یوتوتایمز » بایگانی: حمید سودمند
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
به گفته یک اقتصاددان، ورود انبوه طلا و نقره به ایالات متحده، همراه با صحبتها درباره نقدینگی ذخایر طلای کشور، میتواند تأثیرات بسیار گستردهتری بر مصرفکنندگان و اقتصادهای ایالات متحده و جهان داشته باشد.
در یک مصاحبه با Kitco News، تورستن پولیت ، استاد افتخاری اقتصاد در دانشگاه بایروت و ناشر گزارش BOOM & BUST، گفت که تعجبآور نیست که ایالات متحده شاهد ورود قابل توجهی از طلا و نقره فیزیکی بوده است، چرا که بانکها در حال انباشت ذخایری برای محافظت در برابر ریسک تعرفهها هستند. او افزود که هر چند ریسک وضع تعرفه بر طلا و نقره پایین است، اما به اندازه کافی ریسک وجود دارد که بانکها و سرمایهگذاران باید پیشگیرانه عمل کنند.
با این حال، نگاهی به پیامدهای بلندمدت، پولیت گفت که افزایش ذخایر طلا و نقره در ایالات متحده، همراه با تمرکز مجدد دولت بر ذخایر خود، میتواند انتظارات برای هر دو فلز گرانبها به عنوان ارزهایی در کنار دلار آمریکا را افزایش دهد.
او افزود که استفاده از طلا و نقره به عنوان پول سخت (hard currency) در کنار دلار آمریکا میتواند به حل مشکل تورم که به تهدیدی بزرگ برای اقتصاد تبدیل شده است، کمک کند. با این حال، او تاکید کرد که در این سناریو، قیمتهای طلا و نقره باید به طور قابل توجهی بالاتر باشند تا با اندازه اقتصاد ایالات متحده سازگار شوند. ("پول سخت" به نوعی از ارز اشاره دارد که در سراسر جهان به طور گستردهای پذیرفته میشود و به عنوان ارزی پایدار و قابل اعتماد شناخته میشود.)
پولیت توضیح داد که افزایش غیرقابل تحمل بدهی ایالات متحده، فدرال رزرو و پول فیات را تا جایی که ممکن است، به خطر انداخته است.
او گفت: "در آینده، فدرال رزرو دیگر نمیتواند به همان انعطافی که در گذشته عمل میکرد، عمل کند. به عنوان مثال، اگر بحرانی رخ دهد، فدرال رزرو میتوانست به سادگی درها را باز کند و پول جدیدی را برای حمایت از اقتصاد وارد کند. اما دیگر نمیتواند این کار را انجام دهد، زیرا باعث افزایش بیشتر تورم میشود. ما متوجه شدهایم که فدرال رزرو دیگر نمیتواند به سادگی به نجات ما بیاید."
پولیت گفت که اقدامات فدرال رزرو برای نجات اقتصاد ایالات متحده بهطور قابل توجهی ریسک را در بازار بهطور نادرست قیمتگذاری کرده است. او اشاره کرد که بازدهی اوراق قرضه شرکتی با ریسک بالاتر بهطور قابل توجهی پایینتر از میانگین بلندمدت خود است. فاصله بازدهی اعتبار بین اوراق قرضه شرکتی با درجه "B" و اوراق خزانهداری ایالات متحده در حال حاضر 1.45% است که پایینترین نقطه خود از اواسط سال 1979 به شمار میآید.
✔️ خبر مرتبط: آیا حسابرسی ذخایر طلا آمریکا، راه را برای فناوری های بلاک چین هموار می کند؟
به گفته وی که این ریسکهای بازار باید به درستی قیمتگذاری شوند - که کار آسانی نخواهد بود - و این یکی از دلایل اصلی است که بسیاری از سرمایهگذاران به طلا روی میآورند.
او گفت: "فکر میکنم اوضاع ممکن است به شدت به هم بریزد، چرا که دولت به کاهش هزینهها ادامه میدهد و چشمانداز اعتبار دولت ایالات متحده را بهبود میبخشد. قیمتگذاری مجدد بدهی شرکتی انجام خواهد شد و ایده داشتن یک دارایی امن در جایی، طلا را به سرعت در دستور کار قرار میدهد."
نوع جدیدی از استاندارد طلا میتواند راه حل باشد
پولیت اشاره کرد که یک استاندارد طلا سنتی میتواند مشکلات انقباضی برای اقتصاد جهانی ایجاد کند، چرا که هزینههای اعتباری محدود به تولید طلا در سطح جهانی خواهد بود؛ با این حال، او افزود که یک راهحل دیگر وجود دارد.
او گفت: "دولت ایالات متحده میتواند یک بازار آزاد در زمینه پول را اجازه دهد یا تشویق کند. این میتواند سیستم پول فیات ایالات متحده را به یک رژیم مستحکمتر تبدیل کند. ما در دنیایی زندگی میکنیم که با توجه به فناوری، این کار به راحتی قابل انجام است."
پولیت اشاره کرد که در طول هزاران سال تاریخ، طلا بارها و بارها ارزش خود را ثابت کرده است. تا کنون در سال جاری، طلا به عنوان نیرویی غالب در بازارهای ارزی جهانی ظاهر شده و رکوردهای جدیدی را در برابر تمام ارزهای اصلی ثبت کرده است.
وی توضیح داد که یک بازار پول آزاد به دولت ایالات متحده این امکان را میدهد که از اقتصاد داخلی خود حمایت کند و به مصرفکنندگان اجازه میدهد خود را در برابر افزایش تورم محافظت کنند. او افزود که در طول زمان انتظار دارد تعادلی در بازار ایجاد شود.
او گفت: "اگر دولت به آرامی و به تدریج این رژیم جدید را توسعه دهد، فدرال رزرو باید کمتر تورمزا باشد، زیرا اگر به شدت به افزایش تورم ادامه دهد، مردم به پول بهتر روی میآورند و فدرال رزرو سهم بازار خود را از دست خواهد داد."
او همچنین هیچ ریسک حاکمیتی در پذیرش پول ارز سخت نمیبیند. او افزود که یک ارز، عامل تعیینکنندهای برای یک کشور نیست.
او گفت: "چه یک مصرفکننده از سکههای Canadian Maple استفاده کند یا سکههای U.S. Eagle، طلا هنوز هم طلا است. ("Canadian Maple" به سکه طلای Canadian Maple Leaf اشاره دارد، که یک سکه شمش طلا است که توسط کارخانه سکهسازی سلطنتی کانادا تولید میشود. این سکه برای اولین بار در سال 1979 معرفی شد و به خاطر خلوص بالای خود، که معمولاً شامل یک اونس تروی از طلا با خلوص 99.99% است، شناخته میشود. "U.S. Eagle" به سکه طلای American Gold Eagle اشاره دارد، که یک سکه شمش طلاست که توسط کارخانه سکهسازی ایالات متحده ضرب میشود. این سکه برای اولین بار در سال 198 منتشر شد و در مقادیر مختلفی از جمله 1 اونس، 1.2 اونس، 1.4 اونس و 1.10 اونس طلا خالص عرضه میشود.)
✔️ خبر مرتبط: ذخایر طلا آمریکا: چه اطلاعاتی از فورت ناکس آمریکا داریم ؟
نظرات پولیت در حالی مطرح میشود که دولت ایالات متحده به ذخایر طلای خود فکر میکند.
بسیاری از تحلیلگران گمانهزنی کردهاند که این میتواند به معنای این باشد که دولت ایالات متحده ذخایر طلای خود را به قیمت روز علامتگذاری خواهد کرد، که از سال 1972 به قیمت 42 دلار به ازای هر اونس ارزشگذاری شده است. ارزیابی مجدد ذخایر طلای خزانهداری میتواند داراییهای دولت را به میزان تقریبی 800 میلیارد دلار افزایش دهد.
این هفته، مقامات حمایت خود را از انجام یک حسابرسی برای فدرال رزرو و فورت ناکس اعلام کردند تا اطمینان حاصل کنند که تمام طلای دولت در آنجا موجود است.
در یک طرح دیگر دولت در زمینه طلا، استفن میران، نامزد رهبری شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید، پیشنهاد کرده است که دولت ایالات متحده میتواند طلای خود را بفروشد و از عواید آن برای خرید ارزهای دیگر استفاده کند. این کار موجب تضعیف دلار آمریکا خواهد شد و به کشور مزیت تجاری میدهد.
فروش ذخایر طلای ایالات متحده همچنین بر ذخایر بانکهای مرکزی کشورهای در حال ظهور که در سه سال گذشته طلا را به میزان بیسابقهای انباشته کردهاند، تأثیر خواهد گذاشت.
در عین حال، سال گذشته، جودی شلتون، که به عنوان گزینهای بالقوه برای خدمت در فدرال رزرو مطرح شده است، از دولت خواسته بود که اوراق قرضهای به ارزش طلا منتشر کند.
پولیت گفت که قیمتهای طلا در بلندمدت باید افزایش یابند، زیرا دولت به دنبال نقدینگی ذخایر خود است. با این حال، او اظهار داشت که در کوتاهمدت، قیمتها ممکن است نوسان داشته باشند.
او گفت: "نباید تلاش کنید تا با افزایش قیمتها همگام شوید یا به دنبال خرید کالاها در اوج قیمتها بروید، اما با توجه به همه چیزهایی که در حال اتفاق است، طلا و نقره به وضوح در بازارهای صعودی قرار دارند. بنابراین، تحت تأثیر نوسانات کوتاهمدت قرار نگیرید."
بیشتر بخوانید:
نهادهای اروپایی اخیراً از دستور رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، برای اعمال تعرفه بر واردات فولاد و آلومینیوم انتقاد کردند. در همین حال، کارشناسان داخلی و خارجی در حال بررسی تأثیر این اختلاف تجاری بر قیمت فولاد و آلومینیوم هستند.
کمیسیون اروپا، بازوی اجرایی اتحادیه اروپا، اخیراً اعلام کرد که به دستور 10 فوریه ترامپ برای اعمال تعرفه 25 درصدی بر واردات فولاد و 10% بر آلومینیوم، بدون توجه به مبدأ، بهسرعت پاسخ خواهد داد.
«رئیس کمیسیون اروپا، فن در لاین، در بیانیهای در 11 فوریه اعلام کرد: تعرفههای ناعادلانه بر اتحادیه اروپا بیپاسخ نخواهند ماند—آنها با اقدامات متقابل قاطع و متناسب روبهرو خواهند شد.»
فن در لاین افزود: اتحادیه اروپا برای حفظ منافع اقتصادی خود اقدام خواهد کرد. ما از کارگران، کسبوکارها و مصرفکنندگان خود محافظت خواهیم کرد.
این بیانیه مشخص نکرد که کمیسیون اروپا چه اقدامات متقابلی را در پیش خواهد گرفت. این تعرفهها قرار است از 12 مارس اجرایی شوند و در حال حاضر هیچ معافیتی بر اساس مبدأ کالا در نظر گرفته نشده است. ترامپ ابتدا برنامه خود برای اعمال این تعرفهها را در 9 فوریه، در حالی که سوار بر ایرفورس وان بود، اعلام کرد.
انجمن فولاد اروپا مستقر در بروکسل، که به Eurofer معروف است، نیز از این تعرفهها انتقاد کرد. در بیانیهای در 11 فوریه، رئیس این سازمان، دکتر هنریک آدام، اظهار داشت: «اگر همه معافیتهای محصول و سهمیههای تعرفهای حذف شوند، اتحادیه اروپا ممکن است تا 3.7 میلیون تن از صادرات فولاد خود به ایالات متحده را از دست بدهد.»
او افزود: «آمریکا دومین بازار بزرگ صادراتی برای تولیدکنندگان فولاد اتحادیه اروپا است و در سال 2024 حدود 16% از کل صادرات فولاد اتحادیه اروپا را تشکیل میدهد. از دست دادن بخش قابلتوجهی از این صادرات را نمیتوان با صادرات به سایر بازارها جبران کرد.»
گزارشی از پولیتیکو در 10 فوریه اعلام کرد که حدود 3.8 میلیون تن فولاد و آلومینیوم در سال 2023 از اتحادیه اروپا وارد ایالات متحده شده است، که این بلوک را به سومین واردکننده بزرگ این کشور تبدیل میکند. دادههای ذکرشده از پایگاه داده آمار تجارت کالای سازمان ملل متحد، مستقر در نیویورک، استخراج شده است.
✔️ خبر مرتبط: آمریکا فولاد و آلومینیوم خود را از کجا تامین می کند؟
در 6 فوریه، نمایندگان Eurofer هشدار دادند که افزایش عدم اطمینان اقتصادی در اروپا همچنان بر بازار فولاد در باقی سال 2025 تأثیر خواهد گذاشت و احتمالاً تا سال 2026 ادامه خواهد داشت. در آن زمان، این سازمان اعلام کرد که پیشبینی بهبود مصرف ظاهری فولاد در سال 2025 از 3.8 به 2.2% کاهش یافته است، در حالی که رکود در بخشهای مصرفکننده نهایی از 1.6% به 0.9% رسیده است.
هیچ امتیازی برای اوکراین در بحبوحه جنگ جاری وجود ندارد
در دسامبر 2021، اتحادیه اروپا توافقی با دولت ایالات متحده در مورد سهمیههای تعرفهای مربوط به واردات فولاد از این بلوک نهایی کرد. این توافق، واردات فولاد را از تعرفه 25% که توسط دولت اول ترامپ (2017-2021) در سال 2018 وضع شده بود، معاف کرد.
تعرفههای جدید همچنین هرگونه امتیاز به اوکراین را لغو میکند، که از کارخانههای نورد خود در بلغارستان و ایتالیا برای نورد فولادهای بلند و فولادهای تخت با استفاده از مواد نیمهساخته اوکراینی استفاده کرده است.
یک اعلامیه صادر شده توسط کاخ سفید بیان کرد: «به جای حمایت از صنعت فولاد اوکراین و کاهش آسیبهای اقتصادی ناشی از درگیریهای جاری، مزایای این معافیت موقت عمدتاً به تولیدکنندگان کشورهای عضو اتحادیه اروپا رسیده است که به طور قابلتوجهی صادرات بدون تعرفه کالاهای فولادی فرآوریشده از فولاد نیمهساخته اوکراینی به بازار ایالات متحده را افزایش دادهاند.»
در ادامه آمده است: «از سال 2021، واردات از اوکراین به طور ثابت 0.5% از کل واردات ایالات متحده را تشکیل داده است، در حالی که واردات از اتحادیه اروپا 11.2% افزایش یافته و به 14.8% رسیده است.
این امر باعث تسهیل فرار از هر دو اقدام ماده 232 و حقوق ضد دامپینگ شده است که در صورت واردات مستقیم محصولات نهایی از اوکراین پرداخت میشود.»
عدم اطمینان اروپا در مورد تعرفهها
یک معاملهگر به MetalMiner گفت که تعرفههای برنامهریزیشده در حال حاضر باعث ایجاد عدم اطمینان در بازار فولاد اروپا شده است. به عنوان مثال، کارخانههای فولاد در اروپا و آسیا شروع به عقبنشینی از انجام هرگونه معامله با ایالات متحده کردهاند. این موضوع نه تنها به دلیل ترس از تعرفههای آینده، بلکه به دلیل تعرفههای بازگشتی نیز است. این معاملهگر گفت: «شما نمیتوانید در برابر آن اقداماتی انجام دهید. در دوران خطرناکی هستیم.»
در همین حال، قیمتهای کویل گرم در بازار داخلی شروع به افزایش کرده است، چرا که انتظار میرود کارخانهها تولید را کاهش دهند تا در برابر افزایش عرضه محافظت کنند. این معاملهگر یادآور شد که کارخانهها «تا حدی بیمیل» به افزایش تولید خود هستند به دلیل ترس از تأثیرات مالی.
✔️ خبر مرتبط: چرا افزایش صادرات فولاد چین ادامه نخواهد داشت؟
تأثیر بر قیمتهای فولاد شروع به نمایان شدن کرده است. پیشنهادات برای محصولات تخت نورد شده در حال حاضر به 650 دلار به ازای هر تن متریک EXW برای تحویل در ماه مه رسیده است، در حالی که این رقم در اواخر ژانویه بین 660 تا 665 دلار بود. همچنین، قیمتهای سنگآهن با عیار 62% FE در تاریخ 13 فوریه به بالاترین حد خود یعنی 106.77 دلار به ازای هر تن رسید. (EXW مخفف "Ex Works" است، که به یک شرایط تجاری اشاره دارد که در آن فروشنده مسئولیت تحویل کالا را در محل خود دارد و خریدار تمام هزینهها و خطرات مربوط به حمل و نقل و تحویل کالا را بر عهده میگیرد. به عبارت دیگر، قیمت به ازای هر تن متریک در این شرایط، فقط شامل هزینه کالا در محل فروشنده است و هزینههای حمل و نقل، بیمه و سایر هزینهها بر عهده خریدار است.) (عیار آهن معمولاً به درصد آهن موجود در سنگآهن اشاره دارد و "FE" مخفف "Ferrum" است که نام لاتین برای آهن است. قیمتهای سنگآهن معمولاً بر اساس عیار آهن آن محاسبه میشوند، که نشاندهنده کیفیت و ارزش سنگآهن است. این قیمتها تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله عرضه و تقاضا، شرایط بازار جهانی، و هزینههای تولید قرار دارند.)
بر اساس دادههای وبسایت Trading Economics، این افزایش 8.15% نسبت به قیمت 98.72 دلار ثبتشده در 13 ژانویه را نشان میدهد. این قیمت همچنین 16.59% نسبت به 91.57 دلار گزارششده در 18 سپتامبر افزایش یافته است.
وحشت از افزایش قیمت فولاد اغراق آمیز است
یک شرکتکننده بازار اروپایی رویکرد احتیاطی در قبال تعرفههای جدید اتخاذ کرده است. او به اعمال تعرفه 25% بر تمام واردات از کانادا و مکزیک در تاریخ 1 فوریه توسط ایالات متحده اشاره کرد. این تعرفهها قرار بود از 4 فوریه اجرایی شوند، اما ترامپ بعداً با توقف 30 روزه موافقت کرد زیرا دو ایالت همسایه اقداماتی برای رفع نگرانیهای ایالات متحده در مورد امنیت مرز و قاچاق مواد مخدر انجام دادند.
این شرکتکننده بازار درباره تعرفههای برنامهریزیشده گفت: «همه نگران عواقب آن هستند. بیایید اول ببینیم آیا این موضوع به واقعیت میپیوندد قبل از اینکه دچار هراس شویم.»
منابع دیگر اشاره میکنند که حتی اگر تعرفهها به مرحله اجرا درآیند، ایالات متحده احتمالاً به واردات فولاد نیاز خواهد داشت، زیرا کارخانههای داخلی قادر به پاسخگویی به تقاضا نیستند. دادههای انجمن جهانی فولاد نشان میدهد که ایالات متحده در سال 2023 حدود 81.4 میلیون تن فولاد خام تولید کرده است، در حالی که مصرف ظاهری حدود 93 میلیون تن بوده است.
منابع همچنین به MetalMiner گفتند که بسیاری از مصرفکنندگان نهایی در کشور همچنان به دنبال فولاد از خارج، از جمله اروپا هستند. دلیل اصلی این امر این است که آنها به دنبال مواد با کیفیت بالاتر هستند که ممکن است از تولیدکنندگان داخلی در دسترس نباشد. این موضوع بیش از هر چیز دیگری پتانسیل تأثیرگذاری بر قیمتهای فولاد را دارد.
بیشتر بخوانید:
قیمت طلا حوالی 2943 دلار معامله میشود، در حالی که سرمایهگذاران به دلیل نگرانیهای جدید در مورد سیاست تجاری ایالات متحده به دنبال داراییهای امن بودند. به نظر میرسد سرمایهگذاران طلا در هفته گذشته در اطراف سطح 2880 دلار یک محدوده حمایتی قوی ایجاد کردند، که به تقویت حرکت مثبت برای این فلز گرانبها کمک میکند.
افزایش قیمت طلا پس از درخواست سناتور ایالات متحده، رند پل، برای بررسی ذخایر طلای ایالات متحده در فورت ناکس رخ داده است. پل پیشنهاد داده که وزارت کارایی دولت (DOGE) ایلان ماسک میتواند این بررسی را انجام دهد، که دوباره بحثها درباره شفافیت داراییهای سنتی در مقایسه با بیتکوین را شعلهور کرده است. گفته میشود فورت ناکس 147.3 میلیون اونس (4600 تن) طلا دارد، اما از سال 1974 هیچ بررسی مستقلی روی این ذخایر انجام نشده که باعث افزایش شک و تئوریهای توطئه درباره وجود واقعی و ارزش آنها شده است.
آگنه لینگه، رئیس بخش رشد WeFi، به وبسایت The Block گفت که هر گونه بررسی که عدم انطباق در ردیابی ذخایر طلای ایالات متحده را نشان دهد، میتواند توجیهی برای ارتقای سیستم با استفاده از فناوری قابل دسترسی عمومی مانند بلاکچین باشد. لینگه گفت: "با این کار، مقدار طلا در مخازن مختلف میتواند به صورتواقعی ردیابی و توسط هر کاربری تأیید شود، که امکان شفافیت بیشتری را فراهم میکند. در حالی که بحث درباره توکنیزه کردن (Tokenization) طلا در سطح ملی هنوز مطرح نشده است، ماسک به احتمال قرار دادن برخی از عملیات خزانهداری در بلاکچین اشاره کرده است. "کارآمدی موضوع جدید دولت ایالات متحده است و بلاکچین یک فناوری پویا است که میتواند به دستیابی به این هدف برای طلا و سایر زمینههای کلیدی که نیاز به پاسخگویی عمومی دارند، کمک کند."
اظهارات لینگه به تأیید قبلی ماسک از فناوری بلاک چین برای نظارت مالی اشاره دارد. ماسک در اوایل فوریه در پلتفرم X نوشت: "مقامات شغلی خزانهداری هر ساعت از هر روز با تأیید پرداختهایی که تقلبی هستند یا با قوانین مالی که توسط کنگره تصویب شدهاند، قانون را نقض میکنند. این مسئله باید همین حالا متوقف شود!" وقتی یکی از کاربران X پرسید آیا خزانهداری "باید به بلاکچین منتقل شود تا این اتفاق نیفتد"، ماسک پاسخ داد: "بله!"
افزایش قیمت طلا به دلیل نگرانیهای کلان اقتصادی
تحلیلگران بیتفینکس اشاره میکنند که افزایش قیمت طلا ناشی از تنشهای ژئوپلیتیکی، از جمله جنگ جاری در اوکراین و نگرانیها درباره سیاستهای تجاری ایالات متحده است. به گفته تحلیلگران، قدرت طلا همچنین تحت تأثیر عدم اطمینان ناشی از تلاشهای دوباره رئیسجمهور دونالد ترامپ برای افزایش تعرفههای تجاری قرار دارد.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ دقت ذخایر طلای فورت ناکس را بررسی خواهد کرد
پس از بازگشت به دفتر ریاست جمهوری، ترامپ تعرفههای جدیدی معرفی کرده و به اقدامهای متقابل بیشتر علیه کشورهایی که بر کالاهای آمریکایی تعرفه وضع میکنند، اشاره کرده است. تحلیلگران بیتفینکس گفتند که این اختلال در تجارت جهانی نگرانیهای اقتصادی را افزایش داده و سرمایهگذاران را به سمت طلا به عنوان یک دارایی امن سوق داده است. آنها افزودند که گمانهزنیهایی نیز درباره تعرفههای احتمالی بر روی خود طلا پس از تعرفه 25 درصدی بر فولاد و آلومینیوم به وجود آمده است. تحلیلگران بیتفینکس گفتند: "قیمت طلا به بیش از 2900 دلار در هر اونس افزایش یافته و ممکن است به 3000 دلار برسد، چرا که برخی از گمانهزنیهای تعرفهای شامل خود طلا نیز میشود."
تحلیلگران بیتفینکس گفتند: "ما شخصاً باور نداریم که ترامپ یک بررسی عمومی از ذخایر طلا انجام دهد، علیرغم برخی تئوریهای توطئه که ادعا میکنند ایالات متحده به اندازهای که تبلیغ میکند، ذخایر طلا ندارد." آنها افزودند: "اما اگر این موضوع ثابت شود، تأثیر جدی بر دلار آمریکا خواهد داشت و همچنین به طور منفی بر اقتصاد کلی تأثیر میگذارد."
حسابرسی ذخایر طلا فورت ناکس
تحلیلگران برنشتاین اضافه کردند که اگر بررسی ذخایر طلا در فورت ناکس نشان دهد که مقدار طلا کمتر از آن چیزی است که گزارش شده، احتمالاً ارزش دلار تضعیف خواهد شد. تحلیلگران بیتفینکس گفتند: "اگرچه دلار آمریکا دیگر تحت استاندارد طلا نیست، اما هر تصوری مبنی بر اینکه ایالات متحده طلا کمتری نسبت به آنچه قبلاً تصور میشد، در اختیار دارد، میتواند اطمینان را کاهش دهد."
آنها همچنین گفتند که بیتکوین، که به دلیل عرضه ثابت و شفافیت آن به عنوان "طلای دیجیتال" شناخته میشود، ممکن است در این شرایط بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. بیت کوین به عنوان یک راهحل شفاف برای مقابله با عدم اطمینان نسبت به ارزهای فیات یا ذخایر فیزیکی عمل میکند، به ویژه چون مقدار عرضه بیتکوین تغییر نمیکند. تحلیلگران بیتفینکس گفتند: "چشمانداز بررسی فورت ناکس میتواند شک و تردیدها درباره ذخایر متمرکز را تشدید کند و به جذابیت بیتکوین به عنوان یک جایگزین قابل تأیید و غیرمتمرکز کمک کند. اگر اطمینان به طلا تضعیف شود، سرمایهگذاران ممکن است به بیتکوین روی بیاورند تا در برابر عدم اطمینان سیستماتیک پوشش ریسک انجام دهند."
آگنه لینگه اضافه کرد که اگر یک بررسی نشان دهد که عدم انطباق وجود دارد، میتواند بر رشد اخیر قیمت طلا تأثیر بگذارد. لینگه گفت: "اگر طلا فیزیکی و طلا کاغذی اختلاف نشان دهند، تنها به این معنی است که انسانها به طور کلی قابل اعتماد نیستند یا اینکه سیستمی که برای نظارت بر این دارایی طراحی شده، قدیمی و دیگر کارآمد نیست." او افزود: "طلا به مدت چندین دهه در برابر عدم اطمینانهای اقتصادی موقت به عنوان یک دارایی امن باقی مانده است و اگر ایالات متحده یک نقص در سیستمهای خود برای حفاظت از این دارایی شناسایی کند، ممکن است تأثیراتی به وجود آید، اما این تأثیرات موقتی خواهد بود." (به طور کلی، طلا کاغذی (paper gold) به سرمایهگذاری در طلا به صورت غیرمستقیم اشاره دارد و میتواند شامل ریسکهای متفاوتی نسبت به خرید طلا فیزیکی باشد.)
طبق گزارش رویترز، در همین حال، گلدمن ساکس پیشبینی قیمت طلا در پایان سال را به 3100 دلار در هر اونس افزایش داده و دلیل آن را تقاضای قوی بانکهای مرکزی و افزایش موقعیتهای سفتهبازی عنوان کرده است. این موسسه همچنین اشاره کرده که عدم اطمینانهای سیاسی افزایش یافته — بهویژه نگرانیها در مورد تعرفههای ترامپ — میتواند قیمت طلا را تا 3300 دلار در پایان سال برساند، اگر تقاضای دارایی امن همچنان قوی باقی بماند. با توجه به اینکه قیمت طلا در حال حاضر 2925 دلار در هر اونس و 9.7% نسبت به ابتدای سال افزایش یافته، پیشبینی مثبت همچنان معتبر است.
بیشتر بخوانید:
بازار داخلی طلای چین در برخی حوزهها در ماه ژانویه بهبود یافت، در حالی که بانک مرکزی برای سومین ماه متوالی به خرید طلا ادامه داد. اگرچه واردات کاهش یافت و جریان سرمایه در ETFها منفی شد، اما به گفته ری جیا، رئیس بخش تحقیقات چین در شورای جهانی طلا (WGC)، سنتیمنت بازار نشان میدهد که مصرف طلا در آینده رو به افزایش است.
جیا اشاره کرد که طلا سال 2025 را قدرتمند آغاز کرد، بهطوری که قیمتهای معیار انجمن بازار شمش لندن (LBMA) و شانگهای بهترین عملکرد ماه ژانویه خود را در سالهای اخیر ثبت کردند.
او نوشت: «قیمت طلا در اولین ماه سال 2025 افزایش یافت؛ قیمت طلا در LBMA به دلار آمریکا 8% جهش کرد، در حالی که قیمت در بورس شانگهای (Shanghai Gold Exchange) به یوان چین 5 درصد رشد داشت.»
وی افزود: «تقویت ارز محلی و تعداد کمتر روزهای معاملاتی به دلیل تعطیلات سال نو چینی از 28 ژانویه تا 4 فوریه، منجر به عملکرد ضعیفتر نسبی قیمت طلا به یوان شد.»
او افزود: «تحلیل ما نشان میدهد که افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی – مانند سیاستهای تعرفهای دولت ترامپ – بهبود جریان سرمایه در ETFهای طلا و افزایش مجدد نگرانیها درباره تورم از عوامل اصلی رکوردشکنی قیمت طلا در ژانویه بودند.»
در همین حال، تقاضای عمدهفروشی بهصورت ماهانه بهبود یافت اما در مقیاس سالانه همچنان ضعیف ماند. جیا گفت: «125 تن طلا از بورس طلای شانگهای (SGE) خارج شد که نشاندهنده افزایش 3 درصدی ماهانه است.»
وی افزود: «تأمین مجدد موجودی از سوی خردهفروشان جواهرات، بانکها و سایر فعالان بازار قبل از تعطیلات سال نو چینی، که فصل اوج مصرف طلا در چین است، یکی از عوامل اصلی بود.»
او اذعان کرد: «اما تحقیقات میدانی ما پیش از تعطیلات در شنژن، که مرکز عمدهفروشی و تولید جواهرات طلای چین است، نشان میدهد که سنتیمنت بازار در میان خردهفروشان جواهرات طلا ضعیفتر از حد معمول بوده است.»
✔️ خبر مرتبط: تب طلا: چرا موسسات بزرگ شمش ها را از انگلیس خارج می کنند؟
وی افزود: «با افزایش شدید قیمت طلا و در نظر گرفتن الگوی تقاضای سال گذشته که نشاندهنده ضعف پایدار احتمالی بود، خردهفروشان جواهرات طلا انتظارات خود را از فروش تعطیلات کاهش دادند و نسبت به سالهای گذشته ذخایر کمتری انباشتند. این موضوع در کاهش 54 درصدی تقاضای عمدهفروشی طلا در ژانویه نسبت به سال گذشته نیز منعکس شده است. اما باید توجه داشت که ژانویه 2024 قویترین ماه ژانویه در تاریخ بود – و تقاضای امسال 37% کمتر از میانگین ده ساله بوده است.»
جریان سرمایه در صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) طلای چین نیز در ماه گذشته منفی شد. جیا گفت: «ETFهای طلای چین در ژانویه 2.8 میلیارد یوان (399 میلیون دلار آمریکا) خروج سرمایه داشتند که معادل کاهش 4.7 تنی در داراییهای آنها است.»
وی افزود: «پس از این خروج سرمایه ماهانه، ارزش کل داراییهای تحت مدیریت (AUM) آنها به 70 میلیارد یوان (9.8 میلیارد دلار آمریکا) کاهش یافت و مجموع داراییهای آنها به 110 تن رسید.»
شورای جهانی طلا (WGC) معتقد است که این خروج سرمایه عمدتاً به دلیل برداشت سود پیش از سال نو قمری بوده است تا از نوسانات بازارهای بینالمللی در زمانی که بازار محلی تعطیل است، اجتناب شود.
او افزود: «در همین حال، بهبود اشتهای ریسک سرمایهگذاران به دلیل انتشار دادههای قویتر از حد انتظار رشد اقتصادی در سهماهه چهارم و کل سال 2024 نیز ممکن است منجر به خروج سرمایه از طلا، بهعنوان یک دارایی امن، شده باشد.»
از سوی دیگر، داراییهای بانک مرکزی چین برای سومین ماه متوالی افزایش یافت. جیا گفت: «بانک مرکزی چین (PBoC) اعلام کرد که خرید طلای دیگری برای آغاز سال 2025 صورت گرفته است: افزایش 5 تنی، داراییهای رسمی طلای چین را به 2285 تن رساند که 5.9 درصد از کل ذخایر ارزی را تشکیل میدهد.»
وی افزود: «چین در سال 2024 مجموعاً 44 تن طلا خریداری کرد، با وجود این که در میانه سال به مدت شش ماه توقف داشت. ما معتقدیم که اقدام بانک خلق چین میتواند تأثیر مثبتی بر سنتیمنت سرمایهگذاران محلی طلا داشته باشد، همانطور که شواهد تجربی گذشته نشان داده است.»
و در حالی که دادههای نهایی واردات برای ماه ژانویه هنوز در دسترس نیست، واردات طلا در پایان سال 2024 با کاهش سالانه همراه بود. گزارش خاطرنشان کرد: «بر اساس آخرین دادهها از گمرک چین دسامبر شاهد واردات 84 تن طلا توسط چین بود که مجموع واردات سهماهه چهارم را به 270 تن رساند.»
«در حالی که واردات سهماهه چهارم نسبت به سال گذشته 14 درصد کاهش داشت، اما نسبت به سهماهه قبل بیش از 160 درصد افزایش یافت – ضعف سالانه و قدرت فصلی سهماهه چهارم با مشاهدات ما از تقاضای طلا در چین در طول این فصل همراستا است.»
چین در سال 2024 مجموعاً 1225 تن طلا وارد کرد که کاهش 14 درصدی نسبت به سال گذشته و 16 درصد کمتر از میانگین پنج ساله پیش از دوران ویروس کرونا به میزان 1460 تن بود. جیا گفت: «ما در سال 2024 روندهای مشابهی را در مصرف طلا در چین مشاهده کردیم که 10 درصد نسبت به سال 2023 کاهش یافت و این منجر به کاهش واردات شد.»
با نگاه به آینده، جیا گفت که دوره تعطیلات سال نو بین اواخر ژانویه و اوایل فوریه نشانههایی از احیای مصرف را نشان داد. او اشاره کرد: «برای مثال، درآمدهای سینما در طول تعطیلات به بالاترین سطح تاریخی خود رسید و هزینههای مصرفکننده در زمینه غذا و سفر نسبت به همان دوره در سال 2024 افزایش یافت.»
وی افزود: «مصرف طلا نیز رونق داشت. اطلاعات مختلف نشان میدهد که فروشگاههای جواهرات طلا در طول تعطیلات فعال بودند. در عین حال، افزایش قیمت طلا همچنان مصرفکنندگان را به سمت محصولات سبکتر سوق میدهد.»
جیا گفت که وضعیت سرمایهگذاری در چین نیز در حال بهبود است. او نوشت: «عملکرد قوی قیمت طلا، اعلام خریدهای مداوم بانک مرکزی و نوسانات ارز محلی همچنان توجه سرمایهگذاران به طلا را افزایش میدهد.»
وی افزود: «در حال حاضر، جستجوهای آنلاین برای طلا به بالاترین سطح قبلی خود در سال 2013 رسید، زمانی که تقاضای طلا در چین به بالاترین سطح تاریخ خود افزایش یافت. گفتگوهای ما با فعالان بازار نشان میدهد که فروش شمشهای طلا همچنان با همان سرعت چشمگیر سال 2024 ادامه دارد و حتی منجر به کمبود موجودی در برخی موارد شده است.»
شورای جهانی طلا معتقد است که این روند مثبت اخیر میتواند ادامه یابد. جیا گفت: «از نظر وزنی، تقاضا برای جواهرات طلا ممکن است همچنان ضعیف بماند - اگرچه انگیزههای حفظ ارزش برخی حمایت را فراهم میکنند - اما فروش شمش و سکه باید همچنان پررونق باشد و هرگونه تعدیل قیمت طلا میتواند بهعنوان یک فرصت خوب برای ورود به بازار تلقی شود.»
وی افزود: «در نهایت، ما معتقدیم که اعلام اخیر تغییرات سیاستی که به ده بیمهگر چینی اجازه میدهد تا حداکثر 1 درصد از کل داراییهای هر شرکت را در طلا فیزیکی خریداری کنند، بهعنوان یک آزمایش، باید حمایت بلندمدتتری برای تقاضای سرمایهگذاری طلا در بازار محلی فراهم کند.»
بیشتر بخوانید:
طبق گفته گلدمن ساکس، کاهش احتمالی تحریمها علیه روسیه در صورت برقراری آتشبس یا توافق با اوکراین، تأثیر قابلتوجهی بر عرضه نفت روسیه به بازار نخواهد داشت.
با آغاز مذاکرات آمریکا و روسیه درباره اوکراین و احتمال نزدیکی اقتصادی میان دو کشور، فعالان و تحلیلگران بازار نفت شروع به بررسی این احتمال کردهاند که در صورت موفقیت آمیز بودن مذاکرات صلح، تحریمهای اعمالشده بر صادرات نفت روسیه ممکن است کاهش یابد.
با این حال، گلدمن ساکس معتقد است که عرضه نفت روسیه به بازار به دلیل سهمیهبندی خودخواسته ناشی از مشارکت در توافق تولید اوپک پلاس محدود شده است، نه به دلیل تحریمها.
تحلیلگران گلدمن ساکس در یادداشتی که روز چهارشنبه توسط رویترز منتشر شد، نوشتند: "ما بر این باوریم که تولید نفت خام روسیه به دلیل هدف تولید 9.0 میلیون بشکه در روز اوپک پلاس محدود شده است، نه به دلیل تحریمهای فعلی که بر مقصد نفت صادراتی تأثیر میگذارد.
اوایل این هفته، بانک آمریکا اعلام کرد که اگر مذاکرات اوکراین به توافقی منجر شود و احتمال کاهش تحریمها علیه صادرات نفت خام و محصولات نفتی مسکو وجود داشته باشد، قیمت نفت برای شاخص برنت ممکن است تا 10 دلار در هر بشکه کاهش یابد.
تحلیلگران بانک آمریکا گفتند: "اگر تحریمها کاهش یابد، قیمت نفت خام برنت ممکن است 5 تا 10 دلار در هر بشکه افت کند، چرا که در این صورت نفت روسیه دیگر نیازی به سفر طولانی به هند یا چین نخواهد داشت و عرضه بیشتری به بازار میآید."
این بانک میگوید که اگر تحریمها کاهش یابد، به خصوص به دلیل افزایش عرضه دیزل از روسیه، ممکن است حاشیه سود تصفیه نفت در سطح جهانی کم شود.
در میان عدم قطعیت در ژئوپلیتیک و به ویژه در سیاست خارجی ایالات متحده، در روزهای اخیر حدس و گمانها در مورد اینکه گروه اوپک پلاس ممکن است مجدداً آغاز کاهش تولید در آوریل را به تعویق بیندازد، افزایش یافته است.
بلومبرگ روز دوشنبه به نقل از نمایندگان اوپک پلاس گزارش داد که این ائتلاف در حال بررسی تأخیر در افزایش عرضه است، علیرغم درخواستهای رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، مبنی بر اینکه اوپک باید قیمتهای نفت را کاهش دهد.
با این حال، الکساندر نواک، معاون نخستوزیر روسیه، روز دوشنبه گفت که اوپک پلاس هنوز در مورد تأخیر در افزایش عرضه نفت که در حال حاضر برای آغاز در آوریل برنامهریزی شده، بحث نکرده است.
بیشتر بخوانید:
رکود سال 1929 بسیار گسترده، عمیق و طولانی بود چرا که نظام اقتصادی بین المللی به دلیل ناتوانی بریتانیا و عدم تمایل ایالات متحده در پذیرش مسئولیت تثبیت آن، بیثبات شده بود.
این نتیجهگیری تاریخنگار اقتصادی، چارلز کیندلبرگر، دربارهی دلیل تبدیل شدن رکود بزرگ به یک فاجعهی بینالمللی بود. او استدلال کرد که اقتصاد جهانی به یک هژمونی (Hegemony) نیاز دارد: رهبری که مایل باشد برای خیر همگان، هزینهها و ریسکهایی را بپذیرد. او نوشت: «برای اینکه اقتصاد جهانی تثبیت شود، باید یک تثبیتکننده وجود داشته باشد، یک تثبیتکنندهی واحد.»
سالها پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا نقش رهبر را داشت. از بحران بدهیهای آمریکای لاتین در دهه 1980 تا بحران مالی آسیا در 1997 و بحران جهانی 2008-2009، واشنگتن مدیریت بحرانها را بر عهده داشت و از این راه سود برد.
با این حال، توانایی آمریکا برای ایفای نقش هژمونی به دلیل رشد چین رو به افول است. پس از آن که ترامپ هفته گذشته در مونیخ به وضوح اعلام کرد که دیگر تضمینکننده امنیت اروپا نیست، اکنون چه کسی میتواند باور کند که اقتصاد جهانی را پشتیبانی خواهد کرد؟
چین، از سوی خود، هیچ تمایلی به پذیرش این مسئولیت نشان نمیدهد. بلکه، با ایجاد یک رکود تورمی داخلی که سایر کشورها ناچار به جذب آن هستند، بهعنوان یک نیروی بیثباتکننده عمل میکند. در شرایطی که هیچ کشور یا بلوک واحدی بهاندازه کافی بزرگ نیست که سلطه داشته باشد یا تمایلی به رهبری ندارد، ما در حال ورود به عصر جدید و خطرناکی از بیثباتی هستیم.
کیندلبرگر نوشت که در دهه 1930، بدون یک هژمونی اقتصادی، هیچکس وجود نداشت که سه وظیفه اساسی را بر عهده بگیرد: حفظ بازاری نسبتاً باز که کشورهای دچار بحران بتوانند کالاهای خود را در آن به فروش برسانند، ارائه وامهای بلندمدت به کشورهای گرفتار، و ایفای نقش یک بانک مرکزی جهانی که در زمان بحران، اعتبارات کوتاهمدت را در ازای وثیقه تأمین کند. نتیجه این وضعیت، حمایتگرایی، کاهش ارزش ارزها، کشمکش بر سر بدهیهای جنگ و بحرانهای مالی مسری بود که از یک مرکز به مرکز دیگر سرایت میکرد.
✔️ خبر مرتبط: تاریخ تکرار می شود: ترامپ در آستانه اشتباهات اقتصادی بایدن
حتی در دوران رونق اقتصادی، ایالات متحده دیگر تمایلی به ارائه این خدمات ندارد، یا تنها در ازای بهایی مشخص آنها را ارائه میدهد. علاقه دونالد ترامپ به تعرفهها در حال تبدیل شدن به یک رویه دائمی است. او وامهای بلندمدت را حمایتی نمیداند، بلکه معتقد است کمک آمریکا به اوکراین یک سرمایهگذاری است که باید سود داشته باشد.
آمریکاییها ممکن است در پاسخ بگویند: چرا باید این کار را برای جهان انجام دهیم؟ این پرسش، پرسشی منطقی است، اما اگر آمریکا این نقش را بر عهده نگیرد، پس چه کسی خواهد گرفت؟ و اگر پاسخ «هیچکس» باشد، آنگاه ما به دهه 1930 بازگشتهایم و باید خود را برای چالشهای آن دوران آماده کنیم.
بین دهه 1930 و امروز تفاوتهایی وجود دارد که حداقل تا حدی ثبات بیشتری به سیستم میدهد. اگر نرخهای ارز شناور به درستی عمل کنند، باید تعرفههای ترامپ را جبران کنند. تا زمانی که ایالات متحده بیشتر از آنچه تولید میکند مصرف کند، به بازار جهانی خدمات خواهد داد.
نهادهای برتون وودز — بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول — هنوز وجود دارند تا به کشورهای در حال بحران وامهای بلندمدت ارائه دهند، در حالی که شبکه خطوط مبادله ارزی که بر محور فدرال رزرو آمریکا استوار است، مکانیزمی برای تأمین نقدینگی بینالمللی در زمانهای بحران به شمار میرود. ذخایر بزرگ ارزهای خارجی که چین و دیگر کشورهای آسیایی جمعآوری کردهاند، به آنها مقداری اطمینان ارائه میدهد.
اما هیچ یک از این موارد نباید اطمینان زیادی ایجاد کند. صندوق بینالمللی پول در پذیرش یونان، ایرلند و آرژانتین با مشکلاتی مواجه شد؛ یک بحران در یک اقتصاد بزرگ میتواند منابع آن را بهطور کامل تحت فشار قرار دهد. بهطور معمول، رهبری آمریکا برای حرکت دادن صندوق بینالمللی پول ضروری است و به دلایل مشابه، تصور اینکه کشورهای آسیایی بهعنوان یک گروه در زمان نیاز وام ارائه دهند، دشوار است. تمایل آمریکا به تحمل دلار قوی و تأمین نقدینگی بخشی از چارچوب کنونی است، اما در زمانهای بد، قطعاً تحت آزمون قرار خواهد گرفت.
کیندلبرگر کتاب "جهان در رکود" را در سال 1973 منتشر کرد و آن را با چند جمله دربارهی "ارتباط با دهه 1970" به پایان رساند. نگرانی او در آن زمان درباره بنبست میان یک آمریکا در حال افول و یک جامعه اقتصادی اروپا در حال رشد بود — ترسی که اکنون، 50 سال بعد، به نظر میرسد آنقدر قدیمی و دلانگیز است که جذابیت خاصی دارد. او امیدوار بود که «نهادهای بینالمللی با اختیارات و حاکمیت واقعی» شکل بگیرند. امروزه، آن هم غیرواقعبینانه به نظر میرسد.
«ارتباط با دهه 2020» کتاب کیندلبرگر بسیار بیشتر و تیرهتر است. ما با دو ابرقدرت رقیب، ایالات متحده و چین، مواجهایم. هر دو خود را بهعنوان هژمونی میدانند، اما هیچکدام مایل به پذیرش مسئولیتهای این نقش نیستند. ایالات متحده به هر کسی که تهدیدی برای برتری دلار باشد، وعده انتقام میدهد، در حالی که اقدامات خود آن برتری را زیر سؤال میبرد. چین نیز از عدم وضعیت خود در نظام اقتصادی کنونی شکایت دارد، در حالی که خود نقش اصلی در بیثباتی آن را ایفا میکند.
با کمی شانس، ممکن است هیچ بحرانی در مقیاسی که نیازمند به رهبر و هماهنگ کننده جهانی برای حل و فصل باشد، پیش نیاید — اما شانس در نهایت همیشه تمام میشود. تقویت نهادهای بینالمللی منطقی است. همچنین منطقی است که سیاستهای داخلی معقولی را اجرا کنیم و به مهربانی بیگانگان وابسته نشویم؛ یک حقیقت غیرمفید، مانند توصیهای برای جلوگیری از آتشسوزی در خانه.
کیندلبرگر نوشت: «اگر رهبری به معنی مسئولیتپذیری برای کمک به جامعه باشد، نه سوءاستفاده از دیگران یا کسب اعتبار شخصی، ارزشمند است.»» ایالات متحده، با تمام ناکامیهایش، آن نوع رهبری را ارائه میداد. جهان با نگرانی در انتظار تجربه یک بحران اقتصادی یا مالی بدون این نوع رهبری است.
بیشتر بخوانید:
وقتی صحبت از بیت کوین در مقابل طلا میشود، طلا بازار قدیمیتر و پختهتری دارد. بیت کوین طلای دیجیتال نیست؛ بلکه موارد استفاده متفاوتی دارد. با این حال، بین این دو دارایی شباهتی وجود دارد.
طلا از طریق میلیونها سال انتخاب طبیعی در DNA ما ریشه دوانده است.
بیت کوین بیشتر به عنوان فرار سرمایه برای ثروتمندانی که در حال گریز هستند، مناسب است. میتوان تصور کرد که بسیاری از تبهکاران برای فرار از موقعیتهای وخیم خود، به جای مقادیر زیاد و دستوپاگیر پول نقد و طلا، از رمزارز استفاده میکنند. (فرار سرمایه (Capital flight) در اقتصاد زمانی اتفاق میافتد که پول یا داراییها در نتیجهٔ یک پیامد اقتصادی به سرعت از کشور خارج میشوند. این پیامد اقتصادی میتواند شامل افزایش مالیات بر سرمایه یا سرمایه داران یا در نتیجهٔ قصور دولت نسبت به بدهیهای خویش باشد و که با برآشفتن سرمایه گذاران موجب شود داراییهای خود در آن کشور را کاهش داده یا به بیان دیگر اعتماد خود به توانمندی اقتصاد را از دست بدهند.)
با این حال، رمزارز ابزار مناسبی برای ذخیره ثروت نیست. بیت کوین امن نیست. چیزی به نام کیف پول سرد وجود ندارد - یا حداقل، نه در دمای صفر مطلق! فورت ناکس امنتر از کیف پول ساتوشی است.
ناامیدکننده است که تقریباً هر روز شاهد آن هستیم که رمزارزهای به اصطلاح "امن"، به همان اندازهی یک ساعت رولکس طلایی در یک منطقهی قرمز در ساعت یک بامداد، آسیبپذیر هستند. این یکی از چندین ضعف کنونی رمزارزها است که باعث میشود بیت کوین هرگز جایگزین طلا نشود—و چه بسا نتواند جایگزین ارزهای فیات هم بشود.
اما بیایید بحثهای تکراری بین طرفداران دوآتشه بیت کوین و طرفداران قدیمی طلا را کنار بگذاریم و به وضعیت کنونی نگاه کنیم.
✔️ خبر مرتبط: طلا به 3000 دلار نزدیک می شود: مقایسه صعود طلا با بیتکوین و بازار سهام
بیت کوین در وضعیت تعادل قرار دارد. این تعادل، همان طور که انتظار میرود، با نوسانات زیادی همراه است، اما واضح است که در حال حاضر به هیچ سمتی حرکت نمیکند. با این حال، زمانی که سرانجام حرکت کند، این حرکت چشمگیر خواهد بود - چه به سمت بالا، چه به سمت پایین.
این ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما برای یک معاملهگر، نکتهای حیاتی است. بریک اوت قیمتی (breakout) در راه است و معاملهگران برای همراهی با آن وارد موقعیتهای معاملاتی خواهند شد.
پیش از یک شکست قیمتی - مگر اینکه اتفاق غیرمنتظرهای رخ دهد - دامنهی نوسانات معمولاً فشردهتر میشود، زیرا بازار در حال تصمیمگیری است. وقتی نوسان به سطح پایینی میرسد، شکست رخ میدهد. این الگو در رالیهای قبلی بیت کوین تکرار شده است و ما از آن برای پیشبینی شکستهای قیمتی استفاده کردهایم.
احتمالاً شاهد تکرار این الگو خواهیم بود - مگر اینکه یک رویداد غیرمنتظره روند را بر هم بزند.
✔️ خبر مرتبط: چرا آمریکایی ها طلا و سهام را برای خرید بیتکوین می فروشند؟
از نظر من، وضعیت فعلی صعودی به نظر نمیرسد، بلکه کاملاً متعادل است. با این حال، حبابی که در توکنهای رمزارزها مرتبط با هوش مصنوعی شکل گرفت و سپس فروکش کرد، نشانهی خوبی برای ادامهی شادی در بازار رمزارزها نیست، زیرا از نظر تاریخی، چنین هیجاناتی اغلب پایان یک روند صعودی را نشان دادهاند.
اما هنوز زمان تسلیم شدن نیست - بهترین راه در حال حاضر رصد و انتظار است.
طلا، از سوی دیگر، داستان کاملاً متفاوتی دارد:
نمودار نشاندهندهی یک الگوی کلاسیک از رشد انفجاری است.
در حال حاضر، طلا در حال جهش است، در حالی که بیت کوین همچنان در یک محدودهی نوسانی گرفتار مانده و بیثبات است.
طلا برای جنگ است در حالی که بیت کوین برای فرار مناسب است. البته ممکن است که جنگ (طلا) قبل از فرار (بیت کوین) رخ دهد و هر دوی آنها نیز ممکن است به اوج برسند. اما این فقط یک حدس و گمان است.
نکتهی کلیدی این است که بر اساس آنچه میبینید، معامله کنید، نه آنچه فکر میکنید. و در حال حاضر، نمودارها نشان میدهند که طلا "بچهی باحال" در بازار است، در حالی که این رمزارز به نظر خسته میرسد.
هیچ تعارض وجودی بین طلا و رمزارزها وجود ندارد. هر دوی اینها داراییهایی هستند که به دلار ارزیابی میشوند، نه برعکس. با این حال، تنها طلا به نظر میرسد که یک شرط مطمئن و قوی به حساب میآید.
به یاد داشته باشید که نمودارها منعکسکننده آنچه قبلاً اتفاق افتادهاند، هستند و جایی که طلا امروز معامله میشود احتمالاً زنگ هشداری زودهنگام از فشارهای اقتصادیای است که این هفته ایالات متحده به اروپا وارد کرده است. اگر این موضع ایالات متحده استراتژیک باشد - و در نهایت باید هم باشد - آنگاه طلا به طور مداوم رشد خواهد کرد.
طلا برای زمان جنگ است.
بیشتر بخوانید:
یک موج عظیم از طلا و نقره به ایالات متحده سرازیر شده است چرا که بانکهای طلا و نقره و سایر بازیگران بازار برای مقابله با تهدیدهای احتمالی تعرفهها اقدام به پوشش ریسک کردهاند. این تقاضا به افزایش قیمتهای طلا و نقره کمک کرده و پریمیومهای قابل توجهی در بازارهای آمریکای شمالی ایجاد کرده است، اما یک شرکت تحقیقاتی میگوید که نگرانیها در مورد تعرفهها اغراقآمیز است.
در یک یادداشت تحقیقاتی روز دوشنبه، تحلیلگران کامودیتی در BCA Research اعلام کردند که یک موقعیت فروش تاکتیکی در نقره ایجاد کردهاند تا به عنوان یک بازی مخالف در برابر تهدید تعرفه عمل کنند.
تحلیلگران گفتند: "احتمال قابل توجهی وجود دارد که ایالات متحده تعرفههای وارداتی بر طلا، نقره، پلاتین و مس اعمال نکند. هیچ انگیزه اقتصادی یا سیاسی قوی برای ایالات متحده وجود ندارد تا این تعرفهها را بر روی این فلزات اعمال کند." آنها افزودند: "با توجه به اینکه آخرین افزایش قیمت فلزات گرانبها به دلیل انتظارات از تعرفههای وارداتی ایالات متحده بوده است، سرمایهگذاران باید به افزایش اخیر قیمتهای طلا، نقره، مس و پلاتین واکنش منفی نشان دهند."
موقعیت فروش شرکت مستقر در مونترال در نقره در حالی اتخاذ شده است که این فلز گرانبها در روز جمعه شاهد یک شکست ناامیدکننده بالای 34 دلار به ازای هر اونس بود. پس از اینکه قیمت به 34.24 دلار به ازای هر اونس رسید، نقره به سرعت کاهش یافت و هفته را زیر 33 دلار به ازای هر اونس به پایان رساند.
در همین حال، فشار فروش در روز جمعه قیمت طلا را به سطح حمایتی اولیه 2900 دلار به ازای هر اونس رساند. این فلز زرد توانسته است این سطح را حفظ کند و شاهد برخی از حرکات خرید ملایم است. معاملات آتی طلا برای ماه آوریل آخرین بار به قیمت 2946.70 دلار به ازای هر اونس انجام شد که 1.5% افزایش را در طول روز نشان میدهد.
✔️ خبر مرتبط: آیا نقره برنده واقعی صعود طلای ۳۰۰۰ دلاری خواهد بود؟
تحلیلگران BCA در بررسی عدم تطابق در بازارهای فلزات جهانی اشاره کردند که از منظر تجاری، میتوان برای تعرفههای ایالات متحده بر روی فولاد و آلومینیوم دلیلی ارائه کرد، چرا که این تعرفهها تأثیرات بیشتری بر تعادل تجاری کشور دارند. با این حال، تحلیلگران گفتند که طلا، نقره و مس تأثیر بسیار کمتری بر تولید ناخالص داخلی (GDP) دارند.
تحلیلگران گفتند: "در مورد طلا، ایالات متحده به ترتیب 6% و 5% از تولید جهانی را تولید و مصرف میکند. صادرات خالص آن در سال 2023 به 12.8 میلیارد دلار رسید که تنها 0.05% از تولید ناخالص داخلی (GDP) را نمایان میکند. همچنین، سهم معدنکاری طلا در اقتصاد ایالات متحده ناچیز است. بنابراین، تعرفهها بر روی طلا به اقتصاد ایالات متحده کمکی نخواهد کرد." آنها افزودند: "برعکس، تعرفههای وارداتی بر طلا، سرمایهگذاران آمریکایی را در وضعیت نامساعدی قرار میدهد و جریان بیشتری از طلا را به چین تسهیل میکند. این چیزی نیست که دولت ایالات متحده بخواهد به آن دست یابد."
BCA همچنین اشاره کرد که اگر دولت ایالات متحده قرار بود تعرفهای بر طلا و نقره اعمال کند، احتمالاً آنها را همراه با تعرفههای مربوط به فولاد و آلومینیوم شامل میشدند.
در حالی که BCA بهطور تاکتیکی در سمت فروش نقره وجود دارد، همچنان نسبت به طلا خوشبین هستند، هرچند که پتانسیل اصلاح در کوتاهمدت را نیز دارند.
تحلیلگران گفتند: "بازار نقره به طور نسبی کمعمقتر و کمتر نقدشونده است، که آن را در برابر هر گونه کاهش قیمت در کوتاهمدت نسبت به طلا آسیبپذیرتر میکند. هرگونه ضعف در کوتاهمدت، فرصتی جذاب برای افزایش قرارگیری چرخهای و ساختاری در برابر این فلز زرد را فراهم میآورد."
بیشتر بخوانید:
یک راه مطمئن برای شناختن زمانی که کسی در تلاش است شما را فریب دهد وجود دارد: اگر کسی وعده میدهد که میتواند چیزی را بدون هیچ هزینه یا تلاشی به دست بیاورد — چه این وعده کاهش مالیات باشد که هزینهاش خود به خود جبران میشود یا یک استراتژی سرمایهگذاری که بازده بالاتر و ریسک کمتری را ارائه میدهد — باید هوشیار باشید.
جیسون فرمن، که ریاست شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید را در دوره باراک اوباما بر عهده داشت و اکنون در دانشگاه هاروارد تدریس میکند، بهتازگی یک نقد دقیق از سیاستهای اقتصادی رئیسجمهور پیشین جو بایدن منتشر کرده است. او بسیاری از اشتباهات سیاسی را شناسایی میکند و همچنین چند مورد که بهدرستی انجام شدهاند. اما نکته اصلی او یک اصل بنیادین در سیاستگذاری اقتصادی است: همه انتخابها با بده بستان همراه هستند.
دولت بایدن معتقد بود که میتواند تریلیونها دلار هزینه کند بدون اینکه اقتصاد داغ شود، اما در عوض با افزایش تورم مواجه شد. این دولت سعی کرد با ارائه یارانههای کلان، صنعت نیمههادیها را احیا کند و سپس از هر گیرندهای خواست تا خدمات مراقبت از کودک ارائه دهد، از قوانین سختگیرانه پیروی کند و فقط کارگران عضو اتحادیه استخدام کند. دولت به این وعده باور داشت که ایالات متحده میتواند یک اقتصاد سبز برای نجات کره زمین بسازد بدون اینکه هیچکس مجبور به پرداخت بیشتر یا کاهش مصرف باشد. در نهایت، اقتصاد پس از پاندمی ویروس کرونا بهبود یافت، اما دستمزدهای واقعی بهسختی افزایش یافت، ریسک تورم دوباره بازگشت و ایالات متحده در بدهی عمیقتری قرار گرفت.
دولت رئیسجمهور دونالد ترامپ نیز در حال انجام برخی از همان اشتباهات است. آنها میگویند که تعرفهها هزینهای برای مصرفکنندگان یا تولیدکنندگان داخلی نخواهند داشت — در بلندمدت. آنها استدلال میکنند که اگر دولت مقررات را کاهش دهد و بهطور کارآمدتری عمل کند، رشد اقتصادی کافی برای تأمین هزینههای کاهش مالیات و کاهش نگرانیها درباره بدهی وجود خواهد داشت.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: شاید بدهی کمتری داشته باشیم
هیچیک از اینها به احتمال زیاد اتفاق نخواهد افتاد. بله، دولت نیاز دارد تا هدررفتها و مقررات اضافی را کاهش دهد، و برخی از کاهشهای مالیاتی میتوانند رشد را افزایش دهند. اما حتی در بهترین سناریو، رشد اضافی بهاندازهای نخواهد بود که بتواند هزینههای خود را جبران کند، چه برسد به اینکه بتواند هزینههای تعهدات بدون تأمین مالی که در دهه آینده به سررسید میرسند را پوشش دهد.
البته، وعدههای سیاسی مبنی بر ارائه چیزی بدون هزینه پدیدهای نو نیست. و این تنها در سیاست نیست؛ تقریباً هر کلاهبرداری مالی یا حباب اقتصادی در افسانهای ریشه دارد که میتوان بازدههای بالاتری را با ریسک کمتر به دست آورد. اما باور به یک نهار رایگان اخیراً رایجتر شده است.
دو نکته از دانشهای متعارف که پس از سال 2008 شکل گرفتند، به این توهم جمعی دامن زدند که هر دوی آنها نادرست هستند. یکی این است که بهتر است تحرک اقتصادی بیشتری ارائه شود تا اینکه کمبود داشته باشیم. دیگری این است که نگرانیها درباره تورم و نرخهای بهره بالاتر از موارد گذشته است.
قانون بهبود و بازسازی آمریکا، که در سال 2009 امضا شد، هزینهای بیش از 800 میلیارد دلار داشت، اما برخی اقتصاددانان در آن زمان (و هنوز هم معتقدند) که باید بزرگتر میبود و میگویند که این قانون به کندی غیرضروری بهبودی از رکود 2008 کمک کرده است. در همین حال، فدرال رزرو برای سالها پس از بحران به حالت تحریک کامل درآمد و به گسترش ترازنامه خود ادامه داد. با وجود بدهی اضافه شده و سیاست پولی انبساطی، انتظار میرفت که تورم و نرخهای بالاتر به وجود بیایند — اما هرگز محقق نشدند.
آنچه که سیاستگذاران از این تجربه دریافت کردند این بود که هیچ مقدار هزینهکرد یا سیاست پولی انبساطی نمیتواند نرخهای بهره یا تورم را افزایش دهد. بنابراین، آنها میتوانند به هر اندازه که میخواهند و به هر طریقی که میخواهند، تحریک کنند، بدون اینکه هزینهای داشته باشد. تا زمانی که نرخهای بهره نزدیک به صفر هستند، این موضوع تا حدودی درست است؛ بعد از همه، افزایش بدهی تقریباً هزینهای ندارد و به نظر میرسد که به صرفه باشد به شرطی که مقداری رشد مثبت ایجاد کند.
متأسفانه، هیچ شرایط مالی برای همیشه پایدار نیست و این شامل نرخهای بهره نزدیک به صفر نیز میشود. با این حال، بدهی معمولاً بهطور دائمی باقی میماند.
نرخهای پایین این توهم را ممکن کردند. اما این موضوع عمیقتر است: دهه گذشته شاهد واکنشی از سمت چپ و راست علیه نئولیبرالیسم بود، باوری که معتقد است سیاستهای مبتنی بر بازار بیشتر و تجارت آزاد میتوانند رشد اقتصادی بهتری به ارمغان بیاورند. همانطور که کلایو کروک اشاره کرده است، رد نئولیبرالیسم در واقع رد این اصل است که هر سیاستی شامل معاوضهها میشود. نئولیبرالیسم وعده رشد مداوم یا از بین بردن احتمال از دست دادن شغل را نمیدهد. با این حال، در مجموع، برندگان و رشد بیشتری نسبت به گزینههای دیگر ایجاد میکند.
بیشتر بخوانید:
ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان و رئیس دپارتمان کارآمدی دولت (D.O.G.E)، میمهایی را به اشتراک گذاشت که نظریههای توطئه قدیمی درباره وضعیت ذخایر طلای دولت آمریکا در فورت ناکس را مطرح میکردند. در همین حال، یک سیاستمدار برجسته از این فرصت نادر برای نگاهی به داخل این تأسیسات بهشدت محافظتشده استقبال کرد.
از روز شنبه، ماسک چندین پست در شبکههای اجتماعی منتشر کرد که وضعیت ذخایر بدنام طلای دولت در فورت ناکس را زیر سؤال میبرد. او پرسید که آیا طلا "هنوز آنجاست" یا "از بین رفته است" و خواستار یک "بازدید ویدیویی زنده" از این تأسیسات شد.
سناتور رند پال، نماینده جمهوریخواه ایالت کنتاکی، در پاسخ به یکی از پستهای ماسک که خواستار حسابرسی سالانه از فورت ناکس بود، نوشت: "بیایید این کار را انجام دهیم."
هیچ مدرکی برای تأیید نظریه ماسک درباره ناپدید شدن طلا وجود ندارد، اما وضعیت این ذخیره بهشدت محرمانه نگه داشته شده است.
بر اساس دادههای ضرابخانه ایالات متحده، خزانهداری فورت ناکس در ایالت کنتاکی 147.3 میلیون اونس طلا نگهداری میکند که معادل حدود 59% از کل ذخایر طلای وزارت خزانهداری است.
با قیمت بیش از 2930 دلار برای هر اونس در بازار آزاد روز سهشنبه، طلای فورت ناکس ارزشی معادل 435 میلیارد دلار دارد که از ارزش بازار باارزشترین شرکت عمومی اروپا، گروه LVMH (مالک تیفانی و لویی ویتون)، بیشتر است.
با این حال، دولت ارزش طلای فورت ناکس را بر اساس قیمت دفتری تعیینشده توسط دولت، یعنی 42.22 دلار برای هر اونس، تنها 6 میلیارد دلار ثبت کرده است.
چه کسانی در فورت ناکس حضور داشته است؟
خزانه فورت ناکس تاکنون تنها سه بار درهای خود را به روی افراد غیرمجاز گشوده است: در سال 1943 برای رئیسجمهور فرانکلین دی. روزولت، در سال 1974 برای 10 عضو کنگره بهمنظور زدودن «تار عنکبوتها» و «اطمینانبخشی به مردم که طلای آنها سالم و دستنخورده است» و در سال 2017 برای هیئتی شامل سناتور میچ مککانل، نماینده جمهوریخواه کنتاکی، و استیون منوچین، وزیر خزانهداری وقت. تردیدهای مطرحشده توسط ماسک درباره مطابقت ذخایر طلای فورت ناکس با حسابداری دولت، شباهتهایی به این بازدیدهای تاریخی دارد؛ مقاله نیویورک تایمز درباره بازدید سال 1974 با این تیتر منتشر شد: «بازدیدکنندگان نگاهی به طلای فورت ناکس انداختند—طلا آنجا است.»
آمریکا چقدر طلا دارد؟
ایالات متحده بهطور قابلتوجهی بزرگترین نگهدارنده طلا در جهان است و 8133 تن از این فلز گرانبها را در ذخایر خود دارد، که بیش از دو برابر میزان طلای نگهداریشده توسط بزرگترین دارنده بعدی، یعنی آلمان، است. براساس سازمان جهانی طلا (World Gold Council)، ذخایر طلاي ایالات متحده تقریباً 4% از مجموع طلاي موجود در سطح زمین در سطح جهانی را تشکیل میدهد.
✔️ خبر مرتبط: طلا و نقره: دو همسفر در مسیر افزایش قیمت
ران پل، نماینده سابق و پدر سناتور پل، در مصاحبهای که روز شنبه منتشر شد به گلد تلگراف گفت: "من فکر میکنم طلا آنجاست." اما اینکه چه کسی مالک این ذخایر است، "سؤالی است زیرا در این زمینه بسیار از قرضگیری و ترفندها استفاده میشود." پل، که همواره از حسابرسی فورت ناکس حمایت کرده، در سال 2011 قانون "شفافیت ذخایر طلا" را به مجلس نمایندگان معرفی کرد.
چرا طلا در فورت ناکس نگهداری میشود؟
خزانهداری ایالات متحده در دهه 1930 بهعنوان یک نیاز برای ایجاد یک مکان متمرکز و امن برای نگهداری بخش زیادی از شمشهای طلا ساخته شد. موقعیت آن در کنتاکی به دلیل نگرانی از اینکه ذخایر موجود در سواحل شرقی بیشتر در معرض حمله خارجی هستند، انتخاب شد، چرا که اروپا در آستانه جنگ بود. از سال 1941 تا 1944، این تأسیسات میزبان قانون اساسی و اعلامیه استقلال ایالات متحده بود.
علاقه عمومی تازه به ذخایر طلای ایالات متحده در حالی افزایش یافته است که این فلز گرانبها به یک کامودیتی داغ غیرمنتظره در وال استریت تبدیل شده است. قیمت طلا در 12 ماه گذشته بیش از 40% و در سال جاری 10% افزایش یافته و از شاخصهای عمده سهام آمریکا پیشی گرفته است، زیرا سرمایهگذاران در مواجهه با افزایش بدهی دولت و نگرانیهای مربوط به تورم، به دنبال این فلز گرانبها هستند.
مت بیوین، فرماندار سابق کنتاکی، پس از بازدید از خزانه فورت ناکس در سال 2017 گفت: "این مکان به طرز عجیبی ایمن است." او اضافه کرد: "طلای موجود در آن کاملاً امن است."
بیشتر بخوانید:
شکی نیست که بازار طلا در یک روند صعودی بلندمدت قرار دارد، اما مهم است که به یاد داشته باشیم هیچ چیزی به طور مستقیم و بدون نوسان بالا نمیرود و دورههایی از نوسانات وجود خواهد داشت.
تحلیلگران طی چند هفته گذشته به سرمایهگذاران هشدار دادهاند که با شکستن قوی قیمتها بالاتر از 2800 دلار، بازار طلا کمی در اشباع خرید به نظر میرسد. بنابراین، جای تعجب نیست که بالاخره شاهد کمی برداشت سود باشیم، چرا که قیمت طلا تاکنون بیش از 11% از ابتدای سال افزایش یافته است.
از سوی دیگر، نقره بسیار ناامیدکنندهتر است. علیرغم عوامل بنیادی صعودی، نقره همانند طلا شاهد افزایش قیمتهای مشابهی نبوده است. نقره همچنین غیرقابل پیشبینیتر است، چرا که دو برابر طلا نوسان دارد.
ما این نوسانات را روز جمعه مشاهده کردیم. در طول شب، نقره از مقاومت اولیه در 33 دلار عبور کرد و تا 34 دلار به ازای هر اونس صعود کرد.
متأسفانه، این حرکت فشار فروش قابل توجهی را به خود جلب کرد و اکنون نقره در پایان جلسه معاملاتی بیش از 4% کاهش یافته و در قیمت 32.67 دلار به ازای هر اونس معامله میشود.
اگرچه فروش شدید نقره ناامیدکننده است، بسیاری از تحلیلگران توصیه میکنند که سرمایهگذاران به نوسانات کوتاهمدت توجه نکنند و تمرکز خود را بر روی چشمانداز بلندمدت بگذارند. یک گروه فزاینده از تحلیلگران بسیار خوشبین به نقره هستند، چرا که تقاضا همچنان از عرضه پیشی میگیرد.
✔️ خبر مرتبط: عامل اصلی رشد طلا، حالا بزرگ ترین ریسک برای آن است
بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکنند که در نهایت نقره از طلا بهتر عمل خواهد کرد، اما سرمایهگذاران باید صبور باشند.
در حال حاضر، طلا به عنوان دارایی امن مورد تقاضا است، چرا که سرمایهگذاران سعی دارند خود را از ناآرامیهای ژئوپولیتیکی و بیثباتی اقتصادی محافظت کنند.
برای بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیلگران، تنها مسئله زمان است که قیمت طلا به 3000 دلار به ازای هر اونس برسد؛ با این حال، این ممکن است تنها یک سطح کوچک در یک روند صعودی بزرگتر باشد. این هفته، بانک آمریکا (Bofa) مواردی را برجسته کرد که برای رسیدن به قیمت 3500 دلار نیاز است، و این امر غیرممکن به نظر نمیرسد.
در یادداشت تحقیقاتی اخیر خود، تحلیلگر کامودیتی بانک آمریکا، مایکل ویدمر، گفت که افزایش 10 درصدی در تقاضای سرمایهگذاران میتواند قیمت طلا را به 3500 دلار برساند.
✔️ خبر مرتبط: آیا نقره برنده واقعی صعود طلای ۳۰۰۰ دلاری خواهد بود؟
این امر غیرقابل تصور نیست که تقاضای سرمایهگذاری به هدف مذکور برسد یا حتی از آن فراتر رود، زیرا تقاضا برای ETFها به تازگی در حال افزایش است و هنوز به سطوح دیده شده در دوران آخرین صعود طلا به اوجهای بیسابقه در سال 2020 نرسیده است.
سرمایهگذاران همچنین از چین کمک دریافت میکنند. جمعه گذشته، مقامات چینی یک پروژه آزمایشی راهاندازی کردند که به 10 شرکت بیمه، از جمله دو شرکت بزرگ کشور، این امکان را میدهد که تا 1% از داراییهای خود را در طلا سرمایهگذاری کنند.
بر اساس گزارش بانک آو آمریکا، شرکتهای بیمه چینی ممکن است تا 28 میلیارد دلار طلا خریداری کنند که معادل حدود 300 تن است و این میزان حدود 6.5% از تقاضای فیزیکی سالانه را تشکیل میدهد.
و نباید فراموش کرد که پیشبینیناپذیری رئیسجمهور دونالد ترامپ باعث خواهد شد که بانکهای مرکزی به اضافه کردن طلا به ذخایر رسمی خود ادامه دهند.
زمانی که تقاضای بلندمدت قوی حمایت قابل توجهی در بازار فراهم میکند، دشوار است که دیدگاه منفی نسبت به طلا و نقره داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
بازارهای مالی نه ایدئولوژیک هستند و نه دستورالعمل خاصی دارند. آنها ناظرانی بیطرف هستند که برای کمک به تشخیص این که داراییها بر اساس ارزشهای نسبی کنونی و تاریخی ارزان، گران یا منصفانه هستند، ضروری هستند. بنابراین وقتی که بازار 30 تریلیون دلاری اوراق بهادار دولتی ایالات متحده - بازاری که هر بازار دیگر را هدایت میکند و به تعیین هزینه پول در سطح جهانی کمک میکند - پیامی هشداردهنده در مورد چشمانداز تورم ارسال میکند، توجه به آن ارزش دارد.
با وجود تمام انتقاداتی که فدرال رزرو برای "عقب ماندن از روند" پس از پاندمی ویروس کرونا دریافت کرد، اوراق قرضه دولتی ایالات متحده هیچگاه نتوانستند سیگنال دهند که نرخ تورم بالا تحت ریاستجمهوری جو بایدن کاهش نخواهد یافت. و این کاهش اتفاق افتاد، به طوری که شاخص قیمت مصرفکننده سریعتر از هر زمان دیگری در دوران معاصر کاهش یافت، از اوج 9.1% در ژوئن 2022 به 2.4% در سپتامبر. بازار اوراق قرضه عملاً ارزیابیهای جنت یلن، وزیر خزانهداری پیشین و رئیس فدرال رزرو، و جینا ریموندو، وزیر بازرگانی پیشین (که هر دو از اقتصاددانان معتبر هستند) را تأیید کرد که افزایش هزینه زندگی ناگهانی در سال 2021 نتیجه "ترکیبی از شوکهای عرضه و تقاضا، نه تحریک بیش از حد پولی" بود.
برادفورد دیلونگ، استاد اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، در یک ستون منتشر شده در تاریخ 15 دسامبر در ساباستک نوشت: "من عضو 'تیم تورم موقتی' بودم که این باعث شد در تحلیل تورم در این دهه، بسیار هوشمندتر از بیشتر همکارانم باشم"، چرا که اواخر دهههای 1940 پس از جنگ جهانی دوم و اوایل دهه 1950 در دوران جنگ کره درباره تأثیر آنها بر قیمتها، تا دهه late 1960 و اوایل دهه 1970، "چیزهای بیشتری برای آموختن به ما داشتند".
در این ماه، اعتماد به نفس در بازار اوراق قرضه از بین رفته است، همانطور که از نرخ سر به سر دو ساله مشخص است. این نرخ، به طور خلاصه، انتظارات معاملهگران از تورم میانگین در 24 ماه آینده را نشان میدهد و از افزایش 3 درصدی شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در ژانویه فراتر رفته است. وقتی نرخ سر به سر پایینتر از CPI است، معاملهگران پیشبینی میکنند که تورم در دو سال آینده کاهش خواهد یافت. برعکس، وقتی این نرخ بالاتر از CPI باشد، معاملهگران انتظار دارند که تورم افزایش یابد.زمانی که نرخ سر به سر پایینتر از CPI است، معاملهگران در واقع شرط میبندند که تورم در دو سال آینده کاهش خواهد یافت. زمانی که این نرخ بالاتر از CPI باشد، معاملهگران شرط میبندند که تورم تسریع خواهد شد. از زمانی که رئیسجمهور پیشین دونالد ترامپ در اکتبر 2020 در توییتر اعلام کرد که او و ملانیا ترامپ، بانوی اول، به ویروس کرونا مبتلا شدهاند، نرخ سر به سر (break-even) هیچگاه بالاتر از CPI نبوده است، تا امروز که این اتفاق افتاده است. این را با چهار سال گذشته مقایسه کنید، زمانی که اقتصاد ایالات متحده از اقتصاد جهانی پیشی گرفت و تولید ناخالص داخلی به طور متوسط 3.6% در سال رشد داشت و بازار اوراق قرضه هیچگونه تصوری از اینکه تورم کاهش نخواهد یافت، نداشت. (نرخ سر به سر (Breakeven rate) تفاوت بین بازده یک اوراق قرضه اسمی (مانند اوراق قرضه خزانهداری ایالات متحده) و بازده یک اوراق قرضه حفاظتشده در برابر تورم با همان سررسید (مانند اوراق قرضه حفاظتشده خزانهداری در برابر تورم، یا TIPS) است. این نرخ انتظارات بازار از تورم طی مدت زمان اوراق را نشان میدهد.)
حتی زمانی که گفته میشود چنین پیشبینیهای کوتاهمدت چیزی جز گمانهزنی نیستند، چرا که نرخ سر به سر دو ساله تحت تأثیر اوراق قرضه دو ساله دولتی قرار دارد، سررسیدهای بلندمدتتر در بازار اوراق قرضه نشاندهنده تغییر ناگهانی از خوشبینی سال 2024 هستند.
✔️ خبر مرتبط: تورم مواد غذایی در بریتانیا روند صعودی دارد
پیشبینی تورم در دهه آینده که با استفاده از نرخهای سر به سر 10 ساله اندازهگیری میشود، بالاترین سطح خود از مارس 2023 است، قبل از اینکه فدرال رزرو هرگونه نشانهای مبنی بر کاهش نرخهای بهره پس از تهاجمیترین سیاست انقباضی پولی قرن ارسال کند. نرخ سر به سر 30 ساله نیز مشابه، بالاترین مقدار خود از نوامبر 2023 بود، قبل از اینکه فدرال رزرو تصمیم به تسهیل سیاستها بگیرد.
سرمایهگذاران جهانی با آشوب بیسابقهای که در اولین ماه از دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ به راه افتاد، به خوبی آشنا شدهاند، از جمله:
اگر اینها برای توضیح نگرانی بازار اوراق قرضه کافی نبود، به آخرین نظرسنجی ماهانه دانشگاه میشیگان از احساسات مصرفکنندگان توجه کنید که نشان داد آمریکاییها انتظار دارند نرخ تورم در پنج تا ده سال آینده به طور میانگین 3.3% باشد، بالاترین مقدار از ژوئن 2008.
طبق دادههای جمعآوریشده توسط بلومبرگ، در مورد قیمتهای مواد غذایی که ترامپ در مبارزات انتخاباتی در اوت وعده داد که "از روز اول" در صورت انتخاب شدن کاهش خواهد یافت، آنها نیز بخشی از این آشوب هستند. قیمت تخممرغ در ماه ژانویه 1.4% درصد دیگر به تورم مواد غذایی اضافه کرد، که بیشترین میزان از سال 2013 بود. این زمانی بود که همکار ما، مایکل مکدانا، اقتصاددان ارشد بلومبرگ برای محصولات مالی، متوجه شد که باید 6.1% بیشتر برای یک صبحانه شامل بیکن، تخممرغ، پنیر و قهوه پرداخت کند.
با این حال، هرچند بازار اوراق قرضه درباره آنچه که برای تورم در این دولت پیش خواهد آمد، نظر میدهد، ترامپ تمام تقصیرها را به گردن بایدن میاندازد.
بیشتر بخوانید:
رئیس بانک مرکزی چین اعلام کرده است که ثبات یوان به ثبات بازارهای مالی جهانی و اقتصادهای سراسر جهان کمک کرده است و این موضوع را با دلار مقایسه کرد که به عنوان بخشی از پیامدهای تعرفههای دونالد ترامپ افزایش یافته است.
در حالی که بسیاری از ارزها اخیراً در برابر دلار آمریکا تضعیف شدهاند، یوان به طور عمده پایدار باقی مانده است، این سخنان را پان گونگشنگ، رئیس بانک مرکزی چین، روز یکشنبه در سخنرانی اصلی خود در یک کنفرانس در العلا، عربستان سعودی بیان کرد.
پان در این کنفرانس که توسط صندوق بینالمللی پول و وزارت دارایی عربستان سعودی برگزار شده بود، گفت: "یک یوان پایدار نقش کلیدی در حفظ ثبات مالی و اقتصادی جهانی ایفا کرده است. ما در زمانهایی که نرخ ارز از حد خود فراتر میرود، سیاستهای احتیاطی کلان را اتخاذ خواهیم کرد تا نرخ برابری رنمینبی را در سطحی تطبیقی و تعادلی به طور اساسی پایدار نگه داریم."
چین در حال قرار دادن یوان به عنوان رقیبی برای دلار آمریکا است، که ادامه تلاشهای رئیسجمهور شی جینپینگ برای تبدیل چین به یک قدرت مالی با ارزی است که به اندازه کافی پایدار باشد تا نقشی در حال رشد در تجارت جهانی ایفا کند. بانک مرکزی چین در ماههای اخیر اولویت خود را بر دفاع از یوان در برابر فشار برای تضعیف آن قرار داده است و حتی پس از آنکه ترامپ تعرفه اضافی 10 درصدی بر کالاهای چینی اعمال کرد، سیاست پولی تسهیلی را به تأخیر انداخته است.
واکنش پکن این بوده است که حمایت خود را با تعیین نرخ مرجع روزانه قویتر و تنظیم کنترلهای سرمایهای افزایش دهد، با استفاده از یکی از ابزارهای احتیاطی کلان بانک مرکزی چین برای اجازه دادن به استقراض بیشتر از خارج از کشور.
یوان در طول سال گذشته در یک دامنه محدود بین 7 و 7.3 در مقابل دلار نوسان کرده است، حتی در حالی که فاصله بین بازدهی اوراق قرضه 10 ساله دولتهای آمریکا و چین به سطح بیسابقهای گسترش یافته است. این ثبات در مقایسه با کاهش ارزش شگفتانگیز یوان توسط بانک مرکزی چین در سال 2015 قرار دارد، زمانی که فروش وحشتزده پس از آن، این ارز را در عرض 16 ماه 12% ضعیفتر کرد.
طبق گفته اسکات بسنت، وزیر خزانهداری ایالات متحده: پیام واشنگتن این است که "سیاست دلار قوی به طور کامل تحت ترامپ حفظ شده است". در طول کمپین انتخاباتی، ترامپ نگرانی خود را در مورد قدرت دلار ابراز کرده بود، چرا که این امر باعث گرانتر شدن محصولات آمریکایی در بازارهای خارجی میشود.
✔️ خبر مرتبط: آشنایی کامل با ساختار سیاسی در چین
اما قدرت دلار هماکنون برای بازارهای نوظهوری مانند اندونزی دردسرساز شده است و برنامهها برای کاهش هزینههای استقراض را پیچیده کرده است، چرا که تهدید به احیای فشارهای قیمتی در سطح جهانی میکند.
برای چین، استراتژی دفاع از یوان خطراتی برای اقتصاد داخلی به همراه دارد. یک ارز قویتر واردات را گرانتر میکند در حالی که تقاضای مصرفکننده هماکنون ضعیف است و پس از آن که کاهش قیمتها برای دومین سال متوالی در 2024 ادامه یافت، این فشار بیشتر میشود.
چین اکنون در مسیر طولانیترین دوره کاهش قیمتهای عمومی اقتصاد از دهه 1960 قرار دارد، طبق گفته تحلیلگران، که این امر یک آسیبپذیری کلیدی را آشکار میکند که احتمالاً توسط رشد اقتصادی در پایان سال گذشته پنهان شده بود.
پان در طول سخنرانی خود گفت: "رشد قیمتهای داخلی و تقاضای مصرفکننده میتواند قویتر باشد"، که این اشارهای غیرمستقیم به فشارهای کاهش قیمتها بود. او افزود که اقتصاد در گذشته عمدتاً توسط سرمایهگذاری پیش میرفت و حالا مقامات بیشتر بر مصرف متمرکز شدهاند.
طبق گفته پان، سیاستهای چین در جهت حمایت از مصرف شامل تلاشی برای افزایش درآمد خانوارها، ارائه یارانههای مصرف بیشتر و تقویت شبکه ایمنی اجتماعی است.
رئیس بانک مرکزی گفت که اقتصاد کشور هنوز سالم است و ریسکهای ناشی از بدهیهای دولتهای محلی و بازار مسکن کاهش یافته است. او افزود که دومین اقتصاد بزرگ جهان رویکرد مالی فعالتری اتخاذ خواهد کرد و سیاست پولی تسهیلی را به کار خواهد بست.
مقامات تحت رهبری شی در حال برنامهریزی برای افزایش هزینههای دولتی و کاهش نرخ بهره هستند، در حالی که ثروت خانوارها پس از رکود طولانی مدت بازار مسکن تحت فشار قرار دارد. افزایش مصرف به اولویت اقتصادی اصلی در سال جاری تبدیل شده است، که تنها دومین بار در حداقل یک دهه است که چنین اتفاقی میافتد.
پان گفت که چین با خطراتی از جمله "افزایش حمایتگرایی تجاری، تنشهای ژئوپولیتیکی و تجزیه اقتصاد جهانی" روبهرو است. او افزود که مقامات چینی همچنان به باز شدن اقتصاد متعهد هستند و اظهار داشت که کشور قصد دارد "تجارت آزاد" و رقابت منصفانه را ترویج کند.
او گفت: "ما اکنون با عدم قطعیتهای سیاستی در برخی از اقتصادها روبهرو هستیم. اگر حمایتگرایی تشدید شود، نوسانات تجاری افزایش یافته و به تجارت و سرمایهگذاری آسیب خواهد زد، انتظارات تورمی را بالا خواهد برد و رشد میانمدت اقتصاد جهانی را تضعیف خواهد کرد."
بیشتر بخوانید:
به گفته مورگان استنلی عامل اصلی روند صعودی چشمگیر طلا از سال 2022، خرید بانکهای مرکزی بوده است، اما این روند ممکن است به دلیل یک عامل ریسک معکوس شود.
روند صعودی رکوردشکن طلا ممکن است معکوس شود اگر رئیسجمهور آمریکا، ترامپ، اوکراین و روسیه را به یک توافق صلح وادار کند که تنشهای ژئوپلیتیکی را کاهش دهد و تقاضای فزاینده بانکهای مرکزی بزرگ برای این فلز گرانبها را محدود کند.
این دیدگاه استراتژیستهای مورگان استنلی در یادداشتی پژوهشی به تاریخ 14 فوریه است که در آن اعلام شد پایان جنگ اوکراین بزرگترین ریسک نزولی برای طلا محسوب میشود و میتواند در سناریوی بدبینانه، قیمت آن را 17 درصد کاهش داده و به 2400 دلار در هر اونس برساند.
مورگان استنلی گفت: «در واقع، آغاز درگیری [اوکراین] در سال 2022 و مسدود شدن داراییهای روسیه، محرک افزایش خرید بانکهای مرکزی در بازارهای نوظهور بهطور کلی بود.» وی افزود: «اگر یک توافق صلح احتمالی به هر نحوی موجب کاهش سرعت خرید بانکهای مرکزی شود، این موضوع را بهعنوان یک ریسک برای قیمتها در نظر میگیریم.»
طلا از زمان تشدید جنگ اوکراین در سال 2022 بیش از 50 درصد افزایش یافته است، اما در تاریخ 14 فوریه، به دلیل گزارشهایی مبنی بر گفتوگوی رؤسای جمهور ترامپ و پوتین در اواخر هفته گذشته درباره این درگیری، 1.5% درصد کاهش یافت و به 2880 دلار در هر اونس رسید.
پیشبینی قیمت طلا
مورگان استنلی اعلام کرد که تغییرات سریع ژئوپلیتیکی باعث میشود «توضیح میزان نوسانات قیمت طلا با روشهای سنتی دشوار باشد.» با این حال، پیشبینی اصلی این بانک نشان میدهد که قیمت طلا در سهماهه ژوئیه حدود 2850 دلار در هر اونس باقی میماند، اما در کوتاهمدت، جنگهای تجاری آمریکا میتوانند آن را به بالای 3000 دلار در هر اونس برسانند.
سناریوی بدبینانه این بانک با قیمت 2400 دلار در هر اونس بر این فرض استوار است که بانکهای مرکزی بزرگ، بهویژه در بازارهای نوظهور، خرید طلای خود را کاهش خواهند داد، در صورتی که معتقد باشند ریسک درگیری طولانیمدت بین ائتلاف آمریکا و روسیه کاهش یافته است.
مورگان استنلی به گزارشی از شورای جهانی طلا اشاره کرد که نشان میدهد خرید طلای بانکهای مرکزی بین سالهای 2022 تا 2024 بهطور میانگین بالای 1000 تن در سال بوده است، که این میزان دو برابر میانگین خرید پیش از آغاز درگیری روسیه و اوکراین است.
در سهماهه پایانی سال 2024، خرید بانکهای مرکزی 54 درصد نسبت به مدت مشابه در سال 2023 افزایش یافت، چرا که نگرانیها درباره کسری بودجه آمریکا، چاپ پول و بدهی باعث شد کشورهایی مانند چین، هند، لهستان، برزیل و ترکیه به دنبال جایگزینهایی برای وابستگی به دلار آمریکا باشند.
مورگان استنلی گفت: «با توجه به نقشش در جداسازی طلا از عوامل معمول تعیینکننده قیمت از سال 2022، سرعت خرید طلا توسط بانکهای مرکزی همچنان برای پیشبینی روند آینده بسیار حیاتی است.» این بانک افزود: «ما همچنان به دقت تحولات تقاضای بانکهای مرکزی را تحت نظر داریم که ممکن است در صورت وقوع یک توافق صلح بین روسیه و اوکراین، کاهش یابد.»
رابطه بین طلا و بازده واقعی
استراتژیستها همچنین اشاره کردند که بازده واقعی اوراق قرضه 10 ساله آمریکا، که بهعنوان تفاوت بین بازده اوراق خزانهداری و نرخهای تورم اندازهگیری میشود، از ژانویه کاهش یافته است، حرکتی که باید از قیمتهای طلا حمایت کند.
بازده واقعی زمانی مثبت است که نرخ بهره بالاتر از نرخ تورم باشد و طلا بهطور سنتی بهصورت معکوس با بازده واقعی حرکت میکند، چرا که زمانی که سرمایهگذاران میتوانند بازده واقعی بالاتری کسب کنند، طلا کمتر جذاب میشود و برعکس، زمانی که بازده واقعی کاهش مییابد، طلا جذابتر میشود.
نمودار زیر [از بلومبرگ] نشان میدهد که چگونه حمله روسیه به اوکراین رابطه همبستگی را شکسته است، چرا که طلا بهطور همزمان با بازده واقعی افزایش یافت که احتمالاً به دلیل تقاضای بیسابقه بانکهای مرکزی و عوامل دیگر بوده است.
استراتژیستها گفتند: «این رابطه [بین طلا و بازده واقعی] از سال 2022 تا حدی نامتقارن بوده است، بهطوری که طلا بهطور کلی زمانی که بازدههای آمریکا افزایش و کاهش مییابد، عملکرد خوبی داشته است، که این به نفع طلا بوده است.» آنها افزودند: «در واقع، قیمتها حتی در حالی که بازدههای آمریکا در روزهای اخیر به دلیل انتظارات بالاتر تورم دوباره افزایش یافتهاند، همچنان ثابت باقی ماندهاند. علاوه بر این، تعرفههای تجاری آمریکا نگرانیهای تورمی را زنده نگه داشته و کسریهای بودجه در کانون توجه قرار دارند.»
پیشبینی اصلی مورگان استنلی این است که قیمت طلا تا سهماهه پایانی سال 2025 به 2700 دلار در هر اونس کاهش یابد. سناریوی صعودی این بانک 3400 دلار در هر اونس است، هرچند که هشدار داده شده که کاهش تقاضای بانکهای مرکزی برای این فلز میتواند موجب ترکیدن حباب قیمت آن شود.
در بورس استرالیا، بسیاری از صندوقهای قابل معامله در بورس (ETFs) که قیمت طلا در بازار اسپات را دنبال میکنند، در 12 ماه گذشته افزایش چشمگیری داشتهاند و در سال 2025 به بالاترین سطح تاریخی خود رسیدهاند.
بیشتر بخوانید:
به گفته تام استیونسون از فیدلیتی اینترنشنال، طلا همچنان در برابر موانع نرخهای بهره بالا و دلار قوی مقاوم است و به سوی 3000 دلار حرکت میکند، اما در حالی که عوامل اصلی همچنان برقرار هستند، نقره ممکن است گزینه بهتری برای سرمایهگذاری در آینده باشد.
پس از اشاره به این که قیمت طلا از سال 2000 تاکنون ده برابر شده و از اواخر 2023 بیش از 1000 دلار افزایش یافته است، استیونسون عقیده دارد که طلا واقعاً نباید اینقدر گران باشد.
او گفت: «به طور سنتی، فلزات گرانبها زمانی که نرخ بهره افزایش مییابد عملکرد ضعیفی دارند. این به این دلیل است که برخلاف اوراق قرضه، سهام، نقدینگی یا املاک، طلا به سرمایهگذاران درآمدی نمیدهد. زمانی که بازده داراییهای دیگر جذاب است، انگیزه کمتری برای نگهداری ‘اثر باستانی’، همانطور که جان مینارد کینز، اقتصاددان، از طلا یاد کرده بود، وجود دارد. این همان وضعیت امروز است، اما با این حال طلا رکوردهای جدیدی را ثبت میکند.»
استیونسون گفت که طلا باید همچنین از دلار ضعیف بهرهمند شود. «این فلز بر اساس ارز ایالات متحده قیمتگذاری میشود. زمانی که ارزهای دیگر در برابر دلار قوی هستند، میتوانند طلا بیشتری بخرند. زمانی که در برابر دلار ضعیف هستند، میتوانند طلا کمتری بخرند و بنابراین قیمت باید کاهش یابد.» او نوشت: «دلار قوی که امروز تحت تأثیر سیاستهای ترامپ قرار دارد، باید موانعی برای قیمت طلا باشد. به وضوح، اینطور نیست.»
او گفت: «پس، عملکرد طلا چیز دیگری به ما میگوید. پیامی که ارسال میکند این است که همهچیز در دنیا خوب نیست. این نشان میدهد که سرمایهگذاران نگران هستند و تاریخ نشان میدهد که نادیده گرفتن سیگنالهایی که طلا در زمانهای تنش ارسال میکند، نادرست است.»
✔️ خبر مرتبط: تب طلا: چرا موسسات بزرگ شمش ها را از انگلیس خارج می کنند؟
استیونسون اشاره کرد که شاخص S&P 500 از سال 2003 تا 2007 تقریباً دو برابر شد – درست قبل از بحران مالی – اما همچنان حدود 40% کمتر از طلا عمل کرد. او گفت: «سرمایهگذاران طلا به آنچه بازار سهام به آنها میگفت اعتماد نکردند. و آنها حق داشتند.»
استیونسون چندین دلیل برای عملکرد قوی طلا ارائه میدهد. او گفت: «اولین دلیل ویژگیهای پناهگاه امن طلا است زمانی که وضعیت جهان نامشخص به نظر میرسد. انتخاب دونالد ترامپ به طور گستردهای پیشبینیناپذیری سیاستهای ایالات متحده را افزایش داده است، در بسیاری از جبههها اما به ویژه در زمینه تجارت و تعرفهها. در عین حال، طلا یک محافظ در برابر تورم است. بسیاری از سیاستهای ترامپ، نه فقط تعرفهها، احتمالاً تورمزا خواهند بود. این یک طوفان کامل برای طلا است.»
استیونسون گفت: «و بانکهای مرکزی جهان نیز در حال محافظت از ریسکهای خود هستند. از زمان حمله به اوکراین و تحریمهای پس از آن، کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه خریدهای طلای خود را افزایش دادهاند تا در تلاش برای کاهش وابستگی خود به دلار آمریکا باشند. طلا مدتها است که به عنوان یک ذخیره ارزش و یک عامل متنوعسازی شناخته شده است، بدون ریسک اعتباری که با ذخایر ارزهای کاغذی همراه است. خریدهای بانکهای مرکزی در سال 2024 برای سومین سال متوالی از 1000 تن فراتر رفت.»
او همچنین اعلامیه Deepseek مبنی بر اینکه میتواند در مقایسه با ChatGPT ارزانتر عمل کند را ضربهای به اعتماد به سهامها و احتمال افزایش تقاضای صنعتی برای طلا میبیند که به عنوان حمایت اضافی از روند صعودی قیمت طلا عمل میکند.
استیونسون گفت: «با توجه به اینکه قیمت طلا به سرعت و تا این حد افزایش یافته است، سرمایهگذاران حق دارند که بپرسند آیا کشتی طلا دیگر حرکت کرده است یا نه. تاریخ نشان میدهد که قیمت طلا به صورت گامبهگام حرکت میکند، ابتدا به سرعت افزایش مییابد و سپس تثبیت یا کاهش مییابد، اغلب برای سالها. آیا ممکن است روش بهتری برای پوشش ریسک در برابر چشمانداز نامشخص وجود داشته باشد؟»
✔️ خبر مرتبط: طمع برای طلا: ترس از جا ماندن در بازار می تواند سقوطی بزرگ به همراه داشته باشد
استیونسون پیشنهاد میکند که سرمایهگذاران ممکن است بخواهند به نقره نگاه کنند. او نوشت: «این دو مشابه هستند - هر دو فلزات گرانبها که به طور تاریخی به عنوان ارز استفاده میشدهاند - اما در عین حال تفاوتهای زیادی دارند. بیش از نیمی از تقاضای سالانه برای نقره از استفادههای صنعتی میآید، در کاربردهای مختلف الکترونیکی - به ویژه در انرژیهای تجدیدپذیر، هوش مصنوعی (AI)، و دفاع. همچنین در صنعت شیمیایی و تجهیزات پزشکی - باکتریها بر روی نقره رشد نمیکنند. اما، همانطور که در طلا، عواملی مانند تورم و نرخ بهره، تنشهای ژئوپولیتیکی و تغییرات سیاستی تأثیرگذار بر قیمت نقره هستند.»
استیونسون گفت که در حالی که نسبت طلا به نقره به طور سنتی نسبت 15:1 از عرضه زیرزمینی این دو فلز را منعکس میکرد، دیگر اینطور نیست. او گفت: «امروز، قیمت طلا صد برابر قیمت نقره است. ترجیح طلا به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک تا حدی این وضعیت را توجیه میکند، اما کمبود رو به رشد بین عرضه و تقاضای نقره را در نظر نمیگیرد.»
او اضافه کرد: «همبستگی سنتی بین این دو فلز شکسته شده است و طلا نسبت به نقره که همچنان بسیار پایینتر از اوج اخیر خود است، به نظر میرسد که بیش از حد ارزشگذاری شده باشد.»
استیونسون پیشنهاد کرد که بهترین روشها برای بهرهبرداری از پتانسیل رشد نقره، از طریق ETFهای نقره یا سهام معدنکاران نقره است، چرا که نگهداری نقره فیزیکی «هزینهبر، پرریسک و غیرعملی است»، اما هشدار داد که سهام معدنکاران فقط به طور ضعیف با قیمت فلزات گرانبها هماهنگ هستند.
قیمتهای طلا پس از گزارش فروش خردهفروشی ضعیفتر از حد انتظار برای ژانویه کاهش یافتهاند و به پایینترین سطح روزانه خود با قیمت 2888.63 دلار برای هر اونس رسیدند و آخرین بار با قیمت 2896.48 دلار معامله شدند که کاهش 1.09% را نشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
یک استراتژیست معروف در حوزه رمزارزها میگوید که سرمایهگذاران به شدت در حال انباشت پلتفرم لایه اول برتر، اتریوم (ETH) هستند.
علی مارتینز به 125900 دنبالکننده خود در پلتفرم رسانه اجتماعی X گفت که سرمایهگذاران رمزارزها کمی بیشتر از یک هفته نزدیک به 1 میلیون توکن اتریوم از صرافیهای دارایی دیجیتال برداشت کردهاند.
«بیش از 900000 اتریوم (ETH) در طی [10 روز] از صرافیها برداشت شده است، که نشاندهنده افزایش انباشت و کاهش فشار فروش است!»
با توجه به اینکه قیمت اتریوم در زمان نگارش این مطلب 2730 دلار است، ارزش 900000 توکن اتریوم بیش از 2457 میلیارد دلار است.
با نگاهی به فعالیت نهنگهای اتریوم، مارتینز میگوید که سرمایهگذاران با دارایی بالا در تنها سه روز بیش از 764.68 میلیون دلار اتریوم خریداری کردهاند.
«نهنگها در طی [72 ساعت] 280000 اتریوم (ETH) خریداری کردند!»
در میان انباشت سنگین اتریوم، مارتینز میگوید که اتریوم یک سیگنال صعودی تکنیکال را بر اساس اندیکاتور توماس دمارک (TD) Sequential نشان میدهد—معیاری که برای اندازهگیری نقاط بالقوه بازگشتی در یک دارایی استفاده میشود. این معاملهگر همچنین اشاره میکند که اتریوم این سیگنال را در حالی نشان میدهد که نزدیک به حمایت مورب یک کانال صعودی در حال نوسان است، الگویی که نشان میدهد دارایی در روند صعودی قرار دارد.
«هر بار که نشانگر TD Sequential سیگنال خرید را در نمودار هفتگی اتریوم (ETH) نزدیک به مرز پایینی این کانال نشان میدهد، قیمتها بهطور تاریخی بازگشتی قوی داشتهاند. ممکن است اکنون یک الگوی مشابه در حال شکلگیری باشد!»
بیشتر بخوانید:
اولین تلاش برای گرد هم آوردن کشورها به منظور کاهش تعرفهها به نفع همه، در سال 1947 در ژنو آغاز شد، زمانی که توافقنامه عمومی تجارت و تعرفهها (GATT) بین 23 کشور امضا شد و حدود 45000 نرخ تعرفه کاهش یافت.
بیانیه دونالد ترامپ درباره تعرفههای متقابل ممکن است از زمانی که ریچارد نیکسون استاندارد طلا را متوقف کرد، بیشتر اختلالآور باشد. در یک حرکت، هشت دهه تلاش برای متقاعد کردن کشورها که تعرفههای بالاتر به همه آسیب میزند، نابود شده است. بدتر از آن، تعرفههای متقابل پایهگذار یک رژیم جدید است که در آن ممکن است تعرفهها نه تنها برای کالاها بلکه برای کشورهای مختلف اعمال شود - حرکتی که عملاً زنگ مرگ سازمان تجارت جهانی (WTO) را به صدا درمیآورد. نتایج این موضوع میتواند هرج و مرج و زیانهای زیادی برای کشورها، شرکتها و مصرفکنندگان به دنبال داشته باشد.
اولین تلاش برای گرد هم آوردن کشورها به منظور کاهش تعرفهها به نفع همه، در سال 1947 در ژنو آغاز شد، زمانی که توافقنامه عمومی تجارت و تعرفهها (GATT) بین 23 کشور امضا شد و حدود 45000 نرخ تعرفه کاهش یافت. پس از آن، مذاکرات بیشتری میان تعداد فزایندهای از کشورها انجام شد تا این که دور اروگوئه منجر به تشکیل سازمان تجارت جهانی (WTO) در سال 1995 شد. دو دور کاهش تعرفهها تحت رهبری آمریکاییها انجام شد - سناتور داگلاس دیلون در سال 1960 رهبری یک دور مذاکرات را بر عهده داشت و رئیسجمهور جان اف کندی پایهگذاری دور کندی را در سال 1964 انجام داد - هر دو دور منجر به کاهش قابل توجه تعرفهها توسط 45 تا 50 کشور شرکتکننده شد.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: هند کاهش تعرفهها را اعلام کرد
با این حال، دو گروه از کشورها همیشه از مزایای ویژهای از این مذاکرات جهانی تعرفهها برخوردار بودهاند: یکی بخش کشاورزی - بسیاری از کشورهای صادرکننده محصولات کشاورزی در برابر تلاشها برای کاهش یارانههای تحریفکننده تجارت در کشورهای خود مقاومت کردند. گروه دوم که از مزایای ویژه برخوردار شدند، کشورهای در حال توسعه بودند که به آنها زمان بیشتری برای کاهش یارانهها داده شد، به دلیل جمعیتهای آسیبپذیرشان و یا نیازشان به ایجاد ذخایر غذایی. هند از هر دو این مزایا بهرهمند شده است. حالا، با توجه به اینکه این کشور به عنوان پنجمین اقتصاد بزرگ جهان شناخته میشود، تعرفههای بالای آن بر روی چندین کالای کشاورزی از سوی رئیسجمهور ایالات متحده مورد انتقاد قرار گرفته است.
مشخص نیست که تعرفههای بالای هند چگونه به صورت متقابل پاسخ داده خواهد شد. گزارشی از کارگزاری نومورا اشاره میکند که میانگین تعرفههای هند بر واردات کالاها حدود 9.5% است، در حالی که میانگین تعرفه ایالات متحده بر صادرات هند حدود 3% است.
بیشتر بخوانید:
یک تماس تلفنی توافقی نمیسازد، اما گفتوگوی دونالد ترامپ با ولادیمیر پوتین درباره پایان جنگ در اوکراین، تایوان را نگران کرده است. چین تحولات را زیر نظر خواهد داشت تا هر نشانهای از این که یک راهحل ممکن است آیندهای مشابه برای این جزیره خودمختاری که پکن آن را سرزمین خود میداند، پیشبینی کند.
لای چینگ ته، رئیسجمهور تایوان، باید بررسی کند که چه چیزی میتواند به ترامپ ارائه دهد تا از تبدیل شدن به مهرهای در رقابت آمریکا و چین جلوگیری کند. این یک تعادل حساس است: راضی کردن رهبر آمریکا تنها به معنی فهمیدن خواستههای او نیست، بلکه باید تفسیر کرد که چگونه سیاستهای آمریکا نسبت به این جزیره ممکن است تغییر کند.
وزارت خارجه آمریکا به تازگی زبان موجود در وب سایت خود را بهروزرسانی کرده و خطی را که گفته بود: "ما از استقلال تایوان حمایت نمیکنیم" حذف کرده است. آخرین بار که این جمله از همان برگه اطلاعات حذف شد، در ماه مه 2022، در دوران ریاستجمهوری جو بایدن بود. پس از اعتراضات چین، حدود یک ماه بعد دوباره به کار گرفته شد.
درک کردن خواستههای ترامپ درسی است که ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، در حال آموختن آن بهطور همزمان است. تماس تلفنی میان رهبران آمریکا و روسیه در هفته گذشته، سالها سیاست آمریکا را بر هم زد، به طوری که برخی دیپلماتها آن را به عنوان خیانت توصیف کرده و رئیسجمهور آمریکا را متهم کردند که حتی قبل از آغاز مذاکرات، به خواستههای کلیدی روسیه تن داده است. ترامپ همچنین با زلنسکی صحبت کرد، اما نکته قابل توجه این است که تنها پس از صحبت با پوتین این کار را انجام داد.
✔️ خبر مرتبط: تایوان سرمایهگذاری در ایالات متحده را افزایش میدهد
برای رئیسجمهور آمریکا، این موضوع ساده است — بخشی از آن به پول مربوط میشود. برآوردهای اقتصاد بلومبرگ نشان میدهد که محافظت از اوکراین و گسترش نیروهای نظامی خود میتواند برای قدرتهای بزرگ اروپا طی 10 سال آینده، هزینهای اضافی معادل 3.1 تریلیون دلار داشته باشد، هزینهای که به نظر نمیرسد دولت ترامپ دیگر تمایل داشته باشد آن را به دوش بکشد. از زمان حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2022، آمریکا حدود 56.3 میلیارد دلار کمک امنیتی به اوکراین اختصاص داده است. ترامپ همچنین قبلاً گفته بود که میخواهد پولی که واشنگتن برای این درگیری خرج کرده است را با تضمین حقوق معدنی به مبلغ 500 میلیارد دلار از اوکراین جبران کند.
اوکراین یک معادل مفید برای تایوان است. تایپه نیز با تهدید یک قدرت بزرگتر در آستانهاش مواجه است — قدرتی که همواره درباره یکپارچهسازی با آن، حتی بهطور اجباری، صحبت کرده است. رهبران این جزیره بهطور علنی از اوکراین حمایت کردهاند، اما همچنین از آن برای قانع کردن رایدهندگان خود استفاده کردهاند که نمیتوانند در برابر تهاجم چین بیتفاوت باشند. پکن تعداد بیسابقهای از جنگندهها را در مرز تعیینشده توسط آمریکا در تنگه تایوان به پرواز درآورده و تمرینات نظامی را در آبهای اطراف جزیره آغاز کرده است. این موضوع تایپه را وادار کرده تا افزایش هزینههای نظامی را اعلام کرده و مدت خدمت نظامی برای مردان واجد شرایط را تمدید کند.
برای دههها، تایوان به تجهیزات دفاعی، بازدارندگی و دیپلماسی آمریکا وابسته بوده و به سیاست "ابهام استراتژیک" واشنگتن نیاز داشته است تا وضعیت موجود را حفظ کند. این رویکرد بهگونهای طراحی شده بود که به پکن پیام بدهد که در صورت وقوع حملهای بیدلیل، آمریکا وارد عمل خواهد شد. بایدن در چندین نوبت بهطور غیرمستقیم اشاره کرده بود که ایالات متحده به دفاع از تایپه خواهد پرداخت.
در دوران ترامپ، چنین تضمینهایی وجود ندارد. چیه-تینگ یه، یک سرمایهگذار خطرپذیر و مدیر US Taiwan Watch، گفت که هر توافقی با پوتین در مورد اوکراین برجسته میکند که رئیسجمهور خود را بهعنوان یک مذاکرهکننده و معاملهگر میبیند. "در تایوان نگرانی زیادی وجود دارد که چه چیزی باید در بسته هدیهای که به ترامپ ارائه میشود گنجانده شود" ."همیشه این احتمال وجود خواهد داشت که این مسئله روی میز برای یک معامله با چین باشد، و این چیزی است که رئیسجمهور لای چینگ-ته باید از دیدگاه واقعبینانهای به آن نگاه کند،"
در داخل کشور، لای با چالشهای زیادی روبهرو است. سه حزب سیاسی اصلی یکدیگر را به خاطر تقسیمات عمیقتر در جزیره مقصر میدانند. بودجه دفاعی بهویژه مشکلساز شده است، بهطوری که حزب مخالف کوومیتانگ که تمایل به چین دارد، افزایش هزینهها را مسدود کرده است. لای نتوانسته است از سد بنبست سیاسی بیپایان عبور کند، علیرغم افزایش اقدامات نظامی پکن و خواستههای عمومی ترامپ برای سرمایهگذاری بیشتر در امنیت تایوان.
✔️ خبر مرتبط: فاینشنال تایمز: بودجه دفاعی تایوان ترامپ را خشمگین میکند
ترامپ همچنین از مازاد تجاری بیسابقه تایوان ناراضی است و شکایت کرده که این جزیره صنعت نیمههادی آمریکا را "دزدیده" است. او تهدید به اعمال تعرفههای سنگین کرده و اصرار دارد که ظرفیتهای تولیدی آینده باید در ایالات متحده مستقر شوند.
تایپه در حال حاضر در حال تلاش برای مقابله با تعرفهها است. در یک کنفرانس خبری که بهسرعت روز جمعه برگزار شد، لای گفت که یک بودجه ویژه برای هزینههای نظامی اختصاص خواهد یافت، بهطوری که این هزینهها را به بالای 3% تولید ناخالص داخلی افزایش خواهد داد. او همچنین اعلام کرد که جزیره سرمایهگذاری در ایالات متحده را گسترش خواهد داد و کالاهای بیشتری از آنجا خریداری خواهد کرد. در همین حال، معاون وزیر اقتصاد تایوان هفته گذشته موضع تایپه را به مقامات آمریکایی منتقل کرده است. هیئت مدیره تایوان نیمههادی تولیدی (TSMC) نیز برای اولین بار در آریزونا ملاقات کرد، که نشانهای دیگر از تعهد این شرکت به تولید تراشه در ایالات متحده است.
این گامها مهم هستند، اما جزیره باید از دوستان موجود خود در کابینه ترامپ نیز استفاده کند، بسیاری از آنها که بهنظر میرسد به شدت از حق تایوان برای وجود داشتن حمایت میکنند. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، و پیت هگستت، وزیر دفاع، هر دو بهطور علنی اعلام کردهاند که تعهد آنها به دفاع از تایوان غیرقابل مذاکره است.
اما اینکه آیا رئیسجمهور به همان اندازه متعهد است، هنوز مشخص نیست. او در مورد اینکه آیا در صورت حمله چین وارد عمل خواهد شد، مردد بوده است. ایلان ماسک، میلیاردر و رهبر تلاشهای کاهش هزینههای دولت ترامپ و مشاور نزدیک او، قبلاً گفته بود که آمریکاییها نباید درگیر این درگیری شوند.
این که به وضعیتی از ژئوپولیتیک جهانی افتادهایم که سرنوشت مکانهایی مانند اوکراین و تایوان عملاً به مهرههای چانهزنی تبدیل شده است، نشاندهنده دوران تجاری و معاملاتی است که در آن زندگی میکنیم. بازی ترامپ واضح است. تایپه باید بهترین کارتهای خود را بازی کند.
بیشتر بخوانید:
اختلال در تجارت بین ایالات متحده و اروپا، که ناشی از تهدیدهای تعرفهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا است، منجر به تغییر بزرگی در بازار طلا شده است. افزایش قیمت طلا در آمریکا، که تحت تأثیر عدم قطعیتهای تجاری رخ داده، باعث هجوم برای انتقال طلا از لندن به نیویورک شده و یکی از بزرگترین جابهجاییهای فیزیکی شمش طلا در سالهای اخیر را رقم زده است.
وال استریت ژورنال روز دوشنبه گزارش داد که بانکهای بزرگ جهانی، از جمله جیپی مورگان و اچاسبیسی (HSBC)، با استفاده از پروازهای تجاری برای انتقال طلا از طریق اقیانوس اطلس، در حال بهرهبرداری از اختلاف قیمت بین این دو بازار هستند.
اختلاف قیمت طلا در بحبوحه ترس از تعرفه ترامپ افزایش مییابد
قیمت طلا در میان نگرانیها درباره سیاستهای تجاری به رکوردهای جدیدی رسیده است، بهطوری که قیمت قراردادهای آتی طلا در نیویورک امسال 11 درصد افزایش یافته و به 2909 دلار در هر اونس رسیده است. تحلیلگران پیشبینی میکنند که قیمت بهزودی برای نخستین بار از 3000 دلار در هر اونس فراتر رود.
در همین حال، قیمت طلا در لندن عقب مانده و از اوایل دسامبر حدود 20 دلار کمتر در هر اونس معامله شده است.
فعالان بازار این اختلاف قیمت را به تهدیدهای اخیر تعرفهای رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، نسبت دادهاند. ترامپ سیاستهای تجاری اروپا را مورد انتقاد قرار داده و به اعمال تعرفههای بیشتری بر این منطقه اشاره کرده است. اگرچه طلا بهطور مستقیم هدف این تعرفهها قرار نگرفته، اما بازار بهشدت واکنش نشان داده و معاملهگران از این اختلاف قیمت بهرهبرداری کردهاند.
بانکها طلا را از انبارهای لندن و پالایشگاههای سوئیس خارج میکنند
برای بهرهبرداری از قیمتهای بالاتر در نیویورک، بانکها مقادیر زیادی طلا را از خزانههای لندن و پالایشگاههای سوئیس خارج کرده و آن را به ایالات متحده منتقل میکنند تا در قراردادهای آتی تحویل داده شود.
✔️ خبر مرتبط: طمع برای طلا: ترس از جا ماندن در بازار می تواند سقوطی بزرگ به همراه داشته باشد
تنها بانک جی پی مورگان برنامهریزی کرده است که در این ماه 4 میلیارد دلار طلا تحویل دهد.
انتقال طلا چگونه است؟
انتقال چنین محمولههای باارزشی نیازمند تدابیر امنیتی گستردهای است. بانکها طلا را با خودروهای ویژه و مقاوم به فرودگاههای لندن منتقل میکنند و سپس آن را در بخش بار پروازهای تجاری بارگیری میکنند. از آنجا که قراردادهای کامکس (Comex) به شمشهایی با اندازهای متفاوت از آنچه معمولاً در لندن ذخیره میشود نیاز دارند، برخی بانکها ابتدا شمشها را به پالایشگاههای سوئیس ارسال میکنند تا دوباره قالبریزی شوند، سپس آنها را به ایالات متحده حمل میکنند.
برخی دیگر این مرحله را دور میزنند و به جای آن، طلای موجود در لندن را با شمشهایی که مطابق با استانداردهای آمریکا هستند مبادله میکنند یا فلز مورد نیاز را از استرالیا تأمین میکنند.
فشارها در بازار طلای لندن
برای سالها، "انبار شمش" بانک مرکزی انگلیس بهعنوان یک مرکز ذخیرهسازی معتبر برای فلزات گرانبها شناخته شده است و از سال 1697 داراییهای بانکهای مرکزی سراسر جهان را نگهداری میکند.
سیل کنونی حملات طلا باعث ایجاد تنگناهایی در لندن شده است و بانک مرکزی انگلیس در تلاش است تا با درخواستهای برداشت طلا هماهنگ شود. معاملهگران که به دنبال برداشت طلا هستند، در نتیجه با تأخیرهای طولانی مواجه شدهاند که موجب تماسهای اضطرابآمیز با مقامات بانک مرکزی شده است.
آخرین اختلال بزرگ در بازار طلا در سال 2020 رخ داد، زمانی که پاندمی ویروس کرونا پالایشگاههای سوئیسی را تعطیل کرد و پروازها را متوقف ساخت، که باعث اختلال در جریان انتقال شمش طلا شد.
هند 200 تن طلای ذخیره شده در انگلیس را به خانه آورد
در ماههای مه و اکتبر 2024، بانک مرکزی هند (RBI) به ترتیب 100 تن و 102 تن طلا را از خزانههای بانک مرکزی انگلیس به هند منتقل کرد. این اقدام مجموع ذخایر طلا بانک مرکزی هند را به 855 تن رساند که از این میان 510.5 تن در هند نگهداری میشود، چرا که بانک مرکزی در حال ارزیابی مجدد ایمنی نگهداری چنین دارایی ارزشمندی در خارج از کشور در میان افزایش عدمقطعیتهای جهانی بود.
این انتقال طلا چه تأثیری بر بانک مرکزی خواهد داشت؟
طلا بهطور جهانی بهعنوان یک ذخیره ارزش شناخته میشود. برخلاف ارزهای فیات (پول کاغذی) که میتوانند تحت تأثیر تورم، بیثباتی اقتصادی یا تغییرات در سیاستهای پولی قرار گیرند، طلا معمولاً در طول زمان ارزش خود را حفظ میکند. بانکها، بهویژه بانکهای مرکزی، از طلا بهعنوان یک سپر محافظتی در برابر بحرانهای مالی و نوسانات اقتصادی استفاده میکنند.
بانک مرکزی انگلیس بهخوبی برای خدمات ذخیرهسازی طلا شناخته شده است و شهرتی بهعنوان یک نگهدارنده امن و پایدار فلزات گرانبها دارد. اگر مقادیر قابل توجهی طلا بهمرور زمان برداشت شود، ممکن است نگرانیهایی درباره امنیت خزانههای آن و توانایی آن در تأمین تقاضای رو به رشد ایجاد شود.
کاهش قابل توجه ذخایر طلا همچنین میتواند نگرانیهایی را در میان سرمایهگذاران و سایر بانکهای مرکزی ایجاد کند و این سوال را مطرح کند که آیا بانک مرکزی انگلیس قادر است بهطور مؤثر بازار شمش خود را مدیریت کند یا خیر.
با این حال، لندن همچنان یکی از مراکز مالی اصلی جهان است و احتمالاً بانک مرکزی انگلیس با تنظیم خدمات و پیشنهادات خود در واکنش به این تغییرات، خود را با شرایط جدید سازگار خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
بیتکوین و اتریوم در ماههای اخیر مسیر متفاوتی داشتند، به طوری که قیمت بیتکوین افزایش چشمگیری داشته در حالی که اتریوم با مشکلاتی روبهرو است - که این روند به کمک برنامههای پیشبینیشده رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، برای بیتکوین بوده است.
قیمت بیتکوین در حال حاضر کمی کمتر از 100000 دلار برای هر بیتکوین است، پس از اینکه در اواسط ژانویه به مرز 110000 دلار نزدیک شد، در حالی که اتریوم به طور قابل توجهی از اوج اخیر خود در دسامبر کاهش یافته است، چرا که نگرانیها از شکلگیری یک حباب "خطرناک" ظهور کردهاند.
اکنون، در حالی که یک مقام اجرایی از کوینبیس ادعا میکند که ممکن است هویت ساتوشی ناکاموتو شناخته شده باشد، غول وال استریت، گلدمن ساکس، به طور غیر علنی تایید کرده که حدود 2 میلیارد دلار بیتکوین و اتریوم در قالب صندوقهای قابل معامله (ETF) خریداری کرده است.
طبق یک گزارش نظارتی، گلدمن ساکس در سهماهه چهارم سال، خریدهای خود را در صندوقهای قابل معامله بیتکوین و اتریوم افزایش داد، بهطوریکه داراییهای اتریوم ETF خود را 2000٪ افزایش داد و داراییهای بیتکوین ETF خود را به بیش از 1.5 میلیارد دلار رساند.
صندوقهایی که توسط گلدمن ساکس خریداری شده شامل ETFهای بیتکوین و اتریوم بلکراک، همچنین صندوقهای تحت کنترل فیدلیتی (Fidelity) و گریاسکیل (Grayscale) میشود.
✔️ خبر مرتبط: افزایش محدودیت گس در شبکه اتریوم برای نخستین بار پس از مرج
بلک راک در سال 2023 رهبری کمپینی را بر عهده داشت تا ETF اسپات بیتکوین در ایالات متحده تأیید شود، و در ژانویه 2024، مجموعهای از صندوقهای بیتکوین وارد بازار شدند و پس از آن به یکی از سریعترین صندوقهای قابل معامله تاریخ تبدیل شدند.
ETFهای بیتکوین فیزیکی ایالات متحده برای اولین بار در نوامبر از مرز 100 میلیارد دلار دارایی خالص عبور کردند، که پیشتاز آنها iShares Bitcoin Trust (IBIT) بلک راک بود که اکنون بیش از 60 میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت دارد.
با این حال، اهمیت سرمایهگذاری گلدمن ساکس در بیتکوین و اتریوم از طریق ETFها توسط یک تحلیلگر کمرنگ شده است.
جیمز ون استراتن، تحلیلگر ارشد کویندسک، گفت: "این موقعیت گلدمن ساکس، مشابه بسیاری از دیگر بانکها و صندوقهای پوشش ریسک، یک موقعیت طولانی خالص نیست."
او افزود: "این یک استراتژی است که بازتابدهنده معامله پایه، یا همان معامله کش اند کری (Cash & Carry)، است که سود و ریسکهای احتمالی نوسانات قیمت بیتکوین را متعادل میکند. (معامله کش اند کری (Cash and Carry Trade) یک استراتژی سرمایهگذاری است که معمولاً در بازارهای مالی برای بهرهبرداری از اختلاف قیمت بین بازارهای نقدی (spot market) و بازارهای آتی (futures market) استفاده میشود. در این نوع معامله، یک سرمایهگذار دارایی (مثلاً بیتکوین، طلا یا دیگر داراییها) را در بازار نقدی خریداری میکند و همزمان قراردادی آتی برای فروش آن در آینده میبندد.)
ماه گذشته، لری فینک، مدیرعامل بلکراک، فاش کرد که او با صندوقهای ثروت ملی در مورد خرید بیتکوین گفتگوهایی داشته است و پیشبینی کرد که چنین گفتگوهایی میتواند قیمت بیتکوین را به 700000 دلار برای هر بیتکوین برساند.
فینک، که رهبری هجوم وال استریت به بیتکوین و رمزارزها را سال گذشته از طریق مجموعهای از صندوقهای قابل معامله بیتکوین فیزیکی (ETFها) بر عهده داشت، به بلومبرگ در مجمع جهانی اقتصاد در داووس گفت: "اگر همه این گفتگو را پذیرفته بودند، قیمت بیتکوین به 500000 دلار، 600000 دلار، 700000 دلار برای هر بیتکوین میرسید."
بیشتر بخوانید:
بازارها همیشه در اوج بهترین حالت خود را نشان میدهند - این امر به طور فزایندهای در مورد طلا صادق است چرا که قیمت آن به 3000 دلار به ازای هر اونس نزدیک میشود. طلا مانند یک کالای ویبلن (Veblen good) رفتار میکند، کالایی که برخلاف قوانین اقتصاد، تقاضا با افزایش قیمت بیشتر میشود. آیا این روند میتواند ادامه یابد؟
یک نشانه کلیدی از حباب بازار، نظریههای جذاب و باورپذیر برای ورود نیروی کمکی جدید است که از راه میرسد. چندین نظریه جالب این روزها در حال چرخش هستند.
اولاً، شایعاتی وجود دارد که دولت ترامپ ممکن است ذخایر طلای خود را که اکنون به قیمت 42 دلار برای هر اونس ثبت شدهاند، به قیمت جاری بازار بازنگری کند. این امر به طور معجزهآسا حدود 800 میلیارد دلار به داراییهای ترازنامه ایالات متحده اضافه میکند. اثر خالص این اقدام این است که نیاز به فروش بدهی کمتر خواهد بود، که برای اوراق قرضه خزانهداری و دلار مثبت است، اما منطق این که این امر میتواند موجب تقویت طلا شود، برای ما مبهم است.
ثانیاً، به 10 شرکت بیمه چینی این ماه اجازه داده شد که 1%از ترازنامههای خود را به طلا فیزیکی اختصاص دهند - که ممکن است معادل 27 میلیارد دلار باشد. این تغییر قانون چندین ماه بود که در محافل طلا پیشبینی میشد. اما دستیابی به این توانایی برای خرید، گام بزرگی به دور از ورود بیمحابا به بازار در اوج تاریخی است. بانک مرکزی چین به طور گستردهای به عنوان بزرگترین خریدار در سالهای اخیر شناخته میشود. پس از وقفهای چند ماهه، در دو ماه آخر سال گذشته 15 تن طلا دیگر خریداری کرد. با این حال، پریمیوم برای طلای معامله شده در شانگهای معمولاً با ضعیف شدن یوان افزایش مییابد، اما امسال اینطور نبوده است. این امر نشان میدهد که تقاضای چینیها محرک فعلی برای رسیدن به قیمتهای جدید بالا نیست. پس چه چیزی باعث این روند است؟
شرکت مشاوره سرمایهگذاری Vanda Research به خریداران نهادی ایالات متحده اشاره میکند که در حال متنوع سازی به پرتفویهای خود هستند تا از ریسکهای ناشی از تعرفههای ترامپ محافظت کنند. همچنین این موسسه اشاره میکند که بیشتر افزایشهای قیمت امسال در ساعات معاملاتی ایالات متحده اتفاق افتاده است، نه در طول روز آسیایی. صندوقهای مومنتوم (حرکتمحور) به دنبال رسیدن به اوجهای جدید مکرر بودهاند. با این حال، این نوع ورودیها معمولاً اگر سرعت افزایش قیمت حفظ نشود، بسیار سریع معکوس میشوند.
✔️ خبر مرتبط: مقصد بعدی طلا؛ آیا رشد ادامه خواهد داشت؟
مشکلاتی که در تحویل طلا به قراردادهای آتی Comex در نیویورک ایجاد شده، فشار بیشتری بر روی وضعیت شورت اسکوئیز (short squeeze) وارد کرده است. همه میدانند که طلا هیچ بازدهی ارائه نمیدهد و نگهداری آن گران است، اما پرواز آن از انبارهای لندن، تورنتو یا زوریخ به نیویورک هزینه جدیدی را به همراه دارد. این نوع آربیتراژها معمولاً مدت زیادی دوام نمیآورند. با این حال، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) فهرستشده در ایالات متحده بالاخره شاهد افزایش جریان ورودی هستند، پس از اینکه در طول افزایش قیمت طلا در سال گذشته تقریباً هیچ علاقهای به آن نشان داده نشد.
قوانین طلایی معمول معمولاً در حالت تعلیق هستند، به جز یک مورد - اینکه طلا به عنوان محافظ کلاسیک در برابر تورم شناخته میشود. در حال حاضر تمرکز بیشتر روی اثرات تورمی تعرفهها است - حتی این موضوع تاکنون بیشتر یک نبرد سیاسی ارادهها بوده تا یک واقعیت اقتصادی. با این حال، شاخص هزینههای مصرفی هسته، که نزدیکترین نظارت را بر آن دارد، در طول یک سال گذشته زیر 3% باقی مانده است. به طور مشابه، سواپهای تورم پنجساله آتی در حال نزدیک شدن به 2.5% هستند. اینها همه بالاتر از هدف 2% فدرال رزرو هستند، اما رئیس فدرال رزرو، جروم پاول، آرام است و هنوز تمایل به کاهش نرخهای بهره دارد. تحلیلگران بانک دویچه معتقدند که تمام تعرفههای احتمالی تحمیلشده از سوی ایالات متحده و واکنشهای متقابل آن حداکثر 0.4% به شاخص قیمت مصرفکننده ایالات متحده اضافه میکند. این امر بخشی از قدرت طلا را توضیح میدهد، اما نه افزایش 45% در طول سال گذشته.
ترامپ تمام تلاش خود را برای حفظ وضعیت دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی میکند، نه برای ترویج رقیب آن. طلا معمولاً رابطه معکوسی با دلار دارد و بازدهی بالای اوراق خزانهداری ایالات متحده معمولاً کشنده برای طلا است. هرگونه کاهش در قرضگیری ایالات متحده باید عوامل ترسی را که طلا به وضوح از آن بهرهمند میشود، کاهش دهد. علاوه بر این، هیچ شوک اقتصادی یا سیاست پولی فوری در پیش نیست. اگر چیزی باشد، محیط ژئوپولیتیک در حال آرام شدن است. قطعا، بازار سهام نگرانی کمی از ریسکهای تعرفهها نشان میدهند — حتی شاخص DAX آلمان نیز امسال پیشتاز است، با اینکه ممکن است بهعنوان یک نقطه داغ برای خشم ترامپ شناخته شود.
تحقیقات Gavekal اشاره میکند که تمام دلایل صعودی برای طلا کاملاً روشن و واضح هستند، اما کاتالیزورهای نزولی واضح نیستند. توافقات صلح در اوکراین و خاورمیانه میتواند حرکت صعودی طلا را قطع کند. همچنین باید توجه داشت که همسفران معمولی طلا، مانند معادن طلا فیزیکی و فلزات گرانبهایی مانند نقره، در این گروه حضور ندارند. طلا ممکن است در حال حاضر داغ باشد، درست مانند بیتکوین که اکنون کمی استراحت میکند، اما عدم توانایی در رسیدن به یا باقی ماندن بالای سطح 3000 دلار برای مدت طولانی ممکن است برخی از حبابها را از بین ببرد.
بیشتر بخوانید:
بر اساس گفته ری دالیو، بنیانگذار صندوق پوشش ریسک بریجواتر، ایالات متحده باید کسری بودجه خود را از 7.5% به 3% قبل از پایان دوره دوم ریاستجمهوری کاهش دهد، در غیر این صورت بازارهای اوراق قرضه قادر نخواهند بود حجم اوراق جدیدی که خزانهداری منتشر میکند را جذب کنند و یک دور باطل آغاز خواهد شد.
رئیسجمهور دونالد ترامپ کمتر از سه سال وقت دارد تا کسری بودجه را به بیش از نصف کاهش دهد، در غیر این صورت بازارهای اوراق قرضه ایالات متحده را به یک دور باطل بدهی فرو خواهند برد.
تنها سوال این است که چقدر ریاضت اقتصادی باید بر مردم عادی آمریکا که در حال حاضر از بحران هزینه زندگی رنج میبرند، اعمال شود، در مقابل آنچه که پیشرفتهای فناوری میتوانند به بهرهوری اضافه کنند.
این هشدار جدی از سوی سرمایهگذار میلیاردری، ری دالیو، در اجلاس جهانی دولتها در دبی در روز پنجشنبه مطرح شد. او معتقد است که بدهی ملی 36 تریلیون دلار و بیشتر، بهطور مؤثر بهعنوان پلاکی در حال تجمع روی دیوارههای شریانی سیستم مالی ایالات متحده است.
مگر اینکه دولت ترامپ بتواند سرمایهگذاران اوراق قرضه را قانع کند که بازده کمتری نسبت به سرمایهگذاری خود بپذیرند که با پایداری مالی سازگار باشد، در غیر این صورت اگر ادامه ولخرجیهای دولتی رسیدگی نشود، یک «حمله قلبی اقتصادی» نزدیک است.
او هشدار داد: «ایالات متحده اگر کاهشهای مالیاتی ترامپ ادامه یابد، کسری بودجهای معادل 7.5% تولید ناخالص داخلی خواهد داشت که من انتظار آن را دارم»، و از کاخ سفید و کنگره خواست تا متعهد شوند که کسری بودجه را در سه سال آینده به 3% تولید ناخالص داخلی کاهش دهند.
ترس از اینکه بازار اوراق قرضه نتواند عرضه را جذب کند
پس از گزارش تورم شدید روز چهارشنبه، وال استریت دیگر به کاهش بیشتر نرخ بهره امیدی ندارد. بازدهی اوراق قرضه 10 ساله خزانهداری همچنان بالای 4.6% باقی ماند، در حالی که اخبار نشان میدهند که قیمتهای مصرفکننده در ماه ژانویه بیشتر از حد انتظار افزایش یافته است.
هرچقدر که قیمتها سریعتر افزایش یابند، پاداش بیشتری که سرمایهگذاران اوراق قرضه برای نگهداری اوراق بدهی ثابت مانند بدهیهای دولتی خواهند خواست، بیشتر خواهد شد. این موضوع فشار بیشتری به سهم هزینههای دولت وارد خواهد کرد که باید صرف تنها پرداخت بهره بدهی ملی رو به رشد شود.
از آنجایی که بازارهای اوراق قرضه باید مانند یک اسفنج عمل کنند تا هزینههای استقراض را پایین نگه دارند، دالیو نگران است که در نقطهای دیگر نتوانند حجم فزایندهای از اوراق قرضه خزانهداری که منتشر میشود را جذب کنند.
در آن نقطه، بازارهای اوراق قرضه مختل خواهند شد، نرخ بهره به شدت افزایش مییابد، ایالات متحده مجبور خواهد شد بیشتر و بیشتر پول قرض کند فقط برای پرداخت بدهیهای کمتر و کمتر. در آن زمان، دور باطل بدهی آغاز خواهد شد.
دالیو گفت: «وقتی عرضه و تقاضا را برای سال آینده و سه سال آینده محاسبه میکنم، با یک مشکل فوری روبرو هستیم.»
دولت ایالات متحده باید سریع عمل کند - حتی اگر این کار موجب خرابیهایی شود.
مشاور اقتصادی کاخ سفید، کوین هاسِت، روز دوشنبه برنامه دولت برای کنترل تورم را فاش کرد: «افزایش عرضه و کاهش تقاضای کل.»
اما به جز پیشرفتهای ملموس در تولید به ازای هر ساعت کار، مثلاً از طریق افزایش بهرهوری مبتنی بر هوش مصنوعی یا رباتیک، یا اضافهکاری بیشتر، با توجه به برنامههای ترامپ برای بزرگترین اخراج دستهجمعی مهاجران غیرمجاز در تاریخ، رشد عرضه نیروی کار سختتر خواهد بود.
بنابراین، ترامپ باید بیشتر بر روی کاهش تقاضای کل تمرکز کند. اما کاهش تقاضای کل چیزی جز یک اصطلاح شیک برای تضعیف عمدی رشد اقتصادی نیست، که معمولاً از طریق کاهش هزینههای دولتی، که به عنوان ریاضت اقتصادی شناخته میشود، انجام میشود.
دالیو استدلال کرد که ایالات متحده دیگر این امتیاز را ندارد که در جامعه توافقی بر سر میزان و گستردگی کاهشهای لازم برای رسیدن به کسری 3% تشکیل دهد. زمان کم است و حالا ضرورت دارد که سریع عمل کنند، حتی اگر این کار به قیمت شکستن برخی چیزها تمام شود.
او گفت: «در این صورت، جامعه باید بهطور جمعی ببیند که چه نوع خسارتی بهدنبال آن خواهد آمد و سپس بعداً قطعات شکسته را جمع کند. از آنجایی که دستیابی به این امر باید از اولویتهای اصلی باشد، آن را انجام میدهید. سپس متوجه میشوید چه چیزی قابل تحمل است.»
بیشتر بخوانید:
طبق گفته دانیل غالی، استراتژیست ارشد کامودیتی در TD Securities، خروج گسترده شمشهای طلا و نقره از بریتانیا به ایالات متحده احتمالاً حتی پس از حل و فصل مسائل تعرفهای و تجاری باز نخواهد گشت. درحالی که قیمت طلا در مسیر ثبت رکوردهای تاریخی جدید قرار دارد، چشمانداز نقره حتی قویتر به نظر میرسد.
در مصاحبهای در 12 فوریه، غالی گفت که دلار قویتر در تاریخ معمولاً برای کامودیتیها، از جمله فلزات گرانبها، مضر بوده است، اما این مسئله دیگر صدق نمیکند.
او گفت: «طلا در حال حاضر یک موقعیت فوقالعاده قوی دارد. بهترین توصیفی که طرفداران طلا میتوانند برای این شرایط به کار ببرند، این است: 'اگر شیر بیاید، من برندهام؛ اگر خط بیاید، تو بازندهای.' این یک وضعیتی است که در آن، دلار قویتر در واقع بهقدری تأثیرگذار است که باعث افزایش چیزی میشود که ما آن را ‘فعالیت خریداران مرموز’ مینامیم – خریدهایی که عمدتاً از آسیا صورت میگیرد، از سوی بانکهای مرکزی، سرمایهگذاران خرد و سرمایهگذاران نهادی، که در نهایت همه آنها به پوشش ریسک کاهش ارزش ارز مرتبط هستند.»
غالی گفت که این روند بیش از دو سال است که ادامه دارد. او افزود: «زمانی که دلار آمریکا بهاندازه کافی قوی باشد، در واقع تأثیری خلاف انتظار دارد. از سوی دیگر، اگر دلار آمریکا تضعیف شود و نرخهای بهره ایالات متحده کاهش یابد، صندوقهای کلان (Macro Funds) منابعی برای سرمایهگذاری خواهند داشت و در چنین شرایطی به خرید طلا روی میآورند. بنابراین، این همان سناریویی است که در آن "اگر شیر بیاید، من برندهام؛ اگر خط بیاید، تو بازندهای."»
اما وضعیت تقاضا در آسیا امروز کاملاً متفاوت از سالهای 2023 و 2024 است، چرا که ETFهای طلا چین دیگر از افزایش قیمتها حمایت نمیکنند.
✔️ خبر مرتبط: مقصد بعدی طلا؛ آیا رشد ادامه خواهد داشت؟
غالی گفت: «آنچه در هفته گذشته مشاهده کردیم، افزایش قابلتوجه حجم معاملات در بورس طلای شانگهای است. سال گذشته، این افزایش عمدتاً با فعالیت قوی خرید خردهفروشی در ETFهای طلای مستقر در چین مرتبط بود. اما امسال به نظر نمیرسد که چنین باشد. دقیقاً مشخص نیست چه چیزی این روند را هدایت میکند، اما ما فکر میکنیم که عامل اصلی آن فشار کاهش ارزش ارز است.»
و در حالی که TD Securities شرایط فعلی را برای طلا بسیار مثبت ارزیابی میکند، غالی گفت که چشمانداز قیمت نقره حتی بهتر است.
او گفت: «ما معتقدیم که وضعیت نقره فوقالعاده قوی است. این قویترین دلیل در بازارهای کامودیتی امروز است.»
غالی افزود: «این داستان اسکوئیز نقره (Silver squeeze) نیست که شما قبلاً در موردش شنیدهاید، بلکه اسکوئیزی است که میتوانید وارد آن شوید. آنچه در حال رخ دادن است، یک کاتالیزور مصنوعی است که باعث شده موجودیهای لندن با نرخ بیسابقهای کاهش یابد، در حالی که موجودیهای مستقر در ایالات متحده با نرخ شگفتانگیزی در حال افزایش هستند. مسئلهای که در اینجا خاص نقره است این است که ایالات متحده بهطور تصادفی مقصد عمدهای برای مصرف نقره است، نقره بهطور تصادفی در یک کسری ساختاری قرار دارد که حداقل چهار سال پیاپی ادامه دارد، و اینکه برای ما کاملاً روشن نیست که موجودیهای «نامرئی» سطح زمین، همانطور که ممکن است آنها را بنامید، با قیمتهای فعلی به بازار باز خواهند گشت. در نظر ما، قیمتها باید واقعاً افزایش یابند تا انباشتن موجودیها از منابع غیرمتعارف را ترغیب کنند.»
او تأکید کرد: «این یک وضعیت واقعاً قوی برای قیمتهای نقره است. ما معتقدیم که در نهایت این وضعیت باعث خواهد شد که نقره بهطور همگام با عملکرد استثنایی طلا در سال گذشته حرکت کند.»
غالی یکی از اولین کارشناسان بازار بود که تغییرات در بازار فلزات گرانبها را در ماههای اخیر شناسایی کرد. در اواخر نوامبر، او هشدار داد که موقعیتهای خرید طلا بهطور گستردهای در حال کاهش هستند.
✔️ خبر مرتبط: طلا به 3000 دلار نزدیک می شود: مقایسه صعود طلا با بیتکوین و بازار سهام
غالی هشدار داد: «ما اکنون انتظار داریم که خریدها به زودی به پایان برسند. از منظر کلان، مسیر فدرال رزرو دیگر احتمالاً به سیاستی "بیش از حد تسهیلی" منجر نخواهد شد، که این نشان میدهد علاقه صندوقهای کلان احتمالاً به سطوح افراطی باز نخواهد گشت.»
غالی اشاره کرد: «عملکرد قیمت بالاخره بهاندازه کافی قوی بوده تا مشاورههای تجاری (CTA) را مجبور کند به موقعیت 'خرید حداکثری' مؤثر بازگردند، که نشان میدهد هر سیگنال روندی که در رادار ما قرار دارد، در حال حاضر به سمت خرید است، که این به نوبه خود خریدهای الگوریتمی بعدی را محدود خواهد کرد. وضعیت هیچ گزینه دیگری وجود ندارد (TINA) هنوز در چین معکوس میشود، که نشان میدهد تقاضای آسیایی نمیتواند روز را نجات دهد.» (TINA trade مخفف عبارت "There Is No Alternative" (هیچ گزینه دیگری وجود ندارد) است. این مفهوم به وضعیتی اشاره دارد که در آن سرمایهگذاران به دلیل پایین بودن نرخ بهره یا بازدهی پایین سایر داراییها، مجبور میشوند تمام سرمایه خود را به سمت یک دارایی خاص، معمولاً سهام یا داراییهای پرریسک دیگر، هدایت کنند. در این شرایط، سرمایهگذاران گزینههای دیگری برای سرمایهگذاری پیدا نمیکنند که به اندازه آن دارایی خاص جذابیت داشته باشد، بنابراین سرمایهگذاری در آن دارایی به یک انتخاب غالب تبدیل میشود.)
او گفت: «وضعیت جریانها در نقره بهطور قابلتوجهی بهتر است.»
سپس، در 7 ژانویه، غالی به سرمایهگذاران هشدار داد که وضعیت بیسابقهای در بازار نقره در حال شکلگیری است.
او گفت: «دیدن این موضوع در قیمتهای ثابت دشوار است، اما در ماه گذشته یک اختلال بزرگ در بازار فلزات گرانبها به وجود آمده است، جایی که تهدید تعرفههای جهانی بر فلزات باعث شده است که معاملهگران در سراسر جهان فلزات را از لندن و دیگر بازارهای جهانی به ایالات متحده بیاورند، تنها برای پوشش ریسک اجرای تعرفهها بر فلزات گرانبها. از لحاظ تاریخی این اتفاق نیفتاده است - فلزات گرانبها عملاً به عنوان پول در نظر گرفته میشدهاند - اما اگر تحت تعرفهها قرار گیرند، آنگاه معاملهگرانی که موقعیتهای کوتاه علیه فلزاتی که واقعاً در جایی دیگر در جهان دارند، باز کردهاند، با زیانهای قابل توجهی مواجه خواهند شد.»
او گفت: «برای پوشش این ریسک، آنها فلزات را به ایالات متحده میآورند.»
بیشتر بخوانید:
تحلیلگران اقتصادی اغلب درباره اهمیت استقلال فدرال رزرو صحبت میکنند. اتفاقات چهارشنبه واقعاً این نکته را به وضوح نشان میدهند.
7:58 صبح (به وقت آمریکا): دونالد ترامپ این پیغام را در شبکه اجتماعی Truth Social منتشر میکند: "باید نرخ بهره کاهش یابد، چیزی که با تعرفههای پیش رو همراستا خواهد بود! بیایید آمریکا را به حرکت درآوریم!"
8:30 صبح: دادهها نشان میدهند که شاخص قیمت مصرفکننده در ژانویه نسبت به ماه قبل 0.5% افزایش یافته است که بیشتر از پیشبینیها بوده است.
10:07 صبح: رئیس فدرال رزرو، جروم پاول، شهادت خود را در برابر کمیته خدمات مالی مجلس آغاز میکند، جایی که به آمریکاییها اطمینان میدهد که سیاستها را نادیده خواهد گرفت و بر دادهها تمرکز خواهد کرد.
در یک جهان موازی بدون بانک مرکزی مستقل، ترکیب بیملاحظگی ترامپ و دادههای ناامیدکننده قیمت مصرفکننده میتوانست باعث سقوط بازارها و انتظارات تورمی شود. اما در عوض، شاخص S&P 500 تنها 0.2% کاهش یافت و بازده اوراق خزانه داری 10 ساله 10 نقطه پایه افزایش یافت. به طور کلی، چهارشنبه به نظر میرسید که ممکن است به عنوان یک مانع دیگر در مسیر کاهش تورم ثبت شود، هرچند که به هیچ وجه به معنای پایان آن نبود.
✔️ خبر مرتبط: پاول، رئیس فدرال رزرو: در صورت درخواست رئیس جمهور ترامپ، استعفا نخواهم داد
پاول را میتوان به خاطر حفظ ثبات قطار در مسیر درست تحسین کرد. در اینجا بخشی از گفت و گوی او در مجلس درباره پست ترامپ در شبکههای اجتماعی با برد شرمن، نماینده کالیفرنیا، آمده است:
پاول: مردم میتوانند مطمئن باشند که ما همچنان به کار خود ادامه خواهیم داد، سرمان را پایین نگه میداریم، کار خود را انجام میدهیم و تصمیمات خود را بر اساس آنچه در اقتصاد و چشمانداز آن اتفاق میافتد، اتخاذ خواهیم کرد.
شرمن: و بیانیههای مقامات منتخب جزو عواملی نیستند که باعث شوند شما به این یا آن شیوه عمل کنید؟
پاول: درست است.
ترامپ طرفدار پاول نیست. در دوران ریاستجمهوری اول خود، او بارها با پاول بر سر نرخ بهره برخورد کرد و این سنت را در دور دوم خود ادامه داد، با این ادعا که به شخصه درک بهتری از نحوه تنظیم نرخها دارد. به طور ظاهری، اختلاف آنها زمانی آغاز شد که پاول از تسهیل سیاستها برای حمایت از جنگ تجاری اول ترامپ خودداری کرد، اما نقدهای ترامپ نسبت به پاول انسجام زیادی ندارد، چرا که او همچنین از رئیس فدرال رزرو به دلیل اینکه برای مقابله با تورم کافی عمل نکرده است انتقاد کرده است. به طور خلاصه، به نظر میرسد ترامپ از رئیس فدرال رزرو به عنوان یک طعمه برای تقصیرات استفاده میکند.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ، رئیس جمهور آمریکا: نرخ بهره باید کاهش یابد
بازارها وضعیت را کاملاً متفاوت از رئیسجمهور میبینند. اوراق قرضه نگرانیهایی در مورد لفاظیها و سیاستهای ترامپ نشان دادهاند، اما این آسیب تا حدی با اعتماد به این که فدرال رزرو به عنوان یک تعادلکننده عمل خواهد کرد و تحت تأثیر جو سیاسی لحظهای قرار نخواهد گرفت، جبران شده است. اگر پاول به دستورات ترامپ گوش کند و نرخها را اکنون کاهش دهد، نتیجه احتمالاً افزایش هزینههای استقراض بلندمدت خواهد بود. ما پیشنمایشی از این را در پایان سال 2024 دیدیم، زمانی که فدرال رزرو نرخها را کاهش میداد، اما بازده اوراق خزانه داری 10 ساله حدود 100 نقطه پایه افزایش یافت — که تا حدی بازتاب نگرانیها از سیاستهای تعرفهای، مالیاتی و مهاجرتی ترامپ و همچنین قدرت دادههای اقتصادی ورودی بود.
ترامپ نمیتواند اجازه دهد که نرخهای بلندمدت بیشتر افزایش یابند. اولاً، او و وزیر خزانهداری، اسکات بسنت، تمدید موارد منقضیشده کاهشهای مالیاتی 2017 را به عنوان اساس برنامه اقتصادی خود قرار دادهاند. تمدید این تدابیر کاهش کسری بودجه را سخت خواهد کرد و رشد بدهی ملی را تشدید خواهد کرد، و برچسب قیمت آن حتی بدتر خواهد شد اگر نرخها بالا باشند. این یکی از دلایلی است که حتی ایلان ماسک در روز چهارشنبه در شبکه اجتماعی X به تأثیر تلاشهای خود در کاهش هزینهها بر نرخهای بلندمدت اشاره کرد — هرچند که هنوز باید دید آیا ماسک میتواند به طور مؤثر کسری بودجه را حل کند، با توجه به اینکه بخش عمدهای از هزینهها از برنامههای حمایتی سیاسی که تغییر ناپذیرند و همچنین دفاع تأمین میشود. در بدترین سناریو، ترکیب بازارهای پرتنش اوراق قرضه با قانونگذاری مالیاتی تأمینشده از کسری بودجه میتواند شورش سرمایهگذاران را به وجود آورد، مشابه آنچه که در سال 2022 برای نخستوزیر لیز تراس در بریتانیا رخ داد.
ترامپ همچنین در برابر رایدهندگان مسئول است که هزینههای مسکن و قیمتهای مصرفکننده را کاهش دهد. نرخهای وام مسکن تا حدی بازتابی از بازدهی اوراق خزانه داری 10 ساله هستند که به نوبه خود انتظارات بلندمدت درباره تورم و مسیر نرخهای کوتاهمدت را منعکس میکنند. بنابراین، درخواستهای ترامپ برای کاهش نرخهای بهره احتمالاً کمکی به وضعیت نخواهد کرد و میتواند در نهایت به دسترسی کمتر به مسکن آسیب بزند. در مورد خود تورم، این تا حدی یک پیشگویی خود تحقق یافته است. وقتی که مصرفکنندگان و خانوارها ایمان خود را به اینکه دولت و بانک مرکزی قادر به کنترل تورم خواهند بود از دست میدهند، شروع به انجام کارهایی میکنند که آن را تشدید میکند: آنها تقاضای دستمزدهای بالاتر میکنند و خریدها را به جلو میبرند تا از افزایش قیمتها پیشی بگیرند. دست ثابت پاول در هدایت کشتی به عنوان یک پادزهر برای انتظارات ناپایدار تورم عمل کرده است.
در حال حاضر، رئیس فدرال رزرو بهترین سد محافظ ترامپ در برابر تحولات بازار و اقتصادی است که میتوانند سال اول ریاست جمهوری او را به خطر بیندازند، و به نفع اوست که شروع به درک این موضوع کند. در سال 2026، ترامپ فرصت خواهد داشت تا پاول را در صورت تمایل خود جایگزین کند — چیزی که او نشان داده که قصد انجام آن را دارد. اما پاول کار ویژهای در حفظ اعتماد بازار و اجتناب از ظاهر معاملات سیاسی در محیطی بهویژه چالشبرانگیز انجام داده است. ترامپ برای خدمت به خود میتواند این موضوع را درک کرده و برنامههای خود برای موقعیت رئیس فدرال رزرو را دوباره ارزیابی کند.
بیشتر بخوانید:
طبق گفته گاری واگنر، سردبیر سایت TheGoldForecast، طلا این هفته با عبور از مرزهای جدید رکورد به نزدیکی قیمت 3000 دلار رسید، که این افزایش تحت تأثیر عواملی مانند نگرانی از تعرفهها و تقاضای قوی بنیادی قرار گرفت،
در یک مصاحبه اخیر با Kitco News، واگنر اشاره کرد که افزایش اخیر قیمت طلا پس از کاهش به حدود 2650 دلار رخ داده است، که او پیشتر در یک حضور قبلی پیشبینی کرده بود. این روند صعودی کنونی "یک مرحله جدید است و پس از اصلاحی که شاهد آن بودیم، اتفاق افتاد".
واگنر مشاهده میکند که معاملهگران مشتاق هستند هر بار که قیمت طلا کاهش مییابد، خرید کنند، که نشاندهنده سنتیمنت قوی بازار است. پس از شهادت رئیس فدرال رزرو، پاول، "قیمتهای طلا کاهش یافتند، اما معاملهگران به سرعت وارد بازار شدند. آنها از این کاهش قیمت استفاده کردند و خرید کردند". "معاملهگران منتظر آن کاهش قیمت هستند تا بتوانند آن را بخرند و از آن بهرهبرداری کنند."
تعرفه 25 درصدی رئیسجمهور ترامپ بر فولاد و آلومینیوم به ریسکهای تورم دامن میزند و تقاضا برای طلا به عنوان یک پناهگاه امن را افزایش میدهد. طبق گفته واگنر، "تعرفهها احتمال افزایش مجدد تورم را به ذهن میآورند."
✔️ خبر مرتبط: طلا به 3000 دلار نزدیک می شود: مقایسه صعود طلا با بیتکوین و بازار سهام
طلا شاهد یک روند صعودی قابل توجه بوده است و از اواسط دسامبر حدود 14 درصد افزایش یافته است.
سطوح روانی و پولبک بالقوه
قیمت طلا به سطح روانی مهم 3000 دلار برای هر اونس نزدیک میشود. واگنر گفت: "هرکدام از این اعداد بزرگ – 1000، 2000، 3000 دلار – سطوح روانی کلیدی خواهند بود." او معتقد است که رسیدن به 3000 دلار " حتمی است، فقط زمان آن مشخص نیست" و اضافه کرد: "فکر میکنم بهزودی اتفاق خواهد افتاد."
در حالی که طلا در روند صعودی قوی قرار دارد، واگنر به امکان بازگشت یا اصلاح قیمت اشاره میکند.
او همچنین عقیده دارد که مسیر فعلی طلا "تقریباً پارابولیک (سریع و شدید)" است، که "همیشه پتانسیل اصلاح شدید را دارد، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است." واگنر افزود: "و دلیل اینکه اینبار متفاوت از دفعات دیگر است، جایی که معمولاً شاهد بازگشت زودتر میبودیم، این است که عوامل بنیادی که این روند را هدایت میکنند، قوی هستند."
عملکرد نقره
برخلاف طلا، واگنر همچنان "با احتیاط دیدگاه نزولی" نسبت به نقره دارد. در حالی که نقره افزایش قیمتهایی را تجربه کرده است، اما به رکوردهای تاریخی خود مانند طلا نرسیده است. او اشاره میکند که "نقره دارای بخش صنعتی بیشتری نسبت به طلا است، اما میتوانیم ببینیم که این بخش بهطور حداکثری سرد و کمجان بوده است."
بیشتر بخوانید:
بازار رمزارزها همیشه پر از نوسان و فرصتهای جذاب است، اما این نوسانات میتوانند برای سرمایهگذاران ریسکهایی جدی به همراه داشته باشند. برخی آلتکوینها که در ابتدا ممکن است جذاب به نظر برسند، در طول زمان ممکن است روند نزولی را طی کنند و در نهایت منجر به ضررهای بلندمدت شوند. در این مقاله، به بررسی چهار آلت کوین پر ریسک میپردازیم که ممکن است بهتر باشد همین حالا از آنها خارج شوید تا از ضررهای آینده جلوگیری کنید.
بازار رمزارزها شاهد یک بازگشت ملایم است، اما برخی از آلتکوینها با مشکل مواجه هستند. SAND، APT، BERA و ARB با کاهش شتاب روبهرو هستند که نگرانیهایی را در میان تحلیلگران ایجاد کرده است. دادههای بازار نشان میدهد که این توکنها ممکن است در بلندمدت عملکرد ضعیفی داشته باشند، بنابراین ممکن است برای دارندگان ریسکگریز گزینههای مناسبی برای فروش باشند.
4 آلت کوینی که باید به فکر فروش آنها باشید
آزادسازیهای آتی توکنها ممکن است فشار فروش قابل توجهی ایجاد کند. دادههای Tokenomist نشان میدهد که بیش از 742 میلیون دلار توکن بین 10 تا 17 فوریه آزاد خواهد شد. آزادسازیهای قابل توجه شامل CONX، SAND، APT، BERA و ARB است که ارزش هر یک از آنها از 5 میلیون دلار فراتر میرود.
بزرگترین آزادسازی مربوط به آربیتروم (ARB) است که 92.65 میلیون توکن به ارزش 40.57 میلیون دلار آزاد خواهد شد، که معادل 12.13% از عرضه در گردش آن است. در همین حال، سندباکس (SAND) شاهد آزادسازی 205.59 میلیون توکن به ارزش 79.34 میلیون دلار خواهد بود که 8.41% از عرضه آن را تشکیل میدهد. برا (BERA)، آپتوس (APT) و CONX نیز آزادسازیهای قابل توجهی خواهند داشت.
سندباکس (SAND)
سندباکس (SAND)، یک دنیای مجازی مبتنی بر بلاکچین، در 24 ساعت گذشته 10% افزایش یافته و در قیمت 0.396 دلار معامله میشود. این پلتفرم به کاربران این امکان را میدهد که داراییهای دیجیتال را در یک محیط بازی ایجاد، بسازند و مبادله کنند. با وجود افزایش اخیر، SAND در طول هفته گذشته 10% کاهش داشته است.
آزادسازی برنامهریزی شده 205.59 میلیون توکن به ارزش 79.34 میلیون دلار ممکن است تأثیری بر بازار بگذارد. این رویداد SAND را به عنوان یک آلتکوین برای فروش قرار میدهد و احتمال فشار فروش در آینده وجود دارد. با استفاده از DAOs و NFTs، Sandbox به پرورش یک اکوسیستم بازی غیرمتمرکز ادامه میدهد.
براچین (BERA)
براچین (BERA) در حال تغییر اقتصاد لایه 1 با مکانیزم Proof-of-Liquidity (PoL) خود است و یک بازار کارآمد برای اعتبارسنجها، کاربران و اپلیکیشنها ایجاد میکند. برا در حال حاضر با قیمت 5.31 دلار معامله میشود و در 24 ساعت گذشته 5.43% افزایش یافته است.
آزادسازی برنامهریزی شده توکنها، 12.98 میلیون توکن برا به ارزش تقریبی 62.82 میلیون دلار را معرفی خواهد کرد. با ارزش بازار 570.82 میلیون دلار، این توکن زیرنظر است و ممکن است نوساناتی را تجربه کند.
آپتوس (APT)
آپتوس (APT)، یک بلاکچین لایه ۱ مبتنی بر Proof-of-Stake (PoS)، شاهد افزایش قیمت است و در 24 ساعت گذشته 8% رشد داشته است. این شبکه که از زبان برنامهنویسی Move استفاده میکند که ابتدا توسط مهندسان سابق Diem شرکت Meta توسعه داده شد، در میانه آزادسازی توکنهای قابل توجه توجهات زیادی را به خود جلب کرده است.
قیمت APT برابر با 6.19 دلار است و قرار است 11.31 میلیون توکن APT به ارزش تقریبی 64.35 میلیون دلار آزاد شود. این آزادسازی برنامهریزیشده ممکن است فشار فروش ایجاد کند و بر قیمت توکن تأثیر بگذارد. تحلیلگران بازار پیشنهاد میدهند که Aptos ممکن است یکی از آلتکوینهایی باشد که برای کاهش ضررهای بلندمدت باید فروخته شود.
آربیتروم (ARB)
آربیتروم (ARB)، یک راهحل مقیاسپذیری لایه دو برای اتریوم، از optimistic rollups برای بهبود سرعت تراکنشها و کاهش هزینهها استفاده میکند، در حالی که امنیت اتریوم را حفظ میکند. این شبکه مقیاسپذیری را بهبود میبخشد و تراکنشها را کارآمدتر میکند.
قیمت ARB اخیراً شاهد افزایش 8 درصدی بوده و در 24 ساعت به ۰0.4749 دلار رسید. این افزایش پس از رشد فعالیتهای بازار رخ داده است. در همین حال، نگرانیهایی در مورد نوسانات احتمالی با نزدیک شدن به رویدادهای آزادسازی توکنها وجود دارد. سرمایهگذاران به دقت واکنش بازار به این تغییرات آینده را دنبال میکنند، که این موضوع ARB را به یک آلتکوین قابل توجه برای نظارت تبدیل میکند.
نتیجهگیری: روندهای بازار نشان میدهند که این آلتکوینها ممکن است در بازگشت به شتاب قوی خود با مشکلاتی مواجه شوند. سرمایهگذاران باید پورتفولیوهای خود را ارزیابی کرده و استراتژیها را بر اساس تحولات جاری تنظیم کنند.
بیشتر بخوانید:
ارزش واقعی نقره توسط بانکها و بازارهای آتی سرکوب میشود، اما افزایش تقاضا و کاهش عرضه میتواند این چرخه را بشکند. سرمایهگذاران ممکن است یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییهای امروز را در اختیار داشته باشند.
طلا به تازگی از مرز تاریخی 2900 دلار عبور کرده و به بالاترین سطح خود رسیده است، درحالی که نقره همچنان به طور ناامیدکنندهای کم ارزشگذاری شده و بسیار عقب مانده است. با وجود افزایش تقاضا، کاهش عرضه و نقش حیاتی آن در فناوری و انرژیهای تجدیدپذیر، نقره هنوز نتوانسته ارزش واقعی خود را در بازار منعکس کند.
نقره، که اغلب از آن به عنوان «طلای فقرا» یاد میشود، مدتها است که یک فلز گرانبهای پرتقاضا برای سرمایهگذاران، صنایع و دولتها بوده است. با این حال، قیمت آن همچنان بهطور مصنوعی سرکوب شده و باعث ایجاد جنجال، تحقیقات و بررسیهای نظارتی شده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که نقره یکی از پر دستکاریشدهترین کامودیتیها در جهان است و مؤسسات مالی بزرگ، بانکهای فلزات گرانبها و بازارهای آتی نقش کلیدی در پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت آن دارند. اما چرا آنها چنین کاری میکنند و دستکاری در بازار نقره چگونه انجام میشود؟ حتی مهم تر از این، آیا نقش حیاتی نقره در فناوریهای نظامی و هوافضا، دلیل پنهانی برای سرکوب قیمت آن است؟
شواهد دستکاری قیمت نقره
سرکوب بازارهای نقره فیزیکی در مقابل نقره کاغذی
یکی از بزرگترین استدلالها درباره دستکاری قیمت نقره، شکاف بین نقره فیزیکی و نقره کاغذی (paper silver) است. برخلاف طلا که بانکهای مرکزی بهطور علنی آن را خریداری میکنند، نقره عمدتاً از طریق مشتقات و قراردادهای آتی معامله میشود، نه از طریق مالکیت فیزیکی. («نقره کاغذی» به قراردادهای مشتقه، قراردادهای آتی، و ابزارهای مالی مشابه اشاره دارد که نماینده نقره فیزیکی نیستند، بلکه فقط ارزشهای کاغذی برای نقره محسوب میشوند. این معاملات بهجای خرید و فروش نقره واقعی، صرفاً در قالب اوراق بهادار و قراردادهای مالی انجام میشود.)
دستکاری بانک جی پی مورگان
مؤسسات مالی بزرگ به مدتها است که متهم به دستکاری در بازارهای نقره هستند. یکی از پر سر و صداترین پروندهها شامل جی پی مورگان میشود که به دلیل دستکاری قیمتهای نقره و طلا از طریق شیوههای تجاری غیرقانونی گناهکار شناخته شد.
عدم تعادل نسبت نقره به طلا
از نظر تاریخی، نسبت نقره به طلا (مقدار نقرهای که برای خرید یک اونس طلا لازم است) به طور متوسط حدود 15:1 بوده است. با این حال، در بازارهای مدرن، این نسبت به طور مصنوعی افزایش یافته و اغلب از 80-90:1 یا حتی بیشتر تجاوز میکند.
منافع دولت و بانک مرکزی
در حالی که بانکهای مرکزی طلا را بهعنوان ذخایر انباشت میکنند، آنها ذخایر نقره ندارند، که با توجه به نقش تاریخی نقره بهعنوان پول، امری عجیب است. دولتها منافع خاصی در نگه داشتن قیمتهای پایین نقره دارند، چرا که این امر به نفع صنایعی است که به نقره ارزان وابستهاند، مانند:
اگر قیمتهای نقره بهطور قابل توجهی افزایش یابد، هزینههای تولید برای فناوریهای حیاتی به شدت بالا خواهد رفت و این امر دولتها را مجبور به تغییر سیاستهای خود در زمینه معدنی، مالیاتگیری و تجارت خواهد کرد.
مکانیسم کنترل قیمت COMEX & LBMA
انجمن بازار طلا و نقره لندن (LBMA) و COMEX دو مکانیسم اصلی تعیین قیمت برای نقره هستند. با این حال، این مؤسسات به تجارت کاغذی بیشتر از تحویل فیزیکی ترجیح میدهند، که به بانکها این امکان را میدهد تا قیمتها را از طریق موارد زیر کنترل کنند:
نقش پنهان نقره در ارتش و هوافضا: یک دارایی استراتژیک
در حالی که کاربردهای صنعتی نقره در الکترونیک، پنلهای خورشیدی و پزشکی به خوبی مستند شده است، استفاده آن در فناوریهای نظامی و هوافضا اغلب در پردهای از راز باقی میماند. به دلیل بالاترین رسانایی الکتریکی، بازتابپذیری حرارتی و مقاومت در برابر محیطهای شدید، نقره در سیستمهای دفاعی پیشرفته، تسلیحات و اکتشافات فضایی ضروری است.
با این حال، نقش آن در امنیت ملی باعث میشود که بخش عمدهای از استفاده آن فاش نشود، که منجر به گمانهزنیهایی میشود که دولتها ممکن است علاقهمند به نگهداشتن قیمتهای نقره به طور مصنوعی پایین باشند تا تأمین پایدار آن برای کاربردهای حیاتی نظامی را تضمین کنند.
حذف نقره از فهرست مواد معدنی حیاتی
یکی از مشکوکترین جنبههای سرکوب بازار نقره، عدم حضور آن در فهرست رسمی مواد معدنی حیاتی ایالات متحده است، با وجود اینکه برای امنیت ملی، فناوری پیشرفته و انرژیهای سبز ضروری است. این کمبود سوالات جدی را در مورد نحوه طبقه بندی نقره و اینکه آیا حذف آن به هدفی بزرگتر برای سرکوب قیمتها و کنترل صنعتی خدمت میکند، مطرح میکند.
لیست مواد معدنی حیاتی چیست؟
مرکز زمینشناسی ایالات متحده (USGS) و وزارت انرژی ایالات متحده (DOE) فهرستی از مواد معدنی حیاتی منتشر میکنند که فلزات و مواد معدنی ضروری برای امنیت ملی، ثبات اقتصادی و تولید انرژی را شناسایی میکنند.
یک «ماده معدنی حیاتی» به عنوان معدنی تعریف میشود که:
شگفت آور است که نقره - که بهطور قابل توجهی یکی از مهمترین فلزات صنعتی است -عمداً از این فهرست حذف شده است.
آیا قیمت نقره در نهایت می تواند آزاد شود؟
اگرچه دستکاری قیمت نقره برای دههها ادامه داشته است، اما نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد این سرکوب ممکن است برای همیشه دوام نداشته باشد.
نتیجه: سرکوب نقره تا ابد ادامه نخواهد داشت
اگرچه دستکاری قیمت نقره یک واقعیت مستند است، اما نیروهایی که قیمتها را بهطور مصنوعی پایین نگه میدارند، ممکن است کنترل خود را از دست داده باشند. با:
فقط مسأله زمان است تا قیمتهای نقره از دستکاریها رها شوند. سرمایهگذارانی که این پویایی را درک کنند، ممکن است خود را در آستانه یک اصلاح قیمت بزرگ قرار دهند، و نقره را به یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییهای زمان ما تبدیل کنند.
حرف آخر
آیا اهمیت استراتژیک نقره در امنیت ملی، فناوریهای نظامی و فضایی ممکن است بزرگترین راز پشت دستکاری قیمتها باشد؟ اگر چنین باشد، سرمایهگذاران نقره ممکن است در حال نگهداری یکی از کمارزشگذاریشدهترین داراییها در تاریخ مدرن باشند.
بیشتر بخوانید:
ممکن است به زودی جنگ در اوکراین به پایان برسد.
هر نیم قرن یا بیشتر، نظم پولی جهان دچار تغییرات عمیقی میشود. شاید اکنون شاهد آخرین انقلاب پولی باشیم: ظهور استیبلکوینهای پشتیبانیشده با دلار، که میتواند سلطه ارز آمریکایی را برای چندین دهه دیگر تثبیت کند.
تاریخچهای کوتاه: اواخر قرن 19 استاندارد طلا (Gold Standard) به بخش زیادی از جهان مسلط شد. پایان جنگ جهانی دوم سیستم برتون وودز (Bretton Woods) را به ارمغان آورد که در سال 1971 به پایان رسید و دورهای جدید از پول فیات و نرخهای ارز شناور آغاز شد. ارز دیجیتال در سال 2008 اختراع شد، اما سیستم پولی جدیدی که این فناوری ممکن میسازد، تا به تازگی شفاف نشده است.
استیبلکوینها داراییهای برنامهریزیشدهی دیجیتال هستند که وعده تبدیل به یک ارز، معمولاً دلار آمریکا، را میدهند. در حال حاضر، آنها سریعترین بخش در حال رشد رمزارزها هستند. استفاده از استیبلکوینها از اوت 2023 تاکنون 84% افزایش یافته و اکنون به اوج خود با رقم 224 میلیارد دلار رسیده است. نگرش حمایتی دولت رئیسجمهور پیشین، دونالد ترامپ، نسبت به رمزارزها احتمالاً به رشد بیشتر این بخش کمک خواهد کرد.
شایان ذکر است که، از نظر سرمایهگذاری بازار، شاید تا 99% از استیبلکوینها به دلار تعیین میشوند. این سهم بسیار بالاتر از آن است که در تجارت و مالی بینالمللی استاندارد مشاهده میشود. این نشان میدهد که اگر مؤسسات پولی از ابتدا دوباره ایجاد شوند - که بخشی از آنچه ارز دیجیتال انجام میدهد - بازار عمدتاً به سمت دلار خواهد رفت.
معاملهگران در بسیاری از کشورهای با حکومتهای ضعیفتر میخواهند در اقتصادهای مبتنی بر دلار مشارکت کنند، اما همیشه به راحتی به بانکداری مبتنی بر دلار، مانند آنچه که آمریکاییها دارند، دسترسی ندارند. سیستمهای بانکی داخلی آنها ممکن است غیرقابل اعتماد باشند یا بهطور خاص برای جلوگیری از تسلط دلار تنظیم شده باشند. همچنین، معاملهگران ممکن است از مقررات ایالات متحده که از طریق تحریمها و محدودیتهای معاملات دلاری عمل میکنند، بترسند. به عنوان مثال، مقررات «احراز هویت مشتری (KYC)» میتواند تعامل با مؤسسات مالی ایالات متحده را بسیار پرهزینه کند.
بنابراین، خارجیها بهطور فزایندهای به استیبلکوینها روی میآورند، که میتوانند به سرعت و بهطور مستقیم از طریق اپلیکیشنها به آنها دسترسی پیدا کنند. استیبلکوینها در حال حاضر چندان تحت نظارت قرار ندارند، اما در نهایت مقررات در بسیاری از کشورها ظهور خواهد کرد. با این حال، احتمالاً برای مدت طولانی نسخههای مختلفی از استیبلکوینها با سطوح مختلفی از نظارت وجود خواهد داشت. به همین دلیل، یکی دیگر از مزایای استیبلکوینها - حداقل برای معاملهگران فردی، نه لزوماً برای جامعه بهطور کلی - این است که معاملهگران قادر خواهند بود سطح نظارتی که میخواهند را انتخاب کنند.
✔️ خبر مرتبط: مؤسسه جیپیمورگان: رشد بازار ارزهای دیجیتال باعث افزایش استیبلکوینها شده است
چندین کشور در سالهای اخیر دلاریزه شدهاند — از جمله پاناما، اکوادور و السالوادور - و هیچکدام به نظر نمیرسد از این تصمیم پشیمان شده باشند. رئیسجمهور خوآویر میلی در آرژانتین وعده دلاریزه شدن را داده است، و این وعده در کمپین انتخاباتی او محبوب بود، اگرچه هنوز مشخص نیست که آیا او میتواند منابع لازم برای اجرای آن را فراهم کند.
سناریو سادهتر این است که مردم در کشورهای در حال توسعه بیشتر و بیشتر از استیبلکوینها استفاده کنند. اقتصادهای آنها به طور جزئی "دلاریزه" خواهند شد — یا اگر بخواهید از اصطلاحی کمی شیک استفاده کنید، "استیبلکوینیزه (stablecoinized)" خواهند شد، با استیبلکوینهای پشتیبانیشده توسط دلار. مردم در این اقتصادها بیشتر به تفکر و محاسبه در قالب دلار عادت خواهند کرد، حتی برای معاملات داخلیشان. اقتصادهای دوقطبی ممکن است رایجتر شوند، با هر دو ارز داخلی و استیبلکوینهای پشتیبانیشده توسط دلار. در طول زمان، به دلیل ترس از ریسکهای بازخرید مرتبط با استیبلکوینها، بسیاری از کشورها به سمت دلاریزه شدن کامل یا جزئی خواهند رفت. در برخی موارد، دلار ممکن است در نهایت سلطه یابد.
کاهش نرخ باروری، که اکنون بسیاری از اقتصادهای فقیرتر جهان را درگیر کرده است، ممکن است این روند را تسریع کند: کشورهای فقیر با خطرات ورشکستگی روبهرو خواهند شد چرا که پیش از آنکه ثروتمند شوند، پیر میشوند. ایالات متحده، در مقابل، صرفنظر از نرخ باروری بومی خود، همیشه میتواند مهاجران با استعداد و با بهرهوری بالا را جذب کند. این واقعیت به تقویت موقعیت نسبی دلار ادامه خواهد داد.
دو ارز اصلی دیگر در نظم اقتصادی جهانی یورو و یوان چین هستند. هیچکدام موقعیت مناسبی برای به چالش کشیدن رشد دلار در کشورهای دیگر ندارند. یورو با تهدیدات فزاینده امنیتی از سوی روسیه و همچنین خطرات سیاسی ناشی از احتمال وجود دولتهای پوپولیست راستگرا در آلمان، فرانسه و سایر کشورهای اتحادیه اروپا روبهرو است. این احزاب احتمالاً ارزهای ملی را دوباره معرفی نخواهند کرد، اما یورو همچنان تحت ابرهای سیاسی باقی خواهد ماند. از سوی دیگر، چین با اقتصاد راکد، کنترلهای سرمایهای و آزادی مالی محدود همچنان روبهرو است و آزادی مالی بیشتر بعید به نظر میرسد.
بنابراین، نظم پولی جهانی بعدی ممکن است نقش بسیار بزرگتری برای دلار داشته باشد، بهطور مشابه با نقشی که طلا در قرن 19 ایفا کرد. استیبلکوینها بهعنوان طعمه عمل خواهند کرد و بهعنوان مکانیزم اولیه انتقال خدمت خواهند کرد. ماندگاری آنها بستگی به این دارد که دولت ایالات متحده چقدر برای خارجیها آسان کند تا بهطور کامل در یک نظم پولی مبتنی بر دلار شرکت کنند. در حال حاضر، بحث برانگیز است.
یک نتیجهگیری این است که ارز دیجیتال، علیرغم منتقدانش، ممکن است در نهایت بسیار مفید واقع شود. نتیجه دیگر این است که قرن آمریکایی (American Century)، حداقل در زمینه پول، هنوز به پایان نرسیده است. (قرن آمریکا یا قرن آمریکایی (American Century) توصیف دورهای از اواسط قرن بیستم است که عمدتاً تحت تسلط ایالات متحده از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.)
بیشتر بخوانید:
با روند خرید طولانی مدت بانکهای مرکزی و عدم قطعیت اقتصادی مرتبط با سیاستهای رئیسجمهور دونالد ترامپ که باعث شده طلا از دیگر کلاسهای دارایی در سال جاری بهتر عمل کند، این فلز در مسیر به سمت مرز 3000دلار برای هر اونس قرار دارد.
در همین حال، سهام شرکتهای معدنی طلا پس از اینکه در سال 2024 از صعود طلا عقب ماندند، امسال شروع به جبران عقبماندگی کردهاند.
با این حال، در بلندمدت، علیرغم رکوردهای جدید برای قراردادهای آتی طلا، این فلز نتواسته است با سرعت رشد بالای بیتکوین و بازار سهام ایالات متحده همگام شود.
آدریان آش، مدیر تحقیقات در بازار طلای فیزیکی BullionVault در لندن گفت: "طلا معمولاً زمانی عملکرد خوبی دارد که دیگر داراییها عملکرد ضعیفی داشته باشند — بهویژه زمانی که بازار سهام سقوط کند."
آش اشاره کرد: "اما در حال حاضر سهام نیز در آستانه ثبت رکوردهای جدید قرار دارند." او در بیش از 25 سالی که در بازار طلا فعالیت کرده، گفت که "تنها دو بار دیده است که طلا و سهام به این شکل حرکت کنند" - اولین بار در سالهای 2005 تا 2007، درست قبل از بحران مالی جهانی، و بار دوم در اواسط سال 2020 زمانی که "چکهای حمایتی، نرخهای بهره صفر و تسهیل کمی دوران همه گیری ویروس کرونا زمینهساز تورم دو رقمی شدند."
تا تاریخ 10 فوریه، قیمتهای آتی طلا در نیویورک بیش از 11% افزایش یافتهاند، در حالی که صندوق قابل معامله VanEck Gold Miners تقریباً 24% رشد کرده است. از سوی دیگر، شاخص سهام S&P 500 تا کنون در سال 2025 بیش از 3% افزایش یافته است، پس از اینکه در تاریخ 23 ژانویه به رکورد بالای 6118.71 رسید.
در حالی که نزدیک شدن طلا به آخرین مرز قیمتی ممکن است دلیلی برای جشن گرفتن خریداران باشد، عملکرد این فلز در مقایسه با نحوه عملکرد آن از میانه سال 2020 تا کنون چندان شگفتانگیز نیست. این تاریخ پایان ماههای آخر ریاستجمهوری اول ترامپ و صعود طلا به بالای مرز روانی 2000 دلار را نشان میدهد.
✔️ خبر مرتبط: بانک مرکزی هند و طلا: آیا این خرید های بی سابقه نشانه ای از یک تغییر بزرگ است؟
طبق دادههای بازار داو جونز، تا تاریخ 10 فوریه، قیمتهای آتی طلا، بر اساس پرمعاملهترین قرارداد، از 31 ژوئیه 2020 که طلا برای اولین بار بالای 2000 دلار در معاملات روزانه معامله شد، 47.8% افزایش یافته است.
این عملکرد قابل توجهی است در مقایسه با کاهش 18% در صندوق قابل معامله iShares U.S. Treasury Bond در همان بازه زمانی، اما در مقایسه با افزایش حدود 761% برای بیتکوین و بازده کلی 98.7% برای شاخص S&P 500 چندان چشمگیر به نظر نمیرسد.
"کمتر کسی به صعود طلا به رکوردهای جدید توجه میکند، چه رسد به اینکه خریداری کند. آنها بیشتر بر بازارهای داغی مانند بیتکوین و سهام فناوری تمرکز دارند. اما این چیزی عجیب نیست — این همان روشی است که بازارهای صعودی آغاز میشوند."
"آنها بیشتر بر بازارهای داغی مانند بیتکوین و سهام فناوری تمرکز دارند. اما این چیزی عجیب نیست — این همان روشی است که بازارهای صعودی آغاز میشوند."
در حالی که صعود سهام ایالات متحده نشاندهنده خوشبینی میان سرمایهگذاران است، صعود چشمگیر طلا به مرز روانی 3000 دلار برای هر اونس ممکن است به مشکلات پیشرو برای اقتصاد جهانی اشاره داشته باشد.
آش، از BullionVault گفت: "اگر طلا یک بارومتر برای ترسهای اقتصادی و سیاسی باشد، این صعود به 3000 دلار نشان میدهد که جهان به طور فزایندهای مضطرب و بیاعتماد میشود." طلا برای تحویل در آوریل در بازار Comex روز دوشنبه به رکورد جدید 2934.40 دلار رسید، پس از اینکه تا 2947.20 دلار معامله شد.
آش گفت: "در حالی که رایدهندگان ترامپ او را به عنوان کسی میبینند که مشکلات داخلی ایالات متحده را حل میکند، مدیران پولی و رؤسای بانکهای مرکزی خارجی عدم قطعیت و ریسک واقعی هرج و مرج در تجارت جهانی، امور مالی و ثبات را مشاهده میکنند."
"طلا در شرایط عدم قطعیت اقتصادی، ریسک مالی و بحرانهای ژئوپلیتیکی رشد میکند. رئیسجمهور چهل و هفتم دقیقاً همین موارد را فراهم میکند."
✔️ خبر مرتبط: وال استریت غافلگیر شد؛ طلای ۲۹۰۵ دلاری و ۵ نکته کلیدی برای آینده
پس به گفته او، حداقل در کوتاهمدت، بزرگترین عامل در صعود طلا به رکوردهای بیسابقه، ترامپ است.
او اضافه کرد: "این باعث شده است که طلا تا کنون از تمام دیگر کلاسهای دارایی پیشی بگیرد."
وقتی همه چیز شروع شد
طبق گزارش شورای جهانی طلا، بانکهای مرکزی خریداران عمده طلا بودهاند و روند خرید طلا خود را در سال 2024 به سال پانزدهم متوالی گسترش دادهاند، به طوری که 1044.6 تن از این فلز را خریداری کردهاند.
جورج میلینگ-استنلی، استراتژیست ارشد طلا در State Street Global Advisors گفت: "بانکهای مرکزی، عمدتاً در بازارهای نوظهور، به مدت 15 سال متوالی خریداران قابل توجهی از طلا برای ذخایر رسمی خود بودهاند." او افزود: "این خریدها از 2021 تا 2022 دو برابر شده و به بیش از 1000 تن رسید، که بخشی از آن به دلیل تصمیم دولت ایالات متحده برای اعمال تحریمها علیه روسیه بود و [خرید] در سالهای 2023 و 2024 در همین سطح بالا باقی ماند."
میلینگ-استنلی گفت: "تقاضای طلا در کشورهای بازارهای نوظهور برای هر دو بخش جواهرات و سرمایهگذاری به طور قابل توجهی در طول سال 2024 افزایش یافت." او افزود: "سرمایهگذاری در طلا در اروپای غربی و آمریکای شمالی نیز در سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافت — بخشی از آن به دلایل کلان اقتصادی بود، اما همچنین در پاسخ به وضعیت ژئوپلیتیکی پرتنش."
ترک از Goldmoney معتقد است که صعود اخیر طلا به رکوردهای جدید ممکن است از زمان فروپاشی بانک سیلیکون ولی در مارس 2023 آغاز شده باشد.
او گفت: "این موضوع باعث شد تا سرمایهگذاران در سرتاسر جهان به آسیبپذیری سیستم بانکی در برابر نرخهای بهره بالا آگاه شوند"، که به افزایش طلا به رکوردهای جدید کمک کرد.
ترک گفت: "طلا بهترین پناهگاه برای حفاظت از قدرت خرید شما است، زیرا زمانی که فلز فیزیکی را مالک باشید، ریسک طرف مقابل ندارید."
لحظه سرنوشت ساز
میلینگ-استنلی در عین حال گفت که طلا در قیمت 3000 دلار ممکن است "تأییدی برای سرمایهگذارانی باشد که در گذشته به طلا تخصیص دادهاند."
او افزود: "توجه بیشتر رسانهها به این سطح ممکن است جوی از ترس از دست دادن فرصت برای طلا ایجاد کند، که مشارکت بیشتری از سوی سرمایهگذاران را جذب خواهد کرد."
میلینگ-استنلی گفت: "برخی از سرمایهگذاران بخش خصوصی ممکن است این نقطه قیمتی را کمی گران بیابند، اما به طور کلی، بانکهای مرکزی و صندوقهای ثروت حاکمیتی تمایل دارند که نسبت به نوسانات قیمتها حساسیت کمتری نسبت به بخش خصوصی داشته باشند."
با این حال، سوال واقعی این خواهد بود که آیا طلا قادر خواهد بود فقط به 3000 دلار برسد یا اینکه بتواند برای مدت طولانی در این سطح باقی بماند.
آش گفت: "اعداد گرد بزرگ در گذشته طلا را ترساندهاند" — و اشاره کرد که قیمتهای معیار طلا در لندن پس از اولین رسیدن به رکوردهای تاریخی 1000 دلار و 2000 دلار، نتواستند این سطوح را حفظ کنند.
او گفت: "پس از شکستن 2000 دلار در اوت 2020، قیمتهای معیار لندن بیش از ۹90% از 28 ماه بعد را زیر این سطح معامله شدند، قبل از اینکه بالاخره از آن عبور کرده و بالاتر از آن ثابت بمانند."
بیشتر بخوانید: