یوتوتایمز » بایگانی: حمید سودمند » برگه 16
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
شاخص جهانی فلزات گرانبها MMI (شاخص فلزات ماهانه) تنها 0.01 درصد کاهش یافته است. قیمت فلزات گرانبها مجموعهای از نوسانات را در هر دو جهت تجربه کرد که شاخص کل را به شدت در یک روند ساید نگه داشت. قیمت طلا همچنان به رشد خود ادامه میدهد در حالی که سایر فلزات گرانبها مانند پالادیوم و نقره کاهش یافتند. با توجه به اینکه قیمت طلا به بالاترین حد خود رسیده است، بسیاری شروع به این سوال کردهاند که قیمتها قبل از کاهش چقدر بالا خواهند رفت.
قیمت فلزات گرانبها: پالادیوم
قیمت پالادیوم به دنبال روند نزولی بلندمدت از 17 ژوئیه به افت خود ادامه میدهد. با وجود اینکه قیمتها بین 25 ژوئیه تا 1 اوت حرکت صعودی کوتاهی را تجربه کردند، این حرکت صعودی کوتاه مدت بود. کاهش تقاضا برای پالادیوم در بخش خودرو نقش مهمی در کاهش قیمت این فلز گرانبها در سال 2024 ایفا کرد.
در ماههای آینده، قیمت پالادیوم به دلیل ترکیبی از سطوح عرضه پایدار و تقاضای ضعیف بخش خودرو، ممکن است شاهد فشار نزولی باشد. علاوه بر این، استفاده از پلاتین به جای پالادیوم در کاربردهای صنعتی میتواند فشار بیشتری بر قیمت وارد کند.
قیمت پلاتین با سنتیمنت نزولی مواجه است
قیمت پلاتین، همراه با قیمت سایر فلزات گرانبها، در ارزیابی ماهانه کاهش یافته است. نگرانیها در مورد کندی اقتصاد جهانی و تقاضای ضعیفتر صنعت خودرو باعث کاهش قیمتها شد. علاوه بر این، افزایش بازیافت پلاتین باعث افزایش عرضه شد و فشار بیشتری بر قیمت افزود.
قیمت پلاتین احتمالا در ماههای آینده با فشار نزولی مواجه خواهد شد. بازار احتمالاً با چالشهای مداوم ناشی از تقاضای ضعیف صنعتی و پتانسیل رکود اقتصادی جهانی مواجه خواهد شد که ممکن است مصرف را بیشتر کاهش دهد. با وجود ادامه کسری عرضه که ممکن است حمایتی را برای قیمت ارائه دهد، سنتیمنت عمومی نشان میدهد که قیمتها ممکن است در انتهای محدوده کف قیمتی فعلی باقی بمانند.
رالی قیمت نقره قبل از تزلزل
برخلاف سایر قیمتهای فلزات گرانبها مانند طلا، قیمت نقره در ارزیابی ماهانه با نوسانات زیادی روبرو شد و مدتی قبل از کاهش رشد اندکی داشت. در اوایل ماه ژوئیه، اطمینان بازار و برخی از دادههای اقتصادی دلگرم کننده باعث افزایش قیمت نقره شد. اما این رالی زیاد طول نکشید. در پایان ماه ژوئیه، قیمتها شروع به کاهش کردند.
پیش بینی میشود نقره در کوتاه مدت سنتیمنت نزولی بیشتری را تجربه کند. انتظار میرود که با وجود سنتیمنت صعودی ناشی از کمبود عرضه، بازار همچنان با مشکلات ناشی از تقاضای ضعیف صنعتی و کندی احتمالی اقتصاد جهانی مواجه شود. تحلیلگران تخمین میزنند که اگرچه در صورت بهبود شرایط اقتصادی، قیمت نقره ممکن است در آینده نزدیک تا حدودی افزایش یابد، اما ممکن است رشد چندان زیاد نباشد.
قیمت فلزات گرانبها: طلا
در میان تمام قیمتهای فلزات گرانبها، طلا در مقایسه با ماه گذشته، عملکرد خوبی داشت. با ترکیب شدن تنشهای ژئوپلیتیکی و بیثباتی اقتصادی، قیمت طلا در ماههای ژوئیه و اوت به بالاترین حد خود رسید. پیشبینیها مبنی بر کاهش نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا در واکنش به تورم ضعیف و افزایش بیکاری، قیمت طلا را در ماه ژوئیه به بیش از 2483 دلار در هر اونس رساند و رکوردهای جدیدی را به ثبت رساند.
در اوایل ماه اوت، قیمت طلا بار دیگر به اوج خود رسید و به بیش از 2500 دلار در هر اونس رسید که ناشی از آمارهای بدتر از حد انتظار بازار کار ایالات متحده و تشدید نگرانیهای ژئوپلیتیکی، به ویژه در خاورمیانه بود.
اگر فدرال رزرو تصمیم به کاهش نرخ بهره در باقی مانده سال 2024 بگیرد، تحلیلگران پیش بینی میکنند که قیمت طلا میتواند قوی بماند و حتی ممکن است به بالاترین حد خود برسد. شاخصهای تکنیکال قوی، همراه با عدم اطمینان اقتصادی و ژئوپلیتیکی، نشان میدهد که طلا همچنان به جذب سرمایه گذاران بیشتری ادامه خواهد داد. با این حال، همانطور که بازارها به دادههای قریب الوقوع و رویدادهای جهانی واکنش نشان میدهند، تلاطمهایی پیش بینی میشود.
مایکل هارتنت، استراتژیست بانک آمریکا، در یادداشتی در روز پنجشنبه گفت که سرمایه گذاران باید "کاری را انجام دهند که بانکهای مرکزی انجام میدهند، یعنی طلا بخرند."
دلیل هارتنت، این است که کاهش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو در ماههای آینده ریسکی برای تقویت تورم در سال آینده ایجاد میکند و داراییهای واقعی مانند طلا از نظر تاریخی در طول دورههای تورم عملکرد خوبی داشتهاند.
اظهارات هارتنت در بحبوحه افزایش بی سابقه فلز گرانبها، افزایش حدود 20 درصدی قیمت طلا نسبت به سال گذشته، بیان شده است. طلا چند درصدی از S&P 500 بهتر عمل کرده و همچنین عملکرد بهتری از سهام بخش فناوری داشته است.
هارتنت خاطرنشان کرد که طلا تنها دارایی است که از سهام بخش فناوری ایالات متحده بهتر عمل کرده است.
عامل گیج کننده پشت افزایش قیمت طلا این است که سرمایه گذاران در آن دخیل نبودند.
در عوض، طلا تاکنون 2.5 میلیارد دلار خروج سرمایه خالص را تجربه کرده است که به این معنی است که سرمایهگذاران در بحبوحه افزایش قیمت طلا به سقف تاریخی سیو سود انجام دادند.
این همچنین به این معنی است که خرید طلا توسط گروه دیگری در بازار انجام شده است.
به گفته هارتنت: با کنار هم قرار دادن قیمتهای بیسابقه طلا و جریانهای خروج سرمایه از طلا، افزایش قیمت طلا تنها با خرید بیسابقه بانکهای مرکزی توضیح داده میشود و بانک مرکزی چین بزرگترین خریدار طلا در سال 2023 بوده است.
هارتنت گفت: «طلا در حال حاضر دومین دارایی ذخیره بزرگ است (16.1 درصد در مقابل 15.6 درصد یورو) و یکی از پایینترین همبستگیها را با سهام در بین طبقات دارایی دارد.
صنددوقهای قابل معامله (ETF) طلای بالقوهای که باید زیرنظر داشت، IAUM و GLDM هستند که هارتنت آنها را در «بالاترین رتبه» نامید.
نیجر پس از دستیابی به توافقی با همسایه خود یعنی جمهوری بنین، در پی اختلاف مرزی اخیر، صادرات نفت خود را از سر گرفته است. نیجر پس از بسته شدن خط لوله تحت مدیریت شرکت ملی نفت چین (CNPC) که میدان نفتی آگادم را به پایانه سم کپوجی در بنین متصل میکند، محمولههای نفت خام را در ماه ژوئن متوقف کرده بود.
سامو آدامبی وزیر انرژی بنین روز دوشنبه به خبرنگاران گفت: "ما به توافق رسیدیم. بارگیری نفت خام از صبح امروز آغاز شد". علی لمینه زینه از دفتر نخست وزیری، از سرگیری محمولهها را تایید کرد.
نیجر به خط لوله صادرات نیجر-بنین به طول 1950 کیلومتر، ساخته شده توسط CNPC به عنوان بخشی از سرمایهگذری 4.6 میلیارد دلاری در صنعت نفت این کشور، برای بازپرداخت وام 400 میلیون دلاری به این شرکت چینی، متکی است. نیجر قصد دارد از درآمد حاصل از حمل و نقل نفت برای بازپرداخت وام استفاده کند. خط لوله 110000 بشکه در روز نیجر-بنین تولید نفت خام نیجر را 5 برابر افزایش میدهد و این کشور را به صادرکننده قابل توجهی تبدیل میکند. قبل از ساخت این خط لوله، نیجر محصور در خشکی تنها 20000 بشکه در روز نفت خام از حوضه آگادم ریفت خود تولید میکرد که عمدتاً به دلیل نبود مسیر صادراتی در داخل کشور استفاده میشد. Savannah Energy Plc ، تنها شرکت غربی فعال در نیجر، قصد دارد پروژه نفتی 1500 بشکه در روز را قبل از افزایش به 5000 بشکه در روز وارد جریان کند.
زمانی که رئیس جمهور این کشور، محمد بازوم، توسط گارد ریاست جمهوری خود در سال 2023 سرنگون شد، شرکت ملی نفت چین (CNPC) در آستانه بازنگری در بخش نفت نیجر بود که باعث شد تا مجموعهای از تحریمها توسط نهاد اقتصادی منطقهای، جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (ECOWAS)، و همچنین محکومیتهایی توسط دولتهای غربی بر این شرکت اعمال شود. عبدالرحمان تشیانی، افسر نظامی، جایگزین بازوم به عنوان رهبر کشور شد. نیجر یک متحد دیرینه غربی در زمان بازوم بود و به عنوان سنگری در برابر گسترش افراط گرایی در سراسر ساحل از جمله تولیدکنندگان نوظهور نفت مانند ساحل عاج و غنا در نظر گرفته میشد. در مقابل، تشیانی به طور قطعی ضد غرب است و به سرعت روابط خود را با قدرت استعماری سابق فرانسه به نفع روسیه قطع کرد.
در دهه گذشته، چین بهطور فزایندهای به اصطلاح «مدل آنگولا» خود را، که در آن وامهای نفتی به کشورهای آفریقایی برای تأمین مالی ساخت جادهها، سدهای برق آبی، راهآهن و غیره ارائه میکرد، کنار گذاشته است. در عوض، چین به کشورهای حوزه خلیج فارس و روسیه با زیرساختهای تولید قابل اعتمادتر روی آورده است. (مدل آنگولا از یک قرارداد نفتی چین و آنگولا در سال 2004 میآید که بر اساس آن بانک Exim چین به دولت آنگولا وام 2 میلیارد دلاری برای بازسازی پس از جنگ اعطا کرد. این مدل قرار بود یک راه حل برد-برد در همکاری بین شرکای برابر باشد.)
موسسه UBS معتقد است طلا برای حرکت صعودی بعدی خود آماده میشود و اگرچه در حال حاضر به بالاترین حد خود رسیده است، به نظر نمیرسد که پایان راه باشد.
طلا به بالاترین رکوردهای قیمتی خود رسیده است و به نظر میرسد بازار قیمتهای بالای 2500 دلار را زیرنظر دارد. این مسیر تا حد زیادی به سیگنالهای سیاستی فدرال رزرو از جکسون هول بستگی دارد و نمیتوان احتمال برخی از تثبیتهای کوتاه مدت را رد کرد. در حالی که هیچ کاتالیزور آشکاری برای آخرین افزایش قیمت وجود ندارد، محیط کلان اخیر به طور کلی به نفع افزایش قیمت طلا بوده است. انتظارات از فدرال رزرو، کاهش نرخ بهره و ضعیفتر شدن دلار آمریکا بر قیمت طلا تاثیر مثبتی داشته است. ریسکهای ژئوپلیتیکی مداوم و تمرکز فزاینده بر انتخابات آتی ایالات متحده و پیامدهای مربوط به سیاستهای مالی نیز علاقه سرمایهگذاران به طلا را افزایش میدهد.»
علیرغم افزایش اخیر در قراردادهای خالص خرید در بورس Comex، این قراردادها پایینتر از بالاترین سطح تاریخ باقی مانده است. ما بر این باوریم که قراردادها در بازار ضعیف باقی میماند که به سرمایه گذاران این امکان را میدهد که به اضافه کردن قراردادها در فلز زرد ادامه دهند. ما همچنین انتظار داریم که جریانهای بیشتری به ETFهای طلا وارد شود، چرا که فدرال رزرو شروع به کاهش نرخ بهره میکند. چیزی که ما متوجه میشویم این است که به نظر میرسد روابط کلان تاریخی بازسازی شده است. به طور خاص، به نظر میرسد بتای منفی طلا نسبت به نرخهای بهره واقعی ایالات متحده در حال تثبیت است، اگرچه پریمیوم قیمت اسپات طلا نسبت به محاسبات ساده "ارزش منصفانه" همچنان زیاد است. موسسه UBS در مورد افزایش اخیر قیمت طلا توضیح میدهد که ما معتقدیم که حرکات اخیر قیمت طلا به دقت تعدیل مجدد انتظارات فدرال رزرو را دنبال میکند، که تا حدی در حرکت طلا در ارتباط با داراییهای ریسکی منعکس میشود.
طلا این مزیت را داشته است که به عنوان یک دارایی امن عمل کند و سقوط آن را در دورههایی که دارایی ریسکی تحت فشار باشند، محدود میکند. تقاضای فیزیکی برای طلا تحت فشار است چرا که قیمت همچنان روند صعودی خود را ادامه میدهد. واردات ترکیبی به چین و هند در ماه ژوئیه کاهش یافت، اگرچه با توجه به شروع قوی سال، حجم واردات به صورت سالانه همچنان 5 درصد افزایش یافته است. این ضعف بیشتر از نظر تقاضای جواهرات در چین بود، در حالی که اخیراً قیمتها با کاهش قیمت اسپات طلا افت کردهاند. تمرکز تقاضای فصلی طلا برای اولین بار در هند قبل از فصل عروسی و جشنواره کلیدی خواهد بود.، دوسهرا در اواسط اکتبر و دیوالی در اوایل نوامبر برگزار خواهند شد که هر دو مناسبت برای بازار طلا مهم هستند. تعرفههای مالیاتی کمتر بر واردات و محیط اقتصادی مستحکم به رغم قیمتهای جهانی گرانتر، نویدبخش تقاضای طلا در هند هستند.
گزارشهای اولیه برای ماه ژوئیه نشان میدهد که خرید طلا توسط بخش رسمی همچنان ادامه دارد، اگرچه به نظر میرسد سرعت کلی در ماههای اخیر کاهش یافته است. ذخایر طلای هند در ماه ژوئیه حدود 5 تن افزایش یافت، در حالی که چین برای سومین ماه متوالی ذخایر طلا را بدون تغییر نگه داشت. علیرغم کاهش سرعت خرید این بخش، ما معتقدیم که آژانسهای رسمی خریداران خالص طلا باقی خواهند ماند.
ذخایر طلا نسبت به کل داراییهای موجودی هنوز برای بسیاری از بانکهای مرکزی بازارهای نوظهور که خریداران فعال طلا بودهاند، بسیار کم است، که نشان میدهد هنوز جای بیشتری برای افزایش وجود دارد. علاوه بر این، ما بر این باوریم که برای کشورهایی که کمتر فعال بودهاند فضایی برای افزایش ذخایر طلا وجود دارد.
قیمتشکنی (دامپینگ) مستقیم فولاد چین در بازارهای خارجی و دامپینگ غیرمستقیم از طریق کشورهای نیابتی در نهایت زیر چشم جهانیان قرار گرفته است. به گفته وزارت بازرگانی مالزی، این کشور اخیراً تحقیقاتی را درباره اعمال یا عدم اعمال عوارض ضددامپینگ بر محصولات آهن تخت یا فولاد غیرآلیاژی وارد شده از چین و همچنین هند، ژاپن و کره جنوبی آغاز کرده است. (دامپینگ عبارت است از فروش یا صادرات یک کالا با قیمت کمتر از هزینههای تمام شده یا به عبارتی دیگر فروش کالا در خارج به قیمتی کمتر از قیمت داخلی. معادل فارسی این واژه «رقابت مکارانه» یا تبعیض در قیمتها در بازرگانی معنا شدهاست. به عبارت بهتر، تولیدکنندگان و بازرگانان برای به دست آوردن بازارها، محصولات خود را با قیمتی کم عرضه کنند، برخی کارشناسان معادل فارسی این واژه را «رقابت مخرب» نیز دانستهاند. راهبرد کلی بازارشکنی به حذف رقبا و در اختیار گرفتن بازار مربوط میشود.)
در همین حال، هند نیز تحقیقات ضد دامپینگ را در مورد واردات محصولات تخت نورد گرم از ویتنام آغاز کرده است. این اقدام پس از شکایتهایی مبنی بر فروش این محصولات با قیمتهای پایین صورت میگیرد که بر صنعت فولاد داخلی تأثیر منفی گذاشته است. همانطور که در گذشته توسط MetalMiner گزارش شده بود، مدتی است که تولیدکنندگان فولاد هندی نگرانیهایی را در مورد واردات ارزان قیمت از چین از طریق ویتنام تحت توافقنامه تجارت آزاد هند و اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (ASEAN ) ایجاد کردهاند.
مشکل اصلی این است که سیل فولاد ارزان قیمت، قیمت فولاد داخلی را پایین میآورد.
شک و تردید در مورد صنعت فولاد چین وجود دارد
چین به دلایل دیگری نیز زیر ذره بین است. در واقع، بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان اخیراً زنگ خطر را در مورد بحران جاری در کشور به صدا درآورده و رکود عمیقتر این صنعت را حتی نسبت به رویدادهای مهم سالهای 2008 و 2015 پیشبینی کرده است. هو وانگ مینگ، رئیس گروه فولاد بائواستیل، شرکت دولتی فولاد چینی، در نشست دوسالانه این شرکت به کارمندان گفت که شرایط در این کشور مانند "زمستان سخت" است که میتواند طولانیتر، سردتر و حتی دشوارتر شود.
صنعت فولاد چین در طول بحران مالی جهانی 2008-2009 و دوباره در سالهای 2015-2016 دچار رکود شدید شد. در هر دو مورد، کشور توانست از طریق اقدامات محرک قابل توجهی از بحرانها بکاهد. با این حال، چنین راه حلی در زمان رهبری فعلی شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، کمتر محتمل به نظر میرسد. در همین حال، پیام صریح هو احتمالاً رقبا در آسیا، اروپا و آمریکای شمالی را نگران خواهد کرد چرا که آنها با افزایش جدیدی از صادرات چین روبرو هستند و در پاسخ به اقدامات تجاری فشار میآورند.
تحلیلگران در حال حاضر انتظار دارند که محمولههای چینی در سال جاری به حدود 100 میلیون تن برسد چرا که تولیدکنندگان چینی به دنبال مقابله با کاهش رشد بازار داخلی خود هستند. این بالاترین سطح صادرات از سال 2016 خواهد بود.
تحقیقات ضد دامپینگ هند علیه ویتنام
تحقیقات ضد دامپینگ دولت هند پس از آن آغاز شد که انجمن فولاد هند (ISA) به نمایندگی از تولیدکنندگان داخلی مانند ژیاسدبلیو استیل (JSW Steel) و آرسلور میتال (ArcelorMittal Nippon Steel) هند، درخواستی برای بررسی واردات محصولات تخت نورد گرم از فولاد آلیاژی یا غیر آلیاژی از ویتنام ارائه کرد.
طبق اطلاعیه 14 اوت صادر شده توسط اداره کل درمانهای تجاری (DGTR) زیر نظر وزارت بازرگانی، شواهد کافی وجود دارد که نشان میدهد این محصولات واقعاً به بازار هند وارد میشوند و بنابراین تهدیدی قابل توجه برای صنعت فولاد محلی محسوب میشوند.
صنعت فولاد هند وارد کننده خالص میشود
این تحقیقات شامل محصولات تخت نورد گرم از فولاد آلیاژی یا غیر آلیاژی، بدون روکش یا روکش نشده، با ضخامت حداکثر 25 میلی متر و عرض حداکثر تا 2100 میلی متر است. دوره تحقیقات از 1 ژانویه 2023 تا 31 مارس 2024 را پوشش میدهد. در همین حال، تولیدکنندگان فولاد هندی سرمایه گذاری میلیارد دلاری برای توسعه ظرفیت تولید خود ادامه میدهند. آنها همچنین ابراز نگرانی میکنند مبنی بر اینکه واردات ارزان میتواند به جریانهای نقدی آسیب برساند و به نوبه خود، به برنامههای توسعه آنها آسیب زند.
گزارش خدمات اطلاعات رتبه بندی اعتباری هند (CRISIL) در ماه ژوئن نشان میدهد که هند در سال مالی 2024 واردکننده خالص فولاد شد و کسری تجاری کل فولاد 1.1 میلیون تن را ثبت کرد. این نشان دهنده یک تغییر چشمگیر از وضعیت کشور به عنوان یک صادرکننده خالص از سال مالی 2017 است. در این گزارش همچنین اشاره شد که در حالی که چین بزرگترین صادرکننده بود، کره جنوبی و ژاپن حجم قابل توجهی صادرات به هند داشتند. قابل توجه است که ویتنام به عنوان یک صادرکننده کلیدی ظاهر شد و محمولهها به هند نسبت به سال قبل 130 درصد افزایش یافت.
تحقیقات در صنعت فولاد مالزی
با کمال تعجب، هند، کره جنوبی، و ژاپن، همراه با چین، همگی در حال حاضر خود را درگیر تحقیقات مشابهی از سوی دولت مالزی میبینند. به گفته وزارت بازرگانی مالزی، تحقیقات پس از آن آغاز شد که یک تولیدکننده داخلی در 15 ژوئیه دادخواستی را ارائه کرد.
این تولید کننده ادعا کرد که محصولات نورد تخت یا فولاد غیر آلیاژی، با حداقل 600 میلی متر عرض و پوشش داده شده با قلع، کمتر از قیمتهای داخلی از چین، هند، ژاپن و کره جنوبی به فروش میرسد. آنها همچنین استدلال کردند که این واردات به میزان قابل توجهی افزایش یافته است و به صنعت داخلی آسیب میرساند.
این وزارتخانه در نظر دارد ظرف 120 روز پس از آغاز تحقیقات، یافتههای اولیه را ارائه کند، اگرچه آنها تاریخ دقیقی را مشخص نکردند. اگر تحقیقات از دادخواست این شرکت حمایت کند، وزارت ممکن است یک ماموریت موقت ضد دامپینگ برای حمایت از صنعت داخلی وضع کند.
قیمت نفت کاهش یافته است و قیمت نفت برنت حدود 77 دلار در هر بشکه معامله میشود. این امر منجر شده برخی از تحلیلگران بازار فرصتهای بالقوه خرید کوتاه مدتی را شناسایی کنند. موسسه سیتی، در یادداشتی به تاریخ 21 اوت، این فشار قیمتی را سیگنال احتمالی برای رشد قیمت بهرغم کاهش اخیر تنشهای ژئوپلیتیکی میداند.
کاهش اخیر قیمت در درجه اول ناشی از دو عامل کلیدی است: کاهش ریسکهای ژئوپلیتیکی، به ویژه در غزه با آتشبس احتمالی، و کاهش رشد اقتصادی چین. تضعیف تولید صنعتی چین و دادههای ضعیفتر واردات نفت به شدت بر چشمانداز تقاضای جهانی تاثیر گذاشته و به کاهش ریسک ژئوپلیتیکی نفت کمک کرده است.
با این حال، سیتی هشدار میدهد که بازار هنوز از خطر خارج نشده است. در حالی که چشم انداز ژئوپلیتیک آرامتر به نظر میرسد، ریسکها همچنان وجود دارند. فصل طوفان تهدید قابل توجهی برای زنجیره تامین نفت است و تنشهای مداوم در شمال آفریقا و خاورمیانه میتواند به راحتی نوسانات را دوباره شعله ور کند. قراردها در حال حاضر در سمت فروش، رکوردی را ثبت کردند، که میتواند در صورت کاهش بیشتر قیمت نفت برنت، بهویژه با نزدیک شدن به سطح حمایتی 75 دلار در هر بشکه، باعث رشد مجدد نفت شود.
در ایالات متحده، اداره اطلاعات انرژی (EIA) کاهش قابل توجهی در ذخایر نفت خام تجاری را گزارش کرد که با 4.6 میلیون بشکه کاهش به 426 میلیون بشکه رسید. این کاهش بیش از انتظارات بود و همراه با افزایش فعالیت پالایشگاهها و صادرات نفت خام، شیب صعودی را به چشم انداز کوتاه مدت نفت خام اضافه میکند.
سیتی همچنین به عوامل تکنیکال موثر بر بازار اشاره میکند. میانگین متحرک 200 روزه نفت برنت در 82.5 دلار در هر بشکه یک نقطه مقاومت قوی است، در حالی که سطح 75 دلار در هر بشکه به عنوان حمایت کلیدی عمل میکند. اگر قیمتها به پایینترین حد این محدوده نزدیک شوند، این محدوده تکنیکال میتواند خرید را تشویق کند.
با نگاه به آینده، سیتی عقیده دارد که اوپک پلاس با تصمیمات مهمی روبرو است. با کاهش تولیدات در ماه اکتبر – اگر شرایط بازار اجازه دهد - هر گونه کاهش بیشتر قیمتها به سمت 70 دلار ممکن است این گروه را وادار کند تا در استراتژی خود تجدید نظر کند. از آنجایی که حاشیه سود پالایشگاها، بهویژه به دلیل کاهش شدید کرک نفتی، تحت فشار باقی میمانند، فصل زمستان آتی ممکن است در شکلدهی به جهت بازار نقش اساسی داشته باشد.
لیتیوم به سرعت به یک عنصر حیاتی در بخش فناوری و انرژی تبدیل شده است. در نتیجه بازار جهانی لیتیوم قدرتمند شده و سودآوری ایجاد میکند. این مسئله عمدتا به این دلیل است که این عنصر نقش مهمی در باتریهای لیتیوم یون ایفا میکند که نه تنها گوشیهای هوشمند و لپتاپهای ما را شارژ میکنند، بلکه خودروهای الکتریکی را نیز تامین میکنند. با تشدید فشار جهانی برای انرژی سبز، اهمیت لیتیوم همچنان افزایش یافته و آن را به یک بازیگر کلیدی به سمت آیندهای پایدار تبدیل میکند.
باتریهای لیتیومی با چگالی انرژی بالا، عمر چرخه طولانی و نرخهای خود تخلیه (self-discharge) نسبتاً کم، به پیشرفتها در صنایع مختلف از لوازم الکترونیکی مصرفی گرفته تا ذخیرهسازی انرژی تجدیدپذیر در مقیاس بزرگ ادامه میدهند. اما آیا تقاضای لیتیوم واقعاً با پیشبینیهای برخی کارشناسان مطابقت دارد؟
در حالی که لیتیوم برای ابتکارات انرژی سبز بسیار ارزشمند است، استخراج بیش از حد، به ویژه در چین، منجر به ذخایر بزرگ در سراسر جهان شده است. این سوال پیش میآید: آیا افزایش ابتکارات انرژی سبز تقاضای کافی برای افزایش قیمت قابل توجه در بازار لیتیوم ایجاد میکند؟
عواملی که تقاضای جهانی لیتیوم را تامین میکند
مصرف لیتیوم در سطح جهان به دلیل مجموعهای از عوامل همچنان در حال افزایش است. در حال حاضر، رشد سریع ناشی از رشد قابل توجه بازار خودروهای الکتریکی است. این درحالی است که دولتها در سرتاسر جهان به تصویب قوانین سختگیرانهتر انتشار گازهای گلخانهای و ارائه مشوقهای مالی برای تشویق استفاده از خودروهای الکتریکی ادامه میدهند. قرارداد سبز اتحادیه اروپا، که هدف آن دستیابی به خنثی سازی کربن تا سال 2050 است، نشان میدهد که چگونه سیاستها همچنان به افزایش تقاضا برای باتریهای لیتیوم یونی کمک میکنند.
نیاز به فناوریهای ذخیرهسازی پیشرفته انرژی برای مدیریت تولید انرژی متناوب در بخش انرژیهای تجدیدپذیر نیز باعث افزایش تقاضا برای لیتیوم شده است. باتریهای لیتیوم یونی محبوبترین انتخاب برای دستگاههای ذخیرهسازی بزرگ از نظر جمعآوری انرژی از منابعی مانند خورشید و باد هستند.
مشکلات بالقوه بازار لیتیوم: چالشها و محدودیتها
با وجود این پیشبینی خوشبینانه، موانع متعددی میتواند مانع پیشرفت بازار جهانی لیتیوم شود. نگرانی اصلی این است که آیا سیستم عرضه میتواند تقاضای به سرعت در حال افزایش را برآورده کند یا خیر. از این گذشته، پیچیدگی و ماهیت منابع فشرده استخراج و پردازش لیتیوم اغلب باعث تنگناهای عرضه قابل توجهی میشود.
ملاحظات ژئوپلیتیکی نیز میتواند نوسانات را افزایش دهد. به عنوان مثال، استرالیا، شیلی و آرژانتین بیشترین غلظت ذخایر لیتیوم را دارند. هر گونه ناآرامی سیاسی یا اختلافات تجاری در این مناطق میتواند زنجیره تامین را مختل کند و منجر به افزایش غیرمنتظره قیمت یا حتی کمبود شود.
چرا برخی تحلیلگران کاهش تقاضا را پیش بینی میکنند؟
علیرغم افزایش پیشبینیشده تقاضای لیتیوم، بسیاری از تحلیلگران در مورد پوشش ریسک مرتبط با این فلز احتیاط میکنند. استدلال آنها از سرعت توسعه فناوری ناشی میشود که ممکن است منجر به اختراع تکنیکهای جدید برای ذخیره انرژی شود. باتریهای حالت جامد (Solid-state batteries) یکی از پیشرفتهایی هستند که محققان همچنان به توسعه آن ادامه میدهند و بسیاری بر این باورند که روزی میتوانند از همتایان لیتیوم یون خود بهتر عمل کنند.
نگرانی از اشباع بازار در بخش خودروهای الکتریکی نیز همچنان در حال افزایش است. این نگرانیها به این واقعیت اشاره دارد که نرخهای رشد قوی قبلی ممکن است با افزایش سن صنعت کاهش یابد. بسیاری همچنین بر این باورند که اگر فناوری بازیافت باتری و استفاده مجدد بیشتر پیشرفت کند، ممکن است تقاضا برای استخراج لیتیوم تازه کمتر شود.
نگرانیهای مالی نیز وارد عمل میشوند. برخی تحلیلگران بر این باورند که در صورت رکود در اقتصاد جهانی، تقاضا برای لیتیوم در نهایت کاهش مییابد، که سرمایه گذاری در فناوری و زیرساختهای پیشرفته را کاهش میدهد.
در نهایت، گسترش این بازارها منجر به فشار زیادی در استخراج لیتیوم شده است و باعث شده است که ذخایر بزرگی در برخی از نقاط جهان مانند چین ایجاد شود. چنین ذخایری میتواند باعث کاهش قیمت لیتیوم شود و به خریداران این امکان را میدهد که از هزینههای بالاتر راحت شوند. با این حال، ذخایر همچنین میتوانند باعث عدم تعادل جهانی در بازار لیتیوم شوند که میتواند به اختلالات زنجیره تامین کمک کند.
متعادل کردن ترازو: مروری جامع بر آینده لیتیوم
رشد بازار جهانی لیتیوم به یک سری عوامل پیچیده و مرتبط بستگی دارد. از یک سو، تقاضا برای لیتیوم به دلیل نیاز مبرم به راهحلهای انرژی پایدار و رشد غیرقابل توقف صنعت فناوری اطلاعات، همچنان در حال افزایش است. فشار برای نوآوری در وسایل نقلیه الکتریکی و سیستمهای ذخیره انرژی تجدیدپذیر نقش کلیدی لیتیوم را در چشم انداز انرژی فعلی برجسته میکند.
با این حال، موانع مهمی مانند عرضه محدود، نگرانیهای زیستمحیطی، و پیشرفتهای فنآوری قریبالوقوع بر سر راه وجود دارد. این چالشها ممکن است انتظارات بالا را کاهش داده و به مسیر رشد کنترل شدهتری منجر شود.
در حالی که بازار جهانی لیتیوم همچنان برای رشد قابل توجهی آماده است، عبور از موانع بالقوه بسیار مهم است. با پرداختن به این چالشها، این صنعت میتواند مسیری پایدار به جلو ایجاد کند و از ادامه نقش حیاتی لیتیوم در انتقال فوری جهان به آیندهای سبزتر و از نظر فناوری پیشرفتهتر اطمینان حاصل کند.
دادههای اداره آمار چین نشان میدهد که تولید زغالسنگ چین در ماه ژوئیه نسبت به سال گذشته 2.8% افزایش یافته چرا که معادن برای تضمین عرضه پایدار در میان گرمای بیسابقه، تولید را افزایش دادند، حتی با این که تولیدات نیروگاه حرارتی کاهش و تولید برق آبی افزایش یافته است.
به گزارش رویترز، بر اساس دادههای اداره ملی آمار در روز پنجشنبه، بزرگترین آلاینده و بزرگترین تولید کننده زغال سنگ جهان در ماه گذشته 390.37 میلیون تن سوخت استخراج کرده است. این عدد در ماه ژوئن 405.38 میلیون تن بود که بالاترین سطح از دسامبر 2023 بود.
متوسط تولید روزانه زغال سنگ در ماه ژوئیه به 12.59 میلیون تن رسید که نسبت به 13.5 میلیون تن در روز در ژوئن کاهش داشت اما از 12.18 میلیون تن در روز در سال گذشته افزایش یافته بود.
رگولاتور ملی انرژی چین در اواخر ماه ژوئیه اعلام کرد که در حال هماهنگ کردن ذخایر زغال سنگ نیروگاهها است تا به دلیل ادامه هوای گرم، آنها را در حداقل 200 میلیون تن نگه دارد.
تولیدات نیروگاه حرارتی، صنعت زغال سنگ را در ماه ژوئیه ناامید کرد، برای سومین ماه متوالی کاهش یافت، با این حال به دلیل بارانهای شدید در ماه ژوئیه، برق بیشتری توسط نیروگاههای آبی تولید شد. آمارها نشان میدهد که تولید برق حرارتی چین با 4.9% کاهش به 574.9 میلیارد کیلووات ساعت رسیده است، در حالی که کل تولید برق با افزایش 2.5 درصدی به 883.1 میلیارد کیلووات ساعت رسیده است.
تولیدات به ویژه در مرکز زغال سنگ ککساز چین در استان شانشی (Shanxi)، که 29 درصد زغالسنگ چین را در سال گذشته تولید کرده بود، کمتر بود. دولت محلی به معدنچیان گفته بود که تولید مازاد را محدود کنند و بررسیهای ایمنی را در دوره مارس تا مه اعلام کرد، به همین دلیل تولید در آنجا محدود شد.
اما سایر استانها خوشحال بودند که این کاهش را انجام دهند. بیشتر تولید اضافی از دومین منطقه بزرگ تولیدکننده کشور مغولستان داخلی بود که رکورد 104 میلیون تنی را نسبت به 97 میلیون تن در سال گذشته داشت.
چهارمین تولید کننده بزرگ سینکیانگ بود که رکورد 41 میلیون تن را از 33 میلیون تن افزایش داد.
تولید برق آبی در این ماه با 36.2 درصد افزایش نسبت به سال گذشته به 166.4 میلیارد کیلووات ساعت رسید.
لوری میلیویرتا، کارشناس ارشد سیاست جامعه نوشت: صنعت زغال سنگ به مواد شیمیایی چین در حال جبران بخشی از کاهش تقاضا زغال سنگ استفاده شده برای انرژی است. مصرف زغال سنگ در صنایع شیمیایی در نیمه اول سال 21 درصد رشد داشته است. (صنایع شیمیایی زغال سنگ از زغال سنگ به عنوان ماده اولیه برای تولید مواد شیمیایی و سوخت استفاده میکند.)
میلیویرتا گفت: "محرک امنیت انرژی چین و کاهش قیمت زغال سنگ نسبت به قیمت نفت باعث رونق این صنعت شده است."
تحلیلگران انتظار دارند تولید زغال سنگ چین تا سه ماهه سوم با توجه به گرمای هوا و بهبود تولید از دوران رکود در اوایل سال به دلیل بازرسیهای ایمنی، رشد کند.
قیمت طلا در فاصله نزدیکی با بالاترین سطح تاریخی در 2510 دلاری معامله میشود که اخیرا در بحبوحه تنشهای ژئوپلیتیکی رشد خود را ادامه داده است.
این فلز گرانبها امسال تا به امروز حدود 20% افزایش یافته است و عملکرد بهتری نسبت به سایر طبقات دارایی دارد.
چرا طلا به اوجهای قیمتی جدید رسیده است
درک اینکه چرا سرمایهگذاران به دلیل بحرانهای خاورمیانه، جنگ روسیه و اوکراین، نگرانیها در مورد کاهش نرخ بهره و نوسانات بازار سهام، به سمت طلا هجوم آوردهاند، سخت نیست.
طلا اغلب توسط سرمایهگذاران به عنوان یک "پناهگاه امن" تلقی میشود که میتواند ارزش خود را در دورههای نوسانات و رکود اقتصادی حفظ کند.
بر اساس گزارش شورای جهانی طلا برای روند تقاضا طلا در سه ماهه دوم، کل تقاضای جهانی طلا نسبت به مدت مشابه سال قبل 4% افزایش یافته و به 1258 تن رسیده است.
بانکهای مرکزی و موسسات رسمی ذخایر طلای جهانی خود را 183 تن افزایش دادهاند که نسبت به سه ماهه قبل کاهش یافته است اما همچنان نشان دهنده افزایش 6 درصدی سالانه است.
شورای جهانی طلا برای 12 ماه آینده نسبت به فلز گرانبها دیدگاه صعودی دارد، چرا که سرمایه گذاران در تلاش برای حفاظت و متنوع سازی پرتفوی خود "در یک محیط پیچیده اقتصادی و ژئوپلیتیکی" هستند. کل تقاضا توسط معاملات فرابورس حمایت شد که 53 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافت و به 329 تن رسید.
سناریو صعودی برای طلا
بانک سرمایه گذاری جی پی مورگان انتظار دارد قیمت طلا در سه ماهه چهارم سال 2024 به طور متوسط به 2500 دلار در هر اونس برسد که دلیل آن افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی، انتظارات از فدرال رزرو برای شروع به کاهش نرخ بهره و خرید بانکهای مرکزی است.
گرگوری شیرر، رئیس استراتژی فلزات پایه و گرانبها در جی پی مورگان عقیده دارد که احیای طلا زودتر از حد انتظار رخ داده است، چرا که از بازده واقعی (تعدیل شده با تورم) یا نرخهای بهره جدا شده است. به طور معمول، قیمت طلا در رابطه معکوس با بازده واقعی معامله میشود.
به گفته شیرر: از سه ماهه چهارم سال 2022 دیدگاه صعودی در مورد طلا داشتیم و با افزایش قیمت طلا فراتر از 2400 دلار در ماه آوریل، این افزایش زودتر اتفاق افتاده و بسیار شدیدتر از حد انتظار بوده است.
با توجه به اینکه این رشد همزمان با افزایش بازده واقعی اوراق ایالات متحده به دلیل دادههای قویتر نیروی کار و تورم در ایالات متحده بوده، این امر به ویژه شگفت آور است.
ارزانترین و سادهترین راه برای سرمایه گذاران برای خرید طلا از طریق ETP (محصولات قابل معامله در بورس) است.
بر اساس گزارش شورای جهانی طلا، ETPهای جهانی طلا قویترین ماه خود را از آوریل 2022 در ژوئیه تجربه کردند و جریان ورودی 3.7 میلیارد دلاری را به خود اختصاص دادند که سومین جریان ورودی ماهانه متوالی است. جریانهای ورودی اخیر و افزایش قیمت طلا، کل AUM (داراییهای تحت مدیریت) ETFهای جهانی طلا را به 246 میلیارد دلار رسانده است.
سناریو نزولی برای طلا
با این حال، برخی از تحلیلگران بر این باورند که چشم انداز طلا برای بقیه سال خوشایند نیست. تحلیلگران رویال بانک کانادا (RBC) از زمانی که فلز گرانبها به بالاترین حد خود رسیده است، موضع محتاطانه خود را حفظ کردهاند: ما فکر میکنیم که طلا از دیدگاه چند محرک کلیدی کلان بیش از حد ارزش گذاری شده است و برخی آسیب پذیریهای غیرقابل تحقق در رالی طلا وجود دارد. اگرچه ما محتاط هستیم، اما بیشتر به این دلیل است که فکر نمیکنیم طلا هنوز باید در چنین سطوح بالایی معامله شود.
شورای جهانی طلا در گزارش سه ماهه دوم اخیر خود به برداشت سود در برخی بازارها و کاهش تقاضای خالص در اروپا و آمریکای شمالی اشاره کرد.
رویال بانک کانادا همچنین خاطرنشان میکند که در حالی که ماه مه و ژوئن شاهد روندهای باثباتتری برای ETPها (محصولات معامله شده با پشتوانه طلا) بودند، هنوز متقاعد نشده است که سرمایه گذاران کاملا متعهد هستند.
سرمایهگذاران داراییهای طلا را در طول افزایش قیمت فروختهاند و بازگشت پایدار به سمت خرید هنوز مشاهده نشده است.
تقاضای قوی از سوی بانکهای مرکزی جهانی یکی از عوامل مهم افزایش اخیر طلا بوده است. با این حال، تحلیلگران RBC معتقدند که توقف اخیر چین در خرید طلا، آسیب پذیریهای احتمالی را آشکار میکند.
برای شفافیت بیشتر، ما هنوز فکر میکنیم که تقاضای بانک مرکزی همچنان قوی خواهد بود، اما دلایلی وجود دارد که باید در قیمتهای بیسابقه و پس از چنین دورهای از رشد، محتاط باشیم.
دیدگاه بلند مدت
کلود ارب، مدیر سابق صندوق کامودیتی و کمپبل هاروی - استاد مالی دانشگاه دوک - پژوهشی در ماه مه منتشر کردند که نشان میدهد که طلا در دهه آینده بیش از 7 درصد از تورم ایالات متحده عقب خواهد افتاد.
با طرح این سوال: «آیا هجوم خرید برای طلا آغازگر عصر جدیدی با قیمتهای واقعی طلای دائماً بالاتر «این بار متفاوت است» است یا این صرفاً آخرین چرخه «روز از نو روزی از نو » است که کاهش قابل توجهی در قیمت واقعی طلا به دنبال دارد؟
چیزی که به شک و تردید آنها در مورد طلا اعتبار میبخشد، گزارشی است که آنها در سال 2012 منتشر کردند که در آن به اصطلاح "ارزش منصفانه" برای طلا پیشنهاد شده بود که نشان میداد طلا در آن زمان به شدت بیش از حد ارزش گذاری شده بود. طلا از بالاترین قیمت خود در سال 2012 بیش از 40 درصد به صورت واقعی کاهش یافت و به پایینترین حد خود در سال 2015 رسید.
رویدادهای کلیدی آینده در تقویم سیاسی و مالی ایالات متحده عبارتند از: کنوانسیون ملی دموکراتها، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و جلسات فدرال رزرو ایالات متحده که ممکن است قیمت آتی این فلز گرانبها را شکل دهد.
درآمد عربستان سعودی از صادرات نفت به پایینترین سطح در سه سال اخیر رسیده است. این مسئله ناشی از کاهش قیمتها و تصمیم پادشاهی عربستان برای محدود کردن تولیدات است.
بر اساس گزارش سازمان اصلی آمار کشور، فروش محمولههای نفت خام و محصولات پالایش شده در ماه ژوئن به 17.7 میلیارد دلار کاهش یافت. این رقم نسبت به سال گذشته بیش از 9% و نسبت به ماه مه حدود 12% کاهش داشته است.
درآمد نفتی برای عربستان سعودی، رهبر بالفعل کارتل اوپک و بزرگترین صادرکننده نفت خام در جهان، حیاتی است. این سرمایهها از تلاش ولیعهد محمد بن سلمان برای متحول کردن اقتصاد با سرمایهگذاری هنگفت در همه چیز، از خودروهای الکتریکی گرفته تا نیمهرساناها و فوتبال حمایت میکند.
کاهش ورود دلارهای نفتی از سال 2022، زمانی که حمله روسیه به اوکراین باعث افزایش قیمت نفت به بالای 120 دلار در هر بشکه شد، تلاشهای او را متوقف کرد. در آن زمان - حداقل برای چند ماه - عربستان سعودی روزانه یک میلیارد دلار از صادرات نفت به دست میآورد.
برنت در حال حاضر حدود 76 دلار معامله میشود که 6.2 درصد کاهش در سال جاری داشته که عمدتاً به دلیل نگرانیها در مورد کاهش رشد اقتصادی در ایالات متحده و چین است.
پادشاهی مجبور شد برخی از بزرگترین پروژههای خود را کاهش دهد یا به تعویق بیاندازد، از جمله بخشهایی از یک شهر بیابانی جدید به نام نئوم. این کشور استراتژی کاهش تولید نتوانست قیمتها را بالا ببرد. (نئوم (NEON) یک شهر برنامهریزی شده در استان تبوک در شمال غربی عربستان است که قرار است تا سالهای آتی قابل سکونت شود. برنامهریزی شده است که از فناوری پیشرفته در شهر استفاده شود و همچنین به عنوان یک مقصد گردشگری عمل کند.)
اوپک پلاس که شامل اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت و سایرین مانند روسیه است، قرار است افزایش تولیدات خود را در سه ماهه چهارم آغاز کند. به گفته بیپی (بریتیش پترولیوم) که این گروه در مورد این طرح «نگران» است چرا که قیمتها تحت فشار باقی میمانند.
عملکرد بهتر ین در اوایل این ماه باعث شد داراییهای ریسکی از جمله رمزارزها سقوط کنند.
ین ژاپن (JPY) در برابر دلار آمریکا (USD) در حال افزایش است و عملکرد بهتری نسبت به سایر ارزهای فیات در ماه اوت داشته است. ماه اوت اغلب به عنوان، ماه زیان شدید در بازارهای سهام جهانی و بیت کوین (BTC)، شناخته میشود.
از اواخر روز پنجشنبه، ین 2.4 درصد تقویت شده و به 145 در هر دلار رسیده است، که جهش از 141.68 و از پایینترین نرخ 5 اوت را که نشانهای از سوگیری مجدد برای ارز "ضد ریسک" است، متوقف کرده است. ین در برابر دلار استرالیا، فشارسنج ریسک پذیری، بیش از 1 درصد تقویت شده است. همچنین این ارز در برابر یورو و پوند بریتانیا، قدرت حتی بیشتری از خود نشان میدهد.
فعالیتها در بازار ارز یادآور عملکرد بهتر ین در پایان ژوئیه و اوایل این ماه است که باعث کاهش معاملات حملی شده بود. معاملات حملی از طریق وامهای نسبتاً ارزان ین تأمین مالی میشد و در حال حاضر وام گرفتن از ارز ژاپن گرانتر میشود.
کاهش ریسک پذیری در بازارهای سنتی نیز بر بیت کوین و بازار رمزارزها تأثیر گذاشت. بیت کوین از حدود 70000 دلار به 50000 دلار در هشت روز منتهی به 5 اوت سقوط کرد و سپس با جهش USDJPY به 60000 دلار بازگشت.
"قدرت ین باعث ایجاد یک حلقه منفی میشود چرا که حدضررها فعال میشوند و معاملات حملی کاهش مییابند. سایمون ری تاجر معروف در آن زمان در ایکس گفت: این وضعیت برای داراییهای ریسکی جهانی متزلزل است.
در آخرین تفسیر خود، آندری کازانتسف، رئیس میز معاملاتی رمزارز گلدمن ساکس، اظهارات ری را تکرار کرد و توضیح داد که چگونه بیت کوین و اتریوم در ین گیر افتادند و باعث کاهش معاملات حملی و و شوک جهانی VAR در 5 اوت. یک جهش ناگهانی، معاملهگران را مجبور میکند که ریسک خود را در داراییهای ریسکی کاهش دهند. (VAR یا ارزش در معرض خطر، حداکثر مقدار ضرری است که یک بازار میتواند در یک دوره زمانی متحمل شود.)
بنابراین، تقویت مجدد ین توجه معاملهگران رمزارز را جلب میکند. به گزارش ING، افزایش ارزش ین به 141.68 در هر دلار از 161 در سه هفته منتهی به 5 اوت، زمینه را برای خرید ین در کفهای قمیتی ایجاد کرده است.
موسسه ING در یادداشتی به مشتریان در 16 اوت گفت: ما معتقدیم که افت بزرگ در USDJPY تأثیر معنیداری بر انتظارات برای آینده و بنابراین به طور بالقوه بر رفتار خواهد داشت. تغییرات رفتاری احتمالاً به معنای تمایل بیشتر برای خرید ین در سطوح ضعیفتر است، که این مسئله سوگیری را برای قوی شدن ین تقویت میکند.»
با این حال، برخی از تحلیلگران عقیده دارند که کاهش معاملات حملی ممکن است با تحریک اقتصاد ایالات متحده و نشست بعدی تصمیم گیری درباره نرخ بهره کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) که برای اواسط سپتامبر برنامه ریزی شده است، از سر گرفته شود.
در حال حاضر FFFs [بازار آتی نرخ بهره فد] احتمال 50 درصدی برای کاهش 50 نقطه پایهای را در ماه سپتامبر پیش بینی میکند؛ با این حال، ما انتظار داریم که با نزدیک شدن به جلسه FOMC به دلیل دادههای اقتصادی قابل قبول، این احتمال کاهش یابد. آرنیم هولزر، استراتژیست کلان جهانی در Easterly EAB Risk Solutions، در ایمیلی گفت: با این حال، اگر فدرال رزرو 50 نقطه پایه نرخ بهره را کاهش دهد، ما فکر میکنیم که واکنش بازار در ابتدا مثبت خواهد بود، اما ممکن است یک فشار فروش رخ دهد چرا که نگرانیها در مورد اقتصاد و قدرت ین باعث کاهش معاملات حملی میشود.
پس از حمله روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022، گاز طبیعی مایع (LNG) به پرطرفدارترین منبع انرژی اضطراری جهان تبدیل شد. این به این دلیل بود که بر خلاف گاز یا نفت ارسال شده از طریق خطوط لوله، LNG به راحتی در بازارهای اسپات در دسترس است و میتوان آن را به سرعت به هر نقطه مورد نیاز منتقل کرد. بر خلاف انرژی منتقل شده از خط لوله، حرکت LNG نیازی به ایجاد سطح وسیعی از خطوط لوله در مناطق مختلف و زیرساختهای سنگین مرتبط با آن ندارد. ایران همچنان بزرگترین تولیدکننده گاز خاورمیانه است و تولید خود را طی دهه گذشته سه برابر کرده و به حدود یک میلیارد متر مکعب رسانده است. این کشور همچنین دارای دومین ذخایر بزرگ گاز جهان پس از روسیه با حدود 34 تریلیون متر مکعب است. جای تعجب نیست که جمهوری اسلامی از مدتها قبل برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت جهانی LNG از طریق روشهای مختلف، از جمله از طریق یکی از متحدان دیرینه خود یعنی عمان، برنامه ریزی کرده است.
برنامه ایران برای استفاده از عمان در برنامههای LNG خود بخشی از قرارداد همکاری گستردهتری بود که بین عمان و ایران در سال 2013 انجام شد، دامنه آن در سال 2014 گسترش یافت و در اوت 2015 به طور کامل به تصویب رسید. تمرکز این قرارداد بر واردات حداقل 10 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی سالانه از ایران به مدت 25 سال بود. قرار بود این توافق در سال 2017 آغاز شود و ارزش آن در آن زمان تقریباً 60 میلیارد دلار بود. سپس هدف به 43 میلیارد متر مکعب در سال به مدت 15 سال تغییر کرد، و سپس در نهایت به حداقل 28 میلیارد متر مکعب در سال برای مدت حداقل 15 سال تغییر یافت.
بر اساس بیانیه مهران امیر معینی، مدیرعامل وقت شرکت ملی صادرات گاز ایران (NIGEC) در هنگام امضای قرارداد در سال 2014، شرکت ایرانی قبلاً در حال کار بر روی سازوکارهای مختلف قرارداد برای مراحل کلیدی پروژه این شرکت بوده است. به طور خاص، بخش زمینی این پروژه شامل حدود 200 کیلومتر خط لوله 56 اینچی (در ایران) از رودان تا کوه مبارک (Mobarak Mount) در جنوب استان هرمزگان بود. بخش دریایی شامل یک خط لوله 36 اینچی به طول 192 کیلومتر در امتداد بستر دریای عمان در عمق 1340 متری از ایران تا بندر صحار در عمان میشد. به طور کلی، این قرارداد به منظور امکان انتقال کاملاً آزاد گاز ایران (و بعداً نفت) از طریق عمان از طریق خلیج عمان و خروج به بازارهای جهانی نفت و گاز بود. این مسیر به گونهای طراحی شده بود که به ایران اجازه میداد همان جریانهای بدون تحریم را که در آن زمان و تا به امروز از طریق عراق انجام میداد، داشته باشد. از طرف عمان، مدتی پیش کلیه کارهای مقدماتی مربوط به بررسی بستر دریا، طراحی خط لوله و متعلقات آن و ایستگاه های کمپرسور به پایان رسید. عمق خط لوله زیردریایی در اوت 2016 به دلیل تشدید تنشهای سیاسی بین عربستان سعودی و ایران افزایش یافته بود که منجر به اصلاح طرحی برای اجتناب از آبهای سرزمینی متحد آن زمان ایالات متحده، یعنی امارات متحده عربی، شد.
زمانی که گاز به عمان راه یافت، مسائل فنی تبدیل شدن ایران به تولیدکننده LNG بسیار ساده بود. به گفته علیرضا کاملی، مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز ایران (NIGEC)، برنامه اولیه شامل استفاده از حدود 25% از کل ظرفیت تولید 1.5 میلیون تنی LNG عمان در آن زمان برای تولید LNG ایران بود. این در ازای پرداخت کمیسیون به عمان، برای بارگیری کشتیهای تخصصی حمل و نقل LNG برای صادرات به بازارهای اروپایی و آسیایی بود. در مجموع، برنامه جمهوری اسلامی تبدیل شدن به بزرگترین صادرکننده گاز - از جمله گاز LNG و گاز مایع (LPG)) به اروپا و غرب آسیا با تمرکز بر چین، کره جنوبی و پاکستان بود.
پیش از خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک («برجام» یا به اصطلاح «توافق هستهای») در ماه مه 2018، شرکتهای بینالمللی نفت و گاز که به دنبال مشارکت در پروژه خط لوله عمان - ایران بودند، کمبودی نداشتند. توتال فرانسه، یونیپر (Uniper) و ا. آن (E.ON) آلمان، KOGAS، شرکت گاز کره جنوبی، میتسوی (Mitsui) ژاپن و شل همگی علاقه جدی خود را برای مشارکت ابراز کرده بودند. با توجه به ماهیت تحریمهای احتمالی این پروژه، ایالات متحده پروژه LNG ایران-عمان را در تلاشهای خود برای جلوگیری از گسترش معنیدار مسیرهای صادرات هیدروکربنهای ایران به بازار پررونق آسیا گنجاند. قبل از شروع مجدد اختلاف بین عربستان و قطر، جایگزین اصلی واشنگتن برای عمان این بود که جذب گاز خود از قطر را از طریق خط لوله دلفین (Dolphin) موجود که از قطر به عمان از طریق امارات میگذرد یا به شکل LNG افزایش دهد، اما این کشور نپذیرفت. تمایل عمان برای احیای طرحهای خط لوله گاز ایران-عمان با درخواست امارات متحده عربی برای پرداخت هزینههای فزایندهای برای اجازه ترانزیت گاز از ایران از طریق آبهای این کشور تقویت شد که این باز هم بخشی از استراتژی ایالات متحده برای متقاعد کردن عمان برای گرفتن گاز خود از قطر بود. (پروژه گاز دلفین پروژه گاز طبیعی قطر، امارات متحده عربی و عمان است. این اولین پروژه انتقال گاز پالایش شده برون مرزی شورای همکاری خلیج فارس و بزرگترین سرمایه گذاری مرتبط با انرژی است که تاکنون در منطقه انجام شده است.)
با توجه به تحریمهای آمریکا که در سال 2018 مجدداً اعمال شد، عمان از برنامه همکاری در پروژه LNG ایران کنارهگیری کرد و این جایگاه به شرکت روسی گازپروم واگذار شد. در این راستا، گازپروم دو تفاهمنامه با شرکت ملی نفت ایران (NIOC) امضا کرد که شامل یک راهبرد دوگانه در زمینه گاز بود. بخش نخست این توافقنامهها به همکاریهای گازی بین دو شرکت مربوط میشد و بخش دوم به ساخت تأسیسات LNG ایرانی با مشارکت صندوق بازنشستگی صنعت نفت ایران اختصاص داشت. در ابتدا این توافقنامه به گازپروم اجازه میداد تا کنترل پروژه LNG ایران که تا آن زمان 60 درصد آن توسط شرکت آلمانی لینده تکمیل شده بود را بر عهده گیرد و سپس در ساخت مجتمعهای کوچک LNG نقش فعالی داشته باشد. گازپروم قرار بود بابت فعالیتهای خود از فروش گاز تولیدی این مجتمعها و همچنین بخشی از تولید گاز میدانهای مرتبط با آن پرداخت شود. با این حال، به دلیل تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه و همچنین چشمانداز ضعیف قیمت جهانی LNG، این برنامهها بار دیگر متوقف شدند. از طرفی چین مجدداً تمایل خود را برای مشارکت در پروژه LNG ایران در چارچوب قرارداد ۲۵ ساله با این کشور نشان داد.
در همین راستا، سالم العوفی، وزیر انرژی عمان، در اواسط آوریل سال گذشته اعلام کرد که پروژه لولهکشی گاز ایران-عمان که سالها متوقف شده بود، دوباره ادامه مییابد و انتظار میرود تا اواخر امسال یا اوایل سال 2025 به بهرهبرداری برسد. همچنین عمان حدود یک ماه پیش اعلام کرد که ساخت یک مجتمع جدید LNG در منطقه قلهات با ظرفیت تولید سالانه 3.8 میلیون تن متریک آغاز شده که تولید LNG عمان را به 15.2 میلیون تن در سال افزایش خواهد داد. این مجتمع پیشبینی میشود تا سال 2029 به طور کامل به بهرهبرداری برسد.
این مسیر گاز ایران-عمان و زیرساختهای مرتبط با آن به نفع ایران و چین خواهد بود و این زیرساختها میتوانند تکمیلکننده خط لوله گوره-جاسک باشند که ظرفیت انتقال حداقل یک میلیون بشکه نفت در روز از میادین نفتی عمده ایران را دارد و از گوره در استان خوزستان تا بندر جاسک در استان هرمزگان امتداد پیدا میکند. بر اساس اعلام وزیر انرژی عمان، مسقط آمادگی دارد تا به عنوان مسیر عبور این خط لوله که از میدان گازی عظیم پارس جنوبی ایران آغاز و تا منطقه صحار در شمال عمان امتداد دارد، عمل کند. این خط لوله میتواند به خطوط موجودی که از صحار تا صلاله در نزدیکی مرز یمن امتداد دارند، متصل شود و حتی به اعماق یمن که در آن حوثیهای مورد حمایت ایران در حال جنگ با عربستان سعودی هستند، گسترش یابد.
مصرف کنندگان چینی در ماه گذشته به عقب نشینی از خرید طلا ادامه دادند، چرا که قیمتهای بی سابقه و کندی پایدار اقتصادی باعث کاهش تقاضا در بزرگترین کشور خریدار شمش در جهان شده است.
بر اساس دادههای گمرکی که روز سهشنبه منتشر شد، واردات طلا در ماه ژوئیه با 24 درصد کاهش به 44.6 تن رسید که کمترین میزان در بیش از دو سال گذشته است. این به دنبال کاهش شدیدتر در ماه ژوئن است، زمانی که محمولهها نسبت به ماه قبل 58 درصد کاهش یافته بود.
اشتهای هولناک چین برای این فلز گرانبها که در ژانویه به اوج خود رسید، یکی از ستونهای مهم رالی بوده است که قیمتها را به بالای 2500 دلار در هر اونس رسانده است. اگر کندی ادامه یابد، میتواند رشد به سطوح بالاتر را دشوارتر کند.
رشد طلا به دلیل تقاضا برای دارایی امن و خوش بینی به اینکه فدرال رزرو به زودی کاهش نرخ بهره را انجام خواهد داد و همچنین خرید مصرف کنندگان آسیایی و بانکهای مرکزی جهانی از جمله بانک خلق چین را آغاز خواهد کرد، ایجاد شده است.
کاهش چشمگیر خرید چین نشان میدهد که ضربه مضاعف قیمتهای بالا و اقتصاد ضعیف چقدر بر خریداران چینی تأثیر گذاشته است. خریداران که به دلیل بحران طولانی مدت بازار املاک و پول محلی ضعیفتر آسیب دیدهاند، اکنون متوجه شدهاند که قیمت طلا مقرون به صرفه نیست. بیشترین ضربه به خرید احتیاطی اقلامی مانند جواهرات رسیده است، در حالی که شمشها و سکهها همچنان تقاضای سرمایه گذارانی را که به دنبال ذخیره ارزش در دوران عدم قطعیت هستند، جذب میکنند.
همین سال گذشته، ترس از کندی رشد اقتصادی چین به افزایش تقاضا برای طلا حتی در قیمتهای بالا کمک کرد. این اشتیاق تا حد زیادی از بین رفته است و پریمیوم پرداخت شده برای طلا در شانگهای را به یک تخفیف نادر در ژوئیه و اوت تبدیل کرده است. بانک مرکزی چین نیز برنامه خرید خود را در سه ماه گذشته متوقف کرده است که در نتیجه یکی از حمایتهای کلیدی بازار تضعیف شده است.
شاخص ماهانه فلزات آلومینیوم (MMI) همچنان کاهش مییابد و از ماه ژوئیه تا اوت 5.14% کاهش یافته است.
قیمت آلومینیوم در پایان ماه ژوئیه، کف قیمتی تشکیل داد. به طور کلی، قیمت آلومینیوم در طول ماه شاهد افت 9.07 درصدی بود و به دنبال آن در نیمه اول اوت با افزایش متوسط 2.26 درصدی همراه شد.
به نظر میرسد قیمت آلومینیوم در ماه اوت تثبیت شده است، اگرچه ریسکها همچنان به سمت افت هستند. به عنوان مثال، سطح ذخایر جهانی نسبتاً به خوبی بالا باقی مانده است. در حالی که ذخایر بورس فلزات لندن (LME) در ماههای اخیر به کاهش خود ادامه داد، حجم کلی آنها نزدیک به بالاترین حد چند ساله باقی مانده است.
در همین حال، کونتانگو بازار، با معاملات آتی LME که همچنان دارای پریمیوم تاریخی زیادی نسبت به قیمتهای اسپات است، نشان میدهد که بازار اسپات هیچ محدودیتی برای عرضه نشان نمیدهد. در واقع، دلتای بین دو نقطه قیمت در نیمه اول سه ماهه سوم، تقریباً 55 دلار در هر تن روند بالاتری داشته است. (کونتانگو (contango) یک وضعیت بازار است که در آن قیمتهای آتی یک کالا، ارز یا دارایی معین بالاتر از قیمت قرارداد اسپات یا قرارداد فعلی است.)
در سه ماهه دوم، میانگین فقط 44 دلار در هر تن بود. به عنوان مثال، قراردادهای آتی دارای میانگین 22 دلار در هر تن پریمویم نسبت به وجه نقد اولیه هستند و از سال 2012 تاکنون چنین بوده است.
علیرغم افزایش اقدامات حمایتی در غرب، ظرفیت مازاد چین همچنان چشمانداز عرضه جهانی را شکل میدهد. بر اساس گزارش موسسه بین المللی آلومینیوم، تولید اولیه آلومینیوم در چین نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است. نیمه اول سال 2024 نسبت به نیمه اول 2023 بیش از 5 درصد افزایش داشته است.
تولیدات سال 2024 چین تاب آور است، اما عرضه جهانی آسیبی ندیده است
در حالی که در فصل خشک چین در اوایل سال شاهد کاهش اندکی در تولید بودیم، حجم ماهانه همچنان از مجموع سالهای گذشته پیشی گرفت. گفته میشود، تولید در استان یوننان (Yunnan) غنی از آب چین به الگوهای آب و هوایی حساس است. با این حال، از آنجایی که سال 2024 از خشکسالی جلوگیری کرد، کاهش تولید نسبتاً متوسط و کاهش قابل توجه عرضه جهانی وجود نداشت.
چین تورم منفی را صادر میکند
در بحبوحه چرخش غرب به حمایتگرایی (protectionism)، ضعف اقتصادی پایدار چین همچنان بخش عمدهای از عرضه آلومینیوم آن را به بازار جهانی سوق میدهد. تعرفههای ایالات متحده تاکنون نتوانسته حجم واردات از چین را که در نیمه اول سال 2024 شاهد افزایش بود، کاهش دهد. چین همچنان سومین تامین کننده بزرگ فلزات آمریکا است و تنها از امارات متحده عربی و کانادا پیشی گرفته است.
چین گزینههای کمی جز تکیه بر بازار صادرات دارد. در حالی که به ساخت زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر و خودروهای برقی با سرعتی قوی ادامه میدهد، افت مداوم بخش املاک آن همچنان تقاضا برای محصولات پایین دستی را که به آلومینیوم نیاز دارند محدود میکند.
در همین حال، مصرفکنندگان چینی در بحبوحه ابهامات اقتصادی، اشتهای خرید ضعیفی را نشان میدهند. بنابراین، برای حفظ رشد تولید ناخالص داخلی، چین باید تقاضا را در جای دیگری جستجو کند. این مسئله به رکورد حجم محمولهها از چین به ایالات متحده و اروپا تبدیل شده است. اگرچه برخی بر این باورند که افزایش نرخ بهره در ایالات متحده میتواند چین را برای افزایش قابل ملاحظه اقدامات محرک بازدارد، اما بعید به نظر میرسد.
بسیاری از تحلیلگران همچنین عقیده داشتند که پایان پلنوم (Plenum) سوم چین در ماه ژوئیه نیز محرکهایی به همراه خواهد داشت، اما افزایش متوسط و بیاهمیت نرخ بهره که تغییر چندانی در چشمانداز اقتصادی نداشت، آنها را ناامید کرد.
کانادا تعریفهها را زیرنظر دارد
تأثیر چین بر بازار جهانی آلومینیوم بسیار فراتر از ایالات متحده است، چرا که قیمتهای نسبتاً پایینتر آن همچنان یک مزیت رقابتی است. به عنوان مثال، صنعت آلومینیوم و فولاد کانادا شروع به اعمال فشار فزاینده بر دولت برای پیروی از ایالات متحده و مکزیک در افزایش تعرفههای خود کرده است.
رهبران صنعت به یک "تهدید وجودی" اشاره کردند اگر کانادا مانعی برای عرضه چین ایجاد نکند. به عنوان تامین کننده پیشرو آلومینیوم در ایالات متحده، آنچه در کانادا اتفاق میافتد همیشه بر بازار داخلی تأثیر میگذارد. این امر منجر به درخواست از کانادا برای اعمال تعرفه 25 درصدی بر محصولات فولادی و آلومینیومی ذوب شده و ریخته شده در چین شده است.
افزایش تعرفهها، به ویژه از سوی کانادا، میتواند به کاهش تاثیر ظرفیت مازاد در چین بر بازارهای غربی کمک کند. با این حال، شایان ذکر است که چین احتمالاً به دنبال حفرههای مداوم برای حفظ تقاضای صادراتی خواهد بود.
صندوقهای سرمایه گذاری قراردادهای خرید را کاهش دادند
نقش چین همچنان طعم نزولی را برای بازارهایی مانند آلومینیوم به جا میگذارد. حتی با در نظر گرفتن افزایش اخیر قیمتها، آشکار شدن رشد سفته بازیهای سه ماهه دوم اخیراً قیمتها را در محدوده سال 2023 عقب انداخت چرا که بازارها به ارزیابی مجدد پیشبینیهای تقاضا ادامه میدهند.
در حالی که افزایش شدید موقعیتهای خرید از سوی صندوقهای سرمایهگذاری باعث افزایش رشد سه ماهه گذشته شد، موقعیت امروز آنها به شدت با وضعیتی که تنها چند ماه پیش وجود داشت، در تضاد است. نه تنها صندوقها تقریباً تمام موقعیتهای خرید انباشته شده در ماههای اخیر را کاهش دادهاند، بلکه شروع به انباشته شدن روی موقعیتهای فروشی کردهاند، به اندازهای که تقریباً سوگیری خالص خرید را که در اواسط مارس تحقق یافت، از بین برد.
موقعيتيابي صندوقهاي سرمايهگذاري برای قيمت آلومينيوم و جهت حرکت آن، يكي از اجزاي مهم است. این عمدتا به دلیل موقعیتهای بزرگ آنها نسبت به سایر سرمایه گذاران است. تغییر در سنتیمنت کنونی آنها نشان میدهد که آنها از انتظارات بهبود قیمت در کوتاهمدت دست برداشتهاند و افزایش معنیدار قیمت آلومینیوم را از قیمت امروزی دشوار میدانند.
بازار طلا همچنان توجه قابل توجهی را به خود جلب میکند چرا که قیمتها حول بالاترین حد خود یعنی حدود 2500 دلار در هر اونس حرکت میکنند. با این حال، برخی از تحلیلگران پیشنهاد میکنند که سرمایه گذاران تمرکز خود را به نقره معطوف کنند.
نقره در طول رشد خود به سطوح بیسابقه برای همگام شدن با طلا تلاش کرده است، اما سنتیمنت به آرامی در حال تغییر است. فلز خاکستری هفته معاملاتی جدید را با افزایش به بیش از 29 دلار در هر اونس آغاز میکند که بالاترین سطح آن در چهار هفته اخیر است.
هر اونس نقره آخرین بار با بیش از 1 درصد افزایش در 29.34 دلار در هر اونس معامله شد.
حرکت جدید به کاهش نسبت طلا به نقره کمک میکند، که از اوایل ژوئیه به طور قابل توجهی افزایش یافته بود. نسبت طلا به نقره در حال حاضر در 85.5 واحد معامله میشود که به شدت از بالاترین سطح 90 واحدی هفته گذشته کاهش یافته است.
کریستوفر لوئیس، تحلیلگر ارشد بازار در FXEmpire، در یادداشتی در روز دوشنبه گفت که او انتظار دارد حرکت صعودی نقره تازه شروع شده است و هرگونه فشار فروش باید به عنوان یک فرصت خرید تلقی شود.
او در یادداشتی اظهار داشت: به طور کلی، این بازاری است که فکر میکنم همچنان نوسانات زیادی را تجربه کند، اما همچنان معتقدم که روند کلی به نفع صعود است.
خواکین مونفورت، تحلیلگر بازار در FXStreet.com، مقاومت کوتاه مدت را در 29.23 دلار در هر اونس شناسایی کرد. با این حال، او اضافه کرد که در صورت تداوم حرکت فعلی، او انتظار دارد قیمتها به بالای 30 دلار در هر اونس افزایش یابد.
برخلاف طلا، نقره نتوانسته حرکت صعودی ثابتی را در شرایط فعلی بازار حفظ کند. برخی از تحلیلگران خاطرنشان میکنند که این به دلیل حساسیت آن به اقتصاد جهانی با توجه به تقاضای صنعتی آن است. در حالی که نرخهای بهره پایینتر از نقره بهعنوان یک فلز پولی حمایت میکند، تهدید رکود اقتصادی میتواند سرمایهگذاران را محتاط نگه دارد.
با این حال، تحلیلگران خاطرنشان کردهاند که حتی در شرایط رکود اقتصادی، بازار نقره با عدم تعادل عرضه و تقاضای قابل توجهی مواجه است که انتظار میرود به حمایت از قیمتهای بالاتر ادامه دهد.
بر اساس گزارش موسسه نقره، انتظار میرود بازار امسال با کسری 215.3 میلیون اونسی مواجه شود که دومین کسری بزرگ در بیش از دو دهه اخیر است.
در این زمینه، دانیل هاینز، استراتژیست ارشد کامودیتی در ANZ، گفت که انتظار دارد نقره به طلا برسد.
هاینس گفت: «موارد بنیادی قوی در بحبوحه افزایش قیمت طلا احتمالاً علاقه سرمایه گذاران به نقره را تحریک میکند.
علیرغم مشکلات اخیر نقره، بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکنند که نقره در سال جاری افزایش قیمت ثابتی داشته باشد. ماه گذشته، تحلیلگران کامودیتی در بانک آمریکا پیش بینی کردند که نسبت طلا به نقره تا پایان سال به 75 واحد کاهش مییابد. این بانک پیش بینی میکند که قیمتها در سال جاری به طور متوسط حدود 28 دلار باشد.
بر اساس گزارش جی پی مورگان، بازار جواهرات هند به دنبال کاهش اخیر تعرفه گمرکی شاهد افزایش تقاضای طلا بوده است. در این گزارش آمده است که کاهش تعرفه گمرکی از 15 درصد قبل به 6 درصد منجر به افزایش تقاضا شده است، به ویژه در میان مصرف کنندگانی که تقاضای سرکوب شده را افزایش میدهند و خرید جواهرات عروسی خود را پیش میبرند. طبق این گزارش: سه ماهه دوم سال مالی جاری تاکنون شاهد افزایش فروش جواهرات طلا به دلیل این تعدیل قیمت بوده است که منجر به کاهش مداوم قیمت خرده فروشی طلا شده و مصرف کنندگان را به بازگشت به بازار ترغیب کرده است.
افزایش فروش جواهرات طلا به دنبال کاهش تعرفه
جی پی مورگان در یادداشتی اعلام کرد که خرده فروشانی مانند کیلان (Kalyan)، شرکت کالای لوکس هندی، و سنکو (Senco Gold) بهبودهای قابل توجهی را در رشد فروش در همان فروشگاه در این دوره گزارش کردهاند و افزود که سنکو به افزایش 25 تا 30 درصدی فروش در نیمه اول سه ماهه دوم، در مقایسه با 10 درصد در سه ماهه اول، اشاره کرده است.
علیرغم روند مثبت، این شرکت تحقیقاتی بین المللی هشدار داد که برخی از تقاضاها ممکن است از گذشته باشد، که میتواند رشد فروش را در نیمه دوم سال مالی کاهش دهد، چرا که ممکن است مصرف کنندگان قبلاً خریدهای خود را در پیش بینی فصل جشن و عروسی انجام داده باشند.
کاهش فروش الماس
بخش الماس با تغییر تمرکز به سمت طلا و الماسهای رشد یافته در آزمایشگاه کند شده است. بخش الماس با چالشهایی مواجه شده است. جی پی مورگان گفت که قیمت بالای طلا مصرف کنندگان را به سمت جواهرات طلا سوق داده است که منجر به کاهش فروش الماس میشود. در این گزارش آمده است که شرکت تایتان (Titan) که یکی از بازیگران پیشرو در بازار است، رشد سالانه 6 درصدی را در فروش کل جواهرات گزارش کرده است، در مقایسه با افزایش 8 درصدی در فروش کلی جواهرات، و افزود که این روند بیشتر تحت تأثیر علاقه روزافزون به الماسهای آزمایشگاهی است، که برخی از مصرف کنندگان آن را جایگزین مقرون به صرفهای برای الماس طبیعی میدانند. (الماسهای آزمایشگاهی از هر نظر مشابه الماسهای استخراج شده از زمین هستند، به جز اینکه در آزمایشگاه رشد میکنند. آنها همان خواص شیمیایی، فیزیکی و نوری الماسهای استخراج شده را دارند.)
در حالی که جواهرات تایتان و کیلان در مورد ورود به فضای الماس تولید شده در آزمایشگاه محتاط بودهاند، سنکو فرمت خرده فروشی جدیدی به نام "Sennes" را راه اندازی کرده است که به الماسهای تولید شده در آزمایشگاه اختصاص داده شده است. این گزارش نشان میدهد که تأثیر بلندمدت الماسهای آزمایشگاهی (LGDs) بر بازار الماس طبیعی نامشخص است و آن را به یک حوزه کلیدی برای زیرنظر گرفتن تبدیل میکند.
برنامه های توسعه در بحبوحه بازار رقابتی ادامه دارد
برنامههای توسعه در میان بازار رقابتی ادامه مییابد. این گزارش همچنین استراتژیهای توسعه بازیگران اصلی مانند Kalyan Jewellers را برجسته میکند، که قصد دارند تا پایان مارس 2025 80 فروشگاه جدید را در هند افتتاح کند که عمدتاً تحت تأثیر مدل فرانشیز است. این گزارش افزود: تایتان و سنکو نیز در حال گسترش هستند و برنامههایی برای افزودن به ترتیب 40-50 و 15-20 فروشگاه دارند.
این گسترش در یک چشمانداز رقابتی رخ میدهد که در آن بازیگران منطقهای در حال افزایش هستند و برندهای ملی برای حفظ سهم خود در بازار، تنظیمات حرفهایتری را اتخاذ میکنند. این گزارش خاطرنشان میکند که در حالی که عوارض گمرکی کمتر به رسمی شدن صنعت کمک میکند، هزینههای بازاریابی و تبلیغات بیشتر برای رقابتی ماندن ضروری است.
با وجود این فشارها، جی پی مورگان انتظار دارد که حاشیه سودهای عملیاتی در بخش جواهرات ثابت بماند. این موسسه گفت که تاثیر یکباره موجودی کالا از کاهش عوارض در چند فصل آینده پخش خواهد شد و تاثیر آن بر سودآوری را به حداقل میرساند و اشاره کرد که چشمانداز میانمدت، با این حال، میتواند با فشار ناشی از فروش کمتر الماس، تمرکز بر طلا و افزایش هزینههای تبلیغاتی مواجه شود.
خرده فروشان بزرگ نیز به دنبال بازارهای خارج از کشور هستند تا از ارزش ویژه برند خود استفاده کنند. تایتان قصد دارد تا مارس 2025 9 فروشگاه جدید Tanishq را در خارج از کشور افتتاح کند، در حالی که Kalyan قرار است اولین فروشگاه خود را قبل از دیوالی (Diwali) در ایالات متحده راه اندازی کند. سنکو قبلاً یک فروشگاه در دبی افتتاح کرده است. (دیوالی از جمله جشنهای هندوان است. دیوالی یک جشنوارهٔ پنجروزهٔ هندوها است که در سراسر هند اجرا میشود و تاریخ اجرای آن به زمانهای پیش از تاریخ بازمیگردد)
شکی نیست که هفته 5 اوت 2024، هفتهای به یادمانی خواهد بود. عملکرد داراییها، بهویژه داراییهای ریسکی، سوالات و مقایسههای قابلتوجهی را ایجاد کرد چرا که سرمایهگذاران سطوحی از نوسان را تجربه کردند که از زمان شروع ویروس کرونا (که اکنون بیش از چهار سال پیش است) شاهد آن نبودهایم. بازار سهام جهانی به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و در اوج خود، S&P 500 و نزدک در روز دوشنبه آن هفته به ترتیب بیش از چهار و شش درصد کاهش داشتند.
رویدادهای بازار با این ماهیت فرصت خوبی برای عقب نشینی و یادآوری اصول هر طبقه دارایی و زمان مناسب برای ارزیابی عملکرد آنها ارائه داد. آیا ترکیب پرتفوی شما در این شرایط شدید بازار مطابق انتظار عمل کرد؟
در این زمینه، الفاظ در مورد رمزارزها و استفاده از بیت کوین به عنوان "پوشش ریسک در برابر تورم" یا ذخیره ارزش متفاوت بود. حتی برخی عقیده دارند بیت کوین "طلای دیجیتال" است. بسیاری از محققان بازار و روزنامه نگاران این فرض را به چالش میکشند، و نتیجه گیری این است که چنین نیست و بیت کوین طلا دیجیتال نیست.
ما احساس میکنیم بهترین راه برای مقایسه بیت کوین و طلا این است که به اعداد و ارقام نگاه کنیم. از بازده شروع میکنیم. طی پنج سال گذشته، طلا و بیت کوین بازدهی قوی داشتهاند. شکی نیست که بیت کوین رشد (و گاهی اوقات افت) قابل توجهی را ارائه کرده است - اما به چه قیمتی در مقایسه با طلا؟
بیایید عمیقتر نگاه کنیم و ابتدا روی نوسانات تمرکز کنیم. به عبارت ساده، طلا و بیت کوین در انتهای مخالف طیف نوسان قرار دارند. بر اساس یک دوره پنج ساله، دادهها تصویر نسبتاً واضحی را نشان میدهد: طلا نوسانات کمتری دارد.
نوسانات طلا و داراییهای اصلی در یک دوره 5 ساله
طلا مدتها است نقش خود را به عنوان یک دارایی امن نشان داده است که از طریق موارد استفاده واضح توسط بانکهای مرکزی، سرمایهگذاری بلندمدت و پساندازهای جهانی پشتیبانی میشود، بنابراین نوسانات آن در انتهای طیف داراییهای نسبی قرار دارد. قویترین مورد استفاده بیت کوین، همانطور که توسط مدیران دارایی اصلی توصیف شده است، موقعیت آن به عنوان یک شاخص پذیرش کلی بلاک چین است که عملکرد و نوسانات آن را به سهام بخش فناوری نزدیکتر میکند.
نتایج بررسی سالانه تا به امروز، از جمله آخرین اصلاحات بازار، بیشتر تأیید میکند که طلا و بیت کوین دارای ویژگیهای متفاوتی هستند.
نوسانات هفتگی طلا و داراییهای اصلی در افقهای زمانی مختلف
اکنون همبستگی را بررسی میکنیم. باز هم، اعداد نشان میدهند که بیتکوین و طلا محرکهای متفاوتی دارند و در زمان افزایش استرس در شرایط بازار، طلا تأثیر منحصربهفردی بر یک سبد متنوع سازی شده، میگذارد. با نگاهی به دادههای امسال تا به امروز و میانگین پنج سال گذشته، عملکرد طلا همبستگی مثبت در بازارهای صعودی و همبستگی منفی در بازارهای نزولی ایجاد میکند.
همبستگیهای تاریخی با S&P 500
با نگاهی دقیقتر به همبستگیهای هفتگی یک ساله با S&P 500، تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022، نقطهای در بازار ایجاد میکند که نقش طلا را به عنوان یک پناهگاه امن و عملکردی که آن را از بیتکوین جدا میکند، تقویت میکند.
همبستگی چرخشی 1 ساله با S&P 500
این امر حمایت بیشتری را ارائه میدهد که طلا در مقیاس جهانی بدون محدودیت، به عنوان ذخیره ارزشی که از سرمایه گذاران در برابر ریسک محافظت میکند، پذیرفته میشود.
و در آخر، بیایید بازده را بر اساس ریسک تعدیل شده با استفاده از پرتفوی متنوع سازی شده برای نشان دادن این مورد بررسی کنیم. ما تأثیر عملکرد را بر روی این سبد با تخصیصی از 2.5٪ تا 10٪ شبیه سازی کردهایم و تأثیر را در سطوح مختلف ارزیابی کردهایم. از تجزیه و تحلیل ما مشخص است که تخصیص به طلا نوسانات را کاهش میدهد در حالی که بازده بهبود یافتهای را ارائه میدهد و این کار را به طور مداوم حتی با افزایش سطح تخصیص انجام میدهد. با این حال، این مورد در مورد بیت کوین صدق نمیکند. هر چه بیت کوین بیشتر تخصیص بدهیم، ریسک بالاتری خواهیم داشت.
بسیار مهم است نکتهای را که در هفته 5 اوت تقویت شد، به یاد داشته باشید: برای اینکه بیت کوین واقعاً یک دارایی امن باشد، نوع عملکرد مناسب آن در طول کاهش قابل توجه بازار کلیدی است. چیزی که میتوانید دریابید این است که بیت کوین، ویژگیهای طلا را در آن لحظات حساس نشان نداده است. هنگامی که انتظار محافظت در برابر حرکتهای مهم بازار را دارید، بیت کوین مطابق با داراییهای ریسکی حرکت میکند.
افزودن طلا به پورتفوی سرمایه گذاری، متنوع سازی قابلتوجهی را ارائه میکند، در حالی که بیتکوین هیچ گونه تنوع واقعی را ارائه نمیکند: افزودن بیت کوین مانند افزایش قرار گرفتن در معرض سهام با ریسک بالا است (مانند سهام بخش فناوری، که بیشتر از رایجترین موارد استفاده بیت کوین به عنوان یک نماینده برای پذیرش بلاک چین پشتیبانی میکند).
تخصیص طلا به پرتفوی سطح فزایندهای از بازده تعدیل شده ریسک را در هر سطحی از تخصیص فراهم میکند. نگهداری آن در دهه گذشته (تعادل مجدد در صورت لزوم) بازده تعدیل شده ریسک را افزایش داده و نوسانات را کاهش میدهد.
تخصیص بیت کوین به یک پورتفو و نگهداری آن در دهه گذشته (تعادل مجدد) بازده تعدیل شده ریسک را در سطح معینی افزایش میدهد، در این مورد 2.5%. با این حال، فراتر از آن سطح تخصیص، نوسان پرتفوی بالاتر بود.
دادهها نشان میدهد که طلا و بیت کوین سرمایه گذاریهای بسیار متفاوتی هستند که هر کدام ویژگیها و ریسکهای منحصر به فردی دارند. در حالی که بیت کوین ممکن است مزایای خاصی را برای یک سبد متنوع سازی شده به ارمغان بیاورد، دادهها نشان میدهند که سرمایهگذاری معادل طلا یا جایگزینی برای طلا نیست، چرا که از طریق افزایش نوسانات و بازدهی قابل مقایسه با داراییهای دارای ریسک بالا، ریسک را افزایش میدهد.
وال استریت شرط بندی میکند که جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در کنگره سالانه بانک مرکزی در جکسون هول، وایومینگ، تایید خواهد کرد که کاهش نرخ بهره انجام خواهد شد. اما با تغییر دیدگاهها از "آیا کاهش نرخ بهره انجام خواهد شد یا نخواهد شد؟" به "کاهش نرخ بهره به چه میزان خواهد بود؟" - ممکن است معاملهگران بازار سهام ناامید شوند.
اریک بیلی، مدیر اجرایی مدیریت ثروت در Steward Partners Global Advisory عقیده دارد: «اگر معاملهگران بشنوند کاهش نرخهای بهره در راه است، بازار سهام واکنش مطلوبی نشان میدهد. اگر آنچه را که بازار میخواهد نشنویم، فشار فروش بزرگی رخ خواهد داد.»
این مسئله برای مدیران پول است که بهتازگی به سهام شرکتهای بزرگ تکنولوژی بازگشتهاند و شاخص S&P 500 را بالاتر بردند، یک چالش خواهد بود. بازارها کاملاً انتظار دارند که فدرال رزرو در نشست آتی خود در سپتامبر شروع به کاهش هزینههای استقراض کند. اما پاول در هنگام سخنرانی روز جمعه، به راحتی میتواند در مورد زمان کاهش نرخ بهره صحبت نکند. پاول میتواند رویکردی محتاطانه و غیر متعهد برای آشکار کردن میزان کاهش نرخ بهره داشته باشد.
به گفته بیلی: «بازارها آنقدر مطمئن هستند که کاهش نرخها خیلی زود اتفاق میافتد». اگر پاول این مسیر پیش رو را تقویت نکند، غافلگیری بزرگی رخ خواهد داد.»
این "غافلگیری" میتواند تهدیدی برای خروج 3.3 تریلیون دلاری در شاخص S&P 500 باشد که پس از ترس از رشد جهانی در اوایل ماه اوت باشد باعث بدترین فشار فروش در سال شد. بر اساس دادههای EPFR Global که توسط بانک آمریکا استناد میشود، خریداران کنترل را از آن زمان به دست آوردهاند و با توجه به دادههای EPFR Global که توسط بانک آمریکا نقل شده است، شاخصهای سهام در یک زنجیره رشد هفت جلسه معاملاتی پشت سر هم قرار گرفتند چرا که سرمایه گذاران در هفته منتهی به چهارشنبه 5.5 میلیارد دلار به سهام ایالات متحده وارد کردند.
بیش از 3 تریلیون دلار از کف قیمتی ماه اوت وارد شاخص S&P 500 شده است
اما برخی از تحلیلگران وال استریت به سرمایه گذاران هشدار میدهند که انتظار شفافیت زیادی از رئیس فدرال رزرو نداشته باشند.
تام هایلین، استراتژیست سرمایه گذاری ملی در مدیریت ثروت بانک ایالات متحده، عقیده دارد: «با نگاهی به سخنرانیهای گذشته جکسون هول، بعید است که اظهارات بسیار روشنی از پاول دریافت کنیم.
به گفته بیل دادلی، ستون نویس Bloomberg Opinion و رئیس سابق فدرال رزرو نیویورک، پاول احتمالاً اعلام خواهد کرد که سیاستهای پولی انقباضی دیگر لازم نیستند. اما دادلی انتظار ندارد که پاول اندازه اولین کاهش نرخ بهره را نشان دهد، به ویژه از آنجایی که گزارش اشتغال در 6 سپتامبر برای بانک مرکزی وجود دارد که باید قبل از تصمیم گیری سیاست نرخ بهره بعدی خود در 18 سپتامبر بررسی شود.
استفانی لانگ، مدیر ارشد سرمایه گذاری در هومریچ برگ، گفت: "لحن پاول بسیار مهم است." اگر او بازار را شوکه کند و هاوکیش باشد، بازار سهام واکنش منفی نشان میدهد.
برای شفافیت بیشتر، معاملهگران به طور کامل انتظار کاهش نرخ بهره را در جلسه بعدی فدرال رزرو دارند. اما آنها مطمئن نیستند که کاهش چقدر بزرگ خواهد بود. با توجه به اینکه تعداد کمی از مقامات قرار است در روزهای آینده صحبت کنند، ریسکها برای سخنرانی پاول زیاد است. به همین دلیل است که معامله گران آپشنها انتظار دارند شاخص S&P 500 در روز جمعه، بیش از 1 درصد در هر جهت تغییر کند.
با این حال، وال استریت امیدوار است با افت دو درصدی شاخص S&P 500 از بالاترین رکورد خود، بار سنگین درد تابستان امسال تمام شده باشد. دادههای گردآوری شده توسط بلومبرگ نشان میدهد معاملهگران بازار آرامی را پیشبینی میکنند و شرط بندی میکنند شاخص VIX در بالاترین سطح از ژوئن سال 2022 نوسان کند.
البته، معاملهگران با توجه به نشانههایی از تاب آوری اقتصاد، شرطبندیهای بزرگ خود را برای کاهش نرخ بهره در ماه سپتامبر تطبیق دادهاند و قیمتگذاری آنها برای ماه آینده تقریباً 30 نقطه پایه است. به گفته هایلین از یو اس بانکورپ ، این بدان معناست که ریسک بازاراز جکسون هول در حال کاهش است و سرمایه گذاران دیگر انتظار کاهشهای تهاجمی، که از نظر تاریخی برای جلوگیری از کند شدن رشد استفاده شده است، را ندارند.
به گفته هاینلین: «ما میخواهیم بدانیم مسیر نرخهای فدرال رزرو واقعاً چگونه به نظر میرسد، آیا این مسیر، مسیر یک کاهش نرخ بهره در هر جلسه است یا اینکه هنوز به دادههای اشتغال و تورم وابسته است. "اما پاول احتمالاً اشارهای به این مسئله نخواهد داشت. به احتمال زیاد معامله گران این اطلاعات را در جلسه سپتامبر فدرال رزرو به دست خواهند آورد.
سخنرانی رئیس فدرال رزرو در جکسون هول معمولاً کاتالیزور بزرگی برای بازار سهام نیست، مگر اینکه قبل از یک تغییر حیاتی در سیاست پولی - مثل الان - باشد. دادههای جمع آوری شده توسط بلومبرگ اینتلیجنس نشان میدهد که از سال 2000، S&P 500 در هفته پس از جکسون هول به طور متوسط 0.4 درصد افزایش یافته است.
هنگامی که سیاست پولی در نقطه عطف قرار دارد، بازار سهام ایالات متحده در این گردهمایی نوسان میکند.
حضور پاول در جکسون هول در اوت 2022، زمانی که او هشدار داد که فدرال رزرو باید سیاستهای پولی خود را برای مبارزه با تورم محدودکننده نگه دارد، هنوز در ذهن معامله گران تازه است. بازار سهام آن روز 3.4 درصد سقوط کرد و در هفته پس از اظهارات او 3.3 درصد دیگر افت داشت.
با این حال، این بار، سرمایهگذاران امیدوارند که فدرال رزرو به هدف خود در مهندسی یک فرود نرم با رام کردن قیمتها بدون ایجاد درد شدید اقتصادی دست یافته باشد. بنابراین انتظار برعکس است - یک حرکت دراماتیک.
در حالی که سه جلسه سیاست گذاری در سال 2024 باقی مانده است، معاملهگران شرطبندی میکنند که فدرال رزرو به نشانههای ضعف نیروی کار با کاهش نرخ بهره پاسخ دهد، چرا که تورم به سمت هدف 2 درصدی خود عقب نشینی میکند. قیمتهای هسته مصرفکننده برای چهارمین ماه در ماه ژوئیه کاهش یافت، در حالی که دادههای قوی خردهفروشی نشان داد که هزینهکردهای آمریکاییها همچنان قوی است، که به مقامات اجازه میدهد سیاستهای کمتر تهاجمی را دنبال کنند.
لانگ هومریش برگ گفت: «پاول نیازی به ترساندن بازارها ندارد. او باید اطمینان دهد که تورم در حال کاهش است و مقامات با آوردن نرخهای محدود کننده به سطح خنثیتر راحت هستند.
ایران از بیش از دو هفته پیش که وعده حمله به اسرائیل را داده است، جهان را نگران کرده است. به گفته کارشناسان این اقدام میتواند منطقه را وارد یک جنگ همه جانبه کند.
حمله وعده داده شده توسط جمهوری اسلامی به عنوان انتقام از قتل اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی گروه فلسطینی حماس که در تهران ترور شد، انجام میشود.
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، پس از این ترور گفت که ایران موظف است انتقام «مهمان» خود را بگیرد.
حمله ایران در دو هفته گذشته "قریب الوقوع" بوده است و این پیش بینی منجر به نگرانیها در رسانههای اجتماعی شده است که حمله ایران و متحدانش - از جمله گروه شبه نظامی لبنانی حزب الله - در عرض چند ساعت آینده را داشتند.
راز زیمت، محقق ارشد مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تل آویو، گفت: « من فکر میکنم آنها واقعا از این مسئله لذت میبرند: تماشای اسراییل که در این دوره انتظار گیر کرده و بهای سنگین اقتصادی و روانی پرداخت کرده است.»
اما پیامدهای ناشی از این انتظار، شمشیر دولبهای است که به ایران و متحدانش نیز آسیب میرساند.
مایکل هوروویتز، رئیس بخش اطلاعات در شرکت مشاوره بین المللی لو بک مستقر در بحرین هشدار داد: تأثیر منفی بر اسرائیل، خواه فشار وارده بر جبهه داخلی، بسیج نظامی و حتی پیامدهای اقتصادی آن، محدود به اسرائیل نخواهد بود، بلکه بر ایران و لبنان نیز تأثیر خواهد گذاشت.
چرا انتظار؟
به گفته تحلیلگران، این ایده که ایران به دلیل لذت بردن از تأثیرات روانی حمله خود را به تأخیر میاندازد، بیشتر بهانه است تا یک استراتژی مناسب.
تحلیلگران عقیده دارند که بحثهای شدید داخلی، پیچیدگی هماهنگی با نیروهای نیابتی، و ارزیابی ریسکهای مرتبط با حمله، همگی به تردید ایران کمک کرده است.
زیمت گفت که ایران با یک معضل بزرگ مواجه است. در حالی که خامنهای و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میخواهند قدرت بازدارندگی ایران را در برابر اسرائیل بازگردانند، عناصری در ایران وجود دارند که نگران هستند یک حمله در مقیاس بزرگ بتواند ایران را وارد جنگ با اسرائیل و شاید حتی ایالات متحده کند.
حتی اگر تصمیمی در مورد نحوه واکنش به قتل هنیه گرفته شده باشد، فرآیند هماهنگی با حزب الله و سایر اعضای به اصطلاح محور مقاومت - شبکه شلوغی از همپیمانان منطقهای و غیردولتی تهران - وقت گیر است.
عامل دیگری که احتمالاً بر تصمیمگیری ایران تأثیر میگذارد، تقویت حضور نظامی ایالات متحده در منطقه در مقایسه با ماه آوریل، قبل از حمله بیسابقه پهبادی و موشکی ایران به اسرائیل است.
هوروویتز گفت: «ما شاهد واکنش بزرگتر [از سوی ایالات متحده] نسبت به ماه آوریل هستیم، که احتمالاً با دامنه تهدید مطابقت دارد، چرا که ایران ممکن است پاسخی بزرگتر از پاسخ در آوریل انجام دهد».
پیام [از سوی ایالات متحده] در ارسال هر دو محمولههای دفاعی - و همچنین محمولههای بالقوه تهاجمی - یک پیام بازدارنده است و شاید تنها نوع پیامی است که در این مرحله واقعاً اهمیت دارد.
آیا دیپلماسی میتواند پیروز شود؟
تهران درخواستهای کشورهای غربی برای خویشتن داری را رد کرده و اصرار دارد که این حق مشروع برای پاسخ به قتل هنیه توسط اسرائیل در خاک ایران است.
با این حال، انبوه تماسهای تلفنی با مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید و علی باقری کنی، سرپرست وزارت امور خارجه، این گمانهزنی را برانگیخته است که تلاشها برای دیپلماسی به تأخیر حمله کمک کرده و احتمالاً میتواند از آن جلوگیری کند.
هوروویتز گفت: «من تردید دارم که دیپلماسی به تنهایی برای تغییر محاسبات ایران کافی باشد. ایران بدون توجه به فراخوانها و بیانیههایی که بر خویشتنداری تاکید میکنند، آنچه را که به نفعش است، انجام خواهد داد.»
اما ایران پیشنهاد کرده است که نوع دیگری از دیپلماسی میتواند ایران را متقاعد کند که حمله وعده داده شده خود را حداقل "به تاخیر بیندازد": آتش بس دائمی در غزه بین اسرائیل و حماس.
فرزان ثابت، دانشیار ارشد پژوهشی در مؤسسه فارغ التحصیلان ژنو، بر این باور است که ایران "ممکن است به دنبال راه خروجی برای توجیه پاسخی کمرنگ باشد، و نوعی آتشبس غزه میتواند فقط «پیروزی دیپلماتیک» باشد که برای انجام این کار به آن نیاز دارد.
زیمت گفت آتشبس غزه ممکن است برای ایران مهم نباشد، اما «بهانه یا توضیحی برای مشروعیت بخشیدن به این تأخیر، هم در داخل و هم عمدتاً خارجی» به تهران ارائه میکند.
او گفت آتشبس میتواند منجر به کاهش مقیاس حمله ایران یا انتخاب روشی متفاوت برای تلافی شود که مستلزم حمله مستقیم به اسرائیل نباشد.
گزینههای خوبی وجود ندارد
این که ایران قرار است چه زمانی و چگونه واکنش نشان دهد یک راز باقی مانده است، اما به نظر میرسد تهران گزینه خوبی ندارد.
ثابت گفت: «ممکن است تصمیم گیرندگان در تهران در یافتن گزینه «گل طلایی» دچار تردید شده باشند.
او توضیح داد که این معمای ایران برای انجام "یک حمله تلافی جویانه است که نه آنقدر ضعیف باشد که ارزش نمادین یا بازدارنده کمی داشته باشد، اما نه آنقدر قوی که باعث ایجاد یک چرخه غیرقابل کنترل از تشدید تنش شود که منجر به یک جنگ بزرگتر شود."
تهران عملاً یا با پاسخ ضعیف یا پاسخی که منجر به جنگ میشود، درگیر است.
هوروویتز گفت که هر دو گزینه "یا به خاطر قدرت منطقهای ایران یا بخاطر ریسکهایی که ایران در صورت عبور از خط قرمز و در ازای آن پاسخ میدهد، مخاطرات قابل توجهی را به دنبال دارد."
سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده است که شیوع آبله میمون (mpox)، یک عفونت ویروسی که از طریق تماس نزدیک منتشر میشود، برای دومین بار در دو سال گذشته یک وضعیت اضطراری بهداشت عمومی را هشدار میدهد.
آبله میمون (MPOX) چیست؟
Mpox یک عفونت ویروسی است که علائمی شبیه آنفولانزا دارد و ضایعات پر از چرک ایجاد میکند، در حالی که معمولا خفیف است، میتواند باعث مرگ شود. کودکان، زنان باردار و افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند، مانند افراد مبتلا به HIV، همگی در معرض ریسک بالاتری از عوارض هستند.
سازمان جهانی بهداشت شیوع اخیر این بیماری را یک وضعیت اضطراری بهداشت عمومی اعلام کرد، چرا که شاخه جدیدی از ویروس mpox که برای اولین بار در جمهوری دموکراتیک کنگو شناسایی شد، شروع به انتشار به سایر کشورهای همسایه کرده است.
آبله میمون (Mpox) از طریق تماس فیزیکی نزدیک از جمله تماس جنسی منتقل میشود، و هیچ مدرکی مبنی بر اینکه به راحتی از طریق هوا پخش شود، وجود ندارد.
شاخه جدید باعث هشدار جهانی شده است چرا که به نظر میرسد راحتتر بین مردم پخش میشود.
وضعیت اضطراری بهداشت جهانی چیست؟
" وضعیت اضطراری بهداشت عمومی" یا PHEIC، بالاترین نوع هشدار سازمان بهداشت جهانی است. زمانی که بیماریها به روشهای جدید یا غیرعادی گسترش مییابند، این وضعیت اعلام میشود و هدف آن تقویت همکاری بینالمللی و تأمین مالی برای مقابله با شیوع است.
اعلامیه WHO از برچسب مشابهی از مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) آفریقا در اوایل این هفته پیروی میکند.
چرا MPOX دوباره یک وضعیت اضطراری اعلام شده است؟
دو سال پیش، سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد mpox یک وضعیت اضطراری است، زمانی که نوعی از بیماری به نام clade IIb در سراسر جهان گسترش یافته بود.
پس از تغییر رفتار با کمک واکسنها، به افراد در معرض خطر کمک کرد تا از خود در بسیاری از کشورها محافظت کنند، این شیوع کنترل شد.
اما mpox برای چندین دهه یک مشکل بهداشت عمومی در بخشهایی از آفریقا بوده است. اولین مورد انسانی در سال 1970 در کنگو بود و از آن زمان تاکنون شیوع پیدا کرده است.
شیوع کنونی که بدترین شیوع در کنگو است، از ژانویه سال 2023 تاکنون 27000 مورد و بیش از 1100 مرگ و میر داشته است که عمدتاً در میان کودکان بوده است.
دو گونه از mpox اکنون در کنگو در حال گسترش هستند - شکل بومی ویروس، clade I، و شاخه جدیدی به نام clade Ib، که اصطلاح "کلاد" به نوعی از ویروس اشاره دارد.
شاخه جدید اکنون از شرق کنگو به رواندا، اوگاندا، بوروندی و کنیا منتقل شده است.
سوئد روز پنجشنبه اولین مورد از شکل جدید، کلاد Ib را در خارج از آفریقا گزارش داد.
یکی از سخنگویان سازمان جهانی بهداشت گفت که این مورد نیاز به مشارکت را تکرار میکند و آژانس همچنان به توصیه خود در مورد محدودیتهای سفر برای جلوگیری از گسترش MPox ادامه میدهد.
پاکستان روز جمعه همچنین یک مورد از ویروس mpox را در یک بیمار که از یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس بازگشته بود تأیید کرد، اگرچه مشخص نیست که آیا این ویروس از گونه جدید است یا از نوعی است که از سال 2022 در سطح جهانی گسترش یافته است.
حالا چه اتفاقی میافتد؟
دانشمندان امیدوارند که اعلامیههای اضطراری تلاشها برای دریافت ابزار پزشکی و بودجه بیشتر به کنگو را برای کمک به مقامات آنجا برای مقابله با شیوع سریعتر کند. برای مطالعه ویروس و کمک به جلوگیری از گسترش، نظارت بهتری لازم است.
اما در سال 2022، درخواست سازمان جهانی بهداشت برای 34 میلیون دلار برای مبارزه با mpox از سوی اهداکنندگان مورد توجه قرار نگرفت و نابرابری بزرگی در مورد دسترسی به دوزهای واکسن وجود داشت. کشورهای آفریقایی به دو شات مورد استفاده در شیوع جهانی که توسط باواریا نوردیک (Bavarian Nordic) و کی ام بیولوژیکس (KM Biologics) ساخته شده بود، دسترسی نداشتند.
سازمان جهانی بهداشت روز چهارشنبه در حالی که خواستار اهدای دوز از کشورهای دارای ذخایر بود، گفت: دو سال بعد این وضعیت همچنان ادامه دارد، اگرچه تلاشهایی برای تغییر آن وجود دارد.
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) آفریقا گفت که بدون توضیح بیشتر، برنامهای برای تضمین دوز دارد، اما در حال حاضر ذخایر محدود است.
چقدر باید نگران باشیم؟
میزان مرگ و میر متفاوت است و به شدت به مراقبت های بهداشتی در دسترس برای بیمارترین بیماران بستگی دارد. در کنگو در این شیوع، میزان در کلاد I و کلاد Ib حدود 4٪ بوده است. کلاد II که در سطح جهانی گسترش یافت، بسیار کمتر کشنده بود.
با این حال، mpox ویروس گرونا نیست. ابزارهایی وجود دارند که ثابت شدهاند برای جلوگیری از گسترش و کمک به افراد در معرض ریسک موثر هستند و به همین راحتی پخش نمیشود.
اکنون چالشی که هدف اعلامیههای اضطراری برجسته کردن آن است، اطمینان از دستیابی به ابزارها به کسانی است که در کنگو و کشورهای همسایه به آنها بیشتر نیاز دارند.
چشم انداز انرژی جهان توسط ذخایر عظیم نفت پنهان در زیر سطح زمین شکل گرفته است. این میادین عظیم نفتی که اغلب صدها کیلومتر مربع وسعت دارند و میلیاردها بشکه نفت را در خود جای داده اند، به اقتصادها و صنایع نیرو بخشیده و جوامع را متحول کردهاند. در این مقاله، پنج میدان نفتی بزرگ تاریخ را بررسی میکنیم و اهمیت زمینشناسی، ظرفیت تولید و تأثیر آنها بر بازار انرژی جهانی را بررسی میکنیم.
میدان غوار (عربستان سعودی): یک شگفتی زمین شناسی و نیروگاه اقتصادی
غوار که در استان شرقی عربستان سعودی قرار دارد، به عنوان یک غول بی چون و چرا در دنیای نفت ایستاده است. تخمین زده میشود که این میدان غول پیکر که در سال 1948 کشف شد، 170 میلیارد بشکه نفت اصلی را در خود جای داده است. با بیش از 88 میلیارد بشکه تولید، غوار همچنان سنگ بنای سلطه نفت عربستان سعودی است.
ساختار زمینشناسی این میدان به خودی خود شگفتانگیز است، که از یک تاقدیس - چین خوردگی رو به بالا در پوسته زمین - تشکیل شده است که مقادیر زیادی نفت را به دام میاندازد. اندازه و بهرهوری بسیار این میدان نفتی، آن را به یکی از محورهای بازار جهانی نفت تبدیل کرده است که برای دههها بر قیمتها و پویایی عرضه تأثیر میگذارد. اهمیت غوار فراتر از ارزش اقتصادی آن است و روابط ژئوپلیتیکی و سیاستهای انرژی را در سراسر جهان شکل میدهد.
میدان نفتی بورگان (کویت): غول صحرایی که سوخت یک ملت را تامین میکند
میدان بورگان که در صحرای جنوب شرقی کویت واقع شده است، حدود 70 میلیارد بشکه نفت اصلی دارد. این میدان کشف شده در سال 1938، منبع حیاتی ثروت و رفاه برای ملت بوده است. تولید پربار این میدان نه تنها اقتصاد کویت را به حرکت درآورده است، بلکه نقش مهمی در بازارهای انرژی منطقهای و بین المللی ایفا کرده است.
آرایش زمین شناسی بورگان با یک مخزن عظیم ماسه سنگی مشخص میشود که به عنوان اسفنجی برای تجمع نفت عمل میکند. وسعت و دسترسی این میدان، تکنیکهای استخراج کارآمد را ممکن کرده و آن را به یکی از پربازدهترین میادین نفتی تاریخ تبدیل کرده است. علیرغم مواجهه با چالشهایی مانند تهاجم عراق در سال 1990، بورگان انعطاف پذیری قابل توجهی از خود نشان داده و کمک قابل توجهی به عرضه جهانی نفت کرده است.
میدان نفتی اهواز (ایران): مجموعهای از میدانها با پتانسیلهای بسیار زیاد
میدان اهواز که در جنوب غربی ایران قرار دارد، یک میدان نفتی واحد نیست، بلکه مجموعهای از چندین میدان است که هر کدام به ذخایر عظیم نفتی آن کمک میکنند. اهواز که تخمین زده میشود بیش از 65 میلیارد بشکه نفت اصلی را در خود جا داده است، یک شگفتی زمین شناسی است که دارای مخازن متعدد و ساختارهای پیچیده است.
توسعه این میدان بر اساس چشم انداز سیاسی و اقتصادی ایران شکل گرفته است و تولیدات به دلیل تحریمها و روابط بین المللی در نوسان است. با این وجود، اهواز با ذخایر عظیم خود که پتانسیل لازم برای تقویت جاه طلبیهای انرژی کشور را برای سالهای آینده دارد، همچنان یک بازیگر کلیدی در بازار جهانی نفت باقی مانده است.
میدان نفتی زاکوم (ابوظبی، امارات): یک غول دریایی دریایی
با ورود به قلمرو فراساحلی، با میدان نفتی زاکم، واقع در سواحل ابوظبی در امارات متحده عربی روبرو میشویم. این غول زیرآبی دارای حدود 50 میلیارد بشکه نفت اصلی است که آن را به یکی از بزرگترین میدانهای نفتی فراساحلی در جهان تبدیل میکند.
توسعه این میدان با استفاده از فناوریهای پیشرفته برای استخراج نفت از زیر بستر دریا، گواهی بر نبوغ مهندسی بوده است. تولیدات میدان نفتی زاکوم نه تنها اقتصاد امارات متحده عربی را تقویت کرده، بلکه موقعیت آن را به عنوان یک بازیگر اصلی در چشم انداز انرژی جهانی محکم کرده است. برنامههای توسعه آتی این میدان، از جمله جزایر مصنوعی و تکنیکهای بهبود یافته بازیابی، اهمیت مداوم آن را در تامین نیازهای انرژی جهان برجسته میکند.
میدان نفتی سفانیه (عربستان سعودی): پادشاه فراساحل
با بازگشت به عربستان سعودی، با غول دریایی دیگری روبرو میشویم - میدان نفتی سفانیه. سفانیه در خلیج فارس واقع شده است و تخمین زده میشود بیش از 37 میلیارد بشکه نفت اصلی را در خود جای دهد که آن را به یکی از بزرگترین میدان نفتی فراساحلی در جهان تبدیل میکند.
سفانیه که در سال 1951 کشف شد، برای دههها سنگ بنای تولید نفت عربستان سعودی بوده است. توسعه آن شامل شبکه پیچیدهای از سکوها، خطوط لوله و امکانات پردازشی است که نشان دهنده تعهد کشور به بهره برداری از منابع دریایی است. ادامه تولید سفانیه نقشی اساسی در تامین تقاضای جهانی نفت و حفظ جایگاه عربستان سعودی به عنوان صادرکننده پیشرو نفت دارد.
پنج میدان نفتی بزرگ تاریخ نه تنها معجزههای زمینشناسی، بلکه نیروگاههای اقتصادی هستند که چشمانداز انرژی جهان را شکل دادهاند. ذخایر عظیم، ظرفیت تولید و اهمیت ژئوپلیتیکی آنها را به بازیگران کلیدی در بازارهای جهانی تبدیل کرده است که بر قیمتها، سیاستها و روابط بینالملل تأثیر میگذارند. با این که جهان در حال گذار به سمت منابع انرژی پاکتر است، این غولهای صنعت نفت همچنان نقش مهمی در تامین نیازهای انرژی جهان در سالهای آینده ایفا خواهند کرد.
اسرائیل مذاکراتی را با میانجیگرهای بینالمللی درباره توقف پیشنهادی جنگ بیش از 10 ماهه غزه آغاز کرده است. منطقه امیدوار است بتواند تنشهای مارپیچ بین دولت اسرائیل و ایران را کاهش دهد.
یک هیئت اسرائیلی به رهبری دیوید بارنیا، مدیر سرویس جاسوسی موساد وارد قطر شد تا با شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست وزیر مصر، عباس کامل، رئیس اطلاعات مصر و ویلیام برنز، مدیر سیا، که نماینده ایالات متحده، میانجیگر بین دو طرف درگیر است، دیدار کنند.
در حالی که قرار نیست نمایندگان حماس در مذاکرات در دوحه پایتخت قطر حضور داشته باشند، دو مقام اعلام کردند که میانجیگرها به زودی پس از گردهمایی به گروه مورد حمایت ایران اطلاع رسانی خواهند کرد.
دیپلماتها در دوحه که خواستند نامشان فاش نشود، اعلام کردند که این دیدار در حال انجام است.
احزاب مختلف در حال کار بر روی پیشنهادی سه مرحلهای هستند که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، در پایان ماه مه ارائه کرد، که هدف آن تعلیق خصومتها، آزادی بیش از 100 گروگان توسط حماس در ازای اسرای فلسطینی و انتقال کمکهای بیشتر به نوار غزه ویران شده است.
در گذشته میانجیها برای حل یک شکاف کلیدی بین اسرائیل و حماس تلاش کردهاند. اسرائیل اصرار دارد که در نهایت تا نابودی کامل حماس ادامه خواهد داد، در حالی که این گروه اسلامگرا خواستار دائمی بودن آتش بس و خروج تمامی نیروهای اسرائیلی است.
ایران و حزبالله مستقر در لبنان تهدید کردند که انتقام خود را لز اسرائیل خواهند گرفت. این دو کشور اسرائیل را عامل ترورهای پیاپی شبهنظامیان ارشد دو هفته پیش در بیروت و تهران میدانند. این ترورها اختلافات را عمیقتر کرده است، اگرچه آتش بس غزه میتواند به کاهش تنشها کمک کند.
اسرائیل قول داده حماس را نابود کند
در بحبوحه جنگ علیه حماس، اسرائیل محدودیتها را در کرانه باختری تشدید کرد.
مقامات اسرائیلی نشست دوحه را فرصتی برای نزدیک کردن اهداف با آمریکا و درخواست از قطر و مصر برای متقاعد کردن حماس برای تسلیم شدن در شرایط آتش بس توصیف کردهاند.
یحیی سنوار که جایگزین اسماعیل هنیه، که در 31 ژوئیه در پایتخت ایران کشته شد، شده است اعلام کرد مذاکرات ممکن است چند روز طول بکشد. اسرائیل نقش در مرگ هنیه را نه تایید و نه رد کرده است.
نکات مهم در مذاکرات آتش بس گذشته شامل بندی است که مذاکرات بیشتر پس از اجرایی شدن مرحله اول آتش بس را فراهم میکند. دیگری این است که دو طرف در مرحله دوم با چه امتیازاتی موافقت خواهند کرد.
بر اساس پیشنهاد بایدن، اگر از آتشبس اولیه شش هفتهای گذشته باشد، مذاکرات میتواند ادامه یابد و توقف درگیریها میتواند در صورت لزوم تمدید شود. اسرائیل مخالفت کرده است چرا که نگران است حماس ممکن است مذاکرات را برای مدت نامحدودی متوقف کند. مقامات میگویند که حماس به نوبه خود از برخی از عناصر پیشنهادی بحثهای مرحله دوم از جمله غیرنظامی کردن این گروه خودداری کرده است.
سایر موارد اختلاف شامل تعداد گروگانهایی است که حماس باید یا میتواند در مرحله اول آتشبس آزاد کند. همچنین عدم شفافیت در مورد نحوه اجرای درخواست بایدن برای بازگشت غیرنظامیان و نه جنگجویان به شمال غزه وجود دارد.
با رسیدن قیمت طلا به بالای 2450 دلار در هر اونس و بالاترین حد تاریخی خود در ماه ژوئیه، بازار طلا اخیراً در وضعیت خوبی قرار گرفته است. با افزایش قیمتی که اکنون تقریباً دو سال است ادامه یافته است، فلز گرانبها در میان کامودیتیها با بهترین عملکرد از اواخر سال 2022 قرار داشته است. با توجه به جنون خرید طلا در چین که به طور جدی در نوامبر 2022 آغاز شد - اگرچه در ماههای اخیر به طور قطعی متوقف شده است - بعید به نظر میرسد که این جنون پایان یافته باشد.
سال 2023 سال بسیار بزرگی برای ولخرجی طلا به رهبری بانک خلق چین (PBoC) بود که در سراسر جهان مشاهده شد، سالی که در آن بانک مرکزی چین خرید طلای خود را تا 30% افزایش داد. بر اساس گزارش شورای جهانی طلا (WGC)، بانکهای مرکزی به رهبری چین در سال گذشته 1037 تن طلا خریداری کردهاند که بانک خلق چین بیش از مجموع کل سایر بانکهای مرکزی طلا خریداری کرده است. این شدت خرید تا سال 2024 ادامه یافت، با خرید خالص 290 تن در سه ماهه اول سال 2024 - چهارمین سه ماهه قوی خرید از زمان شروع دوره خرید طلا در سال 2022 – که چین مجددا پیشتاز بود.
در واقع، خریدهای سه ماهه اول حدود 36% بیشتر از سرعت سه ماهه 213 تنی برآورد شده توسط موسسه جی پی مورگان از 850 تن برای سال 2024 بود. بخش تحقیقات بانک در 15 ژوئیه نوشت: «افزایش 70 تنی در خرید خالص در مقایسه با سه ماهه چهارم سال 2023 نیز علیرغم افزایش 5 درصدی سه ماهه متوسط قیمت طلا است. افزایش 29 تنی خرید خالص طلای چین در نیمه اول سال 2024 وجود داشت که کل داراییهای این کشور را 1.3 درصد افزایش داد.
اگرچه عملیات استخراج طلای چین بیش از هر کشور دیگری طلا تولید میکند، بانک خلق چین و مصرف کنندگان همچنان به واردات مقادیر قابل توجهی ادامه میدهند. در دو سال گذشته، چین بیش از 2800 تن طلا از خارج از کشور خریداری کرده است، که به گفته بلومبرگ، حدود یک سوم از ذخایری است که توسط فدرال رزرو ایالات متحده نگهداری میشود یا بیشتر از تمام طلایی است که در صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) در سراسر جهان معامله میشود. راس نورمن، مدیر اجرایی MetalsDaily.com، یک پلتفرم اطلاعاتی فلزات گرانبها مستقر در لندن، در 5 مه به نیویورک تایمز گفت: «چین بیتردید قیمت طلا را هدایت میکند.» جریان طلا به چین بسیار قوی است.»
با این حال، علیرغم تقاضای آشکارا هولناک خود برای فلز زرد، چین اخیراً خرید طلای خود را متوقف کرده است، به طوری که بانک خلق چین ذخایر طلای خود را در ماه ژوئن برای دومین ماه متوالی بدون تغییر در 2264 تن یا 4.9 درصد از کل ذخایر گزارش داد. بنابراین این کشور خرید طلا که به مدت 18 ماه به طول انجامیده بود را، قطع کرد. با میزان افزایش قیمتی که در سال جاری اتفاق افتاد، جی پی مورگان اظهار داشت که بانکهای مرکزی «از لحاظ ساختاری» طلای بیشتری میخرند و در مورد قیمت «تکنیکالیتر» میشوند.
با این وجود، ETFهای طلا در چین همچنان انباشت مثبت خالص را تجربه میکنند، به طوری که شورای جهانی طلا به هفتمین جریان ورودی ماهانه متوالی در ماه ژوئن اشاره کرد که داراییهای جمعی را به بالاترین سطح خود یعنی 92 تن رساند و مجموع داراییهای تحت مدیریت (AUM) به 51 میلیارد یوان (7 میلیارد دلار) و به بالاترین حد خود رسید. با جذب 17 میلیارد یوان (2.3 میلیارد دلار) در نیمه اول سال 2024، صندوقهای ETF طلای چین بالاترین رکورد نیمه اول هر سال را به ثبت رساندهاند، در حالی که تقاضای ETF طلای این کشور به راحتی از سایرین در طول ماه ژانویه - ژوئن پیشی گرفته است.
علت این تب خرید طلا به رهبری چین چیست؟ جی پی مورگان عوامل متعددی را شناسایی کرد که سرمایهگذاران را تشویق میکرد تا میزان ریسک خود را در طلا افزایش دهند، که به نوبه خود باعث افزایش تقاضای جهانی و افزایش قیمتها شده است. گرگوری شیرر، رئیس استراتژی فلزات پایه و گرانبها در جی پی مورگان، اخیراً اظهار داشت: «در میان ژئوپلیتیکی در حال فروپاشی، افزایش تحریمها و دلارزدایی، ما شاهد افزایش اشتها برای خرید داراییهای واقعی از جمله طلا هستیم».
در واقع، خرید طلای قابل توجه بانک خلق چین را میتوان در چارچوب تلاشهای آن برای جایگزینی داراییهای دلاری خود دانست. این در حالی است که در یک پسزمینه تلخ تنشهای فزاینده با ایالات متحده، از جمله تشدید جنگ تجاری و تحریمهای آمریکا علیه چین و روسیه وجود دارد که همگی باعث وخامت چشمگیر روابط بین ابرقدرتهای اقتصادی شده است. در پاسخ، چین به شدت در حال فروش داراییهای خود در اوراق بهادار خزانه داری ایالات متحده است چرا که به دنبال جایگزینی موثر مقادیر عظیم ذخایر دلاری خود با طلای بیشتر و در نهایت افزایش متنوع سازی ذخایر خود است. در حالی که در اوایل سال 2022 چین بیش از 1 تریلیون دلار از اوراق خزانه ایالات متحده داشت، طبق آمار رسمی دولت ایالات متحده، این داراییها تا ماه مه 2024 به 768.30 میلیارد دلار کاهش یافته است.
کارستن منکه، تحلیلگر جولیوس بائر (Julius Baer)، اخیراً به رویترز گفت: انگیزه اصلی بانک خلق چین این است که کمتر به دلار آمریکا وابسته باشد و - در یک مورد افراطی - کمتر در معرض تحریمهای ایالات متحده قرار گیرد. منکه گفت که انتظار دارد تمایل چین برای تنوع بخشیدن به ذخایر خود ادامه یابد، چرا که "تنشهای ژئوپلیتیکی بین چین و ایالات متحده - جدا از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده - بعید است که به این زودیها از بین برود".
نقش بریکس
تلاشهای سریع چین برای کاهش دلار نیز به دلیل تعهدات این کشور به بریکس پلاس، گروه اقتصادی جهانی از اقتصادهای نوظهور که توسط برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تأسیس شده است و اخیراً ایران، مصر، اتیوپی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به فهرست اعضای آن اضافه شده است، انجام میشود. این بلوک در حال گسترش تمایل خود را برای آزاد کردن فرصتهای جدید برای تجارت و سرمایهگذاری در میان کشورهای عضو خود و همچنین استفاده تقریباً انحصاری از ارزهای محلی در تجارت دوجانبه را آشکارا اعلام کرده است.
بحثهای جاری در مورد ارز بریکس که توسط طلا پشتیبانی میشود نیز ممکن است روند خرید پرشور این فلز گرانبها در سالهای اخیر را توضیح دهد. بانک جهانی خاطرنشان کرد که تا سه ماهه اول سال 2024، مجموع ذخایر طلای بانک مرکزی در کشورهای بریکس پلاس تقریباً 17 درصد از کل طلای موجود در بانکهای مرکزی جهان را تشکیل میداد و روسیه، هند و چین در بین 10 کشور برتر جهان قرار داشتند. در حالی که تا کنون هیچ تایید رسمی از یک ارز جدید ارائه نشده است، گمانه زنیها مبنی بر اینکه پول بریکس با پشتوانه طلا در راه است، همچنان رو به افزایش است.
به نظر شما در طول زمان چه اتفاقی برای دلار خواهد افتاد؟ جیم ریکاردز، نویسنده و بانکدار سرمایهگذاری اخیراً در جریان سخنرانی خود در کنفرانس سرمایهگذاری نیواورلئان این سوال را مطرح کرد و افزود که تقویت ارز بریکس در برابر دلار در نهایت منجر به سقوط نهایی پول ایالات متحده خواهد شد. ریکاردز همچنین اعلام کرد که 11 کشور عضو بریکس پلاس در حال حاضر 15 درصد از ذخایر طلای جهانی، 30 درصد از زمین، 40 درصد از جمعیت جهان و 54 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) را تشکیل میدهند. وی افزود: «ما در حال رسیدن به نقطهای هستیم که بریکس کنترل مسیرهای زمینی و گلوگاه در سراسر جهان را در دست دارد. دلار به این زودیها از بین نمیرود، اما قیمت دلاری بسیار بالاتر طلا و یک دلار بسیار ضعیفتر را خواهیم داشت.
در این میان، توقف خرید طلا توسط بانک خلق چین برخی شایعات را نشان میدهد که رکورد خرید آن به پایان رسیده است. با این حال، بسیاری از تحلیلهای عمومی این توقف را کوتاه میدانند، به طوری که افزایش شدید قیمت طلا احتمالاً باعث میشود که بانک خلق چین فعلاً دست نگه دارد. خرید طلا توسط پکن، که به افزایش قیمت اسپات در ماههای آوریل و مه کمک کرد، دیگر از حساسیت قیمتی مصون نیست، اما انتظار میرود ریسکهای ژئوپلیتیکی ادامهدار برنامه بلندمدت این کشور برای متنوع سازی داراییهای دلاری آمریکایی را ادامه بخشد.»
جی پی مورگان این دیدگاه را تکرار کرد و پیشبینی کرد که بانکهای مرکزی و سایر مصرفکنندگان فیزیکی طلا در هر کاهش قیمتهای آتی قوی باقی بمانند و بنابراین از کف قیمت کلی بالاتری برای طلا حمایت خواهند کرد. به گفته گریگوری شیرر، ما فکر میکنیم سطح قیمت طلا کمترین تأثیر را بر برنامههای بلندمدت خرید بانک مرکزی دارد، با این حال، به نظر میرسد تغییرات قیمت بر سرعت و ریتم خرید خالص تأثیر میگذارد.
برخی دیگر به این نکته اشاره میکنند که کل ذخایر طلای بانک خلق چین در مقایسه با سایر اقتصادهای بزرگ همچنان سهم متوسطی از ذخایر کل است. در گزارش اخیر رویترز به نقل از یک گزارش آمده است: «ذخایر طلای چین باید به صورت مطلق و نسبی افزایش یابد، چرا که با وضعیت دومین اقتصاد بزرگ جهان مطابقت ندارد و سهم طلا از ذخایر آن کمترین نسبت به سایر اقتصادهای بزرگ است. یک منبع ناشناس از چین، توقف در خرید را به قیمتهای بالا نسبت داد.
این منبع آگاه با اشاره به عوامل ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین و درگیری خاورمیانه در میان محرکهای چین میافزاید: «اما ما باید قیمتها را بررسی کنیم – برای بانک مرکزی غیرممکن است که مقدار خرید ثابتی را در هر ماه حفظ کند.»
به گفته شورای جهانی طلا ، علیرغم کندی اخیر، عملکرد قوی طلا تا کنون در سال 2024، عدم قطعیت داراییهای محلی و ریسکهای مرتبط با چشم انداز اقتصادی باید نوید خوبی برای فروش شمش و سکه در چین باشد. در همین حال، فیلیپ کلاپویک، مدیر عامل مشاور هنگکنگ پریشس متالز اینسایت (Precious Metals Insights )، رشد بیشتر تقاضا برای جذابیت دارایی امن طلا را در میان گزینههای سرمایهگذاری محدود چین، بحران طولانیمدت بخش املاک، بازارهای بیثبات سهام و تضعیف یوان پیشبینی کرد. کلاپویک در ماه آوریل به بلومبرگ گفت: «وزن پول موجود در این شرایط برای داراییهایی مانند طلا - و در واقع برای خریداران جدید - بسیار قابل توجه است. «جایگزین زیادی در چین وجود ندارد. با کنترل مبادلات و کنترل سرمایه، نمیتوانید فقط به بازارهای دیگر توجه کنید تا پول خود را در آن سرمایه گذاری کنید.
سود هر سهم (EPS)
درآمدزایی فصلی (REVENUE)
قیمت نفت به دلیل نگرانیهای تقاضا تحت فشار است، اما ریسکهای ژئوپلیتیکی و رالی اخیر پس از سقوط هفته گذشته بدین معنی بود که برنت همچنان به راحتی بالای مرز 80 دلاری که از نظر روانی مهم است، باقی خواهد ماند.
تهاجم اوکراین به خاک روسیه، با اشغال بخشهایی از منطقه کورسک در داخل و اطراف ایستگاه خط لوله کلیدی در سودژا ) Sudzha)، قیمت گاز طبیعی اروپا را به بالاترین حد خود در سال جاری تا به امروز رسانده است.
در حالی که جریان خط لوله از طریق اوکراین به اروپا تا حد زیادی بدون وقفه ادامه دارد، ترس از یک قطع بالقوه، قیمت گاز TTF را به بالای 40 یورو در هر مگاوات ساعت (14 دلار در هر متریک میلیون واحد حرارتی بریتانیا) افزایش داد، علیرغم اینکه ذخایر گاز اتحادیه اروپا 87.6 درصد پر است و تقاضا به طور کلی از سطح قبل از دوران ویروس کرونا عقب مانده است.
معاملات آتی TTF در روز سهشنبه به زیر 40 یورو در هر مگاوات ساعت کاهش یافته است، چرا که هیچ اختلالی فوری وجود ندارد و اتریش و مجارستان تایید کردهاند که تاکنون نوسانات در جریان گاز وجود نداشته است.
از آنجایی که قیمتهای اروپایی روند بالاتری دارند و آربیتراژ محدود به آسیا ضعیفترین آنها در دو ماه گذشته است، صادرکنندگان LNG ایالات متحده باید تصمیم بگیرند که آیا قیمتهای بالاتر در کوتاه مدت را در اولویت قرار میدهند یا تقاضای قویتر در آسیا.
محرکهای بازار
سرجیو ارموتی، مدیر اجرایی UBS ، عقیده دارد که سرمایه گذاران باید به فشار فروش جهانی هفته گذشته به عنوان نشانهای از "شکنندگی در سیستم" توجه کنند.
ارموتی در یک مصاحبه تلویزیونی بلومبرگ پس از انتشار گزارش درآمدزایی سه ماهه دوم بانک گفت: برای بازارها و برای بسیاری از سرمایه گذاران، آنچه در اوایل این ماه اتفاق افتاد زنگ خطری بود. بزرگی حرکات باید باعث شود مردم به دقت در مورد متنوع سازی مناسب فکر کنند و در مورد روش سرمایه گذاری بسیار محتاط باشند.
موسسه UBS مستقر در زوریخ یکی از بزرگترین مدیران پول در جهان است و از تغییر در پرتفوی مشتریان و همچنین از نوسانات بیشتر در بازارها سود میبرد. این بانک در سه ماهه دوم سودی بهتر از حد انتظار داشت، در حالی که این بانک با موسسه کردیت سوئیس ادغام شده است.
برای ارموتی ، یکی از تغییرات بزرگ در رفتار مشتری طی دو سال گذشته، حرکت به سمت سرمایه گذاری بیشتر در صندوقهای درآمد ثابت بوده است.
یکی از مسائل برجسته برای UBS و سهامداران آن، چشمانداز مقررات سختتر سوئیس است که میتواند منجر به ضربه زدن به بزرگترین بانک کشور با میلیاردها سرمایه بیشتر مورد نیاز شود.
ارموتی با لحن محتاطانهتری نسبت به گذشته گفت: «احتمالاً در اواخر سال جاری، اوایل سال 2025، متوجه مسیر حرکت بازار خواهیم شد. سپس میتوانیم ارزیابی کنیم.»
رئیس UBS اضافه کرد که انتظار ندارد قوانین جدید بر برنامههای بانک برای توزیع سرمایهها تأثیر بگذارد. UBS همچنان به هدف بازخرید سهام تا 1 میلیارد دلار در سال 2024 ادامه میدهد و قبلاً اعلام کرده بود که قصد دارد تا سال 2026 به طور کلی حدود 2 میلیارد دلار خرید انجام دهد.
سرمایه گذاران اوراق قرضه انتظارات خود را برای کاهش نرخ بهره فدرال رزرو اندکی کاهش دادند چرا که دادهها نشان میدهد تورم ایالات متحده در ماه ژوئیه کاهش بیشتری یافته است. این موضوع راه را برای کاهش یک چهارم واحدی در ماه آینده هموار میکند.
معاملهگران در گردهمایی ماه سپتامبر 33 نقطه پایه کاهش نرخ بهره را قیمت گذاری میکنند که از حدود 37 نقطه پایه روز قبل کاهش یافته است. پس از کاهش تورم هسته ایالات متحده برای چهارمین ماه به صورت سالانه در ماه ژوئیه، احتمال کاهش 0.50 درصدی در جلسه بعدی بانک مرکزی به حدود یک سوم کاهش یافته است.
دیوید کلی، استراتژیست ارشد جهانی در جی پی مورگان به تلویزیون بلومبرگ گفت: دادههای CPI تأیید میکند که مشکل تورم در حال کاهش است. یک رقم CPI "نزدیک به انتظارات، منجر به استراتژی خبر را بفروش شد. (منظور استراتژی شایعه را بخر، خبر را بفروش است) - و این در بازار اوراق قرضه در حال انجام است."
بازده اوراق قرضه دو ساله تا حدود 6 نقطه پایه افزایش یافت و به 3.99 درصد رسید. به استثنای بازده اوراق 30 ساله، بازده اوراق در سراسر منحنی کمی بالاتر باقی ماند.
پیش از انتشار این آمار، سرمایهگذاران برای رالی در اوراق خزانهداریها آماده شده بودند، چرا که انتظارات برای کاهش شدید نرخ بهره فدرال رزرو افزایش یافته بود. در جلسات اخیر، قیمتگذاری بازار اختلافاتی را در نتیجه کاهش 25 یا 50 نقطه پایهای در ماه سپتامبر نشان داده بود.
معاملهگران همچنان به قیمت گذاری با کاهش بیش از 1 درصدی نرخ بهره در سال 2024 ادامه میدهند.
لیندسی روسنر، از موسسه گلدمن ساکس، گفت: این دادهها راه را برای کاهش 25 نقطه پایهای در ماه سپتامبر باز کرد، در حالی که به طور کامل راه را برای کاهش 0.50 درصدی هموار نکرد.
روز سهشنبه، رافائل بوستیک، رئیس فدرال رزرو آتلانتا، گفت که قبل از حمایت از کاهش نرخهای بهره، به دنبال «دادههای بیشتری» است و تاکید کرد که میخواهد مطمئن شود که بانک مرکزی آمریکا پس از شروع کاهش نرخ بهره، مجبور به تغییر مسیر نخواهد بود. در اوایل آن روز، دادهها نشان داد که شاخص قیمت تولیدکننده در ماه ژوئیه کمتر از پیش بینی افزایش یافته است.
قیمت گذاری برای کاهش نرخ بهره بین دو جلسه فدرال رزرو، در پی دادههای بهتر و سخنان آرام بخش مقامات فدرال رزرو تعدیل شده است. با این وجود، عدم قطعیت در مورد مسیر نرخهای سیاست فدرال رزرو همچنان بالا است، بنابراین در اینجا به سناریو پایه موسسه ING در برابر قیمتگذاری بازار و اینکه چگونه سناریوهای جایگزین میتوانند به نتیجه برسند، نگاه میکنیم.
بازارها شرط بندی بر روی کاهش تهاجمی نرخ بهره را کاهش میدهند، اما عدم اطمینان بالا است
دادههای ضعیفتر، تورم ملایمتر، تغییرات ظریف در تفکر فدرال رزرو و گزارش ضعیف اشتغال ماه ژوئیه منجر شد که بازارها بهطور چشمگیری در هفته گذشته شرط بندیهای کاهش نرخ بهره را افزایش دادند. این حرکتها سپس در بازارهای پر تب و تاب تشدید شد، چرا که کاهش معاملات حملی ین منجر به فرار به داراییهای امن شد. در مقطعی، بازار انتظار کاهش نرخ بهره بین جلسات توسط فدرال رزرو را با کاهش نزدیک به 140 نقطه پایهای تا پایان سال جاری داشت. آرامش از آن زمان با قیمتگذاری کمتر از 40 نقطه پایه در روز برای جلسه FOMC در سپتامبر و همچنین کاهش 100 نقطه پایهای از هم اکنون تا پایان سال به بازار بازگشته است. در پی نوسانات بازار در هفته گذشته، مقایسه دیدگاه موسسه ING در مورد آنچه که فدرال رزرو احتمالاً انجام خواهد داد، در مقابل قیمت گذاری بازار، مفید خواهد بود. این موسسه همچنین چند سناریو دیگر را اضافه کرده است – یک سناریو که در آن بازار کار با سرعت بیشتری نسبت به پیشبینی این موسسه بدتر میشود و دیگری که در آن تورم برای مدت طولانیتری بالاتر میماند و ترس از رکود تورمی ایجاد میکند. این برای نشان دادن این نکته است که عدم اطمینان اقتصادی به این معنی است که نوسانات بازار بالا میتواند برای مدتی با ما باقی بماند.
آنچه در بازار در حال حاضر قیمت گذاری می شود
جروم پاول با صدایی نسبتاً داویش در جدیدترین نشست FOMC نشان داد که اطمینان بیشتری وجود دارد که تورم در مسیری پایدار تا 2 درصد قرار دارد، به این معنی که فدرال رزرو میتواند در مورد هدف دوم خود - حداکثر اشتغال در ایالات متحده بیشتر فکر کند. گزارش اشتغال ضعیف بعدی که نرخ بیکاری به 4.3 درصد رسید، به این روایت منجر شد که فدرال رزرو در پشت منحنی قرار دارد و برای جلوگیری از رکود و رسیدن به هدف خود که فرود نرم (Soft-landing) است، باید نرخهای بهره را با شدت بیشتری کاهش دهد. همانطور که بازار در حال حاضر وضعیت را ارزیابی میکند، فدرال رزرو امسال 100 نقطه پایه کاهش نرخ بهره خواهد داشت و نرخ بهره فدرال رزرو تا اواسط سال 2025 به سطح "خنثی" 3-3.25٪ میرسد.
مسیر بالقوه برای نرخ وجوه فدرال رزرو تحت سناریوهای مختلف
سناریو 1
فدرال رزرو در ماه سپتامبر نرخ بهره را 50 نقطه پایه و در ماه نوامبر و دسامبر نرخ بهره را 25 نقطه پایه کاهش خواهد داد. نرخ بهره سپس در سال 2025 به 3.5% کاهش خواهد یافت. (احتمال 50 درصدی)
اقتصاد همچنان در حال رشد است، مشاغل افزایش مییابند و تورم بالاتر از هدف است. اما البته، فدرال رزرو نمیخواهد با حفظ سیاستهای خیلی انقباضی، در صورتی که بتواند از آن جلوگیری کند، رکود ایجاد کند. تورم همچنان رفتار خوبی از خود نشان میدهد و به فدرال رزرو اجازه می دهد تا تاکید بیشتری بر هدف بازار کار خود یعنی «حداکثر اشتغال» داشته باشد. با این وجود، فدرال رزرو اذعان میکند که پیش بینیهای ژوئن آن بسیار خوش بینانه بود (برای مثال نرخ بیکاری در پایان سال 4 درصد). در غیاب هیچ گونه تهدیدی برای سیستم مالی، با توجه به دادههای فعلی فدرال رزرو چرخه کاهش نرخ بهره خود را با کاهش 50 نقطه پایهای آغاز میکند، اما سپس به افزایشهای معمولی 25 نقطه پایهای برمیگردد. این مسئله نرخ بهره را به سمت سطح "خنثی" 3.25-3.5٪ با "فرود نرم" میبرد.
این یک سناریوی نزولی ملایم برای دلار است. جفت ارز EURUSD احتمالاً میتواند تا 1.10 در شروع چرخه سیاستهای تسهیلی فدرال رزرو معامله شود، اما ممکن است رشدهای بیشتر سختتر باشد چرا که اروپا نیز در حال درگیر شدن در ترکیب سیاستهای مالی انقباضیتر و سیاستهای پولی انبساطیتر است.
سناریو 2
نگرانیها در مورد اخراجها، فدرال رزرو را وادار میکند تا نرخ بهره را با شدت بیشتری کاهش دهد تا از ریسک رکود جلوگیری کند (احتمال 35٪).
افزایش بیکاری تاکنون ناشی از عرضه نیروی کار بیشتر از تقاضا برای کارگران بوده است تا اخراجها. با این حال، این روایت با افزایش تعداد اخراجها شروع به تغییر میکند، و در محیطی که نگرانیهای تورمی کاهش مییابد، فدرال رزرو با شدت بیشتری نرخ بهره را کاهش میدهد و نرخ بهره را به قلمروی محرک ملایم میبرد. سپس در اواخر سال 2026 با تثبیت اقتصاد شروع به حرکت به سمت موضعی خنثیتر میکند.
افت دلار در اینجا باید عمیقتر باشد، با توجه به اینکه نرخ ترمینال 2.5 درصد بسیار پایینتر از نرخی است که در حال حاضر در منحنی آتی (Forwards Curve) نرخ بهره قیمت گذاری شده است.
سناریو 3
ترس از رکود تورمی به معنای افزایش نرخهای کوتاه مدت است که باعث رکود میشود. فدرال رزرو در نهایت واکنش تهاجمیتری نشان میدهد که منجر به کاهش هزینههای استقراض بلندمدت می شود (احتمال 15 درصدی)
تورم بیشتر از حد انتظار باقی میماند و فدرال رزرو را مجبور میکند سیاستهای خود را برای مدت طولانیتری انقباضی نگه دارد. با تضعیف بازار کار، ترس از رکود تورمی افزایش مییابد. عمیقتر شدن رکود از اواخر سال 2024 تا اوایل سال 2025 به کاهش فشارهای قیمتی کمک میکند و به فدرال رزرو فرصت میدهد تا کاهش نرخ بهره را از اواخر سه ماهه اول سال 2025 آغاز کند. فدرال رزرو باید سختتر و سریع تر عمل کند تا از اقتصاد حمایت کند و از پایین آمدن بیش از حد تورم از هدف خود جلوگیری کند. سیاست پولی به سمت قلمرو محرک حرکت میکند و سپس از اواسط سال 2027 شروع به عادی سازی میکند.
رکود تورمی ظاهر خوبی برای بازارهای فارکس ندارد. منحنی بازده اوراق ایالات متحده دوباره معکوس خواهد شد که به نفع دلار در برابر ارزهای چرخهای و به طور کلی اکثر ارزهای نوظهور خواهد بود. این امر ممکن است زیانهای سنگینی برای ارزهای کامودیتی در پی داشته باشد تا زمانی که فدرال رزرو در زمینه تورم اطمینان خاطر اعلام کند. پس از آن، دلار میتواند به شدت در سراسر صفحه سقوط کند و به سطوح عمیقتر از سناریوهای 1 و 2 برسد – چرا که فدرال رزرو نرخ بهره را به زیر 2٪ کاهش میدهد.
سیاست نیز نقشی خواهد داشت
ذکر این نکته ضروری است که این یک تحلیل سناریوی کلان است. موسسه ING از این ریسک چشم پوشی نکرده است. سناریو اصلی این است که ترکیب سیاستهای دونالد ترامپ از کاهش مالیاتها، کنترل مهاجرتها و تعرفههای تجاری احتمالا بیشتر از رشد تقاضای داخلی در کوتاه مدت حمایت میکند. این ممکن است تورم را کمی بالاتر نگه دارد در حالی که کنترل مهاجرتها میتواند فشار دستمزدها را افزایش دهد در حالی که تعرفهها زنجیره تامین را با ریسک قیمتهای بالاتر برای مصرف کنندگان مختل میکند. رشد اندکی قویتر با تورم بالاتر ممکن است فدرال رزرو را در مورد کاهش نرخ بهره در دوران ریاست جمهوری ترامپ محتاطتر کند، در حالی که در دوران ریاستجمهوری هریس، فدرال رزرو ممکن است احساس کند که دامنه بیشتری برای سیاستهای پولی ضعیفتر وجود دارد، شاید به اندازه نرخ بهره ترمینال 50 نقطه پایه پایینتر.
سیاست البته نقش مهمی در داستان دلار نیز دارد. مسیر دلار بعد از نوامبر تا حد زیادی با حضور در کاخ سفید و ترکیب کنگره تعیین خواهد شد. ترکیب سیاستهای مالی انبساطیتر و پولی انقباضیتر از نظر مالی در دوران دونالد ترامپ، ترکیب سیاست قویتری برای دلار خواهد بود. کامالا هریس به عنوان رئیس جمهور احتمالاً منجر به کاهش دلار در چشم انداز سیاستهای مالی انقباضیتر - به علاوه یک دستور کار کمتر تهاجمی برای تجارت و سیاست خارجی - خواهد شد.
تنگه هرمز، آبراهی باریک در دهانه خلیج فارس، به ندرت از کانون تنشهای جهانی دور است. این تنگه یک مسیر اصلی کشتیرانی است که تقریباً 30% از تجارت نفت جهان را اداره میکند و به دقت به دلیل نشانههایی از اختلال، تحت نظر است. تهدیدات ایران برای مجازات اسرائیل به دلیل قتل یکی از رهبران ارشد حماس در تهران بار دیگر این نگرانی را ایجاد کرده است که کشتیرانی از طریق آبراه حیاتی ممکن است در خطر باشد.
ایران در طول سالها بارها کشتیهای تجاری را که از این نقطه عبور میکنند هدف قرار داده و در گذشته تهدید کرده است که ترانزیت را مسدود خواهد کرد. تهران این بار به طور مشخص ترافیک هرمز را تهدید نکرده است، اما فعالانه از شورشیان حوثی در یمن حمایت میکند که به کشتیها در نزدیکی ورودی جنوبی دریای سرخ حمله میکنند و این نشان میدهد که ایران مایل است کشتیرانی جهانی را در دنبال کردن اهداف خود با مشکل مواجه کند.
تنگه هرمز کجاست؟
این آبراه به شکل V معکوس، خلیج فارس را به اقیانوس هند متصل میکند. ایران در شمال و امارات متحده عربی و عمان در جنوب، این تنگه قرار دارند. طول آن تقریباً 100 مایل (161 کیلومتر) و عرض آن در باریکترین نقطه آن 21 مایل است. عمق کم آن کشتیها را در برابر مینها آسیبپذیر میکند و به دلیل نزدیکی به خشکی - به ویژه ایران - کشتیها را در معرض حمله به وسیله موشکهای مستقر در ساحل یا رهگیری توسط قایقهای گشتی و هلیکوپتر قرار میدهد.
نقش این تنگه چیست؟
تنگه هرمز برای تجارت جهانی نفت ضروری است. بر اساس دادههای جمع آوری شده توسط بلومبرگ، نفتکشها در سه ماهه اول سال 2024 تقریبا 15.5 میلیون بشکه در روز نفت خام و میعانات گازی از عربستان سعودی، عراق، کویت، امارات متحده عربی و ایران از طریق این تنگه حمل کردند. این تنگه همچنین برای گاز طبیعی مایع یا LNG حیاتی است و بیش از یک پنجم عرضه جهان - عمدتاً از قطر - در همان دوره از آن عبور کرده است.
کشتی کانتینری که توسط ایران توقیف شد
آیا ایران قبلا حمل و نقل را مختل کرده است؟
ایران چندین دهه از آزار و اذیت کشتیها در خلیجفارس استفاده کرده است تا نارضایتی خود را از تحریمها علیه خود یا بهعنوان اهرمی در اختلافات نشان دهد"
آیا ایران تاکنون تنگه هرمز را بسته است؟
در طول جنگ 1980-1988 بین عراق و ایران، نیروهای عراقی به پایانه صادرات نفت در جزیره خارگ، در شمال غربی تنگه حمله کردند، که تا حدی به دلیل تحریک انتقامجویی ایران بود که ایالات متحده را به درگیری بکشاند. پس از آن، در آنچه جنگ نفتکشها (Tanker war) نامیده شد، دو طرف با 451 کشتی به یکدگیر حمله کردند. این به طور قابل توجهی هزینه بیمه نفتکشها را افزایش داد و به افزایش قیمت نفت کمک کرد. زمانی که تحریمها علیه ایران در سال 2011 اعمال شد، ایران تهدید به بستن تنگه کرد، اما در نهایت از آن عقبنشینی کرد. تاجران نفت تردید دارند که این کشور هرگز تنگه را به طور کامل ببندد، چرا که این امر مانع از صادرات نفت خود ایران میشود. علاوه بر این، نیروی دریایی ایران همتای ناوگان پنجم آمریکا و سایر نیروهای منطقه نیست. سرلشکر علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اندکی قبل از توقیف MSC Aries گفت که ایران این گزینه را دارد که تردد از طریق تنگه هرمز را مختل کند، اما این قصد را ندارد.
آیا میتوان از تنگه هرمز محافظت کرد؟
در طول جنگ نفتکشها، نیروی دریایی ایالات متحده به اسکورت کشتیها از طریق خلیج فارس متوسل شد. در سال 2019 آمریکا یک ناو هواپیمابر و بمب افکنهای B-52 را به منطقه اعزام کرد. در همان سال، ایالات متحده عملیات سنتینل (Operation Sentinel) را در پاسخ به اختلال کشتیرانی ایران آغاز کرد. ده کشور دیگر - از جمله بریتانیا، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین - بعداً به این عملیات ملحق شدند که اکنون به عنوان ساختار امنیت دریایی بینالمللی (International Maritime Security Construct.) شناخته میشود. از اواخر سال 2023، بیشتر تمرکز بر حفاظت از کشتیرانی از تنگه هرمز و به سمت جنوب دریای سرخ و تنگه باب المندب که آن را به خلیج عدن و اقیانوس هند متصل میکند، تغییر کرده است. حملات شبهنظامیان حوثی در یمن به کشتیهای ورودی یا خروجی از دریای سرخ به نگرانی بزرگتری نسبت به تنگه هرمز تبدیل شده است. یک نیروی تحت رهبری ایالات متحده در دریای سرخ به دنبال محافظت از کشتیرانی در این منطقه است.
چه کشورهایی بیشتر به این تنگه متکی هستند؟
عربستان سعودی بیشترین نفت را از طریق تنگه هرمز صادر میکند، اگرچه اخیراً با استفاده از یک خط لوله 746 مایلی در سراسر این کشور به پایانهای در دریای سرخ، محمولهها را به اروپا منحرف کرده است و به این کشور اجازه میدهد هم از تنگه هرمز و هم از جنوب دریای سرخ اجتناب کند. امارات میتواند با ارسال 1.5 میلیون بشکه در روز از طریق خط لوله از میادین نفتی خود به بندر فجیره در خلیج عمان، بخشی از نفت خام خود را بدون اتکا به این تنگه صادر کند. با بسته شدن خط لوله نفت عراق به مدیترانه برای بیش از یک سال، تمام صادرات نفت عراق در حال حاضر از طریق دریا از بندر بصره و با عبور از تنگه حمل میشود و این امر باعث شده است تا این کشور به شدت به عبور از آبهای آزاد متکی باشد. کویت، قطر و بحرین راهی جز انتقال نفت خود از طریق تنگه هرمز ندارند. بیشتر نفتی که از تنگه هرمز می گذرد به سمت آسیا میرود، بنابراین بسته شدن آن برای حامیان اسرائیل در غرب اهمیت کمتری خواهد داشت.
بازار سهام میتواند به پیش بینی اینکه چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری در نوامبر پیروز میشود، کمک کند.
به گفته آدام ترنکوئیست، استراتژیست تکنیکال ارشد LPL، شرکت خدمات مالی آمریکایی، از سال 1928، شاخص S&P 500 دقت 83 درصدی در تعیین اینکه کدام حزب سیاسی برنده انتخابات ریاست جمهوری میشود، داشته است.
در حالی که نظرسنجیها، شرطبندیها و پیشبینیها میتوانند بینشهای ارزشمندی در مورد نتایج احتمالی انتخابات ارائه دهند، دادهها میتوانند پر سر و صدا باشند. ترنکوئیست در یادداشتی در روز پنجشنبه گفت: برای جلوگیری از برخی از این نویزها و سوگیریهای احتمالی، مراقب عملکرد بازار باشید.
وی به ویژه عملکرد بورس را در فاصله سه ماهه قبل از روز انتخابات به عنوان پیشبینیکننده نهایی برنده شدن ریاستجمهوری برجسته کرد.
این برهه کلیدی رسما از هفته گذشته از روز دوشنبه آغاز شد.
ترنکوئیست گفت: «از سال 1928، هر زمان که S&P 500 در طول سه ماه منتهی به انتخابات مثبت بود، حزب فعلی در 80 درصد مواقع کنترل کاخ سفید را حفظ کرد.
به عنوان مثال، در سه ماه مانده به انتخابات 2008، شاخص S&P 500 حدود 24.8 درصد کاهش یافت. دموکراتها در نهایت پیروز شدند و باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا پس از هشت سال به کنترل جمهوریخواهان در کاخ سفید پایان داد.
از سوی دیگر، زمانی که بازار سهام در سه ماه منتهی به انتخابات بازدهی منفی را به نمایش گذاشت، حزب حاکم در 89 درصد مواقع در انتخابات شکست خورد.
به عنوان مثال، S&P 500 در انتخابات ریاست جمهوری 2016 2.3 درصد سقوط کرد و رئیس جمهور دونالد ترامپ در نهایت حزب جمهوری خواه را به پیروزی رساند و پس از هشت سال به کنترل دموکراتها بر کاخ سفید پایان داد.
در مجموع، این قانون بازار سهام 20 مورد از 24 انتخابات گذشته را به درستی پیش بینی کرده است، میزان دقت کلی 83٪ بوده است.
با این حال، بازار نیز میتواند اشتباه کند، چرا که انتخابات ریاست جمهوری 2020 نمونه بارز آن است.
شاخص S&P 500 تا انتخابات 2020 2.3 درصد افزایش یافت، با این حال حزب فعلی به رهبری دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در انتخابات به جو بایدن شکست خورد.
در حالی که پیش بینی بازار سهام در مورد انتخابات نوامبر کامل نیست، ارزش زیرنظر گرفتن را دارد.
در حالی که S&P 500 از زمان باز شدن پنجره سه ماهه در روز دوشنبه حدود 0.5 درصد کاهش یافته است و جمهوری خواهان را به عنوان گزینه مورد علاقه برای پیروزی در ماه نوامبر معرفی میکند، هنوز 88 روز تا رأی آمریکایی ها باقی مانده است.