مایکل سیلور، طرفدار بیت کوین و بنیانگذار مایکرواستراتژی، ماه آینده یک استراتژی سرمایه گذاری بیت کوین را به هیئت مدیره مایکروسافت ارائه خواهد کرد.
در 19 نوامبر سیلور اعلام کرد که سه دقیقه به او فرصت داده شده تا در مورد سرمایه گذاری بیت کوین به هیئت مدیره مایکروسافت توضیحاتی دهد.
در حالی که سیلور با ارائه کوتاه موافقت کرد، او خاطرنشان کرد که درخواست جداگانه او برای گفتگو با مدیر عامل مایکروسافت، ساتیا نادلا، هنوز پذیرفته نشده است. وی بیان کرد:
فعالی که آن پیشنهاد [خرید بیت کوین] را پیشنهاد داد، با من تماس گرفت تا آن را به هیئت مدیره ارائه کنم، و من موافقت کردم که یک ارائه سه دقیقهای انجام دهم.
این تحولات پس از آن صورت گرفت که سیلور ماه گذشته با پیشنهاد کمک به مایکروسافت برای درآمد یک تریلیون دلار با استفاده از استراتژی اوراق خزانه داری مبتنی بر بیت کوین، خبرساز شد. در پستی در X در ماه اکتبر، سیلور از نادلا خواست که اگر میخواهد تریلیون دلار بعدی را برای سهامداران مایکروسافت به دست آورد، با او تماس بگیرد.
این پیشنهاد به دنبال اخباری مبنی بر اینکه سهامداران مایکروسافت به پیشنهادی مبنی بر بررسی بیت کوین به عنوان دارایی ذخیره رای خواهند داد، دنبال شد. هیئت مدیره مایکروسافت از پذیرش این پیشنهاد جلوگیری کرده است. با این حال، ناظران بازار خاطرنشان کردند که سهامداران کلیدی مانند ونگارد (Vanguard)، بلک راک (BlackRock)، استیت استریت (State Street) و فیدلیتی (Fidelity) نقش اساسی در تصمیم گیری نهایی شرکت خواهند داشت.
مایکروسافت با داشتن 78 میلیارد دلار ذخایر نقدی، سرمایه گذاری قابل توجهی در شرکتهایی مانند Skype و OpenAI دارد، اما هنوز بودجهای را به بیت کوین یا داراییهای مرتبط اختصاص نداده است. سیلور استدلال میکند که این استراتژی کوتهبینانه است و از غولهای فناوری مانند مایکروسافت، اپل و گوگل میخواهد که بیتکوین را جایگزینی برتر برای ذخایر نقدی بدانند.
به گفته سیلور:
اگر اپل 100 میلیارد دلار بیت کوین میخرید، احتمالاً به 500 میلیارد دلار رشد میکرد و این شرکت دارای تجارت 500 میلیارد دلاری با رشد 20 درصدی در سال میبود.
تحت رهبری سیلور، مایکرواستراتژی با بیش از 330000 بیت کوین به ارزش تقریبی 30 میلیارد دلار به بزرگترین دارنده بیت کوین شرکتی تبدیل شده است. سیلور اغلب تأکید میکند که چگونه اتخاذ بیت کوین به عنوان یک استراتژی خزانه داری، مایکرواستراتژی را قادر میسازد تا از بازارهای دیگر بهتر عمل کند، و یک مورد سناریو کننده برای سایر شرکتها ارائه میدهد تا از آن پیروی کنند.