یوتوتایمز » بایگانی: حمید سودمند » برگه 3
با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکرها مطلع شوید
نمایندگان انجمن بازار شمش لندن انتظار دارند که قیمت طلا در 12 ماه آینده از 2661 دلار فعلی به 2941 دلار در هر اونس افزایش یابد.
نظرسنجی از نمایندگان در کنفرانس LBMA در میامی همچنین قیمتهای بالاتر نقره، پلاتین و پالادیوم را در یک سال آینده پیشبینی کرد.
در بحبوحه شروع کاهش نرخ بهره فدرال رزرو ایالات متحده و تنشهای ژئوپلیتیکی، قیمت اسپات طلا تا کنون 29 درصد افزایش یافته است و به بزرگترین رشد سالانه در 14 سال گذشته رسیده است. قیمت اسپات در 26 سپتامبر به رکورد 2685.42 دلار در هر اونس رسید.
نمایندگانی از سراسر جهان همچنین پیشبینی کردند که قیمت نقره از حدود 31.46 دلار در روز سهشنبه به 45 دلار در هر اونس در یک سال آینده خواهد رسید. قیمت نقره در سال جاری تاکنون 32% افزایش یافته است. نقره در سال 2011 به رکورد 49 دلار در هر اونس رسید.
آنها پیش بینی کردند که قیمت پلاتین از 984 دلار فعلی به 1148 دلار و پالادیوم از حدود 1012 دلار به 1059 دلار افزایش خواهد یافت.
بیشتر بخوانید:
استنلی دراکن میلر، مدیر سرمایه گذاری شوارتز، عقیده دارد که بازارها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ماه آینده آمریکا، پیروزی دونالد ترامپ را قیمت گذاری میکنند.
دراکن میلر چهارشنبه در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفت: در 12 روز گذشته، به نظر میرسد که بازار "بسیار متقاعد شده که ترامپ برنده خواهد شد". میتوانید این مسئله را در سهام بانکها و در بازار رمزارزها ببینید.»
با این حال، او نه به ترامپ و نه به معاون رئیس جمهور کامالا هریس رأی نخواهد داد. دراکن میلر، ترامپ را یک " خود رای و لجوج" خواند و گفت که او به اندازه کافی شرافت ندارد که رئیس جمهور شود، در حالی که ریاست جمهوری هریس برای کسب و کارها بد خواهد بود.
دراکن میلر به هیچ یک از کاندیداها کمک مالی نکرده است.
✔️ خبر مرتبط: شانس پیروزی ترامپ در انتخابات به ۵۷.۹٪ رسید
دراکن میلر 71 ساله برای بیش از یک دهه مدیریت مالی جورج سوروس را بر عهده داشت و کمپین اولیه نیکی هیلی علیه ترامپ را تامین مالی کرد. او پیشبینی کرد که «بسیار بعید» است که دموکراتها کنترل کنگره را در دست بگیرند حتی اگر هریس برنده ریاستجمهوری شود.
به گفته وی، اگر به اصطلاح یک موج آبی وجود داشته باشد، ممکن است بازار سهام برای سه تا شش ماه دچار مشکل شود. او همچنین گفت که یک موج قرمز "احتمالاً بیشتر از ریاست جمهوری ترامپ با یک کنگره دموکرات محتمل است." (موج آبی (Blue wave)، به نتیجه انتخابات اشاره دارد که به موجب آن دموکراتها ریاست جمهوری، سنا و مجلس نمایندگان را به دست میآورند.)
اسکات بسنت، که در مدیریت صندوق سوروس نیز کار میکرد، به کمپین ترامپ در مورد مسائل اقتصادی مشاوره میداد. او ایده داشتن یک رئیس در سایه فدرال رزرو را مطرح کرد، یک همتا که میتواند به عنوان نقطه مقابل بالقوه پاول، رئیس فعلی بانک مرکزی آمریکا، تا پایان دوره ریاست وی در ماه مه 2026 عمل کند.
اما دراکن میلر گفت که فدرال رزرو در سایه "ایدهای وحشتناک و غیرمسئولانه است."
او گفت که کاهش نیم درصدی نرخ بهره فدرال رزرو در ماه سپتامبر یک اشتباه بود و شرکت او، پس از اعلام این خبر، اوراق قرضه را فروخت.
به گفته دراکن میلر، بازار باید انتظارات خود را در مورد سرعت و میزان تسهیلات بانک مرکزی کاهش دهد.
بیشتر بخوانید:
در بحبوحه افزایش سطح بدهی و کاهش ارزش ارزهای فیات، این سوال که فلزات گرانبها مانند نقره در دوران رکود چگونه عمل میکنند، به طور فزایندهای مطرح میشود و به گفته یک تحلیلگر، بهترین پیش بینی کننده عملکرد فلز خاکستری در طول رکود، فلز پایه آن یعنی مس، است.
رونا اوکانل، رئیس تجزیه و تحلیل بازار برای اروپا، خاورمیانه و آفریقا (EMEA) و آسیا در StoneX Financial، عقیده دارد: «نقره زمانی ضرب مسکوکات بود اما اکنون به یک مولفه صنعتی تبدیل شده است. رابطه نقره با طلا به صدها سال قبل برمیگردد، زمانی که هر دو فلز ارز بودند. در قرن 16 و 17، نقره اولین سکه در بریتانیا، اروپا و خاور دورتر بود، در حالی که طلا بیشتر در معاملات درون ملی استفاده میشد.
این مسئله، همراه با جذابیت فیزیکی نقره و استفاده از آن در جواهرات، «مسلماً طبقه بندی آن را به عنوان یک فلز گرانبها توجیه میکند. اوکانل خاطرنشان کرد که نقش نقره به عنوان یک فلز پولی به دلایل مختلفی کاهش یافته است، از جمله این واقعیت که «سکههای نقره میتوانند دستکاری شود، (هنری هشتم از انگلستان عمداً بیش از یک بار اندازه سکهها را کاهش داد) و سکههای طلا در اواخر قرن هفدهم معرفی شدند.
نسبت نقره به مس
به گفته وی: "به دلایل لجستیکی، طولی نکشید که طلا در بازار سلطه پیدا کند." نقره نقش خود را به عنوان یک ارز در تعدادی از کشورها تا مدتها بعد حفظ کرد و تنها اخیراً بود که داراییهای این فلز در بانک مرکزی روسیه، چین و هند از بین رفته است.
✔️ خبر مرتبط: پیشبینیهای جدید موسسه UBS: نقره در ماه های آینده خواهد درخشید
اوکانل این سوال را مطرح کرد: "آیا واقعاً کمبودی وجود داشته است؟"
وی خاطرنشان کرد: مصرف صنعتی نقره طی پنج سال گذشته به طور متوسط 71 درصد از تقاضای ساخت - یعنی قبل از سرمایه گذاری - را تشکیل داده است. بنابراین قبل از بررسی عملکرد نقره در برابر فلزات دیگر، ارزش دارد که نگاهی سریع به عوامل بنیادی داشته باشیم.
او گفت: «اگرچه به طور کلی پذیرفته شده است که نقره فلزی کمیاب است، اما ما باید «کمبود» را دقیقتر تعریف کنیم. برای مثال، با در نظر گرفتن اعداد Metals Focus برای گذشته نزدیک، نشان میدهد که بازار واقعاً با کسری مواجه بوده است، اما این پس از درج فعالیت سرمایهگذاری فرابورس بود.
اگر فعالیت سرمایهگذاری فرابورس از معادله حذف شود، اوکانل خاطرنشان کرد: «از حداقل سال 2015، برای هر سال، نقره با مازادی مواجه بوده است، هرچند که این مقدار کاهش یافته است و پیشبینیهای ما نشان میدهد که بر این اساس تا قبل از پایان سال جاری نقره به سمت کسری خواهد رفت (و پس از آن ادامه خواهد داشت). این مازاد تقریباً به 52000 تن یا 20 ماه متوسط تولید معدن در سال 2023 میرسد.
او تاکید کرد: «با این حال، سرمایهگذاران با جذب خالص تمام فلزات در فرابورس بیش از 65000 تن در همان دوره برابری کردهاند.» " «البته، سرمایهگذاری به هر دو صورت جریان دارد، و اگر بخواهیم اختلاف نظر داشته باشیم، میتوان استدلال کرد که سرمایهگذاری روش جذابتری برای توصیف حرکت موجودی است!»
اوکانل گفت که این حقیقت با فعالیت محصولات قابل معامله بورسی (ETP) نشان داده میشود، چرا که سرمایهگذاران در سال 2024 از بازار نقره خارج شدند، در حالی که در سالهای 2022 و 2023 "سرمایه گذاران خالص" بودند.
✔️ خبر مرتبط: آیا زمان مناسبی برای خرید نقره فرا رسیده است؟
در مورد نحوه عملکرد نقره در صورت وقوع رکود، اوکانل تاکید کرد که عملکرد مس بهترین شاخص است.
او گفت: «ما چهار رکود گذشته را بررسی کردهایم، اگرچه دوره دو ماهه 2020 کوتاهتر از آن است که از نظر آماری قابل توجه باشد، اما مورد بررسی قرار گرفت. "نتیجه گیری: در یک دوره رکود، نقره به مس نگاه میکند، نه طلا."
او توضیح داد: «ما اغلب متوجه شدهایم که وقتی طلا در هیچ جهت خاصی در پیچ و خم نیست، نقره توجه خود را به مس معطوف میکند - هم از نظر قیمت و هم از نظر میزان کمتری همبستگی. با توجه به اینکه عرضه اولیه نقره (و بنابراین انعطاف پذیری قیمت) معمولاً کمتر از 30 درصد کل است (این شامل ضایعات صنعتی نیز میشود) در رکود نیز همین اتفاق میافتد.
اوکانل در پایان گفت: «بنابراین، تا زمانی که بخشهای طلا/فلزات پایه دچار رکود نشوند، فلز نقره همچنان افزایش خواهد یافت. "البته طلا، هر بار بیشتر رشد میکند!"
بیشتر بخوانید:
واردات سنگ آهن چین در ماه سپتامبر نسبت به ماه اوت 2.7 درصد و نسبت به سال قبل 2.9 درصد افزایش یافته، چرا که پیش قراردادها به دلیل کاهش قیمتها و امید به بهبود تقاضا در فصل اوج ساخت و ساز بیشتر شده است.
طبق دادههای اداره کل گمرک، چین، بزرگترین مصرفکننده سنگ آهن جهان، ماه گذشته 104.13 میلیون تن از ماده اصلی فولادسازی را وارد کرد که بالاترین میزان از ژانویه است.
این رقم از پیشبینیهای بین 98 تا 103 میلیون تن تحلیلگران بیشتر بود.
واردات سنگ آهن چین و قیمت سنگ آهن
این حجم در ماه گذشته با 101.39 میلیون تن در ماه اوت و 101.18 میلیون تن در ماه مشابه در سال 2023 مقایسه شده است.
✔️ خبر مرتبط: ترس از رکود جهانی؛ افت شدید قیمت سنگ آهن
کاهش قیمتها به دلیل کاهش تقاضا و بالا بودن ذخایر در انبارها باعث شد تا پیش قراردادها از خارج از کشور با پیش بینی افزایش تقاضا در سپتامبر و اکتبر افزایش یابد.
دادههای شرکت مشاورهای Steelhome نشان میدهد که میانگین قیمت در هر دو ماه اوت و سپتامبر بسیار کمتر از 100 دلار در هر تن بود.
به گفته تحلیلگران، کاهش تولید داخلی همچنین کارخانهها را تشویق به خرید محمولههای بیشتری از طریق دریا کرد.
دادههای انجمن معادن متالورژی چین نشان داد که سنگ آهن تولید داخلی چین در ماه اوت با 9.4 درصد کاهش در سال به حدود 22.25 میلیون تن رسید.
به گفته تحلیلگران، واردات در ماه اکتبر احتمالاً بالا خواهد ماند چرا که بهبود قیمت از اواخر سپتامبر، به لطف چشم انداز بهبود تقاضا پس از بسته محرک تهاجمی چین، محمولههای بیشتری را از استخراج کنندگان پرهزینه به دنبال خواهد داشت.
این دادهها نشان میدهد که در سه سه ماهه اول سال 2024، واردات سنگ آهن چین به 918.87 میلیون تن رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل 4.9 درصد افزایش داشته است.
تجارت فولاد
صادرات فولاد چین در سپتامبر 25.93 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت و به 10.15 میلیون تن رسید که بالاترین میزان در یک ماه از ژوئیه 2016 است.
صادرات فولاد چین
انجمن آهن و فولاد چین در یادداشتی اعلام کرد که صادرات در 9 ماهه اول سال 21.2 درصد نسبت به سال قبل به 80.71 میلیون تن افزایش یافته است که عمدتاً ناشی از سود ناخالص بهتر در بازار صادراتی نسبت به بازار داخلی است.
چین در ماه گذشته 554000 تن محصولات فولادی وارد کرد که 8.84 درصد نسبت به اوت و 13.44 درصد نسبت به سال قبل کاهش داشت و مجموع ژانویه تا سپتامبر به 5.19 میلیون تن رسید که 9% کاهش سالانه داشته است.
بیشتر بخوانید:
طلا در محدوده اشباع خرید قرار گرفته است، اما تاریخ نشان میدهد این فلز گرانبهت میتواند حتی مدت بیشتری در این محدوده باقی بماند. در همین حال، نقره بالاترین کندل ماهانه و هفتگی خود را در 11 سال گذشته ثبت کرده است.
هر دو فلز گرانبها فضای بیشتری برای حرکت دارند.
طلا در قلمروی بالاترین سطح قیمتی قرار دارد، بنابراین تعیین محدوده مقاومتی سختتر است.
طلا با خروج از الگوی فنجان و دسته 13 ساله در مارس 2024، مسیر روشنی برای رسیدن به هدف صعودی اندازه گیری شده 3000 دلار در هر اونس دارد.
اگرچه به نظر میرسد طلا کاملاً در اشباع خرید قرار دارد، اما تنها در دو ماه گذشته 9 درصد افزایش یافته است.
✔️ خبر مرتبط: تقاضای پناهگاه امن قیمت طلا و نقره را بالا برد
موضوع مهمتر، واگرایی منفی در نسبت طلا به S&P 500 است که از زمانی که طلا 10 درصد دیگر افزایش یافته، به بالاترین حد خود رسیده است.
نمودار Gold Bull Analog، طلا را در برابر چهار دوره صعودی چرخهای و میانگین (خط نقطه چین) ترسیم میکند. صعود فعلی در طلا، به محدوده میانگین خود رسیده است.
بر اساس این نمودار، حرکت به 3000 دلار در هر اونس در هر زمان در چهار ماه آینده نشان دهنده این است که طلا نسبت به گذشته خود رشد زیادی داشته است.
در همین حال، نقره حمایتی در حدود 28 تا 29 دلار در هر اونس ایجاد کرده است اما اکنون با مقاومت روزانه 32.50 دلار مواجه شده است.
✔️ خبر مرتبط: آیا نقره می تواند از سایه طلا بیرون بیاید ؟
نقره در حال حاضر در بالاترین قیمتهای ماهانه و هفتگی بسته شده است که نکته مثبتی است.
از سوی دیگر، با وجود حرکت طلا از 2000 دلار به 2700 دلار، نقره نتوانسته است از طلا پیشی بگیرد. نسبت طلا/نقره (در نمودار وارونه) در بهار به اوج خود رسید و در محدوده رنج باقی مانده است.
با این وجود، یک بسته شدن کندل روزانه بالای 32.50 دلار میتواند به نقره اجازه دهد تا 35 دلار و شاید تا 37 دلار را تست کند.
طلا پس از خارج شدن از الگوی فنجان و دسته 13 ساله خود در قلمرو آسمان آبی (blue sky territory) باقی میماند. اگرچه طلا در اشباع خرید قرار دارد و عملکرد بهتری نسبت به بازار سهام ندارد، اما باید تا رسیدن به هدف صعودی خود یعنی 3000 دلار ادامه دهد. (شکست در قلمرو "آسمان آبی" به لحظهای اشاره دارد که یک سهم از بالاترین سطح قبلی خود خارج میشود.)
نقره بهتر از طلا نیست، اما هفته گذشته و ماه گذشته در بالاترین حد خود در 11 سال گذشته بسته شد. حتی اگر نقره نتواند از طلا بهتر عمل کند، قدرت طلا باید آن را به 35 دلار و احتمالاً 36 تا 37 دلار بکشاند.
بیشتر بخوانید:
گروه اوپک پلاس به رهبری عربستان سعودی، علیرغم شواهدی مبنی بر اینکه رشد تقاضای نفت در سال جاری کمتر از انتظار اولیه اوپک خواهد بود، قصد دارد تا اوایل دسامبر عرضه نفت خود به بازار را افزایش دهد.
اوپک اکنون برآوردهای خود از رشد تقاضای جهانی نفت را برای سومین ماه متوالی کاهش داده است و انتظار دارد مصرف چین کمتر از پیش بینیهای قبلی باشد.
با این حال، اوپک پلاس اکنون قصد دارد در دسامبر 180000 بشکه در روز عرضه به بازار را افزایش دهد و کاهش تولید فعلی حدود 2.2 میلیون بشکه در روز را در طول سال 2025 معکوس کند.
گزارشهایی وجود دارند مبنی بر اینکه عربستان سعودی، بزرگترین تولیدکننده اوپک و رهبر ائتلاف اوپک پلاس، هدف غیررسمی خود برای رساندن قیمت نفت به مرز 100 دلار در هر بشکه را کنار گذاشته است و میتواند با بازگشت به مبارزه برای سهم بازار به دنبال "انضباط" تولیدکنندگان غیراوپک پلاس باشد.
✔️ خبر مرتبط: زنگ خطر برای اقتصاد عربستان: افت فروش نفت، چه تاثیری بر اقتصاد خواهد داشت؟
قیمت نفت در اواسط دهه 1980 و اواسط دهه 2010 زمانی که عربستان سعودی تولید نفت خام خود را افزایش داد، کاهش یافت.این رویکرد عربستان، میتواند قیمت نفت و در نتیجه درآمدهای نفتی بودجه روسیه را کاهش دهد.
برخی تحلیلگران میگویند با توجه به اینکه درآمدهای نفت و گاز حدود 30 درصد از درآمدهای بودجه روسیه را تشکیل میدهد، قیمتهای پایین نفت میتواند به طور قابل توجهی به درآمدهای مسکو و توانایی این کشور برای ادامه سرمایه گذاری منابع عظیم در جنگ در اوکراین آسیب بزند.
درآمدهای نفتی روسیه
قیمتهای پایین نفت میتواند حتی بزرگتر از تحریمهای غرب بر درآمدهای بودجه که روسیه سخت تلاش میکند تا از آن دوری کند، تاثیر میگذارد.
مسکو به یافتن راههایی برای دور زدن تحریمها ادامه میدهد و از یکی از آخرین اقدامات، یعنی قرار دادن دهها نفتکش در لیست سیاه برای حمل نفت روسیه، سرپیچی میکند و حدود یک سوم از این نفتکشها را برای تحویل نفت خود به کار گرفته است.
ایالات متحده، اتحادیه اروپا و بریتانیا تاکنون 72 نفتکش را به دلیل حمل نفت روسیه بر خلاف تحریمها یا سیاست سقف قیمتی، تعیین کردهاند. بر اساس دادههای ردیابی نفتکشهای گردآوری شده توسط بلومبرگ، از این 72 نفتکش، حداقل 21 کشتی محمولههای نفت روسیه را از زمانی که در فهرست سیاه قرار گرفتند، بارگیری کردهاند.
با این حال، اگر قیمت نفت در میان عرضه فراوان کاهش یابد، ضربه به درآمد روسیه میتواند بزرگ باشد.
درآمد صادرات سوخت فسیلی روسیه
لوک کوپر، یک پژوهشگر دانشیار در روابط بین الملل در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن، در مجله IPS نوشت: «با توجه به اینکه روسیه نفت خود را با نرخهای پایینتر و با هزینههای تولید بالاتر میفروشد، فضای ارزان قیمت در بازارهای نفت ممکن است بر توانایی این کشور برای تأمین مالی حملاتش در اوکراین تأثیر بگذارد».
کوپر خاطرنشان میکند که از آنجایی که درآمدهای نفتی برای درآمدهای دولت روسیه بسیار مهم است، «نفت به دلیل حساسیت آن به نوسانات قیمت در بازار جهانی، هم منبع قدرتی است که جنگ این کشور را تأمین مالی کرده است و هم یک آسیب پذیری بالقوه است.»
✔️ خبر مرتبط: روسیه پیشبینی درآمدهای صادرات نفت و گاز در سال 2024 را 17.4 میلیارد دلار افزایش داد
سیاست نفتی عربستان
اگر عربستان سعودی، متحد اصلی روسیه در پیمان اوپک پلاس، سیاست بازپس گیری سهم بازاری را که در دو سال گذشته از دست داده بود، دنبال کند، این آسیب پذیری میتواند عمیقتر شود.
فایننشال تایمز ماه گذشته گزارش داد که پادشاهی میتواند مایل به تحمل درد کوتاه مدت قیمت نفت و درآمد باشد چرا که در حال چرخش در سیاست است و به دنبال بازپس گیری سهم بازار و کنار گذاشتن هدف غیررسمی قیمت نفت 100 دلاری خود است.
آخرین باری که عربستان سعودی جنگ قیمتی را آغاز کرد، در ماههای ابتدایی همهگیری ویروس کرونا در سال 2020 بود، زمانی که عربستان و روسیه برای سهم بازار در میان کاهش تقاضا مبارزه کردند.
عربستان بیش از یک سال است که برای محدود کردن عرضه به بازار فراتر رفته است. عربستان سعودی به غیر از سهم کاهش تولید اوپک پلاس که از تابستان گذشته به اجرا درآمده است، به طور داوطلبانه یک میلیون بشکه دیگر در روز را از بازار حذف کرده است.
ین کشور به شدت به برنامه خود برای تولید "حدود 9 میلیون بشکه در روز" پایبند بوده است - این به طور مداوم با تولید نفت هدف این کشور در سال گذشته مطابقت داشته است.
بنابراین، ناامیدی عربستان به دلیل از دست دادن سهم بازار در حالی که قیمتها به زیر 80 دلار در هر بشکه گیر کرده است، حتی با وجود تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی، جای تعجب ندارد.
اگر اوپک پلاس عرضه بیشتری را به بازار بازگرداند در حالی که تقاضا کمتر از انتظارات اولیه بوده است، با اعتراف خود اوپک، درآمد همه کشورهای نفتی - از جمله روسیه - همراه با قیمت نفت کاهش خواهد یافت.
آیا روسیه برای کاهش قیمت نفت آماده است؟
کوپر نوشت: روسیه، برخلاف ایالات متحده، اقتصاد وابسته به نفت دارد که از قدرت کارتل اوپک پلاس سود میبرد.
این کارشناس افزود: «با این حال، برخلاف عربستان سعودی، استخراج نفت در روسیه ارزان نیست که این مسئله کار را برای مقابله با شرایط قیمت پایین سخت میکند».
روسیه در سال گذشته 3.6% رشد اقتصادی داشت که بسیار بالاتر از میانگین جهانی است.
به گفته استفان هدلاند، مدیر تحقیقات مرکز مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه اوپسالا، با این حال، این عدد یک واقعیت غم انگیز را پنهان میکند.
هدلاند در سرویسهای اطلاعاتی ژئوپلیتیک (Geopolitical Intelligence Services) مینویسد، توضیح پشت این شاخصهای تولید ناخالص داخلی بسیار ساده است: اقتصاد جنگی کنونی روسیه.
هدلوند گفت: «مقدار زیادی پول برای قرارداد سربازان روسی، که بسیاری از آنها در اوکراین کشته خواهند شد، و برای تولید سختافزار نظامی که بسیاری از آنها در میدان نبرد نابود خواهند شد، تخصیص داده میشود.
هیچ یک از این خروجیها در بلندمدت قابل توجیه نیستند.»
خود روسیه اعلام میکند که به دنبال کاهش وابستگی خود به نفت برای به حداقل رساندن تأثیر نوسان قیمت نفت و گاز بر درآمدهای بودجه خود است.
آنتون سیلوانوف وزیر دارایی روسیه در اوایل این ماه گفت که چند سال پیش درآمدهای نفت و گاز 35 تا 40 درصد از درآمدهای بودجه روسیه را تشکیل میداد و افزود که این سهم قرار است در سال آینده به 27 درصد و در سال 2027 به 23 درصد کاهش یابد.
درآمد حاصل از فروش نفت و گاز مهمترین جریان نقدینگی برای بودجه فدرال روسیه است. اقتصاد روسیه بار سنگین سقوط بالقوه قیمت نفت را به دلیل جنگ جدید برای سهم بازار متحمل خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
در مجموعهای از مصاحبههای اخیر، ری دالیو، سرمایهگذار میلیاردر، بنیانگذار بریجواتر (Bridgewater Associates)، بزرگترین صندوق پوشش ریسک جهان، زنگ خطر یک تغییر پارادایم اقتصادی قریبالوقوع را به صدا درآورده است که میتواند چشمانداز مالی را به طرز چشمگیری تغییر دهد. دالیو که به دلیل درک عمیق خود از تاریخ اقتصادی و چرخههای بازار شناخته شده است، از سرمایهگذاران میخواهد تا با تاکید ویژه بر تخصیص طلا، در استراتژیهای پرتفوی خود تجدید نظر کنند.
دالیو با تاکید بر نقش حیاتی این فلز گرانبها در حرکت در آبهای متلاطم اقتصادی پیش رو تاکید کرد: "اگر طلا ندارید، نه تاریخ میدانید و نه اقتصاد."
نگرانیهای دالیو ناشی از آن چیزی است که او به عنوان سطوح ناپایدار بدهیهای دولتی و شرکتی، همراه با سیاستهای تهاجمی بانک مرکزی که ارزش ارزها را کاهش میدهد، درک میکند. وی پیش بینی میکند که ظرف 18 ماه آینده، ممکن است شاهد یک انقباض اقتصادی قابل توجه و تجدید ساختار بدهی و مالی باشیم که بسیاری را غافلگیر خواهد کرد.
دالیو توضیح داد: «ما در حال حاضر در مرحله دیررس و خطرناک چرخه بدهی بلندمدت هستیم. سطح داراییها و بدهیها به حدی افزایش یافته است که ارائه نرخ بهره به اندازه کافی بالا در رابطه با تورم به وام دهندگان-بستانکاران چالش برانگیز شده است.
✔️ خبر مرتبط: طلا همچنان تمام احتمالات را به چالش می کشد
دالیو سناریویی چالش برانگیز را پیش بینی میکند که در آن خزانه داری ایالات متحده مجبور میشود مقادیر قابل توجهی اوراق صادر کند که احتمالاً از تقاضای موجود پیشی میگیرد. این مسئله میتواند منجر به نرخهای بهره به طور قابل توجهی بالاتر یا چاپ گسترده پول توسط فدرال رزرو شود که باعث کاهش بیشتر ارزش پول میشود.
با توجه به این پیش بینیها، دالیو از تخصیص حداقل 10 تا 15 درصدی طلا در پرتفوی سرمایه گذاری حمایت میکند. او طلا را بهعنوان یک متنوع ساز مهم و پوشش ریسکی در برابر کاهش ارزش پول و عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی میداند.
دالیو توضیح داد: "طلا هدفی را دنبال میکند. اول از همه، یک متنوع ساز در برابر سایر داراییها است." ما ریسک گریزی و ریسک پذیری داریم و همچنین سیستم پولی داریم که خودش هم یک ریسک است."
توصیه دالیو در زمانی است که بانکهای مرکزی جهانی در حال دستیابی به مقادیر بیسابقه طلا هستند و سال 2024 بالاترین سطح خرید از سال 1967 را به خود اختصاص داده است. این روند، همراه با عملکرد تاریخی طلا در دوران آشفتگی اقتصادی، به توصیه دالیو وزن میدهد.
✔️ بیشتر بخوانید: سرمایهگذاری در طلا: راه حلی برای بحران بدهی
این سرمایهگذار میلیاردر همچنین نسبت به اتکای بیش از حد به سرمایهگذاریهای سهام سنتی هشدار میدهد و پیشنهاد میکند که کاهش بازده ممکن است در افق افرادی باشد که بیش از حد در معرض سهام و داراییهای مشابه هستند.
دالیو هشدار داد: «من فکر میکنم بعید است که این سرمایهگذاریهای بازده واقعی خوب داشته باشند. آنهایی که به احتمال زیاد بهترین عملکرد را خواهند داشت، آنهایی هستند که وقتی ارزش پول کاهش مییابد و درگیریهای داخلی و بین المللی قابل توجه هستند، مانند طلا عملکرد خوبی خواهند داشت.
از آنجایی که دنیای مالی با این چالشهای پیش رو دست و پنجه نرم میکند، بینش دالیو چشماندازی هشیارکننده در مورد نیاز به متنوع سازی استراتژیک پرتفوی ارائه میدهد. تاکید او بر طلا بهعنوان یک نیروی تثبیتکننده در زمانهای نامشخص به عنوان یک فراخوان روشن برای سرمایهگذاران برای ارزیابی مجدد رویکرد خود برای حفظ ثروت و رشد در یک چشمانداز اقتصادی در حال تحول عمل میکند.
با بیش از 50 سال تجربه و سابقه موفقیت آمیز تغییرات اقتصادی عمده، هشدارها و توصیههای ری دالیو احتمالاً در جامعه سرمایه گذاری طنین انداز خواهد شد و به طور بالقوه تغییر قابل توجهی را به سمت تخصیص طلا در ماههای آینده ایجاد میکند.
بیشتر بخوانید:
در حالی که بازارها و معاملهگران منتظر حرکت بعدی در اختلافات ایران و اسرائیل هستند، صحبتها درباره اختلال احتمالی در حیاتیترین مسیر حمل و نقل نفتی جهان، یعنی تنگه هرمز، دوباره مطرح شده است.
به گفته تحلیلگران، بستن تنگه هرمز توسط ایران یا تلاش برای این منظور، تنگه باریک بین عمان و ایران که خلیج فارس را به خلیج عمان و دریای عرب متصل میکند، میتواند به راحتی قیمت نفت را به بالای 100 دلار در هر بشکه برساند.
با این حال، همین تحلیلگران، اختلال در تنگه هرمز را به عنوان یک رویداد که احتمال بسیار پایینی دارد، در نظر میگیرند.
احتمال هرج و مرج ترافیکی در تنگهای که 21 درصد از مصرف روزانه نفت جهان از آن عبور میکند کم است، اما در بدترین شرایط، تأثیر آن زیاد خواهد بود – نه تنها بر قیمت نفت، بلکه بر بازارهای گاز طبیعی نیز، چرا که ال ان جی قطر از این خط عبور میکند.
✔️ خبر مرتبط: آیا قیمت نفت به ۱۰۰ دلار خواهد رسید؟
تنگه هرمز که جریان نفت آن به طور متوسط حدود 21 میلیون بشکه در روز است، به درستی به عنوان مهم ترین گلوگاه ترانزیت نفت در جهان توصیف میشود. این تنگه، مسیر اصلی صادرات نفت خاورمیانه به آسیا و شریان اصلی صادرات همه تولیدکنندگان بزرگ منطقه از جمله خود ایران است.
تولید نفت ایران نزدیک به سطح قبل از تحریم افزایش یافته است
به گفته اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، اما تنها عربستان سعودی و امارات متحده عربی خطوط لوله عملیاتی دارند که میتوانند تنگه هرمز را دور بزنند.
ایران خط لوله گوره- جاسک و پایانه صادراتی جاسک در خلیج عمان را با یک محموله صادراتی در ژوئیه 2021 افتتاح کرد. ظرفیت این خط لوله در آن زمان 300000 بشکه در روز بود، اگرچه ایران از آن زمان تاکنون از این خط لوله استفاده نکرده است.
در صورت بروز اختلال در عرضه، اداره اطلاعات انرژی (EIA) تخمین میزند که حدود 3.5 میلیون بشکه در روز از ظرفیت موثر استفاده نشده از این خطوط لوله میتواند برای دور زدن تنگه هرمز در دسترس باشد.
این میزان، برای جبران حتی یک روز محاصره احتمالی کافی نیست.
بازار نفت در حال حاضر معتقد نیست که شوک عرضه تنگه هرمز در کار باشد، اگرچه در بدترین سناریو، آنچه اکنون به عنوان احتمال کم دیده میشود میتواند منجر به اختلال در نسبتهای با تاثیر بالا باشد.
بیارن شیلدروپ، تحلیلگر ارشد کامودیتی در بانک SEB سوئد، هفته گذشته در یادداشتی نوشت: «قاعده در بازارهای کامودیتی این است که اگر عرضه به شدت محدود شود، قیمت اغلب به 5 تا 10 برابر سطح عادی خود میرسد.
«بنابراین اگر بدترین حالت به وقوع میپیوندد و تنگه هرمز به مدت یک ماه یا بیشتر بسته میشد، احتمالاً قیمت نفت برنت به 350 دلار در هر بشکه افزایش مییابد، اقتصاد جهانی سقوط میکند و طی مدتی قیمت نفت دوباره به زیر 200 دلار در هر بشکه میرسد."
✔️ خبر مرتبط: آیا تنگه هرمز دوباره به صحنه تنش ها باز می گردد؟
به گفته شیلدروپ: «اما به نظر نمیرسد که قیمت نفت در حال حاضر در چه وضعیتی قرار گرفته باشد.»
این تحلیلگر افزود: این ریسک دور از دسترس به نظر میرسد، در حالی که هر دو ایالات متحده و چین در صورت مسدود شدن این تنگه اقدام به بازگشایی مجدد آن خواهند کرد.
اختلال قابل توجه در جریان در تنگه هرمز 14 میلیون بشکه در روز از عرضه نفت تولیدکنندگان خاورمیانه و ظرفیت مازاد قابل توجه عربستان سعودی و امارات را به خطر میاندازد.
وارن پترسون، رئیس استراتژی کامودیتی در بانک ING، روز جمعه نوشت: چنین اختلالی برای رساندن قیمت نفت به رکوردهای جدید کافی است و میتواند قیمت از رکورد نزدیک به 150 دلار در هر بشکه در سال 2008 فراتر برود.
در حال حاضر، تقریباً همه تحلیلگران تردید دارند که تشدید تنش در خاورمیانه به قدری جدی باشد که به محاصره تنگه هرمز منجر شود.
تحلیلگران در بروکر نفت PMV اعلام کردند: «آیا آمریکا واقعاً به اسرائیل اجازه خواهد داد که تأسیسات نفتی را در مرز دشمن خود در طول یک سال انتخابات منفجر کند؟ آیا ایران واقعاً تنگه هرمز را که نه تنها صادرات همسایگان را قطع میکند، بلکه تنها منبع درآمد بینالمللی قابل توجه خود است را خواهد بست؟
بیشتر بخوانید:
چشم انداز تورم و رشد در ایالات متحده، چه کامالا هریس و چه دونالد ترامپ در انتخابات پیروز شود، تقریباً یکسان خواهد بود، اگرچه اقتصاددانان در نظرسنجی بلومبرگ به طور کلی به معاون رئیس جمهور (هریس)، برتری اقتصادی میدهند.
بر اساس نظرسنجی از 29 اقتصاددان که در 7 تا 10 اکتبر انجام شد، انتظار میرود معیار تورم محبوب مورد علاقه فدرال رزرو - شاخص قیمت هزینههای مصرف شخصی (PCE) - در چهار سال آینده به طور متوسط سالانه 2.2 درصد افزایش یابد. پیشبینی متوسط برای تولید ناخالص داخلی، نرخ رشد سالانه 2 درصدی را بهطور متوسط پیشبینی میکند، بدون توجه به اینکه چه کسی رئیس جمهور شود.
هر دو شاخص، کمی بالاتر از تخمین بلندمدت فدرال رزرو هستند که تورم PCE را 2٪ و تولید ناخالص داخلی را 1.8٪ هدف قرار میدهد. این بخشی از دلیلی است که چرا با پیروزی هر یک از نامزدها نرخ بهره نسبتاً بالا میماند، اگرچه اقتصاددانان هزینههای استقراض کمتری را در دولت هریس در مقایسه با ترامپ پیشبینی میکنند.
اقتصاد آمریکا تحت رهبری ترامپ و هریس
برنامههای اقتصادی نامزدها بسیار متفاوت است، بنابراین پیش بینیهای مشابه کمی تعجب برانگیز است.
با این حال، 62% از اقتصاددانان مورد بررسی انتظار دارند که هریس برنامه سیاستی را دنبال کند که برای چشمانداز بلندمدت رشد اقتصادی، اشتغال و تورم مطلوبتر باشد. 38% باقی مانده نیز اعلام کردند که انتظار دارند ترامپ در این زمینه عملکرد بهتری داشته باشد.
✔️ خبر مرتبط: ترامپ: من تمام وسایل نقلیه خودران چینی را ممنوع خواهم کرد
بزرگترین نگرانی در دستور کار ترامپ مربوط به تعرفهها است. رئیس جمهور سابق تعرفههای پایه 20 درصدی را برای همه کالاهای وارداتی و تا 60 درصد در صورتی که از چین وارد شوند، اعلام کرده است. انتظار میرود که این امر احتمالاً باعث شود سایر کشورها تعرفههای خود را بر کالاهای ایالات متحده اعمال کنند که باعث افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی میشود.
هریس و ترامپ مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کردهاند تا به رای دهندگان که نگران قیمتها و نرخهای بهره بالا هستند، ثابت کنند که سیاستهای آنها اقتصاد را تقویت میکند. با این حال، هیچ یک به طور کامل توضیح ندادهاند که چگونه چنین برنامههایی را انجام خواهند داد و هر دو مشکلات مالی کشور را بیشتر تحت فشار قرار خواهند داد.
به گفته پاسخ دهندگان این نظرسنجی، در دوره ریاست جمهوری ترامپ، کسری بودجه به طور متوسط در چهار سال آینده به 2.25 تریلیون دلار خواهد رسید، در حالی که برای هریس 2 تریلیون دلار است. کسری بودجه - که نشان میدهد چقدر هزینههای فدرال از درآمدها بیشتر است - در حال حاضر حدود 1.9 تریلیون دلار است.
✔️ خبر مرتبط: بلومبرگ: ترامپ با چالشهای تضعیف دلار روبرو میشود
برنامه هریس به طور کلی با توجه به برنامه او برای افزایش مالیات بر افراد و شرکتهای ثروتمند، کمتر به کسری بودجه اضافه میکند. برخی عقیده دارند این برنامهها میتواند به جبران هزینههای سیاستهایی مانند پوشش مدیکر (Medicare ) برای دستیاران بهداشتی خانه و کمک به صاحبان خانه برای اولین بار کمک کند. اما پرداخت برخی از برنامههای او ، از جمله افزایش اعتبار مالیاتی کودکان (child tax credit)، میتواند پرهزینه باشد. (اعتبار مالیاتی کودکان فدرال (CTC) یک اعتبار جزئی قابل استرداد است که به خانوادههای با درآمد کم و متوسط اجازه میدهد بدهی مالیاتی خود را به ازای هر دلار تا 2000 دلار برای هر کودک واجد شرایط کاهش دهند.)
در همین حال، طرح ترامپ برای تمدید کاهش مالیات، و همچنین کاهش بیشتر نرخ مالیات شرکتها، میتواند درآمد فدرال را بیشتر کاهش دهد. برای جبران آن، کمپین جمهوری خواهان قصد دارد هزینهها را کاهش دهد، تولید انرژی را تقویت کند و بر تعرفهها تکیه کند.
بیشتر بخوانید:
بر اساس قیمتگذاری بازار، احتمال کاهش 0.5 درصدی نرخ بهره توسط بانک مرکزی کانادا در هفته آینده از 50 پیش از انتشار دادههای تورمی، به 70 درصد رسیده است.
اگرچه سرمایهگذاران جامعنگر (Generalist investors) همچنان بازار طلا را نادیده میگیرند، اما تماشای این روند قیمتی هیجانانگیز بوده است. این فلز گرانبها به سرپیچی از احتمالات ادامه میدهد در حالی که اصلاحات قیمتی به طور مداوم خریداری میشوند.
تحلیلگران خاطرنشان میکنند که سرمایه گذاران طلا دلایل زیادی برای حد سود داشتهاند، چرا که انتظارات پیرامون سیاست پولی فدرال رزرو همچنان به شدت در حال نوسان است.
همه چیز از جمعه شروع شد که یک گزارش اشتغال درخشان به طور چشمگیری بازارها را مجبور کرد تا انتظار کاهش 50 نقطه پایهای نرخ بهره در ماه آینده را کنار بگذارند.
پس از اینکه تورم مصرف کننده بیش از حد انتظار افزایش یافت، با افزایش 3.2 درصدی شاخص قیمت مصرف کننده خالص طی 12 ماه گذشته، اعضای داویش سیاست پولی این هفته ضربه دیگری خوردند.
اگرچه انتظارات سرمایهگذاران برای سیاست پولی تسهیلی تهاجمی کاهش یافته است، تحلیلگران خاطرنشان کردهاند که بازار طلا بسیار بزرگتر از یک تصمیم سیاست پولی واحد است. اگرچه ممکن است به زودی شاهد کاهش 50 نقطه پایهای دیگر از نرخ بهره نباشیم، واضح است که فدرال رزرو به کاهش نرخ بهره ادامه خواهد داد، حتی اگر تورم سرسختانه بالا بماند.
بانک های مرکزی در سال 2024 خرید طلا را ادامه می دهند
ما میتوانیم تأثیر تغییر سیاست پولی فدرال رزرو را در بازار جهانی ببینیم. به گفته شورای جهانی طلا، سرمایهگذاران آمریکای شمالی جریان ورودی به صندوقهای قابل معامله با پشتوانه طلا را هدایت کردند.
ماه گذشته 1.36 میلیارد دلار طلا به صندوقهای سرمایه گذاری لیست شده در آمریکای شمالی سرازیر شد، در حالی که ورودی جهانی 1.4 میلیارد دلار بود.
این رفتار رایج قیمتی است که در بازار طلا دیدهایم، و شورای جهانی طلا خاطرنشان کرد که این روند هنوز نسبتاً جدید است. از نظر تاریخی، قیمت طلا در شش ماه اول چرخه سیاستهای پولی تسهیلی جدید 6 درصد افزایش یافته است.
اما فراموش نکنیم، سیاست پولی ایالات متحده تنها یکی از عوامل حمایت کننده از طلا است. بانکهای مرکزی همچنان خریداران خالص فلز زرد هستند، حتی اگر چین در پنج ماه گذشته از بازی خارج شده باشد.
از آنجایی که تقاضای بانک مرکزی همچنان نقش اصلی را در بازار بازی میکند، سؤالات جدیدی در مورد اینکه همه پول ها به کجا میرود، مطرح میشود.
این هفته، کیتکو نیوز این فرصت را داشت که با یان نیوونهویج، تحلیلگر فلزات گرانبها صحبت کند، او حدس میزند که عربستان سعودی از سال 2022 تاکنون 160 تن طلا خریداری کرده است.
باور اینکه بانکهای مرکزی به صورت مخفیانه طلا میخرند، سخت نیست. شورای جهانی طلا در آخرین گزارش روندهای جهانی خود اشاره کرد که 67 درصد از خریدهای تخمینی بانک مرکزی در سه ماهه دوم گزارش نشده است.
روسیه اکنون میتواند به لیست بانکهای مرکزی که به عنوان بخشی از برنامه جدید خرید فلزات گرانبها، مخفیانه طلا خریداری میکنند، اضافه شود.
بر اساس یک ردیف در پیش نویس بودجه فدرال، دولت روسیه در نظر دارد طی سه سال آینده 51 میلیارد روبل (535.5 میلیون دلار) برای تکمیل ذخایر فلزات گرانبهای خود هزینه کند. این شامل فلزات گروه طلا، نقره و پلاتین است.
این اولین باری نیست که روسیه پلاتین و رودیوم زیادی ذخیره میکند. این کشور تمام ذخایر گروه پلاتین (PGM) خود را در سال 2012 فروخت و با افزایش عرضه این فلزات، حفظ ذخایر حیاتی به ویژه برای یک تولیدکننده بزرگ منطقی است.
در نهایت، چه به دلیل فشارهای تورمی سرسختانه داخلی، چه به دلیل کاهش تسلط دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی یا ترکیبی از هر دو، طلا در برابر دلار آمریکا تاب آور باقی مانده است.
در دنیایی که دائماً در آستانه عدم اطمینان اقتصادی است، جای تعجب نیست که سرمایه گذاران شروع به جستجوی فرصتهایی برای خرید طلا با تخفیف میکنند.
هدف رشد اقتصادی 5 درصدی چین در سال جاری، با توجه به کاهش هزینههای مصرفکننده، چشمانداز نامطمئن برای صادرات این کشور و بازار همچنان متزلزل املاک، بلندپروازانه به نظر میرسد. پکن در اواخر سپتامبر با بستهای از اقدامات محرک واکنش نشان داد که باعث افزایش تاریخی بازار سهام شد. پس از ناامیدی سرمایهگذاران در مورد میزان حمایت، چین وعده اقدامات جدیدی برای حمایت از بخش املاک داد و به استقراض بیشتر دولت برای تقویت اقتصاد اشاره کرد. حتی با وجود اینها، هدف رشد همچنان بلندپروازانه به نظر میرسد. فشارهای تورمی همچنان ادامه دارد و این ریسک وجود دارد که دومین اقتصاد بزرگ جهان پس از 30 سال رشد بیسابقه، به سمت دورهای از ضعف طولانیمدت به سبک ژاپن پیش برود.
تولید ناخالص داخلی چین از سال 1985 تا 2023
چه اتفاقی در اقتصاد رخ داده است؟
قبل از آخرین دوره محرکها، اکثریت قریب به اتفاق بانکهای جهانی انتظار داشتند که اقتصاد چین به هدف امسال نرسد. فشار تورم در حال افزایش بود، به طوری که قیمت خانههای نوساز بیشترین کاهش را از سال 2014 داشت و اطمینان مصرف کننده به پایینترین حد خود در بیش از یک سال و نیم گذشته رسید. دولت به تولید و صادرات تکیه کرد تا بهبود یابد. کمتر از یک پنجم اقتصاددانان مورد نظر بلومبرگ پیشبینی میکردند که تولید ناخالص داخلی در سال 2024 به میزان 5 درصد افزایش یابد، در حالی که تحلیلگران مانند بانک آمریکا این سوال را مطرح کردند که چرا سیاستهای مالی و پولی برای احیای تقاضای داخلی موثر نیستند. در حالی که صادرات به بالاترین میزان خود در نزدیک به دو سال گذشته رسیده است، پکن با عقب نشینی کشورهایی که نگران تأثیر کالاهای ارزان قیمت از بزرگترین کشور تولیدکننده جهان هستند، مواجه شده است. مقامات ارشد مانند معاون وزیر دارایی لیائو مین از قدرت صنعتی چین دفاع کرده و اعلام کرد که محصولات تولیدی این کشور ارزش خوبی برای پول ایجاد میکند و میتواند به مهار تورم در مقیاس جهانی کمک کند.
آخرین اقدامات محرک چین چه بود؟
پس از مدتها عدم تمایل به اتخاذ اقدامات تهاجمیتر، دفتر سیاسی - متشکل از 24 مقام ارشد حزب کمونیست از جمله رئیس جمهور چین - در نشست سپتامبر متعهد شد که اهداف اقتصادی سالانه را دنبال کند و کاهش بازار املاک را متوقف کند. تمرکز اصلی آخرین سیاستها، تثبیت بخش املاک و مستغلات است، با اقداماتی مانند کاهش نرخ وام مسکن معوق و محدودیتهای کمتر در بازار مسکن. مقامات با هماهنگی بانک مرکزی، نرخهای بهره را کاهش دادند، نقدینگی را برای تشویق به وامدهی بانکی افزایش دادند و 340 میلیارد دلار برای تقویت بازار سهام چین متعهد شدند. لان فوآن، وزیر دارایی، سپس از یک جلسه توجیهی در اواسط اکتبر استفاده کرد و اعلام کرد که دولتهای محلی مجاز خواهند بود از اوراق قرضه ویژه برای خرید خانههای فروخته نشده استفاده کنند، در حالی که نشانهای از یک تجدیدنظر نادر در بودجه است که ممکن است به زودی انجام شود. اگرچه لان نتوانست محرک بیشتری را تعیین کند، اما خوش بینی محتاطانه بازار سهام را در انتظار حمایت مالی بیشتر فرا گرفت.
چرا رکود چین برای بقیه جهان یک مشکل است؟
بسیاری از مشاغل و تولیدات جهان به چین بستگی دارد. صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که چین تا سال 2028 با سهمی 22.6 درصدی – دو برابر سهم ایالاتمتحده – به عنوان بزرگترین مشارکتکننده در رشد جهانی باقی خواهد ماند. کشورهای صادرکننده مواد معدنی مانند برزیل و استرالیا به ویژه به فراز و نشیب سرمایه گذاری در زیرساختها و املاک چین حساس هستند. به عنوان مثال، رکود داخلی مقدار زیادی فولاد را برای جذب اقتصاد محلی ایجاد کرد و صادرات این فلز را افزایش داد که به کاهش قیمتها در سطح جهانی کمک کرد و شرکتها را در کشورهایی مانند شیلی در مضیقه فرو برد. تقاضای ضعیف در چین نیز به سود خودروسازان از استلانتیس (Stellantis) گرفته تا آستون مارتین (Aston Martin) آسیب میزند. در همین حال، مصرفکنندگان چینی که بهطور فزایندهای صرفهجویی میکنند، فروش برندهای جهانی مانند استارباکس و استه لودر (Estée Lauder)، شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی آمریکایی، کاهش دادند.
سهم مشارکت در رشد اقتصاد جهانی
مشکل کجاست؟
اقتصاد 18 تریلیون دلاری چین در طیف وسیعی از بخشها با مشکل مواجه شده است. فعالیت تولیدی از سپتامبر، از آوریل 2023، سه ماه، در حال انقباض بوده است. تلاشهای ایالات متحده برای قطع کردن عرضه نیمه هادیهای پیشرفته به چین و سایر فناوریهایی که میتواند رشد اقتصادی آینده را پیش ببرند - رویکردی که مقامات واشنگتن آن را "رقابت استراتژیک" مینامند و چین آن را "محدود کردن" میخواند، اوضاع را بدتر میکند. اطمینان در داخل آنقدر شکننده شد که وامهای بانکی چین به اقتصاد واقعی تابستان امسال برای اولین بار در 19 سال گذشته کاهش یافت. ترازنامههای دولتهای محلی با کمبود نقدینگی، که در حال حاضر مملو از بدهیهای پنهان هستند، از جمله قربانیان افت قیمت املاک هستند. درآمد آنها از فروش زمین با نرخ بی سابقهای در حال کاهش بوده است، که باعث میشود معکوس کردن کاهش هزینهکرد بودجه درست زمانی که اقتصاد به شدت به حمایت مالی نیاز دارد، دشوارتر شود.
چه اتفاقی برای تقاضای مصرف کنندگان چین افتاده است؟
خوشبینی بالا بود چرا که چین در اواخر سال 2022 از محدودیتهای همه گیری ویروس کرونا خارج شد و مرزهای خود را دوباره باز کرد تا این کشور شاهد بهبود سریع هزینههای مصرفکننده با «خرید انتقامجویانه» و سفر باشد. این بهبودی با نگرانی مردم در مورد رشد ضعیف برای بیکاری و درآمد، ادامه دار نبود. بحران چند ساله املاک و مستغلات همچنین حدود 18 تریلیون دلار از ثروت خانوارها را از بین برد و مردم را وادار کرد که به جای خرج کردن، پس انداز کنند و چین را به طولانی ترین دوره تورم منفی از سال 1999 سوق داد. گردشگران چینی در طول تعطیلات طولانی خود که در اوایل اکتبر به پایان رسید، در مقایسه با ارقام قبل از همه گیری، پول کمتری خرج کردند. بر اساس محاسبات بلومبرگ بر اساس ارقام وزارت گردشگری، هزینهکرد هر سفر نسبت به پنج سال قبل 2.1 درصد کاهش یافته است. بیکاری همچنان یک نگرانی بزرگ است که با سرکوب قانونی شرکتهای بزرگ فناوری که بسیاری از فارغ التحصیلان جوان و جاه طلب را از مسیر شغلی پردرآمد محروم کرده، بدتر شده است. نرخ بیکاری جوانان در ماه اوت برای دومین ماه متوالی افزایش یافت و به بالاترین سطح خود در سال جاری رسید.
نرخ بیکاری جوانان چین در ماه اوت همچنان در حال افزایش است
در بازار املاک چه خبر است؟
از زمان روی کار آمدن رئیس جمهور شی جین پینگ در یک دهه پیش، املاک و مستغلات موتور اصلی رشد اقتصادی چین بوده است. دولت تلاش کرد در سال 2020 توسعه دهندگان بدهکار را سرکوب کند تا ریسکهای سیستم مالی را کاهش دهد. این امر قیمت مسکن را پایین آورد و بسیاری از شرکتهای ضعیفتر نکول کردند. بسیاری از توسعهدهندگان ساخت خانههایی را که قبلاً فروخته بودند، اما هنوز تکمیل نشده بودند را متوقف کردند و این امر باعث شد که برخی از مردم بازپرداخت وامهایی را که برای تأمین مالی این املاک گرفته بودند، متوقف کنند. این آشفتگی زنگ خطری برای بسیاری از چینیها بود که مدت ها است ملک را یک سرمایه گذاری مطمئن میدانستند و از آن به عنوان ذخیره ثروت استفاده میکردند. این درد تا سال 2024 ادامه یافت و روند کاهشی را از اوایل سال 2022 ادامه داد. در ماه مه، چین از گستردهترین تلاش خود برای احیای بازار املاک رونمایی کرد. اما پیشرفت در طرحهایی که شامل برنامه ارائه 300 میلیارد یوان (42 میلیارد دلار) بودجه بانک مرکزی برای کمک به شرکتهای تحت حمایت دولت برای خرید خانههای فروخته نشده از توسعهدهندگان است، کند بوده است. با توجه به اقتصادی غیرجذاب این طرح برای مقامات محلی، تنها بخشی از بیش از 200 شهر که دولت مرکزی آنها را به مشارکت دعوت کرده است، به این فراخوان برای کمک به جذب مازاد مسکن توجه میکنند.
بیشتر بخوانید: اقدامات محرک جدید چین و چشم انداز قیمت نفت
رکود فروش مسکن در چین در ماه سپتامبر عمیق تر شد
آیا آخرین محرکها مشکل را برطرف خواهد کرد؟
به گفته بلومبرگ اکونومیکس، بسته محرک ممکن است رشد را بین 1 تا 1.1 درصد در چهار فصل آینده افزایش دهد. این افزایش برای سال جاری 20 نقطه پایه پیش بینی میشود. این امر چین را به هدف رشد 5 درصدی نزدیک میکند. اما غلبه بر تورم منفی و معکوس کردن ناامیدی بخش املاک امری دشوار خواهد بود. دستیابی به آن تا حد زیادی به مقیاس منابع مالی بستگی دارد که سیاست گذاران تصمیم میگیرند متعهد شوند. به علاوه، یک سری اختلافات تجاری در حال تشدید پتانسیل کاهش رشد را دارد و عرضه بیش از حد عظیم مسکن به این معنی است که مدتی طول میکشد تا هرگونه محرک ملکی به ساخت و ساز واقعی سرازیر شود. با کاهش جمعیت و کند شدن شهرنشینی، عوامل ساختاری نسبتاً کمتری وجود دارد که تقاضای مسکن را افزایش میدهد. در نتیجه، این کشور میتواند در حالی که مشکلات بدهی خود را حل کند، با یک دوره طولانی رشد ضعیف روبرو شود، درست همانطور که ژاپن در دهه پس از ترکیدن حبابهای دارایی و بورس در آنجا انجام داد.
سرمایه گذاران چه میخواهند؟
سرخوشی که در ابتدا با اقدامات محرک اخیر چین همراه بود، شکننده بود چرا که سرمایهگذاران به دنبال هزینهکرد مالی بیشتر و صدور اوراق بودند تا از رکود جلوگیری کنند و اطمینان حاصل کنند که سایر اقدامات تسهیل کننده محرک واقعی را به همراه دارند. نخست وزیر لی چیانگ اخیراً با اشاره به نگرانیها قول داد که هنگام تدوین سیاستهای اقتصادی "به صدای بازار گوش دهد". وعدهها و ناکامیها داراییها را تحت تأثیر قرار داده است، به طوری که سهام چینی فهرست شده در هنگکنگ در عرض چند روز بیش از 30 درصد افزایش یافت، قبل از اینکه بدترین دوره خود را از سال 2008 متحمل شود. برای برخی از تحلیلگران، نقطه عطفی در حال حاضر فرا رسیده است. در اواسط اکتبر، شرکت گلدمن ساکس پیشبینیهای خود را برای رشد چین در سالهای 2024 و 2025 ارتقا داد، اگرچه همچنان آن را برای هر دو سال کمی کمتر از 5 درصد میداند. این موسسه هشدار داد که چالشهای ساختاری مانند وخامت جمعیتی میتواند اقتصاد را در بلند مدت متوقف کند. در حال حاضر، این مسئولیت بر عهده پکن است که از تعهدات خود با پول واقعی پشتیبانی کند و از چرخه رونق و رکود دیگری جلوگیری کند.
بیشتر بخوانید
بانک مرکزی عراق (CBI) ذخایر طلای خود را بیشتر افزایش داده و 4 تن به ذخایر خود در ماههای ژوئن و ژوئیه اضافه کرده است. به این ترتیب مجموع خرید طلای CBI در سال به 10 تن و ذخایر طلای آن به 153 تن رسید.
تصمیم CBI برای انباشت طلا مطابق با روند رو به رشد بانکهای مرکزی در سراسر جهان است. بسیاری از بانکهای مرکزی ذخایر ارزی خود را متنوع سازی میکنند و به دنبال داراییهای امن مانند طلا هستند تا از اقتصاد خود در برابر ریسکهای اقتصادی و ژئوپلیتیک محافظت کنند.
جذابیت طلا به عنوان یک دارایی استراتژیک در سالهای اخیر به دلیل عوامل زیر بوده است:
بانک مرکزی عراق با افزایش ذخایر طلای خود تعهد خود را به حفاظت از اقتصاد عراق و تضمین ثبات مالی آن نشان میدهد. تصمیم بانک مرکزی احتمالاً تحت تأثیر ترکیبی از عوامل اقتصادی و ملاحظات ژئوپلیتیکی است.
از آنجایی که چشم انداز اقتصاد جهانی همچنان در حال تحول است، انتظار میرود که CBI به نظارت بر قیمت طلا ادامه دهد و استراتژی سرمایه گذاری خود را بر این اساس تنظیم کند. ذخایر طلای بانک مرکزی احتمالا نقش مهمی در آینده اقتصادی عراق خواهد داشت.
منابع آگاه به آخرین تحولات به بلومبرگ گفتند، ایران نفت خام خود را به پالایشگاههای مستقل چین با تخفیفهای کمتر نسبت به برنت عرضه میکند، چرا که این کشور به دنبال قیمتهای بالاتر برای صادرات به مقصد بزرگترین واردکننده نفت خام جهان است.
پالایشگاههای خصوصی چین خریداران اصلی نفت خام تحریم شده ایران هستند و دو طرف روابط تجاری مطلوبی برای هر دو برقرار کردهاند. ایران میتواند نفت خام خود را بفروشد که تقریباً همه از آن اجتناب میکنند، در حالی که پالایشگاههای مستقل چین، به اصطلاح تی پات (Teapot) (پالایشگاههای کوچک و مستقل در چین)، نفت ارزان دریافت میکنند.
در نتیجه، چین حتی پس از اعمال مجدد تحریمهای آمریکا علیه نفت ایران در سال 2018، به خرید نفت خام ارزانتر از ایران ادامه داد. پکن اعلام کرده است از تحریمهای یکجانبه تبعیت نمیکند.
با این حال، منابع بلومبرگ میگویند که اخیراً بین فروشندگان ایرانی و خریداران چینی بن بست وجود داشته است چرا که ایران به دنبال یک دلار در هر بشکه بیشتر برای عیار نفت خام خود نسبت به ماههای گذشته است.
در معاملات اخیر، ایران نفت خام سبک ایران را با تخفیف 3.50 دلار در هر بشکه و نفت سنگین خود را با تخفیف حدود 7.50 دلار در هر بشکه نسبت به برنت عرضه کرده است.
پالایشگاههای چین به بلومبرگ اعلام کردند که مطمئن نیستند چرا قیمتهای ایران افزایش مییابد.
با این حال، تشدید تنشها در خاورمیانه و پاسخ احتمالی اسرائیل به حمله موشکی ایران در هفته گذشته ممکن است ایران را به دنبال قیمتهای بالاتر برانگیخته باشد. بلومبرگ خاطرنشان میکند که ممکن است پالایشگاههای چینی قبل از ضربه احتمالی اسرائیل به زیرساختهای انرژی ایران، تقاضای عرضه بیشتری کرده باشند.
هفته گذشته، نفتکشهای ایرانی در حال دور شدن از جزیره خارگ، بزرگترین پایانه صادرات نفت ایران، در میان ترس از حمله قریبالوقوع اسرائیل به مهمترین زیرساختهای صادرات نفت خام ایران مشاهده شدند.
در اوایل سال جاری، ایران و چین نیز بر سر قیمت نفت با یکدیگر اختلاف داشتند. پالایشگاههای مستقل چین خرید نفت خام از ایران را برای ماه فوریه به تعویق انداختند زیرا جمهوری اسلامی خواستار قیمتهای بالاتر و پیشپرداخت قبل از بارگیری محمولهها بود. در نهایت این موضوع حل شد و فروشندگان ایرانی تسلیم شدند.
به گفته یکی از تحلیلگران بازار، اگرچه بازار طلا برای ثبت رکورد قیمتی دیگر با مشکل مواجه شده، اما این افزایش هنوز به پایان نرسیده است.
شانتل شیون، رئیس تحقیقات Capitalight Research، در مصاحبه اخیر با کیتکو نیوز، خاطرنشان کرد که در حالی که سرعت پایینتر کاهش نرخ بهره میتواند در کوتاهمدت به طلا فشار بیاورد، چرا که سرمایهگذاران انتظارات بازار خود را تعدیل میکنند، عدم اطمینان ژئوپلیتیک همچنان به حمایت از طلا ادامه میدهد.
شیون تاکید کرد که آشفتگیهای ژئوپلیتیکی عامل کلیدی پشت افزایش نزدیک به 30 درصدی طلا در سال جاری بوده است. او افزود، با این حال، صرف ریسک در طلا همچنان پایین است، زیرا سرمایه گذاران تازه شروع به تمرکز بر روی نقاط حساس خاص کردهاند، در درجه اول تشدید درگیری در خاورمیانه، جایی که حملات اسرائیل علیه حزب الله باعث رگبار موشکهای بالستیک از ایران شد.
او افزود که افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی میتواند به راحتی قیمت طلا را به عنوان یک دارایی امن 10 درصد افزایش دهد.
در این سناریو، قیمت 3000 دلار در هر اونس چندان دور نیست. اگر شاهد تشدید درگیری در خاورمیانه باشیم، گمان میکنم تا قبل از پایان سال قیمت 3000 دلار در هر اونس را شاهد باشیم. اما ما همچنین میتوانیم پیشبینی کنیم که در صورت کاهش تنشها، قیمت طلا 10 درصد کاهش یابد."
با نگاهی فراتر از نوسانات کوتاهمدت، شیون گفت که طلا همچنان به خوبی حمایت میشود، چرا که عوامل بلندمدت به کانون توجهات بازگشتند. او پتانسیل طلا را چیزی توصیف کرد که میتواند بازار را متحول کند.
او گفت: "برخی از عواملی که اکنون میبینیم بر بازار طلا تاثیر میگذارد، عواملی هستند که برای اولین بار 16 سال پیش شروع به تماشا و صحبت در مورد آنها کردیم." ما همیشه مسائلی مانند افزایش بدهی را به عنوان یک عامل بلندمدت دیدهایم، اما در مقطعی، بلندمدت به دغدغه امروز تبدیل میشود. همه چیزهای کوچکی که در دو سال گذشته دیدهایم اکنون در حال جمع شدن هستند و این همان چیزی است که قیمت طلا را افزایش داده است.
شیون خاطرنشان کرد که همانقدر که رالی طلا در سال گذشته چشمگیر بوده، این فلز گرانبها به تازگی چرخه صعودی جدیدی را آغاز کرده است.
ما به اوج این چرخه طلا نزدیک نیستیم. ما حتی به مرحله سرخوشی نرسیدهایم که قیمتها واقعاً افزایش یابد.»
شیون اظهار داشت که او سوگیری صعودی در بلند مدت را حفظ میکند چرا که دشوار است که ببینیم محیط حمایتی فعلی چگونه تغییر خواهد کرد. وی خاطرنشان کرد که حتی اگر جنگ روسیه با اوکراین پایان یابد، همچنان بیاعتمادی قابل توجهی بین کشورهای غربی و شرقی وجود خواهد داشت. به گفته او، این بی اعتمادی همچنان به تضعیف دلار آمریکا ادامه خواهد داد، چرا که کشورها به توافقات تجاری جدید دست مییابند و از دلار دور میشوند.
جهان در حال دور شدن از جهانی شدن است. دلار آمریکا از بین نمیرود، اما نقش آن در حال کاهش است و از آنجایی که کشورها به دنبال جایگزین هستند، به خرید طلای بیشتر ادامه خواهند داد.
در همین زمان افزایش سطح بدهیهای دولتی، از جمله در ایالات متحده، قدرت خرید همه ارزهای فیات را تضعیف میکند. اگرچه دولت ایالات متحده در سال آینده شاهد رهبر جدید خواهد بود، شیون خاطرنشان کرد که هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری به سطح بدهی کشور که اکنون از 35 تریلیون دلار فراتر رفته است، توجهی نکرده و کسری دولت بدون توجه به اینکه چه کسی بر سر کار است، به رشد خود ادامه خواهد داد.
او افزود که خارج از عدم قطعیت ژئوپلیتیک، تهدید بحران بدهی جهانی بزرگترین خطری است که اقتصاد جهانی با آن مواجه است.
او گفت: «بانکهای مرکزی نمیتوانند نرخها را تا این حد بالا نگه دارند، بنابراین عدم اطمینان بیشتر در مورد تورم وجود دارد. تنها این یک عامل، به نظر من، طلا و نقره را در بازار صعودی برای چند سال آینده حفظ خواهد کرد.
در حالی که طلا در یک حرکت کوتاه مدت بیثبات میتواند به 3000 دلار برسد، شیون گفت که قیمت در نهایت در بازار صعودی پایدار نیز به این سطح خواهد رسید.
به گفته جفری کریستین، شریک مدیریت گروه CPM، ابهامات اقتصادی، سیاسی و امنیتی کافی در جهان وجود دارد تا طلا و نقره را بدون توجه به تورم، نرخ بهره یا هر معیار خاص دیگری در شش ماه آینده به قلههای جدیدی برساند.
کریستین در گزارشی ویدئویی که روز سه شنبه منتشر شد، گفت: «میخواهم در مورد دیدگاه بلندمدت اقتصادی و عدم اطمینان صحبت کنم. "برخی افراد میگویند که قیمت طلا فقط به دلار واکنش نشان میدهد و اگر دلار را درک کنید و دیدگاه قوی در مورد چشم انداز دلار داشته باشید، میدانید که در مورد طلا چه فکری کنید. دیگران به شما خواهند گفت که طلا فقط به تورم پاسخ میدهد و [اگر] تورم افزایش یابد، قیمت طلا افزایش خواهد یافت. این هم اشتباه است. همه اینها هم درست هستند و هم اشتباه.»
وی گفت: واقعیت این است که طلا به تورم، به ناآرامی بازار ارز، به نقاط قوت یا ضعف دلار، به فعالیتهای اقتصادی به طور کلی، به عدم قطعیتهای سیاسی، به مشکلات ملی، بین المللی و منطقهای و نگرانیهای بازار مالی واکنش نشان میدهد. مجموعه عظیمی از مسائل وجود دارد که برای تعیین اینکه آیا سرمایهگذاران میخواهند طلای بیشتری بخرند یا طلای کمتری و اینکه آیا قیمتها در نتیجه آن افزایش یا کاهش مییابند، بسیار مهم هستند.
به گفته کریستین قیمت طلا و نقره در هفتهها، ماهها و سالهای آینده با طیف گستردهای از عدم قطعیتها مواجه خواهد شد. «جنگهای سیاسی بین المللی، جنگهای منطقهای، اوکراین، خاورمیانه، مسائل سیاسی ملی، روندهای اقتصادی، ثبات بازار مالی از جمله این عدم قطعیتها هستند». طی چهار هفته آینده طیف وسیعی از عدم قطعیتهای جدید وجود خواهد داشت که میتواند خطرناکتر از مواردی باشد که در چند ماه گذشته با آنها سروکار داشتیم.»
وی افزود: «ما انتظار داریم طی شش ماه آینده نیز این اتفاق بیفتد. این ترکیبی از عدم قطعیتها است که به نظر ما قیمت طلا و قیمت نقره را در شش ماه آینده به سطوح بالا و احتمالاً به سطوح رکورد جدیدی برای نقره و همچنین برای طلا خواهد رساند.
کریستین گفت که این عدم قطعیتها چیزی است که واقعاً مهم است، بیش از هر همبستگی خاص. او گفت: "خوب و بد وجود دارد و ما سناریوهای مختلفی داریم که ترسیم میکنیم." گفتنی است، این محتملترین سناریوی اقتصادی، سیاسی، مالی، طلا، نقره ما برای دو ماه، دو سال، ده سال آینده است.
او نموداری را به اشتراک گذاشت که تقاضای جهانی طلا را از سال 1966 مثبت و منفی نشان میداد.
او گفت: میلههای سیاه در نمودار سالهایی هستند که سرمایهگذاران بیش از 20 میلیون اونس طلا خریدند. « در آن سالها پیشبینی میکنید که افزایش قیمت طلا را شاهد باشید چرا که سرمایهگذاران نگران عوامل اقتصادی و سیاسی هستند. میلههای آبی روشنتر سالهایی هستند که سرمایهگذاران کمتر از 20 میلیون اونس خریدهاند و میتوانید ببینید که با قیمتهای ثابت و پایینتر طلا همزمان هستند.
او تاکید کرد: «تنها سه سال است که میله قرمز دارد. تنها سه سال از سال 1966 میگذرد که بر اساس برآورد ما، سرمایهگذاران، فروشندگان خالص طلا در سطح جهانی بودند. معمولاً، سرمایهگذاران در جایی با مشکلات واقعی روبرو هستند و به خرید طلا روی میآورند.»
کریستین گفت که همیشه کشورها و مناطقی وجود داشتهاند که عدم اطمینان به اندازه کافی بالا بوده است تا تقاضای سرمایه گذاری طلا را مثبت نگه دارد. برای چندین دهه، یک یا دو سال عدم قطعیتهای اقتصادی و سیاسی جهانی را میبینید که سرمایهگذاران را به سمت خرید بیش از 20 میلیون اونس طلا سوق میدهد و قیمت طلا را افزایش میدهد.
با نگاه به آینده، گروه CPM انتظار دارد محیط اقتصادی و سیاسی خصمانهتری نسبت به قبل از سال 2000 داشته باشیم، اما به سرمایهگذاران هشدار داد که به مناطق آبی روشن سالهای 2013-2014 و 2017-2019 توجه کنند. کریستین گفت: «عدم اطمینانها هم جنبه منفی و هم جنبه مثبت دارند. ما یک سناریوی اصلی داریم و آن سناریوی اصلی این است که قیمت طلا و نقره طی شش ماه آینده، [یا] طی 12، 24 ماه آینده به سطوح بی سابقهای افزایش مییابد و این بر اساس تحولات خصمانه اقتصادی و سیاسی است.
اما او پتانسیل تحولات شدیدی را نیز پیش بینی میکند. به گفته وی: «در ابتدا، ما شاهد اتفاقات خوبی هستیم. اقتصاد در ایالات متحده، صرف نظر از اینکه شما میخواهید به چه چیزی اعتقاد داشته باشید، و صرف نظر از اینکه در هنگام خرید خواربار چه احساسی دارید، وضعیت اقتصاد در واقع بسیار بهتر از آن چیزی است که برخی افراد فکر میکنند. اشتغال نسبتاً قوی داریم. خروجی اقتصادی نسبتا قوی داریم. درآمدها به طور کلی و به طور متوسط بیشتر از افزایش تورم در حال افزایش است. تورم از 9% در سال 2021 به حدود 3.5% کاهش یافته است. اکنون شاهد طولانی شدن رشد اقتصادی هستیم.»
کریستین افزود: «مردم از سال 2022 منتظر رکود بودند و هنوز این اتفاق رخ نداده است». ممکن است در شش ماه رکود رخ دهد یا نه. این یکی از ابهامات بازار است. اما واقعیت این است که طی دو یا سه سال گذشته، اقتصاد بسیار بهتر از آنچه مردم فکر میکنند، عمل کرده است.»
گروه CPM همچنین تعدادی از سناریوهای بالقوه مثبت را ترسیم کرد، از جمله این احتمال که دولت ایالات متحده بتواند ظرف چند سال به بودجه مازاد تغییر کند. او گفت: «این در سناریوی اصلی ما نیست، اما از جمله عوامل کاهش قیمت طلا خواهد بود.
او پیشنهاد کرد: "شما همچنین میتوانید یک پایان ناگهانی و مثبت برای تهاجم روسیه به اوکراین ببینید." اگر به دولت و ارتش اوکراین اجازه داده شود از تسلیحات دوربرد برای بازگرداندن جنگ به روسیه حتی بیشتر از حال حاضر، استفاده کنند، این امر میتواند نسبتاً سریع به پایان برسد. ممکن است تغییراتی در رژیم در کشورهای مختلف رخ دهد که میتواند مثبت باشد. چیزهای زیادی ممکن است اتفاق بیفتد که میتواند مثبت باشد و در نتیجه میتواند قیمت طلا و نقره را کاهش دهد، نه در شش ماه و یا حتی در 12 ماه یا 24 ماه آینده، بلکه در جایی فراتر از سال 2026.
کریستین گفت که ابهاماتی که محرکهای واقعی بازارهای فلزات گرانبها هستند، باقی میمانند. وی در پایان گفت: «ما شاهد افزایش عدم اطمینانها و مسائل اقتصادی و سیاسی بودهایم و احتمالاً همچنان شاهد آن خواهیم بود».
انتظارات تورمی در ناحیه یورو سقوط کرده است. در مقطعی، بازار تنها انتظار تورم کمی بیش از 1.5 درصد در یک سال را داشت - بسیار کمتر از هدف تورمی بانک مرکزی اروپا. مایکل فایستر، تحلیلگر فارکس کامرزبانک ( Commerzbank)، خاطرنشان میکند که در چند روز گذشته، انتظارات دوباره اصلاح شده است و انتظار میرود در یک سال آینده، تورم در حدود سطح مشاهده شده در پایان ماه اوت باشد.
اقتصاد واقعی عامل کلیدی برای کاهش بیشتر نرخ بهره است
«اصلاح احتمالاً عمدتاً ناشی از افزایش شدید قیمت نفت است. هفته گذشته، به دلیل افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، قیمت نفت تقریباً 8 دلار در هر بشکه افزایش یافت که به خوبی افزایش انتظارات تورمی را توضیح میدهد. این پیوند نیز قابل درک است: وقتی قیمت نفت افزایش می یابد، تورم نیز افزایش می یابد. اکنون قیمت نفت تقریباً به سطح مشاهده شده در پایان ماه اوت بازگشته است. (اقتصاد واقعی (Real economy) با توجه به اهمیت رو به رشدِ بخشِ مالی اقتصاد، در عصرِ حاضر، تحلیلگران اصطلاح اقتصادِ واقعی را به کار میگیرند تا بخش واقعی اقتصاد را که واقعاً با تولید کالاها و خدمات ارتباط دارد، از بخشِ مالیِ اقتصادی (یا اقتصاد کاغذی) تفکیک کند که مرتبط با خرید و فروش در بازارهای مالی است)
انتظارات نرخ بهره در روزهای اخیر اصلاح شده است، اما نه در دوره افزایش شدید قیمت نفت. در این دوره، انتظارات نرخ بهره نسبتاً بدون تغییر باقی مانده است. انتظارات نرخ بهره تنها پس از آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده غافلگیرکننده روز جمعه اصلاح شد که پس از آن بازار کاهش نرخ بهره را حدود 25 نقطه پایه کاهش داد. با این حال، این مسئله در بلند مدت تاثیر گذار خواهد بود. برای 2-4 جلسه بعدی، به نظر میرسد کاهش نرخ بهره در هر جلسه به عنوان سناریو پایه باقی بماند.
«انتظارات تورمی به دلیل آمار اشغال غیرکشاورزی افزایش نیافته است، بلکه ناشی از قیمت نفت بوده است. در عین حال، انتظارات نرخ بهره به دلیل انتظارات تورمی بالاتر اصلاح نشد، بلکه فقط به دلیل آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده بود. اکنون به نظر میرسد که بازار به طور کامل این داستان را پذیرفته است که اقتصاد واقعی، به جای تورم، عامل کلیدی برای کاهش بیشتر نرخ بهره است.
چشم انداز یک جنگ همه جانبه در خاورمیانه پس از حمله موشکی گسترده ایران به اسرائیل در اول اکتبر افزایش یافته است.
اسرائیل تهدید به اقدام تلافی جویانه کرده و نگرانیها در مورد اختلال در جریان نفت و گاز از این منطقه غنی از انرژی را افزایش داده است.
قیمت جهانی نفت از زمان حمله ایران که در بحبوحه جنگ یک ساله اسرائیل در نوار غزه و تهاجم این کشور به جنوب لبنان در اوایل ماه جاری رخ داد، افزایش یافته است.
کارشناسان هشدار میدهند که یک درگیری تمام عیار بین اسرائیل و ایران میتواند عرضه انرژی بینالمللی را مختل کند و شوک به سراسر اقتصاد جهانی وارد کند.
فرزان ثابت، محقق ارشد مؤسسه عالی ژنو گفت: «اختلال عمده در صادرات نفت و گاز منطقهای احتمالاً تأثیر زیادی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.
گزارشهای رسانههای اسرائیل حاکی از آن است که این کشور میتواند سایتهای هستهای ایران یا تأسیسات نفت یا گاز آن را هدف قرار دهد.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، به اسرائیل درباره حمله به تأسیسات نفتی در ایران، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان جهان، هشدار داد. ایران هشدار داده است که هرگونه حمله به زیرساختهای این کشور «پاسخ قویتری» از سوی تهران به دنبال خواهد داشت.
به گفته فرزان ثابت، اگر اسرائیل حمله بزرگی را علیه تأسیسات نفت یا گاز ایران انجام دهد، تهران میتواند «به اعمال فشار بر ایستگاههای ترانزیت مهم مانند تنگه هرمز متوسل شود».
ایران سالها تهدید کرده است که تنگه استراتژیک هرمز را که یک پنجم نفت جهان از آن عبور میکند، مسدود خواهد کرد.
به گفته نیل کویلیام، کارشناس سیاست انرژی و ژئوپلیتیک در اندیشکده چتم هاوس لندن: «تنگه هرمز برای اقتصاد جهانی حیاتی است.
قطر که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز طبیعی در جهان است نیز از تنگه هرمز برای صادرات خود استفاده میکند.
همچنین این نگرانی وجود دارد که در صورت حمله اسرائیل، تهران تأسیسات نفتی کشورهای همسایه را هدف قرار دهد. عراق، کویت، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و ایران در میان کشورهای تولیدکننده نفت در جهان هستند.
مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، هفته گذشته در جریان سفر به قطر با مقامات ارشد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دیدار کرد. بر اساس گزارشها، مقامات به دنبال این بودند که ایران را از بی طرفی خود در درگیری بین تهران و اسرائیل اطمینان دهند.
ثابت گفت که هرگونه اقدام تلافی جویانه ایران در برابر حمله احتمالی اسرائیل که بر قیمت جهانی انرژی یا تجارت تأثیر میگذارد، "به عنوان یک اقدام تجاوزکارانه تلقی میشود و منجر به فشار بیشتر بر ایران میشود."
کویلیام گفت اسرائیل احتمالا به اهدافی حمله خواهد کرد که به جای تاثیر بر بازارهای جهانی نفت، "به رژیم ایران و بر اقتصاد کشور تاثیر میگذارد".
در دهههای اخیر، پس از تحریم نفتی اعراب در سال 1973 و انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، قیمت انرژی افزایش یافته است.
این وقایع منجر به کمبود شدید گاز در برخی کشورها شد.
اما به گفته کارشناسان حتی یک اختلال عمده در جریان نفت و گاز از خاورمیانه که ناشی از درگیری همه جانبه اسرائیل و ایران است باعث نمیشود اقتصاد جهانی از کنترل خارج شود. این تا حد زیادی به دلیل ظهور ایالات متحده به عنوان تامین کننده اصلی نفت و گاز و همچنین کاهش اتکای جهانی به سوختهای فسیلی است.
ثابت گفت: مصرف کنندگان غربی افزایش قیمت را در پمپ بنزین احساس خواهند کرد. "[اما] این بسیار کمتر از آنچه در دوره قبلی خواهد بود."
او به این نکته اشاره میکند که چگونه هشدارهای مکرر در مورد اختلال در حمل و نقل تجاری در دریای سرخ توسط شورشیان حوثی تحت حمایت ایران در یمن منجر به تورم قابل توجه مصرف کننده در غرب نشده است.
اما ثابت میگوید که اختلال عمده در جریان نفت و گاز از خاورمیانه «تأثیر بزرگی» بر اقتصاد چین خواهد داشت.
پکن حدود 1.5 میلیون بشکه در روز نفت از ایران وارد میکند که 15 درصد از واردات نفت این کشور از منطقه را تشکیل میدهد.
ثابت گفت که افزایش قیمت انرژی برای چین "از طریق زنجیره تامین کالاهای تولیدی که این کشور به ایالات متحده، اروپا و جاهای دیگر صادر میکند، فیلتر میشود" و به طور بالقوه منجر به "تورم بیشتر برای مصرف کنندگان" میشود.
چشم انداز یک جنگ همه جانبه در خاورمیانه پس از حمله موشکی گسترده ایران به اسرائیل در اول اکتبر افزایش یافته است.
اسرائیل تهدید به اقدام تلافی جویانه کرده و نگرانیها در مورد اختلال در جریان نفت و گاز از این منطقه غنی از انرژی را افزایش داده است.
قیمت جهانی نفت از زمان حمله ایران که در بحبوحه جنگ یک ساله اسرائیل در نوار غزه و تهاجم این کشور به جنوب لبنان در اوایل ماه جاری رخ داد، افزایش یافته بود.
کارشناسان هشدار میدهند که یک درگیری تمام عیار بین اسرائیل و ایران میتواند عرضه انرژی بینالمللی را مختل کند و شوک به سراسر اقتصاد جهانی وارد کند.
فرزان ثابت، محقق ارشد مؤسسه عالی ژنو گفت: «اختلال عمده در صادرات نفت و گاز منطقهای احتمالاً تأثیر زیادی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.
گزارشهای رسانههای اسرائیل حاکی از آن است که این کشور میتواند سایتهای هستهای ایران یا تأسیسات نفت یا گاز آن را هدف قرار دهد.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، به اسرائیل درباره حمله به تأسیسات نفتی در ایران، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان جهان، هشدار داد. ایران هشدار داده است که هرگونه حمله به زیرساختهای این کشور «پاسخ قویتری» از سوی تهران به دنبال خواهد داشت.
به گفته فرزان ثابت، اگر اسرائیل حمله بزرگی را علیه تأسیسات نفت یا گاز ایران انجام دهد، تهران میتواند «به اعمال فشار بر ایستگاههای ترانزیت مهم مانند تنگه هرمز متوسل شود».
ایران سالها تهدید کرده است که تنگه استراتژیک هرمز را که یک پنجم نفت جهان از آن عبور میکند، مسدود خواهد کرد.
به گفته نیل کویلیام، کارشناس سیاست انرژی و ژئوپلیتیک در اندیشکده چتم هاوس لندن: «تنگه هرمز برای اقتصاد جهانی حیاتی است.
قطر که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز طبیعی در جهان است نیز از تنگه هرمز برای صادرات خود استفاده میکند.
همچنین این نگرانی وجود دارد که در صورت حمله اسرائیل، تهران تأسیسات نفتی کشورهای همسایه را هدف قرار دهد. عراق، کویت، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و ایران در میان کشورهای تولیدکننده نفت در جهان هستند.
مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، هفته گذشته در جریان سفر به قطر با مقامات ارشد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دیدار کرد. بر اساس گزارشها، مقامات به دنبال این بودند که ایران را از بی طرفی خود در درگیری بین تهران و اسرائیل اطمینان دهند.
ثابت گفت که هرگونه اقدام تلافی جویانه ایران در برابر حمله احتمالی اسرائیل که بر قیمت جهانی انرژی یا تجارت تأثیر میگذارد، "به عنوان یک اقدام تجاوزکارانه تلقی میشود و منجر به فشار بیشتر بر ایران میشود."
کویلیام گفت اسرائیل احتمالا به اهدافی حمله خواهد کرد که به جای تاثیر بر بازارهای جهانی نفت، "به رژیم ایران و بر اقتصاد کشور تاثیر میگذارد".
در دهههای اخیر، پس از تحریم نفتی اعراب در سال 1973 و انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، قیمت انرژی افزایش یافته است.
این وقایع منجر به کمبود شدید گاز در برخی کشورها شد.
اما به گفته کارشناسان حتی یک اختلال عمده در جریان نفت و گاز از خاورمیانه که ناشی از درگیری همه جانبه اسرائیل و ایران است باعث نمیشود اقتصاد جهانی از کنترل خارج شود. این تا حد زیادی به دلیل ظهور ایالات متحده به عنوان تامین کننده اصلی نفت و گاز و همچنین کاهش اتکای جهانی به سوختهای فسیلی است.
ثابت گفت: مصرف کنندگان غربی افزایش قیمت را در پمپ بنزین احساس خواهند کرد. "[اما] این بسیار کمتر از آنچه در دوره قبلی خواهد بود."
او به این نکته اشاره میکند که چگونه هشدارهای مکرر در مورد اختلال در حمل و نقل تجاری در دریای سرخ توسط شورشیان حوثی تحت حمایت ایران در یمن منجر به تورم قابل توجه مصرف کننده در غرب نشده است.
اما ثابت میگوید که اختلال عمده در جریان نفت و گاز از خاورمیانه «تأثیر بزرگی» بر اقتصاد چین خواهد داشت.
پکن حدود 1.5 میلیون بشکه در روز نفت از ایران وارد میکند که 15 درصد از واردات نفت این کشور از منطقه را تشکیل میدهد.
ثابت گفت که افزایش قیمت انرژی برای چین "از طریق زنجیره تامین کالاهای تولیدی که این کشور به ایالات متحده، اروپا و جاهای دیگر صادر میکند، فیلتر میشود" و به طور بالقوه منجر به "تورم بیشتر برای مصرف کنندگان" میشود.
تحلیلگران UBS چشم انداز قوی را برای طلا حفظ میکنند و عقیده دارند که افزایش قیمت این فلز گرانبها هنوز به پایان نرسیده است.
در یادداشتی به تاریخ چهارشنبه، UBS پیش بینی خود از قیمت طلا را افزایش داد و پیش بینی کرد که قیمتها تا پایان سال 2024 به 2800 دلار نزدیک میشود و تا سال 2025 به 3000 دلار میرسد.
این تجدید نظر به سمت بالا منعکس کننده ادامه تقاضای گسترده برای طلا است که ناشی از بخشهای مختلف بازار و فقدان فشار فروش قابل توجه است.
چشم انداز صعودی توسط چندین عامل اقتصاد کلان حمایت میشود. طبق گفته UBS، سیاست پولی تسهیلی، نه تنها توسط فدرال رزرو ایالات متحده، بلکه توسط سایر بانکهای مرکزی در سطح جهان، محیطی مساعد برای خرید طلا ایجاد خواهد کرد.
با کاهش نرخ بهره، هزینه نگهداری طلا کاهش مییابد و سرمایهگذاران را تشویق میکند تا سبدهای بیشتری را به این فلز گرانبها اختصاص دهند.
علاوه بر این، انتظار میرود که کاهش ارزش دلار آمریکا بهعنوان عامل مثبتی برای طلا عمل کند، چرا که سرمایهگذاران به دنبال جایگزینهایی برای داراییهای سنتی ارزی هستند.
تنشهای ژئوپلیتیکی و انتخابات آتی ایالات متحده، پیچیدگی بیشتری را به بازار میافزاید، زیرا سرمایهگذاران طلا را به عنوان دارایی امن در میان افزایش کسری مالی و بدهیهای دولت میدانند.
تحلیلگران UBS همچنین خاطرنشان میکنند که در حالی که اجماع قوی در حمایت از قیمتهای بالاتر طلا وجود دارد، موقعیتهای بازار نسبتاً ناچیز باقی میماند و فضا را برای تخصیص بیشتر طلا در سه ماهه آینده باز میکند.
به گفته UBS: "ما انتظار داریم بانکهای مرکزی و سایر موسسات رسمی به افزایش ذخایر طلا ادامه دهند." بسیاری از بانکهای مرکزی به دلیل ریسک تحریمها و بیثباتی ژئوپلیتیکی ذخایر خود را متنوع سازی میکنند، اگرچه ممکن است سرعت خرید طلا کند شود.
موسسه HSBC روز سهشنبه پیشبینی میانگین قیمت طلا را افزایش داد، حرکتی که ناشی از ترکیبی از ریسکهای ژئوپلیتیکی، انتظارات تداوم سیاست پولی تسهیلی و عدم تعادل مالی بود.
این بانک خاطرنشان میکند که قیمت طلا در اواخر سپتامبر به بالاترین حد خود یعنی 2865 دلار در هر اونس افزایش یافت که ناشی از افزایش تقاضای دارایی امن و فعالیت صندوقهای پوشش ریسک بود. در پاسخ به این افزایش، HSBC میانگین پیش بینی قیمت خود را در بازههای زمانی مختلف به سمت بالا تنظیم کرد.
برای سال 2024، HSBC میانگین پیش بینی خود را به 2395 دلار در هر اونس افزایش داد که از 2305 دلار قبلی افزایش یافته است.
این بانک همچنین پیش بینی سال 2025 خود را به میزان قابل توجهی تغییر داد و آن را از 2105 دلار به 2625 دلار در هر اونس افزایش داد. برای سال 2026، پیش بینی از 2025 دلار به 2515 دلار در هر اونس رسید، در حالی که چشم انداز بلندمدت از 2000 دلار به 2200 دلار در هر اونس افزایش یافت.
عوامل کلیدی موثر بر چشمانداز صعودی HSBC شامل تنشهای ژئوپلیتیکی، بهویژه در خاورمیانه، و عدم اطمینان اقتصادی مداوم است که تقاضا برای طلا را به عنوان یک دارایی امن افزایش داده است.
HSBC خاطرنشان میکند که کسریهای مالی رو به رشد نیز باعث افزایش تقاضای طلا میشود. تحلیلگران بانک در یادداشتی گفتند، با ادامه چرخه سیاست پولی تسهیلی، کاهش بیشتر نرخ بهره «ممکن است به تدریج از حمایت کمتری برخوردار باشد».
در همین حال، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) همچنان به نقد کردن موقعیتهای خود ادامه میدهند، اگرچه خریدهای خارج از بورس (OTC) و پول واقعی همچنان قوی هستند.
به گفته این موسسه: «موقعیتهای خرید در CME بالا هستند، اما ممکن است خیلی بیشتر از این افزایش پیدا نکنند. سنتیمنت صعودی به نظر میرسد و در حالی که سیر صعودی کوتاه مدت هیچ نشانهای از کاهش نشان نمیدهد، ممکن است رالی بیش از حد ادامه داشته است.
موسسه HSBC همچنین تاکید میکند که بانکهای مرکزی همچنان خریداران اصلی طلا هستند، اگرچه خریدها در مقایسه با سطوح 2022 و 2023 تعدیل شده است. پتانسیل کاهش بیشتر نرخ بهره فدرال رزرو ایالات متحده، همراه با نگرانی در مورد کسری مالی در اقتصادهای بزرگ، همچنین به جذابیت طلا به عنوان پوشش ریسکی در برابر ریسکهای پولی و اقتصادی کمک کرده است.
با این حال، HSBC همچنین خاطرنشان کرد که این رالی ممکن است با عوامل مخالفی روبرو شود. ثابت ماندن دلار آمریکا، به دلیل قدرت نسبی اقتصادی و کاهش احتمالی نرخ بهره در سایر اقتصادها، میتواند روند صعودی طلا را محدود کند. علاوه بر این، در حالی که تقاضای بانک مرکزی همچنان قوی است، انتظار میرود که تا زمانی که اصلاح قیمت قابل توجهی صورت نگیرد، این تقاضا کاهش یابد.
با نگاهی به آینده، HSBC انتظار دارد که طلا تا سال 2025 در محدوده وسیعی از 2350 تا 2950 دلار در هر اونس معامله شود، با هدف پایان سال 2725 دلار برای سال 2024 و 2575 دلار برای سال 2025.
در حالی که تل آویو به حملات متقابل با تهران و نیروهای نیابتی آن ادامه میدهد - آخرین مورد شلیک 181 موشک توسط ایران در 1 اکتبر به اهدافی در داخل اسرائیل بود - سوال واضح برای بسیاری از ناظران خاورمیانه این است که چرا اسراییل تمام تأسیسات هستهای ایران را، که بزرگترین ریسک برای اسرائیل و متحدانش است، در این فرآیند حذف نمیکند؟ همچنین ممکن است خطری حتی فوریتر از آن چیزی که بسیاری فکر میکنند وجود داشته باشد، چرا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در ماه مه هشدار داد که ایران دارای مواد کافی برای تولید حداقل سه کلاهک هستهای است. تنها نکته مثبت در این واقعیت این بود که جمهوری اسلامی از نهایی کردن طراحی عناصر کلیدی فناوری چنین سلاحی دورتر بود - حدود 9 ماه به گفته یک منبع امنیتی ارشد نزدیک به ریاست جمهوری ایالات متحده و همتای نزدیک به کمیسیون اروپا که به طور انحصاری با آنها در ماه گذشته صحبت شده است. همتای نزدیک به کمیسیون اروپا که به طور انحصاری طی ماه گذشته توسط OilPrice.com با او صحبت شده است. با این حال، این وضعیت اکنون تغییر کرده است، زیرا بحثهای اخیر در بالاترین سطوح دولتهای G7 نشان میدهد که روسیه ممکن است در ازای موشکها و پهپادهایی که تهران برای جنگ ادامهدارش با اوکراین به مسکو میدهد، به ایران در این زمینه کمک میکند.
مطمئناً هیچ مانعی برای حمله اسرائیل به سایتهای هستهای کلیدی ایران از طریق فقدان اطلاعات در مورد این موضوع وجود ندارد – تل آویو و واشنگتن مدتهاست که دقیقاً میدانند تمام عناصر اصلی برنامه توسعه هستهای ایران کجا هستند. منطقی است که فرض کنیم اهداف اولیه شامل تاسیسات بزرگ هستهای در نطنز، فردو، اصفهان، اراک، پارچین، قم و بوشهر و معادن اصلی اورانیوم در ساغند و غچین باشد. به طور کلی، ایران 21 سایت مرتبط با برنامه هستهای خود را در طول دورهای که تحت نظارت بود به آژانس اعلام کرد، و سایتهای دیگری نیز وجود داشت که آژانس در آنها وجود اورانیوم بسیار غنیشده را شناسایی کرد. چندین سایت دیگر که توسط ایران برای آژانس فاش نشده باقی ماندهاند، از آن زمان توسط منابع مختلف اطلاعاتی کشف شدهاند. این تعداد، برای حمله نیروی هوایی اسرائیل زیاد است، به ویژه با توجه به فاصله 900 مایلی از فرودگاههای عملیاتی کلیدی آنها تا دورترین اهداف ایرانی که در آنها قرار دارند، و به دلیل اینکه چندین سایت تا چه حد در زیر زمین قرار گرفتهاند، ترکیب شده است. اما آیا اسرائیل میتواند با موفقیت به تعدادی از بزرگترین سایتها حمله کند، که حداقل به طور قابل توجهی جدول زمانی توسعه هستهای ایران را به عقب اندازد؟
اولاً، نیروی هوایی باید از موقعیتی بلند شود که مسیر هوایی بهینه از اسرائیل به ایران را برای آنها فراهم کند. به نظر میرسد که در صدر فهرست این گونه نامزدها آذربایجان باشد که اسرائیل روابط بسیار نزدیکتری با آن در چند سال گذشته ایجاد کرده است، از جمله تامین سلاح برای بازپس گیری قره باغ کوهستانی در سال گذشته. تا آن زمان و پس از آن، به گفته منابع ایالات متحده و اتحادیه اروپا، حضور نظامی اسرائیل در این کشور به طرز چشمگیری افزایش یافته است، اگرچه میتوان با عبور از حریم هوایی چندین کشور ناتو، نیروهای اسرائیلی را در آنجا افزایش داد. این امر از مسیرهای مشکل سازتر شامل اردن و سپس عراق یا از طریق عربستان سعودی جلوگیری میکند.
دوما، اسرائیل برای نفوذ به سیستم دفاعی تاسیسات عمیق زیرزمینی به بمبهای مناسب نیاز دارد. اعتقاد بر این است که چندین مورد از این مکانها حداقل 300 فوت پایینتر هستند، در مقایسه با 100 فوت سنگری که در آن حسن نصرالله، رهبر حزبالله در 27 سپتامبر توسط بمبهای نافذ BLU-109 ساخت ایالات متحده 2000 پوندی به شهادت رسید. بنابراین به بمبهای قویتری نیاز است. در زمان گزارش CRS در سال 2012، نشان میداد که ایالات متحده قبلاً واحدهای بمب هدایتشونده اسرائیل (GBU) از کلاس 2000 پوندی «27» و کلاس 5000 پوندی «28» را فروخته است. اما نکته مهم این است که "آمریکا ممکن است بی سر و صدا به اسرائیل سیستمهای بسیار پیچیدهتری داده باشد یا اسرائیل سیستمهای خود را توسعه داده باشد." فراتر از هرگونه ملاحظات لجستیکی دیگر در چنین عملیات بزرگی، این واقعیت گویا است که ایران به وضوح فکر میکند که اسرائیل میتواند به این تاسیسات حمله کند، همانطور که در آوریل – اندکی پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل – تهران تأسیسات هستهای خود را بست.
چنین حملاتی از سوی اسرائیل به تأسیسات هستهای کلیدی ایران، البته تنها یک بخش از معادله است، و طرف دیگر این است که ایران و متحدانش ممکن است در تلافی چه کاری انجام دهند. این همان چیزی است که به نظر میرسد خط جدایی بین دیدگاههای جو بایدن، رئیسجمهور کنونی ایالات متحده، و نامزد فعلی ریاستجمهوری، دونالد ترامپ، تشکیل میدهد. اگرچه اسرائیل میتواند بدون ایالات متحده حمله به سایت هستهای را انجام دهد، مدیریت عواقب آن به تنهایی دشوار خواهد بود. مهمتر از همه در این زمینه، رگبارهای مکرر موشکها و پهپادهای ایرانی با هدف انتخاب گسترده اهداف در سرتاسر اسرائیل برای تلآویو، با وجود سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین، بدون پشتیبانی هوایی از سوی ایالات متحده و بریتانیا، بسیار دشوار خواهد بود. بر اساس گزارشی که اخیرا منتشر شده است، تصاویر ماهوارهای و رسانههای اجتماعی نشان میدهد که چندین موشک ایرانی در حمله موشکی قبلی خود در 13 آوریل توانستند به سپر دفاعی نفوذ کرده و پایگاه هوایی نواتیم اسرائیل در صحرای نقب را در کنار سایر اهداف مورد اصابت قرار دهند. هر تصوری مبنی بر اینکه اسرائیل بتواند این سایتهای موشکی را همزمان با سایتهای هستهای ایران از بین ببرد، بسیار غیرواقعی به نظر میرسد، چرا که نه تنها بسیاری از آنها در اعماق زمین مدفون هستند، بلکه بسیاری از موشکها از پرتابگرهای بسیار متحرک پرتاب میشوند. ممکن است اسرائیل تصمیم بگیرد که از شانس خود در این زمینه استفاده کند تا برنامه هستهای ایران را بدون حمایت کامل ایالات متحده به عقب بیندازد، اما این به وضوح گزینه کمتر ارجح است.
بایدن هفته گذشته به صراحت گفت که طرفدار حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران نیست و به نظر میرسد دلایل کلیدی همان چیزی است که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، از پذیرش چنین درخواستهایی از سوی اسرائیل نیز خودداری کرد. لئون پانتا، وزیر دفاع وقت آمریکا، در سال 2011 گفت که در چنین رویدادی، ایالات متحده مقصر شناخته میشود و همچنین میتواند هدف تلافی جویانه ایران از طریق حمله به پایگاههای نظامی یا نیروی دریایی این کشور در خاورمیانه باشد. همچنین ممکن است اقداماتی از سوی ایران و نیروهای نیابتی آن برای ایجاد مشکلات اقتصادی برای متحدان غربی از طریق حملات انجام شده علیه سایتهای کلیدی بخش نفت انجام شود. همچنین میتوان انتظار داشت که ایران حامیان خود در سراسر جهان را تحت فشار قرار دهد تا حملات تروریستی را به اهداف گستردهتری مرتبط با ایالات متحده در غرب و شرق انجام دهند. به همین دلیل است که تیم بایدن به تمرکز بر تشدید تحریمها به عنوان پاسخ اصلی به هرگونه افزایش در مقیاس اقدامات ایران علیه اسرائیل ادامه میدهد. این دیدگاه اعضای آشتی گرای (Dove) کابینه اسرائیل نیز هست. برعکس، اعضای جنگ گرای (Hawk) نظر دونالد ترامپ را دارند که هفته گذشته (در پاسخ به «نه» قاطع بایدن در مورد حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران گفت: «این احمقانهترین چیزی است که تا به حال شنیدهام. این بزرگترین ریسکی است که ما داریم. بزرگترین ریسکی که ما داریم ایران هستهای است. به زودی آنها سلاح هستهای خواهند داشت. و سپس شما با مشکل مواجه خواهید شد." با توجه به این موضوع، اسرائیل ممکن است منتظر باشد تا در صورت و زمانی که ترامپ به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، فشار بزرگی علیه ایران انجام دهد.
بانک جهانی انتظار دارد رشد چین در سال 2025 حتی با افزایش موقت اقدامات محرک اخیر تضعیف شود و فشار بیشتری بر اقتصادهای منطقه وارد کند.
این وام دهنده در گزارش چشم انداز اقتصادی شش ماهه خود گفت: رشد چین در سال آینده 4.8 درصد تخمین زده شده در سال 2024 به 4.3 درصد کاهش مییابد. در نتیجه، رشد در شرق آسیا و اقیانوسیه - که شامل کشورهایی مانند اندونزی، استرالیا و کره میشود - از حدود 4.8 درصد در سال جاری به 4.4 درصد در سال 2025 کاهش خواهد یافت.
بانک جهانی روز سهشنبه اعلام کرد: «برای سه دهه، رشد چین به طور مفید به همسایگانش سرایت کرده است، اما اندازه این انگیزه اکنون در حال کاهش است». حمایت مالی اخیراً ممکن است رشد کوتاه مدت را افزایش دهد، اما رشد بلندمدت به اصلاحات ساختاری عمیقتر بستگی دارد.»
مقامات چینی هدف رشد اقتصادی حدود 5 درصد در سال جاری را تعیین کرده بودند - هدفی که تا ماه اوت به دلیل کاهش هزینهکردهای مصرف کننده و بازار املاک متزلزل به طور فزایندهای دور از دسترس به نظر میرسید. در اواخر سپتامبر، پکن با اقداماتی مانند کاهش نرخ بهره، هجوم محرکهایی را که عمدتاً بر سیاستهای پولی متمرکز بود، آغاز کرد.
اکنون انتظارات برای حمایت مالی بیشتر برای افزایش هزینهکرد، بازگرداندن اطمینان و شکوفایی اقتصاد در حال افزایش است.
پیشبینی رشد بانک جهانی برای چین در سال جاری مطابق با برآوردهای انجام شده در نظرسنجی بلومبرگ است، اما پیشبینی آن در سال 2025 کمی کمتر از میانگین 4.5 درصدی است.
بانک جهانی گفت: علاوه بر کاهش رشد در چین، تغییر جریان تجارت و سرمایه گذاری، در کنار عدم قطعیت رو به رشد سیاست جهانی، ممکن است بر آسیای شرقی و منطقه اقیانوس آرام نیز تأثیر بگذارد.
در حالی که تنشهای تجاری ایالات متحده و چین فرصتهایی را برای کشورهایی مانند ویتنام ایجاد کرده است تا در پیوند شرکای تجاری اصلی نقش ایفا کنند، "شواهد جدید نشان میدهد که اقتصادها ممکن است به طور فزایندهای به ایفای نقش "اتصال یک طرفه" به عنوان قوانین جدید و سخت گیرانه محدود شوند. بانک جهانی اعلام کرد مبدأ بر واردات و صادرات محدودیتهایی اعمال شده است.
این بانک همچنین چگونگی تأثیر فناوریهای جدید مانند روباتهای صنعتی و هوش مصنوعی بر بازارهای کار در سراسر آسیا را بررسی کرد.
با توجه به غلبه کارهای دستی در منطقه، سهم کمتری از مشاغل در مقایسه با اقتصادهای پیشرفته توسط هوش مصنوعی تهدید میشود. بانک جهانی گفت، اما این بدان معناست که منطقه برای بهرهگیری از مزایای بهرهوری هوش مصنوعی در موقعیت کمتری قرار دارد.
سنگ آهن از بالاترین سطح پنج ماهه سقوط کرده است. فلزات پایه نیز افت کردند چرا که جلسه توجیهی برنامه ریز ارشد اقتصادی چین بدون وعدههای جدید برای افزایش هزینهکردهای دولت به پایان رسید.
مقامات کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی اقدامات محرک تهاجمی برای افزودن به مجموعه اقدامات سیاستی که در اواخر سپتامبر برای تقویت اقتصاد در حال تقلا اعلام شد بود، اضافه نکردند و سرمایهگذاران را ناامید کردند.
سنگ آهن در بازار بورس سنگاپور با 5.1 درصد کاهش به 105.10 دلار در هر تن رسید. این جلسه در زمانی برگزار شد که چین پس از یک هفته تعطیلات عمومی بازگشایی شد و ناامیدی سرمایهگذاران در سراسر بازارهای چین منعکس شد.
هانگ جیانگ، رئیس بازرگانی در Yonggang Resources Co، از شانگهای گفت: «گفتوگویی وجود داشت که کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی چین (NDRC) ممکن است تریلیونها یوان محرک اعلام کند، اما چنین نتیجهای وجود نداشت.
معاملات آتی سنگ آهن نسبت به اواخر سپتامبر حدود یک پنجم افزایش یافته است، چرا که این خوش بینی وجود داشت که اقدامات قبلی پکن برای تقویت اقتصاد به دوره تیرگی عمیق صنعت فولاد چین پایان خواهد داد. تقاضا برای مواد تشکیل دهنده فولاد در بحبوحه بحران ملکی چندین ساله آسیب دیده است.
اما سرمایهگذاران همچنان به دنبال نشانههای ملموستری هستند که نشان دهد تعهدات دولت به فعالیتهای اقتصادی واقعی منطبق خواهد شد. مقامات NDRC گفتند که هزینهکردها را تسریع خواهند کرد، اما نظرات آنها در مورد سرمایه گذاری و حمایت از گروههای کم درآمد عمدتاً تکرار شد.
محرکها کافی نیستند
جیا ژنگ، رئیس بازرگانی در شرکت سرمایه گذاری Soochow Jiuying شانگهای، گفت سرمایهگذاران که انتظارات زیادی را از جلسه توجیهی NDRC داشتند، "ناامید" شدند.
سیتی گروپ در یادداشتی پیش از نشست NDRC نوشت: فلزات اساسی باید از ماه گذشته حمایت مستمری از "تغییر مادی در سیاست چین" دریافت کنند. اما به گفته آنها سایر ریسکهای جهانی - از انتخابات ایالات متحده گرفته تا رشد ضعیف اروپا و درگیریهای خاورمیانه - احتمالاً در کوتاهمدت قیمتها را محدود میکنند.
جیانگ از Yonggang گفت: "محرک چین تا کنون نمیتواند چرخش قابل توجهی را برای فلزات اساسی ایجاد کند." ما باید قبل از اینکه شاهد افزایش قیمتهای بزرگ باشیم، محرکها را به شکل یک افزایش واقعی در مصرف ببینیم..»
ایالات متحده و چین مشغول درگیری اقتصادی فزایندهای هستند و طلا به عنوان یک دارایی استراتژیک بالقوه ظاهر شده است. از آنجایی که دو ابرقدرت برای تسلط با یکدیگر رقابت میکنند، یک استراتژی رادیکال ایالات متحده میتواند شامل ارزیابی مجدد ذخایر عظیم طلا در فورت ناکس (Fort Knox) باشد – اقدامی که موج شوک را به سیستم پولی جهانی وارد میکند و توازن قدرت را تغییر میدهد.
از نظر تاریخی، چنین اقدامات شدیدی هم تغییر دهنده و هم خطرناک هستند. ارزش گذاری مجدد طلا میتواند برای ایالات متحده یک راه نجات مالی ایجاد کند و بدهی ملی سرسام آور آن را کاهش دهد و در عین حال سلطه دلار در بازارهای جهانی را تقویت کند. تا سال 2024، ایالات متحده تقریباً 8133.5 تن طلا داشت که حدود 78 درصد از کل ذخایر آن را تشکیل میداد. این ذخایر قابل توجه فرصتی را برای تجدید ارزیابی ارائه میدهد که میتواند اقتصاد ایالات متحده را تثبیت کند و محافظی در برابر فشارهای اقتصادی فزاینده ایجاد کند. با این حال، این اقدام ممکن است دارای معایب قابل توجهی نیز باشد. این امر میتواند تورم را در داخل کشور شعلهور کند، روابط تجاری بین المللی را تحت فشار قرار دهد و واکنشهای سیاسی را برانگیزد چرا که پیامدهای اقتصادی در صنایع و خانوار موج میزند و به طور بالقوه به آمریکاییها آسیب میرساند.
در همین حال، چین به طور پیوسته ذخایر طلای خود را که اکنون حدود 2070 تن تخمین زده میشود، افزایش داده است و خود را به عنوان یکی از دارندگان برتر در سطح جهان معرفی میکند. این انباشت تهاجمی این نگرانی را ایجاد میکند که چین ممکن است به دنبال تقویت ارز خود با طلا باشد، که چالشی مستقیم برای سیستم مالی جهانی با محوریت ایالات متحده ایجاد میکند و به طور بالقوه دستور کار اقتصادی چین را جسورتر میکند. اگر ایالات متحده ارزش طلای خود را مجدداً ارزیابی کند، ممکن است به عنوان یک حمله متقابل جسورانه با هدف تضعیف جاهطلبیهای چین و تقویت سلطه ایالات متحده در مواجهه با رقیب رو به رشد تلقی شود.
تصمیم برای تجدید ارزش طلای فورت ناکس یک بازی پر خطر و با پاداش بالا با پیامدهای گسترده خواهد بود. از یک سو، میتواند اهرم اقتصادی قابل توجهی را برای ایالات متحده فراهم کند و نفوذ جهانی آن را تقویت کند. از سوی دیگر، میتواند موجب آشفتگی مالی و اختلافات سیاسی، هم در داخل و هم در سطح بینالمللی شود.
از آنجایی که ایالات متحده و چین به کشمکش خود بر سر برتری اقتصادی ادامه میدهند، نقش طلا در سیستم مالی جهانی هرگز به این میزان نامعلوم و یا حساس نبوده است. با وجود مجموع ذخایر طلای جهانی بیش از 205000 تن، تجدید ارزیابی بالقوه ذخایر طلای ایالات متحده میتواند لحظهای مهم در این رویارویی مداوم باشد، اما این یک قمار با نتایجی است که به همان اندازه غیرقابل پیشبینی و عمیق هستند.
نکات کلیدی
در پی گزارش اشتغال روز جمعه که نشان داد کارفرمایان در سپتامبر بسیار بیشتر از آنچه انتظار میرفت، کارگر استخدام کردهاند، به نظر میرسد که اقتصاد ایالات متحده احتمال دارد "فرود نرمی" داشته باشد تا سقوط اقتصادی.
بر اساس گزارشی که روز جمعه توسط اداره آمار کار منتشر شد، اقتصاد ایالات متحده در ماه گذشته 254000 فرصت شغلی ایجاد کرد که پس از چندین ماه کسادی در تابستان دوباره بهبود یافته بود.
این انفجار ایجاد شغل برخی از نگرانیهایی را که در میان اقتصاددانان ایجاد شده بود، مبنی بر اینکه اقتصاد تحت فشار هزینههای بالای استقراض به سمت رکود میرود، برطرف کرد.
این گزارش بر تاب آوری اقتصادی تاکید میکند که به طور مداوم از رکود پیش بینی شده طولانی مدت سرپیچی کرده است. از زمانی که فدرال رزرو شروع به افزایش نرخ بهره معیار خود در اوایل سال 2022 برای مبارزه با تورم کرد، گروه قابل توجهی از کارشناسان پیشبینی کردهاند که در نتیجه اقتصاد وارد رکود خواهد شد.
ترس از رکود اخیراً شعله ور شده بود
ترس از رکود در تابستان امسال پس از افزایش بیکاری که قانون Sahm، یک شاخص تاریخی قابل اطمینان از رکود اقتصادی قریب الوقوع، را به وجود آورد، شعله ور شد.
اما اکنون که تورم تقریباً به هدف 2 درصدی فدرال رزرو بازگشته است، بانک مرکزی در حال کاهش نرخ بهره است و هنوز رکودی در چشم انداز نیست و امیدها را برای فرود نرم افزایش میدهد، که پس از یک دوره تورم بالا یک اتفاق نادر است. دادههای روز جمعه این امیدهای فرود نرم را تقویت کرد.
دین بیکر، اقتصاددان ارشد در اندیشکده مرکز تحقیقات سیاست اقتصادی، در تفسیری نوشت: «این گزارش باید به هر ترسی مبنی بر اینکه اقتصاد به سمت رکود پیش میرود، پایان دهد.
برخی از علائم هشدار دهنده باقی مانده است
این گزارش به طور کامل نگرانیها در مورد رشد آهستهتر پیشرو را از بین نبرد، چرا که بررسیهای مربوط به اطمینان مصرفکننده نشان میدهد که عموم مردم هنوز نسبتاً نسبت به بازار کار نگرانی دارند، که این ریسک را ایجاد میکند که مردم هزینهکردهای خود را کاهش دهند. و قانون Sahm، که بر اساس سرعت افزایش نرخ بیکاری در سال گذشته محاسبه میشود، در قلمرو "هشدار رکود اقتصادی" باقی مانده است.
نیک بانکر، مدیر تحقیقات اقتصادی Indeed، در تفسیری نوشت: «تعادل مجدد مداوم بازار کار به سمت فرود نرم شکننده است.
رشد اشتغال، تورم پایین، نویدبخش خوبی برای اقتصاد است
با این حال، به طور کلی، این گزارش نشان داد که اقتصاد در حال رشد است.
بیل آدامز، اقتصاددان ارشد بانک کامریکا، در تفسیری نوشت: «اقتصاد در اواخر سال 2024 با رشد قابل توجه اشتغال و دستمزدها، بیکاری کم، کاهش تورم و کاهش نرخ بهره وضعیت خوبی دارد.. "تنظیمات رشد اقتصادی در سال 2025 نیز مطلوب به نظر می رسد."
انحرافات کوچک از برنامههای بودجهای دولت میتواند کاهش کسری بودجه به زیر مرز 3 درصد تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا در سال 2026 را دشوار کند.
رشد اندک تولید ناخالص داخلی در سه ماهه سوم پیش بینی می شود
ارتش اسرائیل اعلام کرد موشک زمین به زمین از یمن به سمت اسرائیل مرکزی شلیک شده است.
به گفته هولزمن، مبارزه بانک مرکزی اروپا با تورم هنوز به پایان نرسیده است
گلدمن ساکس هفته گذشته با سود اندک از موقعیت خرید GBPCHF خارج شد و اشاره کرد که پوند نسبت به ریسک بتای معمول خود ضعیف عمل کرده است. علیرغم شکستهای تاکتیکی اخیر تحت تأثیر اظهارات بیلی، رئیس بانک مرکزی انگلیس (BoE)، تحولات ژئوپلیتیکی، گلدمن ساکس چشمانداز قوی پوند را حفظ میکند که توسط محرکهای ساختاری و محیط ریسک مثبت جهانی حمایت میشود.
نکات کلیدی:
چشم انداز سیاستی بانک مرکزی انگلیس
بیلی پیشنهاد کرد که تداوم کاهش تورم میتواند باعث شود که بانک مرکزی انگلیس در کاهش نرخ بهره کمی تهاجمیتر شود.
علیرغم اظهارات بیلی، پیل، اقتصاددان ارشد بانک مرکزی انگلیس، بر رویکرد تدریجی تاکید کرد و نسبت به کاهش نرخ بهره "خیلی زیاد یا خیلی سریع" هشدار داد، که با موضع سیاست اخیر بانک مطابقت دارد.
گلدمن ساکس برای تفسیر اظهارات بیلی به عنوان یک تغییر قطعی در جهت گیری سیاستی بانک مرکزی انگلیس احتیاط بیشتری داشته است.
عملکرد نسبی و پویایی بازار:
در حالی که پوند در بین ارزهای G10 یک موقعیت خرید مطلوب بوده است، اخیراً در برابر دلار استرالیا که از قیمت گذاری مجدد نتایج رشد چین منتفع شده، عملکرد ضعیفی داشته است.
گلدمن ساکس به دلیل یک حرکت کاهش ریسک ناشی از تحولات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، از پیشنهاد خرید GBPCHF خود در سود اندک خارج شد.
چشم انداز استراتژیک و محرکهای ساختاری:
گلدمن ساکس عقب نشینی اخیر پوند را بهعنوان عوامل تاکتیکی میبیند تا نشاندهنده یک تغییر اساسی.
این شرکت چشمانداز مثبت در مورد پوند را حفظ میکند، که توسط پسزمینه جهانی ریسکپذیر و حرکت مثبت رشد داخلی حمایت میشود.
با وجود نوسانات کوتاه مدت، محرکهای ساختاری برای یک پوند قوی دست نخورده باقی میمانند و چشم انداز مثبت بلندمدت را تقویت میکنند.
نتیجه گیری
علیرغم شکستهای تاکتیکی اخیر و عملکرد ضعیف در برابر دلار استرالیا، گلدمن ساکس چشمانداز مثبتی در مورد پوند دارد. این موسسه این اطمینان را به عوامل ساختاری بنیادی و محیط ریسک جهانی حمایتی نسبت میدهد، در حالی که مراقب نوسانات احتمالی ناشی از ارتباطات بانک مرکزی و ریسکهای ژئوپلیتیکی است.
به گزارش بلومبرگ: ایران 10 سناریو برای پاسخ به حمله احتمالی اسرائیل آماده کرده است
ایالات متحده به اسرائیل «بسته جبران خسارت» را پیشنهاد داده است در صورتی که آنها از اهداف خاصی در ایران اجتناب کنند
گزارشهای حمله «قریبالوقوع» اسرائیل به ایران چند روزی است که در حال پخش است. امروز همچنین اولین سالگرد کشتار 7 اکتبر حمله حماس به اسرائیل است.
به گزارش رادیوی اسرائیل: «در طول مذاکرات، مقامات آمریکایی به اسرائیل پیشنهاد حمایت دیپلماتیک گسترده و کمک نظامی بیشتر در صورت خودداری اسرائیل از حمله به برخی اهداف را دادهاند.
یک منبع اسرائیلی پاسخ داد: ما آمریکا را متحد خود میدانیم و همیشه آماده شنیدن هستیم.
شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد ایالات متحده نمیخواهد اسرائیل به بخش انرژی ایران یا حداقل صادرات این کشور حمله کند. در گزارشی که امروز منتشر شد همچنین آمده است که اسرائیل توانایی ضربه زدن به تاسیسات هستهای ایران را ندارد و برای این کار به مشارکت مستقیم آمریکا نیاز دارد.
من نگران وضعیت بدهی در برخی کشورهای اروپایی هستم.
مشارکت فرانسه و آلمان به قدری قوی است که میتوانیم نظرات مختلفی را در مورد موضوعات دشواری مانند تعرفههای اتحادیه اروپا تبادل کنیم.
گلدمن ساکس روز جمعه اعلام کرد، اختلالات احتمالی در تولید نفت ایران میتواند بر اوج قیمت نفت برنت در سال 2025 تاثیر داشته باشد.
اسرائیل اعلام کرده است که ایران را به دلیل شلیک رگبار موشکی به سمت اسرائیل در روز سهشنبه پس از ترور رهبر حزبالله مورد حمله قرار خواهد داد.
این رویدادها ترس از احتمال وقوع یک جنگ گستردهتر در خاورمیانه را افزایش داده است و به قیمت نفت کمک کرد تا در هفته گذشته بیشترین افزایش هفتگی خود را در بیش از یک سال گذشته به ثبت برساند.
تحلیلگران گلدمن ساکس در یادداشتی اعلام کردند: با فرض دو میلیون بشکه در روز اختلال شش ماهه در عرضه ایران، ما تخمین میزنیم که اگر اوپک به سرعت این کسری را جبران کند، برنت میتواند به طور موقت به اوج 90 دلار برسد. و بدون جبران اوپک، اوج قیمتی سال 2025 در محدوده میانی 90 دلار خواهد بود.
این بانک گفت: «با فرض یک میلیون بشکه در روز اختلال مداوم در عرضه ایران، که به عنوان مثال منعکس کننده تشدید اجرای تحریمها است، تخمین میزنیم که اگر اوپک به تدریج این کسری را جبران کند، برنت میتواند در اواسط 80 دلار به اوج خود برسد.»
ارتش اسرائیل اعلام کرد چندی پیش حمله دقیقی را در بیروت انجام داده است.
سخنگوی دولت اسراییل: ما تاییدی نداریم که هاشم صفیالدین کشته شده است
تخلیه گسترده در فلوریدا در حال انجام است
آخرین دادهها از هر دو هواپیمای NOAA و Hurricane Hunter نیروی هوایی نشان میدهد که میلتون به سرعت در حال تقویت است و اکنون به یک طوفان رده 3 تبدیل شده است.
مرکز ملی طوفان (NHC ) در آخرین بحث پیشبینی خود گفت: «تحلیل راداری یک هسته داخلی بسیار قوی و فشرده را نشان میدهد که به سرعت در حال تشدید شدن است».
پیش بینیها اکنون اوج 135 گره را نشان میدهد که یک طوفان ویرانگر رده 5 است. تامپا با موج طوفانی در محدوده 8 تا 12 فوتی مواجه است. در حال حاضر، تامپا در حال تلاش برای بهبودی از طوفان هلن است، که بدترین طوفان در یک قرن بود که منطقه را درگیر کرد.
موسسه رتبهبندی فیچ: با کاهش نرخهای بهره بانک مرکزی اروپا، رشد اعتباری ناحیه یورو بهبود مییابد.
موسسه سیتی انتظار دارد بانک مرکزی آمریکا در ماه نوامبر نرخ بهره را 25 نقطه پایه کاهش دهد. پیش بینی قبلی 50 نقطه پایه بود
در اواخر سپتامبر، در حالی که جنگ تقریباً یک ساله اسرائیل ادامه داشته و رتبه اعتباری آن دوباره کاهش یافته است، وزیر دارایی این کشور، بتسالل اسموتریچ، اعلام کرد در حالی که اقتصاد اسرائیل تحت فشار بوده اما تاب آوری نشان داده است.
اسموتریچ در 28 سپتامبر، یک روز پس از ترور شدن حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان در بیروت پایتخت لبنان، گفت: «اقتصاد اسرائیل بار طولانیترین و گرانترین جنگ تاریخ این کشور را به دوش میکشد. اقتصاد اسرائیل یک اقتصاد قوی است که حتی امروز هم سرمایهگذاران را جذب میکند.»
تقریباً یک سال پس از حمله مرگبار حماس در 7 اکتبر، اسرائیل در چند جبهه پیشروی میکند: حمله زمینی به حزب الله لبنان، انجام حملات هوایی در غزه و بیروت، و تهدید به تلافی حمله موشکی بالستیک ایران در اوایل این هفته. همانطور که درگیری به مناطق گستردهتر سرایت میکند، هزینههای اقتصادی نیز برای اسرائیل و سایر کشورهای خاورمیانه افزایش مییابد.
کارنیت فلوگ، رئیس سابق بانک مرکزی اسرائیل در 1 اکتبر به سیانان گفت: «اگر تشدید تنشهای اخیر به جنگی طولانیتر و شدیدتر تبدیل شود، این تلفات سنگینتری بر فعالیت و رشد اقتصادی (در اسرائیل) خواهد داشت.
سازمان ملل در گزارشی در ماه گذشته اعلام کرد که جنگ به طور قابل توجهی وضعیت غزه را بدتر کرده است و آن را مدتها پیش به سمت یک بحران اقتصادی و انسانی سوق داده است و کرانه باختری در حال «نزول اقتصادی سریع و نگرانکنندهای است».
به گفته BMI، یک شرکت تحقیقات بازار متعلق به فیچ سولوشنز، در همین حال، اقتصاد لبنان امسال به دلیل حملات فرامرزی بین حزبالله و اسرائیل ممکن است تا 5 درصد کاهش یابد.
بر اساس بدترین تخمین موسسه مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تل آویو، اقتصاد اسرائیل میتواند حتی بیشتر از این کوچک شود.
حتی در یک سناریوی خوشخیمتر، محققان آن همچنین پیشبینی میکنند که تولید ناخالص داخلی سرانه اسرائیل - که در سالهای اخیر از بریتانیا پیشی گرفت - امسال کاهش مییابد، چرا که جمعیت اسرائیل سریعتر از اقتصاد و استانداردهای زندگی رشد میکند.
پیش از حمله 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل و حماس، صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد که اقتصاد اسرائیل در سال جاری 3.4 درصد رشد خواهد کرد. اکنون پیشبینیهای اقتصاددانان از 1 تا 1.9 درصد متغیر است. همچنین انتظار میرود رشد سال آینده ضعیفتر از پیشبینیهای قبلی باشد.
با این حال، بانک مرکزی اسرائیل در موقعیتی نیست که نرخ بهره را کاهش دهد تا جانی به اقتصاد بدهد، چرا که تورم در حال شتاب گرفتن است که با افزایش دستمزدها و افزایش هزینههای دولت برای تامین مالی جنگ پیش میرود.
آسیب اقتصادی "دراز مدت"
بانک اسرائیل در ماه مه برآورد کرد که هزینههای ناشی از جنگ تا پایان سال آینده در مجموع به 250 میلیارد شکل (shekels) (66 میلیارد دلار) میرسد که شامل هزینهکردهای نظامی و هزینهکردهای غیرنظامی مانند مسکن هزاران اسرائیلی در شمال و جنوب است که مجبور به ترک خانههای خود شدند. این معادل تقریباً 12 درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل است.
به نظر میرسد این هزینهها بیشتر افزایش یابد چرا که جنگ شدیدتر با ایران و گروههای نیابتی آن، از جمله حزب الله لبنان، به لایحه دفاعی دولت اضافه میشود و بازگشت اسرائیلیها به خانههای خود در شمال کشور را به تاخیر میاندازد. اسرائیل در 30 سپتامبر حمله زمینی به جنوب لبنان را با هدف قرار دادن حزب الله آغاز کرد.
اسموتریچ، وزیر دارایی، مطمئن است که پس از پایان جنگ، اقتصاد اسرائیل به حالت اولیه باز خواهد گشت، اما اقتصاددانان نگران هستند که این آسیب بسیار بیشتر از جنگ ادامه داشته باشد.
فلوگ، رئیس سابق بانک اسرائیل و اکنون معاون پژوهشی موسسه دموکراسی اسرائیل، میگوید این ریسک وجود دارد که دولت اسرائیل سرمایهگذاری را برای آزاد کردن منابع دفاعی کاهش دهد. او گفت: «این امر رشد بالقوه (اقتصاد) را در آینده کاهش خواهد داد.
آنها در گزارشی در ماه اوت گفتند که حتی خروج از غزه و آرامش در مرز با لبنان، اقتصاد اسرائیل را در موقعیت ضعیفتری نسبت به قبل از جنگ قرار میدهد. آنها نوشتند: «انتظار میرود که اسرائیل بدون در نظر گرفتن نتیجه، صدمات اقتصادی طولانی مدت را متحمل شود.
کاهش پیشبینیشده نرخ رشد در همه سناریوها در مقایسه با پیشبینیهای اقتصادی قبل از جنگ و افزایش هزینههای دفاعی میتواند ریسک رکود اقتصادی را تشدید کند که یادآور دهه پس از جنگ یوم کیپور است. (جنگ یوم کیپور (Yom Kippur War) که همچنین با عناوین جنگ اعراب و اسرائیل 1973، جنگ اکتبر، جنگ رمضان یا جنگ چهارم اعراب و اسرائیل نیز شناخته میشود، جنگی بود که از 6 تا 25 اکتبر 1973 میان سوریه و مصر با حمایت چند کشور عربی دیگر و اسرائیل اتفاق افتاد. این جنگ با حمله غافلگیرانه مصر و سوریه علیه مواضع نیروهای اسرائیلی در شرق کانال سوئز و ارتفاعات جولان آغاز شد، مناطقی که شش سال قبل در جنگ ششروزه به تصرف قوای اسرائیل درآمده بود. حمله در آخرین ساعات یومکیپور مقدسترین روز در یهودیت، آغاز شد.)
جنگ 1973، که به عنوان جنگ اعراب و اسرائیل نیز شناخته میشود، تا حدودی به دلیل افزایش شدید هزینههای دفاعی این کشور، دوره طولانی رکود اقتصادی را در اسرائیل آغاز کرد.
به همین ترتیب، افزایش بالقوه مالیات و کاهش هزینههای غیردفاعی - برخی از آنها قبلاً توسط اسموتریچ مطرح شده است - برای تأمین مالی ارتش، میتواند به رشد اقتصادی آسیب برساند. فلوگ هشدار داد که چنین اقداماتی، همراه با ضعف احساس امنیت، میتواند باعث مهاجرت اسرائیلیهای با تحصیلات عالی، بهویژه کارآفرینان فناوری شود.
خروج گسترده مالیات دهندگان پردرآمد بیشتر به اقتصاد اسرائیل آسیب میرساند، زیرا این جنگ ضربه بزرگی به بار آورده است. دولت انتشار بودجه سال آینده را به تعویق انداخته است چرا که با تقاضاهای رقابتی دست و پنجه نرم میکند که تعادل ترازنامه را دشوار میکند.
این درگیری باعث شده است که کسری بودجه اسرائیل - تفاوت بین مخارج و درآمد دولت، عمدتاً از محل مالیات - از 4 درصد قبل از جنگ به 8 درصد تولید ناخالص داخلی دو برابر شود.
استقراض دولت افزایش یافته و گرانتر شده است، زیرا سرمایه گذاران برای خرید اوراق قرضه و سایر دارایی های اسرائیل بازده بیشتری را طلب می کنند. کاهش چندگانه رتبه اعتباری اسرائیل توسط Fitch، Moody's و S&P احتمالاً هزینه استقراض این کشور را بیش از پیش افزایش خواهد داد.
در اواخر اوت - یک ماه قبل از حمله اسرائیل به پایتخت لبنان و حمله زمینی به حزب الله در جنوب این کشور - موسسه مطالعات امنیت ملی تخمین زد که تنها یک ماه "جنگ شدید" در لبنان علیه این گروه شبه نظامی، با «حملات شدید» در جهت مخالف که به زیرساختهای اسرائیل آسیب میرساند، میتواند باعث شود که کسری بودجه اسرائیل تا 15 درصد افزایش یابد و تولید ناخالص داخلی آن در سال جاری تا 10 درصد کاهش یابد.
عدم اطمینان "بزرگترین عامل"
برای کوچک کردن حفره مالی، دولت نمیتواند به جریان سالم درآمدهای مالیاتی از کسبوکارها تکیه کند، چرا که بسیاری از آنها در حال سقوط هستند، در حالی که دیگران تمایلی به سرمایهگذاری ندارند. همچنین مشخص نیست جنگ تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
شرکت Coface BDi، یک شرکت بزرگ تجزیه و تحلیل تجاری در اسرائیل، تخمین میزند که 60000 شرکت اسرائیلی در سال جاری تعطیل خواهند شد که از میانگین سالانه حدود 40000 بیشتر است. بیشتر این شرکتها کوچک هستند و حداکثر پنج کارمند دارند.
آوی هاسون ، مدیر عامل Startup Nation Central، یک سازمان غیرانتفاعی که صنعت فناوری اسرائیل را در سطح جهانی تبلیغ میکند، گفت: «عدم اطمینان برای اقتصاد و برای سرمایهگذاری مضر است.
در گزارش اخیر، هاسون هشدار داد که تاب آوری قابل توجه بخش فناوری اسرائیل تا کنون در برابر عدم اطمینان ایجاد شده توسط درگیری طولانیمدت و سیاست اقتصادی «مخرب» دولت «پایدار نخواهد بود».
حتی قبل از حمله 7 اکتبر، برنامههای دولت برای تضعیف نظام قضایی باعث شد برخی از شرکتهای فناوری اسرائیل در ایالات متحده ادغام شوند. هاسون ماه گذشته به سی ان ان گفت که ناامنی ناشی از جنگ این روند را تشدید کرده است. علیرغم مشوقهای مالیاتی برای ادغام محلی، اکثر شرکتهای فناوری جدید به طور رسمی در خارج از کشور ثبت شدهاند و تعداد زیادی از آنها به فکر انتقال برخی از عملیات خود به خارج از اسرائیل هستند.
او همچنان نسبت به فناوری اسرائیل خوشبین است و به جذب سرمایه قوی اشاره میکند، اما هشدار میدهد که رشد آینده این صنعت «به ثبات منطقهای و سیاستهای مسئولانه دولت بستگی دارد».
سایر بخشهای اقتصاد اسرائیل، اگرچه اهمیت کمتری نسبت به فناوری دارند، آسیبهای بسیار بیشتری را متحمل شدهاند. بخشهای کشاورزی و ساختوساز برای پر کردن شکاف فلسطینیهایی که مجوزهای کارشان از اکتبر سال گذشته به حالت تعلیق درآمده است، با مشکل مواجه شدهاند، این امر باعث افزایش قیمت سبزیجات تازه و کاهش شدید خانهسازی شده است.
گردشگری نیز با کاهش شدیدی در سال جاری مواجه شده است. وزارت گردشگری اسرائیل تخمین زده است که کاهش گردشگران خارجی به 18.7 میلیارد شکل (4.9 میلیارد دلار) درآمد از دست رفته از زمان شروع جنگ تبدیل شده است.
نورمن، یک هتل بوتیک در تل آویو، مجبور شده است برخی از کارکنان خود را اخراج کند و قیمتهای خود را تا 25 درصد کاهش دهد که تا حدودی به این دلیل است که برخی از امکانات آن - از جمله رستوران ژاپنی روی پشت بام - برای صرفه جویی در هزینهها بسته میماند.
به گفته یارون لیبرمن، مدیر کل هتل، سطح اشغال از بالای 80 درصد قبل از جنگ به زیر 50 درصد در حال حاضر کاهش یافته است.
او در اواسط سپتامبر با استناد به مکاتباتی از مهمانان احتمالی که مایل به بازدید از اسرائیل هستند، اما قادر به رزرو پرواز یا بیمه مسافرتی نیستند، به CNN گفت: ما میدانیم روزی که جنگ تمام شود، اگر کسب و کارها بازگردنند، رونق باز خواهد گشت. اما در حال حاضر، "بزرگترین عامل عدم اطمینان است." "جنگ کی قرار است پایان یابد؟"
بر اساس دادههای اداره اطلاعات انرژی، ایران سومین تولیدکننده بزرگ نفت در میان کشورهای صادرکننده نفت است و تقریباً 4 میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند.
تنشهای خاورمیانه باعث افزایش قیمت نفت شد
اتفاقات بسیاری در یک هفته اخیر رخ داده است. درست یک هفته پیش بود که اوپک تمایل خود را برای تضعیف قیمت نفت برای دفاع از سهم بازار نشان داد. اما اکنون با افزایش نگرانیها مبنی بر اینکه تشدید تنشها در خاورمیانه میتواند قیمت نفت را به سه رقمی بازگرداند، این روایت به سرعت در جهت مخالف تغییر کرده است.
این پویاییهای بازار که به سرعت در حال تغییر هستند، مجموعهای از فرصتهای بسیار سودآور را برای معاملهگران باتجربه ارائه کرده تا از عقبنشینی اخیر قیمت استفاده کنند.
بر اساس اطلاعات GSC Commodity Intelligence – «منظره مالی در حال تغییر و تغییر چشمگیر امروزی آغاز یک «عصر جدید» برای معاملهگران کلان (بنیادی) است. به همین دلیل است که فهرست بلندبالایی از قدرتمندترین بانکهای وال استریت جهان، فضای اقتصادی کنونی را «عصر طلایی معاملهگری» نامیدهاند.
