یوتوتایمز » بایگانی: حمید سودمند » برگه 19
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده در 5 نوامبر برگزار خواهد شد که یکی از بزرگترین ریسکها است، بنابراین تصور میشود که امنترین داراییها افزایش خواهند یافت. اما اینطور نیست - و این تنها یکی از ناهنجاری های قابل توجهی است که در بازارهای مالی ظاهر میشود. بازده اوراق خزانه داری 10 ساله ایالات متحده از زمان کاهش شدید نیم درصدی نرخ بهره فدرال رزرو در 17 سپتامبر، نزدیک به 70 نقطه پایه افزایش یافته است.
با وجود کاهش نرخ بهره فدرال رزرو، بازده اوراق خزانه داری در حال افزایش است
معیار جهانی از زمان کاهش نرخ بهره فدرال رزرو دوران سختی را سپری میکند
آنچه حتی غیرعادیتر است این است که اوراق قرضه دولتی ایالات متحده بدون ابزارهایی که معمولاً با هم مرتبط هستند - به استثنای اوراق بریتانیا، به دلیل نگرانیهای مالی مشابه - دچار نوسان میشوند. دلار آمریکا در ماه گذشته 4 درصد تقویت شده است، بنابراین بدیهی است که پول خارجی از داراییهای ایالات متحده فرار نمیکند. فقط در مکان امن معمول اوراق خزانه داری پارک نمیشود.
بازگشت دلار
دلار همچنان دارایی امن جهانی است حتی اگر بازار اوراق قرضه نباشد
پس دلارها کجا میروند؟ برخی همچنان به سراغ هیجان انگیزترین داراییها – یعنی سهام بخش فناوری ایالات متحده پیش میروند. اما اگر از روش کتاب درسی برای ارزیابی سهام استفاده شود، که از بازده اوراق خزانه داری ایالات متحده به عنوان نرخ تنزیل برای جریانهای نقدی آتی شرکت استفاده میکند، دلیل این مسئله واضح نیست. این رابطه صرف ریسک سهام را در مقایسه با نرخ بدون ریسک با درآمد ثابت تعیین میکند. زمانی که نرخ بهره نزدیک به صفر بود، توضیحی مناسب برای افزایش فوقالعاده قیمت سهام هفت شگفت انگیز (Magnificent Seven) وجود داشت. با این حال، روش قدیمی باعث میشود که سهام نسبت به اوراق قرضه بیش از حد گران به نظر برسند - بنابراین یا این نظریه را بیرون بیندازید یا برای یک بازگشت شدید آماده باشید. (هفت شگفت انگیز از سهام متشکل از آلفابت (شرکت مادر گوگل)، آمازون، اپل، متا (صاحب فیس بوک، واتس اپ و اینستاگرام)، مایکروسافت، انویدیا و تسلا، تشکیل میشود.)
✔️ خبر مرتبط: بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله آمریکا به سطح بحرانی نزدیک میشود!
مقایسه ارزشگذاری برای اوراق بازارهای نوظهور نیز بهطور مشابه انجام میشود، که علیرغم دلار بسیار قوی و قیمتگذاری مجدد منحنی کوپن اوراق خزانهداری ایالات متحده، به شدت ادامه دارد. در یک نقطه، چیزی شکسته خواهد شد - و این شکسته فقط در ایالات متحده نخواهد بود.
پس از انتخابات روز یکشنبه که ائتلاف حاکم اکثریت پارلمانی خود را از دست داد، فشار فروش مجدد در ین ژاپن نگران کننده است. مداخله مجدد برای حمایت از ارز آن یک ریسک واقعی است. بازگشت ناگهانی ضعف ین در اوایل ماه اوت، بازارهای جهانی را بیثبات کرد، و باعث شد تا تجارت محبوب وامگیری با ین با بازده پایین برای تامین مالی داراییهای با ریسک بالاتر به ارزهای دیگر مانند دلار کاهش یابد.
با این حال، شگفتانگیزترین قطع همبستگی در فضای اوراق درآمد ثابت ایالات متحده است - با وجود خروج پول از اوراق دولتی، اسپردهای اعتباری شرکتها کاهش یافته است. اسپرد اوراق پربازده در سال گذشته 150 نقطه پایه کاهش یافته است – و اسپرد آنها به کمترین میزان رسیده است.
رستگاری اعتباری
اسپرد اعتبار شرکتها به پایینترین سطح بازده دولت ایالات متحده نزدیک شده است
با وجود این همه شرایط مساعد، واشنگتن میتواند مشکل ساز باشد. اقتصاد به طور کلی به خوبی در حال پیشرفت است، اما مهم نیست که خیلی داغ نیست. دادههای ضعیفتر مسکن در ماه سپتامبر و سفارشهای کالاهای بادوام، همراه با نظرسنجی منطقهای بژ بوک فدرال رزرو، حاکی از کاهش سریع بخشهای بزرگی از اقتصاد است. نظرسنجی مدیران صندوق بانک آمریکا در اکتبر نشان داد که 76 درصد از پاسخ دهندگان هنوز به دنبال یک فرود نرم هستند. فدرال رزرو بارها به صراحت اعلام کرده است که سیاست پولی را بسیار محدودکننده میداند. کاهش نرخ بهره ممکن است با سرعت کمتری انجام شود، اما جهت حرکت مشخص است.
✔️ خبر مرتبط: دالی، عضو فدرال رزرو: کار برای رسیدن به فرود نرم هنوز به پایان نرسیده است
این حرکت واقعاً یک ترس ناشی از تورم نیست، چرا که معیار اصلی مورد علاقه فدرال رزرو برای هزینه مصرفی قیمت نزدیک به هدف 2٪ است. ضعف مداوم در قیمت نفت خام معمولاً به اوراق قرضه کمک میکند. بازده اوراق خزانه داری محافظتشده از تورم (TIPS) تقریباً با نیمی از افزایش ثبت شده توسط برادران اسمی آنها مطابقت دارد، اما اکنون پس از تورم 2 درصد بازگشته است.
ترس از ناشناختهها امری زودگذر است حتی اگر هیچ چیز در اقتصاد واقعی تغییر نکرده باشد. ظرفیت هر دولت آتی برای هدر دادن مالی به شدت محدود خواهد شد، نه تنها از نظر قانونی، بلکه به دلیل تمایل بازار اوراق قرضه. اگر هیچ چیزی تامین مالی نشود، اقتصاد به شدت ضربه خواهد خورد. هنگامی که ریسک رویداد انتخابات تمام شود، کشش رابطه ارزش گذاری بنیادی معیار اوراق قرضه جهانی با سایر طبقات دارایی میتواند بازگردد.
بیشتر بخوانید:
یک هفته دیگر، آمریکاییها رسماً برای انتخاب کنگره و رئیس جمهور جدید به پای صندوقهای رای میروند. با توجه به اینکه نظرسنجیها در اکثر ایالتهای میدان نبرد بسیار نزدیک به نظر میرسد، عدم اطمینان همچنان در بازارهای مالی افزایش مییابد و سرمایه گذاران را وادار میکند تا به طلا به عنوان یک دارایی امن مطمئن روی آورند.
تجدید تقاضای برای داراییهای امن به افزایش قیمت طلا در فاصله قابل توجهی از اوجهای اخیر کمک کرده است.
اوله هانسن، رئیس استراتژی کامودیتی در ساکسو بانک، گفت که عدم اطمینان سیاسی ایالات متحده نیروی محرکه تقاضای جدید دارایی امن در سراسر بازارهای کامودیتی است.
با توجه به عدم واکنش به کاهش تنش در خاورمیانه که در قیمت نفت خام مشاهده شد – که در روز دوشنبه بیشترین کاهش را در دو سال اخیر داشت – به این نتیجه می رسیم که آخرین رشد به طور فزایندهای به عنوان پوشش ریسکی در برابر یک «پیروزی کامل در کاخ سفید و کنگره توسط حزب جمهوریخواه » در نظر گرفته میشود. این سناریو نگرانیها را در مورد هزینههای بیش از حد دولت افزایش میدهد، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی را بالاتر میبرد و در عین حال ترس از تورم را از طریق تعرفههای واردات و همچنین ریسکهای ژئوپلیتیکی تشدید میکند. سرمایهگذاران به فلزات گرانبها به عنوان پوشش ریسک میآورند، حتی زمانی که انتظارات برای نرخهای پایینتر و شرایط مالی انبساطیتر از بین میرود، چرا که ممکن است FOMC مجبور شود فاز فعلی کاهش نرخ بهره را متوقف کند.
در عین حال، برخی از تحلیلگران خاطرنشان کردهاند که پیروزی دموکراتها در هفته آینده میتواند هزینهکردهای دولت را افزایش دهد و سطح بدهیها را حتی بیشتر کند.
هانسن اضافه کرد که با توجه به موقعیت فعلی بازار، ریسکهای رو به رشدی برای نزول وجود دارد.
✔️ خبر مرتبط: گلدمن ساکس پیشبینی کرد که قیمت طلا به ۲۹۰۰ دلار در هر اونس برسد
او گفت: «اگر نتیجه هفته آینده یک پیروزی نباشد، به طور بالقوه میتوانیم شاهد اصلاح سریع 100 تا 150 دلاری طلا باشیم.»
با این حال، با نگاهی فراتر از نوسانات فعلی، هانسن گفت که قیمت، اگرچه افزایش یافته است، به نظر نمیرسد بیش از حد باشد.
من هیچ نشانهای از سرخوشی در بازار طلا نمیبینم و تنها طلا امسال بیش از 30% افزایش یافته است چرا که سرمایهگذاران در سراسر جهان به دنبال پوشش ریسک در برابر عدم قطعیتهای متعدد هستند که همه به جهانی ناآرام اشاره دارند. محرکهای اصلی این مرحله صعودی شامل نگرانیها در مورد بیثباتی مالی، تقاضای پناهگاه امن، تنشهای ژئوپلیتیکی، دلارزدایی که منجر به تقاضای قوی بانکهای مرکزی میشود، روی آوردن سرمایهگذاران چینی به طلا در میان نرخهای سپرده گذاری پایین و نگرانیها در مورد بازار دارایی و... هستند. هانسن گفت: اخیراً عدم اطمینان در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده افزایش یافته است.
با نگاهی به آینده، هانسن خاطرنشان کرد که طلا هنوز هم جا دارد که به سمت بالاتر حرکت کند، چرا که سرمایه گذاران نهادی تازه شروع به ورود مجدد به صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله با پشتوانه طلا (ETF) کردهاند.
کریشان گوپول، تحلیلگر ارشد بازار در شورای جهانی طلا، در پستی در رسانههای اجتماعی در روز چهارشنبه خاطرنشان کرد که بازار ETF شاهد ورودی حدود 15 تن به ارزش 1.4 میلیارد دلار در هفته گذشته بود. در عین حال، تقاضای ETF تاکنون در سال جاری مثبت شده و حدود هشت تن افزایش یافته است.
به گفته وی: «آسیا پیشرو در جریان ورودیها را به عهده داشت که عمدتاً توسط منابع مالی چین هدایت میشد و پس از آن آمریکای شمالی قرار داشت.
اگرچه بسیاری از تحلیلگران همچنان به تاکید بر پتانسیل طلا با شروع چرخه سیاستهای پولی تسهیلی جدید فدرال رزرو ادامه میدهند، برخی نیز شروع به این سوال کردهاند که چقدر مومنتوم در بازار طلا باقی مانده است، به خصوص که اقتصاد و بازار کار نسبتاً تاب آور هستند.
تحلیلگران بازار مشاهده کردهاند که دیدگاههای خوش بینانه در مورد اقتصاد، بازده اوراق قرضه 10 ساله را به بالاترین سطح سه ماهه میرساند. بازده اوراق 10 ساله در حال حاضر 4.32 درصد معامله میشود.
✔️ خبر مرتبط: طلا و نقره در بهترین شرایط برای رشد در یک دهه اخیر قرار دارند
فواد رزاق زاده، تحلیلگر بازار، گفت که بازده اوراق قرضه بالاتر و دلار قویتر آمریکا ریسک قابل توجهی برای طلا در کوتاه مدت ایجاد میکند.
هزینه فرصت بالای داراییهایی مانند طلا با افزایش بازده اوراق قرضه به طور فزایندهای آشکار میشود. در همین حال، عدم قطعیتهای طولانی انتخابات ایالات متحده ممکن است حمایتهایی را ایجاد کند، اما بدون محرکهای جدید قابل توجه، خریداران طلا ممکن است تا زمانی که اصلاح واضحتری ظاهر شود، متوقف شوند. در صورتی که بازده اوراق و دلار شتاب خود را حفظ کند، ممکن است شاهد کاهش چشم انداز طلا در کوتاه مدت باشیم چرا که هزینه نگهداری داراییهای بدون بازده افزایش مییابد. اگرچه هنوز چنین نشانهای مشاهده نشده است.»
ریکاردو اوانجلیستا، تحلیلگر ارشد ActivTrades، گفت که احتمالاً قیمتها در حدود سطوح فعلی حمایت میشوند. با این حال، او افزود که رشدها میتواند در کوتاه مدت محدود شود.
انتظار میرود معاملهگران پیش از انتشار چندین داده کلیدی در پایان هفته، محتاطانه عمل کنند. با توجه به شاخص هزینههای مصرف شخصی - که معیار تورم ترجیحی فدرال رزرو در نظر گرفته میشود - ارقام تولید ناخالص داخلی، و دادههای مهم اشتغال غیرکشاورزی، طیفی از عوامل میتوانند بر برنامههای کاهش نرخ بهره فدرال رزرو تاثیر بگذارند. در نهایت، این عوامل عملکرد دلار و بازار اوراق قرضه را شکل خواهند داد که با توجه به همبستگی معکوس آنها با طلا، بر قیمت این فلز گرانبها نیز تاثیر خواهد گذاشت.
بیشتر بخوانید:
دستور کار من پیروی از دستور کار نصرالله، دبیرکل قبلی، در همه ابعاد است.
اقتصاد رو به رشد و پویای آمریکا به این معنی است که تقاضای جهانی برای ارز ایالات متحده همچنان قوی خواهد بود.
تایلر کاون، ستون نویس بلومبرگ، مدتها است که نسبت به دلار آمریکا خوشبین بوده، حتی در حالی که دیگران منتظر تضعیف آن هستند یا نگران هستند که قدرت آن به بازارهای ایالات متحده آسیب زند. به گفته وی: من دوست دارم پذیرای عقاید مختلف باشم، بنابراین میخواهم دیدگاههایم را بهروزرسانی کنم: اکنون به دلایل جدید و قدیمی حتی خوشبینتر هستم.
یکی از عوامل کوتاه مدت این است که به نظر میرسد اقتصاد ایالات متحده به سمت فرود نرم پیش میرود. این مسئله همیشه یک پیشبینی موقت خواهد بود، اما بهتر از گرفتار شدن در رکود است. ادامه رشد اقتصادی قوی آمریکا دلیلی برای تجدید نظر در انتظارات صعودی برای دلار است. اخیرا بانک فدرال رزرو آتلانتا نرخ رشد تولید ناخالص داخلی 3.4 درصدی را برای سال 2024 پیش بینی کرده است. باز هم، واقعیت ممکن است متفاوت باشد - اما از نظر ارزش مورد انتظار، ایالات متحده بهتر از حد انتظار از سال 2023 عمل کرده است.
عامل دیگر این است که تقاضا برای سرمایه در ایالات متحده همچنان قوی است. فریادهای زیادی برای ایجاد زیرساختهای انرژی بیشتر و همچنین راه اندازی مجدد نیروگاههای هستهای وجود دارد. سایر اشکال انرژی سبز مانند انرژی خورشیدی و بادی نیز نیازمند هزینههای سرمایهگذاری زیادی هستند. استقراض برای تامین مالی چنین پروژههایی باعث افزایش نرخ بهره واقعی میشود که به نوبه خود ارزش دلار را تقویت میکند. با ادامه پیشرفت هوش مصنوعی، بعید است که تقاضا برای انرژی به این زودیها کاهش یابد.
خود هوش مصنوعی در واقع ممکن است به تقویت قدرت دلار کمک کند. خدمات هوش مصنوعی ممکن است به یکی از کالاهای صادراتی ایالات متحده تبدیل شود. از سوی دیگر، دولت ایالات متحده میتواند از خدمات هوش مصنوعی برای تقویت روابط خود با دولتهای خارجی استفاده کند، همان طور که از اطلاعات امنیتی استفاده میکند.
✔️ خبر مرتبط: شمشیر دولبه هوش مصنوعی در بخش انرژی
یکی از مزایای هوش مصنوعی این است که مزایای حضور در قراردادهای تجاری با ایالات متحده یا فقط داشتن روابط دوستانه با ایالات متحده را افزایش میدهد. به کشورهایی که طبق قوانین ایالات متحده عمل میکنند، میتوان به طور انتخابی خدمات مرتبط با هوش مصنوعی و سرنخهای اطلاعاتی را به عنوان نوعی از مبادله پایاپای بین المللی بالفعل دریافت کرد. این مسئله نیز برای دلار صعودی است.
به نظر میرسد که انقلاب رمزارزها نیز در جهتهای دوستدار دلار پیش میرود. بسیاری از رشدهای اخیر رمزارزها در حوزه استیبل کوینها بوده است. اکثر استیبل کوینها به دلار مرتبط هستند و معمولاً توسط اوراق بهادار دلاری پشتیبانی میشوند. اگر «پولهای قابل برنامهریزی» آیندهای داشته باشند، که محتمل به نظر میرسد، به ارز غالب - یعنی دلار آمریکا - کمک بیشتری خواهد کرد.
ممکن است فکر کنید که پولهای دیگر نیز قابل برنامه ریزی خواهند بود. اما از آنجایی که استیبل کوینها اغلب برای تراکنشهای بینالمللی و همچنین برای تراکنشهای متصل به اینترنت راحتتر هستند، محتملترین سناریو این است که استیبل کوینها بر دلار متمرکز شوند. ایالات متحده به مراتب بیشترین نفوذ را در بین هر کشوری بر نحوه عملکرد اینترنت دارد.
در نهایت، بهترین حالت برای دلار، سوالی است که چندان جدید نیست: کجا میتوانید پول خود را بگذارید؟ اگر میخواهید اوراق بدهی کمریسکی داشته باشید، اوراق خزانهداری آمریکا، صرف نظر از ایراداتشان، بزرگترین و نقدشوندهترین بازار در جهان است. دومین بازار بزرگ ژاپن خواهد بود که در حال کوچک شدن است و (حداقل در حال حاضر) امنیت آن به ایالات متحده وابسته است. تصور اینکه چیزی برای آمریکا اشتباه باشد که به ژاپن نیز آسیب جدی وارد نکند، دشوار است.
در مورد چین، سومین بازار اوراق بزرگ، این کشور نشانههای کمی از حرکت به سمت اقتصاد آزادتر با جابجایی سرمایه باز را نشان میدهد. این مسئله زمانی را که چین بتواند، رقیب بالقوهای برای دلار ارائه دهد به تعویق میاندازد. در هر صورت، به نظر میرسد که حکومت چین در حال رشد استبدادیتر و کمتر قابل پیش بینی است.
در نشست اخیر بریکس، بحثهای زیادی در مورد جایگزینهای دلار مطرح شد. روسیه ایده «پل بریکس» را برای محدود کردن تأثیر تحریمهای بینالمللی مرتبط با دلار ترویج کرد، اما به نظر نمیرسد این ایده در حال گسترش باشد، عمدتاً به این دلیل که مزایای عملی کمی دارد. کشورهای خارجی هنوز هم میتوانند ایالات متحده را نفرین کنند و سپس برگردند و از پول آن استفاده کنند.
بسیاری از این عوامل درازمدت هستند و هیچ دلالتی در مورد اینکه دلار در هفته آینده کجا خواهد بود، وجود ندارد. اما اگر انتخابات آینده شما را نگران آینده ایالات متحده کرده است، مطمئن باشید که برخی از عوامل اساسی به نفع پول آمریکا، اگر نه خود آمریکا، وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
به گفته اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل «جنگ در شمال اسرائیل پیش از پایان سال به اتمام خواهد رسید.»
ترامپ با قدرت کامل بازگشته است و بسیاری بر این باورند که ما به سوی تکرار سال 2016 پیش میرویم. به عبارت دیگر، دونالد ترامپ ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری هفته آینده پیروز شود، درست مانند انتخابات هشت سال پیش. به زودی نتایج مشخص خواهد شد و تفاوتهای بسیار مهمی برای بازار وجود خواهد داشت.
شانس ترامپ اکنون در حدود دو در سه است، در حالی که هشت سال پیش کمتر از یک در سه بود. بنابراین آنچه در سال 2016 اتفاق افتاد باعث شگفتی بزرگ شد. این مسئله همچنین نشان دهنده عدم اطمینان بزرگی در مورد آنچه که ریاست جمهوری ترامپ به دنبال خواهد داشت، به وجود میآورد. تجربه اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ ترس از ناشناختهها را کاهش میدهد. حتی اگر دلایل خوبی برای این باور وجود داشته باشد که دوره دوم ممکن است متفاوت از دوره اول باشد، طرح اصلی آنچه که او قصد انجام آن را دارد بدون تغییر است: کاهش مالیات، مقررات زدایی، تعرفهها و سرکوب مهاجرت.
اما شرایط امسال متفاوت است. تورم سالها در سال 2016 تحت کنترل بود، در حالی که نرخها پایین بودند. همچنین بازده اوراق 10 ساله خزانه داری در دو سال قبل از آخرین پیروزی ترامپ در مقایسه با بازدهی مشابه در دو سال گذشته متفاوت است:
تفاوتها با سال 2016
بازده اوراق 10 ساله خزانه داری در انتخابات قبلی پایینتر و با ثباتتر بود
دفعه قبل، ورود ترامپ باعث افزایش شدید بازده اوراق شد که به سرعت به یک سقف رسید. به نظر میرسد بازار اوراق قرضه تلاش کرده است تا پیش از روز انتخابات و زودتر از موعد در سال 2024 افزایش یابد. اما این سطح بسیار بالاتر است و مدت زیادی نیست که به 5٪ رسیده است. افزایش بازده پس از انتخابات دفعه قبل قابل دوام بود. در سال 2024، فضای کمتری برای مانور وجود دارد.
افزایش طولانی مدت بازار سهام که 15 ماه پس از اولین پیروزی ترامپ ادامه داشت نیز بعید به نظر میرسد که به طور کامل تکرار شود، تا حدی به این دلیل که اکنون نرخهای بهره بالاتر هستند، در حالی که سهام بسیار گرانتر هستند. S&P 500 در آن زمان با فروش 1.8 برابری معامله میشد و اکنون بالای سه معامله میشود. البته این بدان معنا نیست که بازار سهام نمیتواند یک رالی مناسب داشته باشد.
موقعیت نرخ بهره متفاوت در عملکرد شرکتهای کوچکتر نیز منعکس شده است. در سال 2016، آنها در بیشتر سال عملکرد خوبی داشتند و پس از انتخابات از افزایش چشمگیری برخوردار بودند. این بار، آنها سالها است که عقب ماندهاند. در اواسط تابستان یک بازگشت هیجان انگیز به نفع آنها رخ داد، اما این روند کاهش یافته است. شرکتهای کوچکتر به هیچ وجه با هیجان نسبت به بهبود شانس پیروزی ترامپ همراه نشدهاند:
شرکتهای کوچکتر این بار رشد نمیکنند
✔️ خبر مرتبط: محبوبیت ترامپ باعث افزایش ۱۰ درصدی دوجکوین شد
البته، سهام شرکتها با ارزش بازار کوچک این روزها بسیار ارزانتر به نظر میرسند، بنابراین میتوانند ارزش خرید بیشتری داشته باشند. اما در مورد نحوه رفتار آنها مسئله دیگری وجود دارد. این احتمال وجود دارد که این امر ناشی از نرخ بهره باشد. شرکتهای کوچکتر نسبت به رقبای بزرگتر خود آزادی کمتری برای منتفع شدن از نرخهای پایین داشتند، آنها تمایل بیشتری به اهرم دارند و هر گونه افزایش در نرخ بهره به آنها آسیب میزند. مایک ویلسون، استراتژیست سهام در مورگان استنلی، به یک قطعه جالب در نظرسنجی ماهانه فدراسیون ملی تجارت مستقل از صاحبان مشاغل کوچک اشاره میکند: تعداد شرکتهایی که از نرخ بهره به عنوان بزرگترین مشکل خود نام میبرند، هنوز از نظر تاریخی پایین است، اما اخیراً افزایش یافته است. این یکی از مراحل سیاستهای ترامپ است که ممکن است این بار جواب ندهد:
نرخ بهره تازه شروع به آسیب رساندن به کسب و کارهای کوچک کرده است
سپس بحث تعرفهها مطرح میشود. این امر باعث ایجاد نگرانی در بازارها میشود چرا که رئیس جمهور ترامپ دست نسبتاً آزادی برای تحمیل آنها خواهد داشت، حتی بدون بررسی کنگره از سوی جمهوری خواه (که در حال حاضر توسط بازارهای شرط بندی تقریباً 50/50 احتمال در نظر گرفته میشود). اما جورج ساراولوس، از دویچه بانک اشاره میکند که یک پیروزی باز هم دست حمایتگرایانه او را از یک جنبه کلیدی تقویت میکند.
✔️ خبر مرتبط: ایلان ماسک: با ترامپ میتوان ۲ تریلیون دلار صرفهجویی کرد
بر این اساس، میتوان تصور کرد که همه اخبار بد در مورد تجارت برای چین هنوز قیمت گذاری نشده است. با این حال، واضح است که قیمت سهام با این فرض حرکت میکند که تعرفهها در حال افزایش هستند و این منجر به تحول جدید دیگری در مقایسه با سال 2016 شده است. خارج از بازار سهام مکزیک، که تصور میشد به طور منحصر به فردی تحت تاثیر پیروزی ترامپ قرار بگیرد، کمپین ایالات متحده در آن زمان تأثیر جهانی چندانی نداشت. با این حال، در چند ماه گذشته، روندی که طیف وسیعی از بازارهای خارجی بزرگ با شانس دموکراتها بالا و پایین شدهاند، تماشایی است. این مسئله نشان میدهد که چگونه بازارهای ژاپن، آلمان و بریتانیا نسبت به دیدگاه PredictIt نسبت به انتخابات بسیار حساس به نظر میرسند: (PredictIt یک بازار پیش بینی آنلاین مستقر در نیوزلند است که مبادلاتی را در مورد رویدادهای سیاسی و مالی ارائه میدهد)
کاملا چه خواهد کرد؟
در سناریوی بسیار محتمل هریس میتواند برنده شود. اگر تنها به این دلیل که بازارهای خارجی اثرات بیحسکننده تعرفههای ترامپ را نداشته باشند، این خبر خوبی برای بازارهای سهام اروپایی خواهد بود. با فشار صعودی کمتر بر نرخهای آمریکا، ین نیز تقویت خواهد شد.
✔️ خبر مرتبط: دویچه بانک: پیروزی ترامپ در بازارها به طور جدی قیمتگذاری نشده است
این سوال رامطرح میشود که بار تعرفهها کجا خواهد افتاد. خود ترامپ به طور کلی این موضوع را رد میکند که آنها بر مصرفکننده آمریکایی تأثیری خواهند داشت و نباید خیلی جدی گرفته شود. با این حال، نحوه انتشار درد ظریفتر از آن چیزی است که ممکن است به نظر برسد. به گفته جورج ساراولوس از دویچه بانک:
مجدداً، توجه داشته باشید که سیاست اعلام شده ترامپ افزایش تعرفهها بسیار تهاجمیتر از بار اول است که ممکن است اوضاع را تغییر دهد. اما این نشان میدهد که خرده فروشان بار سنگین تعرفههای جدید را متحمل خواهند شد. واضح است که بازار در این زمینه عاقلانه عمل کرده و بر این اساس حرکت کرده است. این نمودار از ویلسون از مورگان استنلی نشان میدهد که چگونه خردهفروشان که بیشترین تأثیر بالقوه تعرفه را متحمل میشوند، نسبت به میانگین سهام چگونه عمل کردهاند. هرچه شرکت کوچکتر باشد، تأثیر آن بیشتر است:
پیروزی کامالا هریس در این مرحله برای بازار شگفتانگیز خواهد بود - البته نه به اندازه شوک سال 2016. این بدان معناست که دیگر هیچ کاهش چشمگیر مالیاتی برای شرکتها وجود ندارد (اگرچه یک کنگره جمهوریخواه میتواند جلوی افزایش مستقیم را بگیرد) و بنابراین برای بازار سهام خوب نخواهد بود. اگر کسی میخواهد از پیروزی هریس منتفع شود، این خردهفروشان حساس به تعرفه هستند. رئیسجمهوری هریس به آنها کمک میکند تا از یک بازار احتمالی در حال نزول بهتر عمل کنند.
ارجاعات به "کف قیمتی" افزایش یافته است که از لحاظ تاریخی به یک کف در چرخه سود هر سهم اشاره میکند
در حالی که فصل گزارش درآمدزایی فرا رسیده است و پنج شرکت بزرگ از مجموع هفت شرکت در سه روز آینده گزارشات خود را منتشر خواهند کرد، تجزیه و تحلیل بانک آمریکا از پیشبینی گزارشات درآمدزایی تاکنون نشان میدهد که مدیران اجرایی تمایل بیشتری به استفاده از زبانی دارند که نشان میدهد اوضاع از این بدتر نخواهد شد. اثربخشی تاریخی این مسئله به عنوان یک شاخص چشمگیر بوده است:
مثل همیشه، در انتهای این چرخه در مقایسه با آنچه قبل از آن رخ داده است، چیز عجیبی وجود دارد. در حالی که درآمدها همچنان در حال افزایش است و بیش از یک سال است که افزایش ادامه داشته، بازگشت ارواح حیوانی مشهود است. (آدام ترنکوئیست، استراتژیست تکنیکال ارشد در LPL Financial میگوید: «بازگشت ارواح حیوانی در معاملات یک موضوع اصلی بوده است، چرا که درآمد بانکداری سرمایهگذاری در اکثر بانکهای بزرگ افزایش یافته است.) اما این بار، ممکن است منطقیتر باشد که آن را سیگنالی از «کاهش سرعت در اواسط چرخه» بنامیم.
بیشتر بخوانید:
به گزارش اکسیوس به نقل از دو منبع آگاه، نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، امشب با چندین وزیر و مقامات ارشد در نهادهای دفاعی به بحث درباره مذاکرات برای رسیدن به یک توافق سیاسی به منظور پایان دادن به جنگ در لبنان خواهد پرداخت.
به دنبال انتشار دادههای اخیر، پیشبینی سهم صادرات خالص در رشد تولید ناخالص داخلی واقعی در سهماهه سوم از 0.04 به 0.38- درصد کاهش یافته است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، اتحادیه اروپا تعرفههای بیشتر تا 35.3 درصد را بر خودروهای برقی چینی اعمال میکند.
طبق نظرسنجی اخیر زویترز، پیشبینی میشود قیمت طلا در سال 2024 به طور متوسط به 2384 دلار در هر اونس و در سال 2025 به 2674 دلار در هر اونس برسد.
برخی از بزرگترین نامهای مالی جهان، که در عربستان سعودی گرد هم آمدهاند، پیشنهاد میکنند که شرطبندی بازار برای کاهش نرخ بهره فدرال رزرو ممکن است بیش از حد باشد.
در پاسخ به این سوال که آیا فکر میکنند امسال دو کاهش دیگر نرخ بهره وجود خواهد داشت، حتی یک مدیر اجرایی در هیئتی که شامل روسای گلدمن ساکس، مورگان استنلی، استاندارد چارتر، گروه کارلایل (Carlyle Group، آپولو گلوبال منیجمنت (Apollo Global Management)، استیت استریت (State Street)، بودند، موافقتی را اعلام نکردند.
اکثریت موافق بودند که ممکن است یک کاهش دیگر تا پایان سال 2024 وجود داشته باشد.
دیوید سولومون، مدیر اجرایی گلدمن ساکس، گفت: تا زمانی که «انتخابات را پشت سر نگذاریم و ما درک روشنی از اقدامات سیاستی نداشته باشیم»، «فکر کردن در مورد سیاست پولی سخت است».
✔️ خبر مرتبط: مدیرعامل بلکراک از احتمال کاهش مجدد نرخ بهره خبر داد
در ماه سپتامبر، کمیته بازار آزاد فدرال با 11 رای موافق در برابر 1 به کاهش نرخ بهره به محدوده 4.75% تا 5% رای داد، پس از اینکه آن را برای بیش از یک سال در بالاترین سطح خود در دو دهه گذشته نگه داشته بود. این اولین کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو در بیش از چهار سال گذشته بود و بسیاری از معاملهگران پیشبینی میکنند که سیاست گذاران نرخ بهره را دو بار دیگر در سال جاری کاهش میدهند و تا پایان سال 2025 به حدود 3.5 درصد میرسد.
لری فینک، مدیرعامل بلک راک، روز سه شنبه اظهارات مشابهی را بیان کرد.
او در یک میزگرد گفت: «ما تورم نهفته در جهان بیش از آنچه که تا به حال دیدهایم، داریم. ما شاهد نرخهای بهره به اندازهای که برخی افراد پیشبینی میکنند، نخواهیم بود.»
بیشتر بخوانید:
در حالی که تنها یک هفته به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است، آمریکاییها با پیش بینی اینکه چگونه زندگی آنها تحت رهبری یک رهبر جدید تغییر خواهد کرد، مواجه هستند.
بیزنس اینسایدر (Business Insider) یک بازنگری آماده کرده است که تأثیر بالقوه ریاست جمهوری دونالد ترامپ و کامالا هریس بر مصرف کنندگان آمریکایی را آشکار میکند. در این جا چشم انداز سرمایه گذاریها را بررسی میکنیم.
تا به امروز، ترامپ و هریس سیاستهای پیشنهادی خاصی را ارائه کردهاند که بر بخشهای مختلف بازار سهام تأثیر میگذارد. پلتفرمهای متفاوت آنها همچنین در تعیین مسیر آینده نرخهای بهره، که بازار اوراق قرضه را شکل میدهد، بسیار مهم خواهد بود.
اما انتظار نمیرود که آنها تأثیرات کاملاً متضادی بر همه چیز داشته باشند، چرا که هر دو نامزد به عنوان محرکهای مثبت برای رمزارزها در نظر گرفته میشوند.
جزئیات زیر آخرین تحقیق و تفسیر استراتژیستهای ارشد وال استریت است که نشان میدهد چگونه بازار و چشم انداز سرمایهگذاری تحت دولت ترامپ یا هریس بالقوه تغییر خواهد کرد.
بازار سهام
از منظر بازار سهام، بررسی تأثیر بالقوه بر هر دو بخش خرد (بخشهای خاصی که تحت تأثیر قرار میگیرند) و کلان (نحوه واکنش بازار گستردهتر) مفید است.
ترامپ
بخش اعظم رهنمودهای صنعت برای بازار سهام در دوران ترامپ به سیاستهای مالیاتی پیشنهادی او خلاصه میشود. بانک آمریکا عقیده دارد برنامه او برای کاهش نرخ مالیات شرکتها از 21% به 15%، درآمد شرکتها را تا 4 درصد افزایش میدهد. این که این مسئله چقدر بر هر بخش تأثیر میگذارد، در نهایت به حساسیت به تغییرات در نرخ مالیات بستگی دارد.
✔️ خبر مرتبط: طبق یک نظرسنجی جدید، رقابت میان هریس و ترامپ بسیار تنگاتنگ است
برای این منظور، بانک آمریکا عقیده دارد بخشهای خدمات ارتباطی و اختیاری مصرفکننده - حوزههایی که بیشترین تأثیر را در تغییرات نرخ مالیات دارند - بیشترین سود را خواهند برد. از طرف دیگر، بخشهایی که کمتر در معرض قرار میگیرند مانند آب و برق، املاک و مستغلات و انرژی کمترین افزایش را خواهند داشت.
به گفته BNY Wealth، به طور خاص در مورد انرژی، موضع ترامپ حامی حفاری - در حالی که از فعالیتهای صنعتی حمایت میکند - احتمالا منجر به عرضه بیش از حد و کاهش قیمت نفت خواهد شد. این به نوبه خود به سودآوری شرکتها در این بخش آسیب میزند و قیمت سهام را کاهش میدهد.
همچنین شایان ذکر است که بخش انرژی بدترین عملکرد را در دوره ریاست جمهوری قبلی ترامپ داشته است.
امور مالی یکی دیگر از حوزههای بازار سهام است که از پیروزی ترامپ سود میبرد. متحدان رئیسجمهور سابق گفتهاند که او قصد دارد بانکها را از بسیاری از مقرراتی که پس از بحران مالی سال 2008 وضع شده بود، رها کند، کاری که اولین دولت او تلاش کرد با موفقیت محدود انجام دهد.
این مقررات سستتر همچنین میتواند موج جدیدی از ادغامها و اکتسابها را شعلهور کند که درآمد مشاورهای را برای بانکهای بزرگ افزایش میدهد و به افزایش سود حاصل از معاملات کمک میکند.
هریس
درست مانند ترامپ، بسیاری از راهنماییها در مورد بازار سهام تحت رهبری هریس شامل برنامه مالیاتی او میشود. پیشنهاد او برای افزایش نرخ مالیات شرکتها از 21 درصد به 28 درصد، تأثیر معکوس بر بخشها خواهد داشت.
بانک آمریکا میگوید که این بدان معناست که خدمات ارتباطی و اختیاری مصرفکننده - بزرگترین ذینفعان در دوران ترامپ - تحت رژیم هریس بیشترین ضربه را خواهند دید.
به گفته BNY Wealth: از زمان اعلام کاندیداتوری هریس برای ریاست جمهوری، سهام اختیاری (discretionary) مصرف کننده نسبت به S&P 500 ضعیف عمل کرده است که شاید منعکس کننده این نگرانی است که یک رئیس جمهور دموکرات میتواند منجر به افزایش مالیات شرکتها و دستمزد کارکنان شود.
شرکتهای مالی همچنین تاثیر منفی مالیاتهای بالاتر و تشدید مقررات پیشنهادی هریس را احساس خواهند کرد.
اما نقاط روشنی نیز وجود دارد. پیروزی هریس به دلیل پیشنهاد او برای ساخت 3 میلیون خانه، احتمالاً به سود سهام سازندگان خانه خواهد بود. ذخایر انرژی های تجدیدپذیر نیز باید به دلیل دیدگاه مساعد دموکراتها نسبت به انرژی بادی و خورشیدی، شاهد افزایش قیمت باشند.
هر دو بخش در ماههای اخیر در دورههایی که هریس حرکت مثبتی در نظرسنجیهای انتخاباتی مشاهده کرد، عملکرد بهتری داشتهاند.
بدون تاثیر بالقوه
کپیتال اکونومیکس (Capital Economics) بر این باور است که نه پیروزی ترامپ و نه هریس برای قیمت سهام اهمیت زیادی نخواهد داشت چرا که روندهای بزرگتر - به ویژه هوش مصنوعی - جهت بازار را شکل می دهد.
این شرکت تحقیقاتی گفت: «پیشبینیهای خوشبینانه ما برای بازار سهام در سالهای 2024 و 2025 مبتنی بر این دیدگاه است که هیجان هوش مصنوعی همچنان به ایجاد حباب در بازار سهام ادامه خواهد داد. کپیتال اکونومیکس هدف قیمتی پایان سال 2025 را 7000 برای S&P 500 در نظر گرفته است، صرف نظر از اینکه کدام نامزد برنده انتخابات باشد.
در همین حال، بانک آمریکا گفت که تا زمانی که سود شرکتها به رشد خود ادامه دهند، بازار سهام بدون توجه به اینکه چه کسی برنده کاخ سفید میشود، افزایش خواهد یافت.
رمزارزها
ترامپ
پیروزی ترامپ برای بیت کوین و صنعت گستردهتر رمزارزها صعودی تلقی میشود، چرا که دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در سالهای اخیر به شدت از داراییهای دیجیتال استقبال کرده است.
به گفته گوتام چوگانی، تحلیلگر برنشتاین، در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات، بیت کوین تا دسامبر به 90 هزار دلار خواهد رسید که نشان دهنده افزایش احتمالی حدود 37 درصدی نسبت به سطوح فعلی است.
هریس
هریس در ماههای اخیر صنعت رمزارزها را نیز پذیرفته است، اگرچه با توجه به حمایت عمومی ترامپ از جمله سخنرانی در کنفرانسهای رمزارزها و راهاندازی NFTهای خودش، پیروزی هریس در مقایسه با ترامپ کمی کمتر برای بازار صعودی است.
با این حال، به نظر میرسد وال استریت فکر میکند که یک سناریو صعودی برای بیت کوین بدون توجه به اینکه چه کسی برنده میشود، دست نخورده باقی خواهد ماند. انتظار میرود انباشت بدهی دولت ایالات متحده بدون توجه به اینکه چه کسی کاخ سفید را کنترل میکند، افزایش یابد. این سناریو یکی از بزرگترین سناریوهای صعودی بیت کوین است.
لری فینک، مدیرعامل بلک راک در جریان گزارش درآمدزایی سه ماهه سوم این شرکت گفت: "من مطمئن نیستم که رئیس جمهور یا سایر نامزدها تغییری ایجاد کنند. من معتقدم که استفاده از داراییهای دیجیتال در سراسر جهان بیش از پیش به واقعیت تبدیل میشود."
✔️ خبر مرتبط: کامالا هریس وعده ترویج رشد ارزهای دیجیتال را داد
دلار آمریکا
ترامپ
انتظار میرود که طرح مالیاتی ترامپ و سیاستهای تجاری حمایت گرایانه دلار را تقویت کند. این برعکس آن چیزی است که ترامپ گفته است که میخواهد، چرا که ارز ضعیفتر، صادرات یک کشور را در تجارت جهانی رقابتیتر میکند.
انتظار میرود این سیاستها تورمزا باشند، که نرخهای بهره را بالاتر میبرد و احتمالاً فدرال رزرو را وادار به انجام سیاستهای انقباضی میکند. پس از آن، این افزایش نرخ بهره موجب رشد دلار خواهد شد.
کپیتال اکونومیکس در تحقیقات اخیر خود گفت: «اگر او دوباره کاخ سفید را تصاحب کند، دلار احتمالاً به دلیل انتظارات از تعرفهها و نرخهای بهره بالاتر ایالات متحده، به شدت افزایش مییابد، حداقل در کوتاه مدت.
هریس
کپیتال اکونومیکس گفت که ریاست جمهوری هریس به روند کاهش ارزش دلار به دلیل "تداوم سیاستهای" دولت بایدن ادامه خواهد داد.
از آنجایی که پلتفرم کلی هریس انبساط کمتری دارد، انتظار میرود که فشار تورمی کمتری را به همراه داشته باشد و بنابراین فضا را برای فدرال رزرو برای کاهش نرخ بهره و تحریک اقتصاد همانطور که در حال حاضر برنامهریزی شده است، آرام نگه دارد.
این احتمال کاهش نرخ بهره، به نوبه خود، دلار را پایین میآورد.
بیشتر بخوانید:
به گفته مکس لیتون، رئیس بخش تحقیقات کامودیتی سیتی، طلا و نقره هنوز فضا برای رشد دارند.
لیتون میگوید بهترین بازارهای صعودی برای طلا و نقره معمولاً زمانی رخ میدهند که بازارهای ایالات متحده و اروپا در حال تضعیف هستند و به نظر میرسد چین آماده رشد است.
در حال حاضر با کندی اقتصادهای غربی و اقدامات محرک برای تقویت مسیر رشد چین، این وضعیت به وجود آمده است. به گفته وی این بهترین موقعیت برای فلزات گرانبها در یک دهه گذشته است.
لیتون در مصاحبهای در روز جمعه با CNBC گفت: «من برای دو ماه آینده نسبت به طلا و نقره خوش بین هستم. وی توضیح داد که بهترین بازارهای صعودی برای طلا و نقره در 20 سال گذشته زمانی اتفاق افتاده است که بازارهای توسعه یافته ضعیف یا در حال ضعف هستند و چین به سمت سیاستهای تسهیلی و تقویت اقتصاد حرکت میکند.
او افزود: «این بهترین چیدمان برای طلا و نقره است، قطعا برای یک دهه آینده.
✔️ خبر مرتبط: تقاضا نقره در بخش نظامی: نیروی پنهان محرک رشد قیمت نقره
اظهارات لیتون، در بحبوحه افزایش قیمت طلا و نقره، با افزایش 2.4 درصدی قیمت طلا در ماه گذشته به 2749.10 دلار و قیمت نقره با 6.5 درصد افزایش به 34.01 دلار اذعان شد.
پس از کشته شدن یحیی سینوار رهبر حماس توسط اسرائیل و تشدید نگرانیها از تنشهای بیشتر با ایران، طلا به بالاترین سطح صعود کرد و برای اولین بار از 2700 دلار گذشت.
سرمایهگذاران امسال به طلا هجوم بردند، چرا که عوامل ژئوپلیتیک، چشمانداز اقتصادی در حال تغییر و نگرانیهای مداوم تورم باعث ترس از نوسان در سایر داراییها شده است.
بانک آمریکا در یادداشتی در هفته گذشته اعلام کرد که حتی وزارت خزانه داری در بحبوحه افزایش سطح بدهی در ایالات متحده، که طلا را به عنوان آخرین پناهگاه امن باقی میگذارد، ریسک را افزایش میدهد.
✔️ خبر مرتبط: اهداف قیمتی طلا و نقره در میان مدت
به گفته لیتون با توجه به عواملی مانند نرخهای بهره بالاتر، حقوق و دستمزد قویتر، و واردات ضعیف چین - که همگی نشانههای نزولی برای فلزات هستند، این رشد طلا بهویژه چشمگیر است.
وی گفت: "به صراحت، طلا و نقره علیرغم مواردی که مخالف آنها هستند، افزایش یافتهاند. متغیرهایی که به شدت با طلا و نقره همبستگی داشتهاند طی چند ماه گذشته بر خلاف آن بودهاند."
لیتون یکی از بسیاری از تحلیلگرانی است که در مورد فلزات خوشایند هستند. استراتژیستهای بانک آمریکا پیشبینی میکنند قیمت طلا تا پایان سال آینده به 3000 دلار در هر اونس میرسد که به معنای افزایش بیش از 8 درصدی است.
استراتژیستها هفته گذشته در یادداشتی گفتند: «به نظر میرسد طلا آخرین دارایی «امن» باشد که معاملهگران از جمله بانکهای مرکزی را تشویق میکند تا در طلا سرمایهگذاری کنند.
بیشتر بخوانید:
در حالی که تقاضا برای نفت دلسردکننده است و محدودیتهای عرضه از سوی بزرگترین صادرکننده نفت خام جهان ادامه دارد، کاهش قیمت نفت خام، درآمد صادراتی نفت عربستان سعودی را در ماه اوت به پایینترین سطح در بیش از سه سال گذشته رسانده است.
دادههای اداره کل آمار پادشاه در روز پنجشنبه نشان داد، ارزش صادرات نفت عربستان سعودی در اوت 2024 به 17.4 میلیارد دلار (65.3 میلیارد ریال سعودی) رسید که 15.5% نسبت به 20.6 میلیارد دلار (77.3 میلیارد ریال) در اوت 2023 کاهش داشته است.
بر اساس برآوردهای بلومبرگ، درآمدهای صادرات نفت اوت 2024 نیز نسبت به ژوئیه 6 درصد کاهش یافته و به پایینترین سطح خود در هر ماه از ژوئن 2021 رسید.
با تشدید نگرانیها در مورد تقاضای جهانی نفت، به ویژه در چین، قیمت نفت در ماه اوت و بیشتر ماه سپتامبر کاهش یافت. برنت در اوایل اکتبر با شعلهور شدن درگیریهای ایران و اسرائیل، برای مدت کوتاهی به بالای 80 دلار در هر بشکه رسید و سپس به 75 دلار در هر بشکه کاهش یافت.
✔️ خبر مرتبط: عربستان سعودی و روسیه به دنبال راه های جدیدی برای تقویت اقتصاد خود هستند
دادههای آماری نشان میدهد که از آنجایی که قیمتها در ماه اوت در پایینترین سطح 70 دلار قرار داشتند، درآمدهای صادرات نفت عربستان سعودی و همچنین صادرات کلی تجارت کالاها آسیب دیدند.
صادرات کالا در اوت 2024 نسبت به اوت 2023 به میزان 9.8% کاهش یافت که در نتیجه کاهش 15.5 درصدی صادرات نفت بود. در نتیجه، درصد صادرات نفت از کل صادرات از 75.1 درصد در اوت 2023 به 70.3% در اوت 2024 کاهش یافته است.
در صورتی که اوپک پلاس به تعهد فعلی خود مبنی بر شروع لغو کاهش تولیدان در دسامبر پایبند باشد، در سال آینده، اقتصاد عربستان و درآمدهای صادرات نفت این کشور بهبود خواهند یافت.
نظرسنجی رویترز از اقتصاددانان در اوایل این هفته نشان داد که اقتصاد عربستان سعودی در سال آینده 4.4% رشد خواهد کرد چرا که اوپک پلاس قرار است کاهش تولید نفت خود را لغو کند.
بیشتر بخوانید:
به گفته محمد العریان، مشاور ارشد اقتصادی آلیانتس، رشد طلا به رکورد جدیدی منعکس میکند که چگونه نهادهای مالی جهانی متنوع سازی را انجام میدهند و از دلار دور میشوند.
در حالی که سرمایهگذاران روی ریسکهای کلان کلیدی - از ادامه آشفتگی در خاورمیانه تا انتخابات ایالات متحده - در هفتههای آینده تمرکز کردهاند، طلا به بالاترین سطح خود در تاریخ، حدود 2758.49 دلار صعود کرد. در سال جاری تاکنون، طلا 32 درصد رشد داشته است و از رشد 23 درصدی شاخص S&P 500 پیشی گرفته است.
العریان در مصاحبه با بلومبرگ در روز جمعه گفت: «وقتی میخواهیم حرکت طلا در سال جاری را به متغیرهای سنتی، مالی و اقتصادی - نرخ بهره و دلار – مرتبط کنیم، همبستگیها از بین رفته است.
✔️ خبر مرتبط: حمله اسرائیل باعث کاهش قیمت طلا شد
او افزود که حرکت "صعودی" را میتوان به دو عامل بنیادی نسبت داد.
او گفت: «یکی از این موارد، کاهش آهسته متنوع سازی از دلار در ذخایر بانکهای مرکزی در سراسر جهان است. دیگری متنوع سازی آهسته از سیستم پرداخت دلاری است.
العریان که همچنین ستون نویس Bloomberg Opinion است، گفت: در حالی که این حرکت کند بوده است، "خبر بد این است که مومنتوم در حال افزایش است."
به گفته العریان ، رویدادهای اخیر روند به سمت طلا را تسریع کرده است.
مهمترین این رویدادها توانایی روسیه برای حفظ روابط تجاری و رشد حتی پس از حذف بانکهای بزرگش از سوئیفت، یک سرویس پیام رسانی مالی جهانی، است. در حالی که دادههای اخیر سوئیفت نشان میدهد که سهم دلار در پرداختهای بینالمللی در سالهای اخیر نسبتاً ثابت بوده است، درست زیر 50% و بسیار بیشتر از سایر ارزها، تراکنشهای مربوط به یوان در ماههای اخیر افزایش یافته است.
العریان گفت که رویداد دیگر خاورمیانه است و افزود که اکثر کشورها ایالات متحده را "حامی ناسازگار" حقوق بشر و قوانین بین المللی میدانند.
بیشتر بخوانید:
جاناتان کرینسکی از BTIG، یک شرکت خدمات مالی جهانی، گفت که بازار سهام ایالت متحده میتواند سقوطی داشته باشد که ممکن است در عرض چند هفته اتفاق بیفتد.
در مصاحبه با CNBC، تحلیلگر ارشد بازار این شرکت پیشبینی کرد که S&P 500 یا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری یا در روزهای پس از آن 5% سقوط خواهد کرد.
او گفت: «در هفتههای آینده، این نوسان شدید را خواهیم داشت.»
کرینسکی از حرکتهای بیثبات دلار (به قویترین سطح خود از ماه ژوئیه) و اوراق قرضه خزانه داری (بازده اوراق 10 ساله خزانه داری بالای 4.2٪) به عنوان کاتالیزور اصلی برای عقب نشینی قریب الوقوع یاد کرد. بازار سهام نسبتا آرام بوده است، اما کرینسکی انتظار ندارد که این وضعیت ادامه داشته باشد.
به گفته کرینسکی، چنین حرکتهایی در بازارهای ارز و اوراق قرضه از لحاظ تاریخی پیش از پولبکهای قابل توجه در S&P 500 قابل مشاهده بوده است. نوسانات مشابه در پاییز 2022 و 2023 باعث کاهش 19 و 11 درصدی شاخص شد.
کرینسکی خاطرنشان کرد: « به نظر میرسد که نوسانات بازار سهام واقعاً با شرایط کلان اقتصادی مطابقت ندارد. از روز جمعه، S&P همچنان به روند صعودی خود ادامه میدهد.
✔️ خبر مرتبط: موسسه نومورا: بازار سهام آمریکا با چالشهای جدیدی روبرو میشود
کرینسکی همچنین گفت که انتخابات آتی میتواند به عنوان رویدادی برای "خبر را بفرش" برای سرمایهگذاران عمل کند، چرا که بازار سهام در ماههای سپتامبر و اکتبر به طور غیرعادی قوی بوده است، آن هم در دورهای که معمولاً شاهد ضعف فصلی است.
این تحلیلگر بازار با اشاره به اینکه به نظر میرسد سرمایهگذاران روی افزایش احساسات برای پیروزی دونالد ترامپ شرط بندی میکنند، گفت: «فکر میکنم امسال بازار از جهاتی پیشدستی کرده است. بنابراین من فکر میکنم که شرایط اینجا کمی متفاوت است.»
رئیس جمهور بعدی هر که باشد، این بدان معنی است که احتمالاً ضعفی در پیش است: "اگر ترامپ برنده شود، فکر میکنم در بازار قیمت گذاری شده است. اگر هریس برنده شود، با توجه به قیمتگذاری بازار در حال حاضر، ممکن است ناامیدی وجود داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
یک نقطه عطف بزرگ در بیش از دو سال و نیم جنگ روسیه و اوکراین در حال رخ دادن است. روسیه در حال نزدیک شدن به تصرف یک دارایی صنعتی حیاتی است: یک معدن زغال سنگ اوکراین که سنگ بنای صنعت فولاد این کشور است.
این تاسیسات که در سال 1990 افتتاح شد، متعلق به شرکت اوکراینی متاینوست (Metinvest) است که بزرگترین معدن اوکراین برای تولید زغال سنگ کک است. این تاسیسات در نزدیکی روستا اوداچن (Udachne)، در حدود 10 کیلومتری غرب شهر پوکرووسک (Pokvrosk) قرار دارد، که خود یک مرکز اصلی تامین کالا در استان دونتسک اوکراین است. بر اساس آخرین گزارشها، ارتش روسیه در 8 تا 12 کیلومتری شرق پوکروفسک قرار دارد. خطوط دفاعی قبلاً در غرب پوکروفسک حفر شده است، بنابراین واحدهای اوکراینی در صورت سقوط پوکرووسک، مواضعی خواهند داشت که میتوانند دوباره به آنجا برگردند.
آندری بوزاروف، تحلیلگر در مصاحبه با The Economist خاطرنشان کرد که روسها برای حذف این معدن از معادله اقتصادی اوکراین مجبور نیستند آن را واقعاً اشغال کنند: آنها میتوانند این کار را با قطع برق آن یا تخریب جاده اصلی که برای حمل محصول به سمت غرب استفاده میشود، انجام دهند.
فولاد یکی از صنایع اصلی اوکراین است که حدود یک سوم صادرات را قبل از حمله روسیه به خود اختصاص داده بود. در آن زمان، اوکراین در رتبه چهاردهم تولید فولاد جهانی قرار داشت. اوکراین تا سال گذشته به رتبه 24 سقوط کرده بود. امسال متاینوست انتظار داشت 5.3 میلیون تن زغال سنگ در معدن نزدیک پوکرووسک کشف کند.
✔️ خبر مرتبط: افزایش صادرات فولاد اوکراین با دسترسی به بازار اتحادیه اروپا
الکساندر کالنکوف، رئیس گروه لابی صنعت فلزات و معادن اوکراین، پیامدهایی را برای صنعت فولاد این کشور وقتی که این معدن تحت کنترل روسیه قرار گیرد، توضیح داد و به رویترز گفت که میتواند تولید فولاد پیشبینیشده در سال 2025 را تا 80 درصد کاهش دهد:
"ما میتوانیم تا پایان سال 7.5 میلیون تن فولاد تولید کنیم و برای سال آینده، پیشبینی افزایش تولید به بیش از 10 میلیون تن را داشتیم، اما اگر پوکرووسک را از دست بدهیم، به 2 - 3 میلیون تن کاهش خواهیم داشت."
مسئله صرفاً تغییر اوکراین به واردات کننده زغال سنگ ککسازی با استفاده خاص نیست. آناتولی استاروویت، رئیس انجمن کک اوکراین به رویترز گفت: «ما نمیدانیم در صورت تصرف پوکرووسک از کجا باید زغالسنگ تهیه کنیم. ورود آن با واردات دشوار است. امروز وارد کردن آن از طریق دریا چندان آسان نیست.» دلیلش این است که بنادر اوکراین به سمت صادرات گرایش دارند، البته اگر ریسکهای نظامی را در نظر نگیریم.
از دست رفتن این دارایی صنعتی حیاتی اوکراین تنها باعث تسریع فزاینده مذاکره جنگ نیابتی خونین به رهبری ایالات متحده با روسیه خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
صاحبان حساب بازنشستگی شخصی طلا (GOLD IRA) در سال جاری، عملکرد طلا و دلیلی که بانکهای مرکزی اخیراً آن را خریداری میکنند، را به عنوان یک شاخص مهم سرمایه گذاری ثابت شده زیر نظر دارند. (حساب بازنشستگی شخصی (IRA) در ایالات متحده نوعی از بازنشستگی است که توسط بسیاری از مؤسسات مالی ارائه میشود که مزایای مالیاتی را برای پسانداز بازنشستگی فراهم میکند.)
در مورد عملکرد طلا، معیارها فوقالعاده هستند و به نظر میرسد کارشناسان معتقدند در حال حاضر پایان روند صعودی در چشم انداز نیست. از اواسط اکتبر، طلا حدود 30 درصد در سال نسبت به سال گذشته افزایش یافته و بالاتر از 2700 دلار در هر اونس رسیده، که آن را به یکی از بهترین داراییهای سال تبدیل کرده است.
از ژانویه 2022 تا اواسط اکتبر 2024، طلا تقریباً 48 درصد افزایش یافت. این موضوع در حالی که افزایش مداوم نرخهای فدرال رزرو را شاهد بودیم، نرخ بهره معیار فدرال رزرو را بیش از 500 نقطه پایه از بهار 2022 تا تابستان 2023 افزایش یافت، شگفت آور است.
✔️ خبر مرتبط: بلومبرگ: تقاضا برای طلا به عنوان پناهگاه امن افزایش یافته است
عملکرد طلا در این شرایط غیرمعمول است، بنابراین بسیاری میپرسند که دقیقاً چه اتفاقی خواهد افتاد. تحلیلگران متعددی اشاره میکنند که قویترین محرکهای پایه طلا به «عدم قطعیت - عمدتاً مسائل اقتصادی، مالی و ژئوپلیتیکی» مربوط میشود.
قابل درک است که مردم در مواقع عدم اطمینان به این داراییها روی میآورند. طلا فیزیکی/مشهود، قابل حمل است، در معرض ریسک اعتباری نیست و دارای ارزش ذاتی است که نمیتوان آن را مانند ارز کاهش داد. از آنجایی که طلا اساساً با داراییهای سنتی ارتباطی ندارد، اغلب زمانی که بازارها و ارزهای سنتی (مانند دلار آمریکا) پایین میآیند، آسیب نمیبیند - و حتی در زمانهای ناآرام افزایش مییابد.
اینها منافعی هستند که نه تنها توسط سرمایهگذاران فردی بلکه بانکهای مرکزی و سایر سرمایهگذاران بزرگ جهان به طور استراتژیک به دنبال آن هستند.
تقاضا توسط بانکهای مرکزی به مدت 2 سال و نیم با سرعت بیسابقه در حال حرکت بوده است. به علاوه، بانکهای مرکزی از زمان بحران مالی (2010) هر سال خریدار خالص طلا بودهاند.
در طول تاریخ، بانکهای مرکزی چیز زیادی درباره استراتژیها و دلایل خود به اشتراک نمیگذاشتند. آنها نمیخواهند به صورت بیرویه بر بازار تأثیر بگذارند، که دلیل منطقی است.
اما آنها اخیراً شروع به صحبت در مورد آن کردهاند و این امر چشمنواز است.
بانکهای مرکزی دلایل افزایش خرید طلا را اعلام کردند: عدم قطعیت
در رویدادی در میامی، فلوریدا، در پاییز 2024، مقامات بانک مرکزی از بانک مرکزی مکزیک، بانک مرکزی مغولستان و بانک مرکزی چک اعلام کردند که ذخایر آنها در سالهای آینده احتمالاً شامل سهم بیشتری از طلا خواهد بود.
خواکین تاپیا، مدیر ذخایر بینالمللی در بانک مرکزی مکزیک گفت: با توجه به شرایطی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم - نرخهای پایینتر، تنشهای سیاسی، انتخابات ایالات متحده، عدم اطمینان زیاد - شاید سهم طلا در پرتفوی ما نیز افزایش یابد.
عطارباتور، مدیر کل بخش بازارهای مالی در بانک مرکزی مغولستان نیز گفت که پیشبینی افزایش ذخایر طلا را داریم.
✔️ خبر مرتبط: چرا کشورهای غربی باید به افزایش قیمت طلا توجه بیشتری داشته باشد؟
در مورد مغولستان، من انتظار دارم که ذخایر به رشد خود ادامه دهند و همچنین انتظار دارم که سهم طلا در ذخایر ما در آینده افزایش یابد.
عطارباتور اشاره کرد که دلارزدایی میتواند یکی از دلایلی باشد که بانک او ممکن است ذخایر طلای خود را افزایش دهد. او گفت که او و همکارانش نگران دسترسی مطمئن به دلار آمریکا هستند.
مارک سستاک، معاون مدیر اجرایی بخش مدیریت ریسک در بانک مرکزی چک، گفت که با قصد همتایان خود برای افزایش ذخایر طلا «کاملاً موافق است».
وقتی به خریدهای اخیر طلا توسط این موسسات نگاه میکنیم، این قصد واقعی به نظر میرسد. بانک مرکزی چک به ویژه در یک سال و نیم گذشته به شدت طلا خریداری کرده است
آدام گلاپینسکی، رئیس بانک مرکزی لهستان، یکی از بانکهای مرکزی برجسته است که در سالهای اخیر درباره تلاشهای ملی انباشت طلا صحبت کرده است.
گلاپینسکی اخیرا گفت: «تصمیم ما برای افزایش ذخایر طلا بخشی از یک برنامه بلندمدت برای حفظ ثبات مالی لهستان است. ما قصد داریم در سالهای آینده سهم طلا را به 20% از ذخایر خود برسانیم.»
سال گذشته، آئردت هوبن، از بانک مرکزی هلند، در کشورش یک مصاحبه رادیویی انجام داد که در طی آن برخی از دلایل اصلی مالکیت طلا توسط موسسه او را مورد بحث قرار داد.
هوبن گفت: «طلا برای بانک مرکزی یک اطمینان خاطر قوی است. "اگر به طور غیرمنتظره مجبور شویم ارز جدیدی ایجاد کنیم یا یک ریسک سیستماتیک ایجاد شود، مردم میتوانند به DNB (بانک هلند) اعتماد کنند چرا که هر پولی که منتشر میکنیم، میتوانیم آن را با همان ارزش طلا حمایت کنیم.
هر سرمایه گذار باید خودش تعیین کند که آیا طلای فیزیکی دارایی است که میتواند به آنها در آینده بازنشستگی کمک کند.
بیشتر بخوانید:
مایکروسافت روز چهارشنبه اعلام کرد با نزدیک شدن به روز انتخابات، یک گروه هکر ایرانی به طور فعال وبسایتهای مربوط به انتخابات ایالات متحده و رسانههای آمریکایی را جاسوسی میکنند و فعالیت آنها حاکی از آمادگی بیشتر برای «عملیات نفوذ مستقیم» است.
در این گزارش آمده است که هکرها - که توسط مایکروسافت Cotton Sandstorm نامیده میشوند و با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران مرتبط هستند - چندین "وبسایت مرتبط با انتخابات" را در چندین ایالت شناسایی کردند و بازرسی محدود انجام دادند. در ماه مه، آنها همچنین یک رسانه خبری ناشناس ایالات متحده را اسکن کردند تا آسیب پذیریهای آنها را متوجه شوند.
کامالا هریس، معاون رئیس جمهور ایالات متحده، نامزد دموکرات، در انتخابات ریاست جمهوری 5 نوامبر با رقیب جمهوری خواه دونالد ترامپ روبرو میشود، که نظرسنجیها نشان میدهد که رقابتی بسیار نزدیک است.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: بریتانیا در انتخابات آمریکا دخالت کرده است
محققان نوشتند: «این گروه هکر با نزدیک شدن به انتخابات، با توجه به سرعت عملیاتی گروه و سابقه دخالت آنها در انتخابات، فعالیت خود را افزایش خواهند داد. به گفته آنها این تحولات به ویژه به دلیل تلاشهای گذشته این گروه نگران کننده است.
سخنگوی نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد گفت: «این گونه ادعاها اساساً بیاساس و کاملاً غیرقابل قبول است».
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: ایران هیچ انگیزه و قصدی برای دخالت در انتخابات آمریکا ندارد.
به گفته مقامات آمریکایی، در سال 2020، این گروه هکر، عملیات نفوذ سایبری متفاوتی را کمی قبل از آخرین انتخابات ریاست جمهوری راه اندازی کرد. هکرها که به عنوان "پسران مغرور (Proud Boys)" جناح راست معرفی شدند، هزاران ایمیل برای ساکنان فلوریدا ارسال کردند و آنها را تهدید کردند که "به ترامپ رای دهند!"
این گروه همچنین ویدئویی را در رسانههای اجتماعی منتشر کرد که نشان داد در حال بررسی سیستم انتخاباتی هستند. مقامات ارشد ایالات متحده در آن زمان گفتند، در حالی که این عملیات هرگز بر سیستمهای رأی گیری فردی تأثیر نمیگذارد، هدف ایجاد هرج و مرج، سردرگمی و تردید بود.
مایکروسافت گفت که پس از انتخابات 2020، Cotton Sandstorm عملیات دیگری را اجرا کرد که خشونت علیه مقامات انتخاباتی ایالات متحده را که ادعاهای تقلب گسترده رای دهندگان را رد کرده بودند، افزایش داده بود.
بیشتر بخوانید:
رهبران چین، روسیه، هند و دیگر کشورهای بریکس روز سهشنبه در کازان روسیه برای اولین اجلاس سالانه این اتحادیه از زمان گسترش گسترده آن در سال گذشته گرد هم آمدند. در اوت 2023، این گروه تصمیم گرفت از شش کشور دعوت کند تا به آنها بپیوندند.
چهار مورد از این کشورها - مصر، اتیوپی، ایران و امارات متحده عربی - به طور رسمی در اول ژانویه 2024 به این بلوک پیوستند. آرژانتین این پیشنهاد را رد کرد و عربستان سعودی همچنان در حال بررسی آن است.
همانطور که فلیکس ریشتر از Statista گزارش میدهد، گسترش بریکس فراتر از اعضای موسس برزیل، روسیه، هند و چین و همچنین آفریقای جنوبی، که در سال 2010 به آن پیوستند، با هدف تقویت نفوذ خود به عنوان یک نیروی اقتصادی و سیاسی جهانی و ایجاد وزنهای برای G7 و دیگر نهادهای تحت رهبری غرب است.
این گروه به دنبال ترویج جهانی چند قطبیتر، کاهش سلطه ایالات متحده و متحدانش است.
سیریل رامافوسا، رئیس جمهور آفریقای جنوبی، در یک کنفرانس مطبوعاتی در سال گذشته در مورد گسترش بریکس گفت: "ما دیدگاه خود را از بریکس به عنوان نگرانیهای مردمان جنوب جهانی به اشتراک گذاشتیم. اینها شامل نیاز به رشد اقتصادی سودمند، توسعه پایدار و اصلاح سیستمهای چندجانبه است.
✔️ خبر مرتبط: ایران به طور کامل و رسمی به عضویت گروه بریکس درآمده است
همانطور که ریشتر در نمودار زیر نشان میدهد، برکس جدید و توسعه یافته تقریباً 45 درصد از جمعیت جهان و 35 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را در برابر قدرت خرید نشان میدهد.
بر اساس گزارش موسسه انرژی، با اضافه شدن ایران و امارات متحده عربی، این بلوک مجموع تولید نفت خود را نزدیک به 50% افزایش داده است و اکنون تقریبا 30 درصد از تولید جهانی نفت را به خود اختصاص داده است.
✔️ خبر مرتبط: پوتین: رشد اقتصادی بریکس بالاتر از رشد جهانی خواهد بود
از نظر صادرات، ردپای این گروه نسبتاً کم است.
سال گذشته، 9 عضو آن تنها 22% از صادرات کالاهای جهانی را به خود اختصاص دادند و چین به تنهایی نزدیک به دو سوم صادرات بلوک را به خود اختصاص داده بود.
صحبت از چین شد: علیرغم همه ادعاها مبنی بر اینکه بریکس "همکاری کشورهایی است که دیدگاههای متفاوتی دارند اما برای جهانی بهتر هم نظر هستند"، سیریل رامافوسا، رئیس جمهور آفریقای جنوبی سال گذشته بیان کرد، نادیده گرفتن نقش بزرگ چین در این گروه، چه از نظر قدرت اقتصادی و چه از نظر قدرت سیاسی، دشوار است.
با اندازه گیری برابری قدرت خرید، تولید ناخالص داخلی چین از مجموع تولید ناخالص داخلی هشت عضو باقیمانده بریکس بزرگتر است و تصور اینکه این کشور از این قدرت در مذاکرات درون بلوک استفاده نکند، دشوار است.
بیشتر بخوانید:
بیش از یک سال است که روسیه به متحد نزدیکتر خود کره شمالی برای تامین گلولههای توپخانه و موشکهای بالستیک برای ادامه جنگ سخت خود در اوکراین تکیه کرده است. اکنون مقامات اوکراینی هشدار میدهند که کره شمالی قصد دارد کمکهای خود را با اعزام نیرو افزایش دهد. رئیس سازمان اطلاعات کره جنوبی در 18 اکتبر گفت که نیروی دریایی روسیه در حال انتقال نیروهای کره شمالی به روسیه را به عنوان اولین گام برای اعزام آنها به خطوط مقدم در اوکراین تحت نظر داشته است. کرملین گزارشهای مربوط به استقرار نیروها را رد کرده و آن را جعلی دانسته است.
چه تعداد سرباز از کره شمالی فرستاده شده است؟
سرویس اطلاعات ملی کره جنوبی اعلام کرد که کشتیهای نیروی دریایی روسیه حدود 1500 نیروی ویژه کره شمالی را برای آموزش «انطباق» پیش از استقرار در اوکراین به روسیه منتقل کردهاند. این آژانس گفت که برای آنها یونیفورم و سلاحهای نظامی روسیه و همچنین کارتهای شناسایی جعلی صادر شده است که به نظر رسد آنها از سیبری هستند. این سازمان گفت که دومین عملیات حمل و نقل به زودی انجام میشود و کره شمالی به دنبال اعزام حدود 12000 سرباز است. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، اعلام کرده است که کره شمالی قصد دارد 10 هزار سرباز ارسال کند.
✔️ خبر مرتبط: کربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا: حداقل ۳۰۰۰ نیروی نظامی کره شمالی به روسیه منتقل شده و در حال گذراندن آموزش هستند
زلنسکی گفت که اطلاعات کشورش معتقد است پرسنل و افسران تاکتیکی کره شمالی در حال حاضر در اوکراین حضور دارند. روزنامه کییف پست گزارش داد که شش افسر کره شمالی در حمله موشکی اوکراینی در روز 3 اکتبر در نزدیکی شهر دونتسک در شرق اوکراین کشته و سه افسر دیگر زخمی شدند.
میزان کارایی نیروهای کره شمالی چگونه است؟
بر اساس برآوردهای کره جنوبی، کره شمالی 1.28 میلیون پرسنل نظامی فعال دارد که 1.1 میلیون نفر از آنها در ارتش هستند. مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک در بررسی سال 2023 خود از ارتش جهان اعلام کرد که بخش عمدهای از نیروهایش به «تجهیزات منسوخ» متکی هستند که به دوران اتحاد جماهیر شوروی بازمیگردد. از زمان پایان جنگ کره در بیش از 70 سال پیش، نیروهای مسلح کره شمالی به ندرت مورد آزمایش جنگی قرار گرفتهاند. با این حال، به گفته ارتش کره جنوبی، 200000 سرباز در یگانهای عملیات ویژه از بهترین سربازانی هستند که این کشور ارائه کرده است. به گفته آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده، این نیروها در حملات نفوذ و "تاکتیکهای تروریستی" تخصص دارند.
برای کره شمالی چه سودی دارد؟
به گفته آمریکا و کره جنوبی، رژیم کیم جونگ اون، قبلاً در ازای تسلیحاتی که به روسیه ارسال کرده است، کمکهایی دریافت کرده است که اقتصاد کره شمالی را تقویت کرده و برنامههای تسلیحاتی آن را پیش برده است. (علیرغم شواهد فراوان مبنی بر انتقال تسلیحات، کره شمالی و روسیه انجام آن را رد کردهاند.) به عنوان پاداش برای اعزام نیرو، کیم احتمالا میتواند روی دریافت کمک بیشتر حساب کند.
مسیرهای مهمات کره شمالی به روسیه منبع: کاخ سفید
علاوه بر این، استقرار نیروها در اوکراین به کره شمالی فرصتی برای آزمایش استراتژیها و تسلیحات نظامی خود در برابر کره جنوبی میدهد. از زمان پایان یافتن جنگ کره در سال 1953، کره شمالی به ندرت نیروهای خود را به خارج از کشور اعزام کرده است. در مواقعی که این کار را انجام داده است، عموماً نیروهای کوچکی را اعزام کرده است، برای مثال زمانی که تخمین زده میشود 3000 پرسنل نظامی را برای شرکت در جنگ داخلی آنگولا در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 به آنگولا فرستاد. به گزارش سرویس خبری تخصصی کره شمالی مستقر در سئول به نقل از یک سند سازمان ملل، رژیم کیم حدود 800 پرسنل نظامی و کارگر را برای کمک به دولت سوریه در سال 2019 اعزام کرد. کره شمالی همچنین در طول جنگ ویتنام ماموریتهای پروازی محدودی را برای کمک به نبرد با نیروهای ایالات متحده و ویتنام جنوبی انجام داد.
ژنرال چارلز فلین، رئیس ارتش آمریکا در اقیانوس آرام، نگرانیهای خود را در مورد دورنمای درس گرفتن ارتش کره شمالی از نبرد در اوکراین مطرح کرد.
ژنرال چارلز فلین
چه سودی برای روسیه دارد؟
سربازان بیشتر روی زمین برای مبارزهای که در آن روسیه تلفات زیادی متحمل شده است. ارتش اوکراین تخمین زده است که تا 1 اکتبر، تعداد نیروهای روسی کشته و زخمی بیش از 650000 نفر بوده است. هرگونه بسیج جدید در روسیه عمیقاً محبوبیتی نخواهد داشت. در عین حال، اگر روسیه مجبور باشد برای سربازانش به کره شمالی تکیه کند، ادعای روسیه مبنی بر این که دومین ارتش قوی جهان را دارد، غلط خواهد بود.
✔️ خبر مرتبط: اوکراین: از آمادهسازی 12 هزار سرباز توسط کره شمالی خبر داریم
چرا کره شمالی و روسیه اینقدر نزدیک هستند؟
از آنجایی که دموکراسیهای پیشرو برای منزوی کردن کیم و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، به دلیل اقدامات نظامی که امنیت جهانی را تهدید میکنند، تلاش کردهاند، این دو برای کمک به یکدیگر متوسل شدهاند. کره شمالی دارای انبارهای بزرگ مهمات است که با تجهیزات روسی کار میکند و روسیه غذا، انرژی و مواد خامی دارد که کره شمالی به شدت به آنها نیاز دارد. هنگامی که پوتین در ژوئن 2024 با کیم در پیونگ یانگ دیدار کرد، این دو به توافقی رسیدند که در صورت حمله به یکی از آنها، در نمایشی از سرپیچی از آمریکا و شرکای آن و تحریمهایی که آنها اعمال کردهاند، از یکدیگر دفاع کنند.
چه اتفاق بدی میتواند برای کره شمالی و مسکو رخ دهد؟
هیچ یک از رهبران کره شمالی تاکنون با وضعیتی مواجه نشده است که در آن نیروهای این کشور در جنگی در خارج از کشور متحمل تلفات گسترده شوند. یکی از سیاستهای هدایت کننده کره شمالی، اولویت دادن به ارتش است. نیروهای مسلح تقریباً در تمام جنبههای جامعه نفوذ میکنند. اگر تعداد کشتهها یا زخمیهای کره شمالی در اوکراین افزایش یابد، کیم ممکن است با نظارت نادری از سوی نیروهای نظامی که زیربنای اقتدار او هستند، مواجه شود. او همچنین با خطر برانگیختن نارضایتی در میان شهروندان کشور مواجه خواهد شد، چرا که برای آنها داشتن ارتباط شخصی با نیروهای مسلح امری عادی است.
اعزام نیروهای کره شمالی به اوکراین میتواند با کشاندن کره جنوبی به جنگ، روسیه را مجازات کند و احتمالاً فشارهای ایالات متحده و شرکای ناتو آن بر یون سوک یول، رئیس جمهور کره جنوبی، را افزایش میدهد تا سیاست دولت را که سئول را از ارسال کمکهای مرگبار به کشورهای در حال جنگ منع میکند، بازنگری کند. کره جنوبی انواع تسلیحات و مهمات مورد نظر بلوک را برای کمک به اوکراین برای دفع حمله روسیه در اختیار دارد. به عنوان مثال، اوکراین به گلولههای توپخانه نیاز دارد و کره جنوبی میلیونها گلوله دارد.
بیشتر بخوانید:
برایان موینیهان، مدیر اجرایی بانک آمریکا، از سیاستگذاران فدرال رزرو خواسته است تا در مورد میزان کاهش نرخ بهره سنجیده عمل کنند.
موینیهان در مصاحبهای با بلومبرگ گفت: «آنها برای افزایش هزینههای استقراض در سال 2022 دیر وارد بازی شدند». "آنها باید مطمئن شوند که اکنون در زمینه کاهش نرخ بهره خیلی افراطی عمل نکنند.
موینیهان گفت: ریسک برای بانکهای مرکزی این است که «آنها خیلی سریع یا خیلی کند پیش روند و این ریسک در حال حاضر بیشتر از شش ماه پیش است».
سرمایهگذاران انتظارات برای کاهش سریع نرخ بهره آمریکا را کاهش دادهاند و برخی از مقامات فدرال رزرو اعلام کردهاند که پس از اولین کاهش نرخ بهره از سال 2020 در ماه گذشته، طرفدار کاهش با سرعت کمتری هستند. این در حالی است که نشانههایی از قوی ماندن اقتصاد آمریکا وجود دارد.
موینیهان 65 ساله یکی از باسابقهترین روسای بانکهای ایالات متحده است و قصد خود را برای ماندن در این سمت برای سالهای آینده نشان داده است. او در سال 2010 با خروج وال استریت از بحران وام مسکن به عنوان مدیرعامل ارتقا یافت و بانک آمریکا را در دوران همه گیری ویروس کرونا و بحران صنعت بانکداری که بانک کردیت سوئیس و بانک سیلیکون ولی را نابود کرد، هدایت کرد.
رئیس بانک آمریکا در طول گزارشات درآمدزایی سه ماهه سوم هفته گذشته گفت که این شرکت انتظار دارد اقتصاد ایالات متحده " “بدون فرود” (no landing) باشد. (اشاره به وضعیتی که در آن رشد قوی باقی میماند و بانکهای مرکزی را وادار میکند تا برای مدت طولانیتری نسبت به مبارزه با تورم متعصب باقی بمانند.)
✔️ خبر مرتبط: موسسه سیتی: ممکن است فدرال رزرو کاهش نرخ بهره را متوقف کند
او روز چهارشنبه گفت: «با نرخ بیکاری 4 درصد و رشد دستمزدها در 5 درصد، برای یک اقتصاددان سخت است که دنیا را متقاعد کند که رکودی در راه است.
او گفت که انتظار دارد 50 نقطه پایه کاهش نرخ بهره قبل از پایان سال از سوی فدرال رزرو انجام شود و سپس چهار کاهش 25 نقطه پایهای دیگر به طور مساوی در طول سال 2025 پخش شود و نرخ ترمینال را به 3.25% برساند. او انتظار دارد در چنین سناریویی، تورم در سالهای 2025 و 2026 به 2.3 درصد کاهش یابد.
این بانک اعلام کرده است که مصرفکنندگان آمریکایی هنوز از پساندازهایی که در طول همهگیری ویروس کرونا جمعآوری کردهاند، استفاده میکنند، اگرچه برخی از خانوادهها اخیراً نشانههایی از آگاهی بیشتر از بودجه نشان دادهاند. سرمایهگذاران به دقت رفتار هزینهکردها را زیر نظر دارند تا به پیش بینی چگونگی تصمیم فدرال رزرو برای حرکت بر روی نرخ بهره کمک کنند.
مطمئناً، نرخ بهره بالاتر برای مدت طولانیتر، یک موهبت خواهد بود. نرخهای بهره بانک مرکزی تأثیر بزرگی بر وام دهندگان دارد، که معمولاً میتوانند در چنین فضایی با نرخ اسپرد بیشتر وامهای روی دفاتر خود قیمتگذاری کنند.
او گفت که نرخ ترمینال چرخه حدود 3 درصد «محیط نرخ بهره کاملاً متفاوتی در ایالات متحده و سایر بازارها نسبت به 15 سال گذشته یا بیشتر خواهد بود». صادقانه اینجا جای بهتری برای ما است.»
موینیهان گفت که حاشیه سود خالص بانک - معیاری کلیدی برای تفاوت بین نرخهای وامها و پرداخت آنها به سپردهگذاران - قرار است در بلندمدت به 2.3 درصد افزایش یابد.
بیشتر بخوانید:
بازارهای نفت مانند گذشته نیستند و دو تا از بزرگترین تولیدکنندگان این کامودیتی در جهان تحت فشار هستند.
قیمت نفت در سال جاری تا حد زیادی کاهش یافته است چرا که چین - بزرگترین واردکننده نفت جهان - در یک رکود اقتصادی طولانی مدت قرار دارد. رونق عظیم تولید نفت آمریکا در 15 سال گذشته نیز قیمتها را پایین نگه داشته است.
اکنون عربستان سعودی و روسیه هر دو در تلاش هستند تا اقتصاد خود را به دور از انرژی که به ترتیب حدود 40 و 20 درصد از تولید ناخالص داخلی آنها را تشکیل میدهد، متنوع سازی کنند.
ابیشور پراکاش، بنیانگذار Geopolitical Business، یک شرکت مشاوره استراتژی در تورنتو، به بیزنس اینسایدر گفت: با این تغییر، عربستان سعودی و روسیه در تلاش هستند تا موتورهای اقتصادی ایجاد کنند که بتواند آنها را برای چندین دهه حفظ کند.
جهت گیری مجدد در بحبوحه آنچه که پراکاش آن را «ناهمسویی ژئوپلیتیکی» مینامد، حتی با چشم انداز اختلال در عرضه صورت میگیرد.
تانکرها در حال بارگیری نفت خام در پایانه های روسیه
او گفت: "واقعیت این است که عرضه نفت خاورمیانه در قلب هدف سیاستی ژئوپلیتیک است." یک رفت و برگشت بالقوه بین اسرائیل و ایران، که به طور فزایندهای محتمل است، اکوسیستم انرژی منطقه را جذب خواهد کرد.»
✔️ خبر مرتبط: گلدمن ساکس: قیمت نفت در سال ۲۰۲۵ به میانگین ۷۶ دلار میرسد
اما امسال، بازارها تا حد زیادی از نگرانیهای عرضه ناشی از مناقشه خاورمیانه دوری کردهاند - یک گسست از تاریخ، چرا که مشکلات منطقهای به طور سنتی قیمتها را بالاتر میبرد.
دور شدن از نفت
عربستان سعودی و روسیه در سال گذشته به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ نفت جهان، پس از آمریکا، برابری کردند. هر کدام 11% از عرضه نفت جهان را به خود اختصاص دادند.
در حالی که عربستان سعودی و روسیه همچنان بزرگترین صادرکنندگان نفت در جهان هستند، ایالات متحده - که در سال 2023 رکورد محمولههای نفتی را به ثبت رساند - به سرعت در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای سهم بازار است.
در سال 2016، عربستان سعودی طرح بزرگ چشم انداز 2030 خود را برای تبدیل اقتصاد وابسته به نفت خود به اقتصادی متنوعتر که شامل گردشگری و ورزش به عنوان ستونهای اصلی رشد میشود، اجرا کرد.
اخیراً عربستان نشان داده است که از قیمت پایین نفت ناامید شده است. فایننشال تایمز اواخر ماه گذشته گزارش داد که این کشور از قیمت 100 دلار در هر بشکه چشم پوشی میکند و آماده افزایش تولید نفت است.
میانگین محموله های چهار هفته ای نفت خام از روسیه بر اساس مقصد (2022-2024)
این بدان معناست که عربستان سعودی به جای هدف قرار دادن حاشیه سود بالاتر از طریق محدود کردن تولید، به دنبال جذب سهم بیشتری از بازار است.
روسیه همچنین ابراز تمایل کرده که اتکا به صادرات نفت را متوقف کند.
آنتون سیلوانوف، وزیر دارایی روسیه، در اوایل این ماه به سرویس عربی رویترز گفت: «ما به سمت کاهش سهم درآمدهای بیثبات و کاهش وابستگی روسیه به نفت و گاز به نفع تقویت اقتصاد داخلی خود حرکت میکنیم».
✔️ خبر مرتبط: سیاستهای نفتی عربستان: کلید کاهش قدرت نظامی روسیه
او مشخص نکرد که روسیه چگونه اقتصاد داخلی خود را تقویت خواهد کرد.
روسیه در حال حاضر تجارت خود را به سمت شرق برای مقابله با تحریمهای غرب پیش میبرد. عربستان سعودی نیز به دنبال فروش نفت بیشتر به کشورهای در حال توسعه است که استفاده از وسایل نقلیه الکتریکی آنها از چین و غرب عقب است.
در گزارش ژوئن آژانس بینالمللی انرژی آمده است: انتظار میرود اقتصادهای نوظهور آسیا تقاضای جهانی نفت را در بقیه دهه افزایش دهند چرا که انتظار میرود مصرف جهان از 101.7 میلیون بشکه در روز در سال 2023 به 105.6 میلیون بشکه در روز تا سال 2030 افزایش یابد.
قیمتها، انرژی های تجدیدپذیر و ایالات متحده همگی نقش دارند
با وجود تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، قیمت نفت افزایش نیافته است.
مطمئناً در صورت بدتر شدن مسائل در خاورمیانه، قیمت نفت همچنان ممکن است افزایش یابد.
چندین جهش قیمتی وجود داشته است - مانند اوایل اکتبر به دلیل نگرانی از احتمال حمله به تاسیسات نفتی ایران و در ماه اوت به دلیل تنشها در خاورمیانه - اما آنها کوتاه مدت بودند. قیمت نفت هفته گذشته پس از کاهش نگرانیها حدود 7 درصد کاهش یافت.
معاملات آتی نفت برنت، معیار بینالمللی، تا به امروز حدود 4 درصد کاهش داشته و به حدود 74 دلار در هر بشکه رسیده و قیمتهای آتی وست تگزاس اینترمدیت آمریکا تا کنون با 1.3 درصد کاهش در سال جاری به حدود 70 دلار در هر بشکه رسیده است.
✔️ خبر مرتبط: نوسانات قیمت نفت: از خاورمیانه تا معاملات جهانی
یکی از عوامل کلیدی در روند قیمتها از ایالات متحده میآید که طی 15 سال گذشته در بحبوحه رونق شیل شاهد افزایش قابل توجهی در تولید نفت بوده است.
متیو هوبر، استاد دانشگاه سیراکیوز که در زمینه انرژی، اعلام کرد که ایالات متحده، عربستان سعودی را از نقش خود به عنوان یک تولیدکننده خارج کرده است.
هوبر افزود: "من فکر میکنم ایالات متحده اکنون از این نقش سبقت گرفته است، و چون ما در خاورمیانه نیستیم، درگیری ژئوپلیتیکی در آنجا تاثیر کمتری دارد."
نقش انرژیهای تجدیدپذیر
هوبر گفت: «افزایش استقبال از خودروهای الکتریکی در چین - و احتمالاً یا در نهایت در ایالات متحده و اروپا - به این معنی است که ما به زودی به "پیک تقاضا" برای نفت خواهیم رسید." همیشه ایده خوبی است که اقتصاد خود را به دور از نفت متنوع سازی کنیم، اما اکنون بیش از هر زمان دیگری به این مسئله نیاز است.
نقش اوپک
پویایی در حال تغییر نفت همچنین مسئله دیرینه نفوذ و ارتباط اوپک را تشدید میکند. این گروه تولیدکننده نفت به رهبری عربستان سعودی حدود 30 درصد از تولید جهانی نفت خام را به خود اختصاص داده است.
هوبر گفت: "این اتفاق در چرخهها رخ میدهد. این اتفاقها به وضوح در دهه 1970 دیده شدند، زمانی که آنها توانستند تقریباً به تنهایی قیمتها را افزایش دهند."
وی با اشاره به رونق نفت شیل آمریکا به عنوان جدیدترین نمونه، افزود: «اما مشکل این است که وقتی قیمت نفت افزایش مییابد، شرکتهای نفتی به سمت نفت موقتی سودآور حرکت میکنند».
اوپک همچنین با شکافهایی در درون اعضای خود که دارای اولویتهای رقابتی هستند، مواجه است.
پراکاش از Geopolitical Business گفت: سوال بزرگ اکنون این است که آیا اعضای اوپک همه از نظر اهداف نفتی همسو هستند یا خیر.
اگر دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا برنده ریاست جمهوری آمریکا شود، میتواند تولید نفت و گاز داخلی را افزایش دهد.
پراکاش گفت: «اگر اوپک نتواند همه را دور هم جمع کند و اعضا راه جداگانه خود را طی کنند، منجر به دو قطبی شدن بیشتر خاورمیانه خواهد شد.»
وی افزود: «به جای انرژی که منطقه را به هم نزدیک کند، مانند گذشته، انرژی همراه با ژئوپلیتیک میتواند خاورمیانه را تکه تکه کند».
بیشتر بخوانید:
نقره سرانجام پس از ماهها که تحت الشعاع رکورد قیمتی طلا و اوجهای جدیدی قیمتی آن قرار گرفته بود، در حال حاضر بالای 34 دلار معامله میشود. یک منبع پنهان تقاضا میتواند در آینده نه چندان دور، نقره را به بالاترین حد خود برساند.
همانطور که توسط جروزالم پست گزارش شده است، کاربردهای نقره در لوازم الکترونیکی مصرفی و انرژی های تجدیدپذیر به طور گسترده پوشش داده شده است، اما کاربردهای آن در حوزههای مخفی فناوری نظامی و هوافضا کمتر مورد بحث قرار گرفته است.
در این گزارش آمده است: «تحلیلهای اخیر نشان میدهد که استفاده نظامی از نقره ممکن است به طور قابلتوجهی بیشتر از هر دسته صنعتی دیگر، از جمله بخش الکترونیک، پنلهای خورشیدی و تقاضای سرمایهگذاری باشد.» " این اطلاعات که توسط کارشناسان بازار نقره ارائه شده است، سؤالات مهمی را در مورد شفافیت دادههای تقاضای نقره و تأثیر بالقوه آن بر قیمتهای آتی نقره ایجاد میکند.
در حالی که بانکهای مرکزی و مدیران داراییهای بزرگ مرتباً در مورد موجودی، خرید و فروش نقره گزارش میدهند، این گزارش خاطرنشان میکند که «پنج سازمان دولتی ایالات متحده، از جمله وزارت دفاع، وزارت انرژی، وزارت کشور، و سازمان زمینشناسی ایالات متحده، از سال 1995 تا 1996 به طور جمعی گزارش در مورد موجودیهای نقره را متوقف کردهاند.
با توجه به محرمانه بودن این عملیات و این فرض که چنین پیشرفتهایی تحت پوشش «پروژههای سیاه» رخ دادهاند، بسیاری از جامعه فلزات گرانبها نسبت به دادههای دولتی در مورد استفاده از فلز خاکستری محتاط هستند.
✔️ خبر مرتبط: نقش مس در تعیین قیمت نقره
این موارد شامل کاربرد نقره در ایجاد راکت و موشک، بمب و گلوله، جتهای جنگنده، ماهوارهها، تانکها و زیردریاییها، اژدرها، عینکهای دید در شب، دستگاههای ارتباطی، سیستمهای رادار، فناوری فضایی و فناوری هستهای میشود.
همانطور که اغلب توسط اندی شکتمن، کارشناس مشهور در بازار فلزات گرانبها و مصاحبهکننده همیشگی با کیتکو نیوز نقل میشود، 500 اونس نقره در نوک هر موشک کروز تاماهاک (tomahawk) وجود دارد، اما کل مقدار استفاده شده توسط وزارت دفاع هرگز گزارش نشده است. این نشان میدهد که تقاضا برای کاربردهای دفاعی میتواند بسیار بیشتر از آن چیزی باشد که تصور میشود.
در این گزارش آمده است: «تقاضای پنهان نظامی برای نقره به طور بالقوه میتواند از کاربردهای صنعتی پیشی بگیرد، چرا که در طول زمان در پیشرفت فناوری تحولاتی داشتیم». تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی و درگیریهای احتمالی ممکن است این افزایش را بیشتر کند و نقش نقره در کاربردهای نظامی را به طور فزایندهای قابل توجه کند. این تغییر میتواند تأثیر قابل توجهی بر کل بازار نقره داشته باشد و به طور بالقوه بر قیمتها و پویایی عرضه تأثیر بگذارد.
برخی از خواص نقره که آن را به ویژه برای مصارف نظامی جذاب میکند عبارتند از رسانایی، خواص ضد میکروبی، مقاومت در برابر خوردگی، انعکاس پذیری و هدایت حرارتی آن هستند.
آنها افزودند: "توجه به این مسئله مهم است که تقاضای نظامی برای نقره محرمانه است و اطلاعات عمومی محدودی در مورد کاربردهای خاص نقره در تجهیزات نظامی در دسترس است." با این حال، موارد ذکر شده در بالا احتمالاً یکی از مهمترین عوامل افزایش تقاضای نظامی برای نقره هستند.
وقتی این موارد با کاربردهای صنعتی شناخته شده - که شامل انرژی خورشیدی و فُتوولتائیک (photovoltaics)، کاربردهای پزشکی، عکاسی، آلیاژهای لحیم کاری، فن آوری باتری، نیمه هادیها، صفحه نمایش لمسی و تصفیه آب - ترکیب شود - تحلیلگران استدلال میکنند که قیمت نقره میتواند در سالهای آینده افزایش قابل توجهی داشته باشد.
آنها خاطرنشان کردند: «استفادههای صنعتی بیش از نیمی از تقاضای سالانه نقره در سراسر جهان را در پنج سال گذشته تشکیل میدهد». بزرگترین مصرف کنندگان برای کاربردهای صنعتی شامل ایالات متحده، کانادا، چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، آلمان و روسیه هستند.
با وابستگی شدید ایالات متحده به واردات نقره، واردات 6500 میلیون تن نقره در سال 2021 که در حال حاضر 79 درصد نقره خود را از منابع خارجی دریافت میکند - از جمله 47% از مکزیک و 23% از کانادا بین سالهای 2017 تا 2020 - بسیاری آن را مشکوک میدانند که در این گزارش اشاره نشده است. نقره بهطور آشکار در فهرستهای رسمی مواد حیاتی که توسط وزارت انرژی ایالات متحده و سازمان زمینشناسی ایالات متحده در سال 2022 منتشر شده بود، وجود نداشت.
آنها افزودند: « این غیبت بحثهایی را برانگیخته است، چرا که اهمیت استراتژیک نقره در صنایع مختلف همچنان در حال رشد است و تقاضا در سطح جهانی افزایش مییابد.
در این گزارش آمده است: «با کاربردهای حیاتی نقره و رشد تقاضای صنعتی، بسیاری از کارشناسان این سوال را مطرح میکنند که آیا حذف آن ممکن است نیاز به ارزیابی مجدد داشته باشد یا خیر.
در واقع، این موضوع در ماههای اخیر به طور فزایندهای برجسته شده است، چرا که چندین کشور نقره را به عنوان یک فلز مهم استراتژیک قلمداد کردند.
✔️ خبر مرتبط: فراز و نشیب های جهانی: نگاهی به آیندهی طلا و نقره در سال 2025!
همانطور که قبلاً توسط کیتکو نیوز گزارش شده بود، یک نسخه پیش نویس از بودجه فدرال روسیه نشان میدهد که دولت روسیه به دنبال گسترش داراییهای خود به منظور گنجاندن فلزات گروه نقره و پلاتین است.
وزارت دارایی در مقالهای توسط اینترفاکس، که از روسی به انگلیسی ترجمه شده است، اعلام کرد: "تشکیل ذخایر فلزات گرانبهای تصفیه شده به عنوان بخشی از صندوق دولتی روسیه به تضمین بودجه متعادل فدرال و توسعه اقتصادی پایدار و همچنین رفع نیازهای صنعتی فدراسیون روسیه در مواقع اضطراری کمک میکند."
طبق گزارشی از رسانههای چینی، این اولین بار است که روسیه به صراحت نقره را به عنوان یکی از داراییهای ذخیره خود در برنامه بودجه خود ذکر میکند، که نشان میدهد نقره در حال شروع به اشغال جایگاه مهمی در برنامهریزی ذخایر استراتژیک روسیه است. روسیه که یک نیروگاه انرژی است، تأثیر قابل توجهی بر قیمت منابع جهانی دارد. با توجه به شرایط متلاطم بینالمللی کنونی و انتظارات قویتر برای تورم در آینده، کشورهای دیگر نیز ممکن است از این روند پیروی کنند که بدون شک تقاضای زیادی برای فلزات گرانبها ایجاد خواهد کرد.
این گزارش میافزاید که در حالی که «نقره، پلاتین و پالادیوم در دورههای تاریخی به شدت کم ارزش بودهاند» و «اگرچه تأثیر کوتاه مدت آن بر بازار قابل توجه نیست، اما از منظر بلندمدت سه تا پنج ساله، این داراییهایی که به شدت کمتر از ارزش ذاتی ارزشگذاری شدهاند، ارزش سرمایهگذاری بیشتری دارند.
در مورد نشست جاری بریکس و گزارشهایی که نشان میدهد این بلوک در نظر دارد بریکس پی (Brics Pay) را در پنجشنبه آینده راهاندازی کند، گزارش رسانههای چینی میگوید: «اگر این سیستم پرداخت جدید به داراییهایی مانند طلا و نقره مرتبط شود، ویژگیهای پولی را افزایش میدهد. این داراییهای فلزات گرانبها، در نتیجه باعث افزایش قیمت فلزات گرانبها مانند نقره میشود. (BRICS PAY یا BRICS Pay یک سیستم مکانیزم پیام رسانی غیرمتمرکز و مستقل است که توسط کشورهای عضو بریکس در حال توسعه است.)
✔️ خبر مرتبط: آیا نشست بریکس و انتخابات امریکا باز هم از طلا حمایت خواهد کرد؟
«یکی از دلایلی که روسیه اکنون ذخایری را برای فلزاتی مانند نقره، پلاتین و پالادیوم مستقر میکند این است که همه اینها کاربرد نظامی دارند. از نظر فنی ناشناخته است، اما گفته میشود که اکثر موشکها حاوی 10 تا 20 اونس نقره هستند.
«در یک حرکت خیره کننده، بانک مرکزی روسیه به تازگی اولین بانکی است که در چند وقت اخیر خرید نقره را اعلام کرده است.»
اکنون، روسیه برنامههای خود را برای نقره اعلام کرده است.» حرکت نقره برای تبدیل شدن به بخشی از سیستم پولی جدید جهانی اکنون آغاز شده است و سومین حرکت صعودی را هدایت خواهد کرد.
هم چین و هم هند اقدامات استراتژیک در رابطه با نقره انجام دادهاند، آنچه که برخی پیشنهاد کردهاند حرکتی حسابشده توسط دو کشور بزرگ از نظر جمعیت برای تخلیه ذخایر نقره غرب در پاسخ به سالها سرکوب قیمتها است که بسیاری به آن اشاره میکنند. استفاده از نقره در کاربردهای نظامی به عنوان انگیزهای برای تلاشهای ایالات متحده برای حفظ قیمت آن در سطوح پایینتر است.
در مورد پیامدها برای بازار نقره، این گزارش پیشنهاد میکند که "ترکیب تقاضای نظامی قابل توجه و کاربردهای صنعتی متنوع میتواند پیامدهای عمیقی برای بازار نقره داشته باشد."
✔️ خبر مرتبط: جدال غرب و شرق بر سر طلا: فرصت های سرمایهگذاری جدید
آنها گفتند: "با تقاضای قابل توجهی از هر دو بخش نظامی و صنعتی، بازار نقره ممکن است با عرضه کمتر از آنچه قبلا تصور میشد، مواجه شود." در حالی که آگاهی از تقاضای کل افزایش مییابد، میتواند قیمت نقره را افزایش دهد. اهمیت استراتژیک نقره در کاربردهای نظامی و صنعتی ممکن است منجر به افزایش علاقه دولت به تامین منابع شود. سوالاتی در مورد صحت و کامل بودن دادههای رسمی تقاضای نقره مطرح میشود.
در این گزارش آمده است: «اهمیت استراتژیک واقعی نقره در کاربردهای نظامی و صنعتی ممکن است بسیار بیشتر از آن باشد که عموماً به آن اذعان میشود و آن را به منبعی حیاتی برای امنیت ملی، پیشرفت فناوری و رشد صنعتی تبدیل میکند». تأثیر متقابل بین تقاضای نظامی، کاربردهای صنعتی و علاقه سرمایه گذاری احتمالاً آینده بازار نقره را شکل خواهد داد و به طور بالقوه منجر به ارزش گذاری مجدد این فلز همه کاره و ضروری خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
دامیننس بیت کوین به بالای 57% رسیده که بالاترین سطح از مارس 2021 است. در همین حال دامیننس اتریوم به 13.5% کاهش یافته که پایینترین سطح در همین دوره است. این افزایش دامیننس بیت کوین، تمرکز رو به رشد سهم بازار به این رمزارز را نشان میدهد.
اوج دامیننس اتریوم در چرخه گذشته، که دقیقاً قبل از بروز رسانی مرج (Merge) در سپتامبر 2022 رخ داد، 18% بود. اوج دامیننس اتریوم همچنین با کمترین دامیننس بیت کوین در 39% همزمان شده بود. از آن زمان، بیت کوین به طور پیوسته جایگاه خود را پس گرفته است.
سهم بازار سولانا به 3.2 درصد رسیده، در حالی که دامیننس BNB در دو سال گذشته 3.8% ثابت بوده است. دامیننس USDT از 7.8% در اواخر سال 2022 به 5% امروز کاهش یافته است. دامیننس ترکیبی همه توکنهای دیگر به طور قابل توجهی از 33٪ در اوایل سال 2021 به 16٪، کاهش یافته است.
اوج دامیننس بیت کوین اغلب با اوج قیمتی بازار همسو است.
مری دالی، عضو فدرال رزرو گفت، با کاهش اوراق قرضه به دلیل کاهش نرخ بهره در ایالات متحده، همچنان انتظار دارد کاهش نرخ بهره ادامه داشته باشد.
بریتانیا در نیمه اول مالی کسری دولت بزرگتر از حد انتظار داشت و فشارها را قبل از بودجه ریوز، وزیر خزانه داری بریتانیا، افزایش داد.
جهان با طیف گستردهای از چالشهای حیاتی، از درگیریهای نظامی مداوم و بدتر شدن بحران اقلیمی گرفته تا پیامدهای پیشبینی نشده جهانیزدایی و شتابدهی هوش مصنوعی مواجه است. اما این چالشها حل نشدنی نیستند.
ترامپ و اروپا
از جنگها گرفته تا مصرفکنندگان محتاط، بخش صنعتی و سیاستهای متزلزل،نگرانیهای بسیاری برای بانک مرکزی اروپا وجود ندارد.
اما با نزدیک شدن به انتخابات 5 نوامبر ایالات متحده، نگرانی دیگری به طور فزایندهای آشکار میشود: اگر دونالد ترامپ به کاخ سفید بازگردد چه اتفاقی رخ میدهد؟
✔️ خبر مرتبط: پیروزی ترامپ میتواند یورو را ضعیف کند
در حالی که ریسکها از اولین دوره ریاست جمهوری او هنوز تازه است، نگرانی در مورد یک جنگ تجاری جدید در حال افزایش است. این مسئله تا حدی به این دلیل است که ایده کاندیدای جمهوری خواه برای اعمال 60 درصد عوارض بر کالاهای چینی و 20 درصد بر سایر کالاها، ریسکهای رشد اقتصادی را تهدید میکند که تأثیر موانعی را که او پس از روی کار آمدن در سال 2017 تحمیل کرد، کوچک نشان میدهد.
چنین نگرانی قابل درک است، حداقل به این دلیل که اقتصادهای اروپا اکنون در وضعیت بسیار مخاطره آمیزی نسبت به قبل از همه گیری ویروس کرونا قرار دارند.
تجارت منطقه یورو با ایالات متحده از دوره اول ترامپ رشد کرده است
آلمان برای دومین انقباض سالانه متوالی خود آماده است، فرانسه اقداماتی را برای کاهش کسری بودجه انجام میدهد که میتواند به تولید آسیب برساند و سرمایهگذاران در بریتانیا بر روی سیاست پولی تسهیلی سریعتر نیز شرط بندی کردهاند.
تحلیلگران تا حد زیادی موافق هستند که برای اروپا، پیامد اصلی تعرفههای جدید ترامپ ضربه قابلتوجهی به توسعه اقتصادی خواهد بود، چرا که شرکتها سرمایهگذاریها را به تعویق میاندازند و خانوادهها در پرتو افزایش عدم قطعیت حتی برای خرج کردن پول خود مرددتر میشوند.
✔️ خبر مرتبط: کامالا هریس در نظرسنجی رویترز از ترامپ جلو زد
تخمین تاثیر آن بر تورم کمی پیچیدهتر است و به نحوه واکنش اروپا - و چین - بستگی دارد.
اگر هر مقامی نیاز به یادآوری چنین تهدیدهایی دارد، نشستهای صندوق بینالمللی پول در واشنگتن در این هفته ممکن است به خوبی یادآوری این مسئله باشد. کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، پیش از سفر به پایتخت ایالات متحده، جو را آماده کرده است.
او هفته گذشته به خبرنگاران گفت: «هر گونه بیشتر شدن تعرفهها و موانع برای تجارت با بقیه جهان، بدیهی است که یک نقطه ضعف است.
اروپا چگونه به یک جنگ تجاری جدید توسط ترامپ واکنش نشان دهد؟
این مسئله هنوز مشخص نیست، اگرچه بدهی بالاتر در برخی از بزرگترین کشورهای منطقه به این معنی است که فضای مالی برای کاهش هر گونه تأثیر منفی محدود است. همچنین در اتحادیه اروپا درباره نحوه واکنش به حمایت گرایی در خارج از کشور اختلاف نظر وجود دارد، که پیش بینی چگونگی واکنش این اتحادیه را دشوار میکند.
همه اینها ممکن است بار دیگر بانکهای مرکزی را در خط مقدم هر گونه ریسک اقتصادی قرار دهد. با نرخهای بسیار بالاتر از سطوح فوقالعاده پایین قبلی، حداقل دامنه بیشتری برای پاسخ به حمله ترامپ دارند. اما این موضوع چندان آرامش بخش نیست.
بیشتر بخوانید:
در بحبوحه نگرانیهایی که شرکتهای سهامی عام استخراج کننده بیت کوین بیش از حد ارزش گذاری شدهاند، حجم معاملات روزانه بیت کوین به طور منظم از کل ارزش بازار شرکتهای استخراج بیت کوین فراتر رفته است.
در 21 اکتبر، بیت کوین 37 میلیارد دلار حجم معاملات اسپات را ثبت کرد و روندی بین 20 تا 40 میلیارد دلار را در طول سال 2024 حفظ کرد. بر اساس دادههای Coinglass، اوپن اینترست مشتقات بیتکوین نیز به بالاترین حد خود در حدود 40 میلیارد دلار رسیده و حجم معاملات آن تقریباً دو برابر شده است.
به گفته تحلیلگران علیرغم نظرات مبنی بر اینکه سهام استخراج کنندگان بیت کوین از منظر بنیادی بیش از حد ارزش گذاری شده است، عوامل موثر بر بازار نشان میدهند که این ارزش گذاریها ممکن است افزایش بیشتری پیدا کند. تحلیلگران خاطرنشان میکنند که کل بخش استخراج بیت کوین دارای ارزش بازار تقریباً 28 میلیارد دلار است. این شرکتها در مجموع نزدیک به 30 درصد از عرضه بیت کوین را تولید میکنند.
حجم معاملات روزانه در صرافیهای بیتکوین بالاتر از کل سقف ارزش بازار شرکتهای استخراجکننده است که تفاوت قابلتوجهی را در بازار استخراج کنندگان بیتکوین نشان میدهد.
طبق اعلام انجمن جهانی فولاد، چین در سال 2024 کمتر از نیمی از مصرف جهانی فولاد را به خود اختصاص خواهد داد، چرا که افت در بخش املاک و مستغلات این کشور باعث کاهش تقاضا برای این فلز شده است.
پیشبینیهای Worldsteel چشماندازهای متفاوتی را بین چین - که برای دو دهه محرک اصلی رشد تقاضای جهانی بود - و باقی جهان، از جنوب آسیا تا خاورمیانه و آمریکای لاتین نشان میدهد.
سیمون تروت، مدیر اجرایی سنگ آهن در گروه ریوتینتو (Rio Tinto)، بزرگترین تامین کننده مواد تشکیل دهنده فولاد در جهان، روز جمعه در یک سخنرانی در ملبورن گفت: چین از نظر تقاضای فولاد در اوج ساختاری قرار دارد. با وجود رشدی که در چین شاهد بودیم، جهان در 20 سال آینده به فولاد بیشتری نسبت به 30 سال گذشته نیاز خواهد داشت.
✔️ خبر مرتبط: آیا چین قدرت خود را در بازار جهانی فولاد از دست می دهد ؟
ورلد استیل پیشبینی میکند که مصرف چین برای چهارمین سال کاهش در سال 2024 به 869 میلیون تن رسیده است، در حالی که تقاضا در بقیه نقاط جهان 1.2% افزایش یافته و به 882 میلیون تن رسیده است. به گفته این انجمن، سهم چین در سال 2025 بیشتر کاهش خواهد یافت.
این ارقام نشان میدهد که چگونه پایان رونق زیرساختها و املاک چند دهه چین در حال تغییر شکل مصرف فولاد این کشور است. اما آنها همچنین دلیل دیگری برای افزایش شدید صادرات چین در سال جاری به بالاترین حد خود از سال 2016 نشان میدهند: افزایش تقاضا در جاهای دیگر.
به گفته ورلد استیل، بازار هند در سال جاری با رشد 8 درصدی - پس از افزایش 14 درصدی در سال 2023 - به 143 میلیون تن خواهد رسید، در حالی که سایر اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه برای دومین سال متوالی شاهد رشد حدود 7 درصدی خواهند بود.
بقیه کشورهای جهان آخرین بار در سال 2018 از سهم چین از تقاضا پیشی گرفتند. ورلد استیل ریسکهای پیشبینیهای خود را به دلیل رگبار اقدامات محرک اخیر پکن برای حمایت از رشد تأیید کرد و به «احتمال فزاینده مداخله اساسی دولت و حمایت از اقتصاد واقعی اشاره کرد که میتواند تقاضای فولاد چین را در سال 2025 تقویت کند».
چین پس از کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی در پایان سپتامبر به عنوان بخشی از یک سری اقدامات با هدف احیای رشد اقتصادی، نرخهای وام معیار خود را کاهش داد.
به نظر میرسد معاملهگران داخلی یوان چین نسبت به همتایان فراساحلی خود اطمینان بیشتری دارند که تلاطم ارز در دوره انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده مهار خواهد شد.
پل چان وزیر مالی روز یکشنبه در وبلاگ خود نوشت: هنگ کنگ اقدامات متعددی را با هدف تبدیل شدن به یک مرکز تجارت بین المللی برای طلا و سایر کامودیتیها اجرا خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
در یک سال گذشته اتفاق عجیبی برای قیمت طلا رخ داده است. به نظر میرسد که با ثبت رکورد قیمتی یکی پس از دیگری، طلا از تأثیرگذاران تاریخی سنتی خود، مانند نرخ بهره، تورم و دلار، فاصله گرفته است. علاوه بر این، ثبات رشد آن در تضاد با نوسانات در موقعیتهای ژئوپلیتیکی مهم است.
ویژگی "مناسب تمام شرایط" طلا نشان دهنده چیزی است که فراتر از اقتصاد، سیاست و تحولات ژئوپلیتیکی بوده است. این مسئله یک روند رفتاری رو به رشد پایدار در بین چین و کشورهای "قدرت متوسط" و همچنین سایر کشورها را نشان میدهد. این روندی است که غرب باید بیشتر به آن توجه کند.
طی 12 ماه گذشته، قیمت هر اونس طلا در بازارهای بینالمللی از 1947 دلار آمریکا به 2715 دلار آمریکا افزایش یافته است که تقریباً 40% افزایش یافته است. جالب اینجاست که این افزایش قیمت نسبتا خطی بوده است و هر پولبکی، خریداران بیشتری را به خود جذب میکند. علیرغم برخی نوسانات شدید در نرخهای بهره مورد انتظار، یک محدوده نوسان گسترده برای بازده اوراق خزانه داری ایالات متحده، کاهش تورم و نوسانات ارزی، رخ داده است.
برخی ممکن است وسوسه شوند که عملکرد طلا را به عنوان بخشی از افزایش عمومیتر قیمت داراییها نادیده بگیرند، به عنوان مثال، شاخص S&P 500 ایالات متحده در 12 ماه گذشته حدود 35% افزایش یافته است. با این حال خود این همبستگی غیرعادی است. برخی دیگر آن را به ریسک درگیریهای نظامی نسبت میدهند که منجر به از دست دادن بسیاری از غیرنظامیان بیگناه، همراه با تخریب گسترده زیرساختها شده است. با این حال، حرکت قیمت نشان میدهد که ممکن است اتفاقات بیشتری در جریان باشد.
✔️ خبر مرتبط: آانتخابات آمریکا میتواند جرقهای برای بازگشت قیمت طلا باشد
خرید مداوم بانک مرکزی خارجی عامل مهمی برای تقویت طلا بوده است. به نظر میرسد چنین خریدی فقط به تمایل بسیاری برای متنوع سازی تدریجی ذخایر خود برای دور شدن از سلطه دلار، علیرغم «استثناییگرایی اقتصادی» آمریکا مرتبط نیست. همچنین علاقهای به بررسی جایگزینهای احتمالی برای سیستم پرداختهای مبتنی بر دلار وجود دارد که برای حدود 80 سال هسته اصلی معماری بینالمللی بوده است.
دلیل این مسئله کاهش اطمینان عمومی در مدیریت نظم جهانی آمریکا است.
در آینده در مورد تعرفههای تجاری و تحریمهای سرمایهگذاری توسط آمریکا، همراه با کاهش علاقه آن به سیستم چندجانبه مبتنی بر قانون و مشارکتی که 80 سال پیش نقشی اساسی در طراحی آن ایفا کرد، بیشتر خواهیم شنید.
همچنین در مورد توانایی روسیه برای ادامه تجارت و رشد اقتصاد خود با وجود خروج برخی از بانکهای این کشور در سال 2022 از سوئیفت (SWIFT)، سیستم بینالمللی که اکثریت قریب به اتفاق پرداختهای فرامرزی را اداره میکند، بیشتر خواهیم شنید. روسیه این کار را با ایجاد یک سیستم جایگزین مبادله و پرداخت که تعداد انگشت شماری از کشورهای دیگر در آن فعال هستند، انجام داده است. این امر در حالی که ناکارآمد و پرهزینه بود، به روسیه اجازه داد تا دلار را دور بزند و مجموعهای اصلی از روابط اقتصادی و مالی بین المللی را حفظ کند.
✔️ خبر مرتبط: کشورهای بریکس بیش از 20 درصد از ذخایر طلای جهان را در اختیار دارند
سپس جنبه مربوط به درگیری در خاورمیانه وجود دارد که در آن ایالات متحده از نظر بسیاری به عنوان حامی ناسازگار حقوق اساسی بشر و اجرای قوانین بین المللی است. این تصور توسط ایالات متحده تقویت شده است که چگونه این کشور متحد اصلی خود را در برابر واکنش به اقداماتی که به طور گسترده در جامعه بین المللی محکوم شده است، محافظت میکند.
آنچه در اینجا مطرح است نه تنها از بین رفتن نقش سلطه دلار بلکه تغییر تدریجی در عملکرد سیستم جهانی است. هیچ ارز یا سیستم پرداخت دیگری قادر نیست و نمیخواهد دلار را در مرکز این سیستم جابجا کند و محدودیت عملی برای متنوع سازی ذخایر وجود دارد. اما تعداد فزایندهای از روزنههای کوچک برای دور زدن دلار ساخته میشود و تعداد فزایندهای از کشورها علاقه مند این مسئله هستند.
آنچه برای قیمت طلا اتفاق افتاده است فقط از نظر تأثیرات سنتی اقتصادی و مالی غیرعادی نیست بلکه فراتر از تأثیرات سخت ژئوپلیتیکی پیش رفته تا پدیدهای گستردهتر را به تصویر بکشد که در حال ایجاد حرکت سکولار است.
این ریسک به طور جدی سیستم جهانی را تکه تکه کرده و نفوذ بینالمللی دلار و سیستم مالی ایالات متحده را از بین میبرد. این امر بر توانایی ایالات متحده برای اطلاع رسانی و تأثیرگذاری بر نتایج تأثیر میگذارد و امنیت ملی آن را تضعیف میکند. این پدیدهای است که دولتهای غربی باید بیشتر به آن توجه کنند و این جایی است که هنوز زمان برای تصحیح مسیر وجود دارد، البته نه به اندازهای که برخی امیدوارند.
بیشتر بخوانید:
در کمپینهای انتخاباتی، دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه ریاستجمهوری، وعده کاهش هزینههای انرژی برای خانوادههای آمریکایی و تضمین وضعیت «ابر قدرت انرژی» را برای صنعت نفت و گاز داخلی همراه با سیاستهای تجاری حمایتگرایانه داده است.
ترامپ در یک گردهمایی در میشیگان در ماه اوت گفت: «هدف من این است که هزینههای انرژی شما را ظرف 12 ماه پس از روی کار آمدن به نصف کاهش دهم». "ما میتوانیم این کار را انجام دهیم!"
اما برخی نسبت به این مسئله بدبین هستند. روسای جمهور ایالات متحده مطمئناً میتوانند تولید نفت و گاز داخلی را از طریق ابزارهای مختلف سیاستی مانند مقررات و دستورات اجرایی تشویق کنند، اما به سختی میتوانند تعادل بازار را تا حدی تحت تأثیر قرار دهند که به طور معناداری قیمتها را به یک سمت تغییر دهد. تولید نفت ایالات متحده در حال حاضر در بالاترین سطح خود قرار دارد و صادرات سوخت همچنان رکوردهای جدیدی را ثبت میکند - بنابراین حتی اگر مقررات زیست محیطی کاهش یابد یا اجاره نامه برای حفاری نفت تسریع شود، احتمالاً برای آمریکاییها در پمپ بنزین تغییر زیادی نخواهد کرد.
افزایش صادرات آمریکا به اروپا و آسیا
با این حال، پیشنهاد ترامپ برای بازنگری سیاست طولانی مدت تجاری ایالات متحده با افزایش بی رویه تعرفههای وارداتی برای محافظت از مشاغل تولیدی در آمریکا، ریسکی بسیار واقعی برای به دام انداختن میلیونها بشکه نفتی که این کشور هر روز مبادله میکند، به همراه دارد و همواره هزینههای انرژی را برای همه آمریکاییها و صنایع افزایش میدهد. تحمیل طولانی مدت تعرفهها بر سوخت های حیاتی برای اقتصاد ایالات متحده می تواند امنیت ملی را تضعیف کند، پویایی کسب و کار را تضعیف کند و تعداد بازارهایی را که شرکتهای آمریکایی میتوانند در آن رقابت کنند و سود ببرند را کاهش دهد. در حالی که ترامپ به تدوین چشمانداز خود برای اقتصاد و کشور ادامه میدهد، ارزش دارد که نگاهی دیگر به پیامدهای بالقوه «MAGAnomics» برای امنیت انرژی، انعطافپذیری و مقرون به صرفه بودن ایالات متحده بیندازیم. (Maganomics سیاست اقتصادی است که توسط دونالد ترامپ طراحی شده و ثروت و رفاه را برای همه در اولویت قرار میدهد. بر اساس طرح آنها، 0.1 درصد برتر - خانوارهایی که بیش از 4 میلیون دلار در سال درآمد دارند - به طور متوسط حداقل 175000 دلار در سال کاهش مالیات خواهند داشت.)
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: تعرفه زیباترین کلمهای است که در فرهنگ لغت وجود دارد
جنگهای تجاری هرگز برای بازارهای انرژی نوید خوبی ندارد. نفت یک کالای جهانی است که به انعطاف پذیری بازارهای بین المللی برای تضمین تخصیص کارآمد عرضه و قیمت شفاف بستگی دارد. ایالات متحده با پیشی گرفتن از عربستان سعودی و روسیه به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت جهان در سال 2018، با تبدیل شدن به یک صادرکننده خالص نفت و فرآوردههای نفتی، با تولید روزانه بیش از 13 میلیون بشکه، از مزایای تجارت آزاد بهره میبرد. این امر به طور همزمان امنیت انرژی کشور را تقویت کرده، کسری تجاری را بهبود بخشیده و رشد اقتصادی را تقویت کرده است. صادرات نفت ایالات متحده به کاهش ضربه ناشی از جابجایی عرضه جهانی ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین کمک کرده است و در عین حال منابع کافی برای متحدان را برای مقاومت در برابر تهاجمات و فشارهای بیشتر ولادیمیر پوتین فراهم کرده است. با این حال، علیرغم چشم انداز بسیار بهبود یافته انرژی، ایالات متحده همچنان روزانه تقریباً 6.5 میلیون بشکه نفت از بازار جهانی وارد میکند - پارادوکس عجیبی که باعث سردرگمی کسانی میشود که با پیچیدگیهای بازار انرژی ایالات متحده آشنا نیستند.
برای شروع، ایالتهای مصرف کننده عمده بنزین - مانند ایالتهای فلوریدا یا ایالتهای نیوانگلند - فاقد زیرساختهای پالایشی و خط لولهای هستند که آنها را به بقیه کشور متصل کند، به این معنی که آنها باید برای تامین نیازهای تقاضای خود به واردات سوخت متکی باشند. در همین حال، پالایشگاهها در منطقه ساحل خلیج فارس به سمت فرآوری گریدهای نفت خام ترش سنگینی که معمولاً در مکانهایی مانند کانادا، عربستان سعودی و مکزیک یافت میشوند در مقایسه با نفت سبک و شیرین تولید داخل طراحی شدهاند. شکست هیدرولیکی ظرفیت تولید شیل ایالات متحده را افزایش داد، اما از قضا این نوع نفت اشتباهی برای پالایشگاههای آمریکا است. بیشتر نفت جدیدی که تولید میشود باید صادر شود چرا که نگهداری آن برای مصرف داخلی به دلیل این مسائل سازگاری نه اقتصادی است و نه منطقی. (شکست هیدرولیکی (Hydraulic fracturing) یا فرکینگ، یک تکنیک تحریک چاه است که در آن صخره به وسیلهٔ مایع فشردهشده شکسته میشود.)
اگرچه بسیاری از برنامههای سیاست ترامپ هنوز مبهم است، اما این برنامهها در یک زمینه کاملاً واضح هستند: او میخواهد تعرفهها را افزایش دهد - آن هم خیلی زیاد. پس از اینکه وی در ابتدا گفت تعرفهها بر همه کالاهای وارداتی تا 10 درصد افزایش مییابد، اخیراً پیشنهاد کرد که میتوان آنها را به 20 درصد و 60 درصد بر همه کالاهای تولید شده در چین افزایش داد. اگر این اقدام رادیکال جدید اجرا شود، تعرفهها را به سطحی افزایش میدهد که آخرین بار در دهه 1930 مشاهده شد، زمانی که تجارت جهانی تحت فشار سیاستهای حمایتگرایانه اعمالشده در ایالات متحده و واکنش تلافیجویانه تعرفههای اروپاییها کاهش یافت. تکرار چنین سناریویی امروز صدمات سنگینی را به صنعت نفت و گاز ایالات متحده وارد میکند. تعرفههای به این بزرگی بخشی از نفت وارداتی پالایشگاههای ایالات متحده از بازار جهانی، اگر نگوییم تمام آن، را پوشش میدهد. پالایشگاههایی که به نفت وارداتی متکی هستند باید یا مالیات وارداتی جدید بپردازند یا میلیونها دلار سرمایه گذاری کنند تا زیرساختها را ارتقا دهند تا بتوانند به طور موثر انواع نفت خام تولید شده در داخل را پردازش کنند. در هر صورت، هزینههای بیشتر در قالب افزایش قیمت بنزین و گازوئیل به مصرف کننده منتقل میشود.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ تهدید به تعرفه ۱۰۰٪ بر کشورهای غیر دلاری میکند
علاوه بر این، تعرفههای بالاتر بر روی نفت وارداتی احتمالاً قیمت نفت خام تولید داخل را افزایش میدهد چرا که قیمت نفت داخلی به همان میزان واردات افزایش مییابد. از نظر قیمت، نسبت واردات مهم نیست، بلکه کل تقاضا برای نفت مهم است. تولیدکنندگان نفت ایالات متحده در صورت رقابت با نفت خام وارداتی با قیمت بالاتر، انگیزه بسیار کمی برای کاهش هزینه تولید خود خواهند داشت. هر چه تعرفهها برای مدت طولانیتری در جای خود باقی بمانند، احتمال اینکه این هزینهها به طور دائم تعبیه شوند، بیشتر میشود. برخی در این صنعت استدلال میکنند که دولت ترامپ میتواند با معافیت کلی تجارت نفت از تعرفههای واردات و مذاکره بر سر توافقهای دوجانبه، ضربه به مصرفکنندگان آمریکایی را کاهش دهد. با این حال، ریسک شکست هرج و مرج در مذاکرات تجاری همچنان بر بازار جهانی نفت تاثیر میگذارد که احتمالاً معاملات سایه را تشویق میکند و منجر به نوسان قیمت میشود.
اگر کشورهای دیگر با اعمال موانع تجاری خود، مانند دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، اقدامات تلافی جویانه انجام دهند، این امر اساساً به منزله مالیات جهانی بر تجارت خواهد بود که صادرات نفت ایالات متحده را برای خریداران خارجی جذاب نمیکند. به طور فرضی، تعرفه تلافی جویانه 60 درصدی بر صادرات نفت آمریکا به چین اساساً به تجارت نفت بین دو کشور بزرگ مصرف کننده نفت جهان پایان میدهد. سپس، هزینههای متفرقه مرتبط با تعرفههای واردات بالاتر مانند سطوح بالا تورم کلی و قیمتهای بالاتر برای تجهیزات تولیدی مورد استفاده برای حفاری نفت، خطوط لوله و حملونقل وجود دارد. نمونهای از این را در سال 2018 دیدیم که کاخ سفید تعرفه 25 درصدی بر فولاد و آلومینیوم وارداتی وضع کرد و تولیدکنندگان آمریکایی بلافاصله هزینههای مرتبط را به مصرف کنندگان منتقل کردند. قیمت بنزین در آن فصل تابستان به بالاترین حد در چهار سال گذشته رسید.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: برای هر خودرویی که از مرز مکزیک عبور میکند، تعرفه صد درصدی اعمال خواهیم کرد
اگرچه تولیدکنندگان نفت ایالات متحده ممکن است از دستور کار مقررات زدایی ترامپ استقبال کنند، اما این مسئله به تنهایی برای تحقق وعده کاهش هزینههای انرژی بر مبنای پایدار کافی نخواهد بود. مقررات زدایی و اجازه اصلاحات، که ممکن است شامل یک برنامه لیزینگ فعالتر یا کاهش قوانین انتشار باشد، به صنعت کمک میکند تا تولید بیشتر را کاهش دهد، اما تاثیر قیمت پایین جزئی خواهد داد. در عوض، تمرکز بحث باید بر گسترش ریشهای سیاستهای تجاری حمایتگرایانه ترامپ باشد که در حال حاضر برای دور دوم او مورد بحث قرار میگیرد. تعرفههای نفتی سیاست بدی است. این تعرفه هزینههای قابل توجهی را بر مصرف کنندگان، مشاغل و کل اقتصاد آمریکا تحمیل میکند. زیانها بسیار اندک نیستند، اما هزینه واقعی هر تعرفه نفتی احتمالاً بیشتر از تخمینها، خواهد بود. بدون عرضه مطمئن انرژی با قیمتهای مقرون به صرفه، هیچ کشور مدرنی نمیتواند به رشد اقتصادی پایدار دست یابد. علاوه بر این، امنیت ملی جمعی آمریکا و متحدان خود را به خطر خواهد انداخت. اما با قضاوت بر اساس شایعهها، به نظر نمیرسد که دونالد ترامپ به زودی نظر خود را در مورد تعرفهها تغییر دهد.
بیشتر بخوانید: