در حالی که کشورهای عضو بریکس سلطه دلار آمریکا را به چالش میکشند، جهان با یک دوراهی مواجه است. طلا بار دیگر به عنوان یک ناجی بالقوه ظاهر میشود. آیا ایالات متحده از این فلز گرانبها برای حفظ نفوذ خود استقبال خواهد کرد؟
در مصاحبه اخیر با کیتکو، جان فارست لیتل (John Forest Little)، مورخ و متخصص فلزات گرانبها از آکادمی نقره (The Silver Academy)، بینشهای ارزشمندی در مورد پیامدهای بالقوه ابتکار بریکس+ و واحد پول پیشنهادی ارائه کرد. تحلیل لیتل، زمینه تاریخی بازنشانی ارز، چالشهای رو به رشد دلار آمریکا و تأثیر بالقوه واحد را بر چشمانداز مالی جهانی روشن میکند.
ظهور بریکس و واحد پول جدید
چشم انداز مالی جهانی دستخوش دگرگونی قابل توجهی میشود و کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) سلطه دیرینه دلار آمریکا را به چالش میکشند. این تغییر که اغلب از آن به عنوان “دلارزدایی” یاد میشود، ایالات متحده را مجبور میکند تا در سیاستهای پولی خود تجدید نظر کند و به طور بالقوه برای حفظ نفوذ اقتصادی خود به طلا روی آورد.
برتون وودز، از گذشته تا اکنون
وضعیت فعلی را میتوان از دریچه سه دوره متمایز برتون وودز درک کرد. برتون وودز اول که پس از جنگ جهانی دوم تأسیس شد، شاهد تبدیل شدن دلار آمریکا به ارز ذخیره جهانی بود. برتون وودز دوم شوک نیکسون در سال 1971 را دنبال کرد، زمانی که ایالات متحده تبدیل دلار به طلا را به حالت تعلیق درآورد که منجر به سیستم دلارهای نفتی شد. اکنون، ما وارد برتون وودز III میشویم که با تغییر به سمت کامودیتیها و ارزهای دارای پشتوانه طلا تعریف میشود.
مزیت بریکس
کشورهای بریکس در خط مقدم این تغییر قرار دارند و طلا و سایر منابع ارزشمند را برای ایجاد نظم مالی جدید جمع آوری میکنند. چین، به عنوان تولید کننده پیشرو طلا و فلزات کمیاب خاکی، و روسیه، با منابع طبیعی عظیم خود، در این پارادایم جدید موقعیت خوبی دارند.
کشورهای بریکس در حال توسعه سیستمهای مالی جایگزین هستند، مانند پلتفرم ارز دیجیتال mBridge و UNIT که اخیراً در اجلاس بریکس آزمایش شد. هدف این طرحها کاهش اتکا به دلار آمریکا و ایجاد دنیای اقتصادی چندقطبیتر است.
پاسخ ایالات متحده: حرکت به سمت طلا
چالش بریکس تهدیدهای مهمی برای دلار آمریکا است. از آنجایی که کشورهای بریکس اوراق خزانه آمریکا را برای خرید طلا میفروشند، هجوم دلار به اقتصاد آمریکا میتواند منجر به افزایش تورم شود. علاوه بر این، دلار ضعیفتر، خرید طلا را برای کشورهای خارجی ارزان تر میکند و اهرم بریکس را تقویت میکند.
ایالات متحده برای مقابله با این روند و حفظ نفوذ اقتصادی خود، ممکن است نیاز داشته باشد که طلا را برجستهتر در سیاست پولی خود بپذیرد. این میتواند شامل افزایش ذخایر طلا، با در نظر گرفتن بازگشت جزئی به استاندارد طلا، یا ترکیب عناصر با پشتوانه طلا در سیستم ارزی آن باشد. چنین اقداماتی می تواند به جبران بدهی های عظیم کشور و بازگرداندن ایمان به دلار آمریکا کمک کند.
چشم انداز جهانی جدید
سناریوی در حال ظهور میتواند به تقسیم بین نیمکره غربی و شرقی از نظر سیستمهای اقتصادی منجر شود. از طرف دیگر، ممکن است منجر به یک اقتصاد جهانی متوازنتر و چند قطبی شود که به طور بالقوه ثبات جهانی بیشتر را تقویت میکند.
نکات کلیدی
- کشورهای بریکس سلطه دلار آمریکا را به چالش میکشند. آنها در حال کاهش اتکای خود به دلار، انباشت طلا، و توسعه سیستمهای مالی جایگزین مانند واحد پول هستند.
- واحد پول مستقل میتواند یک تغییر دهنده بازی باشد. با پشتوانه طلا و ارزهای محلی، واحد پول میتواند جایگزین پایدارتر و غیرمتمرکزتری برای دلار ارائه دهد.
- ایالات متحده با چالشهای مهمی مواجه است. چالش بریکس میتواند منجر به افزایش تورم و کاهش ارزش دلار شود که به طور بالقوه نفوذ اقتصادی ایالات متحده را از بین میبرد.
- حرکت به سمت طلا میتواند واکنش ایالات متحده باشد. افزایش ذخایر طلا، بازگشت جزئی به استاندارد طلا، یا ترکیب عناصر دارای پشتوانه طلا در سیستم ارزی میتواند به ایالات متحده کمک کند تا موقعیت اقتصادی خود را حفظ کند.
- آینده نامشخص است. چشم انداز جهانی در حال ظهور میتواند منجر به یک جهان تقسیم شده یا یک سیستم چند قطبی متعادلتر شود.
نتیجه گیری
ظهور بریکس و استراتژیهای متمرکز بر طلا آنها را وادار به ارزیابی مجدد سیستم مالی جهانی میکند. پاسخ ایالات متحده به این چالش در تعیین آینده دلار و چشم انداز اقتصادی گستردهتر بسیار مهم خواهد بود. با حرکت به سمت طلا، ایالات متحده میتواند این گذار را پشت سر بگذارد و نفوذ اقتصادی خود را در دنیای چند قطبی فزاینده حفظ کند.