دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه از ژانویه تمام اهرمهای قدرت در ایالات متحده را در اختیار خواهند داشت. به این ترتیب، انتظار میرود که بازارهای ارز جهانی روندهای جدیدی را پیشبینی کنند. در ادامه، این گزارش به بررسی کوتاهی از بازار ارز جهانی در سال 2025 میپردازد و پیشبینیهای اصلی خود را درباره روندهایی که بر بازارهای ارز در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه تأثیر میگذارند، ارائه میدهد.
دلار امریکا
بازارهای مالی معمولاً به دنبال تحلیلهای پیچیده و گمانهزنیهای مکرر هستند. به عنوان مثال، پس از انتخابات آمریکا زمانی که دلار برای مدت کوتاهی کاهش یافت، برخی این کاهش را به عنوان نشانهای از احتمال اثر منفی ترامپ بر دلار تعبیر کردند. اما توصیه این است که نباید بیش از حد به این گمانهزنیها پرداخت و در عوض این دیدگاه را پذیرفت که برنامههای دولت جدید در زمینه سیاستهای مالی سهلگیرانهتر، سیاستهای مهاجرتی سختتر، نرخ بهره نسبی بالاتر در آمریکا و حمایتگرایی میتواند به نفع تقویت دلار باشد.
اگرچه احتمال دارد که اقتصاد آمریکا بیش از حد داغ شود، اما سال 2025 زمانی خواهد بود که این «حباب دلار» پتانسیل رشد بیشتری پیدا خواهد کرد. احتمالاً در مسیر تقویت دلار، موانع و نوساناتی نیز پیش خواهد آمد که ممکن است ناشی از شرایط بازار یا گمانهزنیها درباره سیاستهای تجاری دولت ترامپ باشد، اما روند کلی باید مثبت باشد و احتمالاً به شکسته شدن دامنهی دو سالهی شاخص وزنی دلار منجر خواهد شد. برخی کشورها ممکن است در فهرست هدفگذاریهای تجاری ترامپ قرار گیرند.
یورو
انتظار میرود که بانک مرکزی اروپا (ECB) در کاهش سیاستهای پولی از فدرال رزرو پیشی بگیرد؛ زیرا موانع رشد اقتصادی در منطقه یورو با توجه به سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ و محدودیتهای محرک مالی در آمریکا افزایش خواهند یافت. در نتیجه، تحلیلگران پیشبینی میکنند که فاصله نرخهای مبادله دو ساله دلار:یورو تا محدوده 200 نقطه پایه افزایش یابد، که این امر با کاهش نرخ EURUSD به زیر 1.05 سازگار است.
علاوه بر تعرفههای ترامپ، سایر عوامل ژئوپلیتیکی مانند بحران اوکراین، تنشهای خاورمیانه، احتمال پایین اجرای محرکهای مالی در منطقه یورو و انتخابات در کشورهای اتحادیه اروپا که ممکن است اصطکاکهای جدیدی با بروکسل ایجاد کند، بر ارزش یورو تأثیر خواهند گذاشت. تحلیلگران انتظار دارند که این عوامل باعث افزایش درجههای مختلف ریسک برای یورو شوند.
با توجه به پیشبینیهای جدید نرخ EURUSD، تحلیلگران اوج ریسک برای یورو را در چهارمین سهماهه 2025 تا اولین سهماهه 2026 میدانند. حتی اگر نرخ یورو تا آن زمان بالاتر از برابری دلار باقی بماند، انتظار میرود که محدوده نرخ مبادله یورو در سال 2025 از محدوده 1.05-1.10 به 1.00-1.05 تغییر یابد.
تحلیلگران همچنین پیشبینی میکنند که ارزهای اسکاندیناوی به دلیل حساسیت به ریسکهای اروپایی عملکرد ضعیفی داشته باشند. کرون سوئد (SEK) به دلیل سیاستهای داویش بانک مرکزی سوئد و آسیبپذیری بیشتر نسبت به تنشهای تجاری جهانی احتمالاً افت بیشتری نسبت به کرون نروژ (NOK) خواهد داشت. پوند انگلیس و فرانک سوئیس نیز ممکن است در برابر مشکلات منطقه یورو واکنش کمتری نشان دهند و نسبت به یورو عملکرد نسبتاً بهتری داشته باشند.
بازارهای نوظهور
ارزهای بازارهای نوظهور (EMFX) در سال آینده با چالشهایی روبرو خواهند شد و در سختترین وضعیت از سال 2020 به بعد قرار میگیرند. این چالشها شامل کاهش حجم تجارت جهانی و افزایش نرخ بهره در ایالات متحده است. در سال 2017، هنگامی که ترامپ به قدرت رسید، رشد تجارت جهانی 5-6 درصد بود، اما تا پایان سال 2019، پس از دو سال تعرفهها، تجارت جهانی 2 درصد کاهش داشت.
افزایش نرخ بهره اوراق قرضه آمریکا فشار مضاعفی بر بازارهای نوظهور خواهد آورد، به ویژه کشورهایی که نیاز به تأمین مالی خارجی دارند. تحلیلگران پیشبینی میکنند که بازده اوراق قرضه 10 ساله آمریکا تا پایان سال 2025 به 5.50 درصد برسد. کشورهای بازار نوظهور که نیاز به بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت دارند یا هزینههای خدمات بدهی بالایی نسبت به درآمدهای دولتی دارند، در برابر این فشارها آسیبپذیرتر خواهند بود. همچنین، کسریهای بالای حساب جاری در کنار ذخایر ارزی محدود ریسک را در صورت خروج سرمایه از بازارهای نوظهور به همراه دارند. قدرت این کشورها در برابر آنچه به آن «Trump tantrum» در بازار اوراق خزانهداری آمریکا گفته میشود، یکی از موضوعات کلیدی خواهد بود.
خوشبختانه بیشتر بازارهای نوظهور اکنون کسری حساب جاری کمتری نسبت به دورههای پیشین فشار در بازار اوراق قرضه دارند. کشورهای پرریسکتر در زمینه هزینههای خدمات بدهی، نظیر مصر و پاکستان، وضعیت مالی ضعیفی دارند. به ویژه، انتظار میرود که نرخ ارز تحت کنترل کنیا در سال آینده به دلیل شرایط ضعیف اقتصادی و افزایش 13 درصدی ارزش شیلینگ در برابر تورم واقعی تحت فشار قرار گیرد. در میان کشورهای دارای درجه سرمایهگذاری، هند و مکزیک نیز هزینههای بالای خدمات بدهی دارند. اما بسیاری از اقتصادهای بزرگ در دنیای بازارهای نوظهور دارای نرخهای بهره واقعی بالا هستند که تا حدی از ارزهایشان در برابر این فشارها محافظت میکند.
ارزهای آسیایی
بهرغم رشد اقتصادی قوی و کاهش تورم در آسیا، انتظار میرود دلار قویتر باعث فشار بر ارزهای آسیایی شود. در این میان، چین نقش کلیدی دارد. هرچند تعرفهها بر چین تأثیر منفی خواهند داشت، اما تحلیلگران پیشبینی نمیکنند که بحران تجاری مشابه جنگ تجاری قبلی تکرار شود؛ دلایل این پیشبینی به شرح زیر است:
1. بازارها از مدتها پیش برای این احتمال آماده شدهاند و شوک ناگهانی وجود ندارد.
2. وضعیت سرمایهگذاران جهانی نسبت به سال 2018 تغییر کرده است؛ اکنون سرمایهگذاریهای کمتری در چین در معرض خروج سرمایه هستند.
3. فدرال رزرو اکنون در چرخه کاهش نرخ بهره قرار دارد، نه افزایش.
4. بانک خلق چین (PBOC) هدف خود را بر تثبیت نرخ ارز قرار داده و از نوسانات شدید جلوگیری خواهد کرد.
انتظار میرود نرخ مبادله دلار به یوان (USDCNY) در سال آینده در محدوده 6.90 تا 7.35 باقی بماند و با توجه به تحولات اقتصادی و سیاستی، ممکن است در سال 2026 تضعیف بیشتری داشته باشد.
