یک راه مطمئن برای شناختن زمانی که کسی در تلاش است شما را فریب دهد وجود دارد: اگر کسی وعده میدهد که میتواند چیزی را بدون هیچ هزینه یا تلاشی به دست بیاورد — چه این وعده کاهش مالیات باشد که هزینهاش خود به خود جبران میشود یا یک استراتژی سرمایهگذاری که بازده بالاتر و ریسک کمتری را ارائه میدهد — باید هوشیار باشید.
جیسون فرمن، که ریاست شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید را در دوره باراک اوباما بر عهده داشت و اکنون در دانشگاه هاروارد تدریس میکند، بهتازگی یک نقد دقیق از سیاستهای اقتصادی رئیسجمهور پیشین جو بایدن منتشر کرده است. او بسیاری از اشتباهات سیاسی را شناسایی میکند و همچنین چند مورد که بهدرستی انجام شدهاند. اما نکته اصلی او یک اصل بنیادین در سیاستگذاری اقتصادی است: همه انتخابها با بده بستان همراه هستند.
دولت بایدن معتقد بود که میتواند تریلیونها دلار هزینه کند بدون اینکه اقتصاد داغ شود، اما در عوض با افزایش تورم مواجه شد. این دولت سعی کرد با ارائه یارانههای کلان، صنعت نیمههادیها را احیا کند و سپس از هر گیرندهای خواست تا خدمات مراقبت از کودک ارائه دهد، از قوانین سختگیرانه پیروی کند و فقط کارگران عضو اتحادیه استخدام کند. دولت به این وعده باور داشت که ایالات متحده میتواند یک اقتصاد سبز برای نجات کره زمین بسازد بدون اینکه هیچکس مجبور به پرداخت بیشتر یا کاهش مصرف باشد. در نهایت، اقتصاد پس از پاندمی ویروس کرونا بهبود یافت، اما دستمزدهای واقعی بهسختی افزایش یافت، ریسک تورم دوباره بازگشت و ایالات متحده در بدهی عمیقتری قرار گرفت.
دولت رئیسجمهور دونالد ترامپ نیز در حال انجام برخی از همان اشتباهات است. آنها میگویند که تعرفهها هزینهای برای مصرفکنندگان یا تولیدکنندگان داخلی نخواهند داشت — در بلندمدت. آنها استدلال میکنند که اگر دولت مقررات را کاهش دهد و بهطور کارآمدتری عمل کند، رشد اقتصادی کافی برای تأمین هزینههای کاهش مالیات و کاهش نگرانیها درباره بدهی وجود خواهد داشت.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: شاید بدهی کمتری داشته باشیم
هیچیک از اینها به احتمال زیاد اتفاق نخواهد افتاد. بله، دولت نیاز دارد تا هدررفتها و مقررات اضافی را کاهش دهد، و برخی از کاهشهای مالیاتی میتوانند رشد را افزایش دهند. اما حتی در بهترین سناریو، رشد اضافی بهاندازهای نخواهد بود که بتواند هزینههای خود را جبران کند، چه برسد به اینکه بتواند هزینههای تعهدات بدون تأمین مالی که در دهه آینده به سررسید میرسند را پوشش دهد.
البته، وعدههای سیاسی مبنی بر ارائه چیزی بدون هزینه پدیدهای نو نیست. و این تنها در سیاست نیست؛ تقریباً هر کلاهبرداری مالی یا حباب اقتصادی در افسانهای ریشه دارد که میتوان بازدههای بالاتری را با ریسک کمتر به دست آورد. اما باور به یک نهار رایگان اخیراً رایجتر شده است.
دو نکته از دانشهای متعارف که پس از سال 2008 شکل گرفتند، به این توهم جمعی دامن زدند که هر دوی آنها نادرست هستند. یکی این است که بهتر است تحرک اقتصادی بیشتری ارائه شود تا اینکه کمبود داشته باشیم. دیگری این است که نگرانیها درباره تورم و نرخهای بهره بالاتر از موارد گذشته است.
قانون بهبود و بازسازی آمریکا، که در سال 2009 امضا شد، هزینهای بیش از 800 میلیارد دلار داشت، اما برخی اقتصاددانان در آن زمان (و هنوز هم معتقدند) که باید بزرگتر میبود و میگویند که این قانون به کندی غیرضروری بهبودی از رکود 2008 کمک کرده است. در همین حال، فدرال رزرو برای سالها پس از بحران به حالت تحریک کامل درآمد و به گسترش ترازنامه خود ادامه داد. با وجود بدهی اضافه شده و سیاست پولی انبساطی، انتظار میرفت که تورم و نرخهای بالاتر به وجود بیایند — اما هرگز محقق نشدند.
آنچه که سیاستگذاران از این تجربه دریافت کردند این بود که هیچ مقدار هزینهکرد یا سیاست پولی انبساطی نمیتواند نرخهای بهره یا تورم را افزایش دهد. بنابراین، آنها میتوانند به هر اندازه که میخواهند و به هر طریقی که میخواهند، تحریک کنند، بدون اینکه هزینهای داشته باشد. تا زمانی که نرخهای بهره نزدیک به صفر هستند، این موضوع تا حدودی درست است؛ بعد از همه، افزایش بدهی تقریباً هزینهای ندارد و به نظر میرسد که به صرفه باشد به شرطی که مقداری رشد مثبت ایجاد کند.
متأسفانه، هیچ شرایط مالی برای همیشه پایدار نیست و این شامل نرخهای بهره نزدیک به صفر نیز میشود. با این حال، بدهی معمولاً بهطور دائمی باقی میماند.
نرخهای پایین این توهم را ممکن کردند. اما این موضوع عمیقتر است: دهه گذشته شاهد واکنشی از سمت چپ و راست علیه نئولیبرالیسم بود، باوری که معتقد است سیاستهای مبتنی بر بازار بیشتر و تجارت آزاد میتوانند رشد اقتصادی بهتری به ارمغان بیاورند. همانطور که کلایو کروک اشاره کرده است، رد نئولیبرالیسم در واقع رد این اصل است که هر سیاستی شامل معاوضهها میشود. نئولیبرالیسم وعده رشد مداوم یا از بین بردن احتمال از دست دادن شغل را نمیدهد. با این حال، در مجموع، برندگان و رشد بیشتری نسبت به گزینههای دیگر ایجاد میکند.
بیشتر بخوانید: