پاسخدهندگان گزارش دادند که سختی پیدا کردن شغل به بالاترین سطح از اوایل سال 2021 رسیده است.
اشلی ترنر از زمانی که یک سال پیش از سمت بازاریابی خود اخراج شد، برای نزدیک به 200 شغل درخواست داده است. علیرغم گسترش جستجوی خود فراتر از رشته خود، این زن 32 ساله تنها 8 مصاحبه انجام داده است و اکنون در حال بررسی درخواست برای نقشهای پیمانکاری یا حتی راه اندازی کسب و کار خود است.
ترنر، که در هیوستون زندگی می کند، گفت که بازار کار بیشتر از تورم برای او نگران کننده است و همچنین در مورد انتخابات ریاست جمهوری نوامبر یک موضوع مهم است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق، نامزد جمهوری خواهان، تلاش کرده تا رقیب خود، معاون رئیس جمهور، کامالا هریس را به عنوان یکی از اعضای دولت بایدن، مسئول وخامت بازار کار معرفی کند.
به نوبه خود، هریس تا کنون بر روی اقداماتی تمرکز کرده است که تا حدودی در جبهه تورم تسکین دهنده هستند. او در مصاحبه اخیر خود در CNN گفت که کمک به رفع مشکلات اقتصادی و تقویت طبقه متوسط اولویت اول او خواهد بود، بدون اینکه برنامههای خاصی را ارائه دهد.
ورونیکا کلارک، اقتصاددان در شرکت سیتی گروپ، گفت: « همه افراد تورم بالایی را تجربه میکنند و افراد کمتری هستند که بیکاری را تجربه میکنند. اما مردم نگران آن هستند - حتی اگر شغل خود را از دست ندهند.»
در حالی که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، برای چند روز مذاکرات در سطح بالا وارد چین شد، پکن تحریمهای اخیر ایالات متحده علیه شرکتهایش در مورد جنگ اوکراین را «غیرقانونی و یکجانبه» خواند.
واشنگتن بارها به پکن در مورد حمایتش از پایگاه صنعت دفاعی روسیه هشدار داده و صدها تحریم را با هدف محدود کردن توانایی مسکو برای بهره برداری از فناوریهای خاص برای مقاصد نظامی اعمال کرده است.
ایالات متحده بیش از 400 نهاد و شخص را به دلیل حمایت از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین در 23 اوت تحریم کرد، از جمله شرکتهای چینی که مقامات آمریکایی معتقدند به مسکو کمک میکنند تا تحریمهای غرب را کنار بگذارد و ارتش خود را تقویت کند.
یکصد و بیست و سه نهاد نیز به فهرست کنترل صادرات ایالات متحده موسوم به فهرست نهادها (Entity List) اضافه شدند، که تامین کنندگان را مجبور میکند قبل از ارسال به شرکتهای هدف مجوز دریافت کنند. در میان موارد اضافه شده در این دسته اخیر، 63 نهاد در روسیه و 42 شرکت در چین مستقر بودند. (فهرست نهادها یک لیست محدودیت تجاری است که توسط دفتر صنعت و امنیت وزارت بازرگانی ایالات متحده (BIS)، متشکل از افراد، نهادها یا دولتهای خارجی خاص منتشر شده است.)
در 27 اوت، پیش از ورود سالیوان به چین، در همان روز، لی هوی، فرستاده ویژه چین در امور اوراسیا، پس از آخرین دور دیدارها با مقامات برزیل، اندونزی و آفریقای جنوبی، در یک نشست توجیهی برای دیپلماتها در پکن از تحریمها انتقاد کرد.
چین علیرغم نادیده گرفتن کنفرانس صلح کلیدی در ژوئن امسال در سوئیس، در تلاش است تا خود را به عنوان طرفی معرفی کند که فعالانه به دنبال راه حلی برای جنگ در اوکراین است.
پس از دورهای گذشته مذاکرات به رهبری لی در بهار، پکن پیشنهادهایی در مورد حمایت از تبادل اسیران جنگی، مخالفت با استفاده از سلاحهای هسته ای و بیولوژیکی، و مخالفت با حملات مسلحانه به تاسیسات هسته ای غیرنظامی و و همچنین طرح کلی اصول پایان جنگ در فوریه 2023 ارائه کرده است.
سالیوان در چین: سفر سالیوان در زمانی انجام میشود که تنشهای زیادی در روابط ایالات متحده و چین، با شعله ور شدن موضوعاتی مانند تایوان، جنگ در اوکراین و تنشها در دریای چین جنوبی، وجود دارد.
این سفر پنجمین دیدار سالیوان با وزیر امور خارجه وانگ یی است. وانگ یی همچنین مدیر دفتر کمیسیون امور خارجی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین است. همانطور که فایننشال تایمز اخیرا گزارش داد، هر دو مقام از سال 2023، به دنبال یک نقطه ضعف در روابط پس از یک حادثه با یک بالون جاسوسی چینی که بر فراز ایالات متحده پرواز میکرد، درگیر مذاکرات مخفیانه بودهاند.
انتظار میرود این دو مقام در پکن درباره موضوعات مختلفی از جمله تنشها در دریای چین جنوبی، همکاری رو به رشد چین با روسیه و درگیری در خاورمیانه گفتگو کنند.
چرا این مسئله اهمیت دارد: مذاکرات بین واشنگتن و پکن هرگز آسان نیست و هر دو طرف باید در مورد مسائل بسیاری صحبت کنند، اما روسیه و جنگ در اوکراین در دستور کار قرار دارد.
هنگامی که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در ماه آوریل از پکن بازدید کرد، هشدار داد که اگر چین تامین ریزتراشهها و قطعات ماشین آلات روسیه را برای ساخت تسلیحات مورد استفاده در اوکراین متوقف نکند، واشنگتن اقدام خواهد کرد.
او همچنین همتایان چینی خود را به "کمک به بزرگترین تهدید " برای امنیت اروپا از زمان جنگ سرد متهم کرد.
از آن زمان، شرکتهای چینی با مجموعهای از اقدامات ضربه خوردهاند و تهدید تحریمهای ثانویه بیشتر علیه سایر نهادهای چینی باعث شده است تا بانکهای چینی محدودیتهای خود را برای پرداخت از روسیه تشدید کنند.
سالیوان و وانگ هر دو امیدوارند با وجود فهرستی از مشکلات، چارچوبی برای روابط پایدار بین دو دولت خود ایجاد کنند.
سالیوان طی اظهاراتی درباره روابط ایالات متحده و چین در ژانویه در شورای روابط خارجی در نیویورک گفت که او و وانگ به گفتگوهای "مستقیم" در مورد موضوعات اصلی از جمله اوکراین و روسیه ادامه دادند.
نتیجه انتخابات آمریکا میتواند تاثیر زیادی بر قیمت طلا داشته باشد. اگر دموکراتها پیروزی (جزئی یا کامل) داشته باشند، تأثیر آن بر قیمت طلا محدود خواهد بود. جورجت بوئل، استراتژیست ایبیان آمرو (ABN AMRO)، شرکت خدمات مالی و بانکداری هلندی، خاطرنشان کرد: در صورت اعمال تعرفه جهانی تحت ریاست جمهوری ترامپ، احتمالاً شاهد کاهش قیمت طلا خواهیم بود، در حالی که در بلندمدت این حرکتها احتمالاً معکوس خواهند شد.
کاهش قیمت طلا در صورت پیروزی جمهوری خواهان
«تکامل بازار طلا از صرفاً یک پناهگاه امن و بازار جواهرات به بازاری که تصمیمات سرمایهگذاری نقش مهمتری ایفا میکند، مهم است. در واقع، از زمان معرفی ETFهای طلا (مارس 2003)، طلا بیشتر به یک دارایی سفته بازانه تبدیل شده است و کمتر به عنوان دارایی امن رفتار می کند. در نتیجه، تحولات دلار آمریکا، سیاستهای پولی و بازده واقعی در طول زمان به محرکهای غالب تبدیل شدهاند.
«البته، هنوز هم سرمایهگذارانی هستند که طلای فیزیکی را برای مقاصد امن خریداری میکنند، اما جریانها به سمت طلای غیرفیزیکی اغلب غالب بودهاند. برای قیمت طلا در سناریوهای مختلف چه انتظاری داریم؟ اگر دموکراتها پیروزی (جزئی یا کامل) داشته باشند، ما فکر میکنیم که قیمت طلا میتواند بسیار متواضعانه حمایت شود، چرا که ما انتظار کاهش ملایم یا خنثی بودن دلار و مقداری بازده واقعی پایینتر را داریم. ما انتظار داریم قیمت طلا در حدود 2500 دلار در هر اونس باقی بماند.
«پیروزی جمهوری خواهان پویایی پیچیدهتری را به همراه دارد. در سناریوی اجرای کامل تعرفهها، انتظار داریم در سالهای اول دوره ریاستجمهوری تورم افزایش یابد، فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش دهد و دلار به دلیل واگرایی و ضعف سیاستهای پولی در جاهای دیگر افزایش یابد. در نتیجه، قیمت طلا افت خواهد کرد و میتواند به زیر میانگین متحرک 200 روزه کاهش یابد و به سمت 2000 دلار در هر اونس حرکت کند. پس از آن، ما انتظار داریم که دلار تضعیف شود و نرخهای واقعی کاهش یابد. این امر فضایی را برای افزایش مجدد قیمت طلا و فراتر رفتن از بالاترین حد تعیین شده در اوایل سال 2024 فراهم میکند.
بیش از یک دهه پس از کمک دولتهای آمریکا، اروپا و عرب به لیبیاییها برای سرنگونی معمر قذافی، حاکم این کشور، صلح پایدار در لیبی همچنان یک مسئله کلیدی است. این کشور بین دو دولت تقسیم شده است و اختلافات در معرض ریسک تبدیل شدن به خشونت هستند. در اواسط ماه اوت، کنار زدن رهبری بانک مرکزی توسط یکی از دولتها، حافظ ثروت عظیم نفتی کشور اوپک، باعث بن بست جدید و دستور دولت رقیب برای توقف تولید نفت خام شد که بازارهای جهانی انرژی را متلاطم کرد.
چه چیزی در پشت سالها آشفتگی نهفته است؟
نهادهای دولتی لیبی در طول حکومت 42 ساله قذافی از هم پاشیدند و سرنگونی وی خلایی ایجاد کرد که توسط شبه نظامیان بی شماری پر شد که بسیاری از آنها بر اساس وابستگیهای قبیلهای بودند. شکافی بین غرب و شرق ثروتمندتر کشور به وجود آمد که بخش عمدهای از تولید نفت کشور را در خود جای داده است. پس از انتخابات سال 2014، لیبی به دو نیم تقسیم شد و یک دولت به رسمیت شناخته شده سازمان ملل مستقر در طرابلس، پایتخت غرب کشور، با فرمانده نظامی خلیفه حفتر و ائتلافی از نیروها و جنگجویان نامنظم معروف به ارتش ملی در شرق لیبی درگیر شد. آتش بس با میانجیگری بین المللی در اکتبر 2020 منجر به تشکیل دولت انتقالی جدید تحت رهبری عبدالحمید دبیبه، نخست وزیر، شد که قرار بود سال بعد کشور را به یک رأی گیری دموکراتیک هدایت کند.
چه اتفاقی برای این طرح رخ داد؟
طولی نکشید تا نام دولت وحدت ملی دبیبه طعنه آمیز به نظر رسد. پس از انبوهی از اختلافات حقوقی بر سر نامزدهای جنجالی، از جمله پسر قذافی، انتخابات موعود انجام نشد و دبیده به عنوان نخست وزیر در طرابلس باقی ماند. این نارضایتی نسبت به تداوم سلطه در غرب، کشور را دوباره برانگیخت و نمایندگان پارلمان شرقی را در سال 2022 بر آن داشت تا دولت ثبات ملی خود را با حمایت نیروهای حفتر، که طمع به ریاست جمهوری داشتند، اعلام کنند. از آن زمان این تقسیمبندی به شدت تشدید شده است. در حالی که درگیریهای خشونتآمیز آشکار محدود بوده است، درگیریهای دورهای بر سر مدیریت داراییهای کشور، بهویژه شرکت ملی نفت دولتی، وجود داشته است.
بدون هیچ جدول زمانی مشخصی برای انتخابات، دبیبه - که به نامزدی ریاست جمهوری در سال 2021 چشم دوخته بود - کنترل خود را بر طرابلس و بخش مهم انرژی تثبیت کرد و تنشها را با شرق تشدید کرد. او وزارت نفت را در سال 2021 برای دستیابی به نظارت بیشتر بر شرکت ملی نفت تأسیس کرد - وضعیتی که سال بعد پس از خودداری از تصویب تصمیمات وزیران با برکناری رئیس قدیمی شرکت به زور اسلحه به اوج خود رسید. مدیریت نفت لیبی از آن زمان تاکنون با عدم قطعیت مواجه بوده و مقامات در معرض تعلیق و تحقیقات ناگهانی در مورد رفتار قرار دارند.
چه چیزی باعث درگیری اخیر شده است؟
لیبی در صدر بزرگترین ذخایر نفت اثبات شده آفریقا قرار دارد و در بیشتر سال گذشته روزانه 1.2 میلیون بشکه نفت تولید کرده است و بانک مرکزی را که این درآمد را مدیریت میکند به دست آورد مهمی برای دولتهای رقیب لیبی تبدیل کرده است. نزاع طولانی مدت بین صادق الکبیر، فرماندار و دبیبه در اواسط ماه اوت زمانی که مقامات طرابلس دستور تغییر کامل مدیریت را صادر کردند و سپس به زور کنترل بانک را به دست گرفتند، آشکار شد. الکبیر که از سال 2011 رهبری بانک را بر عهده داشت و به دلیل مدیریت وجوه خود با انتقاداتی روبرو بود، این اقدام را غیرقانونی خواند. او روابط با شرق لیبی را تقویت کرده بود و آگیله صالح، رئیس پارلمان منطقه، هشدار داد که "درآمدهای نفتی به دستان غیرقابل اطمینان سرازیر نخواهد شد." در 26 اوت، دولت شرقی اعلام کرد که در واکنش به سرنگونی الکبیر، که حفتر آن را غیرقانونی خوانده، تولید و صادرات تمام نفت لیبی را به حالت تعلیق در میآورد.
بن بست پس از یک دوره تنش ایجاد شد. در اوایل ماه اوت، زمانی که بزرگترین میدان نفتی کشور، الشراره، تولید خود را به حالت تعلیق درآورد، طرابلس آن را به عنوان یک اقدام "باجخواهی سیاسی" از سوی نیروهای نامشخص توصیف کرد. توقف نفت اغلب در لیبی برای طرح مطالبات سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد. به گفته شرکت مشاوره ریسک Verisk Maplecroft، الشراره از سال 2011 حداقل 28 بار بسته شده است.
بسیج گروههای مسلح نیز آشفتگیهایی را به همراه داشته است. صدام، پسر حفتر، نیروها را به سمت جنوب شرقی، منطقهای که به طور رسمی تحت کنترل طرابلس است، منتقل کرده است، در حالی که دبیبه شبهنظامیان و سازمانهای امنیتی طرابلس را در یک نیروی پلیس واحد متحد کرده است که وظیفه تامین امنیت پایتخت را بر عهده دارد. نماینده ارشد سازمان ملل متحد در لیبی در 20 اوت گفت که وضعیت سیاسی، نظامی و امنیتی طی دو ماه گذشته "بسیار سریع بدتر شده است".
دادههای اقتصادی این هفته ایالات متحده تعیین میکند که آیا دلار همچنان به تضعیف خود ادامه میدهد یا خیر. بیتکوین و سایر داراییهای ریسکی این دادهها را به دقت زیرنظر دارند.
دادههای روز سهشنبه PMI تولیدی ایالات متحده احتمالاً ادامه انقباض را نشان میدهد که نشانهای از ضعف در شاخص دلار و قدرت بیتکوین است.
به گفته موسسه ING، دادههای اشتغال روز جمعه در ایالات متحده میتواند باعث افزایش ضعف دلار شود.
بیت کوین (BTC)، رمزارز پیشرو از نظر ارزش بازار، در هفت روز منتهی به اول سپتامبر بیش از 10% سقوط کرد. متوقف شدن کاهش شاخص دلار، منجر به معکوس شدن جهش قیمتی هفته قبل بیت کوین شد.
انبوهی از دادههای اقتصادی ایالات متحده که در هفته جاری منتشر میشوند، احتمالاً تعیین میکنند که آیا دلار روند تضعیف دو ماهه را از سر میگیرد یا خیر، که یک عامل مثبت برای داراییهای ریسکی، از جمله رمزارزها ارائه میکند.
انتشار دادههای اقتصادی از سه شنبه با شاخص مدیران خرید (PMI) بخش تولیدی ISM برای ماه اوت آغاز میشود. پیشبینی میشود که این شاخص از 46.8 در ماه ژوئیه به 47.5 برسد که نشان دهنده شدیدترین انقباض در فعالیت کارخانه از نوامبر 2023 است.
انتشار ضعیف باعث تقویت سناریو فدرال رزرو برای کاهش نرخ بهره، کاهش ارزش دلار و افزایش تقاضا برای داراییهای ریسکی خواهد شد. طبق ابزار FedWatch CME، بازارهای نرخ بهره در حال حاضر 70 درصد احتمال کاهش 25 نقطه پایهای و 30 درصد احتمال کاهش 50 نقطه پایهای در ماه سپتامبر را قیمت گذاری میکنند.
نوئل آچسون، نویسنده کتاب محبوب Crypto Is Macro Now، عقیده دارد: "کاهش نرخ بهره برای بیت کوین خوب است، چرا که این رمزارز به ویژه به شرایط نقدینگی پولی حساس است.
آچسون ادامه داد: "دلار آمریکا ضعیفتر برای بیت کوین خوب است، چرا که این رمزارز تمایل دارد نقدینگی پولی را با کاهش هزینه سرمایه افزایش دهد. بعلاوه، انتظارات تداوم تضعیف دلار، اهمیت پوشش ریسک در برابر دلار را برجسته میکند و باید قدرت هزینهکرد را در سایر حوزههای قضایی افزایش میدهد. دلار مخرج مشترک جفت ارز (BTCUSD) است."
با این حال، انتشار ضعیفتر از حد انتظار ISM PMI در ژوئیه، که در 1 اوت منتشر شد، ترس از رکود را برانگیخت و حتی با کاهش ارزش دلار، بر داراییهای ریسکی تاثیر گذاشت. بیت کوین در آن روز با 3.7 درصد کاهش به 62300 دلار رسید. بنابراین، معامله گران باید مراقب "ترس رشد" باشند اگر PMI بدتر از حد انتظار باشد.
مارکوس تیلن، بنیانگذار 10x Research، در یادداشتی گفت: « ترس رشد یک معیار کلیدی است چرا که داراییهای ریسکی در آخرین بار به شدت توسط آن کاهش یافتند.
آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده روز جمعه منتشر میشود
پیش نمایش هفتگی جوزپه دلاموتا، تحلیلگر فارکس لایو، این سنتیمنت را منعکس کرد: "مقصر اصلی ممکن است سقوط زیرشاخص اشتغال به پایینترین حد 4 سال اخیر قبل از گزارش NFP باشد، که در نهایت موج دیگری از فروش [در داراییهای ریسکی] را به راه انداخت، چرا که در کل ضعیفتر از حد انتظار بود."
در اواخر این هفته، تمرکز بر روی دادههای آمار فرصتهای شغلی (JOLTS)، که روز چهارشنبه منتشر میشود، PMI بخش خدماتی ISM، تغییرات اشتغال بخش خصوصی و غیرکشاورزی به گزارش موسسه پردازش خودکار دادهها (ADP) و آمار مدعیان بیکاری که روز در روز پنجشنبه منتشر میشود، و رویداد اصلی هفته - آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده (NFP) برای ماه اوت، در روز جمعه خواهد بود.
تحلیلگران ING در یادداشت صبح روز دوشنبه اعلام کردند: "اگر پیشبینیها در مورد آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده روز جمعه درست باشد (افزایش 165000 اشتغال و کاهش نرخ بیکاری به 4.2٪)، آنگاه قیمت گذاری بازار برای آغاز چرخه سیاستهای تسهیلی بانک مرکزی در 18 سپتامبر، کاهش 25 نقطه پایهای را تایید میکند.
با این حال، به گفته اقتصاددانان آمریکایی ING، NFP ممکن است تنها 125000 نفر اعلام شود و نرخ بیکاری را به 4.4 درصد افزایش دهد که منجر به کاهش مداوم دلار آمریکا میشود.
از نقطه نظر تحلیل تکنیکال، بیت کوین پیش از انتشار دادههای کلیدی در حالت تدافعی قرار دارد، چرا که اندیکاتورهایی مانند MACD که به تقویت مومنتوم نزولی اشاره میکند.
والنتین فورنیر، تحلیلگر شرکت تحقیقاتی BRN در ایمیلی گفت: «شاخصهای تکنیکال نشان میدهند که حرکت نزولی ممکن است ادامه داشته باشد. MACD مومنتوم منفی فزایندهای را نشان میدهد، در حالی که RSI در سطح خنثی قرار دارد. باند پایینی اندیکاتور Bollinger Bands در حدود 56000 دلار باقی مانده که نشان دهنده کاهش بیشتر احتمالی به سمت این سطح است.
در ماه ژوئن، موسسه انرژی (Energy Institute)، بررسی آماری سال 2024 انرژی جهان را منتشر کرد.این بررسی آماری، تصویری جامع از عرضه و تقاضا برای منابع اصلی انرژی در سطح کشور ارائه میدهد.
نمای کلی
تولید جهانی لیتیوم رشد قابل توجهی داشته است و از 9.5 هزار تن در سال 1995 به 198 هزار تن در سال 2023 رسیده است. این رشد نشاندهنده افزایش تقاضا است که ناشی از نقش اساسی لیتیوم در باتریهای خودروهای الکتریکی و ذخیره انرژی است.
تولید جهانی لیتیوم 1995 تا 2023
استرالیا به عنوان تولیدکننده برتر جهان ظاهر شده است و سهم خود را از سال 2004 به بعد به طور قابل توجهی افزایش داده و تا سال 2023 43.4 درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص داده است. شیلی همچنین با تولید 56.5 هزار تن در سال 2023 که توسط بزرگترین ذخایر لیتیوم جهان پشتیبانی میشود، یک بازیگر کلیدی باقی مانده است.
تولید چین به طور پیوسته رشد کرده است و از 2.3 هزار تن در سال 2008 به 33.0 هزار تن در سال 2023 رسیده است که با سرمایه گذاریهای استراتژیک این کشور در تامین مواد خام برای صنعت در حال توسعه تولید باتری همسو شده است.
تولیدکنندگان نوظهور مانند آرژانتین و برزیل افزایش تولید قابل توجهی را نشان دادهاند، اگرچه در مقایسه با کشورهای پیشرو سهم کمتری دارند.
ذخایر گزارش شده جهانی لیتیوم افزایش یافته است و تلاشهای اکتشاف و توسعه مداوم برای پاسخگویی به تقاضای آینده را برجسته میکند. کشورهایی مانند برزیل و زیمبابوه در سالهای اخیر نرخ رشد فوقالعاده بالایی را نشان دادهاند، علیرغم اینکه از پایه تولید کوچکتری شروع شدهاند.
برترین تولیدکنندگان
برخلاف فهرستهای قبلی، این بررسی تنها 8 تولیدکننده برتر لیتیوم در جهان را فهرست میکند که بیش از 98 درصد از کل تولید جهانی لیتیوم را تشکیل میدهند.
برترین تولیدکنندگان لیتیوم در جهان
استرالیا علاوه بر اینکه بزرگترین تولید کننده لیتیوم در جهان است، 23.8% از ذخایر اثبات شده لیتیوم جهان را نیز دارد. رتبه اول در این رده به شیلی با 35.7 درصد از کل جهان میرسد.
در میان 8 کشور برتر، تنها ایالات متحده در 10 سال گذشته شاهد کاهش تولید لیتیوم بوده است. ایالات متحده همچنین کمترین تولید لیتیوم را نسبت به اندازه ذخایر خود در بین شرکتهای موجود در جدول دارد.
دادهها نشان میدهد که ایالات متحده یک بازیگر کوچک در بازار جهانی لیتیوم است. با توجه به اهمیت مورد انتظار لیتیوم در دهههای آینده، ایالات متحده در معرض ریسکی وضعیتی مشابه وابستگی تاریخی خود به اوپک برای نفت است.
این وابستگی بالقوه به منابع خارجی - به ویژه چین - برای چنین منبع حیاتی، به ویژه با توجه به اهمیت لیتیوم در باتریهای خودروهای الکتریکی و ذخیره انرژی، میتواند ریسکهای استراتژیک و اقتصادی ایجاد کند. ایالات متحده ممکن است نیاز به در نظر گرفتن اقدامات اضافی برای توسعه قابلیتهای تولید داخلی یا تضمین زنجیره تامین پایدار با تولیدکنندگان کلیدی خارجی داشته باشد تا آسیبپذیریهای احتمالی در عرضه لیتیوم خود را کاهش دهد.
نتیجه گیری
به طور کلی، دادهها بر تقاضای جهانی قوی و رو به رشد برای لیتیوم تاکید میکند، در حالی که استرالیا و شیلی پیشتاز بازار هستند در حالی که چین نیز پیشرفتهای چشمگیری داشته است.
با این حال، ایالات متحده یک بازیگر جزئی باقی میماند و نگرانیهایی را در مورد اتکای خود به منابع خارجی برای این منبع حیاتی ایجاد میکند. از آنجایی که تقاضا برای لیتیوم به دلیل گسترش خودروهای الکتریکی و صنایع ذخیره انرژی به رشد خود ادامه میدهد، ایالات متحده با ریسکهای استراتژیک و اقتصادی بالقوه مواجه است.
قیمت بیت کوین (BTC) در روز جمعه پس از اینکه شاخص هزینههای مصرف شخصی ایالات متحده (PCE) برای ماه ژوئیه مطابق با انتظارات منتشر شد، کاهش یافت - شاخص هسته به 0.2 در ارزیابی ماهانه افزایش یافت. در ارزیابی سالانه این تغییر 2.6% بود که با سطح ژوئن مطابقت داشت و کمتر از 2.7% پیش بینی شده بود.
با سقوط PCE در ماه ژوئیه مطابق با پیشبینیهای وال استریت، ناظران بازار اکنون مطمئن هستند که کاهش نرخ بهره در ماه سپتامبر اتفاق میافتد، و اکنون تمرکز بر این است که اولین کاهش چقدر خواهد بود و چه تعداد کاهش قبل از پایان سال 2024 وجود خواهد داشت.
تحلیلگران Ryze Labs عقیده دارند: جمعه گذشته، جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، یک سخنرانی به طور قابل توجهی داویش در جکسون هول ایراد کرد و اظهار داشت که زمان تسهیل سیاستها فرا رسیده است. این نشان دهنده تغییر قابل توجهی در تمرکز فدرال رزرو از مبارزه با تورم به مقابله با ریسک افزایش بیکاری است. در نتیجه، بازار اکنون انتظار دارد که فدرال رزرو پیش گیرانه عمل کند و بیش از 100 نقطه پایه کاهش نرخ بهره را در سه جلسه بعدی قیمت گذاری میکند. 100 نقطه پایه دیگر برای سال 2025 پیش بینی میشود.
به گفته آنها: "با توجه به اینکه پاول و فدرال رزرو شروع چرخه کاهش نرخ بهره را نشان میدهند، ما پیش بینی میکنیم افزایش نقدینگی جهانی در نهایت داراییهای ریسکی را افزایش دهد." نشانههای اولیه این موضوع وجود دارد: بانک خلق چین (PBoC) در این هفته 1042 میلیارد یوان (150 میلیارد دلار) به بازارهای پول چین تزریق کرد و نقدینگی را در بخش تولیدی جهانی، بخشهای صنعتی و بازارهای کامودیتی افزایش داد. علاوه بر این، حساب عمومی خزانه داری (TGA) ایالات متحده، 740 میلیارد دلار موجودی دارد که میتواند خارج کند. (حساب عمومی خزانه داری، حسابی است که توسط وزارت خزانه داری ایالات متحده در فدرال رزرو نگهداری میشود.)
علیرغم انتظارات برای کاهش نرخ بهره، که انتظار میرود داراییهای ریسکی را افزایش دهد، بیتکوین و بازار رمزارزها همچنان شاهد فشار نزولی در روز جمعه بودند و به نظر میرسد که ماه را در نقطه شروع یا پایینتر از آن به پایان خواهند رساند.
الکس کوپتسیکویچ، تحلیلگر ارشد بازار در FxPro گفت: «بازار رمزارزها نتوانست به طور قابل توجهی از سطوح روز گذشته حرکت کند و 0.5% کاهش یافته و به 2.07 تریلیون دلار رسیده است. بازار رمزارزها، بازار سهام را دنبال میکرد اما به طور محسوسی ضعیفتر عمل کرده است. رشد آرام در طول روز به دلیل فشار فروش دیرهنگام از بین رفت و ارزش بازار را به پایینترین سطح روزهای اخیر بازگرداند. سنتیمنت در بازار رمزارزها در منطقه ترس باقی میماند و شاخص ترس و طمع در محدوده 34 قرار گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: «بیتکوین روز پنجشنبه به 61 هزار دلار نزدیک شد، با این امید که بازار سهام بتواند سقوط سهام انویدیا را هضم کند.» با این حال، فشار فروش در نیمه دوم جلسه معاملاتی نشان داد که فروشندگان کنترل را در دست دارند. در معاملات اولیه روز جمعه، بیت کوین به 58.8 هزار دلار بازگشت، که محدوده کف قیمتی 28 اوت بود.
وی در پایان گفت: «تصویر تکنیکال در طول روز تغییر چندانی نکرد: اگر بیت کوین بالای محدوده 60 هزار دلار باقی میمان، راه را برای خرید پایدار باز میکرد، در حالی که کاهش مداوم زیر 59 هزار دلار فشار فروش را تسریع کرد». ممکن است سیگنالهای نادرست زیادی بین این سطوح وجود داشته باشد.
در مورد اینکه چرا رمزارزها با وجود انتظارات بالا برای کاهش نرخ بهره با مشکل مواجه هستند، متیو گراهام، شریک مدیریت Ryze Labs، به اقدامات رگولاتورها (تنظیم کنندگان) اشاره کرد.
وی با اشاره به دستگیری پاول دوروف، مدیر عامل تلگرام، در فرانسه گفت: پس از عوامل اقتصاد کلان، نگرانیهای نظارتی همچنان در صدر فهرست عوامل مؤثر و در بیشتر موارد تأثیرگذار بر قیمت رمزارزها قرار دارد، همانطور که در این هفته با اقدامات نظارتی در ایالات متحده و فرانسه شاهد آن بودیم.
به گفته ایزر ، بنیانگذار Paybis، شروع کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو میتواند به بیت کوین کمک کند تا بر تاریخچه عملکرد کند خود در ماه سپتامبر غلبه کند.
او در یادداشتی گفت: سپتامبر یک ماه منفی تاریخی برای بیتکوین است. دادهها نشان میدهند که نرخ کاهش ارزش بیت کوین به طور متوسط 6.56 درصد است. " «تا این ماه، سنتیمنت سرمایهگذاران پیرامون بیت کوین منفی بوده است و قیمت بیت کوین بین 49000 تا 66000 دلار معامله شده است. این رمزارز در هفته گذشته با بهروزرسانی فدرال رزرو آمریکا در مورد کاهش احتمالی نرخ بهره، میانگین قیمت 58000 دلار را حفظ کرد.
ایزر خاطرنشان کرد: «در حالی که جروم پاول خاطرنشان کرد که این حرکت پولی به بهبود مستمر در انتشار دادههای کلیدی مانند CPI، PCE و دادههای اشتغال بستگی دارد، بازار رویکرد محتاطانهای را نسبت به آنچه که در آینده پیش خواهد آمد، حفظ کرده است و بیتکوین در تیررس قرار گرفته است. اگر فدرال رزرو در ماه سپتامبر نرخ بهره را کاهش دهد، ممکن است به بیت کوین کمک کند تا تاریخچه منفی خود را پاک کند.»
او توضیح داد: «این به این دلیل است که کاهش نرخها به طور کلی منجر به جریان بیش از حد دلار آمریکا در اقتصاد میشود. این امر قدرت خرید دلار را کاهش می دهد و چشم انداز بیت کوین را به عنوان یک ذخیره ارزش بیشتر تقویت می کند. بسیاری از سرمایه گذاران نهادی در حال حاضر این نکته را با انباشت انبوه بیت کوین اثبات کرده اند. اگر سیاستهای فدرال رزرو دلار را تضعیف کند، تغییر به داراییهای ریسکی با پتانسیل رشد بالاتر ممکن است اجتنابناپذیر باشد.
آیزر نتیجه گیری کرد: «به طور کلی، شاخصهای کلان اقتصادی، پذیرش ETF اسپات بیت کوین، و نرخ هش مطلوب ممکن است سپتامبر را به ماه نسبتاً بهتری برای بیت کوین در این سه ماهه تبدیل کند.
طلا تا کنون در سال 2024 عملکرد قوی داشته است و از ابتدای سال تقریباً 20 درصد رشد کرده است. تحلیلگران چین را به عنوان نیروی محرکه اصلی در پشت این رشدها برجسته میکنند چرا که بانک خلق چین (PBoC) مقادیر زیادی از این فلز گرانبها را برای 18 ماه متوالی خریداری کرده است.
در حالی که بانک خلق چین اخیراً از خریدهای بیشتر خودداری کرده است، تحلیلگران در کپیتال اکونومیکس (Capital Economics) عقیده دارند که توقف خرید طلا موقتی است چرا که در میان پسزمینهای از افزایش تنشهای جهانی، عدم اطمینان اقتصادی و تلاشهای مداوم برای دور شدن از دلار آمریکا، "تب طلا چین همچنان ادامه خواهد داشت".
به گفته آنها: «در شرایط خرید بانک مرکزی، تقاضای فیزیکی قوی طلا و افزایش داراییهای ETF، به نظر میرسد چین عامل اصلی افزایش قیمت طلا در اوایل سال جاری بوده است. با نگاهی به آینده، ما فکر میکنیم که با کاهش سرعت اقتصاد چین در این دهه، تقاضای چین برای طلا افزایش خواهد یافت. این امر بر قیمت طلا فشار صعودی وارد میکند و میتواند منبع بیثباتی در بازارهای طلا در سالهای آینده باشد.»
این فقط بانک مرکزی چین نیست که به طلا علاقه نشان داده است. به گفته این تحلیلگر: در کنار خرید طلا توسط بانک خلق چین، تقاضای فیزیکی طلا در چین نیز به سطح قبل از همه گیری ویروس کرونا افزایش یافته است.
به نظر میرسد که افزایش تقاضا برای داراییهای «طلا کاغذی» مانند ETF و قراردادهای آتی، به تب طلا در چین دامن زده است. این نوع تقاضا سهم بسیار کمتری از تقاضا را در چین نسبت به غرب تشکیل میدهد، اما میزان ورود سرمایه به صندوقهای ETF مبتنی بر چین، برای مثال، بیش از جبران کردن جریان خروجی از ETFهای مستقر در آمریکای شمالی در طول رالی فوریه تا آوریل است. (سرمایه گذاری طلای کاغذی (Paper Gold) به سرمایه گذاری در ابزارهای مالی اشاره دارد که نشان دهنده مالکیت یا قرار گرفتن در معرض قیمت طلا بدون داشتن مالکیت فیزیکی فلز است.)
در حالی که کپیتال اکونومیکس پیشبینی سطح بالاتری از تقاضا در دهه آینده دارد، در کوتاه مدت، آنها اعلام کردند که بانک خلق چین ممکن است به توقف خریدهای بیشتر ادامه دهد تا زمانی که قیمت طلا از بالاترین حد خود عقب نشینی کند.
آنها هشدار دادند: "ترکیبی از عوامل چرخهای نشان دهنده تضعیف تقاضای طلا در چین در کوتاه مدت است." قیمتهای بالاتر در حال حاضر به شدت بر تقاضای جواهرات تاثیر میگذارد، محرکهای مالی باید به اقتصاد کمک کند و با توجه به این که ارزش گذاری بازار سهام به شدت پایین است، انتظار داریم بازار سهام بهبودی داشته باشد.
آنها گفتند: "با کنار هم قرار دادن همه اینها، جذابیت طلا نسبت به سایر داراییها احتمالا کاهش مییابد و تقاضا برای "دارایی امن" برای طلا در چین احتمالا کاهش مییابد.
با این حال، این وقفه موقتی خواهد بود چرا که انتظار میرود کشور شاهد وخامت قابل توجهی در اقتصاد خود باشد که عمدتاً ناشی از زیان در بازار املاک و مستغلات است.
به گفته تحلیلگران: «با این حال، ما انتظار داریم که تقاضای چین برای طلا تقویت شود و فشار صعودی قابل توجهی بر قیمتها در باقی دهه وارد کند». این بیشتر به این دلیل است که ما فکر میکنیم محرکهای مالی به جای جلوگیری از رکود اقتصادی قریبالوقوع ناشی از بازار املاک، تنها آن را به تاخیر میاندازد. این امر بر عملکرد جایگزینهای سرمایهگذاری برای طلا تأثیر میگذارد و در نتیجه جذابیت فلز را به عنوان یک ذخیره ارزش افزایش میدهد.»
یکی از بزرگترین عوامل مثبت برای طلا این واقعیت است که طلا هنوز هم بخش کوچکی از ذخایر چین را تشکیل میدهد و با ادامه دور شدن این کشور از دلار، کپیتال اکونومیکس فکر میکند که طلا به پر کردن خلأ کمک خواهد کرد.
به گفته آنها: "بانک مرکزی چین میتواند یک بازیگر اصلی در بازارهای جهانی باشد، چرا که دارای 3 تریلیون دلار ذخیره است اما در حال حاضر 5٪ از این داراییها طلا است."
تحلیلگران خاطرنشان کردند: برای درک بهتر، اگر بانک خلق چین بخواهد سهم طلا را مطابق با 9٪ هند افزایش دهد، این با تقاضای بانک مرکزی حدود 15000 تن طلا مطابقت خواهد داشت که معادل 30 درصد تقاضای جهانی طلا در سال 2023 میشود. اگر این خریدها در طول 10 سال پخش شود، هر سال تقریباً 3 درصد به تقاضای سالانه طلا اضافه میشود و مطمئناً قیمتها را پشتیبانی میکند.
بنابراین، در حالی که آنها پیشبینی میکنند که تقاضا از طرف بانک خلق چین در کوتاه مدت پایین بماند، در دهه آینده، کپیتال اکونومیکس انتظار دارد که خرید طلا توسط بانک مرکزی چین و شهروندان چینی افزایش یابد چرا که اقتصاد این کشور با عوامل مخالفی دست و پنجه نرم میکند.
چشم انداز ضعیف اقتصاد کلان و فقدان گزینههای سرمایهگذاری به طور فزایندهای باعث میشود که سرمایهگذاران چینی به سمت طلا حرکت کنند. این مسئله و همچنین خرید استراتژیک طلا توسط بانک خلق چین به این معنی است که تغییرات در تقاضای چین بیش از هر زمان دیگری بر قیمت جهانی طلا تأثیر خواهد گذاشت.» "در نتیجه، ممکن است شاهد نوسانات قیمتی بیشتری باشیم - که بیشتر آنها منجر به افزایش قیمتها می شود – چرا که چین در مسیر پردست انداز به سمت نرخ رشد اقتصادی سالانه 2٪ در این دهه حرکت میکند."
دادههای کپلر (Kpler) نشان میدهد که واردات نفت چین از ایران در ماه جاری به رکورد 1.75 میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
طبق دادههای کپلر که تا ژانویه 2013 ادامه دارد، این رقم از اوج قبلی 1.66 میلیون بشکه در روز در اکتبر 2023 فراتر خواهد رفت و در مقایسه با 1.24 میلیون بشکه در روز در ماه گذشته، تقریبا 50 درصد بیشتر است.
مویو خو، تحلیلگر کپلر گفت که محمولهها به ریژائو (Rizhao) و دالیان (Dalian) به میزان قابل توجهی در ارزیابی ماهانه بالاتر رفته است.
به گفته وی: " پالایشگاههای کوچک و مستقل در چین حاشیههای پالایش را اندکی بهبود میبخشند و آنها اکنون انگیزه قویتری برای افزایش تولید دارند و بنابراین به مواد اولیه بیشتری نیاز دارند."
جریانها به ریژائو (Rizhao)/Lanqiao و دالیان تقریباً دو برابر شده و به ترتیب به 342 هزار بشکه در روز و 132 هزار بشکه در روز رسیده است.
هفته گذشته زمانی که بلومبرگ گزارش داد چین در ماه گذشته رکورد واردات نفت خام از مالزی را به ثبت رسانده است، از قبل به رکورد تقاضای چین برای نفت ایران نگاهی داشتیم. در حالی که پالایشگاهها به دلیل رکود اقتصادی با حاشیه سود کمتر دست و پنجه نرم میکنند، دوباره اشتها برای نفت ارزانتر ایران افزایش یافته است.
بزرگترین واردکننده نفت خام جهان در ماه ژوئیه، 6.21 میلیون تن از مالزی، معادل 1.47 میلیون بشکه در روز یا تقریباً سه برابر میانگین تولید روزانه از این کشور آسیای جنوب شرقی در طول سال 2023، وارد کرده است.
چرا این یک شاخص اصلی کلیدی است؟ دریاهای مالزی مدتها است که مرکز انتقال نفت خام و فرآوردههای نفتی از یک نفتکش به نفتکش دیگر بوده است تا کشور مبدا، به ویژه از ایران را مخفی کنند. طبق دادههای دولتی، چین رسما از ژوئن 2022 بشکهای از ایران خریداری نکرده است. به طور غیر رسمی، در حال خرید مقادیر بیسابقه است.
به گفته تجار، نفت ایران - که زمانی آمریکا وانمود میکرد آن را تحریم میکند - به ارزانترین گزینه برای خریداران چینی تبدیل شده است، حتی بیشتر از روسیه، و پالایشگاههای مستقل بیشتری به دنبال نفت این کشور هستند تا حاشیه سود خود را افزایش دهند. آنها افزودند که نفت خام سبک ایران آخرین بار با تخفیف 6 دلار در هر بشکه به ICE برنت عرضه شد، در حالی که این تخفیف کمتر از یک دلار برای نفت مشابه روسیه بود.
بر اساس دادههای گمرک، واردکنندگان ثبتشده در استان شاندونگ چین، بزرگترین خریداران نفت خام ایران - با پوشش مالزیایی - بودند که بیش از 70 درصد حجم را به خود اختصاص دادند. به طور کلی، هشت منطقه چین از جمله لیائونینگ و هنان از این کشور آسیای جنوب شرقی نفت گرفتند که بیشترین میزان از اکتبر 2023 است.
در سالهای 1979 و 2011 شاهد اتفاقاتی که اکنون در حال وقوع است، بودیم. هر دو بار قبلی طلا از بالاترین سطح تاریخی سقوط کرد. آیا شرایط سال 2024 میتواند این بار متفاوت باشد؟
طلا در 50 سال گذشته دو اوج بزرگ داشته است - در سالهای 1979 و 2011 - اما در سال 2024 به تازگی پس از اینکه طلا از خط روندی عبور کرد که دو قله قبلی را با فاصله 32 سال از همدیگر به هم متصل میکند، بار دیگر اوجی را ثبت کرده است.
سوال اصلی این است که آیا آن نقطه عطف نزولی است یا صعودی. در حالی که خرد متعارف نشان میدهد که نمودار خطی به سختی شواهد قطعی از حرکت یک طرفه را نشان میدهد، بیایید اقتصادهای جهان را در سالهای 1979 و 2011 مقایسه کنیم تا بینشی در مورد حرکت بعدی طلا بدست آوریم.
رویدادهای 1979
سال 1979 است. اتحاد جماهیر شوروی به تازگی به افغانستان حمله کرده، مارگارت تاچر، به عنوان نخست وزیر، انتخاب شده است و ایالات متحده اولین حادثه هستهای خود را در تری مایل آیلند (Three Mile Island) تجربه کرد میکند.
مهمتر از همه، تورم به عدد بی سابقه 11% نسبت به سال گذشته رسیده و نرخ بیکاری نزدیک به 6 درصد است. این بدتر از اقتصاد پس از ویروس کرونا به نظر میرسد - که مطمئناً بود - حداقل تا زمانی که پال ولکر وارد عمل شد. (ولکر از اوت 1979 تا اوت 1987 در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر و رونالد ریگان، رئیس فدرال رزرو بود.)
رئیس فدرال رزرو که به تازگی معرفی شده است، خود را بسیار هاوکیش نشان داد. او مشکلات اقتصادی را دید و اعلام کرد تنها یک راه برای رفع آنها وجود دارد - درد.
نرخ بهره فدرال رزرو در ژوئن 1981 به اوج 20% رسید. قابل درک است که قیمت طلا از بالاترین سطح سقوط کرد و تا 32 سال بعد، در سال 2011، پس از حرکتهای شدید ولکر، هرگز به همان سطح نرسید.
رویدادهای 2011
در حالی که رویداد تورم 1979 توسط یک بحران انرژی ناشی از خاورمیانه تحریک شد، افزایش قیمت طلا در سال 2011 را میتوان به یک عامل اصلی - رفتار بد بانکهای جهانی - و چندین عامل جزئی نسبت داد.
پس از اینکه دولت ایالات متحده تصمیم گرفت با استفاده از پول مالیات دهندگان برای ارائه کمکهای مالی، بیشتر بانکها را از ورشکستگی نجات دهد، طلا به معقولترین جایگزین تبدیل شد. وضعیتی که دولت ایالات متحده وارد آن شده بود بیسابقه بود. بسیاری از اقتصاددانان به طور دقیق نمیدانستند که اثرات آن چه خواهد بود، بنابراین به طور طبیعی، سرمایهگذاران به دارایی امن یعنی طلا روی آوردند.
در اوت 2011، طلا قبل از شروع روند نزولی خود و دور شدن از بالاترین قیمت تاریخی، به قیمت بیش از 1900 دلار در هر اونس رسید.
سیاست دولت ایالات متحده برای نجات بانکها نگرانیهای کوتاهمدتی را ایجاد کرد که باعث افزایش قیمت طلا شد، اما با گذشت سالها و موفقیت آمیز بودن این رویه، قیمت طلا با کاهش چشمانداز سقوط مالی جهانی به طور پیوسته شروع به کاهش کرد.
شرایط حال حاضر چه تفاوتی دارد؟
تفاوت اصلی در حرکت عظیم طلا در حال حاضر در مقایسه با دو صعود قبلی آشکار است - هیچ رویداد مهم یا فاجعهباری باعث حرکت صعودی نمیشود. مطمئناً، مشکل تورم واقعی است، اما به سطحی که در سال 1979 مشاهده شد، نزدیک نیست و در حال حاضر افراد زیادی وجود ندارند که خواستار فروپاشی کل سیستم مالی باشند.
هر دو کاهش نسبت به اوج در سال 1979 و 2011 نسبتاً سریع و خشونت آمیز بود و به سرمایهگذاران خرد فرصت کمی برای واکنش نشان داد، اما به دلیل ماهیت آرامتر افزایش طلا این بار، بعید است که این اتفاق دوباره رخ دهد.
در حالی که اصلاحات کوتاه مدت همیشه امکان پذیر است، اما نمیتوان گفت که طلا این بار به حرکت خود ادامه نخواهد داد چرا که فدرال رزرو به کاهش سیاستهای پولی اشاره میکند.
در میان گزارشهای مستمر از رکود اقتصادی در کنار نشانههایی از بهبود کم، اکنون گزارشی منتشر میشود مبنی بر اینکه دولت چین سیستمی که اجازه تایید کارخانههای فولادی جدید را میدهد، به حالت تعلیق درآورده است. این اقدامی است که میتواند پیامدهای قابل توجهی برای صنعت فولاد چین و تولید جهانی فولاد به طور کلی داشته باشد.
به گزارش بلومبرگ، وزارت صنعت و فناوری اطلاعات چین اخیراً اعلام کرد که تصمیم گرفته است تا زمانی که فولادسازان ابتدا برخی از تأسیسات فعلی خود را تعطیل کنند، مکانیسم فعلی را که در آن ساخت کارخانه فولاد جدید مجاز است، متوقف کند. این وزارتخانه همچنین به برنامههایی برای ایجاد فرآیند تأیید جدید اشاره کرد، اما هیچ جدول زمانی ارائه نکرده است. برای سالها، دولت چین بر حذف ظرفیت موجود به عنوان پیش شرط قبل از اعطای مجوز برای ساخت کارخانه جدید اصرار داشته است.
این حرکت تقریباً همه در بخش فولاد را شگفت زده کرد، اما منجر به واکنشهای چندانی نشده است. همانطور که در گذشته توسط MetalMiner گزارش شده بود، صادرات فولاد از چین در دو سال گذشته افزایش یافته است و در حال حاضر به بالاترین میزان خود از سال 2016 رسیده است.
چین برای حمایت از تولید فولاد به صادرات متکی است
چین بزرگترین تولید کننده فولاد جهان است که بیش از 50% تولید جهانی یا تقریباً یک میلیارد تن در سال را به خود اختصاص میدهد. اما پس از ویروس کرونا، کارخانههای فولاد چینی برای یافتن مشتریان داخلی با مشکل مواجه شدند و اکنون به عرضه محصولات ارزان قیمت فولادی به بازارهای بیشتری متوسل شدهاند. در پاسخ، بسیاری از رهبران صنعت فولاد این کشورها به اعتراض خود ادامه میدهند.
بر اساس برآورد بانک آمریکا، پنج کشور آسیای جنوب شرقی از جمله ویتنام، تایلند و مالزی تنها در سال 2023 26% از صادرات فولاد چین را جذب کردند. غولهای تولیدکننده فولاد مانند آرسلور میتال نیز از این صادرات شکایت کردهاند. علاوه بر این، فقدان اقدامات مشخص اعلام شده در پلنوم سوم چین، امیدها را مبنی بر بهبود بخش املاک کشور کاهش داد.
در واقع، همین چند روز پیش، هو وانگمینگ، رئیس گروه بائواستیل چین (Baowu Steel )، در نشست دوسالانه این شرکت به کارمندان گفت که شرایط در این کشور مانند «زمستان سخت» است که میتواند طولانیتر، سردتر و حتی سختتر شود. او همچنین هشدار داد که صنعت فولاد چین با وضعیتی بدتر از بحرانهایی که در سالهای 2008 و 2015 متحمل شد، مواجه است.
سقوط قیمت سنگ آهن در میان کاهش تقاضا
گزارش فوق الذکر بلومبرگ همچنین هشدار وزارت چین را پوشش میدهد که صنعت فولاد در زمانهای چالش برانگیزی، به ویژه از نظر رابطه عرضه و تقاضا، مواجه شده است. این بیانیه تصریح کرد که مشکلات متعددی مانند اجرای ناکافی سیاست و نظارت و مکانیسمهای اجرایی ناقص همچنان باقی مانده است.
با کاهش مصرف داخلی فولاد، قیمت سنگ آهن به میزان قابل توجهی کاهش یافته است و در این سه ماهه حدود 10 درصد افت کرده و به پایینترین حد خود از سال 2022 رسیده است. تاکنون، قیمت سنگ آهن در سال 2024 بیش از 28 درصد کاهش یافته است.
دلایل افت صنعت فولاد چین
یکی از بزرگترین ناامیدیها برای کارخانههای فولاد چین، بخش املاک چین بوده است که علیرغم بهترین تلاشهای دولت برای خارج کردن این کشور از باتلاق، همچنان کساد است. سابرین چاودری، رئیس تجزیه و تحلیل کامودیتی در BMI، در مصاحبه با CNBC گفت که تقاضای چین برای فولاد و سنگ آهن ناامیدکننده است چرا ک رکود مداوم در بازار املاک چین بر فلزات صنعتی مورد نیاز برای زیرساخت تأثیر منفی میگذارد.
طبق گزارش اخیر شرکت Ursa Shipbrokers یونان، صنعت فولاد چین از تقاضای ضعیف، سودآوری کمتر برای کارخانهها و دستورالعملهای دولت برای محدود کردن رشد تولید سالانه رنج میبرد. تحلیلگران Ursa تاکید میکنند که تنها 5 درصد از تولیدکنندگان فولاد چینی امروز سودده هستند ، بهویژه در شرایطی که قیمت فولاد همچنان در حال کاهش است و معاملات آتی میلگرد به پایینترین حد در چهار سال گذشته رسیده است. ادامه رکود در بخش املاک کشور که با کاهش 10.2 درصدی سرمایه گذاری مواجه شده است، تقاضای فولاد را به میزان قابل توجهی کاهش داده است.
معاملهگران و تحلیلگران در چند ماه گذشته به شدت نسبت به نفت ابراز نگرانی کردهاند. به جز چند استثنا، به نظر میرسد همه انتظار کاهش تقاضا و کاهش قیمتها را دارند. با این حال ممکن است معلوم شود که عکس این اتفاق رخ خواهد داد.
اوپک سالهاست که درباره این موضوع هشدار داده است. مقامات مختلف این کارتل زنگ خطر را به صدا در آوردهاند که سرمایهگذاری ناکافی در عرضه جدید نفت در نهایت به کاهش عرضه در آینده تبدیل خواهد شد که قیمتها را به میزان قابل توجهی بالاتر خواهد برد. اکنون اکسون موبیل در این هشدارها به اوپک میپیوندد.
در نسخه جدید چشم انداز جهانی خود، اکسون موبیل پیش بینی کرد که نفت و گاز هر دو عنصر حیاتی ترکیب انرژی جهان در سال 2050 خواهند بود و تقاضا برای نفت پس از به اوج رسیدن در بالای 100 میلیون بشکه در روز باقی خواهد ماند و تقاضای گاز نیز همچنان قوی باقی خواهد ماند – چرا که مصرف برق در پیش بینی اکسون موبیل در سال 2050 80% بیشتر از الان خواهد بود.
شاید ناامید کنندهترین پیش بینی انجام شده توسط اکسون موبیل به خودروهای برقی و تأثیر آنها بر تقاضای نفت مربوط میشود. اکسون موبیل در مورد وسایل نقلیه الکتریکی گفت:
اگر هر خودروی جدیدی که در سال 2035 در جهان فروخته شود، برقی باشد، تقاضای نفت در سال 2050 همچنان 85 میلیون بشکه در روز خواهد ماند. این همان چیزی است که در سال 2010 رخ داد."
این تقریباً در تضاد کامل با سایر پیشبینیها در مورد خودروهای الکتریکی و تأثیر آنها بر تقاضای نفت است. پیشبینیکنندگان دیگر خودروهای الکتریکی را ویرانکننده میدانند - اگرچه رشد عمده فروشی خودروهای برقی تا کنون، حتی در چین، واقعاً رشد تقاضای نفت را متوقف نکرده است.
میتوان استدلال کرد که چشم انداز اکسون موبیل دنیایی است که این شرکت می خواهد در آینده ببیند، بنابراین میخواهد به کسب درآمد از فروش هیدروکربنها و مشتقات هیدروکربنی ادامه دهد. این همان استدلالی است که میتوان برای هشدارهای اوپک در مورد سرمایه گذاری کم در نفت و گاز استفاده کرد.
با این حال، این یک استدلال قوی نیست. کمبود نفت و گاز برای اکسون موبیل و اوپک بسیار خوشایند خواهد بود. همانطور که در سال 2022 شاهد بودیم، کمبودها باعث افزایش قیمتها می شود و قیمتهای بالاتر همیشه به معنای سود بیشتر است. با این حال، چیز دیگری که کمبودها به آن منجر میشود، بیثباتی سیاسی و اجتماعی است و این امر برای کسبوکارهای بزرگی مانند اکسون موبیل خوشایند نخواهد بود – از این رو این هشدار، یک هشدار تلخ است.
به گفته این غول نفتی، تولید جهانی نفت در 25 سال آینده با کاهش طبیعی به میزان 15 درصد سالانه مواجه است. برای درک بهتر، آژانس بین المللی انرژی نرخ کاهش طبیعی را سالانه 8 درصد پیشبینی میکند. با این حال، اکسون موبیل خاطرنشان میکند که نرخ کاهش سریعتر در نتیجه تغییر به سمت تولید نفت شیل و سایر تولیدات غیرمتعارف است، جایی که کاهش سریعتر ذخایر زودتر از روشهای معمول رخ میدهد.
به بیان دقیق: بدون سرمایه گذاری جدید، عرضه جهانی نفت تنها در سال اول بیش از 15 میلیون بشکه در روز کاهش مییابد. این یک چشم انداز ترسناک است چرا که "با این نرخ، تا سال 2030، عرضه نفت از 100 میلیون بشکه در روز به کمتر از 30 میلیون بشکه کاهش مییابد - که 70 میلیون بشکه کمتر از آنچه برای تامین تقاضای روزانه نیاز است، خواهد بود."
به عبارت دیگر، اگر سرمایه گذاری در تولید نفت و گاز جدید کاهش یابد، جهان به زودی نه تنها با فشار عرضه، بلکه با فشار عرضه بسیار بزرگی مواجه خواهد شد. بر اساس گزارش اکسون موبیل، اثرات این فشار منجر به کمبود شدید انرژی و اختلال در زندگی روزمره خواهد شد، به طوری که قیمت نفت به طور بالقوه تا 400٪ افزایش مییابد - دو برابر بیشتر از زمانی که در دوران تحریم نفتی اعراب در دهه 1970 افزایش یافت. اکسون همچنین گفت که این به نوبه خود منجر به افزایش بیکاری میشود که در آن نرخ بیکاری میتواند به 30 درصد برسد.
البته قرار نیست این اتفاق بیفتد. مدتها قبل از تحقق چنین فشار عظیمی، درخواستهایی برای تولید بیشتر وجود خواهد داشت، اغلب از سوی همان افرادی که در حال حاضر خواستار پایان دادن به همه سرمایهگذاریهای جدید نفت و گاز هستند، همانطور که فاتح بیرول از آژانس بین المللی انرژی اندکی پس از انتشار نقشه راه خود برای رسیدن به انتشار خالص صفر در سال 2021 توسط آژانس بین المللی انرژی اعلام کرد. (انتشار خالص صفر جهانی وضعیتی را توصیف می کند که در آن انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای انسانی و حذف این گازها در یک دوره معین در تعادل است.)
در آن نقشه راه، آژانس بین المللی انرژی اعلام کرد که جهان پس از پایان آن سال به سرمایه گذاری جدید نفت و گاز نیاز ندارد چرا که تقاضای نفت و گاز رو به کاهش است. چند ماه بعد، در بحبوحه کاهش عرضه و افزایش قیمتها، بیرول با فراخوانی از شرکتهای نفت و گاز خواست تا در تولید بیشتر سرمایهگذاری کنند و قیمتها را پایین بیاورند. در گزارش بازار نفت آژانس بینالمللی انرژی برای اکتبر 2021، این آژانس به افزایش تقاضا برای انرژی و عرضه ناکافی اشاره کرد و خاطرنشان کرد که «کاهش ظرفیت مازاد جهانی بر نیاز به افزایش سرمایهگذاری برای تأمین تقاضا در آینده تأکید میکند».
بنابراین، به نظر میرسد که اکسون موبیل ممکن است در مسیر دقیقتری نسبت به آژانس بینالمللی انرژی باشد، و بقیه پیشبینیکنندگان روند نزولی نفت بر واردات ماهانه نفت خام و صادرات سوخت چین متمرکز شدهاند. اگر سرمایهگذاری در نفت و گاز متوقف شود، ممکن است این غول نفتی درباره آیندهای که در انتظار جهان است اغراق نکند. سرمایه گذاری در نفت و گاز علیرغم فراخوانهای فعالان و تهدیدات دولتها مبنی بر اجبار آنها به عدم سرمایه گذاری، متوقف نخواهد شد.. تهدیدها فقط تهدید باقی خواهند ماند. امنیت انرژی همیشه بر ایدئولوژی غلبه دارد.
همانطور که تحلیلگران UBS در یادداشتی در روز دوشنبه اعلام کردند، قیمت نقره در ماههای آینده به دلیل ترکیبی از عوامل اقتصاد کلان و عوامل بنیادی قوی تقاضا برای افزایش بیشتر آماده میشود.
ضعیفتر شدن دلار آمریکا، بهبود سنتیمنت در بازارهای مالی، و قیمتهای بیسابقه طلا، همگی در افزایش اخیر قیمتهای نقره مؤثر بودهاند.
تحلیلگران UBS پیشنهاد میکنند که سرمایهگذاران بلندمدت باید میزان ریسک در نقره را در محدوده قیمت 36 تا 38 دلار در هر اونس افزایش دهند.
تضعیف اخیر دلار آمریکا و تغییر به سمت محیطی با ریسک بیشتر در میان سرمایه گذاران، زمینه حمایتی برای نقره فراهم کرده است.
در حالی که بیشتر تمرکز بازار بر روی تحولات اقتصاد کلان ایالات متحده و پتانسیل کاهش نرخ بهره بوده است، تحلیلگران UBS معتقدند که نقره چیزی بیش از یک بازی در اخبار اقتصادی ایالات متحده را ارائه میدهد.
علیرغم آمار ضعیف تولیدی اخیر از اقتصادهای توسعه یافته، UBS نسبت به تقاضای صنعتی برای نقره خوشبین است.
به گفته تحلیلگران: «در سناریو پایه ما، تقاضا برای کاربردهای صنعتی هنوز باید 50 میلیون اونس در سال جاری یا نزدیک به 10 درصد در ارزیابی سالا افزایش یابد که ناشی از محرکهای تقاضا (مانند گذار انرژی) است.
انتظار میرود که این رشد توسط روندهای درازمدت، از جمله گذار انرژی جهانی، که احتمالاً به مقادیر فزاینده نقره برای کاربردهایی مانند پنلهای خورشیدی و قطعات الکتریکی نیاز دارد، هدایت شود.
یکی دیگر از عوامل مثبت برای قیمت نقره، تقاضای مجدد از چین است. UBS خاطرنشان میکند که چین به یک واردکننده خالص نقره تبدیل شده است و واردات خالص آن در ماه ژوئیه به 5.0 میلیون اونس رسیده است که نسبت به 3.2 میلیون اونس در ژوئن افزایش یافته است.
این موسسه انتظار دارد که چین به واردات خالص مثبت در دادههای تجاری آتی اوت ادامه دهد.
این تقاضای دوباره برای نقره در چین تا حدی ناشی از کاهش بازده در این کشور و انتظارات برای تضعیف بیشتر یوان چین (CNY) است که احتمالاً پریمیوم قیمت نقره در داخل کشور را بالا نگه میدارد.
در نتیجه، انتظار میرود واردات نقره به چین همچنان قوی بماند و از قیمتهای جهانی نقره حمایت بیشتری کند.
تحلیلگران UBS همچنین پتانسیل افزایش تقاضا برای صندوقهای قابل معامله (ETFs) نقره را به دلیل کاهش عملکرد اقتصادی ایالات متحده یا «استثناییگرایی» برجسته میکنند. (استثناگرایی این تصور یا اعتقاد است که یک گونه، کشور، جامعه، نهاد، جنبش، فرد یا دوره زمانی " استثنایی " است.)
علاوه بر این، بهبود تمایلات تولیدی، که UBS در ماههای آینده پیش بینی میکند، میتواند تقاضای نقره را بیشتر افزایش دهد.
با توجه به این عوامل، UBS چشم انداز مثبتی در مورد نقره حفظ میکند و به سرمایه گذاران بلندمدت توصیه میکند ریسک بلند مدت در این فلز را در نظر بگیرند.
علاوه بر این، موسسه پیشنهاد میکند که سرمایهگذاران میتوانند با توجه به پویایی تقاضای مطلوب و پسزمینه اقتصاد کلان حمایتی، فروش ریسکهای نزولی قیمت را برای بازده بیشتر بررسی کنند. ("فروش ریسکهای نزولی قیمت" به نوعی استراتژی معاملاتی اشاره دارد که به فروش قراردادهای مالی مانند آپشنها (اختیارات) اشاره میکند که به سرمایهگذار اجازه میدهد تا در صورتی که قیمت دارایی کاهش یابد، بازده یا سود ایجاد کند. به طور دقیقتر، سرمایهگذار در این استراتژی ممکن است آپشنهای فروش (Put Options) را بفروشد.)
کانادا با تقلید از اروپا، تعرفههای سرسام آور جدیدی را بر خودروهای الکتریکی، آلومینیوم و فولاد ساخت چین اعمال خواهد کرد. اتحادیه اروپا پیشتر نیز چنین اقدامی را برای محافظت از تولیدکنندگان داخلی انجام داده بود.
جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا، در سخنرانی در هالیفاکس، نوا اسکوشیا، جایی که وی با سایر اعضای کابینه خود برای یک سری جلسات پیرامون اقتصاد و روابط خارجی گرد هم آمده بودند، از سیاست جدیدی که شامل 100 درصد مالیات بر خودروهای برقی و 25 درصد برای فولاد و آلومینیوم میشود، رونمایی کرد. تعرفه خودروهای برقی از اول اکتبر اعمال خواهد شد و همچنین شامل برخی خودروهای سواری هیبریدی، کامیونها، اتوبوسها و ونهای تحویلی میشود. دولت در بیانیهای اعلام کرد که این به تعرفه 6.1 درصدی موجود اضافه میشود که برای خودروهای برقی چین اعمال میشد.
عوارض بر آلومینیوم و فولاد از 15 اکتبر اعمال میشود. دولت لیست اولیه کالاها را روز دوشنبه منتشر کرد و مردم فرصتی برای اظهار نظر قبل از نهایی شدن آن در 1 اکتبر خواهند داشت.
دولت توردو همچنین در حال راه اندازی یک مشاوره 30 روزه جدید در مورد سایر بخشها، از جمله باتریها و قطعات باتری، نیمه هادیها، محصولات خورشیدی و مواد معدنی حیاتی است.
نخست وزیر به خبرنگاران در هالیفاکس گفت: "ما در حال تبدیل بخش خودروی کانادا به یک رهبر جهانی در ساخت خودروهای آینده هستیم." اما بازیگرانی مانند چین ترجیح دادهاند در بازار جهانی به خود برتری ناعادلانه بدهند و امنیت صنایع مهم ما را به خطر بیندازند و کارگران متعهد کانادایی و خودروسازی را جایگزین کنند.»
کانادا، یک اقتصاد صادرات محور است که به شدت به تجارت با ایالات متحده متکی است و اقدامات دولت بایدن برای ایجاد دیوار تعرفهای بسیار بالاتر علیه خودروهای برقی، باتری، سلولهای خورشیدی، فولاد و سایر محصولات چینی را از نزدیک زیر نظر دارد. بخش خودروی کانادا به شدت با نزدیکترین همسایه خود ادغام شده است: اکثریت قریب به اتفاق تولید خودروهای سبک آن که تنها 1.5 میلیون دستگاه در سال گذشته بوده است، به ایالات متحده صادر میشود.
کریستیا فریلند، وزیر دارایی توردو، یکی از برجستهترین افراد طرفدار رویکرد سختتر به صادرات خودروهای چینی و تبدیل شدن به متحد تجاری نزدیکتر با ایالات متحده بوده است. در ماه ژوئن، او از مشاوره عمومی در مورد اقدامات احتمالی برای دشوارتر کردن فروش خودروهای الکتریکی برای شرکتهای چینی در بازار کانادا خبر داد. در طی مصاحبهای با بلومبرگ نیوز در ماه ژوئیه، او گفت که مشاوره در زمینه تعرفهها ممکن است فراتر از خودروهای برقی باشد.
دولت همچنین روز دوشنبه اعلام کرد که واجد شرایط بودن مشوقهای خودروهای برقی را به محصولات ساخته شده در کشورهایی که توافقنامه تجارت آزاد با کانادا مذاکره کردهاند، محدود میکند. این مالیاتهای جدید ظرف یک سال پس از اجرایی شدن بررسی میشوند.
قبلا اتحادیه اروپا نیز تعرفههای جدید پیشنهادی برای خودروهای الکتریکی مهم از چین را اعلام کرده است، هرچند در سطوح پایینتر از آنچه ایالات متحده و اکنون کانادا پیشنهاد میکنند. طبق پیش نویس تصمیمی که هفته گذشته منتشر شد، محصولات ساخته شده توسط سایک موتور (شرکت صنایع خودروسازی شانگهای، SAIC Motor Corp) با عوارض اضافی 36.3 درصدی روبرو هستند، در حالی که گروه هلدینگ جیلی (Geely Automobile Holdings) و بیوایدی (BYD) هر کدام به ترتیب با تعرفههای 19.3 و 17 درصدی مواجه هستند.
به گزارش خبرگزاری رسمی شین هوا، رهبران چین قصد دارند هنگام دیدار جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در هفته جاری، موضوع تعرفهها را مطرح کنند. سالیوان قرار است با وانگ یی، وزیر امور خارجه، دیدار کند و همچنین ممکن است با شی جین پینگ، رهبر چین نیز دیداری داشته باشد.
اکنون منتظریم تا ببینیم که چین چه واکنشی به کانادا نشان خواهد داد: پکن قبلاً با محدود کردن واردات بذر کانولا کانادا به مدت سه سال، اقدامی که به عنوان تلافی از تصمیم مقامات کانادایی برای دستگیری منگ وانژو، مدیر اجرایی هوآوی، در ونکوور بر اساس حکم استرداد آمریکا انجام شد، تلافی کرده است. منگ در سال 2021 به چین بازگشت.
بر اساس دادههای آمار کانادا، ارزش خودروهای الکتریکی چینی وارداتی توسط کانادا در سال گذشته از کمتر از 100 میلیون دلار کانادا در سال 2022 به 2.2 میلیارد دلار کانادا (1.6 میلیارد دلار) رسید. تعداد خودروهایی که از چین به بندر ونکوور میرسند، پس از اینکه تسلا شروع به ارسال خودروهای مدل Y به آنجا از کارخانه خود در شانگهای کرد، افزایش یافت.
با این حال، نگرانی اصلی دولت کانادا تسلا نیست، بلکه چشم انداز خودروهای ارزان قیمت تولید شده توسط خودروسازان چینی است. همانطور که بلومبرگ گزارش میدهد، BYD در ماه ژوئیه به دولت کانادا اطلاع داد که قصد دارد لابی با قانونگذاران و مقامات در مورد برنامههای خود برای ورود به این کشور داشته باشد.
ترودو همچنین با فشارهای سیاسی و صنعتی مواجه است. بخش خودروی کانادا او را به افزایش تعرفهها برای محافظت از مشاغل و دستمزدهای داخلی تحت فشار قرار داده بود و استدلال میکرد که خودروهای برقی چین به دلیل استانداردهای بسیار ضعیفتر کار ارزانتر هستند. دولت همچنین روی خودروسازان و سازندگان متحدان دموکراتیک شرطبندی کرده است: دولت با یارانههای چند میلیارد دلاری برای کارخانههای خودروهای الکتریکی یا کارخانههای باتری برای استلانتیس (Stellantis NV)، فولکسواگن (Volkswagen AG) و Honda Motor Co و سایرین موافقت کرده است.
تولیدکنندگان فولاد و آلومینیوم در کانادا نیز به طور علنی و مکرر از دولت خواستهاند که دسترسی چین را محدود کند و اعلام کردند که سیاست صنعتی شی به نیروگاه آسیایی اجازه میدهد تا بازارهای خارجی را به طور ناعادلانه اشغال کنند و مشاغل محلی را در معرض ریسک قرار دهد.
بازی تلگرامی همستر کامبت (Hamster Kombat) تاریخ جدیدی را برای عرضه توکن HMSTR خود در شبکه باز تلگرام (The Open Network) تعیین کرده است.
همستر کامبت، بازی پیشرو در تلگرام، روز چهارشنبه از طریق کانال رسمی خود اعلام کرد که توکن HMSTR را در 26 سپتامبر (5 مهر) در شبکه TON راه اندازی میکند و ایردراپ خود را برای بازیکنان در همان تاریخ عرضه میکند.
عرضه این توکن در ابتدا برای ماه ژوئیه اعلام شده بود، اما به دلیل برنامه ریزی برای چنین مقیاس بزرگی به تعویق افتاد. تیم همستر کامبت در ماه ژوئیه اعلام کرد، همستر کامبت از زمان راه اندازی در بهار امسال بیش از 300 میلیون بازیکن جذب کرده است و داده های تلگرام بیش از 80 میلیون بازیکن فعال را در ماه گذشته نشان میدهد.
اکثریت قاطع اسرائیلیها اعلام کردند که خواهان یک توافق آتش بس برای زنده نگه داشتن گروگانهای باقی مانده در غزه هستند. اکثر آنها همچنین میگویند که از دولت ناراضی هستند و نخست وزیر آنها به دلایل شخصی جنگ را طولانی میکند. بنابراین، از آنجایی که به نظر میرسد مذاکرات متوقف شده و ریسک یک جنگ دیگر - با حزب الله لبنان - نزدیکتر از همیشه به نظر میرسد، ممکن است تصور کنید که بنیامین نتانیاهو از نظر سیاسی دچار مشکل شده است اما این طور نیست.
بر اساس نظرسنجی آژانس لازار اسرائیل برای روزنامه معاریو، میزان محبوبیت نتانیاهو در این ماه بازگشتی داشته و از بنی گانتز، رهبر مخالفان، به عنوان بهترین مرد برای رهبری اسرائیل برای اولین بار از زمان آغاز درگیری پیشی گرفت. هنگامی که موسسه دموکراسی اسرائیل (Israel Democracy Institute) این سوال را مطرح کرد که آیا مردم میخواهند کشورشان جنگ را برای مقابله با حزبالله لبنان گسترش دهد، پاسخ اکثراً مثبت بود.
اسرائیل با گشودن جبهه دوم با انتخاب خود، آتش سوزی غیرقابل پیش بینی را رقم خواهد زد که احتمالاً ایران، ایالات متحده و شاید سایرین را درگیر میکند و هیچ یک از آنها از این مسئله سود نمیبرند. با این حال، بسیاری در اسرائیل عقیده دارند، شرایط فعلی دقیقاً زمان مناسبی است تا به رویارویی با ایران و حلقههای نیابتی که این کشور در سراسر کشور مسلح میکند، بروند. بعید است که پس از تبادل موشکی گسترده صبح یکشنبه با حزب الله که با بیانیههایی از طرف هر دو کشور همراه شد و نشان میداد آنها در حال حاضر قصد تشدید بیشتر تنش را ندارند، این مسئله انجام شود.
استدلال این است که اگرچه خود حماس ممکن است تهدیدی نباشد، اما قدرت بزرگتری که در تهران با آن کار میکند این کار را میکند - و هرگز زمانی بهتر از اکنون برای از بین بردن این تهدید وجود نخواهد داشت.
این مسئله بدین علت است که حماس تا حد زیادی به عنوان یک نیروی نظامی درهم شکسته شده است. شهرکهای اسرائیلی در امتداد مرز شمالی با لبنان قبلاً تخلیه شدهاند، که برای هرگونه تهاجم ضروری است. نیروهای آمریکایی در حال حاضر در سرتاسر منطقه مستقر شدهاند تا به خنثی کردن هرگونه واکنشی از سوی ایران بر سر غزه یا ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در ژوئیه کمک کنند. همچنین تهران هنوز یک بازدارنده هستهای ایجاد نکرده است.
آوی ، یک مقام امنیتی سابق اسرائیل، گفت که نتیجه نهایی این است که «اسرائیل اکنون برای موجودیت خود میجنگد، با وجود یک تهدید اصلی از سوی رژیم ایران، و من مطمئن نیستم که مردم در غرب این را درک کنند».
بسیاری از جهانیان ممکن است بر تهدید وجودی که فلسطینیهای عادی در غزه با آن مواجه هستند متمرکز باشد. اما به گفته ملامد از دیدگاه تلآویو، ایران چندین دهه را صرف ساختن «حلقه خفهکننده بر گردن اسرائیل» کرده است که از حزبالله شروع شده و سپس شامل سوریه، شبهنظامیان در عراق، حماس و حوثیها در یمن میشود.
به گفته ملامد ایران اکنون در تلاش است تا اردن را به حلقه اضافه کند و هنگامی که ایران یک بازدارنده هستهای داشته باشد، چتر حمایتی آن به نمایندگان تهران اجازه میدهد تا با مصونیت بیشتر علیه اسرائیل وارد عمل شوند. وی عقیده دارد «درگیری با ایران پیش خواهد آمد الان یا زمانی دیگر، اما این مسئله اجتنابناپذیر است و در حال حاضر برخی عناصر با دست ما بازی میکنند»." در واقع، برای برخی از اسرائیلیها، بیمیلی ایران و حزبالله برای شروع جنگ به این معنی است که اسرائیل باید این کار را انجام دهد، چرا که به این معنی است که طرف مقابل به وضوح آماده نیست.
ایران، حماس، حزبالله و حوثیها همگی در مورد هدف خود که حذف کشور اسرائیل است، صحبت میکنند.
اما قبل از اینکه به این نتیجه برسیم که آیا این همان چیزی است که «اسرائیل» میخواهد، ارزش آن را دارد که کمی به دادههای نظرسنجی بپردازیم. نظرسنجیها اختلاف بسیاری را نشان میدهند، 20 درصد جمعیت عرب که اغلب با یهودیان لیبرال پاسخ بسیار متفاوتی دارند، و یهودیان لیبرال دوباره با پاسخ دهندگان راست مذهبی و ملی گرا متفاوت فکر میکنند.
بنابراین، در حالی که اکثر اسرائیلیها میگویند که از دولت ناراضی هستند، برای برخی از آنها به دلیل ادامه جنگ توسط نتانیاهو و برای برخی دیگر عدم انجام آن با قاطعیتتر است. به همین ترتیب، یهودیان جناح راست بسیار بیشتری از حمله به لبنان برای مقابله با حزب الله حمایت می کنند تا یهودیان چپ. نتیجه همچنین تصویری گیجکننده را نشان میدهد زیرا باید: آنچه اکثر اسرائیلیها میخواهند، صرف نظر از جناحها، بازگرداندن گروگانهای باقیمانده و در عین حال از بین بردن حماس است. اینها اهداف ناسازگاری هستند.
در واقعیت فقط دو راه برای حل جنگ غزه وجود دارد. یا از طریق یک توافق میانجیگری و بینالمللی بین اسرائیلیها و فلسطینیها که هدف آن به حاشیه راندن حماس و عادیسازی جایگاه اسرائیل در خاورمیانه در طول زمان است، یا از طریق رویارویی یکبار برای همیشه بین اسرائیل، با حمایت آمریکا از یک طرف، و ایران و بسیاری از نمایندگان آن از سوی دیگر.
نه رهبر سیاسی جدید حماس، یحیی سینوار، و نه نتانیاهو علاقهای به اولی ندارند. وسوسه انگیز است که بگوییم میل سینوار برای گسترش جنگ ناشی از ناامیدی است، در حالی که تمایل نتانیاهو ناشی از اطمینان است که ترکیب قدرت آتش ایالات متحده و اسرائیل همه را در برابر آنها تسلیم خواهد کرد. اما هر دو فرض نگران کننده هستند.
مورد اول نگران کننده است چرا که ماهیت حمله حماس در 7 اکتبر نشان میدهد که این گروه از همان ابتدا می خواست حزب الله و ایران را به جنگ بکشاند. ملامد فکر میکند ممکن است سیگنال حزبالله در روز یکشنبه مبنی بر اینکه نمیخواهد با اسرائیل تشدید شود، میتواند باعث شود که سینوار امید خود را برای گسترش جنگ از دست بدهد و توافق آتشبس اصلاحشده را که هنوز مورد بحث است، بپذیرد.
در مورد اطمینان اسرائیل، ابزارهای نظامی همیشه قاطعتر از جایگزینهای نرمتر به نظر میرسند، حتی اگر بارها ثابت شده باشد که این رویکرد اغلب یک توهم است - در ویتنام، لبنان، افغانستان (دوبار)، عراق و اکنون اوکراین. اسرائیل در موقعیتی غیرقابل اجتناب است که تعداد بسیار کمی در خارج از کشور مایل به درک آن هستند، اما یک جنگ بزرگتر ثباتی را که این کشور میخواهد به ارمغان نمیآورد.
طلا همچنان رکوردهای قیمتی ثبت میکند و اخیراً از قیمت 2500 دلار به عنوان محدوده حمایتی استفاده کرده و به 2510 دلار رسیده است. در همین حال، بیت کوین، که اغلب به عنوان طلای دیجیتال شناخته میشود، در حال عقب نشینی است و در حال حاضر حدود 15 درصد از بالاترین قیمت خود فاصله گرفته است. بیت کوین نزدیک به شش ماه است که در مرحله تثبیت قرار دارد که در تضاد با روند صعودی ثابت طلا است. با این حال، این الگو، تثبیت بیت کوین در کنار افزایش طلا، الگوی جدیدی نیست.
در طول پنج سال گذشته، این روند چندین بار رخ داده است. به عنوان مثال، بین سالهای 2019 تا 2020، طلا در مسیری صعودی قرار داشت که برای مدت کوتاهی توسط همهگیری ویروس کرونا متوقف شد، در حالی که بیتکوین ثابت ماند. هنگامی که روند صعودی طلا به پایان رسید، بیت کوین در اواخر سال 2020 افزایش یافت. به طور مشابه، طلا از مارس تا مه 2021 افزایش یافت، در حالی که بیت کوین به دلیل ممنوعیت استخراج در چین رکودی داشت و سقوط کرد. همین الگو در اوایل سال 2022 با صعود طلا و تثبیت بیت کوین ظاهر شد. در نهایت، هر دو دارایی اندکی بعد سقوط کردند.
این روند تکراری نشان میدهد که به محض توقف روند صعودی طلا، بیت کوین ممکن است از محدوده تثبیت خارج شود. این مسئله احتمالاً ناشی از چرخش سرمایه از یک دارایی به دارایی دیگر است چرا که سنتیمنت بازار ممکن است از ریسک گریزی به سمت ریسک پذیری تغییر کند.
این نمودار از Pallavi Rao Visual Capitalist، بیش از 5 تریلیون دلار صادرات کامودیتیهای جهانی را بر اساس بخش و ارزش مواد صادر شده طبقه بندی میکند.
صادرات کامودیتیها ارزش بالا
نفت و فرآوردههای آن به طور متوسط 30% از صادرات کامودیتیهای جهانی را تشکیل میدهند که ارزش آن سالانه 1.5 تریلیون دلار است.
با احتساب صادرات گاز طبیعی، برق و زغال سنگ، بخش انرژی 40% ارزش صادرات جهانی کامودیتیها در سال (2 تریلیون دلار) را شامل میشوند. صادرات محصولات کشاورزی (1.9 تریلیون دلار) در رتبه دوم و از نظر ارزش بالاتر از صادرات مواد معدنی (1.4 تریلیون دلار) است.
در بخش کشاورزی، محصولات زراعی و جنگلداری بزرگترین سهم از ارزش 1.2 تریلیون دلاری صادرات را دارند. این دسته شامل همه چیز از گندم گرفته تا صادرات چوب میشود.
در همین حال، بخش مواد معدنی به طور مساوی بین صادرات فلزات اساسی (مانند مس، آهن و آلومینیوم) و فلزات و سنگهای گرانبها (طلا، نقره، الماس) تقسیم میشود.
در این نمودار نشان داده نشده که چگونه تجارت بین المللی کامودیتیها فقط در چند کشور در سمت صادرات متمرکز میشود. به عنوان مثال، یک چهارم کل مس تولید شده در سال 2023 از شیلی بود.
در طرف مقابل این بدان معنا است که برخی از این صادرکنندگان عمده، وابستگی قابل توجهی به این کامودیتیها دارند. و به همین ترتیب، بسیاری از آنها کشورهای کم درآمد یا متوسط هستند. زمانی که قیمتهای بینالمللی کامودیتیهای صادراتی کاهش مییابد، احتمال وقوع بحرانهای مالی و کاهش هزینهکردهای عمومی افزایش مییابد و چالشهای اقتصادی در این مناطق را بیشتر میکند.