ارزش واقعی نقره توسط بانکها و بازارهای آتی سرکوب میشود، اما افزایش تقاضا و کاهش عرضه میتواند این چرخه را بشکند. سرمایهگذاران ممکن است یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییهای امروز را در اختیار داشته باشند.
طلا به تازگی از مرز تاریخی 2900 دلار عبور کرده و به بالاترین سطح خود رسیده است، درحالی که نقره همچنان به طور ناامیدکنندهای کم ارزشگذاری شده و بسیار عقب مانده است. با وجود افزایش تقاضا، کاهش عرضه و نقش حیاتی آن در فناوری و انرژیهای تجدیدپذیر، نقره هنوز نتوانسته ارزش واقعی خود را در بازار منعکس کند.
نقره، که اغلب از آن به عنوان «طلای فقرا» یاد میشود، مدتها است که یک فلز گرانبهای پرتقاضا برای سرمایهگذاران، صنایع و دولتها بوده است. با این حال، قیمت آن همچنان بهطور مصنوعی سرکوب شده و باعث ایجاد جنجال، تحقیقات و بررسیهای نظارتی شده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که نقره یکی از پر دستکاریشدهترین کامودیتیها در جهان است و مؤسسات مالی بزرگ، بانکهای فلزات گرانبها و بازارهای آتی نقش کلیدی در پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت آن دارند. اما چرا آنها چنین کاری میکنند و دستکاری در بازار نقره چگونه انجام میشود؟ حتی مهم تر از این، آیا نقش حیاتی نقره در فناوریهای نظامی و هوافضا، دلیل پنهانی برای سرکوب قیمت آن است؟
شواهد دستکاری قیمت نقره
سرکوب بازارهای نقره فیزیکی در مقابل نقره کاغذی
یکی از بزرگترین استدلالها درباره دستکاری قیمت نقره، شکاف بین نقره فیزیکی و نقره کاغذی (paper silver) است. برخلاف طلا که بانکهای مرکزی بهطور علنی آن را خریداری میکنند، نقره عمدتاً از طریق مشتقات و قراردادهای آتی معامله میشود، نه از طریق مالکیت فیزیکی. («نقره کاغذی» به قراردادهای مشتقه، قراردادهای آتی، و ابزارهای مالی مشابه اشاره دارد که نماینده نقره فیزیکی نیستند، بلکه فقط ارزشهای کاغذی برای نقره محسوب میشوند. این معاملات بهجای خرید و فروش نقره واقعی، صرفاً در قالب اوراق بهادار و قراردادهای مالی انجام میشود.)
- بازار آتی COMEX (بورس کالا) به بانکها این امکان را میدهد که مقادیر عظیمی از «نقره کاغذی» را بدون داشتن فلز فیزیکی واقعی برای پشتوانه آن بفروشند.
- این عرضه نقره کاغذی از میزان نقره فیزیکی موجود فراتر میرود و توهم فراوانی ایجاد کرده و قیمتها را سرکوب میکند.
- کمبودهای فیزیکی در قیمتها منعکس نمیشود، چرا که قراردادهای بزرگ به صورت نقدی تسویه میشوند نه فلزی، که باعث میشود نقره بهطور مصنوعی کمارزش باقی بماند.
دستکاری بانک جی پی مورگان
مؤسسات مالی بزرگ به مدتها است که متهم به دستکاری در بازارهای نقره هستند. یکی از پر سر و صداترین پروندهها شامل جی پی مورگان میشود که به دلیل دستکاری قیمتهای نقره و طلا از طریق شیوههای تجاری غیرقانونی گناهکار شناخته شد.
- در سال 2020، به دلیل دستکاری در بازارهای نقره و طلا طی سالها، جی پی مورگان مبلغ 920 میلیون دلار جریمه پرداخت کرد.
- این بانک از تکنیکهای «اسپوفینگ (spoofing)» استفاده کرد، به این صورت که سفارشات فروش بزرگ و تقلبی قرار میداد تا قیمتها را پایین بیاورد و سپس با قیمتهای پایینتر خرید میکرد. («اسپوفینگ» یا «جعل سفارش» یک شیوه تجاری غیرقانونی است که در آن تاجر یا معاملهگر سفارشات خرید یا فروش بزرگ و جعلی در بازار قرار میدهد تا قیمتها را به سمت دلخواه خود حرکت دهد، بدون اینکه قصد واقعی برای انجام آن معامله داشته باشد. هدف از این عمل فریب دادن سایر معاملهگران است تا بر اساس این سفارشات جعلی تصمیم بگیرند و به دنبال آن، شخص اسپوفینگ میتواند با استفاده از این تغییرات قیمتها، معاملات واقعی را در قیمتهای مطلوب خود انجام دهد.)
- با وجود این جریمه سنگین، جی پی مورگان و سایر بانکها همچنان بر بازارهای نقره تسلط دارند، و این باعث شده است که بسیاری بر این باور باشند که دستکاری همچنان در این بازارها رایج است.
عدم تعادل نسبت نقره به طلا
از نظر تاریخی، نسبت نقره به طلا (مقدار نقرهای که برای خرید یک اونس طلا لازم است) به طور متوسط حدود 15:1 بوده است. با این حال، در بازارهای مدرن، این نسبت به طور مصنوعی افزایش یافته و اغلب از 80-90:1 یا حتی بیشتر تجاوز میکند.
- اگر نقره بهطور منصفانه قیمتگذاری میشد، باید در مقایسه با طلا در سطوح بسیار بالاتری معامله میشد.
- به جای آن، بانکها و مؤسسات قیمت نقره را سرکوب میکنند تا این نسبت بهطور مصنوعی وسیع باقی بماند و طلا همچنان به عنوان فلز غالب پولی حفظ شود.
منافع دولت و بانک مرکزی
در حالی که بانکهای مرکزی طلا را بهعنوان ذخایر انباشت میکنند، آنها ذخایر نقره ندارند، که با توجه به نقش تاریخی نقره بهعنوان پول، امری عجیب است. دولتها منافع خاصی در نگه داشتن قیمتهای پایین نقره دارند، چرا که این امر به نفع صنایعی است که به نقره ارزان وابستهاند، مانند:
- سازندگان پنلهای خورشیدی
- تولیدکنندگان الکترونیک
- شرکتهای تولید تجهیزات پزشکی
اگر قیمتهای نقره بهطور قابل توجهی افزایش یابد، هزینههای تولید برای فناوریهای حیاتی به شدت بالا خواهد رفت و این امر دولتها را مجبور به تغییر سیاستهای خود در زمینه معدنی، مالیاتگیری و تجارت خواهد کرد.
مکانیسم کنترل قیمت COMEX & LBMA
انجمن بازار طلا و نقره لندن (LBMA) و COMEX دو مکانیسم اصلی تعیین قیمت برای نقره هستند. با این حال، این مؤسسات به تجارت کاغذی بیشتر از تحویل فیزیکی ترجیح میدهند، که به بانکها این امکان را میدهد تا قیمتها را از طریق موارد زیر کنترل کنند:
- موقعیتهای فروش سنگین – مؤسسات به طور منظم نقره را به فروش میرسانند، به این معنی که روی کاهش قیمتها شرطبندی میکنند، حتی زمانی که تقاضا بالا است.
- اهرم 100:1 یا بیشتر – برای هر اونس فیزیکی نقره، اغلب 100 یا بیشتر قرارداد کاغذی وجود دارد که توهم فراوانی عرضه را ایجاد میکند.
- سرکوب دسترسی خردهفروشی – در زمان افزایش قیمتهای نقره (مانند حرکت اسکوئیز نقره (Silver Squeeze) در سال 2021)، بورسهای بزرگ خرید را محدود کردند و مانع از کشف واقعی قیمتها شدند.
نقش پنهان نقره در ارتش و هوافضا: یک دارایی استراتژیک
در حالی که کاربردهای صنعتی نقره در الکترونیک، پنلهای خورشیدی و پزشکی به خوبی مستند شده است، استفاده آن در فناوریهای نظامی و هوافضا اغلب در پردهای از راز باقی میماند. به دلیل بالاترین رسانایی الکتریکی، بازتابپذیری حرارتی و مقاومت در برابر محیطهای شدید، نقره در سیستمهای دفاعی پیشرفته، تسلیحات و اکتشافات فضایی ضروری است.
با این حال، نقش آن در امنیت ملی باعث میشود که بخش عمدهای از استفاده آن فاش نشود، که منجر به گمانهزنیهایی میشود که دولتها ممکن است علاقهمند به نگهداشتن قیمتهای نقره به طور مصنوعی پایین باشند تا تأمین پایدار آن برای کاربردهای حیاتی نظامی را تضمین کنند.
حذف نقره از فهرست مواد معدنی حیاتی
یکی از مشکوکترین جنبههای سرکوب بازار نقره، عدم حضور آن در فهرست رسمی مواد معدنی حیاتی ایالات متحده است، با وجود اینکه برای امنیت ملی، فناوری پیشرفته و انرژیهای سبز ضروری است. این کمبود سوالات جدی را در مورد نحوه طبقه بندی نقره و اینکه آیا حذف آن به هدفی بزرگتر برای سرکوب قیمتها و کنترل صنعتی خدمت میکند، مطرح میکند.
لیست مواد معدنی حیاتی چیست؟
مرکز زمینشناسی ایالات متحده (USGS) و وزارت انرژی ایالات متحده (DOE) فهرستی از مواد معدنی حیاتی منتشر میکنند که فلزات و مواد معدنی ضروری برای امنیت ملی، ثبات اقتصادی و تولید انرژی را شناسایی میکنند.
یک «ماده معدنی حیاتی» به عنوان معدنی تعریف میشود که:
- ریسک بالای عرضه به دلیل منابع تولید محدود دارد.
- نقش حیاتی در دفاع، هوافضا و انرژی پاک ایفا میکند.
- جایگزین قابل قبولی ندارد، بنابراین دسترسی به آن برای فناوری حیاتی است.
شگفت آور است که نقره – که بهطور قابل توجهی یکی از مهمترین فلزات صنعتی است -عمداً از این فهرست حذف شده است.
آیا قیمت نقره در نهایت می تواند آزاد شود؟
اگرچه دستکاری قیمت نقره برای دههها ادامه داشته است، اما نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد این سرکوب ممکن است برای همیشه دوام نداشته باشد.
- تقاضای فیزیکی در حال افزایش است، با تحویلهای بیسابقه در COMEX و LBMA.
- ذخایر نقره در حال کاهش است و مصرف صنعتی در حال افزایش است.
- مقررات جدید و شکایات قانونی ممکن است باعث شفافیت بیشتر در تعیین قیمتها شود.
نتیجه: سرکوب نقره تا ابد ادامه نخواهد داشت
اگرچه دستکاری قیمت نقره یک واقعیت مستند است، اما نیروهایی که قیمتها را بهطور مصنوعی پایین نگه میدارند، ممکن است کنترل خود را از دست داده باشند. با:
- تقاضای فیزیکی بیسابقه
- افزایش نظارتهای نظارتی
- کاهش ذخایر نقره
- نقش رو به رشد نقره در کاربردهای فناوری پیشرفته و نظامی
فقط مسأله زمان است تا قیمتهای نقره از دستکاریها رها شوند. سرمایهگذارانی که این پویایی را درک کنند، ممکن است خود را در آستانه یک اصلاح قیمت بزرگ قرار دهند، و نقره را به یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییهای زمان ما تبدیل کنند.
حرف آخر
آیا اهمیت استراتژیک نقره در امنیت ملی، فناوریهای نظامی و فضایی ممکن است بزرگترین راز پشت دستکاری قیمتها باشد؟ اگر چنین باشد، سرمایهگذاران نقره ممکن است در حال نگهداری یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییها در تاریخ مدرن باشند.
بیشتر بخوانید: