اخبار فوری فارکس | کامودیتی | ارز دیجیتال | تحلیل فوری اخبار
فیلتر محمد زمانی

با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکر‌ها مطلع شوید

محمد زمانی

محمد زمانی هستم. مهندس الکترونیک و دکترای اقتصاد با بیش از یک دهه فعالیت در فارکس و بازارهای مالی. علاقه من به نگارش باعث شد از سال ۲۰۱۰ مقالات، تحلیل ها و تجربیات خود را با علاقمندان این حوزه به اشتراک بگذارم و از این طریق سهم کوچکی در رشد و شکوفایی جامعه معامله گری کشورم داشته باشم.
تحلیل هفتگی برنت دانلی


بازارهای جهانی از دیدگاه اقتصاد کلان
در اوایل ماه اوت، بحران ین ژاپن و گزارش ضعیف اشتغال غیرکشاورزی (NFP) همه را نگران کرد که اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است. گزارش NFP در ۲ اوت منتشر شد و از آن زمان، چندین گزارش اقتصادی دیگر از آمریکا منتشر شده است. نتایجی که بهتر یا بدتر از انتظار بودند در اینجا مشخص شده‌اند.

این هفته اتفاقات اقتصادی جالبی رخ داد. تورم کاهش یافت و هیچ اتفاق نگران‌کننده‌ای نیفتاد. به نظر می‌رسد که گزارش NFP فقط یک اتفاق نادر بود و واکنش بازار به آن، مثل پیش‌بینی جرمی سیگل درباره کاهش اضطراری ۷۵ واحدی نرخ بهره، اشتباه بود. همه ما فریب بخش اشتغال در شاخص مدیران خرید تولیدی و گزارش NFP را خوردیم و حالا کسی نمی‌داند دقیقاً چه خبر است.

با کاهش درخواست‌های بیمه بیکاری و افزایش قدرتمند گزارش خرده‌فروشی‌، به نظر می‌رسد شوک عرضه تمام شده، قیمت کالاهای اساسی کاهش یافته و حتی قیمت خدمات که فکر می‌کردیم ثابت می‌ماند، چندان پایدار نیست. انگار همه این نگرانی‌ها یک کابوس بوده است.

فکر می‌کردم محبوبیت هریس در نظرسنجی‌ها برای دلار، سهام و اوراق‌قرضه آمریکا بد باشد، اما این اتفاق نیفتاد. بازار سهام مدتی است که وحشت‌زده بود، اما هنوز هم جا برای بهبود دارد، حتی با اینکه هریس که ممکن است اولین رئیس‌جمهور زن آمریکا شود، همچنان در مرکز توجه است و برنامه‌های ایلان ماسک و دونالد ترامپ هم تأثیری بر او نداشته‌اند.

البته من هنوز فکر می‌کنم که ریاست جمهوری هریس ممکن است برای اقتصاد، بازار سهام و دلار آمریکا خوب نباشد، اما فعلاً بازار چنین چیزی نشان نمی‌دهد. انتخابات هم ۸۰ روز دیگر است.

اتفاق مهم دیگر این هفته، کاهش غیرمنتظره (اما تا حدی قابل پیش‌بینی) نرخ بهره توسط بانک مرکزی نیوزیلند بود. این تصمیم به دلیل نگرانی‌های زیاد از نرخ‌های بهره بالا، سیاست‌های انقباضی، و کاهش تورم و تقاضا گرفته شد. بعداً بیشتر در این باره صحبت خواهیم کرد.
بازار سهام
وضعیت شاخص نزدک شبیه به آهنگ معروف "Tubthumping" از گروه چامباوامبا است: «زمین می‌خورم، ولی دوباره بلند می‌شوم». شاخص ابتدا افت کرد، سپس دوباره بالا رفت و حالا با سرعت به سطوح قبلی رسیده که از زمان گزارش NFP مشاهده نشده بود.

اگر به نمودار ساعتی نگاه کنیم، سطح ۱۹,۷۰۰ نقطه مهمی است. این سطح در ژوئن به‌عنوان حمایت عمل کرد، در ژوئیه شکست و قبل از سقوط بزرگ «نانتکوتا» در سال ۲۰۲۴ به‌عنوان سقف ظاهر شد. عبور از این سطح احتمالاً کار آسانی نخواهد بود.

همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، وقتی بحران بزرگی رخ می‌دهد، ارتباط بین بازارها بیشتر می‌شود و حتی با کاهش شاخص نوسانات VIX، نمودارها برای مدتی شبیه به هم هستند تا دوره پرتنش بگذرد.

کسانی که دیدگاه منفی داشتند، پنجشنبه سختی را پشت سر گذاشتند. گزارش خرده‌فروشی‌ها بهتر از انتظار بود و والمارت هم پیش‌بینی‌های خود را بهبود داد. این خبر باعث شد سهام والمارت به رکورد جدیدی برسد.

اما بدبین‌ها ممکن است بگویند مردم به دلیل تمام شدن پس‌اندازهایشان، به خرید کالاهای ارزان‌تر روی آورده‌اند. اگر این درست باشد، انتظار داریم سهام فروشگاه‌های ارزان‌فروشی مثل Dollar General و Dollar Tree نیز رشد کند. در اینجا وضعیت این سهام را می‌بینید.

احساس می‌کنم دوباره به همان جایی رسیده‌ایم که در بیشتر سال ۲۰۲۴ بودیم. فکر می‌کردم اقتصاد آمریکا به سرعت کند می‌شود، اما حالا به نظر می‌رسد این‌طور نیست. اقتصاد آمریکا به آرامی به یک تعادل پایدار، شبیه به دوره قبل از کرونا، بازمی‌گردد: ۲.۵ درصد رشد، ۲.۵ درصد تورم و البته پر از تیترهای ترسناک. داشتن دیدگاهی بدبینانه در چنین بازاری کار سختی است.

در نهایت، برخی نگران هستند که گوگل مجبور به تجزیه شود، اما این احتمالاً دلیلی برای فروش سهام گوگل نیست. تجربه نشان داده که سهامداران شرکت‌هایی که تجزیه شده‌اند، مثل AT&T و Standard Oil، عملکرد خوبی داشته‌اند.

خلاصه بازار سهام این هفته
بازار همچنان نوسانی است، اما همه کمی گیج‌تر از ماه جولای هستیم.
نرخ‌های بهره
سال ۲۰۲۴ به عنوان سال بازگشت به میانگین در نرخ‌های بهره شناخته شده است. این به معنای آن است که با کاهش تدریجی تورم به سطوح قبلی (قبل از دوران کووید)، بازدهی اوراق‌قرضه آمریکا به سطح میانگین قبل از بحران مالی جهانی برگشته و انتظارات از فدرال رزرو نیز به میانگین ۱۸ ماه گذشته نزدیک شده است. نمودار بعدی نشان می‌دهد که چگونه پیش‌بینی‌ها در مورد سیاست‌های فدرال رزرو تغییر کرده‌اند: ابتدا انتظار کاهش نرخ بهره در سه‌ماهه سوم ۲۰۲۳ وجود داشت، سپس در ژانویه ۲۰۲۴ پیش‌بینی یک رکود کامل مطرح شد و دوباره در آوریل ۲۰۲۴ به عدم تغییر بازگشتیم. اکنون، با پایان تابستان و شروع دوره پایانی سال، درست در وسط این نمودار قرار گرفته‌ایم.

در نیوزیلند، شرایط اقتصادی حتی بدتر از آمریکا است. آن‌ها با کاهش تورم، کاهش رشد اقتصادی، افزایش بیکاری و سیاست‌های انقباضی‌تری روبه‌رو هستند.

اینجا می‌توانید نمودار سیاست‌های انقباضی نیوزیلند را مشاهده کنید:

این وضعیت با استرالیا که نرخ بهره نقدی آن‌ها به سختی بالاتر از نرخ تورم است، تفاوت دارد (یعنی سیاست پولی در استرالیا بسیار انعطاف‌پذیرتر از نیوزیلند است).

و این هم نمودار نرخ‌بیکاری نیوزیلند:

به دنبال این وضعیت، آدریان اور، رئیس بانک مرکزی نیوزیلند (RBNZ)، این هفته نرخ بهره را کاهش داد. این اقدام تا حدی قابل پیش‌بینی بود، اما چندان هم تعجب‌آور نبود.

کشورهایی که بدهی‌های مسکن در آن‌ها بلندمدت و با نرخ ثابت نیست و همچنین بدهی مصرف‌کننده و اهرم مالی بالایی دارند (مثل نیوزیلند، بریتانیا، کانادا، سوئد...)، در حال کاهش نرخ بهره هستند. اما در ایالات متحده، به دلیل اینکه وام‌های مسکن معمولاً با نرخ ثابت و بلندمدت (حدود ۳۰ ساله) هستند، افزایش نرخ بهره تأثیر کوتاه‌مدتی بر وام‌گیرندگان فعلی ندارد. حداقل تا الان این‌طور بوده است.

ارزهای فیات
کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی نیوزیلند (RBNZ)، همراه با داده‌های اقتصادی قوی‌تر در استرالیا، باعث شد تا این هفته نرخ برابری دلار استرالیا به دلار نیوزیلند (AUDNZD) تغییر کند.

شاید معامله‌گران حرفه‌ای در بازار جهانی، جفت ارزهایی مثل AUDNZD را خیلی جدی نگیرند، اما ما معامله‌گران فارکس به آن علاقه داریم! ارزش نسبی، حذف ریسک دلار آمریکا، و عدم همبستگی با بازار سهام از ویژگی‌های جذاب این جفت ارز هستند.

اگر به نمودار هفتگی AUDNZD نگاه کنیم، این‌گونه به نظر می‌رسد:

این نمودار شما را به یاد نمودار نوار قلب (ECG) می‌اندازد:

خب چه چیزی از این بهتر:

وقتی قیمت در کف قرار دارد بخرید و در سقف‌ها بفروشید. اگر شوخی را کنار بگذاریم، نمودار AUDNZD نمونه‌ای عالی از یک سری زمانی است که در بازارهای مالی به میانگین بازمی‌گردد. برخی استراتژی‌های سودده مبتنی بر شکست‌ها و روندها است و روش‌های دیگری نیز از طریق معاملات درسطوح رنج حاصل می‌شود. شناخت نوع بازاری که با آن سروکار دارید، به شما کمک می‌کند تا استراتژی مناسب برای معاملات و سرمایه‌گذاری خود را انتخاب کنید.

✔️  بیشتر بخوانید: همه چیز درباره دلار نیوزلند

ارزهای دیجیتال

ETF‌های بیت‌کوین باعث شدند که تقاضای زیادی برای بیت‌کوین ایجاد شود، اما به نظر می‌رسد که حالا دیگر آن موج تقاضای بزرگ از طرف سرمایه‌گذاران بزرگ (نهادها) کاهش یافته است. افرادی که در روز اول ETF‌های نقدی اتریوم (ETH) را خریدند، حتی یک لحظه هم سود نکرده‌اند و حالا ۲۴ درصد ضرر کرده‌اند، بدون اینکه هیچ سودی ببرند. این هم یک نمونه دیگر از همان استراتژی قدیمی "با شایعه بخر، با حقیقت بفروش" در دنیای ارزهای دیجیتال است.

من فکر نمی‌کنم که استدلال‌هایی مثل "عرضه محدود = قیمت بالاتر" برای بیت‌کوین منطقی باشد، چون ابزارهای مالی دیگری مثل سهام هم محدود هستند. در واقع، عرضه بیت‌کوین در حال افزایش است، اما عرضه سهام در حال کم شدن است. البته این کاهش عرضه سهام به‌طور خودکار یا برنامه‌ریزی‌شده اتفاق نمی‌افتد، اما این اتفاق مدت‌هاست که جریان دارد!

تعداد سهام شرکت اپل در سال ۲۰۱۳ به بالاترین مقدار خود رسید، اما در ۱۱ سال گذشته ۴۲ درصد کمتر شده است. قیمت‌ها به‌وسیله عرضه و تقاضا تعیین می‌شوند. اگر عرضه بیت‌کوین کاملاً مشخص و تقریباً ثابت باشد، قیمت آن فقط به تغییرات تقاضا بستگی دارد. این تغییرات در تقاضا بیشتر به دلیل شایعات و هیجان‌هایی است که هر چند سال یک‌بار در بازار ارزهای دیجیتال ایجاد می‌شود، به‌خصوص وقتی که شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران بزرگ وارد این بازار می‌شوند یا از آن خارج می‌شوند.

نمودار زیر نشان می‌دهد که چند بار بلومبرگ درباره ورود سرمایه‌گذاران بزرگ به بیت‌کوین صحبت کرده و چطور این موضوع با قیمت آن مرتبط بوده است. می‌توانید ببینید که اوایل سال ۲۰۲۱ تعداد زیادی از این خبرها منتشر شد و همزمان، قیمت بیت‌کوین به‌خاطر نگرانی از تورم بالا رفت. سپس، در سال ۲۰۲۴، وقتی ETF‌های نقدی راه‌اندازی شدند، علاقه این سرمایه‌گذاران به اوج خود رسید.

یک راه دیگر برای بررسی این موضوع، نگاه به جریان سرمایه‌گذاری در ETF‌های نقدی بیت‌کوین از زمان راه‌اندازی آن در ژانویه است. در ابتدا علاقه زیادی وجود داشت، اما به مرور کاهش یافت. چون بیشتر افرادی که قصد خرید داشتند، حالا خرید خود را انجام داده‌اند و هیجان اولیه کم شده است. آخرین موج سرمایه‌گذاری در اوایل ژوئن همزمان با تلاش ناموفق بیت‌کوین برای عبور از سقف ۷۰ هزار دلار بود. اکنون بیت‌کوین پس از شکست کاذب سقف ۶۹ هزار دلار در سال ۲۰۲۱، چندین بار به سقف‌های پایین‌تر رسیده است.

از دید کلی، من نگرانم. وال استریت محصولات جدید زیادی برای عرضه در بازار کریپتو ندارد. اول معاملات آتی بود، بعد ETF‌های آتی، سپس ETF نقدی بیت‌کوین و ETF نقدی اتریوم. بعد از این چه چیزی می‌ماند؟ شاید ETF نقدی برای سولانا (SOL) بیاید، اما فقط برای ایجاد یک موج شایعه و فروش بعد از واقعیت مناسب خواهد بود و چیز مهم دیگری ندارد. صندوق‌های بازنشستگی به این زودی‌ها در سولانا سرمایه‌گذاری نخواهند کرد. همچنین، معاملات گزینه‌ای روی ETF‌های نقدی می‌تواند یک ابزار جدید و جذاب برای معامله‌گران باشد، اما احتمالاً تقاضای زیادی برای خود ارزهای دیجیتال ایجاد نخواهد کرد.

در حالی که شاخص نزدک ۱۹ درصد بالاتر از بالاترین نقطه خود در سال ۲۰۲۱ معامله می‌شود، بیت‌کوین هنوز ۱۴ درصد پایین‌تر از بالاترین قیمت خود در آن سال است. این یعنی سرمایه‌گذاری در نزدک در اوج ۲۰۲۱ نسبت به سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال بهتر بوده است، اگرچه سرمایه‌گذاری در صندوق ARKK حتی بدتر بوده است. در چرخه صعودی سال ۲۰۲۴، وقتی بیت‌کوین به یک اوج جدید رسید، کل ارزش بازار کریپتو به بالاترین حد خود نرسید (می‌توانید به نمودار بعدی نگاه کنید). داستان‌هایی مثل وب ۳، بازی‌های کریپتو یا انقلاب بلاکچین هنوز نتوانسته‌اند به افزایش ارزش بازار کریپتو کمک کنند. به ارزهایی مثل MANA، SAND، AXI و غیره نگاه کنید؛ حتی با وجود ارزهای محبوبی مثل SOL و WIF، ارزش کلی بازار کریپتو قبل از رسیدن به اوج جدید متوقف شد و حالا به شکل قابل توجهی کاهش یافته است.

وقتی فقط به کریپتو به عنوان یک دارایی برای سرمایه‌گذاری یا معامله نگاه کنیم، هنوز مشخص نیست که چه عامل بزرگی ممکن است باعث افزایش قیمت بعدی شود. این نوع دارایی‌ها به‌طور کامل توسط بازار پذیرفته شده‌اند و در حالی که پذیرش توسط شرکت‌ها و نهادهای بزرگ در حال رخ دادن است، این پذیرش هم کمکی به افزایش قیمت نکرده است.

من متخصص کریپتو نیستم، اما وقتی به وضعیت بازار کریپتو از ارتفاع ۳۰,۰۰۰ فوت نگاه می‌کنم، به نظر می‌رسد که فعلاً دوران رشد آن تمام شده است. بیشتر سودها نصیب کسانی شده که زودتر وارد شدند یا در زمان افت قیمت خرید کرده‌اند. شاید بازار کریپتو برای مدتی بی‌جان بماند. شاید عامل بعدی که بتواند این بازار را دوباره زنده کند، پذیرش ارزهای دیجیتال توسط بانک‌های مرکزی باشد؟ واقعاً نمی‌دانم. شما نظری دارید؟

من آماده شنیدن نظرات شما هستم، چون ادعایی ندارم که همه چیز را درباره کریپتو یا بیت‌کوین می‌دانم.

در نهایت، فکر می‌کنم همین وضعیت برای شاخص نزدک هم اتفاق بیفتد: همان‌طور که قبلاً با ترامپ (DJT) هم دیدیم…

کامودیتی‌ها
برای اولین بار بعد از مدتی، نشانه‌های مثبتی در بازار کامودیتی‌ها دیده می‌شود! اخیراً خبر اعتصاب در یک معدن مس بزرگ به نام اسکوندیدا توجهات زیادی را جلب کرده است.

با اینکه هر هفته کمتر به طلا توجه می‌شود، این فلز گران‌بها همچنان در سطح بالایی باقی مانده است. جالب اینجاست که با وجود اینکه کمتر کسی درباره طلا صحبت می‌کند و چین هم خرید آن را متوقف کرده، طلا همچنان پایدار است. حتی نقره هم این هفته عملکرد خوبی داشت. اما من فکر می‌کنم بیشتر تغییرات اخیر در بازار کامودیتی‌ها بیشتر مثل سر و صدای اضافی است تا چیزی با اهمیت واقعی. قیمت نفت، طلا، نقره و دیگر کالاها (به‌جز محصولات کشاورزی) مثل یک بطری شناور در دریا مدام در حال نوسان هستند. روندها و داستان‌هایی که معمولاً برای بررسی ارتباطات بین بازارها و معاملات به کار می‌روند، در بازار کالاها خیلی کمتر دیده می‌شوند.

منبع:  Friday SpeedRun  نوشته: Brent Donnelly

مقاله تحلیل هفتگی طلا از کیتکو

بازارها، این هفته را با شوک بزرگی آغاز کردند. پس از بسته شدن پوزیشن‌های مربوط به معاملات حملی ین و نگرانی از رکود اقتصادی در ایالات متحده، دارایی‌های پرریسک به شدت افت کردند و قیمت طلا نیز همراه با آن‌ها کاهش یافت.

در ابتدای هفته، طلا نزدیک به ۲۴۴۰ دلار به ازای هر اونس ترید می‌شد، اما با انتشار خبر سقوط بازارهای سهام ژاپن، قیمت به ۲۴۲۰ دلار رسید. این اتفاق باعث شد دارایی‌های پرریسکی مثل رمزارزها هم در معاملات شبانه با افت شدید روبرو شوند. هرچند طلا ابتدا به‌عنوان پناهگاه امن با افزایش تقاضا مواجه شد و افزایش قیمتی تا محدوده ۲۴۶۰ دلار را تجربه کرد. با این حال، وحشت در بازارهای آسیایی و اروپایی گسترش یافت و طلا دوباره به سمت پایین حرکت کرد. پس از شکست سطح حمایتی ۲۴۲۰ دلار، قیمت طلا حدود ساعت ۶:۳۰ صبح به وقت نیویورک ناگهان سقوط کرد و در طی دو ساعت ۶۰ دلار از دست داد.

طلا دوبار به کف قیمتی ۲۳۶۵ دلار در ساعت ۸:۳۰ صبح روز دوشنبه برخورد کرد و سپس در چند ساعت بعدی با جهش روبرو شد و تقریبا نیمی از زیان‌های خود را تا ساعت ۱۱:۰۰ صبح جبران کرد. از آن زمان به بعد، قیمت طلا همراه با تثبیت بازارهای سهام، در محدوده ۲۳۸۰ تا ۲۴۱۵ دلار قرار گرفت و این محدوده را تا میانه هفته حفظ کرد.

صبح روز پنج‌شنبه، گزارش مدعیان هفتگی بیمه بیکاری منتشر شد که به مراتب بهتر از انتظارات بود و خوش‌بینی جدیدی را به بازارهای سهام و فلزات گران‌بها هدیه داد و قیمت طلا را تا نزدیکی ۲۴۳۰ دلار رسانید. اما هر بار که طلا تلاش کرد از این سطح مقاومت عبور کند، دوباره عقب‌نشینی کرد. با این حال، قیمت آن در طول هفته هرگز بیش از ۲ دلار پایین‌تر از سطح ۲۴۲۰ دلار نرفت.

نتایج آخرین نظرسنجی هفتگی کیتکو نشان می‌دهد که اکثر کارشناسان صنعت طلا و جواهر برای هفته آینده انتظار دارند قیمت‌ها ثابت بماند و تغییرات چشم‌گیری نداشته باشد، در حالی که بیشتر معامله‌گران خرد امیدوار به افزایش قیمت طلا هستند.

کالین سیزینسکی، استراتژیست ارشد بازار در SIA Wealth Management، می‌گوید: «من برای هفته آینده نسبت به طلا دیدگاه خنثایی دارم. به نظر می‌رسد پس از ده روز پرنوسان، بازارها ممکن است هفته آینده قبل از شروع کنوانسیون دموکرات‌ها کمی آرام شوند.»

مارک چندلر، مدیرعامل Bannockburn Global Forex، هم انتظار دارد که طلا حداقل در اوایل هفته به صورت خنثی و بدون تغییر حرکت کند. او می‌گوید: «احتمالاً در ابتدای هفته همچنان شاهد تثبیت قیمت خواهیم بود. به نظرم بازار ممکن است احتمال کاهش ۵۰ واحد پایه نرخ بهره، به‌خصوص کاهش اضطراری توسط فدرال رزرو، را بیش از حد بزرگ کرده باشد. بازده اوراق قرضه آمریکا نیز افزایش یافته است.»

چندلر اشاره می‌کند که گزارش شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) در هفته آینده اهمیت زیادی خواهد داشت. او اضافه می‌کند: «احتمالاً این گزارش نسبت به سال قبل بدون تغییر خواهد بود، که این موضوع انتظارات برای کاهش نرخ بهره در جلسه ماه سپتامبر فدرال رزرو را تقویت می‌کند.» او همچنین اشاره کرد که بانک مرکزی چین (PBOC) برای سومین ماه متوالی در جولای پس از ۱۸ ماه خرید طلا، خرید جدیدی انجام نداده است.

او افزود: «همچنین تنش‌های خاورمیانه همچنان در جریان است و بسیاری هنوز انتظار دارند که ایران به اسرائیل حمله کند که این موضوع، حداقل در ابتدا، از قیمت طلا حمایت خواهد کرد.»

آدریان دی، رئیس Adrian Day Asset Management، معتقد است قیمت طلا افزایش خواهد یافت. او می‌گوید: «انتظارات بازار برای کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو به طور مداوم در حال تغییر است و این تغییرات بر قیمت طلا تأثیر می‌گذارد. اما احتمال کمی وجود دارد که به زودی حداقل یک کاهش اولیه در نرخ بهره اتفاق خواهد افتاد و این موضوع سیگنالی برای سرمایه‌گذاران آمریکای شمالی خواهد بود تا به طلا علاقه‌مند شوند، به‌ویژه زمانی که اقتصاد آمریکا نشانه‌هایی از رکود را نشان می‌دهد.»

دی اضافه کرد: «تا حالا قیمت طلا با اقبال کم‌تری از سوی سرمایه‌گذاران غربی مواجه شده است، اما با کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو و کاهش‌های پی‌درپی توسط سایر بانک‌های مرکزی، این وضعیت تغییر خواهد کرد.»

آدام باتن، استراتژیست ارشد Forexlive.com، در خصوص آینده کوتاه‌مدت طلا نظر خاصی ندارد. او می‌گوید: «تشکیل یک سقف دوقلو در قیمت ۲۴۷۵ دلار که نوید بخش نزول بیشتر طلا است، اکنون با چندین کف بالاتر (که نوید بخش صعود بیشتر است) رقابت می‌کند. همچنین شاهد خروج سفته‌بازان از بازار بوده‌ایم. فکر می‌کنم این وضعیت ضدونقیض باعث آرامش و تثبیت بازار در هفته آینده شود، اما گزارش شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) روز چهارشنبه بسیار مهم است و ممکن است به موضوع تورم پایان دهد.»

دارین نیوسام، تحلیل‌گر ارشد بازار در Barchart.com، معتقد است که طلا به صورت خنثی و بدون تغییر حرکت خواهد کرد. او می‌گوید: «اگرچه همچنان روند نزولی میان‌مدت برای طلای دسامبر در نمودار هفتگی مشاهده می‌شود، اما این فلز گران‌بها همچنان در یک محدوده تثبیتی خنثی قرار دارد.»

او اضافه می‌کند: «مقاومت در هفته آینده در سطح ۲۵۳۷.۷۰ دلار و حمایت در ۲۳۹۸.۲۰ دلار قرار دارد. اگرچه این محدوده وسیع است، اما گاهی چنین شرایطی پیش می‌آید. نمودار روزانه هم نشان‌دهنده حرکت خنثای طلا در اوایل صبح جمعه است.»

شان لاسک، مدیر Walsh Trading، می‌گوید: «بازار طلا به قدری سریع تغییر می‌کند که معامله‌گران برای انتخاب جهت دچار مشکل شده‌اند. این روزها باید روزبه‌روز با تغییرات بازار سازگار شد و حتی هر چند ساعت یک‌بار پوزیشن خود را بررسی کرد، چون نظرتان ممکن است به‌یک‌باره تغییر کند.»

او اشاره می‌کند که هفته گذشته، نگرانی‌ها در مورد رکود اقتصادی باعث شد همه چیز سقوط کند و او همچنان معتقد است که وضعیت اشتغال در آمریکا بدتر از چیزی است که آمارها نشان می‌دهند. «اشتغال در بخش خصوصی کاهش یافته و رشد اشتغال بیشتر به استخدام‌های دولتی محدود شده که این امر در بلندمدت پایدار نخواهد بود. این نگرانی در بلندمدت وجود دارد، اما احساسات بازار گاهی با واقعیت فاصله دارد.»

لاسک همچنین به این نکته اشاره کرد که بدبینی شدید روز دوشنبه به همان اندازه اغراق‌آمیز بود که خوش‌بینی غیرمنطقی بازار سهام در هفته‌های قبل. او می‌گوید: «برخی افراد روز دوشنبه می‌گفتند که فدرال رزرو باید به صورت اضطراری نرخ بهره را ۷۵ واحد پایه کاهش دهد. این حرف‌ها بی‌معنی است. در ژانویه کجا بودیم؟ سال گذشته را با شاخص S&P 500 در ۴۸۲۰ به پایان رساندیم و اکنون در ۵۳۵۹ هستیم. فراموش نکنید که بازارها تا همیشه صعود نمی‌کنند.»

در خصوص قیمت طلا، لاسک معتقد است که طلا همچنان قوی باقی خواهد ماند و اگرچه انتظار افزایش بزرگ دیگری در کوتاه‌مدت ندارد، اما پیش‌بینی می‌کند که طلا تا پایان سال افزایش یابد. او می‌گوید: «ما به هدف ۲۴۸۵ دلاری رسیدیم. اکنون در قراردادهای دسامبر در محدوده ۲۴۶۸ دلار هستیم و جمعه گذشته بالای ۲۵۰۰ دلار بودیم. اما هدف بعدی ۲۵۸۰ تا ۲۵۸۵ دلار است که به معنی ۲۵٪ افزایش نسبت به سال گذشته است.»

لاسک افزود: «بازار طلا در این روند افزایشی با افزایش‌های ۵ درصدی پیش می‌رود. ابتدا افزایش، سپس توقف، اصلاح، بازگشت به بالا، ثبت رکورد جدید، و تکرار این چرخه.»

این هفته، ۱۰ تحلیل‌گر در نظرسنجی هفتگی طلای کیتکو نیوز شرکت کردند و بیشتر تحلیل‌گران وال‌استریت انتظار دارند که طلا وارد یک الگوی خنثی و تثبیت قیمت شود، زیرا سنتیمنت نزولی به‌طور کامل از بین رفته است. ۶۰٪ از تحلیل‌گران پیش‌بینی می‌کنند که قیمت طلا در هفته آینده ثابت بماند، در حالی که ۴۰٪ دیگر انتظار دارند طلا افزایش قیمت داشته باشد. هیچ‌کس پیش‌بینی کاهش قیمت را نکرد.

در نظرسنجی آنلاین کیتکو نیز اکثر سرمایه‌گذاران دیدگاه صعودی خود را حفظ کرده‌اند. ۶۲٪ از معامله‌گران خرد انتظار دارند قیمت طلا در هفته آینده افزایش یابد، در حالی که ۲۱٪ انتظار کاهش قیمت را دارند و ۱۷٪ پیش‌بینی می‌کنند که قیمت‌ها ثابت بماند.


پس از یک هفته نسبتاً آرام از نظر رویدادهای اقتصادی، هفته آینده با انتشار داده‌ها و اخبار مهمی روبرو خواهیم شد. از جمله رویدادهای مهم هفته آینده، انتشار شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) ماه جولای در روز سه‌شنبه و شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) ماه جولای در روز چهارشنبه است. همچنین، آمار خرده‌فروشی و مدعیان هفتگی بیمه بیکاری برای پنج‌شنبه و آغاز ساخت‌و‌ساز مسکن و مجوزهای ساخت‌وساز برای ماه جولای در صبح جمعه منتشر می‌شوند. نظرسنجی اولیه احساسات مصرف‌کننده دانشگاه میشیگان برای ماه آگوست نیز در روز جمعه منتشر خواهد شد.

علاوه بر این، بازارها به شاخص‌های تولیدی Empire State و Philly Fed برای ماه آگوست که قرار است صبح پنج‌شنبه منتشر شوند، توجه ویژه‌ای خواهند داشت.

با توجه به تمرکز بازار بر احتمال کاهش نرخ بهره در ماه سپتامبر توسط فدرال رزرو، سرمایه‌گذاران فلزات گرانبها به دقت سخنرانی‌های مقامات فدرال رزرو در هفته آینده را دنبال خواهند کرد. از جمله سخنرانی‌های مهم، سخنرانی بوستیک در روز سه‌شنبه، موسالم و هارکر در روز پنج‌شنبه و گولزبی در روز جمعه است.

جیمز استنلی، استراتژیست ارشد بازار در Forex.com، انتظار دارد که قیمت طلا در هفته آینده افزایش یابد. او می‌گوید: «گاوهای بازار (معامله‌گرانی که به صعود بازار امید دارند) هنوز کنترل بازار را در دست دارند و این را در هفته گذشته به‌خوبی نشان دادند. افت شدید قیمت در روز دوشنبه منجر به ثبت یک کف بالاتر در روز سه‌شنبه شد و در نیمه دوم هفته، خریداران به‌طور قابل‌توجهی بازگشتند.»

او اضافه می‌کند: «به نظر من، آنها فرصت مناسبی برای تست مجدد سقف‌های قبلی دارند، اما هنوز نشانه‌ای قطعی از آمادگی برای عبور از مرز ۲۵۰۰ دلار وجود ندارد. اگر بتوانند الگوی سقف‌های پایین‌تر در نمودار روزانه طلا را بشکنند، این امکان برای تست سطح ۲۵۰۰ دلار به‌طور قابل‌توجهی افزایش خواهد یافت. اما ریسک این سناریو، بازدهی خزانه‌داری در کنار گزارش CPI هفته آینده است، زیرا هجوم به‌سمت اوراق‌قرضه ممکن است باعث فرار سرمایه از طلا به‌سوی سرمایه‌گذاری‌هایی با بازدهی بالاتر شود.»

اورت میلمن، تحلیل‌گر ارشد بازار در Gainesville Coins، باور دارد که شرایط فصلی مساعد ماه آگوست می‌تواند از قیمت طلا حمایت کند، حتی در شرایط آشفتگی‌های ژئوپلیتیک و بازار.

میلمن توضیح داد که افت شدید طلا در روز دوشنبه پیش‌بینی‌شده بود. او گفت: «در مواقعی که سایر بازارها دچار افت می‌شوند، در بازار فلزات گران‌بها رفتارهای متناقضی مشاهده می‌کنیم. طلا به دلیل نقدشوندگی بالا، اولین چیزی است که فروخته می‌شود، بنابراین در شرایط فروش گسترده در بازار، طلا نیز معمولاً در ابتدا کاهش می‌یابد. به همین دلیل این افت برای من تعجب‌آور نبود، زیرا صندوق‌های پوشش ریسک و شرکت‌های مدیریت دارایی برای جبران ضررهای خود مجبور به فروش طلا بودند.»

او افزود که آگوست از نظر فصلی یکی از بهترین ماه‌ها برای طلا است و بازارها اکنون به کاهش نرخ بهره در ماه سپتامبر توسط فدرال رزرو چشم دوخته‌اند.

میلمن اظهار داشت: «به نظر می‌رسد که انتظار کاهش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو در سپتامبر تقریباً قطعی است. ممکن است این کاهش به اندازه‌ای که برخی انتظار دارند نباشد، اما آغاز کاهش نرخ‌ها از سپتامبر به نفع طلا خواهد بود.»

با این حال، او انتظار افزایش قیمت زیادی را در این ماه ندارد. میلمن گفت: «من انتظار حرکات بزرگی در طلا ندارم. به احتمال زیاد طلا به حرکت خنثای خود ادامه خواهد داد، البته اندکی متمایل به صعود خواهد بود.»

او همچنین اضافه کرد: «هر قیمتی که بالاتر از سطح حمایتی ۲۴۰۰ دلار باشد، مورد استقبال خریداران قرار خواهد گرفت. طلا امسال رشد قابل‌توجهی داشته است، بنابراین خریداران باید از این وضعیت راضی باشند. من انتظار ندارم قیمت نرخ‌های ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ دلار را دستکم تا قبل از ماه سپتامبر ببیند.»

تنها عاملی که به عقیده میلمن می‌تواند قیمت طلا را زودتر از موعد به سقف‌های جدید برساند، تشدید تنش‌ها در خاورمیانه است. او در این‌باره گفت: «اگر ایران در نهایت تلافی کند و این درگیری گسترش یابد، ممکن است یک جنگ گسترده‌تر رخ دهد و این وضعیت می‌تواند قیمت طلا را به شدت افزایش دهد.»

مایکل مور، بنیان‌گذار Moor Analytics، اظهار داشت که وضعیت بازار طلا در حال حاضر صعودی است. او دیدگاه خود را این‌گونه بیان کرد: «اگر قیمت‌ها بالاتر از ۲۴۹۷ دلار تثبیت شود، می‌توان انتظار داشت که مومنتوم بیشتری وارد بازار شود و اگر بالاتر از ۲۵۱۲ دلار باقی بماند، این می‌تواند افزایشی تا ۱۱۰ دلار را رقم بزند.»

جیم وایکوف، تحلیل‌گر ارشد در کیتکو، نیز معتقد است که عوامل تکنیکال و بنیادین از افزایش قیمت طلا در هفته آینده حمایت می‌کنند. او گفت: «قیمت‌ها به طور پایدار افزایش می‌یابند؛ چرا که نمودارها همچنان صعودی هستند و تنش‌های ژئوپلیتیکی نیز در حال افزایش است.»

تحلیل هفتگی برنت دانلی

در روزهای نخستین هفته، بازارهای مالی با سونامی سقوط، دست‌وپنجه نرم کردند. از سقوط شاخص‌های سهام و ارزهای دیجیتال گرفته تا فروپاشی معاملات حملی. اما با انتشار داده‌های جدیدی از ایالات متحده، ابرهای تیره کنار رفت و بازارها به شرایط عادی خود بازگشتند. این دست حوادث در بازارهای مالی پر است از درس‌هایی برای معامله‌گرانی که بصورت حرفه‌ای به مقوله ترید می‌نگرند. در این مقاله به بررسی حوادث هفته گذشته در بازارها می‌پردازیم.
بازارها از منظر اقتصاد کلان
ابتدا به نظر می‌رسید که آمارهای اشتغال آمریکا مانند گزارش‌های NFP، ADP، زیرشاخه اشتغال در شاخص مدیران خرید تولیدی ISM و همچنین آمار مدعیان اولیه بیمه بیکاری، همگی نشان‌دهنده کاهش قابل‌توجهی در بازار کار آمریکا بودند. اما حالا به نظر می‌رسد که این تحلیل‌ها تا حدی تحت تاثیر عوامل تصادفی بوده‌اند و شبیه به یک طوفان بزرگ در نرخ بیکاری تاثیر گذاشته است. با انتشار داده‌های جدیدی از ایالات متحده در این هفته، این دیدگاه تقویت شد چراکه داده‌های خدمات ISM نتایج قوی‌ای نشان داده‌اند، پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی توسط فدرال رزرو آتلانتا همچنان ۲.۹٪ باقی مانده و آمار مدعیان اولیه بیمه بیکاری نیز دوباره کاهش یافته است.

اقتصاددانان آرزو دارند بتوانند با همان دقت و سادگی پیش‌بینی‌های هواشناسان کار کنند، اما نمی‌توانند. زیرا اقتصاد بیشتر هنر است تا علم. این تقابل میان هنر و علم همان دلیلی است که باعث می‌شود برخی، اقتصاد را یک شبه‌علم خطاب کنند. این مسئله در این چرخه اقتصادی به وضوح مشاهده شده، چرا که تمامی مدل‌های قدیمی اشتباه از آب در آمده‌اند. پیش‌بینی‌های پیوسته و بدبینانه اقتصاددانان به‌جای اینکه دقیق باشند، خلاف آن را ثابت کرده‌اند. البته من از این امتیاز برخوردارم که هر زمان خواستم، به‌سرعت نظر خود را تغییر دهم، اما اقتصاددانان واقعی با هزینه‌های زیادی مواجه هستند؛ آنها نمی‌توانند مدام نظر خود را تغییر دهند.

بنابراین، به چیزی رسیدیم که سال گذشته تجربه کردیم:

در سال گذشته شاهد بودیم که اقتصاددانان و تحلیلگران با تکیه بر مدل‌ها و چارچوب‌های ناکارآمد، به پیش‌بینی‌های خود ادامه دادند، حتی زمانی که داده‌ها نشان می‌داد که این چارچوب‌ها کارایی ندارند. برای بعضی افراد بهترین راهبرد این است که به دیدگاه‌های خود پایبند بمانند حتی اگر شواهد نشان دهد که اشتباه می‌کنند. همیشه می‌توان یک نقطه داده اقتصادی خاص پیدا کرد که دیدگاه شما را تأیید کند. اگر یک داده مورد پسندتان نیست، به نسخه غیر فصلی آن نگاه کنید، شاید آن به دیدگاهتان نزدیک‌تر باشد.

معامله‌گران این امتیاز را دارند (و حتی از نظر مالی مجبورند) که در هر لحظه نظر خود را تغییر دهند. اما افرادی که در رسانه‌های حرفه‌ای کار می‌کنند و به طور فصلی گزارش‌های خود را منتشر می‌کنند، این امکان را ندارند.

این سخن من نقدی به هیچ کس نیست؛ بلکه واقعیتی است که باید هنگام بررسی تحلیل‌های مالی به آن توجه کنید. قبل از اینکه در مورد صحت پیش‌بینی‌ها یا چارچوب‌های اقتصادی که به آن‌ها گوش می‌دهید قضاوت کنید، باید از سوگیری افراد مطلع باشید. برخی افراد حتی پس از اینکه تمام شواهد نشان می‌دهد که چارچوب آن‌ها ناکارآمد است، سال‌ها و شاید حتی یک دهه به آن پایبند می‌مانند، فقط به این دلیل که باهوش به نظر می‌رسد.

این هفته شاهد یک ضدحمله به اخبار بد هفته گذشته بودیم.

در حالی که هفته گذشته فکر می‌کردم شاید اقتصاد ما به یک سرعت پایین‌تر رسیده باشد، اکنون دیگر مطمئن نیستم. همه چیز به داده‌ها بستگی دارد! اما شاید عجیب‌ترین چیزی که این هفته رخ داد، حرکت عجیب و غریب همه کلاس‌های دارایی در روز یکشنبه و دوشنبه بود. احتمالاً در مورد این تحولات زیاد شنیده‌اید.

دومین اتفاق عجیب در عرصه اقتصاد کلان این هفته، حرکات بزرگ بازارها بود که به دنبال انتشار گزارش مدعیان اولیه بیمه بیکاری به وقوع پیوست. این گزارش به میزان ۰.۵۴ انحراف معیار، بهتر از حد انتظار بود. این هفته داده‌های اقتصادی زیادی در دسترس نبود، بنابراین بازارها به شدت دنبال هر نوع خبری بودند که نظرات آن‌ها را نقض یا مؤید نظرات پیشین باشد. به همین دلیل، گزارش مدعیان اولیه بیمه بیکاری که پنجشنبه منتشر شد، حدود ۷۵ برابر بیشتر از حد معمول مورد توجه قرار گرفت. این گزارش که ۷۰۰۰ عدد کمتر از حد انتظار منتشر شد، خبر خوبی برای اقتصاد به شمار می‌آید (کاهش تعداد متقاضیان بیمه بیکاری = خبر خوب). به یاد داشته باشید که انحراف معیار بین پیش‌بینی‌های اقتصاددانان و نتایج واقعی معمولاً حدود ۱۳۰۰۰ است و این بار تفاوت تنها ۷۰۰۰ بود، که معادل ۰.۵۴ سیگما است. به عبارت دیگر، این تفاوت فقط یک انحراف تصادفی از انتظارات بود.
اما واکنش بازار به این داده‌ها چه بود؟
گوشه‌ای از واکنش بازار را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

شاخص‌ها ۱۵۰ واحد افزایش یافتند و در طی پنج ساعت ۴۵۰ واحد جهش کردند.

این تغییرات حیرت‌انگیز است! در این نوع حرکات، معامله‌گران در عین بهت و حیرت فریاد می‌زنند:  "این اصلاً منطقی نیست!" و "بازار نابود شده!" و "من با معاملات چه کنم!"

یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که در ابتدای ورود به دنیای معامله‌گری می‌آموزید این است:

همیشه قرار نیست همه چیز منطقی باشد.

منطق اقتصادی همیشه به صورت دقیق و مستقیم در قیمت‌های بازار منعکس نمی‌شود. خیلی وقت‌ها، تغییرات بازار بیشتر به دلیل رفتارهای غیرمنطقی و احساسی انسان‌ها است تا به دلایل واقعی اقتصادی. این حرکت یکی از همان نوسانات شدید در بازارهایی بود که به نظر می‌رسد همه در شرایطی قرار دارند که نمی‌دانند بازار تا چه حد و با چه سرعتی حرکت خواهد کرد. در چنین شرایطی، بهترین راه این است که طوری معامله کنید که گویی در حال خرید در کف و فروش در سقف هستید، نه برعکس.

من یک محصول ساختگی طراحی کردم تا به نوعی شرایط عجیب و غریب بازار را نشان دهم. برای مثال، تصور کنید حتی دمپایی‌های ساده هم در این وضعیت عجیب، به یک کالای جالب توجه تبدیل شوند.

راستش نمی‌دانم این یک شوخی است یا نه. شاید واقعاً این دمپایی‌ها را بفروشیم. حقیقتاً مطمئن نیستم.

یکی از اتفاقات بزرگ این هفته تغییر ناگهانی محبوبیت نامزدها بود، همان‌طور که کامالا هریس سعی کرد به بهترین شکل ممکن مانند "کوئینسی هال" رفتار کند و در نظرسنجی‌ها و شرط‌بندی‌ها از دونالد ترامپ جلو بزند.

این تغییر بزرگ واقعاً اتفاق افتاده است.

این تصویر از وب‌سایت electionbettingodds.com است که احتمال‌های شرط‌بندی را جمع‌آوری می‌کند. سایت Polymarket، که به نظر می‌رسد بهترین و معتبرترین سایت با بیشترین حمایت از ترامپ باشد، نشان می‌دهد که ۲۷۵ هزار دلار پول برای فروش شرط‌بندی روی ترامپ با احتمال ۴۹٪ و ۵۰٪ وجود دارد. این اولین بار است که از اواسط ماه مه ترامپ در Polymarket با این نرخ‌ها عرضه می‌شود. جالب است! من همچنان معتقدم که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، مشکلات مالی و نگرانی‌های ناشی از کاهش ارزش دلار به وجود خواهد آمد، زیرا تمدید قانون کاهش مالیات و ادامه نرخ‌های پایین‌تر مالیاتی برای شرکت‌ها در دولت هریس تضمین نشده است. همچنین، ریسک‌های نظارتی برای ارزهای دیجیتال در دولت هریس بیشتر از دولت ترامپ خواهد بود، و این به طور کلی برای ارزهای دیجیتال منفی است.

مردم در توییتر دوست دارند بحث کنند که آیا این احتمال‌ها درست هستند یا نه. اما این احتمال‌ها نه درست هستند و نه غلط. آن‌ها فقط نشان می‌دهند که مردم حاضرند روی چه چیزی پول خود را شرط‌بندی کنند. این مثل این است که بگویید شاخص SPX اشتباه است. خب، اگر واقعا این‌طور فکر می‌کنید، پس در جهت مخالف شرط‌بندی کنید.

من از این احتمالات به عنوان بهترین تخمینی که می‌توان از نتیجه انتخابات گرفت استفاده می‌کنم. خودم نظری درباره نتیجه انتخابات ندارم و حتی نمی‌توانم در آمریکا رأی بدهم. آنچه برای بازارها مهم است، جهت و سرعت تغییر این احتمالات است، نه تاریخچه آن‌ها به عنوان پیش‌بینی‌کننده رویدادها.
بازار سهام
همان‌طور که اشاره شد، پنجشنبه روزی بسیار عجیب و غریب در بازار سهام بود، اما واقعیت این است که کل این هفته پر از نوسانات شدید بود. به طور ناگهانی، از حالتی که نوسانات بسیار کم بود به حالتی رسیدیم که انگار نوسانات پایان‌ناپذیر شده است. به گپ بزرگ در معاملات یکشنبه/دوشنبه نگاه کنید، زمانی که معاملات حملی ین به حالت «نانتکوتا» تغییر کرد.

«نانتکوتا» یک واژه مؤدبانه ژاپنی است که به معنی "وای خدای من!" یا "چه اتفاقی افتاد؟" است.

دوست داشتم توضیح کاملی درباره معاملات حملی ین بنویسم، اما این‌روزها همه در حال صحبت در این‌باره هستند. به طور کلی، در بازار اغلب گروه بزرگی از پوزیشن‌های مشابه وجود دارد که با گذشت زمان انباشته می‌شوند. وقتی یکی از این پوزیشن‌ها فرو می‌پاشد، بقیه هم به دنبال آن سقوط می‌کنند. این‌بار، این پوزیشن‌ها شامل موارد زیر بودند:

  • معاملات حملی شامل خرید USDJPY، فروش CHF، خرید MXN، خرید BRL و غیره.
  • خرید شاخص‌های نیکی و TOPIX
  • خرید سهام‌هایی با روند صعودی، مانند Mag7 و هوش مصنوعی
  • فروش نوسانات (شرط‌بندی بر کاهش نوسانات)
  • خرید ارزهای دیجیتال

این‌ها همه معاملاتی بودند که از نوسانات پایین، امید به بهبود تدریجی اقتصاد و رؤیای کاهش نرخ‌های بهره در آینده سود می‌بردند. درست است که بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را افزایش داد و این یک عامل مهم بود، اما این حرکت همزمان با مجموعه‌ای از اخبار بد بود که به همه این پوزیشن‌ها ضربه زد. به یاد داشته باشید که همان صندوق‌ها و سرمایه‌گذارانی که در معامله حملی ین بودند، احتمالاً در شاخص نیکی، شرط‌بندی بر کاهش نوسانات، خرید ارز دیجیتال و یا خرید سهام NASDAQ نیز حضور داشتند. صندوق‌ها، افراد و الگوریتم‌هایی که یک معامله محبوب را دنبال می‌کنند، معمولاً در سایر معاملات محبوب دیگر نیز حضور دارند.

وقتی نوسانات بازار افزایش پیدا می‌کند، همبستگی بین این پوزیشن‌ها هم بالا می‌رود و اثر «آتش در دیسکو» رخ می‌دهد؛ یعنی همه به‌سرعت به سمت خروجی کوچک هجوم می‌برند.

به همین دلیل است که می‌گویند معاملات حملی مانند پرنده‌ای غذا می‌خورد و مانند فیلی مدفوع می‌کند. البته من هرگز چنین چیزی نمی‌گویم، چون به نظرم بی‌ادبانه است و من خیلی مؤدب هستم. اما بسیاری از مردم این را می‌گویند.

بنابراین، وقتی بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را افزایش داد و سیاست‌های هاوکیشی را اعمال کرد، این موضوع به یک اثر دومینویی منجر شد و بازارهای جهانی را شوکه کرد. این اتفاق خاطرات ترسناک گذشته را زنده کرد، چه در سال ۱۹۹۸، چه ۲۰۰۸ و چه ۲۰۱۸. بانک مرکزی ژاپن سابقه طولانی و ناخوشایندی در افزایش نرخ‌های بهره دارد که همیشه به افت شدید بازار سهام داخلی منجر شده است.

به این نمودار نگاه کنید:

(نموداری که تاریخچه افزایش نرخ بهره بانک ژاپن و افت بازار سهام آن کشور را نشان می‌دهد.)

دلایل اصلی این فروش سنگین در سهام شامل این موارد بود:

  • سیاست‌های پولی انقباظی در ژاپن
  • کاهش هیجانات در مورد هوش مصنوعی
  • پیشی گرفتن هریس از ترامپ در نظرسنجی‌ها و شرط‌بندی‌ها
  • رشد ناگهانی نوسانات که منجر به فروپاشی دارایی‌ها می‌شود (Volmageddon)
  • خروج از معاملات حملی در ارزهای نوظهور
  • ترس از داده‌های ضعیف اقتصادی آمریکا
  • شوک‌های ناگهانی و خروج از پوزیشن‌ها

این فروش‌های سنگین و وحشت‌زده اغلب زمانی رخ می‌دهد که به نظر می‌رسد دنیا به پایان رسیده، اما گاهی اوقات هم در شرایطی که واقعاً این‌طور نیست اتفاق می‌افتد.

من این نمودار را به عنوان یک شوخی در توییتر منتشر کردم و واقعاً مورد استقبال قرار گرفت و تبدیل به چهارمین توییت محبوب من شد.

(نمودار شوخی که در توییتر منتشر شده است.)

خلاصه ۱۴ کلمه‌ای این هفته در بازار سهام:

توکیو به حالت «نانتکوتا» رفت. دیسکو آتش گرفت، اما همه زنده ماندیم.
نرخ بهره
هفته گذشته بازده اوراق قرضه آمریکا به شدت کاهش یافت و بازده اوراق دوساله تا صبح دوشنبه در نیویورک به ۳.۶۰ درصد رسید. اما بعد همه فهمیدند که اوضاع به آن بدی هم نیست و حالا بازده‌ها دوباره بالای ۴ درصد در تمام منحنی بازده قرار گرفته‌اند.

فاصله بین بازده اوراق دوساله و ده‌ساله فقط پنج واحد باقی‌مانده تا به حالت عادی برگردد. با این حال، بازار هنوز هم فکر می‌کند که احتمال کاهش بیش از ۲۵ واحد پایه در نشست سپتامبر فدرال رزرو وجود دارد. چند روز پیش به نظر می‌رسید که کاهش ۵۰ واحدی در سپتامبر قطعی است، اما حالا همه فکر می‌کنند که شاید عدد مربوط به اشتغال غیرکشاورزی (NFP) اشتباه بوده باشد. این احتمال وجود دارد!

در هفته‌ای که نظرسنجی خانوار انجام شد، ۴۵۰,۰۰۰ نفر نتوانستند سر کار بروند و این ممکن است ۰.۲ درصد به نرخ بیکاری اضافه کرده باشد. در حالی‌که زیر شاخه اشتغال شاخص ISM در بخش تولید نشانگر وضعیت خیلی بدی بود، همین شاخص در بخش خدمات به راحتی بالای ۵۰ باقی ماند. چون بخش خدمات حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد از اقتصاد آمریکا را تشکیل می‌دهد، احتمالاً شاخص ISM در بخش خدمات خیلی مهم‌تر از بخش تولید است.
ارزهای فیات
در پایان آوریل ۲۰۲۴، گفته شد که ژاپن در بحران است و ارز آن‌ها به کلی سقوط کرده، وزارت دارایی (MOF) هم کاری از دستش برنمی‌آید و چین قصد دارد یوان خود را تضعیف کند؛ به نظر می‌رسید که بحران ارزی آسیا دوباره در راه است. اما حالا گفته می‌شود که ین ژاپن (JPY) به زودی به شدت اوج خواهد گرفت، چون میلیاردها دلار از معاملات حملی در خطر هستند و می‌توانند سیستم مالی جهان را غرق کنند.

اینجا چند نکته قابل‌توجه است:

  • سوگیری جمعی: وقتی نرخ USDJPY به ۱۶۰ رسید، همه خوش‌بین بودند و حالا که به ۱۴۲ رسیده، همه بدبین شده‌اند.
  • سوگیری منفی: رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی هم وقتی نرخ USDJPY بالا می‌رود آن را بحران می‌دانند و هم وقتی پایین می‌آید. انگار هر حرکتی که این نرخ بکند، یک بحران به حساب می‌آید.
  • سوگیری تعمیمی: اگر چیزی به ۱۶۰ رسیده، پس حتماً به ۲۰۰ هم می‌رسد، درست است؟
  • اشتباه اکونومیست: آن‌ها گفتند: "حمایت از ارز بی‌فایده است." اما اینطور نبود. در واقع، این یک حرکت هوشمندانه بود تا قبل از اعمال سیاست‌های انقباظی بیشتر بانک مرکزی ژاپن، اوضاع را تثبیت کند و از سقوط بیشتر ین جلوگیری شود. وزارت دارایی ژاپن قطعاً بیشتر از روزنامه‌نگاران درباره مداخله در بازار ارز می‌داند!

در نهایت، باید گفت که داستان‌ها و تحلیل‌ها همیشه ثابت نیستند و می‌توانند به سرعت تغییر کنند.

اگر به نمودار USDJPY در ۱۰-۱۲ روز گذشته نگاه کنید، می‌بینید که این نرخ دقیقاً همانند نمودار بازده اوراق دو ساله آمریکا حرکت کرده است. این یعنی همبستگی بسیار بالایی بین این دو وجود دارد. در واقع، وقتی ترس و نگرانی‌ها در بازار غالب می‌شوند، همبستگی بین دارایی‌ها زیاد می‌شود و نمودارهای بسیاری از آن‌ها شبیه به هم می‌شوند. حتی EURCHF که باید نشان‌دهنده تفاوت بین اتحادیه اروپا و سوئیس باشد، این هفته نموداری مشابه داشت.

گاهی اوقات نیاز به ذهنی خلاق دارید تا بفهمید چرا یک تغییر کوچک در داده‌های اقتصادی آمریکا باعث می‌شود یورو در مقابل فرانک سوئیس ۱ درصد تقویت شود! اما همانطور که قبلاً هم گفتم، همیشه لازم نیست همه چیز منطقی به نظر برسد.
رمزارزها
بیایید به دنیای رمزارزها بپردازیم. بیت‌کوین به عنوان یک نوع جدید و بهتر از پول مطرح می‌شود، چیزی که در برابر سانسور دولت‌ها و هکرها مقاوم است. همچنین، به عنوان یک ذخیره ارزش منحصر به فرد و یک سیستم پرداخت الکترونیکی همتا به همتا توصیف می‌شود.

اما...

به نظر می‌رسد بیت‌کوین هم تبدیل به یک دارایی پرریسک مثل بقیه دارایی‌ها شده است. فرقی نمی‌کند شما روی نقره، بیت‌کوین، طلا یا QQQ سرمایه‌گذاری کنید؛ در حال حاضر... همه یکسان هستند. بیت‌کوین: تو به‌طور کامل در وال‌استریت ادغام شدی، درست همان‌طور که پیش‌بینی شده بود.

کامودیتی‌ها
شگفت‌آور است که دیگر هیچ‌کس درباره نفت صحبت نمی‌کند، انگار که اصلاً اهمیتی ندارد. سقوط قیمت نفت در سال ۲۰۱۵/۲۰۱۶ پس از کاهش ارزش یوان چین، کاهش قیمت به زیر صفر در دوران کرونا در سال ۲۰۲۰، و جهش شدید قیمت در سال ۲۰۲۲ همه به نظر می‌رسد که خاطراتی دور و قدیمی هستند.

در آن زمان، این تصور وجود داشت که نفت به عنوان پناهگاه امن جدید مطرح شده و ما وارد یک نظم نوین جهانی شده‌ایم. تهاجم روسیه و تحریم سوئیفت توسط آمریکا همه چیز را تغییر داده و قرار بود قیمت نفت به اوج برسد و دلارزدایی شروع شود.

اما هیچ‌کدام از این پیش‌بینی‌ها درست نبودند. نموداری از بلومبرگ وجود دارد که نشان می‌دهد چقدر این رسانه از سال ۲۰۱۵ تاکنون درباره نفت مقاله نوشته است. اگر تاریخچه قیمت نفت را بدانید، خواهید دید که رسانه‌ها فقط زمانی که نفت در حال افزایش است، آن را پوشش می‌دهند. این به دلیل تعصب منفی است؛ رسانه‌ها معمولاً داستان‌های بزرگ و ترسناک را پوشش می‌دهند، اما زمانی که خبری نیست یا اخبار خوب رخ می‌دهد، مانند کاهش قیمت بنزین که به نفع مصرف‌کنندگان آمریکایی است، نادیده گرفته می‌شود.

نموداری از قیمت‌های بنزین در مقایسه با دستمزدها در آمریکا نشان می‌دهد که چقدر قیمت‌ها در طول زمان پایدار بوده‌اند. البته در سال‌های ۱۹۸۰ و ۲۰۰۸ جهش‌های بزرگی دیده می‌شود، اما به طور کلی، قیمت‌ها ثابت مانده‌اند. بهترین درمان برای قیمت‌های بالا، خود قیمت‌های بالاست.

از نظر معاملات، نفت در حال شکل‌گیری یک الگوی مثلثی بزرگ است. این الگوها زمانی ظاهر می‌شوند که قیمت در یک محدوده محدود شود و نوسانات کاهش یابد. در نهایت، قیمت به یکی از دو سمت شکسته خواهد شد؛ یا به پایین‌تر از ۶۰ دلار یا به بالاتر از ۹۰ دلار. با توجه به عملکرد سایر کامودیتی‌ها، کاهش تقاضا از سوی چین، و جو کلی کاهش تورم در سراسر جهان... احتمالاً قیمت به سمت ۶۰ دلار کاهش خواهد یافت تا اینکه به ۹۰ دلار برسد.

مقاله تحلیل هفتگی طلا از کیتکو

این هفته طلا یکی از بهترین عملکردهای خود در سال جاری را به‌ ثبت رساند، زیرا داده‌های اقتصادی ضعیف آمریکا و موضع‌گیری داویش فدرال رزرو باعث افزایش قیمت این فلز زرد شد و حتی سقوط ناگهانی قیمت در روز جمعه نیز نتوانست شور و شوق معامله‌گران فلزات گرانبها را کاهش دهد.

طلا هفته را تنها با چند دلار زیر سطح ۲۴۰۰ آغاز کرد و بین ۲۳۷۵ تا ۲۴۰۰ دلار در نوسان بود تا اینکه در روز سه‌شنبه و در ساعت ۱ بعد از ظهر به وقت شرق آمریکا، داده‌های ضعیف‌تر از انتظار بخش تولید آمریکا این دیدگاه که فدرال رزرو، دست به اقدامات بیشتری برای کاهش نرخ بهره خواهد زد را در میان معامله‌گران تقویت نمود.

روز چهارشنبه، معامله‌گران طلا در بازار آمریکای شمالی قیمت طلا را به رکورد جدید هفتگی نزدیک به ۲۴۳۰ دلار در هر اونس رساندند. با این حال، آنها منتظر اعلام نرخ بهره توسط فدرال رزرو و سخنرانی رئیس آن، جروم پاول، ماندند.

بعد از اعلام بیانیه سیاست پولی در ساعت ۲ بعد از ظهر که به مذاق بازار خوش آمده بود، قیمت طلا از ۲۴۲۲.۴۳ دلار به رکورد جدید هفتگی ۲۴۵۷.۸۶ دلار رسید. این افزایش قیمت ادامه داشت و با انتشار آمار نا‌امیدکننده مدعیان بیمه بیکاری در روز پنج‌شنبه تثبیت شد.

صبح جمعه، گزارش ضعیف حقوق و دستمزد غیرکشاورزی (NFP) برای ماه ژوئیه و افزایش نرخ بیکاری به ۴.۳ درصد، تأیید نهایی را برای معامله‌گران فراهم کرد و باعث شد قیمت طلا به بالای ۲۴۷۰ دلار در هر اونس برسد. اما به دنبال آن، بازار فلزات گران‌بها در پی افزایش فضای ریسک‌گریزی با کاهش شدید مواجه شد و معامله‌گران دارایی‌های پرریسک را فروختند. قیمت طلا یکی از شدیدترین کاهش‌های سال را تجربه کرد و از ۲۴۷۱.۹۶ دلار به ۲۴۱۳.۶۹ دلار در کمتر از یک ساعت کاهش یافت.

اما این پایان ماجرا نبود و قیمت طلا همراه با بازار سهام دوباره افزایش یافت و در بقیه جلسه معاملاتی آمریکای شمالی، بالای ۲۴۳۰ دلار در هر اونس معامله شد.

این نوسانات نشان داد که بازار طلا به شدت تحت تأثیر داده‌های اقتصادی و تصمیمات فدرال رزرو قرار دارد، و معامله‌گران باید به دقت اخبار و گزارش‌های اقتصادی را دنبال کنند.

آخرین نظرسنجی هفتگی سایت کیتکونیوز نشان می‌دهد که اکثر سرمایه‌گذاران خرد انتظار دارند قیمت طلا در هفته آینده افزایش یابد، در حالی که کارشناسان وال‌استریت با احتمال بیشتری از افزایش قیمت طلا سخن می‌گویند.

آدریان دی، رئیس Adrian Day Asset Management، انتظار دارد که قیمت طلا در هفته آینده افزایش یابد.

او دیدگاه خود را این‌گونه بیان کرد: «طلا احتمالاً می‌تواند از بالاترین قیمت قبلی خود عبور کند، زیرا اقتصاد آمریکا ضعیف‌تر می‌شود و احتمال کاهش نرخ بهره افزایش می‌یابد. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در کنفرانس خبری خود در اوایل هفته، تقریباً آماده بود تا نرخ بهره را کاهش دهد و اکنون این فرصت را دارد. با نگاهی به دوره‌های قبلی کاهش نرخ‌بهره، بخوبی می‌توان دریافت که وقتی فدرال رزرو شروع به کاهش نرخ‌بهره می‌کند، طلا افزایش می‌یابد.»

مارک چندلر، مدیر عامل Bannockburn Global Forex، می‌گوید که انتظار دارد حرکت قیمت طلا در هفته آینده متعادل‌تر شود. او گفت: «کاهش شدید نرخ‌های بهره در آمریکا و ضعیف شدن دلار به افزایش قیمت طلا کمک کرد. در بازار نقدی، طلا بهترین هفته خود در حدود چهار ماه گذشته را تجربه‌کرد و حدود 3.6% افزایش یافت که تقریباً یک سوم این افزایش در پایان هفته رخ داد.»

چندلر اشاره کرد که بازده اوراق‌قرضه دو ساله آمریکا در هفته گذشته بیش از 40 واحد کاهش یافت که بزرگترین کاهش هفتگی در سال 2024 بود. او گفت: «طلا آماده است تا به رکورد ماه گذشته در محدوده 2483.75 دلار نزدیک شود. باند بالایی بولینگر کمی بالاتر از 2480 دلار است. صحبت درباره سطح مقاومتی در این شرایط دشوار است، اما 2500 دلار هدف روانی بعدی است. انتظار یک هفته آرام‌تر را داشته باشید.»

دارین نیوسام، تحلیلگر ارشد بازار در Barchart.com، می‌گوید: «این هفته دیدگاه متفاوتی دارم. از نظر تکنیکالی، وضعیت شبیه انداختن سکه نامشخص است و هیچ روند واضحی وجود ندارد. نمودار روزانه طلای دسامبر نشان می‌دهد که این قرارداد از پایین‌ترین محدوده اخیر خود افزایش یافته است، به این معنی که ممکن است به بالاترین محدوده نزدیک به ۲۵۴۰ دلار برسد.»

میشل اشنایدر، استراتژیست ارشد در MarketGauge.com، نسبت به آینده طلا در هفته آینده خوش‌بین است. او می‌گوید: «طلا باید سطح ۲۴۵۰ دلار را حفظ کند.»

باب هابركورن، کارگزار ارشد کالا در RJO Futures، می‌گوید فروش ناگهانی روز جمعه به دلیل ترس از رکود اقتصادی پس از گزارش ضعیف اشتغال آمریکا بوده است. او می‌گوید: «فکر می‌کنم اینجا فرصتی برای خرید طلا وجود دارد» در حالی که قیمت لحظه‌ای طلا نزدیک ۲۴۲۰ دلار در هر اونس معامله می‌شد. او افزود: «فکر می‌کنم آنها با آب، بچه را هم بیرون می‌اندازند. به‌عبارت‌دیگر سرمایه‌گذاران نه تنها از دارایی‌های ضعیف بلکه از دارایی‌های ارزشمند مثل طلا نیز خارج شوند.»

هابركورن کاهش شدید قیمت طلا را نشانه‌ای از موضع‌گیری‌های کوتاه مدت معامله‌گران نمی‌داند. او می‌گوید: «فکر می‌کنم این فروش به این دلیل بود که معامله‌گران تسویه سود نمودند و حد‌ضررهایی نیز فعال شده است. همچنین ممکن است افرادی که با اهرم معامله می‌کنند با کاهش ارزش دارایی‌ها مواجه شده و مجبور به فروش سایر دارایی‌های خود مثل طلا شده‌اند تا پول لازم را فراهم کنند. به نظرم تمام این فروش‌ها به همین دلیل رخ داده است.»

او اضافه می‌کند: «اگر به تیترهای خبری و اتفاقات جاری دنیا نگاه کنید، طلا یک دارایی امن است و باید در سطوح بالاتری معامله شود.»

هابركورن انتظار دارد طلا تا آخر هفته در سطوح بالاتری معامله شود و دوشنبه هم از همین‌جا ادامه پیدا کند. او می‌گوید: «در هفته آینده، من نمی‌خواهم طلا را بفروشم. معامله‌گران قبل از شروع تعطیلات آخر هفته، به دنبال خارج شدن از پوزیشن‌ها هستند. ریسک‌های زیادی در آخر هفته با ایران و اسرائیل وجود دارد. این فروش بیش از حد به نظر می‌رسد.»

او اضافه می‌کند: «فکر می‌کنم هفته آینده طلا بالاتر خواهد رفت، چون معتقدم که بعد از فروش امروز، ورق برمی‌گردد. واقعیت نمایان می‌شود و شما در این بازار به سمت دارایی‌های ایمن می‌روید. ترس از رکود و گزارش ضعیف اشتغال به تنهایی باید طلا را بالاتر ببرد و هفته آینده به سطح ۲۵۰۰ دلار بازمی‌گردد.»

این هفته، ۱۴ تحلیلگر در نظرسنجی کیتکونیوز درباره طلا شرکت کردند و خوش‌بینی در وال‌استریت پس از مشکلات بازار سهام و تهدیدهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی افزایش یافت. یازده کارشناس، معادل ۷۹ درصد از کل، انتظار دارند که قیمت طلا در هفته آینده افزایش یابد، در حالی که تنها یک نفر، یا ۷ درصد، پیش‌بینی می‌کند که قیمت کاهش پیدا کند. دو تحلیلگر باقی‌مانده، یا ۱۴ درصد، معتقدند که قیمت طلا در هفته آینده بدون تغییر خاصی خواهد بود.

در همین حال، ۱۹۱ رأی در نظرسنجی آنلاین کیتکو ثبت شد و خوش‌بینی سرمایه‌گذاران خرد تقریباً با کارشناسان برابر بود. ۱۴۰ معامله‌گر خرد، یا ۷۳ درصد، انتظار دارند که قیمت طلا در هفته آینده افزایش یابد. ۲۸ نفر دیگر، یا ۱۵ درصد، پیش‌بینی می‌کنند که قیمت طلا کاهش خواهد یافت، در حالی که ۲۳ نفر، معادل ۱۲ درصد، معتقدند که قیمت‌ها در هفته آینده در حالت خنثی باقی می‌ماند.

بعد از بررسی و هضم چندین رویداد مهم اقتصادی در این هفته، بازارها در هفته آینده فرصتی برای استراحت خواهند داشت. داده‌های مهم هفته آینده شامل شاخص مدیران خرید خدماتی ISM برای ماه جولای در روز دوشنبه و تصمیم سیاست پولی بانک مرکزی استرالیا در روز سه‌شنبه است.

بازارها همچنین توجه ویژه‌ای به حراج اوراق‌قرضه ۱۰ ساله آمریکا در روز چهارشنبه و حراج اوراق‌قرضه ۳۰ ساله در روز پنج‌شنبه خواهند داشت، به‌خصوص پس از افزایش چشمگیر اوراق‌خزانه‌داری که در پایان هفته مشاهده شد.

کریستوفر وچیو، رئیس استراتژی‌های فیوچرز و ارز در Tastylive.com، برای هفته آینده در مورد طلا نظری خنثی دارد، اما برای پایان سال خوش‌بین است. او می‌گوید: «هر ریزشی در طلا باید خریداری شود.»

جیمز استنلی، استراتژیست ارشد بازار در Forex.com، دلیلی برای شک در ارزش فلزات گران‌بها نمی‌بیند. او می‌گوید: «خریداران هنوز کنترل را در دست دارند. زمانی که قیمت لحظه‌ای طلا به ۲۵۰۰ دلار برسد، ممکن است وضعیت تغییر کند، اما به نظر من خریداران هنوز دست برتر را دارند.»

آدام باتن، استراتژیست ارشد در Forexlive.com، اظهار داشت که به جای توجه به افت سهام، بازار اوراق‌قرضه را به عنوان شاخص واقعی احساسات بازار دنبال می‌کند. «بازار اوراق‌قرضه مشکلات بزرگی را پیش‌بینی می‌کند و این هفته این موضوع را نشان داده است.» او افزود: «گزارش اشتغال هرچند با افت‌هایی همراه بوده ولی خیلی هم بد نیست.»

باتن با نگاه به گذشته، معتقد است که فدرال رزرو در اطلاع‌رسانی اشتباه کرده است. «آن‌ها باید تا پیش از کاهش تورم، اعلام می‌کردند که قصد دارند به تدریج سیاست‌های پولی را تسهیل کنند. کاهش نرخ بهره از 5.5 به 5.25 درصد هنوز هم بسیار محدودکننده است و نباید بیش از این منتظر بمانید.»

«اکنون همه از مسئله تورم عبور کرده‌اند. هیچ‌کس دیگر تورم واقعی را نمی‌بیند. وقتی شرکت‌هایی مانند اینتل تعداد زیادی از کارکنان خود را اخراج می‌کنند، این نشان‌دهنده ضعف در بازار کار است. ضعف در بازار کار معمولاً به کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات منجر می‌شود، زیرا افراد بیکار یا نگران از دست دادن شغل خود، تمایل کمتری به خرج کردن دارند. این کاهش تقاضا می‌تواند به کاهش فشارهای تورمی منجر شود. فدرال رزرو در ابتدای سال در ارزیابی و مدیریت شرایط اقتصادی اشتباهاتی مرتکب شده است. با این حال، فدرال رزرو به دلیل اعتماد زیادی که به داده‌ها و تحلیل‌های خود داشت، بر تصمیمات خود پافشاری کرد و آن‌ها را تغییر نداد.»

او در ادامه افزود: «ژنرال‌ها همیشه در آخرین نبردها مبارزه می‌کنند. به همین دلیل فدرال رزرو دیر اقدام کرد و اکنون بازار نیز کاملاً بر این عقیده است. حالا فدرال رزرو باید به شدت نرخ‌ها را کاهش دهد تا جبران کند.»

باتن اظهار داشت که بازار اکنون می‌تواند فدرال رزرو را تحت فشار قرار دهد. «بازار توانایی دارد که فدرال رزرو را تحت فشار قرار دهد و این توانایی بازار مدتی است که به فراموشی سپرده شده‌است، زیرا در چرخه کووید شرایط متفاوت بود. اما باید به دوران QE (تسهیل کمی) بازگردیم. از آخرین باری که بازار فدرال رزرو را تحت فشار قرار داده زمان زیادی گذشته است.»

باتن درباره طلا گفت که وقتی بازارها در این حد می‌ترسند، طلا نیز فروخته می‌شود. «یکی از مشکلات سرمایه‌گذاری در طلا همین موضوع است.به‌عنوان‌مثال وقتی اوضاع اقتصادی خیلی خوب می‌شود، مردم تمایل دارند طلاهای خود را بفروشند و سودشان را برداشت کنند. در زمان همه‌گیری کووید-19، بسیاری از افراد فکر می‌کردند که طلا بهترین گزینه برای سرمایه‌گذاری است، اما در ابتدای همه‌گیری، در مارس 2020، این پیش‌بینی اشتباه بود و قیمت طلا پایین آمد. به عبارت دیگر، طلا همیشه به طور پیش‌بینی‌پذیر عمل نمی‌کند و ممکن است در زمان‌هایی که انتظار نداریم، قیمت آن کاهش یابد.»

«قیمت طلا بسیار بالا است. در محیط نامطمئن، غریزه مردم این است که سود خود را از معاملات خوب بگیرند و طلا امسال یک معامله خوب بوده است.»

باتن اظهار داشت که شاید بهترین کار این باشد که در کوتاه‌مدت نظاره‌گر باشیم. «من طلا را در فصل پاییز دوست دارم. ولی عجله‌ای برای خرید آن ندارم. فکر می‌کنم قیمت طلا هفته بعد می‌تواند بالاتر برود، ولی خرید آن در حال حاضر آسان نیست.»

او در ادامه افزود: «اکنون زمان قهرمان بازی نیست و این نکته مهمی است. اگر این دوره یک چرخه تضعیف دلار و رکود باشد، زمان زیادی برای سود بردن از طلا خواهیم داشت و من نیز همانند دیگران طلا را دوست دارم. فقط نه در ماه آگوست. شاید در اکتبر.»

مایکل مور، بنیان‌گذار Moor Analytics، برای هفته آینده ریسک نزولی برای طلا متصور است. او در این‌باره گفت: «معامله بالای 2327 (با 2- تیک در ساعت) نشان از قدرت خوبی داشت و ما به 185.8 دلار رسیدیم. معامله بالای 2429 (با 4.8- تیک در ساعت) این صعود را تا 55+ دلار پیش‌بینی کرد و به این شکل ما به 83.8 دلار رسیدیم. معامله معقول زیر 2454 (با 4+ تیک در ساعت از ساعت 1:30 بعدازظهر به وقت شرق) نوسانات را به حداقل 30+ دلار و حداکثر 70+ دلار کاهش می‌دهد؛ اما اگر قیمت ابتدا به زیر سطح 2454 سقوط کند اما سپس به سرعت به بالای آن برگردد، معامله‌گرانی که روی کاهش قیمت شرط‌بندی کرده بودند (موقعیت‌های فروش باز کرده بودند) مجبور می‌شوند موقعیت‌های خود را ببندند تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنند. این عمل باعث افزایش تقاضا برای خرید طلا و در نتیجه افزایش قیمت آن در کوتاه‌مدت می‌شود. این پدیده به عنوان  «شورت کاورینگ» شناخته می‌شود.»

مور اشاره کرد که «اگر در روز دوشنبه قیمت طلا با کاهش قابل توجهی باز شود و این کاهش در طول روز ادامه یابد (یعنی قیمت پایین‌تر از کلوز روز قبل باقی بماند)، این وضعیت نشان‌دهنده یک روند نزولی کوچک خواهد بود.»

و جیم وایکوف، تحلیلگر ارشد کیتکو، گفت که انتظار دارد روند اخیر در هفته آینده نیز ادامه یابد. او افزود: «من طلا را در هفته آتی نیز صعودی می‌بینم. چون هم تکنیکال و هم فاندمنتال از رشد طلا حمایت می‌کند. بنابراین احتمالاً سطوح بالاتری در طلا دیده شود.»

تحلیل هفتگی برنت دانلی

بازارها از منظر اقتصاد کلان
زیر شاخه اشتغال در گزارش ISM، گزارش ADP و درخواست‌های بیمه بیکاری همگی به‌درستی پیش‌بینی کرده بودند که گزارش NFP این هفته نا‌امید کننده و نزدیک به رکود منتشر خواهد شد. این وضعیت نشان می‌دهد که احتمال کاهش نرخ بهره به اندازه 50 واحد در اولین جلسه FOMC در سپتامبر (یا شاید زودتر؟) بسیار زیاد است. این کاهش نرخ بهره به منظور تحریک اقتصادی و جلوگیری از رکود احتمالی است.

در همین حال، سرمایه‌گذاران سهام به دلیل افت شدید بازار، که به دنبال اصلاح ناشی از افزایش شانس کاملیا هریس اتفاق افتاده و به "اصلاح هریس" مشهور شده، گارد دفاعی به‌خود گرفتند. اصلاح هریس به کاهش قیمت سهام‌ منجر شده و سرمایه‌گذاران را نگران کرده است. همزمان با کاهش شانس پیروزی ترامپ در انتخابات، احتمال اجرای دوباره سیاست‌های مالی MMT در سال‌های 2025 و 2026 نیز کاهش یافته است. MMT یا "نظریه پولی مدرن" یک رویکرد اقتصادی است که بر افزایش هزینه‌های دولتی تأکید دارد.

شانس ترامپ در سایت PredictIt برای اولین بار از 13 می زیر 50 درصد (در حال حاضر 49 درصد) قرار گرفته است. برخی سؤال می‌کنند که آیا PredictIt بهترین معیار برای سنجش شانس ترامپ است یا نه، چون نقدینگی در این سایت کم است و معاملات زیادی انجام نمی‌شود. بیشتر افراد فکر می‌کنند که شانس‌هایی که Polymarket ارائه می‌دهد معتبرتر هستند، اما در واقع مهم جهت تغییرات است، نه مقدار دقیق. به عبارت دیگر، روند تغییرات مهم‌تر از عدد دقیق شانس‌هاست.

من از PredictIt استفاده می‌کنم چون داده‌های آن را راحت می‌توانم از بلومبرگ به اکسل انتقال دهم. با این حال، قبول دارم که PredictIt ممکن است شانس واقعی ترامپ را کمتر نشان دهند.  بطورکلی هر دو سایت ممکن است اختلافاتی در شانس‌ها نشان دهند، اما این اختلافات به دلیل هزینه‌ها و مشکلات فنی قابل بهره‌برداری نیستند.

تفاوت بین این دو سایت تقریباً ثابت و حدود چهار درصد بوده است و بنابراین هر دو پیام یکسانی دارند. در اوج شانس ترامپ در انتخابات در Polymarket رقم ۷۲ درصد و در PredictIt رقم ۶۸ درصد ثبت شده بود که حالا به ۵۳ درصد و ۴۹ درصد رسیده است. این یعنی نمودار هر دو سایت تقریباً مشابه خواهد بود. اگر شانس Polymarket را می‌خواهید، فقط محور عمودی شانس ترامپ را چهار درصد بالاتر ببرید تا به همان نتایج برسید.

مثل دلار/یوآن، شاخص نزدک و ارزهای دیجیتال هم تحت تاثیر افزایش شانس کاملیا هریس و نتایج ناپایدار انتخابات قرار گرفته‌ و نوسانات شدیدی را تجربه کرده‌اند. نسل زد به شکل جدی و طنزآمیز ویدیوهای کامالا هریس را در تیک‌تاک به اشتراک می‌گذارند و ترامپ هنوز نتوانسته مثل دانش‌آموزان دوره ابتدایی چیزی برای مسخره کردن و تحقیر هریس پیدا کند. با این حال، شتاب تغییرات در کمپین‌ها معمولاً موقتی است. آقای ترامپ همچنان به دنبال سوژه‌های جدید است و احتمالاً در نهایت چیزی پیدا می‌کند که هریس را از مسیر خارج کند. فعلاً او در موضع ضعف است و از پاسخ به سوالات مناظره طفره می‌رود. توجه کنید که دلار/یوآن پیش از اعلام گزارش حقوق و دستمزد افت کرده بود و این نشان‌دهنده نگرانی‌ها در سطح کلان اقتصادی در جهان است.
بازار سهام
گفتمان حاکم بر بازار، به‌وضوح چیزی فراتر از مسائل سیاسی است. داستان هوش مصنوعی که در اواخر ژوئن به اوج خود رسید، اکنون در حال کمرنگ شدن است و داده‌های اقتصادی آمریکا نیز ضعیف شده‌اند. بازار شبیه به سگ وحشی شده‌است که از معاملات حملی گرفته تا پوزیشن‌های جذاب را از هم می‌پاشد. این شرایط از مشکلات متعددی نشئت گرفته است که با خریدهای افراطی در اوج خوش‌بینی بازار سهام در اواخر ژوئن، الگوهای فصلی که از اواسط ژوئیه شروع شده، معاملات مبتنی بر رشد هوش مصنوعی و نااطمینانی‌های اقتصادی تشدید شده‌اند.

بازار سهام در مواجهه با داده‌های بد اقتصادی، بسته به تفسیری که از داده و پیامد آن بر سیاست‌های کلان اقتصادی دارد، می‌تواند نوساناتی در هر دو سو را تجربه کند اما اکنون تحت تأثیر این عوامل متعدد که به طور همزمان وارد عمل شده‌اند، ضربه سختی خورده است. هدف این حرکت در شاخص نزدک، میانگین متحرک 200 روزه در محدوده 17770 و 17932 است. این ارقام نشان‌دهنده سطح قیمتی است که معمولاً برای تعیین روندهای بلندمدت استفاده می‌شود و رسیدن به آن‌ها می‌تواند نشان‌دهنده تغییراتی در بازار باشد.

فدرال رزرو با کاهش نرخ بهره به اندازه 50 واحد پایه، احتمالاً یک سطح حمایتی برای بازار سهام ایجاد می‌کند. این به این معنی است که اگر قیمت‌ها به محدوده میانگین متحرک 200 روزه (17800/17900) برسند، احتمال دارد که خرید سهام در این محدوده منجر به یک افزایش موقت در قیمت‌ها شود. این نوع معاملات به عنوان معاملات تاکتیکی شناخته می‌شوند که به دنبال بهره‌برداری از نوسانات کوتاه‌مدت هستند.

توجه داشته باشید که اینجا هیچ توصیه سرمایه‌گذاری وجود ندارد و هر کسی باید بر اساس تحلیل و دیدگاه خود معامله کند.

امروز شاهد کاهش بیش از 10 درصدی سهام آمازون هستیم. این اتفاق بسیار نادر است، مگر در دوره حباب دات‌کام که آمازون یک شرکت کوچک‌تر نسبت به حال حاضر بود. اما اکنون، چنین کاهش شدیدی در قیمت سهام آمازون بسیار غیرمعمول است و نشان‌دهنده نوسانات و مشکلات بازار در این دوره است.

از سال 2001 که قیمت آمازون در پایین‌ترین سطح خود بود، این شرکت در یک روند صعودی قدرتمند قرار داشته است. در چنین شرایطی، معمولاً انتظار می‌رود که بعد از هر افت بزرگی، قیمت دوباره افزایش یابد. این الگو در مورد هر دارایی که روند صعودی قابل توجهی داشته باشد، صدق می‌کند. بیشتر تحلیل‌های تاریخی هم نشان می‌دهند که بعد از افت‌های بزرگ، بازدهی مثبت وجود دارد.

برای مثال، اگر به نمودارهای آمازون نگاه کنیم، خواهیم دید که در 60 روز بعد از چهار سقوط 10 درصدی روزانه، عملکرد آن چگونه بوده است. این نمودارها نشان می‌دهند که در هر یک از این موارد، قیمت ابتدا بیشتر کاهش یافته و سپس به صورت افقی یا بدون تغییر چشمگیر حرکت کرده است.

این رفتار قیمتی در مقایسه با روند بلندمدت آمازون که از 2.50 دلار در سال 2008 (با در نظر گرفتن تقسیم سهام) به 161 دلار امروز رسیده است، بسیار قابل توجه است. با وجود اینکه انتظار می‌رفت قیمت، بعد از چنین افت‌هایی دوباره به روند صعودی بازگردد، این نتایج نشان می‌دهند که چنین نبوده است.

نتیجه‌گیری کلی این است که رفتار آمازون بعد از سقوط‌های بزرگ اخیر، به جای بازگشت سریع به روند صعودی، بیشتر نزولی یا بدون تغییر بوده است. این نتایج در کل برای سهامی که چنین رشد قابل توجهی داشته، ناامیدکننده و حتی نزولی محسوب می‌شود.

اگر شما یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای هستید، اکنون شرایط به گونه‌ای است که ممکن است استراتژی فروش اسپردهای کال (Call Spreads) جذاب باشد. استراتژی اسپرد کال به زبان ساده به شکل زیر عمل می‌کند:

  1. شما یک آپشن خرید (کال آپشن) را می‌فروشید. این به این معناست که شما تعهد می‌دهید تا در یک قیمت معین، سهام را به خریدار آپشن بفروشید.
  2. همزمان، یک آپشن خرید دیگر با قیمت توافقی بالاتر (استرایک بالاتر) می‌خرید. این به شما این حق را می‌دهد که اگر قیمت سهام بالاتر رفت، از آن استفاده کنید.

اگر قیمت سهام کاهش یابد یا حتی ثابت بماند، شما از فروش آپشن اول سود می‌برید. اگر قیمت به شدت افزایش یابد، آپشن دومی که خریده‌اید، از شما محافظت می‌کند و زیان شما را محدود می‌کند. بنابراین این استراتژی به شما کمک می‌کند تا ریسک خود را محدود کنید.  این استراتژی به‌ویژه اگر در حال حاضر پوزیشن‌های خرید دارید، مناسب است. براساس نمونه‌های کوچکی که بررسی شده، پیش‌بینی می‌شود که آمازون از اینجا به بعد کاهش قابل توجهی داشته باشد و سپس برای چند ماه بدون تغییر خاصی باقی بماند.

در بازارهایی با نوسانات بالا مثل شرایطی که در آن هستیم، فرصت‌های خوبی برای انجام معاملات سودآور وجود دارد.کافی است بدون ترس و نگرانی به‌دنبال شکار فرضت‌ها باشید. در اینجا گزیده‌ای از کتابم با عنوان "Alpha Trader" را که به وضعیت کنونی بازار مربوط می‌شود و نکات کاربردی برای معامله در شرایط فعلی ارائه می‌دهد، تقدیم می‌کنم:
معامله در بازارهای سریع و پرنوسان
در جنگ جهانی اول، جمله مشهوری بود که می‌گفت: "جنگ مدرن شامل ماه‌ها آرامش و یک‌نواختی است که این آرامش قبل از طوفان به یک‌باره با یک فضای ملتهب و پر از ترس و اضطراب به پایان می‌رسد."  این جمله را می‌توان به بازارهای مالی نیز بسط داد. به‌عبارت‌دیگر بیشتر اوقات، در بازار مالی همه چیز آرام و بدون تغییر است. اما گاهی اوقات، اتفاقات ناگهانی و غیرمنتظره‌ای می‌افتد که باعث می‌شود بازار به شدت نوسان کند و وضعیت ترس و اضطراب به وجود بیاید.

نکته مهم این است که شما در این مواقع بحرانی چطور عمل می‌کنید و واکنش نشان می‌دهید، چون این لحظات تعیین‌کننده موفقیت یا شکست شما در معاملات هستند.

بازارهای بحرانی می‌توانند بهترین فرصت‌ برای کسب سود و بیشترین احتمال برای ورشکستگی را فراهم کنند. بازارها ممکن است ماه‌ها در حالت سکون باشند و سپس ناگهان تغییر کنند. ممکن است یک روز کامل بدون هیجان بگذرد، اما با انتشار یک خبر در ساعت 4 بعدازظهر، همه چیز تغییر کند.

در این بخش، من در مورد معاملات در بازارهای سریع و به خصوص در زمان بحران یا رویدادهای با نوسانات بسیار بالا صحبت می‌کنم. این نوع معاملات بیشتر به مهارت و نظم خاص خود نیازمند است.

معمولاً تشخیص بحران آسان است، اما برای ساده‌سازی، می‌توانم بگویم هر زمانی که شاخص VIX بالای 40 باشد، آن یک بازار بحرانی است. از سال 1990 تاکنون، شاخص VIX تنها در 2.2% مواقع بالای 40 بسته شده است. این موضوع در تصویر زیر مشخص است:

 

تمامی خطوط عمودی نشان داده شده در نمودار نشان‌دهنده وقایع مهم و مشهوری در تاریخ بازارهای مالی هستند که در جدول زیر نشان داده شده‌اند:

سال

رویداد

1998

بحران مالی آسیا، بحران روسیه، فروپاشی LTCM

2001-2002

حملات 11 سپتامبر، ترکیدن حباب دات‌کام

2008

بحران مالی جهانی

2010-2011

بحران منطقه یورو

2015

بحران انرژی و کاهش ارزش یوان چین

2020

پاندمی کوید-19 و جنگ قیمت نفت توسط عربستان سعودی و روسیه

لازم به ذکر است که عدد 40 در شاخص VIX اهمیت خاصی ندارد، فقط به این دلیل اشاره شده که به ندرت به این سطح می‌رسد.

وقتی بازارها در بحران هستند، باید روش معامله خود را تغییر دهید. باید سریع‌تر و هوشمندانه‌تر عمل کنید. چالش اصلی این است که همزمان هم محتاط‌تر و هم شجاع‌تر باشید، که این کار سختی است! بازارهای سریع در عین جذابیت، ترسناک هستند، اما در مقابل بهترین فرصت برای کسب درآمد و موفقیت در معاملات هستند. برای اینکه در معاملات دست برتر را داشته باشید، باید بتوانید در بازارهای سریع، عملکرد خوبی داشته باشید.

در ادامه متن، نکاتی برای کمک به معامله در بازارهای سریع ارائه خواهد شد.

  1. تعیین حجم پوزیشن برای موفقیت شما ضروری است. معامله در بازارهای پرنوسان به دقت و استراتژی‌های ویژه‌ای نیاز دارد تا بتوان از فرصت‌های موجود بهره برد و از ریسک‌ها جلوگیری کرد. یکی از موارد حیاتی در این نوع معامله، تعیین حجم مناسب پوزیشن است. اگر حجم پوزیشن بیش از حد بزرگ باشد، ممکن است ضررهای سنگینی به بار بیاورد و اگر بیش از حد کوچک باشد، سود کافی حاصل نخواهد شد. در واقع، در بازارهای سریع، بزرگ‌ترین فرصت‌ها برای سودآوری به وجود می‌آیند و معامله‌گران با تجربه می‌توانند این فرصت‌ها را به خوبی مدیریت کنند.

    من در سال ۲۰۰۸، هنگامی که نوسانات به اوج خود رسید، اندازه معاملات عادی خود در فارکس و روی جفت‌ارز USDMXN را از ۲۰ میلیون به ۳ میلیون تغییر دادم اما همچنان از تغییرات شدید اکوئیتی حسابم متحیر شدم. یک راه‌حل مناسب این است که حجم پوزیشن را بر اساس تخمین‌های آتی از نوسانات تنظیم کنیم. بدین منظور می‌توان به قیمت‌گذاری بازار آپشن برای نوسانات یک هفته‌ای نگاه کرد یا میانگین دامنه روزانه را در دوره‌های ۵، ۱۰ یا ۲۰ روزه بررسی نمود.

    برای اطمینان از قرارگیری صحیح حد ضرر، معامله‌گران روزانه نباید حد ضرر خود را در فاصله‌ای کمتر از یک‌سوم دامنه روزانه قرار دهند. برای استراتژی‌های سوئینگ، استفاده از یک دامنه کامل روزانه مناسب است. به عنوان مثال، اگر میانگین دامنه روزانه سهام اپل در ۵، ۱۰ و ۲۰ روز گذشته ۲۵ دلار باشد، حد ضرر برای معامله‌گران روزانه باید حداقل ۸ دلار و برای سوئینگ تریدرها، حداقل ۲۵ دلار فاصله داشته باشد. این یک نقطه شروع مناسب در اکثر بازارها است.

    اگر مرتباً استاپ شما تریگر می‌شود و ضرر می‌کنید، احتمالاً حد ضرر شما بیش از حد نزدیک است. در بازارهای بحرانی، لازم است که حجم پوزیشن کوچک‌تر و حد ضرر نیز بزرگتر از معمول باشد. اما باید مراقب بود که حجم پوزیشن آن‌قدر کوچک نباشد که تأثیر قابل توجهی بر عملکرد مالی شما نداشته باشد. در بحران‌ها، بسیاری از معامله‌گران شکست می‌خورند، اما برخی نیز از ریسک اجتناب کرده و نشان می‌دهند که برای معامله در بازارهای پرنوسان مناسب نیستند. یافتن تعادل بین حجم پوزیشن و نقطه مناسب حد ضرر بسیار مهم است و این تعادل می‌تواند تفاوت بین موفقیت یا شکست در بازرهای بحرانی را تعیین کند.

  2. در مواجهه با تحولات بازار، باید ذهنی باز و خلاق داشته باشید. در سال 2020، زمانی که کووید-19 شیوع پیدا کرد، قیمت نفت که در آن زمان حدود 65 دلار بود، به دلیل نگرانی‌ها در مورد کاهش تقاضای مصرف‌کنندگان، به 50 دلار کاهش یافت. این وضعیت در بازاری رخ داد که قبلاً به خاطر سهام انرژی ارزان قیمت، روند افزایشی داشت. در اوایل مارس، جلسه اوپک بدون نتیجه باقی ماند و قیمت نفت خام در طول یک هفته از 50 دلار به 27 دلار سقوط کرد.ابتدا فشارهای ناشی از شیوع ویروس کرونا شروع به تأثیرگذاری کرد و سپس عربستان سعودی با اعلام افزایش تولید، بازار نفت را به طور کامل متزلزل نمود. شاید افرادی که سقوط قیمت از 65 به 50 دلار را مشاهده کردند، تصور می‌کردند که این کاهش کافی است و تصمیم گرفتند در جهت مخالف حرکت کنند. اما این تصمیم خوبی نبود، زیرا در نهایت قیمت نفت به منفی 40 دلار رسید. این تجربه نکته‌ای مهم در مورد بازارهای بحرانی را نشان می‌دهد.
  3. در بازارهای بحرانی، مفاهیم اشباع‌خرید و اشباع‌فروش معنای واقعی خود را از دست می‌دهند. نباید فردی باشید که در تمامی مراحل یک بازار نزولی، به امید بازگشت به روند صعودی منتظر می‌ماند. در شرایط بحرانی، ممکن است سهام برای مدت طولانی در حالت اشباع‌فروش باقی بمانند و سپس به طور ناگهانی در مدت کوتاهی به حالتی برسند که اشباع‌خرید به‌نظر آیند. لازم است بین اجتناب از ریسک در شرایط عادی بازار و اجتناب از ریسک در سطح بحران تفاوت قائل شوید. در اغلب موارد، فروش دارایی‌های پرریسک به طور معمولی انجام می‌شود و می‌توان از نشانه‌های مربوط به سنتیمنت بازار و وضعیت اشباع‌خرید و فروش استفاده کرد. معمولاً وقتی شاخص‌هایی مانند نسبت پوت/کال (Put/Call Ratios)، شاخص ترس و طمع (DSI) یا دیگر شاخص‌های پوزیشن‌یابی (Positioning) نشان‌دهنده تغییر روند باشند، وقت مناسبی برای ورود به بازار است. اما در یک بحران واقعی اقتصادی یا مالی، این سیگنال‌ها کارایی ندارند.برای مثال، من از یک معیار ساده برای محاسبه وضعیت اشباع‌خرید و فروش استفاده می‌کنم که آن را "انحراف" می‌نامم و در فصل ۱۰ در مورد آن بحث کرده‌ام. این اندیکاتور، تفاوت بین قیمت فعلی یک دارایی و میانگین متحرک ۱۰۰ ساعته آن را اندازه‌گیری می‌کند. هنگامی که این انحراف به اوج‌های قبلی خود می‌رسد، می‌تواند یک سیگنال بازگشت به میانگین باشد. به عنوان نمونه‌ای از این تکنیک، نگاهی به مقایسه EURUSD با انحراف از میانگین متحرک ۱۰۰ ساعته بین سپتامبر ۲۰۱۹ تا ژانویه ۲۰۲۰ داشته باشید.
    همانطور که مشاهده می‌کنید، اندیکاتور انحراف (خط خاکستری در پنل پایین) در طی پنج ماه به طور منظم بین ۸۰- و ۸۰+ پیپ نوسان داشت و سیگنال‌های عالی از برگشت قیمت‌ها ارائه می‌کرد. سپس، بحران کووید-۱۹ آغاز شد و اوضاع کاملاً تغییر کرد. حالا به همان نمودار نگاه کنید و فوریه ۲۰۲۰ را هم اضافه کنید:با ورود بحران، معیارهای قبلی برای وضعیت اشباع خرید کاملاً نادیده گرفته شدند و قیمت EURUSD به شدت افزایش یافت.
  4. در بازارهای پرهیجان شجاع باشید؛ دلیل ورود شما به این حرفه همین بازارهای دیوانه‌وار است. به جای پنهان شدن و انتظار برای پایان طوفان، فعالانه وارد عمل شوید و معامله کنید. نگذارید بعدها با حسرت به گذشته نگاه کنید و بپرسید که چه فرصت‌هایی را از دست داده‌اید. بهتر است تلاش کنید و شکست بخورید تا اینکه همیشه از خود بپرسید چه معامله‌گری می‌توانستید باشید.پس از پایان بحران مالی جهانی ۲۰۰۸/۲۰۰۹، برخی افراد در حرفه‌شان تثبیت شدند و برخی دیگر آن را از دست دادند. جالب اینجاست که بسیاری از کسانی که شکست خوردند، نه به خاطر زیان‌های بزرگ، بلکه به دلیل بی‌تحرکی و عدم استفاده از فرصت‌های موجود در بازار بود. بسیاری از بهترین خاطرات معاملاتی من مربوط به همین دوران‌های بحرانی است، زیرا این دوره‌ها بازارهایی سریع، پرنوسان و هیجان‌انگیز ایجاد می‌کنند.همانند هر حرفه پرتنش دیگر (ورزش حرفه‌ای، خلبانی هواپیمای جنگنده، پوکر حرفه‌ای...)، مهم این است که چگونه در لحظات فشار بالا واکنش نشان می‌دهید. نترسید و با شجاعت وارد عمل شوید. زمانی که بازار از حالت معمول به حالت سریع و پر نوسان تغییر می‌کند را سریعاً تشخیص دهید و باتنظیم حجم مناسب و استراتژی معاملاتی آگاهانه و متناسب با بازار هیجانی، در دل خطر وارد شوید.

 

اگر بخواهم وضعیت بازار سهام را در جمله‌ای خلاصه کنم. باید بگویم: در حال حاضر، شبیه بازی بیس‌بال، در هفتمین مرحله از یک دوره اصلاحی نه‌مرحله‌ای بازار هستیم. چند مرحله دیگر تا پایان این اصلاح باقی‌مانده و باید با اعتماد‌به‌نفس و شجاعت به معاملات خود ادامه دهید.

نرخ‌های بهره
در هفته‌های اخیر، بازارهای نرخ بهره بسیار کسالت‌بار بوده‌اند. به حدی که حتی مجبور شدم به تحلیل نمودارهای 2s10s روی بیاورم. تحلیل این نمودارها معمولاً نشانه‌ای از فقدان موضوعات جالب در تحلیل‌های اقتصادی کلان است، زیرا بررسی تفاوت بازدهی اوراق قرضه 2 ساله و 10 ساله نشان‌دهنده وضعیت اقتصادی و انتظارات نرخ بهره است، اما موضوعی نیست که معمولاً هیجان‌انگیز باشد.

اکنون که وضعیت اشتغال در آمریکا به طور ناگهانی به علائم رکود نزدیک شده، اوراق‌قرضه دوباره اهمیت پیدا کرده‌اند. به طور کلی، اوراق قرضه در دوران‌های رکود و ضعف اقتصادی نقش حیاتی دارند زیرا معمولاً به عنوان یک پناهگاه امن در برابر نوسانات بازار سهام عمل می‌کنند. این به این دلیل است که در زمان‌های عدم اطمینان اقتصادی، سرمایه‌گذاران به سمت دارایی‌های امن‌تری مانند اوراق‌قرضه حرکت می‌کنند، که منجر به افزایش قیمت آن‌ها می‌شود.

این هفته، صندوق قابل معامله در بورس (ETF) اوراق‌قرضه با نام TLT، به عنوان یک ابزار پوششی مناسب برای صندوق ETF تکنولوژی QQQ عمل کرد. این اتفاق زمانی افتاد که داده‌های اقتصادی ضعیف‌تر از انتظار بودند، و نشان داد که اوراق‌قرضه می‌توانند در مواقع کاهش اعتماد‌به‌نفس در بازار، محافظ خوبی برای سرمایه‌گذاران باشند.

 

ارزهای فیات

این هفته، جفت‌ارز USDJPY در فارکس به شدت موفق عمل کرد و توجهات زیادی را به خود جلب نمود. بنابراین می‌توان گفت که این جفت‌ارز مانند قهرمان المپیک در رشته پرش ارتفاع درخشید:

در این هفته، عملکرد برخی از کراس‌های دلار نسبت به داده‌های جدید اقتصادی ایالات متحده تغییرات زیادی داشته است. بعضی از این جفت‌ارزها به شدت تقویت شده‌اند، در حالی که جفت‌ارزهایی که با ریسک و بازده بالا مرتبط هستند، به طور قابل‌توجهی تضعیف شده‌اند.

بازار در سال 2024 به طور مداوم بر روی جفت‌ارز USDJPY تمرکز داشته و سرمایه‌گذاری زیادی در این جفت‌ارز انجام شده است. این روند ادامه داشته و حتی با وجود اعتراضات شدید و متعدد از سوی دولت ژاپن و وزارت مالیه این کشور درباره فروش دلار، تغییری در این روند مشاهده نمی‌شود.

این‌هم خلاصه‌ای از وضعیت جفت‌ارز دلار/ین در هفته‌های اخیر:

کریپتوکارنسی
ارزهای دیجیتال

در بازار ارزهای دیجیتال، استراتژی «خرید شایعه، فروش واقعیت» همچنان در مورد اتریوم (ETH) ادامه دارد. پس از راه‌اندازی صندوق ETF اتریوم با قیمت 3500 دلار، سرمایه‌گذاران حرفه‌ای با ضرر غیرقابل پیش‌بینی حدود 15 درصد مواجه شده‌اند. این صندوق ETF، که مدت‌ها انتظار آن را می‌کشیدند، سودی به سرمایه‌گذاران پرداخت نمی‌کند.

برای بررسی تاریخچه عملکرد این صندوق ETF جدید اتریوم (ETHW)، می‌توانید به نمودارهای طولانی‌مدت آن نگاهی بیندازید تا عملکرد آن را بهتر درک کنید.

علاوه بر این، رکورد قیمت برای سهم شرکت MSTR هنوز 1999.99 دلار است. این عدد هنوز هم جذاب و هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد!
کامودیتی‌ها
من به شدت به استانداردهای زیبایی‌شناسی، اخلاقی و ویرایشی اهمیت می‌دهم، بنابراین عکسی از ورزشکار قهرمان کانادایی که در حال استفراغ است را منتشر نمی‌کنم. در عوض، این تصویر دیگر که حال و هوای مشابهی دارد، کافی است.

بازار کامودیتی‌ها، از جمله محصولات کشاورزی، مس، سنگ‌آهن و دیگر کالاهایی که به رشد اقتصادی چین وابسته‌اند، همچنان به شدت تحت فشار هستند. این روند به وضوح ادامه دارد. پس از بحران کوید و تحریم‌های شدید علیه روسیه، بازار کامودیتی به شدت دچار هیجان شد و با فرضیه‌ای از نظم جدید جهانی، سرمایه‌گذاری در این بخش دوبرابر شد. اما این فرضیه به شدت اشتباه از آب درآمده است.

در 50 سال گذشته، معمولاً کامودیتی‌ها در واکنش به شوک‌های عرضه افزایش قیمت داشته‌اند و در غیر این صورت، روندی نزولی در پیش‌ گرفته‌اند. به نظر می‌رسد که این روند همچنان برقرار است.

در چند ماه آینده، ممکن است با گزارش‌های شگفت‌آور از نرخ‌های پایین تورم در سراسر جهان مواجه شویم. قیمت‌ها در حال کاهش هستند و بازار کامودیتی‌ها به نظر می‌رسد که به حالت رکود رسیده است.

منبع: Spectra Markets نویسنده: برنت دانلی

فیلتر اخبار
فیلتر دسته بندی