اخبار فوری فارکس | کامودیتی | ارز دیجیتال | تحلیل فوری اخبار
فیلتر
فیلتر دسته بندی
تایم زون
پرمخاطب ترین‌ها

با عضویت در خبر نامه یـــــــــوتــــــــو تایــــــــــمز از اخبار بروکر‌ها مطلع شوید

آخرین اخبار

Uto Filter Parent Term – Tab
چین

مقامات ارشد از کمیسیون ملی توسعه و اصلاحات چین (NDRC) روز سه‌شنبه یک نشست خبری برگزار خواهند کرد تا در مورد اقدامات لازم برای اجرای سیاست‌هایی که هدفشان تقویت رشد اقتصادی است، صحبت کنند. این خبر از طریق اطلاعیه‌ای از دفتر اطلاعات شورای دولتی اعلام شده است.

پنج مقام، از جمله رئیس NDRC، ژنگ شانجی، در این کنفرانس شرکت خواهند کرد. موضوع کنفرانس «اجرای سیستماتیک بسته‌ای از سیاست‌های افزایشی برای بهبود مؤثر رشد اقتصادی، بهینه‌سازی ساختاری و حفظ پویایی توسعه پایدار» خواهد بود.

شاخص تورم ملبورن

شاخص تورم ماهانه مؤسسه ملبورن در سپتامبر ۲۰۲۴ به میزان ۰.۱٪ افزایش یافته است، در ماه قبل ۰.۱٪ کاهش یافته بود. این شاخص به طور متوسط از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۴ برابر با ۰.۲۲٪ بوده است و در ژوئیه ۲۰۲۲ به بالاترین حد خود یعنی ۱.۲۰٪ و در مه ۲۰۲۰ به پایین‌ترین حد خود یعنی منفی۱.۲۰٪ رسیده است.

گلدمن ساکس

در گزارش اخیر گلدمن ساکس، به تحلیل وضعیت اشتغال در ایالات متحده پرداخته شده است. بر اساس این گزارش، تعداد مشاغل غیرکشاورزی در ماه سپتامبر ۲۵۴ هزار افزایش یافته که بسیار بالاتر از انتظارات بوده است. همچنین، رشد اشتغال در ماه‌های اوت و ژوئیه نیز به ترتیب ۱۷ هزار و ۵۵ هزار شغل افزایش یافته است.

بخش‌های تفریح و مهمان‌نوازی، بهداشت و درمان همچنین دولت ۷۰ درصد از افزایش خالص اشتغال را تشکیل داده‌اند. شاخص انتشار اشتغال نیز ۵.۸ واحد افزایش یافته و به سطح قبل از همه‌گیری رسیده است. نرخ بیکاری ۱۷ نقطه پایه کاهش یافته و به ۴.۰۵ درصد رسیده است که این کاهش به دلیل افزایش ۴۳۰ هزار نفری اشتغال خانوارها و عدم تغییر نرخ مشارکت نیروی کار بوده است.

گلدمن ساکس پیش‌بینی می‌کند که در نشست‌های نوامبر و دسامبر فدرال رزرو، نرخ بهره به میزان ۲۵ نقطه پایه کاهش یابد و گزارش امروز احتمال کاهش ۵۰ نقطه پایه در نوامبر را کمتر می‌کند.

Gold stack

هم زمان با تقویت دلار آمریکا در برابر افزایش تقاضای دارایی‌های امن به دلیل تنش‌های خاورمیانه قیمت طلا در هفته گذشته نتوانست جهت مشخصی پیدا کند. سرمایه‌گذاران به‌دقت تحولات ژئوپلیتیکی و داده‌های تورم آمریکا را دنبال می‌کنند، چرا که این عوامل می‌توانند بر عملکرد طلا در روزهای آینده تأثیر بگذارند.

 تحلیل تکنیکال طلا در تایم فریم روزانه

 همان‌طور که مشاهده می‌کنید طلا در ۶ روز متوالی در یک ناحیه مشخص در حال نوسان بوده است و عملاً جهت‌گیری خاصی را تجربه نکرده است. حال یک سناریو این است که باتوجه‌به اینکه طلا در مواجه با قدرتمند شدن دوباره دلار آمریکا ریزش خاصی را تجربه نکرد، پس می‌توان وارد موقعیت خرید آن شد. در این حالت پس از شکست سقف قبلی ۲۶۸۵ دلار و بازگشت به آن می‌توان ورود پیدا کرد. (فلش آبی‌رنگ)

 دیگر سناریو ریزش طلا تا خط روند اول رسم شده و رسیدن به سقف شکست شده قبلی یعنی ۲۵۸۸ دلار است. (فلش قرمزرنگ)

 تحلیل تکنیکال طلا در تایم فریم ۴ ساعت

 در این تایم فریم به یک سناریو محتمل پرداختیم. طبق تحلیل‌های قبلی طلا بعد از رسیدن به ناحیه تقاضا حوالی ۲۶۳۰ دلار به سمت بالا حرکت کرد. در روز جمعه با لمس مجدد این ناحیه از ریزش بیشتر جلوگیری شد؛ لذا انتظار داریم با ادامه تقویت دلار، اونس طلا تا حوالی ناحیه تقاضا ۲۵۸۸ دلار ریزش را تجربه کند تا خریداران بیشتری برای روند صعودی فعلی ورود پیدا کنند. هم‌گرایی خط روند و ناحیه تقاضا ۲۵۸۸ دلار می‌تواند ورود کم ریسکی برای معامله خرید طلا باشد. (فلش قرمزرنگ)

برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا به صفحه تحلیل‌های فاندامنتال بازار جهانی و فارکس مراجعه کنید

 

 

EURUSD technical analysis

 طبق تحلیل مورد انتظار؛ جفت‌ارز یورو دلار با کاهش روبرو شد و به ۱.۰۹۵۸ رسید. این افت به دنبال انتشار داده‌های مثبت اشتغال در آمریکا بود که باعث تقویت دلار آمریکا شد. قدرت‌گرفتن دلار در شرایطی رخ داد که احتمال کاهش شدید نرخ بهره توسط فدرال رزرو باتوجه‌به گزارش‌های قوی اقتصادی از آمریکا کاهش یافت. تنش‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه نیز باعث شد تا سرمایه‌گذاران به دنبال امنیت بیشتر در دلار آمریکا باشند.

گزارش ADP از ایجاد ۱۴۳ هزار شغل جدید در بخش خصوصی در ماه سپتامبر خبر داد که بیشتر از پیش‌بینی ۱۲۰ هزار شغل بود. در روز جمعه نیز، گزارش NFP نشان داد که ایالات متحده در سپتامبر ۲۵۴ هزار شغل جدید ایجاد کرده و نرخ بیکاری به ۴.۱ درصد کاهش‌یافته است که این موضوع موجب تقویت بیشتر دلار شد.

 تحلیل تکنیکال EURUSD در تایم فریم روزانه

 در پایان هفته شاهد بودیم که خط روند رسم شده شکسته نشد؛ اما جفت‌ارز به زیر حمایت ۱.۱۰ رسید. در شرایط فعلی دو سناریو مدنظر است. ابتدا بازگشت یورو دلار از خط روند رسم شده. برای تأیید این موضوع و ورود به پوزیشن خرید باید صبر کرد تا مقاومت ۱.۱۰ شکسته شود و در پولبک به آن می‌توان ورود کرد. (فلش آبی‌رنگ)

 در دیگر سناریو انتظار شکست خط روند را داریم. در این سناریو بعد از رسیدن به ناحیه تقاضا مشخص شده و بازگشت از آن تا حوالی مقاومت ۱.۱۰ انتظار ریزش را داریم. در این سناریو که با فلش قرمزرنگ مشخص شده است در حوالی ۱.۱۰ می‌توان وارد پوزیشن فروش شد.

 تحلیل تکنیکال EURUSD در تایم فریم ۴ ساعت

 در این تایم فریم فعلاً انتظار اصلاح بیشتر را داریم. اما برای یک موقعیت خرید کوتاه‌مدت، در ناحیه تقاضا مشخص شده حوالی حمایت ۱.۰۹ می‌توان وارد پوزیشن خرید شد و این پوزیشن را تا ناحیه عرضه حوالی ۱.۱۰۵۰ حفظ کرد. (فلش آبی‌رنگ)

 در سناریو دیگر و در صورت تقویت ادامه‌دار دلار می‌توان صبر کرد تا جفت‌ارز به حوالی مقاومت ۱.۱۰ بازگردد و آن جا وارد معامله فروش شد. (فلش قرمزرنگ)
برای بررسی بیشتر عوامل موثر فاندامنتال می توانید به تحلیل هفتگی در یوتیوب یا به صفحه تحلیل‌های فاندامنتال بازار جهانی و فارکس مراجعه کنید

اسرائیل و آمریکا

پنتاگون (وزارت دفاع ایالات متحده) میزبان وزیر دفاع اسرائیل، یوآو گالانت، در تاریخ 9 اکتبر خواهد بود.

مقاله تحلیل هفتگی طلا از کیتکو

این هفته، قیمت طلا تحت تاثیر افزایش تنش‌ها در خاورمیانه و گزارش‌های مربوط به اشتغال در ایالات متحده به شدت نوسان داشت. در حالی که در برخی لحظات طلا به مرز سقوط یا رسیدن به رکوردهای جدید نزدیک شد، اما تا پایان روز جمعه تعادل میان فشارهای صعودی و نزولی برقرار شد و طلا تقریباً به همان نقطه‌ای بازگشت که در آغاز هفته قرار داشت. 

قیمت لحظه‌ای طلا در ابتدای هفته با ۲۶۶۱.۸۱ دلار در هر اونس شروع شد و پس از یک جهش کوتاه، وارد مسیر نزولی شد که این روند تا آغاز معاملات در آمریکای شمالی ادامه یافت.

تا حدود ساعت ۲ بعدازظهر روز دوشنبه به وقت شرق امریکا، قیمت طلا به ۲۶۲۶.۸۹ دلار در هر اونس کاهش یافت و بسیاری از خریداران به تردید افتادند. با این حال، این سطح به‌عنوان پایین‌ترین قیمت هفته شناخته شد و پس از آن طلا روند صعودی را آغاز کرد.

صبح سه‌شنبه، گزارش‌های آماده‌سازی ایران برای حمله به اسرائیل قیمت طلا را افزایش داد و به ۲۶۷۱ دلار رساند. پس از آن، قیمت در محدوده ۲۶۴۱ تا ۲۶۶۰ دلار نوسان داشت. پنج‌شنبه شب دوباره به ۲۶۷۰ دلار نزدیک شد، اما پس از انتشار گزارش اشتغال غیرکشاورزی ایالات متحده به ۲۶۶۰ دلار بازگشت.

گزارش اشتغال ایالات متحده با افزایش بیش از ۱۰۰,۰۰۰ شغل فراتر از انتظارات ظاهر شد و نرخ بیکاری به ۴.۱٪ کاهش یافت. این داده‌ها احتمال کاهش ۵۰ واحد پایه در نشست بعدی فدرال رزرو را کاملاً از بین برد و قیمت طلا را از ۲۶۵۷ دلار به ۲۶۳۲.۰۱ دلار کاهش داد. اما طلا به‌طور چشم‌گیری دوباره افزایش یافت و نزدیک به بالاترین سطح هفتگی رسید. در نهایت، طلا در محدوده ۲۶۴۵ تا ۲۶۵۱ دلار در بازار آمریکای شمالی نوسان کرد و در همین محدوده تثبیت شد.

بر اساس نظرسنجی هفتگی کیتکو نیوز، کارشناسان صنعت طلا و جواهر نسبت به چشم‌انداز کوتاه‌مدت طلا محتاط‌تر شده‌اند، در حالی که سرمایه‌گذاران خرد همچنان خوش‌بین باقی مانده‌اند، اگرچه این خوش‌بینی نسبت به هفته گذشته اندکی کاهش یافته است.

کالین سیژن‌سکی، استراتژیست ارشد بازار در SIA Wealth Management، اظهار داشت: «برای هفته آینده نسبت به طلا موضعی خنثی دارم. گزارش امروز اشتغال غیرکشاورزی آمریکا منجر به افزایش بازده اوراق خزانه‌داری و تقویت دلار شده است، چرا که این گزارش نشان می‌دهد روند کاهش نرخ بهره با سرعتی ملایم یا ثابت ادامه خواهد داشت. در شرایط عادی، این داده‌ها کافی است تا دیدگاه نزولی نسبت به طلا داشته باشم، اما با توجه به آشفتگی‌های جهانی و نزدیک شدن انتخابات آمریکا، فکر می‌کنم نوسانات و عدم اطمینان فعلی بتواند از قیمت طلا حمایت کند.»

آدریان دی، رئیس Adrian Day Asset Management، نیز افزود: «من تغییر خاصی در وضعیت طلا نمی‌بینم. با بازگشت خریداران چینی پس از تعطیلات چهار روزه، احتمالاً شاهد تجدید خرید خواهیم بود، اما پس از یک روند صعودی دو ماهه، طلا نیاز به استراحت دارد. گزارش امروز اشتغال آمریکا نیز می‌تواند دلیل این توقف باشد. با این حال، انتظار ندارم که این اصلاح طولانی یا عمیق باشد، زیرا عوامل بنیادی به زودی دوباره تاثیرگذار خواهند شد.»

جسی کلمبو، تحلیلگر مستقل فلزات گرانبها و بنیان‌گذار گزارش BubbleBubble، نسبت به طلا دیدگاهی خنثی دارد. او اشاره می‌کند که با وجود نوسانات قیمت‌ بین ۲۶۵۰ تا ۲۷۰۰ دلار، همچنان معتقد است که هر افت‌ قیمت فرصتی برای خرید محسوب می‌شوند.

جیمز استنلی، استراتژیست ارشد بازار در Forex.com، در این باره گفت: «روند صعودی طلا همچنان ادامه دارد. این هفته دلار آمریکا حرکت چشمگیری داشت، اما طلا تنها با یک اصلاح محدود مواجه شد. تا زمانی که فدرال رزرو از برنامه‌های کاهش نرخ بهره عقب‌نشینی نکند، دلایل فاندامنتال برای صعود قیمت طلا پابرجا هستند، حتی با وجود اینکه طلا در نمودارهای هفتگی و ماهانه در شرایط اشباع خرید قرار دارد.»

شان لاسک، مدیر مشترک پوشش ریسک تجاری در Walsh Trading، در حال ارزیابی اثرات گزارش اشتغال غیرکشاورزی روز جمعه بر اقتصاد آمریکا و قیمت طلا بود.

او بیان کرد: «این گزارش ممکن است به معنای کندتر شدن روند کاهش نرخ بهره باشد. با ۱۰۰,۰۰۰ شغل بیشتر از پیش‌بینی‌ها و عملکرد قوی بخش‌هایی مانند تفریح و مهمان‌داری، سلامت و خدمات اجتماعی—که بیشتر دولتی هستند—شرایط بهتر از انتظارات بوده است. همچنین بخش خصوصی هم نسبت به پیش‌بینی‌ها عملکرد بهتری داشت.»

شان لاسک همچنین اظهار داشت: «به‌نظر می‌رسد این گزارش نشان می‌دهد که ما در آستانه بازگشت به رکود نیستیم، هرچند به‌نظر نمی‌رسید کسی واقعاً انتظار بازگشت به رکود را داشته باشد. روش جمع‌آوری این داده‌ها دقیقاً مشخص نیست، بنابراین منتقدان ممکن است بگویند: "با توجه به نزدیک بودن انتخابات، سعی دارند اوضاع را بهتر از واقعیت نشان دهند." اما در نهایت، فدرال رزرو و نرخ بازدهی اوراق‌قرضه ۱۰ ساله تعیین‌کننده هستند. اگر بازار کار به آن اندازه که قبلاً تصور می‌شد دچار مشکل نباشد، چرا فدرال رزرو باید بر شش بار کاهش نرخ بهره پافشاری کند؟»

✔️  بیشتر بخوانید: آشنایی با چرخه های بازار و چگونگی استفاده از آن‌ها برای معامله‌گران

لاسک افزود که تنش‌های ژئوپلیتیکی باعث افزایش قیمت طلا شده و در شرایط فعلی، هیچ‌کس نمی‌خواهد با احتمال واکنش نظامی اسرائیل به حمله موشکی ایران، پوزیشن فروش روی طلا داشته باشد.

او گفت: «جمعه است و به آخر هفته نزدیک می‌شویم. فکر نمی‌کنم کسی بخواهد در این شرایط روی کامودیتی‌های انرژی محور هم پوزیشن فروش بگیرد، اما شاهد بازگشت قیمت دلار بودیم که تا حدی فشار روی کالاها ایجاد کرده است.»

لاسک همچنین با اشاره به نوسانات صبحگاهی قیمت طلا گفت که معامله‌گران الگوریتمی پس از انتشار گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) باعث افت شدید قیمت طلا شدند، اما پس از آن، معامله‌گران انسانی با توجه به تحولات ژئوپلیتیکی قیمت را دوباره بالا بردند. او توضیح داد: «الگوریتم‌ها با دیدن داده‌ها باعث افت شدید شدند، سپس بازار کمی تثبیت شد، اما بعد ناگهان همه به این فکر افتادند: "صبر کنید، جنگی در خاورمیانه در حال وقوع است و این اتفاقات در جریان است." و همین باعث شد که قیمت دوباره افزایش یابد. حالا دوباره وارد فاز دفاعی شده‌ایم.»

او در پایان گفت: «از نظر تئوریک، باید افت بیشتری را شاهد باشیم، اما این افت ممکن است تا هفته آینده رخ ندهد. باید ببینیم چه اتفاقی می‌افتد، اما اگر تا اوایل هفته آینده خبر مهمی رخ ندهد، ممکن است طلا با کاهش شدید روبه‌رو شود.»

لاسک در ادامه توضیح داد که اصلاح قیمتی طلا بیشتر به‌عنوان فرصتی برای برداشت سود و یک اصلاح جزئی در نظر گرفته می‌شود. او گفت: «قیمت طلا از ابتدای سال، ۳۰ درصد افزایش داشته و به مرز ۲۷۰۰ دلار رسیده است. اما به همان اندازه احتمال دارد که قیمت دوباره به محدوده ۲۵۷۰، ۲۵۷۵ یا ۲۵۸۰ دلار بازگردد. اگر رشد بهتر در بخش اشتغال باعث تقویت دلار شود و فدرال رزرو موضع کمتر داویشی اتخاذ کند و از طرفی، مسائل ژئوپلیتیکی به تدریج از اخبار خارج شوند، همان‌طور که پیش از این دیده‌ایم، دیگر چه دلیلی برای نگه‌داشتن دارایی‌ها وجود دارد؟ در این شرایط، برداشت سود منطقی به نظر می‌رسد.»

او افزود: «با وجود کاهش ده دلاری طلا، هنوز قیمت در سطح ۲۶۶۸ دلار است. اگر قیمت به سطوح پایین‌تری برسد، ممکن است شاهد افت سریع‌تری باشیم، زیرا تعداد زیادی از خریداران بلندمدت هنوز در بازار حضور دارند. با این حال، احتمال نمی‌دهم که این افت کامل تا هفته آینده رخ دهد.»

در نظرسنجی این هفته کیتکو، ۱۶ تحلیلگر شرکت کردند و تنها تعداد کمی از تحلیلگران وال استریت نسبت به افزایش قیمت طلا در کوتاه‌مدت خوش‌بین بودند. از این تعداد، هفت تحلیلگر، معادل ۴۴ درصد، انتظار داشتند که قیمت طلا در هفته آینده افزایش یابد، در حالی که سه تحلیلگر، معادل ۱۹ درصد، کاهش قیمت را پیش‌بینی کردند. شش تحلیلگر باقی‌مانده، معادل ۳۷ درصد، انتظار داشتند که قیمت طلا در هفته آینده ثابت بماند یا از بازار فاصله گرفتند.

در همین حال، در نظرسنجی آنلاین کیتکو، ۱۷۶ رأی ثبت شد و اکثریت سرمایه‌گذاران خرد همچنان انتظار داشتند که طلا با وجود توقف اخیرش، همچنان رشد کند. ۱۰۴ معامله‌گر خرد، معادل ۵۹ درصد، پیش‌بینی کردند که قیمت طلا در هفته آینده افزایش یابد، در حالی که ۳۶ نفر، معادل ۲۰.۵ درصد، انتظار داشتند قیمت کاهش یابد. همچنین، ۳۸ نفر باقی‌مانده، معادل ۲۰.۵ درصد، معتقد بودند که قیمت طلا در هفته آینده در حالت خنثی باقی خواهد ماند.

هفته آینده تقویم اقتصادی به‌طور خاص شلوغ نخواهد بود، اما سرمایه‌گذاران همچنان توجه ویژه‌ای به شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) آمریکا برای ماه سپتامبر خواهند داشت که قرار است صبح پنجشنبه منتشر شود. فعالان بازار به‌دنبال نشانه‌هایی هستند که آیا فشارهای تورمی کاهش یافته‌اند یا خیر، زیرا این موضوع می‌تواند از چرخه سیاست‌های تسهیلی فدرال رزرو حمایت کند.

رویدادهای مهم دیگر شامل انتشار صورتجلسه آخرین نشست سیاست‌گذاری فدرال رزرو در عصر چهارشنبه، گزارش هفتگی مدعیان بیمه بیکاری در روز پنجشنبه و همچنین شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) و گزارش اولیه شاخص اعتماد مصرف‌کننده دانشگاه میشیگان در صبح جمعه خواهد بود.

مارک چندلر، مدیرعامل Bannockburn Global Forex، انتظار دارد که قیمت طلا در ابتدای هفته آینده کاهش پیدا کند.

او گفت: «پیش‌بینی می‌کنم که طلا در اوایل هفته آینده کاهش یابد و احتمالاً به محدوده ۲۵۸۰ تا ۲۶۰۰ دلار برسد. تأثیر داده‌های اشتغال آمریکا احتمالاً تا چند روز بر بازار باقی خواهد ماند. در عین حال، با نزدیک شدن به پایان هفته، تمرکز بازار به سمت داده‌های تورمی خواهد رفت، و جالب است که یک گزارش تورمی ضعیف‌تر ممکن است به شکلی غیرمنتظره به نفع طلا تمام شود.»

چندلر همچنین اشاره کرد که نگرانی‌ها درباره تشدید تنش‌ها در خاورمیانه نیز از قیمت طلا حمایت می‌کند. او افزود: «بازارهای چین روز سه‌شنبه بازگشایی خواهند شد و با توجه به رشد بازار سهام، ممکن است بخشی از تقاضای خرده‌فروشی برای طلا کاهش یابد.»

دارین نیوسام، تحلیلگر ارشد بازار در Barchart.com، گفت: «از نظر تکنیکال، به نظر می‌رسد که طلا در کوتاه‌مدت در حال از دست دادن شتاب صعودی خود است. با این حال، با توجه به اینکه آخرین تلاش یکی از نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا و هم‌پیمانانش برای ایجاد اختلال در اوضاع اقتصادی و سیاسی آمریکا—که این بار در قالب اعتصاب بنادر بود—شکست خورده است، سرمایه‌گذاران جهانی آگاه هستند که ممکن است در آخر هفته دوباره تلاشی دیگر انجام شود. به همین دلیل، طلا به‌عنوان یک دارایی امن همچنان باید با علاقه خریداران مواجه باشد.»

مارک لیبویت، ناشر خبرنامه VR Metals/Resource Letter، همچنان معتقد است که بازار به یک نقطه اوج چرخه‌ای کوتاه‌مدت رسیده است.

او گفت: «در حال حاضر خیلی تهاجمی عمل نمی‌کنم. من به‌صورت مقطعی پوزیشن‌های خرید خود را هج کرده‌ام، اما هدفم رسیدن به قیمت ۲۷۰۰ دلار بود و تقریباً به آن نزدیک شدیم. فکر می‌کنم که در کوتاه‌مدت، تا حدی از انرژی بازار کاسته شده است.»

لیبویت اضافه کرد: «از نظر چرخه‌ای، ممکن است زمان برای ادامه صعود به پایان رسیده باشد، اما من بدبین نیستم، فقط محتاط هستم. در حال حاضر، پوزیشن‌های جدیدی اضافه نمی‌کنم و چندین پوزیشن هجینگ در صندوق‌های ETF معکوس طلا و نقره دارم. همچنان پوزیشن‌های بلندمدت خود را نگه داشته‌ام و از بازار خارج نشده‌ام، اما فکر می‌کنم فعلاً زمان مناسبی برای باز کردن پوزیشن‌های خرید جدید نباشد.»

لیبویت با این دیدگاه که تقویت دلار لزوماً به معنای کاهش قیمت طلا است، مخالف است. او بیان کرد: «من در مورد دلار و طلا دیدگاه متفاوتی دارم. معتقدم که دلار و طلا می‌توانند همزمان افزایش پیدا کنند و به رابطه معکوسی بین آن‌ها باور ندارم. وقتی بانک‌های مرکزی به خرید طلا روی می‌آورند، این کار را با دلار انجام می‌دهند که همین موضوع باعث تقویت دلار می‌شود. من همچنان به سناریوی صعودی هم برای دلار و هم برای طلا معتقدم، تا زمانی که طلا به سقف نهایی خود برسد—چه ۳۰۰۰ دلار، ۵۰۰۰ دلار یا هر عدد دیگری که باشد. در این دوره و حتی احتمالاً پس از آن، دلار قوی خواهد ماند.»

او همچنین دو دلیل اصلی را برای رشد فعلی بازار عنوان کرد. لیبویت توضیح داد: «اولین دلیل این است که بازار به این نتیجه رسیده که کاهش نرخ بهره به نفع آن خواهد بود. من کاملاً با این دیدگاه موافق نیستم، زیرا این کاهش ممکن است نشان‌دهنده آن باشد که فدرال رزرو در حال پیش‌بینی رکود اقتصادی است و تلاش می‌کند از پیش وارد عمل شود. اما بازار این مسئله را به‌عنوان یک عامل مثبت می‌بیند و باید این را در نظر گرفت.»

وی افزود: «دلیل دوم و مهم‌تر به اقدامات چین مربوط می‌شود. چین به‌طور فعال‌تر در حال تغییر جهت سیاست‌های مالی و پولی خود است و این تغییرات تأثیر بزرگی بر بازار داشته و در آینده نیز خواهد داشت. اگر چین واقعاً به این روند ادامه دهد، که در ماه‌های گذشته مانعی برای رشد اقتصاد جهانی بود، این مسئله باعث می‌شود که نسبت به بازار کمتر بدبین باشم.»

لیبویت ادامه داد: «فکر می‌کنم در حال حاضر، تصورات مربوط به کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو و اقدامات چین، بیش از هر آماری که از سوی دولت منتشر شود، برای بازارها خوش‌بینی ایجاد کرده است.»

با این حال، لیبویت هشدار داد که هنوز اوایل اکتبر است و ممکن است اتفاقات غیرمنتظره‌ای رخ دهد. او گفت: «ما همچنان با جنگ در خاورمیانه و انتخابات پیش‌رو مواجه هستیم. چه کسی می‌داند در هفته اول نوامبر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ هنوز ممکن است در طول ۳۰ روز آینده نوساناتی در بازارها وجود داشته باشد، بنابراین من فعلاً در هیچ بازاری بیش از حد ریسک نمی‌کنم.»

لیبویت همچنین اشاره کرد که اجلاس بریکس که در اواخر اکتبر برگزار می‌شود نیز به‌عنوان یک عامل خطر برای بازار طلا محسوب می‌شود.

او توضیح داد: «آن‌ها می‌خواهند طلا را به‌عنوان بخشی از ارز جدید خود دوباره وارد سیستم کنند. این نشست در روسیه برگزار می‌شود و البته پوتین خودش یکی از بزرگ‌ترین خریداران طلا و حامیان اصلی این سازمان است. به همین دلیل من طلا را نمی‌فروشم؛ فقط در حال حاضر کمی پوشش ریسک (هج) انجام می‌دهم و به دنبال فرصت‌های جدید نیستم. اما قطعاً این نشست یکی از عواملی است که قیمت طلا را در این سطوح نگه می‌دارد.»

✔️  بیشتر بخوانید: استراتژی‌های هج کردن یا پوشش ریسک در فارکس (Hedging)

مایکل مور، بنیان‌گذار Moor Analytics، اعلام کرد که از دیدگاه تکنیکال، چشم‌انداز طلا در کوتاه‌مدت همچنان نزولی است.

او توضیح داد: «معامله زیر سطح ۲۶۷۹ نشان‌دهنده افزایش فشار نزولی است—ما تاکنون افتی تا ۲۷.۹ دلار را تجربه کرده‌ایم، و معامله زیر سطح ۲۶۶۸ (با افزایش ۳.۵ واحد در هر ساعت) کاهش حداقل ۲۱ دلاری و حداکثر ۴۳ دلاری را پیش‌بینی می‌کند. اما اگر قیمت دوباره به بالای ۲۶۶۸ (با همان نرخ افزایش ۳.۵ واحد در هر ساعت از ساعت ۹:۲۰ صبح به وقت شرق امریکا) بازگردد، انتظار بازگشت مومنتوم به بازار را داریم. اگر قیمت به بالای ۲۶۷۸ (با کاهش ۲ واحد در هر ساعت از ۹:۲۰ صبح) برسد، افزایش حداقل ۲۸ دلاری پیش‌بینی می‌شود؛ اما اگر قیمت به‌طور معقولی از این سطح عبور کرده و سپس دوباره کاهش یابد، باید انتظار فشار نزولی بیشتری را داشته باشیم.»

جیم وایکاف، تحلیلگر ارشد کیتکو، نیز پیش‌بینی می‌کند که قیمت طلا در هفته آینده به‌دنبال افزایش تنش‌های خاورمیانه رشد خواهد کرد. او گفت: «انتظار داریم که قیمت طلا به‌طور پایدار به‌دلیل تقاضای پناهگاه امن در میان افزایش عدم‌قطعیت‌های ژئوپلیتیکی صعود کند.»

Iran Flight

به گزارش خبرگزاری مهر، تمام پروازها در ایران از امشب ساعت 21 تا فردا ساعت 6 صبح متوقف شدند.

فردا سالروز حمله حماس به اسرائیل است که گمانه‌زنی درباره احتمال پاسخگویی اسرائیل به حمله اخیر ایران طی امشب افزایش یافته است.

تحلیل هفتگی برنت دانلی


بازارهای مالی از منظر اقتصاد کلان
این هفته، ایالات متحده در عرصه اقتصاد کلان مشعل را از چین گرفت؛ زیرا داده‌های واقعی مانند فرصت‌های شغلی (JOLTS) ، مدعیان بیمه بیکاری، ADP و گزارش اشتغال غیرکشاورزی (NFP) همگی نشان‌دهنده بازار کار مقاومی هستند که یادآور سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ است. در مقابل، داده‌های مبتنی بر نظرسنجی همچنان هشدارهای اقتصادی نادرستی را ارائه می‌دهند که خرس‌ها بیهوده به آن‌ها متوسل می‌شوند.

این هفته نگرانی‌هایی در مورد شاخص مدیران خرید بخش تولیدی (ISM) وجود داشت، زیرا زیرشاخص اشتغال آن به شدت کاهش یافت. اما مهم است بدانیم کدام داده‌ها اهمیت دارند و کدام ندارند.

بخش تولید اکنون بخش کم‌اهمیتی در بازار کار ایالات متحده است. این بخش حدود ۴۴ سال است که در حال انقباض است و دلیلی برای توجه به تغییرات اشتغال در این بخش وجود ندارد. در گذشته‌های دور، تولید یک شاخص پیشرو برای اقتصاد بود، اما دیگر چنین نیست.

بنابراین، بخش تولیدی دیگر در اقتصاد آمریکا اهمیت چندانی ندارد و نظرسنجی‌های مربوط به احساسات بازار (sentiment surveys) نیز حداقل در سه سال اخیر به خوبی کار نکرده‌اند. پس آیا باید به نتایج نظرسنجی‌های مربوط به بخش تولید اهمیت دهیم؟ خیر.

این نظرسنجی‌ها معمولاً به عنوان نشانه‌ای از رشد اقتصادی آینده استفاده می‌شدند و در گذشته پیش‌بینی‌های قابل اعتمادی ارائه می‌دادند. اما در این چرخه اقتصادی، چنین نقشی را ایفا نکرده‌اند. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد، اما امروز می‌خواهم نمودار جالبی را با شما به اشتراک بگذارم که شخصا در محیط اکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم.

اگر به شاخص تولید ISM نگاهی بیندازیم، این نظریه وجود دارد که اطلاعات امروز آن می‌تواند به ما نشان دهد که در سال آینده چه اتفاقی برای اقتصاد و تولید ناخالص داخلی (GDP) خواهد افتاد. مثلاً کاهش شاخص ISM معمولاً به عنوان نشانه‌ای از نزدیک شدن به رکود تلقی می‌شود، درست است؟

در اینجا، من شاخص ISM را در مقابل تولید ناخالص داخلی سال بعد مقایسه کرده‌ام و روند آن را در دهه‌های مختلف نشان داده‌ام. این ارتباط در گذشته منطقی بود، اما به مرور زمان این رابطه از بین رفت.

حالا نگاهی به این نمودار پراکندگی بیندازید، که برای هر دهه یک خط روند دارد.

تحلیل بسیار جالبی است. در سه دهه پیش از دوران کووید، رابطه بین شاخص ISM و تولید ناخالص داخلی منطقی و با شیب معتدل بود. اما پس از کووید، این رابطه کاملاً مختل شده و شیب آن بسیار تندتر شده است. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، اگر به دنبال پیش‌بینی اقتصاد آمریکا هستید، بخش تولید، دیگر شاخص مناسبی برای این کار نیست. این روند نیز به این زودی‌ها تغییر نخواهد کرد.

در این میان، چین به دلیل تعطیلات ملی و هفته طلایی در تمام طول هفته تعطیل بود. اکنون همه منتظر بازگشت اقتصاد چین هستیم تا ببینیم چه نتایج مثبتی یا منفی از این بازگشت حاصل خواهد شد.

می‌توان وضعیت کنونی چین را صرفاً یک مسئله مالی در نظر گرفت یا انتظار داشت که محرک‌های اقتصادی و رشد بازار سهام به تدریج به اقتصاد واقعی سرایت کند و باعث نوعی بازگشت جهانی شود. واقعیت این است که سیاست‌های تسهیلی توسط تقریباً تمامی بانک‌های مرکزی در سراسر جهان اجرا می‌شوند، که این امر به نفع سناریوی بازگشت اقتصادی چین است. اما باید توجه داشت که هیچ تضمینی برای موفقیت قطعی این فرآیند وجود ندارد.

برای مثال، در سال ۲۰۰۹، چین محرک اقتصادی عظیمی را اجرا کرد و ابرچرخه‌ای در بازار کالاها شکل گرفت، اما در نهایت سهام چینی سقوط کرد. در سال ۲۰۱۵ نیز حباب بزرگی در بازار سهام چین به وجود آمد، اما این بار کالاها بودند که دچار افت قیمت شدند. باید توجه داشت که تورم دارایی‌های مالی با تورم کالاهای مصرفی یا تورم قیمت تولیدکننده (PPI) یکسان نیست.

این موضوع من را به یاد سال ۲۰۰۹ می‌اندازد، زمانی که همه نگران بودند که تسهیل کمی (QE) منجر به تورم شدید در آمریکا شود. تسهیل کمی موجب افزایش قیمت دارایی‌ها شد، اما تأثیر محسوسی بر قیمت‌های مصرف‌کننده نداشت. باید به‌خوبی درک کنیم که بازارهای مالی و اقتصاد واقعی گاهی همگام هستند، اما همیشه این‌گونه نیست.

در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، ترس از تورم یکی از نمونه‌های بسیاری بود که در آن افراد بدبین، به جای استقبال از یک تحول مثبت (مثل محرک‌های مالی و پولی گسترده)، آن را به فرصتی برای ایجاد ترس و نگرانی در بازار تبدیل کردند. به عنوان مثال:

تاریخ نشان داد که این نگرانی‌ها از سوی مدیران برجسته صندوق‌های پوشش ریسک و اقتصاددانان به‌کلی اشتباه بود. تورم افزایش نیافت و نرخ بیکاری دقیقاً همان ماهی که این نامه منتشر شد به اوج رسید و سپس از ۱۰ درصد به ۴ درصد کاهش یافت. محرک‌های مالی می‌توانند از طریق اعلام برنامه‌ها تأثیر روانی مثبتی داشته باشند و موجب افزایش اعتماد و تغییر رفتارهای اقتصادی شوند. اما به‌خودی‌خود، لزوماً تغییری در اقتصاد واقعی ایجاد نمی‌کنند. ممکن است تأثیرگذار باشند، اما ممکن هم هست که نباشند.

نکته کلیدی این است که اگرچه سیاست‌های مالی و پولی می‌توانند تغییرات مهمی در بازارهای مالی ایجاد کنند، این تغییرات همیشه منعکس‌کننده اقتصاد واقعی نیستند.

رالی بورس چین که توسط دولت هدایت می‌شود، به ما قانون گودهارت را یادآوری می‌کند. این قانون می‌گوید: «وقتی یک شاخص آماری به هدف اصلی سیاست‌گذاری تبدیل شود، دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک شاخص قابل‌اعتماد عمل کند.» یا به‌طور ساده‌تر:

«هر الگوی آماری که مشاهده شود، وقتی تحت فشار برای کنترل و مدیریت قرار گیرد، تمایل به فروپاشی دارد.»

این قانون زمانی به‌خوبی صدق می‌کند که بخواهیم بازار سهام چین را به‌عنوان نشانه‌ای از وضعیت اقتصاد این کشور در نظر بگیریم و از شاخص ترکیبی شانگهای برای پیش‌بینی قیمت مس استفاده کنیم.

یک مثال ساده برای نشان دادن این مسئله این است: فرض کنید یک روز سرد زمستانی در کانادا بیرون ایستاده‌اید. در دستتان یک فنجان قهوه داغ دارید. دماسنج را در قهوه فرو می‌برید و وقتی می‌بینید که دما بالا می‌رود، اعلام می‌کنید که هوا گرم شده و فروش بستنی بالا خواهد رفت! این وضعیت مثل این است که از شاخص ترکیبی شانگهای برای پیش‌بینی قیمت مس استفاده کنید، در حالی که واقعیت چیز دیگری است و شما دماسنج را در محیط اشتباهی قرار داده‌اید.

در حال حاضر به نظر می‌رسد که قیمت مس و دلار استرالیا (AUD) تحت تأثیر بازار سهام چین قرار دارند، زیرا هر دو توسط یک متغیر سوم (اثر اعلامیه محرک‌های اقتصادی چین و سیاست حمایتی شی جین‌پینگ در بازار سهام چین) به سمت بالا حرکت می‌کنند. با این حال، بازار سهام چین به‌عنوان هدف سیاست‌گذاری در نظر گرفته شده است، در حالی که قیمت مس چنین نیست. بنابراین، هیچ تضمینی وجود ندارد که با فروکش کردن اثر این اعلامیه، سهام چین و قیمت مس از هم جدا نشوند. دقیقاً همین وضعیت بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۶ رخ داد.

اثر اعلامیه در ابتدا باعث افزایش دارایی‌های همبسته می‌شود، اما با گذشت زمان و مواجهه با واقعیت اقتصادی، مسیرها ممکن است از هم جدا شوند. اگر متغیر سوم (مانند بازگشت اقتصادی چین) به‌درستی عمل کند، رشد همه آن‌ها ادامه خواهد یافت. در غیر این صورت، همبستگی آن‌ها از بین می‌رود. برای اینکه دلار استرالیا، مس و سهام چین همگی به روند صعودی خود ادامه دهند، متغیر سوم (مثل افزایش مصرف در چین و سرعت گردش پول) باید این روند را پشتیبانی کند. از این پس، سهام چین به‌تنهایی نمی‌تواند قیمت مس یا دلار استرالیا را به جلو براند. اگرچه این دارایی‌ها ممکن است همچنان همبسته باقی بمانند، اما مسیر نهایی آن‌ها می‌تواند به‌طور چشمگیری از یکدیگر جدا شود.

به دلیل نحوه کارکرد همبستگی، ممکن است یک دارایی کاهش یابد و دیگری افزایش پیدا کند، در حالی که همچنان همبستگی مثبتی بین آن‌ها وجود داشته باشد. برای مثال، استفاده از استراتژی فروش قراردادهای آپشن مس و فروش قراردادهای آپشن صندوق ASHR (که مربوط به سهام چینی است) ممکن است یک استراتژی معاملاتی مناسب باشد، البته به شرطی که بتوانید ریسک آن را به‌درستی مدیریت کنید. با این حال، شاید فروش قراردادهای آپشن ASHR بیش از حد ساده و پیش‌بینی‌پذیر به نظر برسد. به‌هرحال، این هم یک نمونه دیگر از تأثیر قانون گودهارت است.
بازار سهام
سهام چین همچنان محور اصلی تحولات بازارهای جهانی است. این کلاس دارایی، که تا همین چهار ماه پیش به عنوان یک گزینه غیرقابل سرمایه‌گذاری شناخته می‌شد، اکنون به محبوب‌ترین سهام در میان بازارهای جهانی تبدیل شده است. همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، این شرایط تا حد زیادی شبیه به حباب سال ۲۰۱۵ در چین است. آن ماجرا پایان خوشی نداشت، اما خب، باید منتظر بمانیم و ببینیم این‌بار چه اتفاقی می‌افتد.

قراردادهای آپشن ۲۵-دلتا روی FXI (یک صندوق قابل معامله بر سهام چین که در بازار آمریکا معامله می‌شود) به این صورت دیده می‌شود:

با نگاهی به این نمودار، شباهت آن با سال ۲۰۱۵ دوباره به‌وضوح نمایان می‌شود.

برای کسانی که در دوران بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ در بازارهای مالی حضور نداشتند و معامله نمی‌کردند، توضیح دادن یا توصیف شدت آن بحران تقریباً غیرممکن است. بحران مالی جهانی (GFC) در سال ۲۰۰۸ یک بحران اقتصادی شدید بود که سیستم‌های مالی جهانی را تحت فشار قرار داد و تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصادهای مختلف داشت. هیچ رویداد دیگری حتی نزدیک به آن، چه قبل و چه بعد از آن، از جمله رکود ناشی از کووید و حباب بعدی آن، بحران منطقه یورو، آبه‌نومیکس یا هر رویداد دیگری قابل مقایسه نیست. عواملی که معمولاً در طول یک هفته ۲۵ واحد حرکت می‌کردند، در آن دوران هر روز ۲۵۰ واحد جا‌به‌جا می‌شدند. کاملاً دیوانه‌کننده بود.

✔️ بیشتر بخوانید: بررسی بحران مالی ۲۰۰۸: بزرگترین بحران مالی هزاره سوم

اجازه دهید همان نمودار قبلی را دوباره با در نظر گرفتن دوره بحران مالی جهانی (GFC) نشان دهم. اگر به آن نمودار دقت نکردید، قبل از مشاهده این نمودار جدید، برگردید و آن را مرور کنید.

در ایالات متحده، بازار سهام در حال حاضر نسبتاً در وضعیت ثابتی باقی مانده‌اند، زیرا منتظر شروع روند صعودی فصلی هستند که احتمالاً حدود یک هفته دیگر آغاز می‌شود.

این هفته وضعیت بازار سهام به این شکل خلاصه می‌شود:

سهام چین در حال صعود است، ایالات متحده به سمت فرودی نرم حرکت می‌کند، الگوهای فصلی به‌زودی بهبود خواهند یافت، و فروش سهام در شرایط فعلی چالشی سخت به‌نظر می‌رسد.
نرخ‌های بازدهی اوراق قرضه
این هفته یکی از هفته‌های مهم برای داده‌های بازار کار آمریکا بود و من همچنان معتقدم که بازار نسبت به وضعیت اشتغال آمریکا بیش از حد بدبین است. دیدگاه من این است که بازار کار در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ بسیار داغ بود و اکنون در حال حرکت به سوی بازاری متعادل‌تر هستیم، مشابه وضعیت سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸. بسیاری از تحلیل‌ها حاکی از آن بود که نرخ بازدهی ۱۰ ساله آمریکا این هفته در بازه ۳.۹۳٪ تا ۴.۰۰٪ قرار خواهد گرفت که این پیش‌بینی نیز درست از آب درآمد.

نکته‌ای که در نمودارها قابل توجه است، کاهش ناگهانی نرخ بازدهی اوراق قرضه به‌دلیل نگرانی‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه بود. معامله بر اساس اخبار ژئوپلیتیکی معمولاً بسیار پرخطر است، زیرا تقریباً هیچ رابطه پایدار و قابل اعتمادی بین بازارها و تحولات خاورمیانه وجود ندارد.

ارزهای فیات
دلار آمریکا این هفته به‌شدت صعود کرد، زیرا پوزیشن‌های فروش دلار زمانی که به پایین‌ترین محدوده قیمتی خود رسیدند، بیش از حد اشباع شده بودند. این در حالی است که داده‌های اقتصادی آمریکا همچنان نشان‌دهنده نوعی فرود نرم اقتصادی است. نموداری که مشاهده می‌کنید، شاخص اختصاصی پوزیشن‌یابی همراه با شاخص DXY را نشان می‌دهد. همان‌طور که می‌بینید، پوزیشن‌ها بارها در انتهای محدوده قیمتی اشباع شده‌اند. این نمودار قبل از رالی امروز دلار تهیه شده است.

برای اینکه دلار از محدوده فعلی خارج شود، نیاز به خبری مهم و قابل توجه داریم. در غیر این صورت، پوزیشن‌ها بیش از حد اشباع می‌شوند و در غیاب اخبار مهم، قیمت دوباره به محدوده قبلی بازمی‌گردد.

بهترین نتیجه برای خرس‌های دلار (کسانی که انتظار کاهش ارزش دلار را دارند) می‌تواند پیروزی هریس در انتخابات به همراه نشانه‌هایی از بازگشت اقتصادی در چین باشد. پیروزی هریس می‌تواند نگرانی‌هایی درباره کاهش هزینه‌های مالی ایجاد کند، در حالی که رشد اقتصادی چین می‌تواند دلار را به سمت نقطه تعادلی در میانه الگوی لبخند دلار بازگرداند.

خرس‌های دلار امیدوارند شرایطی مانند سال‌های ۲۰۰۳، ۲۰۰۴، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ رخ دهد، اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. اگر پیروزی هریس با بهبود داده‌های اقتصادی چین پس از انتخابات همزمان شود، می‌توانیم شاهد الگوی فروش دلار در پایان سال باشیم.

تقویم اقتصادی هفته اینده را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

ارزهای دیجیتال
بین بیت‌کوین و دارایی‌های همبسته مثل طلا و شاخص نزدک شکاف کوچکی ایجاد شده است. تصویر این موضوع در نگاه اول خیلی هیجان‌انگیز به نظر نمی‌رسد، اما با نزدیک شدن به ماه اکتبر (که در جامعه کریپتو به "Uptober" معروف است)، این اختلاف ممکن است مهم‌تر شود. بسیاری از معامله‌گران ارزهای دیجیتال در پایان سپتامبر، با انتظار افزایش قیمت‌های فصلی، اقدام به خرید کردند. اکنون این معامله‌گران در محدوده قیمتی ۶۴ تا ۶۵ هزار دلار در موقعیت خرید (Long) گیر افتاده‌اند و امیدوارند که بازار با رشد، آن‌ها را از این موقعیت خارج کند.

اما حتی اگر قیمت هم مهم نباشد، یک موضوع جالب در راه است! هفته آینده مستندی از شبکه HBO منتشر می‌شود که سازندگان آن ادعا می‌کنند مدارکی دارند که هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت‌کوین، را افشا می‌کند. البته کاملاً طبیعی است که نسبت به این ادعا شک داشته باشید، زیرا این ماجرا شباهت زیادی به تبلیغات بزرگ پیش از افشای اسرار آلو کاپون توسط جرالدو ریورا دارد، که در نهایت به نتیجه خاصی نرسید.

ماجرای افشای اسرار آلو کاپون توسط جرالدو ریورا به یکی از بدنام‌ترین برنامه‌های تلویزیونی در تاریخ رسانه‌های آمریکا تبدیل شده است. در سال ۱۹۸۶، جرالدو ریورا، روزنامه‌نگار و مجری تلویزیونی، یک برنامه زنده با عنوان "اسرار مخفی آلو کاپون" برگزار کرد که در آن ادعا می‌شد قرار است محتویات گاوصندوقی که به آلو کاپون، گانگستر معروف، تعلق داشت، برای اولین بار افشا شود.

این برنامه با تبلیغات و هیاهوی بسیار زیادی همراه بود و میلیون‌ها نفر به تماشای آن نشستند، انتظار داشتند که در این گاوصندوق اسرار بزرگی از زندگی آلو کاپون، مانند پول، اسناد یا اشیاء ارزشمند، پیدا شود. اما وقتی ریورا و تیمش گاوصندوق را باز کردند، در نهایت هیچ چیز جز خاک و آوار در آن پیدا نشد. این برنامه تبدیل به یک شکست بزرگ شد و باعث شد بسیاری آن را به‌عنوان یکی از ناامیدکننده‌ترین لحظات تلویزیون در نظر بگیرند.

این داستان که توسط وبسایت Politico پوشش داده شده، ماجرای افشای هویت ساتوشی ناکاموتو را به‌خوبی شرح می‌دهد و یک نکته جالب را هم بیان می‌کند:

نکته جالب این است که با نزدیک شدن به زمان پخش مستند، تعدادی از کیف‌پول‌های بیت‌کوین که مربوط به دوران اولیه ساتوشی هستند، برای اولین بار از سال ۲۰۰۹ فعال شده‌اند.

بر اساس گزارش Bitcoin Magazine، در دو هفته گذشته حدود ۲۵۰ بیت‌کوین — به ارزش تقریبی ۱۵ میلیون دلار با نرخ روز پنج‌شنبه که هر بیت‌کوین ۶۰,۷۵۴ دلار بود — از این کیف‌پول‌ها خارج شده است. هرچند این کیف‌پول‌ها به‌طور رسمی به ساتوشی ناکاموتو نسبت داده نشده‌اند، اما از زمان‌های اولیه بیت‌کوین که تقریباً هیچ ارزشی نداشت، این کیف‌پول‌ها غیرفعال بودند. احتمالاً این کیف‌پول‌ها متعلق به اولین همکاران ساتوشی هستند.

منتظر پخش مستند در روز چهارشنبه باشید!
کالاها
این هفته قیمت مس در حال تثبیت است در حالی که بازارها چشم‌انتظار بازگشایی چین هستند.

رویداد بزرگ هفته آینده، بازگشایی چین در روز سه‌شنبه (دوشنبه شب به وقت نیویورک) خواهد بود. این رویداد جالب است زیرا برخلاف رویدادهای معمول که در تقویم‌های اقتصادی مشخص بوده و تمامی فعالان بازار از آن مطلع هستند، این بار کمتر به آن توجه شده است. در نتیجه، نوسانات قیمت در بازار فارکس و سایر دارایی‌ها تا تاریخ ۸ اکتبر احتمالاً کمتر از سطح واقعی خود در نظر گرفته شده‌اند.

انتظار می‌رود که پس از بازگشت چین به بازار، حرکت‌های قیمتی بسیار چشمگیر و پرنوسان باشند.

منبع: Spectramarkets.com  نویسنده: Brent Donelly

هفتگی فارکس

این هفته دلار آمریکا به دلیل داده‌های اقتصادی مثبت و تنش‌های ژئوپلیتیکی، رشد قابل توجهی را تجربه کرد. سخنان جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، که اعلام کرد بانک مرکزی آمریکا احتمالا به کاهش نرخ بهره به میزان ۰.۲۵ درصد درصد ادامه خواهد داد و عجله‌ای برای تصمیم‌گیری ندارد، از دلایل اصلی این رشد بود.

همچنین، داده‌های جدید اقتصادی باعث شد تا اعتماد به اقتصاد آمریکا بیشتر شود. علاوه بر این، دلار به دلیل هجوم سرمایه‌گذاران به دارایی‌های امن پس از حملات موشکی ایران به اسرائیل، در واکنش به ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران، رشد بیشتری داشت.

گزارش تغییرات اشتغال بخش خصوصی و غیرکشاورزی آمریکا به گزارش موسسه پردازش خودکار داده‌ها (ADP) بهتر از حد انتظار بود و شاخص‌های مدیران خرید بخش خدمات نیز توانست فعالان بازار را وادار کند که پیش‌بینی‌های خود از کاهش نرخ بهره را بازبینی کنند. اکنون تنها ۳۵ درصد احتمال کاهش ۰.۵ درصدی نرخ بهره در ماه نوامبر در نظر گرفته شده است و بازار در کل انتظار کاهش ۰.۶۷ درصد تا پایان سال را دارد.

صورت‌جلسه فدرال رزرو و شاخص تورم آمریکا در دستور کار هفته آینده
در صورتی که تشدید بیشتری در خاورمیانه رخ ندهد، معامله‌گران دلار احتمالا نگاه خود را به تقویم اقتصادی معطوف خواهند کرد.

چهارشنبه، صورت‌جلسه نشست پولی اخیر فدرال رزرو منتشر خواهد شد، اما با توجه به اینکه نمودار دات‌پلات این نشست نشان‌دهنده کاهش ۰.۵ درصد نرخ بهره تا پایان سال بوده و بیشتر سیاست‌گذاران فدرال رزرو از جمله پاول، کاهش ۰.۲۵ درصدی را ترجیح می‌دهند، این گزارش بعید است تأثیر زیادی بر بازارها داشته باشد.

بنابراین، توجه بازار به شاخص تورم مصرف‌کننده (CPI) آمریکا برای ماه سپتامبر خواهد بود که قرار است پنجشنبه منتشر شود. طبق پیش‌بینی‌ها، قیمت‌های اعلام شده توسط کسب‌وکارها با سریع‌ترین سرعت شش ماه اخیر افزایش یافته‌اند و با وجود افت در بخش تولیدی، گزارش بخش خدمات نشان‌دهنده افزایش فشارهای قیمتی است. این موضوع به معنای وجود ریسک افزایش شاخص تورم است، به‌ ویژه برای نرخ تورم هسته.

البته، تورم کل ممکن است اندکی کاهش یابد، زیرا تغییرات قیمتی سالانه قیمت نفت خام WTI در ماه سپتامبر با وجود جهش اخیر قیمت‌ها، همچنان منفی است.

بنابراین، اگر داده‌ها نشان‌دهنده چسبندگی تورم باشند، سرمایه‌گذاران بیشتری ممکن است متقاعد شوند که فدرال رزرو طبق برنامه‌ریزی پیش خواهد رفت و نرخ بهره را در نشست‌های نوامبر و دسامبر به ترتیب ۰.۲۵ درصد کاهش خواهد داد. این امر می‌تواند به تقویت بیشتر دلار منجر شود.
کاهش نرخ بهره توسط RBNZ؛ ۰.۲۵ یا ۰.۵ درصد؟
دلار نیوزیلند هفته گذشته از تصمیم چین برای اتخاذ محرک‌های بزرگ برای احیای فعالیت‌های اقتصادی سود برد. با این حال، آخرین موج فرار سرمایه‌گذاران از ریسک‌پذیری و بهبود دلار آمریکا باعث کاهش ارزش آن شد.

هفته آینده و در روز چهارشنبه، نوبت به بانک مرکزی نیوزیلند (RBNZ) می‌رسد تا نقش خود را ایفا کند. در آخرین نشست پولی RBNZ در ۱۴ اوت، نرخ بهره ۰.۲۵ کاهش یافت و اشاره شد که کاهش‌های بیشتر محتمل است، زیرا تورم در نزدیکی میانگین هدف ۱ تا ۳ درصدی این بانک مرکزی قرار دارد.

این تصمیم یک سال زودتر از پیش‌بینی‌های قبلی RBNZ بود و اکنون پیش‌بینی‌های جدید، نرخ بهره را در چهارمین فصل ۲۰۲۴ در ۴.۹ درصد تخمین زدند.

با این حال، سرمایه‌گذاران بلافاصله پس از کاهش نرخ بهره توسط RBNZ، انتظارات تهاجمی‌تری داشتند و بیش از ۰.۳ درصد کاهش برای نشست پولی اکتبر پیش‌بینی کردند. از آن زمان، داده‌ها نشان داد که خرده‌فروشی بیش از حد انتظار در سه‌ماهه دوم کاهش یافته و با اینکه نرخ کلی تولید ناخالص داخلی بهتر از حد انتظار بود، همچنان نشان‌دهنده انقباض است.

اکنون سرمایه‌گذاران معتقدند که RBNZ در هفته آینده نرخ بهره را ۰.۵ درصد کاهش خواهد داد و در نوامبر نیز کاهش دیگری به همین میزان ارائه خواهد شد. با این حال، حتی اگر این اتفاق رخ دهد و RBNZ دو کاهش نرخ بهره را به بازارها مخابره کند، احتمال افت ارزش دلار نیوزیلند کم خواهد بود.

در سوی دیگر، اگر کاهش تنها ۰.۵ درصدی باشد و مقامات RBNZ منتظر داده‌های بیشتر باشند، ارزش دلار نیوزیلند ممکن است افزایش یابد و به روند صعودی خود بازگردد.
آیا داده‌های انگلستان به پوند کمک خواهند کرد؟
در میان ارزهای بزرگ بازار، پوند انگلستان تا کنون بهترین عملکرد سال را به نمایش گذاشته است؛ اما این هفته، پس از اظهارات اندرو بیلی، رئیس بانک مرکزی انگلستان، که اعلام کرد ممکن است نرخ بهره زودتر از انتظارات کاهش یابد، ضربه سختی خورد.

اکنون بازار تقریبا به‌ طور کامل انتظار دارد که در ماه نوامبر کاهش ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره را از بانک مرکزی انگلستان شاهد باشیم و ۶۵ درصد احتمال دارد که یک کاهش دیگر نیز در دسامبر صورت گیرد.

آزمون بعدی پوند می‌تواند داده‌های ماهانه تولید ناخالص داخلی برای ماه اوت باشد که قرار است جمعه منتشر شود. این داده‌ها همراه با نرخ تولید صنعتی و تولید کارخانه‌ای و همچنین داده‌های تجاری ماه نیز منتشر خواهند شد. یک سری نتایج ناامیدکننده می‌تواند معامله‌گران را وادار به فروش پوند نماید.

از سوی دیگر، روز سه‌شنبه، صورت‌جلسه نشست پولی اخیر بانک مرکزی استرالیا منتشر می‌شود. در جمعه نیز گزارش اشتغال کانادا و بررسی چشم‌انداز تجاری بانک مرکزی این کشور مورد توجه معامله‌گران دلار کانادا خواهد بود؛ چرا که احتمال کاهش ۰.۵ درصدی نرخ بهره توسط بانک مرکزی کانادا بالاست.

نرخ بهره همانند تورم کاهش خواهد یافت و همچنان انتظار داریم که در ایالات متحده قیمت‌های پایین بنزین را شاهد باشیم.

photo 2024 07 10 22 49 12

جو بایدن، رئیس‌ جمهور ایالات متحده، در اظهاراتی بیان کرده است که بررسی گزینه‌های دیگری به جای حمله به میادین نفتی ایران را مدنظر قرار خواهد داد.

همچنین، درباره واکنش اسرائیل به حمله ایران اظهار داشت که هنوز تصمیم نهایی از سوی مقامات اسرائیلی اتخاذ نشده و آنها قصد دارند پیش از هرگونه اقدام، منتظر باشند تا زمان مناسب برای گفتگو فراهم شود.

در همین راستا، بایدن تأکید کرد که تحریم‌های ایران، به‌ویژه در حوزه نفت، در حال بررسی است و این موضوع همچنان در دستور کار دولت ایالات متحده قرار دارد.

در گزارش‌هایی که از سوی منابع اسرائیلی به نقل از شبکه ۱۳ اسرائیل منتشر شده، آمده است که اسرائیل قصد دارد یک عملیات بزرگ نظامی را در واکنش به اقدامات ایران انجام دهد. اما آنها به دنبال مسیری هستند که اهداف اصلی جنگ را تحت‌الشعاع قرار ندهد.

در بخش دیگری از اظهارات خود، بایدن به گزارش مشاغل اخیر اشاره کرده و عنوان کرد که این گزارش بسیار فراتر از انتظارات بوده است. وی همچنین به هزینه‌های غیرقابل پیش‌بینی طوفان اخیر اشاره کرده و تأکید کرد که دولت باید با این چالش‌های اقتصادی نیز مواجه شود.

photo 2024 07 30 20 55 10

طبق گزارش‌های منتشر شده توسط سازمان پخش اسرائیل، ارتش این کشور قصد دارد دو تیپ دیگر را به مناطق جنوبی لبنان اعزام کند. هم‌زمان، اسرائیل همچنان به تدارکات خود برای حمله به ایران ادامه می‌دهد، اما جزئیات دقیق زمان و مکان این حمله هنوز اعلام نشده است.

گزارش‌ها حاکی از آن است که اسرائیل تصمیم دارد در برابر تهدیدات منطقه‌ای به ‌طور مستقل و بدون دخالت طرف‌های دیگر واکنش نشان دهد. هدف اسرائیل از این پاسخ‌ها رسیدن به نتایج موردنظر جنگ است، اما در عین حال، از ایجاد یک رویارویی جدی با ایران جلوگیری خواهد کرد.

us lebnon

مقامات آمریکایی اعلام کرده‌اند که کاخ سفید قصد دارد از ضربه سنگین اسرائیل به رهبری و زیرساخت‌های حزب‌الله استفاده و در روزهای آینده برای انتخاب رئیس‌ جمهور جدید لبنان تلاش کند.

اهمیت این موضوع در چیست؟ لبنان نزدیک به دو سال بوده که رئیس‌جمهور ندارد و این خلاء سیاسی منجر به افزایش ناپایداری و تشدید بحران سیاسی و اقتصادی در این کشور شده است.

در هفته‌های اخیر حملات هوایی اسرائیل به کشته شدن حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله، فرماندهان ارشد شبه‌نظامیان و دیگر اعضای این سازمان منجر شده و این گروه بانفوذ را به شدت تضعیف کرده است.

وزارت بهداشت لبنان اعلام کرده که بیش از ۱۱۰۰ نفر در این حملات کشته شده‌اند، که شامل ده‌ها زن و کودک می‌شود، اما مشخص نکرده که چه تعداد از کشته‌ها عضو حزب‌الله بوده‌اند. حزب‌الله نیز در هفته‌های اخیر از اعلام تعداد تلفات خود خودداری کرده است.

نصرالله مانع از تلاش‌ها برای انتخاب فردی به ‌غیر از سلیمان فرنجیه، متحد خود، به‌عنوان رئیس‌ جمهور شده بود. یکی از نامزدهای احتمالی، ژنرال جوزف عون، فرمانده نیروهای مسلح لبنان است که حمایت ایالات متحده و فرانسه را دارد.

با مرگ نصرالله و تضعیف حزب‌الله، دولت بایدن، رئیس جمهور آمریکا، این شرایط را فرصتی برای کاهش نفوذ این گروه در سیستم سیاسی لبنان و انتخاب رئیس ‌جمهوری که هم‌پیمان شبه‌نظامیان شیعه نباشد، می‌بیند.

ساختار سیاسی لبنان بر اساس تقسیم قدرت میان مذاهب مختلف است و مقام ریاست جمهوری به یک مسیحی تعلق دارد.

در اکتبر ۲۰۲۲، دوره ریاست ‌جمهوری میشل عون، که روابط نزدیکی با حزب‌الله داشت، به پایان رسید. از آن زمان تاکنون، پارلمان لبنان نتوانسته است بر سر انتخاب رئیس‌جمهور جدید به توافق برسد.

ایالات متحده، فرانسه و چند کشور عربی از جمله عربستان سعودی و قطر طی دو سال گذشته تلاش کرده‌اند تا بین احزاب مختلف لبنان میانجیگری کنند، اما تقریباً هر ابتکاری توسط حزب‌الله مختل شده است.

متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، روز پنجشنبه اعلام کرد: «مدت‌هاست که تأکید کرده‌ایم دولت لبنان باید بر بی‌نظمی‌های موجود غلبه کند، یکی از عوامل اصلی این بی‌نظمی‌ها، وتوی حزب‌الله بر سر انتخاب رئیس‌جمهور بعدی است.»

دو مقام آمریکایی گفته‌اند که کاخ سفید شرایط کنونی لبنان را فرصتی برای شکستن بن‌بست سیاسی بر سر انتخاب رئیس‌جمهور جدید می‌داند و این امر را در اولویت اول خود قرار داده است، حتی پیش از تلاش برای آتش‌بس میان اسرائیل و حزب‌الله.

نجیب میقاتی، نخست ‌وزیر موقت لبنان، در روزهای اخیر به آموس هوچستاین، مشاور رئیس ‌جمهور بایدن، اعلام کرده که خواهان پیشبرد برنامه‌ای است که آمریکا در ماه ژوئن برای یک راه‌حل سیاسی در لبنان ارائه داده بود.

هوچستاین به میقاتی گفته که این پیشنهاد دیگر پابرجا نیست، زیرا شرایط میدانی در دو هفته اخیر به دلیل تشدید درگیری‌ها بین اسرائیل و حزب‌الله تغییر کرده است. او همچنین تأکید کرده که اولویت باید انتخاب رئیس ‌جمهور جدید باشد.

عبدالله بو حبیب، وزیر خارجه لبنان، روز پنجشنبه در واشنگتن با باربارا لیف، دیپلمات ارشد آمریکا در امور خاورمیانه، دیدار کرد. بر اساس گزارش خبرگزاری رسمی لبنان، لیف به بو حبیب گفته که به ‌دلیل شرایط موجود در کشور، انتخاب رئیس ‌جمهور جدید باید در اسرع وقت انجام شود.

در همین حال، کاخ سفید از اظهارنظر در این‌باره خودداری کرده است.

روز پنجشنبه، میقاتی خواستار انتخاب سریع یک رئیس‌ جمهور شد که نماینده اکثریت مردم لبنان باشد. او گفت: «نکته کلیدی این است که رئیس‌ جمهوری انتخاب شود که با یک جناح خاص علیه جناح دیگر همسو نباشد.»

مقامات آمریکایی تأکید کرده‌اند که اولویت نخست انتخاب رئیس‌ جمهور لبنان است و پس از آن باید برای حل سیاسی درگیری در مرزهای اسرائیل و لبنان براساس قطعنامه سازمان ملل، که پس از جنگ ۲۰۰۶ تصویب شد ولی هرگز به‌طور کامل اجرا نشد، و سپس تعیین نخست‌ وزیر جدید اقدام شود.

اقتصاد اسرائیل

در اواخر سپتامبر، در حالی که جنگ تقریباً یک ساله اسرائیل ادامه داشته و رتبه اعتباری آن دوباره کاهش یافته است، وزیر دارایی این کشور، بتسالل اسموتریچ، اعلام کرد در حالی که اقتصاد اسرائیل تحت فشار بوده اما تاب آوری نشان داده است.

اسموتریچ در 28 سپتامبر، یک روز پس از ترور شدن حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان در بیروت پایتخت لبنان، گفت: «اقتصاد اسرائیل بار طولانی‌ترین و گران‌ترین جنگ تاریخ این کشور را به دوش می‌کشد. اقتصاد اسرائیل یک اقتصاد قوی است که حتی امروز هم سرمایه‌گذاران را جذب می‌کند.»

تقریباً یک سال پس از حمله مرگبار حماس در 7 اکتبر، اسرائیل در چند جبهه پیشروی می‌کند: حمله زمینی به حزب الله لبنان، انجام حملات هوایی در غزه و بیروت، و تهدید به تلافی حمله موشکی بالستیک ایران در اوایل این هفته. همانطور که درگیری به مناطق گسترده‌تر سرایت می‌کند، هزینه‌های اقتصادی نیز برای اسرائیل و سایر کشورهای خاورمیانه افزایش می‌یابد.

کارنیت فلوگ، رئیس سابق بانک مرکزی اسرائیل در 1 اکتبر به سی‌ان‌ان گفت: «اگر تشدید تنش‌های اخیر به جنگی طولانی‌تر و شدیدتر تبدیل شود، این تلفات سنگین‌تری بر فعالیت و رشد اقتصادی (در اسرائیل) خواهد داشت.

سازمان ملل در گزارشی در ماه گذشته اعلام کرد که جنگ به طور قابل توجهی وضعیت غزه را بدتر کرده است و آن را مدت‌ها پیش به سمت یک بحران اقتصادی و انسانی سوق داده است و کرانه باختری در حال «نزول اقتصادی سریع و نگران‌کننده‌ای است».

به گفته BMI، یک شرکت تحقیقات بازار متعلق به فیچ سولوشنز، در همین حال، اقتصاد لبنان امسال به دلیل حملات فرامرزی بین حزب‌الله و اسرائیل ممکن است تا 5 درصد کاهش یابد.

بر اساس بدترین تخمین موسسه مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تل آویو، اقتصاد اسرائیل می‌‌تواند حتی بیشتر از این کوچک شود.

حتی در یک سناریوی خوش‌خیم‌تر، محققان آن همچنین پیش‌بینی می‌کنند که تولید ناخالص داخلی سرانه اسرائیل - که در سال‌های اخیر از بریتانیا پیشی گرفت - امسال کاهش می‌یابد، چرا که جمعیت اسرائیل سریع‌تر از اقتصاد و استانداردهای زندگی رشد می‌کند.

پیش از حمله 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل و حماس، صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرد که اقتصاد اسرائیل در سال جاری 3.4 درصد رشد خواهد کرد. اکنون پیش‌بینی‌های اقتصاددانان از 1 تا 1.9 درصد متغیر است. همچنین انتظار می‌رود رشد سال آینده ضعیف‌تر از پیش‌بینی‌های قبلی باشد.

با این حال، بانک مرکزی اسرائیل در موقعیتی نیست که نرخ بهره را کاهش دهد تا جانی به اقتصاد بدهد، چرا که تورم در حال شتاب گرفتن است که با افزایش دستمزدها و افزایش هزینه‌های دولت برای تامین مالی جنگ پیش می‌رود.
آسیب اقتصادی "دراز مدت"
بانک اسرائیل در ماه مه برآورد کرد که هزینه‌های ناشی از جنگ تا پایان سال آینده در مجموع به 250 میلیارد شکل (shekels) (66 میلیارد دلار) می‌رسد که شامل هزینه‌کردهای نظامی و هزینه‌کردهای غیرنظامی مانند مسکن هزاران اسرائیلی در شمال و جنوب است که مجبور به ترک خانه‌های خود شدند. این معادل تقریباً 12 درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل است.

به نظر می‌رسد این هزینه‌ها بیشتر افزایش یابد چرا که جنگ شدیدتر با ایران و گروه‌های نیابتی آن، از جمله حزب الله لبنان، به لایحه دفاعی دولت اضافه می‌شود و بازگشت اسرائیلی‌ها به خانه‌های خود در شمال کشور را به تاخیر می‌اندازد. اسرائیل در 30 سپتامبر حمله زمینی به جنوب لبنان را با هدف قرار دادن حزب الله آغاز کرد.

اسموتریچ، وزیر دارایی، مطمئن است که پس از پایان جنگ، اقتصاد اسرائیل به حالت اولیه باز خواهد گشت، اما اقتصاددانان نگران هستند که این آسیب بسیار بیشتر از جنگ ادامه داشته باشد.

فلوگ، رئیس سابق بانک اسرائیل و اکنون معاون پژوهشی موسسه دموکراسی اسرائیل، می‌گوید این ریسک وجود دارد که دولت اسرائیل سرمایه‌گذاری را برای آزاد کردن منابع دفاعی کاهش دهد. او گفت: «این امر رشد بالقوه (اقتصاد) را در آینده کاهش خواهد داد.

آن‌ها در گزارشی در ماه اوت گفتند که حتی خروج از غزه و آرامش در مرز با لبنان، اقتصاد اسرائیل را در موقعیت ضعیف‌تری نسبت به قبل از جنگ قرار می‌دهد. آنها نوشتند: «انتظار می‌رود که اسرائیل بدون در نظر گرفتن نتیجه، صدمات اقتصادی طولانی مدت را متحمل شود.

کاهش پیش‌بینی‌شده نرخ رشد در همه سناریوها در مقایسه با پیش‌بینی‌های اقتصادی قبل از جنگ و افزایش هزینه‌های دفاعی می‌تواند ریسک رکود اقتصادی را تشدید کند که یادآور دهه پس از جنگ یوم کیپور است. (جنگ یوم کیپور (Yom Kippur War) که همچنین با عناوین جنگ اعراب و اسرائیل 1973، جنگ اکتبر، جنگ رمضان یا جنگ چهارم اعراب و اسرائیل نیز شناخته می‌شود، جنگی بود که از 6 تا 25 اکتبر 1973 میان سوریه و مصر با حمایت چند کشور عربی دیگر و اسرائیل اتفاق افتاد. این جنگ با حمله غافلگیرانه مصر و سوریه علیه مواضع نیروهای اسرائیلی در شرق کانال سوئز و ارتفاعات جولان آغاز شد، مناطقی که شش سال قبل در جنگ شش‌روزه به تصرف قوای اسرائیل درآمده بود. حمله در آخرین ساعات یوم‌کیپور مقدس‌ترین روز در یهودیت، آغاز شد.)
جنگ 1973، که به عنوان جنگ اعراب و اسرائیل نیز شناخته می‌شود، تا حدودی به دلیل افزایش شدید هزینه‌های دفاعی این کشور، دوره طولانی رکود اقتصادی را در اسرائیل آغاز کرد.

به همین ترتیب، افزایش بالقوه مالیات و کاهش هزینه‌های غیردفاعی - برخی از آنها قبلاً توسط اسموتریچ مطرح شده است - برای تأمین مالی ارتش، می‌تواند به رشد اقتصادی آسیب برساند. فلوگ هشدار داد که چنین اقداماتی، همراه با ضعف احساس امنیت، می‌تواند باعث مهاجرت اسرائیلی‌های با تحصیلات عالی، به‌ویژه کارآفرینان فناوری شود.

خروج گسترده مالیات دهندگان پردرآمد بیشتر به اقتصاد اسرائیل آسیب می‌رساند، زیرا این جنگ ضربه بزرگی به بار آورده است. دولت انتشار بودجه سال آینده را به تعویق انداخته است چرا که با تقاضاهای رقابتی دست و پنجه نرم می‌کند که تعادل ترازنامه را دشوار می‌کند.

این درگیری باعث شده است که کسری بودجه اسرائیل - تفاوت بین مخارج و درآمد دولت، عمدتاً از محل مالیات - از 4 درصد قبل از جنگ به 8 درصد تولید ناخالص داخلی دو برابر شود.

استقراض دولت افزایش یافته و گرانتر شده است، زیرا سرمایه گذاران برای خرید اوراق قرضه و سایر دارایی های اسرائیل بازده بیشتری را طلب می کنند. کاهش چندگانه رتبه اعتباری اسرائیل توسط Fitch، Moody's و S&P احتمالاً هزینه استقراض این کشور را بیش از پیش افزایش خواهد داد.

در اواخر اوت - یک ماه قبل از حمله اسرائیل به پایتخت لبنان و حمله زمینی به حزب الله در جنوب این کشور - موسسه مطالعات امنیت ملی تخمین زد که تنها یک ماه "جنگ شدید" در لبنان علیه این گروه شبه نظامی، با «حملات شدید» در جهت مخالف که به زیرساخت‌های اسرائیل آسیب می‌رساند، می‌تواند باعث شود که کسری بودجه اسرائیل تا 15 درصد افزایش یابد و تولید ناخالص داخلی آن در سال جاری تا 10 درصد کاهش یابد.
عدم اطمینان "بزرگترین عامل"
برای کوچک کردن حفره مالی، دولت نمی‌تواند به جریان سالم درآمدهای مالیاتی از کسب‌وکارها تکیه کند، چرا که بسیاری از آنها در حال سقوط هستند، در حالی که دیگران تمایلی به سرمایه‌گذاری ندارند. همچنین مشخص نیست جنگ تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.

شرکت Coface BDi، یک شرکت بزرگ تجزیه و تحلیل تجاری در اسرائیل، تخمین می‌زند که 60000 شرکت اسرائیلی در سال جاری تعطیل خواهند شد که از میانگین سالانه حدود 40000 بیشتر است. بیشتر این‌ شرکت‌ها کوچک هستند و حداکثر پنج کارمند دارند.

آوی هاسون ، مدیر عامل Startup Nation Central، یک سازمان غیرانتفاعی که صنعت فناوری اسرائیل را در سطح جهانی تبلیغ می‌کند، گفت: «عدم اطمینان برای اقتصاد و برای سرمایه‌گذاری مضر است.

در گزارش اخیر، هاسون هشدار داد که تاب آوری قابل توجه بخش فناوری اسرائیل تا کنون در برابر عدم اطمینان ایجاد شده توسط درگیری طولانی‌مدت و سیاست اقتصادی «مخرب» دولت «پایدار نخواهد بود».

حتی قبل از حمله 7 اکتبر، برنامه‌های دولت برای تضعیف نظام قضایی باعث شد برخی از شرکت‌های فناوری اسرائیل در ایالات متحده ادغام شوند. هاسون ماه گذشته به سی ان ان گفت که ناامنی ناشی از جنگ این روند را تشدید کرده است. علیرغم مشوق‌های مالیاتی برای ادغام محلی، اکثر شرکت‌های فناوری جدید به طور رسمی در خارج از کشور ثبت شده‌‌اند و تعداد زیادی از آن‌ها به فکر انتقال برخی از عملیات خود به خارج از اسرائیل هستند.

او همچنان نسبت به فناوری اسرائیل خوش‌بین است و به جذب سرمایه قوی اشاره می‌کند، اما هشدار می‌دهد که رشد آینده این صنعت «به ثبات منطقه‌ای و سیاست‌های مسئولانه دولت بستگی دارد».

سایر بخش‌های اقتصاد اسرائیل، اگرچه اهمیت کمتری نسبت به فناوری دارند، آسیب‌های بسیار بیشتری را متحمل شده‌اند. بخش‌های کشاورزی و ساخت‌وساز برای پر کردن شکاف فلسطینی‌هایی که مجوزهای کارشان از اکتبر سال گذشته به حالت تعلیق درآمده است، با مشکل مواجه شده‌اند، این امر باعث افزایش قیمت سبزیجات تازه و کاهش شدید خانه‌سازی شده است.

گردشگری نیز با کاهش شدیدی در سال جاری مواجه شده است. وزارت گردشگری اسرائیل تخمین زده است که کاهش گردشگران خارجی به 18.7 میلیارد شکل (4.9 میلیارد دلار) درآمد از دست رفته از زمان شروع جنگ تبدیل شده است.

نورمن، یک هتل بوتیک در تل آویو، مجبور شده است برخی از کارکنان خود را اخراج کند و قیمت‌های خود را تا 25 درصد کاهش دهد که تا حدودی به این دلیل است که برخی از امکانات آن - از جمله رستوران ژاپنی روی پشت بام - برای صرفه جویی در هزینه‌ها بسته می‌ماند.

به گفته یارون لیبرمن، مدیر کل هتل، سطح اشغال از بالای 80 درصد قبل از جنگ به زیر 50 درصد در حال حاضر کاهش یافته است.

او در اواسط سپتامبر با استناد به مکاتباتی از مهمانان احتمالی که مایل به بازدید از اسرائیل هستند، اما قادر به رزرو پرواز یا بیمه مسافرتی نیستند، به CNN گفت: ما می‌دانیم روزی که جنگ تمام شود، اگر کسب و کارها بازگردنند، رونق باز خواهد گشت. اما در حال حاضر، "بزرگترین عامل عدم اطمینان است." "جنگ کی قرار است پایان یابد؟"

photo 2024 10 04 19 20 21

در طی دو سال گذشته، اقتصاد ایالات متحده با چالش‌های مختلفی مواجه بوده و پیش‌بینی‌ها در مورد احتمال وقوع رکود اقتصادی در مقاطع مختلف، افزایش یافته است. نرخ‌ بهره بالا، تأثیر قابل توجهی بر بخش‌های مختلف اقتصاد گذاشته و نشانه‌هایی از کاهش فعالیت اقتصادی را به همراه داشته است.

با این حال، برخی از داده‌های اقتصادی نشان می‌دهند که اقتصاد آمریکا در حال بهبود است. قدرت خرید مصرف‌کنندگان، به دلیل نرخ‌ بهره ثابت 30 ساله، افزایش یافته و محرک‌های مالی قدرتمند نیز به رشد اقتصادی کمک کرده‌اند. علاوه بر این، سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی، بازارهای سهام را رونق بخشیده است.

گزارش درآمدی والمارت، نقطه عطفی در این پیش‌بینی‌ها بود. این شرکت، با داده‌های دقیق و جامع خود، نشان داد که مصرف‌کنندگان همچنان قدرت خرید خود را حفظ کرده‌اند.

فدرال رزرو، با توجه به کاهش نرخ تورم، به درستی به سیاست انبساطی روی آورده است. نرخ بهره فعلی، برای جلوگیری از رکود اقتصادی کافی به نظر می‌رسد. با این حال، افزایش فعالیت‌های اقتصادی در چین ممکن است بر تورم تأثیر بگذارد.

fed 3 1

بانک‌های بزرگ همچون بانک آمریکا و جی‌ پی مورگان، پیش‌بینی خود را در مورد میزان کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو در ماه نوامبر کاهش داده‌اند.

بانک آمریکا و جی‌ پی مورگان اکنون برآورد می‌کنند که فدرال رزرو نرخ بهره را تنها به میزان 0.25 درصد کاهش خواهد داد. شایان ذکر است بازارها همچنان احتمال یک کاهش نرخ بهره به میزان 0.5 درصد را تنها 6 درصد می‌دانند.

us gbp

به گزارش شبکه تلویزیونی المسیره وابسته به حوثی‌های یمن، حملات هوایی مشترک آمریکا و بریتانیا فرودگاه الحدیده، منطقه‌ای در صنعا و جنوب شهر ذمار را هدف قرار داده‌اند.

fed 1

بر اساس قیمت‌گذاری بازار، اکنون میزان کاهش پیش‌بینی شده نرخ بهره توسط فدرال رزرو در نشست پولی نوامبر به زیر 0.25 درصد رسیده است. همچنین، بانک آمریکا در آخرین پیش‌بینی خود میزان کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو را در نوامبر از 0.5 به 0.25 درصد رساند.

در این راستا، لری سامرز، تحلیل برتر بازار، گفت: «با توجه به گزارش اشتغال امروز و با بهره‌مندی از تجربه گذشته، کاهش 0.5 درصدی نرخ بهره توسط فدرال رزرو در ماه سپتامبر اشتباه بود، هرچند اشتباهی با عواقب بزرگ نیست.»

1

هدف ما حفظ نرخ تورم و بیکاری در سطح فعلی است و پیش از نشست پولی بعدی، داده‌های بیشتری را به دست خواهیم آورد.

گزارش قوی اشتغال امروز، نویدبخش رشد قابل توجه تولید ناخالص داخلی است؛ با این حال، تجربه نشان داده که شوک‌های خارجی ناگهانی می‌توانند مانع از تحقق یک فرود نرم اقتصادی شده و مسیر رشد را پیچیده‌تر کنند.

با توجه به ادامه شرایط فعلی، انتظار می‌رود که تا پایان سال ۲۰۲۵ نرخ بهره به میزان قابل توجهی کاهش یابد و بحث‌هایی نیز در مورد تعیین نرخ بهره ترمینال مورد نیاز میان سیاست‌گذاران فدرال رزرو صورت گیرد.

پرمخاطب ترین‌ها