ارزهای آسیایی که بیشترین حساسیت به یوان چین و مازاد تجاری بزرگتری با آمریکا دارند، بیشترین فشار کاهش ارزش را تجربه خواهند کرد. کره جنوبی (KRW) به دلیل مازاد تجاری قابلتوجه با آمریکا و حساسیت بالا به یوان، در برابر تعرفههای احتمالی و نوسانات ناشی از آن آسیبپذیرتر است. علاوه بر این، احتمال بازنگری در قرارداد اشتراک هزینههای دفاعی میان آمریکا و کره جنوبی میتواند فشار بیشتری به KRW وارد کند. از منظر رشد داخلی، کره جنوبی به دلیل بدهی بالای خانوارها و ریسک ناشی از آن، قادر به اجرای سیاستهای ضدچرخهای قوی نخواهد بود. همچنین، تغییر به سیاست مالی انبساطی هم بعید است؛ زیرا دولت کنونی بر تثبیت مالی و کاهش کسری بودجه تأکید دارد.
در مقابل، ارز اندونزی (IDR) به دلیل کاهش وابستگی به صادرات به آمریکا و سهم کمتر صادرات به تولید ناخالص داخلی، تحت تأثیر کمتری قرار خواهد گرفت. سهم صادرات اندونزی به آمریکا از 11 درصد در سال 2016 به 8 درصد در میانه 2024 کاهش یافته است. انتصاب مجدد وزیر دارایی، سری مولیانی، میتواند به کاهش نگرانیها در مورد انحرافات مالی کمک کند و احتمالاً سقف کسری بودجه 3 درصد حفظ شود. همچنین، وابستگی کمتر به سرمایهگذاران خارجی برای تأمین کسری بودجه، نکته مثبتی برای IDR محسوب میشود.
نرخهای واقعی ارزهای بازارهای نوظهور در سراسر جهان
ین ژاپن
استراتژیهای «معاملات حملی» با استفاده از ین ژاپن (یعنی قرضگیری ین با نرخ بهره پایین برای سرمایهگذاری در ارزهای با نرخ بهره بالاتر) کاهش یافته است. تا ژوئیه امسال، این استراتژیها موفق و محبوب بودد. اما پس از آن، به دلیل خروج گسترده از موقعیتهای فروش روی ین و عدم اطمینان در مورد سیاستهای آینده آمریکا و اقتصاد جهانی، این استراتژیها با نوسانات بالایی مواجه شدهاند. عدم قطعیت در مورد مسیر نرخ USDJPY، اقتصاد داخلی ژاپن، نرخهای بانک مرکزی ژاپن و چشمانداز چالشبرانگیز ارزهای هدف با بازده بالا (که قبلاً شامل پزوی مکزیک میشد)، توجیه این استراتژیها را دشوار کرده است.
با نگاهی به عملکرد استراتژیهای معاملات حملی در دوره اوج ترامپ (مارس 2018 تا سپتامبر 2019) که شامل سرمایهگذاری در سه ارز گروه ده (G10) با بالاترین بازده (دلار نیوزیلند، دلار کانادا و دلار استرالیا) از طریق ین بود، بازدهی سالانه منفی 3.3 درصد با حداکثر افت 11 درصدی داشته است، که جذابیت کمی دارد.
با این حال، اگر قرار باشد ین عملکرد خوبی در بازده کلی داشته باشد، احتمالاً این اتفاق در برابر ارزهای اروپایی خواهد بود. کرون سوئد، که یکی از ارزهای کمبازده با اقتصادی بسیار باز است، ممکن است در برابر ین تحت فشار قرار گیرد. اگر ین تقویت شود، انتظار میرود جفت ارز SEKJPY به محدوده 13.00 اصلاح شود.
اگر همچنان علاقهای به معاملات حملی وجود داشته باشد، احتمالاً تمرکز بر لیر ترکیه باقی خواهد ماند. انتخابات آمریکا نشان داد که لیر ترکیه در برابر تأثیرات جهانی مقاوم است و پس از انتخابات یکی از معدود ارزهای بازارهای نوظهور بود که رشد داشت. بانک مرکزی ترکیه در آستانه یک چرخه کاهش نرخ بهره است که میتواند بازده این استراتژی را کاهش دهد، اما احتمالاً از عزم بانک مرکزی ترکیه برای کنترل نرخ USDTRY نمیکاهد.
منبع: ING