به نقل از تحلیلگران در GSC Commodity Intelligence - "وقتی نفت کاهش مییابد، باید آن را سریع خریداری کنید چرا که در این محیط ژئوپلیتیک فعلی قیمتها برای مدت طولانی ارزان نمیمانند."
و این دقیقاً روندی است که در حال حاضر در بازار نفت خام شاهد آن هستیم.
حملات اخیر ایران به اسرائیل پریمیوم جنگ ژئوپلیتیکی را به بازارهای نفت بازگردانده است چرا که چشم انداز تشدید تنش نظامی بین دو دشمن خاورمیانه جریانهای حیاتی از بزرگترین منطقه تولید کننده نفت جهان را زیر سوال میبرد.
روز سه شنبه، پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل، قیمت نفت خام برنت بیش از 5% افزایش یافت. قیمت نفت در روز چهارشنبه به افزایش خود ادامه داد و به بالای 76 دلار در هر بشکه رسید که طی دو روز بیش از 6 دلار افزایش یافت.
سوال بزرگ اکنون این است: قیمت نفت در سه ماهه چهارم 2024 چقدر بالا خواهد رفت؟
بر اساس دادههای اداره اطلاعات انرژی، ایران سومین تولیدکننده بزرگ نفت در میان کشورهای صادرکننده نفت است و تقریباً 4 میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند.
شواهد قاطع نشان میدهد، با روی آوردن اسرائیل از غزه به لبنان و ایران، جنگ وارد مرحله جدید و مرتبط با انرژی میشود. زیرساختهای نفتی ایران از جمله شبکه گسترده میادین نفتی، خطوط لوله، مخازن ذخیرهسازی، پایانههای صادرات و کارخانههای فرآوری ممکن است به زودی به هدف اسرائیل تبدیل شوند.
در نهایت مناقشه خاورمیانه میتواند بر عرضه جهانی نفت در مقیاسی بسیار بیشتر از گذشته تأثیر بگذارد.
با توجه به آخرین پیشرفتها، سه سناریو احتمالی وجود دارد که میتواند رخ دهد.
اگر آمریکا و متحدانش تحریمهای اقتصادی جدیدی علیه ایران وضع کنند، احتمالاً قیمت نفت به 85 دلار در هر بشکه افزایش مییابد. فراتر از آن، در صورتی که اسرائیل به زیرساختهای انرژی ایران ضربه بزند، قیمت نفت میتواند بشکهای 90 دلار را تست کند. با این حال، بزرگترین و مهمترین تأثیر آن اختلال در جریان عبوری از تنگه هرمز است که میتواند قیمت نفت را به بالای 100 دلار در هر بشکه برساند.
کاهش نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا، ضعیف شدن دلار و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی به افزایش فلزات گرانبها کمک کردند.
دلار ضعیفتر، بازده اوراق قرضه پایینتر و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه عامل افزایش طلا به بالاترین سطح بودهاند. به گفته تحلیلگران و رهبران صنعت، افزایش قیمت فلز زرد احتمالاً پایدار خواهد بود و ممکن است تا قبل از پایان سال 2024 از 3000 دلار در هر اونس فراتر رود.
کاهش نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا در کنار تنشهای ژئوپلیتیکی که در راس آن درگیری در خاورمیانه و انتخابات ریاست جمهوری آتی در ایالات متحده قرار دارند، رخ داده است. آژانس تحقیقاتی BMI، واحدی از Fitch Solutions، عقیده دارد: پیشبینی ما از قیمت طلا 2375 دلار در هر اونس برای سال 2024 و 2500 دلار در اونس برای سال 2025، فرض را بر این دارد که قیمتها در ماههای آینده به خوبی حمایت میشوند.
پیش بینی قیمت
هفته گذشته، BMI پیشبینی قیمت طلا در سال 2024 را از 2250 دلار به 2375 دلار در هر اونس افزایش داد و انتظار داشت قیمتها در ماههای آینده در محدوده 2500 تا 2800 دلار معامله شوند.
سیتی گروپ پیش بینی کرد که به دلیل افزایش قابل توجه جریانهای مالی، قیمت طلا به 3000 دلار در هر اونس خواهد رسید. این موسسه پیشبینی صعودی قیمت طلا را به تضعیف بازار کار ایالات متحده، تورم کاهنده، و چرخش داویش فدرال رزرو نسبت میدهد.
گلدمن ساکس نیز با اشاره به افزایش تدریجی جریانهای ETF با کاهش نرخ بهره در غرب و چین و خرید بالاتر بانکهای مرکزی، پیش بینی قیمت خود را از 2700 دلار در اوایل سال 2025 به 2900 دلار در هر اونس افزایش داد.
این موسسه پیش بینی میانگین قیمت طلا در سال 2024 را از 2357 دلار به 2395 دلار و چشم انداز سال 2025 را از 2686 دلار در هر اونس به 2973 دلار افزایش داد.
کالین شاه، از Kama Jewellery، در پادکستی گفت که با انتظارات کاهش بیشتر در نرخهای بهره فدرال رزرو آمریکا قبل از پایان سال، طلا میتواند به 2900 دلار یا حتی 3000 دلار برسد.
تقاضا ممکن است کاهش یابد
به گفته وی: «طلا بهویژه در میان تنشهای ژئوپلیتیکی و عدم قطعیتهای پیرامون اقتصاد جهانی به عنوان یک دارایی امن تلقی میشود».
به گفته جونی تیوز، استراتژیست فلزات گرانبها در UBS، در حالی که تشدید درگیری بین ایران و گروههای نیابتی آن و اسرائیل میتواند باعث افزایش کوتاه مدت قیمت طلا شود، دلیل اینکه طلا و نقره همچنان به صعود خود ادامه می دهند ربطی به ژئوپلیتیک ندارد. او این را در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ قبل از تشدید تنش فعلی خاورمیانه گفت.
به گفته دفتر اقتصاددان ارشد استرالیا، پیشبینی میشود قیمت طلا در طول دوره پیشبینی تا سال 2028 همچنان بالا بماند. با این حال، انتظار میرود تقاضا در سالهای 2024 و 2025 به دلیل قیمتهای بالا کاهش یابد.
به گفته ING، مدیران پول در هفته گذشته خرید خالص طلای خود را به 254842 لات افزایش دادند.
آژانس تحقیقاتی BMI گفت که قیمت طلا تا تاریخ 26 سپتامبر به طور متوسط 2295 دلار بوده است. روز چهارشنبه، فلز گرانبها به 2650.98 دلار رسید که از اوج 2685 دلار در هر اونس کاهش یافته بود.
این آژانس تحقیقاتی گفت: «ما انتظار داریم در ماههای آینده طلا سقفهای بالاتری بزند.
عوامل تعیین کننده
در ماههای آینده، قیمت طلا به تعداد کاهش نرخ بهرهای که فدرال رزرو آمریکا انجام خواهد داد، بستگی خواهد داشت. در این بیانیه آمده است: «کاهش نرخ بهره کلید علاقه به طلا است، چرا که بازده پایینتر اوراق قرضه سرمایهگذاری را به سمت طلا منحرف میکند.»
به گفته BMI: انتظار میرود دلار آمریکا به دلیل چرخه کاهش نرخ بهره فدرال رزرو، کاهش رشد، تداوم سیاست ایالات متحده در سناریو پیروزی کامالا هریس و کمی ارزش گذاری بالاتر دلار آمریکا، تضعیف شود.
در این بیانیه آمده است: «قدرت بیشتر دلار آمریکا، در صورتی که دلار آمریکا به سمت بالا حرکت کند، احتمالاً بهره طلا را محدود خواهد کرد.
این آژانس تحقیقاتی اعلام کرد اگرچه چشم انداز رشد جهانی برای سالهای 2024 و 2025 2.5 درصد است، اما چندین ملاحظات را در نظر نگرفته است. این ملاحضات شامل تغییر در ترکیب و محرکهای کلیدی رشد میشود که کامالا هریس در صورت پیروزی و چرخش سیاستهای پولی در بازارهای توسعه یافته مجبور به حکومت با کنگرهای که در آن اختلاف نظر زیاد است، میشود.
به گفته BMI تورم در سال 2025 به کاهش خود ادامه خواهد داد و این نشان میدهد که تقاضای طلا به عنوان پوشش ریسکی در برابر تورم نیز کاهش خواهد یافت. با این حال، در صورت پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، وضعیت ممکن است تغییر کند.
با ورود نیروهای اسرائیلی به لبنان و پرتاب موشکهای ایران به اسرائیل، قیمت نفت بیش از 4 درصد افزایش یافت.
با ورود نیروهای اسرائیلی به لبنان و حمله موشکی ایران به اسرائیل، به نظر میرسد که ریسک جهش قیمت نفت که میتواند یک شوک تورمی جهانی دیگر ایجاد کند، در حال تحقق است.
قیمت نفت روز سه شنبه با بیش از 4 درصد افزایش به حدود 75 دلار در هر بشکه رسید.
با این حال، کارشناسان عقیده دارند که سرمایهگذاران در شرایطی که تنشها در خاورمیانه تشدید میشود، نسبتاً خوشبین باقی ماندهاند، به طوری که قیمت نفت در سه ماه گذشته بیش از 10% کاهش یافته است و بازار سهام ایالات متحده نزدیک به بالاترین حد خود باقی مانده است.
کشورهای غربی ممکن است به دلیل افزایش قیمت نفت، به ویژه پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه آینده، دچار مشکل شوند. تورم در اقتصادهای پیشرفته در ماههای اخیر کاهش یافته است و راه را برای کاهش نرخ بهره توسط سیاست گذاران بانکهای مرکزی بزرگ جهان هموار کرده است.
با این حال، کارشناسان معتقدند بازارهای مالی همچنان میتوانند از وحشت جلوگیری کنند. آنها به به سه دلیل اصلی اشاره می کنند: انتظارات برای مسیر آینده مناقشه خاورمیانه، ژئوپلیتیک، و سلامت فزاینده متزلزل اقتصاد جهانی.
نووان گونتیلکه، رئیس بازار سرمایه در گروه بیمه فونیکس در لندن، گفت: «وقتی تشدیدها را میبینید و هیچ چیز حرکت نمیکند، تعجب آور است و معمولاً این چیزی نیست که از بازارها انتظار داریم اما در 12 ماه گذشته این تشدید تنشها وجود داشته است.
"بازار به تماشای آن ادامه خواهد داد تا ببیند آیا درگیری به دیگر نیروگاههای منطقهای کشیده میشود یا خیر. ایران کشوری است که میتواند به طور بالقوه مهیج باشد.»
تحلیلگران امیدوارند که تشدید اخیر تنشها میتواند کاهش یابد.
با این حال، ریسکها زیاد هستند. ایران یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت است و علیرغم تحریمهای غرب، حدود 3 میلیون بشکه در روز - یا حدود 3 درصد از تولید جهانی را تامین میکند.
تهران نفوذ قابلتوجهی بر تنگه هرمز دارد که یک نقطه انسداد کلیدی برای و نفتکشهایی است که روزانه 20 میلیون بشکه نفت جابجا میکنند که تقریباً 30 درصد تجارت جهانی نفت است.
ایران همچنین کنترل دریای سرخ را از طریق حمایت از شورشیان حوثی در یمن اعمال میکند که کشتیها را هدف قرار دادهاند. در اوایل سال جاری، این یکی از بزرگترین ترسها در بازارهای مالی جهانی بود.
اینجا است که ژئوپلیتیک وارد میشود. دیگر صادرکنندگان بزرگ نفت و گاز - از جمله عربستان سعودی، عراق، امارات، کویت و قطر - به شدت به هرمز متکی هستند و این چشمانداز را ایجاد میکند که بسته شدن گلوگاه ایران میتواند پیامدهای گستردهتری داشته باشد.
تحلیلگران موسسه مشاوره کپیتال اکونومیکس عقیده دارند چنین اقدامی میتواند نفت را به 100 دلار در هر بشکه برساند. با این حال، حتی اگر ایران حمل و نقل را محدود کند، روابط نسبتاً گرم تهران با قطر به این معنی است که هنوز هم این کشور میتواند به عرضههای این کشور اجازه عبور داد. در هر صورت، با توجه به احتمال پاسخ نظامی - احتمالاً به رهبری آمریکا - ما شک داریم که ایران در عمل بتواند تنگه را برای مدت طولانی ببندد.
پس از بحران انرژی روسیه در سال 2022، بسیاری از کشورها به سمت متنوع سازی منابع انرژی از جمله انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کردند. انتظار میرود اعضای اوپک پلاس، گروه وسیعتری از کشورهای تولیدکننده نفت از جمله روسیه، در نشست روز چهارشنبه نیز به برنامههای افزایش حجم عرضه پایبند باشند. این کشورها شامل عربستان سعودی، بزرگترین تولیدکننده جهان است که بنا به گزارشها، هدف قیمت 100 دلاری را کنار گذاشته است.
به گزارش رویترز، توربیورن تورنکویست، مدیر اجرایی شرکت بازرگانی Gunvor، گفت که "بسیار مطمئن است" که عرضهها تحت تأثیر قرار نخواهند گرفت. او گفت: «ما وضعیت خطرناکی در اطراف دریای سرخ و یمن داریم، اما به طور کلی بیشتر شبیه یک مزاحمت است، اما هیچ وجه مختل کننده عرضه نفت نیست."
سومین عاملی که میتواند از وحشت بازار مالی جلوگیری کند، خود اقتصاد است.
تقاضای نفت در بحبوحه کاهش رشد جهانی کاهش یافته است - به ویژه در چین، بزرگترین مصرف کننده جهان، جایی که پکن در حال مبارزه برای احیای فعالیتهای بخش مسکن است. صنعت اروپا نیز در حال رکود است و نظرسنجیها در روز سهشنبه نشان میدهد تولید کارخانهها در سپتامبر با شدیدترین نرخ امسال کاهش یافته است.
به گفته اوله هانسن، رئیس استراتژی کامودیتی در بانک ساکسو، تقاضا در چین از حدود 1.3 میلیون بشکه در روز در سال 2023 به "چند صد هزار بشکه در روز" کاهش یافته است. او گفت: «ما معتقدیم این ملاحظات نشاندهنده گیرکردن قیمت نفت برنت در 70 دلار برای آینده نزدیک است و یک رویداد ژئوپلیتیکی یا بهبودی چین محرکهای احتمالی هرگونه غافلگیری است.»
دو سال پیش، شوک انرژی روسیه در رأس یک انفجار تورمی رخ داد که ناشی از کاهش محدودیتهای ویروس کرونا و شامل گلوگاههای عرضه و تقاضای داغ از سوی مصرفکنندگانی بود که مشتاق به هزینهکرد پس از قرنطینه بودند.
این بار، تورم در حال کاهش است و تقاضای مصرفکننده ضعیفتر شده است، که منعکسکننده هزینههای مالی خانوار در دوره اخیر افزایش سریع قیمتها و هزینههای استقراض بالاتری است که در پاسخ به شوک استفاده شده بود.
قیمت نفت از بیش از 90 دلار در هر بشکه در آوریل به حدود 70 دلار کاهش یافته است که در زمانی که تمرکز عمده در بازارها بر کاهش نرخ بهره بانکهای مرکزی برای جلوگیری از از بین بردن رشد اقتصادی است، به کاهش فشارهای تورمی بیشتر کمک میکند.
با این حال، تشدید تنش بیشتر در خاورمیانه میتواند همه اینها را تغییر دهد. گونتیلکه گفت: «هنوز این اتفاق رخ نداده است، اما تشدید درگیری تأثیر چشمگیرتری خواهد داشت.
به گفته فعالان صنعت و تحلیلگران، تقاضای فیزیکی برای طلا در سراسر بازارهای کلیدی با ادامه افزایش قیمتها، کاهش یافته است و برخی از مصرف کنندگان خرده فروش تصمیم به فروش داراییهای خود کردهاند.
طلای در 26 سپتامبر به رکورد 2685.42 دلار در هر اونس افزایش یافت و در سال جاری تاکنون حدود 29% افزایش یافته است - که بزرگترین رشد در 14 سال گذشته بود. این رشد با شروع کاهش نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا و تنشهای ژئوپلیتیکی تقویت شده است.
رابین کولونباخ، رئیس Argor-Heraeus SA در سوئیس گفت: «تقاضای فیزیکی به طور کلی در همه جا بسیار کم است. در ماه اوت زمانی که هند تعرفه واردات خود را کاهش داد، تقاضا افزایش یافت، اما از آن زمان به بعد دوباره کاملاً کاهش یافته است.
هند، دومین مصرف کننده بزرگ شمش در جهان پس از چین، در ماه ژوئیه تعرفه واردات طلا را برای مقابله با قاچاق کاهش داد اما پس از آن شاهد افزایش قیمتهای داخلی به بالاترین حد تاریخ بود.
پریثویراج کوتاری، رئیس انجمن شمش و جواهر هند (IBJA) گفت: "مصرف کنندگان برای مقابله با افزایش قیمت مشکل دارند. در حال حاضر، ما به طور ناگهانی شاهد کاهش قابل توجه تقاضا هستیم."
در اروپا، آلمان همچنان بزرگترین بازار سرمایه گذاری فیزیکی برای طلا است، اما تقاضا در این کشور و همچنین در اتریش از سال 2020 به شدت آسیب دیده است چرا که نرخهای بهره بالا سرمایهگذاران را وادار به روی آوردن به داراییهای پربازده کرده است.
افزایش قیمت طلا در سال جاری به تقاضا ضربه بیشتری زده است
تقاضا نزد معاملهگران و بانکها حدود 50% کاهش یافته است در حالی که واردات شمش و سکه تازه ضرب شده تا 80 درصد کاهش یافته است. ولفگانگ ورزنیوک-روسباخ، بنیانگذار شرکت مشاوره فلزات گرانبها Fragold GmbH، گفت: این تفاوت توسط مواد ثانویه ناشی از بازخرید پوشش داده میشود.
تحلیلگران امیدوارند که یکی دیگر از مقولههای حیاتی تقاضا، یعنی صندوقهای قابل معامله (ETF) در بورس طلا با پشتوانه فیزیکی، در ماههای آینده شاهد فعالیت بیشتری باشد اما در حال حاضر جریان ورودی آنها نسبتاً اندک است.
حمد حسین، تحلیلگر کاپیتال اکونومیکس گفت: «در حالی که تقاضای ETF در اروپا و آمریکای شمالی ممکن است قوی باشد، به نظر میرسد تقاضا برای طلای فیزیکی در چین در حال حاضر از سطوح بالا در حال کاهش است.
قیمتها همچنین در چین رکورددار است، در حالی که در ماه اوت، برای اولین بار در 2 تا 3 سال گذشته، هیچ طلایی از قطب اصلی ترانزیتی سوئیس وارد نکرد.
در همین حال، بازارهای آنلاین در دنیای غرب پس از کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو در 18 سپتامبر، شاهد فعالیتهای متفاوتی بودهاند و برخی از مشتریان حد سود را انتخاب کردند.
کن لوئیس، مدیر اجرایی در فروشنده آنلاین فلزات گرانبها APMEX مستقر در ایالات متحده، به رویترز گفت: «ما شاهد هستیم که مصرفکنندگان در واقع با نسبت فروش بالاتری نسبت به هفتههای گذشته خرید میکنند.
برای خردهفروشی آنلاین Gold Avenue، سرمایهگذاران با افزایش 66 درصدی خرید از زمان کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، به خریدار خالص روی آوردهاند. نیکلاس کراکو، مدیر اجرایی آن، گفت: «ما همچنین شاهد افزایش 13 درصدی در مشتریانی هستیم که طلای خود را از آن تاریخ میفروشند».
برای بازار آنلاین BullionVault، فروش خالص در ماه سپتامبر قبل از تصمیم فدرال رزرو کاهش یافت و در پایان ماه به یک سوم تن رسید.
آدریان اش، رئیس تحقیقات BullionVault گفت: "درمان قیمتهای بالا، قیمتهای بالاتر است. اما طلا همچنان از این منطق سرپیچی میکند و رکوردهای جدیدی را ثبت میکند، حتی اگر تقاضای قابل مشاهده در همه بخشها کاهش یافته یا منفی شده است." .
چین از سال 2013 بزرگترین واردکننده خالص نفت و سایر سوختهای مایع در جهان بوده است. همچنین از سال 2017 نیز به بزرگترین واردکننده ناخالص سالانه نفت خام تبدیل شده و از ایالات متحده در این زمینه پیشی گرفته است. این نقاط عطف به دلیل نیاز به سرعت رو به رشد آن به انرژی برای تقویت توسعه اقتصادی پررونق آن از اواسط دهه 1990، که به نوبه خود باعث کاتالیزور ابر چرخه در آن دوره شد و مشخصه آن افزایش روزافزون قیمت برای کامودیتیهایی بود که بیشترین تقاضا را داشتند. هنگامی که ویروس کرونا در پایان سال 2019 شیوع پیدا کرد، چین با سیاست «کووید صفر (Zero Covid)» واکنش نشان داد که کل قطبهای اقتصادی را تنها با نشانههایی از این ویروس تعطیل میکرد. این مسئله باعث شد نرخ رشد اقتصادی آن از بالاترین حد شگفتآور که قبلا دیده شده بود، کاهش یابد. بهبود چین از آن زمان تاکنون نابرابر بوده است، اگرچه سال گذشته این کشور توانست به هدف رشد اقتصادی رسمی خود یعنی «حدود 5 درصد» برسد و رشد 5.2 درصدی را تجربه کند. همان هدف حدود 5 درصدی برای سال جاری همچنان برقرار است و به همین منظور هفته گذشته بزرگترین اقدامات محرکی را که از زمان پایان همه گیری ویروس کرونا دیده شده بود، اعلام کرد. با توجه به نقش محوری آن در بازار جهانی انرژی، سوال اصلی این است که این محرکها چه تاثیری بر قیمت نفت خواهند داشت.
بانک خلق چین (PBoC) در 24 سپتامبر، یک روز قبل از زمانی که ریپو معکوس کلیدی 14 روزه خود را تا 10 نقطه پایه کاهش داد، برخی از زمینهها را فراهم کرده بود. در همین راستا، روز بعد بانک مرکزی کاهش 20 نقطه پایهای در ریپو معکوس 7 روزه خود را اعلام کرد و اقدامات محرک دیگری را در کنار آن اضافه کرد - این برای PBoC که معمولاً فقط یک اقدام محرک را در هر زمان اعلام میکند، تهاجمی و عجیب بود. یکی از اقدامات دیگر کاهش 50 نقطه پایهای در نسبت ذخیره قانونی (RRR) بود که بار دیگر با هدف آزاد کردن پول بیشتر در بازار آزاد بود. همچنین حداقل 500 میلیارد یوان (71 میلیارد دلار آمریکا) حمایت نقدینگی برای بازار سهام وجود داشت.
علاوه بر این، تمرکز ویژه بانک مرکزی بر روی بخش املاک کشور که مدتها است وضعیت بدی دارد، که اکنون حدود 30 درصد از اقتصاد آن را تشکیل میدهد، معطوف شده بود. به همین منظور، بانک مرکزی برنامه وام دهی خود به این بخش را افزایش خواهد داد و 100 درصد از ارزش اصل وام های بانکی اعطایی شده به شرکتهای دولتی منطقه را تامین میکند. یوجنیا ویکتورینو، رئیس استراتژی آسیا برای SEB اعلام کرد: از این نوع وامها برای خرید خانههای فروخته نشده با قیمتهای مناسب استفاده میشود که قبل از این، میزان وام 60 درصد بود که اولین بار در ماه مه اعلام شد. وی افزود: «با تأمین 100 درصد بودجه، برنامه توسعه یافته باید تکمیل پروژههای برجسته را تسریع کند و همراه با کاهش نرخ وامهای مسکن موجود، بسته جدید باید به افزایش اطمینان خانوارها در بخش املاک کمک کند.» ویکتورینو تأکید کرد، بودجه تلفیقی 2024 حداقل 6.2 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) را به کسری اختصاص داد که باید برای رسیدن به هدف رشد تولید ناخالص داخلی کافی باشد. او گفت: «با این حال، اجرای بودجه از برنامه زمانبندی عقب افتاده است - از ژوئیه، دولتهای محلی کمتر از 50 درصد از تخصیص سالانه خود را خرج کردهاند و با نرخ اجرای کندتر، هزینههای دولت محلی نسبت به مدت مشابه در سال 2023 کمتر است.»
علاوه بر این، سه دلیل اساسی هنوز وجود دارد که مخالف هرگونه افزایش قابل توجه قیمت نفت از آخرین اقدامات محرک سیاست پولی چین است. اولین مورد، تغییر ماهیت مدل رشد اقتصادی آن است. از سال 1992 تا 1998، نرخ رشد اقتصادی سالانه چین اساساً 10-15 درصد بود. از 1998 تا 2004، این رشد به 8-10 درصد کاهش یافت و از 2004 تا 2010، مجددا به 10-15 بازگشت. از سال 2010 تا 2016، 6-10 درصد، و از سال 2016 تا سال 2019 شروع سالهای ویروس کرونا، رشد اقتصادی چین 5-7 درصد بود. در بخش عمدهای از دوره از سال 1992 تا اواسط دهه 2010، بیشتر رشد اقتصادی عظیم چین مبتنی بر توسعه عظیم توانمندیهای تولیدی این کشور بود. حتی پس از اینکه بخشی از رشد چین در مرحله دوم رشد خود به بخشهای خدماتی کممصرف انرژی روی آورد، سرمایهگذاری این کشور در ساخت زیرساختهای انرژی بر بسیار بالا باقی ماند. این الگو برای سالهای متمادی ادامه یافت، در کنار مرحله سوم رشد اقتصادی چین، که ظهور طبقه متوسط بود و منجر به رونق تقاضای مصرف داخلی برای کالاها و خدمات شد. تمام این فازها نتیجه خالص افزایش چشمگیر تقاضای چین برای نفت و گاز بود. فاز فعلی رشد، مرحلهای است که به نظر میرسد به جای ساخت و ساز املاک و تولید محصولات صادراتی، بر توسعه قابلیتهای پیشرفته فناوری و تولید متمرکز است، در حالی که مدل جدیدتر انرژی بسیار کمتری حداقل برای زمان حال نسبت به مدل قدیمیتر دارد.
دلیل دوم این است که چین نمیخواهد قیمت نفت در بالاترین سطح تاریخی باشد. بخشی از دلیل تبدیل شدن این کشور به بزرگترین واردکننده بسیاری از کامودیتیها - از جمله نفت و گاز - این است که منابع بسیار کمی از این موارد را در اختیار دارد. بهعنوان واردکننده بزرگ نفت در جهان، صرفاً به نفع آن نیست که قیمت در سمت صعودی باشد. درست است که چین از روسیه و ایران تخفیفهای سنگینی بر روی قیمت های معیار دریافت می کند، اما همچنان برایش بهتر است که این معیارها پایینتر باشند. نکته قابل توجه این است که ایالات متحده و چندین متحد کلیدی آن همچنان مشتریان اصلی صادرات چین هستند و ایالات متحده به تنهایی هنوز بیش از 16 درصد از درآمد صادراتی آن را تشکیل میدهد. افزایش قیمت انرژی در این کشورها میتواند دوباره به تورم دامن بزند و باعث افزایش نرخ بهره شود و چشم انداز کندی اقتصاد را با خود همراه کند، همانطور که در پیامد حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 مشاهده شد. به گفته یک منبع ارشد در مجتمع امنیت انرژی اتحادیه اروپا، آسیب اقتصادی به چین - مستقیماً از طریق واردات انرژی خود و به طور غیرمستقیم از طریق آسیب به اقتصاد بازارهای صادراتی کلیدی آن در غرب - خطرناک خواهد بود و اگر قیمت نفت برنت بیش از 90 تا 95 دلار برای بیش از یک چهارم سال باقی بماند، این آسیب افزایش مییابد.
دلیل آخر مستقیماً مربوط به ایالات متحده است، که با توجه به ذخایر عظیم نفت و گاز و حتی قدرت ژئوپلیتیکی بیشتر خود، هنوز هم میتواند تأثیر زیادی بر قیمت انرژی داشته باشد – و آنها را نیز در سطح پایینتری میخواهد. تخمینهای قدیمی حاکی از آن است که هر 10 دلار آمریکا تغییر در قیمت نفت خام منجر به تغییر 25 تا 30 سنت در قیمت هر گالن بنزین میشود و به ازای هر یک سنت که میانگین قیمت هر گالن بنزین افزایش مییابد، بیش از یک میلیارد دلار در سال از هزینهکرد مصرفکننده هدر میود که بر اقتصاد ایالات متحده تأثیر منفی میگذارد. از نظر تاریخی، حدود 70 درصد قیمت بنزین از قیمت جهانی نفت ناشی میشود. از زمان پایان جنگ جهانی اول تا سال 2018، رئیس جمهور مستقر ایالات متحده در صورتی که اقتصاد در طی دو سال پس از انتخابات آتی در رکود قرار نگیرد، 11 بار از 11 بار در انتخابات پیروز شده است. اگر در این بازه زمانی رکودی رخ میداد، از 7 بار تنها 1 رئیس جمهور مجددا انتخاب شده است. حتی این تنها پیروزی نیز قابل بحث است، زیرا برنده - کالوین کولیج در سال 1924 - به طور دقیق در انتخابات قبلی پیروز نشده بود (و بنابراین نمیتوانست "دوباره انتخاب شود")، بلکه به طور خودکار پس از مرگ وارن گامالیل هاردینگ در مقام ریاست جمهوری، وی به ریاست جمهوری رسیده بود. همین الگو به طور گسترده در مورد شانس انتخاب مجدد نامزدهای حزب رئیس جمهور در انتخابات میان دورهای ایالات متحده نیز صدق میکند، که نتیجه آن بر توانایی رهبر فعلی برای پیشبرد برنامه قانونی خود در دو سال ریاست جمهوری آنها تأثیر میگذارد. در واقع، طبق یک مطالعه در سال 2016 توسط لورل هاربریج، جان آ. کرسنیک و جفری ام. وولدریج به نام «ریاست جمهوری و قیمت گاز»، افزایش 10 درصدی قیمت بنزین با کاهش 0.6 درصدی شانس پیروزی در ریاست جمهوری در دوره بررسی از ژانویه 1976 تا ژوئیه 2007 مرتبط است.
قیمت طلا در روز چهارشنبه کاهش یافت. این فلز گرانبها پس از رالی در روز گذشته به دلیل تشدید درگیریها در خاورمیانه، کمی عقب نشینی کرد، در حالی که معاملهگران منتظر سرنخهای بیشتری در مورد نرخ بهره آمریکا هستند.
روز گذشته به دلیل حمله موشکی ایران به اسرائیل، طلا رشد 1 درصدی داشت.
قدرت دلار آمریکا، مانع از رشد بیشتر طلا شد.
به گفته کارلو آلبرتو دی کاسا، تحلیلگر بازار Kinesis Money: طلا به دلیل تقویت ارزش دلار فشار کوتاه مدتی را تجربه میکند، اما شرایط برای طلا بسیار مساعد است.
به دلیل ترس از تشدید تنش در خاورمیانه، از جمله تلافی اسرائیل، طلا همچنان در سقفهای قیمتی اخیر معامله میشود.
دانیل هاینز، استراتژیست ارشد کامودیتی ANZ در یادداشتی گفت: در بلند مدت، چشم انداز نرخهای بهره واقعی باعث افزایش طلا خواهد شد.
افزایش 28 درصدی شمش تا کنون در سال جاری تا حدی ناشی از سیاست پولی تسهیلی فدرال رزرو بوده است که جذابیت نسبی طلا را افزایش میدهد.
معاملهگران احتمال کاهش 50 نقطه پایهای از سوی فدرال رزرو در ماه نوامبر را 38% پیشبینی میکنند.
آنها به دقت بر دادهها، از جمله آمار اشتغال ADP ایالات متحده در آینده و آمار اشغال غیرکشاورزی ایالات متحده روز جمعه را به دقت زیر نظر دارند ر حالی که نظرات مقامات فدرال رزرو در روز چهارشنبه را نیز بررسی خواهند کرد.
دی کاسا افزود: «اگر دادهها ضعیف باشند و احتمال کاهش 50 نقطه پایهای در ماه نوامبر را افزایش دهند، طلا میتواند دوباره شاهد قیمتهای بی سابقه باشد.
نقره با 0.1 درصد افزایش به 31.44 دلار رسید.
ساکسو بانک در یادداشتی اعلام کرد: نقره با حمایت بخش فلزات صنعتی در حال تثبیت، به طور بالقوه میتواند حتی بهتر از طلا نیز عمل کند، به ویژه با توجه به ارزان بودن نسبی آن نسبت به طلا، که ممکن است در سال آینده به 40 دلار برسد.
پلاتین با 0.8 درصد افزایش به 993.87 دلار و پالادیوم با 1.2 درصد افزایش به 1006.51 دلار رسیدند.
به گفته دانیل غالی، تحلیلگر کامودیتی TDS، چشم انداز یک رویارویی مستقیم نظامی بین اسرائیل و ایران، جریانهای ورودی به طلا را هدایت میکند.
دورنمای تورم پولی از لحاظ تاریخی به نفع طلا بوده است!
«فعالیتها برای فروش در طلا کمی محدود بوده است، اما معاملهگران بزرگ همچنان نزدیک به 5 تن طلای واقعی را طی هفته گذشته نقد کردهاند، که این در تضاد با سنتیمنت سرمایهگذاران غربی است. ارزیابی ما از موقعیتهای صندوقهای کلان در بالاترین سطح خود از زمان همهپرسی برگزیت در ژوئیه 2016 باقی مانده است.
برای سرمایهگذاران غربی، نگرانیها در مورد تورم پولی در حال افزایش است، چرا که شرکتکنندگان واکنش فدرال رزرو را نامتقارن میدانند، آن هم در زمانی که اقتصاد ایالات متحده با توجه به بسیاری از معیارها در شرایط خوبی قرار دارد. با توجه به اینکه کاهش تهاجمی جهانی نرخ بهره مشابه با انتظارات فعلی بازار معمولاً در واکنش به وخامت شرایط اقتصادی یا مالی رخ داده است، انتظار داشتیم که عادی سازی دقیقتر سیاست پولی موقعیتهای خرید اشباع شده را به چالش بکشد.
این چشم انداز تورم پولی از لحاظ تاریخی به نفع قیمت طلا بوده است، اما اشتباه نکنید، در شرایط واقعی، قیمتها در حال حاضر سطوح چالش برانگیزی هستند که از دهه 1980 تاکنون دیده نشده است. قراردادهای خرید صندوقهای کلان در حال حاضر در سطوح بالایی قرار دارند، فعالیت خرید بانکهای مرکزی کند شده است، و اطمینان مجدد در آسیا میتواند محرک اصلی تقاضا برای طلا را کاهش دهد. در کوتاهمدت، چشمانداز رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل سرمایههای بیشتری را به سمت طلا سوق میدهد.»
طلا همچنان در اقتصاد غیرقابل پیش بینی امروزی سرمایهگذاران را جذب میکند. امسال، این فلز گرانبها بارها رکوردهای قیمتی را شکسته است چرا که مردم به دنبال راههایی برای محافظت از ثروت خود هستند. با توجه به افزایش نگرانیها در زمینه تورم و عدم اطمینان جهانی، نقش طلا به عنوان یک سرمایهگذاری امن در حال حاضر به شدت قوی است.
در ماه سپتامبر، قیمت طلا به بالاترین حد خود رسید. اکنون که وارد ماه اکتبر (مهر) میشویم، بسیاری این سوال را دارند: آیا این روند صعودی ادامه خواهد داشت؟ یا قرار است کاهش قیمت داشته باشیم؟
برای اینکه ایدهای از اتفاقات بعدی داشته باشیم، با سه مشاور مالی برتر صحبت کردیم. پیشبینیهای آنها برای قیمت طلا در ماه اکتبر میتواند به شما کمک کند تا انتخابهای سرمایهگذاری هوشمندانهتری داشته باشید.
پیش بینی قیمت طلا برای اکتبر 2024
با ورود به ماه اکتبر، به نظر می رسد طلا برای افزایش بیشتر آماده است، با پیش بینی ها از 2600 تا 2800 دلار در هر اونس. این چشمانداز خوشبینانه مبتنی بر صعود چشمگیر طلا از ابتدای سال است.
هنری یوشیدا، برنامهریز مالی معتبر و یکی از بنیانگذاران Rocket Dollar پیشبینی میکند که "قیمت طلا به احتمال زیاد به افزایش پیوسته ادامه خواهد داد." او به خریدهای بالقوه بانک مرکزی و کاهش نرخ بهره بانک مرکزی به عنوان محرکهای اصلی اشاره می کند. پیش بینی صعودی او برای قیمت 2800 دلار در هر اونس نشان دهنده اطمینان قوی به حرکت صعودی طلا است.
در حالی که یوشیدا سیاست پولی را زیرنظر دارد، ویل رایند، مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری GraniteShares، از روندهای تاریخی الهام میگیرد. او با اشاره به دادههای سال 2020 اشاره میکند: «قیمت طلا در شش ماه پس از کاهش نرخ بهره 50 نقطه پایهای به طور متوسط 8.5 درصد افزایش یافته است. این الگو پیش بینی او را برای قیمت 2700 دلار تا پایان ماه تقویت میکند.
جری پریور، مدیر عملیات در Mount Lucas Management، دیدگاه سنجیدهتری دارد. او پیشبینی میکند که طلا در ماه اکتبر بین 2600 تا 2700 دلار ثابت بماند. او با اشاره به مسیر نرخ بهره فدرال رزرو به عنوان یک دلیل کلیدی، تاکید میکند: "ما دلیلی برای فروش طلا در اینجا نمیبینیم."
عوامل کلیدی در قیمت طلا
علیرغم پیشبینیهای متفاوت قیمت طلا، کارشناسان ما در یک چیز اتفاق نظر دارند: روند صعودی طلا احتمالا ادامه خواهد داشت. اما چه چیزی باعث این فرصت طلایی میشود؟ در اینجا سه عامل وجود دارند:
چشم انداز طلا در ماه اکتبر فرصتها و چالشهایی را برای سرمایه گذاران ایجاد میکند
به زودی دادههای اقتصادی بیشتری مانند وضعیت بازار کار منتشر خواهد شد. به گفته رایند «اگر تعداد اشتغال همچنان رو به وخامت باشد، ممکن است شاهد افزایش قیمت طلا باشید چرا که انتظارات فدرال رزرو برای کاهش شدیدتر نرخ بهره میتواند افزایش یابد.»
علاوه بر بازار کار، رایند توصیه میکند که مراقب عملکرد دلار آمریکا باشید، چرا که میتواند قیمت طلا را نیز تحت تاثیر قرار دهند. به گفته وی: «اگر کاهش نرخ بهره ادامه پیدا کند، این به نفع قیمت طلا خواهد بود.
یوشیدا همچنین توصیه میکند که سرمایهگذاران طلا را در بلند مدت حفظ کند، در حالی که آنهایی که تازه طلا خریداری کردند یا سرمایهگذاری کمتری دارند باید به افزایش تخصیص خود فکر کنند.
به یاد داشته باشید که طلا میتواند به عنوان یک محافظ در برابر نوسانات بازار سهام عمل کند. رایند خاطرنشان میکند: «اگر بازار سهام یک دوره نوسان دیگر را پشت سر بگذارد، به دلیل عدم اطمینان میتواند به نفع طلا باشد. این امر نقش طلا را در متنوع سازی و تثبیت پرتفوی سرمایه گذاری، به ویژه در دوران پرتلاطم اقتصادی، برجسته میکند.
ما استراتژی رشد کیشیدا، نخست وزیر سابق، را برای دستیابی به رشدی که ناشی از دستمزدها و سرمایه گذاری بالاتر است، ادامه خواهیم داد و به طور پیوسته آن را اجرا خواهیم کرد.
ما سیاست مالی را دنبال خواهیم کرد که بالاترین اولویت را برای پایان دادن به تورم منفی قرار دهد.
ارائه پرداختها به خانوار کم درآمدی که از افزایش هزینههای زندگی آسیب دیدهاند را در نظر خواهیم گرفت
امیدوارم بانک مرکزی ژاپن سیاست پولی تسهیلی را به عنوان یک روند حفظ کند
طلا در روز دوشنبه پولبکی داشت و به محدوده 2630 دلار در هر اونس عقب نشینی کرد، چرا که معاملهگران پس از رالی تقریبا 1.4 درصدی هفته گذشته سیو سودی انجام دادند. افزایش تاریخی بازار سهام چین، که تنها در جلسه معاملاتی آسیا در روز دوشنبه شاهد افزایش بیش از 7.50 درصدی شاخص CSI 300 بودیم، و همچنین چشمانداز روشنتر برای بازار املاک چین به دلیل کاهش نرخهای وام مسکن، سرمایهها را از طلا به عنوان یک پناهگاه امن منحرف کرد.
معاملهگران طلا در حال گشت و گذار در موجی هستند که پس از یک تغییر در ایالات متحده آغاز شد، جایی که فدرال رزروتصمیم گرفت در نشست سپتامبر خود نرخ بهره را به میزان 0.50 درصد کاهش دهد. با این حال، انتشار دادههای بهتر از انتظارات ایالات متحده از آن زمان تا کنون، اندکی احتمال کاهش تهاجمی دیگر نرخ بهره توسط فدرالرزرو به میزان 0.50% در ماه نوامبر را کاهش داده است، اگرچه طبق ابزار CME FedWatch، احتمال وقوع این سناریو همچنان بالای 50 درصد است.
طلا پولبکی داشت اما سرمایه گذاران دیدگاههای متفاوتی در مورد آینده آن دارند
طلا پس از ثبت رکورد جدید 2685 دلاری در هفته گذشته به دلیل شروع چرخه سیاستهای تسهیلی بانک مرکزی آمریکا و دیگر بانکهای مرکزی دنیا، عقبنشینی داشت.
آیا این اصلاح عمیقتر میشود یا طلا روند صعودی خود را از سر میگیرد و رکورد جدیدی ثبت میکند؟ بر اساس نظرسنجی Weekly Gold که توسط کیتکو انجام شده است، به نظر میرسد سرمایه گذاران دیدگاه های متفاوتی در مورد چشم انداز کوتاه مدت طلا دارند.
دارین نیوزوم، تحلیلگر ارشد بازار در Barchart.com، پیشبینی میکند روند صعودی ادامه داشته باشد: «طبق قانون اول حرکت نیوتن در بازارها: یک بازار پرطرفدار تا زمانی که یک نیروی خارجی به آن وارد نشود در آن روند باقی خواهد ماند. این نیروی خارجی معمولاً فعالیت سرمایهگذاران است و با توجه به اینکه پتانسیل هرج و مرج جهانی در ماه آینده افزایش مییابد، سرمایهگذاران احتمالاً نظر خود را در مورد طلا به عنوان یک بازار امن تغییر نمیدهند.
با این حال اوله هانسن، رئیس بخش استراتژی کامودیتی در بانک ساکسو، عقیده دارد که روند صعودی در حال تضعیف است. به گفته وی" من پیشبینی افت طلا را دارم چرا که معتقدم که این رالی به دلیل FOMO و معاملهگرانی که در حال تعقیب مومنتوم با استفاده از مشتقات بودند، جریان داشته است. در کوتاهمدت، تقاضای فیزیکی احتمالاً تا زمانی که سرمایهگذاران با این سطوح قیمتی جدید و بالاتر سازگار شوند، کاهش مییابد.»
در همین حال، آدریان دی، رئیس مدیریت دارایی آدریان دی، انتظار داشت که قیمت طلا در کوتاه مدت تغییر چندانی نداشته باشد.
به گفته وی: «توقف در حرکت صعودی باید خیلی وقت پیش رخ میداد و ممکن است اکنون که اولین کاهش نرخ بهره فدرال رزرو را پشت سر گذاشتیم، رخ دهد. به گفته وی: «در طول شش و 12 ماه آینده، دیدگاه صعودی دارم چرا که سرمایهگذاران غربی بالاخره شروع به خرید طلا کردند.» "اما بازارها برای همیشه مستقیم حرکت نمیکنند."
در نگاه اول به نظر میرسید، ترور حسن نصرالله، رهبر حزبالله، توسط اسرائیل در بیروت در هفته گذشته خاورمیانه را به جنگ نزدیکتر کرده است.
با این حال، علیرغم سخنان انتقام جویانه از طرف حامی اصلی حزب الله، ایران، درگیری مستقیم بین جمهوری اسلامی و اسرائیل در حال حاضر بعید به نظر میرسد.
این در حالی است که اسرائیل یکی از تأثیرگذارترین چهرههای «محور مقاومت» تهران را ترور کرده است، به قلب مهمترین شبهنظامیان حمله کرده و حملات هوایی را به بیروت و جنوب لبنان انجام داده و صدها نفر را کشته است.
اسراییل که توسط دشمنان خود محاصره شده است، اعلام کرده که باید شبکه نیروهای نیابتی ایران را تضعیف کند و شلیک موشک توسط حزب الله به جوامع اسرائیلی را متوقف کند.
در حالی که ایران اعلام کرده است در حال بررسی پاسخ است، سیگنالهای واضحی وجود دارد که نشان میدهد این کشور مستقیماً و فوری اقدام نخواهد کرد. تهران اعلام کرد که ضد حمله را به حزب الله و دیگر گروههای نیابتی که در اثر امواج حملات اسرائیل تضعیف شدهاند واگذار میکند.
حامیان دولت راستگرای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پس از سرکوب گروههایی که این رژیم، آنها را به عنوان سازمانهای تروریستی معرفی میکند، درباره خاورمیانه «جدید» صحبت میکنند.
حزبالله و حماس هر دو تضعیف شدهاند اما سقوط نکردند. اسرائیل با انفجار پیجرها در لبنان نشان داد که انتقام ممکن است سالها طول بکشد.
ایران همچنان از طریق متحدان خود میتواند به کشتیها و محمولهها حمله کند و منافع غرب در خاورمیانه را هدف قرار دهد. تلاشهای دیپلماتیک ایالات متحده و سایر قدرتها برای توقف این حملات تاکنون شکست خورده است.
خاورمیانه ممکن است برای مدتی در آستانه سقوط باشد.