اخبار فوری فارکس | کامودیتی | ارز دیجیتال | تحلیل فوری اخبار
پر مخاطب ترین

با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکر‌ها مطلع شوید

آیا اسرائیل منتظر انتخابات آمریکا برای حمله به ایران است؟

Iran vs Israel

در حالی که تل آویو به حملات متقابل با تهران و نیروهای نیابتی آن ادامه می‌دهد – آخرین مورد شلیک 181 موشک توسط ایران در 1 اکتبر به اهدافی در داخل اسرائیل بود – سوال واضح برای بسیاری از ناظران خاورمیانه این است که چرا اسراییل تمام تأسیسات هسته‌ای ایران را، که بزرگترین ریسک برای اسرائیل و متحدانش است، در این فرآیند حذف نمی‌کند؟ همچنین ممکن است خطری حتی فوری‌تر از آن چیزی که بسیاری فکر می‌کنند وجود داشته باشد، چرا که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) در ماه مه هشدار داد که ایران دارای مواد کافی برای تولید حداقل سه کلاهک هسته‌ای است. تنها نکته مثبت در این واقعیت این بود که جمهوری اسلامی از نهایی کردن طراحی عناصر کلیدی فناوری چنین سلاحی دورتر بود – حدود 9 ماه به گفته یک منبع امنیتی ارشد نزدیک به ریاست جمهوری ایالات متحده و همتای نزدیک به کمیسیون اروپا که به طور انحصاری با آنها در ماه گذشته صحبت شده است. همتای نزدیک به کمیسیون اروپا که به طور انحصاری طی ماه گذشته توسط OilPrice.com با او صحبت شده است. با این حال، این وضعیت اکنون تغییر کرده است، زیرا بحث‌های اخیر در بالاترین سطوح دولت‌های G7 نشان می‌دهد که روسیه ممکن است در ازای موشک‌ها و پهپادهایی که تهران برای جنگ ادامه‌دارش با اوکراین به مسکو می‌دهد، به ایران در این زمینه کمک می‌کند.

مطمئناً هیچ مانعی برای حمله اسرائیل به سایت‌های هسته‌ای کلیدی ایران از طریق فقدان اطلاعات در مورد این موضوع وجود ندارد – تل آویو و واشنگتن مدت‌هاست که دقیقاً می‌دانند تمام عناصر اصلی برنامه توسعه هسته‌ای ایران کجا هستند. منطقی است که فرض کنیم اهداف اولیه شامل تاسیسات بزرگ هسته‌ای در نطنز، فردو، اصفهان، اراک، پارچین، قم و بوشهر و معادن اصلی اورانیوم در ساغند و غچین باشد. به طور کلی، ایران 21 سایت مرتبط با برنامه هسته‌ای خود را در طول دوره‌ای که تحت نظارت بود به آژانس اعلام کرد، و سایت‌های دیگری نیز وجود داشت که آژانس در آنها وجود اورانیوم بسیار غنی‌شده را شناسایی کرد. چندین سایت دیگر که توسط ایران برای آژانس فاش نشده باقی مانده‌اند، از آن زمان توسط منابع مختلف اطلاعاتی کشف شده‌اند. این تعداد، برای حمله نیروی هوایی اسرائیل زیاد است، به ویژه با توجه به فاصله 900 مایلی از فرودگاه‌های عملیاتی کلیدی آن‌ها تا دورترین اهداف ایرانی که در آنها قرار دارند، و به دلیل اینکه چندین سایت تا چه حد در زیر زمین قرار گرفته‌اند، ترکیب شده است. اما آیا اسرائیل می‌تواند با موفقیت به تعدادی از بزرگترین سایت‌ها حمله کند، که حداقل به طور قابل توجهی جدول زمانی توسعه هسته‌ای ایران را به عقب ‌اندازد؟

اولاً، نیروی هوایی باید از موقعیتی بلند شود که مسیر هوایی بهینه از اسرائیل به ایران را برای آنها فراهم کند. به نظر می‌رسد که در صدر فهرست این گونه نامزدها آذربایجان باشد که اسرائیل روابط بسیار نزدیک‌تری با آن در چند سال گذشته ایجاد کرده است، از جمله تامین سلاح برای بازپس گیری قره باغ کوهستانی در سال گذشته. تا آن زمان و پس از آن، به گفته منابع ایالات متحده و اتحادیه اروپا، حضور نظامی اسرائیل در این کشور به طرز چشمگیری افزایش یافته است، اگرچه می‌توان با عبور از حریم هوایی چندین کشور ناتو، نیروهای اسرائیلی را در آنجا افزایش داد. این امر از مسیرهای مشکل سازتر شامل اردن و سپس عراق یا از طریق عربستان سعودی جلوگیری می‌کند.

دوما، اسرائیل برای نفوذ به سیستم دفاعی تاسیسات عمیق زیرزمینی به بمب‌های مناسب نیاز دارد. اعتقاد بر این است که چندین مورد از این مکان‌ها حداقل 300 فوت پایین‌تر هستند، در مقایسه با 100 فوت سنگری که در آن حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله در 27 سپتامبر توسط بمب‌های نافذ BLU-109 ساخت ایالات متحده 2000 پوندی به شهادت رسید. بنابراین به بمب‌های قوی‌تری نیاز است. در زمان گزارش CRS در سال 2012، نشان می‌داد که ایالات متحده قبلاً واحدهای بمب هدایت‌شونده اسرائیل (GBU) از کلاس 2000 پوندی «27» و کلاس 5000 پوندی «28» را فروخته است. اما نکته مهم این است که “آمریکا ممکن است بی سر و صدا به اسرائیل سیستم‌های بسیار پیچیده‌تری داده باشد یا اسرائیل سیستم‌های خود را توسعه داده باشد.” فراتر از هرگونه ملاحظات لجستیکی دیگر در چنین عملیات بزرگی، این واقعیت گویا است که ایران به وضوح فکر می‌کند که اسرائیل می‌تواند به این تاسیسات حمله کند، همانطور که در آوریل – اندکی پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل – تهران تأسیسات هسته‌ای خود را بست.

چنین حملاتی از سوی اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای کلیدی ایران، البته تنها یک بخش از معادله است، و طرف دیگر این است که ایران و متحدانش ممکن است در تلافی چه کاری انجام دهند. این همان چیزی است که به نظر می‌رسد خط جدایی بین دیدگاه‌های جو بایدن، رئیس‌جمهور کنونی ایالات متحده، و نامزد فعلی ریاست‌جمهوری، دونالد ترامپ، تشکیل می‌دهد. اگرچه اسرائیل می‌تواند بدون ایالات متحده حمله به سایت هسته‌ای را انجام دهد، مدیریت عواقب آن به تنهایی دشوار خواهد بود. مهم‌تر از همه در این زمینه، رگبارهای مکرر موشک‌ها و پهپادهای ایرانی با هدف انتخاب گسترده اهداف در سرتاسر اسرائیل برای تل‌آویو، با وجود سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین، بدون پشتیبانی هوایی از سوی ایالات متحده و بریتانیا، بسیار دشوار خواهد بود. بر اساس گزارشی که اخیرا منتشر شده است، تصاویر ماهواره‌ای و رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که چندین موشک ایرانی در حمله موشکی قبلی خود در 13 آوریل توانستند به سپر دفاعی نفوذ کرده و پایگاه هوایی نواتیم اسرائیل در صحرای نقب را در کنار سایر اهداف مورد اصابت قرار دهند. هر تصوری مبنی بر اینکه اسرائیل بتواند این سایت‌های موشکی را همزمان با سایت‌های هسته‌ای ایران از بین ببرد، بسیار غیرواقعی به نظر می‌رسد، چرا که نه تنها بسیاری از آنها در اعماق زمین مدفون هستند، بلکه بسیاری از موشک‌ها از پرتابگرهای بسیار متحرک پرتاب می‌شوند. ممکن است اسرائیل تصمیم بگیرد که از شانس خود در این زمینه استفاده کند تا برنامه هسته‌ای ایران را بدون حمایت کامل ایالات متحده به عقب بیندازد، اما این به وضوح گزینه کمتر ارجح است.

بایدن هفته گذشته به صراحت گفت که طرفدار حمله اسرائیل به سایت‌های هسته‌ای ایران نیست و به نظر می‌رسد دلایل کلیدی همان چیزی است که باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، از پذیرش چنین درخواست‌هایی از سوی اسرائیل نیز خودداری کرد. لئون پانتا، وزیر دفاع وقت آمریکا، در سال 2011 گفت که در چنین رویدادی، ایالات متحده مقصر شناخته می‌شود و همچنین می‌تواند هدف تلافی جویانه ایران از طریق حمله به پایگاه‌های نظامی یا نیروی دریایی این کشور در خاورمیانه باشد. همچنین ممکن است اقداماتی از سوی ایران و نیروهای نیابتی آن برای ایجاد مشکلات اقتصادی برای متحدان غربی از طریق حملات انجام شده علیه سایت‌های کلیدی بخش نفت انجام شود. همچنین می‌توان انتظار داشت که ایران حامیان خود در سراسر جهان را تحت فشار قرار دهد تا حملات تروریستی را به اهداف گسترده‌تری مرتبط با ایالات متحده در غرب و شرق انجام دهند. به همین دلیل است که تیم بایدن به تمرکز بر تشدید تحریم‌ها به عنوان پاسخ اصلی به هرگونه افزایش در مقیاس اقدامات ایران علیه اسرائیل ادامه می‌دهد. این دیدگاه اعضای آشتی گرای (Dove) کابینه اسرائیل نیز هست. برعکس، اعضای جنگ گرای (Hawk) نظر دونالد ترامپ را دارند که هفته گذشته (در پاسخ به «نه» قاطع بایدن در مورد حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران گفت: «این احمقانه‌ترین چیزی است که تا به حال شنیده‌ام. این بزرگترین ریسکی است که ما داریم. بزرگترین ریسکی که ما داریم ایران هسته‌ای است. به زودی آنها سلاح هسته‌ای خواهند داشت. و سپس شما با مشکل مواجه خواهید شد.” با توجه به این موضوع، اسرائیل ممکن است منتظر باشد تا در صورت و زمانی که ترامپ به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، فشار بزرگی علیه ایران انجام دهد.

عضو کانال تلگرامی اخبار و تحلیل فوری فارکس و ارز دیجیتال شوید

پرمخاطب ترین‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *