یوتوتایمز » بایگانی: امیر موسوی » برگه 20
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
به گفته منابع، پارلمان کره جنوبی به جلوگیری از اعلام حکومت نظامی رئیس جمهور یون رای داد.
پس از اعلام رای، یک مقام دفاعی کره جنوبی اظهار داشت: «ما حکومت نظامی را حفظ خواهیم کرد.»
قیمت بیت کوین (BTC) امروز در حالی که قیمت جهانی آن در محدوده ۹۳,۷۰۰ دلار باقی مانده بود، با کاهش قابل توجهی در صرافیهای کره جنوبی به ۶۱,۶۷۴ دلار رسید. این افت پس از اعلام وضعیت فوقالعاده و اجرای حکومت نظامی توسط یون سوک-یول، رئیس جمهور کره جنوبی، رخ داد. قیمت بیت کوین که ابتدا از ۹۶,۰۰۰ دلار به ۹۳,۷۰۰ دلار کاهش یافته بود، در بازارهای مبتنی بر وون کره (KRW) افت شدیدتری را تجربه کرد.
در صرافیهای کرهای نظیر Upbit، کاهش قیمت بیت کوین به حدی بود که اختلاف قیمتی حدود ۸,۰۰۰ دلار بین این بازارها و میانگین جهانی ایجاد کرد. اگرچه قیمت بیت کوین به سرعت بخشی از افت خود را جبران کرد، اما این تفاوت قیمتی فرصت آربیتراژ را برای معاملهگرانی که توانایی استفاده از این شرایط را دارند، فراهم کرده است. بر اساس گزارش Wu Blockchain، تمامی جفتارزهای معاملاتی مبتنی بر وون در صرافیهای کرهای سقوط کردند.
اعلام وضعیت فوقالعاده و حکومت نظامی توسط رئیس جمهور یون با ادعای مقابله با فعالیتهای ضددولتی و همدلی با کره شمالی در میان اعضای پارلمان مخالف انجام شد. یون در یک بیانیه تلویزیونی اظهار داشت که هدف این اقدام «ریشهکن کردن نیروهای طرفدار کره شمالی و حفاظت از نظام دموکراتیک قانون اساسی» است.
این تصمیم باعث ایجاد ابهامات زیادی در بازارهای مالی کره جنوبی شده؛ گزارشها نشان میدهد که تمامی صرافیهای رمزارزی در این کشور فعالیت خود را متوقف کردهاند و معامله در این بازارها تقریباً غیرممکن شده است.
حزب دموکرات، که مخالف دولت یون بوده، در واکنش به این اقدام، جلسه اضطراری برگزار کرده است. این بحران سیاسی به آشفتگی در بازارهای مالی دامن زده و نه تنها بر بازار رمزارزها، بلکه بر احساسات اقتصادی در منطقه تأثیر گذاشته است.
بر اساس نظرسنجی اخیر رویترز، تولید نفت اوپک در ماه نوامبر برای دومین ماه متوالی افزایش یافته و با افزایشی معادل 180 هزار بشکه به 26.51 میلیون بشکه رسیده که عمدتاً به دلیل بهبود تولید لیبی پس از حل بحران سیاسی این کشور بوده است. با این حال، اعضای اوپک که متعهد به کاهش تولید در چارچوب توافق اوپک پلاس هستند، تولید خود را به طور کلی ثابت نگه داشتهاند.
به گزارش یونهاپ، نیروهای فرماندهی نظامی کره جنوبی وارد منطقه پارلمان شدهاند.
یون سوک-یول، رئیس جمهور کره جنوبی، اعلام حکومت نظامی کرده و اظهار داشته که به دلیل عملکرد حزب مخالف، دولت فلج شده است. هان دونگ-هون، رهبر حزب حاکم «قدرت مردم»، با انتقاد شدید از این تصمیم، اعلام کرده که اعلام حکومت نظامی اشتباه بوده و او تمام تلاش خود را برای جلوگیری از اجرای آن به کار خواهد گرفت.
از سوی دیگر، لی جائه-میونگ، رهبر حزب مخالف، اعلام کرده که پارلمان تلاش خواهد کرد تا جلوی این تصمیم را بگیرد، اما نگرانیهایی نیز وجود دارد که نیروهای نظامی اقدام به بازداشت مقامات کنند. به گزارش خبرگزاری یونهاپ، ورودی پارلمان مسدود شده و نمایندگان قادر به ورود به ساختمان نیستند.
فرماندهی حکومت نظامی نیز بیانیهای صادر کرده و اعلام داشته که تمامی رسانهها و انتشارات تحت کنترل آنها قرار دارند و افرادی که قوانین حکومت نظامی را نقض کنند، بدون حکم قضایی بازداشت خواهند شد. با این حال، فرماندهی تأکید کرده است که تلاش میشود تا حد امکان از ایجاد مزاحمت در زندگی روزمره مردم، به جز نیروهای مخالف رژیم، جلوگیری شود.
بازارهای مالی کره جنوبی نیز تحت تأثیر این تحولات قرار گرفتهاند. بر اساس گزارشها، بورس کره اعلام کرده که بازار روز چهارشنبه طبق روال معمول فعالیت خواهد کرد، اما تصمیم نهایی درباره بازگشایی هنوز قطعی نشده است.
در همین حال، وون کره جنوبی حدود ۱ درصد کاهش ارزش داشته و به پایینترین سطح دو سال اخیر رسیده است. همچنین، به دنبال اعلام این خبر، تمایل به خرید اوراق قرضه و ین ژاپن به عنوان داراییهای امن افزایش یافته است.
یک مقام بانک مرکزی کره جنوبی اعلام کرده که این نهاد در حال آمادهسازی تدابیر لازم برای تثبیت بازار در صورت نیاز است و پس از برگزاری جلسات، اطلاعیههای لازم را منتشر خواهد کرد. با این حال، نگرانیهایی در میان فعالان بازار وجود دارد که این تصمیم ممکن است به اقدامات مرتبط با بودجه یا تحولات جدیتری اشاره داشته باشد.
در سطح بینالمللی، کاخ سفید اعلام کرده که دولت بایدن با مقامات کره جنوبی در تماس بوده و اوضاع را از نزدیک تحت نظر دارد. این تحولات موجب نگرانیهایی درباره آینده سیاسی و اقتصادی کره جنوبی شده و واکنشهای زیاد داخلی و خارجی را به دنبال داشته است.
آمار فرصتهای شغلی - JOLTS Job Openings (اکتبر)
تعداد ترک شغل: 3.326 میلیون (قبلی 3.098 میلیون)
اسرائیل با شدت و قاطعیت این آتشبس را حفظ میکند و هرگونه تخلف، صرف نظر از اهمیتش، با واکنش جدی مواجه خواهد شد.
علاقه دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، به اعمال تعرفهها بر واردات بر کسی پوشیده نیست. این ویژگی او، از مدیران شرکتهای بزرگ گرفته تا صاحبان کسبوکارهای کوچک، سرمایهگذاران وال استریت و حتی دولتهای خارجی را به چالش کشیده است. این گروهها برای درک مسیر گذار از شعارهای محافظهکارانه ترامپ در دوران کارزار انتخاباتی به سیاستهای اجرایی، با عدم قطعیتهای زیادی روبهرو هستند.
تحلیلگران اقتصادی بلومبرگ، با بررسی دادهها و مشورت با مقامات و کارشناسانی که سیاستهای تجاری دولت اول ترامپ را اجرایی کردهاند، سناریویی محتمل برای اقدامات آتی او ارائه دادهاند. این سناریو بر اساس ارزیابی واقعیتهای سیاسی و اقتصادی و همچنین درک شیوههای اجرایی ترامپ ترسیم شده است.
چالش تفکیک نمایش از واقعیت
یکی از دشواریهای اساسی در تحلیل اقدامات ترامپ، جدا کردن اظهارات نمایشی او از فرآیندهای واقعی و آهستهای است که طی آن تعرفهها طراحی و اعمال میشوند. در دوران کارزار انتخاباتی و حتی پس از پیروزی در انتخابات، ترامپ تهدیدهایی چون اعمال تعرفه ۶۰ درصدی بر واردات از چین و ۱۰ تا ۲۰ درصدی بر کالاهای دیگر کشورها را مطرح کرد.
با این حال، سیاستهایی که احتمالاً در دوران ریاست جمهوری او اجرا خواهد شد، به نظر میرسد به صورت مرحلهای و هدفمند طراحی شود تا ضمن افزایش درآمد تعرفهای و افزایش اهرمهای مذاکره، مصرفکنندگان آمریکایی را از افزایش تورم در امان نگه دارد.
بلومبرگ پیشبینی کرده که موج اول افزایش تعرفهها در تابستان ۲۰۲۵ آغاز شود و تا پایان ۲۰۲۶، تعرفههای وارداتی از چین سه برابر گردد. علاوه بر این، افزایش تعرفههای کمتری بر واردات سایر کشورها، به ویژه کالاهای واسطهای و سرمایهای، اعمال خواهد شد. این سیاستها در مجموع میانگین تعرفههای آمریکا را از ۲.۶ درصد به نزدیک ۸ درصد خواهد رساند که بزرگترین افزایش تعرفهها از زمان تصویب تعرفههای اسموت-هاولی در دهه ۱۹۳۰ خواهد بود.
اگر این پیشبینیها درست باشد، واردات و صادرات آمریکا از ۲۱ درصد تجارت جهانی به ۱۸ درصد کاهش خواهد یافت و تجارت با چین نیز افت چشمگیری خواهد داشت. همچنین، رشد اقتصادی آمریکا کاهش خواهد یافت، بازارهای سهام با چالشهای بیشتری مواجه خواهند شد و نرخ بیکاری افزایش پیدا خواهد کرد. با این حال، از پیامدهای شدید تعرفههای جهانی که ترامپ در کارزار انتخاباتی خود وعده داده بود، اجتناب خواهد شد.
تهدیدهای فوری ترامپ و تأثیر آنها
هفته گذشته، ترامپ تهدید کرد که در روز اول ریاست جمهوری خود، تعرفه ۲۵ درصدی بر واردات از مکزیک و کانادا اعمال خواهد کرد؛ مگر اینکه این کشورها اقدامات موثری برای مقابله با مهاجرت غیرقانونی و قاچاق فنتانیل انجام دهند.
همچنین، او تهدید کرد در صورتی که چین از صادرات مواد مخدر به آمریکا جلوگیری نکند، تعرفهای ۱۰ درصدی بر کالاهای چینی اعمال خواهد کرد. این تهدیدها نشاندهنده غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ و تنوع مسیرهایی است که تعرفهها میتوانند طی کنند.
ترامپ میتواند از ابزارهای قانونی متعددی برای اعمال سریع تعرفهها استفاده کند. برای مثال:
ترکیب تیم اقتصادی ترامپ
تصمیم ترامپ برای انتخاب اسکات بسنت به عنوان وزیر خزانهداری، از سوی تحلیلگران به عنوان نشانهای از تلاش برای ایجاد تعادل میان ثبات بازار و اعمال تعرفهها تفسیر شده است. بسنت، که از مدیران برتر بازارهای مالی است، از تعرفهها به عنوان ابزاری برای افزایش درآمد دولت و اصلاح عدم تعادلهای اقتصادی جهانی حمایت کرده است.
با این حال، او تأکید کرده که اولویت اصلی اقتصاد آمریکا باید افزایش رشد تولید ناخالص داخلی به بالای ۳ درصد باشد، هدفی که ممکن است با اختلال در زنجیره تأمین و تأثیرات منفی تعرفهها بر مصرفکنندگان، به چالش کشیده شود.
از سوی دیگر، رابرت لایتیزر، معمار اصلی تعرفههای دولت اول ترامپ، در تیم جدید حضور رسمی ندارد. با این حال، انتخاب جیمیسون گریر به عنوان نماینده تجاری آمریکا نشان میدهد که لایتیزر ممکن است از طریق دستیاران خود همچنان نقش مؤثری در سیاستهای تجاری داشته باشد.
بلومبرگ پیشبینی میکند که افزایش تعرفهها بر کالاهای مصرفی، از لباس خواب گرفته تا ماشینهای بازی، در مراحل اولیه اجرا شود. سپس، در مراحل بعدی، تمرکز بر کالاهای سرمایهای و واسطهای خواهد بود. این اقدامات باعث خواهد شد تعرفهها به سطحی بازگردند که پیش از توافق تجاری مرحله اول با چین در ژانویه ۲۰۲۰ وجود داشت.
علاوه بر این، تعرفههای جدیدی بر واردات از سایر کشورها، به ویژه کالاهای واسطهای، اعمال خواهد شد. این سیاستها منجر به کاهش ۱۱ درصدی تجارت کل آمریکا و کاهش ۸۳ درصدی صادرات چین به آمریکا میشود.
تعرفهها بخشی از برنامه ترامپ برای تأمین منابع مالی کاهش مالیاتها است. برای تمدید قانون کاهش مالیاتها و مشاغل ۲۰۱۷، دولت نیاز به ۵۰۰ میلیارد دلار درآمد اضافی دارد که بلومبرگ پیشبینی میکند حدود ۲۵۰ میلیارد دلار آن از تعرفهها تأمین شود.
با این حال، اجرای این سیاستها نیازمند موافقت کنگره است، جایی که مخالفتهای احتمالی از سوی سناتورهای جمهوریخواه ایالتهای کشاورزی و طرفداران تجارت آزاد میتواند چالشبرانگیز باشد.
به گزارش چهار منبع آگاه که با خبرگزاری رویترز گفتگو کردهاند، اوپک پلاس احتمالاً کاهش تولید نفت را تا پایان سهماهه اول سال آینده تمدید خواهد کرد. این تصمیم احتمالا در نشست روز پنجشنبه اتخاذ شود و هدف آن حمایت بیشتر از بازار نفت عنوان شده است.
نرخ بهره در میانمدت به طور واضح روندی رو به کاهش خواهد داشت.
نرخ بهره فعلی هنوز به نرخ خنثی نرسیده است؛ چرخه تسهیل پولی احتمالاً در طول سال آینده ادامه دارد.
سیاست پولی همچنان به طور قابل توجهی محدودکننده است.
بازار کار بالاخره در تعادل قرار گرفته است و اکنون باید آن را به همین شکل نگه داریم.
من از افزایش تورم خوشحال نیستم، اما نمیخواهم واکنش بیش از حد نشان دهم.
دادههای اخیر نگرانیهایی را مبنی بر اینکه پیشرفت کاهش تورم به طور معنیداری بالاتر از 2 درصد متوقف شده، ایجاد کرده است.
فدرال رزرو سال آینده یک بازنگری مهم در چارچوب سیاستهای پولی خود انجام خواهد داد؛ اقدامی که تأثیرات جهانی به همراه دارد. این بازنگری، که بخشی از بازبینی دورهای سیاستهای پولی محسوب میشود، رویکرد بانک مرکزی آمریکا را در مدیریت بزرگترین اقتصاد جهان مورد بازاندیشی قرار میدهد.
در حالی که بانک مرکزی آمریکا قصد دارد بر موضوعات مهمی تمرکز کند، به نظر میرسد برخی مسائل حیاتی از این فرآیند نادیده گرفته شوند.
نقاط قوت و تغییرات مثبت
از جمله تغییرات مثبت، احتمال کنار گذاشتن یک رژیم سیاستی است که با هدف جلوگیری از ماندگاری نرخ بهره کوتاهمدت در سطح صفر ایجاد شده بود. این رژیم که در بازنگری سال ۲۰۲۰ پس از تجربه نرخ بهره صفر در بحران مالی ۲۰۰۸ و همهگیری جهانی تصویب شد، متعهد بود نرخ بهره را تا زمانی که سه شرط اساسی برآورده شوند، در سطح پایین نگه دارد:
۱. اشتغال به بالاترین سطح ممکن با ثبات تورمی برسد.
۲. تورم به ۲ درصد نزدیک باشد.
۳. تورم بالاتر از ۲ درصد پیشبینی شود تا افتهای گذشته جبران شود.
این راهبرد با هدف مهار بحران گذشته طراحی شده بود، اما برای اقتصاد در حال خروج از همهگیری، مناسب نبود. تا مارس ۲۰۲۲، در حالی که نرخ بیکاری به ۳.۸ درصد و تورم به بالای ۵ درصد رسیده بود، نرخ بهره همچنان نزدیک به صفر باقی ماند و فدرال رزرو همچنان در حال خرید اوراق قرضه دولتی و اوراق رهنی برای کاهش بازده اوراق بلندمدت بود. به عبارتی، سیاست انبساطی غیرمعمول در شرایطی که اقتصاد بیش از حد گرم شده بود، ادامه داشت.
اگرچه جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، به لزوم تغییرات اشاره کرده و احتمال کاهش ریسکهای مرتبط با نرخ بهره پایین را به دلیل افزایش نرخ بهره طبیعی مطرح کرده است، اما سه موضوع اساسی به نظر نمیرسد در دستور کار این بازنگری قرار داشته باشند:
چارچوبی برای سیاست تسهیل کمی: فدرال رزرو به یک چارچوب مشخص برای خرید داراییها (تسهیل کمی یا QE) و همچنین کاهش این داراییها (انقباض کمی یا QT) نیاز دارد. نبود چنین چارچوبی باعث سردرگمی فعالان بازار در پیشبینی نحوه و زمان اجرای این سیاستها میشود. این موضوع اثربخشی سیاستها را کاهش میدهد، زیرا انتظارات بازار بر بازده اوراق قرضه بلندمدت خزانهداری و انتقال سیاست پولی به اقتصاد تأثیر میگذارد.
ارزیابی هزینه و منافع: نیاز است که رژیمی برای تحلیل هزینه و فایده QE ایجاد شود. به عنوان مثال، در آخرین سال برنامه QE که در مارس ۲۰۲۲ پایان یافت، فدرال رزرو ۱.۴ تریلیون دلار دارایی خریداری کرد، در حالی که روشن بود واکسنهای کووید و بستههای محرک مالی دولت بایدن نیاز به سیاست انبساطی پولی را کاهش میدهند. این خریدها میتواند بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه برای مالیاتدهندگان آمریکایی داشته باشد و کل هزینه QE دوران همهگیری به ۵۰۰ میلیارد دلار برسد.
تغییر هدفگذاری نرخ بهره: هدفگذاری فعلی فدرال رزرو بر نرخ وجوه فدرال (Fed Funds Rate) ناکارآمد است، زیرا این نرخ بازاری را دنبال میکند که بانکها به ندرت از آن استفاده میکنند. پیشنهاد میشود که بانک مرکزی آمریکا به نرخ بهره ذخایر بانکی به عنوان هدف اصلی تغییر رویکرد دهد، زیرا این ابزار از سال ۲۰۰۸ در اختیار فدرال رزرو قرار گرفته است. هرچند برخی معتقدند این تغییر دشوار است، اما همپوشانی اعضای هیئت مدیره و کمیته بازار باز فدرال رزرو احتمال اختلاف نظر را به حداقل میرساند.
مسئلهای که نیاز به بازنگری ندارد
در نهایت، افزایش هدف تورمی بالاتر از ۲ درصد نیازی به بررسی مجدد ندارد. این هدف، حتی در شرایط افزایش تورم، انتظارات را تثبیت کرده و تغییر آن میتواند اعتماد به عزم فدرال رزرو را تضعیف کند. با توجه به اینکه تورم همچنان بالاتر از هدف ۲ درصدی است و فشارهایی برای تسهیل سیاست پولی جهت کمک به بدهیهای دولت وجود دارد، تغییر هدف میتواند پیامدهای پرریسکی داشته باشد.
با توجه به تأثیرات بالای سیاستهای فدرال رزرو بر اقتصاد جهانی، این بازنگری فرصتی ارزشمند است که اگر به درستی انجام نشود، ممکن است به چالشهایی جدی منجر گردد.
گزارش اقتصادی اخیر گلدمن ساکس نشان میدهد که افزایش تعرفههای پیشنهادی دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، میتواند به تقویت ارزش دلار در سال ۲۰۲۵ منجر شود.
این بانک سرمایهگذاری پیشبینی میکند این افزایش تعرفهها، که انتظار میرود دو برابر بیشتر از دوره قبلی باشد، در کنار کاهش مالیاتها تأثیر قابل توجهی بر ارزش دلار داشته باشد.
بر اساس گزارش، برنامههای پیشنهادی ترامپ، کشورهایی چون چین، مکزیک و کانادا را هدف قرار داده و نشاندهنده رویکرد یکجانبه و قاطع او در استفاده از تعرفهها به عنوان ابزاری مؤثر در سیاستهای اقتصادی است.
اقتصاددانان گلدمن ساکس پیشبینی میکنند که این افزایش تعرفهها تقریباً دو برابر میزان اقدامات قبلی خواهد بود و در سال ۲۰۲۵ به سرعت اجرایی میشود. همچنین احتمال تشدید بیشتر این اقدامات نیز وجود دارد.
علاوه بر افزایش تعرفهها، سیاستهای مالیاتی ترامپ نیز انتظار میرود که باعث رشد اقتصادی کوتاهمدت شود و به تقویت بیشتر ارزش دلار در سال آینده کمک کند.
به نقض شدید آتشبس توسط حزبالله پاسخ قاطعانه خواهیم داد؛ برنامهها و اهداف آماده اجرا در هر لحظه هستند.
ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، در سخنانی گفت: «اگر گروگانهای غزه قبل از مراسم تحلیف من در 20 ژانویه آزاد نشوند، در خاورمیانه جهنم بر پا خواهد شد.»
به دنبال انتشار دادههای اخیر، پیشبینی رشد واقعی مصرف شخصی و سرمایهگذاری ناخالص داخلی خصوصی واقعی در سهماهه چهارم به ترتیب از 3 درصد و 0 درصد به 3.4 درصد و 1.2 درصد افزایش یافت.
دادهها نشان میدهد که رشد اقتصادی در حال کاهش بوده و قدرت قیمتگذاری شرکتها نیز همچنان در حال تضعیف است.
فکر نمیکنم پیشرفت در کاهش تورم متوقف شده باشد، اگرچه این مسیر پرفراز و نشیب بوده است.
عدم قطعیتهایی در مورد سلامت بازار کار وجود دارد، اما تحلیلها نشان میدهد که این بازار به شکلی منظم در حال سرد شدن است.
فدرال رزرو معتقد است که تعادل میان ریسکهای تورمی و بازار کار میتواند توجیهکننده تعدیل سیاستهای انقباضی به سمت سیاستی خنثیتر باشد.
کاهش نرخ بهره باید به گونهای باشد که همزمان تورم را کنترل کند و به بازار کار آسیب نرساند، اما هنوز برنامه دقیقی برای آن وجود ندارد.
تصمیمگیری در مورد نرخ بهره در جلسه آتی وابسته به دادههای جدید است.
انتظار میرود که روند کاهش تورم ادامه پیدا کند و به هدف فدرال رزرو برسد.
بازار کار در وضعیت نسبتاً پایداری است؛ نه تقاضای زیادی برای استخدام هست و نه نشانهای از افت جدی.
باید منتظر بمانیم و ببینیم که تعرفهها یا سایر سیاستهای دولت جدید چگونه اقتصاد را شکل میدهند؛ با تغییر شرایط، سیاست پولی نیز تطبیق خواهد یافت.
دادههای اشتغال و PMI مسیر نرخ بهره فدرال رزرو را شکل خواهد داد!
با پایان تعطیلات شکرگزاری در ایالات متحده، توجه معاملهگران به گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) و شاخصهای مدیران خرید (PMI) به گزارش ISM معطوف خواهد شد که تأثیر قابل توجهی بر انتظارات مربوط به سیاستهای پولی فدرال رزرو خواهند داشت.
در این هفته، دلار آمریکا با کاهش نسبی همراه شد، هرچند تهدیدات تعرفهای دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده، علیه کانادا، مکزیک و چین برای مدتی آن را تقویت کرد. به نظر میرسد معاملهگران با استفاده از فرصت تعطیلات شکرگزاری و پیش از انتشار دادههای حیاتی هفته آینده، اقدام به برداشت سود از موقعیتهای خرید قبلی خود کردهاند.
با این حال، بازار همچنان نگرانیهایی درباره سیاستهای دولت تحت رهبری ترامپ دارد، زیرا قیمتگذاریهای بازار نشان میدهد احتمال زیادی برای توقف چرخه کاهش نرخ بهره فدرال رزرو تا پایان سال به وجود آمده است.
بر اساس دادههای موجود، احتمال توقف چرخه کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو در نشست ماه دسامبر حدود ۳۵ درصد است و این احتمال در نشست ماه ژانویه به ۵۸ درصد میرسد. همچنین، احتمال عدم کاهش نرخ بهره در هر دو نشست، حدود ۲۷ درصد ارزیابی شده است.
در این شرایط، معاملهگران هفته آینده توجه ویژهای به دادههای شاخصهای مدیران خرید بخش تولیدی و خدمات موسسه ISM برای ماه نوامبر خواهند داشت که به ترتیب در روزهای دوشنبه و چهارشنبه منتشر میشوند؛ اما مهمترین رویداد هفته، انتشار گزارش NFP ماه نوامبر در روز جمعه خواهد بود.
با توجه به افزایش فراتر از انتظار تورم در ماه اکتبر، زیرشاخصهای قیمت در دادههای ISM ممکن است به طور دقیق بررسی شوند تا مشخص گردد آیا فشارهای تورمی در ماه نوامبر نیز ادامه یافته یا خیر. همچنین، دادههای اشتغال در این شاخصها میتوانند نشانههای اولیهای از وضعیت بازار کار قبل از گزارش رسمی روز جمعه ارائه دهند.
اگر شاخصهای ISM نشان دهند اقتصاد ایالات متحده همچنان عملکرد مناسبی دارد، احتمال توقف چرخه کاهش نرخ بهره فدرال رزرو افزایش مییابد و این امر میتواند مجدداً موجب تقویت دلار شود. با این حال، اینکه آیا این تقویت به یک روند صعودی قوی و پایدار تبدیل خواهد شد یا خیر، به احتمال زیاد به گزارش NFP روز جمعه بستگی خواهد داشت. برای جلب اعتماد سرمایهگذاران به ادامه روند صعودی دلار، نرخ اشتغال باید از سطح پایین ۱۲ هزار نفر در ماه اکتبر به بالای ۲۰۰ هزار نفر بازگردد.
در روز سهشنبه، آمار فرصتهای شغلی JOLTs برای ماه اکتبر منتشر میشود و روز چهارشنبه نیز گزارش اشتغال بخش خصوصی و غیرکشاورزی ADP برای ماه نوامبر انتشار خواهد یافت که هر دو میتوانند سرنخهایی از عملکرد بازار کار آمریکا ارائه دهند.
آیا کاهش متوالی نرخ بهره در کانادا دور از انتظار است؟
در کنار گزارش اشتغال آمریکا، کانادا نیز گزارش اشتغال ماه نوامبر خود را منتشر میکند. بانک مرکزی کانادا در نشست اخیر خود در ۲۳ اکتبر نرخ بهره را ۵۰ نقطهپایه کاهش داد تا از رشد اقتصادی حمایت کرده و تورم را نزدیک به ۲ درصد نگه دارد.
با این حال، با انتشار دادههای تورم بالاتر از انتظار در ماه اکتبر، بازارها احتمال کاهش نیمدرصدی متوالی نرخ بهره را به حدود ۲۵ درصد کاهش دادهاند و اکنون معتقدند یک کاهش ۲۵ نقطهپایهای ممکن است کافی باشد.
گزارش اشتغال قوی در روز جمعه میتواند احتمال کاهش مضاعف نرخ بهره توسط بانک مرکزی کانادا را پایینتر ببرد و از ارزش دلار کانادا حمایت کند. با این حال، حتی گزارش اشتغال مطلوب نیز ممکن است برای تغییر روند نزولی این ارز کافی نباشد، به ویژه اگر ترامپ تهدیدات تعرفهای بیشتری علیه کالاهای کانادایی مطرح کند.
آیا رشد قویتر بانک مرکزی استرالیا را از کاهش نرخ بهره منصرف خواهد کرد؟
در استرالیا، دادههای تولید ناخالص داخلی برای سهماهه سوم در روز چهارشنبه منتشر میشود. بانک مرکزی استرالیا هنوز در این دوره نرخ بهره خود را کاهش نداده و پیشبینی میشود اولین کاهش ۲۵ نقطهپایهای در ماه مه صورت گیرد.
افزایش تورم ماهانه وزنی به ۲.۳ درصد و ثبات نرخهای هسته سرعت رشد قیمتها در سطح ۲.۱ درصد نشان میدهد که بانک مرکزی استرالیا ممکن است برای کاهش نرخ بهره زمان بیشتری نیاز داشته باشد. دادههای تولید ناخالص داخلی قویتر میتواند این روند را بیشتر به تعویق بیندازد و از دلار استرالیا حمایت کند. با این حال، مانند دلار کانادا، این ارز نیز ممکن است از تهدیدات تعرفهای ترامپ آسیب ببیند.
آیا لاگارد مخالف کاهش نیمدرصدی نرخ بهره خواهد بود؟
در اروپا، تورم آلمان و ناحیه یورو برای ماه نوامبر فراتر از انتظار بود و به ترتیب به ۲.۲ و ۲.۳ درصد رسید. با وجود این، اظهارات اعضای بانک مرکزی اروپا درباره کاهش تدریجی نرخهای بهره احتمال کاهش ۵۰ نقطهپایهای در نشست آینده را کاهش داده است.
معاملهگران یورو این هفته توجه ویژهای به سخنرانی کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، خواهند داشت که در روز چهارشنبه در کمیته امور اقتصادی و پولی پارلمان اروپا (ECON) برگزار میشود. این سخنرانی ممکن است اطلاعات بیشتری درباره برنامههای آینده این بانک مرکزی ارائه دهد.
جی پی مورگان پیشبینی کرده است که بانک مرکزی اروپا در نشست دوازدهم دسامبر نرخ بهره را ۵۰ نقطهپایه کاهش خواهد داد. بازار احتمال این کاهش را تنها ۲۰ درصد میداند، اما جی پی مورگان معتقد است که کاهش ۵۰ نقطهپایهای کافی نیست.
طبق دادهها، برآورد اولیه تورم مصرفکننده کل از ۲.۸ به ۲.۷ درصد رسیده، اما نرخ هسته از ۲ به ۲.۳ درصد افزایش یافته است. در این میان، ویلروی، عضو بانک مرکزی اروپا، به طور صریح این تغییرات را بیاهمیت دانسته و آن را رد کرد.
ویلروی در سخنرانی خود در دیژون روز جمعه اظهار داشت: «خبر خوبی داریم، تورم کاهش یافته و به سمت هدف ما پیش میرود. بنابراین احتمالاً قادر خواهیم بود به کاهش نرخهای بهره ادامه دهیم.»
وی افزود: «در پیشبینیهای ما — فراتر از تغییرات ماهانه — اطمینان داریم که به هدف تورمی خود خواهیم رسید و احتمالاً این کار در نیمه اول سال آینده تحقق خواهد یافت.»
بازارها نرخ سپردهگذاری بانک مرکزی اروپا را در ژوئیه ۲۰۲۵ حدود ۱.۸ درصد پیشبینی میکنند که نسبت به حدود ۲.۱ درصد اوایل این ماه کاهش یافته است.
شاخص سهام CSI 300 چین امروز تا ۲.۳ درصد افزایش یافت، اما در پایان معاملات با رشدی تنها ۱.۱ درصدی بسته شد. این دومین روز متوالی افزایش شاخص CSI 300 بود، اما تحلیلگران معتقدند که این رشد ممکن است بر پایه شواهد ضعیفی صورت گرفته باشد.
بازار تاکنون از سیاستهای تحریک اقتصادی چین ناامید شده، اما امیدها به اقدامات بیشتر در حال افزایش است. گزارشی در اوایل هفته جاری احتمال کاهش نرخ ذخیره قانونی (RRR) بین ۲۵ تا ۵۰ نقطهپایه در ماه دسامبر را مطرح کرده؛ موضوعی که چندان شگفتانگیز نیست.
با این حال، توجه اصلی بازار به سیاستهای مالی معطوف است، بهویژه پس از آنکه آمارهای ماه اکتبر و نوامبر کمتر از انتظار ظاهر شدند.
به گفته نایجل په، مدیر سرمایهگذاری در شرکت Timefolio Asset Management سنگاپور که در گزارشی از بلومبرگ نقل شده: «شایعات زیادی در شبکههای اجتماعی چین در حال انتشار است.»
علاوه بر احتمال کاهش RRR، برخی تحلیلگران به نشست «کنفرانس کار اقتصادی مرکزی» که قرار است با حضور رهبران عالیرتبه برگزار شود، چشم دوختهاند. گمانهزنیها حاکی از آن است که در این نشست احتمالا تدابیری همچون ایجاد صندوق تثبیت بازار املاک اعلام شود.
همچنین، شایعهای غیرمعتبر که در قالب اسکرینشاتی در فضای مجازی منتشر شده بود، ادعا میکرد که این کنفرانس زودتر از موعد برگزار خواهد شد و هدف کسری بودجه سال ۲۰۲۵ را در نسبت بالاتری تعیین خواهد کرد.
با این حال، سرمایهگذاران باید با احتیاط عمل کنند. لازم به ذکر است که سهام چین پس از جهش بزرگی که در ماه سپتامبر داشت، اکنون به طور ترسناکی در حال رنج زدن است.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، قانونی را امضا کرده است که بیت کوین (BTC) و سایر ارزهای دیجیتال را به عنوان دارایی برای تسویهحسابهای تجاری خارجی به رسمیت میشناسد. این قانون جدید که تحت چارچوبی به نام «رژیم حقوقی آزمایشی» (ELR) اجرا میشود، هدفش ادغام ارزهای دیجیتال در اقتصاد ملی روسیه است، در حالی که نظارت دقیقی بر فعالیتهای مرتبط حفظ خواهد شد.
بر اساس این قانون، برخی از قواعد مالیاتی برای فعالیتهای مرتبط با ارزهای دیجیتال سادهتر شده است. تراکنشهای مرتبط با ارزهای دیجیتال تحت ELR از مالیات معاف خواهند بود و فعالیتهای استخراج یا فروش ارزهای دیجیتال مشمول مالیات بر ارزش افزوده (VAT) نخواهند شد. با این حال، اپراتورهای مراکز استخراج ارزهای دیجیتال ملزم هستند اطلاعات مشتریان خود را به مقامات مالیاتی ارائه کنند، در غیر این صورت با جریمهای معادل ۴۰ هزار روبل (تقریباً ۳۷۱ دلار) مواجه خواهند شد.
برای معاملهگران فردی ارزهای دیجیتال، درآمد حاصل از خرید، فروش یا مبادله ارزهای دیجیتال بر اساس یک سیستم مالیاتی پلکانی مشمول مالیات خواهد شد. درآمد تا سقف ۲.۴ میلیون روبل با نرخ ۱۳ درصد و درآمد مازاد بر آن با نرخ ۱۵ درصد مشمول مالیات میشود.
از سوی دیگر، درآمد استخراجکنندگان ارز دیجیتال بهعنوان «درآمد غیرنقدی» طبقهبندی میشود و بر اساس ارزش بازار مشمول مالیات خواهد بود، در حالی که هزینههای مرتبط با استخراج میتواند از مالیات کسر شود. شرکتهایی که در زمینه استخراج فعالیت میکنند، از سال ۲۰۲۵ به بعد مشمول مالیات شرکتی ۲۵ درصد خواهند بود.
این قانون دسترسی استخراجکنندگان و معاملهگران به مزایای مالیاتی خاص مانند سیستمهای مالیاتی ساده یا معافیتهای کشاورزی را محدود میکند. هدف از این اقدام، اعمال نظارت شدیدتر بر عملیات مرتبط با ارزهای دیجیتال است.
این نخستین قانون مرتبط با ارزهای دیجیتال در روسیه نیست. پیشتر، در ماه اوت، مقررات جدیدی برای نظارت بر استخراج در مقیاس بزرگ وضع شد که تنها به نهادهای ثبت شده اجازه فعالیت میدهد. قانون جدید بر اساس این مقررات بنا شده و رویکردی ساختاریافتهتر برای ادغام ارزهای دیجیتال ارائه میدهد.
در شرایطی که روسیه با تحریمهای بینالمللی روبهرو است، به نظر میرسد این کشور تلاش دارد از ارزهای دیجیتال برای دور زدن سیستمهای مالی سنتی استفاده کند. با ارائه مشوقهای مالیاتی در کنار وضع قوانین روشن، کرملین در تلاش است تا تعادلی میان نوآوری و کنترل ایجاد کند و جایگاه خود را به عنوان یکی از بازیگران اصلی در اقتصاد دیجیتال جهانی قدرت ببخشد.
هیچکس در شورای حکام بانک مرکزی اروپا نمیداند در ماه دسامبر چه اتفاقی خواهد افتاد.
تغییرات ماهانه تولید ناخالص داخلی کانادا - GDP (سپتامبر)
تغییرات فصلی تولید ناخالص داخلی تعدیل سالانه کانادا - GDP Growth Rate Annualized (سهماهه سوم)
تورم اندکی افزایش یافته، اما این افزایش مطابق با پیشبینیها بوده است.
به گفته کازاکس، عضو بانک مرکزی اروپا، «کاهش نرخ بهره از دسامبر ادامه خواهد یافت.»
شتاب گرفتن تورم پیشبینی میشد؛ اما مطمئن هستم که سرعت رشد قیمتها همچنان کاهش خواهد یافت.
چرا دلار کانادا در حال تضعیف است؟
این هفته، دلار کانادا به پایینترین سطح خود از مه ۲۰۲۰ رسید. اگر دوران همهگیری و یک سقوط کوتاه در سال ۲۰۱۶ را کنار بگذاریم، این سطح پایینترین میزان در ۲۱ سال گذشته است.
البته، در مقیاس جهانی نمیتوان به طور کامل گفت که دلار کانادا در حال تضعیف است. این ارز در برابر یورو در میانه بازه پنجساله قرار دارد، کمی پایینتر از میانگین پنجساله در برابر پوند استرلینگ است و نزدیک به بالاترین سطح خود در ۱۵ سال گذشته در برابر ین ژاپن حرکت میکند.
با این حال، اخیراً تضعیف شده است و یک عامل اصلی داخلی وجود دارد:
نرخ بهره طبق انتظار عمل کرده و باعث کندی اقتصاد شده است. این کندی به ویژه در بازار املاک تأثیر زیادی داشته و ریسکهایی را در بخش مسکن ایجاد کرده است. وضعیت بازار مسکن در بهار آینده احتمالاً تأثیر تعیینکنندهای بر ارزش دلار کانادا در سال آینده خواهد داشت.
در ادامه چه چیزی در انتظار است؟ کاهش بیشتر نرخ بهره که بر دلار کانادا فشار خواهد آورد.
اگر تورم بالا را نادیده بگیریم، نرخ بهره ۳.۷۵ درصد برای وضعیت اقتصادی و چالشهای پیشرو بسیار بالا است. بازار احتمال ۷۸ درصدی برای کاهش ۲۵ نقطهپایه در دسامبر و ۲۲ درصد برای کاهش ۵۰ نقطپایه را پیشبینی میکند. البته، تضعیف بیشتر دلار کانادا به سیاستهای انبساطیتر بانک مرکزی این کشور بستگی دارد.
وضعیت مصرفکننده کانادایی چگونه است؟
به طرز شگفتآوری خوب. گزارش خردهفروشی در ماه سپتامبر نشاندهنده افزایش ۰.۴ درصدی ماهانه این شاخص بود و برآورد اولیه برای اکتبر رشد ۰.۷ درصدی را نشان داد. این دادههای مثبت توسط نظرسنجیهای خصوصی نیز تأیید شده است.
اینکه چرا مصرفکنندگان با وجود نرخ بهره بالا عملکرد خوبی داشتهاند، کمی پیچیده شده؛ اکنون دو نظریه مطرح شده است:
اثر ثروت: اگرچه نرخهای وام مسکن بالاتر بوده و فشار زیادی بر خانوار بدهکار وارد کرده، اما کسانی که وامهای کمتری دارند از افزایش دوبرابری قیمت خانه طی پنج سال گذشته سود بردهاند و این امر به افزایش مصرف منجر شده است.
رشد جمعیت: پارلمان کانادا این هفته اعلام کرد که ویزای ۴.۹ میلیون نفر در ۱۳ ماه آینده به پایان میرسد. گزارشهای ضد و نقیضی درباره تعداد واقعی افراد حاضر در کانادا وجود دارد و احتمالاً جمعیت بیشتری از آنچه پیشبینی شده، در این کشور زندگی میکنند؛ این رشد جمعیتی به حفظ سطح بالای مصرف کمک کرده است.
معکوس شدن رشد جمعیت چه معنایی دارد؟
پرسش دشوار برای دلار کانادا این است که چند نفر از این ۴.۹ میلیون نفر کشور را ترک خواهند کرد؟ این پرسشی است که بسیاری از تحلیلگران اقتصادی و بانکی هنوز پاسخی دقیق برای آن ندارند. اگر این افراد کشور را ترک کنند، چه تاثیری بر اجارهبها، بازار مسکن و مصرف خواهد داشت؟
در حال حاضر، در این زمینه اطلاعات دقیقی نداریم، اما انتظار میرود طی ۱۲ ماه آینده پاسخهایی در این خصوص به دست آید. همچنین به نظر میرسد انتخابات آینده بر سر مسائل مهاجرتی باشد، اما اینکه این روند به چه سمتی حرکت میکند یا تعداد واقعی مهاجران چقدر است، همچنان نامشخص خواهد بود.
تعرفهها چه تاثیری دارند؟
دلار کانادا روز دوشنبه پس از تهدید تعرفهای ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، سقوط کرد، اما ارزش آن حتی با وجود کاهش قیمت نفت، تمام افت خود را جبران نمود.
دلیل اصلی این موضوع این است که به نظر نمیرسد این تهدید جدی باشد و حتی اگر باشد، تهدید اقتصادی قابل توجهی محسوب نمیشود. ترامپ از کانادا و مکزیک خواسته است تا مانع مهاجرت غیرقانونی و قاچاق مواد مخدر شوند. کانادا از تابستان تاکنون با کاهش ۶۰ درصدی عبور غیرقانونی از مرز، اقدامات خود را آغاز کرده است. این روند ادامه خواهد یافت و هزینه اقتصادی حل این مشکلات برای کانادا ناچیز است.
نتیجه امیدوارکنندهای که میتوان پیشبینی کرد این است که کانادا با انجام این اقدامات، تعرفههای تجاری را حفظ میکند و حتی ممکن است در مقایسه با سایر کشورها برتری تجاری به دست آورد.
چرا دلار آمریکا این هفته کاهش یافته است؟
اهداف ترامپ عبارتاند از:
۱. رشد قویتر اقتصادی در آمریکا
۲. کاهش کسری بودجه به ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی
۳. بهبود قابل توجه در کسری تجاری
۴. رشد بازار سهام
اعمال تعرفهها ترامپ را به این اهداف نخواهد رساند، اما یک دلار ضعیفتر میتواند (حداقل به لحاظ اسمی) این اهداف را به واقعیت نزدیک کند.
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آینده، به استفاده از تعرفهها به عنوان ابزاری برای تعدیل ارزش دلار، به ویژه در برابر یوان چین، اشاره کرده است. با توجه به قدرت دلار، سایر مناطق جهان، از جمله ژاپن و شاید اروپا، نیز از ضعیف شدن ارز ذخیره جهانی استقبال خواهند کرد.
این حرکت احتمالا غیرمنتظره باشد، اما بسنت در دوره «آبهنومیکس» و تضعیف شدید ین ژاپن سفرهای ماهانه به این کشور داشت و این تجربه تاثیر زیادی بر دیدگاه او گذاشته است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در سخنانی اعلام کرده است که تهدیدها مبنی بر اشغال توسط نیروهای حزبالله به طور کامل از بین رفته است.
سوالی که اخیراً از جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در پی سخنرانیاش در دالاس مطرح شد این بود که اگر رشد اقتصادی ایالات متحده اینقدر مطلوب است، چرا بانک مرکزی باید نرخ بهره را کاهش دهد؟ اما شاید بهتر باشد به اصل موضوع بپردازیم: چرا رشد اینقدر خوب است و فدرال رزرو و دیگران چه میتوانند انجام دهند تا این روند حفظ شود؟
تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) برای دومین سال متوالی از روند پیش از همهگیری کرونا پیشی گرفته است. به طور معمول، فدرال رزرو ممکن است نگران باشد که رشد قوی نشانهای از داغ شدن بیش از حد اقتصاد باشد، اما اینبار چنین نیست. تورم کاهش یافته و رشد بیشتر، عمدتاً ناشی از بالا رفتن بهرهوری و افزایش سریعتر نیروی کار بوده است. رشد ناشی از عرضه، تورمی نیست؛ برعکس، میتواند نقش کلیدی در ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا و کاهش تورم ایفا کند.
عامل اصلی این موفقیت، رشد بهرهوری نیروی کار است که طی دو سال گذشته به طور متوسط ۲.۳ درصد بوده، یعنی حدود نیم درصد بیشتر از میانگین چهار سال پیش از همهگیری. شاید این افزایش اندک به نظر برسد، اما همین تفاوت میتواند نزدیک به ۱۰ سال از زمان لازم برای دو برابر شدن تولید ناخالص داخلی واقعی بکاهد. با این حال، حفظ این سطح بالاتر از بهرهوری در بلندمدت به جز در یک دوره کوتاه در دهه ۱۹۹۰، همواره چالشبرانگیز بوده است.
برای ارزیابی پایداری این افزایش بهرهوری، باید ریشههای آن بررسی شود. یکی از نشانههای امیدوارکننده این است که افزایش قابل توجه درخواستهای تأسیس کسبوکار جدید که از اوایل دوران همهگیری آغاز شد، همچنان ادامه دارد. تحقیقات نشان میدهد که این درخواستها منجر به ایجاد کسبوکارهای جدید با کارکنان جدید شده است؛ به ویژه در بخشهای فناوری که به شدت مبتنی بر نوآوری هستند. پس از دههها کاهش نرخ راهاندازی کسبوکارهای جدید، اقتصاد ایالات متحده از زمان همهگیری به تدریج پویاتر شده است.
افزایش اولیه تشکیل کسبوکار در دوران همهگیری، ظاهراً واکنشی به تغییرات جدی در فعالیتهای اقتصادی ناشی از شرایط اضطراری بهداشتی و تغییر به سمت دورکاری بوده است. همچنین، سیاستهای انبساطی دوران همهگیری به طور ناخواسته موانع مالی برای راهاندازی کسبوکار را کاهش داد. شواهد نشان میدهد که پرداختهای حمایتی و سایر اشکال کمکهای درآمدی به افزایش کارآفرینی کمک کرده است. مناطق با جمعیت بالاتر آمریکاییهای سیاهپوست، که معمولاً در میان صاحبان کسبوکار نمایندگی کمتری دارند، افزایش بیشتری در درخواستها نشان دادند که نشاندهنده اهمیت کاهش موانع ورود است.
رشد بهرهوری تنها به کسبوکارهای نوآورانه جدید محدود نمیشود. این رشد همچنین به جابهجایی کارکنان به مشاغلی که بیشتر با مهارتهایشان همخوانی دارد، مرتبط است. اگرچه این جابهجاییها مخرب هستند، اما به اصطلاح «استعفای بزرگ» در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به بسیاری از کارکنان امکان داد تا به مشاغلی بروند که به آنها اجازه میدهد بهرهوری بیشتری داشته باشند.
پژوهشگران به نرخ بالای جابهجایی کارکنان در اوایل همهگیری به عنوان یکی از دلایل اصلی افزایش اخیر بهرهوری در ایالات متحده اشاره کردهاند. همچنین، درخواستهای تأسیس کسبوکار در صنایعی با نرخ استعفای بالاتر بیشتر بوده است. یک بازار کار پویا به طور مستقیم به محیط کسبوکار پویا وابسته است.
اما چند سال رشد بهرهوری بالاتر کافی نیست. اکنون سوال این است که چگونه میتوان این دستاوردها را ادامه داد. اگرچه دور جدیدی از حمایتهای درآمدی بعید به نظر میرسد، اما راههای دیگری برای کاهش موانع ورود کسبوکارهای جدید وجود دارد.
دولت جدید متعهد شده است تا مقررات را به طور جدی کاهش دهد. با این حال، تمرکز باید بر تنظیمات مدبرانه باشد؛ به شکلی که رقابت و نوآوری را تقویت کند. این رویکرد میتواند از کسبوکارهای جدید، به ویژه در حوزههای نوظهوری مانند هوش مصنوعی مولد، حمایت کند. با تمرکز بر مشکلات کسبوکارهای کوچک و جوان — در مقابل شرکتهای بزرگ و باسابقه که نفوذ زیادی دارند — دولت میتواند نوآوری را تقویت کرده و روندهای اخیر در تأسیس کسبوکارها را ادامه دهد.
فدرال رزرو نیز باید مراقب باشد که اقتصاد را بیش از حد منقبض نکند. نرخهای بهره بالا میتوانند سرمایهگذاری شرکتها در فناوری را کاهش دهند و در نتیجه رشد بهرهوری را کند کنند. در واقع، طی دو سالی که فدرال رزرو افزایش نرخ بهره را آغاز کرده، سرمایهگذاریهای ریسکی تقریباً نصف شده است. محدود کردن رشد زمانی که تورمی است به وظیفه دوگانه فدرال رزرو خدمت میکند، اما کند کردن رشد بهرهوری اینگونه نیست و رشد بلندمدت را در معرض خطر قرار میدهد.
همچنین، خنک شدن تدریجی بازار کار نیز جای نگرانی دارد. نرخ استعفای کارکنان (که اغلب برای یافتن فرصتهای جدید انجام میشود) به سطح سال ۲۰۱۵ بازگشته است، زمانی که رشد بهرهوری به طور قابل توجهی کندتر بود. علاوه بر این، نرخ استعفا نشانهای از تثبیت نشان نمیدهد.
اگرچه این وضعیت ضعف چشمگیری مانند رکود ندارد، اما حفظ پویایی بازار کار باید در اولویت باشد.
برای فدرال رزرو و سایر سیاستگذاران، اکنون زمان آسودگی نیست. بازار کار و نرخ تشکیل کسبوکارهای جدید را زیر نظر داشته باشید: اگر این روندها تضعیف شوند و پویایی کمتری پیدا کنند، بهرهوری و رشد ناشی از عرضه نیز ممکن است کاهش یابد. اقتصاد ایالات متحده در چند سال گذشته پیشرفت زیادی کرده است و نباید اجازه داد این دستاوردها از دست بروند.