یکی از ویژگیهای قابل توجه امسال این بود که علیرغم گسترش جنگ در خاورمیانه و تلاشهای اوپک برای کنترل عرضه، قیمت نفت همچنان در حال کاهش است و اکنون هر بشکه در بازارهای جهانی کمتر از 70 دلار معامله میشود.
در ظاهر، این خبر خوبی برای کامالا هریس است. قیمت بنزین یک معیار ساده است که توسط آمریکاییها برای ارزیابی روند تورم استفاده میشود، چرا که آنها هر روز قیمت بنزین را زیرنظر دارند. با توجه به نزدیک شدن قیمتها به زمانی که هریس به عنوان معاون جو بایدن روی کار آمد، این مسئله باید برای دموکرات ها امیدوار کننده باشد.
با این حال، این خوشبینی نسبت به تورم با هشدار معمول که وقتی قیمت نفت کاهش مییابد، میتواند نشانهای از رکود اقتصادی باشد، خنثی میشود. نشانههای ضعیف شدن اقتصاد ایالات متحده روز به روز بیشتر میشود، به طوری که گزارش اشتغال هفته گذشته آخرین نقطه داده بود که نشان میداد رونق در حال کاهش است.
با این حال، کاهش سرعت اقتصاد باعث ایجاد رکود نمیشود. با کاهش تورم اما دستمزدهای واقعی همچنان در حال افزایش است، به نظر میرسد که ایالات متحده میتواند به رویای دست نیافتنی که دولتها و بانکهای مرکزی به دنبال آن هستند، دست یابد: یک فرود نرم. در مورد بقیه اقتصاد جهان، هنوز پویایی زیادی وجود دارد، به طوری که چندین کشور در جنوب و جنوب شرق آسیا و همچنین آفریقا با نرخهای چشمگیری در حال رشد هستند.
با این حال، با توجه به اینکه سه جانور بزرگ اقتصاد جهانی – اروپا، چین و آمریکای شمالی – یا رو به رکود هستند یا سرعت رشد کاهش یافته، و تولید نفت و گاز آمریکای شمالی سریعتر از آنچه اوپک میتواند تولیدش را کاهش دهد افزایش مییابد که بازار جهانی نفت را با عرضه بیش از حد مواجه میکند.
علاوه بر این، جایگزینی زغال سنگ به جای نفت در تولید برق چین، و سرعت گذار همزمان پکن به انرژیهای تجدیدپذیر، سریعتر از پیشبینیها پیش میرود و تقاضای این کشور برای واردات سوخت را کاهش میدهد. مصرف کنندگان چینی در حال حاضر بیشتر از خودروهای ICE (موتورهای احتراق داخلی) خودروهای برقی میخرند و این امر باعث کاهش تقاضای خانوار برای نفت شده است. این روال تسریع خواهد شد و روزی که چین از واردات نفت یا گاز دست بردارد، دور از انتظار نخواهد بود.
در تئوری، تقاضای از دست رفته چین باید با خرید جدیدی جایگزین شود، چرا که تمام اقتصادهای نوظهور دیگر – که در حال حاضر خیلی خوب عمل میکنند – نیازهای انرژی خود را افزایش میدهند. بیشتر آنها متکی به نیروگاههای انرژی هستند که سوختهای فسیلی را میسوزانند و در حین رشد نیاز به واردات نفت و گاز دارند.
با این حال، با توجه به سرعت کاهش قیمتهای فناوریهای انرژی تجدیدپذیر چینی، انتقال انرژی ممکن است در کشورهای در حال توسعه نیز افزایش یابد. به عنوان مثال، به طور کاملا غیرمنتظره، آفریقای جنوبی تا حد زیادی به مشکل مزمن خاموشی برق خود در سال گذشته پایان داد، چرا که کسب و کارها و خانوادهها از پنلهای خورشیدی ارزان قیمت چینی استفاده کردند.
در حال حاضر، اقتصاد جهان عمدتاً از سوختهای فسیلی تامین میشود که همچنان بیش از چهار پنجم تقاضای انرژی کره زمین را تامین میکند و نفت بزرگترین جزء است. بنابراین از سرگیری رشد قوی در یکی از اقتصادهای بزرگ یا گسترش جنگ در خاورمیانه همچنان قیمتها را افزایش می دهد. اما ممکن است که ما در مراحل اولیه گذار از عصر کربن هستیم که میتواند به طور پیوسته رشد تقاضای نفت و گاز در آینده را کاهش دهد.